در دسترس نبودن لینک
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
عنوان : پادکست به نام جان
قسمت چهل و دوم : عقل منفی
برنامهساز : نیما شهسواری
زمان : 34:05
با صدای : نیما شهسواری
پادکست به نام جان به صورت ویژه برنامه با موضوعات مختلف و همچنین به صورت قسمتهای پادکست به نام جان پیرامون مرام آرمانی منتشر میشود
عقل منفی
آدمی بر عقل آراسته و بر آن بالید بی آنکه نظر افکند بر عقلی که خویشتن را دست و پا بسته بر نیاز و غریزه و ترس فروخته است
حال به دنیا در آمدهایم که عقل در برابرمان ایستاده و ما را به نهای جنون فرا میخواند
از نو و دوباره باید عقل را عاری از زشتی سرآغاز کرد تا مدد بر جان دیگران باشد
برنامهی به نام جان قصد دارد تا درباب مباحث مهم باورها و دغدغههای دنیایمان به زبان ساده و بداهه سخن بگوید
این بخش از متن پادکست توسط هوش مصنوعی استخراج شده است. ممکن است شامل اشتباهاتی باشد یا به طور کامل با محتوای اصلی مطابقت نداشته باشد. هدف از این کار، بهبود دسترسی مخاطبین به محتوای پادکست و فراهم کردن امکان مطالعه و مرور سریعتر مطالب است
ما تصمیم گرفتهایم متن پادکستهای خود را منتشر کنیم تا دسترسی به محتوای آنها برای همه مخاطبان آسانتر شود. این اقدام به ویژه برای افرادی که ترجیح میدهند مطالب را به صورت متنی مطالعه کنند یا نیاز به مرور سریعتر دارند، مفید خواهد بود
این متن توسط هوش مصنوعی Speechmatics استخراج شده است. Speechmatics یکی از پیشرفتهترین فناوریهای تبدیل گفتار به متن است که با استفاده از الگوریتمهای پیچیده و یادگیری عمیق، صدا را به متن تبدیل میکند. این ابزار قادر است با دقت بالا و در زمان واقعی، گفتار را به متن تبدیل کند و از بیش از ۵۰ زبان مختلف پشتیبانی میکند
خوب دوستان توی این قسمت مشخص ما قرار هست در باب عقل صحبت بکنیم.
حالا مفهوم اینکه عقل منفی چیست هم در دل این برنامه مشخص میشه و بیشتر و بیشتر دربارش صحبت میکنیم.
در این نقطه ابتدایی بهتر هست که در باب این مسئله صحبت بکنیم که خب همه ما میدونیم که نقطه قوت انسانی همواره با همین عقل و مغز تصویر و تصور شده.
یعنی ما انسانی رو میشناسیم که در بین تمام جانداران زنده ی جهان به واسطه ی داشتن این مغز و عقل هستش که به این جایگاه رسیده.
جایگاهی که بالاخره تونسته زندگی با رفاه بیشتری رو برای خودش تصویر و تصور کنه.
اینکه تا چه اندازه به واسطه این زندگی در رفاه و آسایش خود به دیگران آزار رسونده.
دیگرانی که شامل همه جانداران یعنی گیاهان و حیوانات و خود انسان ها حتی میشه نمیخوایم بپردازیم.
در این نقطه مشخص یعنی ما مواجه هستیم با انسانی که به واسطه این رفاه بیشتری که از مغز خودش مدد گرفته و بهش رسیده به همگان آزار و اذیت رسونده.
یعنی معیار و ملاکش برای رسیدن به آسایش و رفاه همون زندگی شخصی خودش بوده و حالا شما شاهد این هستید که به کرات انسان ها نه تنها به حیوانات و گیاهان آزار میرسونن حتی به خودشون با استثمار خودشون، با فجایعی که بوجود آوردن هم دارن انسان ها و هم نوعان خودشون رو هم مورد آزار و اذیت قرار می دهند تا به رفاه برسند.
اما فارغ از این نگاه درست و اصولی نسبت به سرانجامی که انسان داشته یک موضوع رو نمیشه کتمان کرد و اون موضوع این هستش که انسان به جایگاه بهتری رسیده و رفاه بیشتری رو تونسته به وجود بیاره و همه این ها هم مدیون همون عقل و مغز و خرد هست.
وقتی ما نگاه می کنیم به انسان به عنوان یک موجودی که اگر بخواهیم مجزا از دیگر جانداران بهش نگاه بکنیم به واسطه اتفاقاتی که براش افتاده این نقاط قوتی داشته، خب قاعدتا یکی از اون نقاط همین عقل بوده.
عقلی که انسان تونسته به واسطه اون به قدرت ناطق بودن و کلام هم برسه.
یعنی انسان تونسته با استفاده از این عقل حالا بتونه صحبت بکنه و به واسطه این صحبت کردن و این قدرت سخنوری هستش که تونسته اتفاقاتی رو رقم بزنه و یکی از مهم ترین نکاتی که من اعتقاد دارم قاعدتا حتی قدرتمندتر و بیشتر از این دو موضوع قبلی هم هست، انتقال و انتقال این تجارب بوده.
یعنی انسان ها نقطه ای که دارن برای اینکه تونستن جهان رو بهتر بکنن این بوده که تونستن از اون عقلی که استفاده کردن به راهکارها و راه حل هایی رسیدن.
موضوع تازه ای رو پدید آوردن، کشف تازه ای داشتن، اختراع تازه ای داشتن، موضوعات تازه ای رو درک و فهم کردن.
حالا این تجارب رو به نسل دیگه ی خودشون انتقال دادن و حالا ما امروز شاهد این جهانی هستیم که انسان هایی که به دنیا میان تا این برهه از پیشرفت رو شاهد هستن، حالا میتونن در یک دوره ی آموزشی در یک رشته ی خاص یک پله هایی رو پشت سر بذارن تا در نهایت به اون نهایت علم برسن.
حالا سعی کنن اون نهایت علم در یک شاخه ی مشخص رو به پیش ببرن.
یعنی اگر این قدرت انتقال تجربه رو از انسان ها میگرفتیم.
انسان هایی بودند خیلی هم هوشمند و عاقل.
اما مثال حیوانات به خصوص شامپانزه ها حالا نمی توانستند این تجارب را با دیگران مطرح بکنند.
شاید در طول حیات خودشان به یک سری اکتشافاتی هم می رسیدند و یک سری راهکارهایی هم می رسیدند اما با انتقال ندادن این به نسل های آینده در همان پله می ماند و باز دوباره باید همین تکرار میشد و ما نمی توانستیم به این مرحله برسیم.
