Logo true - Copy

جهان آرمانی

وب‌سایت رسمی نیما شهسواری

جهان آرمانی

وب‌سایت رسمی نیما شهسواری

پادکست به نام جان

قسمت بیست و پنجم : فردپرستی

به اشتراک‌گذاری لینک دانلود مستقیم پادکست به نام جان در شبکه‌های اجتماعی:

مشخصات پادکست

عنوان : پادکست به نام جان

قسمت بیست و پنجم : فردپرستی

برنامه‌ساز : نیما شهسواری

زمان : 35:48

با صدای : نیما شهسواری

توضیحات این قسمت از پادکست

پادکست به نام جان به صورت ویژه‌ برنامه با موضوعات مختلف و همچنین به صورت قسمت‌های پادکست به نام جان پیرامون مرام آرمانی منتشر می‌شود


فردپرستی

به دنیایی که در آن هر روز و هر ساعت ندایی پرتکرار از فردیت می‌خواند و تو را بر این دالان خودپرستی فرا خوانده است جایی برای تحقق زندگی در برابری به جای نمانده است
دنیایی که ما را به ماراتون برتری طلبی فرا خوانده است و در میان برتر بودن برابری را دفن کرده‌اند


برنامه‌ی به نام جان قصد دارد تا درباب مباحث مهم باورها و دغدغه‌های دنیایمان به زبان ساده و بداهه سخن بگوید

پخش تصویری پادکست به نام جان

پخش پادکست از اسپاتیفای

پخش پادکست از یوتیوب

توجه

 

این بخش از متن پادکست توسط هوش مصنوعی استخراج شده است. ممکن است شامل اشتباهاتی باشد یا به طور کامل با محتوای اصلی مطابقت نداشته باشد. هدف از این کار، بهبود دسترسی مخاطبین به محتوای پادکست و فراهم کردن امکان مطالعه و مرور سریع‌تر مطالب است

 

چرا متن پادکست را منتشر می‌کنیم؟

 

ما تصمیم گرفته‌ایم متن پادکست‌های خود را منتشر کنیم تا دسترسی به محتوای آن‌ها برای همه مخاطبان آسان‌تر شود. این اقدام به ویژه برای افرادی که ترجیح می‌دهند مطالب را به صورت متنی مطالعه کنند یا نیاز به مرور سریع‌تر دارند، مفید خواهد بود

 

متن پادکست چگونه استخراج شده است؟

 

این متن توسط هوش مصنوعی Speechmatics استخراج شده است. Speechmatics یکی از پیشرفته‌ترین فناوری‌های تبدیل گفتار به متن است که با استفاده از الگوریتم‌های پیچیده و یادگیری عمیق، صدا را به متن تبدیل می‌کند. این ابزار قادر است با دقت بالا و در زمان واقعی، گفتار را به متن تبدیل کند و از بیش از ۵۰ زبان مختلف پشتیبانی می‌کند

متن پادکست

خب دوستان توی جامعه ی امروزی ای که ما داریم زندگی میکنیم در تمامی جوامع با یک معنایی به عنوان فرد پرستی رو به رو میشیم که مختص به کشور خودمون ایران هم نیست.

 در همه جای جهان هم دیده میشه و فرای اینکه حالا یک نگاه شخصی باشه نسبت به دنیا تبدیل به یک ارزش بزرگ اجتماعی هم شده یعنی در جای جای زندگی باهاش رو به رو میشیم.

 در اتفاقات اجتماعی.

 در سیاست گذاری ها.

 در سیاست ورزی ها.

 در تمامی ابناء به نوعی زیستن بشری.

 ما امروز با یک همچین معقوله ای روبه رو هستیم.

 تبدیل به یک ارزشی هم شده.

 یک ارزش قدرتمندی که حالا داره در باب فرد پرستی صحبت میکنه.

 گفتم که خب قاعدتا کار به جایی رسیده که حتی تبدیل به یک سری ارزش های سیاسی هم شده.

 یعنی راهکاری است برای ابراز سیاست و نوعی که قرار است از طریق اون حکومتداری بشه.

 در سراسر جهان هم باهاش روبه رو هستیم.

 اما حالا این فرد پرستی به نوعی اولین نگاهش از کجا نشات میگیره؟

 و چگونه است که یک موجودی که اجتماعی زندگی میکنه به عنوان انسان و اصولا نوع زیست او بر پایه زندگی اجتماعی هست؟

 حالا به یک جایی میرسه که فردیت خودش را حتی فراتر و بالاتر از آن زندگی اجتماعی می داند.

 خوب قاعدتا در برابر آن طبیعت هم می تواند تصویر بشود این نگاه.

 این نگاهی که اگر انسان قرار باشد به فردیت خودش اعتبار بیشتری بدهد از زندگی اجتماعی اش.

 خب این به نوعی در تقابل با طبیعت ذاتی اش هم هست.

 اینکه ما انسان ها را به عنوان یک موجود اجتماعی می شناسیم که حالا در کنار هم می توانند زندگی ساده ای را داشته باشند، در دل حیوانات هم به همین شکل هست.

 یعنی شما مواجه می شوید با گونه هایی از حیوانات که زندگی اجتماعی دارند.

 برخی هم که دارند یک زندگی فردی و منزوی را پیش می برند.

 پس این مخالف با طبیعت انسانی است.

 اما باز هم ما می بینیم که در سراسر جهان وجود دارد و به نوعی تبدیل به یک فکر قدرتمندی شده که اشکال مختلف سیاسی اقتصادی ما را به ویژه ساخته و به پیش برده.

 اما این نگاه قاعدتا بر برمیگرده به همون ایمان و اعتقاد به قدرت به یک قدرت برتر و فراتر و بزرگتر.

 همون نگاهی که ما به عنوان خدا میشناسیم به عنوان یک قدرت متعال میشناسیم.

 همون قدرتی که به نوعی به ما یک تصویری میده از برتری.

 از مالک بودن.

 از صاحب بودن.

 به نوعی اینها رو ما میتونیم گره بزنیم با همون نگاه برتری طلبانه ای که در دل خدا و در دل یکتاپرستی شکل گرفته.

 یعنی این فرد پرستی که در نهایت ما امروز باهاش روبه رو هستیم نشات گرفته از همین نگاه هست.

 ریشه های ابتداییش در همین نگاه خلاصه میشه.

 فلسفه وجودی ای که پایه هاش رو بر پایه برتری خودش گذاشته.

 من بارها و بارها به کررات در باب این موضوع در برنامه های مختلف صحبت کردم.

 اینکه وقتی ما مواجه میشیم با یک معنایی به عنوان خدا.

 منظور اون خدایی نیست که ما در آسمان ها میشناسیم و حالا در ادیان مختلف دربارش صحبت کردن.

 یک فلسفه ای است، یک معنایی است، یک راهبری است، یک تعلیمی است یعنی ما با یک معنایی روبه‌رو می‌شویم که در جای جای زندگی مان نقش داشته، نه تنها همان نقش مستقیمی که ما باهاش روبه رو هستیم، بلکه در آینده هم تفکرات دیگر را تحت تاثیر خودش قرار داده و به نوعی تبدیل به اون ارزش مشترک شده و اون ارزش قدرتمند شده.

