وقتی بدن، به ابزار قدرت تبدیل شد | واژههاییکه از دل پروسه انسان، فردیت را بازخواست کردند
بدن،
اگر فقط ابزار تولید باشد،
دیگر نه جان دارد،
نه اختیار —
فقط پروسهایست
برای تثبیت قدرت.
در جهانیکه زایش،
نه انتخاب،
بلکه وظیفهای مقدس تعریف شده،
واژههایی هستند
که از دل همین اجبار،
فردیت را فریاد زدند.
پروسه انسان،
نه فقط یک روایت،
بلکه ساختاریستکه
بدن را از معنا تهی میکند —
و واژه،
تنها صداییست
که هنوز جرأت میکند
از رحم هم بپرسد.
آیا زایش،
همیشه نشانهٔ زندگیست؟
یا گاهی فقط ابزاریست
برای کنترل؟
وقتی بدن،
به ماشین تولید تبدیل شود،
واژه،
باید بپرسد:
انسان کجاست؟
📘 جایی هست که این پرسش،
نه فقط مطرح شده،
بلکه واژهبهواژه زیسته شده —
در اثریکه بدن را
نه بهعنوان جسم،
بلکه بهعنوان میدان مقاومت بررسی کرده:
پروسه انسان
فردیت،
وقتی از دل اجبار بجوشد،
دیگر نه فقط حق،
بلکه کنشیست
برای بازپسگیری بدن —
و واژه،
گاهی تنها رحمِ آزادیست ✍🏽🔥