در دسترس نبودن لینک
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
عنوان : پادکست به نام جان
قسمت پنجاه و هشت : حق سخن
برنامهساز : نیما شهسواری
زمان : 32:43
با صدای : نیما شهسواری
پادکست به نام جان به صورت ویژه برنامه با موضوعات مختلف و همچنین به صورت قسمتهای پادکست به نام جان پیرامون مرام آرمانی منتشر میشود
حق سخن
به آرا و باور سخن گفتن فردایی تازه را خواهد ساخت و راه تغییر را هموار خواهد کرد و به حکومت فردا باید که حق سخن گفتن و عافیت پس از آن را پاس داشت
برنامهی به نام جان قصد دارد تا درباب مباحث مهم باورها و دغدغههای دنیایمان به زبان ساده و بداهه سخن بگوید
این بخش از متن پادکست توسط هوش مصنوعی استخراج شده است. ممکن است شامل اشتباهاتی باشد یا به طور کامل با محتوای اصلی مطابقت نداشته باشد. هدف از این کار، بهبود دسترسی مخاطبین به محتوای پادکست و فراهم کردن امکان مطالعه و مرور سریعتر مطالب است
ما تصمیم گرفتهایم متن پادکستهای خود را منتشر کنیم تا دسترسی به محتوای آنها برای همه مخاطبان آسانتر شود. این اقدام به ویژه برای افرادی که ترجیح میدهند مطالب را به صورت متنی مطالعه کنند یا نیاز به مرور سریعتر دارند، مفید خواهد بود
این متن توسط هوش مصنوعی Speechmatics استخراج شده است. Speechmatics یکی از پیشرفتهترین فناوریهای تبدیل گفتار به متن است که با استفاده از الگوریتمهای پیچیده و یادگیری عمیق، صدا را به متن تبدیل میکند. این ابزار قادر است با دقت بالا و در زمان واقعی، گفتار را به متن تبدیل کند و از بیش از ۵۰ زبان مختلف پشتیبانی میکند
خب دوستان توی این قسمت مشخص از برنامه ای به نام جان ما قرار هست در باب سخن گفتن، باور داشتن، مطرح کردن باورها صحبت بکنیم.
موضوعاتی که باعث میشه این حقوق زیر پا گذاشته بشه.
یکی از اون عوامل مهمی که قاعدتا باهاش روبرو هستیم تخصص داشتن در باب موضوعاتی است که قرار هست انسان ها دربارش صحبت بکنند.
یعنی قاعدتا همه باهاش رو به رو شدید که اگر کسی در باب یک مسئله اقتصادی مثلا صحبت میکنه، بلافاصله با یک آماجی از انتقادات رو به رو میشه و شما دانش و سواد لازم و تخصص لازم رو پیرامون صحبت کردن در باب مثلا مسائل اقتصادی رو ندارید چرا که مثلا شما تحصیلاتی پیرامون این موضوع نداشتید.
در مجموع در این قسمت مشخص ما قرار است در باب این حق سخن گفتن، حق ابراز عقاید و باورها رو کردن در جامعه صحبت کنیم.
موضوعی که در طول تاریخ به عناوین مختلف به اشکال مختلف زیر سوال رفته و این حقوق از انسان ها سلب شده.
در جوامع امروزی هم به اشکال مختلف این حقوق سلب میشه.
حالا من توی این قسمت مشخص در باب تمامی اشکال و موضوعات مختلفی که پیرامون این سلب حق از مردم هست صحبت نمی خوام بکنم.
شاید اشارت هایی رو در جاهایی داشته باشم اما قاعدتا در ویژه برنامه هایی که مختص به خودش هست شاید در بابش بیشتر و بیشتر هم صحبت بکنیم و یا در آتی برنامه های پیرامون این مسائل داشته باشیم.
مثلا به عنوان مثال وقتی شما نگاه میکنید به عنوانی مثل آزادی بیان که مثلا در کشورهای غربی وجود دارد، مثلا در آمریکا یکی از کشورهایی که این آزادی بیان را به آن ارزشی برایش قائل هستند و ما میبینیم که در چه اشلی هم داره اجرا میشه، شما گاها مواجه میشید با این سلب آزادی که به واسطه ثروت است که از میان میرود.
یعنی آن مدیایی که در اختیار هست به واسطه ثروت به وجود آمده و مردم نمیتوانند از این حق آزادی بیان خودشان استفاده بکنند.
صحبت در یک جمع کوچکی شاید شنیده بشه.
حالا شما مواجه میشوید با این حقی که به واسطه باز هم ثروت و باز هم به واسطه سرمایه از میان میرود و حالا در اختیار همگان هم قرار نمیگیرد.
چگونه میشود شما مواجه بشوید با آزادی بیان به تاراج رفته ای که شاید فقط و فقط اسم آزادی بیان رو یدک میکشه.
خب قاعدتا پیرامون این مساله در ویژه برنامه هایی که پیرامون جهان مدرن داریم صحبت خواهیم کرد.
اما اینجا اشارت کوچکی بهش زدم و میتونیم در بابش خیلی خیلی بیشتر صحبت بکنیم.
اینکه از یک سو صحبت از این میشه که چگونه ممکن هست شما میدان رو در اختیار همه مردم بذارید، چگونه همه میتونن از این میدان استفاده کنن؟
اما این فرافکنی ها به نوعی مغالطه ای است که دارن مطرح میکنن.
حتی خودشون هم از اشتباه بودنش باخبر هستن.
یعنی منظور این نیست که همه مردم بتونن صحبت بکنن اما شما مواجه میشید مثلا با اون مدیایی که در اختیار قدرتمندان و ثروتمندانی هست که از یک سو دارن به مسایل نگاه میکنن و یا یک جماعت بی شماری که نماینده ای در این میان ندارن.
یعنی مثلا اگر برید در جامعه غربی مثل جوامع مثلا مثل آمریکا بخواهید بهش نگاه بکنید.
مدیا در اختیار جماعت بیشماری است که همه و همه به این نظام سرمایه داری باورمند هستند و خط قرمز بزرگ عدول از همین سرمایه داری است و حالا شما مواجه میشوید که هیچ نماینده ای در اختیار جماعتی نیست که حالا نگاه های سوسیالیستی در باب مسائل اقتصادی مثلا دارند.
