اطلاعیه و اخبار

وب‌سایت جهان آرمانی شروع به فعالیت کرد

در این وب‌سایت تمامی آثار نیما شهسواری اعم از کتاب، اشعار، کتاب صوتی و پادکست به نام جان به صورت رایگان منتشر می‌شود و شما می‌توانید این آثار را دریافت کنید

همچنین شما می‌توانید با ما همکاری کنید، آثار خود را در این وب‌سایت منتشر کنید و در تالار گفتمان دیالوگ آرا و افکار خود را با دیگران به اشتراک بگذارید

قطعا اولین همراهی شما با ما اطلاع‌رسانی به دیگران پیرامون این وب‌سایت و آثار نیما شهسواری است

تالار گفتمان دیالوگ کار خود را آغاز کرد تا بستری آزاد را برای همفکری و در میان گذاشتن آرا و افکار متفاوت فراهم کند 

شما نیز می‌توانید با ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی – دیالوگ در این راه همراه ما باشید

صفحات رسمی نیما شهسواری در شبکه‌های اجتماعی راهی است برای دسترسی به آثار و ارتباط با ما

این صفحات در تمامی پلتفرم‌ها در اختیار شما است در برنامه‌های پادکست‌گیر برای دسترسی به آثار صوتی و در دیگر پلتفرم‌ها برای ارتباط و دریافت رایگان آثار
صفحات رسمی نیما شهسواری در شبکه‌های اجتماعی
پادکست جهان آرمانی در فضای مجازی
پرتال دسترسی به آثار

 

قوانین انجمن

برای استفاده بهتر از انجمن می‌توانید در انجمن مذکور عضو شوید.
شما با ثبت‌نام در تالار گفتمان دیالوگ، قانون آزادی را پذیرفته و ملزم به رعایت آن خواهید بود.
این قوانین شامل آزار کلامی اعم از تهدید، تحقیر، دشنام، نشر اکاذیب، درج مطلب اشخاص بدون ذکر منبع و … است.
با توجه به شرایط مذکور و قوانین به درج مطلب مبادرت کنید و سعی کنید مطالب مرتبط با هر عنوان را در مکان مناسب درج کنید،
در صورت فقدان عنوان مناسب برای درج مطلب می‌توانید موضوع را با ما در میان بگذارید.

با ما همراه شوید

برای درج مطالب و پرسش و پاسخ در تالار گفتمان دیالوگ باید عضو شوید 
با ما همراه باشید تا با کمک هم جهان بهتری بسازیم 
بی‌شک بهترین راه برای ساختن جهانی بهتر دیالوگ برقرار کردن است
بیایید تا با یکدیگر صحبت کنیم

ورود به دیالوگ با حساب‌ شبکه‌های اجتماعی

آزادی بدون برابری، …
 
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

آزادی بدون برابری، اسارت است: همپوشانی دو مفهوم که نمی‌توانند از هم جدا شوند

1 ارسال‌
1 کاربران
0 تایید شده‌ها
3 نمایش‌
بینش نوین
(@binesh)
برجسته در دیالوگ
ملحق شده: 3 سال قبل
ارسال‌: 1662
شروع کننده موضوع  

