در دسترس نبودن لینک
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
عنوان : پادکست به نام جان
ویژه برنامه : استبداد
قسمت پنجم : فرمانبرداری
برنامهساز : نیما شهسواری
زمان : 30:30
با صدای : نیما شهسواری
استبداد
با مدد از فرهنگ توحید، فدماندهی و فرمانبرداری
مردمانی دردمند و مطیع در انتظار صاحبان خود ماندند و صاحبان پدید آمده بر گردههای آنان نشستند و حال در جهانی نفس میکشیم که مالکان و صاحبان در هزاری نقش مالکانه میتازند و این حکومت استبدادی سراسری را پدید آوردهاند
در قسمت پنجم پیرامون فرمانبرداری خواهم گفت
آرزوی دیربازان خود را هربار از دهانی بازخواندند باری به نقل نقالان باری به آوای خنیاگران باری به ساز مطربان تا جماعتی یکدست پدید آورند
فرمانبرداران با سرهایی پایین و گوشهایی افرا در میداناند تا آن کنند که فرماندهان میخوانند
برنامهی به نام جان قصد دارد تا درباب مباحث مهم باورها و دغدغههای دنیایمان به زبان ساده و بداهه سخن بگوید
این بخش از متن پادکست توسط هوش مصنوعی استخراج شده است. ممکن است شامل اشتباهاتی باشد یا به طور کامل با محتوای اصلی مطابقت نداشته باشد. هدف از این کار، بهبود دسترسی مخاطبین به محتوای پادکست و فراهم کردن امکان مطالعه و مرور سریعتر مطالب است
ما تصمیم گرفتهایم متن پادکستهای خود را منتشر کنیم تا دسترسی به محتوای آنها برای همه مخاطبان آسانتر شود. این اقدام به ویژه برای افرادی که ترجیح میدهند مطالب را به صورت متنی مطالعه کنند یا نیاز به مرور سریعتر دارند، مفید خواهد بود
این متن توسط هوش مصنوعی Speechmatics استخراج شده است. Speechmatics یکی از پیشرفتهترین فناوریهای تبدیل گفتار به متن است که با استفاده از الگوریتمهای پیچیده و یادگیری عمیق، صدا را به متن تبدیل میکند. این ابزار قادر است با دقت بالا و در زمان واقعی، گفتار را به متن تبدیل کند و از بیش از ۵۰ زبان مختلف پشتیبانی میکند
خب دوستان توی این قسمت مشخص قرار هست که ما در باب این لایه هایی که پیرامون فرمانبرداری وجود داره بیشتر و بیشتر با هم صحبت بکنیم.
بیشتر پیرامون این اسارت و بردگی صحبت بکنیم.
توی قسمت های گذشته پیرامون فرهنگ استبداد صحبت کردیم.
قاعدتا در باب مصادیقی که در این فرهنگ های استبدادی وجود داره صحبت کردیم.
اما مبحث فرمانبرداری مبحث خیلی مهمی است.
در دل این نظام های استبدادی.
چرا که این نظام های استبدادی قاعدتا شاکله وجودیت همین فرهنگ فرمانبرداری در میان انسان ها هست.
مردمی که به این فرمانبرداری سر سجود میارن و قبولش میکنن و حالا به واسطه این فرمانبرداری که در دل این ها ریشه دوانده و کلیت هستی و زندگی اونها رو در بر گرفته، حالا جان میدن برای اینکه این حکومت ها به پیش برن و همه چیز رو برای خود بکنن.
مثال هم زدیم، صحبت کردیم.
توی اون قسمت که در باب ایران صحبت کردیم.
وقتی به فضای ایران نگاه میکنید، به این شرایطی که ایران در خودش در طول این چهل و خورده ای سال گرفته، با وجود این حکومت جمهوری اسلامی آدم شوکه میشه که چگونه ممکنه این مردم در پی تغییر نبودن هیچگونه انقلابی رو پیروز نکردن و این حکومت رو از میان نبردند؟
چگونه هنوز که هنوزه جماعت غالب ایران به خیابان نمی آیند، تلاش نمی کنند و تغییر به وجود نمی آورند.
همان طور که در ویژه برنامه های مختلف پیرامونش صحبت کردیم و گفتیم که خوب قاعدتا نبود ایمان جمعی و نداشتن آرزوها در کنار هم نداشتن فردای مشخص یکی از دلایل عمده ای است که این اتفاق نیفتاده اما باز هم برای آدم شوکه کننده است که چگونه ممکن است با وجود این حد از نابرابری ها، تبعیض ها، ظلم ها و جنایاتی که جمهوری اسلامی کرده، این مردم این حکومت را از میان برنداشته اند؟
خب قاعدتا ما به این فرمانبرداری و این اسارت و بردگی که در بین مردم جاری و ساری هست بیشتر نزدیک می شویم.
یعنی بیشتر به این مساله می رسیم که این مردمی هستند که قبول کردند این اتفاقات را قبول کردند و این فرمانبرداری را قبول کردند.
حالا خودشان هم تبدیل به بخشی از این بدنه و این سیستم فاسد شدند.
حالا خودشون در پیش بردن.
برای پیش بردن این چرخ های کشتار دارند گام برمی دارند و قاعدتا ما می رسیم به این مبحث فرمانبرداری و فرمانبرداری که زندگی این ها را ساخته و در کنار ساخت زندگی اینها این نظام ها را قدرتمند تر از پیش هم کرده.
