
در دسترس نبودن لینک
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
برساختهای انسانی
آنچه به دنیا و در نزد ما معنا گرفت از ساختههای ما شد و آنجا انسان دنیا را به خیال خود ساخت و حال به دنیایی دفن شده به هزاری از برساختها که گاه راه گلو را تنگ کرده است
قسمت هشتم
هنر
به آدین فرهنگ و تغییر ساختار و ارزش نه آکنده از جبر و به اختیار هنری در میانه است که دیورویان برای چپاولش در میداناند و به تاراجش زمین و آسمان به هم دوختهاند و ما تنها مانده برای پاسداشت یگانه راه تغییر بی زور در چنگال زر
برنامهی به نام جان قصد دارد تا درباب مباحث مهم باورها و دغدغههای دنیایمان به زبان ساده و بداهه سخن بگوید
این بخش از متن پادکست توسط هوش مصنوعی استخراج شده است. ممکن است شامل اشتباهاتی باشد یا به طور کامل با محتوای اصلی مطابقت نداشته باشد. هدف از این کار، بهبود دسترسی مخاطبین به محتوای پادکست و فراهم کردن امکان مطالعه و مرور سریعتر مطالب است
ما تصمیم گرفتهایم متن پادکستهای خود را منتشر کنیم تا دسترسی به محتوای آنها برای همه مخاطبان آسانتر شود. این اقدام به ویژه برای افرادی که ترجیح میدهند مطالب را به صورت متنی مطالعه کنند یا نیاز به مرور سریعتر دارند، مفید خواهد بود
این متن توسط هوش مصنوعی Speechmatics استخراج شده است. Speechmatics یکی از پیشرفتهترین فناوریهای تبدیل گفتار به متن است که با استفاده از الگوریتمهای پیچیده و یادگیری عمیق، صدا را به متن تبدیل میکند. این ابزار قادر است با دقت بالا و در زمان واقعی، گفتار را به متن تبدیل کند و از بیش از ۵۰ زبان مختلف پشتیبانی میکند
این قسمت هشتم از ویژه برنامه برساخت های انسانی است و ما قراره تو این قسمت درباره هنر صحبت کنیم.
ممنون که همراه من هستید.
خب دوستان توی این ویژه برنامه مشخص ما درباب برساخت های انسانی صحبت کردیم.
در قسمت ابتدایی سعی کردیم یک تعریف کلی و یک مقدمه ای رو نسبت به این بحث داشته باشیم و در قسمت های بعدی هم در باب عناوین مهمی از این برساخت ها صحبت کردیم.
وقتی ما داریم درباب برساخت انسانی صحبت می کنیم منظور نظرمون مجموعه ای از باورها، نگاره ها، نهادها و تمامی عناوینی که انسان به وجود آورده است.
انسان به نوعی به جهان اضافه کرده.
خب قاعدتا این عناوین می تونن همداستان و همراستا با ذات جهان و طبیعت دنیا باشن باشند یا تکمیل کننده اش باشند و یا حتی در برابر آن ذات و ماهیت حقیقی که ما از دنیا میشناسیم باشند.
قاعدتا وجودیت این برساخت های انسانی به واسطه بهزیستی برای آدمیزاد است.
انسان ها میتوانند چه به صورت فردی چه به صورت اجتماعی به دنبال راه و چاره ای بوده باشند تا با ساختن یک برساخت مشخص زندگی را برای خود یا دیگران بهتر بکنند.
در مجموع این تصویر کلی و این شمای کلی که پیرامون برساخت های انسانی داریم را داریم درباره اش صحبت میکنیم.
عناوین مهمی داره که در قسمت های مختلف سعی کردیم درباره اش صحبت بکنیم.
از اقتصاد خدا، طبقات و تمامی این عناوین تا این قسمت مشخص که داریم در باب هنر صحبت میکنیم.
هنر هم یکی از آن برساخت های مهم انسانی ست.
یعنی شما وقتی نزدیک به مفهوم هنر میشوید موضوعی است که کاملا زاییده تخیل انسانی است و انسان به وجودش آورده به نوعی وامدار از برخی از تصاویر موجود در طبیعت و ذات جهان هست اما بهش بال و پر بیش تری داده شده.
مثلا وقتی شما دارید در باب هنر و موسیقی صحبت می کنید می تونید اذعان کنید که این یک اضافاتی است که انسان به جهان هستی داده.
یک موضوع تازه ای است که انسان وارد جهان هستی کرده.
خب قاعدتا ما اصوات مختلفی رو در سطح جهان و در طبیعت داریم.
از صدای حیوانات در نظر بگیرین تا صدای پرندگان و صدای طبیعت.
اما اینها اون هارمونی لازم، اون ملودی لازمی که ما در موسیقی داریم رو ندارن و حالا انسان به نوعی برگرفته از این موضوع ذاتی که در جهان وجود داره یه همچین موضوع تازه ای رو پدید آورده که ما تحت عنوان هنر موسیقی میشناسیم.
گفتیم وقتی در باب برساخت صحبت میکنیم برساخت های متفاوت همواره اینگونه هستن.
میتونن از وامدار از موضوعات واقعی و ذاتی جهان باشن، از طبیعت باشن یا میتونن حتی چیزی فراتر از اونها ها باشند یا تکمیل کننده باشند.
هنر هم یکی از این برساخت های انسانی است ولی قاعدتا ما باید در باب این هنر بیشتر صحبت کنیم و در قسمت های مختلف به نام جان هم درباب هنر صحبت کردن.
توی این قسمت مشخص هم باز میخوایم نزدیک بشیم به مفهوم مهمی که قاعدتا زندگی ما رو هم تحت تاثیر خودش قرار داد.
من وقتی درباره هنر صحبت می کنم هنر رو یکی از اون عوامل عمده و مهم در راستای تربیت و تعلیم و تعبیر انسان ها میدونم.
یعنی وقتی ما داریم در باب انسان و اصولا صحبت میکنیم، مفهوم و معنای انسان ما نیازمند تغییر در انسان هستیم به واسطه اتفاقات ریز و درشتی که در جهان داره میوفته.
یعنی وقتی به جهان امروز نگاه میکنیم پر از ظلم ها، کاستی ها و زشتی هایی که باهاش دست به گریبان هستیم.
یکی از راه ها رو قاعدتا تغییر میدونیم.
ما باید انسان رو تغییر بدیم.
یکی از عوامل مهم در تغییر دادن انسان ها هم همین هنر هست.
یعنی ما نهایتا چشم و امید به تعلیم و آموزش انسان ها، آگاهی دادن به انسان ها داریم برای تغییر کردنشون.
و حالا یکی از اون دست های پر توان هم می تونه هنر باشه.
پس هنر قاعدتا جایگاه و پایگاه بالایی داره در اون نگاهی که ما به جهان.