 یعنی وقتی ما مواجه می شویم با یک معنایی به عنوان خدا، حالا تفاوتی نمی کند در دل مشرکان باشد، در دل یکتاپرستان باشد، حتی با نگاه عرفانی باشد، تفاوتی نمی کند، دارد ما را به سمتی می برد که پس یک قدرتی ماورایی وجود داره، یک قدرتی که صاحب بر دیگران هست، یک قدرتی که از دیگران برتر هست.

 پس به شما داره نوید یک نگاه تازه رو میده.

 حالا می تونه نگاه های مختلفی هم به طول تاریخ اتفاق بیفتن، تغییر بکنن، میتونن این رو دگرگون بکنن، حتی باهاش مبارزه بکنن.

 با همین نگاه مشخص، همان طوری که اتفاق هم افتاده در طول تاریخ هم باهاش روبه رو شدیم.

 اما به این اصل به عنوان یک مرجع نگاه میکنن و به نوعی تفکرات خود رو هم تحت تاثیر از همین معنای مشخص میگیرن.

 یعنی در جای جای این نگاه ها هم مواجه میشیم با این نگاه متمرکز که قدرتمندانه داره به پیش میره و در اشکال مختلف دوباره داره بازتولید میشه.

 پس ما یک نگاه برتری طلبانه ای داریم که حالا میتونیم نامش بدیم به عنوان خدا.

 این نگاه به خدا، این باور به خدا، این باور یکتا پرستانه ای که قدرت رو و برتری و بزرگی رو از آن او میدونه به ما یک راهکاری میده و یک شکل تازه ای از نوع نگاه به دنیا میده.

 بارها هم دربارش صحبت کردیم.

 اینکه حالا یک طبقاتی ساخته میشه.

 یعنی وقتی ما یک خدایی رو در آسمان داریم، خود اون خدا به اشکال مختلف در بین ادیان مختلف در باب یک سری طبقاتی هم صحبت کرد.

 همون طور که بارها هم دربارش صحبت کردیم اشاره کوچکی میکنیم چون این بحث در نهایت قراره ما رو به یک فرد پرستی برسونه و ما به این معنا برسیم و اینها یکجور مقدمه ای است برای رسیدن به این معنای مشخص.

 شما وقتی با یک اصلی به عنوان خدا روبه رو میشید که حالا این خدا برتری بر دیگران داره قدرت مند تر از دیگران هست.

 به فراخور اون در بین ادیان مختلف هم میاد و مثلا صحبت میکنه از طبقات دیگه ای که ساخته شده.

 این که حالا انسان ها اشرف مخلوقات هستند پس تر از اون ها حیوانات هستند.

 این ها بزرگتر از حیوانات و گیاهان و موجودات دیگه هستند و این ها هستند که خلیفه خدا بر زمین هستند.

 به اشکال مختلف در بین افکار و عقاید مختلف هم روبرو میشیم.

 حتی در نگاه مدرن و امروزی.

 در نگاه انسان‌گرایی هم باز با همین معنا هست که رو به رو میشیم.

 یعنی دوباره داره انسان رو با کرامت قلمداد میکنه و انسان رو برتر از دیگران تصویر میکنه.

 این نگاه هایی که در باب انسانگرایی همیشه باز به همین شکل است.

 یعنی انسان رو در این طبقات به بالا و به نوک هرم می‌رسونه.

 انسان یک ویژگی داره که از دیگران متمایز میشه و به واسطه اون هم با ارزشمندتر می‌شه.

 این یک نگاه مشترکی است که شما در بین ادیان، در بین مکاتب فلسفی، در بین مکاتب انسانی، در بین مکاتب اخلاقی هم باهاش روبرو میشید.

 نگاه قدرتمندی است که به نوعی اکثریت و غالب این نگاه ها رو هم در اختیار خودش گرفته و این طبقه رو ساخته.

 پس ما با ساختن طبقات هم رو به رو میشیم.

 حالا طبقات دیگری هم شکل می‌گیره به اشکال و اقسام مختلف در نگاه های مختلف اما با همین معنای مشترک.

 یعنی یک معنای مشترکی رو برای شما نقش داده.

 اینکه شما باورمند به این برتری باشید و باورمند به این صاحب شدن باشید، باورمند به این قدرت باشید.

 حالا می‌تونید طبقات مختلفی رو در افکار مختلف هم به وجود بیارید.

 با توجه به این معنای مشترکی که بین همه وجود داره.

 یعنی اگر شما مواجه می‌شید با یک قومیتی که خودشون رو برتر از دیگران میدونن برگرفته از همین نگاه برتری طلبانه است.

 این اصلی که بوجود اومده حالا میتونه در فروع متفاوت و متمایز از هم باشه.

 اگر شما مواجه میشید با یک نژادی که خود را برتر از دیگران میدانند باز هم برگرفته از همین نگاه است.

 اگر مواجه میشید با یک جنسیتی که خودش رو برتر میدونه باز هم از همین نگاه گرفته میشه.

 حالا میتونه این نگاه ها در دل ادیان شکل بگیره در دل اسلام مثلا شکل بگیره.

 در قران بهش اشاره شده باشه یا در یهودیت یا در بودیسم یا در هر نگاه دیگه.

 حتی در نگاه های مدرن در نگاه های انسان گرایانه.

 در نگاه های مثلا نازی ها.

 در نگاه های مارکسیستی.

 در هر نگاهی میتونه این اشکال مختلف رو با شما در میون بزاره.

 اما اصل یکپارچه و یک معنا هست.

 پس ما تا اینجا به یک نتیجه گیری رسیدیم.

 این که یک نگاه قدرتمندی وجود داره، یک قدرت ماورایی رو تصویر میکنه، برتر از دیگران هست.

 حالا به واسطه این نگاه مشخصی که شکل گرفته طبقاتی هم به وجود می آید.

 در نهایت این طبقات قرار است که از ما یک خدای شخصی بسازد.

 همان معنی ای که شما با آن مواجه می شوید در تفکرات مختلف.

 اینکه در نهایت وجود خدا را در وجود انسان ها می بیند به نوعی این دو وجود را با هم همتا و همسو می بینند.

 اینکه انسان هم نماد و نشانه ای از همان خداست و در نهایت قرار است این طبقات ما را به آن مرتبتی برساند که انسان ها هم تبدیل به خدا شوند.

 هر چند که این نگاه در همان نگاه های ادیان یکتا پرستانه از همان ابتدا هم درباره اش صحبت شده.

 یعنی شما وقتی با یک داستانی روبه رو می شوید که حالا انسان به واسطه روح خدا و ادغام این روح خدا با خاک به وجود آمده، همین معنا را با شما در میان می گذارد.

 اینکه این انسان بخشی از وجود خداست و به نوعی یک خدای زنده بر زمین هست، یعنی این همان اصل هست.

 حالا در طول مدت زیست بشری هم با تمام تعاریف و تعابیر تازه ای که به وجود آمده، نگاه های تازه ای که شکل گرفته.

 باز هم شما مواجه میشوید همین معنا هست که ادامه پیدا میکند.

 یعنی شما مثلا با افکار مدرن هم که روبرو میشوید حالا یک تصوری از خدا میدید که یک انرژی ای هست که در جهان جاری و ساری هست و نمادها و نشانه های این خدا را در وجود تمام موجودات می بینید.

