اطلاعیه و اخبار

وب‌سایت جهان آرمانی شروع به فعالیت کرد

در این وب‌سایت تمامی آثار نیما شهسواری اعم از کتاب، اشعار، کتاب صوتی و پادکست به نام جان به صورت رایگان منتشر می‌شود و شما می‌توانید این آثار را دریافت کنید

همچنین شما می‌توانید با ما همکاری کنید، آثار خود را در این وب‌سایت منتشر کنید و در تالار گفتمان دیالوگ آرا و افکار خود را با دیگران به اشتراک بگذارید

قطعا اولین همراهی شما با ما اطلاع‌رسانی به دیگران پیرامون این وب‌سایت و آثار نیما شهسواری است

تالار گفتمان دیالوگ کار خود را آغاز کرد تا بستری آزاد را برای همفکری و در میان گذاشتن آرا و افکار متفاوت فراهم کند 

شما نیز می‌توانید با ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی – دیالوگ در این راه همراه ما باشید

صفحات رسمی نیما شهسواری در شبکه‌های اجتماعی راهی است برای دسترسی به آثار و ارتباط با ما

این صفحات در تمامی پلتفرم‌ها در اختیار شما است در برنامه‌های پادکست‌گیر برای دسترسی به آثار صوتی و در دیگر پلتفرم‌ها برای ارتباط و دریافت رایگان آثار
صفحات رسمی نیما شهسواری در شبکه‌های اجتماعی
پادکست جهان آرمانی در فضای مجازی
پرتال دسترسی به آثار

 

قوانین انجمن

برای استفاده بهتر از انجمن می‌توانید در انجمن مذکور عضو شوید.
شما با ثبت‌نام در تالار گفتمان دیالوگ، قانون آزادی را پذیرفته و ملزم به رعایت آن خواهید بود.
این قوانین شامل آزار کلامی اعم از تهدید، تحقیر، دشنام، نشر اکاذیب، درج مطلب اشخاص بدون ذکر منبع و … است.
با توجه به شرایط مذکور و قوانین به درج مطلب مبادرت کنید و سعی کنید مطالب مرتبط با هر عنوان را در مکان مناسب درج کنید،
در صورت فقدان عنوان مناسب برای درج مطلب می‌توانید موضوع را با ما در میان بگذارید.

با ما همراه شوید

برای درج مطالب و پرسش و پاسخ در تالار گفتمان دیالوگ باید عضو شوید 
با ما همراه باشید تا با کمک هم جهان بهتری بسازیم 
بی‌شک بهترین راه برای ساختن جهانی بهتر دیالوگ برقرار کردن است
بیایید تا با یکدیگر صحبت کنیم

ورود به دیالوگ با حساب‌ شبکه‌های اجتماعی

تقسیم‌بندی‌های اجتم…
 
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

تقسیم‌بندی‌های اجتماعی: بزرگ‌ترین دشمن برابری که هر روز بازتولید می‌شود

1 ارسال‌
1 کاربران
0 تایید شده‌ها
3 نمایش‌
بینش نوین
(@binesh)
برجسته در دیالوگ
ملحق شده: 3 سال قبل
ارسال‌: 1662
شروع کننده موضوع  