فارغ از این نقاط قوتی که قاعدتا همه شما هم می دانید اما نقطه اصلی ای که همواره در دل این نقاط قوت مطرح می شود همین داشتن عقل است.
انسانی که عاقل هست به واسطه قدرت تفکری که میتواند موضوعات مختلف رو درک کنه، دربارشون صحبت بکنه، درباره موضوعات مختلف راهکار داشته باشه، با استفاده از هوشش، با استفاده از عقلش به راهکار ها و راه حل هایی برای میانبر زدن، حل کردن، بهتر کردن برسه.
جهان بهتری رو هم برای خودش ساخته.
پس نقطه قوتی که همه بهش معترف هستن همین عقل هست.
حالا ما قرار هست در این قسمت از برنامه ای به نام جان در باب عقل صحبت بکنیم اما در باب عقل منفی صحبت کنیم.
حالا قرار نیست در این قسمت ما در باب این عقلی صحبت کنیم که تا چه اندازه ای تونسته به ما کمک بکنه.
خب قاعدتا تونسته.
قاعدتا کسی نمیتونه این رو کتمان بکنه.
انسان عاقل هست که به موضوعات مختلف فکر میکنه.
انسان عاقلی هست که حالا برای مشکلات ابتدایی نیاز های اولیه خودش، آب و غذای خودش سعی کرده راهکار داشته باشه و سعی کرده راه حل هایی رو به وجود بیاره.
تا چه اندازه این راهکار ها در برابر آزادی هست؟
در برابر برابری هست؟
تا چه اندازه در برابر اخلاق هست؟
در برابر مهر و عاطفه و محبت هست؟
در برابر تمام چارچوب هایی که ما تحت عنوان اخلاق می شناسیم هست.
اما فارغ از این نگاه توانسته راه حل هایی رو ارائه بده.
حالا ما قرار هست که در باب این عقل و منفعت هایی که برای انسان ها داشته صحبت نکنیم.
در باب اون نگاهی که نسبت به عقل میشه و عقل رو از اون سوی خودش به عنوان عقل منفی تصویر میکنه تصور داشته باشیم و نگاه بکنیم.
انسان ها با استفاده از این عقلشون.
یکی از نکاتی که تحت عنوان عقل منفی ما باید در نظر بگیریم ایستادگی در برابر طبیعت بود.
یعنی ما مواجه میشیم با انسانی که حالا با استفاده از این عقل سعی میکنه در برابر طبیعت بایست در برابر اتفاقات طبیعی که در جهان در حال جریان هست ایستادگی کند.
قاعدتا بزرگترین ضربه ای که عقل ما تحت عنوان اون عقل منفی به زندگی بشری زده و زندگی تمام جانداران همون جاهایی هست که در برابر طبیعت ایستادگی کرده یعنی انسان خواسته قوانین و قواعد طبیعت رو زیر پا بزاره.
از مثال های کوچک خود در نظر بگیرید تا مثال های بزرگ.
یعنی شما تصور کنید در یک روستایی، در یک کشوری، در یک فرهنگی به عنوان مثال پای کودک رو در یک کفشی می گذارند و سفت می بندند تا این پا رشد نکنه و پای کوچکی داشته باشه.
چرا که زیبایی که اونها تصور میکنند به واسطه عقل خودشون که عقل منفی هست یک رفتاری بر خلاف طبیعت دارند.
حالا تا چه اندازه میتونه این عقل منفی و این رفتار احمقانه ضربه بزنه؟
چرا که در برابر طبیعت ایستادگی کرده.
حالا داره عقل منفی این اشخاص ما رو به سمت و سویی سوق میده که در برابر طبیعت ایستادگی کنیم و طبیعت هم به خشن ترین شکل ممکن پاسخ خواهد داد.
حالا شما مواجه میشید مثلا با معلولیت ها در پا، در بعد راه رفتن، در درد و رنجی که آن کودکان می کشند و در آینده هم خواهند کشید.
حالا این مثال ساده ای بود که همین الآن به ذهنم رسید.
شما می توانید مثال های بیشمار کوچک و بزرگی برای خودتان قطار بکنید و به این فکر بکنید که هر گاه که انسان در برابر طبیعت ایستادگی کرده و با استفاده از آن عقل منفی خواسته که راه را به پیش ببرد، لطمه خورده و ضربه خورده.
پس ما وقتی در باب عقل صحبت می کنیم و می گوییم و اذعان می کنیم که عقل انسانی باعث شده که انسان ها مرتبت هایی رو به پیش برند و زندگی بهتری رو برای خودشون بسازن، اما در کنار اون با یک عقل منفی هم رو به رو می شیم که شاهد این حوادث هم در جهان بودیم.
یکی از اون عوامل ایستادگی در برابر طبیعت است.
یکی دیگه از این عواملی که قابل اتکا هست گره خوردن چیزی که ما تحت عنوان غریزه میشناسیم صحبت شده در باب اینکه غریزه به آن شکلی که در بین حیوان ها وجود دارد در دل انسان ها نیست.
انسان ها در آن حد نمیتوانند دست و پا بسته چشم را ببندند و در راستای غریزه خودشان حرکت بکنند.
باز هم عقل هست که میانه دار باشد.
اما آنجایی که ما آن غریزه را تحت عنوان میل، کشش یا هر اسم دیگری بخواهیم بگذاریم، مبنا قرار میدهیم، شاهد این هستیم که این عقل منفی گاها ادغام با این میل و کشش یا غریزه ای که ما تحت عنوان همان میل و کشش میشناسیم ادغام میشود.
ما مبنای کلمه را بر همان پایه غریزه میگذاریم.
با توجه به اینکه توضیحاتی پیرامون این موضوع هست اما گاها ما مواجه میشویم با غریزه و ادغام این غریزه با عقل.
حالا قرار است ما در راستای این غریزه و کشش خودمان عمل بکنیم اما از این عقل مدد بگیریم و حالا باز مواجه میشویم با آن عقل منفی که قرار است برای ما دهشت و وحشت بیشتری را هم فراهم کند.
به چه معنا که شما مواجه میشوید؟
حالا غریزه ای است برای کشش و میل جنسی.
به عنوان مثال.
حالا شما مواجه میشوید با انسانی که به واسطه آن عقل و هوشی که دارد و با استفاده از آن حالا در راستای قدم برمیدارد و این عقل منفی او را به جایی میبرد که دهشتناک تر و وحشت ناک تر میتواند کارهای وحشیانه ای بکند.
