Logo true - Copy

جهان آرمانی

وب‌سایت رسمی نیما شهسواری

جهان آرمانی

وب‌سایت رسمی نیما شهسواری

پادکست به نام جان

ویژه برنامه عید قربان عید کثیف
به اشتراک‌گذاری لینک دانلود مستقیم این فایل صوتی در شبکه‌های اجتماعی:

مشخصات اثر

عنوان : پادکست به نام جان

ویژه برنامه : عید قربان عید کثیف

برنامه‌ساز : نیما شهسواری

زمان : 01:08:11

با صدای : نیما شهسواری

توضیحات این قسمت

عید قربان
از دیرباز انسان‌ها قربانی کردند و تقاص ترس‌های لانه کرده به جانشان را جاندارانی دردمند دادند
و امروز اسلام این سبوعیت ریشه‌دار از حماقت بشری را به عیدی خونین بدل کرده است
که کودکان را برای دریدن می‌آموزد تا به فردایی در کوی و برزن برخیزند مجنونانی که سر می‌برند
دیروز حیوانات را و فردا انسان را
مسئله جان است
جان را دریابید
چندی پیش به طول چند سال پنج میلیون انسان به جنگی بزرگ و جهانی مردند و فریاد وامصیبتا بلند شد که تمدن انسانی مرده است
امروز در این روز خونبار و این عید کثیف در یک کشور ده میلیون حیوان را به قساوت کشته‌اند
آیا تمدن انسانی کماکان زنده است؟
آیا جان این جانداران جان نبود؟
آیا ارزش جان را در نیافتید؟
بکارید بذر این جنون و جهل را که به فردا فوج فوج آدمیان را گردن خواهند زد آنانی که آزموده شدند برای دریدن

برنامه‌ی به نام جان قصد دارد تا درباب مباحث مهم باورها و دغدغه‌های دنیایمان به زبان ساده و بداهه سخن بگوید

پخش تصویری

پخش از اسپاتیفای

پخش از یوتیوب

توجه

 

این بخش از متن پادکست توسط هوش مصنوعی استخراج شده است. ممکن است شامل اشتباهاتی باشد یا به طور کامل با محتوای اصلی مطابقت نداشته باشد. هدف از این کار، بهبود دسترسی مخاطبین به محتوای پادکست و فراهم کردن امکان مطالعه و مرور سریع‌تر مطالب است

 

چرا متن پادکست را منتشر می‌کنیم؟

 

ما تصمیم گرفته‌ایم متن پادکست‌های خود را منتشر کنیم تا دسترسی به محتوای آن‌ها برای همه مخاطبان آسان‌تر شود. این اقدام به ویژه برای افرادی که ترجیح می‌دهند مطالب را به صورت متنی مطالعه کنند یا نیاز به مرور سریع‌تر دارند، مفید خواهد بود

 

متن پادکست چگونه استخراج شده است؟

 

این متن توسط هوش مصنوعی Speechmatics استخراج شده است. Speechmatics یکی از پیشرفته‌ترین فناوری‌های تبدیل گفتار به متن است که با استفاده از الگوریتم‌های پیچیده و یادگیری عمیق، صدا را به متن تبدیل می‌کند. این ابزار قادر است با دقت بالا و در زمان واقعی، گفتار را به متن تبدیل کند و از بیش از ۵۰ زبان مختلف پشتیبانی می‌کند

متن پادکست

خب دوستان عید قربان برای مایی که ایرانی هستیم و مسلمان زاده مطمئنا معنا گر عید خونین و وحشتناک و وحشیانه است.

 همه ما توی این فضا بزرگ شدیم و توی اون دورانی که بخصوص کودک بودیم با این صحنه های وحشیانه رو به رو شدیم و یک تصویری برامون ساخته شده که قاعدتا به فراخور روحیات و تعالیمی که دیدیم یه تصویری از اون گذشته توی ذهن ما نقش بسته.

 اگر تعالیم اونقدر قدرتمند بوده و ما رو به سمتی برده که این موضوع برامون عادی سازی شده باشه، شاید خیلی خدشه ای توی روحیات مون وارد نشده.

 اما اگر تعالیم به اون صورت قدرتمند نبوده و نتونسته ذهنیت ما رو بشوره و به نوعی ما رو آماده پذیرش این وحشی گری بکنه، قاعدتا رومون تاثیرات خیلی مخربی گذاشته.

 یعنی هر کودک انسانی که با این صحنه های وحشیانه روبه رو بشه و سر بریده شدن حیوانی رو ببینه، قاعدتا خیلی توی روحیاتش تاثیر میذاره.

 ما قراره توی این قسمت در باب این صحبت بکنیم.

 یه مقداری در باب تاریخچه اش صحبت بکنیم و بیاییم برسیم به برآیندش و اینکه چه ثمراتی داره این عید.

 این عید که خب قاعدتا همتون آشنا باهاش هستید به نوعی توی تمام ادیان وجود داره.

 اما اون شکل قدرتمند و مستحکم اش که بیشتر جنبه ی بیرونی داره در اسلام قدرتمند است و مسلمانها بیشتر باهاش درگیرند.

 به نوعی که خب توی عید قربان به دست مسلمون ها میلیون ها حیوون سلاخی و کشته میشن.

 اگر ریز بشیم به این عید و بخوایم بخواهیم دقیق تر به تاریخچه اش نگاه کنیم ما اصولا با یک قدرت متعال و لایزالی روبه رو بودیم در بین انسانها.

 این از همان ابتدای تاریخ به واسطه ترس هایی که در بین انسان ها وجود داشته.

 همواره دستاویزی میخواستند که خودشون رو بهش بیاویزند و به نوعی روی این ترس های خودشون سرپوش بگذارند.

 یعنی وقتی بخواهیم تصور کنیم انسان ها رو در نظر بگیریم که در اون دوران باستانی و اون دورانی که هنوز هیچ چیزی وجود نداشته، با یک جهانی پر از ناشناخته ها روبرو بودند که قاعدتا درکش براشون خیلی سخت بوده.

 یعنی مثلا به یک باره رعد و برق، زدن بارون های طولانی، صدای حیوانات در دل طبیعت و موضوعاتی از این دست.

 خوب قاعدتا ترس رو در وجود انسان ها پدیدار می کند.

 یعنی حتی ما که امروز در این دنیا زندگی می کنیم و تا این حد دانش داریم و در باب مسائل پیرامونمون چیزهای زیادی می دانیم هم شاید در یک شرایطی به شدت به ترس بیفتیم که خب این ترس هم یک بخشی ذاتی از وجود ماست و به شدت هم راهگشا است.

 یعنی خیلی هم بهمون کمک می کنه.

 حالا اگر با خودمون تصور کنیم انسان هایی که هیچ شناختی نسبت به موضوعات پیرامون خودشون ندارند، هیچ درک درستی از باران ندارند، از رعد و برق ندارند و از حیوانات ندارند، خب خیلی براشون این ترس مستحکم تر بوده و قدرتمند تر بینشون ریشه داشت.

 حالا اگر ما تصور رو بر این مبنا قرار بدیم که خب واقعیت دنیامون هم هست.

 رو به رو شدن با این ترس های مکرر برای انسان هیچ راهی رو به جا نمیزاره مگر اینکه به یک قدرت ماورایی خودش رو آویزان بکنه که حالا به واسطه وجود اون قدرت در فرا به نوعی بر ترس های خودش یک پوششی بذار.

 خب به نوعی جرقه وجود خدا اینجوری شکل می گیره که انسان ها از ترس دستاویزی داشته باشند تا به اون خودشون رو آرامش بدهند و احساس امنیت بکنند.

 شما اگر خودتون رو در نظر بگیرید در دوران کودکی مثلا وقتی توی یک اتاق تاریک گیر می کردید، خب اون تصویر از خدا همون پدر و مادرتون می شد و با اومدن اونها به شدت احساس آرامش و امنیت می کردید.

 ولی مثلا اگر توی یک اتاق تاریک برای چند ساعت رها می شدید، این ترس ها بهتون غلبه می کرد و هی بیشتر و بیشتر به دنبال یک سرپناهی بودید که بر این ترس های خودتون فائق بیاد.

 حالا ما با یک انسان هایی روبه رو هستیم که از این ترس ها به یک قدرت ماورایی می رسند که بتونن بر ترس های خودشون سرپوشی بگذارند.

 با این حجم از ناشناخته ها روبه رو بشند و بتونن ازش گذر بکنند.

 بتونند احساس امنیت بکنند.

 حالا این خدایی که به وجود میاد و قراره به ما آرامش و امنیت بده کم کم طی مرور زمان قدرتمند تر و قدرتمند تر میشه و حالا میره به سمتی که فرمان بده اوامرش پیش بره.

 یعنی فرای اون ادیان ابراهیمی ما میریم از اون نقطه ی آغازین هم که در نظر بگیریم یه همچین فلسفه ای.

 فلسفه ی وجودیت این خدا بوده.

 قاعدتا ترس بزرگترین بانوی پیدایش خداست که تو این شکی نیست.

 انسان با روبرو شدن با یک جهان پر از ناشناخته ها که هیچ درک درستی نسبت بهشون نداره، قاعدتا باید یک دستاویزی داشته باشه که بتونه خودش رو آروم بکنه و حالا به نوعی خودش رو در اون جبهه قرار بده.