تقسیم‌بندی‌های اجتماعی: بزرگ‌ترین دشمن برابری که هر روز بازتولید می‌شود

تصور کنید در یک جامعهٔ کاملاً برابر زندگی می‌کنید. همهٔ شهروندان، بدون توجه به نژاد، جنسیت، مذهب، یا موقعیت اجتماعی، دقیقاً همان حقوق و منابع را دریافت می‌کنند. حالا، یک روز، یک نفر تصمیم می‌گیرد که خود را “برتر” از دیگران اعلام کند. او مدعی می‌شود که به دلیل “تخصص” یا “خانواده” یا “ملیت” خود، شایستهٔ دریافت منابع بیشتری است. این ادعای ساده، مانند یک قطرهٔ سم، در درون جامعه نفوذ می‌کند. فرد دیگری هم همین ادعای برتری را تکرار می‌کند، و سپس دیگری، و دیگری… به زودی، جامعهٔ برابر شما به بخش‌هایی تقسیم می‌شود: “ما” و “آن‌ها”، “برتران” و “پایین‌تران”، “اهل حق” و “دیگران”. این، دقیقاً همان فرآیندی است که هر روز در جوامع انسانی اتفاق می‌افتد. تقسیم‌بندی‌های اجتماعی—چه آشکار و چه نهان—بزرگ‌ترین دشمن برابری هستند. آن‌ها نه تنها برابری را نابود می‌کنند، بلکه هر روز بازتولید می‌شوند و ریشه‌های خود را عمیق‌تر در جامعه می‌کنند. اما چرا انسان‌ها دائماً در حال ایجاد این تقسیم‌بندی‌ها هستند؟ و چگونه می‌توانیم این چرخهٔ مهلک را متوقف کنیم؟

تقسیم‌بندی: اولین گام به سوی برده‌داری

تقسیم‌بندی، تنها یک پدیدهٔ اجتماعی نیست؛ آن یک ابزار قدرت است. هر زمان که انسان‌ها خود را از دیگران جدا می‌کنند—بر اساس نژاد، جنسیت، مذهب، طبقه، یا حتی سلیقهٔ شخصی—آن‌ها در واقع مرزی ایجاد می‌کنند. پشت این مرز، “ما” قرار داریم، و در آن سو، “آن‌ها”. و هر زمان که “ما” و “آن‌ها” وجود داشته باشد، برابری ذاتی انسان‌ها نقض می‌شود. “ما” شروع به توجیه برتری خود بر “آن‌ها” می‌کنیم. “ما” معتقد می‌شویم که شایستهٔ دریافت منابع، قدرت، و موقعیت بیشتری هستیم. و در نهایت، “ما” شروع به بهره‌کشی از “آن‌ها” می‌کنیم. این، دقیقاً همان مسیری است که به برده‌داری منجر می‌شود—چه برده‌داری فیزیکی و چه برده‌داری اقتصادی و فرهنگی.

در طول تاریخ، تمام نظام‌های ظالم—از امپراتوری‌های باستانی تا سرمایه‌داری مدرن—از همین مکانیسم تقسیم‌بندی استفاده کرده‌اند. امپراتوری روم، مردم را به “شهروندان” و “برده‌ها” تقسیم می‌کرد. جوامع قرون وسطی، انسان‌ها را به “نبلاء”، “روحانیون”، و “عوام” طبقه‌بندی می‌کردند. جوامع مدرن، انسان‌ها را به “ثروتمندان”، “طبقهٔ متوسط”، و “فقرا” تقسیم می‌کنند. در هر مورد، هدف یکسان است: ایجاد یک هرم قدرت که در آن، اقلیتی کوچک در بالا قرار دارند و اکثریت در پایین. این هرم، تنها با ایجاد و بازتولید تقسیم‌بندی‌های اجتماعی می‌تواند پایدار بماند. وقتی انسان‌ها خود را “برتر” یا “پایین‌تر” از دیگران می‌دانند، دیگر به برابری اعتقاد ندارند. آن‌ها یا به دنبال حفظ امتیازات خود هستند، یا به دنبال رسیدن به امتیازات دیگران—نه به دنبال نابودی خودِ مفهوم امتیاز.

پادکست جان: تحلیل عمیق ریشه‌های تقسیم‌بندی‌های اجتماعی

چرخهٔ بازتولید: چگونه تقسیم‌بندی‌ها هر روز زنده می‌مانند؟

تقسیم‌بندی‌های اجتماعی، مانند یک موجود زنده، دائماً در حال بازتولید خود هستند. آن‌ها از طریق آموزش، رسانه، فرهنگ، و حتی زبان روزمره، از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شوند. کودکی که به او گفته می‌شود “تو می‌توانی هر چیزی بشوی—حتی رئیس‌جمهور!” در واقع در حال یادگیری این است که جامعهٔ او سلسله‌مراتبی است، و هدف نهایی زندگی، رسیدن به بالاترین پلهٔ این نردبان است. این کودک، در آینده، یا تلاش می‌کند تا خود را به “برتران” برساند، یا اگر نتواند، خود را “شکست‌خورده” می‌داند. در هر دو حالت، او نظام تقسیم‌بندی را تأیید کرده است.