آزادی بدون برابری، اسارت است: همپوشانی دو مفهوم که نمی‌توانند از هم جدا شوند

تصور کنید در یک جامعهٔ کاملاً آزاد زندگی می‌کنید. هر فردی می‌تواند هر کاری را که بخواهد، بدون هیچ محدودیتی انجام دهد. حالا، تصور کنید که در این جامعهٔ “آزاد”، یک فرد تصمیم می‌گیرد فرد دیگری را به بردگی بگیرد. این، در ظاهر، اوج آزادی فردی است: فرد اول می‌تواند خواسته‌های خود را بدون محدودیت پیاده کند. اما در عمل، این آزادی، مستلزم نابودی آزادی فرد دوم است. حالا، اگر این منطق را تعمیم دهیم، جامعه‌ای را تصور کنید که در آن هر کسی “آزاد” است تا دیگران را به بردگی بگیرد. نتیجه چیست؟ جنگ همه علیه همه. در چنین جامعه‌ای، هیچ کس واقعاً آزاد نیست، چرا که هر لحظه در معرض تهدید و اسارت توسط فرد قدرتمندتری قرار دارد. بنابراین، آزادیِ شما مستلزم آزادیِ دیگران است. این، هستهٔ مرکزی همپوشانی آزادی و برابری است: آزادی بدون برابری، اسارت است. این دو مفهوم نه تنها در تقابل نیستند، بلکه دو روی یک سکه هستند—دو بال یک پرنده که بدون هر کدام، پرواز غیرممکن است.

همپوشانی ذاتی: آزادی و برابری، دو روی یک سکه

یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات فکری در تاریخ بشری، جداسازی مفاهیم “آزادی” و “برابری” و قرار دادن آن‌ها در تقابل با یکدیگر است. این اشتباه، پایهٔ بسیاری از ایدئولوژی‌های سیاسی مدرن، به ویژه لیبرالیسم کلاسیک، بوده است. اما در واقع، این دو مفهوم نه تنها در تقابل نیستند، بلکه دو روی یک سکه هستند. آزادی بدون برابری، یک توهم خطرناک است. بیایید این ادعا را با یک مثال ساده بررسی کنیم.

فرض کنید شما “آزادی” دارید که فرد دیگری را به بردگی بگیرید. این، در ظاهر، اوج آزادی فردی است: شما می‌توانید خواسته‌های خود را بدون محدودیت پیاده کنید. اما این آزادی، مستلزم نابودی آزادی فرد دیگر است. حالا، اگر این منطق را تعمیم دهیم، جامعه‌ای را تصور کنید که در آن هر کسی “آزاد” است تا دیگران را به بردگی بگیرد. نتیجه چیست؟ جنگ همه علیه همه. در چنین جامعه‌ای، هیچ کس واقعاً آزاد نیست، چرا که هر لحظه در معرض تهدید و اسارت توسط فرد قدرتمندتری قرار دارد. بنابراین، آزادیِ شما مستلزم آزادیِ دیگران است. این همان اصل طلایی اخلاق است: “آنچه برای خود می‌پسندی، برای دیگران نیز بپسند.” این اصل، که در همهٔ فرهنگ‌ها و ادیان بشری یافت می‌شود، هستهٔ مرکزی همپوشانی آزادی و برابری است.

برابری، تضمین‌کنندهٔ واقعی آزادی است. در جامعه‌ای که همه برابرند، هیچ کس نمی‌تواند ادعای برتری یا حق حاکمیت بر دیگران را داشته باشد. در چنین جامعه‌ای، آزادی فردی به معنای حق زندگی بدون ترس از ستم و سلطهٔ دیگران است. این، آزادی واقعی است—آزادی‌ای که بر پایهٔ احترام متقابل و برابری ذاتی همهٔ انسان‌ها استوار است. هرگاه برابری نقض شود، آزادی نیز به خطر می‌افتد. فردی که در موقعیت برتر قرار می‌گیرد، تمایل پیدا می‌کند تا از این موقعیت برای محدود کردن آزادی دیگران استفاده کند. و فردی که در موقعیت پایین‌تر قرار دارد، آزادی‌اش به طور ذاتی محدود می‌شود، چرا که تحت فشار و سلطهٔ دیگران است. بنابراین، جستجوی آزادی بدون جستجوی برابری، مانند تلاش برای پرواز با یک بال است—غیرممکن و محکوم به شکست.