پس باید درباره اش بیشتر و بیشتر صحبت کرد.
برساخت انسانی اش که در زندگی ما هر زندگی روزمره مون حتی در به وجود آوردن نحله های فکری در به وجود آوردن حرکات بزرگ اجتماعی هم تاثیرگذار بوده و هست و این پتانسیل رو در خود داره.
یعنی شما می تونید در نظر بگیرید که از هنر میشه استفاده کرد.
به عنوان ابزاری در نظر گرفت برای تغییر توده ها برای بوجود آوردن یک حرکت جمعی بزرگ.
یکی از کارکرد های بزرگ هنر همین هست.
فرای این که هنر در زندگی روزمره ی ما نقش داره.
همه ما به نوعی با هنر درگیری هایی داریم حتی اوقات فراغت مون رو باهاش میگذرونیم.
در نهایت بر ساخت مهمی است که در زندگی ما جا گرفته و معنای خاصی را هم به جهان ما داده.
اصولا خود هنر مبدل به یک معنا شده.
یعنی شما وقتی نزدیک به مفهوم هنر میشوید میبینید که از آن جنبه های ابزاری خودش فراتر رفته.
یعنی شما هم مواجه میشوید با یک جماعتی که اصلا زیست و کلیت معنای زندگی خودشان را گره خورده به معنای هنر میدانند.
هنر را به نوعی مبدل به معنای زندگی خود کردهاند.
تمام این جماعتی که میبینید چگونه تمام زندگی را صرف هنر میکنند صرف نوشتن و ساختن، موسیقی، ساختن، فیلم ساختن و الی آخر.
شما با این طیف تازه روبرو هستید که معنای زندگی را گره خورده با معنای هنر دارند تصویر میکنند.
یک معنایی خارج از آن وظیفه ای که میتواند هنر داشته باشد.
ابزاری که میشود از هنر داشت رو به خود هنر نسبت میدهند.
این طور نیست که وقتی ما داریم درباب هنر صحبت میکنیم، فرای این برساخت انسانی که مبدل به یک ابزار و یک نهاد قدرتمند برای پیش بردن اهداف می تونه باشه.
برای یک جماعتی مبدل به معنای اصلی حیات شده مترادف با معنای زیستن شده.
این هم خیلی ساده است که به اطراف هم که نگاه بکنید می تونید همچین نمونه هایی رو ببینید.
پس هنر در وهله اول یک همچین کارکردی رو هم برای انسان ها داشته.
یعنی یک برساختی است که هم به عنوان ابزار میشه ازش استفاده کرد هم برای مثلا اوقات فراغت داره ازش استفاده میشه هم خودش به مفهوم کلی خودش مبدل به یک معنای مجزا شده که در اون تقسیم بندی ای که من همواره در باب هنر هر وقت صحبت کردم داشتم، باز هم این تداعی کننده همان نگاهی است که من بارها در موردش صحبت کردم.
یعنی ما وقتی در باب مسئله هنر و این برساخت هنر صحبت می کنیم، سه قسمت در هنر میتونیم در نظر بگیریم.
چیزی که تحت عنوان هنر کالا میشناسیم یعنی هنری که امروزه مبدل به کالایی شده برای فروختن همان بخشی است که اوقات فراغت زندگی انسان ها را پر می کند، زندگی روزمره را پر می کند.
ساختن سریال های متفاوت، ساختن رمان ها و کتاب های پرفروش و الی آخر.
این ها آن جنبه ی هنر کالا هنر هستند یعنی هنری که مبدل به کار هایی برای عرضه در بازار شود.
خب منطق های خودش رو داره، بازار رو میشناسه، قاعدتا نیازمند مشتری هست و اصولا برای تولید سرمایه و ثروت وارد این میدان شده.
اینکه داره چه چیزی تولید میکنه بسته به سلیقه جمعی است.
بسته به نظر و میل مشتری ها هست.
مشتری هایی که مخاطبین هنر هستن.
خب ما یک جنبه از هنر رو در همین میبینیم.
از سوی دیگه مواجه میشیم با جماعتی که هنر رو مبدل به یک معنا کردن.
هنر برای هنر.
یعنی شما مواجه میشی با جماعتی که برای هنر دارن فعالیت میکنن برای پیشبرد این هنر، برای رسیدن به معنا در این هنر همان جنبه هایی که همه باهاش روبه رو هستیم دیگه.
مثلا اگر نزدیک به حیطه ادبیات بشید، کسانی که در راستای تغییر فرم های هنری دارن تلاش میکنن.
اگر شعر میگن و سعی میکنن شعر رو در یک ساختار تازه بیان بکنند سعی میکنن در راستای به چالش کشیدن خویشتن و یا مخاطبین در عناوین هنری در تکنیک های ادبی استفاده بکنن.
اگر وارد حیطه ی سینما میشیم سعی میکنن فیلم های هنری بسازن.
اینها جماعتی هستند که هنر رو یک معنای مجزایی بهش دادن.
یعنی دیگه به هنر به چشم یک برساخت و ابزار نگاه نمیکنن که قرار باشه کاری رو به پیش ببره.
دسته ی اول اینگونه است که این هنر رو مبدل به یک کالا برای فروختن کرده.
اما این دسته دوم دیگه همتای اونها نیست.
اینها جماعتی هستن که خود هنر رو معنا دادن و حالا به خود هنر معنی بخشیدن و برای پیشرفت خود هنر هست که تلاش میکنن برای بهتر شدن هنر هست اگر قرار هست فیلمی بسازند قرار هست که سینما رو قدرتمندتر بکنند.
قرار هست که هنر خودشون رو به چالش بکشند.
اگر قرار هست کتابی بنویسند هم به همین شکل و در کنار اینها ما مواجه میشیم با جماعتی که هنرمند بی نام نامشون رو گذاشتن.
یعنی کسانی که حالا وارد این حیطه شدند و از هنر به عنوان ابزار استفاده میکنند برای اینکه صحبت خودشون رو، باور خودشون رو، نگاه خودشون رو، انتقاد خودشون رو، راهکار های خودشون رو مطرح بکنند، درد رو بگن، درمان رو بگن، نسبت به مسائلی که دغدغه هاشون هست صحبت بکنن.
حالا این هنر مبدل به ابزاری شده برای ابراز درد ها و درمان ها، مشکلات ریز و درشت انتقاد هایی که داریم برای تغییر به وجود آوردن برای اینکه انسان ها رو تعلیم بدهند.
حالا میبینیم با یک جماعتی روبه رو میشیم که تحت عنوان هنرمند بی نام میشناسیمش و در این تقسیم بندی ما قرار میگیره.
یعنی وقتی شما در این تقسیم بندی ها به جهان نگاه می کنید، به معنای خود هنر نگاه می کنید هم با این برش ها به همین گونه می توانید باهاش روبرو بشید.
