پادکست به نام جان

ویژه برنامه : انقلاب ایران
قسمت سوم : جنبش انقلابی 1401
به اشتراک‌گذاری لینک دانلود مستقیم این فایل صوتی در شبکه‌های اجتماعی:

مشخصات اثر

عنوان : پادکست به نام جان

ویژه برنامه : انقلاب ایران

قسمت سوم : جنبش انقلابی 1401

برنامه‌ساز : نیما شهسواری

زمان : 59:39

با صدای : نیما شهسواری

توضیحات این قسمت

انقلاب ایران
انقلاب نوین ایران در راه است،
ثمره‌ی چهل و سه سال ظلم، جنایت، تبعیض، استبداد … بی‌شک انقلابی به بار خواهد آورد و انتهای این شام تاریک روزی روشن است، روزی روشن که اگر ذره‌ای دور از ترس، منافع و خودپرستی و با عقلی سلیم بر آن نظر افکنی حقیقتی همتای خورشید بر آسمان‌ها است
در برنامه‌ی به نام جان قسط داریم تا با این معنا بیشتر و بیشتر درگیر و نزدیک شویم تا راه بجوییم برای نزدیکی، کم هزینه شدن و رسیدن به آرمان و آرزوهایمان در این انقلاب پیش رو


قسمت سوم
جنبش انقلابی که در سال 1401 در ایران به واسطه‌ی قتل مهسا (ژینا) امینی در ایران شکل گرفت جرقه‌ای برای ساخت فردایی روشن در ایران است و در این قسمت از پادکست به نام جان به این جنبش سراسری می‌پردازیم جنبشی که باید ما را به فردایی از آزادی و برابری راهبر باشد
به امید ایرانی آزاد و برابر

برنامه‌ی به نام جان قصد دارد تا درباب مباحث مهم باورها و دغدغه‌های دنیایمان به زبان ساده و بداهه سخن بگوید

پخش تصویری

پخش از اسپاتیفای

پخش از یوتیوب

توجه

 

این بخش از متن پادکست توسط هوش مصنوعی استخراج شده است. ممکن است شامل اشتباهاتی باشد یا به طور کامل با محتوای اصلی مطابقت نداشته باشد. هدف از این کار، بهبود دسترسی مخاطبین به محتوای پادکست و فراهم کردن امکان مطالعه و مرور سریع‌تر مطالب است

 

چرا متن پادکست را منتشر می‌کنیم؟

 

ما تصمیم گرفته‌ایم متن پادکست‌های خود را منتشر کنیم تا دسترسی به محتوای آن‌ها برای همه مخاطبان آسان‌تر شود. این اقدام به ویژه برای افرادی که ترجیح می‌دهند مطالب را به صورت متنی مطالعه کنند یا نیاز به مرور سریع‌تر دارند، مفید خواهد بود

 

متن پادکست چگونه استخراج شده است؟

 

این متن توسط هوش مصنوعی Speechmatics استخراج شده است. Speechmatics یکی از پیشرفته‌ترین فناوری‌های تبدیل گفتار به متن است که با استفاده از الگوریتم‌های پیچیده و یادگیری عمیق، صدا را به متن تبدیل می‌کند. این ابزار قادر است با دقت بالا و در زمان واقعی، گفتار را به متن تبدیل کند و از بیش از ۵۰ زبان مختلف پشتیبانی می‌کند

متن پادکست

خب دوستان توی دو قسمت گذشته از این ویژه برنامه انقلاب ایران منتشر شد.

 من سعی کردم که یه پیش درآمدی رو داشته باشم که قرار هست ما توی این ویژه برنامه در باب چه موضوعاتی صحبت بکنیم و در عین حال هم سعی کردیم یه نگاه موجز و کلی رو نسبت به تحولات ایران از بدو تولد جمهوری اسلامی تا امروز داشته باشید.

 حالا توی این قسمت مشخص هستش که در باب این جنبش سراسری، جنبشی که تحت عنوان زن زندگی آزادی میشناسیم از بعد از قتل مهسا امینی اتفاق افتاد صحبت بکنیم.

 بیشتر نزدیک به این معنا بشیم.

 نقاط مثبت و نقاط قوت، ویژگی های این جنبش و حالا نقاط ضعفی هم که شاید داشته باشه رو مطرح بکنیم.

 هدف و برآیندش رو در نظر بگیریم و این برنامه و این ویژه برنامه ای به نام جان تحت عنوان انقلاب ایران رو پیش ببریم تا در نهایت به راهکارها و برنامه ها برسیم تا بتونیم دست در دست هم طریقتی رو بسازیم برای اینکه در نقطه ابتدایی گفتم هزینه این انقلاب رو کمتر بکنیم، زمان رسیدنش رو زودتر بکنیم و یک آینده و یک سپهر مشخصی رو برای آینده در پیش روی خودمون داشته باشیم که همه بتونیم به آرزوهای خودمون در اون انقلاب پیش رو برسیم.

 پیش تر از اینکه که بخوایم نزدیک بشیم به این معنا که اتفاق افتاد بعد از قتل وحشیانه مهسا امینی و باعث این جرقه بزرگ شد و این جنبش سراسری رو شکل داد.

 باز هم باید یک اشارتی داشته باشیم به این که این از یک گذشته ای داره میاد از یک گذشته ای که ما رو به این حال رسونده.

 گذشته ای که از بدو تولد جمهوری اسلامی شکل گرفته.

 حالا من به اختصار تو قسمت گذشته درباره اش صحبت کردم که چه اتفاقات ریز و درشتی دست به دست هم دادند تا باعث شدند که امروز ما یک چهره ی یک همچین چهره ای رو داشته باشیم از مردم و گفتیم یک قطاری از همون ابتدای امر هم وجود داشت.

 قطاری که در برابر این جمهوری اسلامی صف آرایی می کرد.

 این قطار انقلابی که قاعدتا از همون روز اول هم در برابر جمهوری اسلامی بود، هدف رو انقلاب می دونست، هدف رو سرنگونی و براندازی جمهوری اسلامی می دونست و بعد طی مرور زمان این پایگاه اجتماعی که جمهوری اسلامی داشت هی کمتر و کمتر و کمتر شد و به این قطار اضافه شد و حالا ما در نهایت به روزی خواهیم رسید که اکثریت قاطبه در این قطار سوار شوند و نه تنها سوار شوند و به نوعی این ایجاد همدلی را بکنند که حاضر باشند در راه رسیدن به این آرزوی همگانی هم تلاش کنند.

 موضوع مهم در شکل گیری یک انقلاب همین است که شما بتوانید آن اکثریت قاطبه آن قشر خاکستری که قدرت اصلی در اختیار آنها است، نه این سمت، حاضرند بازی کنند نه آن سمت.

 آنها زمانی که وارد این میدان بشوند است که جمهوری اسلامی به پایان خودش می رسد و این انقلاب به پیروزی می رسد.

 و گفتیم که انقلاب از همان نقطه ابتدایی خودش در برابر جمهوری اسلامی وجود داشت.

 یعنی ما با جمهوری اسلامی روبه رو هستیم که 30 سال هست مدام داره به خودش لقب انقلابی میده چرا که مطمئن هست یک انقلابی در کمینش هست.

 گفتم اگر هر کسی با هر عقل سلیمی به جمهوری اسلامی نگاه می‌کرد، از همان ابتدای امر می‌توانست به این معنا برسد که جمهوری اسلامی هیچ وقت نمی‌تواند دوام داشته باشد.

 جمهوری اسلامی با یک تفکر مشخص از دل یک دین مشخص است.

 یعنی شما دارید در باب جمهوری اسلامی صحبت می‌کنید که از دل دین اسلام یک مذهب مشخص به اسم تشیع، آن هم یک فرقه مشخص به اسم دوازده امامی را معیار خودش برای حکومت قرار داده و حالا مواجه است با یک جمع متکثری از مردمان ایران با افکار مختلف و عقاید مختلف و باورهای مختلف که حالا قرار است تمام این‌ها را تحت حکومت خودش در بیاورد که غیر ممکن است.

 یعنی شما فکر کنید در برابر همین جمهوری اسلامی با این تفکر که تعداد کثیری اهل تسنن در ایران زندگی می‌کنند که جمهوری اسلامی سعی در خفه کردن آن‌ها داشته، همه در طول تمام این سال‌ها.

 سالها یعنی نداشتن یک مسجد، یک مسجد رسمی در پایتخت کشور ایران به عنوان تنها کشوری که این اجازه رو نداده در جهان هستی خودش بیانگر این موضوع هست که تا چه اندازه این نگاه، نگاه دگم نیست و قابلیت این رو نداره که بتونه یک حکومت برای فرماندهی متکثر مردم داشته باشه.

 یعنی شما امروز مواجه هستید با حکومت هایی که بر پایه دموکراسی در سراسر جهان وجود دارند.

 اینها این قدرت را دارند که بتوانند جمع متکثری رو به پیش ببرند و حکومت بهشون بکنند چرا که جایگاهی رو گذاشتن باز گذاشتن.

 حالا کشور های مشخص منظور اون نماد هایی که شنیده میشه به عنوان آمریکا نیست.

 منظور کشور هاییست که مثلا در حوضه اسکاندیناوی وجود دارند.