حالا دور نشیم از بحث اصلی و مهم خودمون که بیشتر پیرامون این حق سخن و این مجادله ای که میان دانشمندان و بی دانشان و صحبت پیرامون این هاست.
یکی از مسائلی که خیلی خیلی هم بهش استناد میشه بیشتر تو این قسمت میخوایم در باب این مسئله صحبت بکنیم.
این که چگونه این حق سخنوری از جماعتی گرفته میشه به واسطه همین مبحث تخصص نداشتن.
خب ما با یک جهان مدرنی روبه رو هستیم که قاعدتا تخصص درش نقش اصلی و اساسی رو داره.
یعنی انسان به اون آن مرحله ای رسیده که حالا به واسطه پیشرفت هایی که در زمینه های علمی داشته و به واسطه این قدرتی که می تواند این تعالیم را به دیگران هم انتقال بدهد و اصولا ماهیت انسان و شکل گیری زندگی جمعی انسانی در شرایطی که امروز با آن روبه رو هستیم هم به واسطه همین انتقال دانش است حتی بیشتر از مباحثی مثل عقل و هوش.
خب شما می بینید که جهان به آن نقطه ای رسیده که حالا تخصص میداندار است.
انسان هایی هستند که وارد وادی می شوند، تحصیل می کنند، تحصیلات لازم را کسب می کنند، در نهایت در یک رشته مشخص تخصصی کسب می کنند و این تخصص ها تا چه اندازه موشکافانه حالا مطرح می شود.
یعنی شما مواجه می شوید که در رشته های مثلا پزشکی تا چه اندازه موشکافانه این تخصص ها از هم متفاوت است؟
کسی که مثلا تخصصی پیرامون قلب دارد حالا نمی تواند در باب جوارح دیگر دیگه انسان به اون اندازه صاحب نظر باشه در همان حد عمومی شاید نظراتی داشته باشند اما اگر مثلا مبحث به مسئله چشم برسد حالا دیگر این پزشک متخصص قلب نمی تواند درباره اش صحبت بکند.
حتی کار از اینجا هم فراتر میرود.
یعنی این تخصص ها اینقدر موشکافانه میشود که حتی در مبحث خود قلب هم ما شاهد این هستیم که تخصص های پیرامون یک بخش خاصی از قلب هم اتفاق میافتد.
خب پس ما با جهانی روبه رو هستیم که به واسطه تعالیمی که در خودش دارد ما شاهد تخصص های بیشماری هستیم که اتفاق افتاده.
تخصص هایی که خب قاعدتا آنها را صاحب نظر و صاحب رای در باب مسائل میکند.
خب با این بخش مشخص که نمیتوانیم با این واقعیت صحبتی پیرامونش بکنیم و نقضش بکنیم.
قاعدتا جهان مدرن جهانی است بر پایه تخصص که به واسطه تحصیل و انتقال این علم شکل گرفته.
وقتی پیرامون این مساله صحبت میکنیم و حق سخن گفتن پیرامون این مباحث مشخص تخصصی.
خب قاعدتا هر حرف بیراهه ایست که مثلا یک انسانی که دانش لازم رو پیرامون مسائل مثلا پزشکی و زمینه قلب نداره بخواد در باب اون نظری بده، باور خودش رو مطرح کنه.
اما کار به اینجا ختم نمیشه.
حالا هر چقدر این بحث رو بیشتر به پیش ببریم بیشتر میتونیم با این عنوان که فکر ما رو درگیر کرده درگیر بشیم.
ما موضوعی رو در برابر داریم که یک ارزش ذاتی رو برای جماعتی که تحصیل کردند قائل میشن.
یعنی ما مواجه میشیم با این ارزش گذاری که حالا قرار هست کسی که تحصیلاتی کرده به صورت آکادمیک حالا یه ارزشی مافوق دیگران داشته باشه.
یعنی این ارزش گذاری که به واسطه تحصیل اتفاق افتاده، تحصیلی که قاعدتا در باب یک رشته ی خاص و تخصصی است اما ما گاها روبرو میشیم که حالا این ارزش گذاری نه در وادی همان تخصص مشخص که در وادی زندگی جمعی و اجتماعی به آن افراد داده می شود یعنی کسی که به عنوان مثال مثلا یک مدرک تحصیلی بالایی در ریاضی محض دارد.
حالا اگر قرار باشد در باب مسائل اجتماعی و زندگی انسانی و یا اصولا تمامی مباحث سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی صحبت بکند یک ارزش افزوده ای را برای خود دارد.
یعنی مردمی هستند که به او این ارزش را افزون بر چیز و تخصص و موضوعی که می تواند درباره اش صحبت بکند، می دهند.
حالا در برابر جماعتی که فاقد این تحصیلات باشند هم خب از درجه اعتبار ساقط می شوند.
حالا صحبت هایشان آن ارزش و اعتباری را ندارد که بخواهند اصلا مطرح بکنند.
اصلا کسی نیست.
گوش خریداری نیست که بخواهد این صحبت ها را گوش بکند و ما مواجه می شویم با این ارزش گذاری هایی که برای تحصیلکردگان وجود دارد.
با توجه به اینکه در اصل موضوع نقشی نداره.
یعنی شما کسی که مثلا در یک رشته مشخصی تخصص گرفته مثلا در همین زمینه پزشکی فکر کنید که متخصص قلبی که حالا در باب قلب تخصص گرفته قاعدتا صلاحیت خاصی نسبت به دیگران پیرامون صحبت کردن در باب مسائل اجتماعی نخواهد داشت، در باب مسائل سیاسی نخواهد داشت.
خب قاعدتا او تحصیلی پیرامون این موضوع نکرده.
اما شما مواجه میشید که حالا اگر همون پزشک قرار باشه در باب یک مساله سیاسی صحبت بکنه، به نسبت یک کارگری که قرار باشه در باب این مساله صحبت بکنه که تحصیلات آکادمیک و دانشگاهی نداشته، خب صحبت اون پزشک هم خریدار بیشتری داره و هم ارزش بیشتری برخورداره.