 اینکه این خدا تبلورش در تمام موجودات هست همان نگاه یکتا پرستانه هست به همان شکل.

 حالا کم کم مواجه میشویم با اینکه انسان را هم برتر و با کرامت تر در جهان تصویر میکنند.

 در مجموع اینکه در نهایت این طبقات حتی شاید در همان مراحل ابتدایی اش تفاوتی نمیکند.

 ما را به یک معنایی رسانده که حالا خود انسان ها به صورت فردی هم تبدیل به یک خدا بر زمین میشوند و همان جایگاه برتری را کسب میکنند و بالاتر و باارزش تر از دیگران جای میگیرند.

 و این سیر تکاملی است که در این نگاه به نوعی شکل میگیرد و ما را قرار هست در این طبقات به این مرتبت برساند و حالا ما امروز در جهانی روبه رو هستیم که با ساختن خداهای بیشمار جایگاه های بیشماری که برای این خداها شکل گرفته یعنی ما می بینیم که اقسام این خدا بر روی زمین فراوان هستند.

 از همان نقطه های ابتدایی شما در نظر بگیرید یعنی فرماندهانی که در جهان وجود دارند، رهبرانی که در جهان وجود دارند، پادشاهانی که در جهان وجود دارند، روسای جمهوری که در جهان وجود دارند، هر کدام به نوعی دارند.

 نقش آن خدا جایگاه آن خدا را به عاریت می گیرند یعنی جا پای همان خدا می گذارند.

 تفاوتی نمی کند.

 حتی هر چقدر هم این اقسام را کوچک و کوچکتر بکنید باز هم این جایگاه را می بینید که حضور پررنگ دارد.

 یعنی شما وقتی مثلا مواجه می شوید با وزرا، همان جایگاه خداست، حالا یک مرتبتی بالاتر از خود دارد، یک مرتبتی پایین تر از خود دارد، به نوعی یک بندگانی به زیر پای او وجود دارند و خود بنده ی بزرگتری است.

 همان نگاهی که از همان ابتدا هم شکل گرفته.

 یعنی همان نگاهی که از ابتدا هم انسان را اشرف مخلوقات دانسته.

 انسانی که از دیگر موجودات با ارزش تر و با اعتبار تر است اما خود وابسته به یک خدا است که باید آن را پرستش بکند.

 همین طبقات هم به نوعی شکل میگیره دیگه.

 ما مواجه میشیم با این نگاه خدا انگارانه ای که یک جهانی پر از خدایگان رو به وجود آورده.

 حتی در مراحل پایین تر به یک کارخونه میرسید.

 یک رئیس کارخونه هم همون جایگاه رو در اختیار گرفته.

 به یک مدرسه میرید، مدیر مدرسه همون جایگاه رو به اختیار گرفته.

 حتی در بین جمع های دوستانه کودکان هم میرید باز یک نفر اون جایگاه رو به دست میگیره.

 یعنی کاملا ادغام میشه با روابط انسانی.

 در تمامی روابط انسانی هم همین معنا به دنبالش هست.

 ما در باب تعلیم و تربیت هم صحبت کردیم.

 تو همین برنامه ای به نام جان هم صحبت کردیم.

 این که تعلیم و تربیت تا چه اندازه راهگشا در زندگی انسان ها هست.

 حالا انسان هایی که مدام با این طبقات رو به رو میشن قاعدتا باورمند به اون هم میشن و قبولش براشون ساده میشه و خودشون هم در تکاپوی این هستن که این جایگاه ها رو مدام بسازن و فرای اون.

 حالا ما مواجه میشیم با اینکه یک تصویر ایده آلی از رسیدن به اون جایگاه هم برای شما تصویر میشه.

 اینکه شما در اون جایگاه میتونید به تمام موفقیت هاتون برسید و میتونید به تمام ایده آل های خودتون برسید و اصولا این چرخه محرکی است که به نوعی این چرخ گردون رو به حرکت در میاره.

 این اون عامل و سببی است برای حرکت کردن این چرخ که حالا هر کسی در آرزوی جستن این جایگاه والا قدم بر میداره.

 هر انسانی که وارد سیاست میشه قاعدتا نگاهش به اون نقطه بالایی هست که حالا داره پیشرفت میکنه.

 گام ها رو یک به یک بر میداره اول میره.

 نمیدونم نماینده مثلا شهرستان و روستای خودشون میشه فرماندار میشه کم کم هی مرتبت رو بالا میکنه به به وزارت میرسه در نهایت رئیس رییس جمهور میشه و جایگاه بالاتری را کسب میکنه و اصولا این آرزومندی برای رسیدن به این جایگاه هم در پایداری این نگاه هم کمک می کنه و ما رو به نوعی زندگی جمعی ما رو هم به پیش می بره.

 اما همه اینها حول یک محور است.

 این که تا چه اندازه به این فردیت و این جایگاه فردی انسان ها جاه و مقام داده شده.

 این که انسان ها تا چه اندازه می تونن به خودشون فکر کنن، به خودشون بیندیشند و برای رسیدن به اون جایگاهی که خود آرزو دارند تلاش کنند.

 این که تا چه اندازه به این جایگاه قدسی و خدایی چشم دوخته اند و برای هر کس یک تصویری در برابر هست که خودش رو به اون جایگاه برتر از دیگران برسونه و این میشه این محوریت فردی در برابر زیست اجتماعی انسان ها.

 حالا ما با یک موجودی روبه رو هستیم به عنوان انسان که زندگی اجتماعی داشته یعنی یک زندگی در کنار دیگر جانداران و دیگر انسان ها.

 حالا نوع و گونه خودش رو در نظر بگیریم که زندگی اجتماعی داشته.

 قرار بوده که اصولا با همین زندگی اجتماعی در کنار هم زندگی‌اش را ادامه بدهد.

 اصلا بقای او به واسطه همین زندگی اجتماعی هم شکل گرفته.

 یعنی شما اگر بروید و به دوران‌های کهن و ابتدایی زندگی انسان‌ها رو به رو شوید، می‌بینید که انسان‌ها به واسطه این زیست اجتماعی و در کنار هم بودن و این که خود را در آن اجتماع تعریف می‌کردند، توانستند بقا را ادامه بدهند.

 در تک تک اتفاقاتی که در زندگی بشری هم می‌افتد به همین واسطه است.

 حتی این انتقال دانش که بین انسان‌ها عامل اصلی و محرکی است برای رسیدن انسان به این مرتبتی که ما در آن هستیم، حتی بالاتر و والاتر از عقل.

 اینکه ما توانستیم این دانش را به همدیگر با هم به اشتراک بگذاریم، توانستیم انتقال بدهیم و مدام با همین انتقال بوده که به این جایگاه رسیدیم.

 یعنی امروز ما مواجه می‌شویم با دنیایی که در آن نقطه های ابتدایی علمی قرار ندارد.

 هر کسی اگر قرار باشد این علم را به پیش ببرد، حالا تا آن جایی که قدیم ها توانسته اند، دانسته و به پیش می‌رود و این نگاه اجتماعی حالا تبدیل به یک محوریت فردی می شود.

