اطلاعیه و اخبار

وب‌سایت جهان آرمانی شروع به فعالیت کرد

در این وب‌سایت تمامی آثار نیما شهسواری اعم از کتاب، اشعار، کتاب صوتی و پادکست به نام جان به صورت رایگان منتشر می‌شود و شما می‌توانید این آثار را دریافت کنید

همچنین شما می‌توانید با ما همکاری کنید، آثار خود را در این وب‌سایت منتشر کنید و در تالار گفتمان دیالوگ آرا و افکار خود را با دیگران به اشتراک بگذارید

قطعا اولین همراهی شما با ما اطلاع‌رسانی به دیگران پیرامون این وب‌سایت و آثار نیما شهسواری است

تالار گفتمان دیالوگ کار خود را آغاز کرد تا بستری آزاد را برای همفکری و در میان گذاشتن آرا و افکار متفاوت فراهم کند 

شما نیز می‌توانید با ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی – دیالوگ در این راه همراه ما باشید

صفحات رسمی نیما شهسواری در شبکه‌های اجتماعی راهی است برای دسترسی به آثار و ارتباط با ما

این صفحات در تمامی پلتفرم‌ها در اختیار شما است در برنامه‌های پادکست‌گیر برای دسترسی به آثار صوتی و در دیگر پلتفرم‌ها برای ارتباط و دریافت رایگان آثار
صفحات رسمی نیما شهسواری در شبکه‌های اجتماعی
پادکست جهان آرمانی در فضای مجازی
پرتال دسترسی به آثار

 

قوانین انجمن

برای استفاده بهتر از انجمن می‌توانید در انجمن مذکور عضو شوید.
شما با ثبت‌نام در تالار گفتمان دیالوگ، قانون آزادی را پذیرفته و ملزم به رعایت آن خواهید بود.
این قوانین شامل آزار کلامی اعم از تهدید، تحقیر، دشنام، نشر اکاذیب، درج مطلب اشخاص بدون ذکر منبع و … است.
با توجه به شرایط مذکور و قوانین به درج مطلب مبادرت کنید و سعی کنید مطالب مرتبط با هر عنوان را در مکان مناسب درج کنید،
در صورت فقدان عنوان مناسب برای درج مطلب می‌توانید موضوع را با ما در میان بگذارید.

با ما همراه شوید

برای درج مطالب و پرسش و پاسخ در تالار گفتمان دیالوگ باید عضو شوید 
با ما همراه باشید تا با کمک هم جهان بهتری بسازیم 
بی‌شک بهترین راه برای ساختن جهانی بهتر دیالوگ برقرار کردن است
بیایید تا با یکدیگر صحبت کنیم

ورود به دیالوگ با حساب‌ شبکه‌های اجتماعی

فرهنگ خدا: ریشه‌ها،…
 
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

فرهنگ خدا: ریشه‌ها، تأثیرات و نظام‌های اجتماعی

1 ارسال‌
1 کاربران
0 Reactions
81 نمایش‌
بینش نوین
(@binesh)
مشهور در دیالوگ
ملحق شده: 3 سال قبل
ارسال‌: 1704
شروع کننده موضوع  

فرهنگ خدا: بررسی مصادیق و تأثیرات آن بر زیست اجتماعی

مقدمه: پرده‌برداری از فرهنگ خدا

در این بخش از بحث، قصد داریم به بررسی فرهنگی بپردازیم که در سایه وجودیت خدا شکل گرفته است. این نوع زیستی که از حضور معنوی خدا در زندگی انسان‌ها نشأت می‌گیرد، تنها مختص ایران نبوده و تمام جهان را درگیر خود کرده است. ما در اینجا قصد داریم به مصادیقی که این فرهنگ به وجود آورده است، بپردازیم. اما قبل از ورود به این موضوع، لازم است به طور خلاصه به قسمت‌های پیشین اشاره کنیم.

 

مروری بر بحث‌های پیشین: وجودیت خدا و معنای آن

در بخش ابتدایی این مقاله، به بررسی وجودیت خدا پرداخته شد. خلاصه‌ای از آن بحث این بود که علم قادر به اثبات یا رد وجود خدا نیست و انسان‌ها بر اساس ایمان خود به وجود یا عدم وجود خدا باور پیدا می‌کنند. اما نکته‌ای که در اینجا حائز اهمیت است، این است که خدا در دل انسان‌ها وجود دارد. این حقیقتی است که به واسطه باورهای فردی شکل گرفته و واقعیت جهان را رقم زده است.

 

سوال اصلی این نیست که آیا خدا به صورت فیزیکی وجود دارد یا خیر، بلکه تأثیراتی است که این باورها بر زندگی انسان‌ها می‌گذارد. در ادامه، به بررسی “خدای درون دل‌ها” پرداخته شد؛ خدایان بی‌شماری که در دل انسان‌ها وجود دارند و گاهی با آن خدایی که از طریق ادیان شناخته‌ایم، تضاد دارند. این خدایان تا زمانی که به صحن اجتماع نیایند، مشکلی ایجاد نمی‌کنند، اما هنگامی که وارد عرصه اجتماع می‌شوند، ممکن است به منبعی از تنش تبدیل شوند.

