بیدارگری و پرسشگری: راهی به سوی رهایی از فرهنگ فرمانبرداری و ساخت جامعهای پویا
بیدارگری: کلید تغییر در جهانی پر از تکرار و جهالت
در این بخش از برنامه «جان»، به بررسی مفهوم بیدارگری و نقش آن در تغییر جهان میپردازیم. بیدارگری، بهعنوان نیرویی که قرار است کلیشههای تاریخی را بهچالش بکشد و نگاهی تازه به جهان ارائه دهد، ضرورتی انکارناپذیر برای عبور از خواب غفلت هزاران ساله است.
بیدارگری: نیروی تغییر در جهانی پر از تکرار
در جهانی که حرفهای پرتکرار گذشتگان به اشکال مختلف به مردم عرضه میشود، نیازمند بیدارگری هستیم. بیدارگری، نیرویی است که میتواند انسانها را از خواب هزاران ساله در غفلت بیدار کند. برای مثال، پس از گذشت هزار و چهارصد سال از ظهور اسلام، بسیاری از افراد هنوز در اوهام بیحد و حصر این دین غرق هستند و حاضر نیستند به واقعیتهای تاریخی آن نگاهی بیندازند.
نادانی و جهالت: چالش اصلی در جوامع مذهبی
بسیاری از افرادی که خود را مسلمان میدانند، حتی با اصول و قوانین پایهای اسلام آشنا نیستند. برای مثال، بسیاری از آنها از ماهیت وجود عایشه، همسر پیامبر اسلام، بیخبرند. این در حالی است که تاریخ اسلام به وضوح از ازدواج محمد با عایشه در سنین کودکی و رابطه جنسی با او در نه سالگی سخن میگوید. حتی بسیاری از این افراد، قرآن را نخواندهاند، با احادیث صحیح شیعه و سنی آشنا نیستند و از فقه اسلامی و اجتهادات فقها بیاطلاعند.
مواجهه با واقعیتهای تاریخی: شوک بیدارگری
وقتی افراد با واقعیتهای تاریخی اسلام، مانند آیههای قرآن درباره بریدن دست دزدان یا رفتارهای محمد در جنگها و غزوهها مواجه میشوند، دنیای آنها دگرگون میشود. این مواجهه، آنها را از خواب غفلت بیدار میکند و ضرورت بیدارگری را بیش از پیش آشکار میسازد.
عاملیت انسان: نیروی محرکه تغییر
نقطه ابتدایی در این بحث، اهمیت عاملیت انسان است. انسانها باید به این درک برسند که عاملیت آنها تا چه اندازه مهم است و چگونه میتواند تغییرات بزرگی را رقم بزند. تاریخ نشان داده است که هیچیک از داستانها و هذیانهای دینی یا غیردینی، تغییری در جهان ایجاد نکردهاند. بلکه، این انسانها بودهاند که با عاملیت خود، اتفاقات بزرگی مانند پیشرفتهای علمی، فناوری و تغییرات اجتماعی را به وجود آوردهاند.
بردهداری: نمونهای از تغییرات انسانی
بردهداری، بهعنوان یکی از ننگهای بزرگ تاریخ بشر، نمونهای از تغییراتی است که انسانها با عاملیت خود به وجود آوردهاند. ادیانی مانند مسیحیت و اسلام، نه تنها بردهداری را محکوم نکردهاند، بلکه آن را تشویق کردهاند. اما این انسانها بودند که با اتحاد و عاملیت خود، این سیستم ظالمانه را از میان برداشتند.
بیدارگری، نیرویی ضروری برای تغییر جهان است. برای عبور از خواب غفلت و جهالت، نیازمند مواجهه با واقعیتهای تاریخی و پرورش عاملیت انسانها هستیم. تنها از این طریق میتوانیم جهانی بهتر و عاری از نابرابریها و ظلمتها بسازیم.
