Logo true - Copy

جهان آرمانی

وب‌سایت رسمی نیما شهسواری

جهان آرمانی

وب‌سایت رسمی نیما شهسواری

پادکست به نام جان

ویژه برنامه : حمله اسلام به ایران
قسمت دوم : حمله اسلام به ایران

به اشتراک‌گذاری لینک دانلود مستقیم پادکست به نام جان در شبکه‌های اجتماعی:

مشخصات پادکست

عنوان : پادکست به نام جان

ویژه برنامه : حمله اسلام به ایران

قسمت دوم : جمله اسلام به ایران

برنامه‌ساز : نیما شهسواری

زمان : 01:04:32

با صدای : نیما شهسواری

توضیحات این قسمت از پادکست

حمله‌ی اسلام به ایران
به زیر تیغ تیز شمشیرها سالیان درازی است که این مردمان درس تسلیم بودن دیدند
آری آنان را به رنج و درد و زور زر و تزویر به خدمت گرفتند تا خویشتن به دیوان بفروشند و ما امروز در این تلخکامی اسیر ماندیم


از خون مردمانی که آسیابان نان قاتلان را چرخاند تا اسارت زنان و کودکان و میدان‌های شهری که از این ماتم گریه کرد و در خود خون ریخت تا امروزی که ما هنوز غرق در این جنگ و جهادطلبی مسلمانان به رنج نشسته‌ایم


برنامه‌ی به نام جان قصد دارد تا درباب مباحث مهم باورها و دغدغه‌های دنیایمان به زبان ساده و بداهه سخن بگوید

پخش تصویری پادکست به نام جان

پخش پادکست از اسپاتیفای

پخش پادکست از یوتیوب

توجه

 

این بخش از متن پادکست توسط هوش مصنوعی استخراج شده است. ممکن است شامل اشتباهاتی باشد یا به طور کامل با محتوای اصلی مطابقت نداشته باشد. هدف از این کار، بهبود دسترسی مخاطبین به محتوای پادکست و فراهم کردن امکان مطالعه و مرور سریع‌تر مطالب است

 

چرا متن پادکست را منتشر می‌کنیم؟

 

ما تصمیم گرفته‌ایم متن پادکست‌های خود را منتشر کنیم تا دسترسی به محتوای آن‌ها برای همه مخاطبان آسان‌تر شود. این اقدام به ویژه برای افرادی که ترجیح می‌دهند مطالب را به صورت متنی مطالعه کنند یا نیاز به مرور سریع‌تر دارند، مفید خواهد بود

 

متن پادکست چگونه استخراج شده است؟

 

این متن توسط هوش مصنوعی Speechmatics استخراج شده است. Speechmatics یکی از پیشرفته‌ترین فناوری‌های تبدیل گفتار به متن است که با استفاده از الگوریتم‌های پیچیده و یادگیری عمیق، صدا را به متن تبدیل می‌کند. این ابزار قادر است با دقت بالا و در زمان واقعی، گفتار را به متن تبدیل کند و از بیش از ۵۰ زبان مختلف پشتیبانی می‌کند

متن پادکست

 خب دوستان توی این قسمت مشخص قرار هست که بیشتر در باب اسلام و اون حمله ای که در نهایت اتفاق افتاد صحبت بکنیم.

 در قسمت قبل در باب ایران صحبت کردیم.

 تاریخی که بر ایران گذشت و کم کم شروع کردیم از همون تاریخ ابتدایی که حتی غیر مدون بود که تصویری دادیم تا در نهایت رسیدیم به اینکه ادیان خداباورانه شکل گرفت و بعد در نهایت ما را به یکتاپرستی رساند.

 دوران شکوهی از ایران باستان وجود داشت.

 در دوران هخامنشیان که اتفاقات ریز و درشت بی‌شماری هم درش افتاد و بعد از آن دوباره دوران تضعیف که به واسطه حمله دیگران به ایران اتفاق افتاد، حمله یونانیان و در نهایت دوباره ایستادن ایرانیان و دوران تازه‌ای که اینبار یک تصویر تازه ای از ایران را نمایش می‌داد.

 تصویری که گره خورده با معانی مذهبی بود.

 حالا دینی که قدرتمند شد و همه امور را به دست گرفت و ما مواجه شدیم با قدرتمندی دینداران و مبلغان دینی که سرآمد بر دیگران شدند، نظام استبدادی را به وجود آوردند که حالا دین زرتشتیت محور بود.

 پادشاهی که خدای بر زمین بود.

 خدایگان بی‌شماری که ساخته شدند.

 نابرابری به پیش رفت.

 با توجه به همان اعتقادات، با توجه به اعتقاد به یکتا پرستی، با توجه به اعتقاد به حق پنداشتن خود و نا حق پنداشتن دیگران، صاحب بودن و فرماندهی و فرمانبرداری آغاز شد.

 بردگی و برده داری بیش تر و بیش تر شد و ما مواجه شدیم با یک مردمی که سرخورده بودند از این حجم از فساد، از این حجم از نابرابری، از این حجم از ظلم.

 اصلاح طلبی در ایران به وجود آمد.

 در برابر آن نگاه غالب در برابر نگاه زرتشتیت امثالی داشت.

 نمونه هایی داشت مثل مزدک که به بدترین شکل ممکن باهاشون برخورد شد.

 مواجه شدیم با سرکوب های بی حد و حصر و در نهایت یک تصویری داریم از ایران در دوران ساسانیان پیش از اسلام که به شدت رنجور بود.

 مردمی ناراضی داشت، مردمی که در برابر حکومت وقت بودند، مردمی که سرخورده بودند.

 حکومتی که قدرت را در اختیار داشت.

 حکومتی که حالا متزلزل شده بود، به واسطه اینکه بیشماران می‌خواستند این تاج خدایی را به سر بگذارند، برایش می‌جنگیدند.

 در درون با هم مشکل پیدا می‌کردند.

 جنگ بر سر قدرت بود و این قدرتمندان دینی و نمایندگان و مبلغان دینی هم قدرت را در اختیار گرفته بودند و ما با ایرانی‌هایی روبرو شدیم که به شدت سرخورده از حکومت بودند، از دین بودند، از مذهب بودند، از شرایط بودند، به شدت در نابرابری، در بی‌عدالتی، در ظلم غرق بودند و از این شرایط حاکم هم به شدت ناراضی بودند.

 با توجه به این تصویری که در قسمت اول این برنامه دادیم، حالا می‌خوایم بریم و برسیم به دوران اسلام و اینکه حالا در کنار ایران ما یک کشور دیگه ای هم وجود داشت شبه جزیره عربستان.

 اینکه ما در باب این کشور می‌دونیم، میدونیم.

 حالا سعی میکنیم بیشتر نزدیک بشیم به این کشور و در نهایت اسلام و در آخر هم حمله اسلام به ایران.

 بهتر است که یک مقداری در باب کلا این اعراب و به نوعی اعراب پیش از اسلام هم صحبت بکنیم.

 این که ما مواجه شدیم با یک قومی که حالا داشت در نزدیکی ایران زندگی میکرد.

 ایرانی ها با آن ها مواجهه زیادی نداشتند.

 برخی از دوران تاریخی به نوعی مستعمره ایران به حساب می آمدند.

 به نوعی جزو ولایاتی به حساب می آمدند که تحت امر ایران بودند.

 به ایران باج و خراج میدادند.

 گاها جزو قومیت هایی به حساب می آمدند که به عنوان بربر شناخته میشدند.

 مفهوم از بربر اینکه به هیچ نظمی پایبند نبودند و کسی هم سمت و سوی این ها نمی رفت چرا که نیازی هم در این نمی‌دید.

 نه، تمدن مستحکم و قدرتمندی داشت که حالا کسی احساس ترس و خطر بکند تا به این‌ها حمله بکند.

 تا فردایی وجود نداشته باشد که بخواهند به خودشان حمله بکنند.

 مثل اتفاقاتی که بین ایران و یونان به کرات افتاد در طول تاریخ.

 نه، آنها منابعی داشتند که حالا کسی بخواهد به طمع آن حمله بکند و این منابع را از آن خود بکند.

 مثل اتفاقاتی که نسبت به کشورهای مختلف در طول تاریخ افتاده، حالا منابع مختلفی از جمله طلا و نقره و مس و.

 داشتند تا امروز و دنیای امروزی و نفت و گازی که در کشورهای مختلف وجود دارد و این ثروت ها باعث حمله های گسترده می شود.

 نه مردم زیادی داشتند که به واسطه آن جماعتی حمله بکنند تا یک نظام برده داری قدرتمندی را بوجود بیاورند.

 مثل حمله هایی که در طول تاریخ اتفاق افتاده و سعی کردند از کشورهای دیگر به نوعی بیگاری بکشند و از این نیروی کار و از این نیروی انسانی استفاده کنند.

 در مجموع به واسطه شرایطی که داشت هیچ وقت مورد وصول مردم ایران و یا تمدن‌های دیگر در آن دوران نبود و ما مواجه شدیم با یک قبیله های دور از هم دور افتاده از همین که در کنار هم و در یک جماعتی یک نظامی را هم به وجود آورده بودند.

