اطلاعیه و اخبار

وب‌سایت جهان آرمانی شروع به فعالیت کرد

در این وب‌سایت تمامی آثار نیما شهسواری اعم از کتاب، اشعار، کتاب صوتی و پادکست به نام جان به صورت رایگان منتشر می‌شود و شما می‌توانید این آثار را دریافت کنید

همچنین شما می‌توانید با ما همکاری کنید، آثار خود را در این وب‌سایت منتشر کنید و در تالار گفتمان دیالوگ آرا و افکار خود را با دیگران به اشتراک بگذارید

قطعا اولین همراهی شما با ما اطلاع‌رسانی به دیگران پیرامون این وب‌سایت و آثار نیما شهسواری است

تالار گفتمان دیالوگ کار خود را آغاز کرد تا بستری آزاد را برای همفکری و در میان گذاشتن آرا و افکار متفاوت فراهم کند 

شما نیز می‌توانید با ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی – دیالوگ در این راه همراه ما باشید

صفحات رسمی نیما شهسواری در شبکه‌های اجتماعی راهی است برای دسترسی به آثار و ارتباط با ما

این صفحات در تمامی پلتفرم‌ها در اختیار شما است در برنامه‌های پادکست‌گیر برای دسترسی به آثار صوتی و در دیگر پلتفرم‌ها برای ارتباط و دریافت رایگان آثار
صفحات رسمی نیما شهسواری در شبکه‌های اجتماعی
پادکست جهان آرمانی در فضای مجازی
پرتال دسترسی به آثار

 

قوانین انجمن

برای استفاده بهتر از انجمن می‌توانید در انجمن مذکور عضو شوید.
شما با ثبت‌نام در تالار گفتمان دیالوگ، قانون آزادی را پذیرفته و ملزم به رعایت آن خواهید بود.
این قوانین شامل آزار کلامی اعم از تهدید، تحقیر، دشنام، نشر اکاذیب، درج مطلب اشخاص بدون ذکر منبع و … است.
با توجه به شرایط مذکور و قوانین به درج مطلب مبادرت کنید و سعی کنید مطالب مرتبط با هر عنوان را در مکان مناسب درج کنید،
در صورت فقدان عنوان مناسب برای درج مطلب می‌توانید موضوع را با ما در میان بگذارید.

با ما همراه شوید

برای درج مطالب و پرسش و پاسخ در تالار گفتمان دیالوگ باید عضو شوید 
با ما همراه باشید تا با کمک هم جهان بهتری بسازیم 
بی‌شک بهترین راه برای ساختن جهانی بهتر دیالوگ برقرار کردن است
بیایید تا با یکدیگر صحبت کنیم

چرخه‌های استبداد: ت…
 
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

چرخه‌های استبداد: تحلیل فساد و بازتولید حکومت‌های مستبد

1 ارسال‌
1 کاربران
0 واکنش
83 نمایش‌
بینش نوین
(@binesh)
مشهور در دیالوگ
ملحق شده: 3 سال قبل
ارسال‌: 1788
شروع کننده موضوع  

در این قسمت، ما به تحلیل و بررسی ساختار و نظام حکومت‌های استبدادی پرداخته‌ایم. هدف این بحث، شناخت ماهیت این سیستم‌ها و تلاش برای درک چرایی‌های پایداری و گسترش آن‌هاست. در ابتدا باید به نحوه شکل‌گیری این ساختارها بپردازیم و با تحلیل چگونگی ایجاد آن‌ها، اشکالات ذاتی این حکومت‌ها را نمایان کنیم.

 

حکومت‌های استبدادی، با طراحی یک سیستم پیچیده، انسان‌ها را به سمتی هدایت می‌کنند که در این سیستم نفس بکشند و آن را بپذیرند. این سیستم، که به نوعی انسان‌ها را در خود مدفون می‌کند، به گونه‌ای ساخته می‌شود که همگان به تابعیت از آن سیستم درآیند. در رأس این سیستم، فرد یا گروهی قدرتمند قرار دارد که تمامی امکانات و منابع را در اختیار خود می‌گیرد و هدف نهایی آن، پیشبرد خواسته‌ها و امیال شخصی است.

