مقدمه
در این بخش، به معرفی موضوع و اهمیت آن پرداخته میشود. سوالاتی مانند “آیا مفهوم خدا در فلسفه معاصر جایگاهی دارد؟” و “نقدهای اصلی بر این مفهوم چیست؟” مطرح میشوند.
بخش اول: نقدهای فلسفی کلاسیک
دیوید هیوم:
هیوم با نقدهای خود بر براهین اثبات وجود خدا، به ویژه برهان نظم، به چالش کشیدن مفهوم خدا پرداخت.
ایمانوئل کانت:
کانت با نقدهای خود بر براهین اثبات وجود خدا، به ویژه برهان وجودی، نشان داد که این براهین نمیتوانند به طور منطقی وجود خدا را اثبات کنند.
بخش دوم: نقدهای فلسفی معاصر
برتراند راسل:
راسل با نقدهای خود بر مفهوم خدا و دین، به ویژه در کتاب “چرا مسیحی نیستم”، به بررسی عدم انسجام منطقی براهین اثبات وجود خدا پرداخت.
ریچارد داوکینز:
داوکینز با نقدهای خود بر دین و مفهوم خدا، به ویژه در کتاب “پندار خدا”، به بررسی علمی و منطقی این مفهوم پرداخت.
بخش سوم: دیدگاههای فلسفی معاصر
آنتونی فلو:
فلو با تغییر دیدگاه خود از آتئیسم به خداباوری، به بررسی دلایل فلسفی و علمی برای وجود خدا پرداخت.
آلوین پلانتینگا:
پلانتینگا با ارائه براهین جدیدی مانند برهان معرفتشناختی، به دفاع از وجود خدا پرداخت.
بخش چهارم: نقدهای روانشناختی و جامعهشناختی
زیگموند فروید:
فروید با نقدهای خود بر دین و مفهوم خدا، به بررسی نقش روانشناختی این مفهوم پرداخت.
امیل دورکیم:
دورکیم با نقدهای خود بر دین و مفهوم خدا، به بررسی نقش اجتماعی این مفهوم پرداخت.
نتیجهگیری
در این بخش، به جمعبندی مطالب و ارائه دیدگاه شخصی پرداخته میشود. همچنین، به اهمیت نقدهای فلسفی بر مفهوم خدا و تأثیر آنها بر فهم ما از این مفهوم اشاره میشود.