در دسترس نبودن لینک
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
عنوان : پادکست به نام جان
قسمت چهل و یکم : دروغ
برنامهساز : نیما شهسواری
زمان : 33:47
با صدای : نیما شهسواری
پادکست به نام جان به صورت ویژه برنامه با موضوعات مختلف و همچنین به صورت قسمتهای پادکست به نام جان پیرامون مرام آرمانی منتشر میشود
دروغ
تابویی از معنایی که معنایش را نیافتند و علم کردند بی هیچ دانستن
گاه مبدل به بازیچهای شد از تقیه تا حربه و فریب و حال معنای دوبارهی آن در پناه قانون آزادی که اگر آزار نزساندن ملاک و متر سنجش باشد هر مفهوم دیرباز دوباره معنا خواهد شد
برنامهی به نام جان قصد دارد تا درباب مباحث مهم باورها و دغدغههای دنیایمان به زبان ساده و بداهه سخن بگوید
این بخش از متن پادکست توسط هوش مصنوعی استخراج شده است. ممکن است شامل اشتباهاتی باشد یا به طور کامل با محتوای اصلی مطابقت نداشته باشد. هدف از این کار، بهبود دسترسی مخاطبین به محتوای پادکست و فراهم کردن امکان مطالعه و مرور سریعتر مطالب است
ما تصمیم گرفتهایم متن پادکستهای خود را منتشر کنیم تا دسترسی به محتوای آنها برای همه مخاطبان آسانتر شود. این اقدام به ویژه برای افرادی که ترجیح میدهند مطالب را به صورت متنی مطالعه کنند یا نیاز به مرور سریعتر دارند، مفید خواهد بود
این متن توسط هوش مصنوعی Speechmatics استخراج شده است. Speechmatics یکی از پیشرفتهترین فناوریهای تبدیل گفتار به متن است که با استفاده از الگوریتمهای پیچیده و یادگیری عمیق، صدا را به متن تبدیل میکند. این ابزار قادر است با دقت بالا و در زمان واقعی، گفتار را به متن تبدیل کند و از بیش از ۵۰ زبان مختلف پشتیبانی میکند
خب دوستان توی این قسمت مشخص قرار هست ما در باب دروغ صحبت کنیم.
دروغی که در نگاه های مختلف، در نگاه اخلاقی، در نگاهی که ادیان به جهان داشتند و تمامی تعابیر فلسفی و غیر فلسفی که در جهان مطرح شده همواره تقبیح شده و همه نگاه ها هم دربارش صحبت کردند.
اما قرار هست که ما در این قسمت مشخص پیرامون این مسئله مهم با اون نگاه و اون چهارچوب و باوری که خودمون داریم صحبت بکنیم.
نکته ابتدایی و اصلی که در این مبحث مطرح میشه این هست که شما آیا دروغ رو به عنوان اصل اصولا صداقت رو به عنوان یک اصل در نگاه و باور خودتون تصویر میکنید؟
یا یک فروعی هست که با توجه به چهارچوبی که بهش معترف و معتقد هستید قرار هست در قبالش رفتاری از خودتون نشون بدید و به آن پایبند و یا پایبند نباشد.
در نگاه هایی که در طول تاریخ مطرح شده همواره اصل رو بر پایه صداقت قرار دادند.
یعنی یک اصلی رو مطرح کردند تحت عنوان صداقت و حالا کسی که از اون تخطی بکنه تحت هر شرایطی کار قبیحی انجام داده.
دروغ گفتن همواره تقبیح شده.
شما نمیتونید دروغ بگید.
نباید دروغی که دروغ اصولا شما رو به یک وادی ای از نابودی میرسونه.
در تمام نگاه ها هم به همین شکل هست.
یعنی شما اگر به تمام نگاه های ادیان و شریعت نگاه بکنید مواجه میشید با اینکه دروغ رو تا چه اندازه مبدل به یک اصلی کردن خیلی از باورها هست که حتی هر گونه نگاهی رو در راستای دروغ هر نوع صحبتی که صادقانه نباشه رو تقبیح میکنه.
گناه میدونه جرم و جنایت تلقی میکنه.
از همون نگاه های باستانی ادیان.
شما تصور کنید حتی نگاه هایی که فارغ از ادیان بوده و یا وابسته به ادیان بوده.
یعنی در ایران کهن خودمون هم وقتی میخواستن یک عملی رو تقبیح بکنن دروغ رو به عنوان معیار اصلی قرار میدادن.
یعنی همون تصویری که ما الان دربارش صحبت کردیم دروغ تحویل به اصل مسئله میشده.
یک اصل قضایی داشتیم که صداقت بوده.
کسی که از او تخطی میکرده یک ضد ارزشی رو انجام داده.
حالا مواجه میشیم با نگاه هایی که تا این حد سفت و سخت بهش تصویر نشده که حالا در آتی دربارش صحبت میکنیم که قاعدتا در باب اسلام هست و اون نگاهی که ما تحت عنوان تقیه میشناسیم در خصوص شیعیگری که حالا به آن می پردازیم و بیشتر و بیشتر صحبت می کنیم و نگاهی که پر از تضاد و تناقض هست نسبت به باور ما نسبت به این موضوع هم مطرح خواهد شد.
اما نقطه ابتدایی قاعدتا همین هست که ما باید برسیم به اینکه آیا صداقت و دروغ را مبنای اصلی نگاه اخلاقی خودمان قرار می دهیم یا این را یک وسیله ای در راستای رسیدن به آن چارچوب اصلی ذهنی قرار می دهیم؟
یعنی شما آیا یک چهارچوبی دارید که به آن پایبند هستید؟
با توجه به آن چهارچوبی که برای شما تعبیر شده تعبیه شده؟
حالا در قبال صداقت هم یک نوع نگرش خاصی دارید یا اینکه نه قرار هست که در مبنای اصلی باورتان در مبنای اخلاقی که به آن معترف و معتقد هستید، صداقت را یک اصل غیر قابل عدول تصویر بکنید و حالا دروغ گفتن را هم یک خبط و خطا و جرم و جنایت و گناهی هم تصور بکنید.
در نگاه عوامانه ای که در طول تاریخ مطرح شده، چه در نگاه های اخلاقی، چه در نگاه های فلسفی و چه در نگاه های ادیان و باورها و نگاه خداپرستانه.
