در دسترس نبودن لینک
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
کتاب : سرگردانی
عنوان : بخش چهارم
نویسنده : نیما شهسواری
زمان : 16:45
موسیقی :
نامشخص
با صدای : نیما شهسواری
حــال دگر به سن بیستسالگی رسیده بودم، سیمایم در جوانی
میدرخشید و درونی که سالیانی پیرتر از این سیما بود، ریشهایم به تازگی در آمده بود و چهرهام را به کلی تغییر داده بود، ریشها کل صورتم را پوشانید و علاقهای به کوتاه کردنش نداشتم تا حدی کوتاهشان میکردم تا منظرهای از آن در صورتم باقی بماند، موهایم نسبتا بلند بود و به روی شانههایم میریخت، قدم بلند شده بود، هیکل درشتی داشتم، به لطف کار و با مدد از پدر چهارشانه بودم و عضلاتم چشمنوازی میکرد
مثال امروز که وقتی از اینان میگویم و اینها را در برگههایی به یادگار میگذارم در آن روزگاران نیز ببیشتر به خود مینگریستم، گویی از خود و سیمایم لذت میبردم تا پیش از آن به ندرت به خود نگاهی میانداختم و هربار که نگاه میکردم پر از سوال میشدم و باز هم به فکر فرو میرفتم لیکن در آن روزگار نگاهم با کمی تحسین توأمان شده بود و در نگاه دیگران نیز این تحسین را حس میکردم، هربار که کسی نگاهش به من میافتاد سعی میکرد دوباره نگاهی بیندازد و تصویر حک شده در ذهنش را دوباره مرور کند،
در آن سنین بیشتر کار میکردم، جای پدر را به کلی من گرفته بودم، کار در مزرعه کاملا به عهدهی من بود، پدر بیشتر استراحت میکرد، حال خوشی نداشت و از اینکه من کارها را انجام میدادم راضی و خشنود بود، به کار من اطمینان داشت و با اطمینان خاطر کارها را به من میسپرد، از صبح زود سرکار میرفتم و تا شامگاهان مشغول کار کردن بودم، درآمد راضیکنندهای داشتیم، شبها به خانه میآمدم و با پدر مشغول سخن گفتن میشدم و با هم چیزی میخوردیم و مینوشیدیم و روزگاران آرام میگذشت
در همان دوران کار کردن بود که برای نخستین بار او را دیدم
بار نخست با دیدنش هیچ حس خاصی به سراغم نیامد، بر عکس روزگاران پیشتر که با دیدن دختران مالامال از احساس میشدم، پس از آن اتفاق و آن سخنان آن حس درونم کشته شده بود، هرگاه آن احساس به سراغم میآمد، یاد آن پسرک میافتادم و حرفهای طول و درازش که چون پتکی به سرم فرود میآمد، دوست داشتم فریاد بزنم و حرفهای بیانتهایم را با کسی در میان بگذارم،
به خدا بگویم و او نظاره کند، خاموش بماند و من شرم را در نگاهش ببینم مثل خودم
پس از آن اتفاق دیگر آن احساس غریب به سراغم نمیآمد، چرا میآمد به کرات هم میآمد لیکن با فکر کردن به آن وقایع به سرعت از من دور میشد و به انتها قانع از من و دنیایم میگریخت.