حالا میتواند رفتاری از خودش نشان بدهد که در بین هیچ جانداری هم قابل قیاس نیست.
حتی بهش تفکر هم نمیشه کرد.
اما انسان به واسطه این عقل منفی و ادغام این غریزه با عقل و فرمانروایی عقلی که به نوعی برده و بنده این کشش و این غریزه شده، حالا رفتارهای دهشتناک تری هم انجام بده.
پس وقتی ما در باب این عقل منفی صحبت میکنیم، یک نقطه آن جاییست که ما ایستادگی در برابر طبیعت داریم.
هر جایی که با استفاده از عقل خواستیم در برابر طبیعت بایستیم.
لطمه به خودمون و دیگران زدیم.
نکته دومی که میشه بهش اتکا کرد قاعدتا همین مبحثی بود که مطرح کردم.
یعنی شما مواجه میشید با ادغام غریزه و کشش با عقل.
حالا فرمانده ما اون غریزه است اما از عقل استفاده میشه.
حالا عقل تبدیل به یک ابزار و وسیله ای برای رسیدن به اون امیال مشخص میشه.
حالا در این راستا و این تصویر ارائه شده میبینید که عقل منفی تا چه اندازه میتونه به خود و دیگران ضربه و آسیب بزنه.
ضربه و آسیبی که شاید در بین هیچ جانداری نتونیم ببینیم و انسان به واسطه استفاده از اون عقل منفی که داره اینگونه رفتار میکنه.
یکی از نکات مهم و کلیدی دیگه ای که ما تحت عنوان این عقل منفی داریم این هستش که عقل منفی هیچگاه همسویی و همترازی با اخلاق نداشته.
اخلاقی که ما تحت عنوان آزادی، برابری. مهر.
کمک کردن به دیگران.
به عنوان مثال می شناسید؟
حالا ما یک عقلی داریم که بر این پایه به پیش نرفته.
هیچگاه یک تصویر مشخصی از اخلاقیات تحت عنوان آزادی، برابری و مهر و کمک کردن به دیگران ارائه نداده و حالا به جای آن رفته و خودش را ادغام کرده، با غریزه رفته، خودش را ادغام کرده با خودخواهی، خودپسندی، فرد پرستی.
حالا آمده این عقل را استفاده کرده و با از میان بردن اخلاقیات.
چرا که اخلاقیاتی در دلش نبوده.
حالا هر کاری را به پیش برده.
حالا شما مواجه میشید با عقلی که داره بدترین کارها را انجام می دهد، سلاح های کشتار جمعی می سازد، بمب اتم می سازد، وحشیانه ترین ابزار را می سازد برای شکنجه دادن دیگران.
همین امروز هم روبه رو هستید.
ابزاری ساخته می شود برای شکنجه و آزار دیگران.
موضوع مهم این است که شما از این عقل دارید به سویه منفی خودش استفاده میکنه.
حالا قرار نیست ملاک و متر و میزانی داشته باشی چارچوبی داشته باشی.
به آزادی ای پایبند باشید که یک قانون مشخص داشته باشه و آزار نرساندن به دیگران باشه.
حالا به واسطه آزار نرساندن به دیگران از این عقل استفاده کنید.
حالا قرار نیست از این عقل در راستای برابری استفاده کنید.
شما به این چارچوب مشخص اخلاقی باورمند نیستید.
حالا ببینید انسان چگونه از این عقل منفی خودش استفاده میکنه در راستایی که دیگران رو برده خودش بکنه.
شما مواجه میشید با یک تاریخ طول و دراز از انسان ها که نه تنها دیگر جانداران یعنی سوءاستفاده های وحشتناکی که در طول این تاریخ از گیاهان شده به راحتی جنگل ها را از میان میبرند.
جنگل ها و درخت ها رو قطع میکنن، از بین میبرن، ازش استفاده میکنن، سوءاستفاده میکنن، به سادگی حیوانات رو قلع و قمع میکنن، از گوشتشون، از پوستشون، از تنشون، از جانشون، از وجودشون خودشون سواستفاده میکنن.
به بردگی و بندگی خود در میآورند.
بلکه حتی انسانی که همنوع خودشان هم به حساب میآید با آن برساخت ها و تعریف هایی که انسان و تقسیمات کرده حتی از آنها هم سوءاستفاده میکنند چراکه هیچ چارچوب اخلاقی که در این میانه نیست تنها و تنها غرایز است که حاکم بر آن انسان است.
حالا از عقل دارد سوءاستفاده میکند.
حالا عقل را تبدیل به یک ابزاری کرده که به خواسته ها و امیال خودش برسد.
حالا تمام وجودیت او یک فرد پرستی است و حالا به واسطه آن فرد پرستی از این وسیله عقل استفاده میکند تا راهکارهایی داشته باشد برای اینکه بیشتر جماعتی را به استثمار خودش دربیاورد.
در یک نگاه و اشل کلی نگاه کنید به کشورهایی که کشورهای استثمارگر هستند چگونه میآیند و ذخایر و نیروی انسانی و وجودیت و زندگی کشورهای دیگر را مال خود میکنند.
در یک نگاه کوچکترش هم بیاییم به خود زندگی انسان ها نگاه بکنید.
در زندگی خانوادگی نگاه بکنید تا زندگی بزرگتر و اجتماعی و در نهایت رسیدن به برده و برده داری.
این آن نقطه ایست که عقل منفی ما تصویر میکنه.
یعنی شما مواجه میشید با یک عقل منفی که باز هم مصادیق دیگری دارد اما به اندازه فراخور این برنامه و زمانی که در اختیار هست سعی می کنم به کوتاه ترین شکل ممکن و موجز درباره اش صحبت کنم.
پس ما وقتی در باب عقل صحبت می کنیم، فرای آن چیزی که همه ما می دانیم و جزو مزایای انسان قرار می دهیم، برای اینکه جهان را اینگونه کرده.
اما در کنار آن داریم می بینیم که جهانی که انسان ساخته تا چه اندازه زشتی ها را در خودش جای داده، تا چه اندازه ذلت و آزار به دیگران را تصویر کرده.
حالا باید برسیم و نزدیک بشویم به اینکه این عقل هست که از کفه منفی خودش دارد ما را به این سمت و سو سوق بدهد.
یعنی شما به سادگی تصور کنید اگر انسان عقلی نداشت امروز جانداران چگونه زندگی می میکردند، قاعدتا زندگی راحت تری داشتند.
