
در دسترس نبودن لینک
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
عنوان : پادکست به نام جان
قسمت پنجاه و چهار : ذات و تعلیم
برنامهساز : نیما شهسواری
زمان : 31:01
با صدای : نیما شهسواری
پادکست به نام جان به صورت ویژه برنامه با موضوعات مختلف و همچنین به صورت قسمتهای پادکست به نام جان پیرامون مرام آرمانی منتشر میشود
ذات و تعلیم
امان از نگاه آلوده به اسارت که تقدیر را بهانه و ذات را اصل هستی خواند و ما تعلیم را بیگانه از واقعیت شناختیم حال روز برخاستن برای باور به تعلیم است تا با مدد از تعلیم انسان تازهای پدید آوریم
برنامهی به نام جان قصد دارد تا درباب مباحث مهم باورها و دغدغههای دنیایمان به زبان ساده و بداهه سخن بگوید
این بخش از متن پادکست توسط هوش مصنوعی استخراج شده است. ممکن است شامل اشتباهاتی باشد یا به طور کامل با محتوای اصلی مطابقت نداشته باشد. هدف از این کار، بهبود دسترسی مخاطبین به محتوای پادکست و فراهم کردن امکان مطالعه و مرور سریعتر مطالب است
ما تصمیم گرفتهایم متن پادکستهای خود را منتشر کنیم تا دسترسی به محتوای آنها برای همه مخاطبان آسانتر شود. این اقدام به ویژه برای افرادی که ترجیح میدهند مطالب را به صورت متنی مطالعه کنند یا نیاز به مرور سریعتر دارند، مفید خواهد بود
این متن توسط هوش مصنوعی Speechmatics استخراج شده است. Speechmatics یکی از پیشرفتهترین فناوریهای تبدیل گفتار به متن است که با استفاده از الگوریتمهای پیچیده و یادگیری عمیق، صدا را به متن تبدیل میکند. این ابزار قادر است با دقت بالا و در زمان واقعی، گفتار را به متن تبدیل کند و از بیش از ۵۰ زبان مختلف پشتیبانی میکند
خب دوستان توی قسمت های گذشته برنامه ای به نام جان و در ویژه برنامه های مختلف ما.
تا به حال شده که در باب ذات و تعلیم صحبت کنیم؟
حالا چه در باب تعلیم به صورت مجزا و یا اشارت هایی رو نسبت به مبحث ذات داشته باشیم و خب به واسطه ی ارزشی که این مسئله داره و در زندگی ما همواره به نوعی زندگیمون باهاش گره خورده، سعی شده که توی این قسمت مشخص هم در باب این مسئله بیشتر صحبت بکنیم.
حالا سعی میکنیم توی این قسمت مشخص که پیرامون ذات و تعلیم هست به نوعی این تقابلی که در میان تفکر همه انسان ها وجود دارد در باور های مختلف را به نوعی بشکافیم و بیشتر و بیشتر نزدیک به این مساله مهم بشویم.
مساله ای که اصولا می تواند آینده ای که ما تصویر می کنیم برای جهان را تعبیر کند.
یعنی قاعدتا ما با باور داشتن به هر کدام از این دو مبحث، یعنی با ایمان داشتن به اینکه ذات همه چیز انسان را تشکیل داده و یا باورمند بودن به تعلیم، می توانیم نگاه به آینده داشته باشیم.
یعنی شما تصور کنید اگر تفکرات ما برگرفته شده از نگاه های جزمی ذاتگرایانه باشد و اصولا جهان را اینگونه تعبیر کنیم که حالا همه چیز انسان ها به واسطه ذات است، در نهایت نگاهی خواهیم داشت که همه چیز را در یک تقدیر و سرنوشتی خلاصه خواهیم کرد.
انسان هایی هستند که به ذات رفتارهایی را انجام می میدن و بواسطه همین ذاتی که درون آنها وجود دارد که دنیا را به پیش می برند و اصولا کنش های انسان ها راه به جایی نخواهد داشت و اگر حالا در برابر این باورمند به مفهوم تعلیم باشیم می تونیم جهانی رو بسازیم که به واسطه تعلیم های درست، تغییراتی را در دل انسان ها به وجود آوردیم و انسان های دوباره ای را پدید آورد.
حالا سعی میشه تو این قسمت بیشتر و بیشتر در این باره صحبت کنیم تا در نهایت به یک جمع بندی برسیم نسبت به این موضوع.
خب قاعدتا انسان ها از همون ابتدای امر باورمند به این ذات بودند.
ما بارها در ویژه برنامه های مختلف در باب این مساله صحبت کردیم.
ما با انسانی روبه رو هستیم که پر از نادانی هاست، پر از ناتوانی هاست.
یعنی اون انسانی که در اون نقطه ابتدایی خودش رو در این جهان دیده پر از نادانی هایی که در باب مسائل ریز و درشت جهان چیزی نمی دانسته.
پر از ناتوانی هایی که در برابر دیگر قدرتمندان در جهان بی قدرت و بی توان بوده و حالا به واسطه این ناتوانی ها و نادانی ها و در کنار اینها ترس هایی که داشته نسبت به جهان، قاعدتا خودش رو در اون نقطه ای میدیده که باید به یک قدرت ماورایی آویزان میکرده.
همون مبحثی که در ویژه برنامه خدا دربارش صحبت کردیم و اصولا وقتی نزدیک به مفهوم خدا میشیم قاعدتا باید این پیش درآمد ها رو در ذهن داشته باشیم که اصولا چرا انسان باید دست به دعا بشه و یک خدایی رو برای خودش ترسیم کنه، یک خدایی رو تصویر کنه که در برابر این نادانی ها و ناتوانی ها دست مدد رو به سوی او دراز کنه؟
خدایی که در برابر ترس ها برای او یک نقطه امنی باشه، یک دامن امنیتی رو برای او پهن کنه تا بتونه خودش رو در اون تصور کنه.
