
در دسترس نبودن لینک
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
عنوان : پادکست به نام جان
ویژه برنامه : شناخت اسلام
قسمت بیست و هفتم : توهین به مقدسات
برنامهساز : نیما شهسواری
زمان : 46:27
با صدای : نیما شهسواری
شناخت اسلام
در این ویژه برنامه به مفاهیم اسلامی در تمامی ابعاد نزدیک خواهیم شد و در هر قسمت سعی شده تا یکی از مبانی اسلامی را مورد نقد و بررسی قرار دهیم
باشد تا بیشتر پیرامون باوری که آن را به ارث برده بدانیم و اگر قرار بر باور است با آگاهی بدان معترف باشیم
در این ویژه برنامه سعی شده تا عناوین بیشمار باور اسلامی به چالش کشیده شود و حقایق مگو این دین بیان شود
قسمت بیست و ششم از توهین مقدسات میگوید
پاسخ کلام را به خون دادند و روزگاری است که در خیابانها در حال آتش زدن و کشتار و بلوا فریاد میزنند دین ما دین صلح و دوستی است
برنامهی به نام جان قصد دارد تا درباب مباحث مهم باورها و دغدغههای دنیایمان به زبان ساده و بداهه سخن بگوید
این بخش از متن پادکست توسط هوش مصنوعی استخراج شده است. ممکن است شامل اشتباهاتی باشد یا به طور کامل با محتوای اصلی مطابقت نداشته باشد. هدف از این کار، بهبود دسترسی مخاطبین به محتوای پادکست و فراهم کردن امکان مطالعه و مرور سریعتر مطالب است
ما تصمیم گرفتهایم متن پادکستهای خود را منتشر کنیم تا دسترسی به محتوای آنها برای همه مخاطبان آسانتر شود. این اقدام به ویژه برای افرادی که ترجیح میدهند مطالب را به صورت متنی مطالعه کنند یا نیاز به مرور سریعتر دارند، مفید خواهد بود
این متن توسط هوش مصنوعی Speechmatics استخراج شده است. Speechmatics یکی از پیشرفتهترین فناوریهای تبدیل گفتار به متن است که با استفاده از الگوریتمهای پیچیده و یادگیری عمیق، صدا را به متن تبدیل میکند. این ابزار قادر است با دقت بالا و در زمان واقعی، گفتار را به متن تبدیل کند و از بیش از ۵۰ زبان مختلف پشتیبانی میکند
خب در این ابتدای بحث بهتر هست که ما یک شناختی نسبت به موضوع توهین اصولا داشته باشیم و با توجه به باورها و آرا و عقاید خودمون پیرامون این موضوع یک صحبتی رو بکنیم که بعد به یک شناخت کلی برسیم و نزدیک بشیم به این مفهوم.
توهین به مقدسات به ویژه در اسلام و جوامع اسلامی و رفتارهایی که با این اتفاق و با این مقوله انجام شده.
خب ما باید با توجه به آرا و افکاری که در بابش بارها و بارها صحبت کردیم که در همین برنامه ای به نام جان و چه در کتاب ها و نوشته هایی که از من وجود داره، گفتیم که ما یک اعتقاد به یک آزادی داریم.
این آزادی یک مبنای اصلی و یک قانون مشخص داره و این قانون مشخص به ما یک چهارچوب رو در برابر ما میزاره.
اینکه با توجه به رعایت این چهارچوب مشخص شده می تونیم تضمین کننده وجود آزادی باشیم.
که همگان در این آزادی زیست کنن و اون هم آزار نرساندن به دیگران است.
دیگرانی که متشکل از تمام جان های بر زمین شده، انسان ها، گیاهان و حیوانات.
تمامی این ها در کنار هم اون دیگران رو تشکیل میده و ما وقتی به یک واژه ای به اسم آزادی می رسیم انتخاب قانون مورد نظر خودتون هست که میشه اون اختیاری که شما در این انتخاب دارید و تنها چهارچوبی که در برابر شما قرار میگیره اینکه شما به دیگران آزار نرسونید و این میشه اون دلیل و استدلالی که بتونه باعث بشه که همواره آزادی وجود داشته باشه.
درباره اش صحبت کردیم، باز هم درباره اش صحبت می کنیم به کرات.
قاعدتا در باب این ارزش بزرگ صحبت می کنیم که بزرگ ترین ارزش و باور ما در جهان هستی هست.
اما تا همین جا میتونید شما مواجه بشید به این که پس ما یک آزادی ای داریم که این آزادی یک قانون مشخصی داره و اون هم تنها دلیلی است که باعث بشه این آزادی بر جهان حکمفرما بشه و تضمینی باشه برای اینکه این آزادی وجود داشته باشه.
ما باید به دیگران آزاری نرسونیم تا این آزادی وجود داشته باشه وگرنه اینکه هر کسی بخواد آزادی خود رو در اون بی بند و باری تفسیر کنه خب باعث میشه که کسی آزاد نباشه.
یعنی شما آزاد خواهید بود اگر به عنوان مثال آزادی خودتون رو در رابطه با دیگران، رابطه جنسی با دیگران مثلا قلمداد کنید.
خب شما یک زنی رو میتونید به زور باهاش رابطه برقرار کنید و خودتون در آزادی باشید اما دیگری در اسارت باشه به نوعی اسارت دیگران تامین کننده آزادی شما باشه.
خب این منافات داره با آزادی و اصولا نمیتونه باعث بشه که آزادی در جهان وجود داشته باشه.
پس شما باید به یک چارچوبی پایبند باشید اون هم آزار نرسوندن به دیگران باشه و با توجه به این چهارچوب و قانونی که آزادی رو معنا میکنه حالا میتونید آزادی خودتون رو بسازید.
با اختیاری که دارید هر کاری انجام بدید به جز آزار رساندن به دیگران.
خب این یک تعریفی است که ما یک تعریف مشخصی نسبت به آزادی داریم و این مبنای فکری ما رو میسازه.
با توجه به این خب انواع و اقسام آزارها رو داریم.
وقتی داریم در باب حیوانات مثلا صحبت میکنیم و یا گیاهان، یک آزار مشخصی داریم به اسم آزار فیزیکی.
اینکه شما بخواید یک آزاری به طرف برسونید که جانش رو مورد خدشه قرار بدید.
اینکه درد و رنجی رو به او تحمیل کنید مثل تجاوزی که قرار باشه به یک انسانی انجام بدید.
این میشه همون آزار فیزیکی و جسمی که با اون انجام میدید.
و در باب حیوانات و گیاهان هم به این شکل.
هم اینکه تنه ی درختان رو از بین ببرید و ببرید و نابود کنید و آتش بزنید.
به نوعی این آزار رساندن به دیگران هست و آزار رسوندن به گیاهان هست و یا در قبال حیوانات اگر به شکار اونها برید، اگر اونها رو قربانی بکنید، اگر اونها رو بکشید تا از گوششون تناول کنید شما دارید آزار به دیگران میرسونه.
دیگرانی که حیوانات رو در بر میگیره در قبال انسان هم همین اتفاق می افته.
اگر شما همچین کارهایی رو بکنید.
اما فرای این وقتی به یک معنایی مثل انسان میرسیم که فرای جانی که در جهان داره، موضوعات دیگری رو هم به نوعی زیست او در برگرفته و شما با این ذهنیت او، با فکر کردن او، با ناطق بودن او روبهرو میشود.
موضوعات دیگری هم در کنار این آزار شناخته شده وجود دارد.
یکی از این اقسام آزار میتواند آزار کلامی باشد.
یعنی شما با کلامتون دیگران رو آزار بدید.
اینکه شما حرفی رو به میان بیاورید که باعث آزار دیگری بشود.
