وقتی هوش، به ابزار سلطه تبدیل شد | واژههاییکه از دل مونومانیا، انسان را بازخواست کردند
هوش،
اگر فقط قدرت باشد،
خودش تبدیل میشود به سلطه —
سلطهایکه نه از جنس خشونت،
بلکه از جنس منطق است.
در جهانیکه هوش مصنوعی
به جای انسان تصمیم میگیرد،
و دادهها
جای تجربه را گرفتهاند،
مونومانیا،
نه فقط یک بیماری،
بلکه استعارهایست
از ساختاریکه
انسان را
در نامِ پیشرفت
بلعیده است.
آیا هوش،
همیشه در خدمت آزادیست؟
یا گاهی
فقط ابزاریست
برای تثبیت قدرت؟
وقتی واژه،
از دل همین ساختار برخیزد،
دیگر نه فقط روایت،
بلکه مقاومت است.
📘 جایی هست که این مقاومت،
نه فقط توصیف شده،
بلکه واژهبهواژه تحلیل شده —
در اثریکه مونومانیا را
نه بهعنوان اختلال،
بلکه بهعنوان ساختار سلطه بررسی کرده:
مونومانیا
انسان،
وقتی از دل هوش بجوشد،
دیگر نه فقط ابزار،
بلکه پرسشیست
که واژهها
هنوز جرأت دارند
مطرحش کنند ✍🏽🧠