در دسترس نبودن لینک
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
عنوان : پادکست به نام جان
ویژه برنامه : شناخت اسلام
قسمت سی و پنجم : بزرگترین خبط اسلامی خاتم الرسولین
برنامهساز : نیما شهسواری
زمان : 34:44
با صدای : نیما شهسواری
شناخت اسلام
در این ویژه برنامه به مفاهیم اسلامی در تمامی ابعاد نزدیک خواهیم شد و در هر قسمت سعی شده تا یکی از مبانی اسلامی را مورد نقد و بررسی قرار دهیم
باشد تا بیشتر پیرامون باوری که آن را به ارث برده بدانیم و اگر قرار بر باور است با آگاهی بدان معترف باشیم
در این ویژه برنامه سعی شده تا عناوین بیشمار باور اسلامی به چالش کشیده شود و حقایق مگو این دین بیان شود
قسمت سی و پنجم از بزرگترین خبط اسلامی میگوید
همه چیز از آن من است همهی علم برای من است من صاحب همگانم و مبلغ خدایی که آخرین نبی خود را فراخوانده است و اینگونه بود که هر دروازه ای برای تغییر و پویایی مهر و موم شد و اسلام مدفن تغییر و برآورندهی سکوت و مرداب امروز شد
برنامهی به نام جان قصد دارد تا درباب مباحث مهم باورها و دغدغههای دنیایمان به زبان ساده و بداهه سخن بگوید
این بخش از متن پادکست توسط هوش مصنوعی استخراج شده است. ممکن است شامل اشتباهاتی باشد یا به طور کامل با محتوای اصلی مطابقت نداشته باشد. هدف از این کار، بهبود دسترسی مخاطبین به محتوای پادکست و فراهم کردن امکان مطالعه و مرور سریعتر مطالب است
ما تصمیم گرفتهایم متن پادکستهای خود را منتشر کنیم تا دسترسی به محتوای آنها برای همه مخاطبان آسانتر شود. این اقدام به ویژه برای افرادی که ترجیح میدهند مطالب را به صورت متنی مطالعه کنند یا نیاز به مرور سریعتر دارند، مفید خواهد بود
این متن توسط هوش مصنوعی Speechmatics استخراج شده است. Speechmatics یکی از پیشرفتهترین فناوریهای تبدیل گفتار به متن است که با استفاده از الگوریتمهای پیچیده و یادگیری عمیق، صدا را به متن تبدیل میکند. این ابزار قادر است با دقت بالا و در زمان واقعی، گفتار را به متن تبدیل کند و از بیش از ۵۰ زبان مختلف پشتیبانی میکند
خب عنوان این برنامه پیرامون این هست که بزرگترین خبط اسلامی هم همین اتفاق هست.
اینکه ما با یک پیامبری روبرو میشیم که اعتقاد داره و بیان میکنه توسط خدا.
اینکه او خاتم رسولان هست.
پایان بخش به این نگاه.
باور به خدا هست و این دین رو به پایان میرسونه.
این راه خداوندی رو با ادیان مختلف به پایان میرسونه و بعد از اون قرار نیست که دیگه هیچ پیامبری به جهان بیاد و این راه رو ادامه بده و این نگاه به خدا رو تکامل ببخشه و به نوعی اصلاح بکنه و به پیش ببره و ما این رو به عنوان بزرگترین خبط وجودی اسلام میشناسیم.
حالا درباره اش توی این قسمت سعی میکنیم که صحبت بکنیم و بیشتر هم با هم به این معنا نزدیک بشیم.
اما در ابتدای امر بهتر هست که در باب فلسفه وجودی ادیان صحبت بکنیم.
اینکه این ادیان چه بدی هایی رو در خود داشتند دربارش به کرات صحبت کردیم.
اینکه در قسمت های متمادی که در این ویژه برنامه شناخت اسلام شکل گرفت، ما در باب این اتفاقاتی که در دل اسلام شکل گرفت و این معانی زشتی که در خود جای داد صحبت کردیم و نمونه های بیشمارش رو هم آوردیم و در باب تک تک اونها صحبت کردیم.
با توجه به این موضوع ما یک شناخت نسبت به اسلام داریم و نسبت به همه ادیان.
اینکه در باب همه ادیان هم یک اشارت هایی کردیم که هر کدام از این ادیان چه زشتی هایی را در خود داشتند، در طول این تاریخ چه راهکارهایی را به انسان دادند؟
با توجه به همان نگاه ابتدایی یعنی باور به یگانگی خدا، چه تفکری را در بین انسان ها شکل دادند و به پیش بردند و چه جهان بینی ای را به نوعی به انسان ها دادند؟
جهان بینی که تا امروز هم همراه انسان ها هست.
حتی در بین انسان هایی که به خدا هم باوری ندارند.
حتی در بین آتئیست ها هم می توانید این نگاه را ببینید.
این نگاه به قدرت، این باور به قدرت، این باور به یکتا بودن، به فرمانبرداری، به فرماندهی، به صاحب بودن، به اشرف بودن، به بزرگ تر بودن انسان ها نسبت به دیگران، به این کراماتی که برای انسان قائل هستند و.
این نگاه را می بینید که این ریشه نگاهی تا کجا به پیش رفته.
نه تنها خود ادیان و باورمندان آن را به آن آلوده کرده که در همه جای دنیا و در همه نگاه ها هم قدرتمند به پیش رفته و نظام فکری جهانی را به وجود آورده.
ما در باب اینها صحبت کردیم و مواجه شدیم به اینکه پس هر کدام از این ادیان یک چیزی را به جهان دادند، یک نگاه هایی را به جهان دادند اما یک نگاه مشترکی را.
تمام این ادیان یکتا پرستانه و ابراهیمی به جهان دادند که آن هم اعتقاد به یک خدای قدرتمندی بود.
طبقاتی را به وجود آورد، نگاهی را سامان داد که حتی فرای آن نگاه اسلامی و نگاه یکتا پرستانه در جای جای زیستن انسان ها شکل گرفت و به پیش رفت و حتی در نگاه انسان گرایی و نگاه های مدرن هم همین نگاه ریشه دار هست و ما با این معنا روبرو شدیم.