پس ما یک همچین آزاری را هم باید به آن اعتقاد داشته باشیم.
اینکه در کنار آزار جسمی که وجود دارد، خب قاعدتا آزار کلامی هم میتواند باعث خدشه به دیگران بشود.
اینکه شما برای اینکه این آزادی را تامین کنید پس باید ریشه این آزار را از میان بردارید تا آزاری وجود نداشته باشد و یکی از این عناوین هم آزار کلامی است.
حالا ما باید نزدیک بشویم به این معنای آزار کلامی که چه چیزی را ما میتوانیم در این آزار کلامی بگنجانیم؟
پس ما این.
پس ما این اصل و بنیان را قبول میکنیم.
اینکه تضمین کننده وجود آزادی آزار نرساندن به دیگران است.
حالا در این برنامه خیلی درباره اش صحبت نکردیم اما در برنامه های دیگر صحبت کردیم و در برنامه های آتی هم به کرات درباره اش صحبت می کنیم.
در کتاب ها هم من خیلی درباره اش صحبت کردم اما ویژه برنامه هایی که در آتی وجود داشته باشد.
ما بیشتر و بیشتر نزدیک به این معانی و باورهای خودمان خواهیم شد.
اما با توجه به همین توضیح مختصری که در بابش دادیم پس ما متوجه شدیم که برای اینکه آزادی در جهان وجود داشته باشد ما باید معترف و معتقد به این باشیم که به دیگران آزار نرسانیم.
یکی از این اقسام آزار رساندن همیشه آزار کلامی.
اما حالا این آزار کلامی را باید بیشتر درباره اش صحبت کنیم.
اینکه چه چیزی مترادف با این آزار کلامی می شود.
شما وقتی به دیگران توهین می کنید به نوعی این آزار کلامی را هم دارید تداعی می کنید.
اینکه به دیگران توهین کنید، به دیگران دشنام بدهید، فحش بدهید.
اینها باعث می شود که اینها مورد آزار قرار بگیرند و این آزار هم به نوعی باعث از بین رفتن آن آزادی می شود که آزادی های فردی آن آدم رو دچار خدشه میکنه.
حالا قاعدتا این عناوین آزارهای کلامی قابل قیاس با آزارهای جسمی و فیزیکی نیستند.
آزار هایی که در جهان داره اتفاق می افته اما خب مطمئنا بخشی از آزار هستند و ما باید بهش معترف باشیم.
فرای توهین میتونید به تهمت هم رجوع کنید.
اینکه با تهمت زدن به دیگران شما باعث آزار اون میشید.
چیزی که اون کار رو انجام نداده رو بهش نسبت به دید کاری که دور از واقع بوده رو بهش نسبت بدید هم باعث این آزار میشید.
این توهین و افترا و تهمت و عناوینی از این دست باعث میشه که ما به اون به چشم آزار کلامی بهش نگاه کنیم و به نوعی معنا گر این بدونیم که آزادی رو داریم خدشه دار میکنیم و از بین میبریم.
پس در آزار کلامی اقسام مختلفی وجود داره که حالا مثلا نمونه اش میشه توهین کردن، فحش دادن، دشنام دادن به دیگران و نوع دیگه اش هم تهمت و افترا زدن به دیگران و یا عناوینی از این دست.
پس ما این.
اشل و این شکل مشخص در باب آزار و آزار کلامی رو با هم درباره اش صحبت کردیم.
اما حالا اسلامی را داریم که به عنوان مثال ما در این قسمت داریم در باب توهین به مقدسات در اسلام صحبت میکنیم که حالا اسلام یک تعریف نامشخصی را در باب توهین دارد.
اینکه شما نمیتوانید یک تعریف مشخصی را نسبت به توهین داشته باشید.
شما وقتی میخواهید در باب به عنوان مثال توهین صحبت بکنید، خب این دشنام دادن و فحش دادن به دیگران مترادف با توهین هست.
اینی که من بخواهم در باب هر شخصی حالا چه پیامبر اسلام چه یک شخص دیگری که در جهان وجود دارد در جهان گذشته وجود داشته و یا در جهان حال وجود داشته.
اگر من قرار باشه به این دشنام فحش بدم خب قاعدتا بهش توهین کردم.
خب این یک تعریف مشخصی است که بین همه و همه به نوعی مبرهن هست.
برای همه این موضوع مشخص هست که شما این را مترادف با توهین میدانید.
اما وقتی به قاعده اسلامی می رسیم حالا هر چیزی رو اینها می تونن تعبیر بکنن به اینکه شما توهین کردید.
شما وقتی با این فلسفه نگاه اسلامی نسبت به توهین روبرو میشید و یا آزار کلامی، تهمت و افترا که روبرو میشید می بینید یک بلبشویی به میدان اومده که هر چیزی رو مترادف با توهین می دونید.
حتی کار اینقدر بالا می کشه.
این نگاه مقدس گرایانه ای که نسبت به محمد به عنوان مثال یا ائمه نزد شیعیان و یا اصولا خدا و واژه خدا و این معانی اسلامی قرآن شکل گرفته که هر صحبتی در باب این ها مترادف با توهین میشه.
این قداستی که قائل شدن برای قرآن، اینکه کلام خداست تا چه اندازه برای مسلمان ها باارزش هست رو به یک جایی رسونده که هر رفتاری و هر گفتاری پیرامون قرآن مترادف با این توهین میشه و یا در باب پیامبر اسلام کار این قداست تا حدی کشیده.
حالا من پیامبر اسلام رو دارم صحبت می کنم.
شما در نظر بگیرید که بین شیعیان همین قداستی که قائل هستند برای محمد حتی شاید به مراتب بالاتر.
در باب ائمه هم اتفاق می افته.
یعنی در باب علی و حسن و حسین هم اگر شما بخواید صحبت بکنید شاید حتی به مراتب در باب حسین صحبت کردن از پیامبر هم این هاله مقدس بزرگتر و قدرتمند تر باشه.
اگر شما کوچکترین صحبتی رو در باب این اشخاص بکنید بزرگترین توهین ها رو اینها قلمداد میکنن ازش و شما اصولا در این تعریفی که اسلام نسبت به توهین داره دچار یک سردرگمی بزرگ میشی چرا که این قداست رو تا حدی بالا بردن که حتی تصویرگری از محمد، حسن، علی و دیگران به نوعی جرم هست. گناه هست.
حتی کسی نمیتونه به واسطه عشق و علاقه ای که نسبت به اینها داره تصویری براشون قائل بشه و تصویری از اینها بکشند.
در صورتی که اینها حتی طبق گفته ی خود قرآن هم انسان هایی هستند و عبد و بنده خدا هستند و این رسول خدا بودن هیچ مرتبتی را برای اینها قائل نمی شود.
اما این نگاه دگم اسلامی که اصولا بر پایه ی تقدس گرایی بوده، آن تقدس بزرگی که در کنار و نام خدا به وجود آورده، خب قاعدتا این ها را در نهایت به همین امری میرسونه که شما باهاش روبه رو می شید.
باز هم یک برگشتی باید داشته باشیم به همان موضوعی که بارها و بارها درباره اش صحبت کردیم.
وقتی یک اصل و بنیانی در یک فکری به وجود می آید، شما مواجه می شوید با اشکال مختلفی که از همان ریشه و آن باور مشخص شکل گرفته.
یعنی وقتی شما با این تقدس گرایی وحشتناک مواجه می شوید، در قبال خدا و قرآن که در اسلام به کرات دربارش صحبت شده و شما باهاش روبرو شدید.
حتی اگر خود قرآن هم باری در باب این صحبت کرده باشد که محمد عبد و بنده و عبید است.
اما به واسطه این فکر بنیادینی که شکل گرفته و این ریشه فکری که به نوعی در بین مسلمان ها ریشه دوانده، بعد از قرآن و خدا بلافاصله این تقدس گرایی را حالا برای محمد قائل می شوند.
