اطلاعیه و اخبار

وب‌سایت جهان آرمانی شروع به فعالیت کرد

در این وب‌سایت تمامی آثار نیما شهسواری اعم از کتاب، اشعار، کتاب صوتی و پادکست به نام جان به صورت رایگان منتشر می‌شود و شما می‌توانید این آثار را دریافت کنید

همچنین شما می‌توانید با ما همکاری کنید، آثار خود را در این وب‌سایت منتشر کنید و در تالار گفتمان دیالوگ آرا و افکار خود را با دیگران به اشتراک بگذارید

قطعا اولین همراهی شما با ما اطلاع‌رسانی به دیگران پیرامون این وب‌سایت و آثار نیما شهسواری است

تالار گفتمان دیالوگ کار خود را آغاز کرد تا بستری آزاد را برای همفکری و در میان گذاشتن آرا و افکار متفاوت فراهم کند 

شما نیز می‌توانید با ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی – دیالوگ در این راه همراه ما باشید

صفحات رسمی نیما شهسواری در شبکه‌های اجتماعی راهی است برای دسترسی به آثار و ارتباط با ما

این صفحات در تمامی پلتفرم‌ها در اختیار شما است در برنامه‌های پادکست‌گیر برای دسترسی به آثار صوتی و در دیگر پلتفرم‌ها برای ارتباط و دریافت رایگان آثار
صفحات رسمی نیما شهسواری در شبکه‌های اجتماعی
پادکست جهان آرمانی در فضای مجازی
پرتال دسترسی به آثار

 

قوانین انجمن

برای استفاده بهتر از انجمن می‌توانید در انجمن مذکور عضو شوید.
شما با ثبت‌نام در تالار گفتمان دیالوگ، قانون آزادی را پذیرفته و ملزم به رعایت آن خواهید بود.
این قوانین شامل آزار کلامی اعم از تهدید، تحقیر، دشنام، نشر اکاذیب، درج مطلب اشخاص بدون ذکر منبع و … است.
با توجه به شرایط مذکور و قوانین به درج مطلب مبادرت کنید و سعی کنید مطالب مرتبط با هر عنوان را در مکان مناسب درج کنید،
در صورت فقدان عنوان مناسب برای درج مطلب می‌توانید موضوع را با ما در میان بگذارید.

با ما همراه شوید

برای درج مطالب و پرسش و پاسخ در تالار گفتمان دیالوگ باید عضو شوید 
با ما همراه باشید تا با کمک هم جهان بهتری بسازیم 
بی‌شک بهترین راه برای ساختن جهانی بهتر دیالوگ برقرار کردن است
بیایید تا با یکدیگر صحبت کنیم

خشونت به عنوان زبان…
 
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

خشونت به عنوان زبان: چگونه تجاوز، یک گفتار سیاسی است

1 ارسال‌
1 کاربران
0 واکنش
9 نمایش‌
بینش نوین
(@binesh)
مشهور در دیالوگ
ملحق شده: 3 سال قبل
ارسال‌: 1746
شروع کننده موضوع  

 

در حکمتی که با زبانی خشن و فلسفی از تاریخِ خونین برمی‌آید، یک تصویر وجود دارد که هر بار خواندن آن، نه تنها چشم‌ها را می‌بندد — بلکه تمامی تصورات ما دربارهٔ قانون، عدالت و انسانیت را به چالش می‌کشد: «به زن بر تنش آلت نشان داد». این جمله، نه تنها توصیف یک عمل جنسی است — بلکه یک اعلامیهٔ سیاسی است. تجاوز، در اینجا، نه یک جرم فردی — بلکه یک گفتار است. یک گفتاری که با خون نوشته می‌شود، با تیغ تأیید می‌شود، و با عبا تبلیغ می‌گردد. این مقاله، به تحلیل عمیق این نگاه می‌پردازد: چگونه خشونت، در نظام‌های قدرت، تبدیل به یک زبان فهمیده‌شده، پذیرفته‌شده، و حتی تقدیس‌شده شده است؟ و چرا، هرگاه تجاوز، یک گفتار سیاسی باشد — آنگاه، مقاومت، نه یک حق — بلکه یک جرم محسوب می‌شود؟