 کشور های اروپایی که خیلی کم سر و صدا هم هستند و خودشون رو خیلی وارد جریان های.

 گلوبالیستی هم نمی کنند.

 منظور اون کشورهاست که اونها حالا این قدرت رو دارند که یک حکومتی تشکیل بدن که صدایی برای تمام اقشار و تمام افکار هم داشته باشه و اینها شاید تا حدی بتونن این قابلیت رو داشته باشن که در برابر انقلاب ها ایستادگی کنند.

 اما تفکری که بر پایه یک نگاه دگم بر میاد و قرار هست که یک فرقه ای تمامیت این کشور رو تحت سیطره و سلطنت و پادشاهی و خلافت و حکومت خودش دربیاره غیر ممکن هست از همون روز ابتدایی.

 پس یک انقلابی از همون روز ابتدایی جمهوری اسلامی و با پیدایشش وجود داشت که جمهوری اسلامی مدام با یدک کشیدن این واژه انقلاب سعی در خنثی کردن اون از همون روز ابتدایی داشت.

 اما رفتارهای احمقانه وحشیانه که در طول این سالیان انجام داد مدام از این تعدادی که پایگاه اجتماعی داشت کم و کمتر کرد.

 پایگاه اجتماعی که ما صحبت کردیم توی برنامه های گذشته هم به ویژه برنامه ای که تحت عنوان ایران صد ساله داشتیم، گفتیم که چه اشتباهاتی در طول پروسه تاریخی ایران اتفاق افتاد که ایرانیان از مشروطه خواهی و ضدیت بادین در اون دوره، رسیدن به مرحله ای که انقلاب پنجاه و هفت رو شکل دادن و اون نگاهی که در برابر دین و شریعت بود و اصولا به دنبال یک حکومت عرفی بود، یک حکومت قانونگرا بر پایه عرف جامعه بود، به یکباره در سال 57 تبدیل به یک خواست عمومی برای داشتن حکومت اسلامی شد.

 اون اشتباهات بزرگی که اتفاق افتاد و این حرکت و این ریل حرکت مردم ایران رو از مشروطه به سمت جمهوری اسلامی برد، دوباره به ریل اصلی خودش برگشت و اینها هم از جنایاتی است که جمهوری اسلامی در طول این سالیان انجام دادن همه کم و بیش از این جنایات هم باخبر هستیم.

 هر کدام از این جنایات قاعدتا از اتوبوس جمهوری اسلامی تعداد بیشتری را کم کرد و سوار بر قطار انقلاب کرد.

 انقلابی که حالا قرار است در برابر جمهوری اسلامی شکل بگیرد.

 انقلابی که خود جمهوری اسلامی از همان روز ابتدای پیدایشش هم مطمئن بود همچین اتفاقی در برابرش خواهد بود و این پایگاه اجتماعی را هر روز کم رنگ تر و کم رنگتر و کم رنگ تر دید.

 وقتی ما در باب این جنبش سراسری صحبت میکنیم که امروز شکل گرفته و قدرتمند شده، این مدام در حال بازتولید است.

 یعنی از همان روز ابتدایی وجود جمهوری اسلامی، جنبش های مختلف، خیزش های مختلفی بر علیه جمهوری اسلامی وجود داشت اما صدای کمرنگی داشتند چرا که صدای این دینداران تبدیل به صدای قاطبه مردم شده بود.

 یعنی پایگاه اجتماعی داشت.

 یعنی شما وقتی به آن روزگاران گذشته ایران نگاه می‌کنید.

 شما مثلا به سال شصت و هفت نگاه کنید.

 ما در سال شصت و هفت مواجه میشویم با یک حکومت وحشی که داره نسل کشی میکنه، بدترین جنایات رو داره انجام میده.

 یعنی شما وقتی به سال شصت و هفت در ایران نگاه بکنید و اون تابستان خونین که مبنای دادگاه هاشون چند سوال بوده برای اعدام کردن انسان هایی که خودشون حکم به زندانی کردنشون داده بودند.

 اما شما در کنار اون مواجه میشید با مراسم خاکسپاری خمینی که الان میبینید یک پایگاه اجتماعی داره.

 هنوز این صدا شنیده نشده اما طی مرور زمان امروز به جایی میرسیم که حالا مردمی هستند که هر دوی این جلادان رو میشناسند.

 چه خمینی چه خامنه ای و این حکومت وحشیانه و وحشت انگیز رو حالا دیگه همه باهاش روبه رو هستند.

 و این اتفاقات دست به دست هم داد.

 یعنی هر کدوم اهرمی بود برای فشرده شدن این فنر.

 این فنری که حالا فشرده شده و در نهایت روزی به این لحظه می رسیم که این فنر از جای خودش در بره و اون انقلاب شکل بگیره.

 پس وقتی ما در باب واژه انقلاب صحبت میکنیم منظور یک اتفاق مشخص نیست.

 راه رسیدن به انقلاب در تمام کشورها در طول تاریخ یک راه یک روزه ای نبوده که یک روز مردم بیان تو خیابون انقلاب کنن و فردا برن خونه هاشون.

 یک مسیر طولانی بوده و من اعتقاد دارم جمهوری اسلامی از همون روز ابتدایش یک انقلابی در برابر داشته و این به مرور زمان بیشتر و بیشتر اکثریت رو به سمت خودش آورده.

 از اون پایگاه اجتماعی که جمهوری اسلامی داشته روز به روز کمتر و کمتر شده.

 اون نگاه دگم اسلامی و شیعی گری که وجود داشته بی رنگ و بی رنگ و بی رنگ تر شده و حالا باید در حال بازتولید خودش برای یک باور تازه باشه تا به نوعی اتکا به اون باور تازه این باور احمقانه و فاسد رو از بین ببره.

 وقتی ما در باب این جنبش انقلابی صحبت می کنیم.

 باید به گذشته نگاه بکنیم.

 بدانیم که اتفاقات ریز و درشتی در این کشور افتاده.

 این انقلاب کینه و خشمی که در سال 57 توسط جمهوری اسلامی اداره شد و پیش رفت و آن انقلاب راستینی که مردم در راستای آزادی قاعدتا باید می خواستند، به این سمت و سو کشیده شد، جنایات بیشماری را هم به دنبال خودش داشت.

 اینکه ما باید به تاریخی نگاه بکنیم که از مشروطه شروع می شود، جنبش ایران از مشروطه شروع شده، مشروطه ای که مردم به دنبال کمرنگ کردن قدرت شریعت بودند.

 کم رنگ کردن قدرت پادشاهی بودند.

 به دنبال قانون عرفی بودند و بعد به مرور زمان با رفتارهای ناهنجاری که توسط رضا شاه و محمد رضا شاه در طول این تاریخ اتفاق افتاده و این استبدادی که هر روز قدرتمند تر شده باعث شده از مسیر اصلی خودش خارج شد و من به تفصیل درباره اش صحبت کردم و سعی کردم توی اون ویژه برنامه ایران 100 ساله بیشتر دربارش صحبت کنم که اون هم در اختیارتون هست.

 می تونید بهش مراجعه کنید و یا می تونید به کتاب های مختلف تاریخی هم مراجعه کنید.

 اما از مبحث اصلی دور نشیم.

 در باب همین جنبش امروزی مون بیشتر صحبت کنیم.

 این جنبش برآیند اتفاقاتی است که جمهوری اسلامی در طول این چهل و سه سال به وجود آورد.

 یعنی از اون کشتارهای ابتدای انقلاب که هر کسی به دستشون رسید رو به وحشیانه ترین شکل ممکن کشتند و اعدام کردند.

 این حرکت آغاز میشه.

 تا امروز تمام این اتفاقات دست به دست هم میده.

 رفتارهای ناهنجاری که در اون ابتدای انقلاب انجام دادند.

 خلخالی رو حتما همه میشناسند.

 امروز خلخالی تبدیل به یک نماد اسلامی در جهان میتونه بشه.

 تبدیل به یک برند خون خوار میتونه بشه که میتونه با داعش و طالبان و دیگر گروه های وحشیانه جهانی و جهان اسلامی مقابله بکنه.

 میتونه در برابرشون صف آرایی بکنه.

 اعمال وحشیانه ای که این آدم انجام داد و نه این آدم که این سیستم وحشی انجام داد.

 این رفتارهای ناهنجاری که ما رو به جنگ رسوند دربارش صحبت کردیم درباره تسخیر لانه جاسوسی سفارت آمریکا که چه مضراتی رو برای مردم ایران داشت در طول این سالیان دراز.

 این جنگی که دوسال دفاع از کشور بود شش سالش حمله بود در آرزو و در اوهام یک سری بالا نشینی که در تخت های قدرت شون نشسته بودند و تو عمرشون تا به حال میدان جنگ رو ندیده بودند.

 تفنگی به دست نگرفته بودند اما فرمان قتل عام مردم خودشون و مردم کشور دیگه رو میدادن در آرزوی توهمی که برسن به قدس.

 قدس و آزاد کنند در یک توهم کودکانه.

 که این توهم کودکانه این تعداد بیشمار از کشتگان و معلولین و اسیران رو به جای گذاشت.

 قتل عام وحشتناک و وحشیانه سال شصت و هفت برآیندش انقلاب امروز ایرانه.