حتی شما وقتی پیش می روید می بینید که برای شخصیت های به نوعی دینی خودشان هم قائل می شوند.
این تعصب را نسبت به همه و همه اعمال می کنند.
حتی شما مواجه می شوید با این تعصبی که در قبال فلان کسی که دوستش دارند هم قائل می شوند.
حتی در باب خانواده خودشان هم قائل می شوند.
چرا که این منش فکری است که به شما آموزش داده و این مبنای فکری ابتدایی است که با توجه به آموزشی که به شما می دهد این طریقت را در برابر شما باز می گذارد که حالا هر بار هر کسی را در این وادی قرار دهید.
یک روز خدا و قرآن به واسطه گفتار و این چارچوب فکری که برای شما به وجود آورده و روز بعدی محمد، فردا روزش علی و حسن و در ادامه به امامزاده ها برسید و به مراجع تقلید برسید و حتی کار را پیش ببرید.
به فلان هنرمند برسید و این تعصب و این تقدس به نوعی تقدس گرایی رو برای همه قائل بشید چون چارچوب فکری شما این راه را برایتان مشخص کرده و وقتی ما در باب موضوع توهین صحبت می کنیم به واسطه این تقدس گرایی که نسبت به این ها شکل گرفته هر صحبتی تعبیر به نوعی توهین می شود.
یعنی شما هر صحبتی که بکنید در برابر این اشخاص انگاری که به آن ها توهین کردید.
حالا شما در نظر بگیرید که وقتی در باب این مسائل صحبت کردیم در باب این تقدس گرایی صحبت کردیم.
در نهایت این نگاه آلوده ای که شکل گرفته حالا چه سرانجامی خواهد داشت؟
یعنی شما مواجه می شوید با مجازات های دهشتناک و وحشتناک اسلامی که در قبال این توهین ها در نظر می گیرند.
شما نگاه بکنید ما با یک چیزی به اسم سب النبی روبه رو هستیم که در بین مسلمان ها جاری و ساری است.
یعنی هر کسی که کوچکترین نقدی رو نسبت به محمد داشته باشه کوچکترین صحبتی رو در باب محمد پیامبر اسلام بکنه مواجه میشه با قتل و مرگ جزایش کشته شدن هست.
چرا که شما وقتی در زیست خود محمد هم نزدیک به این معنا میشید مواجه میشید با همین نگاهی که محمد پرورانده.
یعنی این ها از اون نگاه هاییست که در زمان زیستن پیامبر هم شکل گرفته.
یعنی شما مواجهه محمد رو با مخالفین خودش، معترضین، خودش نگاه بکن.
شعرایی که در برابر محمد شعر میگفتند و اون رو نقد میکردند به قول خود حالا به او توهین میکردند.
هر صحبت نقادانه ای که دربارش میشد قاعدتا از همون ابتدا هم تلقی به توهین میشد و این دریچه رو باز میگذاشت.
برای اینکه هر چیزی تبدیل به این توهین بشه.
شما برای توهین باید یک چارچوب مشخصی داشته باشید که در نهایت بگید فلان دشنام رو گفتن معنا گر این توهین هست و یا این آزار کلامی هست.
اگر تهمتی رو به کسی بزنید و نتونید ثابت بکنید که این حقیقتی است در باب او به نوعی آزار کلامی انجام دادید.
وقتی این تقدس گرایی شکل میگیره اما دیگه این ها همه بی معنی میشه.
حالا شما به عنوان ضرب المثل ساده ایرانی خودمون اگر به طرف بگی که بالای چشمت ابرو هم هست قاعدتا این رو تلقی به توهین میکنن و بعد شما مواجه میشید با این مجازات های وحشتناک اسلامی که به فراخور این نگاه بیمار شکل گرفته که همه و همه برگرفته از همون نگاهی است که محمد تدریس گر اون بوده.
وقتی شما مواجه میشید با شاعر، زنی که توسط محمد و به دستور محمد کشته شد به واسطه اینکه نقد به محمد داشت.
این بیانگر همون معنا هست.
وقتی شما مواجه میشید با یک لیستی که بعد از اینکه مکه رو در اختیار میگیره محمد و قدرت رو در اختیار میگیره.
مکه ای که حالا به نوعی تسلیم شد در برابر قوای مسلمانان.
و ما محمدی رو داریم که حالا رئوف در باب این صحبت میکنه که من اینها رو میبخشم.
اینها همه مسلمان شدند و ما دیگه جنگی با هم نداریم اما بلافاصله مواجه میشید با یک اسامی ای که مشخص میکنه.
محمد حتی اگر به پرده های کعبه هم خود رو پنهان کردند شما اینها رو باید بکشید و از بین ببرید.
اسامی ای که بیشتر اینها هم به نوعی نقد به محمد داشتند به تعبیر خود محمد و دار و دسته های اسلامی اینها توهین کردن به محمد و شما مواجه میشید با دستور قتلی که صادر میکنه و تک تک اینها رو میکشه.
پیش تر از اون در دوران مدینه مواجه میشید با این رفتاری که در برابر معترضین و منتقدین خود داشت و دستورهایی که داده و با مراجعه به تاریخ، سیره نبوی و زندگی کردن محمد مواجه میشید با این رفتارهایی که از خودش نشون داد و این دستورهایی که صادر کرد.
چگونه وقتی کسی میاد و براش تعریف میکنه که من فلان کسی که به تو توهین کرده بود رو کشتم از خود بیخود میشه و شادمان میشه و به نوعی بر او درود می فرسته.
و یا اون اسامی که در فتح مکه اعلام میکنه که حالا باید اینها رو بکشید و از بین ببرید.
زنی که به واسطه شعر گفتن بر علیه پیامبر کشته میشه و از میان برداشته میشه و شما مواجه میشید با این طرز تفکری که از زمان محمد شکل گرفته و پیش رفته که شما حالا مواجه شدید با کشورهای اسلامی، باورهای اسلامی، گروه های اسلامی و اصولا قدرت های اسلامی که حالا در قبال هر توهینی، هر صحبتی، هر نقدی نسبت به محمد در برابر شما جوخه های دار و مرگ رو صف آرایی خواهند کرد، شما را با مرگ استقبال میکنند و قاعده به همین جا هم ختم نمیشه.
نگاه کنید ببینید همون اصلی که ما درباره اش صحبت کردیم گفتیم اگر به یک اصلی پایبند باشید قاعدتا اشکال مختلفی را هم در آن خواهید دید.
حالا مواجه می شوید با این که اگر در کشور شیعه ای مثل ایران توهین به مثلا امام هفتم شیعیان باشد، باز هم در برابرتان جوخه های دار است.
هر کسی را که این ها آن هاله ی تقدس را در کنار اسمش قرار دادند را اگر مورد توهین قرار دهید مواجه می شوید با مرگ و شمشیر و کشته شدن و وحشیانه ترین رفتارهای ممکن.
حال این که شما نقدی نسبت به آن ها داشتید.
حال این که شما صحبتی در باب آن ها کردید و شما مواجه شدید با این مرگ و قتل و کشتن و این وحشی گری و دیوانه گری.
حتی کار از این جا هم پیش تر می رود.
امروز در جمهوری اسلامی شما اگر در باب رهبر جمهوری اسلامی هم صحبت بکنید، در باب رییس جمهور ایران هم صحبت کنید باز هم جرمی مرتکب شدید.
حالا یک سال زندان هم برای شما در کمین شماست.
حالا الان روشون نمیشه که بخوان خودشون رو با پیامبر و اینها مقایسه کنند.
