
در دسترس نبودن لینک
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
کتاب : سرگردانی
عنوان : بخش نهم
نویسنده : نیما شهسواری
زمان : 16:05
موسیقی :
نامشخص
با صدای : نیما شهسواری
دگــربار جهان زشتی، دندان نیشش را به من نشان داد
و چنگالش بر قلب خونینم فرو رفت، دوباره در برابرم عرضاندام کرد، قدرت به رخ کشید، دوباره ما را از این رویا بیدار کرد و به کابوس همیشگیاش دعوت کرد، دعوتی بیاذن و اراده، به جبر روزگار زشتیها، میهمان بزم خونین دنیا گشتیم و غم به دیدگان دگرباره بنشست
چه کوتاه بود و چه زودگذر لذت از آرامش یار و آرام ماندن ما، برقراری چه کوتاه بود، شادمانی او و شادمان شدن ما، روزی که از مزرعه به خانه بازمیگشتیم، چهرهاش را رنگپریده دیدم و در چشمانش دردی تاب و توان ایستادن نداشت، به زور بر دو پایش ایستاده بود تا به رخسارش چشم دوختم، حال نزارش را دریافتم
ناخودآگاه به یاد مادر در بستر و چشمانش افتادم، در چشمان رنجدیدهی او همان چشمان اشنای مادر دیدم و بر تن نحیفش آن رنج مانده بر تن پدر
به نزدش رفتم، در آغوشش گرفتم،
بخند دنیا که ما اشک داریم، بخند و سرمست هلهله بکش که ما رنج داریم، بخند و شادمان رقص و پایکوبی کن که ما به رنج زاده و در آن پروردهایم بخند و هیچ به حال ما و دنیایمان به فکر نباش
رنگ به رخسار نداشت، چشمانش از راز مرضی میگفت که دیگربار دامنگیر این زندگانی شده است و رنج به ما هدیه میکند، آن سرفههای بیمهابا و خسخس از سینهی دردمندان که سیمای مادر و پدر را در برابرم نقش میبست
مادر آن روزگاران به چشم یأس داشت و با چه تقلا به ما امید ارزانی میداد و حال یار رنجدیدهی ما چه صبورانه رنج چشمش را با شادمانی توأمان به ما فدیه میداد،
ما رنج میبینم او سعی در شادمانی دارد، چه تلخ این منظره که عمری رنج کشیدی، حال بار دیگر رنج امانت نمیدهد و به سویت حملهور است، ما و این دشمن، دور زِ هم نماندهایم و هرگاه سایهی ننگینش از سر ما کم شد دلتنگانه به سویمان هجوم آورده و جانمان را در برگرفت
به دنبال دکتر رفتن و به بالینش آوردن چه سود که مرهم اینان بر این رنج خانمانسوز هیچ است و پوشالی، مهرشان رنج ما بیش کرد و التیامی نداد، رنگ رخسار یار هر روز پریدهتر از دیروز بود و سرفههایش آتشینتر
از روزگاران پیشتر میسوخت و میساخت، باید امید فدیه داد و پر غم شادمان بود، چه صبورانه درد میکشید و دم نمیزد، ما در آرزوی دوری دردش درد میکشیدیم، به بالینش مینشستم و دستانش به دست میگرفتم و در آرزوی گرفتن دردش به جان خویش فریاد میزدم
چشمانش را میبست و آرام میگرفت، میخوابید، اشک چشمانمان برکهای به راه دارد و بر رودخانهها جاری میشد به دریا راه کج کرد و اقیانوس را درنوردید، چه سود که رنجدیدهی دوران به بستر خفته و صبورانه درد میکشد و رنج میبرد
غرق بوسه کردنش، نوازش بر سرش، اشک ریختن بر تنش، چه سود که اگر لحظهای آرام باشد برای ما عمری به درد نشسته است
در این روزهای سختی و رنج در این روزهای پر از درد و ماتم، در این روزها که نمیگذرد و ثانیه ثانیهاش چون سالی رنج بر ما فدیه میدهد، آن روز ننگین رسید در بستر بیماری یار رنجدیده به کلام آمد، فریاد میکشید
از درد درونش فریاد میکشید، میشنوی جهان، فریاد رنجدیده است، رنجش را دیدید و لذت بردید
