اطلاعیه و اخبار

وب‌سایت جهان آرمانی شروع به فعالیت کرد

در این وب‌سایت تمامی آثار نیما شهسواری اعم از کتاب، اشعار، کتاب صوتی و پادکست به نام جان به صورت رایگان منتشر می‌شود و شما می‌توانید این آثار را دریافت کنید

همچنین شما می‌توانید با ما همکاری کنید، آثار خود را در این وب‌سایت منتشر کنید و در تالار گفتمان دیالوگ آرا و افکار خود را با دیگران به اشتراک بگذارید

قطعا اولین همراهی شما با ما اطلاع‌رسانی به دیگران پیرامون این وب‌سایت و آثار نیما شهسواری است

تالار گفتمان دیالوگ کار خود را آغاز کرد تا بستری آزاد را برای همفکری و در میان گذاشتن آرا و افکار متفاوت فراهم کند 

شما نیز می‌توانید با ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی – دیالوگ در این راه همراه ما باشید

صفحات رسمی نیما شهسواری در شبکه‌های اجتماعی راهی است برای دسترسی به آثار و ارتباط با ما

این صفحات در تمامی پلتفرم‌ها در اختیار شما است در برنامه‌های پادکست‌گیر برای دسترسی به آثار صوتی و در دیگر پلتفرم‌ها برای ارتباط و دریافت رایگان آثار
صفحات رسمی نیما شهسواری در شبکه‌های اجتماعی
پادکست جهان آرمانی در فضای مجازی
پرتال دسترسی به آثار

 

قوانین انجمن

برای استفاده بهتر از انجمن می‌توانید در انجمن مذکور عضو شوید.
شما با ثبت‌نام در تالار گفتمان دیالوگ، قانون آزادی را پذیرفته و ملزم به رعایت آن خواهید بود.
این قوانین شامل آزار کلامی اعم از تهدید، تحقیر، دشنام، نشر اکاذیب، درج مطلب اشخاص بدون ذکر منبع و … است.
با توجه به شرایط مذکور و قوانین به درج مطلب مبادرت کنید و سعی کنید مطالب مرتبط با هر عنوان را در مکان مناسب درج کنید،
در صورت فقدان عنوان مناسب برای درج مطلب می‌توانید موضوع را با ما در میان بگذارید.

با ما همراه شوید

برای درج مطالب و پرسش و پاسخ در تالار گفتمان دیالوگ باید عضو شوید 
با ما همراه باشید تا با کمک هم جهان بهتری بسازیم 
بی‌شک بهترین راه برای ساختن جهانی بهتر دیالوگ برقرار کردن است
بیایید تا با یکدیگر صحبت کنیم

خدای درونی: فراتر ا…
 
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

خدای درونی: فراتر از باورهای مرسوم و ساختارهای اجتماعی

1 ارسال‌
1 کاربران
0 Reactions
75 نمایش‌
بینش نوین
(@binesh)
مشهور در دیالوگ
ملحق شده: 3 سال قبل
ارسال‌: 1704
شروع کننده موضوع  

خدای درون دل‌ها: معرفتی فراتر از شناخت‌های متعارف

در این بخش از بحث، قصد داریم به بررسی مفهوم خدای درون دل‌ها بپردازیم. این خدا، موجودی است که همه ما با آن روبه‌رو هستیم و وجودش در ذهن و روح انسان‌ها جایگاه ویژه‌ای دارد. این خدا، متفاوت و متمایز از خدایانی است که در قالب‌های سنتی و دینی تعریف شده‌اند. به نوعی، هر فرد در دل خود خدایی را می‌پرستد که نزدیک به شخصیت، باورها، چهارچوب‌ها و عناوین ذهنی اوست.

 

اشارتی به بحث پیشین: وجودیت خدا و نقش ایمان

قبل از ورود به این موضوع عمیق، لازم است به بخش قبلی این مقاله اشارتی داشته باشیم. در بخش پیشین، به بررسی وجودیت خدا پرداخته شد. نتیجه‌ای که از آن بحث به دست آمد، این بود که بحث درباره وجود یا عدم وجود خدا، کاری عبث و بی‌هدف است. خدا در دل انسان‌ها وجود دارد و تنها از طریق ایمان می‌توان به وجود یا عدم وجودش پی برد. علم، به عنوان ابزاری برای کشف حقایق مادی، قادر به اثبات یا رد وجود خدا نیست. ما به عنوان انسان‌ها، با تکیه بر ایمانی که در دل‌مان جای گرفته، تصمیم می‌گیریم که خدا وجود دارد یا ندارد.

 

واقعیتی که امروزه در جهان مشاهده می‌کنیم، حکایت از این دارد که خدا در دل انسان‌ها وجود دارد. این حقیقتی است غیرقابل انکار و فراتر از اینکه بخواهیم وجود یا عدم وجود خدا را ثابت کنیم. وظیفه ما، رویارویی با تأثیرات خدا بر جهان است. ما باید این تأثیرات را شناسایی کرده و آن‌ها را دگرگون کنیم تا به زندگی بهتری دست یابیم.