 

در قسمت گذشته، به بررسی معنای خدا پرداخته شد. عناوینی که این معنا را شکل می‌دهند، عیناً فرهنگ را می‌سازند. فرهنگی که به واسطه وجود خدا شکل می‌گیرد، از همین عناوین نشأت می‌گیرد. حال قرار است در این بخش، به مصادیقی که این عناوین به وجود می‌آورند، بپردازیم.

 

فرهنگ غالب: تأثیر خدا بر زیست اجتماعی

معنایی که ما به عنوان خدا می‌شناسیم، با نشانه‌هایی همچون فرمان دادن، بزرگتر بودن، برتری‌طلبی و عناوین مشابه شکل گرفته است. این معنا چه تأثیری بر دنیای ما می‌گذارد؟ چگونه زیست اجتماعی ما را تحت تأثیر قرار می‌دهد و به نوعی فرهنگ غالب زندگی جمعی ما را می‌سازد؟

 

نزدیک شدن به مفهوم خدا، در نهایت به این فرهنگ منجر می‌شود. فرهنگی که انسان‌ها امروزه به واسطه آن زندگی می‌کنند. این نوع زیست گاهی باعث رنجش و آزار دیگران می‌شود و حتی ممکن است با قانون آزادی و اصل “آزار نرساندن به دیگران” در تضاد باشد. بنابراین، موضوع اصلی در بحث خدا، همین فرهنگ‌سازی است.

 

فرهنگ: نوعی زیست جمعی

وقتی صحبت از فرهنگ می‌شود، به نوعی زیست جمعی اشاره داریم. عناوین بی‌شماری در این فرهنگ‌سازی نقش دارند. هنر نیز در این فرایند تأثیرگذار است. انسان‌ها در قبال اتفاقات مختلف، رفتارهای مشخص و کلیشه‌ای از خود بروز می‌دهند. هنگامی که یک معنای بزرگی همچون خدا مطرح می‌شود، این فرهنگ به میدان عمل می‌آید.

 

بر اساس باورهایی که نسبت به معنای خدا داریم، در قبال اتفاقات مختلف، رفتارهای خاصی از خود نشان می‌دهیم. این رفتارها شامل نوع زیستن، نوع رفتارها، نوع گفتارها و غیره می‌شود. این ماجرا برگرفته از همان معنای مشخص خدا است. اما سؤال این است که چگونه این معنای مشخص خدا به فرهنگی منجر می‌شود؟

 

عناوین فرهنگ‌سازی: طبقات‌بندی به عنوان نمونه‌ای از تأثیر خدا

یکی از عناوین مهمی که باید درباره آن صحبت کنیم، وجودیت خدا و معنای آن است. در بخش‌های پیشین، عناوین مختلفی مطرح شد که یکی از آن‌ها “ساختن طبقات” بود. این مفهوم به یک فرهنگ زیست‌شده در میان انسان‌های باورمند به خدا تبدیل شده است.

 

امروزه، در سراسر جهان، شاهد طبقات مختلفی هستیم که به شدت قابل رویت است. این طبقات در همه جای دنیا، از جمله ایران و سایر کشورها، وجود دارند. انسان‌ها به عنوان “اشرف مخلوقات” شناخته می‌شوند و این باور به طبقات‌بندی‌های مختلفی در دل خود انسان‌ها منجر می‌شود.

 

برای نمونه، شما با طبقه‌ای به عنوان “انسان اشرف مخلوقات” مواجه می‌شوید که برتر از گیاهان و حیوانات (جانداران) قلمداد می‌شود. این یک طبقه است. طبقه‌ای دیگر تحت عنوان جنسیت وجود دارد: زنان، مردان و دگرجنس‌ها. این طبقات‌بندی‌ها به همراه سایر تقسیم‌بندی‌ها، بخشی از فرهنگ غالب ما را تشکیل می‌دهند.

 

این بخش از متن، اولین قدم در بررسی فرهنگ خدا و تأثیرات آن بر زیست اجتماعی بود. در ادامه، به بررسی دقیق‌تر سایر مصادیق و تأثیرات این فرهنگ خواهیم پرداخت.

 

 

فرهنگ خدا: تحلیل عمیق‌تر طبقات‌بندی و برتری‌طلبی

طبقات‌بندی: ریشه در فرهنگ خداوندی

راه‌حلی برای بستن این طبقات وجود ندارد، زیرا ما خود آغازگر این فرهنگ طبقه‌بندی و تمایز بین انسان‌ها و جانداران بوده‌ایم. این فرهنگ به طور مستقیم از مفهوم خداوندی سرچشمه می‌گیرد. خدا در این ساختار، در نوک هرم قرار دارد و اولین طبقه را تشکیل می‌دهد. این طبقه ابتدایی، فراتر از تمام جانداران است و به عنوان نوک هرم، برتری مطلقی را نسبت به دیگران به خود اختصاص می‌دهد.

 

خدایی که در نوک هرم تمام طبقات قرار گرفته، برتر از دیگران است و طبقه‌ای ماورایی را تشکیل می‌دهد. اما اینجا پایان ماجرا نیست. در ادیان مختلف و کتب آسمانی، این خدا به طبقات بیشتری اشاره می‌کند. یکی از این طبقات، “انسان به عنوان اشرف مخلوقات” است. این باور به برتری انسان نسبت به دیگر جانداران، ریشه در فرهنگ الهی و ادیان آسمانی دارد.