رسانه‌ها نیز نقش کلیدی در این بازتولید دارند. فیلم‌ها، سریال‌ها، و تبلیغات، دائماً تصویر افراد “موفق”—ثروتمند، زیبا، و قدرتمند—را به نمایش می‌گذارند. این تصاویر، به ما القا می‌کنند که موفقیت به معنای دستیابی به امتیازات اجتماعی است. فردی که در فقر زندگی می‌کند، نه به عنوان قربانی یک نظام ناعادلانه، بلکه به عنوان فردی “کم‌努力” یا “بدشانس” تلقی می‌شود. این فرهنگ، ما را آموزش می‌دهد که به جای مبارزه با نظام تقسیم‌بندی، سعی کنیم خودمان در آن نظام موفق شویم. این، بزرگ‌ترین پیروزی نظام نابرابری است: وقتی مردم دیگر خواهان تغییر نظام نیستند، بلکه خواهان تغییر جایگاه خود در آن نظام هستند.

کتاب‌های جهان آرمانی: غور در فلسفهٔ نابودی تقسیم‌بندی‌ها

راه نجات: نابودی تقسیم‌بندی‌ها از ریشه

راه نجات از این چرخهٔ مهلک، نه در ایجاد تقسیم‌بندی‌های “عادلانه‌تر”، بلکه در نابودی خودِ مفهوم تقسیم‌بندی است. ما باید به نقطه‌ای برسیم که هیچ برچسبی—نه “زن”، نه “مرد”، نه “مسلمان”، نه “غیرمسلمان”، نه “ثروتمند”، نه “فقیر”—بر انسان‌ها نهاده نشود. تنها معیار باقی‌مانده باید “جان” باشد. این باور که همهٔ جان‌ها—نه فقط انسان‌ها، بلکه تمامی موجودات آگاه—ذاتاً برابرند و حق حیات و زندگی کردن در شرافت را دارند.

این تغییر، نیازمند انقلابی فرهنگی و فکری است. ما باید آموزش دهیم—به کودکان، به نوجوانان، به خودمان—که ارزش یک فرد، نه به برچسب‌های اجتماعی، بلکه به ذات او به عنوان یک “جان” وابسته است. ما باید رسانه‌ها را تغییر دهیم—نه با سانسور، بلکه با خلق محتوایی که بر همکاری، خدمت، و برابری تأکید کند. ما باید زبان خود را تغییر دهیم—از به کار بردن کلماتی که انسان‌ها را به “برتر” و “پایین‌تر” تقسیم می‌کند، دست برداریم.

این مسیر، آسان نیست. نظام‌های قدرت، با تمام توان خود در برابر این تغییر مقاومت خواهند کرد. اما این مسیر، تنها راه نجات است. تا زمانی که تقسیم‌بندی‌ها وجود دارند، برابری ذاتی انسان‌ها نقض خواهد شد. و تا زمانی که برابری نقض می‌شود، جامعهٔ انسانی محکوم به جنگ، نفرت، و فروپاشی است.

صفحهٔ اصلی جهان آرمانی: در جستجوی جامعه‌ای فراتر از هرگونه تقسیم‌بندی

نابرابری در عمل: چگونه رفتارهای روزمره ما سیستم نابرابری را تقویت می‌کنند؟

بسیاری از ما معتقدیم که نابرابری، پدیده‌ای است که در سطح بالای جامعه—در پارلمان‌ها، شرکت‌های بزرگ، و رسانه‌های ملی—اتفاق می‌افتد. اما در واقع، نابرابری در هر لحظه و در هر گوشهٔ زندگی روزمرهٔ ما بازتولید می‌شود. هر بار که ما سکوت می‌کنیم در برابر یک شوخیٔ تبعیض‌آمیز، هر بار که ما حقوق بیشتری دریافت می‌کنیم بدون اینکه برای دیگران هم مطالبه کنیم، هر بار که ما از “امتیازات” خود—چه امتیازات اجتماعی، چه اقتصادی—استفاده می‌کنیم بدون اینکه به دیگران هم فرصت بدهیم، ما در حال تقویت سیستم نابرابری هستیم.