 

این خواسته‌ها و امیال می‌تواند متفاوت باشد؛ از برتری یک قوم و نژاد بر دیگران، تا برتری اندیشه، باور یا آرمان‌های خاص که در نهایت انسان‌ها را به‌عنوان ابزارهایی برای تحقق این اهداف در نظر می‌گیرد. این سیستم‌ها به گونه‌ای طراحی می‌شوند که تمامی انسان‌ها را به وسیله‌ای برای رسیدن به اهداف قدرت مرکزی تبدیل می‌کند. هر فرد به نوعی خود را در خدمت آن ساختار می‌بیند، به‌گونه‌ای که معناهایی همچون زندگی و انسانیت در این سیستم‌ها از بین می‌رود.

 

در حکومت‌هایی مانند جمهوری اسلامی، هدف نهایی ممکن است رسیدن به آرمان‌هایی چون ظهور امام زمان یا تحقق حکومت عدل علی باشد. این اهداف غایی، فرد را به یک سرباز خونریز یا وسیله‌ای برای پیشبرد اهداف حکومت تبدیل می‌کند. در واقع، هر فرد نقشی در این سیستم ایفا می‌کند که در نهایت به تحقق هدف نهایی منجر می‌شود.

 

در چنین سیستمی، حتی جان انسان‌ها دیگر مفهومی ندارد. در حکومتی که افراد به ابزارهای رسیدن به اهداف غایی تبدیل می‌شوند، زندگی انسان‌ها تهی از معنا می‌شود. این نگاه به انسان و جامعه، که در آن انسان به‌عنوان ابزار استفاده می‌شود، از ماهیت انسان‌گرایانه و اومانیستی که به فرد و انسانیت ارزش می‌دهد، فاصله می‌گیرد و به‌جای آن، هدف اصلی تحقق امیال حکومت است.

 

در تمامی این حکومت‌ها، هدف نهایی همان‌طور که متفاوت باشد، در نهایت همه افراد به‌عنوان بخشی از یک ماشین عظیم برای پیشبرد آن هدف غایی به کار گرفته می‌شوند.

 

در این بخش، به تحلیل عمیق‌تری از ساختارهای استبدادی و تأثیرات آن بر مفهوم انسان و انسان‌گرایی پرداخته می‌شود. در این سیستم‌ها، حتی اگر انسان‌گرایی و کرامت انسانی به عنوان معیار در نظر گرفته شود، این مفاهیم در نهایت دستخوش تغییر و انحراف می‌شوند. انسان در این نظام‌ها به عنوان یک ابزار بی‌معنا در خدمت اهداف بزرگتر مورد استفاده قرار می‌گیرد.

 

در حکومت‌های استبدادی، معنای انسان و جان به‌طور کلی از دست می‌رود. به‌جای آن، طبقات مختلف اجتماعی شکل می‌گیرند که هر کدام برای پیشبرد اهداف حکومت و رسیدن به آرمان‌های معین، به نوعی به خدمت گرفته می‌شوند. این طبقات از یک طرف می‌توانند بر اساس اصول مذهبی و ایدئولوژیکی مانند شیعه اثنی عشری یا سیاست‌های خاص حکومت‌ها طبقه‌بندی شوند، و از طرف دیگر، بر اساس ویژگی‌هایی مانند نژاد، خون یا ملیت، این طبقات بیشتر و بیشتر گسترش می‌یابند.

