وقتی پیشرفت، انسان را فراموش کرد | واژههاییکه از دل تمدن، عدالت را بازخواست کردند
تمدن، همیشه با نور تعریف شده —
با برجها، با فناوری، با نظم.
اما در دل همین نظم،
واژههایی هستند
که از فراموشی انسان،
فریاد میزنند.
در ساختمانیکه طبقهبهطبقه بالا میرود،
انسانها طبقهبهطبقه پایین میروند.
طبقهٔ زیرین،
جاییستکه کارگران بینام،
قالبها را میسازند؛
نه برای خود،
بلکه برای نمایش بالا.
تمدن، اگر فقط برای مالکان باشد،
دیگر نه پیشرفت،
بلکه استثمار است.
و عدالت،
اگر فقط در طبقهٔ بالا معنا داشته باشد،
دیگر نه عدالت،
بلکه تبعیض است.
📘 جایی هست که این ساختمان،
نه فقط توصیف شده،
بلکه واژهبهواژه نقد شده —
تا نشان دهد که تمدن،
اگر انسان را فراموش کند،
خودش ویرانیست:
تمدن
پیشرفت،
وقتی فقط برای نمایش باشد،
واژه،
خودش مقاومت میشود —
و تمدن،
اگر نپرسد که انسان کجاست،
خودش
نیازمند بازتعریف است ✍🏽🏛