 نظامی که بر پایه تجارت، اقتصاد خودش را به پیش می برد.

 یک نظامی که در دل خودش اعتقاد به آن چندخدایی داشت.

 یعنی وقتی شما مواجه می‌شوید با کعبه و آن خدایگان بی‌شماری که در کعبه وجود داشتند، بیش از سیصد خدا و الهه ای که اینها می‌پرستیدند، الله هم یکی از همین ها بود.

 مواجه می‌شوید با اعتقادات و باورهایی که در بین اینها وجود داشت.

 من در برنامه ای که در ویژه برنامه ای که تحت عنوان شناخت اسلام بود بیشتر و بیشتر در باب این موضوعات صحبت کردم و توی این قسمت سعی می‌کنیم خیلی موجز درباب تاریخ اسلام صحبت کنیم که در نهایت برسیم به این دو معنی در کنار هم و یک برداشتی رو داشته باشیم نسبت به هر دوی اینها تا در نهایت بتونیم در باب تصادم این دو فرهنگ، این دو نگاه در نهایت یک تصویر کلی رو هم داشته باشیم.

 در مجموع ما مواجه میشیم.

 پس با یک کشوری که حالا خیلی هم نمیشه اسم کشور هم روش گذاشت.

 یعنی اقوام مختلفی در دل اون وجود داشتند و نوع خاصی از زیستن رو در کنار هم تجربه میکردند.

 اقوامی که هم به اون صورت کاری نداشتند اما در کنار هم داشتند یک زندگی ای رو هم به پیش میبردند.

 یک نوعی رواداری رو.

 در بین این ها شما میتونستید ببینید.

 اینکه حالا اقوام مختلفی در کنار هم دارن زندگی میکنند، با هم داد و ستد میکنند، تجارت میکنند، زندگی اقتصادی خودشون رو اینگونه و با تعامل با هم به نوعی پیش میبرند.

 در کنار اون اعتقادات مختلفی هم دارند، به خدایان بیشماری باورمند هستند و در یک نقطه اشتراکی که به عنوان کعبه به حساب می آید، همه و همه میان و خدای خودشان را پرستش می کنند و با هم به نوعی در تضاد و تقابل نیستند و یک زندگی توأم با مدارا را با هم پیش می برند.

 اینکه بخواهیم در باب مشکلات و معضلات فرهنگی آنها صحبت بکنیم هم می شود درباره اش صحبت کرد اما موضوع قابل بحث ما نیست.

 قاعدتا هم مشکلات بیشماری درشان وجود داشته.

 همان طوری که در سراسر دنیا به نسبت همیشه وجود داشته و در حال حاضر هم وجود دارد.

 اما این یک ساختاری است که ما دربارش صحبت کردیم و یک تصویر کلی نسبت به آن.

 اعراب و اصولا عربستان پیش از این که حالا اسلامی درش شکل بگیرد داشتیم.

 اما ما مواجه می شویم با حالا یک نگاه تازه ای که در دل این اعراب شکل می گیرد و مواجه می شویم با محمدی که حالا یک دین تازه ای رو پایه گذاری می کنه.

 مفصلا در باب این موضوع در ویژه برنامه شناخت اسلام صحبت کردم.

 می تونید به اون مراجعه کنید.

 فراوون میتونید به آثاری که خودم گردآوری کردم مثل گواه ظلم که حالا آیات و نشانه های ظلم خداوندی در قرآن مطرح شده و البته در انجیل و تورات و فرای اون کتاب الله جبار زار که سعی کرده از چهار نوع نگاه مختلف به اسلام نزدیک بشه چه از طریق تاریخ، چه از طریق احادیث، چه از طریق فقه و در نهایت چه از طریق قانون های کشور های اسلامی.

 فرای این به کتاب های بیشمار دیگه ی تاریخی ای که وجود داره، کتاب های مرجعی که هست توسط خود مسلمون ها نوشته شده، کتاب هایی که نزدیک به تاریخ صدر اسلام بوده هم می تونید مراجعه بکنید و قاعدتا نیاز هست که مراجعه بکنید و ما قرار هست که یک کلیات خیلی جزئی رو دربارش صحبت بکنیم تا در نهایت به این موضوع قابل بحث خودمان برسیم.

 اما در مجموع با توجه به تعاریفی که ما دادیم نسبت به اون کشور عربستان و اون قومیت های مختلف عربی که در کنار هم زندگی میکردند ما مواجه میشیم با یک پیامبری که حالا یک دینی رو به عنوان دین مرجع قرار هست که در این شبه جزیره شکل بده و قدرتمند بکنه.

 ما مواجه میشیم با محمدی که پایه های فکری خودش رو بر پایه اعتقاد به یگانگی و یکتا پرستی شکل میده.

 یک نگاه قدرتمند و رادیکالی نسبت به این یکتا پرستی که بزرگترین اصل و بنیان خودش رو هم بر پایه همین توحید میذاره.

 یعنی شما مواجه میشید با اسلامی که بزرگترین اصل خودش رو همین توحید و یگانگی خدا میدونه.

 اینکه یک خدای قدرتمندی در آسمان ها هست که همه قدرت از آن اوست، بندگان بیشماری رو خلق کرده که مهم ترین اونها انسان هست و این انسان وظیفه داره این خدا رو بپرسته.

 و اصولا هدف از آفرینش هم همین پرستش انسان و پرستش بزرگی جایگاه خداوند هست.

 انسان هایی که قرار هست فرمانبردار اوامر خدا باشند، فرمانده بزرگی که در آسمان ها فرمان خواهد داد و انسان ها باید که این فرامین رو به پیش ببرند و شما مواجه میشید با یک تصویر مستحکم و قدرتمند و رادیکالی پیرامون این توحید و نگاه به یکتا پرستی و خدا پرستی و ریشه های این فکری به نوعی شکل میگیره.

 برگرفته از همون نگاه ادیان ابراهیمی هست.

 همون نگاهی که در یهودیت و در مسیحیت هم به کرات دربارش صحبت کرده شده.

 اما قرار هست که در این انتهای رسالت و در این خاتم رسولان این به نهایت خودش برسه.

 همون نگاهی که در زرتشتیت هم دربارش صحبت کردیم.

 اما گفتیم که شاید ساده تر و آرام تر آرامتر این راه را به پیش می برد.

 اما حالا مواجه می شویم با یک شکل افراطی از همین نگاه که قرار هست تمام این معانی رو به نهایت خودش برسونه.

 همون معانی ای که در تورات هم مطرح شده رو قرار هست که بیان کنه اما افراطی تر و مستحکم تر و قدرتمند تر.

 قرار هست که توحید رو مبنای اصلی نگاه خودش قرار بده.

 قرار هست که هدف از خلقت و پیدایش انسان ها رو همین یکتایی خدا بدونه.

 قرار هست که انسان ها در پرستش این خدا باشند و اصولا زیسته شده باشند برای اینکه در برابر بزرگی خدا سر تعظیم فرود بیارن.

 اما مواجه میشیم با این نگاه قدرتمند اسلامی که پایه های اصلی خودش رو بر همین پایه یکتا پرستی میگیره.

 عناوین یک به یک شکل میگیرن در کنار هم به پیش میرن.

 محمدی که حالا قرار هست که این باورها رو بین اعراب نشر بده.

 اعرابی که هموطن او هستند.

 او در همین کشور ها به دنیا اومده و باید هم با همان ها مطرح کند.

 ما مواجه می شویم با قرآنی که حالا قرار است راهگشای این مسلمان ها نه تنها در همان دوران که در تمام تاریخ باشد.

 با معانی مختلف روبه رو می شویم، با یکتاپرستی روبه رو می شویم که یک قدرت ماورایی را تصویر می کند.

 اوست که حالا در باب حق بودن صحبت می کند.

 اینکه افکار من حق بر زمین هستند، حقیقت و تنها حقیقت بر جهان هستند.

 دیگران نا حق و باطل و پوچ و کاذب هستند و همه معنا در اختیار من هست.

 شما مواجه می شوید با این بزرگی با اینکه خود را بزرگتر از دیگران می داند.

 خدا بزرگ است دیگر.

 بزرگ ترین شعاری است که شما در بین مسلمان ها می توانید با آن مواجه بشوید.

 این بزرگ بودن به معنای کوچک بودن دیگران هست.

 کوچک باید وجود داشته باشند تا این بزرگی معنا بشود.

 این در بطن این کلام بزرگ است.

 یعنی شما وقتی در باب بزرگی صحبت می کنید با کوچک بودن دیگران هست که معنا پیدا می کند و ما مواجه می شویم با این معانی که حالا در اسلام شکل می گیرد.

 همان معنا و مفاهیمی که در زرتشتیت هم در باره اش صحبت کردیم.

 حالا قرار است که محکم تر و استوار تر در اسلام مطرح بشود، قدرتمند تر بشود، سازمان یافته تر بشود و بیشتر و بیشتر در باره اش صحبت بشود.