فرای آن با اتفاقات ریز و درشتی که این ادیان هر کدام رقم زدند و نگاه های بیمارگونه ای که شکل دادند هم روبرو شدیم.
اینکه در یهودیت چه نگاه هایی شکل گرفت.
بعد از آن در مسیحیت.
در اسلام و اصولا این نگاه های بیمارگونه تا کجا جهان را به پیش برد و چه زشتی هایی را پدید آورد؟
صحبت کردیم و یک شناخت نسبتا شناختی را نسبت به این ادیان پیدا کردیم، به خصوص در باب اسلام که حالا بیشتر و بیشتر هم در باره اش صحبت کردیم.
فرای این بدی هایی که در خود دارد، حالا یک نگاه متفاوتی را هم می خواهیم داشته باشیم به همین ادیان و به خصوص در باب اسلام و اصولا این فلسفه نگاهی که وجود داشت این که خب قاعدتا این نگاه ها در ابتدای امر فرای این زشتی هایی که ما امروز می شناسیم و به آن معترف و معتقد هستیم، در آن ابتدا می شود یک نگاه متفاوتی هم داشت.
این که حالا این ها یک نگاه هایی بودند در راستای اصلاح اجتماع یعنی این که این ها آمدند تا این نگاه های جامعه خودشان را تغییر بدهند، در یک بخش هایی یک اتفاقات اصلاح طلبانه ای را رقم بزنن.
اون نگاه ها تغییر پیدا بکنه.
یعنی به عنوان مثال مثلا رو به رو میشید با همین اسلام.
اسلام دارای یک معنی رو مدام تکرار میکنه.
اینکه در دوران پیش از اسلام ما مواجه بودیم با اینکه دختران رو زنده به گور بکنند و حالا یک پیامبری رو داره تصویر میکنه که در برابر این کار ایستادگی میکنه و نمیزاره که حالا کودکان دختری که به دنیا میان رو زنده به گور بکنه.
اینکه حالا این تا چه اندازه حقیقت داره.
در بابش یک صحبت کوتاهی فکر میکنم کردم.
اینکه شما در نظر بگیرید که اگر قرار بود یک همچین نگاهی تبدیل به نگاه اصلی بشه در بین اونها و تبدیل به یک قاعده و قانون بشه، قاعدتا نسل بشر منقرض میشد حداقل در اون خطه از زمین.
ما دیگه شاهد رشد و نمو انسان ها نبودیم.
اینکه اگر قرار بود هر کودک دختری که به دنیا میاد رو زیر خاک بکنند و از بین ببرند دیگه خوب قاعدتا مترادف با اون دیگه انسانی به وجود نمیومد.
این زایش و زایندگی که برای زنان هست از دل زنان هست از بین می رفت.
اینکه حالا چقدر اینها معانی درستی بوده، وجود داشته و یا تا چه اندازه قدرتمند بوده قاعدتا وجود داشتنش و میشه دربارش صحبت کرد.
اینکه این نگاه های بیمارگونه و نگاه هایی از این دست چه در دوران باستان و چه حتی در همین دوران امروزی ما وجود داره اصلی هست که نمیشه دربارش صحبت کرد.
اینکه حتما وجود داشته و وجود داره.
حتی همین امروز هم.
اما اینها تا چه اندازه تبدیل به قانون و قاعده شدند؟
تا چه اندازه تبدیل به فلسفه اجتماعی برای همه انسان ها شدند؟
موضوع قابل عرضی هست.
ولی وقتی شما دارید در باب نگاه های اسلامی صحبت می کنید من به کرات دربارش صحبت کردم.
اینکه زشتی هایی در جهان میتونه وجود داشته باشه اما اونجایی نقطه تلاقی ماست.
اونجایی نقطه نقد ماست.
اونجایی ست که جهان ما رو به این زشتی توامان پیش برده که اینها تبدیل به قاعده و قانون شده.
اینکه خیانت در جهان وجود داشته که امری همه در بابش میدانیم اما آنجاهایی که این خیانت تبدیل به قاعده و قانون میشود، آنجایی که اسلام در باب چندهمسری صحبت میکند، قاعده را بر این مبنا میگذارد که یک مرد بتواند چهار زن را در اختیار داشته باشد.
اینجاست که این خیانت تبدیل به یک قانون میشود.
در آن دوران هم قاعدتا یک موضوعی مثل از بین بردن کودکان و دختر وجود داشته اما قاعدتا این تبدیل به یک قاعده و قانون نشده و تبدیل به یک فلسفه و جهانبینی نشده، تبدیل به یک حرکت عمومی در بین تمام اعراب نشده چراکه اگر میشد خب قاعدتا ما شاهد ادامه نسل اینها و بقای اینها نبودیم.
اگر قرار بود تمام دختران را از بین ببرند، خب قاعدتا مواجه میشدیم با اینکه این نسل بشر در آن خطه از زمین از بین میرفت و دیگر ادامه پیدا نمیکرد.
پس قاعدتا یک رفتارهای زشت اجتماعی وجود داشته اما قدرتمند نبوده اما دارای یک فلسفه و نظام فکری نبوده، تبدیل به یک نظام سیستماتیک نشده و یک نظامی را پدید نیاورده که در نهایت بخواهد منجر به یک اتفاق کلی بشود.
اما در مجموع هدف از مطرح کردن این موضوع این بوده که پس وقتی میخواهیم نگاه بکنیم به ادیان مختلف، میتوانیم یک نگاهی را داشته باشیم در ذهنمان که اینها شاید یک بخشی سعی و تلاشی در راستای این اصلاح اجتماعی داشتهاند.
رفتارهای بد و زشتی که وجود داشته را سعی کردند کمرنگ بکنند.
اینکه اگر کار اشتباهی را انجام میدادند این را تبدیل به حرام کردند، این رو در برابرش ایستادگی کردند که این اتفاق نیفتد.
دربارهاش یک موضع و منشی را اتخاذ کردند که حالا این کمرنگ تر بشود، از بین برود و در نهایت هم وجود خارجی نداشته باشد.
پس میشود این را به معنای این اصلاح اجتماعی در نظر گرفت.