تجاوز: نه یک عمل — بلکه یک اعلامیه

در جهان‌های قانونی مدرن، تجاوز، یک جرم فردی است — یک تخطی از حقوق فردی و اخلاقی. اما در حکمت ما، این تعریف کاملاً معکوس می‌شود. تجاوز، نه یک تخلف — بلکه یک اعلامیهٔ رسمی است. وقتی مرد، آلت خود را بر بدن زن می‌نگارد — او، نه تنها یک جسم را نقض می‌کند — بلکه یک قانون را اعلام می‌کند. این قانون می‌گوید: «من، مالک تو هستم. و این مالکیت، نه با سند — بلکه با بدن، ثبت شده است».

این، دقیقاً همان چیزی است که در تاریخ، در جنگ‌های صلیبی، در تجارت برده‌داری، و در جنگ‌های داخلی امروزی، اتفاق می‌افتد. زنان اسیر شده، به عنوان «غنیمت»، به سربازان تفویض می‌شدند — و این تفویض، همواره با یک عمل جنسی تأیید می‌شد. این عمل، نه یک تجاوز — بلکه یک مراسم قانونی بود. یک مراسم که می‌گفت: «این زن، اکنون مال من است. و این مالکیت، با تجاوز، تأیید شده است».

در این شعر، این مراسم بدون هیچ تحریفی، تکرار می‌شود. آلت، نه یک اندام — بلکه یک قلم است. خون، نه یک مایع — بلکه یک  است. و بدن زن، نه یک موجودیت — بلکه یک سند است. هرگاه آلت بر نفس می‌خورد — جان، از بدن جدا می‌شود — و به مالک منتقل می‌شود. این، نه یک عمل فیزیکی — بلکه یک عمل حقوقی است. و این عمل، نه در دادگاه — بلکه در میدان جنگ، تأیید می‌شود.

دادگاه: وقتی دادگاه، مخفی‌ترین مکان خشونت است

یکی از ترسناک‌ترین تصاویر حکمت، تصویر دادگاه است: «ی کی تیز و یکی خونباره از خون». این جمله، نه تنها توصیف دو ابزار است — بلکه توصیف یک ساختار قضایی است. تیغ، نه فقط ابزار کشتن — بلکه ابزار داوری است. خون، نه فقط نتیجهٔ کشتن — بلکه نتیجهٔ داوری است.

در این دادگاه، داور، نه یک فرد — بلکه یک نماد است. متهم، نه یک فرد — بلکه یک زن است. و دفاع، نه یک حق — بلکه یک وهم است. چرا؟ زیرا در این دادگاه، قانون، نه بر اساس عدالت — بلکه بر اساس مالکیت تدوین شده است. و مالکیت، نه یک حق — بلکه یک حق الهی است.

این، دقیquaً همان چیزی است که در وبلاگ «جهان آرمانی» در صفحهٔ پادکست‌های جهان آرمانی تحلیل شده است: «سرکوب وحشیانه: ابزار حکومت‌های فاسد». در آن پادکست، تحلیل می‌شود که سرکوب، نه فقط یک ابزار — بلکه یک ساختار قانونی است. و در اینجا، تجاوز، همان ساختار است — فقط در قالبی دیگر.

در این دادگاه، دادگاه‌ها، نه در ساختمان‌های سنگی — بلکه در خانه‌ها، در مساجد، در مجلس‌ها، در مدارس، در خبرها — تشکیل می‌شوند. در هر جایی که یک زن، به عنوان «دارایی» تعریف می‌شود — یک دادگاه تشکیل می‌شود. و در هر جایی که یک مرد، به عنوان «مالک» تعریف می‌شود — یک دادگاه تشکیل می‌شود.

زبان خشونت: چه کلماتی در این گفتار استفاده می‌شود؟

در زبان عامیانه، کلماتی مانند «تجاوز»، «اسارت»، «کشتن»، «تهدید» — کلماتی هستند که نشان‌دهندهٔ یک جرم هستند. اما در حکمت ما، این کلمات، نه یک جرم — بلکه یک واژه‌نامهٔ قانونی هستند.