همواره دروغ به عنوان یک اصل تعریف شده، اصل غیر قابل عدول.
حالا قرار است که ما همواره نگاه و نوک پیکان مان را به سمت دروغ ببریم و تصور و تصویری داشته باشیم که هر نوع کتمان صداقت و کتمان راستی یک جرم و جنایت و زشتی و بدی باشد.
اما موضوع مهم این است که ما چه تعابیری در دل این دروغ داریم؟
وقتی ما داریم از دروغ استفاده می کنیم، وقتی یک حقیقتی را مطرح نمی کنیم چه تعابیری در دل آن وجود دارد؟
گاها شما روبرو می شوید با دروغ گفتنی که در راستای پنهان کردن هست.
یعنی شما حقیقتی را مطرح نمی کنی تا یک موضوعی را پنهان بکنید.
این یکی از آن تعابیر در دل دروغ است.
اما در کنار اون شما مواجه میشید با دروغی که در راستای فریب دادن دیگران مطرح میشود.
حالا شما سعی میکنید با فریب دیگران یک حقیقتی را مطرح نکنید یا یک حقیقتی را وارانه مطرح کنید.
این هم یکی دیگه از اون المان هایی هست که در دل دروغ و دروغ گفتن و کتمان حقیقت استفاده میشه.
یک جایی هستش که شما دارید با این دروغ گفتن سو استفاده میکنید.
دارید چیزی رو به نفع خودتون تغییر میدید و این اون نقطه دیگریست که در دل این دروغ گفتن میشه بهش استناد کرد.
پس وقتی ما داریم در باب دروغ صحبت میکنیم مواجه میشیم با تعابیر مختلفی که در دل دروغ وجود داره.
دروغ رو به عنوان یک مبحث فرادا نمیشه دربارش نظر داد و صحبت کرد.
دروغ رو نمیشه به عنوان یک اصل در نظر گرفت و صداقت رو به عنوان یک اصل در نظر گرفت.
قاعدتا مبحثی که پیرامون صداقت و دروغ مطرح میشه نقطه ایست که ما داریم.
با توجه به چهارچوب اخلاقی ای که داریم باید در آن گام برداریم و نقطه ای که ما رو تا به این حد در این وادی امروزی قرار داده این هستش که ما به عنوان اصلی و به عنوان چهارچوب اصلی به خود دروغ نگاه میکنیم.
حالا قرار هست که ما اصل رو بر پایه این دروغ تعریف بکنیم.
قرار نیست که چهارچوبی داشته باشیم تا دروغ بگیم و یا صادقانه صحبت بکنیم.
وقتی نگاه به صورت فرادا بهش میشه حالا دیگه تعابیر مختلف از دروغ جنبه ای پیدا نمیکنه چون کسی که پنهان کاری میکنه چون اون کسی که فریب میده و چه اون کسی که سوءاستفاده میکنه هر سه جرم رو مرتکب شدن، هر سه یک گناه و یک خبط رو کردند.
هر سه یک طریقت رو به پیش رفتن و در دل این طریقت ما با چارچوب مشخص شده پیرامون دروغ هر سه گناهکار و مجرم هستند.
هر سه خبط و خطا کردند.
وقتی معیار و اصل مبحث خود دروغ باشه ما به نوعی وارد این وادی مشخص میشیم.
دروغ رو مبنا قرار میدیم صداقت رو مبنا قرار میدیم.
حالا هر کسی که از این اصل تخطی بکنه، حتی اگر به واسطه این اصل و تخطی از این اصل کار درستی رو انجام داده باشه هم محکوم هست.
موضوع این هستش که در مبحث دروغ نمی توانید اصل را بر پایه صداقت بزارید.
چرا که برآیندی که اون دروغ می ده است که موضوع مهم ماست.
ما وقتی در باب صداقت و دروغ صحبت می کنیم در نهایت با گفتن این دروغ یه اتفاقی رو رقم میزنیم.
گاها میتونه این اتفاق سوءاستفاده از دیگران باشه.
شما حقیقتی رو کتمان میکنی، دروغی رو مطرح میکنی تا از دیگران سوءاستفاده بکنید.
حقیقتی رو وارانه مطرح میکنید.
حالا برآیند این اتفاق سوءاستفاده شماست.
حالا شما سود میبرید و دیگری ضرر خواهد برد.
یک جایی هست که شما به واسطه این دروغ گفتن داری دیگران رو فریب میدید و باز هم در دل این مبنای مشخص دیگری ضرر خواهد کرد و شما سود خواهید برد.
اما گاها شما دارید پنهان کاری میکنید.
شاید حتی با این پنهانکاری شما سود رو به دیگری میرسونید.
حتی ضرر رو هم خودتون میکنید.
اما وقتی معیار ما یک معیار صفر و صدی باشه که در راستای دروغ گفتن تعبیر کنیم، صداقت رو به اصل.
حالا اون کسی که حتی داره با پنهانکاری خودش سود رو به دیگران هم میرسونه گناهکار و خطاکار هست.
خب مثال میتونیم داشته باشیم برای دروغ، برای پنهانکاری، برای فریب دادن و یا برای سوءاستفاده تا یک مقداری بحث بیشتر و بهتر جا بیفته.
شما در نظر بگیرید که کسی پنهان می کنه.
به عنوان مثال ازش سوال میشه که مثلا تو چه شغلی داری؟
تو چه میزان تحصیلاتی داری؟
تو پدرت کی هست؟
یا هر سوالی از این دست.
خب این شخص گاهی میتونه با پنهانکاری جواب درستی نده و صادقانه صحبت نکنه.
حالا می تونه بگه که با اینکه مثلا یک شغل دیگری داره یا شغل دیگه ای رو به خودش نسبت بده می تونه در باب پدرش و زنده بودن و یا مرگ او دروغ بگه؟
و این پنهان کاریست که ما تحت عنوان دروغ هم میشناسیم.
حالا یه جایی هست که شما مبنا رو بر این قرار میدید که دروغ اصل مساله هست.
صداقت اصل مساله هست.
یعنی شما تحت هر شرایطی باید حقیقت رو مطرح کنید.