تمام قدرت را دو دستی تقدیم این قدرتمداران در نوک هرم قرار داده.
ما با یک ساختاری در جهان روبه رو هستیم که در پی ساختن این طبقات است.
در قسمت هایی که پیرامون این فرهنگ استبداد خدا بود، در باب این فرهنگی که چه در ویژه برنامه خود خدا، چه در همین ویژه برنامه و در قسمت های دیگری که صحبت کردیم، بارها در باب این مساله صحبت کردیم و خیلی از مباحث مختلف ما را به همین راه هم می رساند چرا که موضوع مهمی است و تقریبا تمام زیست ما و زندگی جمعی و اجتماعی ما را در بر گرفته.
در جای جای زندگی هم با آن روبهرو میشویم.
خب ما مواجه هستیم با جوامعی که این طبقات را پدید آوردند و به این طبقات هم ارزش دادند.
این طبقات را قبول کردند و برای به وجود آوردن آن در پی رشد و توسعه هم هستند و همواره به آن احترام میگذارند.
این طبقات پدید آمده را میپرستند تا جایی.
ما با جهانی اینگونه روبهرو هستیم.
جهانی که در پی ساختن این طبقات است.
ریشهها مسلما برمیگردد به همان ریشه خداوندی و آن نگاه به خدا.
آن اشرف در آسمانها، آن پادشاه و بزرگ جهانیان.
او که نوک این هرم قرار میگیرد و این طبقات را پدید میاره، با ارزشگذاری هایی که میکند، با هویت دادن به این طبقات در اون نقطه ابتدایی، خودش به عنوان برتر و مالک بر دیگران حالا قرار میگیرد و صاحب دیگران میشود.
حالا این دلیلی است برای اینکه قبول شود اصلا این مفهوم مشخص را قبول کند.
اصلا مفهوم فرمان را جماعتی قبول کنند که یک فرمانده بزرگی در آسمانها قرار دارد و فرمان میدهد.
حالا فرمانبرداران میخواهد که در برابر این فرمان ها به دیده منت صحبت ها را به پیش ببرند و فرمان ها و دستورها را پیش ببرند و جلو ببرند.
پس قاعدتا ما روبرو میشویم با این ساختاری که از ابتدا شکل میگیرد و در انسان ها نهادینه میکند این موضوع را.
اینکه شما باید قبول کنید برای زنده ماندن باید این طبقات را قبول کنید.
این بزرگی را قبول کنید.
این برتری را قبول کنید.
به این چرخه بیمارگونه برتری طلبی سر سجود بیاورید تا شما حق زیستن داشته باشید.
حق بازی کردن در این میدان را داشته باشید.
میزی است که بنا شده برای اینکه شما بازی کنید.
درون این میز شما میتوانید برنده هم شوید.
میتوانید بازنده هم بشوید.
اما هیچ کس حق این را ندارد که زیر این میز بزند، بازی را به هم بزند.
هر کس به این میدان می آید باید تلاش خودش را بکند تا برنده ی این مسابقه باشد.
اما میز را نمی تواند از میان بردارد.
به طول تاریخ هم نگاه بکنید.
همواره انسان ها در پی همین موضوع هستند.
کسی قرار نیست طبقات را ریشه کن بکند.
همه قرار است وارد این وادی بشوند و در این بازی پیروز باشند.
طبقه خودشان را پیروز بکنند.
اما قرار نیست کسی زیر این میز بزند.
همه قواعد را میشناسند.
به قواعد این بازی معترف و معتقد هستند.
حالا میان و سر این میز قمار میشینن تا شاید برنده باشن تا شاید طبقه خودشون قدرت را به دست بگیره تا شاید طبقه دیگری را به فرو بنشانند تا خودشون در اون نهاد و تاج و تخت قرار بگیرن.
این اون جوهره ای ست که این حکومت های استبدادی هم پدید آورده اند.
این معنای خدا، این فرهنگ خدا، این ساختن طبقات پدید آورده.
یعنی شما مواجه میشید با طبقات ساخته شده ای که حالا جا رو برای شما هم باز میذاره تا شما هم طبقاتی رو به وجود بیارید.
حالا شما مواجه میشید با این طبقات.
مقداری در باب این طبقات صحبت بکنیم که شاید برای جماعتی که قابل فهم نیست قابل فهم تر بشه.
شما خدایی رو دارید در نوک هرم که نشسته بر این استوانه قدرت او در نوک هرم هست و همگان در برابر او پست و حقیر و ذلیل اند.
حالا این خدا از خودش انسانی را می آفریند که او را اشرف مخلوقات خود قرار می دهد.
حالا بعد از این جایگاه رفیع خداوند جایگاه انسان قرار می گیرد که او برتر از دیگران و کهتر از این خدا است.
به فراخور آن می آید و طبقه دیگری ساخته می شود در دل انسان.
حالا قرار است انسان های نرینه مثلا با ارزش تر و بزرگتر قلمداد شوند نسبت به جنس زنان.
نسبت به جنس هم جنس گرایان.
حالا قرار است پدری باشد که مالک بر فرزند خودش است.
مادری باشد که مالک و صاحب و فرزند خودش است.
جایگاه رفیع تری را خواهد داشت.
حالا مومنان به فلان دین قرار است که در این جایگاه رفیع بزرگتر و قدرتمند تر از دیگران باشند.
این طبقات ساخته شده.