 

در این ساختار، انسان‌ها نه‌تنها از درک اصالت و کرامت خود محروم می‌شوند، بلکه تبدیل به ابزارهایی می‌شوند که باید در راستای تحقق اهداف حاکمیت حرکت کنند. این طبقه‌بندی‌ها به‌طور خاص در حکومت‌های استبدادی دیده می‌شود، جایی که «برتری» برخی افراد نسبت به دیگران نه تنها پذیرفته می‌شود، بلکه بر آن تأکید می‌شود. در این راستا، انسان‌هایی که در طبقات پایین‌تر قرار دارند، به‌عنوان افرادی پست‌تر و فاقد ارزش انسانی تلقی می‌شوند.

 

در حکومت‌های استبدادی، این نگاه برتری‌طلبانه و پست انگاشتن دیگران به شکل گسترده‌ای ترویج می‌شود، تا جایی که افراد خود را در جایگاه بالاتر از دیگران می‌بینند. این احساس برتری می‌تواند به افراد انگیزه‌ای برای فدا کردن جان خود و حتی خدمت به اهداف حکومت بدهد، همان‌طور که در دوران نازی‌ها در آلمان دیده شد. در آن زمان، هیتلر توانسته بود این احساس برتری را در مردم آلمان بوجود آورد، تا جایی که آنها حاضر بودند حتی جان خود را فدای این ایدئولوژی کنند.

 

در نتیجه، این سیستم‌ها با ساختن طبقات و بی‌معنی کردن مفهوم انسان و جان، به شکل‌دهی به یک ساختار اجتماعی استبدادی و سلطه‌گر ادامه می‌دهند که در آن انسان‌ها به وسیله‌هایی برای رسیدن به اهداف نهایی حکومت تبدیل می‌شوند.

 

در این فضا، انسان‌ها به گونه‌ای درگیر نیازهای خود برای دیده شدن و احساس برتری می‌شوند که این نیازها به خلق طبقات اجتماعی جدید می‌انجامد. این طبقات به طور ساختاری به وجود می‌آیند، جایی که احساسات برتری‌طلبانه نسبت به دیگران و نگاه به دیگران از موقعیت‌های پایین‌تر در جامعه، نقشی اساسی ایفا می‌کنند. این طرز تفکر در نهایت به به‌وجود آمدن نظام‌های استبدادی منتهی می‌شود، جایی که معنا و ارزش انسان‌ها به تدریج کمرنگ می‌شود، و جان انسانی دیگر به چیزی بی‌ارزش و بی‌معنی بدل می‌گردد.

 

در اینگونه نظام‌ها، طبقات اجتماعی با هدف‌های خاص و با ویژگی‌هایی نظیر دین، نژاد یا موقعیت اجتماعی ساخته می‌شوند. این طبقات به یکدیگر هویت می‌دهند و در این جریان، کسانی که در طبقات پایین‌تر قرار دارند، به نوعی از ارزش انسانی‌شان محروم می‌شوند. در چنین سیستمی، انسان‌ها نه تنها ابزارهایی برای رسیدن به اهداف نظام می‌شوند، بلکه این ابزار بودن در نهایت در پرتو چنین طرز تفکری نهفته است.

 

این همان چرخه‌ای است که در نظام‌های استبدادی تکرار می‌شود: ابتدا ارزش‌ها و مفاهیم اصلی مانند جان انسان، دچار بی‌معنایی می‌شوند و سپس جای آن‌ها را اهداف و آرمان‌های سیستم‌های خاص می‌گیرند که هدفی معین دارند. از آن پس، جایگاه انسان‌ها در این سیستم‌ها به گونه‌ای بازتعریف می‌شود که برای پیشبرد اهداف سیستم، انسان‌ها باید به عنوان چرخ‌دنده‌های این ماشین عظیم به کار گرفته شوند.

 

آن‌چه در این فرآیند به طور فزاینده‌ای گسترش می‌یابد، احساس برتری فردی است که درون این سیستم تزریق می‌شود. هر شخص در این ساختار به گونه‌ای خود را بالاتر از دیگران می‌بیند و به تبع آن، طبقات اجتماعی نیز شکل می‌گیرند. این طبقات ایجاد می‌شود تا نوک هرمی از این سیستم به وجود آید، اما به رغم وجود این طبقات و جایگاه‌ها، در نهایت خود این جایگاه‌ها نیز بی‌معنا می‌شوند، چرا که آنچه که حقیقتاً در کار است، نهادینه کردن ساختار طبقه‌بندی است.