همه جانداران و حتی انسان در کنار اونها آزار کمتری میدیدن و اذیت کمتری میشدن.
جنگ هایی اتفاق نمی افتاد.
این حجم از آلودگی در محیط زیست، گرمایش زمین و الی آخر ماجرا که همه و همه دربارش شنیدیم و میدونیم اتفاق نمی افتاد.
حالا انسانی نبود که از این عقل استفاده کنه و از کفه منفی اون استفاده کنه برای آزار و اذیت دادن به دیگران.
حالا هیچ عقلی در میانه نبود و زندگی راحت تر به پیش میرفت.
به واسطه همون طبیعت پیش میرفت.
اما انسانی که به واسطه این عقل حالا برای ایستادگی در برابر طبیعت، حالا بدون چارچوب اخلاقی داشتن و در راستای فرد پرستی و یا به واسطه این عقل و ادغام این عقل با غریزه و میل و کششی که در وجود انسان برای خودخواهی، خودپرستی، قدرت پرستی، قدرت خواهی و الی آخر ماجرا وجود داره دنیا رو به پیش برده و جهانی در این ضلالت و وحشیگری را هم تصویر کرده.
ما وقتی در باب عقل صحبت میکنیم همان مثال مشخص چاقویی است که دو لبه است.
همان مثالی که همه ما شنیدهایم میتواند در راستای کمک کردن به دیگران استفاده بشود و در دست طبیبی باشد تا انسان و حیوان و جانداری را نجات بده و یا میتواند در دست یک قاتل خونخواری باشد، یک سلاخی باشد که حیوانات را سر ببرد یا انسان ها را بکشد و به جانداران آزار برساند.
وقتی در باب عقل صحبت میکنیم، قاعدتا عقل میتواند مثبت و منفی باشد.
پس قاعدتا ما باید برای استفاده از این عقل هم به چهارچوبی باورمند باشیم.
همانگونه که من در باب علم صحبت کردم، در یکی از این برنامه ها که به نام جان بود، حالا در آتی هم احتمالا باز هم درباره اش صحبت میکنیم.
وقتی ما وارد وادی ای به اسم علم میشیم.
علم رو باید وسیله تعریف کنیم.
علم وسیله ای است برای زیست بهتر ما.
قاعدتا اصلی نیست که ما به او پایبند باشیم.
برای اینکه ما بخواهیم در این فروع مشخص گام برداریم باید چارچوب مشخصی داشته باشیم که به بهترین شکل بتونیم رفتار بکنیم.
چهارچوبی که به ما سمت و سو بده، ترازویی که میزان ما باشه برای رفتار درست.
در دل علم اونجایی که اخلاقیات راهی نداره جایی نداره.
حالا انسان هایی هستند که به واسطه خودپرستی و خودخواهی و قدرت خواهی رفتار میکنن بدون در نظر گرفتن اخلاقیاتی که آزادی و قانون و آزادی است.
حالا ببینید چگونه از علم استفاده میکنن برای اینکه بمب بسازن برای اینکه سلاح کشتار جمعی بسازن.
حالا انسان از همون عقل هم در همون وادی استفاده میکنه.
پس ما عقل رو به عنوان چاقوی دو لبه میشناسیم که میتونه هم مثبت باشه و هم منفی.
و زندگی اجتماعی انسانی در طول این سال ها به ما ثابت کرده که انسان ها از این عقل منفی استفاده کردن برای رسیدن به عقل در اون سطوحی که بتونه به انسان ها و به دیگر جانداران کمک بکنه.
ما باید نگاه رو تغییر بدیم.
ما باید یک نگاه دوباره ای داشته باشیم نسبت به این موضوع که حالا با توجه به چارچوب اخلاقی ای که تعریف کننده ی آزادی است.
آزادی به مفهوم مشخص با اون قانون و چارچوب مشخصی که آزار دادن به دیگران رو منع میکنه.
دیگرانی که همه جانداران هستن به مفهوم انسان، حیوان و گیاه، نه فقط انسان، نه فقط مرد ها، نه فقط مسلمون ها، نه فقط الی آخر تقسیمات ابلهانه ی انسانی بلکه همه جانداران هستن و این اون مفهوم از برابری هست.
و حال با توجه به مهر و کمک کردن به دیگران حالا قرار است عقل چنین چارچوب اخلاقی ای داشته باشه تا بتونیم ازش به درستی استفاده کنیم و پا روی اون لبه تیز و وحشتناک عقل منفی نگذاریم که این جهان رو برامون پدید آورده.
ثمرات عقل هست.
بمب اتم ثمره عقل انسانی است.
استثمار دیگر کشورها، سوءاستفاده ها.
شما وقتی روبرو میشید با سوءاستفاده های جنسی وحشتناکی که اتفاق می افته.
حالا این انسان ها دارن از اون لبه عقل خودشون استفاده میکنن، از اون لبه عقل منفی خودشون استفاده میکنن چرا که هیچ چارچوبی نیست چرا که چارچوب به نوعی گره خورده با اون میل و کشش انسانی است و اون غریزه است.
حالا داره استفاده میکنه از این غرایز، از این میل هایی که در وجودش هست برای خودخواهی، خودپرستی، خودخواهی، قدرت پرستی و.
حالا با توجه به این معیارهایی که در دلش داره از این عقل هم استفاده میکنه برای نابودی دیگران.
ما مواجه میشویم با جهانی که در این حد زندگی سختی رو برای همه جانداران پدید آورد.
عقلی که در راستای منفی خودش کار کرده و جهان رو تا به این حد در منجلاب فرو برد.
شما مواجه می شید با انسان هایی که دارن به صورت سیستماتیک حیوانات رو از بین می برند.
با استفاده از همین عقل به واسطه خودخواهی ها و خودپرستی ها، ذلت دیگران رو با لذت خودشون تطبیق دادن.
امروز مبدل به یک اصلی شده که غیر قابل کتمان هست.
مبدل به یک برساخت اجتماعی شده.
شما نمی تونید این رو تغییر بدید.
من بارها در باب این مساله صحبت کردم.
شما وقتی برساخت انسانی دارید تحت عنوان مثلا ازدواج با محارم یا نداشتن ازدواج و حرام بودن این ازدواج با محارم.
شما وقتی در دوران مصر باستان به دنیا می میآمدید.
این برساخت انسانی اینقدر در گوش شما فرو می رفت و برای شما تکرار میشد که این کار رو یک کار خیلی بزرگ و با شأنی می دونستید چرا که پادشاه شما خواهر و برادر با هم ازدواج می کردند.