نخستین بار که او را دیدم احساس خاصی در من زنده نشد، نگاهی به او انداختم و مشغول کار کردن شدم، چندی آن طرفتر از مزرعه ما آنان نیز مزرعهای داشتند و او چون من در آن مشغول کار کردن بود به همراه چندی دیگر، نمیدانم شاید خانوادهاش بودند و یا کارگرانی روزمزد ولی میدانم که خودش ساکن آن خانه بود، روزها سپری میشد و هر روز او را میدیدم، مزرعههای ما مشرف به هم بود، هم او میتوانست مرا در حال کار ببیند و هم من در بین کار گاهی سربلند میکردم و او را میدیدم که به سختی مشغول کار است
گاهی حس میکردم که مرا زیر نظر گرفته و نگاهم میکند از این رو سربلند میکردم، گهگاه حدسم درست از آب درمیآمد و گاهی حس میکردم که نگاهش را از من میدزدد، این نگاههای دنبالهدار ادامه داشت، هرگاه به من نگاه میکرد، احساس میکردم و سرم را بلند میکردم، برایم غریب بود، این نگاهها و حس کنجکاوی روز به روز افزونتر میشد تا جایی که حس میکردم، هر دو تمامیِ کارهای روزانهی هم را زیر نظر گرفتهایم و وجودمان برای یکدیگر مهم است
دوست داشتیم بدانیم چه موقع به سر کار میآییم، چه موقع به استراحت میرویم و چه موقع به سوی خانه بازمیگردیم،
ابتدا تنها نگاه کردن ساده بود، کمکم بیشتر و بیشتر شد، تلنگر این بیشتر شدن برای من آن حس کنجکاوی بود، آن حس مرا به سویی کشاند که بیشتر به او و کارهایش توجه کنم، نگاه سردش به اطرافیان، دوری گزیدن از آنها، کمتر همکلام شدن با دیگران، به گوشهای خزیدن و آرام فکر کردن،
اوقات استراحت همهی اطرافیانش به دور هم جمع میشدند و او به تنهایی زیر سایهی درختی میرفت و در سکوت مینشست، گویی چون من به اعماق فکرهایش غوطه خورده است و در حال غرق شدن است، با بیمیلی لقمهای به دهان میگذاشت و با ولع بسیار به فکرهایش چنگ میزد و در آنها غرق میشد، به او نگاه میکردم و این تصاویر را در ذهنم از او میساختم که چیزی یارای خدشه زدن به این تصاویر را نداشت
تصویر دختری که تنهایی را برگزیده و همواره به فکر دوری گزیدن از سایرین است و در فکرهایش دنیایی را ترسیم میکند و به درون آن دنیا در دوردستها زندگی میگذراند، مشابه دنیا و رفتار من بود و آن حس کنجکاوی مدام در وجودم در حال تغییر بود، گویی آن احساس دیرباز چهره تغییر داده بود و حال دگر به من میگفت بیشتر به او چشم بدوز
رفتارهایش را حلاجی کن، احساسات را قویتر از پیش بگردان، تصویر نقش بسته در ذهنت را کامل کن، بعد به راحتی در آن تصویر بنگر و به دنیایش وارد شو، مشخص بود که او نیز در افکارش تصاویری ساخته از سیمای من و با آن در ستیز و گفتگو است، نگاه تعقیبکنندهی او در من و الهام شدن آن نگاه، احساسی را در من زنده میکرد که دورتر از آن احساس غریب دور زمان بود، طعنهای به نگاه در چشمان مهربان مادر
در همین دوران بود که روزی برای فروش محصولات بار و بنه بستم تا به سوی دهات اطراف رهسپار شوم، در بین راه هنوز فاصلهای نگرفته بودم که دو نفر با مقداری محصول دیدم، از دور که به آنها نگاه میکردم آن حس تازه تولد یافته به سراغم آمد و نگاهم دوخته شد به یکی از آن دو تن، هنوز چند ثانیهای نگذشته بود که سر برگرداند و به من خیره شد، باز هم آن تعقیب و گریز
باز هم سر برگرداندنش، آری خودش بود
به سمت دهات اطراف رهسپار شده بود، به همراه پدرش بود، با دیدن من سرعت خود را کم کردند تا به آنها نزدیک شوم، بعد از سلام و احوالپرسی، پدرش گفت:
برای فروش محصولات به دهات اطراف میروند و دخترش را که دوست داشته آن دهات را ببیند همراه خود در این سفر کاری آورده است، با هم همراه شدیم و به دهات اطراف رفتیم
در مسیر هر از گاهی به هم نگاه میکردیم و با چشمانمان به هم سخنها میگفتیم، او به من خیره میشد و پرسشهایی بیان میکرد و من با چشمانم یک به یک پاسخشان را میدادم،