در برابر این ترس ها، نادانی ها و ناتوانی ها یک مأمنی داشته باشد تا بتواند خودش را در آن غرق کند و با خیال راحت تری به زندگی ادامه بده.
فارغ از این نام خدا، حالا ما مواجه میشیم با همین تصویری که در دل این نادانی ها وجود داره و این نادانی ای که در نهایت انسان رو به این وادی می کشونه که حالا همه چیز رو به یک نگاه از پیش تعیین شده ای گرفته.
حال در برابر این زشتی ها و پلیدی هایی که در جهان وجود داره یک پاسخ ساده و راحتی براش داشته باشه.
چرا انسان هایی هستند که کارهای زشت و بد و ناهنجاری انجام میدن؟
خب پاسخ ساده برای این موضوع همون نگاه به ذات هست دیگه.
حالا میاد و یه تصویری میکنه که بله ذاتی وجود داره که انسان ها به واسطه این ذات بد و پلیدی که در خود دارند مرتکب این کارها می شوند.
این زشتی ها میشن این جرایم میشن.
این همان نگاهی ست که می خواهد پاسخ های ساده و صریح برای تمام سوالات داشته باشد.
یعنی همان نگاهی که به واسطه همین نادانی ها بلافاصله دست به دامان خدا شده و بلافاصله سعی کرده سوال های بزرگ خودش را که برایش جوابی ندارد را با نگاه و توسل به قدرت ماورایی پاسخ دار کند.
حالا وقتی مواجه می شود با انسان، با این فراز و نشیب هایی که در وجود انسان وجود دارد و رفتارهای متفاوت و متناقضی که از انسان می بیند، حالا برایش سرپوش گذاشتن برایش می آید و تصویرگری می کند که ذات پلیدی وجود دارد.
یک ذات خیری هست، یک ذات شری هست که در وجود انسان ها باعث می شود که این کارها را بکند.
این همان نگاهی است که در نهایت این نگاه جزم اندیش است که ما را به این سمت و سو می کشونه که بله همه چیز یک تقدیری نیست، یک سرنوشتی است که از پیشترها نوشته شده.
انسان ها دارن همین رویه رو ادامه میدن.
ما با نگاه ذاتگرایانه ای روبه رو می شویم که برای تمام موضوع های جهان یعنی از نگاه به انسان شما در نظر بگیرید تا تمام موضوعات ریز و درشتی که در جهان اتفاق می افتد با همین فرمول ساده جواب دارد.
یعنی مثال همان وجودیت خداست.
حالا من هی مدام دارم این مثال وجودیت خدا رو بهش اشاره میکنم چرا که این نگاه ها از همون نگاه سرچشمه میگیره.
یعنی اصولا وقتی به دنبال پاسخ ساده میگرده راه چاره دیگه ای رو در برابر خودش نداره به جز اینکه بخواد با همین پاسخ های ساده و سطحی موضوعات رو تمام شده بدونه.
اگر فلان مردمی در فلان جای دنیا کارهای بد و زشتی میکنند به واسطه ذاتشان و ذات پلیدی است که در اون ها وجود داره.
یعنی همون نگاه سیاه و سفیدی که در دل ادیان شکل گرفته نسبت به مثلا کافران و مومنان نسبت به شیطان و خدا همان ذات شیطان و خداست که حالا می آید و در دنیای انسانی هم جای پای خودش را باز می کند.
حالا انسان هایی هستند که با روح پلید و شرور و شیطانی دارند زندگی می کنند و در برابرشان هم انسان هایی هستند با روح خدایی و الهی و این ذات الهی آنها هست که کارهای خوبی را به پیش می برند.
آن پاسخ ساده و آن فرمول ساده هست برای اینکه به پاسخ های مشخصی برای خودشان برسند.
اما فارغ از این، ما باید یک نگاه دیگری هم به دنیا داشته باشیم.
چیزی که اتفاقا دنیای واقعی ما را می سازد.
یعنی فارغ از اون حقیقتی که حالا قرار هست انسان ها به آن باورمند باشند و در دل خودشان این حقیقت را تصویر کنند.
حقیقتی که می تواند فرسنگ ها با واقعیت تفاوت داشته باشد.
حالا ما یک واقعیت عینی را هم داریم در دنیا می بینیم.
یعنی داریم باهاش رو به رو میشیم که حالا مردمی که تعلیم بهتری می بینند، تربیت بهتری می شوند، کارهای بهتری هم انجام میدن.
حالا در برابر اون نگاه جزم اندیشی که داره از ذات صحبت میکنه، از سرنوشت و تقدیر صحبت میکنه.
حالا یک نگاه دیگه ای تحت عنوان تعلیم و تربیت هم وجود داره که قاعدتا وابسته به جهان مدرن هست.
یعنی از اون زمانی است که ما بخواهیم جهان رو دوباره ببینیم.
از اون دورانی که حالا قرار هست که با تکیه به روحیه پرسشگری، نگاه نقادانه حالا یک جهان تازه ای رو تصویر بکنیم.
جهانی که قرار نیست پاسخ های ساده ای نسبت به موضوعات داشته باشه.
حالا قرار هست که در باب موضوعات مختلف کنکاش بکنه، جست و جو بکنه، تلاش بکنه تا در نهایت به یک پاسخ منطقی و معقولی برسه.
پاسخی که بشه در باره اش صحبت کرد و بشه در باره اش استدلال کرد.
نه اینکه همه چیز رو حواله داد به یک قدرت ماورایی، به یک ذات در آسمان ها.
حالا وقتی ما با این رویکرد تازه روبرو میشیم که قاعدتا برگرفته از همون نگاه هاییست که انسان ها به مرور بهش رسیده اند، با تجربه زیستی ای که داشته اند، با نگاهی که به اطراف خودشون کرده اند.