اما در سالیان آتی قاعدتا اگر این نظام فکری ادامه پیدا کنه، اینها هم همون جایگاه ها رو کسب خواهند کرد و به دنبال قدمت هستن تا به اون جایگاه برسن و اصلا به واسطه قدمت هست که اون جایگاه های قدسی رو کسب میکنند.
هر چه قدر زمان از این نگاه ها و از این طول عمر این ها میگذره بیشتر و بیشتر هاله قداست دورشون شکل میگیره.
در دورانی که محمد زیست می کرد خیلی ها درباره اش صحبت میکردند و اگر در زمان خود محمد نبود که او را شاعر دیوانه خطاب میکردند.
مگر بیشماران نبودند که نسبت به او نقد داشتند و درباره اش صحبت میکردند؟
اما این هاله قدسی هرچقدر که از زمان زندگی او گذشت قدرتمند و قدرتمند تر شد و این هاله اینقدر به پیش رفت که امروز کوچکترین صحبت ها هم مساوی است با مرگ و مجازات های وحشتناک اسلامی که باهاش روبه رو هستیم.
و اصولا شما یک تعریف مشخصی نسبت به توهین ندارید.
یعنی این عنوان آزار کلامی رو اگر در نظر بگیرید که حالا ما بخواییم دربارش صحبت بکنیم و یا بهش فکر بکنیم در دین اسلام هر صحبتی.
یعنی من یه مثال ساده ای رو زدم.
وقتی شما تصویر گری محمد به نوعی گناه شمرده میشه داره به شما این مطلب رو بیان میکنه که کوچکترین صحبتی هم که در باب او بکنید تعبیر و تفسیر به توهین خواهد شد و این وحشتناک و منزجر کننده هست و شما مواجه میشید با این نگاه های وحشتناکی که در اسلام وجود داره و در قبال مردمی که کوچکترین نقدی رو هم نسبت بهش داشتن انجام دادن.
حالا تا اینجای بحث صحبت کردیم.
برای درک بهتر این طرح تعریفی به نوعی ناهماهنگ و غیر طبیعی که نسبت به توهین دارن بهتره یه چند تا مثال هم بزنیم تا یک درک بهتری نسبت به این موضوع داشته باشیم.
شما به عنوان مثال در نظر بگیرید که یک انسانی به عنوان مثال خود من حالا می آیم و در باب محمد صحبت می کنم در فلان کتابی که نوشتم و یا در همین برنامه به نام جان که داریم صحبت می کنیم.
حالا من میام و محمد پیامبر اسلام رو خطاب می کنم به عنوان یک پیامبر شهوت پرست من میگم که این محمد شهوت پرست بوده، درگیر مسائل جنسی و شهوانی بوده، اسیر در این دنیا بوده.
همون طور که در برنامه های گذشته هم دربارش صحبت کردم و گفتم که به چه دلایلی این پیامبر شهوت پرست بوده و زندگی و زیست خود رو مختص در این نگاه شهوانی کرده.
حالا این بلافاصله تعبیر میشه به توهینی که این آدم انجام داده نسبت به پیامبر اسلام.
حالا مواجه میشید با یقه های دریده شده ای که به پیش می آیند برای اینکه این آدم رو بکشند و از صفحه روزگار حذف بکنند.
ما اگر در باب آزار کلامی که با هم صحبت کردیم و این مبنا رو به نوعی با هم باز کردیم رجوع بکنیم به این.
این مصادف میشه با تهمت.
مثلا شاید کسی بتونه این رو به عنوان یک تهمت قلمداد بکنه که شما دارید به پیامبر اسلام تهمت می زنید.
این که این حقیقتی نیست که بشه در باره اش صحبت کرد.
اگر من مستقیما بیام و به پیامبر اسلام دشنام بدم و فحش بدم، خب این رو می تونید شما به عنوان توهین تلقی بکنید که حالا این آدم داره توهین میکنه.
حالا ما در بخش بعدی ای که داریم در باب این مسئله صحبت می کنیم، در باب توهین هم صحبت می کنیم که در نهایت حتی اگر توهین اتفاق بیفته قرار هست که چه نگاهی ما نسبت به این توهین داشته باشیم.
اما فرای این.
شما وقتی مواجه میشید با این موضوع یه کسی میاد و در باب محمد به عنوان مثال یه نظری میده اینکه محمد مثلا خونخوار بوده، محمد قاتل بوده، محمد دیکتاتور بوده، محمد مستبد بوده، محمد نمی دونم شهوت پرست بودن اینها القابی است که شما دارید نسبت به این آدم بیان میکنید.
اینها دشنام نیست، فحش نیست.
هیچ کدام از اینها که مترادف با فحش نیست.
یعنی شما اگر بخواید به کسی دشنام بدید بهش نمیگید شما دیکتاتور هستید.
این یک لقبی است که شما دارید به این میدید.
در نهایت امر میتونه این تعبیر به این بشه که شما دارید به این آدم تهمت میزنید.
حالا باید در یک دادگاه صالحه ای بیایید و در باب این موضوع صحبت بکنید که اگر من به عنوان مثال میگم محمد شهوت پرست است چه دلایلی برای این موضوع خودم اقامه میکنم؟
اینکه من باور دارم محمد شهوت پرست است به چه دلیل؟
خب یک دلیل عمده اش ازدواجی است که با عایشه اتفاق می افته.
از نظر من برای هر انسانی که دور از تعصبات و ترس باشه دور از منفعت طلبی باشه بیان بکنید.
داستانی که برای محمد اتفاق افتاده محمد پنجاه و خورده ای ساله ای بوده.
نزدیک به پنجاه و هشت سال که حالا یک دختر هفت ساله رو میبینه.
از این دختر خوشش میاد.
علاقه بهش داره.
از نظر جنسی دوست داره که باهاش ارتباط برقرار کنه.
چرا که در هفت سالگی با اون این کار رو نمیکنه و میذاره تا نه ساله بشه و این رو مبنای تفکر اسلامی برای سن تکلیف هم قرار میده.
مبنای سن ازدواج هم قرار میده و بعد با این دختر نه ساله همخوابه میشه و باهاش رابطه برقرار میکنه.
این رو برای هر انسانی که دور از تعصب باشه و دور از ترس اسلامی باشه.
دور از منفعت اسلامی براش تعریف کنید.
قاعدتا باور میاره که این انسان، انسان شهوت پرستی است و این دلیلی است که من اقامه میکنم برای اینکه محمد پیامبر اسلام رو شهوت پرست خطاب بکنه و یا دلایل دیگری از جمله زید، زید و زینب که حتما همه دربارش شنیدید و عناوینی از این دست.
من دلایلی رو مطرح میکنم برای اینکه یک همچین لقبی رو نسبت بدم به این آدم و حالا من رو اگر در نهایت بخوام بهش نگاه کنم این هست که من تهمتی زدم و حالا میتونم ادله ام رو بیان بکنم و کسانی قبول بکنند و نکنند.
اگر دادگاه، دادگاه بی طرفی باشه که منافعی از این موضوع در اختیارش نباشه، ترسی از این موضوع نداشته باشه و بخواد بدون نگاه متعصبانه نگاه بکنه، دلایل من رو می شنوه و قاعدتا گفتم همونطور که باور دارم هر انسانی که دور از این عناوین باشه باور میاره که این پیامبر، پیامبر شهوت پرستی است و دادگاه صالح هم قاعدتا مجاب خواهد شد که این حرف شما توهین آمیز نبوده، تهمت نبوده.
شما نظرتون رو در نهایت بیان کردید به واسطه ی استدلال ها و دلایلی که وجود داشته و اصولا وقتی شما به یک نفری مثلا میگید دیکتاتور این دشنام و فحشی نیست که به اون آدم بخواید بدید.
اگر دشنام و توهینی بکنید خب این میشه توهینی که به اون آدم کردید.