 خودش رو متصل به اون قدرت ماورایی بکنه برای در امان ماندن.

 با توجه به این قاعده ما فلسفه ای به اسم وجودیت خدا رو در برابرمان داریم و حالا این خدا شروع به فرمان دادن برای ادیان ابراهیمی هم.

 ما بلاشک در بین تمام ادیان انسانی این تصویر رو می بینیم.

 چیزی به اسم قربانی کردن رو می بینیم.

 یعنی حالا این خدای قادر متعال که قراره در برابر ترس ها سدی برای ما باشه و جلوی اون ترس ها رو بگیره و احساس آرامش و امنیت رو به ما بده، از ما یه خواسته ای داره و خواسته اش این هستش که در راه بزرگی و جلال من قربانی بده.

 و این قربانی کردن شکل میگیره.

 یعنی قبل از ادیان ابراهیمی ما با این موضوع رو به رو بودیم و این موضوع در اون دوران متشکل میشد از همون قربانی کردن همنوع خودمون.

 یعنی انسان هایی که در راه اون خدای بزرگ انسان رو قربانی کردند.

 به تاریخچه کشورها که نگاه می کنیم وقتی با اقوامی روبه رو میشیم که به نوعی دور از این تکامل فرهنگی انسانی بودند، حتی همین امروز هم باز می بینیم که دست به گریبان انسان ها می شوند برای قربانی کردن در راه آن قدرت متعال.

 پس تاریخچه این قربانی کردن بر می گردد به ترس های انسان و پذیرفتن آن قدرت متعال در آسمان ها و بعد برای سیراب کردن این قدرت برای پرستش و قبول کردن این قدرت، فرامین او را به گوش جان می سپارند و بعد قربانی دیگر در راهش و اولین قربانی در این راه خود انسان بوده که همنوعش بوده و بهش نزدیک تر بوده.

 شما وقتی روبه رو میشید با این داستان ابراهیم و موضوع اصلی به وجود آورنده این عید قربان رو دارید می بینید.

 دیگه خدا از اون بنده نظر کرده و پیامبر خودش پسرش رو به عنوان قربانی می خواد.

 تا حالا توی حتی ادیان ابراهیمی هم به نوعی ذکر شده.

 با چندی فاصله در همه این داستان ذکر میشه.

 و یعنی این داره به ما میگه که این قربانی کردن از ابتدا به این شکل صورت گرفته و اول هم انسان، انسان رو قربانی کرده و نمونه هاش هم در طول تاریخ در بین اقوامی که کمتر با این فرهنگ رایج رشد کردن و تکامل پیدا کردن به همین شکل هست که انسان رو قربانی میکرد و فلسفه وجودیش همون مبحثی است که شما یک قدرتی رو برای گذر از ترس های خودتون قبول می کنید و بعد در پاسداشت و پرستش این قدرت بزرگ قرار هست که بهش به نوعی قربانی بدید تا بزرگی و منزلتش رو پاس بدارید و بعد اون فرامین یک به یک پیش بره.

 یعنی شما مثلا رو به رو میشید با مثلا به عنوان مثال یهودیت.

 حالا یهودیت از شما قربانی می خواد.

 قربانی می خواد که حیوان ها رو بکشید، تکه تکه بکنید گوشتش رو بسوزونید بعد بیاید بزارید جلوی اون جایگاه مقدس سهم خدا رو بدید که خیلی به شکل.

 مثلا شما وقتی تورات رو میخونید با یک شکل افسارگسیخته ای از این موضوعات روبه رو میشید که حتی خدا بعضی اوقات چونه میزنه سر این که چرا مثلا این رو ندادی؟

 چرا مثلا اون قربانی رو به درستی به من ادا نکردی؟

 طریقه درستش دقیقا این هست سهم من این مقدار هست.

 حتی در حدی بوده که اون گوشت قربانی رو براش میزاشتن تا حتی استفاده بکنه از اون گوشت.

 این نشون میده که این راه تکاملی از چه منزلهٔ ساده ای شروع شده و کم کم به این حد پیشرفت رسیده و حالا مثلا سعی میکنن بهش بعدهای عرفانی و فلسفی و منطقی و حتی استدلالی بدن.

 یعنی در راه این عید قربان که تا این حد سخیف بوده، به نظر من اون ریشه ی ابتداییش هم قربانی کردن انسان بوده و حالا مثلا ادیان ابراهیمی میان و جایگزینی میذارن که اون جایگزین حیوانات هست.

 یعنی به جای اسماعیل حالا اون میش یا قوچی که بوده رو یا اون گوسفندی که بوده؟

 که خب یه مقداری با هم تفاوت داره.

 این داستان در تورات و قرآن با هم یه مقداری متفاوت هست.

 جایگزین میده به جای انسان.

 حالا حیوان رو قرار میده.

 مثلا مسیحیت میاد و بره رو قربانی میکنه.

 بره رو به عنوان اون نماد مسیح و مسیحیت.

 یعنی وقتی شما روبه‌رو می‌شوید با مسیحی که به عنوان برده مدام ازش نام برده می‌شه که قربانی گناهان انسان به عنوان گناه اولیه و آن سیب کندن و سیب خوردن.

 آدم و حوا قربانی اون گناه اولیه شده و حالا میاد مسیحیت اون بره رو به عنوان یک قربانی در راه خدا قرار می‌ده که خدا رو به نوعی راضی بکنه.

 یعنی حتی اون فلسفه وجودی مثلا مسیحیت خیلی وحشتناکه دیگه.

 یعنی شما بخواین بهش فکر بکنید واقعا عقل از کف می‌دید.

 یک خدای قدرتمندی در آسمان وجود داره.

 بعد از مدت ها دست به آفرینش انسانی می‌زنه.

 انسان دیگری رو جفت با او می‌آفریند و بعد اون‌ها رو در بهشت رها می‌کند.

 و اون داستان تکراری که همه حتما شنیدید آدم و حوا و اون شیطانی که به نوعی حوا رو گول می زنه و بعد از او میوه درخت ممنوعه.

 میوه ی معرفت.

 میوه ی آگاهی.

 میوه ی هر چیزی که اسمش را بگذارید میوه ممنوعه یا میوه دانایی و معرفت می خورند و بعد به زمین رانده میشن.

 از اون بهشت برین دور میشن و حالا خدا در طول سالیان درازی که حالا از ده هزار سال به قول سفر پیدایش مثلا یهودیت، شش هزار سال یا هر مقدار سالی رو که حتی علم امروزی که خیلی بیشتر از این ها رو داره ثابت میکنه رو در نظر بگیرید و بیایید به دو هزار سال قبل ما یعنی دوران ظهور مسیح برسید.

 در کل این دوران منتظر بوده تا یک قربانی در راهش که اتفاقا پسر خودش هست به این گناه خاتمه بده و باعث بخشش بشه.

 یعنی یک خدای قدرتمندی برای دوری ما از ترس ها وجود داره که نسبت به ما غضب می کنه و بعد برای جلوگیری و یا آروم کردن اون خشم خدا ما قراره قربانی بدیم و بعد پسر خودش به عنوان اولین قربانی میشه.

 و بعد مدام این تکرار میشه.

 حالا اینجا باز یک مقداری به نظرم می تونیم در باب همون ابراهیم و اسماعیل و این ثمره ی فکری که بوجود آورنده ی این عید هست در بین مسلمانان اشاره بکنیم.

 که خوب همتون احتمالا باهاش آشنا هستید دیگه.

 میگم چون ما توی یک کشور مسلمان و مسلمون زاده هستیم با این معانی مطمئنا آشناییت داریم.

 ابراهیمی که پیامبر خداست و بعد اون داستانی که در تورات نقل شده و خب خیلی کامل تر هست که دوستانی که اگر تورات رو خونده باشن خب قرآن خیلی چکیده هست و داستان ها به شدت کوتاه شده و به نوعی تکرار و بازخوانی داستان هایی که در تورات آمده اما خیلی کوتاه شده و بعضی از جاها هم که با وجود یک سری تفاوت ها و تناقض هایی که با آن تورات اصلی که مسلما مصدر اصلی است، حالا کاری به این نداریم که مسلمان ها اعتقاد دارند این کتاب تحریف شده است.

 اما خارج از تمام این تعاریف ما داریم رو به رو می شویم با ابراهیمی که شیطان مدام داره با خدا کلنجار میره که این بنده ی حقیر تو نیست.

 این به تو پایبند نیست.

 همون داستانی که در باب ایوب هم تکرار شده اینجا هم داره تکرار میشه و بعد خدا به این می افته که به این صراحت به نوعی می افته که به از بنده خلف خودش، از پیامبر خودش، از بنده ی نظرکرده خودش بخواد که فرزندش اسماعیل رو در راهش قربانی بکنه.

 و البته تمایز هم هست بین قرآن و تورات در باب اسم اسماعیل.

 خب این داستان رو باهاش رو به رو هستید و بعد میاد و ابراهیم فرزند خودش رو به دست میگیره، از کوه بالا میره و در طول راه و مسیر هم مدام شیطان داره گولش میزنه.

 این داستان ها رو اگر شنیدید و اگر نشنیدید هم جالبه.

 میتونید تورات رو بخونید.

