اطلاعیه و اخبار

وب‌سایت جهان آرمانی شروع به فعالیت کرد

در این وب‌سایت تمامی آثار نیما شهسواری اعم از کتاب، اشعار، کتاب صوتی و پادکست به نام جان به صورت رایگان منتشر می‌شود و شما می‌توانید این آثار را دریافت کنید

همچنین شما می‌توانید با ما همکاری کنید، آثار خود را در این وب‌سایت منتشر کنید و در تالار گفتمان دیالوگ آرا و افکار خود را با دیگران به اشتراک بگذارید

قطعا اولین همراهی شما با ما اطلاع‌رسانی به دیگران پیرامون این وب‌سایت و آثار نیما شهسواری است

تالار گفتمان دیالوگ کار خود را آغاز کرد تا بستری آزاد را برای همفکری و در میان گذاشتن آرا و افکار متفاوت فراهم کند 

شما نیز می‌توانید با ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی – دیالوگ در این راه همراه ما باشید

صفحات رسمی نیما شهسواری در شبکه‌های اجتماعی راهی است برای دسترسی به آثار و ارتباط با ما

این صفحات در تمامی پلتفرم‌ها در اختیار شما است در برنامه‌های پادکست‌گیر برای دسترسی به آثار صوتی و در دیگر پلتفرم‌ها برای ارتباط و دریافت رایگان آثار
صفحات رسمی نیما شهسواری در شبکه‌های اجتماعی
پادکست جهان آرمانی در فضای مجازی
پرتال دسترسی به آثار

 

قوانین انجمن

برای استفاده بهتر از انجمن می‌توانید در انجمن مذکور عضو شوید.
شما با ثبت‌نام در تالار گفتمان دیالوگ، قانون آزادی را پذیرفته و ملزم به رعایت آن خواهید بود.
این قوانین شامل آزار کلامی اعم از تهدید، تحقیر، دشنام، نشر اکاذیب، درج مطلب اشخاص بدون ذکر منبع و … است.
با توجه به شرایط مذکور و قوانین به درج مطلب مبادرت کنید و سعی کنید مطالب مرتبط با هر عنوان را در مکان مناسب درج کنید،
در صورت فقدان عنوان مناسب برای درج مطلب می‌توانید موضوع را با ما در میان بگذارید.

با ما همراه شوید

برای درج مطالب و پرسش و پاسخ در تالار گفتمان دیالوگ باید عضو شوید 
با ما همراه باشید تا با کمک هم جهان بهتری بسازیم 
بی‌شک بهترین راه برای ساختن جهانی بهتر دیالوگ برقرار کردن است
بیایید تا با یکدیگر صحبت کنیم

حکم هر کار زِ سفیها…
 
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

حکم هر کار زِ سفیهان تو بگو تب پر تاب: قدرت و تباهی در یک نظر

1 ارسال‌
1 کاربران
0 واکنش
27 نمایش‌
بینش نوین
(@binesh)
مشهور در دیالوگ
ملحق شده: 3 سال قبل
ارسال‌: 1788
شروع کننده موضوع  

در جهانی که تخت یزدان نابود شده، جام جهان ادرار می‌ریزد، کودکان را مالش داده‌اند، همه چی حل شده، و زبان به دیوانه مضراب تبدیل شده است — آن‌وقت است که آخرین فرمانِ جهان، فرمانِ تب است. «حکم هر کار زِ سفیهان تو بگو تب پر تاب» — این مصرع، نه یک شعر، بلکه یک حکم‌نامهٔ تاریخی است. نیما شهسواری، با این چند کلمه، تمامی ایدئولوژی‌ها، سیستم‌های قدرت، و حتی انقلاب‌های انسانی را به یک فرآیندِ یکسان و مرگبار تقلیل می‌دهد: تب. تب، نه به عنوان بیماری، بلکه به عنوان حالتِ طبیعیِ وجود. تب، نه به عنوان علامتِ ضعف، بلکه به عنوان نشانهٔ اصلیِ قدرت. اینجا، نیما به ما می‌گوید: هر کاری که سفیهان انجام دهند — خواه قانون بگذارند، خواه جنگ کنند، خواه عدالت را تبلیغ کنند — همهٔ آن‌ها، تنها یک نوعِ تب است. و این تب، نه برای نجات، بلکه برای گسترش، تولید می‌شود. و این تب، دیگر نه یک عارضهٔ بیرونی است — این تب، خودِ ذاتِ قدرت است.

