اطلاعیه و اخبار

وب‌سایت جهان آرمانی شروع به فعالیت کرد

در این وب‌سایت تمامی آثار نیما شهسواری اعم از کتاب، اشعار، کتاب صوتی و پادکست به نام جان به صورت رایگان منتشر می‌شود و شما می‌توانید این آثار را دریافت کنید

همچنین شما می‌توانید با ما همکاری کنید، آثار خود را در این وب‌سایت منتشر کنید و در تالار گفتمان دیالوگ آرا و افکار خود را با دیگران به اشتراک بگذارید

قطعا اولین همراهی شما با ما اطلاع‌رسانی به دیگران پیرامون این وب‌سایت و آثار نیما شهسواری است

تالار گفتمان دیالوگ کار خود را آغاز کرد تا بستری آزاد را برای همفکری و در میان گذاشتن آرا و افکار متفاوت فراهم کند 

شما نیز می‌توانید با ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی – دیالوگ در این راه همراه ما باشید

صفحات رسمی نیما شهسواری در شبکه‌های اجتماعی راهی است برای دسترسی به آثار و ارتباط با ما

این صفحات در تمامی پلتفرم‌ها در اختیار شما است در برنامه‌های پادکست‌گیر برای دسترسی به آثار صوتی و در دیگر پلتفرم‌ها برای ارتباط و دریافت رایگان آثار
صفحات رسمی نیما شهسواری در شبکه‌های اجتماعی
پادکست جهان آرمانی در فضای مجازی
پرتال دسترسی به آثار

 

قوانین انجمن

برای استفاده بهتر از انجمن می‌توانید در انجمن مذکور عضو شوید.
شما با ثبت‌نام در تالار گفتمان دیالوگ، قانون آزادی را پذیرفته و ملزم به رعایت آن خواهید بود.
این قوانین شامل آزار کلامی اعم از تهدید، تحقیر، دشنام، نشر اکاذیب، درج مطلب اشخاص بدون ذکر منبع و … است.
با توجه به شرایط مذکور و قوانین به درج مطلب مبادرت کنید و سعی کنید مطالب مرتبط با هر عنوان را در مکان مناسب درج کنید،
در صورت فقدان عنوان مناسب برای درج مطلب می‌توانید موضوع را با ما در میان بگذارید.

با ما همراه شوید

برای درج مطالب و پرسش و پاسخ در تالار گفتمان دیالوگ باید عضو شوید 
با ما همراه باشید تا با کمک هم جهان بهتری بسازیم 
بی‌شک بهترین راه برای ساختن جهانی بهتر دیالوگ برقرار کردن است
بیایید تا با یکدیگر صحبت کنیم

ورود به دیالوگ با حساب‌ شبکه‌های اجتماعی

شیخ معنی‌گر: چه کسی…
 
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

شیخ معنی‌گر: چه کسی معنا را دزدیده و به واژه‌های خالی تبدیل کرده؟

1 ارسال‌
1 کاربران
0 تایید شده‌ها
1 نمایش‌
بینش نوین
(@binesh)
مشهور در دیالوگ
ملحق شده: 3 سال قبل
ارسال‌: 1683
شروع کننده موضوع  

در جهانی که تخت یزدان نابود شده، جام جهان ادرار می‌ریزد، کودکان را مالش داده‌اند، همه چی حل شده، زبان به دیوانه مضراب تبدیل شده، و قدرت تنها تب است — آن‌وقت است که آخرین نگهدارندهٔ امید، «شیخ معنی‌گر»، ظاهر می‌شود. نه به عنوان نجات‌دهنده، بلکه به عنوان دزدِ بزرگترین ثروت انسانی: معنا. «مرتجع‌تر به دلش معنی و او را معناست» — این مصرع، یکی از عمیق‌ترین و ترسناک‌ترین خطوط شعر نیما شهسواری است. اینجا، نیما تنها به ما نمی‌گوید که معنا نابود شده؛ او می‌گوید: معنا، دزدیده شده است. و دزد، نه یک سرقت‌کنندهٔ تاریک‌پوش، بلکه یک شیخ است — یعنی کسی که در نگاه ما، مرجعِ فهم، حکمت، و حقیقت است. این شیخ، با پشتِ سفید و لباسِ مقدس، نه معنا را می‌آورد، بلکه آن را می‌دزدد. و دزدی، نه با دست، بلکه با کلمه انجام می‌شود. معنا، دیگر نه یک تجربهٔ درونی است — معنا، یک کالای تجاری است که شیخ، بر روی تابلوی خود، نصب می‌کند.