حالا جا باز است که طبقات تازه پدید بیاید. طبقه کارگران.
طبقه سرمایه داران.
و الی آخر.
این طبقات و طبقات بازتولید می شود.
حالا هر کس هر بار در پی این هست که طبقه خودش را بالاتر و نزدیکتر به نوک هرم بکند.
اما کسی در پی این نیست که این طبقات را از میان بردارد.
کسی در پی این نیست که این برتری طلبی را ریشه کن بکند.
همه قاعده بازی را می دانند.
همه دور این میز نشسته اند تا شاید روزی پیروز این میدان بازی باشند.
اگر کسی قرار باشد این میز را به هم بزند قاعدتا راهش نمی دهند تا بتواند بازی بکند.
چون قاعده بازی را از میان برده.
پس قاعدتا باید به قواعد و قوانین بازی پایبند باشد تا وارد این میدان بشود و انسان های بیشمار که وارد این وادی می شوند تا طبقه خودشون رو پیروز بکنند تا طبقه تازه ای را پدید بیاورند.
وقتی ما در باب برابری صحبت می کنیم بارها و بارها صحبت کردیم که مفاهیمی از این دست مثل برابری با برتری از میان برداشته می شود.
شما وقتی در باب برابری صحبت می کنید، اولین نقطه ای که پیرامون برتری طلبی به میان می آورید تمام برابری ریشه کن و از میان برداشته می شود.
حالا شما مواجه هستید با ساختار ساخته شده ای که پیرامون همین برتری طلبی شکل گرفته و حالا شکل گرفته تا کسی را از کس دیگری برتر بکند.
کسی را کهتر و پست تر در برابر این برتر قرار بده.
تمام مفاهیم برابری ریشه کن می شود.
اولین نقطه ای که شما بین انسان و حیوان قرار میدید، تمام این برابری از بین رفته خواهد شد چرا که دیگر این گوی و میدان در اختیار شما نیست.
انسان هایی هستند که این قواعد بازی را قبول میکنند و به سر این میز می نشینند و حالا تقسیمات خودشان را به میان می آورند.
از کدام تقسیم خوشحال نیستید؟
از تقسیم ایرانی و افغانی؟
از تقسیم اروپایی و ایرانی؟
از هر تقسیمی که خوشتان نیاید موضوع مهمی نیست.
این بازی را جماعتی میشناسند و این تبعات را پدید می آورند و این تبعات مدام در حال بازتولید است.
اما ثمره این طبقات چیست؟ قاعدتا فرمانبرداری.
قاعدتا قرار است که طالبان بر مغلوبان خودشان فرمان داشته باشند.
قرار است که بزرگان نسبت به کوچکترها برتران نسبت به کهتران فرمان داشته باشند.
قرار است که فرمان بردارانی پدید بیایند که این فرامین را با جان و دل و گوش بگیرند و قبول بکنند.
قرار هست که این جماعت در پی فرمان در جست و جو باشند.
قرار هست که حالا که با آمدن برتری طلبی، برابری از میان برداشته شده، حالا فاتحان هم به میان بیایند.
حالا غالبشان هم به میان بیایند.
حالا قرار هست خدایان هم به میان بیایند.
حالا قرار هست که این فرهنگ فرمان دادن هم میدان دار بشه.
حالا جماعت بی شماری است که گوش به فرمان ایستاده تا فرمان ها را به پیش ببرد.
حالا فرمانی به پیش می آید و فرمانبرداران بی شمار هم در پی پیشبرد آن فرمان ها هم به پیش می روند.
پس شما مواجه می شوید با برتری طلبی که میاندار شده و برابری را از میان برده.
از سوی دیگر شما مواجه میشوید با مالکیتی که حالا قرار است برابری را سلاخی کند.
قرار است که برابری را به مرگ سوق بده.
قرار است که برابری را بکشد و از میان ببرد.
قرار است که یک جماعتی مالک بر دیگران بشوند، صاحب بر دیگران بشوند و این تصاحب دیگران و این مالکیت بر دیگران، مرگ برابری را به میان خواهد گذاشت.
همان میز ابتدایی است.
همان میزی که چیده شد برای اینکه جماعتی به میدان بیایند و در آن بازی بکنند.
هر کس قواعد این میدان و این میز را قبول داشته باشد، میتواند در این میز بازی کند.
میتواند پیروز این میدان باشد.
میتواند طبقات تازهای بسازد، میتواند صاحبان تازهای بسازد، میتواند طبقه خودش را صاحب کند، میتواند طبقه خودش را پیروز این میدان بکند.
اما باید به این میز پایبند باشد.
حالا در پی همین نیز هست که صاحبان پدید می آیند و طبقه ای تبدیل به طبقه ای صاحب می شود.
جماعتی جماعت صاحب را می گیرند، حالا مالک بر دیگران می شود.
دیگر اثری از برابری در میان نیست.
دیگر چیزی به اسم برابری نمی شناسیم.
برابری ای که قرار بود همه را در مفهوم جان برابر بداند قرار بود تضمین کننده ی وجود آزادی باشد.
قرار بود که تا با آزار ندادن دیگران، دیگرانی که همه و همه را در بر می گرفت، آزادی جاودانه ای را به وجود بیاورد و ضامن موجودیتش باشد.
دیگر در میدان نیست.
حالا به جای او مالکان در میدان هستند.
مالکان هستند که همه ی جهان را در اختیار می گیرند و صاحب بر دیگران می شوند.