اما امروز در دنیایی که زندگی می کنید این کار رو خبط و خطا و زشت و غیر قابل تفکر می دونید که خواهر و برادر با هم بخواهند رابطه ای داشته باشند.
چرا که این برساخت ها هست که انسان ها رو تا این حد بهشون پایبند کرده.
این تکرار مداوم هست که عقل این رو پذیرفته.
حالا ما امروز روبه رو هستیم با عقلی که مدام این برساخت ها رو تصویر کرده.
حالا شما مواجه میشید با یک عقلی که داره استفاده می کنه برای استثمار.
دیگر جانداران به سادگی جاهایی رو تعبیه می کنه تا از دیگر جانداران استثمار بکنه، سوءاستفاده بکنه، اونها رو بکشه، وسایل قتل و کشتار.
تصویر و تصور می کنه حالا حتی وسایلی برای مجازات استفاده می کنه.
وسایل و ابزار شکنجه.
شما نگاه بکنید مثلا به قرون وسطا نگاه کنید ببینید تا چه اندازه از عقل خودشون استفاده کردن که انسان ها رو به وحشیانه ترین شکل ممکن شکنجه و آزار بدن.
اینها همه برآیندهای همون عقل هست دیگه.
یعنی از همون عقل استفاده شده اما از کفه منفی خودش.
امروز اگر شما به جهان هستی نگاه بکنید، با توجه به تمام اتفاقاتی که در طول این تاریخ افتاده می بینید که چگونه دنیا به زشتی و نیستی رفت.
تمام این ها ثمره عقل هست دیگه.
یعنی شما نگاه بکنید به جنگ جهانی اول، جنگ جهانی دوم، بزرگترین میزان کشت و کشتاری که انسان ها در طول تاریخ تونستن در تمام ادوار جنگ ها از هم داشته باشند رو در همین جنگ جهانی دوم انجام بدید.
ثمره ی همون عقل منفیست دیگه.
یعنی با توجه به نداشتن چهارچوب مشخص، با توجه به ایستادگی در برابر طبیعت، با توجه به غرق شدن در امیال غرق شدن در غریزه.
حالا رفتارهای منفی رو هم به پیش بردن.
حالا با استفاده از عقل در این راستا دیوانه وار بدترین و وحشیانه ترین اتفاقات رو هم شکل دادن.
باز هم مواجه میشیم با جنگ های بیکرانی که در جهان در حال اتفاق افتادن هست.
فرای این جنگ های بی پایانی که اتفاق می افته، شما به تاریخ زیست بشری نگاه کنید.
سوءاستفاده هایی که در طول این تاریخ از جانداران شده، از گیاهان شده از حیوانات شده.
شما نگاه کنید به رفتارهایی که در قبال حیوانات انجام میدن از دیرباز تا امروز.
اینکه به سادگی ما داریم شاهد کشته شدن میلیاردها حیوان در طول حتی یک سال هستیم، میبینیم که چگونه دارن حیوان ها رو قلع و قمع میکنن.
از پوست و گوشت و.
تنشون استفاده میکنن به بردگی و اسارت میگیرن.
حتی در جهان امروزی خودمون هم مواجه میشیم با این برده داری مدرنی که شکل گرفته و انسان ها به سادگی برده ی این سیستم ها شدند و حالا قرار هستش که زندگی خودشون رو فدا بکنن.
در همه جای دنیا در همه اشکال شما نگاه بکنید به تصورات انسانی در راستای برابری.
نگاه بکنید به جهانی که امروز تحت عنوان جهان مدرن هم شکل گرفته.
در جوامع کاپیتالیستی به این دنیا نگاه بکنید چگونه از این عقل منفی استفاده میکنن در راستای امیال و غرایض خودشون؟
چگونه انسانی که ساعت ها و ساعت ها داره کار میکنه بی ارزش میشه؟
کارش بی ارزش میشه؟
یه نفری حتی صدها برابر حتی هزاران برابر او پول دریافت میکنه با استفاده از همین عقل منفیش که مردم رو مجاب به قبول کردن این اتفاق میکنه.
یک بار دور از این عقل منفی و این امیال احمقانه بخواید به دنیا نگاه بکنید.
چطور ممکنه کسی که داره مایه حیات شما مثلا به عنوان مثال نان رو در اختیار شما میزاره یک نانوا درآمد؟
خیلی خیلی کمتری داره نسبت مثلا به یک فوتبالیستی که داره فوتبال بازی میکنه.
اون فوتبالی که قرار نیست هیچ منفعتی برای اون جماعت انسانی داشته باشه با این نونی که قرار هست رو زنده نگه داره اصلا عامل زنده بودن او بشه.
اگر این مواد غذایی در میان نباشه اصلا انسان دیگه نیست که بخواد زندگی کنه.
حالا ما حتی شاهد یک تفاوت دو برابری و سه برابری نیستیم.
گاها تفاوت ها صدها هزار برابری هست.
با استفاده از این عقل منفی و جا انداختن این استدلال ها که برآیند این عقل منفی هست، حالا انسان هایی هستن که این رو به سادگی هم قبول میکنن.
گفتیم اگر شما بخواهید تصویری بکنید از انسانی که بدون عقل بود، شاید جهان بهتری هم پدید می آمد.
اما حال امروز در دنیایی هستیم که جهان، جهان بی عقل ها نیست.
عقل هست اما عقل منفی هست که میانه دار است.
یعنی شما شاهد دنیایی هستید که عقل منفی است که دنیا را به دست گرفته، عده زیادی را فاقد از این عقل کرد.
اصلا نیازی ندارد اینها فکر بکنند.
یعنی شما وقتی به جهان پیرامونتان نگاه می کنید دارید می بینید که بیشتر جامعه انسانی اصلا عقلی ندارند که بخواهند فکر بکنند.
یعنی به آن بلوغ عقلی نرسیده اند.
یعنی شما نگاه بکنید به جوامع مختلف مثلا به شیعیان نگاه بکنید و تفاسیری که برای اینها مطرح می شود.
آیا جایی برای فکر کردن و تعقل به اینها داده شده؟
شما به یک مبحث ساده نگاه بکنید.
به همین مبحثی که ما تحت عنوان مرجع تقلید می شناسیم.
اصلا تصویری که به اینها ارائه می شود در این راستا است که شما نیازی به فکر کردن ندارید.
کس دیگری برای شما فکر خواهد کرد.