 حالا انسان ها است که قرار است در آن با فردیت خودشان زندگی را به پیش ببرند و در تضاد با آن طبیعت ذاتی انسان هاست.

 طبیعت ذاتی است که جهان برای آن ها رقم زده.

 شاید در نگاه ابتدایی و اولیه آدم بخواهد به این تصویری که در برابرش نقش می بندد نگاه کند و به این نتیجه برسد که باز هم یک زندگی اجتماعی است که حالا درون آن یک طبقاتی هم بوجود آمده اما همه در کنار هم هستند که دارند زندگی خودشان را معنا می کنند.

 خب این یک تصویری است که می تواند در برابر دیدگان ما نقش ببندد.

 اما به واسطه وجود داشتن این مرتبت ها، این جایگاه ها و این نگاه برتری طلبانه، کم کم زندگی اجتماعی زندگی انسان ها به صورت اجتماعی تبدیل به آن نگاه به فردیت خودشان شده.

 یعنی فردیت را محوریت زندگی خود قرار داده اند.

 اینکه قرار نیست برای دیگران کاری انجام بدهند.

 همان طوری که داریم در جای جای جهان هم با این روبه‌رو هستیم.

 یعنی اگر کسی قرار است خود را به یک مرتبت بالایی برساند، در نهایت امر قرار است که خودش را در این جایگاه تثبیت کند و خودش به آن جایگاه برسد.

 یعنی شما در دل سیاست‌مداران روبه‌رو می‌شوید.

 با اینکه این‌ها تمام تلاششان را می‌کنند برای این‌که خودشان آن جایگاه را کسب کنند، به آن جایگاه قدسی برسند، به آن جای پای خدا پا بگذارند و در آن جایگاه زندگی‌شان را طی کنند.

 هدف این نیست که حالا انسان‌ها بخواهند زندگی بهتری برایشان بسازند.

 هدف این نیست که زندگی اجتماعی دیگران را رونق بدهند.

 شاید از بین هزاران هزار آن‌ها یک تن همچین تصوری داشته باشد، اما بیشتر و غالب آن‌ها قاعدتا برای رسیدن به آن جایگاه برای خود که دارند تلاش می‌کنند و این آن فردیتی است که محوریت زیست انسان‌ها می‌شود و در جای‌جای زندگی نه تنها فقط در آن نوک هرم، در همان زندگی عادی و عامیانه خودشان هم همین به نوعی نگاه را به پیش می‌برند و در روابطشان هم همین نگاه را به پیش می برند.

 شما در زیست انسانی مواجه میشید با اینکه هر کسی در پی فردیت خودش هست و در تعقیب این نگاه هست.

 در هر جایگاهی که قرار میگیره اگر به مدرسه ای میره دوست داره که در اون فردیت خودش این جایگاه ها رو به دست بیاره و باز هم اون نگاه جمعی به پیش نمیره.

 نگاه فردی است که محوریت داره.

 حتی اون نوع ساختاری که برای شما ساخته میشه هم در پیشبرد همین فردیت شما کمک میکنه.

 از نکات ریز و درشتی که در برابرتان هست در باب سیاست صحبت کردیم و این جایگاه رو تصویر کردیم.

 در باب ورزش بهش نگاه کنید، در باب هنر بهش نگاه کنید.

 در هر زمینه ای که به این موضوع نزدیک بشید میبینید که برای شما همین جایگاه رو به وجود آورده.

 یعنی شما در باب آموزش و پرورش نگاه بکنید.

 خب این تصویری که به شما داده میشه یک نگاه به فردیت هست دیگه.

 شما به عنوان یک فردی که وارد این مجموعه میشید حالا قراره که شما بدرخشید و قرار هست که شما اون جایگاه رو بدست بیارید.

 قرار هست که شما فردیت خودتون رو به پیش ببرید و در آن فردیت به آن جایگاه قدسی و بالا برسید.

 در ورزش هم به همین شکل است.

 حالا فرای آن ورزش های تیمی که در جهان وجود دارد، حتی در همان ورزش های تیمی هم شما مواجه می شوید.

 باز با همین اصلی که وجود دارد.

 حالا شاید تفاوت بین تیم های مختلف باشد.

 یعنی آن فردیت باز در تیم هم معنا می شود.

 یعنی این اصل رقابت، این اصل نگاه به برتری این اصلی که از همان نقطه ابتدایی درباره اش صحبت کردیم، این بزرگ انگاشتن یک تن، یک شخص، حتی یک نگاه، یک گروه فرقی نمی کند.

 این بزرگ انگاشتن است که مدام در حال بازتولید خودش است.

 من یک بار توی یک برنامه ای هم به این موضوع اشاره کردم.

 شاید هم توی همین برنامه هم به یک اشاره کوچکی کردم.

 اینکه شما وقتی یک اصلی را به وجود می آورید حالا می توانید فرعیات مختلفی را به آن اضافه کنید.

 این اصل پایدار در برابر شما هست.

 شما در آن می توانید تغییر و تحولاتی را به وجود بیاورید.

 عصرهای تازه ای را در دل آن اصل به وجود بیاورید.

 در حقیقت فروع تازه ای را می توانید در این اصل مشخص به وجود بیاورید.

 می توانید تغییر بدهید.

 یعنی همان طور که من مثالش را زدم، شما وقتی به این اصل برتری و بزرگ بودن اعتقاد دارید، حالا می توانید یک جماعتی را ببینید که نژاد خودشان را برتر می دانند.

 می توانید یک جماعتی را ببینید که رنگ پوست خودشان را برتر از دیگران می دانند.

 یک جماعتی را ببینید که باور خودشان را از دیگران بالاتر و بزرگتر می بینند و وقتی به مسائل فردی هم می رسید، اگر به یک نگاهی مثل همین نگاه ورزشی هم روبرو شوید، می بینید که باز هم اگر تیمی در آنجا وجود دارد یک نگاه اجتماعی وجود دارد.

 باز هم در نهایت قرار به یک برتری هست.

 یعنی همان نظام برتری طلبانه هم شکل می گیرد و حالا ما با یک جامعه ای روبه رو می شویم که محوریت بر پایه فرد هست، بر پایه شخص هست، شخص هست که قرار هست توی این زندگی اجتماعی خودش را بالا بکشد، خودش را بزرگ کند.

 این زندگی و این پیشرفت برای جمع انسان ها نیست، برای فردیت او است.

 او قرار است که تبدیل به یک بیزینس‌من بزرگ شود.

 قرار است که یک اختراع اکتشافی بکند که در حقیقت خودش را به آن جایگاه وسیع و بزرگ و عظیم برساند.

 اصلا نگاه زندگی اجتماعی انسانی امروز بر همین پایه است.

 هر کس برای فردیت خود تلاش می‌کند.

 حالا شاید در این نگاه فردی خودش سودی هم به اجتماع برساند و ساختاری را بسازد چرا که اصلا زندگی و تعاملی که بین این فردیت او و اجتماع است برای او کمک کننده است که بتواند به یک جایگاهی برسد.

 شما در نظر بگیرید بیزینس منی که دارد کار را انجام می‌دهد در حقیقت به فردیت خودش فکر می‌کند.