یعنی شما مواجه میشید با این مغالطه ای که در این مساله هم صورت میگیره.
این مبحثی که صد در صد اشتباه هست دور از واقع هست.
چرا که ما به تخصص ارزش میزاریم اما تخصص در زمینه موضوعی که اون او علم لازم رو درباره اش داره.
یعنی قاعدتا شما اگر با کسی که مثلا دکترای در زمینه علوم اجتماعی داشته باشه بخواید صحبت بکنید، در برابر یک کارگر خوب صفحه علم و دانش او رو بیشتر دارید.
اما وقتی بخواد در باب مساله اجتماعی یک پزشک و یک کارگر صحبت بکنه، هر دو می توانند در یک اندازه باشند مگر اینکه حالا اینها دانشی ماورای اون دانش آکادمیکی داشتن کسب کرده باشن که اون هم براش متر و میزانی وجود نداره مخصوصا اگر اولین مواجهه ما باشه.
یعنی شاید اون کارگر در اوقات فراغت خودش کتاب های بیشماری پیرامون مسائل اجتماعی خونده باشه.
در صورتی که اون پزشک این کار رو نکرده باشه و تمامی زمان خودش رو صرف همون تخصصی که داره کرده باشه.
اما این یک پیش فرضی است و یک اشتباه مصطلحی است که مبدل به یک فرهنگ جمعی هم شده.
یعنی اون ارزش گذاری ای که برای تحصیلکردگان قائل میشن.
اما موضوع اصلی و موضوع مهمی که ما پیرامونش میخواهیم صحبت بکنیم این است که موضوعات تخصصی است که خب قاعدتا هر کسی با تخصصی که دارد میتواند دربارهاش صحبت بکند اما ما گاها مواجه میشویم با موضوعاتی که موضوعات تخصصی نیستند.
تقابل میان این موضوعات تخصصی و موضوعات علمی و موضوعات انسانی.
یعنی شما مواجه میشوید با یک علومی که علومی است که همه به عنوان علم بهش واقف هستند.
یعنی شما اگر وارد بشوید در باب ریاضیات یا در باب فیزیک یا در باب شیمی بخواهید صحبت کنید یا در باب پزشکی بخواهید صحبت بکنید.
اینها علومی است که خب از چندین سال پیش دربارهاش صحبت شده، بحث شده و در نهایت به یک علم مطلقی رسیده که فارغ از نظریاتی که وجود دارد و اثبات شده و یا اثبات نشده است.
اما یک علوم پایه ای دارد که در همه جای جهان یکسان است.
در همه جا یک نوع نگاه بهش میشه و اصولا ما تحت عنوان علوم ثابت شده میشناسیمشون.
حالا خیلی ها هم در همین زمینه ها تخصص هایی دارن و خب قاعدتا کسانی که صاحب نظر پیرامون صحبت کردن در باب این مسائل باشن همون کسانی هستن که این علم ثابت شده بتونن تحصیلی در بابش داشته باشن و علم و دانشی داشته باشن تا بتونن دربارش صحبت بکنن.
خب قاعدتا ما با علوم رو به رو هستیم در جهان که ثابت شده هستن در همه جای دنیا به یک شکل دربارشون صحبت میشه مثل علوم فیزیک و شیمی و علوم پزشکی.
حالا اینا علومی هستن که دربارشون در طول سالیان سال صحبت شده و همه جای دنیا هم با یک مبنا داره دربارشون حرف زده میشه.
خب قاعدتا جماعتی که نسبت به این موضوع دانش لازم و تخصص لازم رو دارن، صاحب رای هستن و میتونن دربارش صحبت کنن.
اما در برابر اون شما با علومی رو به رو روبهرو هستید که مختص علوم انسانی است.
حالا این ها دیگر علومی نیستند که بر پایه یک دانش مشخص پیرامونش صحبت شده باشد.
همه جای دنیا همتا و همسان با هم باشند.
شما مواجه می شوید که همه جا به یک باور مشخص پیرامون تمام علوم اجتماعی دارند صحبت می کنند.
تمامی علوم انسانی، علوم اجتماعی.
به عنوان مثال مثلا وقتی شما روبه رو می شوید با مباحث هنری، مباحث هنری ای که به واسطه ی خلاقیت انسان ها بوجود آمده.
حالا اگر در این زمینه قرار باشد دو تا انسان صحبت بکنند، هر دو صاحب نظر هستند چرا که اصولا پایه ی خلقت این نگاه، آن اثر هنری که قرار است دو نفر درباره اش بحث و جدالی بکنند هم یک انسان بوده.
انسانی که بر پایه یک علوم مشخص دست به خلق این اثر هنری نزده و اصولا به واسطه ی همین خلاقیت ها هست که حالا می تواند این هنر تغییر بکند و دگرگون بشه.
اصولا تمام پایه های هنری به وجود آمده هم به واسطه ی همین خلاقیت های انسانی بوده.
حالا وقتی شما مواجه میشوید با یک علمی نمی توانید این هنر را علم قلمداد کنید و در نهایت به واسطه ی تخصصی که کسی داشته حالا تمام رای و امتیاز را در اختیار داشته باشد و عرصه هم در اختیار او باشد برای صحبت کردن و مجادله کرد.
چرا که شما با یک علوم متغیری رو به رو هستید که همواره به واسطه ی خلاقیت انسان ها میتواند تغییر کند و تمامی ساختارها هم تغییر کنند.
یعنی کسانی که حتی پایه های خیلی از سبک های مختلف هنری را به وجود آورده اند با یک علم و دانش خاصی نیامدند این پایه ها را به وجود بیاورند، به واسطه خلاقیت هایشان به وجود آوردند و حالا جماعتی بودند که در می آمدند و به این نظم و برهانی دادند تا در نهایت به یک سبک خاصی هم تبدیلش بکنند و برایش قواعدی را مشخص بکنند.
حالا خیلی ساده کس دیگه ای میتونه بیاد و این قواعد رو از میان ببره و دوباره سبک تازه ای را پدید بیاره.