این رفتارها، اغلب ناخودآگاه هستند. ما آموزش دیده‌ایم که نابرابری را طبیعی بدانیم. وقتی می‌بینیم فردی حقوق بیشتری از ما دریافت می‌کند، به جای اعتراض، شروع به حسادت می‌کنیم. وقتی می‌بینیم فردی به دلیل جنسیت یا نژادش تبعیض می‌بیند، به جای همبستگی، شروع به توجیه این تبعیض می‌کنیم. این رفتارها، نه به دلیل بدی ذاتی ما، بلکه به دلیل فرهنگی است که در آن پرورش یافته‌ایم. فرهنگی که به ما گفته است: “رقابت کن”، “برتری خود را ثابت کن”، “برای خودت فکر کن”.

راه شکستن این چرخه، در “آگاهی” و “عمل” است. ما باید یاد بگیریم که هر رفتار کوچک—حتی یک نگاه، یک جمله، یک سکوت—می‌تواند یا سیستم نابرابری را تقویت کند، یا آن را تضعیف. ما باید یاد بگیریم که در برابر هرگونه نابرابری—چه کوچک و چه بزرگ—مقاومت کنیم. این مقاومت، نه تنها با فریاد و اعتراض، بلکه با رفتارهای روزمرهٔ ما—با احترام، با انصاف، با به اشتراک گذاشتن—شکل می‌گیرد.

 

نتیجه‌گیری: برابری، نه یک ایده، بلکه یک عمل روزمره

برابری، نه یک شعار سیاسی، بلکه یک عمل روزمره است. آن در هر تصمیم، در هر رفتار، در هر سکوت و در هر فریاد نهفته است. تا زمانی که ما—هر یک از ما—در زندگی روزمره‌مان از بازتولید تقسیم‌بندی‌ها و نابرابری‌ها جلوگیری نکنیم، هیچ تغییر بنیادینی در جامعهٔ انسانی رخ نخواهد داد. راه نجات، در تغییر درونی هر فرد آغاز می‌شود—در تغییر نگرش، در تغییر زبان، در تغییر رفتار. از همین امروز، در همین لحظه، می‌توانیم گام برداریم—گامی کوچک، اما گامی به سوی جهانی آرمانی.

اگر این مقاله برای شما الهام‌بخش بود، لطفاً آن را با دیگران به اشتراک بگذارید. تغییر، از گفت‌وگو آغاز می‌شود. هر اشتراک، یک گام به سوی برابری است.

چرا سرمایه‌داری و کمونیسم هر دو به برده‌سازی منجر شده‌اند؟ تحلیل فلسفی از شکست نظام‌ها

در قرن بیستم، دو ایدئولوژی بزرگ—سرمایه‌داری و کمونیسم—خود را به عنوان راه‌حل‌های متقابل برای مشکلات بشری معرفی کردند. سرمایه‌داری، با شعار “آزادی فردی”، وعدهٔ آزادیِ کامل برای هر فرد در تعقیب منافع شخصی خود را می‌داد. کمونیسم، با شعار “برابری اجتماعی”، وعدهٔ جامعه‌ای بی‌طبقه و عادلانه را مطرح می‌کرد. اما در عمل، هر دو به یک نتیجهٔ تلخ و یکسان رسیدند: برده‌سازی انسان. این، نه یک ادعای تند، بلکه یک تحلیل فلسفی و تاریخی است. هر دو نظام، به جای نابودی طبقات، طبقهٔ جدیدی از “سروران” را خلق کردند—یکی تحت پرچم “فردیت” و دیگری تحت پرچم “جامعه”. هر دو، انسان را به ابزاری برای تولید ثروت و قدرت تبدیل کردند. اما چرا؟ ریشهٔ این شکست، نه در جزئیات اقتصادی، بلکه در بنیان فلسفی این دو نظام نهفته است: هر دو، انسان را از “جان” جدا کردند و او را به “موجودی اقتصادی” تقلیل دادند.

