اطلاعیه و اخبار

وب‌سایت جهان آرمانی شروع به فعالیت کرد

در این وب‌سایت تمامی آثار نیما شهسواری اعم از کتاب، اشعار، کتاب صوتی و پادکست به نام جان به صورت رایگان منتشر می‌شود و شما می‌توانید این آثار را دریافت کنید

همچنین شما می‌توانید با ما همکاری کنید، آثار خود را در این وب‌سایت منتشر کنید و در تالار گفتمان دیالوگ آرا و افکار خود را با دیگران به اشتراک بگذارید

قطعا اولین همراهی شما با ما اطلاع‌رسانی به دیگران پیرامون این وب‌سایت و آثار نیما شهسواری است

تالار گفتمان دیالوگ کار خود را آغاز کرد تا بستری آزاد را برای همفکری و در میان گذاشتن آرا و افکار متفاوت فراهم کند 

شما نیز می‌توانید با ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی – دیالوگ در این راه همراه ما باشید

صفحات رسمی نیما شهسواری در شبکه‌های اجتماعی راهی است برای دسترسی به آثار و ارتباط با ما

این صفحات در تمامی پلتفرم‌ها در اختیار شما است در برنامه‌های پادکست‌گیر برای دسترسی به آثار صوتی و در دیگر پلتفرم‌ها برای ارتباط و دریافت رایگان آثار
صفحات رسمی نیما شهسواری در شبکه‌های اجتماعی
پادکست جهان آرمانی در فضای مجازی
پرتال دسترسی به آثار

 

قوانین انجمن

برای استفاده بهتر از انجمن می‌توانید در انجمن مذکور عضو شوید.
شما با ثبت‌نام در تالار گفتمان دیالوگ، قانون آزادی را پذیرفته و ملزم به رعایت آن خواهید بود.
این قوانین شامل آزار کلامی اعم از تهدید، تحقیر، دشنام، نشر اکاذیب، درج مطلب اشخاص بدون ذکر منبع و … است.
با توجه به شرایط مذکور و قوانین به درج مطلب مبادرت کنید و سعی کنید مطالب مرتبط با هر عنوان را در مکان مناسب درج کنید،
در صورت فقدان عنوان مناسب برای درج مطلب می‌توانید موضوع را با ما در میان بگذارید.

با ما همراه شوید

برای درج مطالب و پرسش و پاسخ در تالار گفتمان دیالوگ باید عضو شوید 
با ما همراه باشید تا با کمک هم جهان بهتری بسازیم 
بی‌شک بهترین راه برای ساختن جهانی بهتر دیالوگ برقرار کردن است
بیایید تا با یکدیگر صحبت کنیم

ورود به دیالوگ با حساب‌ شبکه‌های اجتماعی

برابری یا منفعت؟ رو…
 
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

برابری یا منفعت؟ روانشناسی اجتماعی نارضایتی در جوامع ناعادلانه

1 ارسال‌
1 کاربران
0 تایید شده‌ها
3 نمایش‌
بینش نوین
(@binesh)
برجسته در دیالوگ
ملحق شده: 3 سال قبل
ارسال‌: 1662
شروع کننده موضوع  

برابری یا منفعت؟ روانشناسی اجتماعی نارضایتی در جوامع ناعادلانه

تصور کنید در یک دفتر کار مدرن نشسته‌اید. همهٔ همکاران شما دریافت می‌کنند که حقوق ماهانه‌شان دقیقاً یک میلیون تومان است. شرایط سخت است، اما همه در یک قایق هستند. حالا، مدیریت تصمیم می‌گیرد حقوق شما را به دو میلیون تومان افزایش دهد—اما حقوق همکار راست‌دست شما را به چهار میلیون تومان. از نظر منطقی، شما باید خوشحال باشید: حقوق شما دو برابر شده است. اما در عمل، چه احساسی خواهید داشت؟ احتمالاً حسی تلخ از نارضایتی، حسادت و بی‌عدالتی. این واکنش، نه یک ضعف اخلاقی، بلکه یک پدیدهٔ روان‌شناختی عمیق است: انسان‌ها ذاتاً به “برابری نسبی” واکنش نشان می‌دهند، نه به “ثروت مطلق”. ما ترجیح می‌دهیم در فقرِ برابر زندگی کنیم، تا در ثروتِ نابرابر. این، هستهٔ مرکزی روانشناسی اجتماعی نارضایتی در جوامع ناعادلانه است. وقتی برابری نقض می‌شود، حتی اگر منفعت فردی ما افزایش یابد، روح جمعی ما زخم می‌خورد و جامعه به سمت بی‌ثباتی و فروپاشی پیش می‌رود.