 

در نهایت، این سیستم‌های استبدادی و فساد درون آن‌ها به نوعی در پی از بین بردن حقوق انسانی و ترویج نابرابری است. با گذر زمان، حتی تغییرات در رأس هرم هیچ تأثیری بر ساختار کلی آن ندارد، زیرا این سیستم از ابتدا به گونه‌ای طراحی شده که ادامه دهد. تنها تفاوت ممکن در تغییر افرادی است که در رأس قرار می‌گیرند، اما هدف‌های کلیدی سیستم همانند گذشته باقی می‌مانند.

 

در این فرآیند، قدرتی که به یک گروه خاص داده می‌شود، به فساد انجامیده و به طور فزاینده‌ای زمینه‌ساز فسادهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی می‌شود. چرا که در این ساختار فاسد، سوءاستفاده از قدرت امری اجتناب‌ناپذیر است. این سوءاستفاده‌ها در سراسر جامعه به طور روزافزون گسترش می‌یابد، زیرا این سیستم فساد را به عنوان بخشی از ذات خود می‌سازد.

 

به این ترتیب، این سیستم‌ها که در آن قدرت مطلقه به یک گروه خاص یا فردی داده می‌شود، به طور مستمر بر فساد و سوءاستفاده از قدرت افزوده و در نهایت، کل ساختار جامعه را به فساد و تباهی می‌کشاند.

 

در درون چنین سیستم‌هایی، فرد نه تنها از قدرت خود بهره‌برداری می‌کند بلکه آن را به ابزاری برای فساد و خودکامگی تبدیل می‌سازد. ساختارهای استبدادی با تأسیس هرم‌هایی از طبقات اجتماعی، ایده‌های برتری‌طلبانه و بی‌ارزش کردن مفاهیم انسانی، به درون جامعه نفوذ کرده و آن را به نظامی فاسد بدل می‌کنند. این برتری‌طلبی، نه تنها فرد را از دیگران متمایز می‌سازد، بلکه به نوعی موجب سرکوب و تحقیر دیگران می‌گردد.

 

این سیستم‌ها برای استمرار خود به اختناق و سرکوب نیاز دارند. در چنین فضایی، تمامی صدای مخالف باید خاموش شود. هر کسی که در برابر نظام ایستادگی کند، یا به روش‌های مختلف حذف می‌شود یا در سکوتی سرد و بی‌صدا محو می‌شود. قدرت‌داران به خوبی می‌دانند که اگر حقیقتی آشکار شود، پایه‌های نظام به لرزه خواهد افتاد. از این رو، هر نوع صدای مخالف در برابر آن‌ها ساکت می‌شود، و در این راستا، اختناق و خفقان به عنوان ابزارهای اصلی این حکومت‌ها عمل می‌کنند.

 

این سیستم‌ها همچنین در تلاش هستند تا با تقسیم امتیازات و دادن پاداش‌های مادی، افراد را به خود وابسته کنند و در راستای منافع خود به خدمت بگیرند. در چنین سیستمی، فساد به عنوان یکی از ارکان اساسی عمل می‌کند، چرا که قدرت به کسانی داده می‌شود که در قبال وفاداری به نظام، از آن بهره‌مند می‌شوند. در این فرآیند، فساد نه تنها به عنوان یک پدیده طبیعی به نظر می‌آید بلکه به نوعی بخشی از سیاست‌های حکومت است که از آن برای تقویت وفاداری و تداوم سلطه خود استفاده می‌شود.