 

تشکیل طبقات در ادیان الهی

در این کتب مقدس، انسان به عنوان موجودی برتر شناخته می‌شود و طبقه‌ای خاص را تشکیل می‌دهد. این طبقه‌بندی به مرور زمان به ابعاد دیگری نیز گسترش می‌یابد. به عنوان مثال، طبقه‌ای تحت عنوان “زن و مرد” شکل می‌گیرد. علاوه بر این، طبقه‌ای دیگر به نام “مومنان و کافران” نیز ظهور می‌کند. مومنان، کسانی که به خدا باور دارند، امتیازات خاصی دریافت می‌کنند و از نعمات بیشتری در دنیای فعلی و آینده برخوردارند. این نعمات توسط خدا و همچنین حکومت‌مدارانی که به خدا باور دارند، اعطا می‌شوند.

 

به این ترتیب، ما با این شروع طبقات در دل فرهنگ خداوندی آشنا می‌شویم. اما این فرهنگ تنها به اینجا ختم نمی‌شود. بلکه به یک فرهنگ جمعی در سراسر جهان تبدیل می‌شود که طبقات بی‌شمار دیگری را نیز به وجود می‌آورد. گاهی این طبقات برای ما جذاب هستند و ما با آن‌ها ارتباط برقرار می‌کنیم، و گاهی نیز در برابر آن‌ها موضع‌گیری می‌کنیم.

 

نژادپرستی و سایر طبقات: شاخه‌های فرهنگ خداوندی

یکی از نمونه‌های برجسته این طبقات، نژادپرستی است. اگرچه بسیاری از افراد از این موضوع نفرت دارند، اما این طبقه‌بندی به دلیل باور به وجود طبقات، شکل گرفته است. فرهنگ خداوندی دروازه‌ای را برای ما باز کرده است تا طبقات مختلفی را به وجود آوریم. گاهی این طبقات بر پایه نژاد و خون، گاهی بر پایه جنسیت، و گاهی بر پایه تمایز بین انسان و دیگر جانداران شکل می‌گیرند.

 

برای مثال، طبقات اقتصادی نیز از این فرهنگ سرچشمه می‌گیرند. ما امروزه با طبقاتی مانند “فقیر و غنی” مواجه هستیم که نمونه‌ای از این طبقه‌بندی‌ها هستند. موضوع اصلی اینجا این نیست که تمام این طبقه‌بندی‌ها را مختص به خدا بدانیم، بلکه این است که در معنای خدا، عنصری به نام “طبقات” وجود دارد که دریچه‌ای را برای ما باز می‌کند تا طبقات مختلفی را به وجود آوریم. وقتی این اصل وجود دارد، می‌توانیم فروع متفاوتی را به آن اضافه کنیم.

 

برتری‌طلبی: تضاد با اصل برابری

یکی دیگر از المان‌های بنیادین فرهنگ خداوندی، “برتری‌طلبی” است. این برتری‌طلبی نه تنها در برابر برابری قرار دارد، بلکه با تمام المان‌های دیگری که در راستای فرهنگ خدا شکل می‌گیرند، تناقض دارد. هر زمان که صحبت از برتری‌طلبی مطرح شود، اصل برابری از بین می‌رود. برابری تنها زمانی ممکن است که ما جانداران را همتای هم ببینیم. اما وقتی برای بخشی از این موجودات برتری قائل می‌شویم، قاعدتاً برابری را از میان برده‌ایم.

 

بنیان اصلی و سنگ ابتدایی فرهنگ خداوندی بر پایه همین برتری‌طلبی‌ها شکل گرفته است. وقتی با معنای خدا رو‌به‌رو می‌شویم، خدا به عنوان موجودی برتر از دیگران مطرح می‌شود. این فرهنگ به ما خورانده می‌شود تا ما نیز ادامه‌دهنده این راه باشیم. به عبارت دیگر، اگر ما باور داریم که خدایی برتر از دیگر جانداران بر جهان وجود دارد، می‌توانیم برتری‌های دیگری نیز بسازیم.

 

فرهنگ خداوندی و تأثیرات آن

فرهنگ خداوندی، با وجود طبقات و برتری‌طلبی، به عنوان یکی از المان‌های اصلی در معنای خدا در فرهنگ غالب جایگاه ویژه‌ای دارد. حتی اگر برخی از این طبقات توسط خود ادیان یا خدا نفی شده باشند، اصل وجود طبقات در این فرهنگ بزرگ خداوندی همچنان پابرجاست. این اصل، امکان شکل‌گیری طبقات جدید را در هر لحظه فراهم می‌کند. بنابراین، یکی از فرهنگ‌های بزرگ و مهم خداوندی، همین وجود طبقات است که به شدت مخرب بوده و باعث بدبختی‌ها و ظلم‌های بی‌کران در جوامع مختلف شده است.