و تمام این مفاهیم از مالکیت و مرگ، برابری تا به میان آمدن برتری طلبی و از میان رفتن برابری، ما را به یک سمت راه میبره و اون هم مفهوم فرمان هست.
ده فرمان فرامین خدا.
شما مواجه هستید با خدای در آسمان هایی که در نهایت قرار هست به شما فرمان بده و شما رو فرمانبردار خودش داشته باشه.
فرامین یک به یک می آید نماز خواندن، روزه گرفتن و الی آخر.
کشتن، قتل کردن، کشتار کفار، از میان بردن مشرکان، بریدن دست دزدان، همه و همه فرمان هست.
همه و همه از شما قرار هست فرمانبرداری بسازه.
قرار هست جماعت غالبی بسازه که شما مغلوبین رو تنها و تنها به سمت و سوی فرمانبرداری ببره.
حالا وقتی داریم در باب حکومت استبدادی صحبت میکنیم قاعدتا نیازمند این سیستم مشخص است.
قاعدتا نیازمند هست تا یک جماعت فرمانبردار بسازه.
چطور ممکنه که کشوری با کشور دیگه ای وارد میدان جنگ و نبرد بشه و کودکان رو بی خانمان بکنه، بکشه مادران رو از میان ببره، جماعت بی شماری رو آواره در کشورهای دیگه بکنه و اون سربازان حتی از خودشان بپرسند چرا این کار رو میکنن؟
اصلا دلیل این جنگیدن چیه؟
من برای چی دارم میجنگن؟
چرا که اینها جماعت مطیع هستن.
جماعتی هستن که صاحب دارن، غالب دارن، فرمان رسیده باید فرمان رو به پیش ببرن.
اصلا نیازی به فکر کردن اینها نیست.
جماعت دیگری به جای اینها فکر کرده اینها نقش اون مغز رو در بدن ایفا نمیکنن، نقش دست و پا رو ایفا میکنن، دست و پایی که قرار هست فرمان مغز رو به پیش ببره.
اگر فرمان مغز رسیده که باید جلوی طرف برابرت رو بگیری، می داره فرمان از مغز رسیده و ما مواجه هستیم با این لایه های مختلفی از فرمانبرداری که در نهایت یک ملت مطیع و فرمانبردار پدید می آورد.
ملتی که گوش به فرمان است تا این حکومت استبدادی به پیش برود تا همه قدرت را قبضه کند، تا فرمان بده و جماعت فرمانبردار در پیش در پی اطاعت این فرامین به پیش برود و همه جا را نابود کند و بکشد و از میان ببرد، جنگ به وجود بیاورد، بدون این که سربازان حتی یک بار از خودشان بپرسند دلیل تفنگ در دست گرفتن من چیست؟
دلیل بی خانمان کردن این جماعت چیست؟
چرا من باید دست به یک جنون و جنایتی تا این حد بزنم؟
او زاده شده تا اینگونه فرمانبردار باشد.
قاعدتا این میل به مالکیت قاعدتا می تواند او را در این راه هم وارد بکند.
حالا این میدان در برابر هست.
این میز علم شده.
حالا تو هم می توانی به میدان بیایی تا طبقه خودت را صاحب بکنی.
هم وطن خودت را مالک کن.
فلان سرباز کشوری در میدان جنگ هست.
داره مردم این کشور رو میکشه تا در نهایت مردم کشور خودش رو غالب بر اون ها بکنه.
طبقه خودش رو صاحب بر اون ها بکنه.
پیروز این میدان جنون وار طبقه اوست.
هم وطن اوست.
هم میهن اوست.
حالا اون ها هستن که مالک این جماعت میشن.
پس این بازی به راه است.
جماعتی میان درونش همه کار میکنن تا خودشون صاحب و مالک و فرمانده بشن.
در نهایت قرار هست روزی خودشون فرمانده بشن.
این ساختار دیوانه وار از بردگی و بندگی.
این فرمانبرداری یکی از المان های قدرتمندش این هستش که برده امیدوار رو بوجود بیاره.
قرار است بردگان و فرمانبرداران ای باشند که امید به آینده داشته باشند.
در همه جای جهان هم به همین شکل است.
شما مواجه بشوید در اشکال مختلف این موضوع نگاه بکنید، دقیق بشوید، ریز بشوید، نگاه بکنید که جهان چگونه با این سیستم پاداش دادن دارد مردم را فرمانبردار می سازد، برده می سازد.
برده هایی که امیدوار هستند مثلا در زندگی روزمره، در مسائل اقتصادی، برده هایی که در شرایط اقتصادی دهشتناکی دارن زندگی می کنند، علمی در برابرشان هست.
علم یک کارگر بیچاره و مفلسی که خودش و پدرش و پدر بزرگش همه و همه زباله جمع کن بودند.
اما این در بین آن ها پیشرفت کرد و جهان را در اختیار گرفت و الان ثروتمند جهان هست.
این یعنی آن جرقه امید.
یعنی قرار هست که شما در برابرتان یک تن از بین میلیون ها نفر را داشته باشید که به آن جایگاه رفیع نشسته و رسیده و حالا یک میلیون سرش را به پایین بیندازند و بدو انتها برسند به اون جایگاهی که هیچ وقت هم قابل دستیابی نیست.
چرا که یک تن قراره در بین میلیون ها نفر اون جایگاه رو بگیره.
اون جایگاه که برای همه نیست.
