کتاب جهان جانگرایی نه بر پایه تعاریف کلاسیک انسانمدار، بلکه بر اساس احترام مطلق به جوهر ذاتی هستی بنا شده است. نویسنده با نقد بنیادی بر ایدئولوژیهای رایج، مفهوم «قانونگذاری از درد» را جایگزین سیاستهای سلطهمحور میکند و با تعریف «جانگرایی» بهعنوان پارادایمی جامع، راهی بهسوی زیستی اخلاقی و همدلانه میگشاید.
در این روایت، جان موجودات نه ابزار که غایت است؛ و در تجربهی رنج، زبان مشترک هستی بازتاب مییابد. کتاب با ترکیبی از نثر مانفیستی، پیشنهادهای نهادی، و استعارههایی پراحساس، مخاطب را به سفری فکری-اخلاقی دعوت میکند. طرحهایی چون «مرکز ترجمه»، «شوراهای جانان» و «شهرهای بیصلاح» در قالب معماری نهادی جهان آرمانی بیان شدهاند.