 

فرهنگ خدا: بررسی نظام برتری‌طلبی، قدرت‌پرستی و فرماندهی

برتری‌طلبی: تضاد با برابری و شکل‌گیری طبقات جدید

وقتی انسان را برتر از دیگران قلمداد می‌کنید، یا زنان را برتر یا کمتر از مردان می‌دانید، در واقع وارد چرخه‌ای پر تکرار از برتری‌طلبی‌ها می‌شوید. این یکی از بخش‌های عمیق و پررنگ فرهنگ خداوندی است که در جهان ما حضور دارد. این حضور، مستقیماً از نگاه خداوندی سرچشمه می‌گیرد. وجود خدا به معنای وجود برتری و برتری‌طلبی است. باور به خدا، به طور قاعدی، به معنای انکار برابری است. این مفهوم، برابری را نقض می‌کند و قواعد و قوانینی که بر اساس آن شکل می‌گیرند، همواره این اصل برابری را زیر سؤال می‌برند.

 

به عنوان مثال، وقتی می‌گوییم “انسان اشرف مخلوقات است”، دیگر برابری وجود ندارد. انسانی که برتر از دیگر جانداران شناخته می‌شود، در واقع اولین قدم را در جهت شکستن برابری بر می‌دارد. حالا می‌توانید معانی تازه‌ای را در دل این مفهوم بسازید و مصادیق بی‌شماری را به آن اضافه کنید. اصل این است که فرهنگ خداوندی، دروازه‌ای را برای شکل‌گیری طبقات و برتری‌ها باز می‌کند.

 

می‌توانید بگویید نژادی که ما داریم برتر از دیگران است، یا جنسیتی که ما داریم برتر از دیگران است. اما موضوع مهم این است که این فرهنگ مشخص در میان انسان‌ها وجود دارد و برگرفته از همان فرهنگ خداوندی است. بنابراین، برتری‌طلبی یکی از عناوین بزرگ و مهم در این فرهنگ‌سازی خداوندی است.

 

قدرت‌پرستی و میل به قدرت: ریشه در معنای خدا

در بحث معنای خدا، گفتیم که وجود خدا گره خورده با قدرتی لایزال است. این خدا بدون داشتن این قدرت، معنایی نخواهد داشت. ما خدایی را می‌شناسیم که قدرت ماورایی دارد و این قدرت، تأثیرگذار بر زندگی ما است. انسان‌ها که بر پایه ناتوانی‌های خود از این قدرت مدد می‌گرفتند، حالا با خدایی مواجه می‌شوند که پر از قدرت بی‌کران است. این فلسفه، باور به قدرت و در اختیار داشتن قدرت را به یک فرهنگ عامه در دل مردم تبدیل می‌کند.

 

امروزه انسان‌هایی هستند که در تکاپوی رسیدن به قدرت هستند. شاید تک‌تک این مصادیقی که ما درباره آن‌ها صحبت می‌کنیم، به نوعی ذات انسانی را تشکیل دهند. یعنی حتی زمانی که با یک انسان رو‌به‌رو می‌شویم، در واقع با مفاهیمی مثل برتری‌طلبی و قدرت‌پرستی در دل او مواجه می‌شویم. اما چیزی که این فرهنگ را تشدید کرده و قدرتمند و نظام‌مند ساخته، وجود فرهنگ خداست.

 

فرهنگ خدا تا این حد انسان‌ها را شیفته و شیدای موضوعی مثل قدرت کرده است که در تکاپوی رسیدن به قدرت باشند و آن را یک ارزش بزرگ در زندگی خودشان قلمداد کنند. قدرت یکی از ارکان بزرگی است که تمام انسان‌ها در تکاپوی رسیدن به آن هستند. ذات انسان‌ها تا این حد میل به قدرت‌پرستی دارند، اما چیزی که این میل را تشدید کرده و غیرقابل نقد ساخته، همین فرهنگ غالب و نظام‌مند به عنوان خدا است.

 

وحدانیت: نقطه اوج برتری و قدرت

از طریق این قدرت و قدرت‌پرستی، ما به موضوعی تحت عنوان “وحدانیت” می‌رسیم. شما با خدایی مواجه می‌شوید که به عنوان یگانه قدرت بر جهان شناخته می‌شود. تمام عواملی که درباره آن‌ها صحبت کردیم — از جمله قدرت‌پرستی، برتری‌طلبی، و ساختن طبقات — در نهایت ما را به یک یگانگی سوق می‌دهند. این خدای یگانه، صاحب تمام این عناوین است: صاحب قدرت، صاحب برتری، بالاترین طبقه را به خود اختصاص داده است. این میل به توحید و یگانگی در دل این برتری‌ها وجود دارد که ما را به این سمت و سو می‌کشاند.

 

حالا ما نمونه‌های عینی این فرهنگ را در جهان خودمان می‌بینیم. انسان‌هایی هستند که به واسطه گرفتن این فرهنگ‌های مشخص، به این سمت و سو می‌روند تا خودشان را یگانه بر دیگران، برتر از دیگران، قدرتمندتر از دیگران، و صاحب طبقه‌ای بزرگ‌تر و فراتر از دیگران ترسیم کنند. تأثیرات فرهنگی وجود معنای خدا تا این حد وحشتناک و دهشتناک است. انسان‌هایی که در به‌در به دنبال رسیدن به قدرت هستند، به دنبال یگانگی در قدرت، رسیدن به بالاترین طبقات، و رسیدن به برتری بی‌حد و حصرند.