 

خدای درون دل‌ها: تجلی در قالب‌های مختلف

ما به طور کلی، خدایی را می‌شناسیم که در جهان به صورت شناخته‌شده تعریف شده است. در بخش‌های پیشین اشاره کردیم که ریشه‌های این خدا به نادانی و ناتوانی انسان‌ها برمی‌گردد. ترس‌های انسان‌ها باعث شد که آن‌ها خدایی را خلق کنند و او را به تصویر بکشند. این خدا، دستاویزی برای مقابله با مشکلات و ترس‌هایشان بود. آن‌ها به این خدا آویزان می‌شدند، از او کمک و مدد می‌خواستند و از این طریق، آرامش خاطر می‌یافتند.

 

اما داستان به همین‌جا ختم نمی‌شود. ادیان مختلفی به وجود آمدند که به این خدای درون دل‌ها ساختار و نظم دادند. این ادیان، سیستمی برای تعبیر و تفسیر این خدا ایجاد کردند. خدا به یک دین و حتی یک نهاد قدرتمند اجتماعی تبدیل شد. این خدا کتاب دارد، دستورها و فرامین دارد، پیامبر دارد و برای نزدیک شدن به او، باید اصول خاصی را رعایت کرد.

 

خدا به عنوان نهاد سیاسی و اجتماعی

کار از اینجا هم فراتر می‌رود. در نهایت، با خدایی روبه‌رو می‌شویم که حتی حکومت سیاسی را نیز به دست می‌گیرد. امروزه در کشوری مانند ایران، این خدا به صورت حکومتی تحت عنوان اسلام شیعه ظاهر شده است. این سلسله مراتب از ابتدا شکل گرفته و به مرور زمان تقویت شده است. این خدا، خصوصیات اخلاقی مشخصی دارد و المان‌هایی که باعث وجود او شده‌اند، به وضوح قابل شناسایی هستند.

 

تفاوت‌ها و شباهت‌ها: بنیان واحد، مصادیق متفاوت

البته، خدایی که در ادیان مختلف تجلی می‌کند، ممکن است از لحاظ مصادیق، نام‌ها و فرامین با یکدیگر متفاوت باشد. برای مثال، وقتی وارد اسلام می‌شوید، با الله روبه‌رو می‌شوید؛ اما اگر وارد یهودیت شوید، با خدایی به نام یهوه مواجه می‌شوید. نام‌ها متفاوت است، فرامین متفاوت است و حتی نوع نزدیکی به این خدایان نیز متفاوت است. اما بنیان همه این خدایان، یکی است. معنا و مفهوم آن‌ها برابر است و همگی به تصویری از یک قدرت ماورایی اشاره دارند.

 

این قدرت، بالاتر و برتر از انسان‌ها و دیگر جانداران است و احاطه کامل بر زندگی آن‌ها دارد. این خدا، بر اتفاقاتی که رخ می‌دهد، بر رفتارها و در نهایت بر قضاوت اعمال انسان‌ها نظارت دارد

 

المان‌های وحدانیت خدا: توحید در قالب‌های متنوع

یکی از المان‌های اصلی که در شناخت خدای درون دل‌ها نقش محوری ایفا می‌کند، وحدانیت اوست. این خدا، موجودی واحد در جهان است که حتی در مواردی که ما با مصادیقی از خداپرستی به صورت شرک‌آلود روبه‌رو هستیم، باز هم به سمت مفهومی از توحید سوق داده می‌شویم. چرا که تمام این خدایان مختلف، در کنار هم، تصویری از یک معنا و مفهوم مشخص از خدا را تشکیل می‌دهند.

 

قدرت خدا: ضعف انسان‌ها به عنوان مبنای مقایسه

یکی دیگر از المان‌های اصلی در شناخت این خدای واحد، قدرت اوست. شما با خدایی روبه‌رو هستید که نه تنها قدرتمند است، بلکه قدرتمندتر از همه جانداران و انسان‌ها به شمار می‌آید. این خدا، در برابر ضعف‌های انسانی قرار می‌گیرد و این ضعف‌ها، مبنایی برای تعریف قدرت او محسوب می‌شوند.

 

در باب مبحث قدرت، باید اشاره کرد که ما به طور ذاتی چیزی به نام قدرت نداریم. آنچه ما به عنوان قدرت تعریف می‌کنیم، در واقع ناشی از ضعف‌هایمان است. وقتی ما نزدیک به مفهوم قدرت می‌شویم، این نزدیکی از ضعف‌هایمان نشأت می‌گیرد. به عبارت دیگر، فلان شخص قدرتمند است چون ما در برابرش ضعیف هستیم. این خدای تسخیرشده که قدرتمندتر از دیگران است، تصویری از جمعیت بی‌شماری از ضعیفان را در برابر خودش ترسیم می‌کند.

 

این خدا، بزرگ‌تر، باشکوه‌تر و کامل‌تر از دیگران است. اما در عین حال، خدای بزرگ‌تر، محتاج کوچک‌ترین موجودات در کنار خود است. این المان‌ها، عناصری مشخص برای شناخت این خدای واحد هستند. خدایی که شاید نامش در ادیان مختلف متفاوت باشد، اما معنایش یکسان و برابر است.

