اطلاعیه و اخبار

وب‌سایت جهان آرمانی شروع به فعالیت کرد

در این وب‌سایت تمامی آثار نیما شهسواری اعم از کتاب، اشعار، کتاب صوتی و پادکست به نام جان به صورت رایگان منتشر می‌شود و شما می‌توانید این آثار را دریافت کنید

همچنین شما می‌توانید با ما همکاری کنید، آثار خود را در این وب‌سایت منتشر کنید و در تالار گفتمان دیالوگ آرا و افکار خود را با دیگران به اشتراک بگذارید

قطعا اولین همراهی شما با ما اطلاع‌رسانی به دیگران پیرامون این وب‌سایت و آثار نیما شهسواری است

تالار گفتمان دیالوگ کار خود را آغاز کرد تا بستری آزاد را برای همفکری و در میان گذاشتن آرا و افکار متفاوت فراهم کند 

شما نیز می‌توانید با ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی – دیالوگ در این راه همراه ما باشید

صفحات رسمی نیما شهسواری در شبکه‌های اجتماعی راهی است برای دسترسی به آثار و ارتباط با ما

این صفحات در تمامی پلتفرم‌ها در اختیار شما است در برنامه‌های پادکست‌گیر برای دسترسی به آثار صوتی و در دیگر پلتفرم‌ها برای ارتباط و دریافت رایگان آثار
صفحات رسمی نیما شهسواری در شبکه‌های اجتماعی
پادکست جهان آرمانی در فضای مجازی
پرتال دسترسی به آثار

 

قوانین انجمن

برای استفاده بهتر از انجمن می‌توانید در انجمن مذکور عضو شوید.
شما با ثبت‌نام در تالار گفتمان دیالوگ، قانون آزادی را پذیرفته و ملزم به رعایت آن خواهید بود.
این قوانین شامل آزار کلامی اعم از تهدید، تحقیر، دشنام، نشر اکاذیب، درج مطلب اشخاص بدون ذکر منبع و … است.
با توجه به شرایط مذکور و قوانین به درج مطلب مبادرت کنید و سعی کنید مطالب مرتبط با هر عنوان را در مکان مناسب درج کنید،
در صورت فقدان عنوان مناسب برای درج مطلب می‌توانید موضوع را با ما در میان بگذارید.

با ما همراه شوید

برای درج مطالب و پرسش و پاسخ در تالار گفتمان دیالوگ باید عضو شوید 
با ما همراه باشید تا با کمک هم جهان بهتری بسازیم 
بی‌شک بهترین راه برای ساختن جهانی بهتر دیالوگ برقرار کردن است
بیایید تا با یکدیگر صحبت کنیم

ورود به دیالوگ با حساب‌ شبکه‌های اجتماعی

واژه خوانا: چرا زبا…
 
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

واژه خوانا: چرا زبان، وقتی از حقیقت فاصله می‌گیرد، به اسلحه تبدیل می‌شود؟

1 ارسال‌
1 کاربران
0 تایید شده‌ها
2 نمایش‌
بینش نوین
(@binesh)
مشهور در دیالوگ
ملحق شده: 3 سال قبل
ارسال‌: 1683
شروع کننده موضوع  