اما وقتی ادله ای رو بیان میکنید به واسطه ی اون ادله یک نامی رو بر اون آدم میذارید که اتفاقا توهین آمیز نیست.
اتفاقا دشنام نیست، فحش نیست.
چون تعریف ما نسبت به توهین مشخص هست.
شما اهانتی که دارید میکنید باید ریشه لغوی ای داشته باشه که مشخص باشه شما به عنوان.
توهین کردن به دیگران این القاب رو میگید.
اما این در نهایت یه تهمتی هست که میشه دربارش صحبت کرد، ردش کرد و یا به نوعی قبولاندن اش به دیگران.
اما شما مواجه میشید با هر صحبتی که در باب نگاه های اسلامی، منش اسلامی و شخصیت های اسلامی بشه و تعبیر به توهین بشه و به راحتی سب النبی بگیرند و بدترین مجازات ها رو هم با اون ها انجام بدن.
پس ما مثال هایی که میگیم و میگیم تعریف مشخصی نداره و این تقدس گرایی کار رو به جایی برده که حتی صحبت کردن پیرامون این اشخاص مساوی است با کفر و الحاد و ارتداد و مرگ و قتل و عناوینی از این دست.
این اون چیزی است که ما داریم دربارش صحبت میکنیم و تونستیم در برابرش یک مثالی بزنیم تا روشن تر بشیم.
مثال براش بسیار میشه زد.
این نگاه هایی که شما میبینید، اتفاقاتی که در طول تاریخ افتاده از دیروز تا امروز و در آینده هم خواهد افتاد و هر نگاه و هر صحبتی را اینها تعبیر به توهین خواهند کرد.
حالا در باب این مسئله صحبت کردیم.
یک مقداری هم بهتر است که نزدیک به این مفهوم هم بشویم که اگر یک توهینی اتفاق بیفتد یعنی شما در نظر بگیرید که یک انسانی حالا میآید و مثلا به عنوان مثال قرآن را آتش می زند، نمی دانم مثلا می آید به پیامبر اسلام دشنام می دهد، فحش می دهد، اهانت می کند، فحش های بدی می دهد، حتی نقاشی اش را می کشد.
یک بخشی از این نقاشی ها و کاریکاتورهایی که می کشند شبیه به همان تهمتی است که انگار دارد زده می شود.
یعنی شما مثلا این پیامبر را پیامبر خونخواری در نظر می گیرید، پیامبر وحشی خویی در نظر می گیرید و یک تصویری از او می کشید در حال این وحشی خویی و یا تصویری از او می کشید در حال این شهوت پرستی.
اینها که هیچ مبنایی بر پایه ی توهین ندارند اهانتی نکرده. گفتم موضوع.
موضوع این است که اینها در نهایت امر میتوانند در قبالشون یک کیفرخواستی صادر بشه با این مفهوم که شما اتهامی رو روا داشت به پیامبر اسلام و بعد اونها بیان دلایل خودشون رو اذعان بکنند و دادگاه صالح هم تصمیم بگیره که حالا این ها کارشون تهمت بوده یا نبوده.
اما برخی اوقات شما مواجه میشید با کسانی که حالا دارن توهین میکنن.
با همون نگاه به آزار کلامی هم میشه در نظر گرفت که این ها کارشون توهین آمیز هست.
مثلا نقاشی ای می کشند که توهینی به پیامبر اسلام در اون وجود داره.
اون رو مثلا اور تصویر می کنن.
نمی دونم مثلا میان و قرآن رو پاره می کنند میان و دشنام میدن و بدترین دشنام ها رو مثلا نثار پیامبر، قرآن و یا اسلام میکنند.
حالا حتی به فرض اینکه همچین اتفاقاتی هم می افته در قبال این ها چه نگاهی وجود داره؟
در اسلام که مواجه میشیم با کم ترین نقدها که مساوی است با کفر و الحاد و ارتداد و قتل و مرگ و خونخواری و این مسائلی از این دست که مشخص هم شده در دوران محمد اتفاق افتاده.
بعد از اون در قوانین، در آیات، در سیرت نبوی، در قرآن و اصولا مواجهه اونها با هر نوع منتقدی مرگ و خون و خون خواهی است.
اما اگر بخواهید به دنیا به یک چشم درست و اصولی نگاه بکنید اصولا باید مجازات با جرم همخوانی داشته باشه دیگه.
یعنی شما بزرگترین اصلی رو که در قانون گذاری مدرن در قانون گذاری عرفی جهان باهاش روبرو هستید.
این سنخیتی است که بین جرم اتفاق افتاده و مجازات باید وجود داشته باشه.
شما قرار نیست که در قبال کسی که یک سرقتی کرده اون رو سر ببرید.
باید یک سنخیتی بین جرم و به نوعی مجازات وجود داشته باشه.
وقتی شما مواجه میشید با کسی که حالا اومده و یک توهینی کرده به صورت کلامی صحبت کرده، چگونه ممکنه که این آدم رو بخواید بکشید و از بین ببرید.
چگونه ممکن است که شما پاسخ به سخن را نه با سخن که با قتل و مرگ و شمشیر و خونخواری بدهید؟
این فلسفه بیمار اسلامی است که همواره وجود داشته و در قبال تمام موضوعات به وحشیانه ترین شکل عمل کرده، هر نوع انتقادی را با تیغ تیز در برابرش ایستادگی کرده.
زبان سرخ سر سبز را می دهد بر باد.
مواجه می شوید با این نگاه دهشت انگیزی که حالا کوچکترین نقد مساویست با این وحشی خویی.
حال اینکه اینها توهین کردند، صحبتی کردند، قرآن را آتیش زدند.
شما ببینید با این ها قرار هست که چه وحشیگری هایی اتفاق بیفته، چه شکنجه هایی داده بشه و در نهایت چگونه اینها رو از بین ببرند.
و این نگاه وحشیانه تا کجا به پیش میره؟
در صورتی که اگر بخواهید یک نگاه درستی رو نسبت به این موضوع داشته باشید و یک تطابقی رو بین جرم و کیفر در نظر بگیرید، قاعدتا جواب مثبت است.
در نهایت باید او محکوم به این بشود که معذرت خواهی بکند به خاطر کاری که کرده، به خاطر حرفی که زده.
در نهایت قرار است که یک نوع ضرر مالی بدهد، یک نوع جبران خسارت مالی بکند برای آن آدم.
حتی قاعدتا نباید هیچ وقت به این باور داشته باشید که این آدم باید به زندان برود به واسطه ای که او صحبتی کرده و در قبال صحبتش هم در نهایت باید مشکل را به صورت فرهنگی حل کرد.
یعنی شما اگر بخواهید نگاه درستی نسبت به این موضوع آزار کلامی داشته باشید، حالا ما به واسطه اینکه اعتقاد داریم که باید آزادی همواره وجود داشته باشد، داریم درباره اش صحبت می کنیم اما در حقیقت شما باور داشته باشید که اعتقاد من درست و پایه ای هست.
حالا شما کتاب ها را آتش بزنید.
من اعتقاد دارم باورهایی که دارم درباره اش صحبت می کنم، حقه.
من اعتقاد دارم که راه رسیدن ما به آزادی از همین نگاشته ها میگذره.
حالا شما مواجه بشید انسان های بیشماری در جهان بیان مثلا کتاب هایی که در باب دموکراسی نوشته شده رو آتیش بزنن.
چه اتفاقی می افته؟
برای چه کسی موضوع مهمی است؟
کتاب هایی که در باب علم نوشته شده رو آتیش بزن تو ایران.
همین چند وقت پیش هم شنیده بودم که حالا آتیش هم زدن کتاب های علوم پزشکی رو آتیش زده بودن.