 

نظام فرماندهی و فرمانبرداری: اساس فرهنگ خدا

موضوع بعدی و مهم دیگری که این فرهنگ خدا به وجود می‌آورد، نظام فرماندهی و فرمانبرداری است. ما خدایی را داریم که قرار است فرمان بدهد و عده‌ای نیز قرار است به فرمان‌های او گوش کنند. این نظام، اساس فرهنگ خدا را تشکیل می‌دهد و تأثیرات عمیقی بر زیست اجتماعی ما می‌گذارد.

 

در ادامه، به بررسی دقیق‌تر این نظام و تأثیرات آن بر فرهنگ غالب خواهیم پرداخت.

 

فرهنگ خدا: نظام فرماندهی و فرمانبرداری به عنوان اساس زیست اجتماعی

فرمان‌پذیری: پایه‌ای برای نظام خدایی

در این بخش از بحث، قصد داریم به بررسی نظام فرماندهی و فرمانبرداری بپردازیم که یکی از ارکان اصلی فرهنگ خداوندی است. خدا، در این مفهوم، به عنوان فرماندهی مطلق شناخته می‌شود که قرار است فرمان دهد و هیچ‌کس حق تخطی از این فرامین را ندارد. کسی نباید یاغی به فرمان او شود و هرگونه تخطی از فرامین او با مجازات‌های سنگینی همراه خواهد بود.

 

ما در اینجا با فرهنگ پذیرش فرمان، پذیرش فرمانده، و پذیرش خدا مواجه هستیم. خدایی که در معنای کلی، مترادف با یک فرمانده یا پادشاه است. این خدا نه تنها فرمان می‌دهد، بلکه فرمانبرداری را نیز از بندگان خود می‌طلبد. اما این موضوع به خود خدا محدود نمی‌شود؛ بلکه این فرهنگ، در زیست اجتماعی ما نیز دنباله‌دار شده و ادامه پیدا می‌کند.

 

فرمانبرداری در ساختار اجتماعی

امروزه شما با انسان‌هایی مواجه هستید که باید فرمانبردار باشند. انسان‌هایی که در برابر فرمان باید سر تعظیم فرود آورند. در این ساختار، یک فرمانده بزرگ در آسمان وجود دارد و فرمانبرداران بی‌شماری بر روی زمین. این فرمانده، والیان بی‌شماری دارد و خلیفه‌اش بر زمین فرمان می‌دهد. فرمانبرداران نیز موظفند فرامین او را به پیش ببرند. این سلسله مراتب، بر پایه فرمان دادن و فرمانبرداری شکل گرفته است.

 

در کنار خدا، مفهومی تحت عنوان “شیطان” نیز وجود دارد که در ادیان مختلف به عنوان نماد عصیان و تمرد مطرح شده است. شیطان، موجودی است که در برابر فرمان خدا مقاومت می‌کند. خدا به او فرمان می‌دهد که به انسان سجده کند، اما شیطان حاضر نیست این فرمان را اجرا کند. در نتیجه، بدترین عقوبت‌ها برای او در نظر گرفته شده است. شیطان به دلیل تمرد از فرمان خدا، سالیان دراز در آتش جهنم شکنجه خواهد شد.

 

تأثیر فرهنگ فرمانبرداری بر جامعه

حالا توجه کنید که اگر این مفهوم “شیطان” — یعنی فرهنگ تمرد در برابر فرمان — به جای ضدارزش، ارزش تلقی می‌شد، فرهنگ انسان‌ها چقدر متفاوت بود؟ تا چه حد ما از این دنیای پر از انفعال دور می‌بودیم؟ امروزه ما با جوامعی مواجه هستیم که مردم در آن انفعال زندگی می‌کنند. شرایط دهشتناکی در ایران و بسیاری از کشورهای جهان وجود دارد، اما مردم منفعل هستند. آن‌ها فرامین حاکمان، پادشاهان، و رئیس‌جمهورهای خود را بدون چون و چرا می‌پذیرند. این فرهنگ غالب، که برگرفته از مفهوم خداست، نظام فرمان و فرمانبرداری را در جوامع انسانی جاری و ساری کرده است.

 

وقتی درباره فرهنگ‌های خداوندی صحبت می‌کنیم، به ارزش‌هایی اشاره داریم که در طول تاریخ شکل گرفته‌اند. فرمان دادن و فرمانبرداری به عنوان ارزش‌هایی قدرتمند در تمامی ابعاد زندگی ما نقش دارند. این فرهنگ، به مرور زمان، به نوعی زندگی بشری تبدیل شده است. انسان‌هایی که با این فرهنگ به پیش می‌روند، فرمانبردار هستند. فرمانبرداری ارزش شناخته می‌شود، در حالی که یاغی‌گری و ایستادگی در برابر فرمان به عنوان ضدارزش تلقی می‌شود.

 

فرمانبرداری در ساختارهای اجتماعی و نظامی

این فرهنگ فرمان و فرمانبرداری تنها به حوزه دین محدود نمی‌شود. بلکه در تمامی ابعاد زندگی ما حضور دارد. به عنوان مثال، یک فرزند باید فرمانبردار باشد، یک کارمند باید فرمانبردار باشد، یک کارگر باید فرمانبردار باشد، و حتی یک شهروند نیز باید فرمانبردار باشد. این مصادیق، که فرهنگ وجود خداوندی برای انسان‌ها به وجود آورده است، به همین شکل است.

