
در دسترس نبودن لینک
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
عنوان : سبوعیت
کتاب : سبوعیت
نویسنده : نیما شهسواری
زمان : 21:09
موسیقی :
نامشخص
با صدای : نیما شهسواری
در خیابانهای شهری گام برمیدارم که مردمان را در آن دار میزنند، نه تنها دار نمیزنند، آنان را داغدار میکنند، آنان را مصلوب میکنند، همه را میدرند و همه را تکه و پاره کردهاند
صدای غریبانهشان را میشنوم، فریاد میزنند برای احقاق حقوقشان آمدهاند،
فریادها در گوشم طنینی به راه انداخته است
این مردمان صد سالی است که فریاد میزنند، بیشتر از صد سال است، آنان به طول تاریخ درازشان مدام در حال فریاد زدناند
اما چرا کسی صدای فریاد آنان را نمیشنود؟
چرا کسی برای این فریادها ارزشی قائل نشده است؟
چرا همه در جستجوی تفرقه برآمدهاند؟
عمر من به عمر فریادهای آنان است، صد سالی است که با آنان بودهام، نخستین فریادشان از برای تقسیم قدرت بود و من در کودکی هیچ از آن ندانستم، هیچ نفهمیدم که چرا فریاد کشیدهاند، اما مدام فریادی به گوشم تکرار میشد
تقسیط قدرت
قدرت را برای تقسیم و تقسیط به میان آوردند تا از آن بکاهند تا آن را بی پاسخ در اختیار سلطانی قرار ندهند، اما دردهای دیگر آنچه فریاد نخستین آنان بود را به درون فرو خورد
دیگر آن صدا را نمیشنوم، دیگر کسی برای تقسیم قدرت فریادی بر نیاورده است
خاطرم هست، آنان که به دیار دورتران رفتند، خاطرم هست که آنان چگونه از پیشرفت و شکوه و جلالی که اجنبان خود به فریادها ساختند در عجب ماندند و خواستند راه هم مرامان خود را پیش گیرند، آنان از دیگران دانستند و خواندند که تقسیم آنچه قدرت است راهگشا خواهد شد، اما همان هم باوران هم راه را به بیراهه رفتند، شاید این بیراهه رفتنها همه را در این منجلاب زمینگیر کرده است، شاید همه را به این سکون واداشته است
نمیدانم اما زمانهای است که همه مسکوتاند، همه را به خموشی فرا میخوانند و ارزش خاموشی است
سکوت من فریاد من است
وای که چه قدر از این جمله بیزارم اما مدام به گوشم میخوانند، مدام برایم تکرار میکنند و میدانم که این ارزش تازهی آنان شده است،
در برابر هر ناملایمات آنان به سکوت پاسخ گفتند و از آن روح عصیانگر همه چیز را به دورتری سپردند
فریاد بزنید، تقسیم قدرت را بخواهید، تقسیط این بیمار زمینی را خواستار شوید، آنچه دنیایتان را به آتش کشانده را دریابید و با سطلهای آب به فریاد صدایتان آن را خاموش کنید
سکوت راهگشا است
لب باز نمیکنند، آنان دیگر توان گفتن ندارند و همه را به خاموشی کشاندهاند
آن فریاد دیربازانمان به کجا منزل کرده است؟
چه کسی او را از ما ربود و ما را به این اختگی مداوم راه برده است؟
نمیدانم شاید اشتباه همه چیز را از میدان به در برد و همه چیز را از طغیان و قیام خاموش کرد
صدای تقسیط قدرت و از میان بردن این دیو چند روی به اقتدار حاکمان گروید، آنان که خود راهبر جماعت شدند در این اشتباه غوطه خوردند و از آن شدند، چه از دورتر دیده بودید که مردمان را به شور فرا خواندید، مگر نه آنکه دانستید قدرت در اختیار، همه را زمینگیر و بیمار کرده است، چرا فریاد گذشتهتان را به این خاموشی فروختهاید؟
خاطرم هست که فریادهای دیروز چگونه ثمر داد، سلطان را به زمین افکند و او را پاسخگو به خلق کرد،