 

خدای درون دل‌ها: تصویرسازی فراتر از ادیان

حالا که به این موضوع نزدیک‌تر شدیم، مشاهده می‌کنیم که خدا نه تنها در قالب‌های سنتی و دینی وجود دارد، بلکه در دل انسان‌ها نیز حضور دارد. انسان‌هایی که در دل خود خدایی را تصویر می‌کنند، این خدا را بال و پر می‌دهند. این تصویرسازی نزدیک به باورها، آرزوهای، اخلاق و وجدان خودشان است.

 

خدایی که از دو حالت خارج نیست:

 

افرادی که به هیچ دینی باور ندارند و فراتر از ادیان، خدایی را برای خود تصویر می‌کنند. این شبیه به آنچه درباره وجودیت خدا بحث کردیم، یعنی انسان‌هایی نادان، ناتوان و در ترس که خدایی را برای خود خلق می‌کنند تا از مشکلات مصون شوند.

کسانی که به خدا باور دارند اما به ادیان خاصی اعتقاد ندارند. این افراد نیز از همین روش استفاده می‌کنند و خدایی را تصویر می‌کنند که ممکن است متضاد و متناقض با خدایانی باشد که در جهان ما می‌شناسیم.

اما قاعدتاً، این خدای تصویرشده نمی‌تواند از المان‌های اصلی که درباره آن صحبت کردیم – وحدانیت، قدرت، بزرگ‌تر بودن و صفات منتسب به او – دور باشد. دلیل وجودیت خدا نیز دقیقاً همین موضوع است. یعنی تصویری از خدا که همتای این مفاهیم باشد.

 

خدایی که دخل و تصرفی در جهان ندارد؟

آیا خدایی وجود دارد که دخل و تصرفی در جهان ما نداشته باشد؟ این خدا، موضوعی نیست که ما بخواهیم درباره‌اش صحبت کنیم. چرا که بسیاری از عوامل ناشناخته‌ای که در جهان وجود دارند، ممکن است بر زندگی ما تأثیری نداشته باشند. بنابراین، وجود یا عدم وجود آن‌ها برای ما چه اهمیتی دارد؟

 

خدایی که اهمیت پیدا می‌کند، خدایی است که در زندگی ما و بر زندگی ما دخل و تصرفی داشته باشد. این دخل و تصرف می‌تواند در همین دنیا باشد یا در تعاریفی که برای دنیای پیش‌رو و دنیای آخرت ارائه می‌شود. بنابراین، باید به این نقطه کلی و این سرفصل مشخص برای وجودیت خدا برسیم. یعنی اگر خدایی تصویر می‌شود، باید قائل به این موضوع باشیم که وارد این بحث شود.

 

خدای متضاد و متناقض: تصویرسازی فراتر از ادیان

فراتر از آن دسته‌ای که خدایی را تصویر می‌کنند که گاهی متضاد و متناقض است، خدای تصویرشده از این افراد نیز خارج از ادیان است. امروزه در جهان، تعداد این افراد بسیار بیشتر است و حتی ممکن است از باورمندان به ادیان نیز بیشتر باشند.

 

به عنوان مثال، فردی که مسلمان شیعه است و در ایران زندگی می‌کند، به الله اعتقاد دارد. اما تصویری که از الله دارد، ممکن است متفاوت از اللهی باشد که در ادیان تعریف شده است. اگر با او بحث کنید که “خدای تو مرتدان را می‌کشد، دزدان را دست‌بردار می‌کند و دست‌هایشان را قطع می‌کند”، این مفاهیم ظالمانه را نمی‌پذیرد و به خدای خود منتسب نمی‌داند. خدای او تصویری مهربان دارد و دور از تصاویر ارائه‌شده در دل اسلام است. اما در حقیقت، او خود را مسلمان می‌داند و به الله اعتقاد دارد.

 

 

تضاد و تناقض در تصویرسازی خدا: فاصله از معنای حقیقی

در بخش قبلی به بررسی خدای متضاد و متناقض پرداختیم که در دل انسان‌ها تصویر می‌شود. این خدای تصویری، هیچ ارتباط معنایی با خدای حقیقی ندارد و حتی در بسیاری از موارد، با اصول و مفاهیم بنیادین خدایی که در ادیان تعریف شده است، در تضاد است. به عنوان مثال، در دل اسلام، ارتداد جرمی است که جزای آن مرگ است. اما در نگاه افرادی که خدایی را فراتر از ادیان تصویر می‌کنند، ارتداد اصلاً جرم تلقی نمی‌شود. شما می‌توانید مرتد باشید یا به دین و خدا اعتقاد نداشته باشید. این تضاد، ما را هرچه بیشتر از معنای واقعی خدا دور می‌کند و مشکلات بیشتری را در پی دارد.