پادکست جان: تحلیل عمیق همپوشانی آزادی و برابری

قانون طلایی اخلاق: پلی میان آزادی و برابری

اصل طلایی اخلاق—”آنچه برای خود می‌پسندی، برای دیگران نیز بپسند”—نه یک شعار ساده، بلکه سنگ بنای تمام جوامع انسانی است. این اصل، که در فلسفهٔ کانت به “قانون اخلاقی کلی” تبدیل شده است، دقیقاً همان پلی است که آزادی و برابری را به هم متصل می‌کند. اگر من نمی‌خواهم دیگران مرا تحقیر کنند، پس نباید دیگران را تحقیر کنم. اگر من نمی‌خواهم در فقر زندگی کنم، پس نباید دیگران را در فقر نگه دارم. اگر من نمی‌خواهم به بردگی گرفته شوم، پس نباید دیگران را به بردگی بگیرم. این، نه یک امر اخلاقی، بلکه یک ضرورت منطقی برای بقای جامعه است.

در جامعه‌ای که این اصل رعایت می‌شود، آزادی و برابری به طور طبیعی در کنار هم معنا می‌یابند. فردی که به آزادی خود احترام می‌گذارد، به آزادی دیگران نیز احترام می‌گذارد. فردی که به برابری خود اعتقاد دارد، به برابری دیگران نیز اعتقاد دارد. این، جامعه‌ای است که در آن هیچ کس نمی‌تواند ادعای برتری یا حق حاکمیت بر دیگران را داشته باشد. در چنین جامعه‌ای، آزادی فردی به معنای حق زندگی بدون ترس از ستم و سلطهٔ دیگران است. این، آزادی واقعی است—آزادی‌ای که بر پایهٔ احترام متقابل و برابری ذاتی همهٔ انسان‌ها استوار است.

کتاب‌های جهان آرمانی: غور در فلسفهٔ همپوشانی آزادی و برابری

دو روی یک سکه: چرا جداسازی آزادی و برابری یک فریب بزرگ است؟

در قرن بیستم، دو ایدئولوژی بزرگ—سرمایه‌داری و کمونیسم—خود را به عنوان راه‌حل‌های متقابل برای مشکلات بشری معرفی کردند. سرمایه‌داری، با شعار “آزادی فردی”، و کمونیسم، با شعار “برابری اجتماعی”. اما در عمل، هر دو به یک نتیجهٔ تلخ و یکسان رسیدند: برده‌سازی انسان. این، نه یک ادعای تند، بلکه یک تحلیل فلسفی و تاریخی است.

سرمایه‌داری: در این نظام، “آزادی فردی” به معنای آزادیِ فرد برای انباشت ثروت و قدرت بدون محدودیت است. این آزادی، در عمل، به معنای آزادیِ ثروتمندان برای بهره‌کشی از کارگران است. کارگر، که تنها دارایی‌اش نیروی کارش است، مجبور می‌شود آن را به قیمتی که سرمایه‌دار تعیین می‌کند، بفروشد. این، یک شکل مدرن از برده‌داری است—بردگیِ اقتصادی. فرد به ظاهر “آزاد” است، اما در واقع، برای بقا مجبور به فروش نیروی کارش به قیمتی ناچیز است. فاصلهٔ طبقاتی در جوامع سرمایه‌داری—از ایالات متحده تا هند—گواهی بر این ادعا است.

کمونیسم: در مقابل، کمونیسم وعدهٔ “برابری مطلق” را می‌داد. اما در عمل، این برابری به “همسان‌سازی” تبدیل شد. دولت، به جای ایجاد برابری، خود را به عنوان تنها توزیع‌کنندهٔ منابع معرفی کرد و همه را در یک قالب واحد فشرد. این، نه برابری، بلکه یکنواختی بود. در این نظام، کارگر دیگر به سرمایه‌دار، بلکه به “دولتِ کارگری” خدمت می‌کرد. اما این دولت، به جای نمایندهٔ کارگران، به یک نخبگان حاکم تبدیل شد که از کار و زحمت مردم بهره‌برداری می‌کرد. ظهور میلیاردرهای چینی در یک “جمهوری خلق” گواهی تاریخی بر این ادعا است.