    • عبا: نه یک پوشش — بلکه یک سند مالکیت. کشیدن عبا، یک ثبت مالکیت است.

    • آلت: نه یک اندام — بلکه یک قلم. نشان دادن آلت، یک اعلامیهٔ مالکیت است.

    • تیغ: نه یک ابزار — بلکه یک دستور دادگاه. بردن تیغ، یک حاکمیت است.

    • خون: نه یک مایع — بلکه یک نمونهٔ اثبات. ریختن خون، یک تأییدیهٔ قانونی است.

    • مرد پر موی: نه یک فرد — بلکه یک قضاوت. او، نه یک مجرم — بلکه یک دادستان است.

این کلمات، نه به عنوان یک زبان بیانی — بلکه به عنوان یک زبان اجرا استفاده می‌شوند. هرگاه یک مرد، عبا را کشد — او، یک قانون را اجرا می‌کند. هرگاه یک مرد، آلت را نشان دهد — او، یک قانون را اجرا می‌کند. هرگاه یک مرد، تیغ را ببرد — او، یک قانون را اجرا می‌کند.

این، چرا حکمت به ما می‌گوید: خشونت، یک زبان است. و این زبان، نه یک زبان غیررسمی — بلکه یک زبان رسمی است. زبانی که در تمامی سطوح قدرت، اجرا می‌شود. از سطح خانواده، تا سطح دولت، تا سطح مذهب.

نقد فلسفی: وقتی عدالت، یک خشونت است

در فلسفهٔ اجتماعی، عدالت، یک مفهوم انتزاعی است — یعنی، چیزی که باید وجود داشته باشد. اما در حکمت ما، عدالت، یک عمل فیزیکی است. عدالت، نه در قوانین — بلکه در خون است. عدالت، نه در دادگاه‌ها — بلکه در میدان جنگ است.

وقتی شعر می‌گوید: «به ملکش بر پیمبر نیش بود است»، در واقع می‌گوید: «عدالت، در نام خدا است». و خدا، نه یک موجودیت — بلکه یک نظام است. نظامی که می‌گوید: «مالکیت، عدالت است».

این، چرا حکمت به ما می‌گوید: هرگاه عدالت، یک خشونت باشد — آنگاه، مقاومت، یک جرم است. چرا؟ زیرا هرگاه قانون، خشونت را تقدیس کند — آنگاه، هرگونه مقاومت در برابر آن، یک تجاوز به قانون است. و هرگاه مقاومت، یک تجاوز به قانون باشد — آنگاه، مقاومت، یک جرم است.

این، دقیquaً همان چیزی است که در تاریخ، اتفاق افتاده است. در جنگ‌های صلیبی، مقاومت مسلمانان، یک جرم بود — زیرا قانون، خشونت را تقدیس می‌کرد. در تجارت برده‌داری، مقاومت برده‌ها، یک جرم بود — زیرا قانون، خشونت را تقدیس می‌کرد. در جنگ‌های داخلی امروزی، مقاومت زنان، یک جرم است — زیرا قانون، خشونت را تقدیس می‌کند.

نقد الهیات: خدایی که خشونت را قانون می‌داند

جملهٔ پایانی شعر، یک نقد مستقیم از الهیات مالکیت‌محور است: «به ملکش بر پیمبر نیش بود است». این جمله، یک ارتباط مستقیم بین خشونت، قانون، و خدا را تأسیس می‌کند. خدا، در اینجا، نه یک موجودیت مهربان — بلکه یک قانون‌گذار خشونت است. او، نه یک خدای عدالت — بلکه یک خدای مالکیت است.

در ادیان متعدد، خدا، مالک جان است. اما در این جهان‌بینی، خدا، مالک قوانین است. و این قوانین، نه بر اساس عدالت — بلکه بر اساس مالکیت تدوین شده‌اند. خدا، می‌گوید: «من، مالک همهٔ جان‌ها هستم». و مرد، می‌گوید: «من، نمایندهٔ خدا هستم». و بنابراین، من، مالک همهٔ جان‌ها هستم. و این مالکیت، با تجاوز، تأیید می‌شود.