رنجش را دیدید و شادمان شدید، به آغوش حریصانه هجوم بردید، تنش دریدید و لذت بردید، تو ساکت ماندی و گوشهی لب خندیدی و آه هم نگفتی، انتقامی نستاندی، مسکوت نظاره کردی و شادمان هلهله سر دادی
تنش دریدند، اشک ریخت، فرزندان خلفت لذت بردند و تو شادمان گشتی، نه تو شاد نبودی لیک مسکوت که ماندی، مسکوت در برابر اینچنین اعمال زشتی، کمتر از انجامش نیست، مسکوت ماندی، آنکس که دریای قدرت است، از ارادهاش مگسان بر آسمان در پرواز،
تنش دریدند و رنج برد و تو ساکت ماندی و امروز هم رنج میکشد و درد فدیه از تو را به جان میخرد، فریاد سر میدهد، نه فریاد از این درد و مریضی که فریاد سالیان رنج بیپایان بود
از کودکی و رنجهایش، در آغوش پدران هرزه و مادران با رحم پروارنده شدند و به حراج ایشان فروخته شدند، دست هر ناپاک از نسان به تن کشیده شدن و ارضا شدن با طفلان صغیر،
اشک بریز، خون ببار که دنیای زشتی چنین است، فروخته شدن نه یکبار که هر شب و هزاران بار، صاحب به دنیا بودی و صاحب به دنیاشان کردی، صاحب به انسان شدند، زر خرید تو این بندگان زشتی، پوچی و حقارت زر خرید این غلامان حلقه به گوش با زر رنجدیده روزگار نازل آن درد بیپایانت را، به تن این رنجدیده و فریادش بشنو،
او رنج میکشد، فریاد سرمیدهد، تو از شنیدنش چه حال داری من میگویم و خون میبارم تو اگر بودی و ذره ذرهای وُجدان نه وَجدان نه وِجدان به جان داشتی چه سرانجام بود؟
واژگان پوشالی به نزد انسانهای پوشالی
فریاد بزن یار رنجدیدهام، فریاد بزن میشنوم، در آغوش من فریاد بزن، آه سر بده از روزگاران، بگو از رنجهایت، بگو یار شیرینم، بگو و دردت به جانم فدیه کن، فریاد بزن که در آتش میسوزم، در این شعلهها از رنج تو خاکستر میشم و میسوزم،
فریاد بزن یار رنجدیدهام، صدایت عرش را به لرزه در میآورد و گوشان کر زمان از صدایت فراریاند،
به گوشهای میخزند و خاک بر سر میریزند،
فریاد بزن رنجدیدهام که درد از تن تو برون میآید و آنان به درد دادن دیگران دردمندند
نه امروز نه فردا که تا پایان بودنشان دردمندان از این دردها به گویهای بیپایان دنیا به درد زاده و درد میبخشد شاه دردمندان
فریاد بکش به آغوشم اشک بریز، از رنج این مرض، از آن هدیهی الهی، از آن پستیِ آسمانی، فریاد بکش که بزم در خون آسمانیان به پا است
سالیان، فرزندانشان تنت دردیدند و سرمست هلهله کرد، امروز نوبت شاه شاهانشان است که بدرد و هلهله سرکند،
به آغوش کشیدم یار رنجدیدهام را و از کلبه برون آمدم و تاختم به دوردستها تا کسی دریابد این رنجدیده را که اینگونه فریاد میزند و رنج سالیان سال بیرون میریزد، میسوزم در آتش این درد، نظارهگرم بر این ظلم بیپایان، نظارهگر چو آن کودکی که مادربزرگ سر برید، خون پاشید و باز مسکوت ماند و هیچ نتوانست گفت از آدمیان که نماد مهرشان او بود و نماد دردشان کیست
متنفر شد و دوری گزید از این ددصفتان، کژ اندیشان بیمار، یار رنجدیدهام طاقت بیار که به سوی طبیب میرویم، مرهم این درد چیست
میشنوی، فریاد مرا بشنو، مرهمش چیست
خاریِ انسانها، تو که حقیر آفریدی و از حقارتشان بزرگ گشتی، چه بزرگی که از کوچک شدن دیگران بزرگ میشوی
و راستی چه کسی ارباب میشود گر رعیت به میان نباشد؟
چه کسی خدا میشود گر بنده نباشد؟
تو ارباب بردگان، تو شاه بندگان، بشنو، فریادم را بشنو، از رنجم شاد باش و یا بسوزان این تخت و عرش که خود ساختی، سازندگانشان علم کردند که خدایی کنند
