پادکست به نام جان

قسمت هفتم : اخلاق
به اشتراک‌گذاری لینک دانلود مستقیم این فایل صوتی در شبکه‌های اجتماعی:

مشخصات اثر

عنوان : پادکست به نام جان

قسمت هفتم : اخلاق

برنامه‌ساز : نیما شهسواری

زمان : 34:55

با صدای : نیما شهسواری

توضیحات این قسمت

اخلاق
اخلاق‌مداری با زندگی بشر چه کرده است
با اخلاق می‌توان چه کرد؟
اخلاق جان‌پنداری از چه می‌گوید؟
آیا آزادی با خود اخلاق به بار می‌آورد؟
چهارچوب‌های اخلاق آزادی چیست؟
در این قسمت از برنامه‌ی به نام جان از اخلاق می‌گوییم
اخلاق آزادی و جان‌پنداری

پخش تصویری

پخش از اسپاتیفای

پخش از یوتیوب

توجه

 

این بخش از متن پادکست توسط هوش مصنوعی استخراج شده است. ممکن است شامل اشتباهاتی باشد یا به طور کامل با محتوای اصلی مطابقت نداشته باشد. هدف از این کار، بهبود دسترسی مخاطبین به محتوای پادکست و فراهم کردن امکان مطالعه و مرور سریع‌تر مطالب است

 

چرا متن پادکست را منتشر می‌کنیم؟

 

ما تصمیم گرفته‌ایم متن پادکست‌های خود را منتشر کنیم تا دسترسی به محتوای آن‌ها برای همه مخاطبان آسان‌تر شود. این اقدام به ویژه برای افرادی که ترجیح می‌دهند مطالب را به صورت متنی مطالعه کنند یا نیاز به مرور سریع‌تر دارند، مفید خواهد بود

 

متن پادکست چگونه استخراج شده است؟

 

این متن توسط هوش مصنوعی Speechmatics استخراج شده است. Speechmatics یکی از پیشرفته‌ترین فناوری‌های تبدیل گفتار به متن است که با استفاده از الگوریتم‌های پیچیده و یادگیری عمیق، صدا را به متن تبدیل می‌کند. این ابزار قادر است با دقت بالا و در زمان واقعی، گفتار را به متن تبدیل کند و از بیش از ۵۰ زبان مختلف پشتیبانی می‌کند

متن پادکست

خب در ابتدای برنامه به نظرم بهتر اینه که ما در باب اون اصول اخلاقی شناخته شده ای که هر کسی با هر باوری و در هر مسلک فکری بهش معترف و معتقد هست صحبت بکنیم.

 اون اصول اخلاقی رو با هم بیان بکنیم و حالا در باب هر کدومشون در حد امکان و کوتاه.

 مختصری هم توضیح بدیم.

 خب مطمئنا خیلی از شماها با این موضوعات مختلف آشنایی دارید و به نوعی براتون توضیح واضحات میدن.

 اما مهم اینجاست که ما قراره این موضوعات و این المان های اصلی رو بسط بدیم در میان باور های خودمون.

 و این بسط دادن و همرنگ کردنش قراره که نقطه ی متفاوتی باشه.

 از اون حرف هایی که شاید همیشه شنیدید و یا باهاش آشنایی دارید.

 اصول اخلاقی که ما در جهان پیرامون مون باهاشون آشنا هستیم و هر کسی با هر اعتقاد و باوری بهشون معترف هست متشکل هست از عدالت و انصاف، آزادی، حقیقت و مهر.

 یعنی ما این چهار المان مختلف رو تقریبا بین تمامی باورهای شناخته شده میتونیم باهاش روبه رو بشیم.

 این یه اصول اخلاقی است که همه بهش معترفند و این عناصر چهارگانه در کنار هم به نوعی اصول اخلاقی و انسانی رو میسازه.

 خب عدالت و انصاف قرار هست که ما رو برآیندی در خودش داشته باشه به اسم برابری.

 یعنی قراره که جامعه ی انسانی به واسطه ی اعتقاد به این اصول اخلاقی مشخص برسه به یک زندگی برابر جمعی که خب ما دربارش صحبت کردیم و از دیدگاه خودمون این برابری رو تعریف کردیم مختصر و مفید میشه.

 برابری به معنای برابری همه‌ی جان‌ها.

 هر موجودی که جان هست، حق زیست داره، حق حیات داره و این برابری است که ما تعریف می‌کنیم.

 هیچ تقسیم و تخصیصی رو درونش راه نمیدیم که شروع گر این تقسیمات باعث میشه که این تقسیمات بی پایان ادامه پیدا بکنن.

 عدالت و انصاف این اصول اخلاقی قراره که ما رو پس به برابری برسونه و هدف از موجودیتش رسیدن به برابری اجتماعی است و ما این رو در شکل بسط یافته و گسترش یافته اش معطوف تمام جانها میکنیم.

 بخش بعدی میشه اون آزادی که دیگه دربارش خیلی صحبت کردیم.

 حالا تا اینجا توی برنامه های گذشته و در بین تمامی آثار آزادی، اصولا مهم ترین و بنیانی ترین اصل اعتقادی ماست که یک تعریف مشخص داره و درباره اون هم زیاد صحبت کردم ولی باز هم اینجا تکرار میکنم.

 آزادی میشه اون احترام رسوندن به دیگران.

 احترام دیگر جان ها رو داشتند آزار نرساندن به دیگران.

 این می شود تعریف ما نسبت به آزادی که در راستای آن اصول اخلاقی که عدالت و انصاف هست و اون تعریف ما نسبت به برابری که همه جان ها رو در بر میگیره، یک شکل همواری با هم پیدا میکنه.

 یعنی آزادی و برابری در کنار هم تعریف میشن و اون دو پایه اصلی اصول اعتقادی رو تصویر میکنن.

 بخش سوم میشه اون حقیقت.

 حقیقت بسته به انسان های مختلف و باورهای مختلف متغیر هست.

 تمایز بین حقیقت و واقعیت که دربارش یک اشاراتی کردم تفاوت میشه.

 اون واقعیت میشه دنیای عینی که شما دارید میبینید حقیقت میشه اون چیزی که شما بهش باور مندید که خیلی اوقات قدرتمند تر از واقعیت پیرامونی تون میشه.

 پس این یه بخش کاملا شخصی است و ما قراره در باب این حقیقت ذره ای صحبت بکنیم در باب این حقیقت که باور به جان و این نگاه آزادانه ای که ما داریم درباره اش صحبت می کنیم.

 بخش آخر هم مهر هست.

 مهر داشتن، کمک رساندن به دیگران، احساس همدردی و همیاری داشتن در کنار دیگر جانداران بودن.