یعنی از یک سو شما روبرو میشید با هنری که مبدل به کالا شده برای اوقات فراغت مردم هست، برای زندگی روزمره آنها هست.
از یک سو با هنری روبرو میشید که معنا رو در خود هنر دیده و میخواهد خود هنر رو ارتقا بده، جلا بده، بزرگ بکنه و جایگاه و پایگاه بهش بده.
و در نهایت با هنری روبرو هستیم که هنر رو به عنوان ابزاری برای ابراز باور ها، انتقاد ها، ساختن ها، گفتن دردها و مطرح کردن درمان ها داره ازش استفاده میکنه.
در مجموع این تصویر کلی و شمای کلی پیرامون مساله هنر و این برساخت هست.
قاعدتا ما وقتی نزدیک مفهوم هنر میشیم میتونیم اون تصاویر زیبایی در هنر رو ببینیم.
یعنی در برابر یک جهان پر از زشتی ها.
نه به مفهوم تام خود.
این که ما بگیم همه جای جهان زشت است و همه چیز در نهایت زشتی است.
اما جهان، جهان ظالمانه ایست.
جهان، جهان پر ظلمی ست.
به هر موضوعی در جهان نگاه می کنید، این عناصر ظالمانه را در آن احساس میکنید، لمس میکنید.
شما مواجه میشوید با موضوعات دردناکی که در جهان وجود دارد.
یعنی اگر ما مواجه میشویم با یک مثال همواره در زندگیمان، در زندگی تمام جانداران، همین خوردن غذا، همین سیر شدن، همین موضوع مهم و حیاتی که زیستن ما و زندگی ما را درگیر کرده، مواجه میشویم با دنیایی که پر از ظلمت هاست، پر از نابرابری هاست.
برای زنده بودن دیگران را از میان میبریم.
حالا وقتی شما مواجه میشوید با این زشتی های بی پایان در جهان، حالا شاید ما یک سنگری را پدید آوردیم تحت عنوان هنر این برساخت.
انسانی که میتواند در دلش زیبایی هایی بیافریند و آن نقطه ایست که شاید بتواند ذره ای به ما تسکین بده.
این نقطه ایست که آدم احساس قرابت حتی گاها میتواند میتونه با هنرمندی که برای هنر و برای اعتلای هنر هم فعالیت میکنه داشته باشیم.
یعنی مایی که در جهان، جهان رو پر از زشتی ها و نابرابری ها و از میان رفتن آزادی و در اسارت بودن میبینیم هم وقتی رو به رو میشیم با هنرمندی که دغدغه ای نداره اما در راستای اعتلای هنر هم گام بر میداره باز میتونیم احساس قرابتی باهاش بکنیم چرا که انگار در این زشتی متداول و متداولی که جهان رو فرا گرفته حالا یه ذره یه کورسوی از زیبایی رو داره به شما نشون میده و این کورسو می تونه ذره ای التیام بخش دردها و زخم های باز ما در زندگی باشه.
پس از این روست که ما وقتی به مبحث هنر و این بحث ها نگاه میکنیم رو به رو میشیم با مفاهیم زیبا شناختی که در خودش داره و اون نقاطی است که میتونه به ما التیامی بده مرهمی بر دردها و زخم های ما بشه.
پس قاعدتا منظور از این زیبایی نهفته درون هنر هم همین موضوعات هست.
شما وقتی یک موسیقی زیبا گوش می دهید، فارغ از اینکه این هنر در راستای کالا هنر باشد، هنر برای هنر باشد و یا توسط یک هنرمند بینا هم به وجود آمده باشد، از خود موسیقی و از جان موسیقی می توانید لذت ببرید و برای ذره ای از زشتی ها فاصله بگیرید و خودتون رو به اون زیبایی و آن تصویر زیبا نزدیک کنید.
قاعدتا این نقطه ای نیست که ما بخواهیم به آن اتکا کنیم و بخواهیم بزرگداشتی برایش در نظر بگیریم چرا که دنیای ما پر از زشتی هاست و نیاز برای تغییر در اون احساس میشه.
اینکه ما باید در این دنیای پر از درد به فکر درمان باشیم، اینکه اگر قرار باشه ما خود را با این خواب طولانی بزنیم و در این وحشت مدام و دنباله دار زندگی مون رو به پیش ببریم، فقط برای اینکه خودمون لذت ببریم قاعدتا با نگاه ما به جهان دور هست.
اما باز هم با تمام این تفاسیر این نقاط کوچک زیبا در جهان پر از زشتی ها می تواند تسکینی برای ما باشد.
ما در مجموع نیاز به ساختن معنا داریم برای زندگی یعنی همه انسان ها.
ما بارها در این ویژه برنامه مشخص برساخت درباره اش صحبت کردیم.
وقتی داریم در باب برساخت هویت صحبت می کنیم هم گره خوردن این مساله با جست و جوی انسان برای معنا یک سو است.
اگر داریم در باب ادیان و خدا صحبت می کنیم هم داستان به این شکل است.
یعنی انسانی که در این جهان با توجه به آن میزان عقل و دانش و شعوری که در خود دارد، به دنبال یک معنا و یک چرایی است برای این زندگی کردن.
این زندگی که با یک نگاه دورتر از او حتی میشه به پوچی بی انتهاش رسید.
با هر نوع تفسیری که بهش نگاه بکنید میتونید به پوچی برسید.
اصلا این دنیا برای چی وجود داره؟
چرا ما زندگی میکنیم؟
نهایت این دنیا قرار هست چی بشه؟
پرسش های بی پاسخ بسیاری که در طول حیات به دنبال انسان داره میگرده و اون رو در این اسارت و حصر و زندان های پر از پرسش رها میکنه.
حالا انسان پر از این پرسش های هستی شناختی قاعدتا به دنبال جستجوی یک معنایی است که به این زندگی بی مفهوم و پوچ خودش یک معنایی عطا کنه.
دستاویز های زیادی در این زندگی وجود دارند.
یعنی شما به دنبال خدا و مفاهیم خدا و ادیان میرید.
برای اینکه معنایی به زندگی خودتون بدید.
به دنبال اون مفاهیم هویتی میرید و به ملیت خودتون افتخار میکنید و در نهایت هویت و ملیت و معنای زندگی خودتون رو گره میزنید با مفهوم ملیت.
حالا همه زندگی را در همون ملیت و کشوری که به دنیا اومدید میبینید و تمام زندگی را هم در همون داستان به پیش میبرید.
یکی از اون عوامل باز همین مسئله هنر هم میتونه باشه.
یعنی این انسان نیازمند به معنا برای ادامه زیستن، برای ادامه زیستن، به دور از مثلا افسردگی ها، نژندی ها، غمگین بودن ها، به دور از این راکت بودن و روزمرگی ها به دور از این زندگی بی جریان داشتن.