به نزد طبیب رسیدیم، طول مسیر را دوان دوان طی کردم، بوسه بر یار رنجدیده میزدم و او آرام فریاد میکشید، به نزد طبیب بودیم او حال نزار یار مرا دید و مرهم به زخمش نهاد، ساعتی چند بر بسترش نشستم و فریادش آرام شد، چشمانش بسته بود، پیش از بستن نگاهی به صورتم انداخت، بر چشمانم خیره شد، شادمان و آرام بود، در نگاهش سخنها به من میگفت، از آن روزگانم خوش میگفت از آن روزهای دلتنگی، از آن دوست داشتنها، از آن آرامش و یکرنگی،
سرش را از بالین بالا کرد و بر لبانم بوسهای زد، دگربار سر بر بالین گذاشت و شادمان چشمانش را بست، دیگر فریاد نمیکشید، دیگر رنج نمیبرد، رنجدیدهی تمام دوران خفت و دگر هیچ کلامی نگفت
دگر عذابی نکشید، بر چشمانش بوسه زدم و نوازش کردم، چه آرام و زیبا خفته بود،
یار رنجدیدهی من بخواب نازنینم، بخواب و دیگر رنج نبین
پایان زشتیها به آغاز زشتی نباید که آن زشتی فروریختنی است
تو رفتی و آرام گرفتی، یار رنجدیده خفتی، دیگر برنخواستی، آرامش حق تو است که اگر این جلادان و فکرهای مالامال از زشتیشان امان دهد بر تن رنجور این ظلمدیدگان، اگر از محشر آتش دوزخ رهایی یابد، آنکه به جهان دوزخ و فرشتگان عذاب آدمیان، سالیان عمر طی کردند و حال آرامشش با حرص این ظلمپرستان پوچی و خیال گره نخورد که فرجامش شکنجه خواهد بود
تو رفتی و آرام میخوابی، رنجدیدهی دورانم، یار شیرینم، بخواب و دیگر رنج نبین که آرامش برای تو است،
چه شاد بودم آن روزگاری که شادیات میدیدم و آرام داشتم از آرامشت، تو رنجدیدهی تمام دوران تو رنج بردی، من از رنج آن سالیان و چه رنجها کشیده و میکشم، چه دنیایی بر سردارم چه رنجدیدگان آن درد من میافزاید و آرامش یکیشان آرامش دنیای من است، شادمان میشوم این شادی یک تن از هزار که آرام باشد و من مسبب به این آرامش جان
جانش دور از این زشتی و دردها و جان من به آرامش خواهد زیست و ذهنم آرام و بیفریاد تواند بود
روزگاری که تو را از آن دخمهی زشتی و بهشت آدمیان رهانیدم به آرامش رسیدم، ذهنم قرار داشت، دیگر فریاد نمیکشید و چه راضی از کردار این تن هلهله سرمیکشید و فخر میفروخت، چه شادمان بود که افکارش به فرجام رسیده و راهحل بر درد بیدرمانش بسته است
امروز فریاد میزند که تو آرامش ببخش به ظلمدیدگان که تو آرام باشی، آرامش دهی، آرام شوی که ظلمدیدگان دریابی و دریافته شوی
راهحل تو مدد او است، مدد بر جان بیکران ظلمدیدگان، فریاد این فکر مسکوت نمیماند و هماره عربدهها سرمیکشد، مگر دریابی، دست دراز کنی، آرام کنی و این ذهن آشفته آرام شود
دیدهای این دیرباز درد بسیار و این دردها به ذهنت لانه کرده است و به هر سوی این جهان که مینگری خاطرهای از آن رنجها پیدا است و تو را به اعماقش غرق میکند و ذهنت دست و پا زنان راهحل میجوید،
نبودی آن قدر بیش که دریابی و راهکارت همگان دریابد لیک توان مدد بر یک که داری و از آن سرمست و شادمان گشتی، چه از این والاتر که شادیِ دیگری بسازی، نه آن که ذهنت آرام میگیرد و شادمان میشوی، نه آنکه از دیرباز از این شادیها شادمان میشدی
کمک کردی و از مددت آرام گرفتی، نه اینکه مدد نکردی و به فکر فرو رفتی، به رویا این دردهای بیکران جهان و جهانیان غرق شدی و رنج بردی، دریاب جهانیان به حد خویش که چنین آرام میگیری،