بیدارگری و عاملیت انسان: راهی به سوی تغییر جهان
در این بخش از برنامه «جان»، به بررسی نقش بیدارگری و عاملیت انسان در تغییر جهان میپردازیم. از بردهداری تا فقر و نابرابریهای اجتماعی، همهچیز به عاملیت انسان و بیداری او وابسته است. این بخش به ضرورت بیدار کردن انسانها از خواب غفلت و اوهام دینی و تاریخی اشاره میکند.
بردهداری و عاملیت انسان: نمونهای از تغییرات بزرگ
بردهداری، بهعنوان یکی از سیاهترین فصلهای تاریخ بشر، نمونهای از تغییراتی است که تنها از طریق عاملیت انسانها ممکن شد. انسانها بودند که با اتحاد و بیداری خود، این سیستم ظالمانه را از میان برداشتند. هیچ دین، خدا یا پیامبری نتوانست این لکه ننگ را از پیشانی تاریخ پاک کند. این تغییر، نشاندهنده قدرت عاملیت انسانهاست.
فقر و نابرابری: عاملیت انسان بهعنوان راهحل
در جهانی که غذا به اندازه کافی برای همه وجود دارد، میلیونها نفر از گرسنگی میمیرند. این نابرابریها، نتیجه ناپدید شدن عاملیت انسانهاست. اگر انسانها به بیداری برسند و بخواهند تغییری ایجاد کنند، بهراحتی میتوانند گرسنگان را سیر کنند و برابری را در جهان برقرار سازند.
حکومتها و قدرت عاملیت انسان
حکومتهای مستبد، مانند شوروی یا جمهوری اسلامی، تنها تا زمانی دوام میآورند که مردم عاملیت خود را فراموش کردهاند. اگر مردم به عاملیت خود باور داشته باشند و وارد میدان تغییر شوند، هیچ حکومتی نمیتواند در برابر آنها مقاومت کند. قدرت واقعی، در دستان مردم است.
بیدارگری: ضرورت مواجهه با واقعیتها
برای تغییر جهان، نیازمند بیدار کردن انسانها از خواب غفلت هستیم. بسیاری از مردم، بهویژه در جوامع مذهبی، در اوهام و خیالات دینی غرق شدهاند. برای مثال، بسیاری از مسلمانان قرآن را به زبانی که نمیفهمند میخوانند و انتظار پاداش الهی دارند. این رفتار، شبیه به وردخوانی جادوگران گذشته است و نشاندهنده عمق خواب غفلت است.
قرآن و اوهام دینی
بسیاری از مردم، بدون فهم معنای قرآن، آن را به زبان عربی میخوانند و انتظار دارند که این کار، راه بهشت را برای آنها باز کند. این رفتار، نه تنها مضحک است، بلکه نشاندهنده نادانی و جهالت عمیق است. بیدارگری، به معنای مواجهه با واقعیتها و فهم عمیق مفاهیم است، نه تکرار کلمات بیمعنا.
بیدارگری و عاملیت انسان، کلید تغییر جهان است. برای عبور از مشکلاتی مانند فقر، نابرابری و استبداد، نیازمند بیدار کردن انسانها از خواب غفلت و اوهام دینی هستیم. تنها از این طریق میتوانیم جهانی بهتر و عاری از ظلم و ستم بسازیم.
بیدارگری و پرسشگری: راهی به سوی رهایی از فرهنگ فرمانبرداری
در این بخش از برنامه «جان»، به بررسی ضرورت بیدار کردن انسانها از خواب غفلت و فرهنگ فرمانبرداری میپردازیم. از مواجهه با واقعیتهای تاریخی اسلام تا نقد فرهنگ مطیعپروری، این بخش به نقش بیدارگری و پرسشگری در ایجاد تغییرات اساسی در جامعه اشاره میکند.