ای ننگ بر این خلق خوانده شدن، باز هم بوی ناخوش بردگی از آن به مشامم رسید، چرا پس همه در تعقیب این فروماندناند
صدای پای چکمههای بیگانگان رعشه به جانان انداخت، اینگونه بود که شما را مست قدرت دلیران کرد، اینگونه بود که باز برای خود سرور تراشیدید و او را علم کردید
نه فراتر از آن بود، فراتر از قدرت اجنبان بود، این درس زندگی هزاران ساله ما است که گریبانمان را دریده است،
این همان درد مانده در جان و تن ما است که به تلنگری دوباره باز خواهد شد، زخم را درمان نکرده به حال خود رها کردید و باز تلنگری او را پاره کرد و سر باز زد
تمام شهد آن شربت به وجودمان رخنه کرده است، این فرو ماندن و در خود بودن را به طول هزاری سال از دیرباز به خوردمان دادند، همه ما را برای این سجود بار آوردند، پیش از تسلیم شدن نیز ما از تسلیم شدگان بودیم
مزدا به آسمان بود، الله جایش را گرفت، تاج همان تاج بود و سر را عوض کردید، این آموزه همیشه با ما است و ما در آن بارور شدهایم، باز برایمان میخوانند و هر که آمده است در طلب همان تاج بی سر فریاد میکشد،
حتی آنان که فرمان به تقسیط دادهاند هم برای همان تاج دندان تیز کردهاند
ای دریغ از فریادی که ریشهها را نشانه رود، ای دریغ و افسوس از فقدان آگاهی که همه را به بیداری خود بیدار کند، بیداری ما نیز به خواب کردن دیگران جان گرفت، آن را نیز آلوده کردید
دیگر صدای فریادی را نمیشنوم همه به سکوت قانع شدهاند
توپ مجلس را به کاممان فرو برد، آجرهایش را به دهانمان کوفت، بمبها به دهان ما لانه کردند تا به پوتین محکم اجنبان، نه به آنچه آموخته بودیم دوباره فریاد بزنیم و سالاری برای خود بتراشیم
صدای خدا خوانده شدن را میشنوی؟
همه در جستجوی خدا بر آمدهاند، همه ردایی به دست دارند تا بر تن یکی از شمایان کنند، آنکه تقسیط قدرت را بلند و بی پروا سر داده است نیز به تعقیب همان ردا است
کسی ردا را بر نکند و پاره پارهاش نکرد، کسی برای نابودی تاج پیش نرفت و بهانهی فقدان اقتدار دوباره ردا را به تن یکی از دیوانگان پوشاند
دیدی چگونه خان خوان شاه شاهان لقب گرفت، او خان بود و شاه شد و قلدرباش را ما تنفیذ کردیم، ما او را بال دادیم تا بر سرمان پرواز کند، ما او را چنگال بخشیدیم تا هر چه خواهد کند، ما او را به این قدسیت رساندیم و باز خاموش ماندیم که ندایی هزاران ساله به طول تمام ترسهای انسان برایمان خواند ولی را بر خویشتن برگزینید
توپ مجلس را منهدم کرد و ما تقسیم قدرت را نابود کردیم، ظالم که ظالم است ما را با آن چه کار لیکن مظلومان را باید که دریافت، باید که آنان را به تکاپو فرا خواند و کسی آنان را به فریاد فرا نخواند همه ترسیدند و باز بهانهی ترس چکمهای به صورتمان کوفت
خودمان فریاد میزدیم، خاطرم هست زنی را که برای نبود اجبار به ماندن در سیاهی فریاد میزد، خاطرم هست که کیسه بر جانش را پاره پاره میکرد او به میدان آمده بود تا فریاد بزند و هر چه سم مهلک در جانمان است را از میان بردارد اما نمیدانست که سم در خونمان محلول شده و حال به تکانهای دوباره همهی تن را خواهد گرفت
سیلی محکم بر گوش او را من هم چشیدم، او بود یا خواهرش نمیدانم اما کسی چادر از سرش به زمین کشید و با ضربتی او را نقش بر زمین کرد، دوباره هر چه در دلها بیدار بود را به خاموشی خواند، دوباره خواندند
سکوت ما فریاد ما است
