Logo true - Copy

جهان آرمانی

وب‌سایت رسمی نیما شهسواری

جهان آرمانی

وب‌سایت رسمی نیما شهسواری

پادکست به نام جان

قسمت بیست و ششم : تسلیم

به اشتراک‌گذاری لینک دانلود مستقیم پادکست به نام جان در شبکه‌های اجتماعی:

مشخصات پادکست

عنوان : پادکست به نام جان

قسمت بیست و ششم : تسلیم

برنامه‌ساز : نیما شهسواری

زمان : 33:56

با صدای : نیما شهسواری

توضیحات این قسمت از پادکست

پادکست به نام جان به صورت ویژه‌ برنامه با موضوعات مختلف و همچنین به صورت قسمت‌های پادکست به نام جان پیرامون مرام آرمانی منتشر می‌شود


تسلیم

تسلیم‌شدگانی مغموم در برابر قدرتی در آسمان
اینان آماده‌ی فرمانند
بیایید و ملت فرمانبردار خویش را دریابید
تشنگان تسلیم در آرزوی زورمندان دست و پا می‌زنند
تسلیم بودن مبنای زیست جمعی اینان شده است و هر روز دیکتاتور تازه‌ای می‌آفرینند


برنامه‌ی به نام جان قصد دارد تا درباب مباحث مهم باورها و دغدغه‌های دنیایمان به زبان ساده و بداهه سخن بگوید

پخش تصویری پادکست به نام جان

پخش پادکست از اسپاتیفای

پخش پادکست از یوتیوب

توجه

 

این بخش از متن پادکست توسط هوش مصنوعی استخراج شده است. ممکن است شامل اشتباهاتی باشد یا به طور کامل با محتوای اصلی مطابقت نداشته باشد. هدف از این کار، بهبود دسترسی مخاطبین به محتوای پادکست و فراهم کردن امکان مطالعه و مرور سریع‌تر مطالب است

 

چرا متن پادکست را منتشر می‌کنیم؟

 

ما تصمیم گرفته‌ایم متن پادکست‌های خود را منتشر کنیم تا دسترسی به محتوای آن‌ها برای همه مخاطبان آسان‌تر شود. این اقدام به ویژه برای افرادی که ترجیح می‌دهند مطالب را به صورت متنی مطالعه کنند یا نیاز به مرور سریع‌تر دارند، مفید خواهد بود

 

متن پادکست چگونه استخراج شده است؟

 

این متن توسط هوش مصنوعی Speechmatics استخراج شده است. Speechmatics یکی از پیشرفته‌ترین فناوری‌های تبدیل گفتار به متن است که با استفاده از الگوریتم‌های پیچیده و یادگیری عمیق، صدا را به متن تبدیل می‌کند. این ابزار قادر است با دقت بالا و در زمان واقعی، گفتار را به متن تبدیل کند و از بیش از ۵۰ زبان مختلف پشتیبانی می‌کند

متن پادکست

خب دوستان در این برنامه مشخص ما قصد داریم در باب این ارزش مستحکم و مستدلی که در جای جای جهان هم وجود داره به مفهوم تسلیم بودن صحبت بکنیم.

 این که ما مواجه میشیم با جوامع مختلف در جهان، حالا فرای مسلمون ها که خب مترادف هست این تسلیم بودن با مسلمان بودن.

 یعنی شما با اسلامی روبه رو میشید که اصلا ریشه های فکریش بر پایه همین تسلیم بودن در برابر خدا هست.

 فرای اسلام شما مواجه میشید با یهودیت، با مسیحیت.

 با تمام این نگاه هایی که همون نگاه گوسفندانی به دنبال چوپان رو داره و مدام داره این نگاه ها رو هم گسترش میده.

 اما فرای اون ها حتی با نگرش های مختلف جهانی هم که روبرو میشید باز این تسلیم بودن رو دارید در جای جای اون میبینید و این فرهنگ غالبی است که از همون ابتدا هم شکل گرفته و به پیش رفته.

 حالا ما سعی میکنیم یکم بیشتر نزدیک به این مفهوم تسلیم بودن بشیم.

 بعضی از دست عناوینی که ما دربارشون صحبت میکنیم خیلی نزدیک به هم هستن، ریشه های برابر دارن، موضوع مشخصی هستند گاها.

 به همین دلیل هم هست که شاید شما مواجه با تکرار یک سری از مصادیق و موضوعات بشید.

 این هست که مثلا وقتی ما داریم در باب تسلیم بودن، در باب فرد پرستی، در باب دنباله روی، در باب مضامینی از این دست صحبت میکنیم، خب قاعدتا این ها خیلی نزدیک به هم هستند از یک ریشه مشترک میان اشکال مختلفی به نوعی به خودشان گرفته اند.

 حالا ما سعی می کنیم از نگاه های مختلف تا جایی که میشه بهشون نزدیک بشیم و دربارشون صحبت بکنیم چرا که زندگی ما رو به شدت در خودشون معنا دادن و باعث تاثیر گذاری بر زندگی های ما شدند.

 این زندگی ای که ما امروز باهاش روبه رو هستیم برگرفته از همین نگاه ها و همین روش های زندگی هست.

 به همین واسطه شاید از نظر ابتدایی خیلی به هم نزدیک باشن.

 صحبت ها تکرارشونده باشه.

 اما قاعدتا برای درک این مفاهیم ما باید بیشتر و بیشتر اتفاقا به همین موضوعات تکراری هم نظر بکنیم چرا که اصلا دنیای امروز ما رو همین نگاه ها ساخته.

 یعنی یک ریشه ی فکری مشترکی است که در جای جای زندگی بشری ما نقش بازی کرده.

 یعنی شما وقتی مواجه میشید با این فلسفه ی وجودی برتری، این فلسفه، نگاه به خدا، این فلسفه فرمانده بودن و فرمانبردار ساختن، این یک بخش عمده و بزرگی از زیست انسانی است به طول تاریخ بشریت و حتی امروز با اینکه برخی از نقاط جهان داعیه دار این هستند که از این اعتقادات خداپرستانه و مذهبی دور شده اند، حکومت های لائیک تشکیل داده اند، حکومت های عرفی تشکیل داده اند، فلسفه ای را به وجود آورده اند.

 مثلا به عنوان مثال انسان گرایی و این نگاه های مدرن را شکل داده اند، باز هم باورمند به همان نگاه سنتی هستند.

 همان نگاه ابتدایی هست که باز هم میانه دار هست.

 یعنی فقط شما می توانید تغییر را در اشکال ببینید.

 من یک مثالی دارم اینکه شما یک تاجی دارید که تاج را می شناسید.

 هر بار این سر ها زیر این تاج هست که تغییر می کند اما این تاج سر جایش هست و این اصل کماکان هم وجود دارد.

 به همین واسطه است که این موضوع مهمی است که در زندگی ما وجود دارد.