 اینکه اگر خدایی در آسمان هست قرار است که طبقات زیرین آن هم ساخته بشود، این خدا فرمان می دهد و امر می کند و دستور می دهد.

 این خدا دارای یک تصویری برای شما مشخص می کند.

 اینکه انسان اشرف مخلوقات هست، خلیفه بر زمین هست، حالا اوست که برتر از دیگر جان ها بر زمین خواهد بود.

 اینکه حالا فراتر از او ما باز هم مواجه می شویم با طبقات دیگر و همینجوری طبقات مختلفی شکل می گیرد.

 در راستای همین معنای مشخص.

 اینکه در جنسیت شما مواجه می شوید با مردی که برتر بر زنان هست.

 باارزش تر از دیگران هست.

 حالا زن میشه کهتر.

 و مرد میشه برتر.

 بنده میشه کهتر و خدا میشه برتر.

 انسان میشه برتر.

 حیوانات و گیاهان و دیگر جان ها.

 میشن کهتر و بی ارزش تر.

 این مبنا های فکری شکل میگیره و قدرتمند میشه و تفکرات اسلامی رو به نوعی پدید میاره.

 باور به این خدای یگانه.

 این صاحب بودن.

 اینکه خدا صاحب بر دیگران هست، اینکه شما به عنوان انسان صاحب بر دیگر جان ها هستید.

 اینها به دنیا اومدن، بوجود اومدن، خلق شدن تا شما از اونها استفاده کنید.

 اینکه خود را حق بپندارید.

 اینکه شما اعتقاد داشته باشید که حقیقت به نزد شما هست.

 اینکه شما همه حقیقت رو در اختیار گرفتید.

 اینکه دیگران قاعدتا نا حق هستند.

 وقتی شما باور به حقیقت خود دارید.

 قاعدتا دیگران را نا حق خواهید دانست.

 اینکه شما یک تعریف مشخصی نسبت به حقیقت داشته باشید قاعدتا دیگر تعاریف را ناحق و پوچ و باطل خواهید دانست.

 اینکه حالا این خدا قرار است که در قبال این نا حق بر زمین حکم داشته باشد.

 قرار است که حکم به نابودی همه آنها بدهد.

 قرار است که این خدا یک تصویری را بده که شما قرار است تمام کافران و مشرکین را از میان بردارید.

 اگر اقوامی در جهان هستند که خدا را با یک معنای تازه ای با یک معنای متفاوتی می پرستند.

 اگر در کنار نام خدا، نام خدایان دیگر، اساطیر دیگر، الهگان دیگر و.

 قرار می دهند، قرار است که اینها همه نا حق باشند و شما قرار است که تمام اینها را از بین ببرید تا حقیقت شما حکمفرما بر جهان بشود و این تفکرات بوجود نیاید.

 حالا یک مقداری فرای این اعتقادات و مفاهیمی که بارها درباره اش صحبت کردیم، در ویژه برنامه شناخت اسلام هم به کرات درباره اش صحبت کردیم و سعی کردیم در قسمت های بیشتری که داشت در باب هر کدام از این موضوع ها صحبت بکنیم.

 فرای این ها یه مقداری هم باید نزدیک بشیم به خود محمد.

 این که محمدی که حالا ادعای پیامبری می کند حتما باهاش روبه رو شدید.

 اینکه او ابتدا این رسالت خود رو پنهانی درمیون می زاره.

 حالا یک تعدادی که میشناسنش، دوستانش، آشنایانش، اقوامش، خویشانش، همسرش و کسانی که در نزدیک او هستند در ابتدا مواجه میشن با این پیامبری با این ادعای رسالت و او در میان میزاره تا در نهایت به اون مرحله ای می رسه که حالا آشکارا قرار هست که این رسالت رو با دیگران مطرح بکنه و شما مواجه میشید با این که خب مسلما قدرتمندان در برابر این تغییر ایستادگی خواهند کرد.

 حالا قدرتمندانی که جایگاه خودشون رو در شرف از میان رفتن ببینند، قاعدتا در برابرش صف آرایی خواهند کرد و ما مواجه میشیم با اون تاریخی که محمد در مکه شروع به رسالت و تبلیغ دین اسلام می کند.

 در برابر تمام این خدایگان پرچم مخالفت را برمیدارد.

 با توجه به همان تعریفی که گفتیم، با توجه به آن معنایی که به آن باور دارد و خود را حقیقت می داند و دیگران را ناحق می داند، به نوعی شمشیر را در برابر آنها به آسمان می کشد که حالا همه آنها را نابود کند.

 ما یک تصویری پیرامون این اعراب دادیم و گفتیم که اینها مدارا در بینشان وجود داشته.

 اینکه اینها یک قوم های مجزا از هم بودند که در کنار هم معنا می شدند، با هم تجارت می کردند.

 فرای این تجارت، هر کدام از این اقوام به خدایان بیشماری اعتقاد داشتند.

 تمام این خدایان در زیر یک بستر در زیر یک نام جمع می شدند به نام کعبه و حالا اقوام مختلف می آمدند و اینها را پرستش می کردند، طواف می کردند این بت ها. این خدایگان.

 این الهه ها این اساطیر رو مورد پرستش قرار میدادند.

 حالا کسی در برابر اینها ایستادگی کرده و داره در باب این صحبت میکنه که باید همه و همه یک خدا رو بپرستند.

 یک خدا که در دل همین خدایان بیشمار وجود داره.

 یعنی الهی که در بین دیگر خدایگان کعبه وجود داره.

 حالا او داره صحبت از این میکنه که تمام قدرت از آن اوست.

 یگانگی و توحید با او معنا میشه.

 همه باید در برابر بزرگی او پرستش بکنند و ستایش بکنند.

 او و جایگاه او رو به نوعی پرستش بکنند و شما مواجه میشید با این علم.

 مخالفتی که در برابر این نگاه جمعی برداشته شده و قاعدتا کسانی که در اون کشورها دارن زندگی میکنن در برابر این نگاه ایستادگی خواهند کرد.

 حالا چه قدرتمندانی که احساس بکنند پایه های قدرتشان زیر پا گذاشته شده، احساس بکنند که شاید این پایگاه خدشه دار بشه احساس بکنند به واسطه این نگاه رادیکالی که داره مطرح میشه باعث بشه تجارت خدشه دار بشه و باعث بشه اقوامی که به خدایان دیگر اعتقاد دارن دیگه به این سرزمین نیان و با اونها تجارت نکنند و یا فرای اون اقوامی که حالا وجود دارند و به این خدایگان باورمند هستند.

 به نوعی این حرکت محمد رو در برابر خود ببینند و در برابر اون رواداری ببینند.

 احساس کنند که قرار هست تمام باورهای اونها زیر پا گذاشته بشه، به باورهای اونها توهین بشه و اصولا علم مخالفت رو هر کس با هر نگاهی قاعدتا برخواهد داشت و ما مواجه میشیم با این مخالفت هایی که در برابر محمد میشه.

 در کنار اون عده ای هم به او باور میارن و ایمان پیدا میکنند.

 یک شخص قدرتمند و ثروتمندی مثل ابوبکر هم به او ایمان پیدا میکنه و کمکش میکنه.

 در این راستا و در این راه محمد جایگاه و پایگاهی هم داشته در بین سران اقوام.

 عمو هایی داشته که حالا قدرتمند بودند چه از لحاظ جنگاوری، چه از لحاظ سیاسی و جایگاه اجتماعی و اصولا اینها همه دست به دست هم می‌دهد تا این اتفاق رقم بخورد و ما مواجه می‌شویم با رفتارهای متفاوتی که این قریشیان و به نوعی مشرکان در قبال محمد داشتند.

 اینکه سعی کردند او را آرام کنند و سعی کردند او را به رواداری فرا بخوانند، این که سعی کردند او را تصاحب بکنند، افکار او را تصاحب بکنند.

 این که سعی کردند او را دفع بکنند، این که کم کم سعی کردند به یک مرحله‌ای برسند که با تحریم کردن او، با تحریم کردن مسلمان‌ها، آنها را از عقاید و اعتقاداتشان دور کنند و در نهایت به آن مرحله‌ای برسند که حالا قرار باشد اینها را از میان بردارند.

 این که قرار باشد با زور آنها را از بین ببرند و ما مواجه می‌شویم در نهایت با تاریخی از اسلام در مکه که حالا مشرکین و کافران و قریشیان در برابر آنها ایستادگی می‌کنند، کنند برای اینکه آن ها را از بین ببرند و در نهایت ما روبرو می شویم با محمدی که قصد می کند از مکه برود و به مدینه برسد.

 یک نکته ای را اینجا دارد که اول باید در باب پیرامون معانی ای که صحبت کردیم هم نزدیک بشویم.

 اینکه زندگی محمد قاعدتا به دو پاره تقسیم می شود.