شیخ معنی‌گر: نمادِ تجارتِ معنوی

«شیخ معنی‌گر» — این عبارت، ترکیبی تضادآمیز است. «شیخ»، نمادِ سنت، تسلیم، و احترام است. «معنی‌گر»، نمادِ تفسیر، هدایت، و کشفِ حقیقت. اما نیما، این دو را با هم ترکیب می‌کند تا یک موجودیتِ نفرت‌انگیز بسازد: شیخی که معنا را تولید می‌کند — نه برای تجلی، بلکه برای فروش. این شیخ، دیگر نه یک راهنما، بلکه یک تاجر است. او معنا را در بسته‌هایی بسته‌بندی می‌کند: «نماز صد غسل و طهارت انباز»، «قرآن بخوان و نجات یاب»، «عشق کن و رحمت بگیر». هر کدام از این بسته‌ها، یک محصول است. و هر کسی که به آن باور دارد، خریدار است. و هر خریدار، در واقع، خودش را به دامِ این تجارت می‌اندازد.

نیما در اینجا، به ما می‌گوید: ما دیگر نه به خدا باور داریم — ما به «معنی» باور داریم. و این «معنی»، دیگر نه یک حقیقت الهی است — این «معنی»، یک ایدئولوژی است که توسط شیخ، برای نگهداری قدرت، تولید می‌شود. شیخ، نه یک فیلسوف است که به دنبال حقیقت است — شیخ، یک مدیر است که به دنبال بازار است. او نمی‌خواهد ما بفهمیم — او می‌خواهد ما بخریم. او نمی‌خواهد ما رشد کنیم — او می‌خواهد ما تکرار کنیم. و این تکرار، همان است که معنا را از بین می‌برد. چون وقتی معنا، فقط یک کلمهٔ تکرارشونده می‌شود — دیگر معنا نیست. اینجا، شیخ، نه یک فرد است — شیخ، یک ساختار است. ساختاری که در هر مدرسه، هر مسجد، هر کتاب، هر پادکست، هر وبلاگ، و حتی هر مقالهٔ ما، وجود دارد.

واژه خوانا: تکرار به عنوان جنایت

«شیخ معنی‌گر این واژه و واژه خوانا است» — این مصرع، تحلیلی دقیق از رسانه، آموزش، و فرهنگ است. «واژه خوانا»، کسی است که واژه را می‌خواند — اما نه برای فهمیدن، بلکه برای تکرار. و این تکرار، یک نوعِ جنایت است. چرا؟ چون تکرار، نه یادگیری است — تکرار، یک نوعِ فراموشی است. وقتی ما یک کلمه را تکرار می‌کنیم — ما دیگر نمی‌خواهیم بفهمیم. ما دیگر نمی‌خواهیم بپرسیم. ما دیگر نمی‌خواهیم بسازیم. ما فقط می‌خواهیم بگوییم. و این گفتن، نه یک ارتباط است — این گفتن، یک ادای تقلید است. و این تقلید، همان است که شیخ را قوی می‌کند. و این تقلید، همان است که ما را ضعیف می‌کند.

در جهان آرمانی، هر کسی که می‌گوید: «این کتاب را بخوان، این دین را پذیر، این انقلاب را دنبال» — او، یک واژه خوانا است. هر کسی که می‌گوید: «این شعر را تحلیل کن» — او، یک واژه خوانا است. هر کسی که می‌گوید: «این مقاله را اشتراک بگذار» — او، یک واژه خوانا است. و ما، هر کسی که می‌خوانیم، می‌شنویم، یا می‌بینیم — ما، یک واژه خوانا هستیم. و این تکرار، هیچ چیزی را نجات نمی‌دهد — این تکرار، فقط یک نوعِ تب است. و این تب، همان است که شیخ را زنده نگه می‌دارد. و این تب، همان است که ما را به خلأ می‌اندازد.