قلدر بیدار میکرد این دیوانگی را، او به دین آمد و با دین، بر ضد آن گفت و او را قدرتمند کرد، میدانی جبر و رزمش به اختیار دوباره بیدار خواهد کرد و بیدار کرد حماقت درونمان را
به ناخوشی فریاد او بود که دوباره آنچه خویشتن بر آن شوریدیم را قدیسهای برایمان ساخت، مردمان در این جبر خود را به واماندگی فروختند و هر که از آن قلداران به پیش آمد تنها یک هدف را دنبال کرد، نیندیشیم، نگوییم و مسکوت بمانیم،
ما هیچ نگفتیم اما قلدری برایمان خواند و هر چه خود بیزار از آن بودیم را مبدل به زیبایی برایمان کرد
باز هم اجنبان، کسی را در آن روزگار بر آن نبود تا بر ما بخواند که این اجنبان خود خویشتن ماییم که هر بار به شکلی در آمده به استثمار در آمدهایم، ما نیز از آنانیم، آنان از خود باز میآفرینند، قلدران قلدر میآفرینند و همه در راه بقا به زایش زیستهاند
کسی شما را نگفت که ما در بطن بقایمان تنها به جستجوی زایش برآمدهایم، کسی شما را نگفت که همه در سر پروراندهاند که دوباره بیافرینند، تکثیر کنند و از خود دوباره نشر دهند
آنچه از کینه بود به دلها لانه کرد، کینهتوزان میداندار شدند و همه چیز را به دست گرفتند و آنکه از دیگران پر باکتر بود تاجدار خوانده شد، او را تاج بی سر بود و سر به درونش برد تا بتازد، از میدان در برابر تناول کند،
به سستی کینهتوزان را میدان داد و بر آنان جهانی گشود تا به انتقام به پیش روند،
همه کر بودند کسی چیزی نمیشنید، آخر انتقام و کینه نیز در حال زایش خویشتن است، او نیز در پی بقا برای ماندن و زندگی میآفریند، از خود میآفریند و دوباره نشر خواهد یافت
او آفرید و در میان همه رخنه کرد، همه را با خود همراه کرد، هر کس دلیلی برای خود تراشید و به تعقیب آنچه خود بافته بود از شهد کینه نوشید، برای هیچ تن تفاوت نیست آنکه چه به سر پرورانده است، چه خواستن به دلش لانه کرده است که کینه او را میپروراند، آنان به هزار دستگیها در آمدند، هزار رنگ شدند، به هزار حزب برآمدند، اما چه گفتند چه تفاوت میانشان بود؟
همه از کین خواندند، همه به انتقام راه بردند، همه تاج را دیدند و برایش سری تراشیدند
چه تفاوت که راهشان از دیگر معبری میگذشت، راهها بسیار بود لیکن مقصد یکسان و در برابر، سری به دست داشتند که برایش تاج میطلبیدند
راه را به بیراهه رفتیم،
مقصر که بود؟
همه بودند، تاج داران بودند،
مبارزان بودند؟
نشناختن بود
عرفان کوری بود که هیچ تن را به صلابت دانستن نرساند، همه همه چیز را از دورترهایی میدانستند و دیگر رغبتی برای دانستن میانشان نبود، پس در این عرفان بیمار هر روز از شناختن دور شدند و هیچ از ریشهها را در نیافتند
چه تلخ که من در کنار اینان زندگی کردم، صد سال در تنهایی خویش با آنان بودم و هر بار دیدم که چگونه دورتر از راه گذشتگان شدهاند، تقسیم قدرت دیگر میداندار نبود، از تقسیطش سخنی بر لبان یار نبود، همه از تاج میگفتند، به تاج مینگریستند و به دنبال تاج بودند
فوج فوج آدمیان به میدان آمدند نه برای خواستن برای نابود کردن، نه برای هدفی غایی برای از بین بردن هر چه هدف در میانه بود، نه برای تغییر برای انهدام و نه برای ساختن که برای تباهی،
مشت مشت آمدند بی آنکه بدانند جز کین برای چه آمدهاند
کینه میداندار بود، همه چیز برای کینه بود همه چیز را از آن خود کرد و مردمان را به شهدش دوباره نوشاند، تهماندهها هر بار به تکانهای بیشتر در پیش بود و بیشترانی را به خود آلوده میکرد و همه را به میدان میکشاند