حالا شما قرار هست که اگه ازشون پرسش میشه که پدرتون کیه؟ پدرتون کجاست؟
خب پرسش حقیقی رو بدید.
پدر من فوت شده. اینگونه افراد.
هر چیزی خارج از این وادی شما مطرح بکنید، خارج از وادی حقیقت مطرح بکنید، خبط و خطایی کردید.
پنهانکاری شما به عنوان گناه شما به عنوان جرم شما شناخته میشه اما گاها میتونه این آدم به واسطه پنهان کاری کرده باشه.
گاهی هم میتونه به واسطه این پنهان کاریش فریب داده باشه و سوءاستفاده کرده باشه و یا این پنهان کاری او در برابر آزار و اذیتی قرار بگیره.
یعنی همین مثال رو تصویر بکنید یک انسانی ست ازش.
پرسش میشه شما شغلت چیست؟
حالا این پرسش رو کسی داره ازش میکنه که قرار هست با او ازدواج بکنه؟
حالا این با فریب دادن اون آدم و این دروغ رو بیان کردن، داره از اون سوءاستفاده میکنه، در او رو فریب میده، سوءاستفاده میکنه تا در نهایت با اون آدم ازدواج بکنه.
او رو فریب میده تا خودش رو در یک جایگاه دیگه ای تصور بکنه تا یک سودی بهش برسه.
اما در کنار این شما مواجه میشید با یک آدمی که این پرسش رو ازش کرده که با هم ارتباط خاصی هم ندارن.
اما به واسطه این که شاید مطرح کردن شغل اصلی اون آدم لطمه ای بهش بزنه، نگاه ها بهش تغییر بکنه، او رو تحت فشار بذارن و یا آزار و اذیتی از دیگران به سمت او بیاد.
حالا او پنهان میکنه.
این موضوع که با پنهان کردنش آزاری به دیگران نمی رسه اما حداقل در برابر آزار دیدن خودش ایستادگی میکنه.
حالا اگر معیار اصلی شما در دروغ، اصالت اون صداقت باشه.
یعنی اصل مبحث رو همون صداقت در نظر بگیرید.
این آدمی که داره پنهان میکنه تا خودش آزار نبینه هم یک کار خبط و خطایی کرده.
اما اگر معیار و ملاک رو تغییر بدید.
حالا میتونید قضیه رو متفاوت ببینید.
پس قاعدتا مبحثی مثل دروغ گفتن باید مبتنی بر نتیجه باشه.
یعنی شما نمیتونید فارغ از نتیجه ای که حاصل میکنه اون مبحث رو مورد قضاوت قرار بدید.
گاها میتونه نتیجه فریب دادن دیگران و سوءاستفاده از دیگران باشه و یا این پنهان کاری در برابر آزار دیدن خودش و یا دیگری از او محافظت بکنه.
پس قاعدتا حاصل این نگاه باید بر نتیجه متمرکز باشه.
اما اگر قرار باشه اصل و اصالت رو بر پایه صداقت بذاریم و هر کسی که از این صداقت تخطی کرد رو مجرم قلمداد کنیم، گناهکار قلمداد کنید، فارغ از اینکه چه حاصلی برای اونها خواهد داشت.
اون آدم مجرم شناخته خواهد شد.
خب این اون نقطه ای است که ما نمیتونیم باهاش هماهنگی داشته باشیم در نگاهی که ما تحت عنوان جان پنداری، برابری و آزادی به آن معترف و معتقد هستیم که یک قاعده و یک چهارچوب هست که قرار هست ما را راهنمایی کند، راهبر ما برای زندگی بهتر جمعیمان باشد.
قرار است ما با تکیه به این چهارچوب مشخص زندگیمان را به پیش ببریم.
پس قاعدتا در دل این نگاه، دروغ و یا صداقت معیار و ملاک ما برای زیستن نیست.
قاعدتا با توجه و نگاه به دروغ و صداقت نمیتوانیم اصل زندگی را بر این پایه استوار بکنیم.
اصل و اصالتی که ما به آن معترف هستیم آزادی و قانون مشخص هست.
خب ما در دل آزادی و باور به آزادی بارها و بارها صحبت کردیم.
در کتاب های مختلف، در برنامه هایی به نام جانی که منتشر شده بارها در باب این مبحث آزادی صحبت کردیم.
گفتیم که آزادی یک قانون و یک قاعده دارد.
قانون و قاعده مشترکی که در بین تمام انسان ها باید جاری و ساری باشه تا آزادی وجودیت داشته باشه تا ما ضمانتی برای وجودیت آزادی داشته باشیم.
اون قاعده و قانون هم یک قاعده و قانون مشخص است.
آزادی به مفهوم آزار نرساندن به دیگران.
دیگرانی که در دلش برابری رو تعریف میکنه.
دیگرانی که مفهومش همه جان های بر زمین هستن، نه انسان های مشخصی، نه انسان هایی در قالب جنسیت مشخصی، نه انسان هایی در قالب باور مشخصی.
قرار بر این هست که ما معطوف به نگاه برابری خواهانه خودمون همه جان ها رو در این وادی قرار بدیم.
حیوانات، انسان ها و گیاهان.
حالا مبنای مشخص ما برای پیدایش وجودیت و ادامه دار بودن و ابدی بودن آزادی.
همین پایبندی به قاعده ی مشخص آزادی است.
قاعده ای جهان شمول در بین تمام جانداران، در بین تمام انسان ها برای ابدی و ازلی کردن آزادی.
آزادی که در دل خودش برابری را تعریف می کند.
برابری در یک نگاه کلی و بزرگی که همه جان ها را در بر می گیرد.
پس چارچوب مشخص ما برای زیستن همین مبنای مشخص از همین چارچوب مشخص است.
آن چارچوب را بهش باور داریم.
آزار نرساندن به دیگران.
حالا با توجه به این آزار نرساندن به دیگران در باب فروع مختلف می توانیم صحبت بکنیم و نظر بدهیم.
حالا وقتی وارد وادی تحت عنوان دروغ گفتن و یا صداقت می شویم.
حالا ما یک معیار و یک چارچوب مشخص داریم، اصل صداقت و یا دروغ نیست.