مرتجع‌تر به دلش معنی: معنا، دیگر یک احساس نیست

«مرتجع‌تر به دلش معنی و او را معناست» — این مصرع، یکی از عمیق‌ترین جملات فلسفیِ معاصر است. «مرتجع‌تر» — یعنی بیشتر از همهٔ مرتجع‌ها. اما مرتجع‌تر از چه؟ از خودِ معنا. نیما می‌گوید: معنا، دیگر چیزی نیست که بتوان به آن باور کرد. معنا، فقط یک کلمه است که انسان‌ها به آن می‌گویند تا احساس کنند که هنوز چیزی وجود دارد. «او را معناست» — این جمله، ترجمهٔ دقیقی از فلسفهٔ نیهیلیسم نیتسه است: معنا، فقط یک خیال است که ما به خودمان می‌گوییم. اما نیما، این خیال را به یک جرم تبدیل می‌کند. او می‌گوید: ما، نه فقط خیال می‌سازیم — ما، خیال را دزدیده‌ایم. و این دزدی، نه یک دزدیِ بیرونی است — این دزدی، یک دزدیِ درونی است. ما، خودمان، دزدِ معنا هستیم.

این نگاه، ترسناک است، چون نیما هیچ گناهی را به فرد نسبت نمی‌دهد. او به یک ساختار نگاه می‌کند: ساختاری که در آن، معنا، دیگر یک احساس نیست — معنا، یک کلمه است. و هر کسی که این کلمه را می‌گوید، در واقع، خودش را به دامِ این کلمه می‌اندازد. و این دام، هیچ وقت باز نمی‌شود. چون ما، همین دزدان هستیم. همین شیخان هستیم. همین واژه خواناها هستیم. و این دزدی، نه یک عملِ موقت است — این دزدی، یک وظیفهٔ وجودی است. و این وظیفه، هیچ وقت متوقف نمی‌شود. و این وظیفه، همان است که ما را به خلأ می‌اندازد.

کلمه، نه معنا

نیما در اینجا، به ما می‌گوید: ما دیگر نمی‌توانیم به معنا باور کنیم — چون معنا، دیگر وجود ندارد. ما دیگر نمی‌توانیم به حقیقت باور کنیم — چون حقیقت، دیگر وجود ندارد. ما دیگر نمی‌توانیم به خدا باور کنیم — چون خدا، دیگر وجود ندارد. و این عدم باور، نه یک ضعف است — این عدم باور، یک واقعیت است. و این واقعیت، تنها چیزی است که می‌تواند ما را از خودمان جدا کند. و این جدا شدن، تنها چیزی است که می‌تواند ما را از خلأ، جدا کند — اما این جدا شدن، خودش، یک خلأ است.

ما دیگر نه انسان‌هایی هستیم که معنا داریم — ما، انسان‌هایی هستیم که کلمه داریم. و این کلمه، دیگر نه یک ابزارِ ارتباط است — این کلمه، یک ابزارِ تسلیت است. ما می‌گوییم، نه برای اینکه چیزی را بفهمیم — بلکه برای اینکه احساس کنیم هنوز وجود داریم. ما می‌گوییم، نه برای اینکه چیزی را تغییر دهیم — بلکه برای اینکه احساس کنیم هنوز می‌توانیم تغییر دهیم. ما می‌گوییم، نه برای اینکه چیزی را بگوییم — بلکه برای اینکه احساس کنیم هنوز می‌توانیم بگوییم. و این گفتن، هیچ چیزی را نجات نمی‌دهد — این گفتن، فقط یک نوعِ تب است. و این تب، همان است که شیخ را زنده نگه می‌دارد. و این تب، همان است که ما را به خلأ می‌اندازد.