سرمایه‌داری: آزادی فردی یا برده‌داری اقتصادی؟

در سرمایه‌داری، “آزادی فردی” به معنای آزادیِ فرد برای انباشت ثروت و قدرت بدون محدودیت است. این آزادی، در عمل، به معنای آزادیِ ثروتمندان برای بهره‌کشی از کارگران است. کارگر، که تنها دارایی‌اش نیروی کارش است، مجبور می‌شود آن را به قیمتی که سرمایه‌دار تعیین می‌کند، بفروشد. این، یک شکل مدرن از برده‌داری است—بردگیِ اقتصادی. فرد به ظاهر “آزاد” است، اما در واقع، برای بقا مجبور به فروش نیروی کارش به قیمتی ناچیز است. این نظام، بر سه اصل استوار است: ۱. مالکیت خصوصی بر منابع حیاتی، ۲. بازار آزاد به عنوان تنظیم‌کنندهٔ اصلی، و ۳. سود به عنوان تنها معیار ارزش.

این اصول، منجر به ایجاد فاصلهٔ طبقاتی غیرمنطقی می‌شوند. در ایالات متحده، ثروتمندترین ۱٪ جامعه، بیش از ۳۰٪ ثروت کل کشور را در اختیار دارند. در هند، یک میلیاردر ممکن است با ماشینی ۲۰ میلیارد تومانی تردد کند، در حالی که کارگری که برای او کار می‌کند، کل ثروت زندگی‌اش به ۱۰ میلیون تومان هم نمی‌رسد. این، نه آزادی، بلکه استثمار است. سرمایه‌داری، انسان را به کالایی تبدیل می‌کند که ارزشش تنها به میزان سودی است که می‌تواند تولید کند. در این نظام، کسی که نمی‌تواند سودآور باشد—مانند فقرا، سالمندان، یا افراد دارای معلولیت—به حاشیه رانده می‌شود. این، برده‌سازی در پوشش “آزادی فردی” است.

پادکست جان: تحلیل عمیق شکست سرمایه‌داری و کمونیسم

کمونیسم: برابری اجتماعی یا یکنواختی اجباری؟

کمونیسم، در مقابل، وعدهٔ “برابری مطلق” را می‌داد. اما در عمل، این برابری به “همسان‌سازی” تبدیل شد. دولت، به جای ایجاد برابری، خود را به عنوان تنها توزیع‌کنندهٔ منابع معرفی کرد و همه را در یک قالب واحد فشرد. این، نه برابری، بلکه یکنواختی بود. در این نظام، کارگر دیگر به سرمایه‌دار، بلکه به “دولتِ کارگری” خدمت می‌کرد. اما این دولت، به جای نمایندهٔ کارگران، به یک نخبگان حاکم تبدیل شد که از کار و زحمت مردم بهره‌برداری می‌کرد.

اتحاد جماهیر شوروی، نمونهٔ بارز این شکست است. در ظاهر، “جمهوری‌های سوسیالیستی” وجود داشتند، اما در عمل، قدرت در دست حزب کمونیست و دیکتاتوری مانند استالین متمرکز بود. کارگران، که باید صاحب قدرت می‌بودند، به برده‌های ایدئولوژیک تبدیل شدند—برده‌هایی که نه برای ثروتمندان، بلکه برای “ایدهٔ بزرگ” کار می‌کردند. حتی امروز، در چین—که خود را “جمهوری خلق” می‌نامد—میلیاردرهای جدیدی ظهور کرده‌اند که ثروت‌شان از ثروت سرمایه‌داران غربی کمتر نیست. این، نشان‌دهندهٔ شکست ذاتی کمونیسم است: وقتی قدرت در دست دولت متمرکز شود، آن دولت خود به یک سرمایه‌دارِ جمعی تبدیل می‌شود که از کارگران بهره‌برداری می‌کند.