معضل انسان: موجودی که به برابری عشق می‌ورزد، اما در نابرابری نفس می‌کشد

انسان، موجودی پارادوکسیکال است. از یک سو، به برابری عشق می‌ورزد. این عشق، غریزی و ذاتی است—حتی کودکان سه‌ساله به توزیع ناعادلانهٔ شیرینی واکنش منفی نشان می‌دهند. از سوی دیگر، انسان موجودی منفعت‌طلب و خودخواه است. در وهلهٔ اول، به بقای خود و خانواده‌اش فکر می‌کند. این دو نیرو—عشق به برابری و تمایل به منفعت فردی—در درون هر فرد درگیر جنگی خاموش هستند. در جوامع ناعادلانه، این جنگ به نفع منفعت فردی تمام می‌شود. اما پیروزی منفعت فردی، شکست جمعی است. جامعه‌ای که در آن هر فرد فقط به منفعت خود فکر می‌کند، جامعه‌ای است که به سمت جنگ همه علیه همه پیش می‌رود. نابرابری، نه یک واقعیت اقتصادی، بلکه یک بیماری روانی-اجتماعی است که ریشه در این پارادوکس انسانی دارد.

در جوامع ناعادلانه، دو دستهٔ اصلی وجود دارند: “بهره‌برداران” و “مسخ‌شدگان”. بهره‌برداران، که اغلب در اوج هرم قدرت قرار دارند، به طور آگاهانه از نابرابری بهره می‌برند. آن‌ها این نظام را حفظ می‌کنند، چرا که آن را ابزاری برای حفظ قدرت و ثروت خود می‌دانند. اما جالب‌تر و غم‌انگیزتر، گروه دوم است: مسخ‌شدگان. این گروه، که اغلب اکثریت جامعه را تشکیل می‌دهند، قربانیان نظام نابرابری هستند—اما در عین حال، حامیان آن نیز هستند. چرا؟ چون به آن‌ها وعده داده شده است: اگر سخت کوشیده، وفادار بمانند و در چارچوب نظام فعلی حرکت کنند، روزی به آن “جایگاه رفیع” خواهند رسید. این امید—که اغلب توهم است—آن‌ها را وادار می‌کند تا نه تنها از نظام حمایت کنند، بلکه در برابر هرگونه تغییر جمعی مقاومت کنند. این، بزرگ‌ترین پیروزی نظام نابرابری است: تبدیل قربانیان به حامیان خودش.

پادکست جان: تحلیل عمیق روانشناسی اجتماعی نابرابری

اقتصاد نابرابری: موتور محرک نارضایتی جمعی

اقتصاد، قلب تپندهٔ هر جامعه است. هرگونه نابرابری در توزیع ثروت و منابع، مستقیماً به تمام ابعاد زندگی—از سلامت و آموزش تا فرهنگ و سیاست—تزریق می‌شود. در جوامع ناعادلانه، اقتصاد به ابزاری برای تولید و بازتولید نابرابری تبدیل می‌شود. سیستم‌های اقتصادی مختلف—سرمایه‌داری، کمونیسم، یا هر ترکیبی از آن‌ها—در نهایت به یک نتیجهٔ مشترک می‌رسند: ایجاد فاصلهٔ طبقاتی غیرمنطقی. در سرمایه‌داری، ثروت در دستان اندکی متمرکز می‌شود و اکثریت به بردهٔ اقتصادی تبدیل می‌شوند. در کمونیسم، ثروت در دستان دولت متمرکز می‌شود و اکثریت به بردهٔ ایدئولوژیک تبدیل می‌شوند. در هر دو حالت، نتیجه یکسان است: نارضایتی جمعی.