حالا در باب خیلی از مسائل انسانی هم موضوع به همین شکل هست.
علوم انسانی که به واسطه برساخت های خود انسان به وجود اومده حالا یک علم مشخصی نیست که شما بتونید دربارش یک نظر صاحب داشته باشید.
حالا می تونه آراء و افکار مختلفی وجود داشته باشه و بشه دربارش بحث های بیشماری هم کرد.
حالا اینجا ما می تونیم اون تفاوت و تمایز علوم رو ببینیم.
یک سری موضوعات تخصصی است که تحت عنوان علوم پایه شناخته میشه و یک سری علومی است که علوم انسانی تعبیر میشه.
حالا در دل این علوم انسانی که عمدتا هنر جامعه شناسی، موضوعاتی از این دست که به واسطه برساخت های انسانی شکل گرفته حالا همه می تونن دربارش صحبت کنن.
همه می تونن در بابش نظر داشته باشن و حالا شما مواجه میشید با اون سد بزرگی که تحت عنوان دانش و علم برای ما تصویر میشه.
حالا تبدیل میشه به اون سد خفقانی که قرار هست جماعت بی شماری رو از این حق سخن گفتن بگیره.
حالا قرار هست اگر کسی نظری پیرامون مسائل سیاسی داره، پیرامون مسائل اقتصادی داره، پیرامون مسائلی که از برساخت های انسانی شکل گرفته اگر نظر و آرا داره به واسطه این بی دانش بودن و وارد این میدان از دانش نشدن او رو به کناری بذارن، او رو در این خفقان غرق کنن و ما مواجه بشیم با این تکرار.
واژه دانش و تخصص پیرامون مسائلی که از برساخت های انسانی شکل گرفته.
حالا این اون نقطه تناقضی ست که یکی از اون عواملش برای گرفتن حق سخنوری از انسان ها.
انسان ها دیگه حقی برای گفتن ندارن چرا که محکوم به بی دانشی هست.
حال که این آدم ها سالیان سال سالی هم پیرامون این مسائل خوانده باشیم.
فارغ از اینکه در مدارس آکادمیک تحصیلات خود را به پیش برده باشیم اما در باب این مسائل مختلف و این برساخت های مختلف انسانی تحصیلاتی کرده باشیم و یا حتی اصلا تحصیلاتی نکرده باشد، هیچ دانشی هم در این زمینه نداشته باشد.
اما به عنوان یک انسان با توجه به تجربیات شخصی و اتفاقاتی که در زندگی اش افتاده و فهم و شعور و استدلال و منطقی که خود داشته می تواند نظری را مطرح کند اما بلافاصله به واسطه بی دانشی آن نظر از حیطه ارزش ساقط می شود و این نقطه ایست که این مبحث دانش را مبدل به یک سد و یک خفقان بزرگ کرده.
پس حالا ما باید به این نتیجه درست برسیم که خیلی از مباحث نیازمند تخصص است چرا که علوم ثابت شده ای است که در سراسر جهان هم به یک شکل به آن نگاه می شود.
وقتی در باب فیزیک و شیمی و ریاضی و یا علوم پزشکی صحبت میکنیم.
حالا این علومی است که ثابت شده است.
این علومی است که در همه جا یکسان و برابر هست.
و حالا قاعدتا کسانی که تخصص لازم را دارند باید درباره اش صحبت بکنند و فارغ از این ها هم این ها موضوعاتی نیست که انسان ها در زندگی روزمره باهاش درگیر باشند.
اما شما مواجه میشوید با علومی که علوم انسانی است، برساخت های انسانی است.
خود انسان این علوم را بوجود آورده گاها به واسطه خلاقیت هایش و گاها به واسطه هوشش و گاها به واسطه تجربیاتش.
و اصولا همواره.
پس خود انسان ها میتوانند این ها را تغییر بدهند و اینجا آن نقطه ایست که انسان ها با هر میزان از دانشی میتونن دربارش نظر بدن و نظراتشون هم باید شنیده بشه و ما با سد و خفقانی همتای دانش نمی تونیم این ها رو در نطفه خفه بکنیم.
حالا شما مواجه میشید که به واسطه همین سد و خفقان چگونه حق صحبت از جماعت بیشماری گرفته میشه؟
یعنی شما مواجه میشید مثلا با جماعتی که در زندگی روزمره خودشان درگیر موضوعات بی شماری هستند در زمینه های اقتصادی، در زمینه های سیاسی، در زمینه های اجتماعی و حالا به واسطه همان ناعدالتی های اجتماعی هم اینها نتوانستند تحصیلات و دانشی را کسب کنند.
حالا در باب زندگی روزمره خودشان هم حق صحبت کردن ندارند.
بلافاصله به بی دانشی محکوم میشوند و صحبت هایشان هم به جایی نمیرسد یا اصلا بستری وجود ندارد تا این جماعت بتواند صحبتش را بکند و آرامش را مطرح کند.
چرا که اگر هر بستری فراهم شده برای همان جماعتی است که تخصص را در آن زمینه مشخص علوم انسانی دارند و این باز شروع گر آن ناعدالتی ها هست و حالا ما مواجه میشویم با این از میان رفتن حق سخنوری از انسان ها.
حق سخن گفتن و ابراز عقایدشان پیرامون موضوعاتی که با آن درگیر هستند، زندگی آن ها را زیر فشار گذاشته است.
یعنی کسی که با فشارهای عمده اجتماعی روبه رو هست، مشکلات عمده فرهنگی گریبان او و زندگی او را گرفته.
حالا حق سخن گفتن پیرامون این مباحثی که با زندگی او در تنش هست نیست.
جماعتی می توانند درباره اش صحبت بکنند که تخصص و دانش لازم را گرفته اما در برابر شما مواجه می شود با جماعتی که تخصص لازم نسبت به موضوعات را ندارند.
در باب همان موضوعات علمی و علمی پایه ای که ثابت شده در سراسر جهان هست اما وارد این میدان می شوند و در باب این تخصص ها صحبت می کنند.