 این هم یکی از پایه های مهم اصول اخلاقی است و باوری که ما در حال گسترشش هستیم.

 قرار بر این داره که همه اون احساس مهر ورزی به دیگران رو توی خودشون تقویت بکنن.

 قراره که هر دردی، هر درد دیگر جانداری، درد خودشون به حساب بیاد و قراره در از بین بردن اون درد همراه هم باشن.

 پس مهر هم یکی از اصول مهم اخلاقی است که ما بهش معتقدیم.

 این چهار ستون در کنار هم اصول اخلاقی تقریبا تمام انسان ها را می سازد.

 با هر باور تعاریف متفاوتی نسبت به آن ها دارند.

 عدالت را شاید کسانی در آن مثلا عدل علی ببینند.

 اینکه شما در برابر کفار ایستادگی کنید.

 اینکه شما نگذارید که مشرکین نفس بکشند.

 این خودش برای آنها تعبیر به عدل میشود.

 اما همه توی این چهار عنوان مختلف همراستا و هم باورند اما تعاریف مختلفی دارند.

 ما در باب تعاریف این موضوعات صحبت کردیم.

 حالا به جز اون مهر که حالا اون هم مسلما یه برنامه ای در آتی باید دربارش داشته باشیم، اینجا یه جزئیاتی در باب اینکه باید مهر ورزی کرد توضیح دادیم.

 حقیقت هم میشه اون کلیت صحبت هایی که ما داریم طی مرور دربارش صحبت میکنیم.

 اما توی این برنامه مشخص قراره این حقیقت اخلاقی نهفته در باور به جان رو.

 بیشتر درباره‌اش صحبت کنیم.

 با چند موضوع مختلفی امروز آشنا میشیم. صحبت میکنیم.

 یک ساختار کلی رو تصویر میکنیم که باز بتونه راهگشا در آینده باشه و بیشتر دربارش صحبت کنیم و به نوعی هر موقع که خواستیم بتونیم یه بازگشتی داشته باشیم و شما با این تعابیر و تفاسیر آشنایی داشته باشید که براتون سخت نباشه. خب.

 ما در باب اصول اخلاقی که میخوایم امروز صحبت بکنیم یکی از اصول مهمش غرور هست.

 ما یک تعریف مشخصی نسبت به غرور داریم.

 غروری که ما تعریف و تعبیر میکنیم اون غروری نیست که در میان عامه مردم تعبیر شده.

 چون غرور در بین ما بالاخص ما ایرانی ها یک بار معنایی منفی داره.

 بار مثبتی نداره.

 غرور در خودش غرور رو مساوی با خودخواهی می دونن.

 غرور و مساوی با خودپرستی می دونند.

 اما غروری که ما داریم امروز تعبیر و تفسیر می کنیم غروری متفاوت با اون تفسیر عامه مردم هست.

 اون تفسیر غالب مردم هست.

 ما در باب غروری صحبت می کنیم که خود رو همپایه دیگران ببینه.

 اجازه به کسی نده که از خودش بالاتر باشه، مقامی رو از خودش بالاتر قبول نکنه، همه رو همسان و برابر ببینه.

 غروری که حاضر به سر خم کردن نیست، حاضر به پذیرفتن دستور نیست.

 حاضر به اطاعت کردن نیست، حاضر به تسلیم بودن نیست.

 این تعبیر و تفسیر ما نسبت به غرور هست که یکی از اصول اخلاقی و اون حقیقت نهفته در اصول اخلاقی ما رو متشکل میشه.

 پس وقتی ما داریم صحبت از غرور می‌کنیم.

 اون غرور تعریف عامه ای که بله فلانی مغرور هست و به کسی ارزش نمیده.

 خودپرست هست، خودخواه هست، نیست.

 ما داریم در باب کسی صحبت می‌کنیم که حاضر به فرمانبرداری نیست.

 حاضر نیست خودش رو حقیر بکنه.

 اما این به این معنا نیست که خودش رو حقیر نمی کنه.

 دیگران رو حقیر می کنه.

 در باب اون دومینویی که یک کسی اگر قرار به بزرگ بودن باشه قراره که دیگرانی رو کوچیک بکنه که خودش بزرگ بشه رو هم درباره‌اش صحبت کردیم.

 فکر می‌کنم توی قسمت برابری دربارش صحبت هایی کردیم.

 پس ما داریم در باب صحبت می‌کنیم.

 در باب موضوعی که یک غروری تصویر می‌کنه که قرار بر این هست که خودت رو باارزش بدونی و وقتی خودت رو باارزش دونستی، دیگران رو هم با ارزش می‌بینی.

 قرار نیست که خودت رو تحقیر کنی در برابر بزرگی در آسمانها یا زمین فرقی نمی کند.

 بعد از این حقارتی که در خودت به وجود میاری باید جوری این حقارت رو سیراب کنی.

 پس مجبوری که دیگرانی را حقیر کنی و این دومینو را حرکت بدی.

 لازم و ملزوم هم هستند.

 تو وقتی خودت را بزرگ ببینی.

 وقتی کسی را از خودت بزرگتر ببینی، مجبوری که خودت را تحقیر کنی.

 برای این تحقیر شدن باید جواب و پاسخ درستی داشته باشی.

 دادن پاسخ به اون میشه تحقیر دیگران.

 اون احساسات نهفته رو به نوعی سیراب کردن.

 این غرور و این تعریف ما نسبت به غرور در باب ارزش گذاشتن به خود داره صحبت می کنه.

 خودتون رو محترم بدونید.

 خودتون رو باارزش بدونید نه باارزش تر از دیگران.

 با ارزش دونستن خود ما رو به اینجایی میرسونه که دیگران رو هم با ارزش بدونیم.

 شما وقتی به خودتون به عنوان یک جاندار بها میدید به جان خودتون بها میدید.

 خب مسلما به جان دیگران هم بها میدید نه به مفهوم خودخواهی که همه چیز رو برای خودتون بخواید.

 به مفهوم اینکه جان من خوشه، جان من باارزش، جان من باارزش ترین المانی ست که من توی زندگی دارم.

 من چیزی با ارزش تر از جانم ندارم.

 خب مسلما وقتی به این فکر بکنید، وقتی دیگران رو میبینید، حالا چه از انسان چه از حیوان، خب مطمئنا به اونها هم ارزش میدید.

 اونها هم موجودات باارزشی میشن.

 اونها هم تنها دارایی شون جان هست و شما نمیتونید در برابر جان اونها قد علم بکنید و بخواید جان اونها رو بگیرید.

 پس از غرور و تعریفی که ما نسبت به غرور داریم ما رو به این حس برابری خواهانه میرسونه.