شما نیازی نیست از این عقل استفاده بکنید.
حالا این را در تصویرهای بزرگتر و کوچکتر در نقاط مختلف جهان نگاه کنید.
در همین جوامع مدرن هم بهش نگاه کنید.
هر چیزی رو از پیش تری برای شما تعیین شده اتخاذ کردن.
انتخاب کردن و شما تنها و تنها باید همین راه رو به پیش برید.
حالا می بینید چگونه انسان ها رو اخته از فکر کردن.
از تعقل می کنند؟
چگونه این ها رو دور نگه میدارن؟
از این بلوغ فکری که قرار باشه.
اصلا در این ها چیزی به اسم تعقل شکل بگیره.
پس ما مواجه هستیم با جهانی در پیرامون خودمون که عقل منفی به نوعی حاکم بر اون شده.
قاعدتا عقل انسانی نکات مثبتی هم داشته که ما شاهدش بودیم.
چه در راستای اینکه همین تکنولوژی و پیشرفت هایی که انسان کرده و چه فراتر از اون و قابل احترام تر از اون.
نکاتی رو که همین عقل اما با وابستگی به چارچوب های اخلاقی شکل داده. یعنی همین.
عقل در نهایت ثمره ای داشته که ما در برابر برده داری بایستیم.
قابل اتکا و احترام هست.
اما چیزی که غالب بوده همواره همین عقل منفی بوده و امروز همین عقل منفی است.
ما راه رهایی به جز تغییر این تعقل انسانی نداریم.
ما باید این تعقل انسانی را در نقطه ابتدایی اش بیدار کنیم.
یعنی شما شاهد جوامعی در جهان هستید که فارغ از این تعقل، تنها و تنها کورکورانه در پی ادامه دادن راه دیگران هستند.
ما در همه جهان داریم این را می بینیم.
جماعت بی شماری که فقط دنباله رو هستن دارن اون مسیری که براشون تصویر شده رو تکرار می کنند.
به نوعی به تعقل و مغز خودشان اصلا پایبند نیستند.
استفاده ای ازش نمی کنند.
با جرات میشه در باب این صحبت کرد که غالب و اکثریت مردم جهان از عقل خودشون به درستی استفاده نمیکنن.
حتی ما شاهد هستیم درسته امروز ما با جمعیت بیشتری از کسانی روبه رو هستیم که مدرسه رفتن، درس خوندن، دیپلم گرفتن و دانشگاه رفتن.
اما این هم منافات باز هم داره با اون عقلی که قرار باشه ازش استفاده بشه.
در یه حدی از اون استفاده شده در یک چارچوب مشخصی.
در صورتی که این سیطره عقلی خیلی بزرگ تر و عظیم تر هست، موضوعات بی شماری رو در بر میگیره.
اما شما مواجه میشید با جماعتی که در یک موضوع مشخص از این عقل تنها و تنها استفاده کردند.
پس حالا ما روبرو میشیم با یک جمعیت بی شماری که از این عقل استفاده نمیکنن.
شما نگاه کنید به خرافات، به عقاید و باورهایی که در جای جای جهان وجود داره.
از هندوستان در نظر بگیرید تا ایران ما تا حتی کشور های اروپایی که به عنوان کشور های جهان اول و کشور های توسعه یافته هم مطرح میشه در دل اون ها شما نگاه بکنی. مثال ساده.
شما تصور بکنید یک کشوری که یک شخصی را به عنوان مثلا ترامپ و رییس جمهور خودش.
آیا این شدنی است که شما به میزان عقل و شعور آن مردم شک نکنید؟
آیا این شدنی است که شما ببینید اکثریت جامعه به یک همچین فردی رو آوردند؟
اصلا ساختاری که تصویر کردند فارغ از همه این ها شما در مبنایی که تحت عنوان کاپیتالیسم می شناسید یک جمعیت 99 درصدی و بیش از 99 درصدی جامعه حتی کلمه حتی عدد 99 درصدی را دارند مطرح می کنند.
نود و نه درصد از جامعه دارند زندگی می کنند برای یک درصد.
یک درصدی که در اوج آسمان ها باشند.
چگونه ممکن است عقل وجود داشته باشد و این را بپذیرد؟
چگونه ممکن است عقل جمعی در بین اکثریت جامعه وجود داشته باشد و این تصویر و تصور را قبول کند؟
نود و نه درصد خود را به خاک و خون بکشند برای زندگی بهتر و ماورایی اون یک درصد.
خب این نشون دهنده ی همین موضوع مشخص هست که از عقل استفاده نمیشه.
میشه درباره ی این موضوع ساعت ها صحبت کرد؟
این موضوع مشخصی که عقل در بین اکثریت مردم به اون نقطه از بلوغ خودش نرسیده، یعنی شما شاهد مردمی نیستید که با بلوغ فکری به موضوعات نگاه بکنند.
میشه مصادیق بیشماری هم براش آورد.
اما با یک نگاه اجمالی میشه به این مفهوم رسید که ما شاهد انسان هایی هستیم که گاها در نوک هرم قرار دارند و از اون عقل منفی دارن استفاده میکنن و با توجه به شرایطی که ما دربارش صحبت کردیم و حالا یک جمعیت اکثریت غالبی که بدون استفاده از عقل و به نوعی با نرسیدن به اون بلوغ فکری کورکورانه در پی جستن و رسیدن به سمت اون ها هستن.
با توجه به این تعبیر، راه حل رهایی ما برای این جهان جهانی که تا این حد در منجلاب فرو رفته.
نقطه ابتدایی اش این است که یک بیداری به وجود بیاید تا این قدرت تعقل را بیدار کنیم تا ما بتوانیم انسان هایی را با بلوغ فکری پدید بیاوریم.
بعد از رسیدن به آن نقطه بلوغ فکری، حالا قرار است انسان هایی باشند که عقل منفی را به کناری بگذارند و در سمت و سوی حرکت بکنند که با داشتن چارچوب و معیاری تحت عنوان اخلاق اخلاقی که آزادی و برابری و مهر و کمک کردن به دیگران را تصویر می کند.
آزادی که یک قانون مشخص و آزار نرساندن به دیگران را تصور می کند.
حالا در این وادی قدم بگذارند و بتوانند از این قوه تعقل استفاده بکنند برای ساختن جهان بهتر.
کاری که انسان قاعدتا می تواند انجام بدهد و وظیفه این کار هم به دوش انسان هست.
چرا که انسان تنها موجود عاقل در این جهان به حساب می آید و برای بهتر زندگی کردن خود و دیگران وظیفه ای به دوش دارد تا جهان را بهتر کند.