 

تنوع خدایان در دل انسان‌ها: تصویری از رأفت و عشق

ما روبه‌رو هستیم با خدایان بی‌شماری که در دل انسان‌ها وجود دارند. این خدایان، گاهی به شدت رأوف و مهربان تصویر می‌شوند و در یک جهان دیگری زندگی می‌کنند. این خدایان، هیچ ارتباطی به این دنیای پر از زشتی و ظلمت ما ندارند.

 

تصور کنید که در دل یک پیرزن ناتوان ، چه تصویری از خدا وجود دارد. آیا خدای او شلاق می‌زند؟ آیا در زندگی دیگران سرک می‌کشد؟ آیا مرتدان را می‌کشد یا دزدان را دست‌بردار می‌کند؟ خیر. خدای او پر از رأفت، موهبت، دوست‌داشتن و عشق است. اما این تصویر از خدا، هیچ ارتباط معنایی با مفهوم خدایی که در ادیان تعریف شده است، ندارد.

 

حتی گاهی اوقات، این افراد به مفاهیم بنیادین خدا که قبلاً بحث شد – مانند قدرتمند بودن ، وحدانیت و برتری بر دیگران – اعتقاد ندارند. آن‌ها خدایی را تصویر می‌کنند که در اوج برابری است. این خدا، “خاکی” است، با بقیه می‌نشیند و در کنار آن‌ها حضور دارد. اما این تصویر از خدا، هیچ سنخیتی با مفهوم خدایی که ما می‌شناسیم، ندارد.

 

دلیل وجودیت خدا: قدرت و تأثیرگذاری

چرا که این خدا به دلیل وحشت و ترس انسان‌ها به وجود آمده است. انسان‌ها به واسطه ترس‌ها و وحشت‌های خود، خدایی را تصویر کرده‌اند که قرار بود آن‌ها را در برابر رنج‌ها مصون نگه دارد. حال اگر این خدا نتواند این کار را انجام دهد، دلیلی برای وجود داشتنش نیست. وجود قدرت، یکی از دلایل اصلی وجودیت این خدا است.

 

ما نمی‌توانیم به طور کامل با این موضوع مبارزه کنیم یا آن را کنار بگذاریم. اما موضوع مهم‌تر این است که فراتر از این تضادها و تناقض‌ها، می‌توان ساعت‌ها درباره آن‌ها صحبت کرد. انسان‌ها در دل خود، خدایان بی‌شماری را تصویر می‌کنند که این تصویر از خدا، گاهی متضاد و متناقض با خدای اصلی و حقیقی است.

 

خدایی که از معنای خدا خارج می‌شود

گاهی این تضادها به حدی است که تعریفی که شخص از خدا می‌دهد، دیگر به معنای خدا نمی‌پردازد. به عنوان مثال، اگر شما تصویری از خدا بدهید که شبیه به “ساعت‌سازی” است – یعنی خدایی که جهان را ساخته و رها کرده است – این تصویر دیگر هیچ ارتباط معنایی با خدا ندارد. این چیزی دیگری است و نمی‌توان درباره آن به عنوان خدایی که ما می‌شناسیم، صحبت کرد.

 

خدای واقعی: دارای دخل و تصرف در جهان

خدایی که ما قصد داریم درباره‌اش صحبت کنیم، خدایی است که واقعاً وجود دارد و در دل انسان‌ها حضور دارد. این خدا، نه تنها در این دنیا، بلکه در جهان آتی نیز دخل و تصرف دارد. او کارهایی انجام می‌دهد که این جهان را به پیش می‌برد. فرامین اوست که این جهان را شکل می‌دهد و به حرکت درمی‌آورد.

 

تصور کنید خدایی که در دل یک انسان، یک پیرمرد، یک پیرزن یا یک کودک تصویر می‌شود. این خدا، لزوماً خدایی مهربان نیست که فقط برای گسترش مهر، محبت، دوست‌داشتن و عشق به وجود آمده باشد. آیا این خدا قرار است حکومت کند یا تشکیل حکومت دهد؟

 

 

خدایی که حکومت می‌کند: نقش و تأثیر در زندگی انسان‌ها

در ادامه بحث، به این سؤال پاسخ داده می‌شود که آیا خدایی که تصویر می‌شود، قرار است حکومت تشکیل دهد یا نه؟ ما درباره خدایی صحبت می‌کنیم که امر، فرمان، دستور، حکومت و سیاست دارد. این خدا، در تمام مسائل زندگی انسان‌ها نزدیک است و تأثیرگذار است.

 

این خدای حقیقی، نه تنها با زندگی عادی ما در ارتباط است، بلکه فرهنگی را به وجود آورده و نوع زیستی را برای ما شکل داده است. این خدایی است که ما با او درگیری داریم و که در زندگی روزمره ما حضور دارد.

 

خدای متضاد: دوری از معنا و سنخیت

اما در مقابل، خدایی وجود دارد که در دل انسان‌ها به اشکال مختلف ظاهر می‌شود و اتفاقاً با معنا و مفهوم خدایی که ما می‌شناسیم، هیچ سنخیتی ندارد. این خدای تصویری، نه تنها به معنای خدایی که در ادیان تعریف شده است نزدیک نیست، بلکه اصول بنیادین آن را نیز زیر سؤال می‌برد.