 یعنی در حقیقت در آن فردیت خود هست که زندگی‌اش را خلاصه دیده.

 اما برای اینکه به همان جایگاه هم برسد باز یک تعامل اجتماعی باید برقرار بکند.

 یعنی نیاز دارد یک سری کارگر را داشته باشد که برایش کار بکنند، یک کسانی برایش جنس بفروشند.

 یک کسانی باشند که آن جنس را بخرند و این چرخه شکل بگیرد.

 یعنی تعامل اجتماعی وجود دارد اما در راستای رسیدن به آن جایگاه فردی هست و این محوریتی است که امروز جهان ما را در بر گرفته و همه چیز خلاصه در فردیت شده.

 با توجه به این تفاسیری که ما درباره اش صحبت کردیم، حالا این یک ضربه های بزرگی را به زندگی اجتماعی انسانی قاعدتا خواهد زد.

 یکی از بزرگترین آنها نقض آزادی همگان برای آزادی های فردی خود است.

 یعنی شما مواجه می شوید با این نگاه فردی که حالا قرار است آزادی همه را پایمال کند تا خودش آزاد باشد تا خودش رها باشد.

 یعنی قرار است موفقیت دیگران را زیر پا بگذارد تا خودش موفق باشد و خوشبختی دیگران را تبدیل به بدبختی بکند تا خودش خوشبخت باشد.

 همان اصلی که ما در ابتدا هم درباره اش صحبت کردیم و بارها هم من به آن اشاره کردم.

 اینکه شما وقتی به بزرگی کسی باور دارید قاعدتا باید کسانی باشند که این بزرگی را معنا بکنند.

 در باب قدرت هم به همین شکل است.

 ضعیفان باید وجود داشته باشند تا آن قدرتمند شکل بگیرد.

 وقتی ما در باب یک بزرگی صحبت می کنیم باید یک کوچک هایی باشند که معنا بشود یعنی بزرگی که معنایی پیدا نمی کنه باید پس کوچک هایی هم باشند.

 حالا در باب مسائلی مثل آزادی هم به همین شکل است.

 حالا یک تنی می خواد آزاد باشه به واسطه اسارت دیگران.

 و این اصل زیستن او خواهد شد و این اون اصل اجتماعی است که پذیرفته شده است و همه هم بهش باورمند هستند.

 کسی که قرار هست ثروتمند بشه قرار هست به واسطه فقر دیگران این ثروت رو کسب کنه و در اون فردیت خودش به پیش بره.

 حتی تعامل اجتماعی داره.

 یعنی باید این اجتماع وجود داشته باشه تا او به این جایگاه برسه.

 اما این اجتماع، این نظام، این ارزش ساخته شده.

 داره به او میگه که تو میتونی در این فردیت خودت پیشی بگیری.

 تو میتونی در این فردیت به اون جایگاه برسی، دیگران رو پله کنی تا خودت به بالا بری.

 همون اتفاقی که در سراسر جهان می افته و ما شاهد هستیم و داریم هر روز هم می بینیمش.

 آزادی دیگران سلب میشه به واسطه آزاد بودن یک فرد.

 همه دارند در اسارت زندگی می کنند تا یک تن، یک فرد، یک نگاه درون آزادی خودش باشه، از نگاه های گسترده اش نگاه کنه.

 مثل وضعیتی که ایران جمهوری اسلامی داره.

 یک نگاه مسلط هست که آزادی کامل رو داره و باورمندان به اون نگاه امروز در ایران به اون آزادی نهایی خودشون رسیده اند و بیشماران اسیر هستند و اصلا اسارت این ها هست که آزادی اون ها رو معنا و مفهوم میده.

 یعنی مثلا در نظر بگیرید یک چیزی مثل حجاب آزادی است که اون ها بهش باور دارن.

 دیگه نهایت آزادی ای که یک مسلمان شیعی معتقد به جمهوری اسلامی در باب نوع پوشش در زندگی اجتماعی بهش رسیده و براش معنا شده همین حجاب هست.

 حالا این آدم داره آزاد زندگی میکنه اما این جماعتی زن هایی که مجبور هستند این حجاب رو به سر بگذارند، در اسارت کامل زندگی کنند.

 این اون نگاهی است که ما در باب یک کلیتی داریم صحبت میکنیم اما در زندگی فردی نگاه کنید.

 حالا یک کسی که به عنوان مثال به آزادی اقتصادی اعتقاد دارند، به بازار آزاد اعتقاد دارند.

 حالا بستری فراهم میشه که اون فرد مشخص به تمام آزادی هاش برسه و آزادانه بتونه زندگیش رو به پیش ببره.

 آزادانه بتونه بخره و بفروشه، معامله بکنه و تعامل بکنه.

 یک سری ها هم دارن باهاش تعامل میکنن.

 حالا این در نهایت آزادی است در برابر او.

 بی شماری که به سر کار میرن کارگرهای او رو تشکیل میدن.

 به واسطه این بازار آزاد یک نرخی تعیین شده.

 حالا هزاران هزار همون بازار عرضه و تقاضاست دیگه.

 بیشماران حاضر هستند از کشورهای مختلف جهان بیایند توی اون کشور کار بکنند.

 با همون مبلغ این میدان به وجود اومده دیگه.

 حالا شما آزادی یک تن رو دارید بهش میدید، اون تن آزاد هست، در برابرش اسارت بی شماری هم شکل میگیره.

 حالا بی شمار باید کارگر باشن کار بکنن تا اون آدم ثروتمند بشه و قدرتمند بشه و این اسارت دیگران هست که این آزادی رو به وجود میاره براش.

 میشه مثال ها و مصداق های بی شماری هم زد.

 و اصولا این تصویری که در برابر دیدگان ما نقش بسته میشه، این فرد پرستی بی حد و حصر.

 پشت پا زدن به زندگی جمعی است که شما مواجه می شوید با این که اجتماع وسیله ای است برای رسیدن اینها به قدرت.

 گفتیم اینها تعامل دارند در هر نگاهی.

 در نگاه سیاسی منظور مصادیق نیست.

 به مصادیق خیلی نمیخواد نزدیک بشیم.

 میتونید توی ذهن خودتون هزاران مثال برای این موضوعاتی که داریم مطرح میکنیم بیارید و بهش فکر بکنید.

 اما موضوع مصادیق نیست.

 موضوع کلیت این نگاه هست.

 یعنی شما مواجه میشید با اینکه آزادی شما در ازای اسارت دیگران هست.

 ثروتمند شدن شما در ازای فقر و بدبختی و فلاکت دیگران است و شما دارید پشت پا می زنید به اون نگاه اجتماعی، به اون زیست اجتماعی که در حقیقت از طبیعت انسان نشأت گرفته.

 انسانی که طبیعتا بر ساختارهای طبیعی باید اجتماعی زندگی بکنه.

 اصلا این راز بقای زیست انسان ها بر پایه همین زندگی اجتماعی اونها هست که شکل گرفته.

 حالا با این نگاه فرد پرستی مواجه میشید که پشت پا میزنه به این زندگی جمعی.

 حالا درست است که این ارزش ها اینقدر قدرتمند شده اند.

 این تعالیم اینقدر ریشه دوانده اند که انسان ها سر به پایین دارند این روش را به پیش میبرند و همینگونه هم داره زندگی جلو میرود.