این نارضایتی، تنها مربوط به فقرا نیست. حتی افرادی که در لایه‌های متوسط یا بالای جامعه قرار دارند، از این نابرابری رنج می‌برند. چرا؟ چون نابرابری، اعتماد اجتماعی را نابود می‌کند. وقتی فردی می‌بیند که دیگران به دلیل ارتباطات، رانت، یا سوءاستفاده از قدرت، به موقعیت‌های برتر دست می‌یابند، حسی عمیق از بی‌عدالتی و ناامیدی در او ایجاد می‌شود. این حس، منجر به بی‌تفاوتی، بی‌اعتمادی و در نهایت، فروپاشی بافت اجتماعی می‌شود. اقتصاد نابرابر، اقتصادی است که انگیزه‌های انسانی را از “همکاری و خدمت” به “رقابت و بهره‌کشی” تغییر می‌دهد. در چنین اقتصادی، هر فرد تنها به دنبال منفعت فردی خود است و جامعه به میدان جنگی تبدیل می‌شود که در آن، هر کسی سعی می‌کند دیگران را پایین بکشد تا خودش بالا برود.

کتاب‌های جهان آرمانی: غور در فلسفهٔ اقتصاد برابری‌محور

فرهنگ نابرابری: چگونه جامعه ما را آموزش می‌دهد تا در برابر ظلم سکوت کنیم؟

نابرابری، تنها یک پدیدهٔ اقتصادی یا سیاسی نیست؛ آن یک فرهنگ است. جامعه، از طریق آموزش، رسانه، و حتی زبان روزمره، ما را آموزش می‌دهد که نابرابری را طبیعی، اجتناب‌ناپذیر، و حتی مطلوب بدانیم. به کودکان گفته می‌شود: “اگر سخت کوشیده و درس بخوانید، روزی می‌توانید پزشک یا مهندس شوید و ثروتمند شوید.” این پیام، به ظاهر مثبت، در واقع بذر نابرابری را می‌کارد. آن به کودک می‌گوید که ارزش انسانی او به شغل و ثروتش وابسته است—نه به ذات او به عنوان یک “جان”. این منطق، جامعه را به دو دسته تقسیم می‌کند: “برتران” و “پایین‌تران”.

رسانه‌ها نیز نقش کلیدی در تقویت این فرهنگ دارند. برنامه‌های تلویزیونی، فیلم‌ها، و حتی تبلیغات، دائماً تصویر افراد ثروتمند، زیبا، و موفق را به نمایش می‌گذارند. این تصاویر، به ما القا می‌کنند که موفقیت به معنای ثروت و قدرت است، و فقر به معنای شکست. این فرهنگ، ما را آموزش می‌دهد که به جای مبارزه با نظام نابرابر، سعی کنیم خودمان در آن نظام موفق شویم. این، بزرگ‌ترین پیروزی نظام نابرابری است: وقتی مردم دیگر خواهان تغییر نظام نیستند، بلکه خواهان تغییر جایگاه خود در آن نظام هستند. در چنین جامعه‌ای، هرگونه اعتراض یا نارضایتی، نه به عنوان یک فریاد عدالت، بلکه به عنوان یک نشانهٔ شکست فردی تلقی می‌شود.

صفحهٔ اصلی جهان آرمانی: در جستجوی فرهنگی فراتر از نابرابری

راه درمان: چگونه می‌توانیم از نارضایتی به سمت برابری حرکت کنیم؟

درمان نارضایتی ناشی از نابرابری، نیازمند تغییری بنیادین در ساختارهای اقتصادی، سیاسی، و فرهنگی جامعه است. اما این تغییر، از کجا آغاز می‌شود؟ از “خودِ فرد”. هر فرد می‌تواند با تغییر نگرش و رفتار خود، جرقه‌ای برای تغییر جمعی ایجاد کند. در اینجا، چهار گام عملی ارائه می‌شود:

۱. آگاهی‌بخشی: اولین قدم، آگاهی از وجود نابرابری و ریشه‌های آن است. ما باید یاد بگیریم که نابرابری یک واقعیت طبیعی نیست، بلکه محصول ساخت انسانی است. با آگاهی، می‌توانیم شروع به مقاومت در برابر آن کنیم.