قاعدتا کمی ها و کاستی ها و زشتی هایی از همان ابتدا هم در بین انسان ها وجود داشته و با این نگاه های اشتباه و آلوده خودشان با این نگاه های خشونت بار خودشان زیستن را سخت میکردند و ما میتوانیم به ادیان هم نگاه بکنیم و ببینیم که گاها در پی اصلاح ها هم برآمدند.
حتی میتوانیم یک تصویری بدهیم از ادیان دیگر که رفتار های اشتباهی را داشتند.
نگاه های اشتباهی را داشتند که طی مرور زمان این ها در دل ادیان دیگری که به وجود آمده سعی شده از بین برود و کمرنگ تر بشود.
مثلا به عنوان مثال شما در نظر بگیرید که در یهودیت ما مواجه هستیم با یک موضوعی مثل اینکه اگر یک گاوی یک انسانی را بکشد حالا قرار است که حکم خداوندی در قبال او اجرا بشود و حکم خداوندی در قبال آن گاوی که حالا یک انسانی را کشت سنگسار بوده.
یعنی شما مواجه می شوید با این معنی که حالا یهودیت مطرح می کند و اینکه حالا قرار هست اگر یک گاو یک انسانی را کشت او را تا کمر در خاک غرق کنند و به وحشیانه ترین شکل ممکن او را سنگسار کنند و در این حماقت و خشونت وحشتناک را از بین ببرند.
شما با یک همچین معنی ای به عنوان مثال در یهودیت رو به رو میشید که حالا مسیحیت سعی میکنه اون رو از بین ببره.
یعنی معنی که این معنا رو ادامه نمیده و حالا حتی مثلا مواجه میشید با اون قضیه سنگسار که در زمان مسیح اتفاق می افته.
اینکه حالا مسیح حتما اون داستان رو شنیدید و اگر نشنیدید موضوع از این قرار هست که حالا وقتی خواستند در دوران خود مسیح کسی رو سنگسار بکنند، مسیح میاد و در اون جمع میگه چه کسی است که در این جمع بتونه بی گناه باشه و اولین سنگ رو بزنه؟
و این باعث میشه که حالا اون جماعت از این رفتار وحشیانه خودشون دور بشوند.
پس ما مواجه میشیم با یک اصلاحاتی که قرار بوده در این نگاه ها شکل بگیره و در قبال اون اجتماعی که زندگی میکردند یعنی اون تصویری که ما دادیم نمونه ای که ما آوردیم، مثالی که دادیم یک رفتار اشتباهی که وجود داشته در بین بخشی از این جامعه مثلا به عنوان مثال زنده به گور کردن دختران و نوزادان دختر که یک بخشی از اجتماع قاعدتا این رفتار رو انجام میدادن.
حالا ما مواجه میشیم با این اصلاحی که قرار هست این رفتار وحشیانه رو از بین ببره، کم رنگ بکنه، بی رنگ بکنه، در برابرش چیزی به اسم حرام بودن و گناه بودن رو به وجود بیاره و این ارزش رو تبدیل به یک ضد ارزش بکنه.
ارزشی در برابر او پدید بیاره و این به معنای اون اصلاح طلبی هست.
این نگاه اصلاحی که میشه در قبالش صحبت کرد که در اجتماعات این ادیان هم در اون نقشی داشتند همون طور که انسان های دیگه هم نقش داشتند.
اما خب نظام های فکری دینی قاعدتا قدرتمند تر شده، سیستماتیک تر شده، تعداد بیشتری رو به خودش جلب کرده و در نهایت تبدیل شده به یک ارزش همگانی قدرتمندی که تخطی از اون هم مسلما مشکلاتی را به وجود آورده یعنی اینکه ما در باب این موضوع هم صحبت کردیم که اصلاحات قرار است اگر اتفاق بیفتد از دو سمت اتفاق بیفتد.
یک بخش فرهنگی است که حالا قرار است به واسطه صحبت کردن و اندرز دادن به واسطه استفاده از هنر و یا هر وسیله ای که در اختیار دارید، حالا قرار است که فرهنگ مردم را تغییر بدهید و در نهایت با قانونگذاری قرار است که آن را حکمفرما در جامعه خودتان بکنید و خب ادیان هم با استفاده از این دو قسم سعی کردند این روش را به پیش ببرند و ما میتوانیم یک نگاه اصلاحی را داشته باشیم که پس ادیان هم در طول حیات خودشان در طول به وجود آمدن خودشان در برابر ناملایماتی که بوده، شرایطی را در راه اصلاحش انجام دادند و در خود ادیان هم وقتی مواجه میشویم به همین شکل هست.
یعنی گفتیم مثلا به عنوان مثال در دل یهودیت یک رفتار وحشیانه ای که حالا قرار بوده در قبال حیوانات انجام بشود و حیوانات را هم حتی سنگسار بکنند و این رفتار وحشیانه را ادامه بدن مواجه میشیم با کمرنگ شدنش و کم کم از بین رفتنش و یا اون چیزی که در باب مسیح صحبت کردیم.
در مجموع میشه یک نگاهی داشت که پس یک نگاه اصلاحی شکل میگرفته و پیش میرفته و اصولا میتونیم یک تصویری بدیم از پیامبران که اونها رو به نوعی یک مصلحان اجتماعی قلمداد بکنیم که حالا در طول حیاتشون به واسطه اون ناملایماتی که در دور و بر خودشون میدیدن سعی کردن که یک جامعه رو به نوعی اصلاح بکنن و به نوعی به عنوان مصلح اجتماعی به حساب بیان.
همون طور که میشه وقتی نگاه کرد به زیستن، مسیح با این رو به رو شد که حالا مسیح در قبال برخی از این ناملایمات صحبتی کرده، حرفی به میان آورده یا خود محمد در دوران حیاتش به ویژه این اصلاح طلبی و این مصلح بودن اجتماعی برمی گشت به دورانی که این ها از قدرت دور بودن و در برابر قدرت بودن خودشون جزئی از این قدرت فاسد نبودن.
در اون دوران بیشتر هم مواجه میشیم میشویم با اینکه حالا شرایط سختی هایی که بر مردم میگذشته برایشان موضوع و دغدغه بوده، حالا دربارهاش میتوانستند صحبت بکنند و این نگاه ها را تغییر بدهند، اما به فراخور اینکه حالا خودشان وارد آن قدرت میشدند، به این زشتی ها صد چندان هم افزون میکردند.