 بهتون گفتم عواملی داره حالا تو این قسمت مشخص درباره اش صحبت نکردیم اما تو قسمت های آتی قاعدتا دربارش بیشتر و بیشتر صحبت میکنیم.

 اینکه وقتی برای شما یک جایگاهی رو به عنوان یک آرزو ترسیم میکنند حالا شما به واسطه رسیدن به اون جایگاه قدسی و بزرگ تلاش میکنید حاضرید این نظم رو قبول کنید؟

 به نوعی زیر این میز بازی نزنید و تا آخرین نفسی که دارید با امید به اون جایگاه بزرگ و قدسی در برابر همون جایگاه خدایی و همون جایگاه آزاد بودن حتی به قیمت اسارت دیگران.

 باز هم تلاش کنید و این نظم رو پابرجا بزارید.

 اما این مخالف اون حیات بشری است.

 مخالف اون طبیعت بشری است.

 یعنی ما در برابر آن داریم گام برمی‌داریم.

 قرار بوده یک زندگی اجتماعی و جمعی بکنیم که همه با هم در کنار هم به پیشرفت این زندگی جمعی در کنار هم برسیم.

 اما امروز حالا کسانی با توجه به اینکه حتی تعامل دارند، حتی در همین زندگی جمعی دارن زندگیشون رو به پیش میبرن.

 حتی تمام قدرت، افتخار، ثروت، شهرت و هر چیزی که دارن به واسطه ی همین زندگی جمعی است.

 ولی در دل این زندگی جمعی برای فردیت خود هست که فقط و فقط دارن تلاش میکنن و اصولا این فردیت هستش که نهایت باور اونها رو شکل داده و جهان ما رو در حقیقت شکل داده و حالا بخشی به واسطه نگاه و اون آرزومندی که براشون ساخته شده در همین وادی هم دارن تلاش میکنن و حرکت میکنن.

 حتی با اینکه امروز در اسارت کامل هستن برای رسیدن به اون آزادی خودشون که حتی به قیمت اسارت دیگران هست تلاش میکنن و زندگی رو به پیش میبرن.

 اینگونه است که ما وقتی به جهان امروز خودمان نگاه می‌کنیم و اتفاقاتی که در جهان می‌افتد گفتیم یک ریشه مشخصی از آن نقطه ابتدایی داشته که این جهان را به این سمت و سو سوق داده اما در نگاه های متفاوتی که امروز هم در جهان وجود دارد هم شما شاهد این نگاه ها هستید، همان فلسفه ابتدایی است که به اشکال مختلفی هم به وجود آمده.

 مثلا شما وقتی با یک مفهومی مثل سرمایه داری روبه رو می‌شوید همین نگاه قدرتمند است که در آن جاری و ساری هست.

 وقتی به نگاه های اسلامی هم نگاه می‌کنید، همین نگاه است که در آن جاری و ساری است.

 از یک نقطه مشترک ابتدایی که همه و همه ما را فقط و فقط باورمند به برتری کرده.

 برتری که در نهایت فردیت را در خودش قدرتمند و مستحکم کرده.

 حالا شما مواجه می‌شوید با این جایگاه ساخته شده که هر دو به آن معترف هستند و هر دو به آن معتقد هستند و تا این حد شما مواجه می‌شوید که وقتی به عنوان مثال در باب این برابری اقتصادی صحبت می‌کنیم، عده ای صحبت از این می‌کنند که شما آزادی را دارید لکه دار میکنید.

 ما باید به یک آزادی اقتصادی باور داشته باشیم هر چند که این آزادی مخالف و در برابر معنای حقیقی آزادی هست.

 آزادی که قاعدتا با آن برابری معنا می شود.

 یعنی ما وقتی داریم در باب آزادی صحبت می کنیم داریم می گویم که آزادی به مفهوم آزار نرساندن به دیگران هست.

 یک چارچوب مشخص.

 حالا هر کسی می تواند درونش قوانین و قواعد خود را داشته باشد، به آن ها معترف باشد.

 اما تا جایی کار او آزادی به حساب می آید که آزادی دیگران را نقض نکند، به دیگران آزار نرساند.

 به محض اینکه وارد این مفهوم بشود، دیگر آزادی معنایی ندارد.

 این قدرت است که میانه دار است.

 یعنی شما تصور کنید یک آدمی که آزادی خود را در همخوابگی با زنان بی شمار می داند، به عنوان مثال این نهایت آزادی اوست.

 او به این آزادی باورمند است و حالا می خواهد در همین راستا هم قدم بردارد.

 حالا این آدم اگر قرار باشد افکار خودش را به پیش ببرد و قرار باشد هر کسی را در خیابان دید ازش خوشش اومد باهاش رابطه برقرار کنه و همخوابه بشه.

 این به واسطه قدرت است که می تواند به این موضوع دست پیدا کند و اصولا اینکه قرار باشد هر کسی را در اختیار خود بگیرد به واسطه اسارت آن هاست که به آن آزادی می رسد و ما نمی توانیم با یک همچین نگاهی دنیا را آزاد ببینیم و این دقیقا هرج و مرج طلبی است و آن بی بندو باری است که به عنوان آزادی برخی هم به خورد مردمان می دهند.

 اما آزادی به معنای این است که شما یک چهارچوب مشخصی که آزار نرساندن به دیگران هست را باورمند به آن باشید و بعد حالا تعاریف خودتان را نسبت به آزادی داشته باشید که قاعدتا به اشکال مختلفی است.

 هر کس آزادی را در یک موضوع می بیند، یکی می تواند مسلمان باشد و نهایت آزادی را در همین حجاب ببیند که می تواند آزادی را در پوششی که حالا خودش به آن باور دارد بازتر و بسته تر از هر نوع نگاه هست ببیند.

 آزادی در مصادیق مختلف در موضوعات مختلف می تواند معنای متفاوتی را برای جمع های مختلف انسانی داشته باشد.

 اما همه اینها مستلزم این هستند که به دیگران آزاری نرساند.

 حالا وقتی شما مواجه میشوید با یک موضوعی مثل فرد پرستی در این فرد پرستی شما دیگران را مورد آزار و اذیت قرار میدهید.

 این نظام ساخته شما در راستای مثلا سرمایه داری با این نگاه به اقتصاد آزاد در حقیقت با اسارت دیگران این آزادی های فردی شما ساخته میشود و این تضاد ذاتی است که با آزادی و معنای حقیقی آزادی در خود دارد.

 در نهایت میشود در باب این فرد پرستی که امروز حاکم بر جهان هست ساعت ها صحبت کرد.

 قاعدتا باز هم بیش تر هم درباره اش صحبت میکنیم.

 اما در این انتهای بحث این که حالا این بحث رو ببندیم فقط همین رو باید اذعان داشت که ما داریم در باب انسانی صحبت میکنیم که زندگی اجتماعی داشته و این زندگی اجتماعی طبیعتی است از وجودیت انسان.

 انسان را با همین میشناسیم.

 راز بقا انسان در همین جمعی زندگی کردنش بوده.

 حتی امروز هم در سراسر جهان ما داریم جمعی زندگی میکنیم کنیم.