 یک پاره آن زمانی است که در مکه حضور داشت و یک پاره هم آن قسمتی که به مدینه مهاجرت کرد و ما مواجه شدیم با این تاریخ اسلامی که امروز هم با آن مواجه هستیم و تاریخ هجری است یعنی تاریخی است که از هجرت محمد آغاز می شود به مدینه و زندگی محمد هم دو پاره می شود.

 عقاید اسلامی هم دو پاره می شود.

 نگاه های اسلامی هم به فراخور او دو پاره می شود.

 ما در ابتدا رو به رو هستیم با یک محمدی که در ضعف قرار دارد و قدرتی در اختیار ندارد و به نوعی ملتمسانه مردم را فرا می خواند به اسلام.

 وقتی ما مواجه می شویم با قرآن، قرآن دو پاره است یک آیات مکی و یک آیات مدنی است.

 در آیات مکی شما مواجه می شوید با این روحیه لطیف خداوندی با اینکه قرار است مردم را به آرامی به سمت خودش بخواند.

 اینکه آنها را همراستا و همداستان با خود بکند.

 و شما مواجه می شوید با این آیاتی که به عنوان آیات مکی ازش یاد می شود.

 اما به محض اینکه محمد به مدینه می ره و دور میشه از این فضا و کم کم به قدرت می رسد و یک حکومتی تشکیل می دهد و ارتشی را تشکیل می دهد.

 شما روبرو می شوید با آیات مدنی که حالا خدا در قدرت است.

 فرمان می دهد و فرمان به جهاد می دهد.

 فرمان به قتل دیگران می دهد، از بین بردن دیگران می دهد، فرمان به انتقام و کینه ورزی می دهد و عناوین بیشماری از این دست را هم باهاش رو به رو می شویم.

 پس وقتی ما در باب معنا هم داریم صحبت می کنیم به این دوپارگی می رسیم.

 در زندگی محمد هم به این دوپارگی می رسیم.

 حالا محمدی است که به مدینه رفته و در مدینه هم قدرت را به دست گرفته.

 اما خیلی نمی خواهیم وارد معانی اسلامی بشویم بشیم.

 توی این قسمت یک نقطه مشخصی هستش که خیلی مهمه.

 در دل اسلام با توجه به معانی ای که دربارش صحبت کردیم یک نقطه ای هست که در نهایت اسلام رو به حمله به ایران وا می داره و ما بیشتر قرار هست که در این بخش در باب اون موضوع صحبت بکنیم.

 یک بخش که مطمئنا معانی ایست که دربارش صحبت کردیم که ایمان شما به یک قدرت یکتایی دارید.

 اینکه شما خود را صاحب بر دیگران می دونید که شما حق رو در اختیار خود و دیگران رو نا حق می پندارید.

 اینها همه معانی ایست که باعث این اتفاق شده.

 اما در کنار این شما با محمدی روبه رو میشید که حالا به مدینه رسیده و حالا قدرتی رو به دست آورده، کم کم حکومتی رو تشکیل میده.

 یک عده ای هستن که به او باورمند هستن و حالا این محمد تصمیم میگیره که باید یک راهکار اقتصادی هم داشته باشه برای ارتزاق.

 برای اینکه این زندگی اجتماعی به پیش بره و راه حل او غزوه کردن هست.

 راه حل او این هستش که به کاروان های تجاری غیر مسلمان مشرک و کافر حمله بکنند و اموال این ها رو مصادره بکنند، این ها رو بکشند و از میان بردارند.

 اینها برگرفته از همان معنای مشخصی است که شما خود را حق می دانید.

 اینکه حقیقت شما به نزد خود می دانید، اینکه شما خود را صاحب بر دیگران می دانید و در نهایت این نگاه و این معنایی که در اسلام شکل گرفته، ما را به جایی می رساند که خدا فرمان می دهد که شما صاحب بر دیگران هستید.

 شما حق و حقیقت بر جهان هستی، دیگران کذب و پوچ و توخالی هستند.

 حالا شما هستید که نسبت به آنها حق دارید.

 شما هستید که می توانید آنها را قلع و قمع کنید.

 می توانید آنها را بکشید.

 می توانید اموال آنها را تصاحب کنید.

 می توانید زن و فرزند آنها را به عنوان برده و کنیز در اختیار بگیرید و یا بفروشید و با توجه به این معانی و برای راه حل زندگی اقتصادی اجتماعی شان به این راهکار می رسند که به غزوه رو بیاورند.

 غزوه هم به معنای این است که شما کسی که حالا دارد تجارت می کند و آن کاروانی که داره رد میشه رو بگیرید و بکشید و از بین ببرید و مالشون رو تصاحب کنید و این تبدیل به یک روش فکری و یک روش عملی برای پیش بردن اهداف اقتصادی و اسلامی میشه و در کنار خود یک معنایی رو هم به وجود میاره که دیگران و دشمنان رو باید کشت و از میان برد.

 باید دیگران رو بهشون سلطه کرد، باید اونها رو به زیر فرمان خود درآورد.

 همه برگرفته از همون معنای مشخص است و ما از غزوه راه رو آغاز میکنیم در دل اسلام تا نهایتا به جهاد میرسیم و این جایگاه جهاد که به نزد مسلمانها تا چه اندازه قدرتمند است، تا چه اندازه تبدیل به یک بنیان بزرگ فکری شده و ما مواجه میشیم با محمدی که از غزوه شروع می کنه تا به جهاد می رسه.

 آیات بیشماری که در باب جهاد در قرآن مطرح شده حالا یک محمدی است که قرار است به اقوام دیگر حمله بکنه، به قومیت های دیگر حمله بکنه و اون ها رو.

 تحت سیطره خودش در بیاره.

 حالا خدا مدام در باب این جنگ ها و جهاد ها صحبت می کند.

 جایگاه این جهاد را تا چه اندازه بالا می برد؟

 در یک قسمتی که پیرامون این موضوع بود من توضیح مفصل تری دادم اما اینجا هم سعی می کنم یک توضیح مختصری درباره اش داشته باشم.

 این که جهاد تا چه اندازه در بین مسلمان ها ارزشمند و قدرتمند است.

 این که یک راهکاری است برای پیشبرد اهداف.

 این که قرار هست شما با توجه به آن معانی ای که به آن باور دارید، دیگران را تحت سلطه بگیرید.

 این که قرار هست شما صاحب بر آن ها بشوید.

 حق و حقیقت به نزد شما هست، باید این ناحق آن را از میان بردارید.

 باید کافران را به خواری بکشید.

 شما مواجه می شوید با آیات بیشماری که در قرآن ذکر شده پیرامون این موضوع که کافران را به خواری بکشید، اموال آن ها را تصاحب کنید، با آن ها دوستی نکنید و موضوعاتی از این دست از غزوه آغاز می شود تا به جهاد می رسه.

 حالا هر کسی که در برابر محمد است کافر خطاب خواهد شد.

 حتی اهل کتابی که کمی پیشتر به عنوان اهل کتاب و خداپرست بهشون اتکا شده دربارشون صحبت شده.

 خیلی از بخش های باورها از همون ها گرفته شده.

 از همون یهودیانی که خیلی از داستان ها از اونها گرفته شده.

 این پیامبرانی که شما به عنوان پیامبر میشناسید همه و همه یهودی هستند.

 از ابراهیم تا یوسف تا اسماعیل تا موسی، همه و همه یهودی هستن به جز مسیح و محمد.

 همه اون 124 هزار پیامبری که در بین عوام به عنوان پیامبران خدا شناخته میشه به جز این دو.

 همه و همه یهودی هستن.

 حالا اگر اونها در برابر نگاه شما در برابر نگاه محمد قرار میگیرند اونها هم کافر خطاب خواهند شد.

 در برابر اونها هم جنگ خواهید کرد.

 قرار هست که ناحق بودن اونها رو هم ثابت بکنید و از بین ببرید چرا که شمشیر تنها راه شماست.

 راه حل شما نابود کردن دیگران است.

 قرار است که شما با شمشیر این اعتقادات را به پیش ببرید و همه را همرنگ خود کنید.

 به زور و جبر و تحمیل همه را همداستان با خود کنید.

 و شما مواجه میشوید با محمدی که این فلسفه و فکر را پیش می برد و قدرتمند می کند.

 حالا آموزش می دهد که قرار است برای اینکه دیگران به اسلام باور بیاورند قرار است که آنها را قلع و قمع کرد.

 قرار است که آنها راهی به جز اینکه اسلام بیاورند و یا کشته بشوند نداشته باشند.

 یا قرار است که به عنوان برده و عبد و کنیز ما قرار بگیرند.

 قرار است ما آنها را به اسارت در بیاوریم و قرار است که آنها را چپاول کنیم و به غنیمت بگیریم.

 قرار است که آنها را همان طوری که در غزوه ها با راهزنی راه آنها را بستیم و ازشون دزدی و سرقت کردیم و اموالشان را تصاحب کردیم.

 قرار است که در زندگی هم آنها کار بکنند و ما از آنها بهره بکشیم.

 قرار است که آنها خراج گذار ما بشوند.

