آیا مالکیت مطلق توهم است؟ نگاهی به مفهوم شرک در زندگی امروز
در جهانی که انسانها خود را مالک زمان، زمین، و حتی دیگران میدانند، پرسشی بنیادین مطرح میشود: آیا مالکیت مطلق واقعاً وجود دارد؟ یا آنچه ما «داشتن» مینامیم، چیزی جز وابستگی به ساختارهاییست که خودمان آنها را ساختهایم؟
شرک؛ تقسیم قدرت میان نمادها
شرک در معنای فلسفیاش، نه صرفاً پرستش چندگانه، بلکه وابستگی همزمان به چند منبع قدرت است. انسان مدرن ممکن است همزمان به پول، شهرت، ایدئولوژی، و نهادهای اجتماعی وابسته باشد—و این وابستگیها، هویت او را تکهتکه میکنند.
توهم مالکیت در جهان امروز
ما خانه میخریم، اما به قوانین شهر وابستهایم. ما زمان را مدیریت میکنیم، اما به ساعت و تقویم وابستهایم. ما بدن خود را «داریم»، اما به دارو، تغذیه، و ساختارهای پزشکی وابستهایم. آیا این «داشتن» واقعاً مالکیت است؟ یا صرفاً نوعی شرک مدرن؟
هویت در برابر وابستگی
وقتی هویت ما بر اساس آنچه «داریم» تعریف میشود، نه آنچه «هستیم»، شرک به شکل روانشناختی وارد زندگیمان میشود. ما به جای زیستن، در حال نگهداری از نمادهای قدرتیم—و این نگهداری، آزادی را از ما میگیرد.
مسیرهایی برای بازاندیشی
اگر بخواهیم از این توهم عبور کنیم، باید مفهوم مالکیت را بازتعریف کنیم. شاید لازم باشد به جای «داشتن»، به «رابطه داشتن» فکر کنیم. برای تأمل بیشتر در این زمینه، این مسیر فلسفی میتواند نقطهٔ آغاز باشد.