 سال شصت و هفت جمهوری اسلامی خودش رو دفن کرد در تاریخ.

 سال شصت و هفت شما با کشتن اسرایی که در اختیارتون دارید که در هیچ یک از اون دلایلی که شما یک دلیل مشخص برای قتل عام داشتید، اون هم همون عملیات احمقانه مجاهدین بوده.

 شما این رو دستاویزی قرار دادید برای کشتن بیشمار جوانان آزاده ایرانی.

 جوانانی که به دنبال آزادی بودند.

 اینکه به چه راهی کشیده شده اند موضوع مهمی نیست.

 این روح طغیانگری و آزادیخواهی بوده که موضوع مهم بوده.

 روحی که از دوران پهلوی در برابر پهلوی می جنگید تا روزی که جمهوری اسلامی به قدرت رسید.

 این روح آزادیخواهی که در وجود تک تک آنها وجود داشته از زندگیشان دست شسته بودند برای اینکه به یک آزادی برسند، برای اینکه به یک رفاه جمعی مردم ایران برسند، اینکه ذهنشان درگیر چه تفکراتی بوده و در چه راستایی خواستند این آزادگی و طغیانگری خودشان را نشان بدهند، موضوع مهمی نیست.

 بهترین و آزادگان این مملکت را شما سلاخی کردید که هیچ نقشی در آن عملیات هم نداشتند.

 خود جمهوری اسلامی به این زندانیان حکم های دادگاهی داده و بعد همان ها را خودش به مرگ دوباره محکوم کرده.

 با چند پرسش.

 و اینها برآیندی است که امروز ما می رسیم به انقلاب ایران.

 قتل های زنجیره ای است که ما را می رساند به اینجا.

 اتفاقات وحشیانه ایست که تو سال هشتاد و هشت افتاد.

 هشتاد و هشت که جمهوری اسلامی از صدا و سیما پخش میکنه که داره به پسرای ایرانی تجاوز جنسی میکنه.

 این برآیند اونهاست.

 شما وقتی به سال هشتاد و هشت نگاه میکنید تظاهرات مردم در.

 صلح آمیز ترین حالت ممکن خودش هست.

 تعداد بیشماری که به خیابون میان و راهپیمایی سکوت میکنن حتی بدون دادن شعار.

 بعد شما این مردم رو رسوندین به مرحله ای که حالا حاضرن هر کاری بکنن.

 برای اینکه شما فقط وجود نداشته باشید.

 و این اون توسعه ی خشونتی است که در ذات جمهوری اسلامی و در ذات اسلام وجود داره.

 برای خشونت طلبی به وجود اومدن در راستای خشونت زندگی میکنن.

 یک جمله معروفی داره خمینی که میگه.

 جنگ برای ما نعمت بود.

 قاعدتا جنگ برای جمهوری اسلامی نعمت بود.

 جمهوری اسلامی بدون جنگ نمی تونست به زندگیش ادامه بده.

 با این حجم از بی شعوری و بی سوادی که برای.

 اداره کشور در خودشان داشتند نمی توانستند کشور را به پیش ببرند.

 با بهانه جنگ به راحتی می توانستند این حماقت خودشان را بپوشانند.

 می توانستند از احساسات مردم استفاده بکنند.

 از احساسات ملی و وطنی مردم استفاده بکنند.

 با گفتن این که شرایط جنگی است بدترین جنایات را انجام بدهند.

 کشتار سال شصت و هفت را بکنند.

 بدترین و خشونت آمیز ترین رفتارها را با مردم انجام بدهند.

 با معترضین انجام بدهند، یک به یک معترضین رو به مرگ بفرستند، حکم اعدام بدهند، حکم دار بدهند و بدترین و وحشیانه ترین رفتارها را انجام بدهند.

 و قاعدتا برایشان این جنگ نعمتی بود.

 اصلا این تفکر فکر برگرفته از جهاد و وحشی خویی و جنگ طلبی هست.

 و بعد شما مواجه میشید با یک حکومت مجنونی که بدترین شرایط رو ساخته.

 هیچ مفهومی به اسم شایسته سالاری در جمهوری اسلامی وجود نداره.

 همه چیز وابسته به رانت خواری هست.

 همه چیز وابسته به وصل بودن و نزدیک بودن به سران جمهوری اسلامی هست.

 اقتصادی که در اختیار. حکومت است.

 اینها یک نظام اقتصادی را به وجود آورده اند که یک نظام اقتصادی عجیب و غریب هست.

 یعنی یک نظام اقتصادی سرمایه داری در اختیار دولته.

 یک اقتصاد بیماری که فقط و فقط تنها کارش این هست که کسانی که به دولت وصل و نزدیک هستند در این حکومت جایگاهی دارند.

 به سرمایه دارترین مردم آن کشور تبدیل شوند و نظام اقتصادی وحشتناکی که ثمره اش امروز ایران است با این ترویج خشونت و ترور در جهان.

 با این آویزان شدن و این میل به داشتن بمب اتمی شرایطی را برای ایران ساخته اند که امروز تو بدترین تحریم ها هستیم.

 این برنمی گردد به اینکه ما بخواهیم مصونیت بدهیم به دول غربی برای این رفتارهای احمقانه شان که در برابر مردم ایران هست نه در برابر حکومت جمهوری اسلامی.

 اما این برمی گردد به این ریشه فاسد و احمقانه ای که مدام در پی جنگ افروزی است در جهان و در پی این صادرات، ترور و خشونت و خشم در جهان است و ثمره اش را هم مردم ایران دارند متقبل می شوند در طول این سالیان دراز. شرایط ایرانی.

 شرایطی که ایران در این دوران دارد.

 این فقر سرشاری که مردم باهاش دست به گریبان هستند.

 این تبعیض سیستماتیکی که در ایران وجود داره.

 این فساد افسار گسیخته ای که حکومت داره به پیش می بره.

 این ناکارآمدی و بی سوادی، این جنایت، این جنایاتی که در قبال مردم هر روز داره اعمال میشه.

 این قانون بیماری که برگرفته از تفکرات مسموم اسلامی هست.

 همه و همه دست به دست هم میده که امروز مردمی وجود داشته باشن که از جونشون هم بگذرن برای انقلاب و برای اینکه این جنبش رو پیروز بکنن.

 وقتی ما به این جنبش انقلابی امروز نگاه می کنیم اینها همه و همه ریشه در وجودیت جمهوری اسلامی از چهل و سه سال پیش تا امروز داره.

 این قطار انقلاب از همون روز اول هم وجود داشته و هر روز بهش تعداد بیشتری اضافه میشه.

 هر جنبش و خیزشی که در ایران اتفاق می افته تفاوتی نمی کنه.

 در نهایت جمهوری اسلامی محکوم به یک انقلاب هست.

 وجودیت او گره خورده با یک انقلاب.

 حال مهم قضیه این هستش که این انقلاب هدفمند باشه برای رسیدن به یک آرزوی درست و مشخص باشه.

 یک هدف درست و روشنی رو در برابر داشته باشیم با امید و هدفی که در دلمون داریم براش تلاش بکنیم برای یک آینده ی بهتر.

 و موضوع مهم این هست که راهکارها و برنامه هایی رو داشته باشیم برای اینکه این انقلاب مسیر درستی رو پیش بره، زودتر به نتیجه برسه، تلفات کمتری بده و در عین حال آینده ی روشن و مشخصی رو هم داشته باشه.

 موضوع مهم اینه.

 اما در وجودیت این انقلاب هیچ کس نمی تونه شکی بکنه. هیچ کس.

 یعنی از ابتدایی که جمهوری اسلامی به وجود اومده محکوم به یک انقلاب بود.

 یعنی دور از خاطر هیچ کس نمی تونه باشه.

 شما وقتی مواجه میشید با یک حکومت وحشی خوی و درنده ای که انسان هایی که فعالیت های مدنی صلح آمیز دارن میکنن که باید بهشون جایزه داد و از وجودشان به خود بالید.

 شما اینها را به زندان می اندازید.

 توقع چه چیزی در کشور دارید؟

 شما وکیلی که در احقاق حقوق کودکان اعدامی داره فعالیت میکنه رو به زندان می اندازید.

 کسی که برای حفظ محیط زیست داره تلاش می کنه رو به زندان می اندازید.

 شاعر و نویسنده و خواننده و بازیگر و هر کسی که ذره ای اعتراض داشته باشه رو به زندان میندازید.

 هر صدای مخالف و معترضی رو خفه می کنید قاعدتا در برابرتان یک راهکار وجود داره و اون انقلاب هست.

 جمهوری اسلامی به هیچ عنوان نه صلاحیت، نه شعور، نه قدرت، نه درایت، نه فهم و نه قابلیت حکومت بر یک جامعه متکثر رو نداره.

 به هیچ عنوان نداره در وجودیت خودش همچین چیزی رو نمیتونه ببینه.

 تفکراتی که ریشه دار در مبانی اسلامی هست این قدرت رو به اونها نمیده که بتونن یک جمع متکثر با افکار مختلف رو زیر یک پرچم واحد در بیارن.