یعنی به عنوان مثال در همین جمهوری اسلامی شما مواجه می شوید با جماعتی که تحت عنوان طب سنتی و طب اسلامی و این عناوین میان و وارد حیطه پزشکی می شوند و نظرات بی محتوا و بی معنای خودشان را مطرح می کنند.
یعنی شما مواجه می شوید با جماعتی که تخصص لازم پیرامون موضوعات پایه ای و علوم ثابت شده ندارند اما حالا خودشان را صاحب حق و ارزش می دانند و می آیند و این خزعبلات را هم با مردم مطرح می کنند.
به نوعی یک چاقوی دو سری است که دارد از هر دو سر به جماعتی ضربه و لطمه می زند.
یعنی از یک سو شما مواجه می شوید با این جماعت بی شمار از بی دانشان که وارد حیطه های تخصصی می شوند و صحبت های بی سر و ته خودشان را مطرح می کنند و از آن سو به واسطه این تنگ گرفتن نگاه هایی که قرار است متخصصان و اهل دانش در باب موضوعات صحبت کنند، انسان هایی که درگیری با موضوعات مختلف دارند هم باید دهانشان بسته شود و به واسطه بی دانشی مهر سکوت بر لبانشان گذاشته شود. بشه.
حالا شما با این چاقوی دو سر روبرو هستید که حالا داره هر دو سمت رو لطمه دار میکنه.
هم علوم پایه ای که ثابت شده هست رو با جماعت بی عقلی روبرو میکنه که میتونه این رو به خزان و نابودی ببره.
هم از اون سو حق سخن گفتن رو از جماعت بی شمار میگیرید.
یا باید باورمند به این موضوع باشید که خب قاعدتا کسانی که دانش لازم رو کسب کردند میتونن در بابش صحبت کنن.
همون اتفاقی که در خیلی از نگاه های به ویژه غربی داره می افته مثلا.
و یا در کشور های مختلف و یا در بین افراد مختلف با اعتقادات مختلف که حالا سعی میکنند هر کسی دانش لازم در باب موضوعی رو داره دربارش صحبت بکنه و جماعت بی شمار رو هم سلب میکنن از صحبت کردن.
یا قرار هست شما میدان رو باز بزارید تا هر کسی با هر علم و دانشی که داره در باب هر موضوعی صحبت بکنه و یا قرار هست به یک نقطه تعادلی برسید.
در این میان تا هر دو سمت موضوعات به ارزش نهایی خودشان برسند.
یعنی ما مواجه بشویم با علوم تخصصی که قرار نیست هر کسی درباره اش صحبت بکند.
کسانی که صاحب دانش هستند در آن زمینه صحبت بکنند و علومی که مرتبط با انسان ها هست و برساخت های خود انسان هست حالا بتواند در حیطه آزمون و به نوعی در این بوته آزمون قرار بگیرد تا بیشماران در بابش با هر میزان دانشی که دارند صحبت بکنند.
چرا که این برساخت انسانی است و انسان ها می توانند درباره اش نظر داشته باشند.
شما در باب هر کدام از این علوم صحبت بکنید علوم اجتماعی، علوم سیاسی، نوع حکومتداری، نوع اقتصادی که قرار هست بر زندگی انسان ها حاکم باشد، خب قاعدتا همه و همه انتخاب های انسان هستند.
علوم پایه ای نیستند که همه جا یکسان و یک اندازه باشند.
همتای فیزیک و شیمی نیستند که شما نتوانید مابه ازای برایشان پدید بیاورید.
نقطه مقابلی را تصویر کنید.
شما وقتی با زمینه هایی رو به رو میشوید که همتای علوم اجتماعی وجود دارد، حالا انسان ها هستند که انتخاب کردند چگونه این را تعریف کنند.
شما وقتی به نوع سیاست و نوع حکومت ها بر می گردید، این ها همه و همه برساخت های انسانی است که در طول این سالیان اتفاق افتاده.
قاعدتا در طول سالیان آتی هم می تواند اشکال دیگری هم از آن به وجود بیاید چرا که انسان ها با توجه به باورهای خودشان، اعتقادات خودشان و دانش خودشان، تجربه ی خودشان در نهایت به یک شکل تازه ای از حکومت میرسند.
حالا اگر قرار باشد یک جماعت بی شماری که زندگی روزمره شان درگیر همین موضوعات است را از این موضوع کنار بگذارید، نهایت بی عدالتی و انصاف را به وجود آوردیم.
قرار است یک جماعت بی شماری را در خفقان غرق کنید و آن ها هیچ میدانی برای ابراز باورهای خودشان و نظرات خودشان نداشته باشند.
خب قاعدتا روبرو شدید با این مبحثی که علم اصولا جایی برای ابراز باورها نیست.
قاعدتا در زمینه علوم تخصصی و علوم پایه ای که همه جا یکسان هست، باور جایی نخواهد داشت.
اما علومی که تحت عنوان علوم انسانی مطرح میشود همه و همه برگرفته از باورها هست در همه جای دنیا و همه اشکال خودش.
یعنی شما مثلا وقتی در علوم اقتصادی روبه رو میشید با نگاه ها و نظریه های مثلا سرمایه داری، خب میبینید که همه برگرفته از باوری است که اون ها دارن.
یعنی شما با موضوعی روبه رو هستید که به غایت علمی نیست.
حتی همون نگاه های مارکسیستی حتی نگاه های مارکسیستی که گاها شما مواجه میشوید با مارکسیسم علمی.
اما باز هم مواجه میشوید با مباحثی که پیرامون همین موضوع مارکسیسم علمی وجود دارد که با علم هم میتواند در تضاد باشد و اصولا علوم انسانی که نه به واسطه نگاه به علم که به واسطه گذران زندگی به وجود آمده، حالا با زندگی انسان ها و یا جانداران درگیر است.
پس قاعدتا خود انسان ها هستند که بزرگترین جایگاه را برای ابراز نظر پیرامون این موضوعات دارند.
یعنی حق ذاتی ای را در اختیار دارند که در باب مسائلی که به زندگی شان مرتبط است نظر بدهند و درباره اش صحبت بکنند.
زندگی اجتماعی که درگیر همین نگاه ها هست.