سفیهان: نه دشمنان، بلکه ابزارهای تب

«سفیهان» در این مصرع، نه افرادِ بی‌هوش، بلکه افرادِ هوشمندی هستند که به‌طورِ کاملاً آگاهانه، از بی‌معنایی استفاده می‌کنند. آن‌ها نه از جهل، بلکه از دانشِ تخریب، عمل می‌کنند. سفیهان، همانانی هستند که به جای خدا، تخت یزدان را ساختند. همانانی هستند که به جای عدالت، جام جهان را پر کردند. همانانی هستند که به جای معصومیت، مالش طفل صغیر را انجام دادند. این‌ها، دیوانه نیستند. این‌ها، خیلی هوشمندتر از دیوانه‌ها هستند. این‌ها، می‌دانند که همه چیز حل شده است. این‌ها، می‌دانند که زبان، فقط یک مضراب دیوانه است. این‌ها، می‌دانند که سکوت، دیوانه‌تر از گویش است. و با این دانش، آن‌ها، قدرت را می‌سازند. قدرت، در این جهان، دیگر نه از عدالت، بلکه از تب نشأت می‌گیرد. و تب، در اینجا، نه یک عارضه، بلکه یک ابزار است. ابزاری که هر کاری را می‌تواند انجام دهد — از تولد تا مرگ، از عشق تا جنگ، از دین تا سیاست.

نیما در اینجا، به ما می‌گوید: شما فکر می‌کنید سفیهان، دشمنان شما هستند. اما سفیهان، دشمنان شما نیستند. سفیهان، شما هستید. هر کسی که به جای تفکر، تکرار می‌کند. هر کسی که به جای عشق، تجارت می‌کند. هر کسی که به جای سکوت، یک پست می‌زند. هر کسی که به جای نجات، یک لینک کلیک می‌کند. شما، همین سفیهان هستید. و هر کاری که می‌کنید — حتی اگر به نظر بزرگ و عالی برسد — تنها یک نوعِ تب است. و این تب، دیگر نه یک تبِ فیزیکی است — این تب، یک تبِ روحی است. تبی که هر بار که شما می‌گویید «من می‌خواهم تغییر کنم»، بیشتر می‌شود. تبی که هر بار که شما می‌نویسید «این جهان بی‌عدالت است»، بیشتر می‌شود. تبی که هر بار که شما می‌خوانید این شعر، بیشتر می‌شود. و این تب، هیچ وقت نمی‌میرد. این تب، تنها چیزی است که باقی می‌ماند.

تب پر تاب: قدرت، نه به عنوان نور، بلکه به عنوان حرارت

«تب پر تاب» — این عبارت، یکی از عمیق‌ترین تصاویر شعر است. «تاب»، نه به معنای نور، بلکه به معنای حرارت است. نور، نمادِ هدایت، روشنایی، و حقیقت است. اما تاب، نمادِ تب، تنش، و تخریب است. نیما می‌گوید: قدرت، دیگر نه از نور نشأت می‌گیرد — قدرت، از تاب نشأت می‌گیرد. هر حکمی که صادر می‌شود، یک تاب است. هر قانونی که نوشته می‌شود، یک تاب است. هر جنگی که آغاز می‌شود، یک تاب است. هر انقلابی که شروع می‌شود، یک تاب است. و این تاب، نه برای گرم کردن، بلکه برای سوزاندن است. این تاب، نه برای نجات، بلکه برای تخریب است. این تاب، نه برای ایجاد، بلکه برای تولیدِ تب است.