 نوع نگاه ما را از گذشته تا امروز ساخت جوامع ما را تحت تاثیر خودش قرار داده.

 خیلی از اتفاقات ریز و درشتی که در جهان پیرامون خودمان می بینیم از اتفاقات بزرگ مثل حمله ها، جنگ ها، خرابی ها، دیوانگی ها، ویرانگی ها، خشونت ها تا حتی زندگی فردی و شخصی.

 روابط شخصی ما هم تحت تاثیر همین فلسفه ها هست.

 حالا توی این قسمتی که ما می خوایم در باب این تسلیم بودن صحبت کنیم، قاعدتا باز هم باید نزدیک به همین فلسفه وجودی برتری و فرمانده بودن و این نگاه ها بریم که خب قاعدتا ما با شناختی که نسبت به دنیا داریم میتونیم این رو مستحکم تر و قدرتمند تر در همون نگاه یکتا پرستانه خداوندی ببینیم که حالا شاید پیش از اون هم این نگاه وجود داشته یا نه.

 موضوعی است که میشه دربارش صحبت کرد، تحقیق کرد، بهش فکر کرد، اینکه بعد از اون هم وجود داشته قابل رویت هست که می بینیم که وجود داشته.

 اما نقطه قوتی که این موضوع داره این هستش که این نگاه مشخص در دل این ادیان و نگاه خدا پرستانه و یکتا پرستانه بوده که قدرتمند شده، پیش رفته، تبدیل به یک ارزش بزرگ جهانی شده.

 ارزش غیر قابل تغییر.

 بخاطر همین است که ما بیشتر نزدیک به این معناست که میشویم.

 ما مواجه میشویم با این فلسفه وجودی فرمانده بودن.

 ما یک کسی را به عنوان فرمانده در برابرمان نقش میدهد.

 اینکه حالا او حاکم بر دیگران است.

 او فرمانده بر دیگران هست.

 او ارباب بر دیگران هست.

 او خدای بر دیگران هست.

 هر کدام از این ها نیازمند کسانی است که حالا این معنا رو به وجود بیارن دیگه.

 یعنی وقتی شما دارید در باب خدا صحبت میکنید، خدا به واسطه این بندگان هست که شکل میگیره، به وجود میاد.

 چیزی فرای اینها که نمیتونه باشه، به واسطه خلقش هست که تبدیل به اون خدا میشه، تبدیل به اون آفریننده میشه.

 یعنی آفریننده ای رو شما بدون خلق که نمیتونید تصور کنید.

 یک کسی رو میگید خالق بدون اینکه هیچ خلقی داشته باشه.

 خلق های او هستن که به او معنا میدن.

 همون طوری که ما بارها درباره اش صحبت کردیم گفتیم بزرگی رو اگر ما میخوایم معنا بدیم باید در برابر او کوچک ها وجود داشته باشد که این بزرگی را معنا بدهد.

 اگر در باب فرماندهی صحبت می کنیم باید فرمان بردارانی باشند که این فرمانده را شکل بدهند و ما مواجه می شویم با این نظام فکری که حالا قرار است یک فرمانده ای را به وجود بیاورد.

 این فرمانده در برابر خود فرمانبرداران بیشماری را خواهد داشت.

 خدایی که در برابر خود بندگان بیشماری را خواهد داشت.

 اربابی که در برابر خود بردگان بیشماری را خواهد داشت و این فلسفه وجودی فرمانده شکل می گیرد و حالا قرار است که انسان ها را سوق بدهد به سمت فرمانبرداری.

 اینکه حالا فرمان هایی که می آید شما مجاب هستید که باید این فرمان ها را قبول کنید و به پیش ببرید.

 اگر حکم الهی به سمت شما می آید، شما تنها یک راه دارید آن هم قبول کردنش و گردن کج کردن و این راه را به پیش بردن است.

 در برابرتان آتش جهنم وجود دارد.

 غضب الهی در همین دنیا وجود دارد.

 یعنی شما مواجه بشوید با این تفکری که حالا گفتم مصداقی در باب دین داریم درباره اش صحبت می کنیم که خیلی قدرتمند بوده و نقش اصلی را داشته در پیشبرد این نگاه.

 در همه گیر کردن این نگاه ما.

 مثال اصلی ما هم در برابر همین همین دین هست.

 حالا یک فرمانی از آسمان به ما نازل می‌شود.

 مثلا شما مواجه می‌شوید با خدایی که دارد به بندگان خودش دستور می‌دهد که اینها باید او را بپرستند و او را ستایش بکنند، برایش نماز بخوانند، روزه بگیرند، رفتارهای دینی از خودشان انجام بدهند.

 حالا این جماعت در برابر این نگاه را نمی‌پذیرد، قبول نمی‌کند.

 نمی‌خواهد که فرمانبردار باشد.

 تقاص آنها مرگ است، تقاص آنها کشته شدن است.

 اینها مجازاتی که در برابرشان دارند این است که خدا آنها را سنگباران بکند، از آسمان سنگ ببارد، آنها را رجم بکند، قرار است آنها را در دل رودها و دریاها غرق بکند و از بین ببرد.

 قرار است که بر سر آنها باران اسیدی ببارد.

 قرار است که آنها را زیر سیل از بین ببرد و هزاران عذاب الهی دیگر.

 که یعنی شما در برابرتان پس یک جزایی دارید.

 اگر این فرمانبرداری را به پیش نبرید یا فرای آن قرار است به جز این که در این دنیا با آن ها یک همچین بلایی را به سرشان می آورد یا نمی آورد، یک جهان دیگری است که قرار است آن ها را مجازات بکند.

 اگر این ها کافر و مشرک بودند به جهنم بروند، بدترین شکنجه ها باهاشون بشه توی دهنشون اسید داغ ریخته بشه، سرب داغ بریزن تو چشم هاشون رو با میله در بیارن و هزار هزار رفتار وحشیانه و شکنجه های بیمارگونه ای رو در قبال این ها انجام بدهند.

 پس شما فرمانی دارید که تخطی از آن مواجه است با یک همچین رفتاری مثل میدان جنگ.

 شما در نظر بگیرید که حالا کسی که به عنوان یک سرباز در ارتش یک کشوری داره خدمت می کنه مواجه می شه با یک فرمانی از سوی فرمانده خودش.

 فرمانده دستور به شلیک می ده.

 این که ارتش در برابر را از میان بردار، اون ها رو بکش.

 اون ها رو به درک واصل کن.

 حالا شما در برابرتان به عنوان یک سرباز هیچ راهی به جز اطاعت ندارید.

 شما این فرمان را رسیده و این نظام ساخته شده و شما راه و چاره دیگری به جز فرمانبرداری ندارید.

 تخطی از او مواجه می شود با اینکه یک دادگاه صحرایی نظامی برای شما تشکیل بدهند و شما را به عنوان تمرد از فرمان اعدام بکنند، دار بزنند، تیرباران بکنند و.