 

چنین نظام‌هایی با ایجاد طبقات اجتماعی متفاوت و با تأمین منافع خاص برای وفاداران خود، قادرند تا بر ادامه روند فساد و سرکوب پافشاری کنند. در این نظام‌ها، هر صدای مخالف یا به سادگی حذف می‌شود یا به سکوت و بی‌صدایی می‌انجامد. در حقیقت، در نظام‌های استبدادی، فساد در کانون همه امور قرار دارد، به‌ویژه زمانی که قدرت به یک فرد یا گروه خاص محدود می‌شود و آن‌ها به هر قیمتی سعی در ادامه سلطه خود دارند.

 

حاکمان به افراد قدرت‌مند این موقعیت را می‌دهند که در نظام فساد کنند و از این طریق امیدی به آن‌ها می‌دهند که می‌توانند در این سیستم فساد گسترده‌ای را دنبال کنند. در جمهوری اسلامی، فساد اقتصادی به شکل بی‌حد و حصری مشاهده می‌شود که در هم‌پیوندی با ساختار حاکمیت قرار دارد. اما حکومت حاضر نیست در برابر این فساد ایستادگی کند، چرا که این امر می‌تواند به تضعیف پایه‌های قدرت حاکم منجر شود. اگر یکی از افراد این قبیله حاکم متوجه شود که مسئولان در برابر فساد ایستادگی نکرده‌اند، این فرد به جمع کسانی می‌پیوندد که به روشنگری و بیان واقعیت‌ها پرداخته و بیشتر افراد را به این سمت هدایت می‌کنند.

 

حاکمیت با سعی در اعمال سکوت و سرکوب آگاهی عمومی، از طریق باج‌دادن به برخی گروه‌ها تلاش می‌کند که آن‌ها را راضی نگه دارد. این باج‌دهی باعث می‌شود که گروه‌های قدرت در مقابل فساد بیشتر به ثروت و قدرت برسند و در نهایت وفاداری خود را به سیستم بیشتر اعلام کنند. در این‌گونه سیستم‌ها، فساد به طور پیوسته رشد می‌کند و حاکمیت با باج‌دادن به گروه‌های خاص، زمینه را برای بیشتر شدن این فساد فراهم می‌کند.

 

در سیستم‌های استبدادی، افرادی که در رأس هرم قدرت قرار می‌گیرند، آزادی بیشتری برای سوءاستفاده از قدرت دارند و در واقع، این افراد با گرفتن حقوق دیگران، آزادی خود را می‌سازند. آزادی در چنین ساختاری تنها در گرو سرکوب دیگران است و هیچ‌گونه هم‌خوانی با مفهوم واقعی آزادی ندارد. قدرت‌مندان با استفاده از ساختاری که از آن بهره می‌برند، آزادی خود را از طریق از بین بردن آزادی دیگران به دست می‌آورند. در این ساختار، برای حفظ قدرت، به گروه‌های خاص باج داده می‌شود و به آن‌ها اجازه داده می‌شود که فساد را در سیستم پیش ببرند.

 

این فساد نه تنها سیستم حاکم را پایدار می‌کند، بلکه منجر به شکل‌گیری قدرت‌های جدید در دل همین فساد می‌شود. این پدیده باعث می‌شود که در نهایت فساد گسترده‌تر و سیستم حکومتی فرسوده‌تر شود. در نتیجه، یک خشم عمومی علیه سیستم شکل می‌گیرد و انقلاب به عنوان یک پاسخ طبیعی به این فساد در حال شکل‌گیری است.

 

با این حال، نکته کلیدی در این شرایط، بازتولید چرخه فاسد است. هنگامی که سیستم به نقطه‌ای برسد که انقلاب در آن تحقق یابد، ممکن است افرادی که در برابر ظلم قرار داشته‌اند، خود به ظلم متوسل شوند. آن‌ها ممکن است با از بین بردن طبقات پایین جامعه، خود را به جایگاه‌های بالاتر برسانند و این چرخه معیوب به نوعی ادامه یابد. حتی اگر نوک هرم تغییر کند، ساختار همان ساختار فاسد باقی می‌ماند و ممکن است فقط نمادهای آن تغییر کنند، ولی عملکرد کلی سیستم همچنان مشابه باقی بماند.