 قرار است که به ما باج بدهند تا زنده بمانند.

 قرار است که به عنوان عبد و بنده و عبید ما قرار بگیرند چرا که ما حق بر زمین هستیم یا قرار هست که اونها به دین ما به باور ما ایمان بیارن.

 قرار هست که مسلمان بشن تا ما اونها رو جزو انسان به حساب بیاریم تا ما آنها را همتای خودمون به حساب بیاریم.

 یک نگاه و یک باوری که داره به شما میگه شما برتر از دیگران هستید.

 شما قوم نظرکرده خدا هستید، شما مسلمان و دیگران کافر و مشرک هستند.

 حالا قرار هست که یا این دیگران برده و عبد و کنیز ما بشن، به ما باج و خراج بدن تا ما اجازه زندگی به اونها بدیم.

 با توجه به اون حقی که خدا برای ما پنداشته.

 یا قرار هست که اونها رو مسلمان بکنیم به زور شمشیر، به ترس، به وحشت با حمله، با جنگ، با خون آوری، با خون ریزی.

 در نهایت اونها رو عبد و عبید و غلام و بنده خود بکنیم.

 به تحمیل باور خودمون رو به اونها حاکم بکنیم و اونها باور بیارند تا در نهایت همتای ما به حساب بیایند و مسلمان باشند و از این کهتر بودن خودشان فاصله بگیرند و یا قرار است اینها را به تیغ تیز بسپاریم.

 قرار است تمام اینها را گردن بزنیم و بکشیم و ریشه این کفار و این ناهیان در جهان را از میان برداریم و ما مواجه می شویم با این فلسفه فکری که حالا محمد پایه ریزی می کند، شکل می دهد و در طول زیستن خودش به آن عمل می کند.

 از غزوه ها شروع می کند تا به جهاد ها می رسد.

 قرار است که در برابر قوم های یهود حمله بکند و آنها را از زیر تیغ بگذراند.

 مواجه می شوید با تاریخ اسلامی در دوران صدر اسلام.

 در دورانی که محمد حیات داشته بود.

 حمله های بی حد و حصری که به اقوام مختلف یهود می کند این ها را می کشد و از بین می برد.

 زنان و فرزندان اینها را به بردگی و کنیزی می گیرد، اموال اینها را تصاحب می کند، برای به دست آوردن این اموال، دیگران را شکنجه می دهد، عذاب و آزار می دهد.

 فرای آن مواجه می شویم با این مردانی که در جنگ هستند که همه به کام مرگ می روند، اسیرانی که گردن زده می شوند و.

 همه و همه به نوعی به زیر این شمشیر خونین خود در می آورند.

 اگر یهودیان روزی در برابر محمد قرار گرفتند، همه محکوم به مرگ هستند و بعد از آن تمام کافران و مشرکین.

 حالا هر چه قدر قدرت محمد و یارانش بیشتر و بیشتر بشود، بیشتر هم می توانند حمله کنند.

 شما مواجه می شوید با یک فرهنگی به نام جهاد که به شدت قدرتمند هست.

 راه حل هست.

 راه گشا برای مسلمون ها هست.

 مدام داره در بابش صحبت میشه.

 نابودی دشمنان مدام داره تکرار میشه، راهکار داده میشه.

 ما حقیقت و دیگران نا حق هستند و این به نوعی باطل و در جهان محکوم به مرگ و نابودی هستند.

 یا باید حقیقت ما را بپذیرند یا باید از میان برداشته بشن و شما مواجه میشید با این فرهنگی که بوجود اومده.

 فرای این فرهنگ در دل خودش یک معنایی رو به وجود میاره به عنوان شهادت.

 حالا یک خدایی تصویر کرده از خود که برتر از دیگران هست و این معانی رو به خورد شما داده.

 حالا این خدا امر میکنه که شما باید بجنگید.

 حالا این جنگ دو روحیه می تونه داشته باشه یا پیروزی و یا شکست در جنگ برابری که بین دو تن شکل میگیره.

 یا باید بمیره یا باید دیگری رو بکشه از این قاعده مستثنی نیست.

 حالا داره یک تصویری در باب کشته شدن و شکست خوردن هم میده.

 یعنی فرای اون که شما باید پیروز باشید در پیروزی شما صاحب دیگران میشی، صاحب اموال میشی، صاحب زنان میشی، صاحب قدرت میشی، صاحب جایگاه میشید.

 فرای این اگر شکست بخورید هم حالا یک تصویری به شما میده که شما شهید راه خدا شدین.

 حالا شما قرار هست که تمام این لذاتی که براش در این دنیا حمله کردید و دیگران رو به بردگی و اسارت کشیدید رو در یک دنیای ماورای این در بهشت برین در اختیار داشته باشید.

 حالا شما قرار هست که هر خواسته ای که داشتید از زندگی در یک محیط خوش آب و هوا تا دسترسی به غذا، به نوعی پاسخ دادن به این نیاز خوراک تا در اختیار داشتن زنان زیبا یا مردان زیبا برای گذشتن از این نیاز به شهوت همه و همه در اختیار شما هست.

 شما بنده نظرکرده خدا هستید.

 شما کسی هستید که در کنار خدا روزی خواهید خورد.

 شما به بهشت برین خواهید رسید و در کنار این معنایی به اسم جهاد و جنگ.

 ما مواجه می شویم با مفهومی به اسم شهادت که حالا قرار هست این باورمندان به این دین رو مستحکم تر در این راه قرار بده.

 قرار هست اگر آنها حمله میکنند مطمئن باشند که در هر شرایطی چون به فرمان خدا حمله کردند، چون در راه خدا حمله کردند، چون برای بسط باورهای خدا و اسلام حمله کردند پیروز باشند.

 اگر پیروز در جنگ باشند همه اموال در اختیار اون ها هست.

 ثروت برای اون ها هست.

 میتونن دیگران رو بکشند و قلع و قمع بکنند.

 می تونن دیگران رو با زور شمشیر مسلمان بکنند.

 می تونن زنان اون ها رو صاحب بشن.

 می تونن شهوت در این جهان رو به پیش ببرن.

 کنیزان بیشماری داشته باشن.

 می تونن صاحب برده بشن.

 می تونن با فروش این بردگان به جایگاه و مقامی برسند.

 می تونن دارای اعتبار و ارزش اجتماعی بشن که در جنگ دلاوری ها کردن بیشماری رو کشتن قدرتمند به حساب بیاد و حتی اگر در این جنگ شکست بخورند و مغلوب بشن، قرار هست که به نزد خدا برن.

 حالا قرار هست که در کنار خدا روزی بخورند.

 قرار هست که بنده ی نظرکرده خدا باشن.

 قرار هست که تمام گناهان اون ها بخشیده بشه به واسطه این جنگ آوری و این مرگ در راه خدا.

 قرار هست که در بهشت برین در زیر سایه درختان زندگی بگذرونن.

 قرار هست در بهترین آب و هوا باشند.

 قرار است از نهرهای پر از شیر و عسل تناول بکنند.

 قرار هست که هر روز و هر ساعت با تمام حوریان و غلامان رابطه برقرار کنند.

 حوریان که حالا مدام طالب این رابطه هستند، حوریان هفتاد متری و هفتاد منی و حوریان چندهزار متری در اختیار شماست که همه جای آن ها برای استفاده و لذت شماست.

 و تصاویری از این دست به شما می دهد تا در نهایت این فرهنگ شهادت هم شکل بگیرد و این نگاه به جهاد را قدرتمند و قدرتمند تر بکند.

 با توجه به تمام این تفاسیری که ما پیرامون محمد و پیدایش اسلام صحبت کردیم ما می رسیم.

 حالا اینکه بعد از محمد هم این راه ادامه پیدا می کند، این طریقت شکل گرفته، این باور و اعتقاد و ایمان شکل گرفته و حالا قرار هست که این راه برای تمام تاریخ ادامه پیدا بکند.

 همان طوری که در قرآن هم شما مواجه می شوید با این که حالا این پیامبر خاتم رسولان هست و این راه ابدی است.

 تمامی این فرامین برای تمام زیست انسان ها در طول تاریخ و تا انتهای جهان خواهد بود.

 پس این خط و ربط های به شما داده شده یک مفاهیمی با شما در میان گذاشته شده.

 با توجه به این معانی قرار است که این راه را ادامه بدهید.

 حالا ما مواجه می شویم با دورانی که حالا ابوبکر قدرت را به دست می گیرد.

 در دوران ابوبکر ما مواجه می شویم با آن طایفه ها و اقوامی که از دین اسلام برگشتند به نوعی آن هم با یک موضوع مشخصی که حاضر نبودند زکات و مالیات به نوعی به این مسلمان ها در قدرت بدهند، حاضر نبودند پولی را در اختیار این ها بگذارند.

 پولی که محمد مشخص کرده بود که باید به عنوان زکات بهشون داده بشه.

 اینکه این ها به واسطه ای که ایمان آورده اند باید یک مالیاتی را به این حکومت وقت بدهند.