روزگاران سعادتت آن پیشترها بود که رنجدیدهی دوران را یافتی و بر او آرامش بخشیدی، ثانیهها زود گذشتند، بر دیگران یاری رساندی سخت کار کردی، روزی رساندی و از شادی انان، شادمان گشتی، چه آرام بودی از آرامش اینان و این راهحل جهان تو است که هماره ذهنت فریاد میکشد که دریاب و دریافته شو
یار شیرینم، دوران تلخی گذراندی، چه سختیها که نکشیدی، یاد آن روزها میافتم که شادمان به من مینگریستی، دلتنگ میشدی و دلتنگت میشدم، به سودای دیدنت به خانه میآمدم، در آغوشت مهر میدادی و مهر میستاندم به مهر دادنم شادمان بودم و از این آرامش سرمست زِ دنیا دور میشدم
یار شیرینم آرام خفتهای و من به تنهایی دگربار غرق در احساسم، لیک راه جستهام و بر فریادش فائق آمدم که دریابم و دریافته شوم
با جان و دل به مزرعه رفتم، شروع به تلاش و کار کردم که رونق بازگردانم و از این حاصل به مدد دست پیش برم و آرام گیرم
به سختی تلاشها کردم، دگربار خویش را به دریای کار غرق کردم که ذرهای آرام گیرم و از رونق حاصلشده آرامش بیشتر دریابم، حال زراعت خویش را به دهکدههای اطراف میبرم و این دایرهی دوار کماکان هم ادامه داشت، از حاصل این رونق روزی رساندم و از این کرده شادمان گشتم که جهان و زشتیهایش به مدد ما زیبا و با این مدد رساندن بال به پشت گیریم و در آسمانی دورتر از این جهان زشتیها به پرواز در آییم.
پیش از ارسال نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی این توضیحات را مطالعه کنید.
برای درج نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی باید قانون آزادی را در نظر داشته و از نشر اکاذیب، توهین تمسخر، تحقیر دیگران، افترا و دیگر مواردی از این دست جدا اجتناب کنید.
نظرات شما پیش از نشر در وبسایت جهان آرمانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در صورت نداشتن مغایرت با قانون آزادی منتشر خواهد شد.
اطلاعات شما از قبیل آدرس ایمیل برای عموم نمایش داده نخواهد شد و درج این اطلاعات تنها بستری را فراهم میکند تا ما بتوانیم با شما در ارتباط باشیم.
برای درج نظرات خود دقت داشته باشید تا متون با حروف فارسی نگاشته شود زیرا در غیر این صورت از نشر آنها معذوریم.
از تبلیغات و انتشار لینک، نام کاربری در شبکههای اجتماعی و دیگر عناوین خودداری کنید.
برای نظر خود عنوان مناسبی برگزینید تا دیگران بتوانند در این راستا شما را همراهی و نظرات خود را با توجه به موضوع مورد بحث شما بیان کنند.
توصیه ما به شما پیش از ارسال نظر خود مطالعه قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای مطالعه از لینکهای زیر اقدام نمایید.
آثار صوتی نیما شهسواری شامل
تمامی این آثار به صورت رایگان در اختیار شما است
همچنین شما نیز میتوانید در این راه در کنار ما باشید و در صوتی کردن این آثار به ما کمک کنید، تا هر چه بیشتر این افکار نشر گردد و موجبات آگاهی و تغییر را فراهم سازد
آثار نیما شهسواری پیرامون آزادی، برابری، نقد قدرت و خدا و … است
تمامی این آثار در قالبهای مختلفی از جمله شعر، داستان مقالات و … گردآوری شده و دسترسی به آن سهل و قابل وصول است،
برخی از این آثار به صورت صوتی منتشر و برخی دیگر در آینده منتشر خواهد شد
در پادکست “به نام جان“، سفری عمیق به دنیای اندیشه و آزادی آغاز میشود. در هر قسمت از این سفر، به بررسی موضوعاتی همچون آزادی، برابری، نقد قدرت و خدا، مشکلات اجتماعی و … میپردازم.