 این نظام فکری است.

 یعنی مصداق و مثال آن فرمانی که خداوند دارد می دهد، همان مثالی است که فرمانده یک فرمانده ارتشی، یک فرمانده سپاه می دهد.

 در جنگی که اتفاق افتاده تمرد از او مواجه است با یک مصیبتی که در برابر شما هست، یک مجازاتی که گریبان شما را خواهد گرفت.

 این تشابهی که شما دارید می بینید ریشه در یک نگاه دارد.

 یعنی آن نگاه ابتدایی ساخته شده، بعد به واسطه وجود آن نگاه، این نگاه هم شکل گرفت.

 همان طور که یک خدای در آسمان وجود داشته که حالا فرمان بده و یک سری فرمانبردار در برابر داشته باشد و تخطی از این فرمان تمرد از این فرمان مساوی شود با عذاب الهی در همین دنیا سنگباران شدن.

 نمی دانم سیل و زلزله را به جان خریدن فرای آن یک جهنم سوزانی هم در برابر این مشرکین و کافران باشد که حالا این ها را قلع و قمع بکنند و بکشند و مجازات بکنند و شکنجه بدهند.

 حالا ما به ازای او در جهان امروز ما هم اتفاق می افتد.

 همان نگاه گسترش پیدا می کند.

 همان می شود یک اصل و بنیانی برای تعلیم.

 همان می شود یک راه و طریقتی برای اینکه این دنیا را به پیش ببرند.

 شما مواجه می شوید با این ارتش های دنیا.

 ارتش هایی که حالا قرار است اگر فرمانی می شنوید درباره اش فکر هم نکنید.

 همان نگاه خداوندی.

 خدا اگر فرمان به کاری می دهد، اگر در باب موضوعی صحبت می کند، شما حق این را ندارید که بخواهید به آن فکر بکنید.

 حق این را ندارید که بخواهید درباره اش نظری بدهید، درباره اش بحث بکنید.

 یعنی شما کجا همچین جایگاهی را دارید که اگر خدا فرمان به کشتار کفار داده شما بایستید و بگویید چرا باید این کفار کشته بشن؟

 شما خودتون تمرد کردید از این فرمان و خودتون هم محکوم به مرگ هستید.

 با عناوین بیشماری روبرو میشید به عنوان مرتد شناخته میشید.

 حالا شما باید کشته بشید به عنوان کافر و مشرک شناخته میشید، باز باید کشته بشید و همین نگاه هست که مابه ازاء های بسیاری هم در نوع زیستن ما در دنیا هم داشته.

 پس ما مواجه میشیم با این سوق دادن انسان ها به سمت فرمانبرداری با مجازات حتی با پاداش.

 خب ما یک نگاه دو سویه ای داریم.

 همیشه هم درباره اش صحبت کردیم و نگاهی است که در جهان هم جاری و ساری بوده.

 یک سیاستی که به عنوان هویج و چماق میشناسیم اینکه قرار هست انسان ها رو با دو طریقت به سمت و سوی خدا برد یا اینکه باید اینها رو با چماق و به نوعی با شکنجه و مجازات و عناوینی از این دست اینها رو رام کرد، از وحشی بودن اونها کم کرد، اونها رو سرسپرده خود کرد که این فرمان ها را بپذیرند و یا قرار هست که با هویج به اینها آنها پاداش بدهیم.

 حالا قرار است که شما با این پاداش هایی که می دهید آنها را به سمت و سوی خودتان بیاورید.

 همان نگاهی که در نگاه های یکتا پرستانه خدا در ادیان مختلف ابراهیمی هم به شدت وجود دارد.

 اینکه حالا در برابر شما پاداشی هم وجود دارد.

 اینکه در همین دنیا اگر در جنگ ها به فرمان خدا پیش بروید، اموال مشرکین و کافران برای شما هستند، زنان اینها برای شما هستند.

 این پاداشی است که در این دنیا نصیب شما خواهد شد.

 شما به عنوان ارتش خدا به حساب خواهید آمد، جایگاه و منزلت اجتماعی خواهید گرفت.

 فرای آن بهشت برینی در برابر شما هست که به پاداش این کارها در اختیار شما قرار گرفته می شود.

 حالا شما می توانید از بهترین لذات و نعمات استفاده بکنید.

 از سایه درختان و نهر شیر و عسل و حوریان چند صد متری و عناوینی از این دست.

 الان شما می توانید به بهترین لذات هم برسید و باز هم مواجه می شوید با این پاداش.

 پس همان نگاهی که بر پایه ی پاداش و مجازات بوده وجود داره.

 قدرتمند هست و باز ادامه پیدا می کند.

 مابه ازاء های بیشماری هم بوجود می آورد و این فلسفه فرمانبرداری را به نوعی شکل می دهد.

 حالا فرای این موضوعاتی که ما درباره اش صحبت کردیم، یک موضوع دیگری هم به وجود می آید که این تسلیم بودن تبدیل می شود به یک رازی برای بقا و ادامه زیستن.

 یعنی این نگاه هایی که ما باهاش صحبت کردیم و درباره اش تصویر دادیم که از کجا نشأت گرفته، این فلسفه وجودی از کجا آمده، تبدیل به یک ارزش مستحکمی در جهان امروز ما شده.

 در جای جای جهان هم با همین موضوع رو به رو می شویم.

 شاید نسبت هایش با هم متفاوت باشد.

 شاید در یک نقطه ای از جهان این کمرنگ تر باشد که هست قاعدتا.

 اما در یک جاهایی خیلی پررنگ تر و خیلی قدرتمند تر مثل ایران ما دارد اتفاق می افتد و به وحشیانه ترین شکل خودش هم دارد این نظام تسلیم بودن، این نظام، فرمانده بودن و فرمانبرداری اتفاق می اتفاق می افته.

 یعنی همون عناوینی که ما درباره اش صحبت کردیم در باب هویج و چماق در ایران ما داره به وحشیانه ترین شکل خودش اتفاق می افته دیگه.

 یعنی می بینید که مثلا رو به رو میشید با یک صحنه ای که حالا یک پسری رو گرفتند و بهش تجاوز میکنن چرا که فرمانبردار نیست.

 مواجه میشید با اعدامهای بی حد و حصر، زندان های طویل مدت، اعترافات اجباری، شکنجه های دیوانه وار.

 خب اینها همون راستای مجازات است.

 در برابرشون هویج هم دارید میبینید.

 حالا به عده ای که میان و خوش رقصی میکنند و حاضرند این دیوانگی و جنون رو قبول کنند امتیازات بسیاری هم داده میشه.

 جایگاه های بسیاری هم داده میشه.

 حالا اینها میتونند ترقی بکنند.

 اگر مثلا هنرمند هستند.

 حالا اگر قرار باشه که این یوغ بردگی رو به گردن بزارن این زنجیرها رو به دست و پای خودشون ببندند میتونند به بهترین جایگاه ها برسند.