قاعدتا آن انسان به دنبال معناست و حالا دستاویز های بسیاری رو قرار میده.
همتای هنر برای اینکه به زندگی اش معنا ببخشه و قاعدتا انسانی از هنر هم استفاده میکنه و در نهایت مبدل به اعتلای هنر میشه و هنر برای هنر و زندگی در این تصویر ارائه شده، قاعدتا فرای اون از هنر همواره در طول تاریخ سوءاستفاده هایی میشه.
تمام سلطه گران قدرتمندان از ادیان شما در نظر بگیرید تا حکومت ها و سیاست ها.
تمامی اینها در طول تاریخ سعی کرده اند سوء استفاده کنند از هنر، از همون نقاط ابتدایی.
شما تصور کنید تا امروز میتونید این سیر دنباله دار رو ببینید.
شما مواجه میشید با کسانی که برای تبلیغات، برای همسو کردن، برای سفید شویی کردن ها، برای تمامی این عوامل، برای فرهنگ سازی و آموزش دادن سعی کردند از هنر سوءاستفاده کنند.
هنرمند رو به استخدام خودشون در بیارن.
امروز نمونه های واضحش رو میبینیم.
در طول تاریخ هم دیدیم.
یعنی شما اگر رو به رو میشید با چیزی تحت عنوان کالا و هنر در جهان میتونید مواجه بشید.
با این تصویر ارائه شده از یک سو برای خام کردن برای مسخ کردن انسان ها، از یک سوی دیگر برای تزریق کردن اون تعالیم و نگاه هایی که به آن باورمند هستند برای همسو کردن مردم با اون نگاه خاصه در اون ویژه برنامه ای که تحت عنوان مسخ انسان داشتم در باب هنر و این مساله هم تحقیق و بیشتر صحبت کردم.
قاعدتا تمام این ها رو ما در طول تاریخ شاهدش بودیم.
یعنی شما اگر امروز روبرو میشید با جماعتی که به نوعی مسخ هست و دیگه توانی برای حرکت نداره، یکی از اون جنبه های عمده اش که روش تاثیر گذاشته قاعدتا همین هنر کالاست.
هنری که مبدل به یک ماده مصرفی شده و این جماعت هم به دنبالش در سوپر مارکت ها دارن میدوند و میگیرنش.
میگیرند و مصرف میکنند و حالا در این مسخ شدگی هم به پیش میروند.
آن مفاهیم و معانی که باید بپذیرند و میپذیرند، میشنوند و با تکرار مداوم و متوالی آن، در نهایت آن را قبول میکنند.
یعنی چیزی که ما باهاش روبهرو میشویم خیلی از ضد ارزش هایی که مبدل به ارزش میشود، ارزش هایی که مبدل به ضد ارزش میشود.
اصولا جولانگاهی تحت عنوان هنر جایگاه بزرگی است در جهان هستی برای تغییر دادن انسان ها.
شما وقتی به جهان نگاه میکنید، یکی از قوه های بزرگ و مستحکم برای تغییر دادن انسان ها، قوه جبری تحت عنوان قانون حکومت و حکم حکومتی دست قدرتمند آن دست سلطه گر میتواند با قانون گذاری یک ارزش تازه ای را به مردم بخورانند، مجبور به قبول کردنش بکند.
اما یکی از قوه های قدرتمند همتای این قوه جبری مفهوم هنر هست.
حالا از دستاویزی به هنر میشه اون ارزش ها رو به گوش مردم کرد.
با تکرار مکرر اون عناوین اینها رو آزموده و تعلیم دیده و آبدیده کرد و در نهایت این جماعتی باشند که با شنیدن مکرر این ارزش ها، این ارزشها رو قبول کنند، تکرار بکنند، به وجودش بیارن، در جامعه به پیشش ببرن و ما داریم میبینیم در جای جای جهان هم میبینیم از جمهوری اسلامی با همون سطح ضعیف و احمقانه ای که داره از این هنر سو استفاده میکنه برای القاء باورهاش یا حتی در یک جامعه پیشرفته تر توسط افراد باهوش تر.
حالا اون عناوین خیلی راحت تر، زیبا تر، زیرپوستی تر داره منتقل میشه.
یعنی یک جایی مثلا شما مواجه میشید با یک فیلم و سریال خیلی خیلی احمقانه ای که داره تمام مضامین رو مستقیم به چشم و گوش شما میکنه و شما هم ری اکشن تون نسبت بهش خیلی عادی از کنارش گذشتن و مسخره کردنش هست و یک جایی هم میتونه این رو به بهترین شکل و هنرمندانه ترین شکل ممکن بکنه و شما حتی نفهمید و این ارزش تازه رو لمس نکنید اما کم کم به واسطه تکرارش قبولش کنی.
پس قاعدتا وقتی ما نزدیک به مسأله هنر میشیم با تمام این عناوین روبرو میشیم اینکه هنر مبدل به کالا شده، اینکه انسان ها به واسطه نیاز به معنا به سمت و سوی هنر میرن.
اینکه هنر در اسارت سلطه گران هست.
قاعدتا تمام این تصاویر در دل این برساخت انسانی وجود داره و اینها اون نقاطی است که نقاط ضعف و سنگینی در دل هنر هست.
از سوی دیگه رو به رو میشیم با این ابتذال در هنر و این بی معنا شدن هنر که همون برگرفته از تبدیل شدن هنر به کالا هست.
یعنی شما وقتی معنای هنر رو اول تهیه میکنید قرار بر این نیست که از این ابزار برای پیش بردن فکری، صحبتی، باوری، اندیشه ای، تعبیری استفاده بکنید و حالا فقط و فقط چشم و نگاهتون به این هست که من دارم یک چیزی تولید میکنم و یک جماعت مشتری باید باشند که اون رو بخرند و ازش استفاده بکنند.
حالا دیگه کم کم تبدیل به همون کالاهای روزمره زندگی ما میشه.
دیگه تبدیل مثلا به دمپایی و کفش و شلوار و لباس میشه.
اگر مردم و جماعت در برابر به دنبال فلان مدل از لباس هستند، تولید کننده مجبوره بر این هست که اون رو تولید کنه و بده چون مشتری پولی نخواهد داد.
دیگه قرار بر این نیست که شما سلیقه ای بوجود بیارید.
سلیقه مردم هست که راه و چاره رو برای ساختن شما برای بوجود آوردن شما به پیش میبره و این اون نقطه ای است که ما می بینیم.
مدام داریم ابتذال در هنر رو می بینیم که هر روز و هر روز با کیفیت پایین تر عناوین هنری احمقانه تر تولید میشه.
چرا که یک جماعت بیشماری در آرزوی رسیدن به همین عناوینی هستن که بهشون داده میشه.
