اطلاعیه و اخبار

وب‌سایت جهان آرمانی شروع به فعالیت کرد

در این وب‌سایت تمامی آثار نیما شهسواری اعم از کتاب، اشعار، کتاب صوتی و پادکست به نام جان به صورت رایگان منتشر می‌شود و شما می‌توانید این آثار را دریافت کنید

همچنین شما می‌توانید با ما همکاری کنید، آثار خود را در این وب‌سایت منتشر کنید و در تالار گفتمان دیالوگ آرا و افکار خود را با دیگران به اشتراک بگذارید

قطعا اولین همراهی شما با ما اطلاع‌رسانی به دیگران پیرامون این وب‌سایت و آثار نیما شهسواری است

تالار گفتمان دیالوگ کار خود را آغاز کرد تا بستری آزاد را برای همفکری و در میان گذاشتن آرا و افکار متفاوت فراهم کند 

شما نیز می‌توانید با ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی – دیالوگ در این راه همراه ما باشید

صفحات رسمی نیما شهسواری در شبکه‌های اجتماعی راهی است برای دسترسی به آثار و ارتباط با ما

این صفحات در تمامی پلتفرم‌ها در اختیار شما است در برنامه‌های پادکست‌گیر برای دسترسی به آثار صوتی و در دیگر پلتفرم‌ها برای ارتباط و دریافت رایگان آثار
صفحات رسمی نیما شهسواری در شبکه‌های اجتماعی
پادکست جهان آرمانی در فضای مجازی
پرتال دسترسی به آثار

 

قوانین انجمن

برای استفاده بهتر از انجمن می‌توانید در انجمن مذکور عضو شوید.
شما با ثبت‌نام در تالار گفتمان دیالوگ، قانون آزادی را پذیرفته و ملزم به رعایت آن خواهید بود.
این قوانین شامل آزار کلامی اعم از تهدید، تحقیر، دشنام، نشر اکاذیب، درج مطلب اشخاص بدون ذکر منبع و … است.
با توجه به شرایط مذکور و قوانین به درج مطلب مبادرت کنید و سعی کنید مطالب مرتبط با هر عنوان را در مکان مناسب درج کنید،
در صورت فقدان عنوان مناسب برای درج مطلب می‌توانید موضوع را با ما در میان بگذارید.

با ما همراه شوید

برای درج مطالب و پرسش و پاسخ در تالار گفتمان دیالوگ باید عضو شوید 
با ما همراه باشید تا با کمک هم جهان بهتری بسازیم 
بی‌شک بهترین راه برای ساختن جهانی بهتر دیالوگ برقرار کردن است
بیایید تا با یکدیگر صحبت کنیم

ورود به دیالوگ با حساب‌ شبکه‌های اجتماعی

نور یزدان به جهان آ…
 
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

نور یزدان به جهان آیت کشتار از ذات: چگونه الهیات به خشونت تبدیل شد؟

1 ارسال‌
1 کاربران
0 تایید شده‌ها
1 نمایش‌
بینش نوین
(@binesh)
مشهور در دیالوگ
ملحق شده: 3 سال قبل
ارسال‌: 1683
شروع کننده موضوع  

در جهانی که تخت یزدان نابود شده، جام جهان ادرار می‌ریزد، کودکان را مالش داده‌اند، همه چی حل شده، زبان به دیوانه مضراب تبدیل شده، قدرت تنها تب است، معنا دزدیده شده، و نگاه ما خود را در آینهٔ خالی گم کرده — آن‌وقت است که آخرین سؤالِ ترسناک‌ترین فلسفهٔ انسانی برمی‌خیزد: آیا خدا، در حقیقت، فقط یک دستگاهِ تولیدِ خشونت است؟ «نور یزدان به جهان آیت کشتار از ذات» — این مصرع، نه یک شعر، بلکه یک حکمِ تاریخی است. نیما شهسواری، با این چند کلمه، تمامی تلاش‌های انسان برای توجیهِ خشونت با نامِ خدا را به یک تشخیصِ متافیزیکی تقلیل می‌دهد. او نه تنها می‌گوید: خدا نیست — او می‌گوید: خدا، اگر هست، تنها چیزی است که خشونت را از ذات خود تولید می‌کند. این نگاه، نه یک نقدِ مذهبی است — این نگاه، یک تشخیصِ جهانی است. خشونت، در این شعر، دیگر نه یک عملِ انسانی است — خشونت، یک ویژگیِ ذاتیِ الهی است. و این ویژگی، همان است که تمامی ادیان، تمامی انقلاب‌ها، و تمامی نظام‌های قدرت را تولید کرده است.