اصل مبحثی که برای ما مطرح می شود این موضوع مشخص صداقت نیست.
موضوع دروغ نیست صداقت میتونه گاها آزار رسان دهنده به دیگران باشه.
شما میتونید با پنهان کاری در برابر این آزار رساندن به دیگران ایستادگی کنید.
شما میتونید با حقیقت رو مطرح کردن به دیگران آزار برسونید.
میشه مثال های بیشماری هم دربارش زد.
هر کسی میتونه در خلوت خودش به مثال های مختلفی پیرامون این مسائل فکر کنه.
اینکه دروغ گاها میتونه آزار دهنده به دیگران باشه و یا میتونه در برابر آزار به خود و یا دیگران راه چاره ای باشه.
پس معیار و اصل هیچوقت نمیتونه خود دروغ گفتن و یا خود صداقت باشه.
باید با توجه به یک چهارچوب مشخص وارد این وادی شد.
نگاه مشخصی که ما رو در این مبنا مجزا میکنه از نگاه های مختلف اخلاقی، فلسفی و ادیان در باب دروغ.
همین نقطه مشخص است.
ما مواجه می شویم با نگاه های مشخصی که دارد در باب اصل صداقت صحبت می کند.
اصل را بر پایه صداقت و به نوعی زشتی را به دروغ تعبیر کرده، گناه و جرم را به دروغ تعبیر کرده.
حالا هر صحبتی که بشود، اگر صادقانه نباشد، اگر در راستای پنهانکاری باشد، تعبیر به این گناه و جرم می شود.
اما در این نگاه مشخصی که ما صحبت می کنیم، اصل را بر پایه دروغ و صداقت نمی گذاریم.
اصل را بر پایه آن چهارچوب فکری می گذاریم که آزار نرساندن به دیگران است.
و اصولا مبحثی مثل دروغ گفتن تکیه دارد به حاصل و نتیجه ای که در پی آن دروغ گفتن دارد.
شما دروغی را باری خواهید گفت برای سوءاستفاده از دیگران، برای آزار رساندن به دیگران، برای فریب دادن دیگران.
حالا دارید با استفاده از این دروغ.
برای خودتون جایگاهی رو درست میکنید تا به دیگران آزار برسونید و از دیگران سود ببرید تا با.
تا به واسطه آزار رساندن به دیگران ذلت دادن دیگران خودتون لذت ببرید.
خب اینجا منافات داره با قاعده و قانونی که ما بهش پایبند هستیم.
چهارچوبی که تحت عنوان آزادی و قانون آزادی میشناسیم اما گاها نقطه عکس این هست.
حالا شما دروغی رو میگید پنهان کاری میکنید که باعث میشه به دیگران آزاری نرسه.
مثلا تصور کنید که کسی در شرف اعدام شدن هست، در شرف شکنجه شدن هست.
حالا از شما در باب این آدم میپرسن.
شما اگر حقیقت رو مطرح کنید و دروغ نگید حالا این آدم آزار میبینه احتمال داره که شکنجه بشه، اعدام بشه و زندگی خودش رو از دست بده.
حالا اگر معیار و ملاک شما اصلی که بهش باور دارید حقیقت باشه، دروغ گفتن زشتی باشه، شما مجبور به حقیقت گویی هستید.
اما اگر چارچوب شما آزار نرساندن به دیگران باشه، خب خیلی ساده است.
باید با پنهان کردن موجبات این رو فراهم کنید که اون آدم آزار نبینه و اذیت نشه و در برابر آزار او ایستادگی کنید.
پس قاعدتا وقتی ما داریم در باب مساله دروغ صحبت می کنیم، به فروع بودن او پی می بریم و با توجه به اصل و چهارچوبی که بهش باورمند هستیم قاعدتا راه رو به پیش خواهیم برد.
حالا میشه مصادیق بیشماری در این راستا داشت.
میشه با مثال های بی شماری در باره این معضل صحبت کرد.
اینکه گاها شما با گفتن دروغ به دیگران آزار میرسونید و یا با کتمان کردن اون حقیقت و پنهان کاری موجباتی رو فراهم می کنی که دیگران آزار نبینه.
حالا چهار چوب در اختیار شما هست متر و میزان در اختیار شما هست نه تنها در راستای دروغ و حقیقت که در تمام مبانی که ما درباره اش صحبت میکنیم و فکر میکنیم میتونیم با همین چارچوب و همین متر مشخص دنیا رو به پیش ببریم.
شما اگر متر و میزانی رو در اختیار داشته باشید تحت عنوان آزار نرساندن به دیگران، حالا اگر با مفاهیم مختلفی روبرو میشید سر دوراهی ها و تصمیم هایی قرار میگیرید.
حالا با توجه به متر و میزانی که در اختیار دارید راه درست رو انتخاب میکنید.
اما اگر قرار باشه که تمام اسب رو در دل همین حقیقت گویی تصویر کنید میتونید گاها آزار هم برسونید چرا که اصل در برابر شما پایبندی به حقیقت از دروغ نگفتن هست.
حالا شرایطی برای شما به وجود اومده که با نگفتن حقیقت با دروغ گفتن باعث میشید که دیگران آزار نبینند.
خودتون اذیت نشید.
با داشتن این میزان مشخص.
حالا ما می تونیم به موضوعات درست نگاه کنیم.
حالا می تونیم در باب تمامی موضوعات راهکار درست رو در نظر بگیریم.
شما یک کفه ترازوی در اختیار دارید.
حالا می تونید معنی درستی رو از دل آن استخراج کنید.
در باره دروغ.
در باب پنهان کردن.
در باب فریبکاری.
مثلا اونجایی که شما مواجه می شید با کسی که از شما پرسش بیهوده ای می کنه و شما با پاسخ دادن به او از خودتون ناراحت میشید.
حالا میتونید پنهان کاری بکنید.
میتونید کتمان بکنید.
میتونید دروغ بگید.
آزاری به دیگران به وجود نمیارید.
اما اونجایی که با این پنهان کاری دیگران رو فریب میدید و آزار میدید باعث آزار و اذیت دیگران میشید. کار اشتباهیه.
یعنی با داشتن این ترازوی در دست قاعدتا به جایگاه درستی نیست.