تاجدار کینهورز بود
مبارز کینهتوز بود
مدافع عاشق کینه بود
همه مست کینه به میدان بودند و تغییر تنها سر در میان تاج بود نشانه بر تاج رفت
صدایی خیابان شهرم را آلوده کرده است
مرگ مرگ مرگ
همه جا را مرگ فرا گرفته است
کسی از زندگی سخنی به میان نخواهد آورد
تنها ندای زندگی برای همان سر در آرزوی تاجها است
درود میفرستند بر سری که تاج را مناسبش دیدهاند،
کاش کسی در میدان بهبهها و در بین تمام آن فریادها به روی بلندی میرفت، از دورتری برای آنان میگفت، از آن توپی که همهی آرزوهای ما را به کینه بدل کرده است، ای کاش او میرفت و با آنان میگفت
آیا به کینه او را نمیسوزاندند؟
آیا او را از خود دور نمیکردند؟
آیا به تبعید فرستاده نمیشد؟
کسی که در برابر کینه میایستاد را به کینه نمیراندند
ملای کین میانهدار شد، آری او از دیگران بیشتر کینه را شناخته بود
او به هر آهنگ ساز کینه مستانه رقصیده بود، او ندای عاشقانهی کینه را میشناخت، باورش به کینه پرورانده بود، هر بار او را به درس کینهتوزی راه میبردند و او اطفال این لکاته را میشناخت
چند گام از دیگران پیشتر بود؟
دیگران که باید به مکتب کینه درسها میآموختند و تنها خجسته به این محلول در جانشان بودند در برابر او قدرتی برای عرض نداشتند، آنان کینه را تنها در همین مکتب کوتاه آموختند و او به طول همهی عمر با آن زیست
اینگونه بود که ملای کین میداندار جهانشان شد
تاج را بر سر او پرستیدند، او را در قامت خدایی بر زمین کشیدند، نقش بر ماهش را هم دیدند، او خود ماه بر زمین بود، او به هر چه اینان از کین طلب میکردند راهشان میداد
قلدران قلدر خواهند آفرید و کینهتورزان کینهورز خواهند ساخت
کینه همه جا را گرفته بود
بوی مرگ به مشامم میرسید، آنچه از جبر بود را میدیدم
خاطرم هست آن واپسین روزها را تنها مرگ میانهدار بود
مرگ بر شاه مرگ بر شاه مرگ بر شاه
بگو
مرگ بر شاه مرگ بر شاه مرگ بر شاه
صدای کینه را میشنوی
سر تاجدار را میبینی؟
انهدام را به چشم دیدهای؟
سلب همه چیز را به عین مشاهده کردهای؟
کینه میداندار است، در عبایی سیاه و عمامهای مشکی همه چیز را برای خود خواهد خواست
بوی زندگی تنها برای او است، همهی زندگی را برای خود خواهد خواست و ندای مردمان شهر میخواند
درود بر مرگ
من راه میروم من در شهر کینهتوزان راه میروم
بر دیوارهای شهر تنها جنازه مانده است
در مدرسهها مردم را دار میزنند
مردمان دیگر قبایل را به تیر میبندند
همه را میکشند،
زنان را به توسری به روسری میکشانند
هر که از دوربازان است را به دار آویختهاند
کینه شادمان است، او ملت خود را آفریده و خدای کینه ملای دیوانگی و جنون با تاجی بر سر و نگاهی خونآلوده همه را نظاره کرده است
نام او ملای کین است این امت او است، امتی که نه او کینه آن را ساخته است
حال میبینم، میبینم به طول سالیان دراز هر که بر تاج است کینه را میستاید و همه را از زیر تیغ گذرانده است،
میبینم گورهای دسته جمعی را میبینم
شهوت به جنگ را میبینم
دار زدن را میبینم
کشتن مخالفان را میبینم
شکنجه را میبینم همه را میبینم و ملت کین دوباره به میدان آمده است و فریاد میزند
درود بر مرگ
جان کینه تا ابد به سلامت باد…
پیش از ارسال نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی این توضیحات را مطالعه کنید.