 اصولا تمام این کتاب های الهی رو مخصوصا کسانی که بهشون معتقد و معترف هستند و یک جمله معروفی هست که الان خاطرم نیست چه کسی این رو گفته.

 اما بزرگترین معجزه حقیقتا قرآن به شخصه این هستش که میلیون ها و یا حتی میلیارد یک میلیارد و خورده ای هم به عنوان مسلمان الان در جهان می شناسند که به کتابی معتقد و معترف هستند که حتی یک بار هم نخوندمش.

 اما خب خوندن این کتاب ها خیلی کمک کننده است و راهگشاست.

 حتی اگر بهش باور دارید هم باید حتما بخونید و بدونید.

 در باب اون تعداد یک میلیارد و خورده ای هم که این اینها مسلمان زاده هستند.

 موضوع مهم این است که مسلمان زاده است.

 یعنی الان در آن یک میلیارد و خورده ای من هم به حساب میام دیگه.

 من هم مسلمون زاده هستم دیگه.

 یعنی من هم جزو اون دسته به حساب میاد؟

 اما موضوع هستش که موضوع اصلی این هستش که اینها به وراثت این دین رو میبرند.

 هیچکدوم بر پایه تحقیق به این ادیان معترف نشدند.

 یعنی اگر اون تعداد آدم در یک کشور مسیحی به دنیا آمده بودند، مسیحی بودند.

 بودایی به دنیا اومده بودند.

 امروز بودایی بودند.

 یعنی این جماعت در هر کشوری بود به واسطه دین اجدادیش همون دین رو داشت.

 حالا از مسئله اصلی دور نشیم.

 مسئله اصلی همون جایی بود که ابراهیم اسماعیل رو میاره و بعد حالا می خواد که سرش رو ببره و شما در نظر بگیرید که چگونه خدایی خواهد بود که از یک پدر بخواد که فرزند خودش رو قربانی بکنه.

 اصلا این فلسفه فکری، فلسفه مسمومه؟

 این اصلا از شما دیوانه میخواد پدید بیاره.

 اصلا این چه نوع فلسفه فکریست که شما در راه حقانیت من باید بچه خودتون رو بکشید؟

 ثمره این تفکرات مسموم ایران امروزه یعنی ثمره این تعالیم که ما رو به این جا میرسونه که مثلا شما در نظر بگیرید یک آخوندی یک نمیدونم انسان عادی حاضر هستش که فرزند خودش رو اعدام بکنه و دار بزنه.

 از این اتفاقات در طول این تاریخ چهل و خورده ای ساله خیلی افتاده دیگه حتما باهاش آشنایی دارید.

 کسانی که فرزند خودشون رو فروخته اند، کسانی که به فرزند خودشون شلیک کردند، فرزند خودشون رو محاکمه کردند، فرزند خودشون رو به دادگاه ها تحویل دادند تا اعدام بشن.

 یعنی این فرزند کشی یک ریشه فکری داره، یک تعلیم آغازینی داره که میتونیم برگردیم و به همین نگاه بکنیم که خداوندگار متعالی در آسمان ها وجود دارد که به بنده نظرکرده ی خودش می گوید که فرزندت را قربانی راه من بکن و بعد این تبدیل به یک ارزش میشه.

 یعنی پس داره به ما این ندا میرسه که در راه خدا از همه چیزمون باید بگذریم که این هم به کرات تکرار شده.

 در تمامی ادیان اصل اصلی زندگی فقط خداست.

 یعنی همه چیز ابزاریست برای خدا.

 شما از همه چیز، از عشق زندگیتون، از فرزندتون، از همسرتون، از دنیاتون از خودتون، از وجودیت تون باید بگذرید.

 در راه خدا همه چیز در راه خداست و بعد روبرو میشید با این اتفاقات وحشتناکی که هر کسی حاضر هستش که فرزند کشی بکنه و فرزند خودش را قربانی کند.

 در انتهای این داستان هم به اون نقطه ای می رسیم که حالا خدا وقتی که ابراهیم حاضر است که سر فرزند خودش رو ببره، یک قوچ و میش رو به عنوان فدیه به ابراهیم تقدیم میکنه که حالا اون رو سر ببریم و اون رو تقدیم کنیم.

 این به نوعی در پاسخ به اون فلسفه وجودی قربانی کردن هست که در ابتدای این موضوع عرض کردم.

 گفتم این اتفاق از اون نقطه ابتدایی و به وجود اومدن خدا با قربانی انسان ها بوده و این در تورات اتفاق می افته و خب میدونید که ابراهیم هم از اون پیامبران ابتدایی است.

 که خب هیچ سند تاریخی هم درباره اش وجود نداره و از اون افسانه های دوردست هست و به نوعی داره به ما نشون میده که اون انسان کشتن و قربانی کردن انسان به این شکل از ادیان ابراهیمی تقریبا دور شده اند.

 اما موضوع قابل اهمیت در این داستان این است که در انتها هم خدا به خون پرستی و خون خواهی خودش خاتمه نمی دهد و باز هم طلب خون می کند.

 یعنی باز هم به این شکل داستان تموم نمی شه که بگه خب تو بنده ی نظرکرده ی من بودی و چیزی که من ازت خواسته ام رو حاضر به انجامش بودی.

 اما من نیازی ندارم که در راه هم قربانی داده بشه.

 نیازی ندارم که خونی ریخته بشه.

 من طلب کار خون نیستم.

 من با خون که آروم نمی شم.

 منطقی و معقول این داستان انتهاش باید به این شکل بود دیگه.

 یعنی باید خدا می اومد و می گفت خب تو حاضر بودی که از همه چیزت در راه من از بزرگترین عشق زندگیت که مسلما فرزندت هست بگذری.

 و خب من این رو فهمیدم و درک کردم و دیگه نیازی نیست که تو این کار رو بکنم.

 اما باز هم یک جایگزینی میده تا اون بزرگی خودش به نوعی پرستیده بشه و اون خونخواهی و خون طلبی خدا روش سرپوشی گذاشته بشه آروم بشه جای جای این ادیان رو.

 وقتی شما می خونید بزرگترین نشانه خدا خون پرستی و خون طلبی هست.

 یعنی به دنبال خون می گرده، خون رو بو می کشه.

 یعنی شما مواجه میشید با یک خداوندگاری که از همه چیز بیشتر به دنبال جنگ و کشتار و قتل و وحشی گری است.

 با موش هایی روبه رو میشید که دائما در حال کشتار به کشوری حمله می کنه.

 از صغیر و کبیر، از کودک تا بزرگسال، پیر و جوان، مرد و زن، حیوانات، حتی گیاهان همه چیز رو نابود می کنه.

 همه چیز رو نابود میکنه.

 این داستانش در تورات وجود داره.

 اگر دوست داشتید در کتاب گواه ظلم جلد اول کتاب گواه ظلم که من گردآوری کردم که سه جلدی هست و یک جلدش در باب تورات هست و یک جلد در باب انجیل هست و یک جلد هم در باب قرآن.

 آیات و نشانه هایی که نشانگر ظلم ابدی خداست رو من در اونجا گردآوری کردم بدون هیچ تفسیر و تعبیری از خودم.

 فقط آیات رو آوردم که اون کسانی که علاقه مند به این موضوع هستند یا معترف و معتقد به این باورها هستند باید بخونن.

 حداقل این نشانه ها رو باید بخونن و شک بکنن به باور خودشون یا یک پاسخ دندان شکنی براش داشته باشند.

 شما در این کتاب میتونید با این داستانها روبرو بشید که چگونه موسی مثلا میاد و همه رو از بین میبره.

 از انسان تا حیوان و گیاهان همه چیز رو معدوم میکنه.

 شبیه بهشت رو محمد هم انجام میده دیگه.

 وقتی درختان خرمای یکی از قبایل رو وقتی باهاشون میجنگه که حالا من حضور ذهن ندارم و این برنامه هم بداهه است و من قرار نیست که با فکت های مشخصی درباره اش صحبت کنم و دوست دارم که این برنامه بداهه باشه.

 اونجا هم محمدی رو داریم که حتی حاضر تمام درختهای خرما که در بین اقوام عرب هم دارای ارزش و اعتبار بزرگی بودند چون کشور کشور نا حاصلخیزی هست و کشور خشکی است درخت براشون خیلی با اهمیت بوده و به ویژه درخت خرما که به نوعی آذوقه شون رو تامین میکرده رو از بین میبره.

 شبیه بهشت رو در مسیحیت هم داریم.

 حالا نمیخوایم زیاد ادامه بدیم و کلا این برنامه هم طولانی خواهد شد و من تا جایی که کل این مبحث رو ببندم هم سعی میکنم ادامه بدم چون این ویژه برنامه یک قسمت هست و ما فقط قراره تو این یک قسمت در باب این موضوع مشخص صحبت کنیم.

 حالا میرسیم سراغ این که برآیند این تفکر و ایده ای چی بوده؟

 یعنی به شما چی داده؟

 ببینید نکته اول این ایده فرزند کشی است.

 نکته اولی که این داستان عید قربان داره به ما میده این هست که ما یک خدای متعالی رو در اون بالا داریم.

 قدرت لایزالی است.

 همه چیز از آن اوست و شما برای او زندگی میکنید.