با بیدار کردن این احساس ها، احساس های همتای پرسشگری و نگاه نقادانه، حالا سعی کردن یک نگاه تازه ای را پدید بیارن تحت عنوان تعلیم و تربیت.
حالا نگاه کردن که میشه با تعلیم و تربیت انسان ها رو دگرگون کرد.
میشه انسان های تازه ای رو پدید آورد.
هر چند که این موضوع، موضوع ساده و قابل لمس است اما در طی سالیان مدید انسان ها دور از این واقعیت عینی بودند.
یعنی وقتی ما به زیست بشری نگاه می کنیم، در طول این تاریخ مدیدی که از زیست انسان ها گذشته، می بینیم که تاریخ بزرگی از خودش را در دل همین نادانی ها سپری کرده.
نادانی هایی که در عین نادانی باورمند به دانایی بوده.
یعنی همان مبحث همه چیز دانی که انسان هایی هستند که برای تمام پرسش های خطیر جهان پاسخ دارند بدون اینکه درباره اش چیزی بدانند، بدون اینکه درباره اش تلاشی کرده باشند.
اما به دنبال پاسخ های ساده می گردند.
همتای همان پاسخ دادن به تمام ترس ها، به تمام نیاز ها.
پاسخ دادن به نادانی ها و ناتوانی ها.
حالا یک پاسخ بزرگی را پیدا می کنند که می توانند با به نوعی با توسل به آن، به واسطه آن به تمام پرسش های خود پاسخ بده.
حال اگر دنیا پر از تناقضات هست.
حالا اگر انسان هایی هستن که کارهای عجیبی از خودشون انجام میدن.
کارهای زشت و پلیدی از خودشون انجام میدن.
باز یک پاسخ سریعی هستش که بتونه برای تمام این ها یک سرپوشی بذاره.
با تکیه به ذات.
اما قاعدتا این دو مبحث همواره در برابر هم قرار گرفته و اصولا تفکر انسانی از همون ابتدا درگیر نگاه به این دو موضوع بوده.
یعنی ما همواره در دل فلسفه روبه رو میشیم با این پرسش که آیا ذات تعیین کننده در زندگی انسان ها هست و یا تعلیم؟
آیا تعلیم هست که انسان ها را پدید میاره و تغییر میده و یا اون ذات از پیش تعیین شده ایست که انسان ها رو وارد این وادی کرده؟
خب قاعدتا نگاه سنتی و باستانی و انسانی به واسطه پرسش دادن به نوعی پاسخ دادن به پرسش ها از راه سهل خودش همواره انسان ها را به سمت ذات گرایی برده.
اما اون نگاه تازه ای که قرار هست به مسائل عمیق تر نگاه بکنه قاعدتا ما رو به سمت تعلیم می کشونه.
حالا وقتی ما در باب این باور به ذات و این تقدیرگرایی و این جزم اندیشی صحبت می کنیم، می بینیم که یک تاریخ طولانی ای درگیر این نگاه بوده، نه تنها یک تاریخ طولانی و مدیدی که ازش گذشته.
حتی امروز هم در جای جای جهان می بینیم که خیلی از باورها و اعتقاد ها باز هم به همین نوع از نگاه باورمند هستند.
باز هم سعی می کنند تمام پرسش های خودشون رو با همین پاسخ های سریع و آسان و سهل جوابگو باشند.
باز هم مواجه می شویم که حاضر به تفکر در باب مسائل نیستند.
خیلی ساده از کنار موضوعات می گذرند و برای تمام پرسش های سنگین و بزرگ خود از پرسش های فلسفی خود یک پاسخ ساده ای دارند.
اما باید به جهان نوع دیگری نگاه کرد.
باید جهان را آنگونه که هست به نوعی بهش نگاه کرد.
من بارها در قسمت های مختلف پیرامون این حقیقت و واقعیت صحبت کردم که ما باید یک حد فاصلی میان حقیقت و واقعیت قائل بشیم.
بارها و بارها در جاهای مختلف سعی شده این واقعیت و حقیقت را به نوعی به هم گره بزنند.
اما موضوع مهم این هستش که واقعیت اون چیز عینی است که ما می تونیم ببینیم و حقیقت اون چیزیست که انسان ها بهش باورمند هستند.
هیچ وقت ما نمی تونیم یک حقیقت مشخصی رو داشته باشیم تا به همه ی انسان ها به نوعی از اون به خروجی اون نسخه رو تجویز بکنیم.
برای حقیقت همه ی انسان ها.
انسان ها وابسته به باوری که دارند حقیقت دنیا رو جور دیگه ای تعبیر میکنن.
حقیقتی که گاها با واقعیت دنیا در تضاد هست.
گاها روبرو میشیم که هر کسی با هر باور مشخصی که داره حقیقت خودش رو حقیقت غایی و درست جهان میدونه.
حقیقت خودش رو واقعیت جهان تصویر میکنه و هر چیزی فرای اون حتی اگر واقعیت عینی جهان باشه رو هم باطل میدونه.
و موضوع دقیقا سر همین واقعیت و حقیقت هست.
گاها اینقدر این حقیقت در ذهن این افراد قدرتمند و محکم میشه که حتی دیگه حاضر نیستن واقعیات جهان رو هم ببینن.
از این رو هست که صحبت میکنن.
باید جهان رو به نوع دیگری دید.
منظور این هست که جهان رو به صورت واقعی خودش دید.
واقعیتی که در جهان وجود داره.
اینکه شما وقتی به جهان پیرامون خودتان نگاه می کنید کشور های مختلف در جهان را میبینید.
تفاوت میان آدم ها.