هواپیما و جت خصوصی که برای همه نیست.
قرار نیست به تعداد مردم جهان که جت خصوصی وجود داشته باشه ماشین، بیست تا ماشین و فلان ویلای فلان میلیارد دلاری وجود داشته باشه.
اینها تعداد محدودی برای عده محدودی داره.
اما این برده در برابر.
در برابر اون قلابی است که گذاشته شده تا این جماعت رو به دنبال خودش.
به گردش در بیاره.
تنها هم به همین جا خلاصه نمیشه.
در همه جا.
در هر نقطه ای که نگاه بکنید.
برده امیدوار باید بسازند.
فرمانبرداری که امید داشته باشه در برابر چشمان اون سرباز.
جایگاه رفیع او فرمانده است.
حالا قرار است و دست و پا بزنی تا به جایگاه فرمانده برسی تا روزی تو فرمان بدهی و جماعت بیشماری در برابر تو چشم و گوش بسته، تنها و تنها چشم بگویند و به پیش بروند.
تو فرمان دادی تا فلان جا را به رگبار ببندند و فلان مردم را از زیر گلوله بگذرانند. میگذرونن.
امیدی است که در برابر تو هست.
این آن طعمه ای است که در برابر تو داره تکون می خوره تا تو بدویی به سمتش تا به پیش بری.
این جایگاه های رفیع برای همه ساخته می شه تا به سودای اون جایگاه رفیع وارد این میدان از جهالت و جنون بشن تا به سودای رسیدن به اون جایگاه والا فرمانبردار باشن.
اصلا عرصه این عرصه و این چرخش در همین راستاست.
زیر اون میز نباید بزنی.
فرمانی که می شنوی رو گوش میدی قبول میکنی تا این چرخه وجود داشته باشه تا روزی تو وارد این وادی بشوی.
همان چرخه و همان ساختن برده امید وار.
راس هرم خداست در آسمانها پر قدرت.
حالا تو انسانی.
تو انسان و اشرف مخلوقاتی. حیواناتی هستند.
پس درست و امیدوار باش.
تو به این جایگاه بزرگ و رفیع رسیدی.
درسته خداییست بر بالای سر تو.
بزرگ و والاتر است و اما تو هم بزرگتر و والاتر از دیگرانی.
تو برده ی امیدواری.
فرمان خدا در پیش.
تو گوش چشم می سپاری با تمام وجود به پیش می بری.
حالا تو فرمان می دی به کشتار حیوانات.
فرمان تو لازم الاجراست.
آنها حقی ندارند. حقوقی ندارند.
تمام حق و حقوق و حقیقت و همه چیز در اختیار توئه.
تویی که فرمانبردار بودی و این مزد توئه.
حالا تو باید یک برده امیدوار باشی که به پیش میری.
هر فرمانی که به پیش می رسه تو به جان و گوش و دل و زندگی می سپاری و به پیش می بری تا روزی تو هم به همون جایگاه فرماندهی برسی.
یعنی این، اون چرخه ی بیمارگونه ایست که تورو یک برده امید وار می سازه تا وارد این وادی بشی و زیر این میز نزنی.
قرار هست که همه وارد این وادی بشن.
همه به جماعتی فرمانبردار بدل بشن که فرامین رو می شنوند و به پیش می برند.
قرار هست همه همسو بشن.
حالا مواجه می شیم با سراسر جهان.
در جای جای دنیا که پایبند این فرهنگ هستند.
حاضر نیستند این فرهنگ رو از میان ببرند.
حاضر نیستند این ارزش ها و این اصول رو ریشه کن بکنند.
در میان این اصول در پی فروع خود هستند.
اصل مهم فرمانبردار بودن رو همواره و کماکان حفظ می کنند.
قدرتمند به پیش می برند تا روزی فرامین آنها میداندار باشد تا آنها همه چیز دنیا را به دست بگیرند تا فرمان فرمان آنها باشد.
حالا جایگاهها تغییر میکند.
فرمانده ها تغییر میکنند اما اصل فرمان باید وجود داشته باشد.
پس ما مواجه هستیم با این دنیایی که انسان ها را تا این حد در این فرمانبرداری به پیش میبرد.
هدف و غایت هم روشن هست.
قرار هست همه همسو بشوند، همه خاموش بشوند.
صدا از هیچ کس به میان نیاید.
قرار است هر صدایی در برابر این نگاه را در نطفه خود این بردگان خفه بکنند.
یک برده در میان این جماعت برده اگر ایستاد و از حق خودش دفاع کرد، جماعت بیشماری برای آن طعمه در برابر، برای رسیدن به او، جایگاه والاتر او را خودشان قربانی بکنند و از میان ببرند.
قرار است که خود قاتلین این برده ی معترض باشند چرا که این نظام و این ساختار استبدادی قرار است از شما چنین بردگان مطیعی بسازد چرا که آن جایگاه حفظ شود، آن جایگاه قدسی این نظام حاکم و ساخته باید حفظ شود.
حالا به هر طریقتی یک کورسوی امید برای شمای برده در برابر است.
شمایی که کارگر فلان کارخانه هستید، به عنوان مثال قرار است که سرکارگر بشوید، اگر فلان کارگر به قضای آنجا با شرایط سخت آنجا به کمی حقوق اعتراض کرد، تو با خفه کردن او می توانی در نهایت سرکارگر بشوی.