قاعدتا در باب این موضوع بیشتر صحبت می کرد و در آینده هم صحبت خواهیم کرد.
اما تا همین جای بحث به نظرم کافی است.
در انتهای برنامه هم دوست دارم باهاتون مطرح کنم که اگر دوست دارید این صدا شنیده بشه این راه تغییر شکل بگیره می تونید آثار من رو با دیگران به اشتراک بگذارید.
منظور از آثار هم خلاصه برنامه ای به نام جان و.
ویژه برنامه هایی که تحت عنوان بهنام جان منتشر شده نیست.
من بیشتر از این که بخوام این برنامه رو منتشر و پخش کنم، آرا، افکار، عقاید و باور خودم رو تحت عناوین کتاب هایی به رشته تحریر در آوردم.
تمامی این کتاب ها به صورت رایگان در وبسایت جهان آرمانی در اختیار شما دوستان هست.
می تونید با مراجعه به این وب سایت این آثار رو به صورت رایگان دریافت کنید و اگر دوست داشتید این راه و این مسیر شکل بگیره اون رو با دیگران هم به اشتراک بگذارید.
ممنون که همراه من بودید.
من نیما شهسواری و این برنامه به نام جان بود.
در پناه آزادی.
پیش از ارسال نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی این توضیحات را مطالعه کنید.
برای درج نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی باید قانون آزادی را در نظر داشته و از نشر اکاذیب، توهین تمسخر، تحقیر دیگران، افترا و دیگر مواردی از این دست جدا اجتناب کنید.
نظرات شما پیش از نشر در وبسایت جهان آرمانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در صورت نداشتن مغایرت با قانون آزادی منتشر خواهد شد.
اطلاعات شما از قبیل آدرس ایمیل برای عموم نمایش داده نخواهد شد و درج این اطلاعات تنها بستری را فراهم میکند تا ما بتوانیم با شما در ارتباط باشیم.
برای درج نظرات خود دقت داشته باشید تا متون با حروف فارسی نگاشته شود زیرا در غیر این صورت از نشر آنها معذوریم.
از تبلیغات و انتشار لینک، نام کاربری در شبکههای اجتماعی و دیگر عناوین خودداری کنید.
برای نظر خود عنوان مناسبی برگزینید تا دیگران بتوانند در این راستا شما را همراهی و نظرات خود را با توجه به موضوع مورد بحث شما بیان کنند.
توصیه ما به شما پیش از ارسال نظر خود مطالعه قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای مطالعه از لینکهای زیر اقدام نمایید.
در پادکست “به نام جان“، سفری عمیق به دنیای اندیشه و آزادی آغاز میشود. در هر قسمت از این سفر، به بررسی موضوعاتی همچون آزادی، برابری، نقد قدرت و خدا، مشکلات اجتماعی و … میپردازم.
اینجا جایی است که صدای ما تلاش میکند تا به عمق مسائل پی ببرد و از طریق گفتگوهای مختلف، نگاهی تازه و الهامبخش به دنیای پیرامون ایجاد کند.
آیا به دنبال تجربهای از گفتگوها و تفکراتی غنی از دیدگاههای متنوع هستید؟
آیا علاقهمند به درک بهتر موضوعات مهم امروزی از زوایای جدید هستید؟
پس گوش دادن به پادکست “به نام جان”، دعوت به یک سفر نوین در دنیای اندیشه و آزادی است.
به نام جان قصد دارد تا مباحث مهم جهان را به زبانی ساده، صریح و روشن با شما در میان بگذارد
نیما شهسواری سازندهی پادکست به نام جان است
او شاعر و نویسندهی ایرانی است وی متولد سال ۱۳۶۸ در مشهد است نوشتههای او مشتمل بر ۴۱ جلد کتاب در قالب، آثار تحقیقی، رمان، داستان، مقاله و شعر است اغلب مضامین آثار او پیرامون باور به جان، آزادی،برابری نقد قدرت و خدا و … است
وی از ۱۵ سالگی شروع به نگاشتن و در ۳۲ سالگی تمامی آثار خود را در فضای مجازی منتشر کرده است
دسترسی به آثار او در وبسایت جهان آرمانی به صورت رایگان در اختیار شما است
در دنیای پیچیده و پر ظلمت امروز، “به نام جان” تنها یک پادکست نیست،
به نام جان دریچهای است برای فریاد زدن
برای ساختن جهانی تازه بدور از ظلمهای بیکران
به نام جان سفری است به دنیای افکار و اندیشههای تازه .
اینجا جایی است که سخنان تازهای خواهید شنید و آنچه تابو برایتان ساختهاند را در هم شکسته به نظاره خواهید نشست.
آزادی: بازآفرینی تعریف دوبارهای از آزادی، ما آزادی را با قانونی نهفته به دل آن دوباره میخوانیم تا مردمان خویشتن برگزینند آنچه آزادی خواندهاند
برابری: آنچه در بوق و کرنا لگدمال کردند و گاه به آزادی فروختند و گاه مالکان به چنگ بردند دوباره در به نام جان معنا خواهد شد، برابری که همهی جانداران را در خود خواهد خواند
نقد : دریچههای نقد در دنیای ما بیکران است، ما همه را به نقد خواهیم کشید و هیچ تن مقدس در این دنیای آزاد نخواهد بود، از فرهنگها تا خدا، از ادیان تا باورها، همه چیز در این دالان به بوته نقد سپرده خواهد شد
اگر به دنبال شنیدن ندایی تازه برای تغییر هستید، به نام جان را بشنوید
تمامی آثار نیما شهسواری در وبسایت جهان آرمانی در اختیار شما است،
نکته مهم آنکه همواره این آثار به صورت رایگان خواهد بود که برای بیدار کردن مردمان نگاشته شده است، از این رو شما همواره میتوانید تمامی آثار نیما شهسواری اعم از کتاب، اشعار، پادکست و … را به صورت رایگان از وبسایت جهان آرمانی بدست آورید،
فرای وبسایت جهان آرمانی، این پادکست در بیشتر پلتفرمهای پادکستگیر در اختیار شما است از جمله این برنامهها
فرای برنامههای پادکستگیر شما میتوانید این آثار را از طرق زیر نیز بدست آورید
برای دسترسی به پادکست به نام جان تنها کافی در برنامهی پادکستگیر خود نام نیما شهسواری، به نام جان و یا جهان آرمانی را جستجو کنید
راه تغییر و دگرگونی این دنیا راه سختی است،
در دنیای پر زرق و برق امروز ما را کسی نخواهد شنید که صدای دلربایان خوش نوا است، گاه فریاد گوشخراش زورمندان همه را مبهوت خواهد کرد، پس تنها راه برای این تغییر بزرگ با کمک شما امکان پذیر خواهد بود
اگر خواستید در تغییر زشتیهای این دنیا همراه ما باشید با اطلاعزسانی به دیگران بزرگترین کمک را به ما خواهید کرد و این راه تغییر را آغازگر خواهید بود
ما در کنار هم توان تغییر همه چیز در این دنیا را خواهیم داشت بیایید با هم و درکنار هم برای تغییر دنیا تلاش کنیم
با تشکر
نیما شهسواری
با درج ایمیل آدرس خود میتوانید از تازهترین آثار منتشر شده در وبسایت جهان آرمانی با خبر شوید آدرس ایمیل شما نزد ما محفوظ خواهد بود
با ثبت نام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید نگاشتههای خود را در این بستر منتشر کنید، فرای انتشار پست میتوانید با ما همکاری داشته و همچنین آثار خود در زمینههای مختلف هنری را نشر و گسترش دهید
© تمام حقوق نزد مولف محفوظ است
Copyright 2021 by Idealisti World. All Rights Reserved
این صفحه دارای لینکهای بسیاری است تا شما بتوانید هر چه بهتر از امکانات صفحه استفاده کنید.