 همه چیزتون فدای اون خداست.

 از همه چیز خود باید بگذرید.

 به کرات هم این در ادیان مختلف گفته شده و همه هم باهاش رو به رو بودیم.

 همه چیز بهانست برای خدا.

 نفس کشیدن ما بهانه ای است برای خدا.

 خب شما وقتی با این رو به رو میشید با این فرزند کشی ها و این فلسفه وجودی فرزند کشی روبه رو میشید.

 چیزی که شاید یعنی شاید که نه.

 به قطع اگر انسانی وجود داشته باشه که خالی از این تعالیم مسموم باشه و به نوعی شستشوی مغزی نشده باشه، در این افکار مسموم اصلا بهش فکر کردن هم براش منزجر کننده است.

 که چجوری میشه فرزندی که دیگه بالاترین عشق زندگی هر انسانی است دیگه با هیچ چیزی قابل قیاس نیست.

 فرزند این رو که کسی نمی تونه کتمان بکنه یعنی از بدیهیات هست، از واقعیات و عینیات هستش که هر کسی فرزندش رو قاعدتا از همه چیز جهان بیشتر دوست داره.

 و بعد شما حاضرید از اون فرزند بگذرید و مثلا با چاقو گردنش رو ببرید؟

 حالا این بازنشر میشه و بعد از دلش این فرزندکشی های وحشیانه شکل برآیند.

 دومی که به شما می دهد همین تفکر انتحاری است.

 یعنی شما امروز مواجه می شوید با گروه های تندرو اسلامی که خیلی ها تندرو می نامندش.

 اما در حقیقت ذات اسلام همین است.

 ذات حقیقی اسلام داعش هیچ چیزی فرای داعش نیست.

 یعنی داعش با اسلام حقیقی تفاوتی ندارد.

 شما اسلام حقیقی را که در شیعیان نمی توانید پیدا بکنید.

 شیعه هیچ ارتباطی به اسلام واقعی ندارد.

 یعنی شما چه جوری می توانید اسلام را با شیعی بودن جمع و تفریق بکنید؟

 اسلام حقیقی داره در باب چی صحبت می کند؟

 در باب اینکه محمد هم عبد و بنده ی خداست.

 چه جوری میشه یک دینی داشته باشیم که مرکز اصلیش بر در باب ارباب توحید باشد و در برابر شرک باشد.

 در باب کفار به کرات از کلمه مشرکان استفاده بکند و بعد مثلا ما یک مذهبی داشته باشیم در دل این دین که همه چیزش بر پایه شرک باشد.

 حسینی داشته باشد که از خدا با اهمیت تر باشد.

 علی ای داشته باشد که از خدا با اهمیت تر باشد و بعد خود این دین دارد در باب این صحبت می کند که محمد هم بنده خداست.

 بیشتر از یک متر نمی شود قبرها را بالا آورد تا بارگاهی برایشان ساخت.

 اصلا فلسفه وجودی که بر پایه این بوده که کعبه که کعبه بوده و محمد که کعبه را بنا نکرده، محمد بت های داخل کعبه را از بین برده، آن لات اوضاع را از بین برده.

 یعنی همان اساطیری که امروز هم بهش باور دارند.

 علی شبیه به یکی از همان اساطیر داخل کعبه است.

 پس شما اون ذات اصلی اسلام رو باید از دل داعش پیدا بکنید.

 باید از اونها طلب کنید.

 و این فلسفه وجودی به شما این اجازه رو میده که انتحاری بشید.

 در راه خدا قراره که از بین برید و خدا در این داستان داره میگه.

 به ابراهیم میگه چیزی که از جون خودت برات مهم تر هست رو قربانی راه من بکن.

 و خوب قاعدتا این میشه که به راحتی حاضرند خودشون رو از بین ببرند چون همه چیز وسیله ای است برای او.

 وقتی در باب جهاد صحبت میشه و جهاد رو بزرگترین عبادات میدونه، وقتی در قرآن مواجه میشیم با آیات بیشمار در باب جهاد، حالا این رو یک جمع و تفریق بکنید با این داستان ابراهیم.

 حالا در کنار هم بودن این موضوعات و بعد در برابر شما مشرکان و کافرانی وجود داشتند.

 ثمره اش میشه این که شما خودتون رو در راه خدا از بین ببرید تا کفار و مشرکین بیشماری را بکشید.

 فرای این برآیند دیگرش این وحشی گری و وحشی خویی است.

 این کشتار بی دریغ حیوانات است.

 این کشتار جانها هست.

 از بین بردن جانها هست.

 یعنی شما با عیدی روبرو میشوید که قرار بر عید است.

 یعنی شما یک بار عید قربان رو مقایسه بکنید مثلا با عید نوروز خودمون.

 عید نوروز ما پر از شادیست.

 ما برای اینکه طبیعت دوباره شده نو شدن از نو سرآغاز شده.

 ما جشن میگیریم.

 جشنی که همه اش به شادیه.

 چه جوری میشه این رو جمع و تفریق کرد؟

 با عیدی که در راهش فقط خون میریزن؟

 یعنی شما تو خیابون ها میاید زمین خونیه همه جا خون ریخته، هر جا مواجه میشید با یک حیوانی که داره ناله میکنه زجر میکشه گردنش بریده میشه.

 خب ثمره ی وجود این عید چیه؟

 چی میتونه باشه؟

 هر چند نسبت به همون عید نوروز هم نقد هست.

 مثلا در باب موضوعاتی مثل ماهی هایی که ما داریم از بین میبریم یا سبزه هایی که الکی داریم به وجود میاریم و دور میریزیم.

 در باب اینها در بابش نقد هست اما ما که نمی دونیم تا چه مقدار این موضوع مرتبط با این عید هست یا نه.

 ولی فلسفه وجودی این عید نوروز در باب دوباره شدن طبیعت است.

 در باب رویش و زایش هست.

 حالا ما قراره از این یک درسی بگیریم که به زایش امیدوار باشیم.

 به جهان پیش رو امیدوار باشیم و بعد در برابرش ما با عیدی روبه رو میشیم که فقط به مرگ داره فکر میکنه.

 فقط به قتل و کشتار داره فکر میکنه.

 گسترش دهنده ی این قتل و کشتار و دیوانگی است.

 خب قاعدتا برآیندی به جز این وحشی خویی نخواهد داشت.

 هر چیزی که بکارید ثمرش را خواهید دید.

 نمی توانید تمنای موز بکنید از بذر گندم.

 وقتی بذر گندم می کارید مسلما هم گندم درو خواهید کرد.

 وقتی خشونت بکارید قاعدتا خشونت درو خواهید کرد.

 چیز دیگه ای نصیبتون نمی شه.

 و برآیند دیگر این اید.

 قاعدتا وحشی گری و وحشی خویی بی انتهایی ست که شما در دین اسلام باهاش روبرو می شید.

 گردن زدن برای مسلمونا هیچ کاری نداره.

 یعنی شما وقتی روبه رو میشید با داعشی هایی که به این راحتی گردن انسان ها رو می برن.

 چون خوب آزموده شدن.

 چون وقتی کودک بودن در برابرشون گردن حیوانات به همین راحتی بریده شده.

 شما نمی تونید توقع داشته باشید از اون بچه ای که در این فضا بزرگ شده مثلا وقتی هشت سالش بوده اومده تو خیابون دیده دارن گردن یه گوسفندی رو میبرن و به زجر هاش هیچ اهمیتی نمی دن.

 اینور داره از گردن اون گوسفند خون میره.

 2 نفر اونور دارن با هم میگن و میخندن.

 یه موضوع عادی.

 از این نمیتونی توقع داشته باشی فردا بیاد در باب مسائل مثلا حقوق بشری صحبت کنه بره تو سازمان ملل مدافع حقوق انسان ها بشه.

 از این انسان نمی تونید توقع داشته باشید که برای درد دیگران گردن به درد گریبان پاره بکنه.

 خب قاعدتا این آدم آزموده شده آموزش پیدا کرده برای وحشی خویی به فرداش خیلی ساده حاضره خودش رو انتحاری بکنه، هزاران نفر رو بکشه حاضره گردن دیگران رو بزنه، حاضره دست قطع بکنه پا قطع بکنه.

 پس ثمره ی این کاشت مسلما برداشت همین وحشی گری و وحشی خویی است.

 اما موضوع دیگری که در این مبحث.

 عید قربان این عید خونین و کثیف حقیقتا عید کثیف وجود داره.

 درد و رنج بی دریغ حیوانات در این واقعه است.

 یعنی شما امروز با یک جست و جو کردن ساده در همون اینترنت هم مواجه میشید؟

 با اینکه در این عید قربان چند حیوان رو از بین میبرند که قتل عام بزرگی در حال اتفاق افتادن هست.

 چه تعداد حیوان داره از بین میره؟

 برای چه موضوع قراره چه برآیندی داشته باشه؟

 این موضوع به جز چیزهایی که از نظر آموزشی من دربارش صحبت کردم که گفتم چه ثمره ای داره؟

 چه ثمره ی دیگه ای میتونه داشته باشه؟

 یعنی این تعداد کشتار حیوانات چه ثمره ای میتونه داشته باشه؟

 و بعد در کنار این شما باید معترف یا به جان باشید یا نباشید.