برای درج نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی باید قانون آزادی را در نظر داشته و از نشر اکاذیب، توهین تمسخر، تحقیر دیگران، افترا و دیگر مواردی از این دست جدا اجتناب کنید.
نظرات شما پیش از نشر در وبسایت جهان آرمانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در صورت نداشتن مغایرت با قانون آزادی منتشر خواهد شد.
اطلاعات شما از قبیل آدرس ایمیل برای عموم نمایش داده نخواهد شد و درج این اطلاعات تنها بستری را فراهم میکند تا ما بتوانیم با شما در ارتباط باشیم.
برای درج نظرات خود دقت داشته باشید تا متون با حروف فارسی نگاشته شود زیرا در غیر این صورت از نشر آنها معذوریم.
از تبلیغات و انتشار لینک، نام کاربری در شبکههای اجتماعی و دیگر عناوین خودداری کنید.
برای نظر خود عنوان مناسبی برگزینید تا دیگران بتوانند در این راستا شما را همراهی و نظرات خود را با توجه به موضوع مورد بحث شما بیان کنند.
توصیه ما به شما پیش از ارسال نظر خود مطالعه قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای مطالعه از لینکهای زیر اقدام نمایید.
با درج ایمیل آدرس خود میتوانید از تازهترین آثار منتشر شده در وبسایت جهان آرمانی با خبر شوید آدرس ایمیل شما نزد ما محفوظ خواهد بود
با ثبت نام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید نگاشتههای خود را در این بستر منتشر کنید، فرای انتشار پست میتوانید با ما همکاری داشته و همچنین آثار خود در زمینههای مختلف هنری را نشر و گسترش دهید
© تمام حقوق نزد مولف محفوظ است
Copyright 2021 by Idealisti World. All Rights Reserved
این صفحه دارای لینکهای بسیاری است تا شما بتوانید هر چه بهتر از امکانات صفحه استفاده کنید.
در پیش روی شما چند گزینه به چشم میخورد که فرای مشخصات اثر به شما امکان میدهد تا متن اثر را به صورت آنلاین مورد مطالعه قرار دهید و به دیگر بخشها دسترسی داشته باشید،
شما میتوانید به بخش صوتی مراجعه کرده و به فایل صوتی به صورت آنلاین گوش فرا دهید و فراتر از آن فایل مورد نظر خود را از لینکهای مختلف دریافت کنید.
بخش تصویری مکانی است تا شما بتوانید فایل تصویری اثر را به صورت آنلاین مشاهده و در عین حال دریافت کنید.
فرای این بخشها شما میتوانید به اثر در ساندکلود و یوتیوب دسترسی داشته باشید و اثر مورد نظر خود را در این پلتفرمها بشنوید و یا تماشا کنید.