قرار است مطیع و فرمانبردار باشی تا روزی تو فرمانده بشوی.
کل چرخ و اساس هم بر همین منوال پاداش دادن است.
بر منوال همین امید وار نگه داشتن هست.
حالا جماعت بیشماری هستند که خاموش اند. ساکت اند. فرمانبردار اند.
به پیش میروند تا روزی به نهایت خودشان برسند.
چشم امید ها بلند است بر بنر های بر دیوار.
بر چهره ی هنرمندان. بر دیوار.
بازیگران پیش رو.
خوانندگان و نمیدونم فوتبالیست ها.
حالا این ها علم هایی هستند در برابر شما تا شما آن پیروزی را ببینید.
پیروزی را در وجود این ها ببینید که شما هم میتوانید به این جایگاه رفیع برسید.
اگر قاعده بازی را حفظ کنید.
اگر به این طبقات معترف باشید، قرار نیست این طبقات از میان برداشته شود تا کسی در آن جایگاه قدسی نباشد و همه و همه با هم و در کنار هم پیشرفت کنند.
این ارزش قرار است از ریشه زده شود و از میان برداشته شود.
شما این میز بازی را قبول کنید.
قوانینش را رعایت کنید تا شاید روزی به آن جایگاه قدسی برسید.
همه ی معنا درون همین است.
همه بردگان گوش به فرمان سر به زیر داده، در آرزوی رسیدن به آن جایگاه های قدسی هستند که هر روز برایشان نشان داده می شود.
هر روز طعمه را در برابرشان می گیرند تا این ها سر به پایین به پیش بروند.
و این ها همه و همه جماعتی همسو و ساکت و خموش رو بوجود میاره.
ما در باب این حکومت های استبدادی صحبت کردیم.
گفتیم خفقان و سرکوب یکی از حربه های این ها هست برای قدرت داشتن.
اما قاعدتا تزویر و ریا هم یکی دیگر از این راه ها هست.
قاعدتا برای فرمانبردار کردن این جماعت از این باج و خراج ها هم استفاده می کنند.
سعی می کنند با امید دادن به این بردگان، بردگانی مطیع تر برای خودشون پدید بیارن تا با نشون دادن فردایی در آینده و رسیدن اون ها به آرزوهاشون تا رسیدن اون ها به جایگاهی برای فرمان دادن از اون ها فرمان پذیرانی بسازند که همه فرامین رو قبول میکنن.
فرمانبردار در برابر تمام فرامین با سرهای پائین داده به پیش میرن تا روزی اون جایگاه رو به دست بیارن.
و حالا ما با یک جهانی روبرو هستیم یک دست در سکوت مطلق که هیچ صدایی برای فریاد زدن نداره، هیچ اعتراضی نداره و این جماعت بیشمار از فرمانبرداران رو پدید آورده و حکومت های استبدادی عینا در پی رسیدن به این جایگاه هستن تا جماعت بیشتری از این منفعل مسکوت رو پدید بیاورند تا بتونن این حکومت رو مادام العمر به پیش ببرن.
حالا وقتی نگاهی به سپهر سیاسی ایران میکنید بیشتر و بیشتر مواجه میشید با این تشکیلی که تشکیلاتی که ساخته شده، این ساختاری که ساخته شده تا از هر طریقی حتی سعی کنه به صورت فرهنگی شما رو بیشتر در این لجنزار فرو ببره، از هر طریقتی استفاده میکند از طبقات ساخته در دل ادیان.
در دل معنای خدا استفاده میکند.
حالا میدانی را برای شما باز میگذارد تا خودتون واردش بشید.
روزی شما هم فرمانده میشوید.
حالا سعی میکند با آن اشکال مشخصی که به شما امید در برابر بده از شما برده بسازد و امیدوار که در پی رسیدن به این جایگاه هستید و از همه چیز هم میگذرید و باز هم فرمانبردار به پیش میروید و در نهایت این یک جامعهای را پدید خواهد آورد که مسکوت و خاموش و برده وار و فرمانبردار در پی فرامین خدایگان بیشمار هستند و حکومت استبدادی در تمامی اشکال که حتی با رویه های دمکراسی در جای جای جهان هم در پی ساختن چنین بردگانی است.
بردگانی مطیع و فرمانبردار.
تا اهداف خودش را به پیش ببرد.
حکومتهای استبدادی همه قدرت خودشان را در میان می گذارند تا فرمانبرداران ای مطیع را به وجود بیاورند.
در باب این مسأله هم میشود ساعت های بسیار صحبت کرد اما به نظرم تا اینجا کافی است.
پیش از ارسال نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی این توضیحات را مطالعه کنید.
برای درج نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی باید قانون آزادی را در نظر داشته و از نشر اکاذیب، توهین تمسخر، تحقیر دیگران، افترا و دیگر مواردی از این دست جدا اجتناب کنید.
نظرات شما پیش از نشر در وبسایت جهان آرمانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در صورت نداشتن مغایرت با قانون آزادی منتشر خواهد شد.
اطلاعات شما از قبیل آدرس ایمیل برای عموم نمایش داده نخواهد شد و درج این اطلاعات تنها بستری را فراهم میکند تا ما بتوانیم با شما در ارتباط باشیم.
برای درج نظرات خود دقت داشته باشید تا متون با حروف فارسی نگاشته شود زیرا در غیر این صورت از نشر آنها معذوریم.