 یعنی حد میانی وجود نداره.

 من در باب این موضوع توی قسمت های قبلی هم صحبت کردم و در باب این باور به جان و آزادی که باورهای من هست و من قصد انتشار دادن این باورها به اقسام و اشکال مختلف رو دارم، معترف شدم که یا شما به جان اعتقاد دارید یا نه.

 حد وسطی وجود نداره.

 بعضی رو جان بدونید و بعضی رو ندونید.

 قرار نیست جان انسان رو باارزش تر بدونه.

 هیچ تفاوتی بین این قتل عام با قتل عام انسان ها نیست.

 توی یک جایی خونده بودم که ده میلیون حیوون فقط توی پاکستان داره قربانی میشه.

 ده میلیون حیوان یعنی کرونایی که توی دو سال اینقدر سر و صدا به وجود آورده یک میلیون انسان رو از بین برده.

 ما در یک عید قربان در یک کشور خاص ده میلیون حیوان را داریم از بین می بریم.

 به وحشیانه ترین شکل ممکن به وحشیانه ترین شکل ممکن.

 حتما همتون در باب ذبح اسلامی شنیدید.

 حالا اونهایی که نشنیدند می تونند بشنوند.

 شما حتما شنیدید یه سری از مسلمونا هستن که میان و بعد در کشورهای اروپایی که زندگی می کنند به دنبال این هستند که در کنار اون محصول حتما کلمه حلال ذکر شده باشه و بعد یک تصویر و تصوری دارند که اون حلال بودن چه مرتبت بالایی به شما میده.

 اون مرتبت بالا زجرکش کردن حیوانات است.

 این هست که باید چهار رگ از رگ های گردنشون حتما بریده بشه و خون بدنشون کامل از بین بره.

 در هوشیاری کامل باید حیوان رو سر ببرند.

 این اون حلال بودنی است که حالا تعدادی به دنبالش می گردند که حتما از گوشت حلال تناول کنند تا خداوند آسمان ها از آنها راضی باشد.

 خداوند در راستای ریختن خون ها به آنها اجر و منزلت بزرگی بدهد چرا که این خدا خون خوار است.

 این خدا به دنبال خون است.

 یعنی توی آن کشور های اروپایی که باز هم آنها هم همین مبنا را دارند.

 موضوع این است که آنها سعی در تلطیف آن دارند چون آنها برای مهار کردن انسان ها به یک درجه ای رسیده اند که می دانند راه گذشتگان حماقت آلوده.

 یعنی آنها میان این حیوان ها را از بین می برند.

 یعنی مسئله جان را زیر پا می گذارند اما آنها را زجرکش نمی کنند.

 آنها را با یک آمپولی مثلا از بین می برند که دردی نداشته باشد.

 یعنی در خواب مثلا بمیرم که رنج نبرند و درد نبرد.

 این تفاوت اون حلال و حرام بودن هست.

 حالا اون مسلمونی که به وحشیانه ترین شکل ممکن یک حیوون رو زمین می زنه و گردنش رو می بره و حتما نام خدا رو هم باید یاد بکنه.

 به نام خدا بگه بسم الله الرحمن الرحیم بگه گردن رو ببره و این وحشی خویی رو به بالاترین درجات خودش برسونه.

 این سوال ساده پیش میاد اون خدایی که در آسمان ها نشسته.

 البته این سوال از اون خدا که پیش نمیاد چون اون خدا که در باب مشرکین و کافران هم این صحبت ها رو کرده گردن اونها هم باید بریده بشه و به خواری باید کشته بشن.

 اما برای اون دوستانی که بدون دانستن این موضوعات خودشون رو مسلمون میدونن و مسلمون زاده هستن باید از خودشون سوال بکنن.

 اون انسانی که به این راحتی گردن یک حیوون رو میبره و به امر خدا باید چهار رگ گردنش بریده بشه و خون بدنش خارج بشه.

 قرار است در فردای زندگی چه کار بکند؟

 قراره فردا چی کار بکنه؟

 قراره فردا کمک حال انسان های دیگه بشه.

 قراره به بقیه کمک بکنه یا قراره به سادگی گردن انسان ها رو هم بزنه؟

 قراره به سادگی در جنگ شکم دیگران رو بدره گردن ها رو ببره، دست ها رو قطع بکنه.

 مگه میشه شما کسی رو آموزش بدید به کشتار و قتل؟

 بعد از اون توقع داشته باشید که یک انسان مثلا فعال در زمینه حقوق انسان ها باشه؟

 خوب مسلما سر شده نسبت به این قتل و کشتار و خون و خون دیدن و غرق شده در این خون بازی.

 ثمره این دیوانگی و جنون به وجود اومدن این انسان های وحشی خوی هست که به راحتی.

 یعنی بعضی ها براشون سوال هست چه جوری بازجو هایی در ایران وجود دارند که انسان ها رو به اون حد وقیحانه و ددمنشانه شکنجه میدن؟

 اینا همین آدم هاست.

 اینا همون آدم هایی هستن که چشم باز کردن عید قربان رو دیدن.

 وقتی هفت سالشون بوده جلوی چشمشون حیوون ها رو سر بریدن.

 وقتی پونزده سالشون بوده خودشون چاقو به دست گرفتن حیوان رو در عید قربان تقدیم به خدای آسمان ها کردند.

 از این گردن بریدن و گردن بریده شدن دیدن ها قاعدتا یک بازجویی در میاد که به سادگی حاضره انسان ها رو زیر مشت و لگد نابود کنه، فحش های رکیک جنسی بده، تحقیر بکنه، کشتار بکنه، در خیابون ها گلوله به سمت هموطنانش بگیره.

 ثمره این آموزش ها همین دیوانگی ها و همین جنون ها هست.

 ما در باب درد و رنج حیواناتی صحبت میکنیم که به مثال ما رنج می برند.

 به مثال ما امروز علوم را که قبول دارید.

 تمام علوم باور دارد که حیوان ها هم به مثال ما عصب دارند و درد و رنج را احساس می کنند.

 یعنی همونقدری که شما دستتون با چاقو بریده میشه رنج میبرید.

 حیوان ها هم همون رنج رو میکشند.

 همون درد در وجودشون لانه می کنه.

 هیچ تفاوتی نیست.

 هر کدوم از دوستان می تونن با یک ضربه ای با خودشون زدن، با یک چاقویی دست خودشون رو زخم دار کردن به اون حد رنج پی ببرند.

 اون سری که داره از انسان بریده میشه و اون سری که داره از حیوان بریده میشه به یک اندازه درد و رنج داره.

 این جانی که برای انسان ها خوش و باارزش هست که حقا بزرگترین ارزش همه موجودات همون جهانه.

 برای اون حیوانات به مراتب از انسان ها خوش تره.

 شما حیوانی رو دیدید که افسرده باشه.

 شما حیوانی رو دیدید که خودکشی بکنه.

 شما حیوانی رو دیدید که به فکر آزار دادن به خودش باشه.

 شما حیواناتی رو میبینید که به راحتی در حال گشت و گذار هستند، زندگی رو دوست دارند.

 عاشقانه دوست دارند.

 فرزند آوری رو دوست دارند.

 وقتی فرزندی دارند همه دنیایشان. فرزند.

 مهر و محبت بین.

 حیوانات رو میبینید؟ اصلا نمیبینید.

 اما شما در جایگاهی نیستید که دیگران رو بخوایید به قتل برسونید و غارت کنید و بکشید.

 اگر به این مبنا اعتقاد دارید، اگر قبول دارید که میتونه هر کسی از کس دیگری قوی تر باشه اون رو از بین ببره، خب پس دیگه داد زدن و فریاد زدن در باب مظالم جهان چی میتونه باشه؟

 همون مسلمون هایی که اعتقاد به این موضوع دارند که خودشون قدرتمند تر از حیوانات هستند و حیوانات رو پست تر از خودشون میدونند.

 اگر دو فردای دیگه یک قومیتی وجود داشته باشه که بگه دستور من این هستش که در روز عید مثلا عید روس ها در روز عید روس ها من قرار هستش که تمام مسلمون ها رو سر ببرم و با خون گردن اون ها یک رودی رو به وجود بیارم.

 شما نباید نسبت به اون ها هیچوقت هیچ واکنشی داشته باشید.

 اون ها روزی از شما قدرتمند ترند و شما همه چیز رو بر پایه قدرت میدونید.

 هیچ مبنای دیگه ای ندارید.

 مبنای شما قدرت است و فرد های دیگر اگر قدرتمند تر از شما وجود داشته باشند میتونن با شما این کار رو بکنند و بگن این کلامی است که از مثلا خداوندگار زمین ها.

 خداوندگار مبل ها.

 تفاوتی نمی کنه.

 می تونن همچین حرفی رو بیارن.

 پس ما داریم در باب درد و رنج حیواناتی صحبت می‌کنیم که به مراتب حتی از انسان ها زندگی رو بیشتر دوست دارن.

 درد و رنج برابری با انسان ها می برند.

 و مانند ما و چه بسا بیشتر از ما دارند زندگی می کنند.

 اون زندگی ای که درش قرار گرفتند پر شده از مهر و محبت، کمک کردن به همدیگه، فرزندآوری.