یعنی شما اگر یک کشوری رو در جهان از کشور های حوزه اسکاندیناوی رو معیار و ملاک برای خودتون قرار بدید مثلا یک کشوری مثل کشور سوئد.
حالا شما این کشور رو ملاک قرار میدید در برابرش یک کشوری مثل مثلا پاکستان رو حالا میارید در این حد قیاس.
حالا این جواب ساده و گذرا میاد و توضیح میده که بله مردم مثلا پاکستان ذات مثلا پلیدی دارن، اینها ذات جنگجویی دارن، ذات وحشی خویی دارن، به دنبال آزمندی هستن.
به واسطه همین هم هستش که این کشور رو به این شرایط کشوندن.
همون نگاه هایی که میبینید دیگه یعنی در بین مردم و عوام خیلی هم جاری و ساری هست.
خیلی ساده مردم رو به واسطه نژادی که دارن، به واسطه کشوری که متولد شدن نفی میکنن یا حتی جذب میکنن از اون سمت شما مواجه میشید مثلا با یه کشوری مثل سوئد.
حالا این کشور کشوریست که سالیان زیادیست که وارد هیچ جنگی نشده.
مردمش در یک شرایط نرمالی دارن زندگی میکنن.
زندگی آرامی دارن.
از خیلی از رفتارهایی که ما در خاور میانه ازش رنج میبریم رنج نمیبرن.
خیلی از رفتارهای وحشی گرایانه ای که داره در این سمت اتفاق می افته رو اونها انجام نمیدن.
کارهای غیرعادی که مثلا مثل انتحاری کردن.
آیا در میان مردم سوئد همچین چیزی رو میبینیم؟
مگر اینکه اون فرد واقعا بیمار روانی باشه و مشکل روانی داشته باشه.
اما در شرایط عادی ما همچین چیزی رو در بین اونها نمیبینیم.
اما در میان مردم مثلا پاکستان یا افغانستان یا کشور های دیگه ای از این دست میبینیم که خیلی زیاد این اتفاق ها می افته.
حال خیلی ساده با یک نگاه گذرا نسبت به این مساله می بینید که یک عوام بزرگی وجود دارند که این رو متصل به ذات این آدم ها می دونن و اصولا اون نگاه های نژادپرستانه هم از همین جا آغاز میشه.
حالا به واسطه یک رفتار جمعی که در میان این مردم بیشتر وجود داره، این ها طرد میشن.
این ها به واسطه اون نژادی است که دارن و به واسطه اون ذاتی است که باهاش درگیر هستند.
اما واقعیت دنیا که به شما این رو نمیگه.
واقعیت دنیا به شما این رو میگه که حالا باید بیاین قیاس بکنید.
المان هایی که مردم سوئد رو تبدیل به مردم سوئد کرده با المان هایی که مردم پاکستان رو مبدل به مردم پاکستان کرده، تعالیمی که این مردم دارن میبینن، تصاویری که این مردم دارن میبینن.
حالا وقتی این دو موضوع رو با هم قیاس بکنید، حالا وقتی نگاه بکنید که چگونه مدارس حقانی و مذهبی تو کشور پاکستان داره بیداد میکنه و از دل همین مدارس دینی و مذهبی است که گروه های مختلفی مثل طالبان و القاعده و اینها سر بر می آورند.
داعشیان از دل همین ها تولید می شوند.
به واسطه تعالیمی که دیده از این سمت شما مواجه هستید با یک آموزش آزاد.
حالا شما مواجه هستید با دانشی که دارد به دور از این نگاه های مذهبی به این مردم داده می شود.
حالا شما نگاه می کنید تعالیمی که در این کشور دارد به مردم داده می شود چگونه است؟
تعالیمی که در این کشور داده می شود چیست؟
هنری که در این کشور پدید آمده دارد چه هنری را و چه فرهنگی را با مردم در میان می گذارد و در کشورهایی از این دست چه هنری دارد به مردم خورانده می شود؟
صدا و سیما، دانشگاه ها، مدارس، آموزش و پرورش.
تمام نکاتی که می تواند روی تعلیم مردم تاثیرگذار باشد، تصاویری که مردم باهاش درگیر هستند و می بینند.
شما سالیان مدیدی است که دیگر در مثلا سوئد مواجه نمیشوید.
با شلاق زدن مردم در خیابان مواجه نمیشوید، با اعدام کردن انسانها در خیابان مواجه نمیشوید، با صحنه های وحشیانه و وحشی صفتانه ای که اتفاق می افتد.
حالا این سمت شما در پاکستان و افغانستان روبهرو میشوید.
با سنگسار کردن، اعدام کردن، شلاق زدن، قربانی کردن، حیوانات و کافران را به به خواری کشتن و هزاران رفتار وحشی خویان ای که اتفاق می افتد.
حالا ثمره این تعالیم چیست؟
آیا می شود چیز دیگری از مردم پاکستان انتظار داشت؟
آیا حالا میشه این رو به ذات مردم مثلا پاکستان یا مردم فلان کشور نسبت داد؟
این واقعیتی است که چشم ها بهش بسته میشه.
حالا اونجاهایی که مردم به دنبال پاسخ ساده هستن میتونن خیلی راحت با همون نگاه جزم اندیش خودشون بیان و این مردم رو به واسطه ذات پلید و شروری که در خود دارند از خودشون برونن و این ها رو هم دارای یک ذات خیر و عالی و زیبا و الهی تصویر کنن یا هر القاب و واژگان دیگری که جایگزین بشه.
موضوع ما اینجا بازی با این واژه ها نیست.
اینکه شما میتونید به جای واژه روح از ذات استفاده کنید و به جای واژه الهی از انسانی استفاده کنید درگیر این کلمات و واژگان نیست.
درگیری اون نگاه جزم اندیشی است که حالا همه چیز رو در این ذات خلاصه میکنه.