از تبلیغات و انتشار لینک، نام کاربری در شبکههای اجتماعی و دیگر عناوین خودداری کنید.
برای نظر خود عنوان مناسبی برگزینید تا دیگران بتوانند در این راستا شما را همراهی و نظرات خود را با توجه به موضوع مورد بحث شما بیان کنند.
توصیه ما به شما پیش از ارسال نظر خود مطالعه قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای مطالعه از لینکهای زیر اقدام نمایید.
در پادکست “به نام جان“، سفری عمیق به دنیای اندیشه و آزادی آغاز میشود. در هر قسمت از این سفر، به بررسی موضوعاتی همچون آزادی، برابری، نقد قدرت و خدا، مشکلات اجتماعی و … میپردازم.
اینجا جایی است که صدای ما تلاش میکند تا به عمق مسائل پی ببرد و از طریق گفتگوهای مختلف، نگاهی تازه و الهامبخش به دنیای پیرامون ایجاد کند.
آیا به دنبال تجربهای از گفتگوها و تفکراتی غنی از دیدگاههای متنوع هستید؟
آیا علاقهمند به درک بهتر موضوعات مهم امروزی از زوایای جدید هستید؟
پس گوش دادن به پادکست “به نام جان”، دعوت به یک سفر نوین در دنیای اندیشه و آزادی است.
به نام جان قصد دارد تا مباحث مهم جهان را به زبانی ساده، صریح و روشن با شما در میان بگذارد
نیما شهسواری سازندهی پادکست به نام جان است
او شاعر و نویسندهی ایرانی است وی متولد سال ۱۳۶۸ در مشهد است نوشتههای او مشتمل بر ۴۱ جلد کتاب در قالب، آثار تحقیقی، رمان، داستان، مقاله و شعر است اغلب مضامین آثار او پیرامون باور به جان، آزادی،برابری نقد قدرت و خدا و … است
وی از ۱۵ سالگی شروع به نگاشتن و در ۳۲ سالگی تمامی آثار خود را در فضای مجازی منتشر کرده است
دسترسی به آثار او در وبسایت جهان آرمانی به صورت رایگان در اختیار شما است
در دنیای پیچیده و پر ظلمت امروز، “به نام جان” تنها یک پادکست نیست،
به نام جان دریچهای است برای فریاد زدن
برای ساختن جهانی تازه بدور از ظلمهای بیکران
به نام جان سفری است به دنیای افکار و اندیشههای تازه .
اینجا جایی است که سخنان تازهای خواهید شنید و آنچه تابو برایتان ساختهاند را در هم شکسته به نظاره خواهید نشست.
آزادی: بازآفرینی تعریف دوبارهای از آزادی، ما آزادی را با قانونی نهفته به دل آن دوباره میخوانیم تا مردمان خویشتن برگزینند آنچه آزادی خواندهاند
برابری: آنچه در بوق و کرنا لگدمال کردند و گاه به آزادی فروختند و گاه مالکان به چنگ بردند دوباره در به نام جان معنا خواهد شد، برابری که همهی جانداران را در خود خواهد خواند
نقد : دریچههای نقد در دنیای ما بیکران است، ما همه را به نقد خواهیم کشید و هیچ تن مقدس در این دنیای آزاد نخواهد بود، از فرهنگها تا خدا، از ادیان تا باورها، همه چیز در این دالان به بوته نقد سپرده خواهد شد
اگر به دنبال شنیدن ندایی تازه برای تغییر هستید، به نام جان را بشنوید
تمامی آثار نیما شهسواری در وبسایت جهان آرمانی در اختیار شما است،
نکته مهم آنکه همواره این آثار به صورت رایگان خواهد بود که برای بیدار کردن مردمان نگاشته شده است، از این رو شما همواره میتوانید تمامی آثار نیما شهسواری اعم از کتاب، اشعار، پادکست و … را به صورت رایگان از وبسایت جهان آرمانی بدست آورید،
فرای وبسایت جهان آرمانی، این پادکست در بیشتر پلتفرمهای پادکستگیر در اختیار شما است از جمله این برنامهها
فرای برنامههای پادکستگیر شما میتوانید این آثار را از طرق زیر نیز بدست آورید
برای دسترسی به پادکست به نام جان تنها کافی در برنامهی پادکستگیر خود نام نیما شهسواری، به نام جان و یا جهان آرمانی را جستجو کنید
راه تغییر و دگرگونی این دنیا راه سختی است،
در دنیای پر زرق و برق امروز ما را کسی نخواهد شنید که صدای دلربایان خوش نوا است، گاه فریاد گوشخراش زورمندان همه را مبهوت خواهد کرد، پس تنها راه برای این تغییر بزرگ با کمک شما امکان پذیر خواهد بود
اگر خواستید در تغییر زشتیهای این دنیا همراه ما باشید با اطلاعزسانی به دیگران بزرگترین کمک را به ما خواهید کرد و این راه تغییر را آغازگر خواهید بود
ما در کنار هم توان تغییر همه چیز در این دنیا را خواهیم داشت بیایید با هم و درکنار هم برای تغییر دنیا تلاش کنیم
با تشکر
نیما شهسواری
با درج ایمیل آدرس خود میتوانید از تازهترین آثار منتشر شده در وبسایت جهان آرمانی با خبر شوید آدرس ایمیل شما نزد ما محفوظ خواهد بود
با ثبت نام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید نگاشتههای خود را در این بستر منتشر کنید، فرای انتشار پست میتوانید با ما همکاری داشته و همچنین آثار خود در زمینههای مختلف هنری را نشر و گسترش دهید
© تمام حقوق نزد مولف محفوظ است
Copyright 2021 by Idealisti World. All Rights Reserved
این صفحه دارای لینکهای بسیاری است تا شما بتوانید هر چه بهتر از امکانات صفحه استفاده کنید.