 ما رو مغرور میکنه در باب اینکه در برابر دیگران سر خم نکنیم، حرفی رو قبول نکنیم، ایستادگی کنیم در برابر ظلم بایستیم.

 این غرور جرقه ایست برای اعتماد به خویشتن.

 اعتماد به نفس.

 اعتماد به خود.

 شما وقتی مغرور باشید با این تعاریف مشخصی که من دارم میدم خب به خودتون اعتماد دارید دیگه قرار نیست که تحت لوای کسی کاری انجام کنید.

 شما میدونید و به خودتون ایمان و اعتماد دارید که قادر به انجام کارها هستید.

 برای کاری تلاش میکنید، هدفی رو مشخص میکنید و به اون هدف میرسید.

 لازمه این در وهله اول این هست که از اون لاک بیرون بیایید.

 ببینید در برابر این غرور چه چیزی ایستاده.

 یعنی شما همواره از اون ابتدایی که دارین پرورش پیدا می کنید چه چیزی رو می شنوید؟

 تحقیر کردن خودتون در برابر بزرگی در برابر کسی که با کمالات هست.

 شما دارید توی یک لاک کی فرو میرید که همواره خودتون رو تحقیر بکنید.

 دیگران رو بزرگ بکنید.

 این دائما در حال آموزش به شماست.

 خب این باعث اون درخودماندگی میشه.

 شما قادر نیستید کاری بکنید.

 شما همیشه خودتون رو مستلزم یک قدرت غیبی می دونید.

 مستلزم یک قدرتی می دونید که برای شما کاری انجام بده.

 شما باید در نکته اول از این لاکی که براتون ساخته شده بیرون بیایید.

 وقتی شما به این مرحله برسید و به این غرور باور داشته باشید قاعدتا به خودتان اعتماد خواهید داشت.

 اعتماد پیدا می‌کنید به خودتان و مطمئن می‌شوید که هر کاری در این جهان به واسطه‌ی خواستن و تلاش کردن شماست که میسر است.

 چیزی که ما داریم در جهان عینی می‌بینیم.

 سالیان سال مومنان به ادیان مختلف، دعا کردن به درگاه خدا زجه زدن، ناله‌ها کردن چیزی برای آیندشون بوده.

 آیا به چیزی رسیده‌اند؟

 اما در برابر آن‌ها انسان‌هایی را داریم که به خودشون اعتماد کردند.

 خودشون رو قبول داشتند.

 به غرور پیوستند.

 از لاک این درخودماندگی در آمدند و هر خواسته ای را عملی ساختند.

 یعنی شما تصور کنید که همه برده های جهان در طول اعصار گذشته قرار بود دست به دعا بردارند.

 حالا با هر باوری به ایمان خودشان رجوع کنند و در انتظار فرجی باشند.

 آیا اتفاقی در جهان هستی می افتد؟

 اما آن روزی که آن برده ها به آن غرور دست پیدا کردند، به خودشان اعتماد کردند، در راستای رسیدن به آن اهداف تلاش کردند و به آن هدف غایی رسیدند.

 توی تمام موضوعات به همین شکل است.

 هیچ تفاوتی نیست.

 موضوعات متفاوت است.

 اما راه و مسیر یکسان و برابر است.

 پس این غروری که ما تعریف کردیم در نهایت امر ما را به اعتماد به خویشتن میرسونه و این اعتماد به خویشتن قراره که در ما شجاعت رو زنده بکنه.

 این اعتماد به خویشتن باعث به وجود اومدن اون شجاعت درون ما میشه.

 شما دو تصویر متفاوت رو در نظر بگیرید.

 انسانی که زاده شده، پرورش یافته، تعلیم دیده برای تحقیر خودش.

 آیا شما شمه ای از شجاعت رو می تونید در این انسان ببینید؟

 و یا انسانی که به خودش باور داره؟

 دائما داره در خودش زنده می کنه؟

 اینکه خودش توانایی به وجود آوردن کارهای مختلف رو داره.

 هر خواسته ای رو باید با تلاش خودش به وجود بیاره.

 حالا این آدم رو تصور کنید که در زمینه شجاعت چه کارهایی ازش بر میاد.

 این در باب کتمان این نیست که کسانی که با ایمان بودند شجاعت نداشتند.

 با اون ایمان های مشخصی که ما داریم درباره اش صحبت می کنیم.

 اونها هم بودند که به واسطه ایمان خودشون به اون شجاعت رسیدند.

 اما ما داریم در باب غروری صحبت می کنیم که ما رو به این اعتماد میرسونه و این اعتماد برای ساختن قاعدتا در ما شجاعت رو زنده می کنه.

 یعنی موضوع عینی هست.

 غیر قابل انکار هست.

 شما با این اعتمادی که به خودتون دارید در راستای اهدافتون پیش میرید.

 حالا هر چیز و هر مشکلی که در برابرتان باشه در برابرش نمیتونید سر خم بکنید و اعتقاد به خودتون پیدا کردید.

 کافی است که این موتور محرکه روشن بشه.

 شما توی زندگیتون بازدهی از این رفتارهای خودتون ببینید و به نوعی ضامن اون ایمان درونی تون بشه و بعد موتور محرکه شما روشن شده.

 شما با شجاعت توی این راه گام بر میدارید.

 پس این برآیندی که ما داریم دربارش صحبت میکنیم مرحله به مرحله قراره که ما رو توی این اصول اخلاقی پیش ببره و از غرور ما رو به اعتماد به خویشتن، به شجاعت و در نهایت به طغیان برسونه.

 طغیان قرار هست که راهگشا باشه.

 یعنی قرار هست که ما اگر مظالمی رو تو جهان پیرامون خودمون می بینیم در برابرش ایستادگی بکنیم، در برابرش عکس داشته باشیم، عمل داشته باشیم.

 قرار هست که ما نسبت به اینها بی صدا و بی کلام ننشینیم.

 این پلکانی که ما داریم براتون تصویر می کنیم خب قاعدتا شما رو به اینجا میرسونه.

 شما انسان مغروری رو تصویر بکنید با همان تعریف مشخصی که من نسبت به غرور دادم.

 خب این آدم قرار نیست خودش رو تحقیر بکنه.

 قرار نیست خودش رو کوچک بدونه.

 قرار نیست امر و فرمایش کسی رو قبول بکنه.

 چشم بسته اطاعت گر باشه.

 به خودش ایمان پیدا کرده.

 اعتقاد پیدا کرده که می تونه کارهایی رو پیش ببره.

 به واسطه ی این ایمان و اعتقاد به خویشتنش.

 شجاعت درونش زنده است و حالا با مشکلات و مصائب دنیا روبه رو میشه.

 در کارخانه ای کار میکنه که کارفرما اذیتش میکنه.

 حالا خودش یا دیگران رو.