 پرچم واحدی که قرار هست توش صدای همه شنیده بشه اما قرار هست که همه چیز در بند و اختیار این عوامل وحشی خوی جمهوری اسلامی باشه و نگاه اجمالی به این اتفاق از همون نقطه ابتدایی هم ما رو به یک انقلابی سوق میده.

 از همون ابتدا تا امروز و هرچقدر هم ادامه بکنه باز هم ما رو به همین ریشه مشخص میرسونه و قاعدتا جمهوری اسلامی هیچ راهکار دیگه ای به جز انقلاب در برابر خودش نداره و این دست و پا زدن هم فقط و فقط باعث میشه که حالا سال بیشتری بتونه در این جو خون زندگیش رو بگذرونه.

 اما در نهایت محکوم به یک انقلاب هست و وقتی ما داریم در باب جنبش امروزی ایران صحبت میکنیم.

 این جنبش برمیگرده به همون بدو تولد جمهوری اسلامی که روز به روز این قطره آب بزرگ و بزرگ تر شده و در نهایت به یک اقیانوس عظیمی خواهد رسید که کل مردم ایران را در بر بگیرد.

 منظور از کل همان اکثریت قاطبه مردم ایران است و این راه قاعدتا ادامه خواهد داشت.

 اما در باب خود این جنبش و خیزشی که اتفاق افتاد، خب قاعدتا ویژگی های مشخصی را همه درباره اش شنیده ایم و درباره اش صحبت شده.

 اینکه این جنبش زن محور بوده و خیلی در باب این موضوع هم صحبت کرده اند.

 این که خب قاعدتا ما داریم در باب یک اتفاقی صحبت می کنیم.

 جنبشی که به واسطه یک اتفاق شکل گرفته.

 اتفاقی که قتل یک دختر بوده به واسطه زن بودن، به واسطه حجاب و حالا با تعاریف جمهوری اسلامی حجاب درستی را رعایت نکردند.

 پس قاعدتا این شروع، شروع زنان نیست.

 پس در این شکی نیست و فرای آن ما در طول این سالیان زنان مبارز بیشماری را در ایران دیدیم.

 زنان مبارز و قابل احترامی که با عقاید و افکار خودشان، با هر طیف فکری که داشتند در راه آزادی تلاش کردند.

 پس این یک ریشه در این چهل و سه سالی که قدرت داشته جمهوری اسلامی داشته.

 اما بزرگتر از همه اینها ما یک اصل مهم و مشخص داریم.

 انقلابی که بر پایه عدالت است.

 انقلابی که برای برابری هست، برای آزادی هست.

 انقلابی که در ایران اتفاق می افتد و یا در هر جای جهان تفاوتی نمی کند.

 آمال و آرزوهایی که همه مردم انقلابی در سراسر جهان فریاد می زنند عدالت و برابری است.

 موضوعی که به خاطرش حاضرند از جان خودشان هم بگذرند.

 حالا ما داریم در باب یک جنبشی صحبت می‌کنیم که قاعدتا به دنبال برابری و آزادی است و نماد بزرگی که در کشور ایران همواره تحت سیطره این ناعدالتی بوده، زنان بودند، آزادی هایشان سلب شده، زنان بوده پس قاعدتا باید نماد این انقلاب هم زنانه باشد.

 یعنی در این شکی نیست.

 اگر شما بخواهید یک نماد و سمبلی را داشته باشید به عنوان اعتراض و انقلاب برای رسیدن به فردای مشخصی که درش آزادی و عدالت نقش محوری را داشته باشد.

 حالا شما دارید در یک کشوری زندگی می‌کنید که قاعدتا بزرگ ترین نابرابری ها در حقوق زنان دارد اعمال می‌شود.

 شما با یک حکومت اسلامی وحشی خویی روبه رو هستید که بدترین نابرابری ها و ناعدالتی ها را در قبال زنان انجام می‌دهد.

 از همان ریشه ابتدایی و نگاهش به زن این ناعدالتی و نابرابری شروع می‌شود.

 حالا من در قسمت های آتی سعی می‌کنم در باب هر کدام از این مسایل صحبت کنم.

 یعنی در باب این ریشه اسلامی که در برابر ما هست حتما صحبت بکنم.

 هرچند که در کتاب های مختلفی که تا الان نوشتم یا در برنامه های مختلفی که پخش شده، ویژه برنامه ای هم تحت عنوان شناخت اسلام بود که نیمه کاره ماند، سعی می‌کنم در آتی آن ها را هم منتشر بکنم.

 به کرات صحبت شده اما در قسمت های آتی سعی می‌کنیم بیشتر و بیشتر نزدیک بشویم به این مفاهیم.

 اما از مبحث اصلی دور نشویم.

 وقتی ما داریم در باب ویژگی های این جنبش صحبت می‌کنیم و زنان را به عنوان نماد و سمبل اصلی این انقلاب مطرح می‌کنیم، یک موضوع کاملا قابل وصول و قابل فهم است.

 در راه رسیدن به عدالت و آزادی مردم تلاش می‌کنند.

 به خیابان می‌آیند برای اینکه به آن عدالت و آزادی برسند.

 نماد بزرگ و مهمی که در طول این چهل و سه سال حکومت جمهوری اسلامی تحت ناعدالتی قرار گرفته و آزادی هایش سلب شده.

 بزرگترین نماد این ها زنان هستند.

 پس قاعدتا می‌تواند این یک انقلابی باشد که به عنوان انقلاب زنان به عنوان نماد و سمبلی از ناعدالتی و نابرابری و منع از آزادی‌ها.

 یعنی شما به عنوان یک مرد یا یک زن در ایران زندگی می‌کنید.

 هر کسی با هر عقل سالمی می‌تواند به این نتیجه برسد که بدترین رفتارها در طول این 40 سال با جمهوری اسلامی با زنان بوده.

 یعنی شما مواجه می‌شوید با یک حکومتی که مبنای فکری خودش را از اسلام می‌گیرد.

 مبنای فکری فکری اسلامی که حالا از همان ریشه ابتدایی خودش یعنی از خلقت انسان، زن را به عنوان بازیچه‌ای برای مرد می‌آفریند.

 این تفکر نابرابری که در دل اسلام موج می‌زند.

 آیات بیشماری که در قرآن پیرامون این موضوع مطرح شده، یعنی شما مواجه می‌شوید با این آیات بیشماری که در باب این زیر پا گذاشتن حقوق اولیه زنان و ساختن این دنیای ناعدالتی مطرح شده پس می تواند به عنوان نماد بزرگی از این ناعدالتی مطرح بشه.

 حالا ما برای رسیدن به اون عدالت و به اون برابری و به اون آزادی خب قاعدتا یک نماد مشخصی رو داریم که اون هم زنان هستن.

 فرای اون فعالیت های مستمری که این زنان در طول این تاریخ 30 ساله انجام دادن.

 افراد بیشماری که ما از خودسوزی داشتیم بر برعلیه حجاب اجباری در طول این تاریخ چهل و سه سال گذشته تر از اون، حتی در دوران پیش از مشروطه.

 ما سمبل ها و نمادهای آزادیخواهی بیشماری رو در بین زنان داشتیم.

 و حالا بزرگترین نماد و سمبلی که در این کشور مورد بی عدالتی قرار می گیره و آزادی هاش منع میشه، به عنوان زنان می تونن سمبل و نماد بزرگ و عظیمی برای این انقلاب رو به آزادی و برابری باشند.

 ویژگی دیگه ای که مطرح میشه هم حضور پررنگ نوجوانان در این تظاهرات ها و انقلاب بوده که به عنوان دهه هشتادی ها ما ازشون یاد میکنیم.

 این هم قابل لمسه.

 چرا که حالا ما داریم با یک نسلی رو به رو میشیم که به هیچ عنوان حاضر نیست این شکل کثیف و مریضی که از زندگی و زیستن رو تصویر کرده جمهوری اسلامی بپذیره.

 به هیچ عنوان حاضر نیستن همچین تصویر احمقانه ای رو بپذیرن.

 تصویری که فرسنگ ها با زندگی عادی و معمول اونها در تضاد هست.

 ما داریم در باب جمهوری اسلامی صحبت میکنیم که به هیچ عنوان هیچ سنخیتی با مردم ایران نداره.

 اکثریت مردم ایران.

 یعنی به هیچ عنوان چیزی که اون ها تصویر میکنن برای زندگی با زندگی عادی انسان ها و انسان های ایرانی هیچ نسبیتی نداره.

 یک بخشی هستند که در ایران قاعدتا به جمهوری اسلامی باورمند هستند و جمهوری اسلامی تامین کننده ی آزادی های اون ها هست و گفتم قاعدتا جمهوری اسلامی و هر نگاه دیگه ای مثل طالبان و داعش تمام این نگاه های بیمارگونه اسلامی هم میتونند با جماعتی که بهشون باور دارند زندگی کنند.

 اما اون جماعت هیچ وقت یک جمعیت متکثری مثل کشور ایران نخواهد بود.

 کشور ایرانی که از جمعیت های مختلفی تشکیل شده، جمعیت ها با تفکرات مختلف، تفکرات مذهبی، سیاسی و اقتصادی مختلف.

 هیچ وقت این قدرت این حکومت رو نداره که بر این سیل بی کران مردمان بتونه حکومت بکنه.