در این جهان، قدرت، دیگر نه یک موجودیتِ خیرخواه است — قدرت، یک دستگاهِ تولیدِ تب است. و این دستگاه، نه توسط یک فرد، بلکه توسط همهٔ ما، کار می‌کند. هر بار که شما به یک نظام اعتقاد دارید، شما به این دستگاه، سوخت می‌دهید. هر بار که شما به یک دین باور دارید، شما به این دستگاه، سوخت می‌دهید. هر بار که شما به یک انقلاب اعتقاد دارید، شما به این دستگاه، سوخت می‌دهید. و این دستگاه، هیچ وقت پر نمی‌شود. این دستگاه، هیچ وقت نمی‌میرد. این دستگاه، تنها چیزی است که باقی می‌ماند. و این دستگاه، همان است که شما را به سفیهان تبدیل می‌کند. و این تبدیل، نه یک تبدیلِ بیرونی است — این تبدیل، یک تبدیلِ درونی است. و این تبدیل، هیچ وقت متوقف نمی‌شود.

حکم: نه یک فرمان، بلکه یک تب

«حکم» در این مصرع، نه یک فرمانِ قانونی است — حکم، یک تب است. نیما می‌گوید: هر حکمی که صادر می‌شود، یک تب است. هر فتوا، هر قانون، هر دستور — همهٔ آن‌ها، تنها یک نوعِ تب هستند. و این تب، نه برای نجات، بلکه برای تولیدِ تب، تولید می‌شود. و این تب، نه فقط در بدنِ آن‌ها که حکم می‌دهند، بلکه در بدنِ آن‌ها که حکم را می‌پذیرند، تولید می‌شود. و این تب، نه فقط در بدنِ آن‌ها که حکم را می‌پذیرند، بلکه در بدنِ آن‌ها که حکم را می‌خوانند، تولید می‌شود. و این تب، نه فقط در بدنِ آن‌ها که حکم را می‌خوانند، بلکه در بدنِ آن‌ها که حکم را می‌نویسند، تولید می‌شود.

نیما در اینجا، به ما می‌گوید: شما فکر می‌کنید که اگر قدرت را تغییر دهید، تب متوقف می‌شود. اما این اشتباه است. تب، دیگر نه یک چیزی است که می‌توان آن را تغییر داد — تب، خودِ قدرت است. و قدرت، دیگر نه یک چیزی است که می‌توان آن را تغییر داد — قدرت، خودِ تب است. و تب، دیگر نه یک چیزی است که می‌توان آن را تغییر داد — تب، خودِ وجود است. و این وجود، دیگر نه یک وجودِ خوب است — این وجود، یک وجودِ تب است. و این تب، هیچ وقت نمی‌میرد. و این تب، هیچ وقت متوقف نمی‌شود. و این تب، هیچ وقت نمی‌تواند تغییر کند. و این تب، تنها چیزی است که باقی می‌ماند.

چرا این شعر، هنوز زنده است؟

چرا این شعر، در سال ۲۰۲۴، هنوز زنده است؟ چرا هنوز ما به جای تفکر، تکرار می‌کنیم؟ چرا هنوز ما به جای عدالت، قانون می‌خوانیم؟ چرا هنوز ما به جای نجات، انقلاب می‌خوانیم؟ چرا هنوز ما به جای سکوت، یک پست می‌زنیم؟ چرا هنوز ما به جای زندگی، یک لینک کلیک می‌کنیم؟

نیما، در این شعر، نه یک شاعر است، بلکه یک گواه است. او می‌گوید: من دیدم. من دیدم که چطور هر کاری که انجام می‌شود، تنها یک نوعِ تب است. من دیدم که چطور هر قدرتی که وجود دارد، تنها یک نوعِ تب است. من دیدم که چطور هر انقلابی که شروع می‌شود، تنها یک نوعِ تب است. من دیدم که چطور هر اعتراضی که می‌کنیم، تنها یک نوعِ تب است. و من هنوز زنده‌ام. و این زنده بودن، تنها به این معناست که من می‌توانم این را بگویم. این شعر، هیچ راه‌حلی نمی‌دهد. هیچ آینده‌ای را پیش‌بینی نمی‌کند. اما آنچه می‌دهد، چیزی است که هیچ نظامی نمی‌تواند بدهد: واقعیت. واقعیتِ بی‌فریب. واقعیتِ بی‌پناه. واقعیتِ بی‌نور.