 خب قاعدتا در برابر این ایستادگی میکنه.

 فرمانی میشنوه در باب اینکه برو فلان کار رو بکن.

 این کار رو مخالف با ارزش های اخلاقی خودش میدونه.

 خب قاعدتا در برابر این ایستادگی میکنه، طغیان میکنه، شورش میکنه.

 اینها لازم و ملزوم هم هستند.

 عینیات هستند، غیرقابل تغییر هستند.

 یعنی این دومینو قراره ما رو در انتها به این جایگاه برسونه که ما سکون و سکوت نداشته باشیم.

 در برابر شرایط پیرامون خودمون سکوت نکنیم.

 وقتی داریم از توی خیابون رد میشیم یه کسی یه کسی رو داره کتک میزنه از کنارش رد نشیم.

 وقتی یه کسی داره در حقمون اجحاف میکنه، حقوقمون رو پایمال میکنه، آزادی مون رو به استثمار خودش میبره.

 در برابرش ساکت نباشیم.

 این ساختار و این تعریف قراره که ما رو به اینجا برسونه و می رسونه چون چیزی به جز این در خودش نمی تونه جای بده.

 اون انسان مغروری که کسی داره بهش زور میگه، نمی تونه سرش رو بندازه پایین و قبول بکنه.

 اما اون انسانی که بارور شده برای اون تحقیر کردن خودش یعنی خدا در آسمان.

 در وهله اول شما در برابر اون تحقیر میشید.

 بهتون میگن که در برابرش سر سجود پایین بیارید، اوامرش رو پیش ببرید.

 اون قدرت بالا و یگانه قدرت جهان هست.

 به پشتوانه اون پدری میاد قرار میگیره، پدر به شما امر میکنه صاحب خون و جان شماست، پدر همه چیز جهان تون میشه.

 این دومین رو به شما داره آموزش میده که در مرحله بعد در قبال معلمت در مدرسه این گونه باش.

 در برابر مدیر مدرسه ات اینگونه باش در برابر کارفرمای سر کارت اینگونه باش.

 این دومینو شما را عادت به اطاعت گری می دهد و از شما چیزی فراتر از این نمی سازد.

 حالا وقتی اون مرد، اون زن و اون آدمی که توی اون جامعه اینجوری آزموده شده اینجوری مورد آموزش قرار گرفته، حالا وقتی توی دنیای پیرامونش راه میره، وقتی بزرگترین مشکلات اجتماعی رو میبینه، در هر جایگاهی که باشه تفاوتی نمی کنه.

 روح طغیانگری نداره.

 روح سازش پذیر داره.

 اینگونه آزموده شده.

 اینگونه مورد تعلیم قرار گرفته تا در نهایت در قبال اتفاقی که می افته ساکن و ساکت باشه.

 این هم باز از اون دسته موضوعاتی است که در سراسر جهان اینگونه مردم رو بارور میکنند.

 شما جایی رو سراغ ندارید که انسان ها را طغیانگر بار بیاورند انسان ها را یاغی بیاورند.

 انسان ها شورشگر باشند.

 جایی تعلیم نمی بینند که در برابر ناعدالتی بایستند.

 انسان ها آزموده می شوند.

 انسان ها تعلیم می بینند برای اطاعت گری.

 چون این نظم به وجود آمده تا اطاعت گر داشته باشد.

 شما در نظمی که قرار بر این است که قدرتی در آن بالا بنشیند و فرمان بدهد باید فرمانبردار بسازید.

 چیزی فراتر از این ندارید، اما این اصول اخلاقی دارد به ما فریاد می زند که شما با توجه به آن غرور، اعتماد به خویشتن، شجاعت در نهایت به طغیان برسید.

 حالا چاشنی این طغیان قرار است از چهار عامل باشد.

 یکیش این حقیقتی بود که من الان تصویر کردم با چند عامل مشخص.

 یکیش عدالت و انصاف.

 و ایمان به برابری بود.

 دیگریش آزادی بود.

 و نقطه ی انتهایی اش مهر هست.

 حالا ما وقتی تعریفی از مهر میدیم به مفهوم این هست که در قبال دیگران هم آسوده ننشین.

 همه چیز رو برای خودت نخواه.

 در قبال دیگران مهر بورز.

 با دیگران هم یار و همراه باش. خیلی سادست.

 چجوری ما تعلیم می بینیم؟

 چه جوری ما بزرگ میشیم با اینکه نسبت به اطرافیان خودمون، نسبت به خانواده ی خودمون مهر داشته باشیم؟

 خیلی تعداد معدودی هستن که نسبت به خانواده ی خودشون بی مهر باشن.

 خب دلیل اون تکرار هست.

 دلیل اون تعلیم هست.

 شما اینجوری تعلیم می بینید که نسبت به اطرافیان خودتون و خانواده ی خودتون مهربان باشید.

 نسبت بهشون مهر داشته باشید.

 اگر روزی مورد ظلم قرار گرفته اند.

 انگاری که به خودتون ظلم شده.

 حالا این میره در تعاریف گسترده ترش یک جایی به حس وطن پرستی میرسه.

 یه عده ای نسبت به هموطنانشون این احساس رو دارند.

 حال اگر ما این موضوع رو بتونیم گسترش بدیم نسبت به هموطنانمون با توجه به تفاسیر و تعابیری که خودمون میدیم نسبت به همجنسان خودمون این احساس رو داریم؟

 یعنی اون مهرورزی قراره در نهایت ما رو به همیاری و همراهی در کنار دیگر جوانان برسونه.

 این چاشنی در کنار اون چهار عاملی که گفتم که حقیقت رو داره دقیقا تشکیل میده.

 یعنی شما یک حقیقتی دارید که این اصول اخلاقی همچون غرور و شجاعت و اعتماد به خویشتن و در نهایت طغیان هست.

 با یک عاملی به اسم مهر همسو میشه و در راستای رسیدن به عدالت و انصاف که همانا برابری است و آزادی ما رو به یک هدف غایی می‌رسونه.

 حالا شما با جامعه‌ای روبه رو هستید که کوچکترین مظالم در کنار خودش رو با واکنش جواب میده، در برابرش طغیانگر هست، در برابرش پرسشگر هست، در برابرش نقاد هست، در برابرش عمل داره، عکس داره، ساکن و ساکت از کنار موضوعات نمی گذره.

 این اصول اخلاقی است که قراره ما رو به اون نهایت برسونه و قراره به اون طغیانگری برسونه.

 قراره به اون احساس انقلاب خواهی دگرگون خواهی برسونه.

 قرار هستش که ما نسبت به جامعه پیرامون خودمون ساکن نباشیم.

 اما امروز جهان و اصول اخلاقی امروزی حاکم بر جهان ما رو به سمت سکون و سکوت سوق میده.