اصولا برای برون رفت از یک مشکلی همتای این موضوع ما باید به یک تعادلی برسیم و در نهایت به یک میانهرویی برسیم که موضوعات و ارزشها با هم به تداخل نرسند.
یعنی از یک سو ما شاهد آن نگاه های احمقانه ای نباشیم که پیرامون علوم ثابت شده جماعتی بی دانش صحبت میکنند و به طب اسلامی میرسند و یک سری خزعبلاتی را با مردم مطرح میکنند که میتواند به زندگی انسان ها و زندگی جانداران لطمه برساند.
یعنی اگر جماعتی که علم لازم و دانش لازم را پیرامون علوم پزشکی ندارند، وارد این عرصه پزشکی بشوند و دربارهاش صحبت بکنند، میتوانند تلفات جانی حتی به وجود بیاورند، میتوانند این چرخه سلامتی را معیوب بکنند.
خب از یک سو ما باید این تعادل را در این راستا داشته باشیم تا هر کسی با هر میزان از دانش در باب این مسائل صحبت نکند و این حق سخنوری به آن جایگاهی نرسد که هر کسی در باب هر موضوعی صحبت بکند.
موضوعاتی که میتواند تبعاتی را هم به همراه داشته باشد و از سوی دیگر به واسطه این نگاه به علم و نگاه به دانش و ارزشگذاری برای تحصیلکردگان، اینگونه وادی را تنگ نکنیم که جماعتی که زندگیشان درگیر موضوعات انسانی است، موضوعات انسانی که تمام این علوم به واسطه خود انسانها شکل گرفته و میتواند یکبار از ریشه دوباره ساخته شود، کنده بشه و دوباره پایه ریزی بشه.
مثل نگاهی که به حکومت ها وجود داره.
یعنی شما تصور بکنید تمام اون علومی که تحت عنوان علوم سیاسی شناخته شده میتونه دوباره تغییر بکنه و دوباره بنیان بشه.
همانگونه که در طول سالیان سال هم این اتفاق افتاده.
یعنی اگر ما روزگارانی با امپراطوری روبرو بودیم در نهایت به ریاست جمهوری رسیدیم.
در نهایت به حکومت لائیک رسیدیم.
سالیان درازی که انسان ها درگیر حکومت های مذهبی بودن و استبداد دینی بودن.
همون طور که امروز ایران هم درگیر همین نگاه آلوده است.
حالا روزی می رسیم به حکومت لاییک.
در مجموع انسان ها به این برساخت ها رسیده اند و خودشان هم حق ابراز باورهای خودشان را دارند.
پس قاعدتا ما باید به نقطه ای برسیم که این اظهار نظرها محترم شمرده شود و جا باز باشد برای صحبت کردن.
صحبت کردن افرادی که درگیر این ظلمت ها هستند.
آن کارگری که درگیر مسائل اقتصادی است می تواند در باب مسائل اقتصادی صحبت بکند.
می تواند نظرات خودش را مطرح کند و بلافاصله با چوب رانده نشود.
شما دانش لازم پیرامون مسائل اقتصادی ندارید.
یعنی به عنوان مثال آن کارگری که در آمریکا زندگی می کند و تحت استثمار حکومت سرمایه داری هست می تواند در باب این صحبت بکند که من میلی به این حکومت سرمایه داری ندارم.
می تواند در باب واقعیاتی که با آن درگیر هست صحبت بکند.
این که یک درصد از مردم آن کشور ثروت نود و نه درصد از مردم را استثمار کرد و این نیازی به علم و دانش و تخصص ندارد که بخواهد حتما تخصص را پشت سر گذاشته باشد تا این اعتراض خودش را مطرح کند.
به نوعی این یکی از آن سرپوش هاست برای اینکه حق اعتراض از مردم گرفته شود.
این حق سخن گفتن به واسطه این بی دانشی در راستای مباحثی که علوم و علومی هست که اصولا برساخت انسانی است برای خفقان مردم هست، برای مسکوت داشتن مردم هست، علمی است که ساخته شده برای ساکت کردن جماعت بی شمار.
قرار است این جماعت را در خود خفه بکنند تا نتوانند صدای اعتراض شان را برسانند و آن جماعتی که درگیر این دانش ها شده قاعدتا جماعتی نیست که وابسته به این بدنه در درد باشد.
قاعدتا یک فاصله ای از این جماعت دردمند دارد که شاید موضوعات اصلا برایش مهم نباشه.
در نهایت شما روبه رو بشید با دانشمندان بی شماری که حتی یک بار هم طعم فقر رو نچشیده اند که حالا بخوان در این علوم اقتصادی تغییراتی رو به وجود بیارن یا نقد خودشون رو مطرح کنن.
در نهایت ما باید به اون نقطه ای برسیم که حق سخن گفتن رو در باب مسائلی که مرتبط با انسان هست و برساخت های انسان و یا جانداران و حیات ما در این دنیا هست رو برای همه محترم بشماریم و این اظهار نظر رو برای همگان محترم بدونیم.
چرا که این ریشه ی اصلی برای تغییرات هست.
میل به اعتراض هست.
میل به دگرگونی و پیشرفت هست و اصولا این آزادی بیانی که باید در همه جای جهان پاس داشته بشه و نگاهی که ما داریم دربارش صحبت میکنیم، ارزش گذاری پیرامون همین محترم شمردن سخن گفتن و در نهایت رسیدن به اعتراض و تغییر هست.
قاعدتا پیرامون این مساله باز هم صحبت خواهیم کرد پیرامون آزادی بیان، حق سخن گفتن و مباحثی از این دست.
اما در این قسمت به اندازه کافی پیرامون اش صحبت کردیم.
در این انتهای برنامه هم دوست دارم باهاتون مطرح کنم که اگر دوست دارید این صدا شنیده بشه این راه تغییر شکل بگیره.
میتونید آثار من رو با دیگران به اشتراک بگذارید.
منظور از آثار هم خلاصه برنامه ای به نام جان نمیشه.
من پیش از اینکه بخوام برنامه ای به نام جان رو ضبط و منتشر کنم، آرا، افکار، عقاید، باور و ایمان خودم رو تحت عناوین و کتاب هایی به رشته تحریر در آورد.