این هایی که معتقد به طب اسلامی و این مسائل بودند.
چه اتفاقی در جهان هستی افتاد؟
با آتیش زدن این انسان ها که کتاب رو آتیش زدن چه اتفاقی افتاد؟
شما بدترین توهین ها رو بکنید بشینید از صبح تا شب به دموکراسی، به مفاهیم دموکراسی، به کسانی که مثلا دموکراسی رو به وجود آوردن.
چه میدونم کتاب سرمایه ی مارکس رو آتیش بزنید صبح تا شب در باب مارکس صحبت بکنید و بهش توهین بکنید.
بدترین دشنام ها رو بهش بدید.
چه اتفاقی خواهد افتاد؟
و اون ریشه ی فکری که به واسطه ی این حجم ترس در وجود خودش، این حجمی که در برابر فکر کردن، در برابر شک کردن در برابر اندیشیدن ایستادگی کرده مواجه شده، همواره با از بین بردن هر گونه صدا، هر صدای اعتراضی محکوم به مرگ و نیستی و نابودی است.
چرا که او باور دارد اعتقاداتش به سادگی قابل در هم شکسته شدن است چرا که باور دارد به سادگی انسان ها با تعمق و تعقل می توانند این نگاه را کنار بگذارند.
چرا هیچ وقت این نگاه های اسلامی در صدد این نبوده که مردم قرآن را بخوانند؟
چرا شما مواجه نمی شوید با کسی که در دل اسلام وجود داشته باشد و به مردم نوید این را بدهد که شما باید قرآن را بخوانید، به زبان فارسی بخوانید.
چرا تا این حد خود را در این تنگنا قرار داده اند که مدام با صوت مهیجی قرآن را بخوانند به زبان عربی بخوانند؟
این کتاب قرار است کتاب راهگشایی باشد.
مگر کتاب هنریست که شما در قالب هنری آن را اجرا کنید؟
یعنی شما تصور کنید که مردم قرار بود کتاب سرمایه مارکس را با یک صدایی با صوت بخونن، بیان از روش قرائت بکنن، رو یکی بخونه و یکی کف بزنه و به به و چه چه بگه.
شما مواجه می شید با این ترس نهفته ای که در دل قرآن وجود داره که کوچکترین نقدها رو میدونه مساویست با از بین رفتن حتی مطالعه خود قرآن و اسلام رو هم میدونه که مساویست با از بین رفتن این ایمان به اسلام و قاعدتا با این ترس و وحشتی که در خود میبینه هر نوع انتقادی رو از بین خواهد برد و کوچکترین انتقادات رو از بین خواهد برد و کوچکترین توهین ها رو هم مصادف با مرگ و شکنجه خواهد دید و شما مواجه میشید با جهانی که اینگونه در این خفقان گیر کرده.
جهان اسلامی که تا این حد در این خفقان غوطه می خوره.
ساخت جهانی رو باهاش مواجه هستید که هر صحبتی رو تلقی به توهین میکنه و هر نقدی رو هم مترادف با توهین میدونه.
اگر کسی نقاشی میکشه که در اون نقاشی تصویری از محمد داده.
که به عنوان مثال محمد رو در کنار یک دختر نه ساله تصویر کرده حالا این رو توهین میدونه آیا مگه این دور از حقیقت اسلام هست؟
آیا این بخشی از تاریخ اسلام هست که قراره با مسلمون ها در میان گذاشته نشه که نمیشه؟
شما چند جای مذهبی رو سراغ دارید؟
چند مبحث مذهبی؟
چند کتاب مذهبی رو باهاش روبه رو شدید که در باب این مسائل صحبت بکنه؟
اگر در مدارس قرار بوده در باب اسلام و دین اسلام صحبت بکنند شما کجا مواجه شدید با محمدی که اون سرنوشت رو برای زید و زینب ساخت؟
کجا مواجه شدید با محمدی که عایشه رو در نه سالگی به عقد خودش درآورد؟
کجا مواجه شدید با جنگ های بی پایانی که محمد در طول زندگیش انجام داد؟
با این غزوه هایی که دچارش شد و اقوام پیرامون خودش رو دچارش کرد؟
شما کجا مواجه میشید با این ها؟
تماما تعابیر و تفاسیری که میده یک تعابیر و تفاسیر زودگذر و گذرایی است برای اینکه هیچ نوع فکری را در مخاطب خود به وجود ندارد و این مخالفتی که با فکر وجود دارد در نگاه اسلامی برگرفته از همین ترس و وحشتی است که میداند به سادگی این اعتقادات زیر پا گذاشته می شود و از بین خواهد رفت و حالا شما مواجه می شوید با رفتارهایی که در برابر منتقدین خودشان اعمال می کنند.
در کشورهای اسلامی در بین باورهای مختلف اسلامی و این نگاه ادامه پیدا می کند.
حتی درون خود هم شکل می گیرد.
حتی اگر کسی بخواهد درون اسلام از یک مذهب به یک مذهب دیگر هم انتقادی بکند، شما مواجه می شوید با این رفتارهای وحشت و اصولا این نگاه و این نظام بیماری که شکل گرفته مرتکب این رفتار وحشیانه مدام خواهد شد.
با هر کسی این رفتار را انجام می دهد و جهان مجنونی را شکل می دهد که حالا شما مواجه می شوید با این جماعت بی شماری که برای از بین بردن فکر و اندیشه به پیش رفته اند.
شما مواجه می شوید با که در برابر هر نوع فکر کردن در برابر هر نوع هنری ایستادگی.
حالا این هنر هر موضوعی که داشته باشه بلافاصله تعبیر میشه به توهین به اسلام و بدترین رفتارها رو باهاش انجام میدن.
و ما در این دنیای جنون آمیز اسلامی به پیش میریم.
هر روز با این رفتارهای وحشتناک اینها با منتقدین رو به رو میشیم.
حتی کار از این توهین به مقدسات هم میگذره.
حتی میبینید که مصادره به مطلوب میکنن.
در ایران فلان کسی وجود داره که انتقادی در باب حکومت داره و بلافاصله میتونن این رو تعبیر به توهین به مقدسات بدونن و بدترین مجازات ها رو هم براش در نظر بگیرن.
وقتی این اصل و بنیان شکل گرفته، همون طوری که من در تمام این برنامه ها درباره اش صحبت کردم و گفتم اگر یک اصلی شکل بگیره قاعدتا فروع بیشماری در آن شکل خواهد گرفت و جایگزین های بیشتری هم در خود خواهد داشت.
و وقتی ما مواجه می شویم با این نگاه بنیادینی که در اسلام وجود دارد، به سادگی هم خواهیم دید که بلافاصله مصادره به مطلوب می کنند و در باب موضوعات دیگر را هم به نوعی دخیل می کنند.
با این توهین به مقدسات و هرگونه شکنجه و آزاری که می خواهند را با مردم انجام می دهند.
اصولا این نگاه اسلامی در قبال توهین به مقدسات به واسطه آن قدسی گرایی بزرگی که در قبال قرآن، در قبال خدا، در خود قرآن و توسط خود قرآن شکل گرفته، برای محمد توسط خود محمد و زیستن او و تاریخی که در زیست او وجود دارد شکل گرفته.
این نگاه به پیش رفته و مقدسات بیشماری را هم به وجود آورده که حالا در قبال هر گونه صحبتی که پیرامون این ها بشود، همان نگاه توهین آمیز را دارد و بدترین رفتار ها رو هم با اون ها قرار خواهد داد.
در نهایت به یک تصویری می رسیم که به شدت منزجر کننده است.
روزی حالا مسلمانان جهان به خیابان می آیند و خیابان ها را آتش می زنند تا به جهانیان ثابت کنند که دین آن ها دین صلح و آرامش.