یعنی یک بده بستانی بین مخاطبین و هنرمندان داره بوجود میاد.
اون چیزی که مخاطبین نیاز دارن رو اون هنرمندانی که کالا هنر دارن تولید میکنن.
اون موسساتی که دارن تولید میکنن، دولت هایی که تولید میکنن چیزی که مردم می خوان رو به نوعی دارن بهشون میدن.
شما وقتی وارد این حیطه کالا هنر میشید همتای چیزی است که انسان ها تولید میکنن.
شما در کارخونه تون نمی تونید چیزی که خودتون فکرمیکنید رو بسازید.
چیزی که مشتری قبول میکنه رو باید بسازید.
حالا وقتی وارد حیطه ی هنر هم میشیم قضیه به همین شکل هست.
اگر مردم تقاضای مثلا دیدن فیلم های طنز سطح پایین و احمقانه با شوخی های احمقانه دارن، حالا همون بهشون تحویل داده میشه.
چرا که قرار هست این کالا هنر تولید بشه و این جماعت اونو بخرن.
اگر یک فیلمی با یک مضمون متفاوت تولید بشه کسی نیست که بالای این پولی بده و اصلا وارد این چرخه هم نمیشه.
حال اینکه قاعدتا سیستم هایی شکل میگیره برای اینکه بخوان خط و ربطی بدن به این سلیقه سازی ها دیگه خیلی قرار نیست تو این ویژه برنامه و این قسمت ها نزدیک به این مضامین بشیم هرچند که در قسمت های مختلف به نام جان سعی کردم در باب این مسائل هم صحبت بکنم.
در مجموع این که وقتی شما نگاه می کنید این ابتذال رو در دل هنر هم شاهدش هستید.
ما نیازمند اون هنرمند مستقل هستیم که فارغ از این عناوین دنباله دار بتونه در راستای این برساخت انسانی حرکت مثمر ثمر رو انجام بده.
یعنی شما هر چقدر بستگی و وابستگی بیشتری نسبت به این عناوین داشته باشید قاعدتا ثمره ی نهاییتون هم بی کیفیت تر و احمقانه تر خواهد بود.
اگر شما وابستگی به حکومت ها داشته باشید، به سلطه گران و قدرتمندان داشته باشید، قاعدتا مجبور بر این هستید که اوامر و فرمایشات اون ها رو به پیش ببرید.
اگر شما وابستگی ای نسبت به کالا هنر داشته باشید و برای کسب ثروت وارد این داستان بشید هم قضیه به همین شکل هست.
همون سلیقه نازل جمعی که وجود داره در نهایت خط و ربط ساخت آثار شما را هم پدید میاره.
پس ما نیاز داریم که هنرمندی مستقل در این دنیا وجود داشته باشه تا بتونه اون صحبت لازم رو انجام بده.
ما نیاز داریم که هنرمند در نهایت از هنر به عنوان ابزاری استفاده بکنه و اون هنر بینا رو تحویل دیگران از هنر در راستای تغییر در راستای تعلیم استفاده بکنه.
قاعدتا این چیزیست که ایده آل من هست و نگاه من نسبت به این برساخت هست.
اما میتونن جماعتی باشن که هنر رو برای هنر بخوان و هنر رو بعنوان کالا هنر بخوان و به این هم پافشاری داشته باشن.
اون هم نظرشون محترمه.
چرا که این مسئله، مسئله ای نیست که جان دیگران رو تحت خطر قرار بده و آزاری به دیگران برسونه و با توجه به اون مضمونی که من در راستای مضامین اخلاقی و این برساخت اخلاقی هم صحبت کردم که ما برای تمام عناوین مون نیاز به یک چهارچوب داریم.
چهارچوب مشخص قانون آزادیست آزار نرساندن به دیگران هست.
وقتی ما این متن رو در دست بگیریم این دیگران رو همه جانداران در نظر بگیریم.
حالا وقتی وارد حیطه ی هنر میشویم قاعدتا هر کسی میتونه هر نظری داشته باشه چرا که آزاری به دیگران نمیرسونه.
تا جایی که آزاری به دیگران نرسونه.
قاعدتا موضوع قابل عرض و بحثی هم نیست که بخوایم بکنیم اما ایده آلی که ما مطرح میکنیم در راستای این برساخت این هست که ما نهایت باید به نقطه ای برسیم که هنرمند مستقل هنرمند بینایی وجود داشته باشه تا دردها رو بگه تا به فکر درمان باشه تا از دغدغه ها صحبت بکنه، از هنر به عنوان یک ابزار استفاده بکنه و در نهایت به نقطه ای برسیم که از هنر برای تغییر انسان ها، برای به وجود آوردن ارزش های تازه، برای از بین بردن ارزش های ناهنجار، ارزش های زشت، ارزش های ظالمانه استفاده بکنیم.
قاعدتا ما باید هنر رو به این سمت ببریم چرا که هنر بزرگترین پل برای تغییر هست.
بزرگترین پل برای تغییر غیر جبری است.
شما به دور از تحمیل اگر قرار باشه جماعت تازه ای را وارد میدان بکنید، انسان های گذشته رو تغییر بدید و حالا یک جهان تازه رو پدید بیارید.
برای خلق این انسان ها نیاز به تعلیم دارید و یکی از اون نقاط قدرتمند برای تعلیم دادن همین هنر هست.
شما حتی اگر قرار باشه در باب عمیق ترین موضوعات فلسفی هم صحبت کنید، اگر این موضوع فلسفی رو در یک داستان در قالب یک داستان با جماعت مطرح کنید، بهترین جواب رو خواهید دید.
اگر قرار باشه مهمترین موضوعات روانشناختی رو هم مطرح کنید برای تغییر، اگر قرار باشه ارزش تازه ای رو با جماعت مطرح کنید در قالب یک داستان در قالب یک فیلم میتونید به بهترین شکل ممکن روی مخاطب خود تاثیر بزارید.
تاثیر بلند مدتی بذارید که تفکر اون آدم رو تغییر بده، نگاه اون رو تغییر بده.
انسان ها در طول حیاتشون با خواندن کتاب های متفاوت، دیدن فیلم ها و اصولا ورود به این فلسفه هنر هست که زندگی شون تغییر می کنه.
خیلی اوقات این تغییر ها خیلی بزرگ و اساسی نیست.
یعنی مثلا کسی نمیاد بگه که من از موقعی که فلان چیز را دیدم یا فلان کتاب رو خوندم کاملا زندگیم کنفیکون شد و تغییر کرد.
اما این تغییرات جزئی جزء به جزء داره روی زندگی انسان تاثیر میذاره.
هر کدوم با تلنگری نوعی از نگاه نوعی از سوال رو حتی تو دل انسان بوجود میاره.
تشکیک رو بوجود میاره.