به دهکدههای اطراف رسیدیم، محصولات را فروختیم و مایحتاج مورد نیازمان را نیز خریدیم، به پیشنهاد پدرش باز هم در راه بازگشت با هم همسفر شدیم، راه بازگشتمان یکی بود، در مسیر بازگشت در کناری ایستادیم تا دقایقی استراحت کنیم،
آنجا بود که لب به سخن گشود و سوالی از من کرد، سوالش به خاطرم نیست لیکن چشمان هیجان زدهاش را به خوبی به یاد میآورم، سوال را مطرح کرد و چشمانش را به لبانم دوخت تا پاسخی بشنود، من نیز پاسخ دادم و بیمهابا پرسشی بیان کردم و او نیز به سرعت پاسخم داد
این پرسش و پاسخ ادامه داشت، دربارهی کار، خانواده، زندگی، هر چه و هرچه که در ذهنمان بود، شاید تنها دلیلش به سخن آمدن و گپ و گفت کردن بینمان بود تا پس از آن روزهای طولانی و آن نگاهها که سخن داشتند این بار سخنها را از لبان هم بشنویم و با تصویر در ذهنمان مطابقتش دهیم
پدرش به آرامی خوابیده بود و ما گویی پس از سالیان دراز همدیگر را یافتهایم و پرسشهای هزاران سالهی خویش را با یکدیگر در میان میگذاریم، به سرعت سوال میکردیم و پاسخ میشنیدیم،
گاه پاسخهایمان با چاشنی طنز همراه بود و لبخند بر لبانمان جاری میشد، گاه به فکر فرو میرفتیم، گاه هر دو آرام میماندیم، پس از آن نگاه یکدیگر را حس کرده و سربلند میکردیم و لحظهای بیپرسش و پاسخ با چشمانمان هزاری سخن میگفتیم،
گویی این بازی بین ما بود که باید ادامه میدادیم تا یکی از بینمان شکست بخورد و دیگری پیروز این میدان نبرد شود، آن یکی پرسش بکند و به آهنگ صدای دیگری در پاسخ گوش فرا دهد و با آهنگ صدای او آرام شود
نمیدانم، چه از او پرسیدم لیکن او به سخن آمد و سخنور شد، به آرامی سخن میگفت و با طنین صدایش آرام میشدم،
ابتدا غرق در آهنگ صدایش بودم که لحن صدایش تغییر کرد و به فراخور آن گوشهای من بیشتر از پیش وقف شنیدن شد،
بغض چندین سالهاش گویی که ترکیده بود و او با صدایی لرزان برایم به سخن آمده بود، از دنیا دوری میگزیدیم، از انسانهای درونش، از انسانهای ترسیمشده در خیال و به واقعشان، دور میشدیم و به گوشهای دنج میخزیدیم، فکرها را احاطه میکنیم و در خویشتن غرق میشویم
به انسانها مینگرم، به افکار و کردار سراسر زشتیشان که چه تلخ مرا در مرداب غرق میکنند و به تنهایی میکشانند و منی که به انزوا پناه میبرم، لیکن فکر به دنیایشان ذرهای از ذهنم دور نشده و چون خوره به تمام جانم میافتاد، ذره ذره ذهنم را میمکد، از خون تنم میخورد و سیراب میشود،
بغض در گلویش سنگینی میکرد، چشمانش پر از اشک بود، لیکن با تلاش بسیار سعی در مهارشان داشت و نمیگذاشت بر گونههایش جاری شود، سخنانش چون زنگ در گوشم صدا میکرد و دیگر طنین صدا و نگاههایش نبود، گویی من به روبروی خویش نشسته و لب به سخن با خویشتنم گشودهام، من یا…
نمیدانم اما سخنانش آنقدر آشنا بود که بارها گویی از درونم همه را شنیده بودم، بارها اندیشیده بودم، هماره در این افکار و هزاران فکر تو در توی دیگر غرق بودم و با این فکرها از خردسالی زندگی کرده بودم، پشت آن نگاهها و حس کنجکاوی آن تعقیب و گریزها، آن الهام نگاهها و آن چشم دوختن به لبان و در انتظار پاسخ نشستن
آن آهنگ صدا و آرام شدن در آن، آن رقص روح در آهنگ خوشنواز دوست داشتنها، حال قلبم به تپش افتاده بود، از سخنانش نفس در سینهام حبس شده بود و دنیایی از سخن را از دل خویشتنم داشت و برکهای از آن به روبرویم گشوده بود و حال در آن برکه شنا میکردم، از خود بیخود بودم و قلبم به تندی میزد
نگاهی به چشمانش انداختم و به اشک جمعشده در چشمانش نگریستم، به صدایش گوش فرا دادم و لرزان بودنش را حس کردم، به خود آمده و از خلسه بیرون جستم و شروع به سخنوری کردم، نمیدانم چگونه لیکن نخستبار بود که اینگونه در برابر کس دیگری جز خودم سخنور میشوم و طنازانِ سخنها میگفتم
از هر دری که به خاطر میآوردم، سخنها میراندم، از خاطرات داشته و نداشتهام، از هر چیزی که روزی از ذهنم در گذر بود و قطرهای لبخند به لبانم نشانده بود، از آنها برایش سخنها میگفتم، لحن سخن گفتنم را هم تغییر داده بودم، او نیز تغییر داده بود،