 

اگر درباره برتری‌طلبی، طبقات‌بندی، فرمان دادن، یگانگی، و قدرت‌پرستی صحبت می‌کنیم، همه این‌ها به نوعی زندگی بشری تبدیل شده‌اند. در نظام‌های اجتماعی و نظامی نیز این فرهنگ به وضوح دیده می‌شود. به عنوان مثال، در ارتش‌های جهان، اگر کسی از فرمان مافوق خود — کسی که درجه بالاتری دارد و حکم فرمان نسبت به او دارد — تمرد کند، چه حکمی در انتظار او خواهد بود؟ آیا به جز مرگ، زندان‌های طولانی‌مدت، و مجازات‌های سنگین، چیزی در انتظار او نیست؟

 

این‌ها به ما نشان می‌دهند که فرهنگ فرمان و فرمانبرداری چگونه به نوعی ساختار اجتماعی تبدیل شده است. این فرهنگ، که ریشه در مفهوم خدا دارد، انسان‌ها را به پذیرش فرمان و انفعال وادار کرده است.

 

فرهنگ خدا: ترس و وحشت، ناتوانی، دیکتاتوری، و حس مالکیت

ترس و وحشت: ابزاری برای تثبیت فرهنگ خدا

یکی دیگر از عناصر کلیدی در فرهنگ خداوندی، “ترس و وحشت” است. ما قبلاً درباره المان‌هایی که پیرامون معنای خدا وجود دارند، صحبت کردیم و گفتیم که خدا به واسطه ترس انسان‌ها به وجود آمده است. حالا این فرهنگ غالب، که بر پایه ترس و وحشت شکل گرفته، در بین انسان‌ها جاری و ساری می‌شود. بیشتر معانی، فرامین و موضوعات مرتبط با خدا، بر پایه همین ترس و وحشت به پیش می‌روند.

 

علم شدن موضوعاتی مثل “جهنم”، “مجازات”، و حتی مجازات‌هایی که در زمین اجرا می‌شوند — مانند بریدن دست، بریدن دست و پا، و اعدام — همه و همه برای اشاعه دادن این ترس و وحشت در دل انسان‌ها طراحی شده‌اند. این فرهنگ غالب، باور به ترس و وحشت را در انسان‌ها تقویت می‌کند، زیرا خودش را به نوعی محتاج به این ترس می‌داند. انسان‌ها به واسطه ترس و وحشت خود، این خدا را به وجود آورده‌اند، و حالا قرار است که این فرهنگ پر از ترس و وحشت در بین آن‌ها جاری و ساری باشد تا دلیل اصلی وجودیت خدا حفظ شود.

 

اگر انسان‌ها به دور از ترس و وحشت باشند و از خدا نترسند، دیگر خدایی وجود نخواهد داشت. این موضوع در ادیان مختلف و کتب آسمانی — مانند قرآن به عنوان یک نمونه — به وضوح دیده می‌شود. خدا به طور مداوم درباره وحشت کردن از خودش صحبت می‌کند و با استفاده از عوامل مختلف، انسان‌ها را از آخرت، آتش جهنم، و مشکلاتی که برایشان پیش خواهد آمد، می‌ترساند. این ترس و وحشت، بخشی از فرهنگ غالب جمعی می‌شود که باورمند به این معنای مشخص از خدا هستند.

 

ناتوانی و نادانی: بنیاد فرهنگ خدا

فرای ترس، ما با “ناتوانی” و “نادانی” مواجه می‌شویم. این دو عنصر، از دلایل عمده‌ای بودند که پیرامون معنای خدا وجود داشتند و به مرور زمان به فرهنگی تبدیل شدند. خدا به نوعی نیازمند این نادانی و ناتوانی است، زیرا این نادانی و ناتوانی دلیلی برای وجود خدا به شمار می‌آید.

 

این فرهنگ، انسان‌ها را به تصویری از خودشان می‌کشاند که نباید پیش بروند، نباید بیشتر بدانند، و خودشان را ناتوان و حقیر بدانند. آن‌ها باید خودشان را دست به دامان خدا تصویر کنند، دعا بکنند، و به زمین خودشان بیفتند تا با توسل به خدا از مشکلی رهایی پیدا کنند. این فرهنگ، انسان‌ها را از باور به خودشان دور می‌کند و آن‌ها را به انتظار مهدی یا مسیح موعود وامی‌دارد تا حتی آینده جهان نیز به واسطه این نادانی‌ها و ناتوانی‌ها شکل بگیرد، نه به واسطه توانایی‌ها و تغییرات خود انسان‌ها.

 

دیکتاتوری: نهایت قدرت و ستم

فرهنگ خداوندی، نظامی را به وجود می‌آورد که بر پایه دیکتاتوری استوار است. شما با نظام وجودیت خدا مواجه هستید که فرهنگی پر از دیکتاتوری را تولید می‌کند. آیا موجودی بزرگ‌تر از دیکتاتوری خدا در جهان وجود دارد؟ آیا شما با پادشاهی یا امپراتوری‌ای مواجه می‌شوید که تا این حد مستبد باشد؟

 

در این نظام، شما حق نقد کردن، سؤال کردن، یا پرسش کردن از خدا را ندارید. کوچک‌ترین این اتفاقات باعث کفر و مرتد شدن شما می‌شود، و شما به مرگ، شکنجه، و عذاب کشیده خواهید شد. این نهایت دیکتاتوری است که مابه‌ازای بی‌شماری برای خودش به وجود می‌آورد. این فرهنگ غالب، بین انسان‌ها جاری می‌شود و ما با انسان‌هایی مواجه می‌شویم که درگیر این فرهنگ خواهند شد. این فرهنگ، نظام‌هایی را نیز شکل می‌دهد که بر پایه همین دیکتاتوری استوارند.