قرار هست که دست تلاشگر قطع بشه.
قرار هست که همه به سمت و سوی انفعال کشانده بشن.
قرار هست که دور از دنیای واقع اون حقیقت مدام در تکرار خورانده بشه.
حالا مردمی هستن که این حقیقت رو به واسطه تکرار کردن بیش از حدش مبدل به واقعیت دنیا کردن.
حالا حتی اگر بخوان مثال هم بزنن از همین مثال استفاده میکنن.
چراکه دیگه قادر به دیدن واقعیات دنیا نیستن.
دنیا و دریایی در باب این تعالیم اگر صحبت هم بشه دیگه این ها حاضر نیستن به این ها گوش بدن.
حالا شما مواجه هستید با واقعیتی که در دنیا داره به شما یک موضوع مشخص رو میگه.
موضوع مشخصی که قاعدتا انسان ها به واسطه تعالیم هست که میتونن جهان رو دگرگون ببینن.
فارق از تمام عناوینی که دربارش بحث کردیم.
حالا ما روبرو هستیم با یک دنیایی که پر از زشتی ها و پلیدی هاست.
میدونیم که جهان، جهان زشتی است و اتفاقات بیشماری در آن می افتد.
چه ظلم هایی که در جهان وجود داره به واسطه ی وجودیت جهان، به واسطه نیاز هایی که در جانداران وجود داره و چه زشتی های بی انتهایی که به واسطه انسان ها داره اتفاق می افته.
حالا ما با این واقعیت دنیا روبه رو هستیم.
موضوع مهم این هستش که چگونه این واقعیت رو میشه تغییر داد؟
آیا اصلا باوری به تغییر وجود داره؟
آیا قرار هست این دنیا رو ما تغییر بدیم یا قرار هست تا زمانی که انسان در جهان زیست می کنه همین گونه زندگی رو در ظلمت به پیش ببره؟
حال نقطه اصلی دقیقا در دل همین سوال نهفته شده.
اینکه آیا ما باورمند به تغییر شرایط هستیم یا میخوایم در همین شرایط زندگیمون رو سپری کنیم؟
اصولا وقتی شما با مبحث ذات روبه رو بشید قاعدتا نمی تونید باورمند به تغییر باشید.
تغییری در میان نخواهد بود.
هر چه هست از کمی پیشتر نوشته شده و غیر قابل عدول هست.
شما جهانی را تصویر میکنی که درون آن انسان ها با ذاتی مشخص به دنیا آمده اند و تقدیر و سرنوشتی برایشان مشخص شده و حالا دنیا همین چیزی که هست خواهد بود بدون هیچ تغییر.
و اینجاست که اگر باورمند به تغییر در جهان باشید باید به ارزش تعلیم و تربیت هم باورمند باشید.
آن چیزی که جهان هم به ما ثابت کرده.
واقعیت دنیا هم به ما ثابت کرده.
اما فارغ از آن واقعیت و حقیقتی که جهان به ما ثابت کرده، فارغ از این باوری که ما در خود برای تغییر داریم و این ایمانی که برای تغییر دیگران و تغییر جهان داریم، ما را به همین سمت و سو می کشاند که راهی به جز باورمندی به تعلیم و تربیت نخواهد بود.
قاعدتا جهانی پر از زشتی ها و ظلمت ها.
این جهان پر از زشتی و ظلمت.
با تغییر انسان ها تغییر خواهد کرد.
یعنی اگر انسان ها تغییر کنند، ما میتوانیم جهان تازه ای را پدید بیاوریم.
به واسطه تغییری که در دل انسان ها شکل گرفت.
اگر باور به ذات در میان باشد، خب قاعدتا انسان ها دیگر تغییری نخواهند کرد.
ذاتی که کمی پیشتر برای آنها تعریف شده.
و انسان ها به واسطه ی ذاتی که برایشان تعریف شده، رفتارهایشان را به پیش می برند و دیگر راه چاره ای برای عاملیت انسان ها نیست.
برای تغییر در وجود انسان ها نیست.
اما آن چیزی که واقعیت دنیا به ما نشان می دهد، تغییر کردن انسان ها در طول این سالیان متمادی است.
ما مواجه می شویم با مردمی که هنوز درون تعالیم پوسیده هزاران ساله زندگی می کنند و با فرهنگی بیمار.
هنوز هم در پی همین وحشی خوی ها هستند.
یک مثالی رو من در قسمت های مختلفی که در برنامه ای به نام جان داشتم زدم.
اینکه خیلی ها صحبت از این میکنند که بله مثلا دولت امریکا، طالبان و داعش و اینها رو پدید آورد.
ما بر فرض اینها هم موضوع رو به پیش میبریم و میگیم کاملا حرفاشون درست هست.
اونها سند و مدرکی رو به ما ارائه میدن و ما قبول میکنیم که تمامی این گروه ها رو هم همین امریکا پدید آورده.
اما آیا مردمان این کشور پتانسیل بوجود آوردن این گروه رو داشتن یا نه؟
یعنی اگر امروز امریکا تصمیم بگیره در سوئد گروه داعش رو پدید بیاره.
آیا موفق به این کار میشه؟
آیا میتونه در سوییس و سوئد و نروژ و بقیه کشورهای حوزه اسکاندیناوی یا گروهی شبیه به داعش و طالبان و القاعده پدید بیاره؟
پس پتانسیلی در دل این مردمان هست که به واسطه همون تعالیم هزاران ساله پوسیده است که حالا می تواند از دلش گروهی مثل طالبان و داعش رو هم پدید بیاره.
این همان نقطه ایست که دارد.
جهان به ما واقعیت خودش را ارائه می دهد.
واقعیتی که می گوید انسان ها به واسطه تعالیم شان هست که اینگونه شده اند.
مردمانی که در تبت زندگی می کنند.