 از اون نقطه ابتداییش در حال بارآوردن افرادی است که فرمانبردار باشند.

 این نظام نیازمند این اطاعت گران هست تا هرجایی که بتونه مرید خواهد ساخت.

 چون مرادی در بالا وجود داره.

 یعنی این مراد تعریف شده تا در طبقات مختلف انسان ها رو به این اطاعت گری برسونه.

 شما در جهان امروزی این ساختار و این اگر این ساختار رو ذره ای بهش خدشه وارد کنید، تمام نظام و تمامی نظام های ساخته ی انسانی در شرف نابودی میشه.

 چجوری قرار هست که کارخانه ای رو اداره کنند؟

 چگونه قرار هست که کشوری رو اداره بکنند و براش حکومت بکنند؟

 چجوری قرار هستش که این نظام رو به پیش ببرند؟

 نظام خانواده میتونه متاثر از این موضوع باشه.

 نظام های مختلف از نظام سیاسی تا موضوعات مختلف پیرامون زندگی ما خدشه بهش وارد میشه.

 پس جهان پیرامون ما قادر و قابلیت این رو نداره که همچین باوری رو گسترش بده.

 اون در حال تولید کردن فرمانبردار هست که جهان به همین شکل در حال سکون و سکوت پیش بره و این باور و این اعتقاد به جان قرار هست که از ما انسان های یاغی و طغیانگر بسازه که در برابر هر ظلمی نسبت به جانشون واکنش نشون بدن.

 اگر روزی در خیابان دیدند که کسی در حال آزار رسوندن به حیوانی است از کنارش نگذرند.

 ساکن و ساکت نباشند.

 این روح اطاعت گر رو نداشته باشند که جامعه ما اینگونه گفته.

 خداوند این گونه فرموده.

 فلان کس این حرف رو زده و این مشکلی توش نیست.

 روح طغیانگر تو چی میگه؟

 در برابر آزار به دیگران چه رفتار و چه عکسی از خودش نشون میده؟

 اصول اخلاقی تو چه جوری خدشه دار میشه؟

 آیا تو به مهر باور داری؟

 آیا این مهر رو در گستره ی بزرگی به اسم اون برابری که ما تصویر کردیم و همه ی جانها رو در بر میگیره میبینی؟

 آیا بقیه ی جان ها رو هم همتای خودت احساس میکنی؟

 حالا آیا اون غرور رو داری؟

 آیا اون شجاعت درون تو هست؟

 آیا اعتماد به خویشتن داری که بتونی در برابر این ظلم بایستی؟

 حالا اگر جواب این ها آری باشه، شما طغیانگری خواهید کرد.

 شما در برابر این زشتی ایستادگی خواهید کرد و این اصول اخلاقی قرار بر این هست که ما رو به این راستا برسونه و از ما روحی طغیانگر و یاغی پدید بیاره که در برابر مظالم مسکوت نیست.

 در برابر هر زشتی صحبت داره. حرف داره. عمل داره. رفتار داره.

 در برابر این زشتی ها آسوده نمیشینه.

 چیزی که امروز در بین کشور مشخص خودمون به اسم ایران بیداد میکنه.

 شما با هر صحنه ای روبرو میشید بدترین و وحشتناک ترین صحنه ها.

 انسان ها به راحتی از کنارش میگذرن.

 نهایت کاری که میکنن فیلم گرفتن از اون هست.

 این دیگه نهایت عکس شون هست.

 چون هزاران عامل اینها رو اینجوری پرورش داده.

 یعنی شما نمیتونید از جامعه ای که اینگونه پرورش یافته تقاضای موضوع دیگه ای بکنید؟

 شما نمیتونید تو یک زمین کشاورزی خیار بکارید آخرش تقاضای موز بکنید.

 باید منتظر بمونید که کی موز های ما بارور میشن.

 شما به این خاک حاصلخیز موادی که دادید همین ها بوده.

 نهایتش هم همین رو ازش برداشت میکنیم.

 شما عرف جامعه تون داره مدام بهتون تکرار میشه این فرمانبرداری.

 این ترس داره بهتون تکرار میشه.

 در شما ذره ای روح طغیانگری رو پرورش نمیدن.

 از شما پرسشگری به وجود نمیارن.

 از شما موجوداتی ساکن و ساکت پدید آوردند.

 در برابر هر ظلمی از کنارش میگذرید.

 اگر به مهری وابسته و باورمند هستید و اگر قرار بر این هست که مهری رو به شما آموزش بدهند، هزار باید و نباید در کنارش میزارن.

 آیا این فردی که مورد ظلم قرار گرفته هم باور من هست؟

 آیا او به دین اسلام باورمند هست؟

 آیا اون انسان آیا اون زن، آیا اون سنش مثلا پونزده ساله؟

 هزاران المان، هزاران راه و چاه، هزاران دست انداز در برابر شما قرار میدن که مهرتون آلوده بشه.

 دیگه اون مهری نیست که قرار باشه بی واسطه به دیگران مهر بورزه، نسبت به دیگران احساس همدردی داشته باشه، همیاری داشته باشه.

 قرار هست در هزاران قید و بند از اون مهر چیزی باقی نمونه.

 شاید دست آخر شما در قبال اینکه به برادرتون کسی آزاری بهش رسونده و یا حقش رو خورده باز هم به واسطه اون روح اطاعت پدرتون چیزی نگید به واسطه اینکه اون شخصی که ظالم هست رو بزرگ ببینید دارای مرتبه و جاه ببینید، بگید اون از من بالاتره، در جایگاه اجتماعی بالاتری هست حالا در برابرش هیچ کاری نداشته باشید یا میتونه این تساوی برعکس بشه.

 یعنی از شما انسان های عاصی پدید بیاره که حالا قراره با خشونت همه چیز رو از بین ببرید.

 قراره اگه کسی بهتون ظلم کرد شما هم بهش ظلم کنید.

 چون شما تعریف مشخصی ندارید.

 شما رفتارهاتون عکس العمل هست. واکنش هست.

 شما قرار نیست خودتون عملی رو به وجود بیارید.

 اینجوری آموزش ندیدید که خودتون بخواید کاری انجام بدید.

 شما در قبال رفتاری که باهاتون میشه از خودتون عکس العملی قهری نشون میدید که ثمرش میشه اون خشونت نهفته.

 حالا این بحثی که الان باز شد ما رو به یک راه دیگه ای میبره به یک سمت و سوی دیگه ای میبره ما را به سمت نقد شرایط خودمون و اجتماع پیرامونمون میبره که فعلا تو این برنامه مشخص قرار بر این نیست که ما در باب این صحبت بکنیم.