همان طوری که چه در دورانی که بعدها مسیحیان قدرت را به دست گرفتند، این نگاه های آلوده و خشونت بار خودشان را حکمفرما کردند و محمدی که حالا بعد از قدرت گیری و اینکه برای خود به نوعی حکومتی را پدید آورد، ما مواجه شدیم با این پیش بردن خشونت، زشتی و بدی که در جامعه جای داد و به پیش برد.
اما در مجموع فارغ از این نگاه ها میتوانیم به ایشان به عنوان یک مصلح اجتماعی نگاه بکنیم.
به دین به عنوان یک شرایطی برای اصلاح اجتماعی هم نگاه بکنیم.
فرای این موضوعاتی که تا اینجا دربارهاش صحبت کردیم، ما یک موضوعی را هم همیشه داشتیم و درباره اش اشاره کردیم اینکه این نگاه های یکتاپرستان اصولا بر پایه یک نگاه مستحکمی وجود دارد اینکه خود را حق بر جهان می دانند، همانطور که در تمامی ادیان هم درباره اش صحبت شده و یکی از نکات ابتدائی که باعث این درخودماندگی می شود همین نگاهی است که ما خود را حقیقت بدانیم یا چیزی که داریم بیان می کنیم را نهایت حقیقت بدانیم و این باعث نا حق پنداشتن دیگران می شود که شما وقتی مواجه می شوید با ادیان مختلف در قبال این مصلحین اجتماعی که در برابرشان شکل می گیرند همواره گاردی داشته اند.
یعنی شما مواجه می شوید با یهودیت که حالا در برابر مسیح گارد دارد و حتی تا جایی پیش می رود که حاضر هست او را بکشد و در نهایت هم او را به صلیب می کشد و از بین می برد و می کشد.
یعنی شما پس مواجه می شوید با یک فلسفه فکری مشخصی که خود را حق می داند، صحبتی که می گوید و نهایت حق و حقیقت قلمداد می کند و در برابر هر گونه اصلاحی هم ایستادگی خواهد کرد.
پس ما مواجه می شویم با این نگاه اما دروازه ها را به صورت کامل نمی بندد.
نه در یهودیت این دروازه ها بسته می شود نه در مسیحیت.
یعنی تبدیل به قاعده و قانون نهایی نمیشود.
به واسطه این ارزشی که شکل گرفته و ما درباره اش صحبت کردیم که وقتی یک ارزشی شکل بگیرد ما دیگر کنترلی نسبت به آن نداریم و او میتواند مدام در حال بازتولید خودش باشد.
یعنی شما وقتی مطرح کردید که حقیقت ما هستیم، حقیقت به نزد ماست و دیگران ناحق هستند.
حالا اگر دروازه را نبسته باشید که حقیقت شاید ادامه پیدا کند و این اصلاح بتواند راه را به پیش ببرد، اما مردمی که باورمند به آن اعتقاد هستند، با توجه به این اصل تازهای که به وجود آمده، این اصل بنیادینی که این نگاه را شکل داده، حالا میتوانند راه های مختلفی را هم به وجود بیاورند و در نهایت همه و همه را از این دایره حق و حقیقت دور کنند و همه حق را در اختیار خود بدانند و در برابر هر نگاه تازهای هم ایستادگی کنند. بخریم.
اما مشکل عمده اونجاست که این تبدیل به یک قاعده و قانون بشه.
فرای اون نگاهی که ما داریم میبینیم و دربارش هم صحبت میکنیم که در همه ادیان هم اتفاق افتاده و در برابر این اصلاحات ایستادگی کردن.
ما مواجه میشیم حالا با یک پیامبری که یک تصویر تازه ای میده.
یک خدایی که در این دین تازه خودش در قرآن خودش صحبت از این میکنه که محمد خاتم رسولان هست.
قرار هست که این رسالت به پایان برسه.
قرار هست که راه ارشاد خداوند به پایان برسه و دیگه پیامبری به جهان نیاد.
این قاعده دین و پیدایش دین تمام بشه و به نهایت خودش برسه.
حالا قرار هست که در نکته ابتدایی در باب اون حق و حقیقت اگر صحبت کردیم و گفتیم که خود را حق بدونن دیگه به نهایت خود برسه چرا که داره مطرح میکنه این موضوع رو که دیگه قرار نیست پس کسی در ادامه بیاد تا این حقیقت رو گسترش بده.
قرار نیست در آینده این نگاه مصلحانه به پیش بره.
اصلاحات بیشتری در خود شکل بده.
قرار هست که نهایت همه چیز رو شما بدونید، باهاش روبه رو بشید و این نهایت حقیقتی باشه که در برابر شماست.
پس شما دیگه همه حقیقت رو در اختیار دارید.
قاعدتا هر کسی فرای این باشه بعد از این باشه پوچی و بطالت هست.
باطل هست، کذب هست، در برابر حقیقت شماست و شما مواجه می شید با این نگاه که خیلی مستحکم تر از دیگر ادیان در دل اسلام شکل میگیره.
این خاتم و رسول بودن و این پایان راه به معنای این هست که هر نگاهی در آینده اگر شکل بگیره کفر هست، بدعت هست، خارج شدن از دین هست.
و هر چیزی که تا امروز بیان شده نهایت اون حقیقتی است که شما باید باهاش روبه رو میشدید.
یعنی اگر به عنوان مثال در دل اسلام برده داری جزئی از حق و حقیقت قلمداد شده، قرار نیست که اسلام شکل بگیره و این نگاه وحشتناک و وحشیانه انسانی تغییر بکنه.
در نهایت محمد در طول حیات خود به این باور داشت که قرآن می آید در باب اینکه شما می توانید کنیزانی را در اختیار بگیرید و به عنوان زنانی که بر شما حلال هستند این ها را مطرح می کند.
زنانی که به عنوان اسیر در برابر شما هستند، زنانی که به تحمیل شما جان آنها را می گیرید، به آنها تجاوز می کنید و این تجاوز را حق می پندارد.