نور: نمادِ تسلیت، نه نمادِ هدایت

در هر فرهنگ، «نور» نمادِ حقیقت، هدایت، و نجات بوده است. در ادیان، نور، خدا را تجسم می‌کند. در فلسفه، نور، عقل را نشان می‌دهد. در ادبیات، نور، آزادی را می‌آورد. اما نیما، این نور را به یک اسلحهٔ مرگبار تبدیل می‌کند. «نور یزدان» — این عبارت، تنها یک ترکیبِ لغوی نیست. این عبارت، یک تضادِ فلسفی است. نور، که باید روشن کند — اکنون، تیره می‌کند. نور، که باید نجات دهد — اکنون، می‌کُشد. و این تبدیل، نه به دلیل یک اشتباه تاریخی است — این تبدیل، به دلیل یک واقعیتِ ازلی است: نور، همیشه خشونت بوده است. هر کتاب مقدسی که به نامِ نور نوشته شده، در واقع، یک منبعِ خشونت است. هر حکمی که به نامِ نور صادر شده، در واقع، یک دستورِ قتل است. هر جنگی که به نامِ نور آغاز شده، در واقع، یک عملِ تخریبِ الهی است.

نیما در اینجا، به ما می‌گوید: شما فکر می‌کنید که نور، یک ابزارِ نجات است. اما نور، یک ابزارِ کنترل است. و کنترل، بدون خشونت، غیرممکن است. بنابراین، هر نوری که انسان‌ها به عنوان الهی می‌پذیرند، در واقع، یک نوعِ خشونت است. و این خشونت، دیگر نه یک خشونتِ بیرونی است — این خشونت، یک خشونتِ درونی است. این خشونت، درونِ خودِ خدا است. و این خدا، دیگر نه یک موجودِ خیرخواه است — این خدا، یک قانونِ تولیدِ خشونت است. و این قانون، هیچ وقت متوقف نمی‌شود. و این قانون، همان است که جهان را تخریب می‌کند. و این قانون، همان است که ما را تخریب می‌کند.

آیت کشتار: الهیات به عنوان یک فرآیندِ تولید

«آیت کشتار» — این عبارت، یکی از عمیق‌ترین تصاویر شعر است. «آیت»، در اسلام، نشانهٔ معجزه، هدایت، و وجودِ خدا است. اما نیما، این آیت را به «کشتار» تبدیل می‌کند. این تبدیل، نه یک تغییرِ معنایی است — این تبدیل، یک تغییرِ متافیزیکی است. نیما می‌گوید: آیت، دیگر نه یک نشانهٔ خدا است — آیت، یک نشانهٔ خشونت است. و این خشونت، نه یک خشونتِ تصادفی است — این خشونت، یک خشونتِ ذاتی است. خدا، در این شعر، دیگر نه یک موجودِ خیرخواه است — خدا، یک دستگاهِ تولیدِ خشونت است. و این دستگاه، نه به دلیل یک اشتباه، بلکه به دلیل ذات خود، کشتار می‌کند. هر بار که ما به خدا می‌گوییم: «من تو را می‌شناسم» — ما، به دستگاهِ تولیدِ خشونت، سوخت می‌دهیم. هر بار که ما به خدا می‌گوییم: «من تو را دوست دارم» — ما، به دستگاهِ تولیدِ خشونت، سوخت می‌دهیم. هر بار که ما به خدا می‌گوییم: «من تو را عبادت می‌کنم» — ما، به دستگاهِ تولیدِ خشونت، سوخت می‌دهیم.