بخش نظرات و گزارش خرابی لینکها از دیگر عناوین این بخش است که میتوانید نظرات خود را پیرامون اثر با ما و دیگران در میان بگذارید و در عین حال میتوانید در بهبود هر چه بهتر وبسایت در کنار ما باشید.
شما میتوانید آدرس لینکهای معیوب وبسایت را به ما اطلاع دهید تا بتوانیم با برطرف کردن معایب در دسترسی آسانتر عمومی وبسایت تلاش کنیم.
در صورت بروز هر مشکل و یا داشتن پرسشهای بیشتر میتوانید از لینکهای زیر استفاده کنید.
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
عنوانی برای گزارش خود انتخاب کنید
تا ما با شناخت مشکل در برطرف کردن آن اقدامات لازم را انجام دهیم.
در صورت تمایل میتوانید آدرس ایمیل خود را درج کنید
تا برای اطلاعات بیشتر با شما تماس گرفته شود.
آدرس لینک مریوطه که دارای اشکال است را با فرمت صحیح برای ما ارسال کنید!
این امر ما را در تصحیح مشکل پیش آمده بسیار کمک خواهد کرد
فرمت صحیح لینک برای درج در فرم پیش رو به شرح زیر است:
https://idealistic-world.com/poetry
در متن پیام میتوانید توضیحات بیشتری پیرامون اشکال در وبسایت به ما ارائه دهید.
با کمک شما میتوانیم در راه بهبود نمایش هر چه صحیحتر سایت گام برداریم.
با تشکر ازهمراهی شما
وبسایت رسمی جهان آرمانی
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود مستقیم فایلها از سرورهای وبسایت رسمی جهان آرمانی تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Google Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای One Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Box Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو به شما اطالاعاتی پیرامون اثر خواهد داد، مشخصات اصلی اثر در این صفحه تعبیه شده است و شما با کلیک بر این آیکون به بخش مورد نظر هدایت خواهید شد.
شما با کلیک روی این گزینه به بخش مطالعه آنلاین اثر هدایت خواهید شد، متن اثر در این صفحه گنجانده شده است و با کلیک بر روی این آیکون شما میتوانید به این متن دسترسی داشته باشید
در صورت مشاهدهی هر اشکال در وبسایت از قبیل ( خرابی لینکهای دانلود، عدم نمایش کتب به صورت آنلاین و … ) با استفاده از این گزینه میتوانید ایراد مربوطه را با ما مطرح کنید.
در این بخش میتوانید توضیح کوتاهی دربارهی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همهی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشتههای شما
کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است
تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد
گزینههای در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان میگذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشارهی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد
در این بخش میتوانید آدرس شبکههای اجتماعی، وبسایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرسها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد
در این بخش میتوانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین میتوانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در ویسایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید
نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود
نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد
در نظر داشته باشید که این نام در نگاشتههای شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است
آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راههای ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید
رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده میتوانید این رمز را تغییر دهید
پیش از ثبتنام در وبسایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید
با استفاده از منو روبرو میتوانید به بخشهای مختلف حساب خود دسترسی داشته باشید
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
نیما شهسواری، نویسنده و شاعر، با آثاری در قالب داستان، شعر، مقالات و آثار تحقیقی که مضامینی مانند آزادی، برابری، جانپنداری، نقد قدرت و خدا را بررسی میکنند
جهان آرمانی، بستری برای تعامل و دسترسی به تمامی آثار شهسواری به صورت رایگان است
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است
بخش ارتباط، راههایی است که میتوانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است میتوانید در بخش توضیحات شبکهی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.
شما میتوانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمتهایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،
در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحلهی ابتدایی فرم پر کردهاید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.
پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعهی قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینکهای زیر اقدام کنید.
گزارش شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال گزارش دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
پیام شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال پیام دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
فرم شما با موفقیت ثبت شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال فرم دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.