 

هرجا که نقاط تضاد در اصول ایجاد شود، کل موضوع زیر سؤال می‌رود. این امر تنها مختص به موضوع خدا نیست؛ بلکه در هر موضوعی که اصول آن به چالش کشیده شود، خود موضوع نیز زیر سؤال می‌رود.

 

زیر سؤال بردن اصول: از اسلام تا خدای کلی

به عنوان مثال، اگر شخصی در دل خود تصویری از الله بسازد که با اصول اصلی اسلام – مانند توحید، معاد و نبوت – در تضاد باشد، این تصویر دیگر با اسلام همخوانی ندارد. اگر اصولی که خود این شخص قائل شده است را نادیده بگیرد، دیگر نمی‌توان او را باورمند به الله دانست.

 

در باب خدا نیز به همین شکل است. برای شناخت خدا، باید المان‌های اصلی را رعایت کرد. اما ریشه و منبع کلی این خدا از کجا برگرفته شده است؟

 

ریشه و منبع خدا: از نادانی تا ادیان

ما قبلاً درباره این موضوع صحبت کردیم که انسان‌ها از همان ابتدا به واسطه نادانی، ناتوانی و ترس خدا را شکل دادند. آن‌ها به این خدا بال و پر دادند و تصویری از او خلق کردند تا در مواقعی که پر از درد، رنج، ظلمت و بدبختی بودند، بتوانند به او دستاویزی داشته باشند و از مشکلات کنار بیایند.

 

این جرقه ابتدایی وجودیت خدا بود، اما خدا به اینجا ختم نشد. این خدا توسط ادیان شکل و فرم تازه‌ای به خود گرفت، به خودش نظمی داد و یک سیستم تشکیل داد. حالا شما با خدایی روبه‌رو هستید که نظام‌مند است و تصویر مشخصی از خود ارائه می‌دهد.

 

خدای نظام‌مند: ادیان به عنوان منبع شناخت

اگر بخواهید این خدا را بشناسید، باید به کتاب‌هایی که نوشته شده‌اند مراجعه کنید. به عنوان مثال، اگر می‌خواهید با خدای اسلام و الله روبه‌رو شوید، باید قرآن را مورد مطالعه قرار دهید. این خدا، یک خدای نظام‌مند است که نظمی ایجاد کرده، قوانین متفاوتی نوشته و طبقاتی برای خود به وجود آورده است.

 

پس وقتی به مفهوم خدا نزدیک می‌شویم، می‌فهمیم که ادیان هستند که باعث پیدایش و گسترش این خدا شده‌اند. ما نمی‌توانیم خدا را فارغ از ادیان تصویر کنیم. معنا و مفهوم خدا، گره خورده با ادیان است. ادیان هستند که به ما خدا را شناسانده‌اند.

 

خدای تصویری: ریشه در ادیان

حتی وقتی انسان‌ها در دل خود خدایی را فراتر از ادیان تصویر می‌کنند، این تصویر نیز برگرفته از ادیان است. هر نکته‌ای که در دل این افراد مطرح می‌شود، از بخشی از یک دین خاص الهام گرفته شده است. این افراد، قسمت‌های مورد علاقه خود را از ادیان مختلف انتخاب می‌کنند و آن‌ها را به خدای تصویری در دل خود منتسب می‌کنند.

 

اما ریشه و منبع اصلی این خدا، فقط و فقط ادیان هستند. ما اگر خدا را می‌شناسیم، به واسطه ادیان هستیم. برای شناخت این خدا نیز باید از طریق همین ادیان پیش برویم.

 

شناخت اسلام: منابع و مراجع

به عنوان مثال، در این بحث، اگر قرار است درباره اسلام صحبت کنیم و اسلام را بشناسیم، نمی‌توانیم از عقاید شخصی و چیزهایی که به ما الهام شده است، حرف بزنیم. اگر می‌خواهیم اسلام را بشناسیم، قرآن وجود دارد، پیامبری داریم که سیره نبوی دارد و کتاب‌های تاریخی بی‌شماری درباره زندگی او وجود دارند.

 

همچنین می‌توانیم به احادیث که از زبان محمد یا دیگر بزرگان دین اسلام نقل شده‌اند، مراجعه کنیم. این احادیث را می‌توانیم بخوانیم تا بیشتر و بیشتر اسلام، خدا و الله را بشناسیم. همچنین می‌توانیم به کشورهای اسلامی، قوانین اسلامی و شرایطی که امروزه مسلمانان در جهان با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنند، رجوع کنیم تا اسلام را بهتر و بهتر بشناسیم.

 

راه‌های شناخت خدا: اتکا به ادیان و منابع آسمانی

در مجموع، برای رسیدن به مفهوم خدا و شناخت او، راه‌های مشخصی وجود دارد. ما نمی‌توانیم اتکا کنیم به خدایانی که در دل انسان‌ها شکل گرفته‌اند، زیرا این خدایان گاهی با معنای مشخص خدا در تضاد و تناقض هستند. تصویری که این افراد از خدا مطرح می‌کنند، هیچ ارتباط یا نزدیکی به مفهوم حقیقی خدا ندارد.