 اما این ها بعد از مرگ محمد حاضر نشدند که این پول را بدهند و ابوبکر در طول حیات کوتاه خودش را در دوران زمامداری و قدرتمندی را صرف این کرد که اینها را قلع و قمع بکند و اینها را که به عنوان مرتد به حساب می آورد که از دین خارج شدند را از بین ببرد و بکشد و ما مواجه می شویم با همان نگاه، همان باورها پیش بردن، همان نگاه که محمد پایه ریزی کرده، همان نگاهی که نسبت به مرتد ها شده، همان نگاهی که قرار بوده در برابر کسانی که بی ایمان می شوند از ایمان به خدا و اسلام دوری می کنند هم اعمال بشود.

 اما به واسطه این اتفاقات راه به جایی نمی برد که بتواند کشورگشایی بکند و این نگاه اسلامی را به پیش ببرد.

 اما بعد از آن شما مواجه می شوید با دورانی که حالا عمر قدرت را به دست گرفته.

 حالا خلیفه دومی که قدرت را در اختیار می گیرد و این دوران، دورانی است که اسلام به نوعی به یک ثبات و قراری رسیده، حالا قدرت در اختیار او هست، باور ها و راه برای او مشخص است.

 او می داند که باید چه طریقتی را به پیش ببرد.

 با توجه به فرامین قرآنی که به کرات در بابش صحبت کردیم با توجه به نوع زیست پیامبر، کارهایی که در زندگی خود انجام داده.

 با توجه به این ثبات و قدرت مندی حالا قرار است که راه محمد را به پیش ببرد.

 قرار است که این نگاه اسلامی رو میداندار بکنه.

 و ما مواجه میشیم با عمری که حالا این جهاد رو به پیش می بره.

 اگر در دوران محمد صحبت کردیم که از غزوه آغاز شد، یعنی در باب یک مسئله ای صحبت کردیم که حالا محمد راهکار اقتصادی رو در قلع و قمع مشرکین دیده بود.

 در به دست آوردن و چپاول ثروت کافران دیده بود.

 اینکه قرار بود راه اقتصادی او در پی نابودی دیگران باشه، اینکه از همون ابتدا این باورها شکل گرفته بود که شما حق بر زمین و دیگران باطل هستید.

 حالا برای اینکه بخواهید ارتزاق بکنید میتونید از اموال اینها هم استفاده بکنید.

 این نقطه ابتدایی و شروع در این باور بود اما پیش رفت.

 قدرتمند تر شد زمانی که تونستن ارتشی تشکیل بدن.

 حالا قرار بود به اقوام دیگه هم حمله بکنند.

 حالا هر چقدر این ارتش قدرتمند تر و قدرتمند تر بشه.

 متشکل تر بشه و بتونه راه رو بیشتر و بیشتر به پیش ببره قاعدتا در نهایت به حمله به کشور های دیگر هم ختم خواهد شد.

 یعنی در اون ابتدا شما مواجه میشدید با محمدی که از غزوه شروع می کنه به جهاد می رسه که در برابر قبایل دیگه هست.

 حالا این قبایل هی بزرگتر و بزرگتر میشن تا در نهایت وقتی عمر قرار هست این راه رو به پیش ببره به حمله به کشور های دیگه می رسه.

 حالا با توجه به این مضامینی که دربارش صحبت شده او راه رو به پیش میبره تا جهان رو مسلمان بکنه، جهان رو به زیر پای اسلام قرار بده.

 حمله های عمر آغاز می شه.

 اینکه عمر حمله می کنه و کشور های دیگه رو تحت سلطه خودش قرار بده و ما مواجه میشیم با اینکه به ایران هم حمله می کنه و ایران رو هم قلع و قمع می کنه.

 حالا در کنار این ما باید یک به نوعی فلش بکی هم بزنیم به همان تعاریفی که در قسمت اول درباره اش صحبت کردیم و یک تصویری از ایران پیش از حمله اسلام دادیم.

 اینکه ایران در آن دوران چگونه در این نظام استبدادی غرق شده بود؟

 چگونه این فساد جاری و ساری بود؟

 چگونه قدرت دین تا این حد قدرتمند شده بود و همه امور را به دست گرفته بود، یک نظام فاسدی را بوجود آورده بود؟

 این برتری طلبی تا کجا برابری را از بین برده بود؟

 چگونه مردم سرخورده بودند؟

 چگونه مردم در پی تغییر بودند؟

 هیچ اعتمادی به حکومت وقت نداشتند.

 سرخورده و دلزده و دل آزرده از دین حاکم بودند.

 و ما صحبت کردیم.

 در قسمت قبل و در ابتدای این برنامه هم سعی کردیم یک توضیح مختصری درباره اش بدهیم.

 حالا ما مواجه می‌شویم با دو نوع حکومت مختلف، دو نوع نگاه گاه مختلف و تصادم این نگاه ها با هم.

 اینکه از یک سو ما مواجه هستیم با یک نظام دردمندی که در ایران شکل گرفته و قدرتمند شده، یک نظام استبدادی که بر پایه دین به پیش رفته، به شدت در فساد غرق است، نابرابری در آن موج می زند، هر نوع صدایی سرکوب می شود، مردم سرخورده هستند، در ضعف هستند، حکومت به شدت متزلزل هست.

 هزاری هستند که در پی این تاج دارند همدیگر را از بین می برند و نابود می کنند و یک حکومت متزلزلی را داریم که پر از بدی ها و ناامیدی هاست.

 مردمی که ناامید هستند هیچ کششی به این حکومت ندارند و خود هم معترض بر آن و برای نابودی او حاضرند که هر کاری بکنند.

 حالا کاری که ازشان بر می آید و انجام دادن نمونه های اصلاح طلبانه ای هم شکل گرفته برای تغییر این ساختار که با بدترین سرکوب ها هم روبرو شده.

 در برابر او یک اسلامی را داریم که حالا یک نگاه یکپارچه ای را به وجود آورده و یک باور قدرتمندی را شکل داده.

 تازه تأسیس است، تازه نفس است، قدرت سرشاری دارد، قدرت ایمانی بالایی دارد، یک ایمان مستحکمی را به وجود آورده، یک نقطه سیاهی را مشخص کرده، حالا قرار است همه را به آن نقطه سپید برساند.

 قرار است این سیاهی ها را از بین ببرد.

 این اعتقادات ریشه دار تا چه اندازه در بین این مردم شکل گرفته و قدرتمند شده؟

 شما مواجه میشوید با یک تفکر تازه نفسی که حالا برای همه چیز جهان هم راهکار دارد.

 حالا به شما راهکار مشخص را داده.

 اینکه شما باید کل جهان را به زانو در بیاورید.

 در برابر این خدا شما سربازان خدا هستید.

 شما سربازان شکست ناپذیر خدا هستید که حتی اگر در جنگ شکست هم بخورید، بهشت برین منزلگاه شما خواهد شد.

 به جایگاه رفیع شهادت خواهید رسید.

 این فرهنگ جهاد و جهاد طلبی و جنگیدن را تا چه اندازه بین این مردم قدرتمند کرده تا چه اندازه اون ها رو پر ایمان در این راه قرار داده.

 این حکومت قدرتمند یکپارچه ای که حالا به فرماندهی یک تن.

 سر تعظیم فرود آورده این نظام رو شکل داده.

 در برابر اون نگاه پر ضعفی که در ایران وجود داره.

 اون دینی که به نوعی در این فساد سالیان سال هست که قدرت رو در اختیار گرفته، فساد بی حد و حصری رو به پیش برده و در برابرش یک دین تازه نفسی است که تازه در ابتدای راه هست.

 تمام این جنگ ها، تمام این جهاد ها و تمام این غزوه ها دلیلی است برای این که مردم هم بیشتر با اون ها احساس نزدیکی بکنند.

 یعنی شما وقتی با یک موضوعی مثل غزوه رو به رو میشید که حالا یک محمد نامی راه رو برای پیشبرد اقتصادی و ارتزاق در این دیده که به کاروان های تجاری حمله بکند.

 من در باب این موضوع هم صحبت کردم.

 در برنامه مشخص در این برنامه خیلی کامل صحبت نکردیم و این از قلم افتاد.

 اما این رو هم باید اشاره کنیم وقتی ما در باب این جزوه ها صحبت می کنیم محمدی است که راه حل اقتصادی رو در این غذا ها دیده.

 حالا میاد حمله میکنه به یک کاروان تجاری که داره رد میشه، این کاروان تجاری رو تحت سلطه خودش قرار میده، اینها رو قلع و قمع میکنه، میکشه اموالشون رو تصاحب میکنه.

 حالا این اموال بدست اومده رو میاد تقسیم میکنه بین مردم.

 مردمی که در اون کشور هستند، مردمی که به نوعی مسلمان به حساب می آیند و حالا یک بخشی رو برای خود برمیداره و یک بخشی رو به جنگجویان میده و یک بخشی رو به عنوان بیت المال بین این مردم هم تقسیم میکنه.