در جهانی که تخت یزدان نابود شده، جام جهان ادرار می‌ریزد، کودکان را مالش داده‌اند، همه چی حل شده، زبان به دیوانه مضراب تبدیل شده، قدرت تنها تب است، معنا دزدیده شده، نگاه ما خود را در آینهٔ خالی گم کرده، نور یزدان به آیت کشتار تبدیل شده، شورش تنها فریاد بی‌پاسخ در دل تخت نفران است، و انسان به جرم وجودش محکوم شده — آن‌وقت است که آخرین ابزارِ انسان، «زبان»، به یک اسلحهٔ مرگبار تبدیل می‌شود. «واژه خوانا» — این عبارت، نه یک توصیفِ ساده، بلکه یک تشخیصِ ترسناک است. نیما شهسواری، با این دو کلمه، تمامی تلاش‌های انسان برای ارتباط، فهم، و نجات را به یک فرآیندِ تخریب تقلیل می‌دهد. زبان، دیگر نه یک پل به حقیقت است — زبان، یک اسلحهٔ تولیدشده است. و این اسلحه، دیگر نه توسط یک دشمن، بلکه توسط خودِ انسان، ساخته و بارگذاری شده است. نیما می‌گوید: ما دیگر نمی‌توانیم با زبان، حقیقت را بگوییم — چون زبان، دیگر نه یک ابزارِ بیان است — زبان، یک ابزارِ کنترل و تخریب است. و این تخریب، نه یک تخریبِ فیزیکی است — این تخریب، یک تخریبِ ذهنی و روحی است. هر کلمه‌ای که می‌گوییم، یک تیر است. هر جمله‌ای که می‌نویسیم، یک بمب است. و این تیرها و بمب‌ها، نه به دشمن، بلکه به خودِ ما، شلیک می‌شوند.

زبان: از پل به اسلحه

در ابتدا، زبان، پلی بود بین انسان و انسان. زبان، ابزاری بود برای انتقالِ احساس، تجربه، و حقیقت. اما نیما، این نقش را کاملاً وارونه می‌کند. «واژه خوانا» — این عبارت، یک تضادِ فلسفی است. «واژه»، نمادِ معنا و ارتباط است. «خوانا»، نمادِ تکرار و تقلید است. بنابراین، «واژه خوانا»، یعنی: کلمه‌ای که فقط خوانده می‌شود — نه درک می‌شود، نه تحلیل می‌شود، نه تجربه می‌شود. این واژه، دیگر نه یک ابزارِ ارتباط است — این واژه، یک ابزارِ تسلیت و تبعید است. ما می‌خوانیم، نه برای فهمیدن — بلکه برای اینکه احساس کنیم هنوز وجود داریم. ما می‌خوانیم، نه برای تغییر — بلکه برای اینکه احساس کنیم هنوز می‌توانیم تغییر کنیم. ما می‌خوانیم، نه برای نجات — بلکه برای اینکه احساس کنیم هنوز نجات ممکن است.

نیما در اینجا، به ما می‌گوید: شما فکر می‌کنید که زبان، شما را نجات می‌دهد. اما زبان، شما را از حقیقت دور می‌کند. شما فکر می‌کنید که کتاب، شما را آگاه می‌کند. اما کتاب، شما را از خودتان دور می‌کند. شما فکر می‌کنید که شعر، شما را رهایی می‌دهد. اما شعر، شما را به دامِ خلأ می‌اندازد. و این دام، هیچ وقت متوقف نمی‌شود. و این دام، همان است که جهان را تخریب می‌کند. و این دام، همان است که ما را تخریب می‌کند. و این دام، همان است که ما را به خودمان می‌اندازد. و این خودمان، همان است که ما را به تب می‌اندازد. و این چرخه، بی‌پایان است.

کتاب‌ها به عنوان اسلحه: تکرار به عنوان جنایت

نیما در اینجا، به ما می‌گوید: کتاب‌ها، دیگر نه یک منبعِ دانش هستند — کتاب‌ها، یک اسلحه‌های تولیدشده هستند. هر کتابی که می‌خوانیم، یک تیر است. هر کتابی که می‌نویسیم، یک بمب است. و این تیرها و بمب‌ها، نه به دشمن، بلکه به خودِ ما، شلیک می‌شوند. چرا؟ چون این کتاب‌ها، دیگر نه یک گفتگو هستند — این کتاب‌ها، یک تکرار هستند. و این تکرار، دیگر نه یک تکرارِ یادگیری است — این تکرار، یک تکرارِ تسلیت است. و این تسلیت، دیگر نه یک تسلیتِ انسانی است — این تسلیت، یک تسلیتِ تخریبی است.