مردمان بودایی جهان آیا متفاوت و متمایز از مردمان دیگر کشورها هستند؟
ما مواجه می شویم با کشورهایی که بدترین و وحشیانه ترین رفتار ها را با حیوانات دارند.
بدترین آزارها توشون اتفاق می افته و در برابرش مثلا مردمان تبت رو می بینیم و مردمان بودایی رو می بینیم که حالا رفتار درست و معقولانه ای رو نسبت به حیوان ها اتخاذ می کنند.
آیا این مردم مردمی هستند که به ذات مردمی مهربان بودند یا به واسطه تعالیمی است که دیده اند؟
پس این اون واقعیت ابتدایی جهان هست که داره با ما در میون می ذاره که واقعیت دنیا بر پایه تعلیم هست.
انسان ها به واسطه این تعالی می تونند تغییر پیدا کنن.
فرای اون باوری ست که ما و میلی ست که ما نسبت به تغییر دادن ذاتی که قرار است انسان ها رو به انفعال و سکوت بکشونه، قرار است انسان ها رو تسلیم در برابر یک تقدیر از پیش نوشته شده قرار بده.
قرار است انسان ها قبول کنند که همه چیز در همین ذات خلاصه شده.
پس قاعدتا گهگاه اگر ذهن ما به سمتی کشانده بشه که چیزی رو ببینیم که وابسته به ذات است، باز هم باید با به نوعی شمشیر تعلیم در میدان باشیم.
باز هم باید ایمان و باور رو به سمت تعلیم ببریم که باز هم می تونیم تغییر ایجاد کنیم.
چرا که اگر افرادی در جهان هستند که باورمند به تغییر هستند باید از همین دروازه های تعلیم دنیا رو به پیش ببرند.
حالا باید به واسطه تعالیمی که می توانند از طریق آموزش و پرورش از طریق فرهنگ و هنر به مردم ارائه دهند و مردم را تغییر دهند.
قاعدتا وقتی ما ایمان به این راه تغییر داشته باشیم، حالا می دانیم که تنها دریچه ما برای دگرگونی جهان، دگرگونی انسان هاست و دگرگونی انسان ها هم هیچ راهی به جز تعلیم و تربیت نخواهد داشت.
و اینجاست که ما باید ارزش تعلیم را بستاییم و بدانیم که تنها راه نجات جامعه و جهان از این شرایط اسفناک قاعدتا تعلیم و تربیت است.
اینجا نقطه ای است که ما می فهمیم که حتی اگر ذاتی هم در جهان وجود داشته باشد، باز هم قابل تحقق نیست.
باز هم نباید به آن ارزش و اعتباری گذاشت.
باز هم نباید در راستای آن گامی برداشت.
پس فارغ از آن واقعیتی که حتی در دل ذات و تعلیم هم وجود داشته باشد.
حقیقتی که ما باید پدید بیاوریم حقیقتی است که ایمان به تعلیم برای ما تصویر میکند.
اینکه ما باید باورمند به این تعلیم باشیم تا جهان را دگرگون کنیم وگرنه چیزی در دل ذات وجود ندارد مگر سکون و سکوت، مگر خاموشی مگر در جا ماندن؟
مگر در برابر قضا و قدر بندگی و بردگی کردن؟
مگر سر سجود را فرود آوردن در برابر تقدیر از پیش نوشته شده در برابر ظلمت ها و نیازها در این جهان؟
پس قاعدتا تعلیم تنها راه برون رفت انسانی از این مشکلات عدیده و بزرگ است.
قاعدتا از نگاه فلسفی میشود ساعتها در باب ذات و تعلیم صحبت کرد.
این پرسش فلسفی که سالیان سال هم انسان ها باهاش درگیر بودند و پاسخ های متفاوت و متناقضی هم نسبت بهش دادند اما باز هم نگاه اصلی در دل این سوال، سوال ذات و تعلیم باوری ست که ما باید پدید بیاوریم و آن هم میل به تغییر است.
اصولا میل به تغییر هست که باید پاسخگوی ما در برابر تمام پرسش های فلسفی مون باشه.
یعنی قرار هست که ما در نهایت به واسطه تمام تفکر و تعقلی که می کنیم به یک راهی برای برون رفت از این مشکلات اسفناک بشویم.
حالا این مشکلات در سطح ایران و جامعه ایران هست و یا در سطح جهانی و مشکلاتی که در جهان وجود دارد.
قاعدتا میشه ساعت ها در باب این مساله صحبت کرد.
موضوع ذات و تعلیم قاعدتا یکی از اون مباحث مهمی ست که در آتی هم درباره اش به اشکال مختلف حالا شده با مضامین مختلف و یا مثال های مختلف هم صحبت خواهیم کرد.
اما در این قسمت مشخص سعی کردیم که یک کلیاتی رو مطرح کنیم و اون نگاه و ایمان خودمون رو را پیرامون مبحث تعلیم داشته باشیم.
هر چند که در قسمت های گذشته هم پیرامون تعلیم صحبت کرده بودیم.
در این انتهای برنامه هم دوست دارم باهاتون مطرح کنم که اگر دوست دارید این صدا شنیده بشه و این راه تغییر شکل بگیره.
میتونید آثار من رو با دیگران به اشتراک بگذارید.
منظور از آثار هم خلاصه برنامه ای به نام جان نمیشه.
پیش از اینکه من بخوام برنامه ای به نام جان رو ضبط و منتشر کنم.
آرا و افکار و عقاید و باورهای خودم رو تحت عناوین کتاب هایی به رشته ی تحریر درآورد.
تمامی این آثار به صورت رایگان در وبسایت جهان آرمانی در اختیار شما دوستان هست.
میتونید با مراجعه به وبسایت جهان آرمانی این آثار رو به صورت رایگان دریافت کنید و اگر دوست داشتید این راه تغییر شکل بگیره اون رو با دیگران هم به اشتراک بگذارید.