 فرای این من در باب اصول اخلاقی یه بخشی به اسم دخالت نکردن در زندگی دیگران هم برام موضوع مهمی بود اما زمان این برنامه دوست ندارم خیلی زیاد بشه.

 دوست دارم در حد همین 15 دقیقه بمونه.

 به خاطر همین ترجیح میدم در آینده حالا در باب این موضوع پیرامون یک موضوعی هم راستا باهاش صحبت بکنم.

 قرار بر این بود که در باب این مسئله اخلاق ما اون اصول ابتدایی رو بشناسیم که در آینده وقتی داریم دربارشون صحبت میکنیم شما بدونید که ما داریم به کجا شما رو برمیگردونیم و از کجاها داریم صحبت میکنیم.

 تا همین جایی که دربارش صحبت کردم به نظرم اون اصول اخلاقی که قرار به ترسیم کردنش بودم رو براتون یه تصویری ازش دادم.

 مسلما این موضوع، موضوع ادامه داریست.

 این اصول اخلاقی و حلول این در زندگی اجتماعی ما همه جا قابل لمسه و ما مسلما در برنامه های آتی که بعد از گذشت این برنامه‌های عنوان‌های اصلی این عنوان‌های بزرگ، بعد از گذشتن از این عنوان‌ها به اون مطالب می‌رسیم و هر جایی حالا در باب این موضوع کوچکی که صحبت می‌کنیم سعی می‌کنیم بیشتر این موضوعات رو بشکافیم.

 خب دوستان برنامه‌ای به نام جان قصد داره که در باب موضوعات مهم زندگی‌مون به زبون ساده، محاوره ای و بداهه صحبت بکنه.

 اما این موضوعات و چیزهایی که دغدغه من هست و موضوعات مهم پیش تر از این در قالب شعر، کتاب، مقالات نوشته شده و در دسترس شما قرار داره.

 اگر دوست داشتید می تونید با مراجعه به وبسایت جهان آرمانی این آثار رو به صورت رایگان دریافت و مطالعه کنید.

 مطمئنا بزرگترین کمکی هم که شما می‌تونید به من بکنید در راستای شنیده شدن این باورها بارها اطلاع رسانی اون به دیگران هست.

 این برنامه به نام جان بود و من نیما شهسواری.

 با شما بودیم.

 ممنون که در کنار من بودید.

 در پناه آزادی.

 

آثار صوتی نیما شهسواری، پادکست و کتاب صوتی در شبکه‌های اجتماعی

از طرق زیر می‌توانید فرای وب‌سایت جهان آرمانی در شبکه‌های اجتماعی به آثار صوتی نیما شهسواری اعم از کتاب صوتی، شعر صوتی و پادکست دسترسی داشته باشید

برخی از کتاب‌های نیما شهسواری

دانلود رایگان کتاب، آثار نیما شهسواری، برای دسترسی به کتاب بیشتر صفحه را دنبال کنید...

توضیحات پیرامون درج نظرات

پیش از ارسال نظرات خود در وب‌سایت رسمی جهان آرمانی این توضیحات را مطالعه کنید.

برای درج نظرات خود در وب‌سایت رسمی جهان آرمانی باید قانون آزادی را در نظر داشته و از نشر اکاذیب، توهین تمسخر، تحقیر دیگران، افترا و دیگر مواردی از این دست جدا اجتناب کنید.

نظرات شما پیش از نشر در وب‌سایت جهان آرمانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در صورت نداشتن مغایرت با قانون آزادی منتشر خواهد شد.

اطلاعات شما از قبیل آدرس ایمیل برای عموم نمایش داده نخواهد شد و درج این اطلاعات تنها بستری را فراهم می‌کند تا ما بتوانیم با شما در ارتباط باشیم.

برای درج نظرات خود دقت داشته باشید تا متون با حروف فارسی نگاشته شود زیرا در غیر این صورت از نشر آن‌ها معذوریم.

از تبلیغات و انتشار لینک، نام کاربری در شبکه‌های اجتماعی و دیگر عناوین خودداری کنید.

برای نظر خود عنوان مناسبی برگزینید تا دیگران بتوانند در این راستا شما را همراهی و نظرات خود را با توجه به موضوع مورد بحث شما بیان کنند.

توصیه ما به شما پیش از ارسال نظر خود مطالعه قوانین و شرایط وب‌سایت رسمی جهان آرمانی است برای مطالعه از لینک‌های زیر اقدام نمایید.

بخش نظرات

می‌توانید نظرات، انتقادات و پیشنهادات خود را از طریق فرم زبر با ما و دیگران در میان بگذارید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برخی از کتاب‌های صوتی نیما شهسواری
برای دسترسی و دانلود رایگان تمامی عناوین، صفحه کتاب صوتی و یا منوی مربوطه را دنبال کنید...

مقاله تحلیلی

مقدمه

اخلاق، از دیرباز یکی از اساسی‌ترین مباحث فلسفی و اجتماعی بوده است. اما اغلب تعاریف اخلاقی، بر پایه قوانین و چارچوب‌های سخت و از پیش تعیین شده‌ای بنا شده‌اند که به جای ارتقاء آزادی، آن را محدود کرده‌اند. پادکست به نام جان، در قسمت هفتم خود، با نگاهی متفاوت به این موضوع می‌پردازد و اخلاق را نه یک زنجیر، بلکه ابزاری برای رسیدن به آزادی معرفی می‌کند. این قسمت، به واکاوی این پرسش‌های بنیادین می‌پردازد که «اخلاق‌مداری با زندگی بشر چه کرده است؟» و «چگونه می‌توان از اخلاق در مسیر آزادی بهره برد؟» این تحلیل، ما را به سمت یک نگاه جدید به اخلاق هدایت می‌کند که در آن، اخلاق و آزادی دو روی یک سکه هستند. این مقاله به بررسی این مفاهیم عمیق و منحصر به فرد می‌پردازد تا به درکی جامع از مفهوم «اخلاق آزادی» و «جان‌پنداری» دست یابیم.

تاریخ بشر مملو از نمونه‌هایی است که نشان می‌دهند چگونه اخلاق‌مداری، به نام عدالت و نظم، به سرکوب آزادی‌های فردی منجر شده است. اما آیا این بدان معناست که ما باید اخلاق را کنار بگذاریم؟ پاسخ این پادکست، «نه» است. این پادکست، اخلاق را از نو تعریف می‌کند و آن را بر پایه یک مفهوم جدید، یعنی «اخلاق جان‌پنداری» بنا می‌نهد. این مفهوم به ما می‌آموزد که اخلاق واقعی، نه در اطاعت کورکورانه از قوانین، بلکه در احترام به جان و کرامت هر موجود زنده است. این واکاوی، گامی در جهت رهایی از قالب‌های فکری سنتی و حرکت به سمت یک زندگی آگاهانه و پرمعناست، که در آن، اخلاق نه یک اجبار، بلکه یک انتخاب است.