 

به عنوان مثال، شما گاهی در باب خدایی صحبت می‌کنید که در کشور خودمان، ایران، با او دست‌وپنجه نرم می‌کنیم. این خدا، بدترین ظلم‌ها را در قبال زنان، کودکان، مردان، بی‌دینان و دگراندیشان انجام می‌دهد. حالا شما نمی‌توانید آویزان به تصویری از خدا در دل یک پیرزن باشید که او را خدایی مهربان می‌داند. خدای شناخته‌شده، همان خدایی است که ما با او در ارتباط هستیم و جهان ما را ساخته و به پیش می‌برد.

 

خدای دل‌ها: دوری از معنای ابتدایی

خدایی که در دل انسان‌ها شکل می‌گیرد، هیچ نزدیکی یا قرابتی با معنای ابتدایی شکل‌گیری خدا ندارد. خدا قرار بود به بندگان خود کمک کند و واژه “بنده” وجود داشته باشد. یعنی خدایی که قدرتمندتر از دیگران باشد. این خدا، اربابی است که شما در برابر او برده هستید، فرماندهی است که شما در برابر او فرمان‌بردار هستید.

 

اما خدایی که توسط برخی افراد تسخیر می‌شود، اصلاً فرمان نمی‌دهد. این خدایی که آن‌ها تصویر می‌کنند، اصلاً خدا نیست. در نهایت، این خدا شبیه به خود آن‌هاست – با هم دوست هستند و هیچ نزدیکی با معنای مشخص خدا ندارد.

 

ادیان: منبع شناخت خدا

اگر می‌خواهیم درباره خدا صحبت کنیم، باید به ادیان مراجعه کنیم، زیرا ادیان هستند که خدا را به ما شناسانده‌اند. برای شناخت این خدا، باید به دل ادیان برویم، کتاب‌های دینی را بخوانیم، کتاب‌های آسمانی را مطالعه کنیم، زندگی پیامبران را بشناسیم و تاریخ موجود را بررسی کنیم تا به معنای خدا نزدیک شویم.

 

ریشه خدا فقط و فقط به ادیان برمی‌گردد. حالا این خدا چه اتفاقاتی را به وجود آورده است؟ در این بخش از بحث، سعی می‌کنم خیلی موجز درباره این موضوع صحبت کنم، اما در بخش‌های آتی به طور مفصل‌تر به این موضوع خواهم پرداخت.

 

خدای قدرتمند: ضعف انسان‌ها

ما گفتیم که خدایی وجود دارد که قدرتمند است. بنابراین، قاعدتاً ضعف ما را خواهد ساخت. ما باید در برابر او ضعیف باشیم، زیرا قدرت از ضعف ما شکل می‌گیرد. وجود این خدا، ضعف ما را پدید می‌آورد. توانایی این خدا، ناتوانی ما را به وجود می‌آورد.

 

وجود این خدا، به واسطه فرامین، فرمان‌برداری ما را به وجود می‌آورد. خدا در برابرش بنده وجود دارد، ارباب در برابرش برده وجود دارد. ما مواجه می‌شویم با سیستمی که انسان‌ها را به بندگان خدای قدرتمندتر و بزرگ‌تر از دیگر جانداران تعبیر می‌کند.

 

وظیفه‌ای که شما در برابر این خدا دارید، این است که کوچک، خرد و حقیر باشید. این خدا بزرگ است، و معنای این بزرگی در کوچکی دیگران نمایان می‌شود. شما بزرگ از چی هستید؟ باید موضوعاتی وجود داشته باشد که شما نسبت به آن‌ها بزرگ‌تر باشید.

 

سیستم برتر و کوچک‌تر: فرهنگ بندگی

ما مواجه می‌شویم با سیستمی که تحت عنوان برتر و کوچک‌تر می‌شناسیم. این سیستم، باورمند به برتری است و ما را تا این حد فرمان‌بردار می‌سازد. برآیند وجود این خدا برای انسان‌ها، فرهنگی از بندگی و فرمان‌برداری به همراه داشته است.

 

این فرهنگ، ناتوانی، کوچکی و حقیر بودن را به ما هدیه داده است. اما کار به همین‌جا ختم نمی‌شود. شما که تحقیر شده‌اید، برای پوشاندن حقارت خود، باید دیگرانی را نیز تحقیر کنید.

 

ساختار طبقاتی و فرهنگ خداوندی: پیامدهای وجود خدا

ما مواجه می‌شویم با ساخته شدن طبقات اجتماعی که در آن تحقیر کردن و بزرگ انگاشته شدن، نقش محوری ایفا می‌کند. این پدیده تنها مختص به ایران یا یک کشور خاص نیست؛ بلکه فرهنگ خداوندی است که در سراسر جهان وجود دارد. حتی در کشورهایی مانند اروپا که به ظاهر از دین فاصله گرفته‌اند، همچنان فرهنگ غالب، بر پایه باور به خدا و مفاهیم مشابه است.