 شاید در یک بستر کوچکی در یک جای جهان بتوانند با همفکران خودشان و هم پیاله گان خودشان یک حکومتی را تشکیل بدهند.

 حکومتی که باید بی آزار باشد باید محدود باشد و در شرایطی که آزادی خودشان تصویر می کنند زندگی بکنند.

 اما برای زندگی کردن و فراتر از زندگی کردن، برای حکومت کردن بر یک جمعیت متکثر این قابلیت را در خودش ندارد.

 این فهم و شعور را ندارد.

 این قابلیت قانونی را ندارد.

 این ایدئولوژی مسموم و بیمار اسلامی قدرت را ندارد که بتواند یک جماعت متکثر را زیر یک پرچم قرار بده.

 و حالا ما مواجه هستیم با دهه هشتادی هایی که حالا شرایط برایشان تغییر کرده و حالا دارند در دنیایی زندگی می کنند که بمباران اطلاعات وجود دارد.

 حالا دارند تو دنیایی زندگی می کنند.

 ما توی ویژه‌برنامه ایران 1400 سال صحبت کردیم.

 گفتیم ریشه های ابتدایی انقلاب مشروطه چه اتفاقاتی بوده؟

 این بوده که تعدادی از روشنفکران و البته مردم ایران به کشورهای اروپایی سفر کردند.

 با دیدن کشور های اروپایی و زندگی مردم در آن کشورها به این نتیجه رسیدند که ما در زندگی فلاکت باری داریم زندگی می کنیم.

 از همه شرایط معمول برای زندگی نرمال دور هستیم.

 حالا ریشه های انقلابی شکل می گیرد یعنی با دیدن زندگی متفاوت اروپایی ها حالا یک تفکراتی شکل می گیرد که ما باید یک انقلابی بکنیم و بر پایه مشروعیت زدایی، بر پایه کم کردن قدرت پادشاه، بر پایه عرفی کردن زندگی، بر پایه قانونمدار کردن زندگی و همه اینها برگرفته از یک ریشه ی مشخص است آن هم دیدن زندگی بهتر مردمان دیگر کشورهاست.

 هر کس با هر تفکری وارد انقلاب مشروطه بشه و بخواد ریشه ی ابتدایی رو بهش برسه قاعدتا با همین موضوع مشخص روبرو میشه که ریشه ابتدایی شکل گرفتن تحولاتی که در ایران منجر به انقلاب مشروطه شد، دیدن زندگی متفاوت انسان ها در دیگر کشورهای پیشرفته بود و حالا شما مواجه هستید با دهه هشتادی که این بمباران اطلاعات رو داره.

 هر روز میبینه در فضای مجازی هر روز داره با زندگی آزاد مردم در کشورهای دیگه رو به رو میشه.

 حالا هر روز داره میبینه که اون ها چگونه زندگی می کنن.

 یعنی اون روز ما داریم در باب یک بخشی از اجتماع که به عنوان الیت جامعه و یا روشنفکران شناخته می شدند صحبت می کردیم که حالا این زندگی آزاد رو دیدن.

 حالا این فلاکت خودشون رو در کشور خودشون دیدند.

 حالا دیدند که مردم در کشور خودشون در چه شرایط اقتصادی و فلاکت باری دارند زندگی می کنند.

 در چه شرایط فرهنگی فقیری، در چه شرایط سیاسی وحشتناکی دارن زندگی میکنن، در چه خفقانی دارن زندگی میکنن و دیگر جوامع مترقی جهان چگونه تونستن شرایط کشور خودشون رو تغییر بدن.

 حالا این جماعت کوچک قرار بوده راهبر باشه برای جماعت متکثر ایران، برای جماعت بی شمار ایران و در نهایت ما رو به یک انقلاب مشروطه برسونه.

 حالا ما مواجه هستیم با جماعتی که همه دارن این شرایط رو میبینن.

 دیگه نیازی نیست کسی به اونها شرح ماوقع بده.

 همه هر روز دارن با این شرایط رو به رو میشن.

 در فضای مجازی، در فضای حقیقی، با مسافرت، با کشورهای دیگه، با شنیدن کلام کسانی که در کشورهای دیگه هستن.

 هر کسی تو ایران امروز قاعدتا یک نفری رو داره که خارج از کشور زندگی بکنه.

 حالا اون آدم میتونه شرح ماوقع زندگی در اون کشورها رو بده و قیاس بکنه با زندگی دهشتناکی که جمهوری اسلامی براش ساخته.

 زندگی ای که هیچ سنخیتی با زندگی مردم ایران نداره.

 شما به هر نقطه ای از زندگی اجتماعی مردم ایران نگاه کنید و سنخیت این را با حکومت ایران در نظر بگیرید.

 از موسیقی ای که مردم گوش می دهند تا فیلمی که مردم می بینند تا نوع پوشش شان تا نوع افکارشون، همه متضاد هست با جمهوری اسلامی در برابر جمهوری اسلامیست.

 موسیقی ای که مردم ایران جوون های ایران دارن گوش میدن، قدغن و سانسور از سوی جمهوری اسلامی و هیچ دریچه ای نداره برای اینکه پخش بشه.

 این داره نوید چی رو به شما میده؟

 حالا قاعدتا باید این جماعت رو مستحکم تر و قدرتمند تر هم در خیابان ها ببینید.

 فرای اون شما دارید در باب جماعتی صحبت می کنید که میل به آینده دارند و آرزوی رسیدن به یک آینده ای روشن رو دارن.

 شما دارید در باب جماعتی صحبت می کنید که حالا هفده هجده سالشه.

 یک جایی خیلی ها من این رو شنیدم که مدام دارن یک موضوع رو مطرح میکنن.

 ما چیزی برای از دست دادن نداریم.

 دنیای ما برای به دست آوردن داریم.

 برای چه چیزی برای از دست دادن نداشته باشیم؟

 شما دارید در باب جوانی صحبت می کنید که یک دنیا در برابرش هست.

 یک انقلاب در ایران در یک سال اتفاق بیفتد.

 جوان هفده ساله هجده سالش میشه.

 حالا یک دنیایی از زندگی در برابرش هست.

 دنیایی برای به دست آوردن در برابر دارد، نه دنیایی برای از دست دادن نداشته باشه.

 اتفاقا تمام رویاش باید رسیدن به این آرزوها در برابر باشه نه اینکه قرار باشه در ناامیدی برای از جان گذشتن با تفکرات مسموم اسلامی در راه شهید شدن به خیابون بره.

 در راه رسیدن به آرزو باید به خیابون بره همونجوری که داره میره.

 و شما مواجه میشید با این تفکراتی که حالا شکل میگیره و قدرتمند میشه و باید به یک سمت و سوی درستی برای رسیدن به آرزوهای مشخص برسد.

 وقتی نمادی به عنوان دهه هشتادی ها مطرح میشه، این هم یک نمادی است که میشه براش هزاران دلیل مشخصی رو مطرح کرد که چرا این جماعت می تونن به خیابون برن.

 دیدن بی شمار.

 دیدن فزاینده زندگی آزاد مردم در کشورهای مختلف و مقایسه اون با زندگی دهشتناکی که جمهوری اسلامی براشون ساخته.

 امروز دیگه دوران مشروطه نیست که چند تن رفته باشن، خارج رو دیده باشن و بیان برای مردم صحبت کنن، کتاب بنویسن، مقاله بنویسند تا مردم بیدار بشن.

 امروز هر کسی این شرایط رو داره میبینه و با زندگی وحشتناکی که جمهوری اسلامی براش ساخته مقایسه می کنه.

 از بعد اقتصادی، از بعد فرهنگی، از بعد زیست اجتماعی، از فرهنگی که برای یک بخشی از مردم ساخته اند.

 تمام این ها براش قابل رویت است.

 از آرزوهای ساده برای یک زندگی معمولی که به سادگی زیر دست و پای جمهوری اسلامی له و لورده شده و هیچی ازش باقی نمونده.

 اما همه اینها قابل رویت هست.

 حالا دارید با یک قشر جوونی رو به رو میشید که این قشر جوان یک آینده روشنی رو در برابرش دارند.

 یک دنیایی برای به دست آوردن در برابرش هست و پر از آرزو.

 میتونه حالا براش تلاش کنه و باید براش آرزویی وجود داشته باشه تا براش تلاش کنه.

 و فرای اون در تمام اتفاقات و جنبش ها باز هم همون بچه هایی که سن پایین داشتند همیشه تو خیابون ها بودند.

 همیشه شعار میدادن همیشه برای آرزوهاشون میجنگیدن.

 یعنی شما سال هشتاد و هشت هم باز با جماعتی کم سن و سال رو به رو بودید که با پیرمرد های هشتاد ساله توی خیابون رو به رو نمیشدید که بیان شعار بدن.

 اصلا خاصیت انقلاب همین هست.

 خاصیت دگرگونی و تغییر در همون سن و سال پایین هست.

 تمامی این اتفاقاتی که داره رخ میده بارزه اصلی دوران جوونی هست.

 شما در سال 88 هشتاد و هشت حتی تو سال هفتاد و هشت هم شما باز هم با قشر دانشجو روبه رو بودید.

 باز هم قشر دانشجو بود که داشت فریاد میزد.

 پس قاعدتا هر انقلابی ریشه در جوانی داره.