 عاشق شدن و بعد در یک عید خونین و وحشتناک جماعتی تصمیم می گیرن که اینها رو قتل عام و کشتار بکنند و همه هم از کنارش به راحتی می گذرند.

 اگر در روزگاران گذشته مطمئن باشید که این قربانی کردن انسان ها به کناری نرفته بود و حیوانات رو قربانی نکرده بودند، امروز انسان ها رو هم به همین سادگی قربانی می کردند و آب از آب تکان نمی خورد.

 چون انسان به سادگی به همه چیز عادت می کنه، همه چیز رو قبول می میکنه و تغییر کوچکترین موضوعات براش صدها سال طول میکشه چون انسان وابسته به این عادت هاست.

 هر موضوعی که امروز عرضه شده قدمت هزاران ساله داره و شما ببینید مثلا برده داری چقدر زمان میبره تا بخواد تغییر بکنه.

 چقدر انسان ها دست و پا می زنند تا این دیوانگی و این جنون از بین مردم دور بشه چرا که عادت مند هستند و همه چیز رو تبدیل به ارزش و قانون میکنند.

 حالا در این قسمت من خیلی در باب درد و رنج حیوانات صحبت نمی کنم چرا که در برنامه های آتی در باب جان و گیاهخواری قاعدتا برنامه های بیشتری رو خواهم داشت که برنامه های طولانی ای که به موضوعات و مصادیق مختلف در این باره صحبت خواهم کرد و در اونجا شما بیشتر با این موضوع ها رو به رو میشید اما در کردنش خیلی ساده است.

 در باب اینکه شما بخواهید لمس بکنید درد و رنج حیوانات رو فقط کافی است که اون رنج رو یک بار در خودتون امتحان بکنید تا برسید به اون نهایت رنجی که حیوانات میبرند.

 حتی دیدن این تصاویر برای بیشتر ماها رنج آور هست.

 را تصور بکنید که یک حیوانی داره این رنج رو می بره.

 در باب اینکه بخواید بفهمید که این حیوانات چگونه دنیایی دارند نزدیکی با این حیوانات هست.

 تمام دوستانی که با حیوانات با هر کدوم از این حیوان ها زندگی کردن تونستن درک بکنن که چه دنیایی شبیه به دنیای انسانی دارن.

 یعنی ما نقطه ی تقابل مون با حیوانات در همین عقل و ناطق بودنمون هست.

 وگرنه هیچ تفاوتی با هم نداریم.

 همه یکسان عاشق میشند.

 دوست دارند کمک کنند.

 از اون زندگی که دور از این دیوانگی ها و جنون هاست لذت می برن.

 و راه حل درک این دنیای حیوانی مطمئنا نزدیک شدن به اون هاست و بعد می تونیم باز با یک مقایسه ای به این معنا برسیم که چه جوری انسان قادر هست که این موجودات رو قربانی بکنه و جایگزین داشته باشه برای انسان.

 اگر به جان معتقد و معترف باشیم تفاوتی بین این جان ها نیست.

 همه در حال زندگی کردن هستند و برای آزاد زندگی کردن باید به دیگران احترام گذاشت.

 باید احترام گذاشت تا این آزادی تضمین بشه و وجود داشته باشه.

 چون اگر ما مبنا رو چیزی فرای این احترام گذاشتن به جان دیگران قرار بدیم، قدرت رو میانه دار بکنیم.

 هر لحظه احتمال دارد قدرتمند دیگری وجود داشته باشد تا آزادی ما را از بین ببرد و ما در آن جایگاه پست قرار بگیریم و رنج و ظلمها به سمت ما هموار شود.

 در باب این درد و رنج بیشتر از این صحبت نمی کنم اما خب همه دیدید همه باهاش آشنا هستید.

 فقط یک موضوع دیگه هم واقعا آزاردهنده است و این رو باید دربارش صحبت کرد.

 اینکه مثلا به عنوان مثال توی مسیحیت بره رو قربانی میکنند بره کودک حیوانیست یک کودک حیوان شنی باید این رو انسان ها بفهمند.

 کودک انسان فقط کودک نیست.

 کودک حیوان هم کودکه.

 همونقدری که باید برای شما زجر آور باشه.

 از بین رفتن یک کودک انسانی کودک حیوانی هم باید برای شما رنج آور باشه.

 شما دلیل این که یک کودک از بین می ره تا این حد ناراحت می شید و از حال.

 بی حال میشید و از خود بیخود میشید. چیه؟

 درد و رنج بردن باشه.

 همتای هم درد و رنج میبرن.

 شما در نظر بگیرید یک کودک انسانی رو کسی بخواد سر ببره اما دارن سر می برند می دارن کودک حیوانی رو سر میبرن.

 یعنی این واقعا اصلا درک کردنی نیست.

 یه موضوعاتی در جهان هستی وجود داره که برای من اصلا قابل فهم نیست.

 اصلا نمی تونم درک کنم که انسان ها چجور موجوداتی هستن.

 شما هیچ وقت در دنیای حیوانی همچین موضوعاتی رو نمی بینید.

 یعنی دارید به چشم می بینید؟

 حتی ویدیوهاش هم دراومده بود.

 اینکه یک شیری وقتی یک بچه فکر میکنم آهویی بودش رو دیده بود ازش محافظت می کرد.

 یعنی حتی در دنیای حیوانی فارغ از وجود عقل هم این حجم از وحشی خویی وجود نداره که بر اونها حرجی نیست.

 چون اونها که عقل ندارن بتونن این موضوعات رو از هم تفکیک بدن.

 ولی ما با ادعای داشتن عقل و مغز داریم این وحشی گری رو ادامه میدیم.

 این وحشی گری رو هم فقط به واسطه ی یک موجود و این آموزش های وحشتناک و وحشیانه و پوسیده ی هزاران ساله هست.

 شما اینگونه بارور می شین و همین از ما بر میاد و شما نگاه کنید که چگونه به سادگی سر کودک های حیوانی رو می برند و آب از آب هم براشون تکون نمی خوره.

 آینده ی این تفکر مسموم هم مسلما بریدن سر کودک انسان است.

 تفاوتی در این جانها، در این دردها، در این رنج‌ها نیست.

 و ثمره این آزمون و آموزش هم قاعدتا بارور شدن در این دیوانگی ها و جنون هاست.

 اما بهتره که یک مقداری هم به این به این عید مشخص اسلامی نگاه بکنیم و ببینیم ثمره ی مثبتش چی میتونه باشه.

 یعنی شما یه فلسفه ای رو به وجود آوردید، یک عیدی رو بر پا می‌کنید که حالا قراره ازش یک ثمره ی مثبتی رو داشته باشیم.

 با توجه به تعاریف مشخص دینی و چیزهایی که بهش اعتقاد دارند، خب قاعدتا مثلا یک موضوعی دارند که تسلیم شدن در برابر پروردگار هست که این منافی کامل هست، در برابر آزادی است، در برابر آزادگی است، در برابر برابری است، در برابر تمامی ارزش های انسانی است.

 ثمره اش میشه تسلیم بودن.

 اما ما باید از این ها فراتر رو نگاه بکنیم.

 مثلا شاید عده ای در باب این موضوع صحبت بکنند که این ثمره اش سیر کردن ایتام و مستضعفان و این مسائل این شکلی است و کمک کردن.

 خب شما اگر ذهنتون رو ذره ای هم به فعالیت بندازید می بینید که این قربانی کردن در بین خانواده های مرفه جامعه همیشه شکل میگیره.

 یعنی باید دستشون به دهنشون برسه که بتونن یه همچین کاری بکنن و بعد این گوشت این حیوانه که به وحشیانه ترین شکل هم سلاخی شده و کشته شده در بین فامیل و اقوام و خویشان همون خانواده بیشتر توزیع و پخش میشه.

 و اون آن خانواده و اقوام و خویشان هم مسلما مرفه هستند دیگه.

 یعنی عملا هیچ چیز خاصی پست اضافه نمیتونه بکنه.

 و بعد اصلا به اصل موضوع نگاه میکنه.

 حتی ما بر فرض اینکه کسانی که این گوشت رو این حیوانات رو سلاخی می کنند بیان و این گوشت رو فقط بین مستضعفان اون کشور پخش بکنند هم در نظر بگیریم و با این فرض جلو بریم که صد در صد اشتباه هست.

 باز هم اون فلسفه.

 فلسفه گدا پروری است. این فلسفه.

 فلسفه این هست که ما داریم گدا هایی رو بار میاریم که محتاج به ما باشند.

 کار کردن فرا نمیگیرند.

 قرار نیست چیزی تولید بکنند و از ثمره تلاش خودشون استفاده بکنند.

 قرار هست چیزی که ما بهشون فدیه دادیم صدقه دادیم.

 نذر کردیم چیزی که بدون تلاش به دست آوردند رو بگیریم و بعد فرای این یک درمان احمقانه کوتاه مدت هستش دیگه.

 یک روز در یک سال شما در نظر بگیرید با فرض اینکه تمامی این گوشت های قربانی بین فقرا تقسیم میشه، یک روز در بین سیصد و شصت و پنج روز اینها سیر میشن.

 سیصد و شصت و چهار روز قرار هست چی کار کنن؟

 هر روز که قرار نیست عید قربانی باشه یک روز در سال هست.