تحلیل مفهومی

تحلیل مفهومی «اخلاق آزادی» بر پایه این ایده استوار است که اخلاق، به جای محدود کردن، باید انسان را در مسیر آزادی هدایت کند. از دیدگاه فلسفی، اخلاق سنتی اغلب بر پایه مفاهیم دوگانه مانند «خوب» و «بد» یا «گناه» و «ثواب» بنا شده است که می‌تواند به ایجاد ترس و محدودیت منجر شود. در مقابل، اخلاق آزادی، بر پایه مسئولیت‌پذیری فردی و انتخاب آگاهانه است. در این چارچوب، انسان مسئول اعمال خود است و اخلاقی عمل می‌کند، نه از ترس مجازات، بلکه به این دلیل که این عمل، به ارتقاء آزادی خود و دیگران کمک می‌کند. این نگاه، اخلاق را از یک سیستم کنترلی به یک راهنمای درونی تبدیل می‌کند که به انسان در رسیدن به پتانسیل کامل خود کمک می‌کند.

علاوه بر این، مفهوم منحصر به فرد «اخلاق جان‌پنداری»، یک بنیاد جدید برای یک اخلاق جهانی و انسانی را ارائه می‌دهد. «جان‌پنداری»، به معنای ارزش و احترام قائل شدن برای هر جان است، صرف نظر از اینکه آن جان متعلق به انسان، حیوان یا طبیعت باشد. این مفهوم، به جای تمرکز بر قوانین انتزاعی، بر یک اصل ساده و قابل فهم تمرکز می‌کند: «محافظت از جان». این رویکرد، به ما اجازه می‌دهد که از اختلافات مذهبی و فرهنگی بر سر تعاریف اخلاقی فراتر برویم و به یک اصل مشترک برسیم که همه انسان‌ها می‌توانند با آن ارتباط برقرار کنند. این مفهوم، به ما می‌آموزد که اخلاق واقعی، نه در اطاعت از یک کد اخلاقی خاص، بلکه در رفتار ما با سایر موجودات زنده و محیط زیستمان است.

در نهایت، این پادکست به این پرسش بنیادین پاسخ می‌دهد که «آیا آزادی می‌تواند به تنهایی اخلاق‌مداری به بار آورد؟» پاسخ این پرسش، «خیر» است. آزادی بدون یک چارچوب اخلاقی، می‌تواند به هرج و مرج و خودخواهی منجر شود. اما «اخلاق جان‌پنداری»، یک راه حل برای این مشکل ارائه می‌دهد. این اخلاق، به عنوان یک قطب‌نمای درونی عمل می‌کند که آزادی را به سمت اهداف سازنده و انسانی هدایت می‌کند. از این رو، اخلاق و آزادی، دو مفهوم مکمل هستند که با یکدیگر، به انسان در رسیدن به یک زندگی آگاهانه و پرمعنا کمک می‌کنند.

پرسش‌های متداول

تفاوت اصلی «اخلاق آزادی» با اخلاق سنتی چیست؟

تفاوت اصلی در رویکرد آن‌هاست. اخلاق سنتی اغلب بر پایه قوانین و باید و نبایدها بنا شده و می‌تواند به محدودیت آزادی منجر شود. در مقابل، «اخلاق آزادی» بر پایه مسئولیت‌پذیری فردی و انتخاب آگاهانه است. در این رویکرد، انسان به جای اینکه از قوانین اطاعت کند، به دنبال رشد و ارتقاء آزادی خود و دیگران است.

چگونه می‌توان «اخلاق جان‌پنداری» را در زندگی روزمره به کار برد؟

«اخلاق جان‌پنداری» را می‌توان در زندگی روزمره به سادگی به کار برد. این امر با احترام به هر موجود زنده آغاز می‌شود. این می‌تواند شامل انتخاب‌های غذایی (مانند گیاهخواری)، حمایت از حقوق حیوانات، و تلاش برای حفظ محیط زیست باشد. هر عملی که به محافظت از جان کمک کند، در چارچوب «اخلاق جان‌پنداری» قرار می‌گیرد.

آیا جامعه‌ای می‌تواند هم آزاد باشد و هم اخلاقی؟

بله، این امر نه تنها ممکن، بلکه ضروری است. همانطور که گفته شد، آزادی بدون اخلاق به هرج و مرج منجر می‌شود، و اخلاق بدون آزادی به استبداد. اما جامعه‌ای که بر پایه «اخلاق آزادی» بنا شده باشد، می‌تواند هر دو را با هم داشته باشد. در چنین جامعه‌ای، افراد با احترام به آزادی دیگران، به دنبال ارتقاء آزادی خود نیز هستند و این فرآیند، به یک همزیستی مسالمت‌آمیز و آگاهانه منجر می‌شود.

نکات کلیدی

نتیجه‌گیری

بررسی «اخلاق آزادی» و «جان‌پنداری»، ما را به این نتیجه می‌رساند که اخلاق، نه یک بار سنگین، بلکه یک راهنماست که به انسان در رسیدن به یک زندگی پرمعنا و آزاد کمک می‌کند. این پادکست، به ما یک چارچوب فکری جدید ارائه می‌دهد که در آن، اخلاق نه یک امر تحمیلی، بلکه یک انتخاب آگاهانه است. با پذیرش این نگاه، می‌توانیم به یک زندگی‌ای دست یابیم که در آن، نه تنها خودمان آزاد باشیم، بلکه به آزادی دیگران نیز احترام بگذاریم. این فرآیند، به ایجاد یک جامعه انسانی‌تر و آگاهانه‌تر منجر می‌شود که در آن، هر فرد به عنوان یک عامل فعال برای تغییر و ارتقاء، عمل می‌کند.

اطلاعات تکمیلی و دسترسی به اثر

در قسمت هفتم از پادکست به نام جان با عنوان «بررسی اخلاق آزادی و جان‌پنداری»، نیما شهسواری با نگاهی فلسفی و تحلیلی، به واکاوی مفهوم اخلاق در بستر آزادی می‌پردازد. این قسمت، پرسش‌هایی بنیادین را مطرح می‌کند: آیا اخلاق‌مداری همواره با آزادی هم‌راستا بوده؟ و آیا می‌توان اخلاقی بنا کرد که بر پایه احترام به جان، نه اطاعت از قواعد تحمیلی، استوار باشد؟

شهسواری با معرفی مفهوم «اخلاق جان‌پنداری»، مخاطب را به تأمل درباره امکان ساختن چارچوبی اخلاقی دعوت می‌کند که نه از ترس، بلکه از آگاهی و شفقت سرچشمه می‌گیرد.