نقطهٔ اشتراک این دو نظام، “برده‌سازی” است. در سرمایه‌داری، انسان به بردهٔ بازار و سرمایه تبدیل می‌شود. در کمونیسم، انسان به بردهٔ دولت و ایدئولوژی تبدیل می‌شود. هر دو نظام، به جای نابودی طبقات، طبقهٔ جدیدی از “سروران” را خلق کردند—یکی تحت پرچم “فردیت” و دیگری تحت پرچم “جامعه”. بنابراین، جستجوی برابری واقعی، نه در سمت چپ و نه در سمت راست، بلکه در خارج از این چارچوب‌های ناکارآمد است. برابری واقعی، باید بر پایهٔ احترام به “جان” و نه بر پایهٔ اقتصاد یا سیاست باشد.

صفحهٔ اصلی جهان آرمانی: در جستجوی جامعه‌ای فراتر از هرگونه تقسیم‌بندی

راه عملی: چگونه می‌توانیم آزادی و برابری را در زندگی روزمره خود تجربه کنیم؟

آزادی و برابری، نه مفاهیمی انتزاعی و دور از دسترس، بلکه تجربه‌هایی روزمره هستند که می‌توانیم از همین امروز در زندگی خود آغاز کنیم. این تغییر، نیازمند تغییر در نگرش، رفتار، و حتی زبان روزمرهٔ ما است. در اینجا، چهار گام عملی ارائه می‌شود:

۱. احترام به ذات دیگران: اولین قدم، احترام به ذات هر فرد—بدون توجه به جنسیت، نژاد، مذهب، یا موقعیت اجتماعی—است. این احترام، نه یک امتیاز، بلکه یک حق ذاتی است. وقتی ما به ذات دیگران احترام می‌گذاریم، در واقع به آزادی و برابری آن‌ها احترام می‌گذاریم.

۲. به اشتراک گذاشتن منابع: منابع خود—چه مادی، چه فکری—را با دیگران به اشتراک بگذارید. به اشتراک گذاشتن، نه یک از دست دادن، بلکه یک غنی‌سازی است. وقتی ما منابع خود را به اشتراک می‌گذاریم، در واقع برابری را در عمل تجربه می‌کنیم.

۳. مقاومت در برابر ظلم: در برابر هرگونه ظلم—چه کوچک و چه بزرگ—مقاومت کنید. این مقاومت، نه تنها با فریاد و اعتراض، بلکه با رفتارهای روزمرهٔ ما—با احترام، با انصاف، با به اشتراک گذاشتن—شکل می‌گیرد. وقتی ما در برابر ظلم مقاومت می‌کنیم، در واقع از آزادی و برابری دیگران دفاع می‌کنیم.

۴. آموزش و آگاهی‌بخشی: ایده‌های آزادی و برابری را به دیگران—به ویژه نسل بعدی—آموزش دهید. آموزش، تنها راه شکستن چرخهٔ نابرابری و اسارت است. وقتی ما دیگران را آگاه می‌کنیم، در واقع آزادی و برابری را برای آیندهٔ جامعهٔ انسانی تضمین می‌کنیم.

 

نتیجه‌گیری: آزادی، تنها در سایهٔ برابری ممکن است

آزادی، تنها در سایهٔ برابری ممکن است. جامعه‌ای که در آن برابری نقض می‌شود، جامعه‌ای است که در آن آزادی نیز به خطر افتاده است. تنها راه نجات، بازگشت به اصلی است که در ذات هر انسان نهفته است: عشق به برابری و آزادی. این عشق، حتی زمانی که ما آن را نقض می‌کنیم، در وجودمان زنده است. وقت آن رسیده است که این عشق را از خواب بیدار کنیم و آن را به عمل تبدیل کنیم. از همین امروز، در همین لحظه، می‌توانیم گام برداریم—گامی کوچک، اما گامی به سوی جهانی آرمانی.

اگر این مقاله برای شما الهام‌بخش بود، لطفاً آن را با دیگران به اشتراک بگذارید. تغییر، از گفت‌وگو آغاز می‌شود. هر اشتراک، یک گام به سوی برابری و آزادی است.