در جهانی که همه چی حل شده، و تخت یزدان نابود شده، و جام جهان ادرار می‌ریزد، و کودکان را مالش داده‌اند، و زبان به دیوانه مضراب تبدیل شده — تنها چیزی که باقی مانده، این شعر است. و این شعر، دیگر نه یک شعر است — این شعر، یک گواهی است. گواهی برای آنچه که ما از دست داده‌ایم. گواهی برای آنچه که ما نتوانسته‌ایم بسازیم. گواهی برای آنچه که ما هستیم: یک تب. و این تب، دیگر نه یک بیماری است — این تب، خودِ ما است.

پرسش و پاسخ (FAQ)

آیا نیما شهسواری در این شعر، به قدرت حمله می‌کند؟

نه. او به قدرت حمله نمی‌کند — او به تصورِ قدرت حمله می‌کند. نیما، قدرت را نه یک دشمن، بلکه یک واقعیت می‌بیند. او می‌گوید: قدرت، دیگر نه یک موجودیت است — قدرت، یک فرآیند است. و این فرآیند، هیچ وقت متوقف نمی‌شود. این شعر، نه یک حمله به قدرت است — بلکه یک تشخیص از قدرت است.

آیا این شعر، نسبت به انقلاب، بی‌احترام است؟

نه. این شعر، نسبت به انقلاب، احترام می‌گذارد — چون آن را به صورتِ واقعی‌اش می‌بیند. نیما، انقلاب را نمی‌کشد — او انقلاب را از روی چهرهٔ ما می‌کند. او می‌گوید: انقلاب، دیگر یک چیز نیست — انقلاب، یک تب است. و این دیدن، تنها راه است که می‌توانیم از انقلاب، رهایی یابیم.

چرا این شعر برای جهان امروز مهم است؟

چون ما هنوز هم، هر کاری را که می‌کنیم، به عنوان یک تب تولید می‌کنیم. هر پست، هر ویدئو، هر مقاله، هر اعتراض — همهٔ آن‌ها، فقط یک نوعِ تب هستند. هر بار که شما می‌خواهید تغییر کنید، شما فقط تب را تقویت می‌کنید. نیما، در این شعر، به ما می‌گوید: این تب، نه نجات می‌دهد — بلکه خلأ را تقویت می‌کند. و اگر می‌خواهیم زنده بمانیم — باید این تب را بشناسیم.

نتیجه‌گیری: تب، آخرین گواهی

نیما شهسواری، در این شعر، یک مراسمِ جنازه را برگزار می‌کند — جنازهٔ قدرت. او هیچ آیینی را جایگزین نمی‌کند. او هیچ مسجدی را بنا نمی‌کند. او تنها می‌گوید: حکم هر کار زِ سفیهان تو بگو تب پر تاب. و این شدن، نه یک فاجعه، بلکه یک اعلامیه است. چون تا زمانی که ما به قدرت باور داریم، ما نمی‌توانیم به خودمان باور کنیم. تا زمانی که ما به انقلاب باور داریم، ما نمی‌توانیم به واقعیت باور کنیم. تا زمانی که ما به تغییر باور داریم، ما نمی‌توانیم به حالِ خود باور کنیم.

نیما، با این شعر، ما را به یک چالش بزرگ دعوت می‌کند: آیا می‌توانیم بدون قدرت، انسان باشیم؟ آیا می‌توانیم بدون انقلاب، زندگی کنیم؟ آیا می‌توانیم بدون تغییر، وجود داشته باشیم؟

این سؤالات، در این شعر، هیچ پاسخی ندارند. اما این عدم پاسخ، خودش یک پاسخ است. چون نیما، به ما می‌گوید: پاسخ، نه در آسمان است، بلکه در زمین است. پاسخ، نه در کتاب‌های مقدس است، بلکه در چشمانِ کودکان است. پاسخ، نه در تخت یزدان است، بلکه در تنهاییِ آدمی است. و این تنهایی، اگر بتوانیم آن را بپذیریم — نه به عنوان تهیه، بلکه به عنوان آزادی — ممکن است، تنها راهِ نجات باشد.