کتاب‌های جهان آرمانی: غور در فلسفهٔ شکست نظام‌های مدرن

نقطهٔ اشتراک: برده‌سازی انسان

نقطهٔ اشتراک سرمایه‌داری و کمونیسم، “برده‌سازی” است. در سرمایه‌داری، انسان به بردهٔ بازار و سرمایه تبدیل می‌شود. در کمونیسم، انسان به بردهٔ دولت و ایدئولوژی تبدیل می‌شود. هر دو نظام، به جای نابودی طبقات، طبقهٔ جدیدی از “سروران” را خلق کردند. تفاوت تنها در پرچمی است که این سروران زیر آن جمع می‌شوند: در سرمایه‌داری، پرچم “فردیت” و “آزادی فردی”، و در کمونیسم، پرچم “جامعه” و “برابری اجتماعی”. اما در هر دو حالت، نتیجه یکسان است: انسان، به ابزاری برای تولید ثروت و قدرت تقلیل داده می‌شود.

ریشهٔ این شکست، در “تقلیل انسان به موجودی اقتصادی” نهفته است. هر دو نظام، انسان را از “جان” جدا کردند. در سرمایه‌داری، ارزش انسان به میزان سودی است که می‌تواند تولید کند. در کمونیسم، ارزش انسان به میزان وفاداری‌اش به ایدئولوژی دولت است. در هیچ‌کدام، ارزش ذاتی “جان” به رسمیت شناخته نمی‌شود. این، بزرگ‌ترین خطا است. تا زمانی که انسان را به “موجودی اقتصادی” تقلیل دهیم، هر نظامی—چه سرمایه‌دار، چه کمونیست—به برده‌سازی منجر خواهد شد.

صفحهٔ اصلی جهان آرمانی: در جستجوی جامعه‌ای فراتر از هرگونه تقسیم‌بندی

راه نجات: بازگشت به اصل ذاتی—برابری جان‌ها

راه نجات از این چرخهٔ مهلک، بازگشت به معیاری ذاتی و اما فراموش‌شده است: “جان”. این باور که همهٔ جان‌ها—نه فقط انسان‌ها، بلکه تمامی موجودات آگاه—ذاتاً برابرند و حق حیات و زندگی کردن در شرافت را دارند. وقتی ما جان را معیار قرار دهیم، بحث‌های بی‌پایان دربارهٔ برابری حقوق زنان و مردان یا پیروان ادیان مختلف، بی‌معنا می‌شوند. اگر جان برابر است، پس همه چیز برابر است.

در این منطق جدید، ارزش یک شغل بر اساس “تأثیر مستقیم آن بر حفظ و ارتقای جان” تعیین می‌شود. نانوا، که جان انسان‌ها را با نان تغذیه می‌کند، بالاترین ارزش را دارد—چرا که بدون نان، هیچ جانی نمی‌تواند ادامه یابد. معلم، که جان انسان‌ها را با دانش تغذیه می‌کند، در ردهٔ بعدی قرار می‌گیرد. پزشک، که جان انسان‌ها را نجات می‌دهد، نیز ارزش بالایی دارد—اما نه بالاتر از نانوا. حتی شغل‌هایی که به ظاهر “غیرضروری” به نظر می‌رسند—مانند هنرمند یا ورزشکار—نیز می‌توانند ارزشمند باشند، به شرطی که تأثیر مثبتی بر “روح” یا “ذهن” جان‌ها داشته باشند. اما ارزش آن‌ها نباید از ارزش کسانی که به حیات فیزیکی جامعه کمک می‌کنند، بیشتر باشد.

