وقتی عدالت مقدس بود، اما ناعادلانه عمل کرد | واژههاییکه نپذیرفتند خدا بیطرف باشد
عدالت، وقتی از آسمان نازل شود، مقدس است؛
اما وقتی با خشم عمل کند، دیگر نه خدا،
بلکه فرماندهای بیطرف نیست.
در بعضی کتابها، پروردگار فرمان داده بود قتل کنید،
در بعضی دیگر، زن را سرکوب کنید،
و در بعضی، مهر را به فرمان اطاعت تبدیل کرد.
آیا عدالت فقط نور است؟
یا گاهی سایهایست که در دل باور جا خوش کرده؟
سکوت خدا، همیشه نشانهٔ صلح نیست.
گاهی فقط امتناع از مداخله است.
و آنچه ما در دعا طلب میکنیم،
شاید خودش طراحی ناعدالتی باشد —
چون عدالت مقدس،
اگر مسئول ظلم نباشد،
گواهش خواهد بود.
منصف بودن، پرسشگری میطلبد.
حتی اگر پرسش متوجه قداست باشد.
شاید باید بپرسیم: آیا خدا همیشه منصف بود؟
یا فقط همیشه قدرتمند؟
در جایی، واژهای از این ترس نگذشت؛
نه در مقام رد،
بلکه در مقام پرسش.
جاییکه عدالت نه فقط تعریف شد،
بلکه آیه به آیه خوانده شد —
نه برای دعا،
بلکه برای داوری:
📘 آنجا که متن مقدس به دادگاه تبدیل شد:
گواه ظلم
عدالت وقتی مقدس باشد،
پرسش از آن، عبادت میشود —
حتی اگر پاسخ،
سکوت باشد 🕯