 اصلا جوانی است که ما رو به سمت آرزو داشتن میبره.

 اینکه ما آرزو داشته باشیم آینده ای روشنی در برابر ما هست.

 هر چه قدر این سن بالاتر میره.

 انسان بیشتر و بیشتر درخودمانده میشه.

 بیشتر و بیشتر به دنبال عافیت هست.

 به دنبال بردگی هست.

 گردن نهادن به این زندگی توأم با جبر و ظلم و زور هست.

 بیشتر و بیشتر سازشکار میشه.

 هر چقدر این سن بالاتر میره از اون شور و شوق و طغیانگری کم میکنه.

 از اون آزادیخواهی کم میکنه. کند.

 پس این هم یک بارزه ای است که مشخصه اش در تمام انقلاب ها و در تمام جنبش ها مشخصه، روشن و قابل وضوحی هست.

 پس ما وقتی در باب دو ویژگی مشخصه این جنبش سراسری صحبت میکنیم یکی نماد زن و دیگری هم دهه هشتادی ها.

 دو موضوع کاملا قابل وصول و قابل فهم هست که زن به عنوان نماد بزرگی از ناعدالتی و منع شدن از آزادی های فردی، اجتماعی و زیستی خودش به عنوان یک نماد و سمبلی از این ناعدالتی قرار گرفته، به عنوان نماد و سمبلی برای رسیدن به برابری قرار گرفته.

 در کنار اون هم شما مواجه میشید با قشر کم سن و سالی که حالا باید دنیایی از آرزوها داشته باشه و منظور رسیدن به خواسته ها هست.

 حالا رسیدن به اون آرزوهای بیشمار هست که حاضر هست براش تلاش بکنه برای رسیدن به یک آینده ای روشن و یک زندگی که در برابر است و ویژگی های بزرگ این جنبش است که قابل احترام و قابل فهم است.

 در عین حال مثل تمام انقلاب ها و تمام اتفاقاتی که در جهان رخ داده یعنی شما مواجه می شوید.

 با اینکه همه جای جهان قشر جوان هست که شرایط را تغییر می دهد.

 این خاصیت جوانی هست که شما وقتی مواجه می شوید با یک انسانی در آن بحبوحه جوانی اش هست.

 حتما در باب این مسائل هم خیلی شنیدید که کسی در جوانی خودش به دنبال تغییر جهان بوده و در آخر عمرش به این نتیجه می رسد که باید دنیا و زندگی خودش رو تغییر بده.

 حالا در باب این مفاهیم بیشتر و بیشتر صحبت می کنیم.

 در قسمت های آینده که چگونه در طول این تاریخ جهان مدرن ما به سمت و سویی رفتیم که دوری و پرهیز داشته باشیم نسبت به انقلاب و این تفکرات چگونه در ذهن ما جا گرفته و باید چه راهکارهایی در برابرش داشته باشیم و چگونه این زیست انقلابی را به نوعی تکثیر کنیم و قدرتمند کنیم؟

 برنامه های آینده سعی میشود بیشتر و بیشتر در باب این معانی صحبت شود و در عین حال به راهکارها و برنامه ها هم برسیم که بیشتر بتوانیم این راه را به پیش ببریم.

 اما فرای ویژگی های این جنبش باید به نقاط قوت با شکوهی که دارد هم اشاره کنیم.

 یکی از بزرگترین نقاط قوتی که دارد این است که شما مواجه هستید با یک جنبشی که درست عکس العملی هست.

 یعنی یک اتفاقی افتاده که مردم به خیابان آمده اند.

 حالا در باب این موضوع هم به تفصیل حتما صحبت می کنیم.

 در باب اینکه ما عمل و عکس العمل داریم.

 این جنبشی که اتفاق افتاده عکس العملی هست.

 یعنی اتفاقی را جمهوری اسلامی رقم زده در باب اعتراض به آن اتفاق وحشیانه و وحشیانه جمهوری اسلامی یک حرکت و یک جنبشی اتفاق افتاده.

 اما نقطه قوت این هست که حالا ما داریم در باب جان انسانی صحبت می کنیم که به دست جمهوری اسلامی وحشی و وحشی خوی مردم را به خیابان آورده.

 یعنی مردم برای پاسداشت جانشان هست که به خیابان آمده.

 برای کرامت و احترام به جان هست که به خیابان آمده اند و این یک نقطه عطف و قوتی ست که در این خیزش و جنبش اتفاق افتاده.

 اینکه شما مواجه نیستید که حالا با مردمی که به خاطر فقط و فقط گرانی به خیابان آمده باشند، شما با مردمی روبه رو هستید که برای کرامت و جان خودشان هستند، حاضر هستند که به خیابان بیایند.

 برای ناعدالتی هایی که اتفاق افتاده، برای شرایط اسفناک سیاسی که وجود دارد، برای این عدم وجود آزادی ای که در زندگی فردی ما گریبانگیرمان هست برای عدم وجود این آزادی بیان شما امروز روبرو هستید با جمهوری اسلامی که خبرنگارانی که این خبر را منتشر کردن هم زندانی میکنه.

 همون کاری که در طول این سالیان به کرات انجام داده.

 یعنی ما مواجه میشیم با کسی که حالا خبر فلان فساد مامور رو منتشر میکنه، فلان فساد وزیر و وکیل رو منتشر میکنه و حالا باید بره به زندان.

 یعنی راستگویی و مطرح کردن حقیقت مساویست با زندانی شدن و حکم گرفتن و وحشیانه ترین رفتار ها رو باهاتون کردن.

 هر چیزی که خوبی باشه جمهوری اسلامی در برابرش ایستادگی خواهد کرد.

 این ذات و بنیان هستش که در برابر هر خوبی ایستادگی میکنه.

 ما حالا پس داریم در باب یک نقطه قوت و روشنی از این جنبش مردمی صحبت میکنیم که بیانگر این هستش که این مردم برای کرامت جان به خیابان اومدن.

 برای این وحشی خویی جمهوری اسلامی به خیابون اومدن.

 برای احترام به آزادی به خیابان آمد.

 برای داشتن دنیایی برابر به خیابون اومد.

 این نقطه قوتی است که ما رو متمایز میکنه.

 مثلا از اتفاقی که در سال نود و هشت افتاد.

 نود و هشت هم اعتراضاتی در ایران شکل میگیره.

 باز هم عکس العملی هست؟

 عکس العمل به گران شدن بنزین معیشتی است.

 یعنی جمهوری اسلامی میتونه به راحتی این رو تعبیر و تفسیر کنه به اینکه اینها معترض به شرایط اقتصادی هستند.

 حالا ما میتونیم با یه اصلاحاتی در شرایط اقتصادی این جنبش رو خاموش کنیم.

 اما وقتی مردم به خیابون میان، برای اینکه آزادی های ابتدایی شون لگدمال شده توسط جمهوری اسلامی.

 اینجا دیگه چیزی نیست که شما بخواید لاپوشونی بکنید و با اصلاحات این ها رو تغییر بدید.

 اصلاح چه بخشی از این قانون شدنی است؟ اصلاح قرآن؟

 آیه قرآن رو میخواید اصلاح بکنید؟

 چه موضوعی در جمهوری اسلامی قابل اصلاح است؟

 قانون اساسی که مدام داره تکرار میکنه بر مبانی اسلامی.

 اینکه اگر آزادی بیان وجود داره نباید مخالف با مبانی اسلامی باشه.

 اگر هر چیزی در این کشور وجود داره نباید مخالف با مبانی اسلامی باشه.

 اگر قانونی قرار هست تصویب بشه شورای نگهبانی وجود داره که باید ببینه آیا با مبانی اسلامی در تضاد هست یا نیست.

 حالا مبانی اسلامی رو ما در برابرمان داریم که داره به سادگی و به صراحت در باب نابرابری نسبت به زنان صحبت میکنه.

 حالا شما میخواید قانون دیه رو تغییر بدید؟

 میخواید این نگاه به زنان رو در باب شهادت تغییر بدید؟

 میخواید این احکام وحشیانه از شلاق و دست بریدن و سنگسار و اعدام رو تغییر بدید؟

 میخواید در برابر قرآن اصلاحات به وجود بیارید؟

 در باب این که ریشه ی تمام این افکار هم در اسلام هست هم یک ویژه برنامه ای حتما خواهیم داشت.

 قسمت بعدی احتمالا در باب همین موضوع خواهد بود که بیشتر و بیشتر در باب این موضوع صحبت کنیم که یک ریشه ای در برابرمان داریم.

 وقتی به جمهوری اسلامی نگاه می کنیم، جمهوری اسلامی یک برگی از این ریشه ی مستحکم هست.

 ریشه ی اسلامی که برگ های مختلف و شاخه های مختلفی رو به وجود آورده.

 داعش یکی از این شاخه هاست.

 جمهوری اسلامی یکی از این شاخه هاست.

 اما ریشه اسلام هست.

 تمام تغذیه خودش رو از همون قرآن و همون ریشه ی اسلامی میگیره.

 یکی از نقاط قوت خارق العاده ای که این جنبش داره همین شعار زن زندگی آزادی هست.

 یعنی این شعار خارق العاده هست.

 شما وقتی باهاش روبرو میشید ما یک شعار سه بخشی داریم که نمایانگر این اعتراضات است.