 

نتیجه‌گیری: پایان یک دوران، آغاز جهانی آرمانی

قرن بیستم، قرن آزمایش‌های بزرگ—و شکست‌های بزرگ—بشری بود. سرمایه‌داری و کمونیسم، دو روی یک سکهٔ برده‌سازی بودند. اما این شکست‌ها، پایان راه نیست؛ آن‌ها آغاز راهی جدید هستند—راهی که به سوی جهانی آرمانی می‌رود. جهانی که در آن، انسان دیگر به “موجودی اقتصادی” تقلیل داده نمی‌شود، بلکه به عنوان یک “جان” مقدس و برابر شناخته می‌شود. این جهان، نه یک رویا، بلکه یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر برای بقای انسانیت است. از همین امروز، در همین لحظه، می‌توانیم گام برداریم—گامی کوچک، اما گامی به سوی جهانی آرمانی.

اگر این مقاله برای شما الهام‌بخش بود، لطفاً آن را با دیگران به اشتراک بگذارید. تغییر، از گفت‌وگو آغاز می‌شود. هر اشتراک، یک گام به سوی برابری است.


   
نقل‌قول
اشتراک:

تازه‌ترین کتاب نیما شهسواری

می‌توانید با کلیک بر روی تصویر تازه‌ترین کتاب نیما شهسواری، این اثر را دریافت و مطالعه کنید

به جهان آرمانی، وب‌سایت رسمی نیما شهسواری خوش آمدید

نیما شهسواری، نویسنده و شاعر، با آثاری در قالب  داستان، شعر، مقالات و آثار تحقیقی که مضامینی مانند آزادی، برابری، جان‌پنداری، نقد قدرت و خدا را بررسی می‌کنند

جهان آرمانی، بستری برای تعامل و دسترسی به تمامی آثار شهسواری به صورت رایگان است

راهنما پروفایل

راهنمایی‌های لازم برای ویرایش پروفایل و حساب کاربری شما
زندگی‌نامه

در این بخش می‌توانید توضیح کوتاهی درباره‌ی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همه‌ی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشته‌های شما

کشور و سن شما

کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است

تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد

باورهای من

گزینه‌های در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان می‌گذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشاره‌ی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد

راه‌های ارتباطی

در این بخش می‌توانید آدرس شبکه‌های اجتماعی، وب‌سایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرس‌ها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد

حساب کاربری

در این بخش می‌توانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین می‌توانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در وی‌سایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید

راهنما ثبت‌نام

راهنمایی‌های لازم برای ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی
نام کاربری

نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود

نام و نام خانوادگی

نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد 

در نظر داشته باشید که این نام در نگاشته‌های شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است

ایمیل آدرس

آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راه‌های ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید

رمز عبور

رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده می‌توانید این رمز را تغییر دهید

قوانین

پیش از ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید

با استفاده از منو روبرو می‌توانید به بخش‌های مختلف حساب خود دسترسی داشته باشید

  • دسترسی به پروفایل شخصی
  • ارسال پست
  • تنظیمات حساب
  • عضویت در خبرنامه
  • تماشای لیست اعضا
  • بازیابی رمز عبور
  • خروج از حساب

در دسترس نبودن لینک

در حال حاضر این لینک در دسترس نیست

بزودی این فایل‌ها بارگذاری و لینک‌ها در دسترس قرار خواهد گرفت

در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید

ثبت آثار

توضیحات

پر کردن بخش‌هایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.

در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است

بخش ارتباط، راه‌هایی است که می‌توانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است می‌توانید در بخش توضیحات شبکه‌ی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.     

شما می‌توانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمت‌هایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،

در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحله‌ی ابتدایی فرم پر کرده‌اید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.

پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعه‌ی قوانین و شرایط وب‌سایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینک‌های زیر اقدام کنید.

تأیید ارسال پیام

پیام شما با موفقیت ارسال شد

ایمیلی از سوی وب‌سایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال پیام دریافت خواهید کرد

در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.

تأیید ارسال فرم

فرم شما با موفقیت ثبت شد

ایمیلی از سوی وب‌سایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال فرم دریافت خواهید کرد

در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.