حالا در دل این موضوع ما یک صحبتی هم باید پیرامون اسلام و شیعیگری و به ویژه تقیه داشته باش.
خب ما وقتی نزدیک میشیم به مفهوم تقیه در دل اسلام.
حالا داره یک مبنایی رو برای شما قرار میده.
میگه اگر شما در شرایطی بودید که میدونستید جونتون در خطر هست، میتونید تقیه بکنید.
یعنی به عنوان مثال یک مسلمانی گرفته میشه توسط کافران، کافرانی که قصد کشتن اون رو دارن اگر بدونن که او مسلمان هست قاعدتا او را خواهند کشت.
حالا اسلام و شیعیگری به ویژه در باب این صحبت میکنه که شما میتونید در این لحظه تقیه بکنید.
میتونید دروغ بگید.
میتونید حقیقت را کتمان بکنید.
میتونید بگید من مسلمان نیستم.
اسلام خودتون رو نقض بکنید و زیر سوال ببرید و کتمان بکنید.
حالا با توجه به این جون خودتون رو نجات بده باعث میشید که آزاری به شما براتون شکل نگیره.
خب قاعدتا در این مبنای مشخص وقتی ما نزدیک به این مسئله میشیم میبینیم که نزدیک هست دیگه.
یعنی داره در باب مسئله ای صحبت می کند که معیار و ملاک خود دروغ گفتن قرار نمی دهد.
اما موضوع مشخصی که در دل این نگاه اسلامی وجود دارد این است که معیار او آزار نرسیدن نیست، آزار نرساندن نیست چرا که در کنار او شما مواجه میشوید با مکر، با حیله، با خدعه، با چیزی که حتی در قرآن وجود دارد.
یعنی شما مواجه می شوید با خدایی که مکر مکاران هست.
حالا او بزرگترین مکر کنندگان هست حالا به شما این مجوز را می دهد که شما مکر بکنید، حیله بکنید، فریب بدید تا به دیگران آزار برسانید.
حالا اگر شما با کسی وارد جنگ شدید می تونید با استفاده از خدعه و فریب و حیله او رو از بین ببرید.
حالا این دشمن حربی میتونه یک بار در میدان جنگ باشه که حالا با نقشه های مختلف شما او را از بین ببرید.
یا میتونه یک بار یک کافری باشه که همسایه شما هست.
حالا شما میتونید با دروغ گفتن به او بهش آزار برسونید.
هر نوع آزاری.
چراکه مجوز صادر شده و این آن نقطه ای است که تضاد و تناقض با باوری که ما داریم درباره اش صحبت کنیم.
ما متر و میزان و ملاک را آزادی و قانونش گذاشتیم.
آزار نرساندن به دیگران.
یعنی شما هر کاری را که قرار است انجام بدهید با این متر در دست با این ترازوی در اختیار مورد سنجش قرار می دهید؟
حالا می دانید که آیا باید این دروغ را بگویید یا نگویید.
اگر این دروغ را بگویید باعث می شود که جماعتی آزار نبینند.
خودتان و یا دیگران از این آزار در جان سالم به در ببرید.
مصون باشید از این آزار.
خب مشخص است نه.
باید این دروغ را گفت.
نباید ایستادگی کرد چرا که اصل دروغ گفتن و یا حقیقت نیست.
اصل آزار نرسیدن به دیگران است و حالا در برابر آن اگر مساله ای را حقیقتش گفته نشود و یا شما دروغ بگید و پنهان کاری کنید باعث فریب آزار دیگران میشی.
سوءاستفاده از دیگران میکنی، سود به شما مستتر میشه.
حالا در این نگاه مشخص و مشخص هست که شما اگر این کار رو بکنید یعنی قانون آزادی رو زیر پا گذاشتید و با توجه به این اصل و متر و میزان حالا دروغ شما معنادار میشه.
حالا هر نوع نگاهی رو در این کفه ترازو می توان بهش معنا داد.
حالا هر نوع اتفاقی رو میشه بهش معنا داد.
اما وقتی در باب خدعه و یا تقیه ای که در دل اسلام و شیعیگری به ویژه بیشتر و بیشتر در بابش صحبت شده نزدیک میشیم، حالا موضوع این نیست.
متر و میزان همون جماعت و همون قبیله ای است که با شما زندگی میکنن.
همون خط کشی است که شما به دست گرفتید و دور مسلمونها کشیدید.
حالا قرار است اگر کافری در برابر شماست شما با گفتن دروغ، با فریب دادن، با خدعه کردن، با پنهانکاری، با سوءاستفاده کردن همه چیز را برای خود از بین ببرید.
دروغی بگویید که در نهایت موجب آزار و اذیت و از بین رفتن حتی آن فرد شود.
اینجاست که نقطه تمایز در بین این افکار به وجود میآورد.
یک تناقضی است در این راستا که این دروغ گفتن و یا حقیقت را گفتن در راستای سودرسانی به خود و هم باوران، هم قبیله ای ها و تعداد معدودی از انسان هاست که با من و در کنار من هستند.
قرار نیست آزار را در برابر دیگرانی که به مفهوم کلی همه جان ها، انسان ها، گیاهان و جانداران و حیوانات هستند، باشد.
حالا قرار است یک قبیله ای را که ما مشخص کرده ایم را تنها مصون بداریم.
هر کاری برای مصون داشتن این ها تصویر کنیم.
یعنی مصداقش می شود مصداقی که یک انسانی تنها و تنها به خانواده خودش فکر می کند.
همه رو حاضر قربانی بکنه تا خانواده خودش زندگی بهتری داشته باشن.
حالا حاضر است هر دروغی بگه تا این خانواده رو مصون بدارد.
حالا در یک نگاه کلی و نگاه که در یک اشل جهانی هست به تمام جانداران و بویژه انسان ها.
حالا وقتی وارد وادی اسلامی میشیم به همین شکل هست.
حالا اون مسلمان مجوز این رو داره که با دشمن خودش، با کافر، در برابر با مشرک و مرتدی که در برابرش قرار گرفته هر کاری بکنه.
هر کاری به سود قبیله خودش بکنه.
حالا قرار هست دروغ بگه و با استفاده از این دروغ موجبات آزار و اذیت دیگران رو فراهم کنه.