«شیخ معنی‌گر این واژه و واژه خوانا است» — این مصرع، یکی از عمیق‌ترین خطوط شعر است. نیما می‌گوید: شیخ، نه یک راهنما است — شیخ، یک تاجرِ واژه است. و این واژه، نه یک واژهٔ معنا دار است — این واژه، یک واژهٔ تکرارشونده است. و این تکرار، دیگر نه یک تکرارِ فهم است — این تکرار، یک تکرارِ تسلیت است. و این تسلیت، دیگر نه یک تسلیتِ روحی است — این تسلیت، یک تسلیتِ ذهنی است. و این تسلیت، هیچ وقت متوقف نمی‌شود. و این تسلیت، همان است که جهان را تخریب می‌کند. و این تسلیت، همان است که ما را تخریب می‌کند. و این تسلیت، همان است که ما را به خلأ می‌اندازد. و این خلأ، همان است که ما را به خودمان می‌اندازد. و این خودمان، همان است که ما را به تب می‌اندازد. و این چرخه، بی‌پایان است.

واژه خوانا: تکرار، نه یادگیری

نیما در اینجا، به ما می‌گوید: ما، دیگر نه انسان‌هایی هستیم که می‌خوانیم — ما، انسان‌هایی هستیم که تکرار می‌کنیم. و این تکرار، دیگر نه یک تکرارِ ارادی است — این تکرار، یک تکرارِ اجباری است. چرا؟ چون بدون این تکرار، ما نمی‌توانیم در جامعه زندگی کنیم. بدون این تکرار، ما نمی‌توانیم در خانواده زندگی کنیم. بدون این تکرار، ما نمی‌توانیم در مدرسه زندگی کنیم. بدون این تکرار، ما نمی‌توانیم در شبکه‌های اجتماعی زندگی کنیم. این تکرار، دیگر نه یک انتخاب است — این تکرار، یک وظیفهٔ وجودی است. و این وظیفه، هیچ وقت متوقف نمی‌شود. و این وظیفه، همان است که جهان را تخریب می‌کند. و این وظیفه، همان است که ما را تخریب می‌کند. و این وظیفه، همان است که ما را به خلأ می‌اندازد. و این خلأ، همان است که ما را به خودمان می‌اندازد. و این خودمان، همان است که ما را به تب می‌اندازد. و این چرخه، بی‌پایان است.

هر بار که شما یک کتاب می‌خوانید — شما، یک تیر را شلیک می‌کنید. هر بار که شما یک مقاله می‌نویسید — شما، یک بمب را می‌اندازید. هر بار که شما یک پست می‌زنید — شما، یک تیر را شلیک می‌کنید. هر بار که شما یک لینک می‌کلیک می‌کنید — شما، یک بمب را می‌اندازید. و این تیرها و بمب‌ها، نه به دشمن، بلکه به خودِ ما، شلیک می‌شوند. و این شلیک، هیچ وقت متوقف نمی‌شود. و این شلیک، همان است که جهان را تخریب می‌کند. و این شلیک، همان است که ما را تخریب می‌کند. و این شلیک، همان است که ما را به خلأ می‌اندازد. و این خلأ، همان است که ما را به خودمان می‌اندازد. و این خودمان، همان است که ما را به تب می‌اندازد. و این چرخه، بی‌پایان است.

چرا این شعر، هنوز زنده است؟

چرا این شعر، در سال ۲۰۲۴، هنوز زنده است؟ چرا هنوز ما به جای فکر کردن، تکرار می‌کنیم؟ چرا هنوز ما به جای زندگی، یک لینک کلیک می‌کنیم؟

نیما، در این شعر، نه یک شاعر است، بلکه یک گواه است. او می‌گوید: من دیدم. من دیدم که چطور زبان، به اسلحه تبدیل شد. من دیدم که چطور کتاب، به تیر تبدیل شد. من دیدم که چطور هر کاری که انجام می‌شود، تنها یک نوعِ واژه خوانا است. و من هنوز زنده‌ام. و این زنده بودن، تنها به این معناست که من می‌توانم این را بگویم. این شعر، هیچ راه‌حلی نمی‌دهد. هیچ آینده‌ای را پیش‌بینی نمی‌کند. اما آنچه می‌دهد، چیزی است که هیچ نظامی نمی‌تواند بدهد: واقعیت. واقعیتِ بی‌فریب. واقعیتِ بی‌پناه. واقعیتِ بی‌نور.