 اگر سن و سال پایینی هم دارند میتونند فیلم های خیلی زیادی بسازند با بودجه های خیلی بالا.

 یعنی این پاداش هم داره داده میشه.

 حالا من نمونه و مثالی که همین الان به ذهنم رسید رو براتون می زنم.

 حالا شاید در یک جایی در یک نقطه ای از جهان کمرنگ تر باشه.

 پس یک نسبیتی توش وجود داره که شما می تونید مواجه بشید اما قاعدتا در همه جا وجود داره.

 حالا این تصویر و تعبیری که ما درباره اش صحبت کردیم و در باب تسلیم بودن انسان ها گفتیم تبدیل شده به اینکه این تسلیم بودن رازیست برای زیستن.

 یعنی راز بقای انسان ها شده.

 خب ما انسان ها رو می شناسیم.

 اینکه انسان ها به عنوان یک موجود زنده ای که در جهان وجود دارند نیاز به یک سری مرتفع کردن نیازهای خودشون دارن.

 مثل باقی موجودات، مثل حیوانات.

 یعنی هیچ تفاوتی هم تو این موضوع نیست.

 یعنی ما نیاز داریم که مسکنی داشته باشیم.

 ما نیاز داریم که غذایی برای خوردن داشته باشیم.

 حالا یک سری نیازهای دیگه ای هم به زیست انسانی انسان اضافه شده که در حیوانات نیست.

 اما مشترک هست که ما برای بقای خودمون نیاز به یک سری نیازهای اولیه داریم که این ها رو برطرف کنیم.

 حالا یک موضوعی به اسم تسلیم بودن راضی شده برای اینکه ما بتوانیم به بقای خود ادامه دهیم چراکه ما نیازمند ارتزاق هستیم.

 ما باید یک دریچه ای داشته باشیم که ارتزاق کنیم و زندگیمان را به پیش ببریم و بتوانیم از شر این مشکلات هم رهایی پیدا کنیم و برای نیازهای اولیه خودمان به نوعی پاسخی داشته باشیم.

 حالا این تبدیل شده به یک اصل محکم اینکه اگر شما بخواهید بقای خودتان را ادامه بدهید و به نوعی مستفیض بشوید، از این نعماتی که در جهان وجود دارد باید تسلیم باشید.

 باید فرمانبردار باشید.

 به اشکال مختلف در جهان هم با آن روبرو می شویم.

 یعنی شما مثلا در نظر بگیرید که در زندگی فردی خودتان چگونه این تسلیم بودن تبدیل شده به رازی برای بقای شما.

 شما در نظر بگیرید یک کارگری که داره توی یک کارخونه کار میکنه این رو به عنوان یک مثال و نمونه در نظر بگیرید.

 حالا این کارگر مواجه میشه به اینکه باید تسلیم باشه تا بتونه زندگی خودش رو به پیش ببره.

 باید در برابر فرمانی که می‌شنود فرمان بردار باشد.

 باید این فرمان را به گوش و جان و دل به نوعی قبول کند تا اجازهٔ زیست به او بدهند.

 اگر قرار باشد در برابر ناملایمات سر بلند بکند، طغیان بکند یا یاغی‌گری بکند، در برابر این نگاه های پر ظلم بایستد، محکوم به نابودی هست، محکوم به بیکاری هست، بی پولی هست، فقر هست و این تسلیم بودنی است که حالا تبدیل به ارزش مستحکمی شده و اصولا راز بقا رو به خودش با خودش همراه کرده.

 تصور کنید یک کارگر تصور کنید یک کسی که مثلا در نیروی انتظامی کار می کند در همین جمهوری اسلامی.

 خب این آدم باید فرمانبردار باشد تا بتواند به زندگی خودش ادامه بده.

 هر نوع نگاهی که در برابر این فرمان قرار بگیرد، هر نوع یاغی گری، هر نوع پرسشگری و هر نوع نگاه نقادانه ای، هر نوع ایستادگی در برابر آن فرمان مساوی است با نابودی، مساوی است با بیکاری.

 بیکاری در جهان امروز مساوی است با اینکه شما در نظر بگیرید که حیوان باشید و غذایی برای به دست آوردن نداشته باشید یعنی همان راز بقاست که دارد برای ما تصویر میشود.

 پس این تسلیم بودن تبدیل شده به رازی برای بقا.

 در زندگی اجتماعی هم همینطور است.

 یعنی در زندگی فردی شما مواجه میشوید با اینکه این تسلیم بودن را تبدیل به بقا کرده اند.

 اینکه شما اگر بخواهید اجازه زیستن خودتان را داشته باشید باید تسلیم باشید، باید فرمانبردار باشید.

 اگر صحبتی میشنوید، اگر فرمانی در قبال شما روبروی شما قرار میگیرد، شما کارمند هستید، یک فرمانی می آید.

 شما فقط و فقط موظف هستید که این فرمان را به پیش ببرید.

 مثل همان نگاهی که درباره اش صحبت کردیم.

 توی ارتش اگر این فرمان را پشت گوش بندازید و انجام ندهید، تمرد به حساب می آید و این تمرد مساوی است با مرگ شما.

 حالا در جهان امروزی که به وجود آمده ارتزاق شما را از بین می برند.

 حالا شما را گرسنه می کند.

 حالا شما دیگر پولی ندارید که بتوانید زندگی خود را به پیش ببرید.

 در اجتماع هم به همین شکل هست.

 اگر در اجتماع قرار باشه که شما طغیانگری و یاغی گری بکنید، گاها حتی از سوی خود مردم هم طرد میشید.

 حالا ببینید یک ناملایمتی داره اتفاق می افته.

 شاید حتی خود مردم هم در برابر شما ایستادگی کنند چراکه این تسلیم قدرت را به دست گرفتند و فهمیدند که برای زیستن اجتماع خودشون نیاز به این تسلیم بودن دارن.

 راز بقا رو در همین تسلیم بودن دیدند.

 در برابرشون یک پاداشی وجود داره که میتونن با دستاویزی به اون زندگیشون رو بهتر بکنن.

 یعنی شما مواجه میشید؟

 حالا یک انسانی هست که یاغی هست، طغیانگر هست، در برابر این نظام حاکم ایستادگی کرده.

 حالا اگر یه همسایه ای داشته باشه که از اون باخبر بشه، می تونه با لو دادن اون با مطرح کردن این موضوع با دیگران به یک جایگاهی برسه.

 می تونه به اون پاداش برسه.

 می تونه با این خوش رقصی یک جایگاهی رو به دست بیاره و این ارزش هایی است که مدام در حال ساخته شدن هست و داره هی قدرتمند تر میشه.

 یعنی ما گفتیم این پاداش تصویر میشه در برابرش مجازات هست برای تمرد.

 در کنار اون این راز بقاست که با این تسلیم بودن گره خورده.

 یعنی شما برای اینکه در این اجتماع بتونید زندگی کنید باید تسلیم باشید.