پس این نقطه تناقضی است که در دل این نگاه اسلامی وجود داره.
وگرنه اگر بخواهیم در باب این صحبت بکنیم که یک انسانی که مسلمان هست حالا به دست دشمنانی افتاده که قصد جان او رو دارند.
حالا اگر کتمان بکنه و مسلمان نیست، برای اینکه جان خودش رو به در ببره این وادی نمی تواند وادی ای باشه که ما را برافروخته بکنه.
تنها شاید در راستای شجاعت و عدم شجاعت بشه دربارهاش صحبت کرد که اون همیشه یک انتخاب شخصی است که حالا اون شخص میتونه انتخاب بکنه تا پای جان بر پای باورهای خودش بمونه و یا جان و زندگی رو بیشتر بهش بها بده و حتی شاید به باورهای خودش هم بیشتر بها بده.
باز هم شما یک تصویر درست و مشخصی ندارید چرا که شاید اون آدم با زنده موندنش بتونه کارهای بیشتر و بهتری رو برای باور خودش و هم باورهای خودش بکنه و این میره تو اون وادی شخصی.
حالا میشه دربارش حتی بحث هم کرد.
اما اونجایی که شما دارید از این دروغ استفاده میکنید، قانونمند استفاده میکنید برای آزار رساندن به دیگران.
اینجا اون نقطه ایست که باید به عنوان اون گناه، به عنوان اون جرم، به عنوان اون زشتی تصویر بشه و اون نقطه ایست که در برابر این باورها قرار میگیره.
شما مواجه میشید حالا جماعتی که از این استفاده میکنن برای بدترین آزارها به دیگران در باب مساله دروغ گفتیم.
اگر اصل و اساس اصالت رو بر پایه حقیقت و صداقت قرار بدیم دچار اشکال میشیم چرا که گاها کاری در برابر ما هست که با کتمان و کتمان حقیقت و پنهان کاری میتونیم باعث آزار نرسیدن به دیگران بشه.
پس اینکه قاعدتا از ریشه اشتباه هست چرا که گفتن و یا نگفتن حقیقت یک معیار اصلی و اساسی نیست که ما بخواییم همه قواعد و قوانین زندگیمون رو بر اون پایه به پیش ببریم.
در کنار اون جماعتی که قرار باشه از این خدعه و فریب و نیرنگ استفاده بکنه برای آزار رساندن به دیگران هم قاعدتا کار عبث و بیهوده ای کرد و در نهایت ما رو به این نقطه سوق میده که تنها چهارچوب و مبنای ما برای زندگی کردن قاعدتا آزادی است و قانونی پاکی که در دلش وجود دارد که به واسطه آن این آزادی شکل می گیرد، به وجود می آید و در نهایت نقطه تضمینی است برای وجود داشتنش.
بارها هم درباره اش صحبت کردیم.
شما نمی توانید آزادی را تفسیر و تعبیر به بی قانونی بکنید چرا که در دل این تصویر و تعبیر شما جهان آزادی، جهان و آزادی برای کسانی که قدرتمند تر هستند و اکثریت را دارند ثروتمند تر هستند.
حالا آنها می توانند آزاد باشند اما یک جماعتی قرار است که در اسارت باشند.
اصولا اسارت این جماعت است که آزادی آن ها را تضمین می کند.
مثال همواره ما هم همین جمهوری اسلامی و شرایطش هست.
چه کسی می تواند کتمان بکند که قبیله جمهوری اسلامی که امروز بر سر قدرت هستند بیشترین آزادی را دارند، آزادی هایی را دارند که شاید هیچ جماعتی در جهان هم نداشتند.
اما آزادی ای که آن ها دارند به هزینه و به قیمت اسارت ماست.
پس ما برای اینکه قرار باشه این آزادی رو همگانی بکنیم تا همه و در نهایت خودمون بتونیم ازش استفاده بکنیم، باید به یک قانون و چارچوبی اعتقاد داشته باشیم و اون قاعده و قانون در دل خود آزادی نهفته است و برای کشفش نیاز به هوش سرشاری هم نیست چرا که با پایبندی به این آزار نرساندن به دیگران در نهایت تصویری ساخته خواهد شد که ما هم بتونیم در اون آزاد باشیم.
آزادیای که نه به قیمت آزار دیگران، نه به قیمت ذلت دیگران، نه به قیمت نابودی دیگران، بلکه به واسطه احترام به دیگران و همگانی کردن اون تصویر خواهد شد.
آزادی که در دل خودش فریاد برابری رو همواره سر داده، آزادیای که اصلا موجودیتش به واسطه برابری ست که همگانی بتونه بکنه و اون برابری که تعبیر و تفسیر به همه جانداران بشه و با خط کشی در دست دوباره و دوباره جانداران رو تقسیم و تقسیم نکنه و انسان ها رو تقسیم و تقسیم نکنید.
در نهایت باز هم میشه در باب دروغ صحبت کرد و شاید ما در آتی هم باز هم درباره اش صحبت کنیم.
اما موضوع مهم و اساسی این است که دروغ هیچ وقت نمی تواند مبدل به اصل شود و دروغ را باید با متر و میزان و معیاری که به آن باورمند هستیم و آن هم قانون پاک آزادی است می توانیم مورد قیاس قرار دهیم، می توانیم به آن اتکا کنیم، می توانیم در راستای آن گام برداریم.
می توانیم گاها با کتمان حقیقت در راستای آزار رساندن به دیگران کار درست را انجام دهیم.
می توانیم گاها با گفتن حقیقت که باعث آزار نرسیدن دیگران شود باز هم کار درست را انجام دهیم.
پس متر و میزان اصلی آزار نرساندن به دیگران دیگرانی که همه جانداران را در بر می گیرد، انسان ها، حیوان ها و گیاهان و.
با این متر و میزان است که ما می توانیم کار درست را بکنیم.
نه تنها در باب دروغ که در باب همه ی اتفاقات زندگیم.
در نهایت در این انتهای برنامه هم دوست دارم باهاتون مطرح کنم که اگر دوست دارید این صدا شنیده بشه این راه تغییر شکل بگیره.
میتونید آثار من رو با دیگران به اشتراک بگذارید.
منظور از آثار هم خلاصه برنامه ای به نام جان نمیشه.