در باب خیلی از موضوعاتی که انسان ها دگم بودن میتونه تغییرات رو بوجود بیاره.
نهایت نگاه این هستش که ما بزرگترین پل رو برای تغییر در دل همین هنر میتونیم پیدا کنیم و باید برای بال و پر دادنش تلاش بکنیم.
ما نیاز داریم که یک بازتعریف دوباره ای نسبت به این برساخت انسانی داشته باشیم و هنر رو در راستای یک ابزار تعریف بکنیم.
همتای تمام نهاد های دیگه ای که میشه ازشون استفاده کرد.
اگر ما داریم از آموزش و پرورش استفاده میکنیم در راستای بزرگداشت خود آموزش و پرورش قرار نیست کاری انجام بدیم.
قرار هست از این ابزار استفاده کنیم و بعد بیاییم وارد این حیطه بشیم برای تغییر دادن.
برای تعلیم دادن.
برای اینکه عناوین درست رو به انسانها تدریس بکنیم تعلیم بکنیم.
همون چیزی که باعث این زندگی اسفناک انسانی شده.
یعنی شما وقتی به انسان و زندگی انسان نگاه میکنید میبینید که چگونه تعالیم نادرست و زشت در طول این سالیان دراز زندگی انسان ها و دیگر جانداران رو تحت سیطره خودش قرار داد.
اگر ما مواجه میشیم با سالیان طول و درازی که انسان ها برده داری کردند، به واسطه اون تعلیم نادرستی است که مدام دوش به دوش، گوش به گوش، شانه به شانه، از نسلی به نسل دیگه داره منتقل میشه و در نهایت یک جماعتی همتای هیولا ها رو پدید میاره که به این ارزش های خودشون هم پایبند هستند.
در نهایت ما نیاز به یک هنرمند مستقل داریم که مستقلانه وارد حیطه هنر بشه و حالا با دغدغه های خودش پلی به سوی این تغییر رو در دل انسان ها به وجود بیاره و ما با این بازتعریف دوباره از هنر.
فردایی رو بسازیم که در دل آن انسان ها، حیوان ها و گیاهان، همه و همه آزادانه و در.
برابری زندگی کنند و دنیای تازه ای را پدید بیاریم.
در انتهای برنامه هم دوست دارم باهاتون مطرح کنم که اگر دوست دارید این صدا شنیده بشه این راه تغییر شکل بگیره.
میتونید آثار من رو با دیگران به اشتراک بگذارید.
منظور از آثار هم خلاصه برنامه ای به نام جان نمیشه.
من پیش از اینکه بخوام برنامه ای به نام جان رو ضبط و منتشر کنم، آرا و افکار و عقاید رو تحت عناوین کتاب هایی به رشته تحریر در آوردم.
تمامی این عناوین به صورت رایگان در وبسایت جهان آرمانی در اختیار شما دوستان هست.
میتونید با مراجعه به این وبسایت این آثار رو به صورت رایگان دریافت کنید و اگر دوست داشتید این صدای تغییر شنیده بشه اون رو با دیگران هم به اشتراک بگذارید.
ممنون که همراه من بودید.
من نیما شهسواری و این برنامه به نام جان بود.
در پناه آزادی.
پیش از ارسال نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی این توضیحات را مطالعه کنید.
برای درج نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی باید قانون آزادی را در نظر داشته و از نشر اکاذیب، توهین تمسخر، تحقیر دیگران، افترا و دیگر مواردی از این دست جدا اجتناب کنید.
نظرات شما پیش از نشر در وبسایت جهان آرمانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در صورت نداشتن مغایرت با قانون آزادی منتشر خواهد شد.
اطلاعات شما از قبیل آدرس ایمیل برای عموم نمایش داده نخواهد شد و درج این اطلاعات تنها بستری را فراهم میکند تا ما بتوانیم با شما در ارتباط باشیم.
برای درج نظرات خود دقت داشته باشید تا متون با حروف فارسی نگاشته شود زیرا در غیر این صورت از نشر آنها معذوریم.
از تبلیغات و انتشار لینک، نام کاربری در شبکههای اجتماعی و دیگر عناوین خودداری کنید.
برای نظر خود عنوان مناسبی برگزینید تا دیگران بتوانند در این راستا شما را همراهی و نظرات خود را با توجه به موضوع مورد بحث شما بیان کنند.
توصیه ما به شما پیش از ارسال نظر خود مطالعه قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای مطالعه از لینکهای زیر اقدام نمایید.
مفهوم، در انزوا نمیماند.
هر واژهای که در یک روایت برانگیخته میشود، پژواکهایی دارد در مسیرهای دیگر.
در ادامه، مجموعهای از مقالات قرار گرفتهاند که نه تکرار، که «تفسیر»اند—از همان زخم، همان آرزو، همان بیداری.اگر این روایت با تو سخن گفت، شاید این مسیرها هم حرفهایی برای گفتن داشته باشند.
تکرار: بینش فلسفی و روانشناختی در اعماق هستی، جایی که مرز میان واقعیت و رؤیا تار میشود، تکرار و الگوهای همیشگی به عنوان یک تمایل بنیادین خودنمایی میکنند. این تکرار نه تنها در جهان فیزیک، بلکه در اعماق روان انسان نیز ریشه دوانده است. از چرخههای طبیعی طبیعت تا ساختارهای عمیق ذهن ناخودآگاه، همواره نشانهای از بازگشت به ریشهها و تکرار قابل مشاهده است. این تکرار، به نظر میرسد، نیاز بنیادینی است که انسان برای درک هویت و جایگاه خویش در جهان به آن نیازمند است. رمزگشایی تکرار در نمادها و اسطورهها انسان، در تلاش برای یافتن معنایی در این چرخههای بیانتها، گاه به سوی اسطورهها و نمادها میگریزد. در جستجوی معنایی فراتر از سطح، به عمق نمادها فرو میرود
ایران در گذر قرن: از سقوط قاجار تا حکومت پهلوی دوم مقدمه: بررسی تاریخ معاصر ایران در این مقاله به تحلیل تحولات صدساله ایران، از دوران مشروطه تا حکومت پهلوی دوم، میپردازیم. این بحث، برخلاف رویکرد صرفاً تاریخی، بر آن است که به ریشهیابی شرایط کنونی ایران از دل رخدادهای گذشته بپردازد. سؤال بنیادین این است که چگونه کشوری که بیش از دو قرن در جستجوی آزادی بوده، سرانجام به شرایطی مملو از خفقان رسیده است؟ زمینه تاریخی: ایران پیش از پهلوی دوم برای درک بهتر دوران پهلوی دوم، ابتدا باید به پیشینه تاریخی آن، از جمله دوران قاجار و حکومت رضاشاه، نگاهی بیندازیم. در دوران قاجار، ایران حکومتی فاسد، پادشاهانی عیاش و ساختاری مبتنی بر استبداد داشت.