این بخش نگاهی عمیق دارد به:

این روایت برای کسانی است که به دنبال فهم سازوکارهای پنهان روان انسان، ساختارهای اجتماعی و ریشه‌های خشونت هستند. اگر از خود پرسیده‌اید که چگونه می‌توان اخلاقی ساخت که آزادی را محدود نکند، این قسمت پاسخی تأمل‌برانگیز برای شما دارد.

شما می‌توانید این پادکست را در پلتفرم‌های زیر بشنوید:

برای دریافت آثار دیگر نیما شهسواری از جمله کتاب‌ها و اشعار، یا مشارکت در تالار گفتمان دیالوگ، به وب‌سایت جهان آرمانی مراجعه کنید.

راهنما

راهنمایی‌های لازم برای استفاده از لینک‌های موجود در صفحه...

این صفحه دارای لینک‌های بسیاری است تا شما بتوانید هر چه بهتر از امکانات صفحه استفاده کنید.

در پیش روی شما چند گزینه به چشم می‌خورد که فرای مشخصات اثر به شما امکان می‌دهد تا متن اثر را به صورت آنلاین مورد مطالعه قرار دهید و به دیگر بخش‌ها دسترسی داشته باشید،

شما می‌توانید به بخش صوتی مراجعه کرده و به فایل صوتی به صورت آنلاین گوش فرا دهید و فراتر از آن فایل مورد نظر خود را از لینک‌های مختلف دریافت کنید.

بخش تصویری مکانی است تا شما بتوانید فایل تصویری اثر را به صورت آنلاین مشاهده و در عین حال دریافت کنید.

فرای این بخش‌ها شما می‌توانید به اثر در ساندکلود و یوتیوب دسترسی داشته باشید و اثر مورد نظر خود را در این پلتفرم‌ها بشنوید و یا تماشا کنید.

بخش نظرات و گزارش خرابی لینک‌ها از دیگر عناوین این بخش است که می‌توانید نظرات خود را پیرامون اثر با ما و دیگران در میان بگذارید و در عین حال می‌توانید در بهبود هر چه بهتر وب‌سایت در کنار ما باشید.

شما می‌توانید آدرس لینک‌های معیوب وب‌سایت را به ما اطلاع دهید تا بتوانیم با برطرف کردن معایب در دسترسی آسان‌تر عمومی وب‌سایت تلاش کنیم.

در صورت بروز هر مشکل و یا داشتن پرسش‌های بیشتر می‌توانید از لینک‌های زیر استفاده کنید.

ارسال گزارش خرابی

توضیحات

پر کردن بخش‌هایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.

عنوانی برای گزارش خود انتخاب کنید

تا ما با شناخت مشکل در برطرف‌ کردن آن اقدامات لازم را انجام دهیم.

در صورت تمایل می‌توانید آدرس ایمیل خود را درج کنید

تا برای اطلاعات بیشتر با شما تماس گرفته شود.

آدرس لینک مریوطه که دارای اشکال است را با فرمت صحیح برای ما ارسال کنید!

این امر ما را در تصحیح مشکل پیش آمده بسیار کمک خواهد کرد

فرمت صحیح لینک برای درج در فرم پیش رو به شرح زیر است:

https://idealistic-world.com/poetry

در متن پیام می‌توانید توضیحات بیشتری پیرامون اشکال در وب‌سایت به ما ارائه دهید.

با کمک شما می‌توانیم در راه بهبود نمایش هر چه صحیح‌تر سایت گام برداریم.

با تشکر ازهمراهی شما

وب‌سایت رسمی جهان آرمانی

راهنما

راهنمایی‌های لازم برای استفاده از لینک‌های موجود در صفحه...

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود مستقیم فایل‌ها از سرورهای وب‌سایت رسمی جهان آرمانی تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Google Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای One Drive تعبیه شده است،  با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Box Drive تعبیه شده است،  با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو به شما اطالاعاتی پیرامون اثر خواهد داد، مشخصات اصلی اثر در  این صفحه تعبیه شده است و شما با کلیک بر این آیکون به بخش مورد نظر هدایت خواهید شد. 

شما با کلیک روی این گزینه به بخش مطالعه آنلاین اثر هدایت خواهید شد، متن اثر در این صفحه گنجانده شده است و با کلیک بر روی این آیکون شما می‌توانید به این متن دسترسی داشته باشید

در صورت مشاهده‌ی هر اشکال در وب‌سایت از قبیل ( خرابی لینک‎‌های دانلود، عدم نمایش کتب به صورت آنلاین و … ) با استفاده از این گزینه می‌توانید ایراد مربوطه را با ما مطرح کنید.

تازه‌ترین کتاب نیما شهسواری

می‌توانید با کلیک بر روی تصویر تازه‌ترین کتاب نیما شهسواری، این اثر را دریافت و مطالعه کنید

به جهان آرمانی، وب‌سایت رسمی نیما شهسواری خوش آمدید

نیما شهسواری، نویسنده و شاعر، با آثاری در قالب  داستان، شعر، مقالات و آثار تحقیقی که مضامینی مانند آزادی، برابری، جان‌پنداری، نقد قدرت و خدا را بررسی می‌کنند

جهان آرمانی، بستری برای تعامل و دسترسی به تمامی آثار شهسواری به صورت رایگان است

راهنمای تکمیل پروفایل

📖

زندگی‌نامه

معرفی کوتاه از خودتان که برای همه کاربران قابل مشاهده است

🌍

اطلاعات شخصی

کشور: فقط مدیران می‌بینند • تاریخ تولد: به صورت سن نمایش داده می‌شود

💭

باورهای فکری

انتخاب‌های شما درباره‌ی هستی، اخلاق و جامعه - همیشه قابل تغییر

📱

راه‌های ارتباط

لینک شبکه‌های اجتماعی و وبسایت شما در پروفایل عمومی نمایش داده می‌شوند

⚙️

مدیریت حساب

ویرایش نام، ایمیل، رمز عبور - امکان فعالیت ناشناس

در دسترس نبودن لینک

در حال حاضر این لینک در دسترس نیست

بزودی این فایل‌ها بارگذاری و لینک‌ها در دسترس قرار خواهد گرفت

در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید

ثبت آثار

توضیحات

پر کردن بخش‌هایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.

در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است

بخش ارتباط، راه‌هایی است که می‌توانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است می‌توانید در بخش توضیحات شبکه‌ی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.     

شما می‌توانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمت‌هایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،

در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحله‌ی ابتدایی فرم پر کرده‌اید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.

پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعه‌ی قوانین و شرایط وب‌سایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینک‌های زیر اقدام کنید.