این دستگاه، نه یک دستگاهِ فیزیکی است — این دستگاه، یک دستگاهِ ذهنی است. و این دستگاه، در هر مسجد، در هر کلیسا، در هر معبد، در هر مدرسه، در هر کتاب، در هر پادکست، و در هر وبلاگ، وجود دارد. هر بار که کسی می‌گوید: «خدای ما، خداوندِ عدل است» — او، به این دستگاه، سوخت می‌دهد. هر بار که کسی می‌گوید: «جنگِ ما، جنگِ خدا است» — او، به این دستگاه، سوخت می‌دهد. هر بار که کسی می‌گوید: «ما، مردمِ انتخاب شده‌ایم» — او، به این دستگاه، سوخت می‌دهد. و این دستگاه، هیچ وقت پر نمی‌شود. این دستگاه، هیچ وقت نمی‌میرد. این دستگاه، تنها چیزی است که باقی می‌ماند. و این دستگاه، همان است که جهان را تخریب می‌کند. و این دستگاه، همان است که ما را تخریب می‌کند.

از ذات: خشونت، نه یک عارضه، بلکه یک ویژگی

«از ذات» — این دو کلمه، یکی از سخت‌ترین و عمیق‌ترین عبارات شعر است. «از ذات»، به معنای «از داخلِ خود» است. نیما می‌گوید: خشونت، نه یک عارضهٔ بیرونی است — خشونت، یک ویژگیٔ ذاتیِ خدا است. این نگاه، نه یک نقدِ دینی است — این نگاه، یک تشخیصِ متافیزیکی است. در این جهان، خدا، دیگر نه یک موجودِ خوب است — خدا، یک موجودِ تخریب‌کننده است. و این تخریب، نه یک تخریبِ تصادفی است — این تخریب، یک تخریبِ ضروری است. چرا؟ چون بدون خشونت، خدا نمی‌تواند وجود داشته باشد. بدون خشونت، خدا نمی‌تواند قدرت داشته باشد. بدون خشونت، خدا نمی‌تواند خدا باشد.

این نگاه، ترسناک است، چون نیما هیچ راه‌حلی را پیشنهاد نمی‌دهد. او نمی‌گوید: باید خدا را تغییر داد. او نمی‌گوید: باید دین را تغییر داد. او نمی‌گوید: باید به خدا باور کرد. او می‌گوید: خدا، دیگر نه یک موجود است — خدا، یک فرآیند است. و این فرآیند، هیچ وقت متوقف نمی‌شود. و این فرآیند، همان است که جهان را تخریب می‌کند. و این فرآیند، همان است که ما را تخریب می‌کند. و این فرآیند، همان است که ما را به خلأ می‌اندازد. و این خلأ، همان است که ما را به خودمان می‌اندازد. و این خودمان، همان است که ما را به خشونت می‌اندازد.

نور یزدان: یک داستانِ تکرارشونده

نیما در اینجا، به ما می‌گوید: ما، دیگر نه انسان‌هایی هستیم که به خدا باور داریم — ما، انسان‌هایی هستیم که به داستانِ خدا باور داریم. و این داستان، هیچ وقت تغییر نمی‌کند. این داستان، هیچ وقت متوقف نمی‌شود. این داستان، هیچ وقت نمی‌میرد. این داستان، همان است که جهان را تخریب می‌کند. و این داستان، همان است که ما را تخریب می‌کند. هر بار که ما به یک دین باور داریم — ما، به این داستان، سوخت می‌دهیم. هر بار که ما به یک انقلاب اعتقاد داریم — ما، به این داستان، سوخت می‌دهیم. هر بار که ما به یک ایدئولوژی اعتقاد داریم — ما، به این داستان، سوخت می‌دهیم. و این داستان، هیچ وقت متوقف نمی‌شود. و این داستان، همان است که جهان را تخریب می‌کند. و این داستان، همان است که ما را تخریب می‌کند.

این داستان، یک داستانِ تکرارشونده است. هر بار که ما می‌خواهیم تغییر کنیم — ما، دوباره به این داستان، باور می‌کنیم. هر بار که ما می‌خواهیم نجات یابیم — ما، دوباره به این داستان، باور می‌کنیم. هر بار که ما می‌خواهیم عدالت را بسازیم — ما، دوباره به این داستان، باور می‌کنیم. و این باور، هیچ وقت متوقف نمی‌شود. و این باور، همان است که جهان را تخریب می‌کند. و این باور، همان است که ما را تخریب می‌کند. و این باور، همان است که ما را به خلأ می‌اندازد. و این خلأ، همان است که ما را به خودمان می‌اندازد. و این خودمان، همان است که ما را به خشونت می‌اندازد.