 حالا این هم یک دلیل دیگه ای هست برای اینکه مردم باهاش احساس بهتری داشته باشن و دوست داشته باشن که این راه به پیش بره.

 هر چقدر جنگ های بیشتری اتفاق بیفته، مال بیشتری رو هم تصاحب میکنن.

 مال بادآورده ای که به دست میگیرن اینکه اگر به یک قوم دیگه ای حمله بکنن، اموال بی حد و حصری از این ها بگیرند رو بین مسلمون ها به عنوان بیت المال تقسیم میکنن و شما مواجه میشوید.

 با این علاقه مندی مردم، این نزدیکی مردم به این تفکر و این نگاهی که شکل گرفته در بین مسلمان ها و در بین اعراب آن دوران تا این حد قدرتمند است یعنی همه طالب این جنگ و جهاد هستند.

 ما داریم در باب همین مسئله مشخص صحبت می کنیم.

 یعنی وقتی ما در باب جهاد صحبت می کنیم، در اسلام جنگیدن اصولا دو راه رو در برابر می ذاره یا شکست یا پیروزی.

 وقتی ما مواجه می شویم با این نگاه اسلامی، هر دو این نگاه ها را تبدیل به پیروزی کرده.

 از یک سو یک جنگی است که شما حمله می کنید، یک کشور را می گیرید و مردم را می کشید و اموال را تصاحب می کنید و می آورید در بین مردم تقسیم می کنید به عنوان بیت المال.

 حالا آن کسی که جنگیده سهم بیشتری می برد.

 پیامبر و یا خلیفه سهم خود را خواهد برد و مردم هم از این سهم می برند.

 حالا یک مالی را به دست می آورند.

 این یک سو است که حالا با آن ایمان بزرگی که شکل داده، ایمان به قدرت خدا و اینکه شما سربازان نظرکرده خدا هستید و این ایمان تازه نفسی که شکل گرفته تا چه حد راهگشا است.

 اینکه آن کسی که وارد آن جنگ می‌شود اعتقاد دارد که سرباز خدا است تا چه حد نیرو و توان می‌گیرد برای اینکه بتواند دیگران را از بین ببرد و بکشد.

 با توجه به این، این یک سویه از این جنگ هست اما در برابرش شکستی هم شکل می‌گیرد که حالا اعتقادات اسلامی یک فلسفه ای مثل شهادت را به وجود می‌آورد که تا چه حد این هم راهگشا هست.

 حالا کسی که به میدان جنگ می‌رود، حتی اگر شکست بخورد، حتی اگر کشته بشود هم قرار هست که در یک جهان دیگری که بهشت برین نام می‌گیرد، از تمامی این موهبات دنیا از تمامی این نعمات به بهترین شکل و بالاترین شکل هم استفاده بکند.

 قرار هست که حوریان را در اختیار داشته باشد تا شهوت خودش را سیراب بکند.

 قرار هست بهترین غذاها را در اختیار داشته باشد تا به نیاز خوردن خودش پاسخ بده.

 قرار هست حتی از شرابی بنوشد که به مراتب از شراب این جهان خوش طعم تر خوشبوتر و مست کننده تر هست.

 یعنی شما مواجه می شید با اینکه یک جنگی که هر دو سر اون پیروزی است.

 حالا با توجه به این افکار تصادم این دو فرهنگ در برابر هم مشخص است که چه نتایجی را به بار خواهد آورد.

 مردمی که در برابر اونها وجود دارند، مردمی که در ایران هستند و به شدت از شرایط حاکم سرخورده هستند، اعتراض دارند نسبت به اون شرایط.

 خب مسلم است که در برابر این قدرت تازه تاسیس چه کاری رو انجام خواهند داد.

 و ما مواجه میشیم با این تصادم که حالا در دوران امر شکل میگیرد و با این قدرت گیری و این به نوعی تعادلی که در اون دوران در بین ممالک اسلامی شکل گرفته بوده به فرماندهی امر این جنگ ها هم صورت میگیره.

 قبل از اینکه بخوان به ایران حمله بکنند به کشور های دیگه هم حمله میکنن و پیروز میشن.

 این پیروزی ها باعث قدرت بیشتر اون ها میشه.

 ثروت بیشتر اون ها میشه.

 این ثروت کمک میکنه تا اون ها ارتش بهتر و بیشتری را پدید بیارن.

 این جمعیت بیشمار از بردگان باعث می شود که آنها بتوانند قدرت بیشتری داشته باشند.

 در کنار آن شادمانی مردم از پیروزی ها.

 این اموال بدست آمده از این اقوام دیگر، اجتماعات دیگر که بدون هیچ زحمتی به دست آمده است، همه و همه در بین آنها تقسیم شده و اینها شادمانی آنها را بیشتر می کند و علاقه آنها را برای جنگیدن بیشتر و بیشتر می کند.

 حالا دوست دارند که سربازان بیشتری به میادین بفرستند یا به اموال بیشتری دست پیدا بکنند و یا در نهایت شهید راه خدا باشند.

 سرباز خدا نام بگیرند و با این روحیات و با این ایمان هست که اینها به ایران حمله می کنند و قاعدتا در برابرشان هیچ نیرویی وجود نداشته که بخواهد از خود دفاع کند.

 اگر دفاعی بوده به نوعی به عنوان غریزه بوده که از خود دفاع می کردند نه به واسطه ایمانی، نه به واسطه داشته و نه به واسطه هدف مشخصی.

 شاید فقط و فقط به واسطه غریزه بوده که از خود دفاع بکنند اما در برابرشان انسان هایی بودند که تا دندان مسلح به باورهایی در این راستا بودند.

 حالا پر از این اعتقادات بودند.

 حالا اعتقاد به وحدانیت خدا در آنها قدرت بیشتری را هم به وجود می‌آورد.

 حالا سربازان خدا نام گرفته بودند.

 سربازانی که قرار بود همه را در برابر این عظمت خدا به زانو در بیاورند، همه را به سجده به نوعی وادار بکنند و اینها با این نیرویی که از ایمان خودشان گرفته بودند به میدان جنگ می‌آمدند.

 در برابر مردمی که سرخورده بودند، از حکومت وقت بیزار بودند به واسطه شرایطی که برایشان به وجود آورده بود.

 و حالا این تصادم مسلما به پیروزی مسلمان‌ها هم منجر می‌شد.

 جنگ های بی حد و حصری که ما شاهدش هستیم، خونریزی های وحشیانه و رفتارهای دهشت انگیزی که در این دوران شکل می‌گیرد.

 و مسلمان ها به ایران حمله می‌کنند، ایرانیان را قلع و قمع می‌کنند و شما مواجه می‌شوید با مسلمان هایی که حالا قرار است این ایرانیان را از بین ببرند و نابود کنند.

 با توجه به اون معانی که بهش باور دارند حالا قرار است که اینها را قلع و قمع بکنند و همه و همه را از میان بردارند.

 یک نکته ای که باید حتما در بابش صحبت شود این است که ما وقتی داریم صحبت می‌کنیم در باب تاریخ ایران مواجه می شویم.

 با اینکه خیلی ها در باب این صحبت می کنند که حمله اعراب به ایران و اصولا چیزی که باب هست و مدام هم شنیده می شود، حمله اعراب به ایران است و این آن نقطه وحشتناکی است که شما باهاش مواجه می شوید.

 این نگاه ابلهانه ای که توامان با این نژادپرستی و نگاه به نژاد های مختلف در جهان هست، اینکه این حمله را مترادف با نژاد این ها می دانند، اینکه اعراب به ایران حمله کردند هیچ نزدیکی ندارد.

 این موضوع هم اینکه هیچ عربی به ایران حمله نکرده، مسلمانانی بودند که به ایران حمله کردند.

 باور اسلام به ایران حمله کرده نه اعراب.

 یعنی هیچ سنخیت این دو موضوع با هم ندارد.

 اعرابی که پیش از اسلام نشسته بودن داشتن زندگی خودشون رو میکردن که به ایران نمی خواستن حمله کنن.

 این همه کشور هایی که در جهان وجود داره نمی خواستن به ایران حمله کنن و اصولا کشور ها و نژاد های مختلف به هم حمله نمی کنن.

 باوری ست که باعث این اتفاق میشه.

 یعنی شما نمی تونید بگید که آلمان به دیگران حمله کرد.

 اعتقاد و باور نازی بود که به جهان حمله کرد و جهان رو اینگونه در این وحشت فرو برد و مترادف با اون اسلام بود که به ایران حمله کرد و نه اعراب.

 اعراب هم انسان هایی همتای دیگر انسان ها در جهان هستند و به واسطه باور هاشون هست که حرکاتی رو انجام دادن.

 یعنی شما تصور کنید که در دل ایران محمد ظهور می کرد.

 همین باور ها رو به پیش می برد.

 همین اعتقادات رو ریشه دار در ایران هم شکل می داد.

 همین تعالیم به مردم داده می شد و با توجه به این تعالیم ما در نهایت به جایی رسیدیم که ایرانیان حمله کنند به همان اعراب.