 یعنی ما مواجه نمی شویم با انسان هایی که منزوی باشن.

 هنوز هم زندگی اجتماعی که پابرجاست.

 تمام اتفاقاتی که در جهان ما داره می گذره بر پایه همین زندگی اجتماعی است.

 حالا شما وقتی وارد این مفهوم اجتماعی می شید نمی تونید آزادی فردی رو تعریف کنید و این رو میدان دار کنید.

 یک نوعی از این بی بند و باری است.

 یک نوعی از از میان بردن آزادی است.

 حالا اگر رنگ و بویی بهش بدید سیستمی براش درست کنید، ارزشی رو براش به وجود بیارید، تعالیم تون رو در این راستا قرار بدید و این به واسطه قدمتی که داره به واسطه کثرتی که داره تبدیل به یک ارزش مستحکم و مستدل بین انسان ها بشه.

 دلیلی بر حقانیتش نیست.

 اینکه شاید عده ای باشند در جهان که به این نوع نگرش هم باورمند باشند و در آتی دنیا هم به همین نگاه هم زندگیشون رو به پیش ببرند.

 اما اینی که امروز ما باهاش مواجه هستیم به واسطه این نگاه نیست.

 یعنی اگر به عنوان مثال ما مواجه هستیم با اقتصاد آزادی که هنوز هم قدرتمند در جهان هست، به واسطه نابرابری های بی حد و حصری است که در جهان وجود دارد.

 یعنی شما در نظر بگیرید مثلا در یک کشوری مثل آمریکا امروز این اقتصاد آزاد میانه دار است.

 یعنی مثلا نقشی که می دهند به عنوان این است که شما کارگری را با این هزینه می توانید بیارید.

 خب آن هم آزاد است که انتخاب بکند در اینجا کار بکند یا نکند.

 اما این نابرابری ها تا حدی در جای جای جهان وجود دارد که حتی حقوقی که در آمریکا گرفته شده برای زندگی ده ها خانواده در یک کشور دورتر و ضعیف تر خیلی هم رویایی باشد.

 یعنی این قاعدتا دارد به شما در دل این نابرابری این جایی را می دهد که شما بتوانید در آن جولان بدهید.

 یعنی به واسطه این نابرابری ها و ناعدالتی هایی که در جهان در جای جایش وجود دارد، شما می توانید به سادگی این ارزش را مدام به پیش ببرید و ما داریم در باب یک زندگی اجتماعی در باب انسان هایی صحبت می کنیم که باید قاعدتا به یک آزادی در همین راستا و در همین اجتماع خودشان باور داشته باشند و یک چهارچوبی را به عنوان آزار نرساندن به دیگران در نظر بگیرند و آزادی خود را با اسارت دیگران معنا نکنن.

 چرا که قاعدتا اونجاست که فقط و فقط قدرت هست که میانه دار هست.

 هر کس قدرت بیشتری داشته باشه قاعدتا به اون آزادی های بیشتر هم دست پیدا میکنه.

 در انتهای برنامه هم دوست دارم باهاتون در میون بزارم که اگر دوست دارید این صدا شنیده بشه این راه تغییر شکل بگیره می تونید آثار من رو با دیگران به اشتراک بگذارید.

 منظور از آثار هم فقط خلاصه به همین برنامه ای به نام جان نمیشه.

 من بیشتر از این که بخوام برنامه ای به نام جان رو ضبط و پخش کنم، آرا و افکار و عقایدم رو تحت عناوین کتاب هایی به رشته تحریر در آوردم.

 تمامی این کتاب ها در وب سایت جهان آرمانی به صورت رایگان در اختیار شماست.

 میتونید با مراجعه به این وب سایت این آثار رو به صورت رایگان دریافت و مطالعه کنید و اگر دوست داشتید این راه تغییر شکل بگیره این کتاب ها این صدا کتاب های صوتی هم منتشر شده داره به مرور زمان هم باز منتشر میشه این آثار و این صدا رو با دیگران به اشتراک بگذارید تا این راه قدرتمند تر به پیش برود.

 ممنون که همراه من بودید.

 من نیما شهسواری و این برنامه به نام جان بود.

 در پناه آزادی.

آثار صوتی نیما شهسواری، پادکست و کتاب صوتی در شبکه‌های اجتماعی

از طرق زیر می‌توانید فرای وب‌سایت جهان آرمانی در شبکه‌های اجتماعی به آثار صوتی نیما شهسواری اعم از کتاب صوتی، شعر صوتی و پادکست دسترسی داشته باشید

برخی از کتاب‌های نیما شهسواری

برای دسترسی به همه‌ی کتابها صفحه کتاب را دنبال کنید...

توضیحات پیرامون درج نظرات

پیش از ارسال نظرات خود در وب‌سایت رسمی جهان آرمانی این توضیحات را مطالعه کنید.

برای درج نظرات خود در وب‌سایت رسمی جهان آرمانی باید قانون آزادی را در نظر داشته و از نشر اکاذیب، توهین تمسخر، تحقیر دیگران، افترا و دیگر مواردی از این دست جدا اجتناب کنید.

نظرات شما پیش از نشر در وب‌سایت جهان آرمانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در صورت نداشتن مغایرت با قانون آزادی منتشر خواهد شد.

اطلاعات شما از قبیل آدرس ایمیل برای عموم نمایش داده نخواهد شد و درج این اطلاعات تنها بستری را فراهم می‌کند تا ما بتوانیم با شما در ارتباط باشیم.

برای درج نظرات خود دقت داشته باشید تا متون با حروف فارسی نگاشته شود زیرا در غیر این صورت از نشر آن‌ها معذوریم.

از تبلیغات و انتشار لینک، نام کاربری در شبکه‌های اجتماعی و دیگر عناوین خودداری کنید.

برای نظر خود عنوان مناسبی برگزینید تا دیگران بتوانند در این راستا شما را همراهی و نظرات خود را با توجه به موضوع مورد بحث شما بیان کنند.

توصیه ما به شما پیش از ارسال نظر خود مطالعه قوانین و شرایط وب‌سایت رسمی جهان آرمانی است برای مطالعه از لینک‌های زیر اقدام نمایید.

بخش نظرات

می‌توانید نظرات، انتقادات و پیشنهادات خود را از طریق فرم زبر با ما و دیگران در میان بگذارید.
0 0 آرا
امتیازدهی
اشتراک
اطلاع از
guest
نام خود را وارد کنید، این گزینه در متن پیام شما نمایش داده خواهد شد.
ایمیل خود را وارد کنید، این گزینه برای ارتباط ما با شما است و برای عموم نمایش داده نخواهد شد.
عناون مناسبی برای نظر خود انتخاب کنید تا دیگران در بحث شما شرکت کنند، این بخش در متن پیام شما درج خواهد شد.

0 دیدگاه
بازخورد داخلی
مشاهده همه نظرات
برخی از کتاب‌های صوتی
برای دسترسی به همه‌ی عناوین، صفحه کتب صوتی و یا منوی مربوطه را دنبال کنید...

برخی از برنامه‌های پادکست به نام جان

برای دسترسی به همه‌ی عناوین صفحه را دنبال کنید...

راهنما

راهنمایی‌های لازم برای استفاده از لینک‌های موجود در صفحه...