دوست داشتم بگویم و تا میتوانم طنازی کنم، من و غرق بودن در افکار و مسکوت ماندن بیدریغ حال به سخن آمده و لفاظی میکردم تا بخندد، از آن اغوا بیرون آید و چشمانش دگر تر نباشد،
آن روز و آن پرسشها و پاسخها نیز گذشت و آن سخنان بغضآلود را نیز شنیدم، احساس درونم شکل خویشتن را عوض کرد و دیگر نه کنجکاوی که حسی قدرتمند در وجودم بیداد میکرد، به مزرعه میآمدم تا به او بنگرم، با نگاهش مرا تعقیب کند و من نیز او را تعقیب کنم، از دور لبخندی بزند و از لبخندش من نیز جان تازهای بگیرم
پر از دلتنگی از او دور شوم و در کنارش نیز دلتنگش باشم و لحظهای نگاهم را از وجودش دور نکنم و سنگینیِ نگاهش را حس کنم، صدایش در گوشم زمزمه کند و آن سخنان و دنیای دیگری از سخنان که خویشتن ترسیم کردم در گوشم دوباره مرور شود
قلبم به تپش بیفتد و تندتر از همیشه بنوازد و چشمان منتظر او را بنگرم و از نگاهش خرسند و غرق شادی شوم، به وصف چنین دلتنگیهایی بیشتر سر کار بمانم تا در کنارش باشم و او را نظاره کنم و هر روز این احساسات تغییر میکرد و قوی و قویتر میشد
زمان استراحت که فرا میرسید او از مزرعهی خودشان دورتر میشد و من نیز دورتر به نزد هم میآمدیم و زیر درختی مینشستیم، بیسخن به هم نگاه می کردیم و باز چشمانمان شروع به سخنوری میکرد و بر لبانمان لبخند نقش میبست، پس از چندی لب به سخن میگشودیم، از هر دری سخنها میگفتیم تا به بهانهی آن صدای یکدیگر را بشنویم و با آهنگ آن روح را به رقص در آوردیم و غرق در شادی هلهله بکشیم
ذرهای از دنیا و آن افکار همیشگی دور شویم و در کنار هم آرام باشیم و دلهایمان بیقرار و بیقرارتر از همیشه در عاشقی پرواز کند
پیش از ارسال نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی این توضیحات را مطالعه کنید.
برای درج نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی باید قانون آزادی را در نظر داشته و از نشر اکاذیب، توهین تمسخر، تحقیر دیگران، افترا و دیگر مواردی از این دست جدا اجتناب کنید.
نظرات شما پیش از نشر در وبسایت جهان آرمانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در صورت نداشتن مغایرت با قانون آزادی منتشر خواهد شد.
اطلاعات شما از قبیل آدرس ایمیل برای عموم نمایش داده نخواهد شد و درج این اطلاعات تنها بستری را فراهم میکند تا ما بتوانیم با شما در ارتباط باشیم.
برای درج نظرات خود دقت داشته باشید تا متون با حروف فارسی نگاشته شود زیرا در غیر این صورت از نشر آنها معذوریم.
از تبلیغات و انتشار لینک، نام کاربری در شبکههای اجتماعی و دیگر عناوین خودداری کنید.
برای نظر خود عنوان مناسبی برگزینید تا دیگران بتوانند در این راستا شما را همراهی و نظرات خود را با توجه به موضوع مورد بحث شما بیان کنند.
توصیه ما به شما پیش از ارسال نظر خود مطالعه قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای مطالعه از لینکهای زیر اقدام نمایید.
آثار صوتی نیما شهسواری شامل
تمامی این آثار به صورت رایگان در اختیار شما است
همچنین شما نیز میتوانید در این راه در کنار ما باشید و در صوتی کردن این آثار به ما کمک کنید، تا هر چه بیشتر این افکار نشر گردد و موجبات آگاهی و تغییر را فراهم سازد
آثار نیما شهسواری پیرامون آزادی، برابری، نقد قدرت و خدا و … است
تمامی این آثار در قالبهای مختلفی از جمله شعر، داستان مقالات و … گردآوری شده و دسترسی به آن سهل و قابل وصول است،
برخی از این آثار به صورت صوتی منتشر و برخی دیگر در آینده منتشر خواهد شد
در پادکست “به نام جان“، سفری عمیق به دنیای اندیشه و آزادی آغاز میشود. در هر قسمت از این سفر، به بررسی موضوعاتی همچون آزادی، برابری، نقد قدرت و خدا، مشکلات اجتماعی و … میپردازم.