 

در اینجا ممکن است نوعی قیاس میان این نوع از حکومت استبدادی و دیگر انواع آن صورت گیرد. ممکن است گفته شود که نوع دیگر حکومت استبدادی بهتر بوده، کارهای کمتری انجام داده و کمتر شکنجه کرده است. اما آیا تفاوتی در بنیان و اصل وجود دارد؟ آیا هر دو نوع حکومت به سمت یک هدف و روند مشترک حرکت نمی‌کنند؟ هر دو نوع خفقان را پیش می‌برند و سرکوب می‌کنند. این دو حکومت ممکن است با شدت‌های متفاوت عمل کنند؛ شاید یکی اعدام کند و دیگری با شیوه‌هایی مانند صندلی الکتریکی افراد را به قتل برساند. در واقع، تفاوت‌ها در روش‌هاست، اما هدف و مسیر مشابه است.

 

اینکه شاید یکی به شیوه‌ای متفاوت افراد را می‌کشد، به معنای تفاوت در روش‌هاست، اما همچنان مسیر واحدی دنبال می‌شود. در نهایت، ممکن است اهداف از نظر ظاهری متفاوت باشد، اما ساختار این حکومت‌ها یکسان است. به همین دلیل، باز هم همان چرخه تکرار خواهد شد. شاید در یکی از این سیستم‌ها باج دادن کمتر یا بیشتر باشد و فساد به اشکال مختلف در آن وجود داشته باشد، اما در نهایت همگی به دنبال یک هدف هستند. هنگامی که صحبت از فروپاشی و جایگزینی نظام‌ها می‌شود، اگر این فرآیند در راستای یک باور و ایمان جمعی مشخص که به ایجاد یک ساختار نوین منجر شود، حرکت نکند، احتمالاً دوباره در همان چرخه گرفتار خواهیم شد.

 

نوک هرم تغییر خواهد کرد، اما اساس ساختار همچنان پابرجا خواهد ماند. این وضعیت به وضوح در بازتولید مستمر نظام‌های استبدادی در تاریخ مشهود است. در ایران، پیش از جمهوری اسلامی و بعد از آن، هر دو حکومت استبدادی با تفاوت‌های آشکار، اما ساختار پیشین، ساختار جدید را پدید آورده است. این تغییرات نشان‌دهنده این است که یک نگاه جمعی، یک ایمان جمعی، برای حرکت به سوی پیشرفت و اصلاحات جدی و غالب وجود نداشته است. چنین نگاهی وجود داشته، اما تنها در میان اقشار خاص و محدود، نه به صورت گسترده و در قالب باور عمومی.

 

اگرچه چنین نگاه‌هایی از گذشته‌های دور در جوامع مختلف وجود داشته، اما هیچ‌گاه نتوانسته‌اند قدرت غالب را به دست گیرند. در مناطقی که این تغییرات رخ داده، شاهد ثمرات مثبت آن بوده‌ایم. این که آیا چنین فرآیندهایی می‌تواند به پیشرفت منتهی شود یا نه، بستگی به این دارد که آیا در برخی نقاط تاریخی جامعه توانسته است از این نظام‌های استبدادی عبور کند یا همچنان به خدمت این نظام‌ها باقی مانده است.

 

در نهایت، زمانی که صحبت از نظام‌های استبدادی می‌شود، باید در نظر داشت که عوامل متعددی دست به دست هم می‌دهند تا این سیستم‌ها شکل بگیرند. در اینجا به برخی از این عوامل اشاره کردیم، اما نکته کلیدی و نهایی همان بازتولید چرخه است. این چرخه به طور مداوم به حرکت در می‌آید و تمامی افراد را به همان مسیر ابتدایی می‌برد، با اهداف و افراد متفاوت، اما روش واحد و ثابت.