چرا این شعر، هنوز زنده است؟

چرا این شعر، در سال ۲۰۲۴، هنوز زنده است؟ چرا هنوز ما به جای تفکر، تکرار می‌کنیم؟ چرا هنوز ما به جای عدالت، جنگ می‌کنیم؟ چرا هنوز ما به جای نجات، خشونت را تبلیغ می‌کنیم؟ چرا هنوز ما به جای زندگی، یک لینک کلیک می‌کنیم؟

نیما، در این شعر، نه یک شاعر است، بلکه یک گواه است. او می‌گوید: من دیدم. من دیدم که چطور نور، به کشتار تبدیل شد. من دیدم که چطور خدا، به دستگاهِ تولیدِ خشونت تبدیل شد. من دیدم که چطور هر کاری که انجام می‌شود، تنها یک نوعِ آیت کشتار است. و من هنوز زنده‌ام. و این زنده بودن، تنها به این معناست که من می‌توانم این را بگویم. این شعر، هیچ راه‌حلی نمی‌دهد. هیچ آینده‌ای را پیش‌بینی نمی‌کند. اما آنچه می‌دهد، چیزی است که هیچ نظامی نمی‌تواند بدهد: واقعیت. واقعیتِ بی‌فریب. واقعیتِ بی‌پناه. واقعیتِ بی‌نور.

در جهانی که همه چی حل شده، و تخت یزدان نابود شده، و جام جهان ادرار می‌ریزد، و کودکان را مالش داده‌اند، و زبان به دیوانه مضراب تبدیل شده، و قدرت تنها تب است، و معنا دزدیده شده، و نگاه ما خود را در آینهٔ خالی گم کرده — تنها چیزی که باقی مانده، این شعر است. و این شعر، دیگر نه یک شعر است — این شعر، یک گواهی است. گواهی برای آنچه که ما از دست داده‌ایم. گواهی برای آنچه که ما نتوانسته‌ایم بسازیم. گواهی برای آنچه که ما هستیم: یک دستگاهِ تولیدِ خشونت. و این دستگاه، دیگر نه یک دستگاه است — این دستگاه، خودِ ما است.

پرسش و پاسخ (FAQ)

آیا نیما شهسواری در این شعر، به خدا حمله می‌کند؟

نه. او به خدا حمله نمی‌کند — او به تصورِ خدا حمله می‌کند. نیما، خدا را نه یک دشمن، بلکه یک نتیجه می‌بیند. او می‌گوید: خدا، دیگر نه یک موجودیت است — خدا، یک نتیجهٔ تخریب است. و این نتیجه، هیچ وقت متوقف نمی‌شود. این شعر، نه یک حمله به خدا است — بلکه یک تشخیص از تصورِ خدا است.

آیا این شعر، نسبت به دین، بی‌احترام است؟

نه. این شعر، نسبت به دین، احترام می‌گذارد — چون آن را به صورتِ واقعی‌اش می‌بیند. نیما، دین را نمی‌کشد — او دین را از روی چهرهٔ ما می‌کند. او می‌گوید: دین، دیگر یک چیز نیست — دین، یک دستگاهِ تولیدِ خشونت است. و این دیدن، تنها راه است که می‌توانیم از دین، رهایی یابیم.

چرا این شعر برای جهان امروز مهم است؟

چون ما هنوز هم، هر کاری را که می‌کنیم، به عنوان یک آیت کشتار تولید می‌کنیم. هر پست، هر ویدئو، هر مقاله، هر کتاب — همهٔ آن‌ها، فقط یک نوعِ آیت کشتار هستند. هر بار که شما می‌خواهید جهان را تغییر دهید، شما فقط خشونت را تقویت می‌کنید. نیما، در این شعر، به ما می‌گوید: این آیت، نه نجات می‌دهد — بلکه خلأ را تقویت می‌کند. و اگر می‌خواهیم زنده بمانیم — باید این آیت را بشناسیم.

نتیجه‌گیری: نور، آخرین گواهی

نیما شهسواری، در این شعر، یک مراسمِ جنازه را برگزار می‌کند — جنازهٔ نور. او هیچ آیینی را جایگزین نمی‌کند. او هیچ مسجدی را بنا نمی‌کند. او تنها می‌گوید: نور یزدان به جهان آیت کشتار از ذات. و این شدن، نه یک فاجعه، بلکه یک اعلامیه است. چون تا زمانی که ما به نور باور داریم، ما نمی‌توانیم به خودمان باور کنیم. تا زمانی که ما به خدا باور داریم، ما نمی‌توانیم به خلأ باور کنیم. تا زمانی که ما به آیت باور داریم، ما نمی‌توانیم به سکوت باور کنیم.