۲. بازتعریف ارزش‌ها: ما باید ارزش‌های خود را از “ثروت و قدرت” به “خدمت و همکاری” تغییر دهیم. ارزش یک فرد، نه به شغل یا درآمدش، بلکه به میزان تأثیر مثبت او بر حیات دیگران بستگی دارد. نانوا که جان انسان‌ها را با نان تغذیه می‌کند، ارزشی برابر با پزشکی دارد که جان انسان‌ها را نجات می‌دهد.

۳. اقدام جمعی: تغییر فردی کافی نیست. ما باید با دیگران همکاری کنیم و جنبش‌های جمعی برای برابری ایجاد کنیم. این جنبش‌ها می‌توانند در قالب اتحادیه‌ها، سازمان‌های مردمی، یا حتی گروه‌های کوچک محلی شکل بگیرند.

۴. ایجاد اقتصاد برابری‌محور: در نهایت، باید به سمت اقتصادی حرکت کنیم که بر اساس اصول برابری طراحی شده است: ارزش‌گذاری بر اساس تأثیر بر جان، سقف درآمدی معقول، و مالکیت جمعی بر منابع حیاتی. این اقتصاد، نه تنها عادلانه‌تر، بلکه پایدارتر و خلاق‌تر خواهد بود.

 

نتیجه‌گیری: نارضایتی، نه یک ضعف، بلکه یک فرصت

نارضایتی در جوامع ناعادلانه، نه یک ضعف انسانی، بلکه یک فرصت تاریخی است. این نارضایتی، نشانه‌ای از زنده بودن عشق ذاتی انسان به برابری است. وقتی ما از نابرابری ناراضی هستیم، یعنی هنوز به عدالت ایمان داریم. این ایمان، قدرتمندترین سلاح در برابر ظلم است. راه درمان، در تغییر ساختارهای اقتصادی و فرهنگی نهفته است—اما این تغییر، از تغییر درونی هر فرد آغاز می‌شود. از همین امروز، در همین لحظه، می‌توانیم گام برداریم—گامی کوچک، اما گامی به سوی جهانی آرمانی.

اگر این مقاله برای شما الهام‌بخش بود، لطفاً آن را با دیگران به اشتراک بگذارید. تغییر، از گفت‌وگو آغاز می‌شود. هر اشتراک، یک گام به سوی برابری است.

تقسیم‌بندی‌های اجتماعی: بزرگ‌ترین دشمن برابری که هر روز بازتولید می‌شود

تصور کنید در یک جامعهٔ کاملاً برابر زندگی می‌کنید. همهٔ شهروندان، بدون توجه به نژاد، جنسیت، مذهب، یا موقعیت اجتماعی، دقیقاً همان حقوق و منابع را دریافت می‌کنند. حالا، یک روز، یک نفر تصمیم می‌گیرد که خود را “برتر” از دیگران اعلام کند. او مدعی می‌شود که به دلیل “تخصص” یا “خانواده” یا “ملیت” خود، شایستهٔ دریافت منابع بیشتری است. این ادعای ساده، مانند یک قطرهٔ سم، در درون جامعه نفوذ می‌کند. فرد دیگری هم همین ادعای برتری را تکرار می‌کند، و سپس دیگری، و دیگری… به زودی، جامعهٔ برابر شما به بخش‌هایی تقسیم می‌شود: “ما” و “آن‌ها”، “برتران” و “پایین‌تران”، “اهل حق” و “دیگران”. این، دقیقاً همان فرآیندی است که هر روز در جوامع انسانی اتفاق می‌افتد. تقسیم‌بندی‌های اجتماعی—چه آشکار و چه نهان—بزرگ‌ترین دشمن برابری هستند. آن‌ها نه تنها برابری را نابود می‌کنند، بلکه هر روز بازتولید می‌شوند و ریشه‌های خود را عمیق‌تر در جامعه می‌کنند. اما چرا انسان‌ها دائماً در حال ایجاد این تقسیم‌بندی‌ها هستند؟ و چگونه می‌توانیم این چرخهٔ مهلک را متوقف کنیم؟