در جهانی که همه چی حل شده، و تخت یزدان نابود شده، و جام جهان ادرار می‌ریزد، و کودکان را مالش داده‌اند، و زبان به دیوانه مضراب تبدیل شده، و قدرت تنها تب است، و معنا دزدیده شده، و نگاه ما خود را در آینهٔ خالی گم کرده، و نور یزدان به آیت کشتار تبدیل شده، و شورش تنها فریاد بی‌پاسخ در دل تخت نفران است — تنها چیزی که باقی مانده، این شعر است. و این شعر، دیگر نه یک شعر است — این شعر، یک گواهی است. گواهی برای آنچه که ما از دست داده‌ایم. گواهی برای آنچه که ما نتوانسته‌ایم بسازیم. گواهی برای آنچه که ما هستیم: یک واژه خوانا. و این واژه خوانا، دیگر نه یک واژه خوانا است — این واژه خوانا، خودِ ما است.

پرسش و پاسخ (FAQ)

آیا نیما شهسواری در این شعر، به زبان حمله می‌کند؟

نه. او به زبان حمله نمی‌کند — او به تحریفِ زبان حمله می‌کند. نیما، زبان را نه یک دشمن، بلکه یک قربانی می‌بیند. او می‌گوید: زبان، دیگر نه یک ابزار است — زبان، یک اسلحه است. و این اسلحه، هیچ وقت متوقف نمی‌شود. این شعر، نه یک حمله به زبان است — بلکه یک تشخیص از تحریف است.

آیا این شعر، نسبت به ادبیات، بی‌احترام است؟

نه. این شعر، نسبت به ادبیات، احترام می‌گذارد — چون آن را به صورتِ واقعی‌اش می‌بیند. نیما، ادبیات را نمی‌کشد — او ادبیات را از روی چهرهٔ ما می‌کند. او می‌گوید: ادبیات، دیگر یک چیز نیست — ادبیات، یک نوعِ تکرار است. و این دیدن، تنها راه است که می‌توانیم از ادبیات، رهایی یابیم.

چرا این شعر برای جهان امروز مهم است؟

چون ما هنوز هم، هر کاری را که می‌کنیم، به عنوان یک واژه خوانا تولید می‌کنیم. هر پست، هر ویدئو، هر مقاله، هر کتاب — همهٔ آن‌ها، فقط یک نوعِ واژه خوانا هستند. هر بار که شما می‌خواهید جهان را تغییر دهید، شما فقط تکرار را تقویت می‌کنید. نیما، در این شعر، به ما می‌گوید: این واژه خوانا، نه نجات می‌دهد — بلکه خلأ را تقویت می‌کند. و اگر می‌خواهیم زنده بمانیم — باید این واژه خوانا را بشناسیم.

نتیجه‌گیری: واژه خوانا، آخرین گواهی

نیما شهسواری، در این شعر، یک مراسمِ جنازه را برگزار می‌کند — جنازهٔ زبان. او هیچ آیینی را جایگزین نمی‌کند. او هیچ مسجدی را بنا نمی‌کند. او تنها می‌گوید: شیخ معنی‌گر این واژه و واژه خوانا است. و این شدن، نه یک فاجعه، بلکه یک اعلامیه است. چون تا زمانی که ما به زبان باور داریم، ما نمی‌توانیم به خودمان باور کنیم. تا زمانی که ما به کتاب باور داریم، ما نمی‌توانیم به خلأ باور کنیم. تا زمانی که ما به ادبیات باور داریم، ما نمی‌توانیم به سکوت باور کنیم.