جبر و نیاز: دو مؤلفه جداییناپذیر زندگی انسان جبر و نیاز دو مفهوم اساسی و به همپیوستهاند که همواره در زندگی انسان نقش دارند. این دو پدیده نه تنها همواره همراه یکدیگرند، بلکه به نوعی مکمل هم محسوب میشوند. انسان، به عنوان موجودی زنده، همواره درگیر این مفاهیم است و زندگیاش تحت تأثیر آنها قرار دارد. زندگی انسان از نقطهای آغاز میشود که در آن، جبر نقش اصلی را ایفا میکند. ما بدون خواست و انتخاب خود، به این جهان وارد میشویم؛ ورودی که نقطه آغازین جبر است و به ما نشان میدهد که زندگی ما همواره در چارچوبی از اجبار شکل میگیرد. این جبر اولیه، بهتبع، نیازهایی را در وجود ما ایجاد میکند؛ نیاز به تنفس، تغذیه و
📚 چرا انقلاب از فرهنگ آغاز میشود؟ انقلاب تنها زمانی پایدار و عمیق است که از درون انسان آغاز شود؛ نه با شعار، نه با شور لحظهای، بلکه با دگرگونی در نگاه، زبان، باور و ارزش. در این نگاه، سیاست فقط خروجیست؛ ورودی، فرهنگ است—آنچه جانها را شکل میدهد، نه فقط حکومتها را. «انقلاب، تغییر رئیسجمهور نیست؛ انقلاب، تغییر جان انسان است…» چرا انقلاب ۵۷ سقوط کرد؟ چون بر فرهنگ قدیمیتری استوار بود: همان پرستش رهبری، همان تقدیس خشونت، همان ترس از آزادی. تغییر فقط از حکومت شاه به حاکم شرع منتقل شد؛ ولی نظام مردسالار، ذهنی، فقاهتی و ضدجان، دستنخورده باقی ماند. 🧠 ایمان نو به جای ایدئولوژی کهنه 📿 ایمان مذهبی نظام فعلی، جان را گروگان گرفته؛ باید
مالکیت و تصاحب: ریشههای فلسفی و تأثیرات جهانی مقدمه: مالکیت به عنوان ارزش جهانی در ابتدای این گفتار، به بررسی مفهوم مالکیت و تصاحب میپردازیم، مفهومی که در جهان امروز بهعنوان یک ارزش شناخته شده و در جایجای جهان پذیرفته شده است. این ارزش، اگرچه در مناطق مختلف با شدت و ضعف متفاوتی دیده میشود، اما بهطور کلی در تمامی فرهنگها و جوامع وجود دارد. مالکیت، بهعنوان یک اصل مستحکم، نهتنها به عنوان عاملی برای پیشرفت، بلکه بهعنوان منشأ بسیاری از زشتیها و فجایع جهانی نیز شناخته میشود. مالکیت و زشتیهای جهان بسیاری از فجایع و خشونتهایی که در جهان شاهد آن هستیم، ریشه در همین مفهوم مالکیت و تصاحب دارند. جنگهای بیشمار، کشتارها، و سلاخخانههای وحشتناک، همگی از
هر واژه، بخشی از یک نظامه.
اگر مسیر ما در آزادی، برای تو سؤالی برانگیخته یا نوری روشن کرده،
میتوانی به صفحه اصلی مقالات بروی و با تمام روایتهایی که در «جهان آرمانی» شکل گرفتهاند روبهرو شوی
از ایمان تا اعتراض، از تردید تا رهایی.
در پادکست “به نام جان“، سفری عمیق به دنیای اندیشه و آزادی آغاز میشود. در هر قسمت از این سفر، به بررسی موضوعاتی همچون آزادی، برابری، نقد قدرت و خدا، مشکلات اجتماعی و … میپردازم.
اینجا جایی است که صدای ما تلاش میکند تا به عمق مسائل پی ببرد و از طریق گفتگوهای مختلف، نگاهی تازه و الهامبخش به دنیای پیرامون ایجاد کند.
آیا به دنبال تجربهای از گفتگوها و تفکراتی غنی از دیدگاههای متنوع هستید؟
آیا علاقهمند به درک بهتر موضوعات مهم امروزی از زوایای جدید هستید؟
پس گوش دادن به پادکست “به نام جان”، دعوت به یک سفر نوین در دنیای اندیشه و آزادی است.
به نام جان قصد دارد تا مباحث مهم جهان را به زبانی ساده، صریح و روشن با شما در میان بگذارد
نیما شهسواری سازندهی پادکست به نام جان است
او شاعر و نویسندهی ایرانی است وی متولد سال ۱۳۶۸ در مشهد است نوشتههای او مشتمل بر ۴۱ جلد کتاب در قالب، آثار تحقیقی، رمان، داستان، مقاله و شعر است اغلب مضامین آثار او پیرامون باور به جان، آزادی،برابری نقد قدرت و خدا و … است
وی از ۱۵ سالگی شروع به نگاشتن و در ۳۲ سالگی تمامی آثار خود را در فضای مجازی منتشر کرده است
دسترسی به آثار او در وبسایت جهان آرمانی به صورت رایگان در اختیار شما است
در دنیای پیچیده و پر ظلمت امروز، “به نام جان” تنها یک پادکست نیست،
به نام جان دریچهای است برای فریاد زدن
برای ساختن جهانی تازه بدور از ظلمهای بیکران
به نام جان سفری است به دنیای افکار و اندیشههای تازه .
اینجا جایی است که سخنان تازهای خواهید شنید و آنچه تابو برایتان ساختهاند را در هم شکسته به نظاره خواهید نشست.