ممنون که همراه من بودید.
من نیما شهسواری و این برنامه به نام جان بود.
در پناه آزادی.
پیش از ارسال نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی این توضیحات را مطالعه کنید.
برای درج نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی باید قانون آزادی را در نظر داشته و از نشر اکاذیب، توهین تمسخر، تحقیر دیگران، افترا و دیگر مواردی از این دست جدا اجتناب کنید.
نظرات شما پیش از نشر در وبسایت جهان آرمانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در صورت نداشتن مغایرت با قانون آزادی منتشر خواهد شد.
اطلاعات شما از قبیل آدرس ایمیل برای عموم نمایش داده نخواهد شد و درج این اطلاعات تنها بستری را فراهم میکند تا ما بتوانیم با شما در ارتباط باشیم.
برای درج نظرات خود دقت داشته باشید تا متون با حروف فارسی نگاشته شود زیرا در غیر این صورت از نشر آنها معذوریم.
از تبلیغات و انتشار لینک، نام کاربری در شبکههای اجتماعی و دیگر عناوین خودداری کنید.
برای نظر خود عنوان مناسبی برگزینید تا دیگران بتوانند در این راستا شما را همراهی و نظرات خود را با توجه به موضوع مورد بحث شما بیان کنند.
توصیه ما به شما پیش از ارسال نظر خود مطالعه قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای مطالعه از لینکهای زیر اقدام نمایید.
در پادکست “به نام جان“، سفری عمیق به دنیای اندیشه و آزادی آغاز میشود. در هر قسمت از این سفر، به بررسی موضوعاتی همچون آزادی، برابری، نقد قدرت و خدا، مشکلات اجتماعی و … میپردازم.
اینجا جایی است که صدای ما تلاش میکند تا به عمق مسائل پی ببرد و از طریق گفتگوهای مختلف، نگاهی تازه و الهامبخش به دنیای پیرامون ایجاد کند.
آیا به دنبال تجربهای از گفتگوها و تفکراتی غنی از دیدگاههای متنوع هستید؟
آیا علاقهمند به درک بهتر موضوعات مهم امروزی از زوایای جدید هستید؟
پس گوش دادن به پادکست “به نام جان”، دعوت به یک سفر نوین در دنیای اندیشه و آزادی است.
به نام جان قصد دارد تا مباحث مهم جهان را به زبانی ساده، صریح و روشن با شما در میان بگذارد
نیما شهسواری سازندهی پادکست به نام جان است
او شاعر و نویسندهی ایرانی است وی متولد سال ۱۳۶۸ در مشهد است نوشتههای او مشتمل بر ۴۱ جلد کتاب در قالب، آثار تحقیقی، رمان، داستان، مقاله و شعر است اغلب مضامین آثار او پیرامون باور به جان، آزادی،برابری نقد قدرت و خدا و … است
وی از ۱۵ سالگی شروع به نگاشتن و در ۳۲ سالگی تمامی آثار خود را در فضای مجازی منتشر کرده است
دسترسی به آثار او در وبسایت جهان آرمانی به صورت رایگان در اختیار شما است
در دنیای پیچیده و پر ظلمت امروز، “به نام جان” تنها یک پادکست نیست،
به نام جان دریچهای است برای فریاد زدن
برای ساختن جهانی تازه بدور از ظلمهای بیکران
به نام جان سفری است به دنیای افکار و اندیشههای تازه .
اینجا جایی است که سخنان تازهای خواهید شنید و آنچه تابو برایتان ساختهاند را در هم شکسته به نظاره خواهید نشست.
آزادی: بازآفرینی تعریف دوبارهای از آزادی، ما آزادی را با قانونی نهفته به دل آن دوباره میخوانیم تا مردمان خویشتن برگزینند آنچه آزادی خواندهاند
برابری: آنچه در بوق و کرنا لگدمال کردند و گاه به آزادی فروختند و گاه مالکان به چنگ بردند دوباره در به نام جان معنا خواهد شد، برابری که همهی جانداران را در خود خواهد خواند
نقد : دریچههای نقد در دنیای ما بیکران است، ما همه را به نقد خواهیم کشید و هیچ تن مقدس در این دنیای آزاد نخواهد بود، از فرهنگها تا خدا، از ادیان تا باورها، همه چیز در این دالان به بوته نقد سپرده خواهد شد
اگر به دنبال شنیدن ندایی تازه برای تغییر هستید، به نام جان را بشنوید
تمامی آثار نیما شهسواری در وبسایت جهان آرمانی در اختیار شما است،
نکته مهم آنکه همواره این آثار به صورت رایگان خواهد بود که برای بیدار کردن مردمان نگاشته شده است، از این رو شما همواره میتوانید تمامی آثار نیما شهسواری اعم از کتاب، اشعار، پادکست و … را به صورت رایگان از وبسایت جهان آرمانی بدست آورید،
فرای وبسایت جهان آرمانی، این پادکست در بیشتر پلتفرمهای پادکستگیر در اختیار شما است از جمله این برنامهها
فرای برنامههای پادکستگیر شما میتوانید این آثار را از طرق زیر نیز بدست آورید
برای دسترسی به پادکست به نام جان تنها کافی در برنامهی پادکستگیر خود نام نیما شهسواری، به نام جان و یا جهان آرمانی را جستجو کنید
راه تغییر و دگرگونی این دنیا راه سختی است،
در دنیای پر زرق و برق امروز ما را کسی نخواهد شنید که صدای دلربایان خوش نوا است، گاه فریاد گوشخراش زورمندان همه را مبهوت خواهد کرد، پس تنها راه برای این تغییر بزرگ با کمک شما امکان پذیر خواهد بود
اگر خواستید در تغییر زشتیهای این دنیا همراه ما باشید با اطلاعزسانی به دیگران بزرگترین کمک را به ما خواهید کرد و این راه تغییر را آغازگر خواهید بود
ما در کنار هم توان تغییر همه چیز در این دنیا را خواهیم داشت بیایید با هم و درکنار هم برای تغییر دنیا تلاش کنیم
با تشکر
نیما شهسواری
با درج ایمیل آدرس خود میتوانید از تازهترین آثار منتشر شده در وبسایت جهان آرمانی با خبر شوید آدرس ایمیل شما نزد ما محفوظ خواهد بود
با ثبت نام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید نگاشتههای خود را در این بستر منتشر کنید، فرای انتشار پست میتوانید با ما همکاری داشته و همچنین آثار خود در زمینههای مختلف هنری را نشر و گسترش دهید
© تمام حقوق نزد مولف محفوظ است
Copyright 2021 by Idealisti World. All Rights Reserved
این صفحه دارای لینکهای بسیاری است تا شما بتوانید هر چه بهتر از امکانات صفحه استفاده کنید.