این صفحه دارای لینک‌های بسیاری است تا شما بتوانید هر چه بهتر از امکانات صفحه استفاده کنید.

در پیش روی شما چند گزینه به چشم می‌خورد که فرای مشخصات اثر به شما امکان می‌دهد تا متن اثر را به صورت آنلاین مورد مطالعه قرار دهید و به دیگر بخش‌ها دسترسی داشته باشید،

شما می‌توانید به بخش صوتی مراجعه کرده و به فایل صوتی به صورت آنلاین گوش فرا دهید و فراتر از آن فایل مورد نظر خود را از لینک‌های مختلف دریافت کنید.

بخش تصویری مکانی است تا شما بتوانید فایل تصویری اثر را به صورت آنلاین مشاهده و در عین حال دریافت کنید.

فرای این بخش‌ها شما می‌توانید به اثر در ساندکلود و یوتیوب دسترسی داشته باشید و اثر مورد نظر خود را در این پلتفرم‌ها بشنوید و یا تماشا کنید.

بخش نظرات و گزارش خرابی لینک‌ها از دیگر عناوین این بخش است که می‌توانید نظرات خود را پیرامون اثر با ما و دیگران در میان بگذارید و در عین حال می‌توانید در بهبود هر چه بهتر وب‌سایت در کنار ما باشید.

شما می‌توانید آدرس لینک‌های معیوب وب‌سایت را به ما اطلاع دهید تا بتوانیم با برطرف کردن معایب در دسترسی آسان‌تر عمومی وب‌سایت تلاش کنیم.

در صورت بروز هر مشکل و یا داشتن پرسش‌های بیشتر می‌توانید از لینک‌های زیر استفاده کنید.

ارسال گزارش خرابی

توضیحات

پر کردن بخش‌هایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.

عنوانی برای گزارش خود انتخاب کنید

تا ما با شناخت مشکل در برطرف‌ کردن آن اقدامات لازم را انجام دهیم.

در صورت تمایل می‌توانید آدرس ایمیل خود را درج کنید

تا برای اطلاعات بیشتر با شما تماس گرفته شود.

آدرس لینک مریوطه که دارای اشکال است را با فرمت صحیح برای ما ارسال کنید!

این امر ما را در تصحیح مشکل پیش آمده بسیار کمک خواهد کرد

فرمت صحیح لینک برای درج در فرم پیش رو به شرح زیر است:

https://idealistic-world.com/poetry

در متن پیام می‌توانید توضیحات بیشتری پیرامون اشکال در وب‌سایت به ما ارائه دهید.

با کمک شما می‌توانیم در راه بهبود نمایش هر چه صحیح‌تر سایت گام برداریم.

با تشکر ازهمراهی شما

وب‌سایت رسمی جهان آرمانی

راهنما

راهنمایی‌های لازم برای استفاده از لینک‌های موجود در صفحه...

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود مستقیم فایل‌ها از سرورهای وب‌سایت رسمی جهان آرمانی تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Google Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای One Drive تعبیه شده است،  با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Box Drive تعبیه شده است،  با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو به شما اطالاعاتی پیرامون اثر خواهد داد، مشخصات اصلی اثر در  این صفحه تعبیه شده است و شما با کلیک بر این آیکون به بخش مورد نظر هدایت خواهید شد. 

شما با کلیک روی این گزینه به بخش مطالعه آنلاین اثر هدایت خواهید شد، متن اثر در این صفحه گنجانده شده است و با کلیک بر روی این آیکون شما می‌توانید به این متن دسترسی داشته باشید

در صورت مشاهده‌ی هر اشکال در وب‌سایت از قبیل ( خرابی لینک‎‌های دانلود، عدم نمایش کتب به صورت آنلاین و … ) با استفاده از این گزینه می‌توانید ایراد مربوطه را با ما مطرح کنید.

راهنما پروفایل

راهنمایی‌های لازم برای ویرایش پروفایل و حساب کاربری شما
زندگی‌نامه

در این بخش می‌توانید توضیح کوتاهی درباره‌ی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همه‌ی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشته‌های شما

کشور و سن شما

کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است

تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد

باورهای من

گزینه‌های در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان می‌گذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشاره‌ی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد

راه‌های ارتباطی

در این بخش می‌توانید آدرس شبکه‌های اجتماعی، وب‌سایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرس‌ها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد

حساب کاربری

در این بخش می‌توانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین می‌توانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در وی‌سایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید

راهنما ثبت‌نام

راهنمایی‌های لازم برای ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی
نام کاربری

نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود

نام و نام خانوادگی

نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد 

در نظر داشته باشید که این نام در نگاشته‌های شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است

ایمیل آدرس

آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راه‌های ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید

رمز عبور

رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده می‌توانید این رمز را تغییر دهید

قوانین

پیش از ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید

با استفاده از منو روبرو می‌توانید به بخش‌های مختلف حساب خود دسترسی داشته باشید

  • دسترسی به پروفایل شخصی
  • ارسال پست
  • تنظیمات حساب
  • عضویت در خبرنامه
  • تماشای لیست اعضا
  • بازیابی رمز عبور
  • خروج از حساب

عضویت در خبر نامه وب‌سایت جهان آرمانی

پرتال دسترسی به آثار

blank

در دسترس نبودن لینک

در حال حاضر این لینک در دسترس نیست

بزودی این فایل‌ها بارگذاری و لینک‌ها در دسترس قرار خواهد گرفت

در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید

چرا ثبت نام در وب‌سایت جهان آرمانی؟

شما با ثبت نام در وب‌سایت جهان آرمانی می‌توانید در پیشبردن اهداف ما برای رسیدن به جهانی در آزادی و برابری مشارکت کنید

وب‌سایت جهان آرمانی بستری است برای انتشار آثار نیما شهسواری به صورت رایگان

بی‌شک برای دستیابی به این آثار دریافت مطالعه و … نیازی به ثبت نام در این سایت نیست

اما شما با ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی می‌توانید در این بستر نگاشته‌های خود را منتشر کنید

این را در نظر داشته باشید که تالار گفتمان دیالوگ از کمی پیشتر طراحی و از خدمات ما محسوب می‌شود که بی‌شک برای درج مطالب شما بستر کامل‌تری را فراهم آورده است،

 

ثبت آثار

blank

توضیحات

پر کردن بخش‌هایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.

در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است

بخش ارتباط، راه‌هایی است که می‌توانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است می‌توانید در بخش توضیحات شبکه‌ی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.     

شما می‌توانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمت‌هایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،

در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحله‌ی ابتدایی فرم پر کرده‌اید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.

پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعه‌ی قوانین و شرایط وب‌سایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینک‌های زیر اقدام کنید.

تأیید ارسال گزارش

گزارش شما با موفقیت ارسال شد

ایمیلی از سوی وب‌سایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال گزارش دریافت خواهید کرد

در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.

تأیید ارسال پیام

پیام شما با موفقیت ارسال شد

ایمیلی از سوی وب‌سایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال پیام دریافت خواهید کرد

در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.

تأیید ارسال فرم

فرم شما با موفقیت ثبت شد

ایمیلی از سوی وب‌سایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال فرم دریافت خواهید کرد

در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.