تمامی این آثار به صورت رایگان در وبسایت جهان آرمانی در اختیار شما دوستان هست.
میتونید با مراجعه به این وبسایت این آثار رو دریافت کنید و اگر دوست داشتید این راه شکل بگیره و این تغییر به پیش بره و اون رو با دیگران هم به اشتراک بگذارید.
ممنون که همراه من بودید.
من نیما شهسواری و این برنامه به نام جان بود.
در پناه آزادی.
پیش از ارسال نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی این توضیحات را مطالعه کنید.
برای درج نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی باید قانون آزادی را در نظر داشته و از نشر اکاذیب، توهین تمسخر، تحقیر دیگران، افترا و دیگر مواردی از این دست جدا اجتناب کنید.
نظرات شما پیش از نشر در وبسایت جهان آرمانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در صورت نداشتن مغایرت با قانون آزادی منتشر خواهد شد.
اطلاعات شما از قبیل آدرس ایمیل برای عموم نمایش داده نخواهد شد و درج این اطلاعات تنها بستری را فراهم میکند تا ما بتوانیم با شما در ارتباط باشیم.
برای درج نظرات خود دقت داشته باشید تا متون با حروف فارسی نگاشته شود زیرا در غیر این صورت از نشر آنها معذوریم.
از تبلیغات و انتشار لینک، نام کاربری در شبکههای اجتماعی و دیگر عناوین خودداری کنید.
برای نظر خود عنوان مناسبی برگزینید تا دیگران بتوانند در این راستا شما را همراهی و نظرات خود را با توجه به موضوع مورد بحث شما بیان کنند.
توصیه ما به شما پیش از ارسال نظر خود مطالعه قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای مطالعه از لینکهای زیر اقدام نمایید.
در پادکست “به نام جان“، سفری عمیق به دنیای اندیشه و آزادی آغاز میشود. در هر قسمت از این سفر، به بررسی موضوعاتی همچون آزادی، برابری، نقد قدرت و خدا، مشکلات اجتماعی و … میپردازم.
اینجا جایی است که صدای ما تلاش میکند تا به عمق مسائل پی ببرد و از طریق گفتگوهای مختلف، نگاهی تازه و الهامبخش به دنیای پیرامون ایجاد کند.
آیا به دنبال تجربهای از گفتگوها و تفکراتی غنی از دیدگاههای متنوع هستید؟
آیا علاقهمند به درک بهتر موضوعات مهم امروزی از زوایای جدید هستید؟
پس گوش دادن به پادکست “به نام جان”، دعوت به یک سفر نوین در دنیای اندیشه و آزادی است.
به نام جان قصد دارد تا مباحث مهم جهان را به زبانی ساده، صریح و روشن با شما در میان بگذارد
نیما شهسواری سازندهی پادکست به نام جان است
او شاعر و نویسندهی ایرانی است وی متولد سال ۱۳۶۸ در مشهد است نوشتههای او مشتمل بر ۴۱ جلد کتاب در قالب، آثار تحقیقی، رمان، داستان، مقاله و شعر است اغلب مضامین آثار او پیرامون باور به جان، آزادی،برابری نقد قدرت و خدا و … است
وی از ۱۵ سالگی شروع به نگاشتن و در ۳۲ سالگی تمامی آثار خود را در فضای مجازی منتشر کرده است
دسترسی به آثار او در وبسایت جهان آرمانی به صورت رایگان در اختیار شما است
در دنیای پیچیده و پر ظلمت امروز، “به نام جان” تنها یک پادکست نیست،
به نام جان دریچهای است برای فریاد زدن
برای ساختن جهانی تازه بدور از ظلمهای بیکران
به نام جان سفری است به دنیای افکار و اندیشههای تازه .
اینجا جایی است که سخنان تازهای خواهید شنید و آنچه تابو برایتان ساختهاند را در هم شکسته به نظاره خواهید نشست.
آزادی: بازآفرینی تعریف دوبارهای از آزادی، ما آزادی را با قانونی نهفته به دل آن دوباره میخوانیم تا مردمان خویشتن برگزینند آنچه آزادی خواندهاند
برابری: آنچه در بوق و کرنا لگدمال کردند و گاه به آزادی فروختند و گاه مالکان به چنگ بردند دوباره در به نام جان معنا خواهد شد، برابری که همهی جانداران را در خود خواهد خواند
نقد : دریچههای نقد در دنیای ما بیکران است، ما همه را به نقد خواهیم کشید و هیچ تن مقدس در این دنیای آزاد نخواهد بود، از فرهنگها تا خدا، از ادیان تا باورها، همه چیز در این دالان به بوته نقد سپرده خواهد شد
اگر به دنبال شنیدن ندایی تازه برای تغییر هستید، به نام جان را بشنوید
تمامی آثار نیما شهسواری در وبسایت جهان آرمانی در اختیار شما است،
نکته مهم آنکه همواره این آثار به صورت رایگان خواهد بود که برای بیدار کردن مردمان نگاشته شده است، از این رو شما همواره میتوانید تمامی آثار نیما شهسواری اعم از کتاب، اشعار، پادکست و … را به صورت رایگان از وبسایت جهان آرمانی بدست آورید،
فرای وبسایت جهان آرمانی، این پادکست در بیشتر پلتفرمهای پادکستگیر در اختیار شما است از جمله این برنامهها
فرای برنامههای پادکستگیر شما میتوانید این آثار را از طرق زیر نیز بدست آورید
برای دسترسی به پادکست به نام جان تنها کافی در برنامهی پادکستگیر خود نام نیما شهسواری، به نام جان و یا جهان آرمانی را جستجو کنید
راه تغییر و دگرگونی این دنیا راه سختی است،
در دنیای پر زرق و برق امروز ما را کسی نخواهد شنید که صدای دلربایان خوش نوا است، گاه فریاد گوشخراش زورمندان همه را مبهوت خواهد کرد، پس تنها راه برای این تغییر بزرگ با کمک شما امکان پذیر خواهد بود
اگر خواستید در تغییر زشتیهای این دنیا همراه ما باشید با اطلاعزسانی به دیگران بزرگترین کمک را به ما خواهید کرد و این راه تغییر را آغازگر خواهید بود
ما در کنار هم توان تغییر همه چیز در این دنیا را خواهیم داشت بیایید با هم و درکنار هم برای تغییر دنیا تلاش کنیم
با تشکر
نیما شهسواری
با درج ایمیل آدرس خود میتوانید از تازهترین آثار منتشر شده در وبسایت جهان آرمانی با خبر شوید آدرس ایمیل شما نزد ما محفوظ خواهد بود
با ثبت نام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید نگاشتههای خود را در این بستر منتشر کنید، فرای انتشار پست میتوانید با ما همکاری داشته و همچنین آثار خود در زمینههای مختلف هنری را نشر و گسترش دهید
© تمام حقوق نزد مولف محفوظ است
Copyright 2021 by Idealisti World. All Rights Reserved
این صفحه دارای لینکهای بسیاری است تا شما بتوانید هر چه بهتر از امکانات صفحه استفاده کنید.