در پیش روی شما چند گزینه به چشم میخورد که فرای مشخصات اثر به شما امکان میدهد تا متن اثر را به صورت آنلاین مورد مطالعه قرار دهید و به دیگر بخشها دسترسی داشته باشید،
شما میتوانید به بخش صوتی مراجعه کرده و به فایل صوتی به صورت آنلاین گوش فرا دهید و فراتر از آن فایل مورد نظر خود را از لینکهای مختلف دریافت کنید.
بخش تصویری مکانی است تا شما بتوانید فایل تصویری اثر را به صورت آنلاین مشاهده و در عین حال دریافت کنید.
فرای این بخشها شما میتوانید به اثر در ساندکلود و یوتیوب دسترسی داشته باشید و اثر مورد نظر خود را در این پلتفرمها بشنوید و یا تماشا کنید.
بخش نظرات و گزارش خرابی لینکها از دیگر عناوین این بخش است که میتوانید نظرات خود را پیرامون اثر با ما و دیگران در میان بگذارید و در عین حال میتوانید در بهبود هر چه بهتر وبسایت در کنار ما باشید.
شما میتوانید آدرس لینکهای معیوب وبسایت را به ما اطلاع دهید تا بتوانیم با برطرف کردن معایب در دسترسی آسانتر عمومی وبسایت تلاش کنیم.
در صورت بروز هر مشکل و یا داشتن پرسشهای بیشتر میتوانید از لینکهای زیر استفاده کنید.
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
عنوانی برای گزارش خود انتخاب کنید
تا ما با شناخت مشکل در برطرف کردن آن اقدامات لازم را انجام دهیم.
در صورت تمایل میتوانید آدرس ایمیل خود را درج کنید
تا برای اطلاعات بیشتر با شما تماس گرفته شود.
آدرس لینک مریوطه که دارای اشکال است را با فرمت صحیح برای ما ارسال کنید!
این امر ما را در تصحیح مشکل پیش آمده بسیار کمک خواهد کرد
فرمت صحیح لینک برای درج در فرم پیش رو به شرح زیر است:
https://idealistic-world.com/poetry
در متن پیام میتوانید توضیحات بیشتری پیرامون اشکال در وبسایت به ما ارائه دهید.
با کمک شما میتوانیم در راه بهبود نمایش هر چه صحیحتر سایت گام برداریم.
با تشکر ازهمراهی شما
وبسایت رسمی جهان آرمانی
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود مستقیم فایلها از سرورهای وبسایت رسمی جهان آرمانی تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Google Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای One Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Box Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو به شما اطالاعاتی پیرامون اثر خواهد داد، مشخصات اصلی اثر در این صفحه تعبیه شده است و شما با کلیک بر این آیکون به بخش مورد نظر هدایت خواهید شد.
شما با کلیک روی این گزینه به بخش مطالعه آنلاین اثر هدایت خواهید شد، متن اثر در این صفحه گنجانده شده است و با کلیک بر روی این آیکون شما میتوانید به این متن دسترسی داشته باشید
در صورت مشاهدهی هر اشکال در وبسایت از قبیل ( خرابی لینکهای دانلود، عدم نمایش کتب به صورت آنلاین و … ) با استفاده از این گزینه میتوانید ایراد مربوطه را با ما مطرح کنید.
در این بخش میتوانید توضیح کوتاهی دربارهی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همهی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشتههای شما
کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است
تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد
گزینههای در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان میگذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشارهی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد
در این بخش میتوانید آدرس شبکههای اجتماعی، وبسایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرسها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد
در این بخش میتوانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین میتوانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در ویسایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید
نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود
نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد
در نظر داشته باشید که این نام در نگاشتههای شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است
آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راههای ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید
رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده میتوانید این رمز را تغییر دهید
پیش از ثبتنام در وبسایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید
با استفاده از منو روبرو میتوانید به بخشهای مختلف حساب خود دسترسی داشته باشید
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
شما با ثبت نام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید در پیشبردن اهداف ما برای رسیدن به جهانی در آزادی و برابری مشارکت کنید
وبسایت جهان آرمانی بستری است برای انتشار آثار نیما شهسواری به صورت رایگان
بیشک برای دستیابی به این آثار دریافت مطالعه و … نیازی به ثبت نام در این سایت نیست
اما شما با ثبتنام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید در این بستر نگاشتههای خود را منتشر کنید
این را در نظر داشته باشید که تالار گفتمان دیالوگ از کمی پیشتر طراحی و از خدمات ما محسوب میشود که بیشک برای درج مطالب شما بستر کاملتری را فراهم آورده است،
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است
بخش ارتباط، راههایی است که میتوانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است میتوانید در بخش توضیحات شبکهی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.
شما میتوانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمتهایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،
در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحلهی ابتدایی فرم پر کردهاید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.
پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعهی قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینکهای زیر اقدام کنید.
گزارش شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال گزارش دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
پیام شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال پیام دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
فرم شما با موفقیت ثبت شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال فرم دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.