تقسیم‌بندی: اولین گام به سوی برده‌داری

تقسیم‌بندی، تنها یک پدیدهٔ اجتماعی نیست؛ آن یک ابزار قدرت است. هر زمان که انسان‌ها خود را از دیگران جدا می‌کنند—بر اساس نژاد، جنسیت، مذهب، طبقه، یا حتی سلیقهٔ شخصی—آن‌ها در واقع مرزی ایجاد می‌کنند. پشت این مرز، “ما” قرار داریم، و در آن سو، “آن‌ها”. و هر زمان که “ما” و “آن‌ها” وجود داشته باشد، برابری ذاتی انسان‌ها نقض می‌شود. “ما” شروع به توجیه برتری خود بر “آن‌ها” می‌کنیم. “ما” معتقد می‌شویم که شایستهٔ دریافت منابع، قدرت، و موقعیت بیشتری هستیم. و در نهایت، “ما” شروع به بهره‌کشی از “آن‌ها” می‌کنیم. این، دقیقاً همان مسیری است که به برده‌داری منجر می‌شود—چه برده‌داری فیزیکی و چه برده‌داری اقتصادی و فرهنگی.

در طول تاریخ، تمام نظام‌های ظالم—از امپراتوری‌های باستانی تا سرمایه‌داری مدرن—از همین مکانیسم تقسیم‌بندی استفاده کرده‌اند. امپراتوری روم، مردم را به “شهروندان” و “برده‌ها” تقسیم می‌کرد. جوامع قرون وسطی، انسان‌ها را به “نبلاء”، “روحانیون”، و “عوام” طبقه‌بندی می‌کردند. جوامع مدرن، انسان‌ها را به “ثروتمندان”، “طبقهٔ متوسط”، و “فقرا” تقسیم می‌کنند. در هر مورد، هدف یکسان است: ایجاد یک هرم قدرت که در آن، اقلیتی کوچک در بالا قرار دارند و اکثریت در پایین. این هرم، تنها با ایجاد و بازتولید تقسیم‌بندی‌های اجتماعی می‌تواند پایدار بماند. وقتی انسان‌ها خود را “برتر” یا “پایین‌تر” از دیگران می‌دانند، دیگر به برابری اعتقاد ندارند. آن‌ها یا به دنبال حفظ امتیازات خود هستند، یا به دنبال رسیدن به امتیازات دیگران—نه به دنبال نابودی خودِ مفهوم امتیاز.

پادکست جان: تحلیل عمیق ریشه‌های تقسیم‌بندی‌های اجتماعی

چرخهٔ بازتولید: چگونه تقسیم‌بندی‌ها هر روز زنده می‌مانند؟

تقسیم‌بندی‌های اجتماعی، مانند یک موجود زنده، دائماً در حال بازتولید خود هستند. آن‌ها از طریق آموزش، رسانه، فرهنگ، و حتی زبان روزمره، از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شوند. کودکی که به او گفته می‌شود “تو می‌توانی هر چیزی بشوی—حتی رئیس‌جمهور!” در واقع در حال یادگیری این است که جامعهٔ او سلسله‌مراتبی است، و هدف نهایی زندگی، رسیدن به بالاترین پلهٔ این نردبان است. این کودک، در آینده، یا تلاش می‌کند تا خود را به “برتران” برساند، یا اگر نتواند، خود را “شکست‌خورده” می‌داند. در هر دو حالت، او نظام تقسیم‌بندی را تأیید کرده است.

رسانه‌ها نیز نقش کلیدی در این بازتولید دارند. فیلم‌ها، سریال‌ها، و تبلیغات، دائماً تصویر افراد “موفق”—ثروتمند، زیبا، و قدرتمند—را به نمایش می‌گذارند. این تصاویر، به ما القا می‌کنند که موفقیت به معنای دستیابی به امتیازات اجتماعی است. فردی که در فقر زندگی می‌کند، نه به عنوان قربانی یک نظام ناعادلانه، بلکه به عنوان فردی “کم‌努力” یا “بدشانس” تلقی می‌شود. این فرهنگ، ما را آموزش می‌دهد که به جای مبارزه با نظام تقسیم‌بندی، سعی کنیم خودمان در آن نظام موفق شویم. این، بزرگ‌ترین پیروزی نظام نابرابری است: وقتی مردم دیگر خواهان تغییر نظام نیستند، بلکه خواهان تغییر جایگاه خود در آن نظام هستند.