نانوا یا پزشک؟ بازتعریف ارزش اجتماعی از منظر برابری جان‌ها

تصور کنید در یک جامعهٔ کاملاً منصفانه زندگی می‌کنید. همهٔ شهروندان، بدون توجه به شغل، جنسیت، یا موقعیت اجتماعی، دقیقاً همان حقوق و منابع را دریافت می‌کنند. حالا، تصور کنید که در این جامعه، یک روز نانواها تصمیم می‌گیرند کار نکنند. نتیجه چیست؟ فاجعه. بدون نان، هیچ فردی—حتی پزشکان، مهندسان، یا رهبران—نمی‌تواند زنده بماند. اما اگر پزشکان یک روز کار نکنند، جامعه دچار فاجعه نمی‌شود؛ بیماری‌ها ممکن است تشدید شوند، اما مرگ فوری و جمعی رخ نمی‌دهد. این آزمایش فکری ساده، نشان‌دهندهٔ یک حقیقت عمیق و اما نادیده‌گرفته در جوامع انسانی است: ارزش واقعی یک شغل، نه بر اساس “تخصص” یا “درآمدزایی”، بلکه بر اساس “تأثیر مستقیم آن بر حفظ جان” تعیین می‌شود. نانوا، که جان انسان‌ها را با نان تغذیه می‌کند، ارزشی برابر—و حتی بیشتر—از پزشکی دارد که جان انسان‌ها را نجات می‌دهد. اما در جامعهٔ امروز، این منطق وارونه شده است. چرا؟ و چگونه می‌توانیم این ارزش‌گذاری مصنوعی را بازتعریف کنیم؟

ارزش‌گذاری مصنوعی: چگونه جامعه ما را آموزش می‌دهد که برخی جان‌ها ارزشمندترند؟

در جوامع امروزی، ارزش شغل‌ها بر اساس معیارهای مصنوعی و نادرست تعیین می‌شود. این معیارها شامل “درجهٔ تحصیلی”، “تخصص فنی”، “درآمدزایی”، و “جایگاه اجتماعی” است. این منطق، منجر به وضعیتی مضحک و غیرمنطقی شده است: پزشکی که جان انسان را نجات می‌دهد، حقوقی چندین برابر نانوایی دریافت می‌کند که جان انسان را با نان تغذیه می‌کند. اما بدون نان، پزشک هم نمی‌تواند جانی را نجات دهد. این، نه یک تصادف، بلکه محصول سیستمی عمدی است که جامعه را آموزش می‌دهد که برخی جان‌ها—یا حداقل، برخی شغل‌ها—ارزشمندتر از دیگران هستند.

این ارزش‌گذاری مصنوعی، ریشه در “تقسیم‌بندی‌های اجتماعی” دارد. جامعه، انسان‌ها را به “برتران” و “پایین‌تران” تقسیم می‌کند. پزشک، به دلیل “تخصص” و “تحصیلات بالا”، در دستهٔ “برتران” قرار می‌گیرد. نانوا، به دلیل “کار فیزیکی” و “تحصیلات پایین”، در دستهٔ “پایین‌تران”. این تقسیم‌بندی، کاملاً مصنوعی است. آن بر اساس ذات انسان یا تأثیر واقعی او بر جامعه نیست، بلکه بر اساس ساختارهای قدرت و اقتصاد طراحی شده است. هدف این سیستم، حفظ هرم قدرت است: اگر ثروتمندان و قدرتمندان—که اغلب در مشاغل “تخصصی” قرار دارند—خود را برتر از کارگران و کارگران ساده بدانند، می‌توانند به راحتی از امتیازات خود دفاع کنند و حتی آن‌ها را گسترش دهند.