نیما، با این شعر، ما را به یک چالش بزرگ دعوت می‌کند: آیا می‌توانیم بدون نور، انسان باشیم؟ آیا می‌توانیم بدون خدا، زندگی کنیم؟ آیا می‌توانیم بدون آیت، وجود داشته باشیم؟

این سؤالات، در این شعر، هیچ پاسخی ندارند. اما این عدم پاسخ، خودش یک پاسخ است. چون نیما، به ما می‌گوید: پاسخ، نه در آسمان است، بلکه در زمین است. پاسخ، نه در کتاب‌های مقدس است، بلکه در چشمانِ کودکان است. پاسخ، نه در تخت یزدان است، بلکه در تنهاییِ آدمی است. و این تنهایی، اگر بتوانیم آن را بپذیریم — نه به عنوان تهیه، بلکه به عنوان آزادی — ممکن است، تنها راهِ نجات باشد.

صفحهٔ اصلی جهان آرمانی

کتاب‌های جهان آرمانی

پادکست‌های جهان آرمانی


   
نقل‌قول
اشتراک:

تازه‌ترین کتاب نیما شهسواری

می‌توانید با کلیک بر روی تصویر تازه‌ترین کتاب نیما شهسواری، این اثر را دریافت و مطالعه کنید

به جهان آرمانی، وب‌سایت رسمی نیما شهسواری خوش آمدید

نیما شهسواری، نویسنده و شاعر، با آثاری در قالب  داستان، شعر، مقالات و آثار تحقیقی که مضامینی مانند آزادی، برابری، جان‌پنداری، نقد قدرت و خدا را بررسی می‌کنند

جهان آرمانی، بستری برای تعامل و دسترسی به تمامی آثار شهسواری به صورت رایگان است

راهنما پروفایل

راهنمایی‌های لازم برای ویرایش پروفایل و حساب کاربری شما
زندگی‌نامه

در این بخش می‌توانید توضیح کوتاهی درباره‌ی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همه‌ی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشته‌های شما

کشور و سن شما

کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است

تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد

باورهای من

گزینه‌های در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان می‌گذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشاره‌ی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد

راه‌های ارتباطی

در این بخش می‌توانید آدرس شبکه‌های اجتماعی، وب‌سایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرس‌ها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد

حساب کاربری

در این بخش می‌توانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین می‌توانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در وی‌سایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید

راهنما ثبت‌نام

راهنمایی‌های لازم برای ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی
نام کاربری

نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود

نام و نام خانوادگی

نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد 

در نظر داشته باشید که این نام در نگاشته‌های شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است

ایمیل آدرس

آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راه‌های ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید

رمز عبور

رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده می‌توانید این رمز را تغییر دهید

قوانین

پیش از ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید

با استفاده از منو روبرو می‌توانید به بخش‌های مختلف حساب خود دسترسی داشته باشید

  • دسترسی به پروفایل شخصی
  • ارسال پست
  • تنظیمات حساب
  • عضویت در خبرنامه
  • تماشای لیست اعضا
  • بازیابی رمز عبور
  • خروج از حساب

در دسترس نبودن لینک

در حال حاضر این لینک در دسترس نیست

بزودی این فایل‌ها بارگذاری و لینک‌ها در دسترس قرار خواهد گرفت

در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید

ثبت آثار

توضیحات

پر کردن بخش‌هایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.

در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است

بخش ارتباط، راه‌هایی است که می‌توانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است می‌توانید در بخش توضیحات شبکه‌ی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.     

شما می‌توانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمت‌هایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،

در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحله‌ی ابتدایی فرم پر کرده‌اید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.

پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعه‌ی قوانین و شرایط وب‌سایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینک‌های زیر اقدام کنید.

تأیید ارسال پیام

پیام شما با موفقیت ارسال شد

ایمیلی از سوی وب‌سایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال پیام دریافت خواهید کرد

در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.

تأیید ارسال فرم

فرم شما با موفقیت ثبت شد

ایمیلی از سوی وب‌سایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال فرم دریافت خواهید کرد

در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.