بیدار کردن انسانها: مواجهه با واقعیتهای تاریخی
برای رسیدن به پیروزی نهایی، باید انسانها را از خواب هزاران ساله بیدار کنیم. این بیداری، شامل مواجهه با واقعیتهای تاریخی است. برای مثال، در مورد اسلام، باید زندگی پیامبر، رفتارهای او و محتوای قرآن به زبان فارسی بررسی شود. مردم باید بدانند که قرآن درباره بریدن دست دزدان و محاربین صحبت میکند یا اینکه محمد با عایشه، دختر شش یا هفت ساله، ازدواج کرده است. این مواجهه، اولین قدم برای بیداری است.
پرسشگری: رکن اصلی تغییر
بیدارگری، تنها با پرسشگری ممکن است. انسانها باید یاد بگیرند که هیچ فرمانی را بدون تفکر و استدلال نپذیرند. هر مطلبی که به آنها عرضه میشود، باید با شک و تردید بررسی شود. این روحیه پرسشگری، کلید تغییرات بزرگ در جامعه است.
فرهنگ فرمانبرداری: ریشه مشکلات
از کودکی، انسانها با فرهنگ فرمانبرداری پرورش مییابند. در هر فرهنگی، چه مسیحی، یهودی یا اسلامی، این ایده القا میشود که باید در برابر قدرتهای ماورایی و زمینی مطیع بود. این فرهنگ، انسانها را به بردگی و بندگی دعوت میکند و هرگونه پرسشگری را مجازات میکند. برای تغییر این وضعیت، باید این فرهنگ را بهچالش کشید.
مبارزه با خدا: نقد فرهنگ مطیعپروری
مبارزه با خدا، به معنای نقد فرهنگ مطیعپروری است. این فرهنگ، انسانها را به بردگی و فرمانبرداری دعوت میکند و هرگونه اعتراض را سرکوب میکند. هدف، ایجاد روحیه پرسشگری و خودباوری در انسانهاست. انسانها باید یاد بگیرند که به جای تکیه بر قدرتهای ماورایی، به عاملیت خود باور داشته باشند.
فشار اجتماعی و سرکوب بیدارگری
حکومتها، چه جمهوری اسلامی و چه حکومتهای دیگر، سعی در سرکوب بیدارگری دارند. آنها با استفاده از زور، ترس، فریب و تزویر، مردم را به سکون و سکوت دعوت میکنند. حتی در جوامعی که دم از دموکراسی میزنند، موضوعات بیارزش جایگزین مباحث اصلی میشوند و مردم را از تفکر و پرسشگری دور میکنند.
بیدارگری و پرسشگری، کلید تغییر جهان است. برای ایجاد جامعهای آزاد و پیشرو، باید انسانها را از خواب غفلت بیدار کرد و فرهنگ فرمانبرداری را بهچالش کشید. تنها از این طریق میتوان به جهانی عاری از ظلم و ستم دست یافت.
بیدارگری و پرسشگری: بنیانهای تغییر جامعه
در این بخش از برنامه «جان»، به بررسی نقش بیدارگری و پرسشگری در تغییر جامعه و مقابله با فرهنگ فرمانبرداری میپردازیم. از نقد ارزشهای بیمارگونه تا ایجاد جامعهای پویا و پیشرو، این بخش به ضرورت بیدار کردن انسانها از خواب غفلت و ایجاد روحیه پرسشگری اشاره میکند.
تخریب ارزشها و فرهنگ ضدیت
حکومتهایی مانند جمهوری اسلامی، با ترویج ارزشهای بیمارگونه، باعث تخریب ارزشهای انسانی شدهاند. این حکومتها، فرهنگ ضدیتی را ایجاد کردهاند که در آن، هر چیزی که آنها میگویند، برعکس تصویر میشود. نتیجه این فرآیند، بطالت و بیارزشی است که همهجا را فرا گرفته است.
وظیفه ما: بیدارگری و ایجاد روحیه پرسشگری
وظیفه ما این است که با بیدارگری، روحیه پرسشگری را در مردمان بیدار کنیم. باید میل به اعتراض و انتقاد را در آنها تقویت کنیم و آنها را با عاملیت خویشتن آشنا سازیم. کودکان، بهطور ذاتی پرسشگر هستند، اما تعالیم بیمارگونه، آنها را به بندگان و مطیعان تبدیل میکند. باید این روند را تغییر دهیم و کودکان را به پرسشگرانی آزاد و خودباور تبدیل کنیم.