 باید تسلیم باشید تا اجازه ی حیات به شما داده بشه تا بتونید زندگی خودتون رو به پیش ببرید.

 فرای اون شما برای ترفیع گرفتن هم باید به این بقا باور پیدا میکنید.

 برای اینکه بخواهید درجات رو بالا برید باید در این نگاه تسلیم بودن زندگی رو به پیش ببرید.

 مثلا میتونیم دربارش مثال های بیشماری هم بزنیم اما اول یک تعریف بهتر و بیشتری هم در بابش داشته باشیم.

 یعنی فرای اون تسلیم بودن، فرای اون پاداشی که به شما داده میشه، فرای اون مجازاتی که در برابر شما هست.

 شما برای پیشرفت در این زیست اجتماعی خودتون نیاز دارید که تسلیم باشید.

 هر چه هرچقدر تسلیم تر باشید بیشتر و بیشتر می توانید به جایگاه های بالاتری برسید.

 نمونه های بیشماری داره مثال.

 مثلا میشه دربارش فکر کنید که یک انسانی که در جمهوری اسلامی وارد میشه و نماینده مجلس میشه تا چه اندازه اگر خود را تسلیم بیشتر نشون بده فرمانبردار بیشتر و بهتری نشون بده؟

 تا چه اندازه جایگاه برای او هست و برای پیشرفت کردن میتونه چه درجاتی رو کسب کنه؟

 در صدا و سیمای جمهوری اسلامی در هر جایگاهی که جمهوری اسلامی تصویر کرده تا چه اندازه اگر خود را تسلیم نشون بده جایگاه این ترفیع براش وجود داره؟

 فقط هم موضوع رو به جمهوری اسلامی خلاصه نکنید.

 در جای جای جهان، در یک کارخانه ای، در یک کشور اروپایی.

 حالا این آدم تا چه اندازه اگر خود را تسلیم نشون بده و فرمانبردار نشون بده، جایگاه برای پیشرفت او وجود داره؟

 این که تا کجا میتونه پیشرفت کنه و به پیش بره.

 این که اگر خود را در این تسلیم بودن بیشتر و بهتر نمایان بکنه چه جایگاه هایی در برابر او هست؟

 این که اگر کسانی که در برابر این نظم ایستادگی کردند و یاغی شدند طغیانگری کردند را از میدان به در بکند، آنها را معرفی بکند، تا چه اندازه جایگاه بهتر و رفیع تری برایش وجود دارد و این ترفیع و به نوعی همان پاداشی است که حالا در نوع زیستن، در قبال و در کنار آن راز بقایی که ما درباره اش صحبت کردیم در باب ارتزاق در باب نعماتی که در این دنیا وجود دارد، امروز تبدیل به یک کارهایی شده که شما برای زندگی کردن، برای ارتزاق مسلما نیاز به کار دارید.

 حالا در دل همین کار هم پاداش و مجازات هست که دارد تصویر می‌شود.

 اما با این تعبیر متفاوتی که حالا تبدیل شده به اینکه این تسلیم بودن مترادف با راز بقاست، برای زیستن، برای ادامه زندگی و آن پاداش هم مترادف شده با اینکه شما می‌توانید ترفیع بگیرید، می‌توانید پیشرفت بکنید، می‌توانید در این جایگاه ها بیشتر و بیشتر به پیش بروید تا هر اندازه ای که فرامینی که دارد فرستاده می‌شود و توسط رهبرش یا رهبرانش می‌شنوند را تا چه اندازه به گوش و جان و دل بسپارند و تسلیم در برابر آن فرمان شوند، جایگاه بهتر و بالاتری هم نصیبشان خواهد شد.

 پس ما تا اینجا در باب این فلسفه وجودی فرماندهی و فرمانبرداری صحبت کردیم که این نگاه چگونه شکل می‌گیرد و چگونه قدرتمند می‌شود و جایگاه می‌گیرد.

 اینکه حالا با چه دستاویز هایی سعی می‌کنند که مردم را وارد این وادی بکنند و همه را به نوعی اسیر در این نگاه بکنند و ما امروز روبرو می‌شویم با این نگاه که جاری و ساری در جای جای زندگی انسان ها هست.

 انسان ها همه خود را تسلیم در برابر این نگاه و در برابر آن فرمان می‌دانند.

 به نوعی ارزشی که در بین انسان ها قدرتمند هست همین ارزش تسلیم بودن هست.

 همین ارزش مطیع بودن هست.

 اطاعت کردن هست.

 حالا در زندگی نوین انسان این کمرنگ و کمرنگ تر شده.

 اما در دوران گذشته که خیلی قدرتمند تر بوده به واسطه ای که آن قدرت در اختیار آن ادیان بوده، خب قاعدتا انسان ها بعد از تفکر سعی کردند این نگاه های دگم و رادیکال رو کمرنگ و کمرنگ کنند.

 شما اگر مواجه بشید با قبل از اون نگاه هایی که جهان مدرن رو ساخته خب مواجه می شید با مثلا برده داری که دیگه نهایت این تسلیم بودن و فرمانبردار بودن هست.

 دیگه نهایت این اطاعت گری هست اما همون نقطه ابتدایی است.

 همون نقطه ای که ما درباره اش صحبت کردیم.

 حالا کم کم نگاه های تازه ای هم شکل میگیره که سعی میکنه این رو کمرنگ و کمرنگ تر بکنه.

 در جای جای هم به همین شکل هست.

 یعنی مثلا مشروطه ایران رو در نظر بگیرید همون نظام تسلیم بودن و فرماندهی و فرمانبرداری است که شاهی است که همه قدرت رو در اختیار داره.

 فرمانده بلافصل است.

 جایگاه خدا از سایه خدا بر زمین هست.

 حالا مردم سعی می کنند این نگاه رو یک مقداری تلطیف بکنند، تغییر بدهند، رو به سوی پیشرفت و بهبودی قدم بردارند، برای او شریکی قائل بشن، شروطی قائل بشن، این قدرت رو کمرنگ بکنند، بکنن، پاسخگو بکنن و این جهان مدرنیته حالا کم کم سعی میکنه این نگاه ها رو تغییر بده اما باز هم این اصل و بنیان درش وجود داره و این فرمانبرداری به نوعی باز هم ستایش میشه.

 باز هم ارزشمند هست.

 باز هم باعث و دلیلی است برای راز بقا.

 باز هم دلیلی است برای ترفیع گرفتن.

 باز هم در برابرش اشکال مختلفی از پاداش و مجازات هم وجود داره.

 و در نهایت این که ما این نظم رو می بینیم که قبول شده و تبدیل به یک اصل بنیادین در بین انسان ها شده.

 قدرتمند داره به پیش میره.

 این که شما برای زیستن نیاز به تسلیم بودن دارید، برای این که بخواید به جایگاه های مختلفی برسید باید تسلیم باشید.