 با فرض اینکه بین فقرا تقسیم بشه و همه فقرا هم سیراب بشند، نهایتا قرار هست که گوشت به اندازه یک هفته داشته باشن، به اندازه ده روز داشته باشن، نهایتا به اندازه یک ماه داشته باشن و اون یازده ماه باقی رو چی کار میکنن؟

 در صورتی که به جای این اگر ذره ای منطقی فکر کنید.

 هزاران عید و کنش اجتماعی قابل انجام بود که کارهای بزرگی بکند.

 شما در نظر بگیرید که به جای این اعیاد عبث و بیهوده و وحشیانه مثل عید قربان و یا رفتارهای دیگری که می کنند، حالا چه شیعیان، چه اهل سنت، چه فرای مسلمان ها، مسیحی ها و دیگران.

 فرای اینها اگر قرار بود یک اکت اجتماعی بهتری بکنند، چه کارهایی قابل اجرا بود؟

 یعنی تصور کنید که همه قرار بود یک درخت بکنند در یک روز معین درخت بکاریم.

 امروز جهانمان چقدر زیباتر بود.

 اگر به جای کشتار حیوانات، به جای قتل و خونریزی، به جای سر بریدن به وحشیانه ترین شکل ممکن در راه خدا با ذکر نام خدا به جای این کار وحشیانه اگر قرار بود درختی کاشته بشه چی میشد؟

 اگر قرار بود دست مستمندی گرفته بشه به واقع گرفته بشه نه گدا پروری بکنیم.

 قرار بود هر کس یک مستمند رو به کاری که بلده آموزش بده.

 مثلا چه مقدار دنیا تغییر میکرد.

 هزاران عکس مختلف اجتماعی قابل اجرا بود که ثمره ای به مراتب زیباتر، زیباتر.

 اصلا قابل قیاس نبود چون این زیبایی که توش نداره که ما بخوایم ترازی براش قرار بدیم که یکی رو زیبا و دیگری رو زیباتر بدونیم.

 در برابر این وحشیگری قرار بود یک حرکت اجتماعی درستی شکل بگیره و یک ثمره مثبتی داشته باشه.

 ثمره این عید ورای اون چیزهایی که گفتم در باب فرزند کشی، در باب انتحاری شدن در باب اشاعه این خشونت و وحشیگری که ثمره اش می تونه کشتار دیگران باشه و کشتار انسان ها باشه.

 فرای این قتل عام وحشیانه از حیوانات فرای این توزیع درد و رنج فرای اینها چه چیزی است؟

 اگر قرار به سیراب کردن فقرا بود، ما نمی تونیم با گداپروری که فقرا رو سیراب کن.

 ما قرار هست که کاری تولید بکنیم تا فقرا با توجه به آموزش اون کار، اون حرفه و اون طریقت چیزی رو به وجود بیارن تا از دسترنج خودشون استفاده بکنن تا خودشون مولد باشن تا تولید کننده باشند و بعد از ثمره ی تولید خودشون استفاده بکنند.

 و در این راستا است که شما می تونید حل کننده مشکل فقر باشید وگرنه مثل تمام راه حل های اسلامی شما قرار هست که صورت مسئله رو پاک کنید.

 شما قرار است دزدی اگر دزدی می کند دستش را ببرد.

 چشمی اگر کور میشه چشمی رو کور کن و الی آخر.

 یعنی شما همیشه قراره صورت مسئله رو پاک کن و در مواجهه با فقرا و فقر و مستضعفان هم قرار است تحفه ای به اون ها بدید.

 صدقه ای به اون ها بدید تا اون ها برای ذره ای ساکت و آروم باشند.

 پس شما وقتی عینا به این فکر می کنید هیچ ثمره ی مثبتی نداره.

 تمامی ثمراتش وحشیگری و دیوانگی است.

 خون پروری و خون بازی است.

 آزمودن انسان ها در این وحشی گری است.

 پرورش دادن انسان ها در این راه وحشیانه است برای دریدن دیگران، همه جان ها و حتی انسان ها ثمره اش پیدایش گروه هایی مثل داعش است که حقانیت اسلام رو به دوش میکشند.

 ثمرش وحشیگری بی پایانی است که در گوشه و کنار جهان بود.

 در قلب اروپا زنی را با چاقو تکه و پاره می کند.

 چرا این کار را می کند؟

 چون آموزش به این کار می دهد.

 شما یک بودایی را الان می توانید تصور کنید که با چاقو دارد شکم یک نفر را پاره می کند.

 وقتی آموزش دیده برای نزدیکی با طبیعت برای مهربانی، خب قاعدتا نمی تواند این کار را بکند.

 اما وقتی از کودکی قرار بر این هست که در خون بزرگ بشه، سر بریده شدن رو ببینه، بعد از چندی خودش سر برنده باشه.

 هیچ حقوقی برای دیگران قائل نشه خودش رو اشرف و بزرگ دیگران بدونه.

 قاعدتا در آینده هم قرار هست تبدیل به مامور جمهوری اسلامی در وزارت اطلاعات بشه، تبدیل به بازجو بشه یا تبدیل به یک قاتل داعشی بشه.

 شما نگاه کنید حتی در بین مسیحیت یک روزه ای دارند میگیرن.

 قبل از اون عید پاکشون در راستای اینکه از گوشت حیوانات نخورند.

 از لبنیات نخورند.

 تخم مرغ نخورند.

 یعنی همون وگان که خودمون می شناسیم باشه برای یک مدتی.

 خب شما اگر به این نگاه بکنید ثمره ای داره این کار.

 ثمرش چهل روز.

 حالا روزه آنها چهل روزه هست.

 ثمرش چهل روز قتل عام نشدن حیوانات هست.

 به استثمار کشیده نشدن حیوانات هست.

 ثمره ای داره؟ خوبی؟ خوبی است.

 بدی بدی است.

 تفاوتی نیست توی این موضوع.

 همه ی انسان های دنیا ولاغیر.

 می دونند که گیاه خواری خوبیست.

 می دونند که گوشت خواری، وحشیگری و بدی است.

 همه به این معترفند.

 شاید بهانه بیارند.

 شاید توجیه بکنند گوشت خواری خودشون رو.

 اما هیچ کدوم نمی تونن بیان به صراحت بگن که گیاه خواری حرکتی بد است.

 و بعد وقتی رو به رو میشید با یک روزه ای که مسیحیان دارن می گیرن به نوعی ترویج دهنده این تفکر می تونن باشن که انسان فکر بکن.

 اما ثمره این عیدقربان چی میتونه باشه؟

 ثمره این جنون چی میتونه باشه؟

 یعنی شما از خونتون بیرون میرید و خیابان های شهر رو مملو از خون می بینید؟

 کودکان حیوانی رو می کشند.

 حیوان ها رو به زجر می کشند.

 به خواری میکشند.

 همه جا پر از خون هست و شما چه ثمره ای به جز این جنون و این خون بازی خواهید دید؟

 چه ثمره ای به جز انسان هایی که در طلب خون هستند خواهید دید؟

 در نظر بگیرید یک کلاس درسی معلمی ایستاده یکی از شاگردان رو میاره بالای سر، نزدیک به تخته و شروع می کنه به کتک زدن اون.

 اون کودکان چی یاد می گیرند؟

 چه تعلیمی می بینند؟

 در فردای اون روزگار قرار هست چه بکنند؟

 فرای اون معدودی که قرار هست به واسطه واسطۀ تعالیم دیگری که در جاهای دیگه دیده اند فریاد اعتراض بیارند، معترض بشوند، یاغی بشوند به این نظم وحشیانه بقیه به لاغیر.

 به واسطه تعالیم که از جاهای دیگر هم گرفتند و این نظام حاکم بوده، حالا قرار است فردا یک وحشی شبیه به آن معلم بشود.

 قرار است که این خوی دیوانگی را نشر بدهند.

 و ثمره این جنون چیزی به جز جنون نیست.

 و این عید ما را به جنون فقط می‌کشد و باعث خونریزی و کشتار می شود.

 برنامه طولانی شد.

 صحبت دربارش زیاد بود.

 بیشتر از این هم باز هم می شد صحبت کرد و موضوعات بسیاری بود که می شد دربارش توضیح بدیم اما به نظرم تا همین جا بسه.

آثار صوتی نیما شهسواری، پادکست و کتاب صوتی در شبکه‌های اجتماعی

از طرق زیر می‌توانید فرای وب‌سایت جهان آرمانی در شبکه‌های اجتماعی به آثار صوتی نیما شهسواری اعم از کتاب صوتی، شعر صوتی و پادکست دسترسی داشته باشید

برخی از کتاب‌های نیما شهسواری

برای دسترسی به همه‌ی کتابها صفحه کتاب را دنبال کنید...

توضیحات پیرامون درج نظرات

پیش از ارسال نظرات خود در وب‌سایت رسمی جهان آرمانی این توضیحات را مطالعه کنید.

برای درج نظرات خود در وب‌سایت رسمی جهان آرمانی باید قانون آزادی را در نظر داشته و از نشر اکاذیب، توهین تمسخر، تحقیر دیگران، افترا و دیگر مواردی از این دست جدا اجتناب کنید.

نظرات شما پیش از نشر در وب‌سایت جهان آرمانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در صورت نداشتن مغایرت با قانون آزادی منتشر خواهد شد.