حالا اسلام این را حق می پندارد و این قرار است یک حقیقتی برای تمام دوران باشد.
تمام زشتی های مطرح شده، تمام نگاه هایی که در باره اش صحبت شده آن حقیقت نهایی است که غیر قابل عدول هست.
یعنی شما مواجه می شوید با احکامی که حالا قرآن می آید در باب جرایم می دهد.
اینکه دست دزدان باید بریده شود نهایت حکم الهی است که قرار است تا آخر بشریت تا زمانی که انسان ها بر زمین هستند ادامه پیدا بکند و این غیر قابل عدول و غیر قابل تغییر است.
و شما مواجه می شوید با این خشونت افسار گسیخته ای که حالا تبدیل به قاعده و قانونی غیر قابل شکستن و غیر قابل تغییر شده و اصولا این نگاه الهی که همواره به واسطه این شریعتی که مطرح میکنه قدرتمند تا آخر جهان هست و شما نمیتوانید هیچ تغییری در آن بدهید.
اگر به جهان امروز خودمان نگاه کنیم، شرایطی که در ایران و در جمهوری اسلامی هم وجود دارد، شما مواجه می شوید با یک مجلس قانونگذاری که در حقیقت چیزی به اسم قانون را نمی تواند مطرح بکند.
یک قاعده و چارچوب مشخصی در برابرش هست.
قرار است که در همان وادی ای که در برابرش نقش بسته حرکت بکند.
چیزی فراتر از آن چیزی برای تغییر آن را نمی تواند مطرح کند.
در باب اصول نمی تواند کار مهمی انجام بدهد.
هر کاری هم که در نهایت انجام می دهد در باب فروع است.
اگر قصاص وجود دارد به عنوان یک اصل مستحکم اسلامی غیر قابل عدول و غیر قابل تغییر است.
در فرع آن شاید بتوانند تغییراتی به وجود بیاورند.
یعنی شاید در نهایت به جای اینکه یک کسی را سر ببرند، همان گونه که در جمهوری اسلامی سر بریده نمی شود، می توانند به این نتیجه برسند که می توانند آن را اعدام بزنند، اعدام بکنند و دار بزنند، می توانند در نهایت با ماده بیهوشی او را بکشند.
به عنوان مثال.
اما در نهایت میشه در این فروم فقط و فقط اختلافی به وجود آورد و تغییراتی را شکل داد.
چرا که این راه دارد در باب این صحبت می کند که تمام حقیقت در نزد اوست.
حقیقتی که به پایان رسیده، حقیقتی که هر چه لازم بوده را گفته.
حقیقتی که حالا آخرین پیامبر خودش را به میان مردم آورده و آخرین احکام خودش را در میان گذاشته.
نوع زیستن او قرار است که راهگشا برای تمام دوران تاریخ بشریت باشد.
احادیثی که از او در میان گذاشته شده قرار هست که نهایت این راه برای انسان ها در جهان باشد.
قرآن تمام کلام خدا را با مردم در میان گذاشته و تمام راه و حقیقت را با آن ها مطرح کرده و این خاتم الرسول بودن هست که بدترین اتفاقات و بزرگترین خط اسلامی رو شکل میده.
شما مواجه میشید با یک دریچه ای که در برابر شما هست غیر قابل عدول هست، غیر قابل اصلاح است، غیر قابل تغییر هست و.
قرار هست که تمام انسان ها تا زمانی که جهان ادامه داره به اون پایبند باشند.
در برابر هر اصلاح تازه ای ایستادگی میکنه.
اجازه هیچ تغییری رو قاعدتا به انسان ها نخواهد داد.
و شما مواجه میشید با این نگاه دگمی که هر بدعتی رو مترادف با کفر میدونه از بین می بره هر اتفاق زشتی.
در باب فلسفه وجودی این ادیان وجود داره.
قرار هست که تا آخر جهان هم ادامه پیدا بکند.
یعنی ما صحبت کردیم به عنوان مثال در یهودیت.
اینکه در یهودیت یک رفتار وحشیانه ای وجود داره به عنوان سنگسار کردن حیوانات.
اینکه گاوی اگر انسانی رو کشت حالا باید اون رو سنگسار بکنند و این رفتار وحشیانه رو در قبال او انجام بدن.
اما طی مرور زمان به واسطه اینکه حالا این نگاه بسته نشده و به انتها نرسیده و قرار هست که تکامل پیدا کنه با تکامل میتونه این رو کنار بزاره؟ میتونه؟
پیامبر بعدی که میاد میتونه محمدی که میاد صحبتی از این موضوع نکنه در باب اینکه حیوانات رو سنگسار بکنن، قانونی را وضع نکنه و از کنار اون بگذره تا کم کم کمرنگ بشه تا کم کم این عرف جامعه از کنار این موضوع به نوعی بگذره.
یا حتی میتونه عناوینی وجود داشته باشه که به واسطه این نگاه ها اصلاح بشه.
مثلا به عنوان مثال ختنه کردن که حالا در مسیحیت دیگه به عنوان یک اصل پذیرفته نمیشه.
حالا پیامبری هست که این نگاه رو تغییر میده.
یا مثلا نگاه نژادی ای که در یهودیت وجود داره و این دین رو تبدیل به یک دین نژادی و نژادپرستانه کرده.
این که فقط و فقط کسانی که مختص اون نژاد هستند باورمند میتونند باشند به اون دین رو ما مواجه میشیم در مسیحیت که حالا تغییر میکنه به نوعی اصلاح در او به وجود میاد.
این که حالا باورمند بودن به خدا نژادی نیست، فقط مختص به یک نژاد خاص نیست.
هر کسی با هر نژادی میتونه باورمند به خدا باشه و وارد این طریقت هم بشود.
پس ما مواجه میشویم با دریچه هایی که برای این اصلاح باز مانده و میشود این اصلاحات را درش دید.
هر چند که یهودیان هم با آن کنار نمی آیند و این را قبول نمیکنند.
اما بالاخره این نگاه مصلحانه یک دین تازه ای را رقم میزند چرا که آنها هم در همان ابتدای امر ما درباره اش صحبت کردیم.