 

حس مالکیت: خدا به عنوان مالک مطلق

یکی دیگر از عناوین مهم در این فرهنگ، “حس مالکیت” است. خدا با وجودیت خود، مالکیتی نسبت به تمام جانداران برای خود به وجود می‌آورد. او مالک بر دیگران است، مالک روز جزا، مالک این دنیا، و مالک جان انسان‌ها. این فرهنگ غالب مالکیت، بخش عمده‌ای از زندگی انسان‌ها را تشکیل می‌دهد.

 

این حس مالکیت، انسان‌ها را به تصویری از خودشان می‌کشاند که هیچ‌گونه اختیاری بر زندگی خود ندارند. آن‌ها تنها مالکیت خدا را می‌پذیرند و به او تعلق می‌دهند. این فرهنگ، که بر پایه مالکیت خدا استوار است، به مرور زمان به بخشی از زیست اجتماعی انسان‌ها تبدیل می‌شود و تأثیرات عمیقی بر رفتارها و باورهای آن‌ها می‌گذارد.

 

 

فرهنگ خدا: نظام مالکیت، بردگی و برده‌داری به عنوان ارکان غالب

مالکیت: انسان به عنوان مالک بر دیگران

فرای معنای مشخص وجود خدا و فرامین او، انسان‌ها را به مالکیت بر جان همسران خود، فرزندانشان، حیوانات، و سایر موجودات زنده قلمداد می‌کند. ما با فرهنگی مواجه می‌شویم که تحت عنوان “مالکیت” شناخته می‌شود و در آن انسان‌ها خود را مالک بر جهان می‌دانند. این حس مالکیت، که ریشه در نگاه خداوندی دارد، به مرور زمان به بخشی از فرهنگ غالب در جوامع تبدیل شده است.

 

امروزه با جهانی روبرو هستیم که پر از زشتی‌هاست. انسان‌ها به واسطه همین مالکیت، سر حیوانات را می‌برند، درختان را قطع می‌کنند، منابع طبیعی را از بین می‌برند، و حتی زنان و مردمان کشور خود را اعدام می‌کنند. این رفتارها همه و همه برگرفته از همان حس مالکیت است؛ چرا که آن‌ها خود را مالک بر دیگران می‌دانند. این مالکیت بر دیگران، مستقیماً از نگاه خداوندی و فرهنگ خداوندی سرچشمه می‌گیرد و به یک فرهنگ غالب در کشورها تبدیل شده است.

 

بردگی و برده‌داری: نظامی که هنوز زنده است

یکی دیگر از عناوین مهم در این فرهنگ، نظامی است که تحت عنوان “بردگی و برده‌داری” شناخته می‌شود. این نظام، که سالیان سال در جهان حاکم بود، توسط خود انسان‌ها به ظاهر کنار گذاشته شد. اما در واقع، این فرهنگ همچنان در قالب‌های مختلفی ادامه دارد.

 

ما با خدایی مواجه هستیم که خود را “ارباب” دیگران خطاب می‌کند. این خدا، پادشاه دیگران است و بردگان و بندگان بی‌شماری دارد. این فرهنگ غالب، مدام در حال بازتولید است. خدایان بی‌شماری شکل می‌گیرند و بردگان بی‌شماری نیز به وجود می‌آیند. این همان فرهنگ غالبی است که ما تحت عنوان “اربابی خدا و بردگی انسان‌ها” با آن روبه‌رو هستیم. گاهی اسم این خدا “خدا” است و اسم انسان‌ها “بنده”، و گاهی “ارباب” و “برده”. تفاوتی ندارد؛ چرا که در هر صورت، یک فرهنگ غالب تحت عنوان بردگی شکل می‌گیرد.

 

در این فرهنگ، شما باید برده‌ی صاحب و مالک باشید — آن مالکی که برتر از دیگران، یگانه، و قدرتمند است. تمام این عناوین — نادانی شما، ترس‌های شما، ناتوانی شما — دست به دست هم می‌دهند تا در نهایت شما برده‌ی این قدرت بزرگ باشید.

 

تحول فرهنگی: از خدا به جامعه

تمام این عناوینی که مطرح شد، تنها مختص خدا نیستند. بلکه این فرهنگ به مرور زمان به جامعه‌ای که باورمند به این خدا است، منتقل می‌شود و به بخشی از فرهنگ غالب آن جامعه تبدیل می‌شود. در این فرهنگ، انسان‌ها خود را مالک بر دیگران می‌دانند و به نوعی برده‌داری را در قالب‌های مختلف ادامه می‌دهند.

 

قاعدتاً، درباره این موضوع‌ها می‌توان بسیار بحث کرد. در قسمت‌های آتی، سعی خواهیم کرد بیشتر و عمیق‌تر به این مسائل بپردازیم.