 

این فرهنگ، بر پایه بزرگ شمرده شدن ، کوچک دانستن دیگران ، قدرتمند بودن ، فرمان دادن و غیره شکل گرفته است. موضوع اصلی که ما باید توجه خود را معطوف آن کنیم، این است که وقتی نزدیک به مفهوم خدا می‌شویم، عیناً همین سرانجامی است که خدا برای ما پدید آورده است. این دستاوردهایی است که خدا و نوع وجودی‌اش به ما داده است.

 

ادیان و جهان فعلی: نتایج وجود خدا

خدا به ما ادیان را داده است، و ادیان به ما این دنیای فعلی را پدید آورده‌اند – جهانی که با آن روبه‌رو هستیم. حال سؤال این است که در کدام نقطه از جهان، در دل کدام دین، زندگی عادی و خوبی برای انسان‌ها ایجاد شده است؟ آیا مسیحیت موفق به ایجاد این زندگی شده است؟ آیا ساخت این زندگی ممکن بوده است؟

 

حتی در جایی که ما مواجه می‌شویم با یک دینی که زندگی تقریباً نرمالی را پدید آورده، این به واسطه دور شدن از معانی دینی و مذهبی خودش بوده است. این دین از معانی خداوندی و نگاه الهی خودش دور و دورتر شده است، زیرا ذات وجودیت این خدا، مترادف با دیکتاتوری است.

 

خدا و دیکتاتوری: ذات وجودی خدا

وجود یک قدرت ماورایی که از دیگران بزرگ‌تر است، به چه معناست؟ این خدا چه چیزی را پدید می‌آورد؟ شما یک قدرتی را پدید می‌آورید که قرار است فرهنگ زندگی عامه شما شود. از دل این، چه چیزی دریافت می‌کنید؟

 

فراتر از اینکه باید فرمان‌بردار باشید، فراتر از اینکه باید قبول کنید قدرت ماورایی وجود دارد، فراتر از اینکه در برابر آن قدرت ماورایی باید سکوت کنید، در نهایت این سیستم استبدادی را پدید می‌آورید. درباره اینکه چه اتفاقاتی رقم می‌زند، می‌توان بیشتر و بیشتر صحبت کرد.

 

خدای درون دل‌ها: تضاد و تأثیرات اجتماعی

در باب خدای درون دل‌ها، سعی می‌کنم خیلی کوتاه صحبت کنم تا این بحث زودتر جمع شود. ما گفتیم که یک خدای درون دل‌ها وجود دارد که گاهی تصاویر متناقضی به ما می‌دهد. این خدای درون دل‌ها، با تعریف مشخص و کلی خدا در تضاد است.

 

نقطه‌ای که ما را به وحشت می‌اندازد، زمانی است که این خدای درون دل‌ها پا به عرصه عمومی بگذارد. زمانی که قرار باشد تأثیر اجتماعی داشته باشد – همان کاری که ادیان در طول تاریخ انجام داده‌اند.

 

وقتی این خدای درون دل‌ها پا به عرصه عمومی بگذارد، ما باید در برابرش تقابل کنیم و در برابرش ایستادگی کنیم. چرا که دوباره ما را به یک وادی پر از فلاکت خواهد کشاند و زندگی را برای ما سخت‌تر و سخت‌تر خواهد کرد.

 

خدای درون دل‌ها و فرهنگ فرمان‌برداری

نقطه‌ای که باید قرار داده شود این است که این خدا، فراتر از اینکه تأثیرات فردی بگذارد – یعنی شما باورمند به خدا در هر شکلی که باشید، در دل خودتان تصویری بدهید و یکی از آن خدایان را بسازید – قاعدتاً شما وارد این فرهنگ فرمان‌برداری خواهید شد.

 

وارد این فرهنگ برتری‌طلبی خواهید شد. پس یک سری عناوین به شما به عنوان فردیت خودتان داده می‌شود که اجتناب‌ناپذیر است. اما زمانی که بخواهد پا به عرصه عمومی بگذارد، دوباره همه چیز را برای ما سخت‌تر و سخت‌تر می‌کند.

 

زمانی هم می‌تواند این کار را انجام دهد که مانند دیگر ادیان، پیامبری داشته باشد و ادعای پیامبری کند. که وقتی وارد شود، دوباره ما مشکلات بزرگ‌تر و عدیده‌تری خواهیم داشت.

 

خدای درون دل‌ها: ریشه در نگاه دینی

این خدای درون دل‌ها قاعدتاً وجود دارد و ما با آن درگیری داریم. اما زمانی که وارد عرصه عمومی شود، تمام این مشکلات برای ما بزرگ‌تر و بزرگ‌تر می‌شود. این خدای درون دل‌ها برگرفته از همان نگاه دینی است، و آن نگاه دینی که در برابر ما وجود دارد، باید نزدیک به همان خدای درون دل‌ها باشد. اگر با آن تفاوت داشته باشد، باید این خدا را دوباره بازتعریف کند.