در باب اینکه این نگاه یکتا پرستانه خداوندی یک اصلی را مطرح میکند به اسم حق پنداشتن خود و نا حق پنداشتن دیگران.
خب قاعدتا یهودیان هم حاضر نیستند که این فلسفه فکری تازه این اصلاح تازه را قبول بکنند و در خود جا بدن.
چرا که این موضوع بیان شده این حق بودن خود بیان شده.
اما باز هم دریچه باز هست که بخواهد یک نگاه تازه ای به وجود بیاید.
اما وقتی ما مواجه میشویم با اسلام، حالا قرار هست که این رسالت به اتمام برسه.
قرار هست که این راه تغییر خداوندی به تکامل دیگه نرسه.
هیچ دریچه ای باز نماند تا اصلاح تازه ای شکل بگیره و شما مواجه میشید با این نگاه دگمی که حالا اگر یک دین تازه، یک نگاه تازه ای، یک برداشت تازه ای شکل بگیره در دل اسلام هم محکوم به مرگ و نابودی و کافر خوانده شدن باشه، همون اتفاقی که در قبال مثلا بهائیان انجام دادند.
حالا بهائیت که قرار بوده این نگاه اسلامی و شیعی رو تغییر بده و اصلاحاتی رو در اون به وجود بیاره مواجه میشه با اینکه کافر خطاب بشه مواجه میشه با مرگ و بدبختی و مصیبت.
اتفاقاتی که در ایران افتاد از همون دیر تر ها، از همون روزگارانی که اینها صحبت کردند و ادعای رسالت کردند اتفاق افتاد تا امروز که در این کشور های اسلامی با اونها مواجه میشه.
در همین جمهوری اسلامی در قبال اونها این رفتار ها اعمال میشه و ما مواجه میشیم با این بزرگترین خبط اسلامی که خاتم الرسول بودن رو شکل میده یعنی نهایتا اسلام رو به اون نهایتی که از ابتدا هم وجود داشته و این اعتقاد به خدا وجود داشته میرسونه.
اینکه قرار هست یک دین ایستا و دگمی برای تمام تاریخ بشه، یک نگاه رادیکالی رو مطرح بکنه که تا آخر دنیا هم به پیش بره.
هر کدوم از این زشتی ها و خبط هایی که درش وجود داره غیر قابل اصلاح و تغییر هست.
اگر در روزگاران پیشتر در باب کودک همسری صحبت کرده، باید تا آخرین روزی که جهان به پیش میره همین کودک همسری هم به پیش بره.
اگر در باب بریده شدن دست دزدان صحبت کرده، قرار هست که همواره دست دزدان هم بریده بشه.
اگر هر حکم وحشیانه ای رو صادر کرده، اگر نگاه به جهاد رو تا این حد مقدس شمرده، اگر این خشونت طلبی رو یک اصل و بنیان فکری قرار داده، قرار هست که تا آخرین روز دنیا هم به پیش بره.
چرا که این پیامبر آخرین پیامبر خداست و این راه آخرین راهه.
خداوند و آخرین فرمان های خداست.
این فرمان ها غیر قابل عدول هست و غیر قابل شکسته شدن است.
اگر به عنوان مثال این قصاص مطرح شده تا آخرین روز دنیا هم قرار است که چشم ها را در برابر چشم ها کور کنند و جهان کورها را پدید بیاورد و ما مواجه می شویم با این در خود ماندگی اسلامی که هیچ راهی را برای تغییر در خود باز نمی گذارد، هیچ برداشت متفاوتی را بر نمی تابد.
همه اصول یکسان و برابر هستند.
شما در اصول نمی توانید هیچ چیزی را تغییر دهید.
اصولا در اصلاح طلبی هیچ وقت انسان ها قادر به این نیستند که بخواهند اصول را تغییر بدهند.
اما این دریچه در حدی بسته می شود که هیچ اصلاحی را در خود جای ندهد و تا آخرین روز بشریت پایبند به همین نگاه باشد.
بزرگترین خبطی که اسلام قاعدتا با آن جهان را تا این حد غرقه در این خشونت و غرق در این نگاه دگم کرده، همین خاتم الرسول بودن بوده.
یعنی قاعدتا بزرگترین دلیلی است که تا این حد اسلام و مسلمانان را در عقب ماندگی نگه داشته و هیچ دریچه ای را رو برای پیشرفت به روی اون ها باز گذاشته و شما مواجه میشوید با این نگاهی که در نهایت آن ها را به این شرایط امروزی رسانده.
همان باورهایی که در هزار و چهارصد سال پیش در همان دوران صدر اسلام وجود داشت، امروز هم وجود دارد و بزرگترین دغدغه ای که در بین مسلمانان معتقد و معترف به اسلام و قرآن می بینید، همین بازگشت به همان ارزش ها است.
همان ارزش ها را مدام دارند تکرار می کنند و بزرگترین میزانش این است که تا چه اندازه از آن ها دور شده اند و تا چه اندازه نامسلمان شده اند.
شما مواجه بشوید با همین جمهوری اسلامی تا چه اندازه در تکاپوی این است که دوباره بازگردد به همان اسلام طلایی که در صدر در صدر تاریخ اسلام اتفاق افتاده؟
برگردد به دورانی که علی حالا حکومت را در اختیار داشته.
تا چه اندازه ما مواجه می شویم با این نزدیکی به حکومت عدل علی، به این مدینه فاضله ای که محمد به وجود آورده و آن دوران را دوست دارند، دوباره و دوباره بازنشر بدن چرا که هیچ راهی برای پیشرفت در برابر نداره.
این که زیستن انسان ها دائما در حال پیشرفت است.
نگاه انسان ها، شرایط انسان ها، همه شرایط در حال تغییر هست.
همه چیز داره به پیش میره و حالا قرار هست ما در مبانی فکری در جای خودمون بمونیم.
در نگاه اجتماعی، در نگاه به ارزش ها قرار هست هیچ تغییری رو به وجود نیاریم و همواره همون ارزش های گذشته رو با تمام تغییرات باهاش روبه رو بشیم.
اگر در پیشتر های احکامی از سوی خدا آمده قرار هست با تمام تغییراتی که جهان به خود دید انسان ها به خود دیدند.