من بیشتر از اینکه بخوام برنامه ای به نام جان رو ضبط و منتشر کنم، آرا، افکار، عقاید و باورهای خودم رو تحت عناوین و کتاب هایی به رشته تحریر در آوردم.
کتاب هایی که تحت عناوین کتاب های رمان و داستان هست، اشعار هست، مقالات هست، کتاب های تحقیقی هست.
همه این آثار به صورت رایگان در وب سایت جهان آرمانی هست و میتونید به اون مراجعه کنید و اگر دوست داشتید صداش شنیده بشه این راه تغییر شکل بگیره اون رو با دیگران هم به اشتراک بزارید.
ممنون که همراه من بودید.
من نیما شهسواری و این برنامه به نام جان در پناه آزادی.
پیش از ارسال نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی این توضیحات را مطالعه کنید.
برای درج نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی باید قانون آزادی را در نظر داشته و از نشر اکاذیب، توهین تمسخر، تحقیر دیگران، افترا و دیگر مواردی از این دست جدا اجتناب کنید.
نظرات شما پیش از نشر در وبسایت جهان آرمانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در صورت نداشتن مغایرت با قانون آزادی منتشر خواهد شد.
اطلاعات شما از قبیل آدرس ایمیل برای عموم نمایش داده نخواهد شد و درج این اطلاعات تنها بستری را فراهم میکند تا ما بتوانیم با شما در ارتباط باشیم.
برای درج نظرات خود دقت داشته باشید تا متون با حروف فارسی نگاشته شود زیرا در غیر این صورت از نشر آنها معذوریم.
از تبلیغات و انتشار لینک، نام کاربری در شبکههای اجتماعی و دیگر عناوین خودداری کنید.
برای نظر خود عنوان مناسبی برگزینید تا دیگران بتوانند در این راستا شما را همراهی و نظرات خود را با توجه به موضوع مورد بحث شما بیان کنند.
توصیه ما به شما پیش از ارسال نظر خود مطالعه قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای مطالعه از لینکهای زیر اقدام نمایید.
در پادکست “به نام جان“، سفری عمیق به دنیای اندیشه و آزادی آغاز میشود. در هر قسمت از این سفر، به بررسی موضوعاتی همچون آزادی، برابری، نقد قدرت و خدا، مشکلات اجتماعی و … میپردازم.
اینجا جایی است که صدای ما تلاش میکند تا به عمق مسائل پی ببرد و از طریق گفتگوهای مختلف، نگاهی تازه و الهامبخش به دنیای پیرامون ایجاد کند.
آیا به دنبال تجربهای از گفتگوها و تفکراتی غنی از دیدگاههای متنوع هستید؟
آیا علاقهمند به درک بهتر موضوعات مهم امروزی از زوایای جدید هستید؟
پس گوش دادن به پادکست “به نام جان”، دعوت به یک سفر نوین در دنیای اندیشه و آزادی است.
به نام جان قصد دارد تا مباحث مهم جهان را به زبانی ساده، صریح و روشن با شما در میان بگذارد
نیما شهسواری سازندهی پادکست به نام جان است
او شاعر و نویسندهی ایرانی است وی متولد سال ۱۳۶۸ در مشهد است نوشتههای او مشتمل بر ۴۱ جلد کتاب در قالب، آثار تحقیقی، رمان، داستان، مقاله و شعر است اغلب مضامین آثار او پیرامون باور به جان، آزادی،برابری نقد قدرت و خدا و … است
وی از ۱۵ سالگی شروع به نگاشتن و در ۳۲ سالگی تمامی آثار خود را در فضای مجازی منتشر کرده است
دسترسی به آثار او در وبسایت جهان آرمانی به صورت رایگان در اختیار شما است
در دنیای پیچیده و پر ظلمت امروز، “به نام جان” تنها یک پادکست نیست،
به نام جان دریچهای است برای فریاد زدن
برای ساختن جهانی تازه بدور از ظلمهای بیکران
به نام جان سفری است به دنیای افکار و اندیشههای تازه .
اینجا جایی است که سخنان تازهای خواهید شنید و آنچه تابو برایتان ساختهاند را در هم شکسته به نظاره خواهید نشست.
آزادی: بازآفرینی تعریف دوبارهای از آزادی، ما آزادی را با قانونی نهفته به دل آن دوباره میخوانیم تا مردمان خویشتن برگزینند آنچه آزادی خواندهاند
برابری: آنچه در بوق و کرنا لگدمال کردند و گاه به آزادی فروختند و گاه مالکان به چنگ بردند دوباره در به نام جان معنا خواهد شد، برابری که همهی جانداران را در خود خواهد خواند
نقد : دریچههای نقد در دنیای ما بیکران است، ما همه را به نقد خواهیم کشید و هیچ تن مقدس در این دنیای آزاد نخواهد بود، از فرهنگها تا خدا، از ادیان تا باورها، همه چیز در این دالان به بوته نقد سپرده خواهد شد
اگر به دنبال شنیدن ندایی تازه برای تغییر هستید، به نام جان را بشنوید
تمامی آثار نیما شهسواری در وبسایت جهان آرمانی در اختیار شما است،
نکته مهم آنکه همواره این آثار به صورت رایگان خواهد بود که برای بیدار کردن مردمان نگاشته شده است، از این رو شما همواره میتوانید تمامی آثار نیما شهسواری اعم از کتاب، اشعار، پادکست و … را به صورت رایگان از وبسایت جهان آرمانی بدست آورید،
فرای وبسایت جهان آرمانی، این پادکست در بیشتر پلتفرمهای پادکستگیر در اختیار شما است از جمله این برنامهها
فرای برنامههای پادکستگیر شما میتوانید این آثار را از طرق زیر نیز بدست آورید
برای دسترسی به پادکست به نام جان تنها کافی در برنامهی پادکستگیر خود نام نیما شهسواری، به نام جان و یا جهان آرمانی را جستجو کنید
راه تغییر و دگرگونی این دنیا راه سختی است،
در دنیای پر زرق و برق امروز ما را کسی نخواهد شنید که صدای دلربایان خوش نوا است، گاه فریاد گوشخراش زورمندان همه را مبهوت خواهد کرد، پس تنها راه برای این تغییر بزرگ با کمک شما امکان پذیر خواهد بود
اگر خواستید در تغییر زشتیهای این دنیا همراه ما باشید با اطلاعزسانی به دیگران بزرگترین کمک را به ما خواهید کرد و این راه تغییر را آغازگر خواهید بود
ما در کنار هم توان تغییر همه چیز در این دنیا را خواهیم داشت بیایید با هم و درکنار هم برای تغییر دنیا تلاش کنیم
با تشکر
نیما شهسواری
با درج ایمیل آدرس خود میتوانید از تازهترین آثار منتشر شده در وبسایت جهان آرمانی با خبر شوید آدرس ایمیل شما نزد ما محفوظ خواهد بود
با ثبت نام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید نگاشتههای خود را در این بستر منتشر کنید، فرای انتشار پست میتوانید با ما همکاری داشته و همچنین آثار خود در زمینههای مختلف هنری را نشر و گسترش دهید
© تمام حقوق نزد مولف محفوظ است
Copyright 2021 by Idealisti World. All Rights Reserved
این صفحه دارای لینکهای بسیاری است تا شما بتوانید هر چه بهتر از امکانات صفحه استفاده کنید.