چرا این شعر، هنوز زنده است؟

چرا این شعر، در سال ۲۰۲۴، هنوز زنده است؟ چرا هنوز ما به جای فکر کردن، تکرار می‌کنیم؟ چرا هنوز ما به جای سکوت، یک پست می‌زنیم؟ چرا هنوز ما به جای دیدن، یک الگوریتم را دنبال می‌کنیم؟ چرا هنوز ما به جای زندگی، یک لینک کلیک می‌کنیم؟

نیما، در این شعر، نه یک شاعر است، بلکه یک گواه است. او می‌گوید: من دیدم. من دیدم که چطور معنا، به کلمه تبدیل شد. من دیدم که چطور شیخ، به تاجر تبدیل شد. من دیدم که چطور واژه خوانا، به خوانندهٔ تکرار تبدیل شد. من دیدم که چطور ما، همین شیخان هستیم. و من هنوز زنده‌ام. و این زنده بودن، تنها به این معناست که من می‌توانم این را بگویم. این شعر، هیچ راه‌حلی نمی‌دهد. هیچ آینده‌ای را پیش‌بینی نمی‌کند. اما آنچه می‌دهد، چیزی است که هیچ نظامی نمی‌تواند بدهد: واقعیت. واقعیتِ بی‌فریب. واقعیتِ بی‌پناه. واقعیتِ بی‌نور.

در جهانی که همه چی حل شده، و تخت یزدان نابود شده، و جام جهان ادرار می‌ریزد، و کودکان را مالش داده‌اند، و زبان به دیوانه مضراب تبدیل شده، و قدرت تنها تب است — تنها چیزی که باقی مانده، این شعر است. و این شعر، دیگر نه یک شعر است — این شعر، یک گواهی است. گواهی برای آنچه که ما از دست داده‌ایم. گواهی برای آنچه که ما نتوانسته‌ایم بسازیم. گواهی برای آنچه که ما هستیم: یک شیخ. و این شیخ، دیگر نه یک راهنما است — این شیخ، خودِ ما است.

پرسش و پاسخ (FAQ)

آیا نیما شهسواری در این شعر، به دین حمله می‌کند؟

نه. او به دین حمله نمی‌کند — او به تحریفِ دین حمله می‌کند. نیما، دین را نه یک دشمن، بلکه یک قربانی می‌بیند. او می‌گوید: دین، دیگر نه یک راه است — دین، یک تجارت است. و این تجارت، هیچ وقت متوقف نمی‌شود. این شعر، نه یک حمله به دین است — بلکه یک تشخیص از دین است.

آیا این شعر، نسبت به ادبیات، بی‌احترام است؟

نه. این شعر، نسبت به ادبیات، احترام می‌گذارد — چون آن را به صورتِ واقعی‌اش می‌بیند. نیما، ادبیات را نمی‌کشد — او ادبیات را از روی چهرهٔ ما می‌کند. او می‌گوید: ادبیات، دیگر یک چیز نیست — ادبیات، یک واژه خوانا است. و این دیدن، تنها راه است که می‌توانیم از ادبیات، رهایی یابیم.

چرا این شعر برای جهان امروز مهم است؟

چون ما هنوز هم، هر کاری را که می‌کنیم، به عنوان یک کلمه تولید می‌کنیم. هر پست، هر ویدئو، هر مقاله، هر کتاب — همهٔ آن‌ها، فقط یک نوعِ واژه خوانا هستند. هر بار که شما می‌خواهید معنا بیابید، شما فقط تب را تقویت می‌کنید. نیما، در این شعر، به ما می‌گوید: این کلمه، نه نجات می‌دهد — بلکه خلأ را تقویت می‌کند. و اگر می‌خواهیم زنده بمانیم — باید این کلمه را بشناسیم.

نتیجه‌گیری: شیخ، آخرین گواهی

نیما شهسواری، در این شعر، یک مراسمِ جنازه را برگزار می‌کند — جنازهٔ معنا. او هیچ آیینی را جایگزین نمی‌کند. او هیچ مسجدی را بنا نمی‌کند. او تنها می‌گوید: مرتجع‌تر به دلش معنی و او را معناست. و این شدن، نه یک فاجعه، بلکه یک اعلامیه است. چون تا زمانی که ما به معنا باور داریم، ما نمی‌توانیم به خودمان باور کنیم. تا زمانی که ما به شیخ باور داریم، ما نمی‌توانیم به خلأ باور کنیم. تا زمانی که ما به واژه باور داریم، ما نمی‌توانیم به سکوت باور کنیم.