اینجا جایی است که صدای ما تلاش میکند تا به عمق مسائل پی ببرد و از طریق گفتگوهای مختلف، نگاهی تازه و الهامبخش به دنیای پیرامون ایجاد کند.
آیا به دنبال تجربهای از گفتگوها و تفکراتی غنی از دیدگاههای متنوع هستید؟
آیا علاقهمند به درک بهتر موضوعات مهم امروزی از زوایای جدید هستید؟
پس گوش دادن به پادکست “به نام جان”، دعوت به یک سفر نوین در دنیای اندیشه و آزادی است.
به نام جان قصد دارد تا مباحث مهم جهان را به زبانی ساده، صریح و روشن با شما در میان بگذارد
بیشک بزرگترین همکاری شما با ما به اشتراک گذاشتن این آثار با دیگران است
اما فرای این اشتراکگذاری و اطلاع به دیگران پیرامون این تغییر شما میتوانید در کنار ما باشید
راههای بسیاری برای همکاری با ما وجود دارد، شما میتوانید در زمینه ترجمهی آثار، طراحی گرافیکی، کتاب صوتی، طراحی وبسایت، اپلیکیشن و … در کنار ما باشید
فرای این عناوین اصلی برای همکاری شما میتوانید با عضویت در وبسایت جهان آرمانی، مقالات نظرات باورها و … از خود را با دیگران به اشتراک بگذارید، برای این کار شما میتوانید از طریق ارسال پست در وبسایت جهان آرمانی و همچنین با عضویت در تالار گفتمان دیالوگ در کنار ما باشید و به همراهان این تغییر بپیوندید
تمامی آثار نیما شهسواری در وبسایت جهان آرمانی در اختیار شما است،
نکته مهم آنکه همواره این آثار به صورت رایگان خواهد بود که برای بیدار کردن مردمان نگاشته شده است، از این رو شما همواره میتوانید تمامی آثار نیما شهسواری اعم از کتاب، اشعار، پادکست و … را به صورت رایگان از وبسایت جهان آرمانی بدست آورید،
فرای وبسایت جهان آرمانی، این پادکست در بیشتر پلتفرمهای پادکستگیر در اختیار شما است از جمله این برنامهها
فرای برنامههای پادکستگیر شما میتوانید این آثار را از طرق زیر نیز بدست آورید
برای دسترسی به پادکست به نام جان تنها کافی در برنامهی پادکستگیر خود نام نیما شهسواری، به نام جان و یا جهان آرمانی را جستجو کنید
راه تغییر و دگرگونی این دنیا راه سختی است،
در دنیای پر زرق و برق امروز ما را کسی نخواهد شنید که صدای دلربایان خوش نوا است، گاه فریاد گوشخراش زورمندان همه را مبهوت خواهد کرد، پس تنها راه برای این تغییر بزرگ با کمک شما امکان پذیر خواهد بود
اگر خواستید در تغییر زشتیهای این دنیا همراه ما باشید با اطلاعزسانی به دیگران بزرگترین کمک را به ما خواهید کرد و این راه تغییر را آغازگر خواهید بود
ما در کنار هم توان تغییر همه چیز در این دنیا را خواهیم داشت بیایید با هم و درکنار هم برای تغییر دنیا تلاش کنیم
با تشکر
نیما شهسواری
با درج ایمیل آدرس خود میتوانید از تازهترین آثار منتشر شده در وبسایت جهان آرمانی با خبر شوید آدرس ایمیل شما نزد ما محفوظ خواهد بود
با ثبت نام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید نگاشتههای خود را در این بستر منتشر کنید، فرای انتشار پست میتوانید با ما همکاری داشته و همچنین آثار خود در زمینههای مختلف هنری را نشر و گسترش دهید
© تمام حقوق نزد مولف محفوظ است
Copyright 2021 by Idealisti World. All Rights Reserved
این صفحه دارای لینکهای بسیاری است تا شما بتوانید هر چه بهتر از امکانات صفحه استفاده کنید.
در پیش روی شما چند گزینه به چشم میخورد که فرای مشخصات اثر به شما امکان میدهد تا متن اثر را به صورت آنلاین مورد مطالعه قرار دهید و به دیگر بخشها دسترسی داشته باشید،
شما میتوانید به بخش صوتی مراجعه کرده و به فایل صوتی به صورت آنلاین گوش فرا دهید و فراتر از آن فایل مورد نظر خود را از لینکهای مختلف دریافت کنید.