کسی نقاشی ای از آنها کشیده و نشان داده که آن ها خشونت طلب اند.
فردا آن ها را در خیابان ها می بینید.
برای کشتن بیشماران که ثابت کنند ما خشونت طلب نیستیم.
شما وارد این عرصه ی جنون آمیز می شوید.
حالا فلان کاریکاتوریستی که آمده یک تصویری از محمد داده که او را به نوعی خشونت طلب تصویر کرده.
حالا مسلمان هایی هستند که برای این که نفی کنند نه.
محمد خشونت طلب نبوده، او را گردن می زنند و به بدترین شکل می کشند، بمب گذاری می کنند در جای جای جهان برای این که ثابت کنند نه این گونه نیست و ما صلح طلب هستیم و این دنیای جنون بار رو هم شکل میده.
شما مواجه میشید با این احکام وحشتناکی که در قبال انسان های مختلف شکل گرفته و هر کسی رو با این چوب توهین به مقدسات روندن و بدترین حکم ها رو بهشون دادن و زندگی سخت رو براشون شکل دادن.
شما مواجه میشید با این رفتارهایی که اتفاق افتاده و حتی همین امروز هم اتفاق می افته.
با این کشتار های وحشتناک، با چاقو کشی، با تفنگ، با بمب گذاری.
حتی فرای اون نظام حاکمی که در جهان دارند.
یعنی به عنوان مثال مثلا جمهوری اسلامی حکومتی که در ایران تشکیل داده و به واسطه این نگاه های وحشیانه و وحشتناک بیشماران رو به کام مرگ فرستاده.
حتی کار به اینجا هم خاتمه پیدا نمیکنه.
اینها فارغ از مرزهای خودشون در خارج از کشور هم میان و این رفتارهای وحشیانه رو شکل میدن.
تحت همین عناوین بیشماران رو می میکشند، بمبگذاری میکنند و شما مواجه میشوید با این نمونه های بیشماری که در جهان وجود داره و حتما همه باهاش آشنا هستید و میشه دربارهاش یک موضوع مجزایی هم ساخت.
شاید در آینده هم دربارهاش صحبت کردیم.
اما اینها برگرفته از همون نگاهی است که از ابتدا دربارهاش صحبت کردیم.
اما در نهایت یک موضوع قابل عرض دیگری هم وجود داره که میشه دربارهاش صحبت کرد.
اینکه این نگاه های وحشتناک و وحشیانه ای که در اسلام نسبت به توهین مقدسات وجود داشته، قاعدتا یک برآیند بزرگ دیگه ای هم داشته، اون هم غرق شدن این جوامع اسلامی در این سانسور و خفقان بی حد و حصر هست.
فرای این که این نگاه ها چه اثرات وحشیانه و وحشتناکی رو در جهان داشته و خواهد داشت.
ما مواجه میشیم با یک موضوعی به اسم سانسور.
این سانسوری که حالا گاها از طرف حکومت ها اتفاق می افته برای اینکه هنر رو به نوعی اخته بکنه صدایی از هنر شنیده نشود و شما مواجه شوید با یک هنر دستآموز رام شدهای که حالا قرار است حرف های آن ها را بزند.
قرار است در سکوت همه چیز را به پیش ببرد و آن ماهیت حقیقی که ما درباره اش صحبت کردیم و گفتیم هنر در حقیقت یک معنایی دارد به اسم هنرمند بینا و هنر بینایی که قرار است در باب مشکلات بگوید، در باب درمان ها بگوید، در باب معضلات بگوید، نقد بکند، آن را در خفقان فرو می برد تا هیچ صدایی برای گفتن نداشته باشد.
این دریچه توهین به مقدسات یک راه بزرگی برای اسلامی ها و ممالک اسلامی به پیش می برد.
برای این سانسور بی حد و حصری که در همه جای این نگاه ها می بینید.
اما کار به این جا هم خاتمه پیدا نمی کند.
یعنی فقط و فقط مختص به حکومت نیست.
حالا انسان ها را دچار این خودسانسوری می کند که مبادا وارد هیچ مضمون و هیچ معنایی بشوند که شاید تعبیر به توهین می شود.
یعنی شما مواجه می شوید با این جوامع مختلف اسلامی که حتی حاضر نیستند از کنار معانی ای که مرتبط با اسلام هست بگذرند و حتی بهش نزدیک بشن.
چرا که باور دارن احتمال اینکه این ها بلافاصله مرتد و کافر و ملحد شناخته بشن بسیار است.
بلافاصله به حکم سب النبی اینها را سر ببرند و از میان بردارند.
بسیار هست و این خودسانسوری بزرگ رو شما در جوامع اسلامی می بینید که حتی حاضر نیستند به واسطه این تقدس گرایی که شده نزدیک به این معانی بشن چه برسه که اون ها رو نقد بکنن و یا در باره ش صحبتی داشته باشن.
پس فرای این موضوعات ما به این سانسور و در نهایت خودسانسوری هم در جوامع اسلامی میرسیم که همه و همه برگرفته از همین نگاهی است که پیرامون توهین به مقدسات شکل گرفته.
در نهایت ما به یک تعریف نامشخصی نسبت به توهین میرسیم.
در جوامع اسلامی همون طور که از ابتدا هم به همین شکل بوده هر چیزی تعبیر به توهین خواهد شد و در نهایت هم در انتهای این برنامه بهتر است که ما یک تعریف مشخصی داشته باشیم.
با توجه به این شناختی که ما دادیم در باب آزادی و آزار و در نهایت این آزار نرساندن که قرار است دلیل اصلی به وجود آمدن و در نهایت پایداری آزادی بشود، آزار کلامی را برشمردیم.
در نهایت ما به یک عناوینی از آزار کلامی هم باورمند هستیم که اینها میتواند باعث آزار دیگران بشود و نباید از آن استفاده بشود.
توهین کردن به مفهوم فحش و دشنام دادن به دیگران که خب قاعدتا کاریست دور از عقلانیت و دور از چهارچوبهای اخلاقی و قاعدتا باعث میشود که دیگران آزار ببینند و اینکه به دیگران تهمت بزنیم.
خب قاعدتا ما به اینها معتقد هستیم اما موضوع آن تناسبی است که دربارهاش صحبت کردیم.
تناسبی که بین جرم و کیفر باید وجود داشته باشد و در نهایت کسی که مهم باشد، توهین کرده باشد به دیگران به عقاید دیگران.
حالا این عقاید، عقاید ما باشه یا عقاید اسلامی باشه در نهایت به واسطه حرفی که زده باید با همون کلام هم پاسخ ببینه.
باید در نهایت عذرخواهی بکنه از این جماعت.
در نهایت باید دیگه در این باب صحبت نکنه.
اما قرار بر این نیست که او رو شکنجه بکنن.
قرار بر این نیست که او را به زندان بندازن.
قرار بر این نیست که او را به وحشیانه ترین شکل ممکن از بین ببرند و بکشند.
و ما باید مد نظرمون این موضوعات رو داشته باشیم.
در باب توهین به مقدسات هم میشه ساعت ها صحبت کرد.
فرای این صحبت هایی که در باب کلیات ما کردیم، مصادیق بیشماری داره که در جهان پیرامون ما اتفاق افتاده.
امروز هم اتفاق می افته.
شاید در آتی در باب این مسائل هم صحبت کردیم.
در باب این مصادیقی که اتفاق افتاده و بیشتر و بیشتر با هم در باب این توهین به مقدسات صحبت کردیم چرا که موضوع مهمی است.
اما در این قسمت سعی کردیم در باب مبانی کلی که در اسلام و مواجهه اسلام با توهین به مقدسات بوده صحبت کنیم.