اطلاعات شما از قبیل آدرس ایمیل برای عموم نمایش داده نخواهد شد و درج این اطلاعات تنها بستری را فراهم می‌کند تا ما بتوانیم با شما در ارتباط باشیم.

برای درج نظرات خود دقت داشته باشید تا متون با حروف فارسی نگاشته شود زیرا در غیر این صورت از نشر آن‌ها معذوریم.

از تبلیغات و انتشار لینک، نام کاربری در شبکه‌های اجتماعی و دیگر عناوین خودداری کنید.

برای نظر خود عنوان مناسبی برگزینید تا دیگران بتوانند در این راستا شما را همراهی و نظرات خود را با توجه به موضوع مورد بحث شما بیان کنند.

توصیه ما به شما پیش از ارسال نظر خود مطالعه قوانین و شرایط وب‌سایت رسمی جهان آرمانی است برای مطالعه از لینک‌های زیر اقدام نمایید.

بخش نظرات

می‌توانید نظرات، انتقادات و پیشنهادات خود را از طریق فرم زبر با ما و دیگران در میان بگذارید.
0 0 آرا
امتیازدهی
اشتراک
اطلاع از
guest
نام خود را وارد کنید، این گزینه در متن پیام شما نمایش داده خواهد شد.
ایمیل خود را وارد کنید، این گزینه برای ارتباط ما با شما است و برای عموم نمایش داده نخواهد شد.
عناون مناسبی برای نظر خود انتخاب کنید تا دیگران در بحث شما شرکت کنند، این بخش در متن پیام شما درج خواهد شد.

0 دیدگاه
بازخورد داخلی
مشاهده همه نظرات
برخی از کتاب‌های صوتی
برای دسترسی به همه‌ی عناوین، صفحه کتب صوتی و یا منوی مربوطه را دنبال کنید...

برخی از برنامه‌های پادکست به نام جان

برای دسترسی به همه‌ی عناوین صفحه را دنبال کنید...

راهنما

راهنمایی‌های لازم برای استفاده از لینک‌های موجود در صفحه...

این صفحه دارای لینک‌های بسیاری است تا شما بتوانید هر چه بهتر از امکانات صفحه استفاده کنید.

در پیش روی شما چند گزینه به چشم می‌خورد که فرای مشخصات اثر به شما امکان می‌دهد تا متن اثر را به صورت آنلاین مورد مطالعه قرار دهید و به دیگر بخش‌ها دسترسی داشته باشید،

شما می‌توانید به بخش صوتی مراجعه کرده و به فایل صوتی به صورت آنلاین گوش فرا دهید و فراتر از آن فایل مورد نظر خود را از لینک‌های مختلف دریافت کنید.

بخش تصویری مکانی است تا شما بتوانید فایل تصویری اثر را به صورت آنلاین مشاهده و در عین حال دریافت کنید.

فرای این بخش‌ها شما می‌توانید به اثر در ساندکلود و یوتیوب دسترسی داشته باشید و اثر مورد نظر خود را در این پلتفرم‌ها بشنوید و یا تماشا کنید.

بخش نظرات و گزارش خرابی لینک‌ها از دیگر عناوین این بخش است که می‌توانید نظرات خود را پیرامون اثر با ما و دیگران در میان بگذارید و در عین حال می‌توانید در بهبود هر چه بهتر وب‌سایت در کنار ما باشید.

شما می‌توانید آدرس لینک‌های معیوب وب‌سایت را به ما اطلاع دهید تا بتوانیم با برطرف کردن معایب در دسترسی آسان‌تر عمومی وب‌سایت تلاش کنیم.

در صورت بروز هر مشکل و یا داشتن پرسش‌های بیشتر می‌توانید از لینک‌های زیر استفاده کنید.

ارسال گزارش خرابی

توضیحات

پر کردن بخش‌هایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.

عنوانی برای گزارش خود انتخاب کنید

تا ما با شناخت مشکل در برطرف‌ کردن آن اقدامات لازم را انجام دهیم.

در صورت تمایل می‌توانید آدرس ایمیل خود را درج کنید

تا برای اطلاعات بیشتر با شما تماس گرفته شود.

آدرس لینک مریوطه که دارای اشکال است را با فرمت صحیح برای ما ارسال کنید!

این امر ما را در تصحیح مشکل پیش آمده بسیار کمک خواهد کرد

فرمت صحیح لینک برای درج در فرم پیش رو به شرح زیر است:

https://idealistic-world.com/poetry

در متن پیام می‌توانید توضیحات بیشتری پیرامون اشکال در وب‌سایت به ما ارائه دهید.

با کمک شما می‌توانیم در راه بهبود نمایش هر چه صحیح‌تر سایت گام برداریم.

با تشکر ازهمراهی شما

وب‌سایت رسمی جهان آرمانی

راهنما

راهنمایی‌های لازم برای استفاده از لینک‌های موجود در صفحه...

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود مستقیم فایل‌ها از سرورهای وب‌سایت رسمی جهان آرمانی تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Google Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای One Drive تعبیه شده است،  با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Box Drive تعبیه شده است،  با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو به شما اطالاعاتی پیرامون اثر خواهد داد، مشخصات اصلی اثر در  این صفحه تعبیه شده است و شما با کلیک بر این آیکون به بخش مورد نظر هدایت خواهید شد. 

شما با کلیک روی این گزینه به بخش مطالعه آنلاین اثر هدایت خواهید شد، متن اثر در این صفحه گنجانده شده است و با کلیک بر روی این آیکون شما می‌توانید به این متن دسترسی داشته باشید

در صورت مشاهده‌ی هر اشکال در وب‌سایت از قبیل ( خرابی لینک‎‌های دانلود، عدم نمایش کتب به صورت آنلاین و … ) با استفاده از این گزینه می‌توانید ایراد مربوطه را با ما مطرح کنید.

چرا ثبت نام در وب‌سایت جهان آرمانی؟

شما با ثبت نام در وب‌سایت جهان آرمانی می‌توانید در پیشبردن اهداف ما برای رسیدن به جهانی در آزادی و برابری مشارکت کنید

وب‌سایت جهان آرمانی بستری است برای انتشار آثار نیما شهسواری به صورت رایگان

بی‌شک برای دستیابی به این آثار دریافت مطالعه و … نیازی به ثبت نام در این سایت نیست

اما شما با ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی می‌توانید در این بستر نگاشته‌های خود را منتشر کنید

این را در نظر داشته باشید که تالار گفتمان دیالوگ از کمی پیشتر طراحی و از خدمات ما محسوب می‌شود که بی‌شک برای درج مطالب شما بستر کامل‌تری را فراهم آورده است،

 

راهنما پروفایل

راهنمایی‌های لازم برای ویرایش پروفایل و حساب کاربری شما
زندگی‌نامه

در این بخش می‌توانید توضیح کوتاهی درباره‌ی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همه‌ی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشته‌های شما

کشور و سن شما

کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است

تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد

باورهای من

گزینه‌های در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان می‌گذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشاره‌ی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد

راه‌های ارتباطی

در این بخش می‌توانید آدرس شبکه‌های اجتماعی، وب‌سایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرس‌ها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد

حساب کاربری

در این بخش می‌توانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین می‌توانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در وی‌سایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید

راهنما ثبت‌نام

راهنمایی‌های لازم برای ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی
نام کاربری

نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود

نام و نام خانوادگی

نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد 

در نظر داشته باشید که این نام در نگاشته‌های شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است

ایمیل آدرس

آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راه‌های ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید

رمز عبور

رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده می‌توانید این رمز را تغییر دهید

قوانین

پیش از ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید

با استفاده از منو روبرو می‌توانید به بخش‌های مختلف حساب خود دسترسی داشته باشید

  • دسترسی به پروفایل شخصی
  • ارسال پست
  • تنظیمات حساب
  • عضویت در خبرنامه
  • تماشای لیست اعضا
  • بازیابی رمز عبور
  • خروج از حساب

عضویت در خبر نامه وب‌سایت جهان آرمانی

پرتال دسترسی به آثار

blank

در دسترس نبودن لینک

در حال حاضر این لینک در دسترس نیست

بزودی این فایل‌ها بارگذاری و لینک‌ها در دسترس قرار خواهد گرفت

در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید

ثبت آثار

blank

توضیحات

پر کردن بخش‌هایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.

در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است

بخش ارتباط، راه‌هایی است که می‌توانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است می‌توانید در بخش توضیحات شبکه‌ی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.     

شما می‌توانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمت‌هایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،

در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحله‌ی ابتدایی فرم پر کرده‌اید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.

پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعه‌ی قوانین و شرایط وب‌سایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینک‌های زیر اقدام کنید.

تأیید ارسال گزارش

گزارش شما با موفقیت ارسال شد

ایمیلی از سوی وب‌سایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال گزارش دریافت خواهید کرد

در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.

تأیید ارسال پیام

پیام شما با موفقیت ارسال شد

ایمیلی از سوی وب‌سایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال پیام دریافت خواهید کرد

در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.

تأیید ارسال فرم

فرم شما با موفقیت ثبت شد

ایمیلی از سوی وب‌سایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال فرم دریافت خواهید کرد

در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.