 

این بخش از متن، به بررسی نظام مالکیت و بردگی به عنوان بخشی از فرهنگ خداوندی پرداخته است. این فرهنگ، که ریشه در معنای خدا دارد، به مرور زمان به بخشی از زیست اجتماعی انسان‌ها تبدیل شده و تأثیرات عمیقی بر رفتارها و باورهای جوامع گذاشته است. در ادامه، به بررسی دقیق‌تر سایر عناصر و تأثیرات آن‌ها بر جوامع انسانی خواهیم پرداخت.

 

جمع‌بندی:

مقاله “فرهنگ خدا: ریشه‌ها، تأثیرات و نظام‌های اجتماعی” به بررسی عمیق فرهنگی می‌پردازد که در سایه باور به وجود خدا شکل گرفته است. این فرهنگ، که در تمام جوامع بشری حضور دارد، بر اساس عناصری همچون طبقات‌بندی، برتری‌طلبی، قدرت‌پرستی، فرماندهی و فرمانبرداری، ترس و وحشت، ناتوانی، دیکتاتوری، و حس مالکیت شکل گرفته و به مرور زمان به بخشی از زیست اجتماعی انسان‌ها تبدیل شده است.

 

باور به خدا، که در ظاهر مفهومی معنوی و الهی است، در عمل به ابزاری برای توجیه و تثبیت نظام‌های اجتماعی نابرابر و سلطه‌جو تبدیل شده است. این فرهنگ غالب، انسان‌ها را در قالب‌های مختلفی همچون بردگی و برده‌داری ، طبقات اجتماعی ، و نظام فرمانبرداری قرار داده و آن‌ها را به پذیرش نقش‌های مشخصی در جامعه وادار کرده است.

 

از طرفی، ترس و وحشت به عنوان ابزاری اصلی برای تثبیت این فرهنگ مطرح شده‌اند. انسان‌ها به واسطه ترس از مجازات‌های دینی و دنیوی، خود را درگیر این نظام‌ها می‌بینند و از پرسش‌کردن یا تغییر وضعیت موجود دور می‌مانند. این فرهنگ، که در ظاهر بر پایه ارزش‌های معنوی استوار است، در عمل به منبعی برای ظلم، ستم و نابرابری تبدیل شده است.

 

در نهایت، این مقاله نشان می‌دهد که فرهنگ خداوندی، با وجود ادعای الهی بودن، در واقع محصولی از نیازهای انسانی به توجیه ناتوانی‌ها و برتری‌طلبی‌ها است. این فرهنگ، که در قالب ادیان و باورهای دینی منتقل شده است، به مرور زمان به بخشی از ساختارهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جوامع تبدیل شده و تأثیرات عمیقی بر نحوه زیستن، رفتارها و روابط انسان‌ها گذاشته است.

 

این بررسی به ما یادآوری می‌کند که برای درک بهتر جوامع انسانی و تغییر نظام‌های نابرابر، باید به ریشه‌های فرهنگی و باورهایی که این نظام‌ها را توجیه می‌کنند، پرداخت و آن‌ها را به چالش کشید.



   
نقل‌قول
اشتراک:

تازه‌ترین کتاب نیما شهسواری

می‌توانید با کلیک بر روی تصویر تازه‌ترین کتاب نیما شهسواری، این اثر را دریافت و مطالعه کنید

به جهان آرمانی، وب‌سایت رسمی نیما شهسواری خوش آمدید

نیما شهسواری، نویسنده و شاعر، با آثاری در قالب  داستان، شعر، مقالات و آثار تحقیقی که مضامینی مانند آزادی، برابری، جان‌پنداری، نقد قدرت و خدا را بررسی می‌کنند

جهان آرمانی، بستری برای تعامل و دسترسی به تمامی آثار شهسواری به صورت رایگان است

راهنما پروفایل

راهنمایی‌های لازم برای ویرایش پروفایل و حساب کاربری شما
زندگی‌نامه

در این بخش می‌توانید توضیح کوتاهی درباره‌ی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همه‌ی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشته‌های شما

کشور و سن شما

کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است

تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد

باورهای من

گزینه‌های در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان می‌گذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشاره‌ی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد

راه‌های ارتباطی

در این بخش می‌توانید آدرس شبکه‌های اجتماعی، وب‌سایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرس‌ها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد

حساب کاربری

در این بخش می‌توانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین می‌توانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در وی‌سایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید

راهنما ثبت‌نام

راهنمایی‌های لازم برای ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی
نام کاربری

نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود

نام و نام خانوادگی

نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد 

در نظر داشته باشید که این نام در نگاشته‌های شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است

ایمیل آدرس

آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راه‌های ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید

رمز عبور

رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده می‌توانید این رمز را تغییر دهید

قوانین

پیش از ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید

در دسترس نبودن لینک

در حال حاضر این لینک در دسترس نیست

بزودی این فایل‌ها بارگذاری و لینک‌ها در دسترس قرار خواهد گرفت

در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید

ثبت آثار

توضیحات

پر کردن بخش‌هایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.

در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است

بخش ارتباط، راه‌هایی است که می‌توانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است می‌توانید در بخش توضیحات شبکه‌ی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.     

شما می‌توانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمت‌هایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،

در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحله‌ی ابتدایی فرم پر کرده‌اید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.

پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعه‌ی قوانین و شرایط وب‌سایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینک‌های زیر اقدام کنید.