جامعه بیدار: پرسشگران میداندار تغییر
جامعه بیدار، جامعهای است که پرسشگران و بیدارگران میداندار آن هستند. در چنین جامعهای، هر موضوعی با نگاه شک و تردید بررسی میشود. مردمان، بهجای پذیرش کورکورانه، هر مطلبی را نقد میکنند و نسبت به آن معترض هستند. این روحیه پرسشگری، کلید تغییرات بزرگ است.
مواجهه با واقعیتهای تاریخی
برای بیدار کردن مردمان، باید آنها را با واقعیتهای تاریخی مواجه کنیم. برای مثال، در مورد اسلام، باید زندگی پیامبر، رفتارهای او و محتوای قرآن به زبان فارسی بررسی شود. مردم باید بدانند که قرآن درباره بریدن دست دزدان و محاربین صحبت میکند یا اینکه محمد با عایشه، دختر شش یا هفت ساله، ازدواج کرده است. این مواجهه، اولین قدم برای بیداری است.
نقد فرهنگ فرمانبرداری
فرهنگ فرمانبرداری، ریشه بسیاری از مشکلات است. از کودکی، انسانها با این فرهنگ پرورش مییابند و یاد میگیرند که در برابر قدرتهای ماورایی و زمینی مطیع باشند. برای تغییر این وضعیت، باید این فرهنگ را بهچالش کشید و روحیه پرسشگری را تقویت کرد.
فشار اجتماعی و سرکوب بیدارگری
حکومتها، چه جمهوری اسلامی و چه حکومتهای دیگر، سعی در سرکوب بیدارگری دارند. آنها با استفاده از زور، ترس، فریب و تزویر، مردم را به سکون و سکوت دعوت میکنند. حتی در جوامعی که دم از دموکراسی میزنند، موضوعات بیارزش جایگزین مباحث اصلی میشوند و مردم را از تفکر و پرسشگری دور میکنند.
بیدارگری و پرسشگری، کلید تغییر جهان است. برای ایجاد جامعهای آزاد و پیشرو، باید انسانها را از خواب غفلت بیدار کرد و فرهنگ فرمانبرداری را بهچالش کشید. تنها از این طریق میتوان به جهانی عاری از ظلم و ستم دست یافت.
جمعبندی:
این مقاله به بررسی نقش بیدارگری و پرسشگری در تغییر جامعه و مقابله با فرهنگ فرمانبرداری میپردازد. از نقد ارزشهای بیمارگونه ترویجشده توسط حکومتهایی مانند جمهوری اسلامی تا ایجاد جامعهای پویا و پیشرو، این مقاله بر ضرورت بیدار کردن انسانها از خواب غفلت تأکید میکند.
بیدارگری، با مواجهه با واقعیتهای تاریخی و نقد فرهنگ فرمانبرداری، انسانها را به عاملیت خویشتن باور میآورد. کودکان، بهعنوان پرسشگران ذاتی، باید از تعالیم بیمارگونه رها شوند و به جای بندگان مطیع، به انسانهایی آزاد و خودباور تبدیل گردند. جامعه بیدار، جامعهای است که در آن پرسشگران و معترضان میداندار تغییر هستند و هر موضوعی با نگاه شک و تردید بررسی میشود.
حکومتها، با استفاده از زور، ترس، فریب و تزویر، سعی در سرکوب بیدارگری دارند. اما تنها با ایجاد روحیه پرسشگری و اعتراض میتوان به جامعهای آزاد و عاری از ظلم و ستم دست یافت. این مقاله تأکید میکند که بیدارگری و پرسشگری، کلید تغییر جهان هستند و تنها از این طریق میتوان به جهانی بهتر و پویا رسید.