در پیش روی شما چند گزینه به چشم میخورد که فرای مشخصات اثر به شما امکان میدهد تا متن اثر را به صورت آنلاین مورد مطالعه قرار دهید و به دیگر بخشها دسترسی داشته باشید،
شما میتوانید به بخش صوتی مراجعه کرده و به فایل صوتی به صورت آنلاین گوش فرا دهید و فراتر از آن فایل مورد نظر خود را از لینکهای مختلف دریافت کنید.
بخش تصویری مکانی است تا شما بتوانید فایل تصویری اثر را به صورت آنلاین مشاهده و در عین حال دریافت کنید.
فرای این بخشها شما میتوانید به اثر در ساندکلود و یوتیوب دسترسی داشته باشید و اثر مورد نظر خود را در این پلتفرمها بشنوید و یا تماشا کنید.
بخش نظرات و گزارش خرابی لینکها از دیگر عناوین این بخش است که میتوانید نظرات خود را پیرامون اثر با ما و دیگران در میان بگذارید و در عین حال میتوانید در بهبود هر چه بهتر وبسایت در کنار ما باشید.
شما میتوانید آدرس لینکهای معیوب وبسایت را به ما اطلاع دهید تا بتوانیم با برطرف کردن معایب در دسترسی آسانتر عمومی وبسایت تلاش کنیم.
در صورت بروز هر مشکل و یا داشتن پرسشهای بیشتر میتوانید از لینکهای زیر استفاده کنید.
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
عنوانی برای گزارش خود انتخاب کنید
تا ما با شناخت مشکل در برطرف کردن آن اقدامات لازم را انجام دهیم.
در صورت تمایل میتوانید آدرس ایمیل خود را درج کنید
تا برای اطلاعات بیشتر با شما تماس گرفته شود.
آدرس لینک مریوطه که دارای اشکال است را با فرمت صحیح برای ما ارسال کنید!
این امر ما را در تصحیح مشکل پیش آمده بسیار کمک خواهد کرد
فرمت صحیح لینک برای درج در فرم پیش رو به شرح زیر است:
https://idealistic-world.com/poetry
در متن پیام میتوانید توضیحات بیشتری پیرامون اشکال در وبسایت به ما ارائه دهید.
با کمک شما میتوانیم در راه بهبود نمایش هر چه صحیحتر سایت گام برداریم.
با تشکر ازهمراهی شما
وبسایت رسمی جهان آرمانی
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود مستقیم فایلها از سرورهای وبسایت رسمی جهان آرمانی تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Google Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای One Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Box Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو به شما اطالاعاتی پیرامون اثر خواهد داد، مشخصات اصلی اثر در این صفحه تعبیه شده است و شما با کلیک بر این آیکون به بخش مورد نظر هدایت خواهید شد.
شما با کلیک روی این گزینه به بخش مطالعه آنلاین اثر هدایت خواهید شد، متن اثر در این صفحه گنجانده شده است و با کلیک بر روی این آیکون شما میتوانید به این متن دسترسی داشته باشید
در صورت مشاهدهی هر اشکال در وبسایت از قبیل ( خرابی لینکهای دانلود، عدم نمایش کتب به صورت آنلاین و … ) با استفاده از این گزینه میتوانید ایراد مربوطه را با ما مطرح کنید.
در این بخش میتوانید توضیح کوتاهی دربارهی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همهی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشتههای شما
کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است
تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد
گزینههای در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان میگذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشارهی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد
در این بخش میتوانید آدرس شبکههای اجتماعی، وبسایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرسها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد
در این بخش میتوانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین میتوانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در ویسایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید
نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود
نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد
در نظر داشته باشید که این نام در نگاشتههای شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است
آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راههای ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید
رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده میتوانید این رمز را تغییر دهید
پیش از ثبتنام در وبسایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید
با استفاده از منو روبرو میتوانید به بخشهای مختلف حساب خود دسترسی داشته باشید
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
نیما شهسواری، نویسنده و شاعر، با آثاری در قالب داستان، شعر، مقالات و آثار تحقیقی که مضامینی مانند آزادی، برابری، جانپنداری، نقد قدرت و خدا را بررسی میکنند
جهان آرمانی، بستری برای تعامل و دسترسی به تمامی آثار شهسواری به صورت رایگان است
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است
بخش ارتباط، راههایی است که میتوانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است میتوانید در بخش توضیحات شبکهی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.
شما میتوانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمتهایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،
در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحلهی ابتدایی فرم پر کردهاید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.
پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعهی قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینکهای زیر اقدام کنید.
گزارش شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال گزارش دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
پیام شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال پیام دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
فرم شما با موفقیت ثبت شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال فرم دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.