پادکست جان: تحلیل عمیق ارزش‌گذاری اجتماعی بر اساس جان

جان، معیار واقعی ارزش: بازگشت به اصل ذاتی

راه نجات از این ارزش‌گذاری مصنوعی، بازگشت به معیاری ذاتی و اما فراموش‌شده است: “جان”. این باور که همهٔ جان‌ها—نه فقط انسان‌ها، بلکه تمامی موجودات آگاه—ذاتاً برابرند و حق حیات و زندگی کردن در شرافت را دارند. وقتی ما جان را معیار قرار دهیم، بحث‌های بی‌پایان دربارهٔ برابری حقوق زنان و مردان یا پیروان ادیان مختلف، بی‌معنا می‌شوند. اگر جان برابر است، پس همه چیز برابر است.

در این منطق جدید، ارزش یک شغل بر اساس “تأثیر مستقیم آن بر حفظ و ارتقای جان” تعیین می‌شود. نانوا، که جان انسان‌ها را با نان تغذیه می‌کند، بالاترین ارزش را دارد—چرا که بدون نان، هیچ جانی نمی‌تواند ادامه یابد. معلم، که جان انسان‌ها را با دانش تغذیه می‌کند، در ردهٔ بعدی قرار می‌گیرد. پزشک، که جان انسان‌ها را نجات می‌دهد، نیز ارزش بالایی دارد—اما نه بالاتر از نانوا. حتی شغل‌هایی که به ظاهر “غیرضروری” به نظر می‌رسند—مانند هنرمند یا ورزشکار—نیز می‌توانند ارزشمند باشند، به شرطی که تأثیر مثبتی بر “روح” یا “ذهن” جان‌ها داشته باشند. اما ارزش آن‌ها نباید از ارزش کسانی که به حیات فیزیکی جامعه کمک می‌کنند، بیشتر باشد.

این بازتعریف، نه یک ایدهٔ ایده‌آل، بلکه یک ضرورت منطقی است. جامعه‌ای که ارزش شغل‌ها را بر اساس تأثیر بر جان تعیین کند، جامعه‌ای عادلانه‌تر، پایدارتر، و انسانی‌تر خواهد بود. در چنین جامعه‌ای، هیچ کس نمی‌تواند ادعای برتری یا حق حاکمیت بر دیگران را داشته باشد. همه، به دلیل خدمت به جان‌ها، ارزشمند هستند.

کتاب‌های جهان آرمانی: غور در فلسفهٔ برابری جان‌ها

اقتصاد برابری‌محور: طرحی عملی برای بازتعریف ارزش‌ها

بازتعریف ارزش‌ها، نیازمند تغییری بنیادین در ساختار اقتصادی جامعه است. در اقتصاد فعلی، ثروت و قدرت در دست افرادی متمرکز است که لزوماً بیشترین تأثیر را بر حیات جامعه ندارند—بلکه بیشترین تأثیر را بر بازار و سودآوری دارند. در اقتصاد برابری‌محور، این معیارها تغییر می‌کند. این اقتصاد بر سه اصل ساده و اما انقلابی استوار است: ۱. ارزش‌گذاری بر اساس تأثیر بر جان، ۲. سقف درآمدی معقول، و ۳. مالکیت جمعی بر منابع حیاتی.

اصل اول: ارزش‌گذاری بر اساس تأثیر بر جان
در این اقتصاد، حقوق و منابع بر اساس تأثیر مستقیم شغل بر حفظ و ارتقای جان توزیع می‌شود. نانوا، معلم، پرستار، کشاورز، و هر شغلی که به حیات و سلامت جامعه کمک می‌کند، بالاترین حقوق را دریافت می‌کنند. این، نه یک امتیاز، بلکه یک امر منطقی است. بدون این شغل‌ها، جامعه از هم می‌پاشد.