 زن زندگی آزادی که میشه تعبیر و تفسیر های بی پایانی براش داشت.

 اینکه زن رو ما به عنوان برابری باید در نظر بگیریم.

 زن نمادی است برای این برابری، برای برابری که به دست جمهوری اسلامی به تاراج رفته.

 حالا ما مواجه هستیم با این لفظ زن به عنوان پاسداشت برابری، به عنوان بزرگداشت برابری به عنوان در راه برابری بودن نماد این چهل و سه سال نابرابری که جمهوری اسلامی انجام داده، زن هست.

 نماد منع آزادی همواره زن بوده.

 بزرگترین فشارها در طول این چهل و سه سال به زن ها روا داشته شده.

 شما وقتی با گشت ارشاد روبه رو میشید به عنوان یک سمبل و نماد برای جمهوری اسلامی، برای خفقان، نابرابری، برای از بین بردن آزادی ها همواره گریبان زنان را گرفته و حالا ما این نماد را داریم برای برابری‌خواهی خودمان و این زن تعبیر می‌شود قاعدتا به برابری.

 بعد دارید در باب زندگی صحبت می‌کنید که همان جان هست و آن احترام و کرامت جان هست.

 اینکه مقدس ترین چیز جهان جان ماست.

 جان همه موجودات، انسان‌ها، حیوانات، گیاهان.

 باارزش‌ترین چیزی که ما در دنیا داریم.

 در بابش من صحبت کردم.

 در کتاب‌ها به کرات درباره‌اش صحبت کردم.

 اینکه باارزش ترین.

 چیزی که ما در زندگیمون داریم جونمون هست.

 هیچ چیزی همتای اون نیست. شجاعت، صداقت.

 هر تعریف و تفسیری که انسان به وجود آورده.

 هر چیزی که در برابر طبیعت بنا کرده، هیچ وقت همتا و هم پیاله جان ما نیست.

 ما بدون جان وجود نداریم و این زندگی تعبیر و تفسیر میتونه بشه به جان، به والاترین دارایی هر موجود زنده در جهان که قابل ارزش و با احترام ترین و مقدس ترین موضوع جهان هست. این جان.

 و حالا ما مواجه هستیم با زن، زندگی و در نهایت آزادی که رسیدن به اون قانون درست برای زندگیمون هست.

 منع ظلم و آزار دیگران هست.

 اینکه ما در نهایت باید به آزادی ای برسیم که در اون دیگران رو ظلم و آزار ندید.

 قانونی بنویسیم که بر پایه ی اون از ظلم دیگران جلوگیری بکنیم و با احترام و اتکا به این قانون در دل آزادی ما آزادی رو به وجود بیاریم و در نهایت ضامنی خواهیم داشت برای اینکه همواره وجود داشته باشه.

 وقتی شما میخواید در باب نقاط قوت این خیزش صحبت بکنید، قاعدتا شعار زن زندگی آزادی خارق العادست.

 شعار های دیگه ای هم توی این اتفاقات و این جنبشی که شکل گرفته مطرح شده که خیلی قابل احترام هست.

 شما وقتی فریاد آزادی، آزادی، آزادی رو میشنوید که حالا مختص به همین جنبش هم نیست و طول عمر بیشتری هم داره و جایگزین اون مرگ بر شاه، مرگ بر شاه، مرگ بر شاه شده.

 حالا مردم فریاد آزادی آزادی، آزادی می زنند هم خارق العاده است.

 پیش تر از این هم مردم این فریاد رو زدند و الان هم دارند تکرارش میکنند و اینها نقاط قوتی است که میشه بهش اتکا کرد.

 شما وقتی با یک شعاری روبرو میشید که هیس تویی، هرزه تویی، زن آزاده منم.

 در این هم شما میتونید به این معنای بزرگ و عظیم هم برسید.

 این تفکر مسموم و بیمار جمهوری اسلامی که همه موضوعات رو جنسی میبینه، این تفکر بیماری که جهان رو تا این حد مسموم و بیمار و وحشتناک.

 تصویر می کند.

 حالا در برابرش داره یه معنی تازه باهاش مطرح میشه.

 اینکه تمام عمر در بدترین شرایط این زنان رو تصویر کردن.

 تمام نگاه اون ها یک نگاه در خور جنسی بوده.

 یک نگاه وحشیانه ی آلوده به این سکس پرستی بوده.

 این شهوت پرستی بی حد و حصر اسلامی بوده.

 این آلت پرستی وحشتناک جمهوری اسلامی و اسلام بوده.

 حالا در برابرش یک معنی تازه ای باهاش مطرح میشه که حالا این زن آزاده قرار هست که بدون حجاب به نوعی از آزادگی خودش دفاع بکنه که باز تعبیر و تفسیر به لخت شدن و عور شدن بشه.

 شما با معانی تازه ای رو به رو میشید که این ها نقاط قوت بزرگ این جنبش هست.

 با شعارهایی که هر کدام رنگ و بوی معانی تازه ای را در فرهنگ ایرانی میده.

 نقطه قوت دیگه ای که میشه دربارش صحبت کرد این همیاری ست که شکل گرفته.

 یعنی ما مواجه می شیم با این که حالا اگر دژخیمان جمهوری اسلامی این وحشی خویان سعی در گرفتن معترضین دارند، حالا یک جماعتی هست که به پشتوانه اونها بر می آیند برای اینکه نگذارند این جلادان اون رو به سیاه چال های خودشون ببرند.

 و این حس همیاری که در وجودشون هست قابل ستایش هست.

 این نگاه هایی که اتفاق افتاده اینکه زنانی در جلوی صف می ایستند و مردانی وجود دارند که دور تا دور اینها رو می گیرند و برای اینکه آسیبی نبینند این مردانی که پشت سر زنان فریاد می زنند اینها همه نقاط قوت خارق العاده ای است که می تونه انقلاب فرهنگی رو هم در راستای خودش برای مردم به وجود بیاره.

 اما بیشتر در آینده درباره‌اش صحبت می‌کنیم که این نقاط قوت چجوری باید بیشتر و قدرتمندتر بشه و در عین حال باید راهکارها و برنامه‌ها و مشخص تر و بزرگ تر از اون آینده ای رو تصویر کرد و در راه اون آینده حرکت کرد.

 در باب نقاط ضعفش هم میشه صحبت کرد.

 در باب نقاط ضعفی که اتفاق افتاده بیدار نکردن قشر خاکستری ست.

 یعنی تنها نقطه ضعفی که میشه برای این جنبش در نظر گرفت این هستش که هنوز قشر خاکستری رو نتونسته بیدار بکنه که برای این باید راهکارها و برنامه های مشخصی رو داشت که بشه این قشر خاکستری رو هم نزدیک کرد به این حرکت انقلابی نزدیک کرد.

 رسیدن به این آرزو که دلایل مختلفی داره که حالا من سعی میکنم توی قسمت های مختلف درباره اش صحبت کنم.

 اینکه چرا این قشر خاکستری خودش رو نزدیک نمیبینه؟

 چرا وارد این وادی برای تغییر نمیشه؟

 اما شاید بشه نقطه ضعفش رو در عواملی که باعث شده قشر خاکستری هم نزدیک نشه و خودش رو وارد جریان نکنه درباره اش صحبت کرد.

 حالا سعی میکنم توی قسمت های مشخصی که در آینده داریم بیشتر در باب این موضوع صحبت کنم و توی این قسمت خیلی وارد نقاط ضعف نشیم.

 در همین نقاط قوت هم باقی بمونه.

 نقاط ضعفی که حالا میگم توی قسمت های آتی باید درباره اش به اختصار صحبت بشه.

 در باب هر کدوم از این عواملی که در نهایت یک نقطه رو مشخص در برابر ما تصویر کرد.

 یعنی اگر یک نقطه ضعف مشخص بخواییم نسبت به این جنبش داشته باشیم بیدار نشدن قشر خاکستری است.

 یعنی ما نمیرسیم به اون مرحله ای که یک تظاهرات میلیونی ببینید.

 تظاهراتی که نیاز هست برای انقلاب، برای پیروزی انقلاب.

 یعنی انقلاب یک فرآیندی است که داره اتفاق می افته.

 در نهایت قرار هست به یک نتیجه ای برسه.

 این انقلاب شکل گرفت.

 از همون روز اول در برابر جمهوری اسلامی انقلاب وجود داشته که جمهوری اسلامی مدام در پی این ضد انقلابی بوده که حالا اونها رو از بین ببره و این یدک کشیدن نام انقلاب هم برای جمهوری اسلامی همواره به همین معنا بوده.

 اما اینکه ما در نهایت چگونه می تونیم به پیروزی در این انقلاب برسیم، این موضوعی است که باید دربارش صحبت بشه و نقطه ضعفی هم که برای این جنبش فقط میشه در نظر گرفت این هستش که اون قشر خاکستری بیدار نشدند و وارد این جماعت نشدند.

 برای اینکه بخوان تغییر اصلی و اساسی شکل بگیره.

 هدف ها و برآیند هایی هم که داره این خیزش و جنبش هم باید بیشتر درباره‌اش صحبت بشه و بیشتر و بیشتر.

 نقطه ای هست که باید درباره اش صحبت کنیم.