 برای این که بخواید زندگی بکنید و حیات خودتون رو ادامه بدید باید فرمانبردار باشید.

 باید این فرامین رو قبول کنید.

 برای این که در این بازی بتونید به جایگاه هایی برسید هم باید فرمانبردار باشید.

 شما یک بازی ای رو براتون بوجود آوردند.

 یک میدانی را برای شما تهیه کردند.

 شما در این میدان بازی در این میز بازی که به دور این میز نشستید و حالا قرار هست یه بازی ای رو انجام بدید باید در ابتدا به قوانین این بازی پایبند باشید.

 باید این میز را پابرجا نگه دارید.

 اگر شما چشم امیدی دارید که به یک جایگاه والایی برسید در این نظام ساخته شده باید کلیت این نظام را قبول کنید.

 اگر یک انسانی وارد یک ارتشی میشود، حالا چشم امید دارد که در نهایت تبدیل به یک ژنرال بشود و امیر و فرمانده و این مسائل بشود.

 باید در ابتدای امر این نظم را قبول کند.

 نمی تواند یک انسانی وارد ارتش بشود.

 باید تمام نظامی که به وجود آورده اند را زیر پا بگذارد و در برابر همه آنها ایستادگی بکند.

 اگر فرمانی به او می رسد، تمرد بکند، طغیانگری بکند، یاغی باشد و هر نظمی که ساخته شده در این ارتش را زیر پا بگذارد و توقع این را داشته باشد که تبدیل در نهایت تبدیل به یک ژنرال بشود و باید تمام این بازی را قبول کنه.

 باید قبول کنه که فرمانبردار باشه.

 در مراتبی که در اون نقطه ابتدایی هست.

 درجات بی شماری از او بالاتر هستند و فرمانده به او هستند.

 حالا او قبول میکنه این بازی رو.

 این چرخ و این حرکت رو.

 این نظام ساخته و فرمان ها رو می پذیره و فرمان ها رو به پیش می بره.

 باز از خود تولید می کنه و شبیه به خود تولید می کنه و در نهایت می تونه به اون جایگاه بالا برسه.

 با توجه به اینکه به این نظم پایبند هست به این قوانین پایبند هست.

 این سیستم رو قبول کرده.

 تسلیم بودن خود رو قبول کرده و در نهایت یک نظام تسلیمی رو هم به وجود آورده و ما امروز روبه رو میشیم.

 با اینکه این نظم رو قبول کردن و برای رسیدن به او حاضر نیستند این بازی رو به هم بزنند.

 هیچ کسی حاضر نیست طغیانگری در برابر این نظم ساخته داشته باشه.

 هیچ کسی حاضر نیست که زیر این میز بزنه و این میز رو عوض کنه.

 بخواد این نگاه رو تغییر بده.

 اینکه ما قرار نیست فرمانبردار باشیم که قرار نیست ما تسلیم باشیم.

 اینکه قرار نیست هیچ فرماندهی وجود داشته باشه، حتی اگر جنگی هم باهاش رو به رو میشیم.

 جنگ هایی که برای تغییر هست، برای تغییر فرماندهان هست.

 یعنی شما مواجه میشید اگر در ایران انقلابی شکل گرفت فقط و فقط برای تغییر فرمانده بود.

 در سراسر جهان هم تقریبا به همین شکل هست.

 حتی در نظام هایی که به دموکراسی هم پایبند هستند باز هم شاهد همین اتفاق هستید.

 قرار هست که فرماندهان تغییر کنند.

 قرار نیست که نظام فرماندهی تغییر کنه.

 قرار نیست نگاه به تسلیم بودن تغییر کنه.

 قرار نیست تسلیم بودن تبدیل به یک ضد ارزش بشه.

 قرار نیست نظام حاکم و محکوم تغییر کنه و شما باور داشته باشید که نباید حاکم و محکومی در جهان وجود داشته باشه.

 فقط و فقط قرار هست که حاکمان رو تغییر بدید.

 حالا به خیابان بریزید.

 روزی محمدرضا شاه پهلوی حاکم بر جهان شماست.

 حالا او رو تغییر میدید و جایگزین او خمینی میکنید.

 حالا خمینی حاکم بر کشور است.

 یعنی این جایگاه حاکم و محکوم کماکان سر جای خود هست و تنها و تنها قرار هست که شما سرهای میان اون تاج رو تغییر بدید و این اون نظمی میشه که همه بهش پایبند هستن.

 اگر وجود نداشته باشه وجودیت همه اونها زیر سوال میره و هر کس برای رسیدن به اون جایگاه رفیع و ترفیع گرفتن به نوعی در این بقای خودش قاعدتا به این نظم هم پایبند هست و در ترویج اون هم پیشی میگیره از دیگران.

 فرای این ها حالا این نگاه باعث میشه که یک تعلیم همیشگی رو هم باهاش روبرو باشیم.

 این که این تعلیم مدام داره در زیستن انسان ها تکرار میشه به انواع مختلف.

 یعنی یک انسانی رو شما در نظر بگیرید که در هر کشوری در جهان به دنیا اومده.

 مدام داره با این فلسفه تسلیم بودن، با این فلسفه باور به فرمانده فرمانبردار بودن روبرو میشه.

 از همون نقطه ابتدایی من بارها هم در باب این موضوع صحبت کردن.

 یک کودک ایرانی رو در نظر بگیرید که در یک خانواده به دنیا میاد با چه مفاهیمی روبرو میشه؟

 در باب تعلیم در همون نقطه ابتدایی روبه رو میشه.

 با یک خدایی که در آسمانها هست، خدایی بر او هست، فرمانده بر او هست، فرمانده بر جهانیان هست.

 در کنار او با یک خدای دیگری به اسم پدرش مادرش روبرو میشه.

 حالا اونها خدای او بر زمین هستند. قدرتمند هستند.

 همه زندگی او رو در اختیار دارن.

 این هم خدای بعدی ست که براش تصویر میشه.

 فرای او مواجه میشه با پیامبر، پیامبران، امامان و ائمه.

 اینها هم هر کدوم برای خود خدایگان بی شماری هستند که فرمان میدهند و همه مجبور به اطاعت از اونها هستند.

 خودش مجبور به اطاعت از اونها هست.

 هر چقدر راه رو پیش تر بره باز هم فرماندهان بی شمار دیگری بهش معرفی میشن.

 رهبر کشور هم به نوعی فرماندهی بر او هست.

 خدای بر زمین هست.

 فرمان میده و باید شما اطاعت کنید.

 با همون تعاریفی که دربارش صحبت کردم اگر تکرار نمیکنم به واسطه تکرار نکردنه یعنی همون ارزش ها ساخته شده دیگه. پاداش هست. مجازات هست.

 شما میدونید که برای راز بقا تون باید تسلیم باشید.

 شما میدونید که اگر میخواید پیشرفت کنید باید تسلیم باشید.