این، چرا حکمت به ما می‌گوید: هرگاه خدا، مالک جان باشد — آنگاه، هر مالکیت بر جان، یک عمل قانونی است. و هرگاه هر مالکیت بر جان، یک عمل قانونی باشد — آنگاه، هرگونه مقاومت، یک جرم است.

خشونت در امروز: از دادگاه تا الگوریتم

آیا این نقد، تنها دربارهٔ گذشته است؟ آیا خشونت، در امروز، دیگر یک گفتار سیاسی نیست؟ پاسخ، واضح است: خیر. در امروز، خشونت، هنوز یک گفتار سیاسی است — فقط با نام‌های دیگر.

در جوامعی که زن را به عنوان «مادر» تعریف می‌کنند — خشونت، یک گفتار است. در جوامعی که زن را به عنوان «همسر» تعریف می‌کنند — خشونت، یک گفتار است. در جوامعی که زن را به عنوان «منبع تولید» تعریف می‌کنند — خشونت، یک گفتار است. در جوامعی که زن را به عنوان «نیازمند محافظت» تعریف می‌کنند — خشونت، یک گفتار است.

در اینترنت، خشونت، یک الگوریتم است — که تصاویر زنان را به عنوان «دارایی» تعریف می‌کند. در خبرها، خشونت، یک گزارش است — که زنان را به عنوان «خانم فلان» تعریف می‌کند. در قانون، خشونت، یک مقررات است — که زنان را به عنوان «حق والدین» تعریف می‌کند.

خشونت، امروز، دیگر فقط یک عمل فیزیکی نیست — بلکه یک سیستم زبانی است. یک سیستمی که هرگز به پایان نمی‌رسد — زیرا هرگز به عنوان یک خشونت شناخته نشده است. ما، خشونت را به عنوان «عادت» می‌پذیریم — نه به عنوان یک گفتار. ما، آن را به عنوان «فرهنگ» می‌پذیریم — نه به عنوان یک ساختار. و این، دقیquaً همان چیزی است که حکمت به ما می‌گوید: خطرناک‌ترین خشونت، خشونتی است که شما آن را خشونت نمی‌دانید.

نقد فلسفی: چه کسی حق دارد زبان خشونت را تعریف کند؟

سؤال اصلی این است: چه کسی حق دارد زبان خشونت را تعریف کند؟ چه کسی حق دارد بگوید: «تجاوز، عدالت است»؟ چه کسی حق دارد بگوید: «مالکیت، قانون است»؟

در حکمت ما، این سؤال، بدون پاسخ باقی می‌ماند — زیرا پاسخ، خودش، نتیجهٔ تحلیل است. اگر خدا، مالک جان است — پس چرا مرد، مالک بدن است؟ اگر خدا، مالک زن است — پس چرا مرد، می‌تواند عبا را بر او کشد؟ اگر خدا، مالک فرزند است — پس چرا مرد، می‌تواند فرزند را از مادر جدا کند؟

این سؤالات، نه برای پاسخ دادن — بلکه برای تخریب ساختار مطرح شده‌اند. حکمت، به ما می‌گوید: هرگاه خدا را به عنوان مالک تعریف کنیم — آنگاه، هر مالکیت بر جان، یک عمل قانونی می‌شود. و این، دقیquaً همان چیزی است که در تاریخ، اتفاق افتاده است. و این، دقیquaً همان چیزی است که در امروز، اتفاق می‌افتد.

نتیجه‌گیری: وقتی خشونت، یک جرم است

این حکمت، تنها یک شعر نیست — بلکه یک هشدار تاریخی است. هشداری که می‌گوید: هرگاه خشونت را به عنوان یک گفتار سیاسی تصور کنید — آنگاه، هیچ‌گاه از مالکیت فرار نخواهید کرد. هرگاه خشونت را به عنوان یک گفتار سیاسی تصور کنید — آنگاه، هیچ‌گاه از مالکیت بدن فرار نخواهید کرد. هرگاه خشونت را به عنوان یک گفتار سیاسی تصور کنید — آنگاه، هیچ‌گاه از خودتان فرار نخواهید کرد.