نگاه اون ها، تفکر اون ها، قدرت تعقل اون ها، مواجهه اون ها با موضوعات مختلف، درک حقیقت، درک واقعیت، درک علم و موضوعاتی از این دست قرار هست که هیچ تغییری در نظام فکری اون ها به وجود نیاره.
در نظام قضایی اون ها وجود نداره.
قرار هست تا آخرین روز دنیا همون احکام الهی هم به پیش بره و ما مواجه میشیم میشویم با این نگاه وحشتناک قدرتمندی که پیرامون حق پنداشتن خود شکل گرفته و این دایره ای که به وجود آورده و ما میبینیم که تا چه اندازه خود را حق میداند.
این عوامل در کنار هم نقش میبندد.
شما این نگاه که حالا قرار است همه را مشرک و کافر بدانید هم از همین جا نشات میگیرد.
اینکه هر دریچه ای را برای تغییر بستن.
شما با موضوعی مثل بدعت رو به رویش هر نو آوری ای قرار است که در نطفه خفه شود و هیچ راه و چاهی برای بروز نداشته باشد.
اصولا وقتی با یک معنایی مثل بدعت رو به رو میشوید به همین معناست.
خاتم و رسولان آمده و این رسالت را به انتها رسانده و راه خداوندی را به انتها رسانده.
هر بدعت و نوآوری در این نگاه، هر اصلاحی و اگر هر مصلح اجتماعی سر بر بیاورد، محکوم به مرگ و نابودی است.
راه به اتمام رسیده و هیچ تغییری را در خود نخواهد دید.
با تمام این معانی شما روبرو میشوید با این پنداشتن کافر و مشرک برای دیگران، چرا که او متناقض با آن نگاه های ابتدایی است.
هر تناقضی، هر تضادی، هر پیشرفتی، هر پویایی در این نگاه مواجه میشود با کافر خوانده شدن و شما مواجه میشوید با هر اصلاح طلبی که اگر قرار باشد اصلاحی را در این نگاه های اسلامی به وجود بیاورد، در همان ابتدای امر هم محکوم به کافر بودن خواهد شد و راه را برای این تغییرات به وجود نمی آورد و باز نمی گذارد و همه برگرفته از فلسفه وجودی اسلامی است.
قانون و قاعده ای است که تصویب شده و به عرصه ظهور رسیده.
یعنی این موضوعی نیست که یک جماعت دگم و رادیکالی در دل اسلام باشند که هر اصلاحی را محکوم به کافر بودن بکنند.
این به این معنا نیست که اگر کسی اصلاحی حتی در فروع دین داشته باشد، محکوم بشه به کافر بودن به واسطه به نوعی رادیکال بودن بخشی از این مسلمان ها نه این به واسطه آن قانون و قاعده است.
این به واسطه آن فلسفه وجودی است.
این به واسطه این اصل و بنیانی است که محمد و قرآن بیان کرده اند.
در میان گذاشتن خاتم الرسول بودن توسط خود محمد توسط خدایی که به او باور داشته و مسلمان ها به او معتقد هستند، در قرآن بیان شده و شما مواجه شدید با این خاتمه رسالت و خاتمه راه خداوندی که هر نوع تغییری را در خودش از بین برده و دفن کرده و ما مواجه شدیم با این مرداب بزرگ اسلامی که همواره راکد در جای خود است، هر تغییری رو به نابودی می کشاند و در نهایت خود را هم در این ایستا ماندن از بین میبره.
در باب این مساله میشه بسیار هم صحبت کرد و این خبط بزرگ اسلامیست که بزرگترین اشتباهی است که مطرح شده و باعث این روزگاران امروزه اسلام هم شده.
از خیلی از ابعاد هم میشه بهش نزدیک شد و نگریست که چگونه این در خود ماندن رو پدید آورد و این نگاه به خاتم الرسول بودن چه دنیایی رو برای امروز ما ساخته.
مثال ها و مصداق های بیشماری هم میشه همیشه بهش زد.
اما ما سعی کردیم که در باب کلیت موضوع صحبت بکنیم و بتونیم یک نگاه درستی رو نسبت به این موضوع اصلی داشته باشیم.
در این انتهای برنامه هم دوست دارم باز هم باهاتون مطرح بکنم و اینکه اگر دوست دارید این صدا شنیده بشه این راه تغییر شکل بگیره.
میتونید آثار من رو با دیگران به اشتراک بگذارید.
منظور از آثار هم خلاصه به برنامهای به نام جان نمیشه.
فرای برنامه به نام جان.
من پیشتر از اینکه بخوام برنامه ای به نام جان رو با هدف اینکه در باب موضوعات مختلف در باب باورها، اعتقادات و دغدغه ها به زبان ساده، رک، صریح و بداهه صحبت کنم، آرا و افکار و عقایدم رو تحت عناوین کتبی به رشته ی تحریر درآورده.
این آثار به صورت رایگان در وبسایت جهان آرمانی در اختیار شماست.
میتونید با مراجعه به وبسایت شخصی من این آثار رو به صورت رایگان دریافت و مطالعه کنید و اگر دوست داشتید این راه تغییر شکل بگیره و ما در کنار هم این تغییر رو شکل بدیم.
میتونید این صدا رو با دیگران هم به اشتراک بزارید.
ممنون که همراه من بودید.
من نیما شهسواری و این برنامه به نام جان بود.
در پناه آزادی.
پیش از ارسال نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی این توضیحات را مطالعه کنید.
برای درج نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی باید قانون آزادی را در نظر داشته و از نشر اکاذیب، توهین تمسخر، تحقیر دیگران، افترا و دیگر مواردی از این دست جدا اجتناب کنید.
نظرات شما پیش از نشر در وبسایت جهان آرمانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در صورت نداشتن مغایرت با قانون آزادی منتشر خواهد شد.
اطلاعات شما از قبیل آدرس ایمیل برای عموم نمایش داده نخواهد شد و درج این اطلاعات تنها بستری را فراهم میکند تا ما بتوانیم با شما در ارتباط باشیم.
برای درج نظرات خود دقت داشته باشید تا متون با حروف فارسی نگاشته شود زیرا در غیر این صورت از نشر آنها معذوریم.