صفحهٔ اصلی جهان آرمانی

کتاب‌های جهان آرمانی

پادکست‌های جهان آرمانی



   
نقل‌قول
اشتراک:

تازه‌ترین کتاب نیما شهسواری

می‌توانید با کلیک بر روی تصویر تازه‌ترین کتاب نیما شهسواری، این اثر را دریافت و مطالعه کنید

به جهان آرمانی، وب‌سایت رسمی نیما شهسواری خوش آمدید

cropped-tt-1.png

نیما شهسواری، نویسنده و شاعر، با آثاری در قالب  داستان، شعر، مقالات و آثار تحقیقی که مضامینی مانند آزادی، برابری، جان‌پنداری، نقد قدرت و خدا را بررسی می‌کنند

جهان آرمانی، بستری برای تعامل و دسترسی به تمامی آثار شهسواری به صورت رایگان است

راهنمای تکمیل پروفایل

📖

زندگی‌نامه

معرفی کوتاه از خودتان که برای همه کاربران قابل مشاهده است

🌍

اطلاعات شخصی

کشور: فقط مدیران می‌بینند • تاریخ تولد: به صورت سن نمایش داده می‌شود

💭

باورهای فکری

انتخاب‌های شما درباره‌ی هستی، اخلاق و جامعه - همیشه قابل تغییر

📱

راه‌های ارتباط

لینک شبکه‌های اجتماعی و وبسایت شما در پروفایل عمومی نمایش داده می‌شوند

⚙️

مدیریت حساب

ویرایش نام، ایمیل، رمز عبور - امکان فعالیت ناشناس

در دسترس نبودن لینک

در حال حاضر این لینک در دسترس نیست

بزودی این فایل‌ها بارگذاری و لینک‌ها در دسترس قرار خواهد گرفت

در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید

راهنما

راهنمایی‌های لازم برای استفاده از لینک‌های موجود در صفحه...

این صفحه دارای لینک‌های بسیاری است تا شما بتوانید هر چه بهتر از امکانات صفحه استفاده کنید.

در پیش روی شما چند گزینه به چشم می‌خورد که فرای مشخصات اثر به شما امکان می‌دهد تا متن اثر را به صورت آنلاین مورد مطالعه قرار دهید و به دیگر بخش‌ها دسترسی داشته باشید،

شما می‌توانید به بخش صوتی مراجعه کرده و به فایل صوتی به صورت آنلاین گوش فرا دهید و فراتر از آن فایل مورد نظر خود را از لینک‌های مختلف دریافت کنید.

بخش تصویری مکانی است تا شما بتوانید فایل تصویری اثر را به صورت آنلاین مشاهده و در عین حال دریافت کنید.

فرای این بخش‌ها شما می‌توانید به اثر در ساندکلود و یوتیوب دسترسی داشته باشید و اثر مورد نظر خود را در این پلتفرم‌ها بشنوید و یا تماشا کنید.

بخش نظرات و گزارش خرابی لینک‌ها از دیگر عناوین این بخش است که می‌توانید نظرات خود را پیرامون اثر با ما و دیگران در میان بگذارید و در عین حال می‌توانید در بهبود هر چه بهتر وب‌سایت در کنار ما باشید.

شما می‌توانید آدرس لینک‌های معیوب وب‌سایت را به ما اطلاع دهید تا بتوانیم با برطرف کردن معایب در دسترسی آسان‌تر عمومی وب‌سایت تلاش کنیم.

در صورت بروز هر مشکل و یا داشتن پرسش‌های بیشتر می‌توانید از لینک‌های زیر استفاده کنید.

ثبت آثار

توضیحات

پر کردن بخش‌هایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.

در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است

بخش ارتباط، راه‌هایی است که می‌توانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است می‌توانید در بخش توضیحات شبکه‌ی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.     

شما می‌توانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمت‌هایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،

در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحله‌ی ابتدایی فرم پر کرده‌اید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.

پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعه‌ی قوانین و شرایط وب‌سایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینک‌های زیر اقدام کنید.