راه خروج، تنها یک چیز دارد: عدم پذیرش خشونت به عنوان گفتار سیاسی. اگر ما بخواهیم جهانی بدون مالکیت بسازیم — باید خشونت را از دست گفتار سیاسی خارج کنیم. باید بفهمیم که خشونت، نه یک زبان — بلکه یک جرم است. باید بفهمیم که خشونت، نه یک قانون — بلکه یک تخریب است.

وقتی خشونت، دیگر یک گفتار نباشد — آنگاه، مالکیت، ناپدید می‌شود. زیرا مالکیت، تنها در میدانی زنده است که خشونت، یک گفتار است.

صفحهٔ اصلی جهان آرمانی

پادکست‌های جهان آرمانی

حکمت و تحلیل جهان آرمانی

سوالات متداول (FAQ)

۱. آیا این حکمت به ما می‌گوید که همهٔ خشونت، یک گفتار سیاسی است؟

خیر. این حکمت، به ما می‌گوید که در نظام‌های قدرت، خشونت، به عنوان یک گفتار سیاسی تلقی می‌شود. این، نه یک تعمیم — بلکه یک تحلیل از ساختارهای قدرت است.

۲. چرا تجاوز، در این حکمت، یک گفتار است؟

زیرا تجاوز، نه یک اقدام فردی — بلکه یک اقدام ساختاری است. تجاوز، نه فقط یک جرم — بلکه یک اعلامیهٔ مالکیت است. و این اعلامیه، نه در یک دادگاه — بلکه در جامعه، تأیید می‌شود.

۳. چگونه می‌توانیم از این ساختار فرار کنیم؟

با اینکه خشونت را به عنوان یک گفتار سیاسی تصور نکنیم. با اینکه هرگونه تعریفی که بدن را از فرد جدا می‌کند، را به عنوان خشونت بشناسیم — نه فرهنگ. با اینکه خشونت را به عنوان یک جرم — نه یک قانون — بشناسیم.

اگر این مقاله شما را به تأمل دعوت کرد — آن را با دوستانتان به اشتراک بگذارید. چون آزادی، تنها وقتی شروع می‌شود که یکی از ما، به این سوال پاسخ دهد: «چه کسی حق دارد خشونت را به عنوان گفتار سیاسی تعریف کند؟»



   
نقل‌قول
اشتراک:

تازه‌ترین کتاب نیما شهسواری

می‌توانید با کلیک بر روی تصویر تازه‌ترین کتاب نیما شهسواری، این اثر را دریافت و مطالعه کنید

به جهان آرمانی، وب‌سایت رسمی نیما شهسواری خوش آمدید

cropped-tt-1.png

نیما شهسواری، نویسنده و شاعر، با آثاری در قالب  داستان، شعر، مقالات و آثار تحقیقی که مضامینی مانند آزادی، برابری، جان‌پنداری، نقد قدرت و خدا را بررسی می‌کنند

جهان آرمانی، بستری برای تعامل و دسترسی به تمامی آثار شهسواری به صورت رایگان است

راهنمای تکمیل پروفایل

📖

زندگی‌نامه

معرفی کوتاه از خودتان که برای همه کاربران قابل مشاهده است

🌍

اطلاعات شخصی

کشور: فقط مدیران می‌بینند • تاریخ تولد: به صورت سن نمایش داده می‌شود

💭

باورهای فکری

انتخاب‌های شما درباره‌ی هستی، اخلاق و جامعه - همیشه قابل تغییر

📱

راه‌های ارتباط

لینک شبکه‌های اجتماعی و وبسایت شما در پروفایل عمومی نمایش داده می‌شوند

⚙️

مدیریت حساب

ویرایش نام، ایمیل، رمز عبور - امکان فعالیت ناشناس

در دسترس نبودن لینک

در حال حاضر این لینک در دسترس نیست

بزودی این فایل‌ها بارگذاری و لینک‌ها در دسترس قرار خواهد گرفت

در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید

ثبت آثار

توضیحات

پر کردن بخش‌هایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.

در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است

بخش ارتباط، راه‌هایی است که می‌توانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است می‌توانید در بخش توضیحات شبکه‌ی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.     

شما می‌توانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمت‌هایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،

در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحله‌ی ابتدایی فرم پر کرده‌اید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.

پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعه‌ی قوانین و شرایط وب‌سایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینک‌های زیر اقدام کنید.