کتاب‌های جهان آرمانی: غور در فلسفهٔ نابودی تقسیم‌بندی‌ها

راه نجات: نابودی تقسیم‌بندی‌ها از ریشه

راه نجات از این چرخهٔ مهلک، نه در ایجاد تقسیم‌بندی‌های “عادلانه‌تر”، بلکه در نابودی خودِ مفهوم تقسیم‌بندی است. ما باید به نقطه‌ای برسیم که هیچ برچسبی—نه “زن”، نه “مرد”، نه “مسلمان”، نه “غیرمسلمان”، نه “ثروتمند”، نه “فقیر”—بر انسان‌ها نهاده نشود. تنها معیار باقی‌مانده باید “جان” باشد. این باور که همهٔ جان‌ها—نه فقط انسان‌ها، بلکه تمامی موجودات آگاه—ذاتاً برابرند و حق حیات و زندگی کردن در شرافت را دارند.

این تغییر، نیازمند انقلابی فرهنگی و فکری است. ما باید آموزش دهیم—به کودکان، به نوجوانان، به خودمان—که ارزش یک فرد، نه به برچسب‌های اجتماعی، بلکه به ذات او به عنوان یک “جان” وابسته است. ما باید رسانه‌ها را تغییر دهیم—نه با سانسور، بلکه با خلق محتوایی که بر همکاری، خدمت، و برابری تأکید کند. ما باید زبان خود را تغییر دهیم—از به کار بردن کلماتی که انسان‌ها را به “برتر” و “پایین‌تر” تقسیم می‌کند، دست برداریم.

این مسیر، آسان نیست. نظام‌های قدرت، با تمام توان خود در برابر این تغییر مقاومت خواهند کرد. اما این مسیر، تنها راه نجات است. تا زمانی که تقسیم‌بندی‌ها وجود دارند، برابری ذاتی انسان‌ها نقض خواهد شد. و تا زمانی که برابری نقض می‌شود، جامعهٔ انسانی محکوم به جنگ، نفرت، و فروپاشی است.

صفحهٔ اصلی جهان آرمانی: در جستجوی جامعه‌ای فراتر از هرگونه تقسیم‌بندی

نابرابری در عمل: چگونه رفتارهای روزمره ما سیستم نابرابری را تقویت می‌کنند؟

بسیاری از ما معتقدیم که نابرابری، پدیده‌ای است که در سطح بالای جامعه—در پارلمان‌ها، شرکت‌های بزرگ، و رسانه‌های ملی—اتفاق می‌افتد. اما در واقع، نابرابری در هر لحظه و در هر گوشهٔ زندگی روزمرهٔ ما بازتولید می‌شود. هر بار که ما سکوت می‌کنیم در برابر یک شوخیٔ تبعیض‌آمیز، هر بار که ما حقوق بیشتری دریافت می‌کنیم بدون اینکه برای دیگران هم مطالبه کنیم، هر بار که ما از “امتیازات” خود—چه امتیازات اجتماعی، چه اقتصادی—استفاده می‌کنیم بدون اینکه به دیگران هم فرصت بدهیم، ما در حال تقویت سیستم نابرابری هستیم.

این رفتارها، اغلب ناخودآگاه هستند. ما آموزش دیده‌ایم که نابرابری را طبیعی بدانیم. وقتی می‌بینیم فردی حقوق بیشتری از ما دریافت می‌کند، به جای اعتراض، شروع به حسادت می‌کنیم. وقتی می‌بینیم فردی به دلیل جنسیت یا نژادش تبعیض می‌بیند، به جای همبستگی، شروع به توجیه این تبعیض می‌کنیم. این رفتارها، نه به دلیل بدی ذاتی ما، بلکه به دلیل فرهنگی است که در آن پرورش یافته‌ایم. فرهنگی که به ما گفته است: “رقابت کن”، “برتری خود را ثابت کن”، “برای خودت فکر کن”.

راه شکستن این چرخه، در “آگاهی” و “عمل” است. ما باید یاد بگیریم که هر رفتار کوچک—حتی یک نگاه، یک جمله، یک سکوت—می‌تواند یا سیستم نابرابری را تقویت کند، یا آن را تضعیف. ما باید یاد بگیریم که در برابر هرگونه نابرابری—چه کوچک و چه بزرگ—مقاومت کنیم. این مقاومت، نه تنها با فریاد و اعتراض، بلکه با رفتارهای روزمرهٔ ما—با احترام، با انصاف، با به اشتراک گذاشتن—شکل می‌گیرد.