از تبلیغات و انتشار لینک، نام کاربری در شبکههای اجتماعی و دیگر عناوین خودداری کنید.
برای نظر خود عنوان مناسبی برگزینید تا دیگران بتوانند در این راستا شما را همراهی و نظرات خود را با توجه به موضوع مورد بحث شما بیان کنند.
توصیه ما به شما پیش از ارسال نظر خود مطالعه قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای مطالعه از لینکهای زیر اقدام نمایید.
با درج ایمیل آدرس خود میتوانید از تازهترین آثار منتشر شده در وبسایت جهان آرمانی با خبر شوید آدرس ایمیل شما نزد ما محفوظ خواهد بود
با ثبت نام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید نگاشتههای خود را در این بستر منتشر کنید، فرای انتشار پست میتوانید با ما همکاری داشته و همچنین آثار خود در زمینههای مختلف هنری را نشر و گسترش دهید
© تمام حقوق نزد مولف محفوظ است
Copyright 2021 by Idealisti World. All Rights Reserved
این صفحه دارای لینکهای بسیاری است تا شما بتوانید هر چه بهتر از امکانات صفحه استفاده کنید.
در پیش روی شما چند گزینه به چشم میخورد که فرای مشخصات اثر به شما امکان میدهد تا متن اثر را به صورت آنلاین مورد مطالعه قرار دهید و به دیگر بخشها دسترسی داشته باشید،
شما میتوانید به بخش صوتی مراجعه کرده و به فایل صوتی به صورت آنلاین گوش فرا دهید و فراتر از آن فایل مورد نظر خود را از لینکهای مختلف دریافت کنید.
بخش تصویری مکانی است تا شما بتوانید فایل تصویری اثر را به صورت آنلاین مشاهده و در عین حال دریافت کنید.
فرای این بخشها شما میتوانید به اثر در ساندکلود و یوتیوب دسترسی داشته باشید و اثر مورد نظر خود را در این پلتفرمها بشنوید و یا تماشا کنید.
بخش نظرات و گزارش خرابی لینکها از دیگر عناوین این بخش است که میتوانید نظرات خود را پیرامون اثر با ما و دیگران در میان بگذارید و در عین حال میتوانید در بهبود هر چه بهتر وبسایت در کنار ما باشید.
شما میتوانید آدرس لینکهای معیوب وبسایت را به ما اطلاع دهید تا بتوانیم با برطرف کردن معایب در دسترسی آسانتر عمومی وبسایت تلاش کنیم.
در صورت بروز هر مشکل و یا داشتن پرسشهای بیشتر میتوانید از لینکهای زیر استفاده کنید.
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
عنوانی برای گزارش خود انتخاب کنید
تا ما با شناخت مشکل در برطرف کردن آن اقدامات لازم را انجام دهیم.
در صورت تمایل میتوانید آدرس ایمیل خود را درج کنید
تا برای اطلاعات بیشتر با شما تماس گرفته شود.
آدرس لینک مریوطه که دارای اشکال است را با فرمت صحیح برای ما ارسال کنید!
این امر ما را در تصحیح مشکل پیش آمده بسیار کمک خواهد کرد
فرمت صحیح لینک برای درج در فرم پیش رو به شرح زیر است:
https://idealistic-world.com/poetry
در متن پیام میتوانید توضیحات بیشتری پیرامون اشکال در وبسایت به ما ارائه دهید.
با کمک شما میتوانیم در راه بهبود نمایش هر چه صحیحتر سایت گام برداریم.
با تشکر ازهمراهی شما
وبسایت رسمی جهان آرمانی
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود مستقیم فایلها از سرورهای وبسایت رسمی جهان آرمانی تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Google Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای One Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Box Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو به شما اطالاعاتی پیرامون اثر خواهد داد، مشخصات اصلی اثر در این صفحه تعبیه شده است و شما با کلیک بر این آیکون به بخش مورد نظر هدایت خواهید شد.
شما با کلیک روی این گزینه به بخش مطالعه آنلاین اثر هدایت خواهید شد، متن اثر در این صفحه گنجانده شده است و با کلیک بر روی این آیکون شما میتوانید به این متن دسترسی داشته باشید
در صورت مشاهدهی هر اشکال در وبسایت از قبیل ( خرابی لینکهای دانلود، عدم نمایش کتب به صورت آنلاین و … ) با استفاده از این گزینه میتوانید ایراد مربوطه را با ما مطرح کنید.
در این بخش میتوانید توضیح کوتاهی دربارهی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همهی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشتههای شما
کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است
تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد
گزینههای در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان میگذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشارهی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد
در این بخش میتوانید آدرس شبکههای اجتماعی، وبسایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرسها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد
در این بخش میتوانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین میتوانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در ویسایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید
نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود
نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد
در نظر داشته باشید که این نام در نگاشتههای شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است
آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راههای ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید
رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده میتوانید این رمز را تغییر دهید
پیش از ثبتنام در وبسایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید
با استفاده از منو روبرو میتوانید به بخشهای مختلف حساب خود دسترسی داشته باشید
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
شما با ثبت نام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید در پیشبردن اهداف ما برای رسیدن به جهانی در آزادی و برابری مشارکت کنید
وبسایت جهان آرمانی بستری است برای انتشار آثار نیما شهسواری به صورت رایگان
بیشک برای دستیابی به این آثار دریافت مطالعه و … نیازی به ثبت نام در این سایت نیست
اما شما با ثبتنام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید در این بستر نگاشتههای خود را منتشر کنید
این را در نظر داشته باشید که تالار گفتمان دیالوگ از کمی پیشتر طراحی و از خدمات ما محسوب میشود که بیشک برای درج مطالب شما بستر کاملتری را فراهم آورده است،
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است
بخش ارتباط، راههایی است که میتوانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است میتوانید در بخش توضیحات شبکهی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.
شما میتوانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمتهایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،
در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحلهی ابتدایی فرم پر کردهاید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.
پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعهی قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینکهای زیر اقدام کنید.
گزارش شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال گزارش دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
پیام شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال پیام دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
فرم شما با موفقیت ثبت شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال فرم دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.