در پیش روی شما چند گزینه به چشم میخورد که فرای مشخصات اثر به شما امکان میدهد تا متن اثر را به صورت آنلاین مورد مطالعه قرار دهید و به دیگر بخشها دسترسی داشته باشید،
شما میتوانید به بخش صوتی مراجعه کرده و به فایل صوتی به صورت آنلاین گوش فرا دهید و فراتر از آن فایل مورد نظر خود را از لینکهای مختلف دریافت کنید.
بخش تصویری مکانی است تا شما بتوانید فایل تصویری اثر را به صورت آنلاین مشاهده و در عین حال دریافت کنید.
فرای این بخشها شما میتوانید به اثر در ساندکلود و یوتیوب دسترسی داشته باشید و اثر مورد نظر خود را در این پلتفرمها بشنوید و یا تماشا کنید.
بخش نظرات و گزارش خرابی لینکها از دیگر عناوین این بخش است که میتوانید نظرات خود را پیرامون اثر با ما و دیگران در میان بگذارید و در عین حال میتوانید در بهبود هر چه بهتر وبسایت در کنار ما باشید.
شما میتوانید آدرس لینکهای معیوب وبسایت را به ما اطلاع دهید تا بتوانیم با برطرف کردن معایب در دسترسی آسانتر عمومی وبسایت تلاش کنیم.
در صورت بروز هر مشکل و یا داشتن پرسشهای بیشتر میتوانید از لینکهای زیر استفاده کنید.
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
عنوانی برای گزارش خود انتخاب کنید
تا ما با شناخت مشکل در برطرف کردن آن اقدامات لازم را انجام دهیم.
در صورت تمایل میتوانید آدرس ایمیل خود را درج کنید
تا برای اطلاعات بیشتر با شما تماس گرفته شود.
آدرس لینک مریوطه که دارای اشکال است را با فرمت صحیح برای ما ارسال کنید!
این امر ما را در تصحیح مشکل پیش آمده بسیار کمک خواهد کرد
فرمت صحیح لینک برای درج در فرم پیش رو به شرح زیر است:
https://idealistic-world.com/poetry
در متن پیام میتوانید توضیحات بیشتری پیرامون اشکال در وبسایت به ما ارائه دهید.
با کمک شما میتوانیم در راه بهبود نمایش هر چه صحیحتر سایت گام برداریم.
با تشکر ازهمراهی شما
وبسایت رسمی جهان آرمانی
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود مستقیم فایلها از سرورهای وبسایت رسمی جهان آرمانی تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Google Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای One Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Box Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو به شما اطالاعاتی پیرامون اثر خواهد داد، مشخصات اصلی اثر در این صفحه تعبیه شده است و شما با کلیک بر این آیکون به بخش مورد نظر هدایت خواهید شد.
شما با کلیک روی این گزینه به بخش مطالعه آنلاین اثر هدایت خواهید شد، متن اثر در این صفحه گنجانده شده است و با کلیک بر روی این آیکون شما میتوانید به این متن دسترسی داشته باشید
در صورت مشاهدهی هر اشکال در وبسایت از قبیل ( خرابی لینکهای دانلود، عدم نمایش کتب به صورت آنلاین و … ) با استفاده از این گزینه میتوانید ایراد مربوطه را با ما مطرح کنید.
در این بخش میتوانید توضیح کوتاهی دربارهی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همهی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشتههای شما
کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است
تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد
گزینههای در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان میگذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشارهی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد
در این بخش میتوانید آدرس شبکههای اجتماعی، وبسایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرسها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد
در این بخش میتوانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین میتوانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در ویسایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید
نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود
نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد
در نظر داشته باشید که این نام در نگاشتههای شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است
آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راههای ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید
رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده میتوانید این رمز را تغییر دهید
پیش از ثبتنام در وبسایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید
با استفاده از منو روبرو میتوانید به بخشهای مختلف حساب خود دسترسی داشته باشید
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
شما با ثبت نام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید در پیشبردن اهداف ما برای رسیدن به جهانی در آزادی و برابری مشارکت کنید
وبسایت جهان آرمانی بستری است برای انتشار آثار نیما شهسواری به صورت رایگان
بیشک برای دستیابی به این آثار دریافت مطالعه و … نیازی به ثبت نام در این سایت نیست
اما شما با ثبتنام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید در این بستر نگاشتههای خود را منتشر کنید
این را در نظر داشته باشید که تالار گفتمان دیالوگ از کمی پیشتر طراحی و از خدمات ما محسوب میشود که بیشک برای درج مطالب شما بستر کاملتری را فراهم آورده است،
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است
بخش ارتباط، راههایی است که میتوانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است میتوانید در بخش توضیحات شبکهی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.
شما میتوانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمتهایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،
در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحلهی ابتدایی فرم پر کردهاید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.
پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعهی قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینکهای زیر اقدام کنید.
گزارش شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال گزارش دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
پیام شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال پیام دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
فرم شما با موفقیت ثبت شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال فرم دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.