 

جمع‌بندی:

 

این مقاله به بررسی مفهوم “خدای درون دل‌ها” می‌پردازد، یک خدا که فراتر از قالب‌های سنتی و دینی تعریف شده است و در ذهن و روح هر فرد جایگاه ویژه‌ای دارد. این خدا، باورها، ارزش‌ها و تجربیات شخصی انسان‌ها را منعکس می‌کند و به نوعی، هر فرد خدایی را می‌پرستد که نزدیک به چهارچوب‌های ذهنی خودش است.

 

در بخش‌های مختلف مقاله، به ریشه‌های شکل‌گیری خدا اشاره شده است: نادانی، ناتوانی و ترس انسان‌ها که منجر به خلق خدایی شد که بتواند آن‌ها را از مشکلات و رنج‌ها مصون نگه دارد. این خدا، در طول زمان، توسط ادیان سازمان‌دهی شد و به یک نهاد قدرتمند اجتماعی و حتی سیاسی تبدیل شد.

 

مقاله همچنین به تفاوت‌ها و شباهت‌های خدایان مختلف در ادیان اشاره می‌کند و تأکید می‌کند که اگرچه نام‌ها و فرامین متفاوت است، اما بنیان همه آن‌ها به یک معنا و مفهوم اشاره دارد: یک قدرت ماورایی که بر زندگی انسان‌ها نظارت دارد.

 

با این حال، خدایی که در دل انسان‌ها شکل می‌گیرد، گاهی با اصول بنیادین خدایی که در ادیان تعریف شده است، در تضاد است. این خدای تصویری، ممکن است متضاد و متناقض باشد و از معنای حقیقی خدا دور شود. این موضوع، به ویژه زمانی که این خدا به عرصه عمومی وارد شود، می‌تواند مشکلات اجتماعی و فرهنگی بزرگی ایجاد کند.

 

در نهایت، مقاله به این نتیجه می‌رسد که شناخت خدا و ادیان، تنها از طریق منابع آسمانی و کتاب‌های دینی امکان‌پذیر است. خدایی که ما می‌شناسیم، گره خورده با ادیان است و این ادیان هستند که فرهنگ بندگی، فرمان‌برداری و ساختارهای اجتماعی را شکل داده‌اند. وجود خدا، همراه با قدرت و تأثیرگذاری‌اش، به نوعی نظامی از برتری و کوچکی انسان‌ها را به وجود آورده است که در تمام جنبه‌های زندگی ما حضور دارد.

 

بنابراین، برای درک بهتر خدا و نقش او در زندگی، باید به ادیان و منابع آسمانی مراجعه کرد و در عین حال، از تأثیرات منفی و مخرب خدای تصویری که در دل انسان‌ها شکل می‌گیرد، آگاه بود.



   
نقل‌قول
اشتراک:

تازه‌ترین کتاب نیما شهسواری

می‌توانید با کلیک بر روی تصویر تازه‌ترین کتاب نیما شهسواری، این اثر را دریافت و مطالعه کنید

به جهان آرمانی، وب‌سایت رسمی نیما شهسواری خوش آمدید

نیما شهسواری، نویسنده و شاعر، با آثاری در قالب  داستان، شعر، مقالات و آثار تحقیقی که مضامینی مانند آزادی، برابری، جان‌پنداری، نقد قدرت و خدا را بررسی می‌کنند

جهان آرمانی، بستری برای تعامل و دسترسی به تمامی آثار شهسواری به صورت رایگان است

راهنما پروفایل

راهنمایی‌های لازم برای ویرایش پروفایل و حساب کاربری شما
زندگی‌نامه

در این بخش می‌توانید توضیح کوتاهی درباره‌ی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همه‌ی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشته‌های شما

کشور و سن شما

کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است

تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد

باورهای من

گزینه‌های در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان می‌گذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشاره‌ی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد

راه‌های ارتباطی

در این بخش می‌توانید آدرس شبکه‌های اجتماعی، وب‌سایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرس‌ها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد

حساب کاربری

در این بخش می‌توانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین می‌توانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در وی‌سایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید

راهنما ثبت‌نام

راهنمایی‌های لازم برای ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی
نام کاربری

نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود

نام و نام خانوادگی

نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد 

در نظر داشته باشید که این نام در نگاشته‌های شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است

ایمیل آدرس

آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راه‌های ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید

رمز عبور

رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده می‌توانید این رمز را تغییر دهید

قوانین

پیش از ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید

در دسترس نبودن لینک

در حال حاضر این لینک در دسترس نیست

بزودی این فایل‌ها بارگذاری و لینک‌ها در دسترس قرار خواهد گرفت

در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید

ثبت آثار

توضیحات

پر کردن بخش‌هایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.

در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است

بخش ارتباط، راه‌هایی است که می‌توانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است می‌توانید در بخش توضیحات شبکه‌ی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.     

شما می‌توانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمت‌هایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،

در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحله‌ی ابتدایی فرم پر کرده‌اید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.

پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعه‌ی قوانین و شرایط وب‌سایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینک‌های زیر اقدام کنید.