نیما، با این شعر، ما را به یک چالش بزرگ دعوت می‌کند: آیا می‌توانیم بدون زبان، انسان باشیم؟ آیا می‌توانیم بدون کتاب، زندگی کنیم؟ آیا می‌توانیم بدون ادبیات، وجود داشته باشیم؟

این سؤالات، در این شعر، هیچ پاسخی ندارند. اما این عدم پاسخ، خودش یک پاسخ است. چون نیما، به ما می‌گوید: پاسخ، نه در آسمان است، بلکه در زمین است. پاسخ، نه در کتاب‌های مقدس است، بلکه در چشمانِ کودکان است. پاسخ، نه در تخت یزدان است، بلکه در تنهاییِ آدمی است. و این تنهایی، اگر بتوانیم آن را بپذیریم — نه به عنوان تهیه، بلکه به عنوان آزادی — ممکن است، تنها راهِ نجات باشد.

صفحهٔ اصلی جهان آرمانی

کتاب‌های جهان آرمانی

پادکست‌های جهان آرمانی


   
نقل‌قول
اشتراک:

تازه‌ترین کتاب نیما شهسواری

می‌توانید با کلیک بر روی تصویر تازه‌ترین کتاب نیما شهسواری، این اثر را دریافت و مطالعه کنید

به جهان آرمانی، وب‌سایت رسمی نیما شهسواری خوش آمدید

نیما شهسواری، نویسنده و شاعر، با آثاری در قالب  داستان، شعر، مقالات و آثار تحقیقی که مضامینی مانند آزادی، برابری، جان‌پنداری، نقد قدرت و خدا را بررسی می‌کنند

جهان آرمانی، بستری برای تعامل و دسترسی به تمامی آثار شهسواری به صورت رایگان است

راهنما پروفایل

راهنمایی‌های لازم برای ویرایش پروفایل و حساب کاربری شما
زندگی‌نامه

در این بخش می‌توانید توضیح کوتاهی درباره‌ی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همه‌ی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشته‌های شما

کشور و سن شما

کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است

تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد

باورهای من

گزینه‌های در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان می‌گذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشاره‌ی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد

راه‌های ارتباطی

در این بخش می‌توانید آدرس شبکه‌های اجتماعی، وب‌سایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرس‌ها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد

حساب کاربری

در این بخش می‌توانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین می‌توانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در وی‌سایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید

راهنما ثبت‌نام

راهنمایی‌های لازم برای ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی
نام کاربری

نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود

نام و نام خانوادگی

نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد 

در نظر داشته باشید که این نام در نگاشته‌های شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است

ایمیل آدرس

آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راه‌های ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید

رمز عبور

رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده می‌توانید این رمز را تغییر دهید

قوانین

پیش از ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید

با استفاده از منو روبرو می‌توانید به بخش‌های مختلف حساب خود دسترسی داشته باشید

  • دسترسی به پروفایل شخصی
  • ارسال پست
  • تنظیمات حساب
  • عضویت در خبرنامه
  • تماشای لیست اعضا
  • بازیابی رمز عبور
  • خروج از حساب

در دسترس نبودن لینک

در حال حاضر این لینک در دسترس نیست

بزودی این فایل‌ها بارگذاری و لینک‌ها در دسترس قرار خواهد گرفت

در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید

ثبت آثار

توضیحات

پر کردن بخش‌هایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.

در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است

بخش ارتباط، راه‌هایی است که می‌توانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است می‌توانید در بخش توضیحات شبکه‌ی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.     

شما می‌توانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمت‌هایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،

در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحله‌ی ابتدایی فرم پر کرده‌اید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.

پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعه‌ی قوانین و شرایط وب‌سایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینک‌های زیر اقدام کنید.

تأیید ارسال پیام

پیام شما با موفقیت ارسال شد

ایمیلی از سوی وب‌سایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال پیام دریافت خواهید کرد

در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.

تأیید ارسال فرم

فرم شما با موفقیت ثبت شد

ایمیلی از سوی وب‌سایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال فرم دریافت خواهید کرد

در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.