   
نقل‌قول
اشتراک:

تازه‌ترین کتاب نیما شهسواری

می‌توانید با کلیک بر روی تصویر تازه‌ترین کتاب نیما شهسواری، این اثر را دریافت و مطالعه کنید

به جهان آرمانی، وب‌سایت رسمی نیما شهسواری خوش آمدید

cropped-tt-1.png

نیما شهسواری، نویسنده و شاعر، با آثاری در قالب  داستان، شعر، مقالات و آثار تحقیقی که مضامینی مانند آزادی، برابری، جان‌پنداری، نقد قدرت و خدا را بررسی می‌کنند

جهان آرمانی، بستری برای تعامل و دسترسی به تمامی آثار شهسواری به صورت رایگان است

راهنمای تکمیل پروفایل

📖

زندگی‌نامه

معرفی کوتاه از خودتان که برای همه کاربران قابل مشاهده است

🌍

اطلاعات شخصی

کشور: فقط مدیران می‌بینند • تاریخ تولد: به صورت سن نمایش داده می‌شود

💭

باورهای فکری

انتخاب‌های شما درباره‌ی هستی، اخلاق و جامعه - همیشه قابل تغییر

📱

راه‌های ارتباط

لینک شبکه‌های اجتماعی و وبسایت شما در پروفایل عمومی نمایش داده می‌شوند

⚙️

مدیریت حساب

ویرایش نام، ایمیل، رمز عبور - امکان فعالیت ناشناس

در دسترس نبودن لینک

در حال حاضر این لینک در دسترس نیست

بزودی این فایل‌ها بارگذاری و لینک‌ها در دسترس قرار خواهد گرفت

در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید

راهنما

راهنمایی‌های لازم برای استفاده از لینک‌های موجود در صفحه...

این صفحه دارای لینک‌های بسیاری است تا شما بتوانید هر چه بهتر از امکانات صفحه استفاده کنید.

در پیش روی شما چند گزینه به چشم می‌خورد که فرای مشخصات اثر به شما امکان می‌دهد تا متن اثر را به صورت آنلاین مورد مطالعه قرار دهید و به دیگر بخش‌ها دسترسی داشته باشید،

شما می‌توانید به بخش صوتی مراجعه کرده و به فایل صوتی به صورت آنلاین گوش فرا دهید و فراتر از آن فایل مورد نظر خود را از لینک‌های مختلف دریافت کنید.

بخش تصویری مکانی است تا شما بتوانید فایل تصویری اثر را به صورت آنلاین مشاهده و در عین حال دریافت کنید.

فرای این بخش‌ها شما می‌توانید به اثر در ساندکلود و یوتیوب دسترسی داشته باشید و اثر مورد نظر خود را در این پلتفرم‌ها بشنوید و یا تماشا کنید.

بخش نظرات و گزارش خرابی لینک‌ها از دیگر عناوین این بخش است که می‌توانید نظرات خود را پیرامون اثر با ما و دیگران در میان بگذارید و در عین حال می‌توانید در بهبود هر چه بهتر وب‌سایت در کنار ما باشید.

شما می‌توانید آدرس لینک‌های معیوب وب‌سایت را به ما اطلاع دهید تا بتوانیم با برطرف کردن معایب در دسترسی آسان‌تر عمومی وب‌سایت تلاش کنیم.

در صورت بروز هر مشکل و یا داشتن پرسش‌های بیشتر می‌توانید از لینک‌های زیر استفاده کنید.

ثبت آثار

توضیحات

پر کردن بخش‌هایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.

در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است

بخش ارتباط، راه‌هایی است که می‌توانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است می‌توانید در بخش توضیحات شبکه‌ی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.     

شما می‌توانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمت‌هایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،

در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحله‌ی ابتدایی فرم پر کرده‌اید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.

پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعه‌ی قوانین و شرایط وب‌سایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینک‌های زیر اقدام کنید.