 قدرتمند ترش بکنیم یعنی هدفی که قرار هست این جنبش پیش ببره.

 اینها موضوعاتی هست که باید درباره اش به کرات صحبت کرد.

 تا اون کفه قدرتمند در اختیار مردم قرار بگیره.

 سعی میکنیم در قسمت های آتی هم بیشتر و بیشتر و دقیق تر در باب این موضوعات صحبت بکنیم.

 توی این قسمت سعی کردیم در باب این خیزشی که اتفاق افتاده و قاعدتا تبدیل به یک جنبش قدرتمند شده و در عین حال هم قرار هست که به یک انقلابی برسه، به یک پیروزی در این انقلاب برسه صحبت کنیم.

 اینکه چه ویژگی هایی داره.

 و سعی کردیم که حالا نقاط ضعفش رو در قسمت های آتی برای رسیدن به اون نقطه قوت و در نهایت رسیدن به پیروزی مطرح بکنیم. بکنید.

 

 

آثار صوتی نیما شهسواری، پادکست و کتاب صوتی در شبکه‌های اجتماعی

از طرق زیر می‌توانید فرای وب‌سایت جهان آرمانی در شبکه‌های اجتماعی به آثار صوتی نیما شهسواری اعم از کتاب صوتی، شعر صوتی و پادکست دسترسی داشته باشید

برخی از کتاب‌های نیما شهسواری

دانلود رایگان کتاب، آثار نیما شهسواری، برای دسترسی به کتاب بیشتر صفحه را دنبال کنید...

توضیحات پیرامون درج نظرات

پیش از ارسال نظرات خود در وب‌سایت رسمی جهان آرمانی این توضیحات را مطالعه کنید.

برای درج نظرات خود در وب‌سایت رسمی جهان آرمانی باید قانون آزادی را در نظر داشته و از نشر اکاذیب، توهین تمسخر، تحقیر دیگران، افترا و دیگر مواردی از این دست جدا اجتناب کنید.

نظرات شما پیش از نشر در وب‌سایت جهان آرمانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در صورت نداشتن مغایرت با قانون آزادی منتشر خواهد شد.

اطلاعات شما از قبیل آدرس ایمیل برای عموم نمایش داده نخواهد شد و درج این اطلاعات تنها بستری را فراهم می‌کند تا ما بتوانیم با شما در ارتباط باشیم.

برای درج نظرات خود دقت داشته باشید تا متون با حروف فارسی نگاشته شود زیرا در غیر این صورت از نشر آن‌ها معذوریم.

از تبلیغات و انتشار لینک، نام کاربری در شبکه‌های اجتماعی و دیگر عناوین خودداری کنید.

برای نظر خود عنوان مناسبی برگزینید تا دیگران بتوانند در این راستا شما را همراهی و نظرات خود را با توجه به موضوع مورد بحث شما بیان کنند.

توصیه ما به شما پیش از ارسال نظر خود مطالعه قوانین و شرایط وب‌سایت رسمی جهان آرمانی است برای مطالعه از لینک‌های زیر اقدام نمایید.

بخش نظرات

می‌توانید نظرات، انتقادات و پیشنهادات خود را از طریق فرم زبر با ما و دیگران در میان بگذارید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برخی از کتاب‌های صوتی نیما شهسواری
برای دسترسی و دانلود رایگان تمامی عناوین، صفحه کتاب صوتی و یا منوی مربوطه را دنبال کنید...

راهنما

راهنمایی‌های لازم برای استفاده از لینک‌های موجود در صفحه...

این صفحه دارای لینک‌های بسیاری است تا شما بتوانید هر چه بهتر از امکانات صفحه استفاده کنید.

در پیش روی شما چند گزینه به چشم می‌خورد که فرای مشخصات اثر به شما امکان می‌دهد تا متن اثر را به صورت آنلاین مورد مطالعه قرار دهید و به دیگر بخش‌ها دسترسی داشته باشید،

شما می‌توانید به بخش صوتی مراجعه کرده و به فایل صوتی به صورت آنلاین گوش فرا دهید و فراتر از آن فایل مورد نظر خود را از لینک‌های مختلف دریافت کنید.

بخش تصویری مکانی است تا شما بتوانید فایل تصویری اثر را به صورت آنلاین مشاهده و در عین حال دریافت کنید.

فرای این بخش‌ها شما می‌توانید به اثر در ساندکلود و یوتیوب دسترسی داشته باشید و اثر مورد نظر خود را در این پلتفرم‌ها بشنوید و یا تماشا کنید.

بخش نظرات و گزارش خرابی لینک‌ها از دیگر عناوین این بخش است که می‌توانید نظرات خود را پیرامون اثر با ما و دیگران در میان بگذارید و در عین حال می‌توانید در بهبود هر چه بهتر وب‌سایت در کنار ما باشید.

شما می‌توانید آدرس لینک‌های معیوب وب‌سایت را به ما اطلاع دهید تا بتوانیم با برطرف کردن معایب در دسترسی آسان‌تر عمومی وب‌سایت تلاش کنیم.

در صورت بروز هر مشکل و یا داشتن پرسش‌های بیشتر می‌توانید از لینک‌های زیر استفاده کنید.

ارسال گزارش خرابی

توضیحات

پر کردن بخش‌هایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.

عنوانی برای گزارش خود انتخاب کنید

تا ما با شناخت مشکل در برطرف‌ کردن آن اقدامات لازم را انجام دهیم.

در صورت تمایل می‌توانید آدرس ایمیل خود را درج کنید

تا برای اطلاعات بیشتر با شما تماس گرفته شود.

آدرس لینک مریوطه که دارای اشکال است را با فرمت صحیح برای ما ارسال کنید!

این امر ما را در تصحیح مشکل پیش آمده بسیار کمک خواهد کرد

فرمت صحیح لینک برای درج در فرم پیش رو به شرح زیر است:

https://idealistic-world.com/poetry

در متن پیام می‌توانید توضیحات بیشتری پیرامون اشکال در وب‌سایت به ما ارائه دهید.

با کمک شما می‌توانیم در راه بهبود نمایش هر چه صحیح‌تر سایت گام برداریم.

با تشکر ازهمراهی شما

وب‌سایت رسمی جهان آرمانی

راهنما

راهنمایی‌های لازم برای استفاده از لینک‌های موجود در صفحه...

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود مستقیم فایل‌ها از سرورهای وب‌سایت رسمی جهان آرمانی تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Google Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای One Drive تعبیه شده است،  با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Box Drive تعبیه شده است،  با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو به شما اطالاعاتی پیرامون اثر خواهد داد، مشخصات اصلی اثر در  این صفحه تعبیه شده است و شما با کلیک بر این آیکون به بخش مورد نظر هدایت خواهید شد. 

شما با کلیک روی این گزینه به بخش مطالعه آنلاین اثر هدایت خواهید شد، متن اثر در این صفحه گنجانده شده است و با کلیک بر روی این آیکون شما می‌توانید به این متن دسترسی داشته باشید

در صورت مشاهده‌ی هر اشکال در وب‌سایت از قبیل ( خرابی لینک‎‌های دانلود، عدم نمایش کتب به صورت آنلاین و … ) با استفاده از این گزینه می‌توانید ایراد مربوطه را با ما مطرح کنید.

تازه‌ترین کتاب نیما شهسواری

می‌توانید با کلیک بر روی تصویر تازه‌ترین کتاب نیما شهسواری، این اثر را دریافت و مطالعه کنید

به جهان آرمانی، وب‌سایت رسمی نیما شهسواری خوش آمدید

نیما شهسواری، نویسنده و شاعر، با آثاری در قالب  داستان، شعر، مقالات و آثار تحقیقی که مضامینی مانند آزادی، برابری، جان‌پنداری، نقد قدرت و خدا را بررسی می‌کنند

جهان آرمانی، بستری برای تعامل و دسترسی به تمامی آثار شهسواری به صورت رایگان است

راهنمای تکمیل پروفایل

📖

زندگی‌نامه

معرفی کوتاه از خودتان که برای همه کاربران قابل مشاهده است

🌍

اطلاعات شخصی

کشور: فقط مدیران می‌بینند • تاریخ تولد: به صورت سن نمایش داده می‌شود

💭

باورهای فکری

انتخاب‌های شما درباره‌ی هستی، اخلاق و جامعه - همیشه قابل تغییر

📱

راه‌های ارتباط

لینک شبکه‌های اجتماعی و وبسایت شما در پروفایل عمومی نمایش داده می‌شوند

⚙️

مدیریت حساب

ویرایش نام، ایمیل، رمز عبور - امکان فعالیت ناشناس

در دسترس نبودن لینک

در حال حاضر این لینک در دسترس نیست

بزودی این فایل‌ها بارگذاری و لینک‌ها در دسترس قرار خواهد گرفت

در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید

ثبت آثار

توضیحات

پر کردن بخش‌هایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.

در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است

بخش ارتباط، راه‌هایی است که می‌توانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است می‌توانید در بخش توضیحات شبکه‌ی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.     

شما می‌توانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمت‌هایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،

در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحله‌ی ابتدایی فرم پر کرده‌اید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.

پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعه‌ی قوانین و شرایط وب‌سایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینک‌های زیر اقدام کنید.