 تمام این ارزش ها هم برای شما داره تکرار میشه.

 در کنارش داره تصاویر مختلفی از این فرماندهان هم براتون شکل میگیره.

 فرای رهبرتون نمیدونم مراجع مثلا دینی هم باز به همون شکل تبدیل به اون فرماندهان میشن.

 فرای اونها هر شکلی تبدیل به یک فرماندهی برای شما میشه.

 در مدرسه رییس مدرسه نمیدونم ناظم مدرسه معلم های مدرسه تبدیل به همون فرماندهان میشن و شما باید تسلیم در برابر اونها باشید.

 نظام آموزشی حالا مدام داره این درس رو به شما میده.

 در اشکال مختلف، در دروس مختلف داره مدام با شما مطرح میکنه که باید فرمانبردار بود، باید تسلیم بود این یاغی گری، این طغیان به ضد ارزش تبدیل می شود، نکوهیده می شود و زیر سئوال می رود تا این نظم قدرتمند به پیش برود.

 حالا شما در بین دوستان خودتان هم یک کسی به عنوان فرمانده در بالای نوک هرم قرار می گیرد و شما باز هم تعلیم می بینید در روابطتان، حتی در روابط عاشقانه تان، در هر اتفاقی که در زیستن شما می افتد باید یک همچین تصویری به شما داده بشود که کسی فرمانده و دیگری فرمانبردار باشد و شما را تبدیل به آن تسلیم می کند.

 تسلیم همیشگی که در برابر این نظم سر تعظیم فرود آوردید و این تعلیم مدام دارد برای شما تکرار می شود.

 در اقسام و اشکال مختلف، در هیبت های مختلف، در دروس مختلف، در زیستن ما، در حرف زدن با دیگران و.

 همه اینها دست به دست هم می دهد تا یک نظام این گونه ای را به وجود بیاورد که یکی فرمانده باشد و دیگران هم فرمانبردار باشند و این نظام تسلیم بودن هم نه تنها در جامعه ایرانی در همه جای دنیا به نسبت دیده می شود و ما باهاش روبه رو هستیم و در نهایت می خواد که انسان هایی رو تا این حد فرمانبردار هم به وجود بیاره تا بتونه حکومت کنه و قدرت داشته باشه.

 در باب این موضوع تسلیم بودن همیشه ساعت ها صحبت کرد و قاعدتا در برنامه های آتی هم باز هم دربارش صحبت می کنیم.

 سعی کردیم یه کلیاتی رو با هم مطرح کنیم تا بیشتر شناختی نسبت بهش داشته باشیم.

 در انتهای برنامه هم دوست دارم باز هم باهاتون در میون بزارم که اگر دوست دارید این صدا شنیده بشه و این تغییر شکل بگیره می تونید آثار من رو با دیگران به اشتراک بگذارید.

 منظور من هم از آثار خلاصه به برنامه ای به نام جان نمیشه.

 من بیشتر از این که بخوام برنامه ای به نام جان رو ضبط و پخش کنم، آرا و افکار و عقایدم رو تحت عناوین کتاب هایی به رشته ی تحریر درآوردم.

 شما می توانید با مراجعه به وب سایت جهان آرمانی این آثار رو به صورت رایگان در اختیار داشته باشید، دریافت و مطالعه کنید و اگر دوست داشتید این راه تغییر شکل بگیره و صداش شنیده بشه.

 این آثار، این کتاب ها، کتاب های صوتی برنامه ای به نام جان را با دیگران به اشتراک بگذارید.

 ممنون که همراه من بودید.

 من نیما شهسواری و این برنامه به نام جان بود.

 در پناه آزادی.

 

آثار صوتی نیما شهسواری، پادکست و کتاب صوتی در شبکه‌های اجتماعی

از طرق زیر می‌توانید فرای وب‌سایت جهان آرمانی در شبکه‌های اجتماعی به آثار صوتی نیما شهسواری اعم از کتاب صوتی، شعر صوتی و پادکست دسترسی داشته باشید

برخی از کتاب‌های نیما شهسواری

دانلود رایگان کتاب، آثار نیما شهسواری، برای دسترسی به کتاب بیشتر صفحه را دنبال کنید...

توضیحات پیرامون درج نظرات

پیش از ارسال نظرات خود در وب‌سایت رسمی جهان آرمانی این توضیحات را مطالعه کنید.

برای درج نظرات خود در وب‌سایت رسمی جهان آرمانی باید قانون آزادی را در نظر داشته و از نشر اکاذیب، توهین تمسخر، تحقیر دیگران، افترا و دیگر مواردی از این دست جدا اجتناب کنید.

نظرات شما پیش از نشر در وب‌سایت جهان آرمانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در صورت نداشتن مغایرت با قانون آزادی منتشر خواهد شد.

اطلاعات شما از قبیل آدرس ایمیل برای عموم نمایش داده نخواهد شد و درج این اطلاعات تنها بستری را فراهم می‌کند تا ما بتوانیم با شما در ارتباط باشیم.

برای درج نظرات خود دقت داشته باشید تا متون با حروف فارسی نگاشته شود زیرا در غیر این صورت از نشر آن‌ها معذوریم.

از تبلیغات و انتشار لینک، نام کاربری در شبکه‌های اجتماعی و دیگر عناوین خودداری کنید.

برای نظر خود عنوان مناسبی برگزینید تا دیگران بتوانند در این راستا شما را همراهی و نظرات خود را با توجه به موضوع مورد بحث شما بیان کنند.

توصیه ما به شما پیش از ارسال نظر خود مطالعه قوانین و شرایط وب‌سایت رسمی جهان آرمانی است برای مطالعه از لینک‌های زیر اقدام نمایید.

بخش نظرات

می‌توانید نظرات، انتقادات و پیشنهادات خود را از طریق فرم زبر با ما و دیگران در میان بگذارید.
0 0 آرا
امتیازدهی
اشتراک
اطلاع از
guest
نام خود را وارد کنید، این گزینه در متن پیام شما نمایش داده خواهد شد.
ایمیل خود را وارد کنید، این گزینه برای ارتباط ما با شما است و برای عموم نمایش داده نخواهد شد.
عناون مناسبی برای نظر خود انتخاب کنید تا دیگران در بحث شما شرکت کنند، این بخش در متن پیام شما درج خواهد شد.

0 دیدگاه
بازخورد داخلی
مشاهده همه نظرات
برخی از کتاب‌های صوتی نیما شهسواری
برای دسترسی و دانلود رایگان تمامی عناوین، صفحه کتاب صوتی و یا منوی مربوطه را دنبال کنید...

برخی از برنامه‌های پادکست به نام جان

برای دسترسی رایگان به همه‌ی عناوین پادکست صفحه را دنبال کنید...

راهنما

راهنمایی‌های لازم برای استفاده از لینک‌های موجود در صفحه...

این صفحه دارای لینک‌های بسیاری است تا شما بتوانید هر چه بهتر از امکانات صفحه استفاده کنید.