اینجا جایی است که صدای ما تلاش میکند تا به عمق مسائل پی ببرد و از طریق گفتگوهای مختلف، نگاهی تازه و الهامبخش به دنیای پیرامون ایجاد کند.
آیا به دنبال تجربهای از گفتگوها و تفکراتی غنی از دیدگاههای متنوع هستید؟
آیا علاقهمند به درک بهتر موضوعات مهم امروزی از زوایای جدید هستید؟
پس گوش دادن به پادکست “به نام جان”، دعوت به یک سفر نوین در دنیای اندیشه و آزادی است.
به نام جان قصد دارد تا مباحث مهم جهان را به زبانی ساده، صریح و روشن با شما در میان بگذارد
بیشک بزرگترین همکاری شما با ما به اشتراک گذاشتن این آثار با دیگران است
اما فرای این اشتراکگذاری و اطلاع به دیگران پیرامون این تغییر شما میتوانید در کنار ما باشید
راههای بسیاری برای همکاری با ما وجود دارد، شما میتوانید در زمینه ترجمهی آثار، طراحی گرافیکی، کتاب صوتی، طراحی وبسایت، اپلیکیشن و … در کنار ما باشید
فرای این عناوین اصلی برای همکاری شما میتوانید با عضویت در وبسایت جهان آرمانی، مقالات نظرات باورها و … از خود را با دیگران به اشتراک بگذارید، برای این کار شما میتوانید از طریق ارسال پست در وبسایت جهان آرمانی و همچنین با عضویت در تالار گفتمان دیالوگ در کنار ما باشید و به همراهان این تغییر بپیوندید
تمامی آثار نیما شهسواری در وبسایت جهان آرمانی در اختیار شما است،
نکته مهم آنکه همواره این آثار به صورت رایگان خواهد بود که برای بیدار کردن مردمان نگاشته شده است، از این رو شما همواره میتوانید تمامی آثار نیما شهسواری اعم از کتاب، اشعار، پادکست و … را به صورت رایگان از وبسایت جهان آرمانی بدست آورید،
فرای وبسایت جهان آرمانی، این پادکست در بیشتر پلتفرمهای پادکستگیر در اختیار شما است از جمله این برنامهها
فرای برنامههای پادکستگیر شما میتوانید این آثار را از طرق زیر نیز بدست آورید
برای دسترسی به پادکست به نام جان تنها کافی در برنامهی پادکستگیر خود نام نیما شهسواری، به نام جان و یا جهان آرمانی را جستجو کنید
راه تغییر و دگرگونی این دنیا راه سختی است،
در دنیای پر زرق و برق امروز ما را کسی نخواهد شنید که صدای دلربایان خوش نوا است، گاه فریاد گوشخراش زورمندان همه را مبهوت خواهد کرد، پس تنها راه برای این تغییر بزرگ با کمک شما امکان پذیر خواهد بود
اگر خواستید در تغییر زشتیهای این دنیا همراه ما باشید با اطلاعزسانی به دیگران بزرگترین کمک را به ما خواهید کرد و این راه تغییر را آغازگر خواهید بود
ما در کنار هم توان تغییر همه چیز در این دنیا را خواهیم داشت بیایید با هم و درکنار هم برای تغییر دنیا تلاش کنیم
با تشکر
نیما شهسواری
با درج ایمیل آدرس خود میتوانید از تازهترین آثار منتشر شده در وبسایت جهان آرمانی با خبر شوید آدرس ایمیل شما نزد ما محفوظ خواهد بود
با ثبت نام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید نگاشتههای خود را در این بستر منتشر کنید، فرای انتشار پست میتوانید با ما همکاری داشته و همچنین آثار خود در زمینههای مختلف هنری را نشر و گسترش دهید
© تمام حقوق نزد مولف محفوظ است
Copyright 2021-2023 by Idealisti World. All Rights Reserved
این صفحه دارای لینکهای بسیاری است تا شما بتوانید هر چه بهتر از امکانات صفحه استفاده کنید.
در پیش روی شما چند گزینه به چشم میخورد که فرای مشخصات اثر به شما امکان میدهد تا متن اثر را به صورت آنلاین مورد مطالعه قرار دهید و به دیگر بخشها دسترسی داشته باشید،
شما میتوانید به بخش صوتی مراجعه کرده و به فایل صوتی به صورت آنلاین گوش فرا دهید و فراتر از آن فایل مورد نظر خود را از لینکهای مختلف دریافت کنید.