در پیش روی شما چند گزینه به چشم میخورد که فرای مشخصات اثر به شما امکان میدهد تا متن اثر را به صورت آنلاین مورد مطالعه قرار دهید و به دیگر بخشها دسترسی داشته باشید،
شما میتوانید به بخش صوتی مراجعه کرده و به فایل صوتی به صورت آنلاین گوش فرا دهید و فراتر از آن فایل مورد نظر خود را از لینکهای مختلف دریافت کنید.
بخش تصویری مکانی است تا شما بتوانید فایل تصویری اثر را به صورت آنلاین مشاهده و در عین حال دریافت کنید.
فرای این بخشها شما میتوانید به اثر در ساندکلود و یوتیوب دسترسی داشته باشید و اثر مورد نظر خود را در این پلتفرمها بشنوید و یا تماشا کنید.
بخش نظرات و گزارش خرابی لینکها از دیگر عناوین این بخش است که میتوانید نظرات خود را پیرامون اثر با ما و دیگران در میان بگذارید و در عین حال میتوانید در بهبود هر چه بهتر وبسایت در کنار ما باشید.
شما میتوانید آدرس لینکهای معیوب وبسایت را به ما اطلاع دهید تا بتوانیم با برطرف کردن معایب در دسترسی آسانتر عمومی وبسایت تلاش کنیم.
در صورت بروز هر مشکل و یا داشتن پرسشهای بیشتر میتوانید از لینکهای زیر استفاده کنید.
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
عنوانی برای گزارش خود انتخاب کنید
تا ما با شناخت مشکل در برطرف کردن آن اقدامات لازم را انجام دهیم.
در صورت تمایل میتوانید آدرس ایمیل خود را درج کنید
تا برای اطلاعات بیشتر با شما تماس گرفته شود.
آدرس لینک مریوطه که دارای اشکال است را با فرمت صحیح برای ما ارسال کنید!
این امر ما را در تصحیح مشکل پیش آمده بسیار کمک خواهد کرد
فرمت صحیح لینک برای درج در فرم پیش رو به شرح زیر است:
https://idealistic-world.com/poetry
در متن پیام میتوانید توضیحات بیشتری پیرامون اشکال در وبسایت به ما ارائه دهید.
با کمک شما میتوانیم در راه بهبود نمایش هر چه صحیحتر سایت گام برداریم.
با تشکر ازهمراهی شما
وبسایت رسمی جهان آرمانی
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود مستقیم فایلها از سرورهای وبسایت رسمی جهان آرمانی تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Google Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای One Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Box Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو به شما اطالاعاتی پیرامون اثر خواهد داد، مشخصات اصلی اثر در این صفحه تعبیه شده است و شما با کلیک بر این آیکون به بخش مورد نظر هدایت خواهید شد.
شما با کلیک روی این گزینه به بخش مطالعه آنلاین اثر هدایت خواهید شد، متن اثر در این صفحه گنجانده شده است و با کلیک بر روی این آیکون شما میتوانید به این متن دسترسی داشته باشید
در صورت مشاهدهی هر اشکال در وبسایت از قبیل ( خرابی لینکهای دانلود، عدم نمایش کتب به صورت آنلاین و … ) با استفاده از این گزینه میتوانید ایراد مربوطه را با ما مطرح کنید.
در این بخش میتوانید توضیح کوتاهی دربارهی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همهی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشتههای شما
کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است
تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد
گزینههای در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان میگذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشارهی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد
در این بخش میتوانید آدرس شبکههای اجتماعی، وبسایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرسها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد
در این بخش میتوانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین میتوانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در ویسایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید
نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود
نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد
در نظر داشته باشید که این نام در نگاشتههای شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است
آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راههای ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید
رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده میتوانید این رمز را تغییر دهید
پیش از ثبتنام در وبسایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید
با استفاده از منو روبرو میتوانید به بخشهای مختلف حساب خود دسترسی داشته باشید
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
شما با ثبت نام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید در پیشبردن اهداف ما برای رسیدن به جهانی در آزادی و برابری مشارکت کنید
وبسایت جهان آرمانی بستری است برای انتشار آثار نیما شهسواری به صورت رایگان
بیشک برای دستیابی به این آثار دریافت مطالعه و … نیازی به ثبت نام در این سایت نیست
اما شما با ثبتنام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید در این بستر نگاشتههای خود را منتشر کنید
این را در نظر داشته باشید که تالار گفتمان دیالوگ از کمی پیشتر طراحی و از خدمات ما محسوب میشود که بیشک برای درج مطالب شما بستر کاملتری را فراهم آورده است،
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است
بخش ارتباط، راههایی است که میتوانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است میتوانید در بخش توضیحات شبکهی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.
شما میتوانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمتهایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،
در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحلهی ابتدایی فرم پر کردهاید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.
پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعهی قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینکهای زیر اقدام کنید.
گزارش شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال گزارش دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
پیام شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال پیام دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
فرم شما با موفقیت ثبت شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال فرم دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.