اصل دوم: سقف درآمدی معقول
برای جلوگیری از تمرکز ثروت و قدرت، یک سقف درآمدی معقول—مثلاً نسبت ۱ به ۵ بین بالاترین و پایین‌ترین درآمد—تعیین می‌شود. این بدان معنا نیست که همهٔ افراد درآمد یکسانی دارند، بلکه بدان معناست که هیچ کس نمی‌تواند درآمدی چند صد یا هزار برابر دیگران داشته باشد. این سقف، نه تنها فاصلهٔ طبقاتی را حذف می‌کند، بلکه انگیزهٔ واقعی برای خدمت به جامعه—نه انباشت ثروت شخصی—را تقویت می‌کند.

اصل سوم: مالکیت جمعی بر منابع حیاتی
منابع حیاتی مانند آب، هوا، زمین، انرژی، و دانش پایه، نباید در اختیار افراد یا شرکت‌های خصوصی قرار گیرند. این منابع، متعلق به همهٔ جان‌های زنده است. در اقتصاد برابری‌محور، این منابع تحت مالکیت و مدیریت جمعی قرار می‌گیرند. هرگونه استفاده از این منابع، باید بر اساس نیاز جمع و نه سود شخصی صورت گیرد.

این مدل اقتصادی، نه یک رویای نوآورانه، بلکه یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر برای بقای جامعهٔ انسانی است. جوامعی که به سمت این مدل حرکت کنند، نه تنها عادلانه‌تر، بلکه پایدارتر و خلاق‌تر خواهند بود.

صفحهٔ اصلی جهان آرمانی: در جستجوی جامعه‌ای فراتر از هرگونه تقسیم‌بندی

قدرت خاموش اکثریت: چرا ما در برابر این نابرابری سکوت می‌کنیم؟

بزرگ‌ترین قدرت در هر جامعه، “اکثریت خاموش” است. این اکثریت، که اغلب قربانی نظام نابرابری هستند، به دلایل مختلف—ترس، ناامیدی، یا امید به تغییر فردی—سکوت می‌کنند. اما این سکوت، به نفع خودشان نیست؛ به نفع نظام حاکم است. نظام‌های نابرابر، برای بقا، نیازی به حمایت فعال اکثریت ندارند؛ آن‌ها فقط نیاز دارند که اکثریت سکوت کنند. سکوت، به معنای تأیید ضمنی است. وقتی ما سکوت می‌کنیم، ما به ظالم می‌گوییم: “تو می‌توانی ادامه دهی.”

چرا اکثریت سکوت می‌کنند؟ دلایل متعددی وجود دارد:

۱. ترس از تبعات
بسیاری از افراد از صحبت کردن یا اعتراض کردن می‌ترسند، چرا که ممکن است شغل، امنیت، یا حتی جان خود را از دست بدهند. این ترس، کاملاً منطقی است، اما نظام حاکم از همین ترس سوءاستفاده می‌کند.

۲. ناامیدی از تغییر
بسیاری معتقدند که تغییر غیرممکن است. آن‌ها فکر می‌کنند که “همیشه همین‌طور بوده و همیشه هم همین‌طور خواهد بود.” این ناامیدی، نتیجهٔ تبلیغات نظام حاکم است که می‌خواهد مردم را بی‌تفاوت و منفعل نگه دارد.

۳. امید به تغییر فردی
بسیاری معتقدند که اگر سخت کوشیده و در چارچوب نظام فعلی حرکت کنند، می‌توانند به “جایگاه رفیع” برسند. این امید، که اغلب توهم است، آن‌ها را وادار می‌کند تا نه تنها از نظام حمایت کنند، بلکه در برابر هرگونه تغییر جمعی مقاومت کنند.

راه شکستن این سکوت، در “فریاد زدن” است—نه لزوماً به صورت فیزیکی، بلکه به صورت فرهنگی، اجتماعی، و فکری. فریاد زدن یعنی صحبت کردن، نوشتن، هنر کردن، و به اشتراک گذاشتن ایده‌ها. فریاد زدن یعنی این را به دیگران بگوییم که “ما سکوت نخواهیم کرد.” وقتی یک نفر فریاد می‌زند، دیگران نیز شجاعت می‌گیرند. این، چرخهٔ تغییر را آغاز می‌کند.