بخش تصویری مکانی است تا شما بتوانید فایل تصویری اثر را به صورت آنلاین مشاهده و در عین حال دریافت کنید.
فرای این بخشها شما میتوانید به اثر در ساندکلود و یوتیوب دسترسی داشته باشید و اثر مورد نظر خود را در این پلتفرمها بشنوید و یا تماشا کنید.
بخش نظرات و گزارش خرابی لینکها از دیگر عناوین این بخش است که میتوانید نظرات خود را پیرامون اثر با ما و دیگران در میان بگذارید و در عین حال میتوانید در بهبود هر چه بهتر وبسایت در کنار ما باشید.
شما میتوانید آدرس لینکهای معیوب وبسایت را به ما اطلاع دهید تا بتوانیم با برطرف کردن معایب در دسترسی آسانتر عمومی وبسایت تلاش کنیم.
در صورت بروز هر مشکل و یا داشتن پرسشهای بیشتر میتوانید از لینکهای زیر استفاده کنید.
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
عنوانی برای گزارش خود انتخاب کنید
تا ما با شناخت مشکل در برطرف کردن آن اقدامات لازم را انجام دهیم.
در صورت تمایل میتوانید آدرس ایمیل خود را درج کنید
تا برای اطلاعات بیشتر با شما تماس گرفته شود.
آدرس لینک مریوطه که دارای اشکال است را با فرمت صحیح برای ما ارسال کنید!
این امر ما را در تصحیح مشکل پیش آمده بسیار کمک خواهد کرد
فرمت صحیح لینک برای درج در فرم پیش رو به شرح زیر است:
https://idealistic-world.com/poetry
در متن پیام میتوانید توضیحات بیشتری پیرامون اشکال در وبسایت به ما ارائه دهید.
با کمک شما میتوانیم در راه بهبود نمایش هر چه صحیحتر سایت گام برداریم.
با تشکر ازهمراهی شما
وبسایت رسمی جهان آرمانی
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود مستقیم فایلها از سرورهای وبسایت رسمی جهان آرمانی تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Google Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای One Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Box Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو به شما اطالاعاتی پیرامون اثر خواهد داد، مشخصات اصلی اثر در این صفحه تعبیه شده است و شما با کلیک بر این آیکون به بخش مورد نظر هدایت خواهید شد.
شما با کلیک روی این گزینه به بخش مطالعه آنلاین اثر هدایت خواهید شد، متن اثر در این صفحه گنجانده شده است و با کلیک بر روی این آیکون شما میتوانید به این متن دسترسی داشته باشید
در صورت مشاهدهی هر اشکال در وبسایت از قبیل ( خرابی لینکهای دانلود، عدم نمایش کتب به صورت آنلاین و … ) با استفاده از این گزینه میتوانید ایراد مربوطه را با ما مطرح کنید.
در این بخش میتوانید توضیح کوتاهی دربارهی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همهی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشتههای شما
کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است
تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد
گزینههای در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان میگذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشارهی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد
در این بخش میتوانید آدرس شبکههای اجتماعی، وبسایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرسها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد
در این بخش میتوانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین میتوانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در ویسایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید
نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود
نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد
در نظر داشته باشید که این نام در نگاشتههای شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است
آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راههای ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید
رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده میتوانید این رمز را تغییر دهید
پیش از ثبتنام در وبسایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید
با استفاده از منو روبرو میتوانید به بخشهای مختلف حساب خود دسترسی داشته باشید
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
نیما شهسواری، نویسنده و شاعر، با آثاری در قالب داستان، شعر، مقالات و آثار تحقیقی که مضامینی مانند آزادی، برابری، جانپنداری، نقد قدرت و خدا را بررسی میکنند
جهان آرمانی، بستری برای تعامل و دسترسی به تمامی آثار شهسواری به صورت رایگان است
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است
بخش ارتباط، راههایی است که میتوانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است میتوانید در بخش توضیحات شبکهی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.
شما میتوانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمتهایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،
در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحلهی ابتدایی فرم پر کردهاید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.
پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعهی قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینکهای زیر اقدام کنید.
گزارش شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال گزارش دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
پیام شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال پیام دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
فرم شما با موفقیت ثبت شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال فرم دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.