بخش تصویری مکانی است تا شما بتوانید فایل تصویری اثر را به صورت آنلاین مشاهده و در عین حال دریافت کنید.
فرای این بخشها شما میتوانید به اثر در ساندکلود و یوتیوب دسترسی داشته باشید و اثر مورد نظر خود را در این پلتفرمها بشنوید و یا تماشا کنید.
بخش نظرات و گزارش خرابی لینکها از دیگر عناوین این بخش است که میتوانید نظرات خود را پیرامون اثر با ما و دیگران در میان بگذارید و در عین حال میتوانید در بهبود هر چه بهتر وبسایت در کنار ما باشید.
شما میتوانید آدرس لینکهای معیوب وبسایت را به ما اطلاع دهید تا بتوانیم با برطرف کردن معایب در دسترسی آسانتر عمومی وبسایت تلاش کنیم.
در صورت بروز هر مشکل و یا داشتن پرسشهای بیشتر میتوانید از لینکهای زیر استفاده کنید.
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
عنوانی برای گزارش خود انتخاب کنید
تا ما با شناخت مشکل در برطرف کردن آن اقدامات لازم را انجام دهیم.
در صورت تمایل میتوانید آدرس ایمیل خود را درج کنید
تا برای اطلاعات بیشتر با شما تماس گرفته شود.
آدرس لینک مریوطه که دارای اشکال است را با فرمت صحیح برای ما ارسال کنید!
این امر ما را در تصحیح مشکل پیش آمده بسیار کمک خواهد کرد
فرمت صحیح لینک برای درج در فرم پیش رو به شرح زیر است:
https://idealistic-world.com/poetry
در متن پیام میتوانید توضیحات بیشتری پیرامون اشکال در وبسایت به ما ارائه دهید.
با کمک شما میتوانیم در راه بهبود نمایش هر چه صحیحتر سایت گام برداریم.
با تشکر ازهمراهی شما
وبسایت رسمی جهان آرمانی
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود مستقیم فایلها از سرورهای وبسایت رسمی جهان آرمانی تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Google Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای One Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Box Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو به شما اطالاعاتی پیرامون اثر خواهد داد، مشخصات اصلی اثر در این صفحه تعبیه شده است و شما با کلیک بر این آیکون به بخش مورد نظر هدایت خواهید شد.
شما با کلیک روی این گزینه به بخش مطالعه آنلاین اثر هدایت خواهید شد، متن اثر در این صفحه گنجانده شده است و با کلیک بر روی این آیکون شما میتوانید به این متن دسترسی داشته باشید
در صورت مشاهدهی هر اشکال در وبسایت از قبیل ( خرابی لینکهای دانلود، عدم نمایش کتب به صورت آنلاین و … ) با استفاده از این گزینه میتوانید ایراد مربوطه را با ما مطرح کنید.
شما با ثبت نام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید در پیشبردن اهداف ما برای رسیدن به جهانی در آزادی و برابری مشارکت کنید
وبسایت جهان آرمانی بستری است برای انتشار آثار نیما شهسواری به صورت رایگان
بیشک برای دستیابی به این آثار دریافت مطالعه و … نیازی به ثبت نام در این سایت نیست
اما شما با ثبتنام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید در این بستر نگاشتههای خود را منتشر کنید
این را در نظر داشته باشید که تالار گفتمان دیالوگ از کمی پیشتر طراحی و از خدمات ما محسوب میشود که بیشک برای درج مطالب شما بستر کاملتری را فراهم آورده است،
در این بخش میتوانید توضیح کوتاهی دربارهی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همهی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشتههای شما
کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است
تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد
گزینههای در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان میگذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشارهی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد
در این بخش میتوانید آدرس شبکههای اجتماعی، وبسایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرسها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد
در این بخش میتوانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین میتوانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در ویسایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید
نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود
نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد
در نظر داشته باشید که این نام در نگاشتههای شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است
آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راههای ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید
رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده میتوانید این رمز را تغییر دهید
پیش از ثبتنام در وبسایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید
با استفاده از منو روبرو میتوانید به بخشهای مختلف حساب خود دسترسی داشته باشید
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است
بخش ارتباط، راههایی است که میتوانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است میتوانید در بخش توضیحات شبکهی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.
شما میتوانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمتهایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،
در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحلهی ابتدایی فرم پر کردهاید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.
پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعهی قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینکهای زیر اقدام کنید.
گزارش شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال گزارش دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
پیام شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال پیام دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
فرم شما با موفقیت ثبت شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال فرم دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.