در انتهای برنامه هم دوست دارم باهاتون در میون بذارم که اگر دوست دارید این صدا شنیده بشه و به نوعی این راه تغییر همگانی بشه میتونید این صدا رو با دیگران به اشتراک بزارید.
منظور من هم از صدا مختص به برنامه ای به نام جان نیست.
برنامه ای به نام جان برنامه ای هست که قراره من درش در باب عقاید، باورها و دغدغه های زیستمون به زبان ساده، رک و در عین حال بداهه صحبت بکنیم.
اما پیش تر از این که من برنامه ای به نام جان رو ضبط و منتشر بکنم، آرا و عقاید خودم رو تحت عناوین کتاب هایی به رشته تحریر در آورد.
این کتاب ها به صورت رایگان در وبسایت جهان آرمانی در اختیار شماست.
میتونید با مراجعه به این سایت سایت رسمی من این آثار رو مطالعه و دریافت کنید و اگر دوست داشتید این صدا شنیده بشه و این راه تغییر شکل بگیره.
این آثار را با دیگران به اشتراک بگذارید.
ممنون که همراه من بودید.
من نیما شهسواری و این برنامه به نام جان بود.
در پناه آزادی.
پیش از ارسال نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی این توضیحات را مطالعه کنید.
برای درج نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی باید قانون آزادی را در نظر داشته و از نشر اکاذیب، توهین تمسخر، تحقیر دیگران، افترا و دیگر مواردی از این دست جدا اجتناب کنید.
نظرات شما پیش از نشر در وبسایت جهان آرمانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در صورت نداشتن مغایرت با قانون آزادی منتشر خواهد شد.
اطلاعات شما از قبیل آدرس ایمیل برای عموم نمایش داده نخواهد شد و درج این اطلاعات تنها بستری را فراهم میکند تا ما بتوانیم با شما در ارتباط باشیم.
برای درج نظرات خود دقت داشته باشید تا متون با حروف فارسی نگاشته شود زیرا در غیر این صورت از نشر آنها معذوریم.
از تبلیغات و انتشار لینک، نام کاربری در شبکههای اجتماعی و دیگر عناوین خودداری کنید.
برای نظر خود عنوان مناسبی برگزینید تا دیگران بتوانند در این راستا شما را همراهی و نظرات خود را با توجه به موضوع مورد بحث شما بیان کنند.
توصیه ما به شما پیش از ارسال نظر خود مطالعه قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای مطالعه از لینکهای زیر اقدام نمایید.
با درج ایمیل آدرس خود میتوانید از تازهترین آثار منتشر شده در وبسایت جهان آرمانی با خبر شوید آدرس ایمیل شما نزد ما محفوظ خواهد بود
با ثبت نام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید نگاشتههای خود را در این بستر منتشر کنید، فرای انتشار پست میتوانید با ما همکاری داشته و همچنین آثار خود در زمینههای مختلف هنری را نشر و گسترش دهید
© تمام حقوق نزد مولف محفوظ است
Copyright 2021 by Idealisti World. All Rights Reserved
این صفحه دارای لینکهای بسیاری است تا شما بتوانید هر چه بهتر از امکانات صفحه استفاده کنید.
در پیش روی شما چند گزینه به چشم میخورد که فرای مشخصات اثر به شما امکان میدهد تا متن اثر را به صورت آنلاین مورد مطالعه قرار دهید و به دیگر بخشها دسترسی داشته باشید،
شما میتوانید به بخش صوتی مراجعه کرده و به فایل صوتی به صورت آنلاین گوش فرا دهید و فراتر از آن فایل مورد نظر خود را از لینکهای مختلف دریافت کنید.
بخش تصویری مکانی است تا شما بتوانید فایل تصویری اثر را به صورت آنلاین مشاهده و در عین حال دریافت کنید.
فرای این بخشها شما میتوانید به اثر در ساندکلود و یوتیوب دسترسی داشته باشید و اثر مورد نظر خود را در این پلتفرمها بشنوید و یا تماشا کنید.
بخش نظرات و گزارش خرابی لینکها از دیگر عناوین این بخش است که میتوانید نظرات خود را پیرامون اثر با ما و دیگران در میان بگذارید و در عین حال میتوانید در بهبود هر چه بهتر وبسایت در کنار ما باشید.
شما میتوانید آدرس لینکهای معیوب وبسایت را به ما اطلاع دهید تا بتوانیم با برطرف کردن معایب در دسترسی آسانتر عمومی وبسایت تلاش کنیم.
در صورت بروز هر مشکل و یا داشتن پرسشهای بیشتر میتوانید از لینکهای زیر استفاده کنید.
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
عنوانی برای گزارش خود انتخاب کنید
تا ما با شناخت مشکل در برطرف کردن آن اقدامات لازم را انجام دهیم.
در صورت تمایل میتوانید آدرس ایمیل خود را درج کنید
تا برای اطلاعات بیشتر با شما تماس گرفته شود.
آدرس لینک مریوطه که دارای اشکال است را با فرمت صحیح برای ما ارسال کنید!
این امر ما را در تصحیح مشکل پیش آمده بسیار کمک خواهد کرد
فرمت صحیح لینک برای درج در فرم پیش رو به شرح زیر است:
https://idealistic-world.com/poetry
در متن پیام میتوانید توضیحات بیشتری پیرامون اشکال در وبسایت به ما ارائه دهید.
با کمک شما میتوانیم در راه بهبود نمایش هر چه صحیحتر سایت گام برداریم.
با تشکر ازهمراهی شما
وبسایت رسمی جهان آرمانی
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود مستقیم فایلها از سرورهای وبسایت رسمی جهان آرمانی تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Google Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای One Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Box Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو به شما اطالاعاتی پیرامون اثر خواهد داد، مشخصات اصلی اثر در این صفحه تعبیه شده است و شما با کلیک بر این آیکون به بخش مورد نظر هدایت خواهید شد.
شما با کلیک روی این گزینه به بخش مطالعه آنلاین اثر هدایت خواهید شد، متن اثر در این صفحه گنجانده شده است و با کلیک بر روی این آیکون شما میتوانید به این متن دسترسی داشته باشید
در صورت مشاهدهی هر اشکال در وبسایت از قبیل ( خرابی لینکهای دانلود، عدم نمایش کتب به صورت آنلاین و … ) با استفاده از این گزینه میتوانید ایراد مربوطه را با ما مطرح کنید.
در این بخش میتوانید توضیح کوتاهی دربارهی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همهی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشتههای شما
کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است
تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد
گزینههای در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان میگذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشارهی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد
در این بخش میتوانید آدرس شبکههای اجتماعی، وبسایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرسها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد
در این بخش میتوانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین میتوانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در ویسایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید
نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود
نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد
در نظر داشته باشید که این نام در نگاشتههای شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است
آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راههای ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید
رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده میتوانید این رمز را تغییر دهید
پیش از ثبتنام در وبسایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید
با استفاده از منو روبرو میتوانید به بخشهای مختلف حساب خود دسترسی داشته باشید
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
نیما شهسواری، نویسنده و شاعر، با آثاری در قالب داستان، شعر، مقالات و آثار تحقیقی که مضامینی مانند آزادی، برابری، جانپنداری، نقد قدرت و خدا را بررسی میکنند
جهان آرمانی، بستری برای تعامل و دسترسی به تمامی آثار شهسواری به صورت رایگان است
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است
بخش ارتباط، راههایی است که میتوانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است میتوانید در بخش توضیحات شبکهی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.
شما میتوانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمتهایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،
در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحلهی ابتدایی فرم پر کردهاید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.
پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعهی قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینکهای زیر اقدام کنید.
گزارش شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال گزارش دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
پیام شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال پیام دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
فرم شما با موفقیت ثبت شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال فرم دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.