وقتی خدا فرمان داد، عدالت سکوت کرد | واژههاییکه از دل تاریخ اسلام، صدای مظلومیت شدند
خداوند، در بعضی آیات، فرمان داد —
و جهان، دیگر نه اهل عدالت،
بلکه فرمانبردار شد.
وقتی زبان دعا، زبان سرکوب شد،
دیگر ایمان فضیلت نبود،
بلکه قرارداد اطاعت بود.
در دل تاریخ اسلام،
واژههایی هستند که نه رد کردند،
نه تأیید؛
بلکه فقط روایت کردند،
از خشونتیکه خودش را نور نامید.
شهادت همیشه از سوی مظلوم نیست؛
گاهی واژه، خودش تبدیل به شاهدی میشود
بر ساختاریکه عدالت را تعریف کرد،
و همزمان حذفش کرد.
از زنانکه با سکوت مجبور به پوشش شدند،
تا دگراندیشانیکه «فساد فیالارض» نامیده شدند،
تا قوانینکه با نام دین،
شمشیر عدالت را به شکنجه تبدیل کردند.
پرسش این نیست که خدا هست یا نیست،
پرسش اینجاست:
اگر بود،
چرا فرمان داد؟
و آیا فرمانش
همیشه در امتداد عدالت بود؟
📘 پاسخ این پرسش،
در سندی آمدهست از جنس تاریخ،
حدیث، فقه، و واژههاییکه خودشون زیر بار معنا له شدند:
الله جبار الضار
عدالت اگر فقط اطاعت باشد،
دیگر نه زیباست،
نه الهی —
فقط فرمان است؛
و واژه،
گاهی جرأت میکند
همین فرمان را بازخوانی کند ✍🏽🕯