 

نتیجه‌گیری: برابری، نه یک ایده، بلکه یک عمل روزمره

برابری، نه یک شعار سیاسی، بلکه یک عمل روزمره است. آن در هر تصمیم، در هر رفتار، در هر سکوت و در هر فریاد نهفته است. تا زمانی که ما—هر یک از ما—در زندگی روزمره‌مان از بازتولید تقسیم‌بندی‌ها و نابرابری‌ها جلوگیری نکنیم، هیچ تغییر بنیادینی در جامعهٔ انسانی رخ نخواهد داد. راه نجات، در تغییر درونی هر فرد آغاز می‌شود—در تغییر نگرش، در تغییر زبان، در تغییر رفتار. از همین امروز، در همین لحظه، می‌توانیم گام برداریم—گامی کوچک، اما گامی به سوی جهانی آرمانی.

اگر این مقاله برای شما الهام‌بخش بود، لطفاً آن را با دیگران به اشتراک بگذارید. تغییر، از گفت‌وگو آغاز می‌شود. هر اشتراک، یک گام به سوی برابری است.


   
نقل‌قول
اشتراک:

تازه‌ترین کتاب نیما شهسواری

می‌توانید با کلیک بر روی تصویر تازه‌ترین کتاب نیما شهسواری، این اثر را دریافت و مطالعه کنید

به جهان آرمانی، وب‌سایت رسمی نیما شهسواری خوش آمدید

نیما شهسواری، نویسنده و شاعر، با آثاری در قالب  داستان، شعر، مقالات و آثار تحقیقی که مضامینی مانند آزادی، برابری، جان‌پنداری، نقد قدرت و خدا را بررسی می‌کنند

جهان آرمانی، بستری برای تعامل و دسترسی به تمامی آثار شهسواری به صورت رایگان است

راهنما پروفایل

راهنمایی‌های لازم برای ویرایش پروفایل و حساب کاربری شما
زندگی‌نامه

در این بخش می‌توانید توضیح کوتاهی درباره‌ی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همه‌ی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشته‌های شما

کشور و سن شما

کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است

تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد

باورهای من

گزینه‌های در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان می‌گذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشاره‌ی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد

راه‌های ارتباطی

در این بخش می‌توانید آدرس شبکه‌های اجتماعی، وب‌سایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرس‌ها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد

حساب کاربری

در این بخش می‌توانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین می‌توانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در وی‌سایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید

راهنما ثبت‌نام

راهنمایی‌های لازم برای ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی
نام کاربری

نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود

نام و نام خانوادگی

نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد 

در نظر داشته باشید که این نام در نگاشته‌های شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است

ایمیل آدرس

آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راه‌های ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید

رمز عبور

رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده می‌توانید این رمز را تغییر دهید

قوانین

پیش از ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید

با استفاده از منو روبرو می‌توانید به بخش‌های مختلف حساب خود دسترسی داشته باشید

  • دسترسی به پروفایل شخصی
  • ارسال پست
  • تنظیمات حساب
  • عضویت در خبرنامه
  • تماشای لیست اعضا
  • بازیابی رمز عبور
  • خروج از حساب

در دسترس نبودن لینک

در حال حاضر این لینک در دسترس نیست

بزودی این فایل‌ها بارگذاری و لینک‌ها در دسترس قرار خواهد گرفت

در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید

ثبت آثار

توضیحات

پر کردن بخش‌هایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.

در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است

بخش ارتباط، راه‌هایی است که می‌توانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است می‌توانید در بخش توضیحات شبکه‌ی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.     

شما می‌توانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمت‌هایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،

در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحله‌ی ابتدایی فرم پر کرده‌اید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.

پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعه‌ی قوانین و شرایط وب‌سایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینک‌های زیر اقدام کنید.

تأیید ارسال پیام

پیام شما با موفقیت ارسال شد

ایمیلی از سوی وب‌سایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال پیام دریافت خواهید کرد

در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.

تأیید ارسال فرم

فرم شما با موفقیت ثبت شد

ایمیلی از سوی وب‌سایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال فرم دریافت خواهید کرد

در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.