 

نتیجه‌گیری: بازگشت به اصل ذاتی—برابری جان‌ها

بازتعریف ارزش اجتماعی، نه یک ایدهٔ دور از دسترس، بلکه یک ضرورت برای بقای جامعهٔ انسانی است. جوامعی که ارزش شغل‌ها را بر اساس تأثیر بر جان تعیین کنند، جوامعی عادلانه‌تر، پایدارتر، و انسانی‌تر خواهند بود. راه آغاز، در تغییر نگرش و رفتار هر فرد نهفته است. از همین امروز، در همین لحظه، می‌توانیم گام برداریم—گامی کوچک، اما گامی به سوی جهانی آرمانی.

اگر این مقاله برای شما الهام‌بخش بود، لطفاً آن را با دیگران به اشتراک بگذارید. تغییر، از گفت‌وگو آغاز می‌شود. هر اشتراک، یک گام به سوی برابری است.


   
نقل‌قول
اشتراک:

تازه‌ترین کتاب نیما شهسواری

می‌توانید با کلیک بر روی تصویر تازه‌ترین کتاب نیما شهسواری، این اثر را دریافت و مطالعه کنید

به جهان آرمانی، وب‌سایت رسمی نیما شهسواری خوش آمدید

نیما شهسواری، نویسنده و شاعر، با آثاری در قالب  داستان، شعر، مقالات و آثار تحقیقی که مضامینی مانند آزادی، برابری، جان‌پنداری، نقد قدرت و خدا را بررسی می‌کنند

جهان آرمانی، بستری برای تعامل و دسترسی به تمامی آثار شهسواری به صورت رایگان است

راهنما پروفایل

راهنمایی‌های لازم برای ویرایش پروفایل و حساب کاربری شما
زندگی‌نامه

در این بخش می‌توانید توضیح کوتاهی درباره‌ی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همه‌ی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشته‌های شما

کشور و سن شما

کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است

تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد

باورهای من

گزینه‌های در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان می‌گذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشاره‌ی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد

راه‌های ارتباطی

در این بخش می‌توانید آدرس شبکه‌های اجتماعی، وب‌سایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرس‌ها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد

حساب کاربری

در این بخش می‌توانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین می‌توانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در وی‌سایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید

راهنما ثبت‌نام

راهنمایی‌های لازم برای ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی
نام کاربری

نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود

نام و نام خانوادگی

نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد 

در نظر داشته باشید که این نام در نگاشته‌های شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است

ایمیل آدرس

آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راه‌های ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید

رمز عبور

رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده می‌توانید این رمز را تغییر دهید

قوانین

پیش از ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید

با استفاده از منو روبرو می‌توانید به بخش‌های مختلف حساب خود دسترسی داشته باشید

  • دسترسی به پروفایل شخصی
  • ارسال پست
  • تنظیمات حساب
  • عضویت در خبرنامه
  • تماشای لیست اعضا
  • بازیابی رمز عبور
  • خروج از حساب

در دسترس نبودن لینک

در حال حاضر این لینک در دسترس نیست

بزودی این فایل‌ها بارگذاری و لینک‌ها در دسترس قرار خواهد گرفت

در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید

ثبت آثار

توضیحات

پر کردن بخش‌هایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.

در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است

بخش ارتباط، راه‌هایی است که می‌توانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است می‌توانید در بخش توضیحات شبکه‌ی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.     

شما می‌توانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمت‌هایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،

در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحله‌ی ابتدایی فرم پر کرده‌اید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.

پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعه‌ی قوانین و شرایط وب‌سایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینک‌های زیر اقدام کنید.

تأیید ارسال پیام

پیام شما با موفقیت ارسال شد

ایمیلی از سوی وب‌سایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال پیام دریافت خواهید کرد

در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.

تأیید ارسال فرم

فرم شما با موفقیت ثبت شد

ایمیلی از سوی وب‌سایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال فرم دریافت خواهید کرد

در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.