آزادی: بازآفرینی تعریف دوبارهای از آزادی، ما آزادی را با قانونی نهفته به دل آن دوباره میخوانیم تا مردمان خویشتن برگزینند آنچه آزادی خواندهاند
برابری: آنچه در بوق و کرنا لگدمال کردند و گاه به آزادی فروختند و گاه مالکان به چنگ بردند دوباره در به نام جان معنا خواهد شد، برابری که همهی جانداران را در خود خواهد خواند
نقد : دریچههای نقد در دنیای ما بیکران است، ما همه را به نقد خواهیم کشید و هیچ تن مقدس در این دنیای آزاد نخواهد بود، از فرهنگها تا خدا، از ادیان تا باورها، همه چیز در این دالان به بوته نقد سپرده خواهد شد
اگر به دنبال شنیدن ندایی تازه برای تغییر هستید، به نام جان را بشنوید
تمامی آثار نیما شهسواری در وبسایت جهان آرمانی در اختیار شما است،
نکته مهم آنکه همواره این آثار به صورت رایگان خواهد بود که برای بیدار کردن مردمان نگاشته شده است، از این رو شما همواره میتوانید تمامی آثار نیما شهسواری اعم از کتاب، اشعار، پادکست و … را به صورت رایگان از وبسایت جهان آرمانی بدست آورید،
فرای وبسایت جهان آرمانی، این پادکست در بیشتر پلتفرمهای پادکستگیر در اختیار شما است از جمله این برنامهها
فرای برنامههای پادکستگیر شما میتوانید این آثار را از طرق زیر نیز بدست آورید
برای دسترسی به پادکست به نام جان تنها کافی در برنامهی پادکستگیر خود نام نیما شهسواری، به نام جان و یا جهان آرمانی را جستجو کنید
راه تغییر و دگرگونی این دنیا راه سختی است،
در دنیای پر زرق و برق امروز ما را کسی نخواهد شنید که صدای دلربایان خوش نوا است، گاه فریاد گوشخراش زورمندان همه را مبهوت خواهد کرد، پس تنها راه برای این تغییر بزرگ با کمک شما امکان پذیر خواهد بود
اگر خواستید در تغییر زشتیهای این دنیا همراه ما باشید با اطلاعزسانی به دیگران بزرگترین کمک را به ما خواهید کرد و این راه تغییر را آغازگر خواهید بود
ما در کنار هم توان تغییر همه چیز در این دنیا را خواهیم داشت بیایید با هم و درکنار هم برای تغییر دنیا تلاش کنیم
با تشکر
نیما شهسواری
با درج ایمیل آدرس خود میتوانید از تازهترین آثار منتشر شده در وبسایت جهان آرمانی با خبر شوید آدرس ایمیل شما نزد ما محفوظ خواهد بود
با ثبت نام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید نگاشتههای خود را در این بستر منتشر کنید، فرای انتشار پست میتوانید با ما همکاری داشته و همچنین آثار خود در زمینههای مختلف هنری را نشر و گسترش دهید
© تمام حقوق نزد مولف محفوظ است
Copyright 2021 by Idealisti World. All Rights Reserved
این صفحه دارای لینکهای بسیاری است تا شما بتوانید هر چه بهتر از امکانات صفحه استفاده کنید.
در پیش روی شما چند گزینه به چشم میخورد که فرای مشخصات اثر به شما امکان میدهد تا متن اثر را به صورت آنلاین مورد مطالعه قرار دهید و به دیگر بخشها دسترسی داشته باشید،
شما میتوانید به بخش صوتی مراجعه کرده و به فایل صوتی به صورت آنلاین گوش فرا دهید و فراتر از آن فایل مورد نظر خود را از لینکهای مختلف دریافت کنید.
بخش تصویری مکانی است تا شما بتوانید فایل تصویری اثر را به صورت آنلاین مشاهده و در عین حال دریافت کنید.
فرای این بخشها شما میتوانید به اثر در ساندکلود و یوتیوب دسترسی داشته باشید و اثر مورد نظر خود را در این پلتفرمها بشنوید و یا تماشا کنید.
بخش نظرات و گزارش خرابی لینکها از دیگر عناوین این بخش است که میتوانید نظرات خود را پیرامون اثر با ما و دیگران در میان بگذارید و در عین حال میتوانید در بهبود هر چه بهتر وبسایت در کنار ما باشید.
شما میتوانید آدرس لینکهای معیوب وبسایت را به ما اطلاع دهید تا بتوانیم با برطرف کردن معایب در دسترسی آسانتر عمومی وبسایت تلاش کنیم.
در صورت بروز هر مشکل و یا داشتن پرسشهای بیشتر میتوانید از لینکهای زیر استفاده کنید.
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
عنوانی برای گزارش خود انتخاب کنید
تا ما با شناخت مشکل در برطرف کردن آن اقدامات لازم را انجام دهیم.
در صورت تمایل میتوانید آدرس ایمیل خود را درج کنید
تا برای اطلاعات بیشتر با شما تماس گرفته شود.
آدرس لینک مریوطه که دارای اشکال است را با فرمت صحیح برای ما ارسال کنید!
این امر ما را در تصحیح مشکل پیش آمده بسیار کمک خواهد کرد
فرمت صحیح لینک برای درج در فرم پیش رو به شرح زیر است:
https://idealistic-world.com/poetry
در متن پیام میتوانید توضیحات بیشتری پیرامون اشکال در وبسایت به ما ارائه دهید.
با کمک شما میتوانیم در راه بهبود نمایش هر چه صحیحتر سایت گام برداریم.
با تشکر ازهمراهی شما
وبسایت رسمی جهان آرمانی
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود مستقیم فایلها از سرورهای وبسایت رسمی جهان آرمانی تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Google Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای One Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Box Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو به شما اطالاعاتی پیرامون اثر خواهد داد، مشخصات اصلی اثر در این صفحه تعبیه شده است و شما با کلیک بر این آیکون به بخش مورد نظر هدایت خواهید شد.
شما با کلیک روی این گزینه به بخش مطالعه آنلاین اثر هدایت خواهید شد، متن اثر در این صفحه گنجانده شده است و با کلیک بر روی این آیکون شما میتوانید به این متن دسترسی داشته باشید
در صورت مشاهدهی هر اشکال در وبسایت از قبیل ( خرابی لینکهای دانلود، عدم نمایش کتب به صورت آنلاین و … ) با استفاده از این گزینه میتوانید ایراد مربوطه را با ما مطرح کنید.
در این بخش میتوانید توضیح کوتاهی دربارهی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همهی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشتههای شما
کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است
تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد
گزینههای در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان میگذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشارهی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد
در این بخش میتوانید آدرس شبکههای اجتماعی، وبسایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرسها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد
در این بخش میتوانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین میتوانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در ویسایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید
نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود
نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد
در نظر داشته باشید که این نام در نگاشتههای شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است
آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راههای ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید
رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده میتوانید این رمز را تغییر دهید
پیش از ثبتنام در وبسایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید
با استفاده از منو روبرو میتوانید به بخشهای مختلف حساب خود دسترسی داشته باشید
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
نیما شهسواری، نویسنده و شاعر، با آثاری در قالب داستان، شعر، مقالات و آثار تحقیقی که مضامینی مانند آزادی، برابری، جانپنداری، نقد قدرت و خدا را بررسی میکنند
جهان آرمانی، بستری برای تعامل و دسترسی به تمامی آثار شهسواری به صورت رایگان است
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است
بخش ارتباط، راههایی است که میتوانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است میتوانید در بخش توضیحات شبکهی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.
شما میتوانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمتهایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،
در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحلهی ابتدایی فرم پر کردهاید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.
پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعهی قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینکهای زیر اقدام کنید.
گزارش شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال گزارش دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
پیام شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال پیام دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
فرم شما با موفقیت ثبت شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال فرم دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.