در پیش روی شما چند گزینه به چشم می‌خورد که فرای مشخصات اثر به شما امکان می‌دهد تا متن اثر را به صورت آنلاین مورد مطالعه قرار دهید و به دیگر بخش‌ها دسترسی داشته باشید،

شما می‌توانید به بخش صوتی مراجعه کرده و به فایل صوتی به صورت آنلاین گوش فرا دهید و فراتر از آن فایل مورد نظر خود را از لینک‌های مختلف دریافت کنید.

بخش تصویری مکانی است تا شما بتوانید فایل تصویری اثر را به صورت آنلاین مشاهده و در عین حال دریافت کنید.

فرای این بخش‌ها شما می‌توانید به اثر در ساندکلود و یوتیوب دسترسی داشته باشید و اثر مورد نظر خود را در این پلتفرم‌ها بشنوید و یا تماشا کنید.

بخش نظرات و گزارش خرابی لینک‌ها از دیگر عناوین این بخش است که می‌توانید نظرات خود را پیرامون اثر با ما و دیگران در میان بگذارید و در عین حال می‌توانید در بهبود هر چه بهتر وب‌سایت در کنار ما باشید.

شما می‌توانید آدرس لینک‌های معیوب وب‌سایت را به ما اطلاع دهید تا بتوانیم با برطرف کردن معایب در دسترسی آسان‌تر عمومی وب‌سایت تلاش کنیم.

در صورت بروز هر مشکل و یا داشتن پرسش‌های بیشتر می‌توانید از لینک‌های زیر استفاده کنید.

ارسال گزارش خرابی

توضیحات

پر کردن بخش‌هایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.

عنوانی برای گزارش خود انتخاب کنید

تا ما با شناخت مشکل در برطرف‌ کردن آن اقدامات لازم را انجام دهیم.

در صورت تمایل می‌توانید آدرس ایمیل خود را درج کنید

تا برای اطلاعات بیشتر با شما تماس گرفته شود.

آدرس لینک مریوطه که دارای اشکال است را با فرمت صحیح برای ما ارسال کنید!

این امر ما را در تصحیح مشکل پیش آمده بسیار کمک خواهد کرد

فرمت صحیح لینک برای درج در فرم پیش رو به شرح زیر است:

https://idealistic-world.com/poetry

در متن پیام می‌توانید توضیحات بیشتری پیرامون اشکال در وب‌سایت به ما ارائه دهید.

با کمک شما می‌توانیم در راه بهبود نمایش هر چه صحیح‌تر سایت گام برداریم.

با تشکر ازهمراهی شما

وب‌سایت رسمی جهان آرمانی

راهنما

راهنمایی‌های لازم برای استفاده از لینک‌های موجود در صفحه...

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود مستقیم فایل‌ها از سرورهای وب‌سایت رسمی جهان آرمانی تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Google Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای One Drive تعبیه شده است،  با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Box Drive تعبیه شده است،  با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو به شما اطالاعاتی پیرامون اثر خواهد داد، مشخصات اصلی اثر در  این صفحه تعبیه شده است و شما با کلیک بر این آیکون به بخش مورد نظر هدایت خواهید شد. 

شما با کلیک روی این گزینه به بخش مطالعه آنلاین اثر هدایت خواهید شد، متن اثر در این صفحه گنجانده شده است و با کلیک بر روی این آیکون شما می‌توانید به این متن دسترسی داشته باشید

در صورت مشاهده‌ی هر اشکال در وب‌سایت از قبیل ( خرابی لینک‎‌های دانلود، عدم نمایش کتب به صورت آنلاین و … ) با استفاده از این گزینه می‌توانید ایراد مربوطه را با ما مطرح کنید.

راهنما پروفایل

راهنمایی‌های لازم برای ویرایش پروفایل و حساب کاربری شما
زندگی‌نامه

در این بخش می‌توانید توضیح کوتاهی درباره‌ی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همه‌ی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشته‌های شما

کشور و سن شما

کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است

تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد

باورهای من

گزینه‌های در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان می‌گذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشاره‌ی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد

راه‌های ارتباطی

در این بخش می‌توانید آدرس شبکه‌های اجتماعی، وب‌سایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرس‌ها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد

حساب کاربری

در این بخش می‌توانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین می‌توانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در وی‌سایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید

راهنما ثبت‌نام

راهنمایی‌های لازم برای ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی
نام کاربری

نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود

نام و نام خانوادگی

نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد 

در نظر داشته باشید که این نام در نگاشته‌های شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است

ایمیل آدرس

آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راه‌های ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید

رمز عبور

رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده می‌توانید این رمز را تغییر دهید

قوانین

پیش از ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید

با استفاده از منو روبرو می‌توانید به بخش‌های مختلف حساب خود دسترسی داشته باشید

  • دسترسی به پروفایل شخصی
  • ارسال پست
  • تنظیمات حساب
  • عضویت در خبرنامه
  • تماشای لیست اعضا
  • بازیابی رمز عبور
  • خروج از حساب

در دسترس نبودن لینک

در حال حاضر این لینک در دسترس نیست

بزودی این فایل‌ها بارگذاری و لینک‌ها در دسترس قرار خواهد گرفت

در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید

تازه‌ترین کتاب نیما شهسواری

می‌توانید با کلیک بر روی تصویر تازه‌ترین کتاب نیما شهسواری، این اثر را دریافت و مطالعه کنید

به جهان آرمانی، وب‌سایت رسمی نیما شهسواری خوش آمدید

blank

نیما شهسواری، نویسنده و شاعر، با آثاری در قالب  داستان، شعر، مقالات و آثار تحقیقی که مضامینی مانند آزادی، برابری، جان‌پنداری، نقد قدرت و خدا را بررسی می‌کنند

جهان آرمانی، بستری برای تعامل و دسترسی به تمامی آثار شهسواری به صورت رایگان است

ثبت آثار

blank

توضیحات

پر کردن بخش‌هایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.

در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است

بخش ارتباط، راه‌هایی است که می‌توانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است می‌توانید در بخش توضیحات شبکه‌ی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.     

شما می‌توانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمت‌هایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،

در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحله‌ی ابتدایی فرم پر کرده‌اید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.

پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعه‌ی قوانین و شرایط وب‌سایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینک‌های زیر اقدام کنید.

تأیید ارسال گزارش

گزارش شما با موفقیت ارسال شد

ایمیلی از سوی وب‌سایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال گزارش دریافت خواهید کرد

در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.

تأیید ارسال پیام

پیام شما با موفقیت ارسال شد

ایمیلی از سوی وب‌سایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال پیام دریافت خواهید کرد

در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.

تأیید ارسال فرم

فرم شما با موفقیت ثبت شد

ایمیلی از سوی وب‌سایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال فرم دریافت خواهید کرد

در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.