نیما، با این شعر، ما را به یک چالش بزرگ دعوت می‌کند: آیا می‌توانیم بدون معنا، انسان باشیم؟ آیا می‌توانیم بدون شیخ، زندگی کنیم؟ آیا می‌توانیم بدون واژه، وجود داشته باشیم؟

این سؤالات، در این شعر، هیچ پاسخی ندارند. اما این عدم پاسخ، خودش یک پاسخ است. چون نیما، به ما می‌گوید: پاسخ، نه در آسمان است، بلکه در زمین است. پاسخ، نه در کتاب‌های مقدس است، بلکه در چشمانِ کودکان است. پاسخ، نه در تخت یزدان است، بلکه در تنهاییِ آدمی است. و این تنهایی، اگر بتوانیم آن را بپذیریم — نه به عنوان تهیه، بلکه به عنوان آزادی — ممکن است، تنها راهِ نجات باشد.

صفحهٔ اصلی جهان آرمانی

کتاب‌های جهان آرمانی

پادکست‌های جهان آرمانی


   
نقل‌قول
اشتراک:

تازه‌ترین کتاب نیما شهسواری

می‌توانید با کلیک بر روی تصویر تازه‌ترین کتاب نیما شهسواری، این اثر را دریافت و مطالعه کنید

به جهان آرمانی، وب‌سایت رسمی نیما شهسواری خوش آمدید

نیما شهسواری، نویسنده و شاعر، با آثاری در قالب  داستان، شعر، مقالات و آثار تحقیقی که مضامینی مانند آزادی، برابری، جان‌پنداری، نقد قدرت و خدا را بررسی می‌کنند

جهان آرمانی، بستری برای تعامل و دسترسی به تمامی آثار شهسواری به صورت رایگان است

راهنما پروفایل

راهنمایی‌های لازم برای ویرایش پروفایل و حساب کاربری شما
زندگی‌نامه

در این بخش می‌توانید توضیح کوتاهی درباره‌ی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همه‌ی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشته‌های شما

کشور و سن شما

کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است

تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد

باورهای من

گزینه‌های در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان می‌گذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشاره‌ی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد

راه‌های ارتباطی

در این بخش می‌توانید آدرس شبکه‌های اجتماعی، وب‌سایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرس‌ها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد

حساب کاربری

در این بخش می‌توانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین می‌توانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در وی‌سایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید

راهنما ثبت‌نام

راهنمایی‌های لازم برای ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی
نام کاربری

نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود

نام و نام خانوادگی

نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد 

در نظر داشته باشید که این نام در نگاشته‌های شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است

ایمیل آدرس

آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راه‌های ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید

رمز عبور

رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده می‌توانید این رمز را تغییر دهید

قوانین

پیش از ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید

با استفاده از منو روبرو می‌توانید به بخش‌های مختلف حساب خود دسترسی داشته باشید

  • دسترسی به پروفایل شخصی
  • ارسال پست
  • تنظیمات حساب
  • عضویت در خبرنامه
  • تماشای لیست اعضا
  • بازیابی رمز عبور
  • خروج از حساب

در دسترس نبودن لینک

در حال حاضر این لینک در دسترس نیست

بزودی این فایل‌ها بارگذاری و لینک‌ها در دسترس قرار خواهد گرفت

در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید

ثبت آثار

توضیحات

پر کردن بخش‌هایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.

در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است

بخش ارتباط، راه‌هایی است که می‌توانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است می‌توانید در بخش توضیحات شبکه‌ی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.     

شما می‌توانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمت‌هایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،

در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحله‌ی ابتدایی فرم پر کرده‌اید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.

پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعه‌ی قوانین و شرایط وب‌سایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینک‌های زیر اقدام کنید.

تأیید ارسال پیام

پیام شما با موفقیت ارسال شد

ایمیلی از سوی وب‌سایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال پیام دریافت خواهید کرد

در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.

تأیید ارسال فرم

فرم شما با موفقیت ثبت شد

ایمیلی از سوی وب‌سایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال فرم دریافت خواهید کرد

در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.