در پیش روی شما چند گزینه به چشم میخورد که فرای مشخصات اثر به شما امکان میدهد تا متن اثر را به صورت آنلاین مورد مطالعه قرار دهید و به دیگر بخشها دسترسی داشته باشید،
شما میتوانید به بخش صوتی مراجعه کرده و به فایل صوتی به صورت آنلاین گوش فرا دهید و فراتر از آن فایل مورد نظر خود را از لینکهای مختلف دریافت کنید.
بخش تصویری مکانی است تا شما بتوانید فایل تصویری اثر را به صورت آنلاین مشاهده و در عین حال دریافت کنید.
فرای این بخشها شما میتوانید به اثر در ساندکلود و یوتیوب دسترسی داشته باشید و اثر مورد نظر خود را در این پلتفرمها بشنوید و یا تماشا کنید.
بخش نظرات و گزارش خرابی لینکها از دیگر عناوین این بخش است که میتوانید نظرات خود را پیرامون اثر با ما و دیگران در میان بگذارید و در عین حال میتوانید در بهبود هر چه بهتر وبسایت در کنار ما باشید.
شما میتوانید آدرس لینکهای معیوب وبسایت را به ما اطلاع دهید تا بتوانیم با برطرف کردن معایب در دسترسی آسانتر عمومی وبسایت تلاش کنیم.
در صورت بروز هر مشکل و یا داشتن پرسشهای بیشتر میتوانید از لینکهای زیر استفاده کنید.
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
عنوانی برای گزارش خود انتخاب کنید
تا ما با شناخت مشکل در برطرف کردن آن اقدامات لازم را انجام دهیم.
در صورت تمایل میتوانید آدرس ایمیل خود را درج کنید
تا برای اطلاعات بیشتر با شما تماس گرفته شود.
آدرس لینک مریوطه که دارای اشکال است را با فرمت صحیح برای ما ارسال کنید!
این امر ما را در تصحیح مشکل پیش آمده بسیار کمک خواهد کرد
فرمت صحیح لینک برای درج در فرم پیش رو به شرح زیر است:
https://idealistic-world.com/poetry
در متن پیام میتوانید توضیحات بیشتری پیرامون اشکال در وبسایت به ما ارائه دهید.
با کمک شما میتوانیم در راه بهبود نمایش هر چه صحیحتر سایت گام برداریم.
با تشکر ازهمراهی شما
وبسایت رسمی جهان آرمانی
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود مستقیم فایلها از سرورهای وبسایت رسمی جهان آرمانی تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Google Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای One Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Box Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو به شما اطالاعاتی پیرامون اثر خواهد داد، مشخصات اصلی اثر در این صفحه تعبیه شده است و شما با کلیک بر این آیکون به بخش مورد نظر هدایت خواهید شد.
شما با کلیک روی این گزینه به بخش مطالعه آنلاین اثر هدایت خواهید شد، متن اثر در این صفحه گنجانده شده است و با کلیک بر روی این آیکون شما میتوانید به این متن دسترسی داشته باشید
در صورت مشاهدهی هر اشکال در وبسایت از قبیل ( خرابی لینکهای دانلود، عدم نمایش کتب به صورت آنلاین و … ) با استفاده از این گزینه میتوانید ایراد مربوطه را با ما مطرح کنید.
در این بخش میتوانید توضیح کوتاهی دربارهی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همهی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشتههای شما
کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است
تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد
گزینههای در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان میگذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشارهی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد
در این بخش میتوانید آدرس شبکههای اجتماعی، وبسایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرسها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد
در این بخش میتوانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین میتوانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در ویسایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید
نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود
نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد
در نظر داشته باشید که این نام در نگاشتههای شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است
آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راههای ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید
رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده میتوانید این رمز را تغییر دهید
پیش از ثبتنام در وبسایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید
با استفاده از منو روبرو میتوانید به بخشهای مختلف حساب خود دسترسی داشته باشید
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
شما با ثبت نام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید در پیشبردن اهداف ما برای رسیدن به جهانی در آزادی و برابری مشارکت کنید
وبسایت جهان آرمانی بستری است برای انتشار آثار نیما شهسواری به صورت رایگان
بیشک برای دستیابی به این آثار دریافت مطالعه و … نیازی به ثبت نام در این سایت نیست
اما شما با ثبتنام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید در این بستر نگاشتههای خود را منتشر کنید
این را در نظر داشته باشید که تالار گفتمان دیالوگ از کمی پیشتر طراحی و از خدمات ما محسوب میشود که بیشک برای درج مطالب شما بستر کاملتری را فراهم آورده است،
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است
بخش ارتباط، راههایی است که میتوانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است میتوانید در بخش توضیحات شبکهی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.
شما میتوانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمتهایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،
در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحلهی ابتدایی فرم پر کردهاید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.
پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعهی قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینکهای زیر اقدام کنید.
گزارش شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال گزارش دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
پیام شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال پیام دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
فرم شما با موفقیت ثبت شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال فرم دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.