 یعنی تفاوتی به وجود نمی آمد.

 ما داریم در باب باورها صحبت می کنیم.

 باورهایی که عامل محرک انسان ها هست.

 هزاران مثال می شود در باره اش زد.

 امروز اگر شرایط افغانستان اینگونه است، اگر از نظر فرهنگی مردم افغانستان در این شرایط به سر می برند به واسطه افغانی بودن اونها هست.

 یعنی مردم سوئد مثلا یا سوییس یا کشورهای اسکاندیناوی که در این شرایط دارن زندگی می کنند.

 در این شرایط از رفاه وقتی مثلا داریم در باب یک کشوری مثل ایسلند صحبت می کنیم که یک بار با یک همچین موضوعی روبه رو شدم که اینها از هر 10 نفرشون 9 نفرشون نویسنده هستند و کتاب می نویسند.

 یعنی ما داریم در باب یک اجتماعی صحبت می کنیم که از 10 نفر، 10 نفر مولف هستند.

 نه تنها که کتاب میخونند و مطالعه می کنند.

 حالا نمی دونم این تا چه اندازه حقیقت داره چون از یک منبع موثق این رو نشنیده بودم.

 اما در مجموع وقتی مواجه می شیم با کشور های مختلفی که در جهان وجود دارند که تا این حد در مسائل فرهنگی، در مسائل زیست درست اجتماعی پیشرفت کردن و جامعه هایی تا این حد مترقی رو بوجود آوردند به واسطه نژاد اونها که نیست به واسطه تعالیمی است که دیدم به واسطه باورهایی است که در بین خودشون پرورانده اند.

 وقتی در باب اتفاقی که نسبت به ایران هم افتاده نزدیک میشیم موضوع سر همین هست و موضوع سر نژاد اون ها نیست.

 اعرابی نبودن که به ایران حمله کردن، این اسلام بوده که به ایران حمله کرده.

 این اعتقادات اسلامی بوده.

 ما در این برنامه درباره همین موضوع هم صحبت کردیم و داریم صحبت میکنیم که ریشه هاش از کجاست.

 اینکه محمد از ابتدا همه چیز رو در غزوه خلاصه کرد و بعد از اون به جهاد رسید با توجه به اون معانی که در ابتدا مطرح کرده بود، این نگاه به خدا، این نگاه یکتا پرستانه، این صاحب بودن، این حق پنداشتن، خود اینها دست به دست هم میده تا یک قومی به یک قوم دیگه ای حمله کنن.

 اینکه شما بخواید همه چیز رو در مسائل نژادی خلاصه کنید و حمله مسلمونها به ایران رو مترادف با حمله اعراب بدونید خیلی دور از واقعیت است.

 اینکه این مسلمونها هم یک بخشی از انسان ها بودن مثل بقیه انسان ها در جهان.

 اگر اونها با معانی متفاوتی روبرو میشدند امروز جامعه دیگری داشتند.

 اگر تعالیم اونها متفاوت بود قاعدتا اونها هم دنیای دیگه ای داشتند.

 شما به همین اعراب نگاه بکنید.

 اگر شرایطی که کشور های اروپایی مثلا طی کردند رو اینها اگر طی میکردند، اگر همون تعالیم در بین اونها جاری و ساری بود، آیا اینها انسان های متفاوتی از اونها میشدند؟

 آیا اینها به خاطر اینکه عرب بودند مثلا به ایران حمله میکردند؟

 اگر عقاید مثلا بودیسم در دل اعراب شکل میگرفت یعنی شما تصور کنید به جای ظهور محمد در بین اعراب بودا در بین این ها ظهور می کرد.

 در همان تاریخ فرش هایی هست که میشه دربارش صحبت کرد.

 آیا باز هم اعراب به ایران حمله می کردند؟

 یعنی آیا با توجه به تعالیمی که از بودیسم می گرفتند حاضر بودند که به ایران حمله کنند؟

 خب قاعدتا این باورها هست که انسان ها محرک انسان ها هست.

 بزرگترین محرک انسان ها هست.

 تمام رفتارهایی که ما در جهان هستی می بینیم به واسطه همین باورها هست.

 اگر آلمانی های دیروز در دوران هیتلر آنگونه حمله کردند و آن رفتارهای دهشت انگیز را با یهودیان انجام دادند یا با تمام مردم جهان انجام دادند، به واسطه آلمانی بودنشان بود یا به واسطه باور به این نگاه نازیسم و این نگاه وحشتناک نژادپرستانه بود.

 در باب اعراب هم به همین شکل هست.

 ما داریم در باب حمله اسلام به ایران صحبت می کنیم نه حمله اعراب.

 این حمله اسلام به ایران است، باورهای اسلامی است، باورهای اسلامی است که از این آدم ها این انسان ها را ساخته نه به واسطه نژادشان.

 نه به واسطه خطه ای که در آن زندگی کرده اند.

 بعضی ها می آیند و دلایلی می آورند در باب که این ها اقوام وحشی خویی بودند، بربر بودند یا در پی حمله بودند.

 آیا اگر باورهای دیگری در بین این ها جاری و ساری بود، آن ها باز هم حمله می کردند؟

 همان مثالی که زدم.

 آیا اگر بودا پیامبر این ها بود باز هم به ایران حمله می کردند و به دیگر جاهای دنیا حمله می کردند؟

 این رفتارهای وحشیانه را از خودشان نشان می دادند؟

 باید حتما به این نکته اشاره کرد.

 حتما این موضوع را باید مد نظر قرار داد که وقتی ما صحبت از این اتفاق تاریخی می کنیم باید اذعان بکنیم که حمله اسلام به ایران اتفاق افتاده و نه حمله اعراب به ایران.

 این آن نقطه ای است که باید همه به آن معترف باشند.

 چیزی که شما مواجه می شوید با این مسلمان هایی که حالا سعی در اصلاح و یا تغییر دادن تصاویر اسلامی دارند.

 شما وقتی باهاشون مواجه میشید این ها از همه قدرتمند تر درباره این مساله صحبت میکنن که بله اعراب به ایران حمله کردن.

 بلافاصله به دنبال این معنا هستند که اسلام و اون ریشه های اسلامی رو دور کنن از معنای این جنگ و خونریزی های وحشتناک.

 قرار هست که اونها به دنبال یک معنی دیگه ای بگردن.

 قرار هست که عمر رو مثلا مسئول این اتفاقات بدونن در صورتی که عمر هم بنده و عبد همین نگاه ساخته شده بود.

 ابزاری بود در راستای این اهداف.

 یک بخش کوچکی بود اگر قدرتی که عمر در اختیار داشت و شرایطی که اختیار داشت رو در اختیار محمد بود آیا به ایران حمله نمیکرد؟

 آیا هدفش رو چیز دیگه ای قرار میداد؟

 این نگاه و این بنیان فکری بود که باعث شد این حمله اتفاق بیفته.

 همون طوری که در دوران زیست خود پیامبر هم همین اتفاق افتاد.

 محمدی که در طول حیات خودش هم به اقوام دیگر حمله کرد و اقوام دیگر را تار و مار کرد.

 همان رفتارهایی که در باب ایران اتفاق افتاد.

 در دوران امر همان رفتارهای وحشیانه در دوران خود محمد هم اتفاق افتاد.

 اگر در دوران عمر به کشور ایران حمله شد، اگر مردم قلع و قمع شدند، اگر در میدان جنگ بسیاری از آنها کشته شدند، اگر به اسارت گرفته شدند و اسرا را سر بریدند، اگر زنان و فرزندان ایرانی را به عنوان برده و کنیز در میادین شهرها فروختند، در دوران محمد هم همین اتفاقات وحشیانه افتاد.

 اگر اموال را تصاحب و غارت کردند، اگر همه چیز را به تاراج بردند، در دوران محمد هم در قبال دیگر اقوام اتفاق افتاد.

 در قبال یهودیان اتفاق افتاد، در قبال دیگر اقوامی که در کنار محمد زندگی می‌کردند همین اتفاقات به وقوع پیوست چرا که اینها برگرفته از همان نگاه مذهبی برگرفته از آن نگاهی است که آن ها را به این سمت کشانده و اسلام است که ریشه دار این رفتارها را شکل می دهد و ما مواجه شدیم با دورانی که عمر به ایران حمله کرد و بدترین و وحشتناک ترین اتفاقات را در قبال ایرانیان انجام داد.

 حالا در این قسمت هم می خواستم یک مقداری در باب این حمله های مسلمانان به ایران صحبت بکنم اما می گذارم در قسمت بعدی بیشتر درباره اش صحبت می کنم چون زمان برنامه خیلی طولانی شده و نمی خواهیم خیلی قسمت ها طولانی بشود و تا همین جا باید در نظر داشته باشیم.

 اینکه چگونه این نگاه ها شکل گرفت و نگاه اسلامی شکل گرفت و در نهایت منجر به حمله اسلام به ایران شد نه حمله اعراب به ایران.

 این نگاه اسلامی قدرتمندی که ریشه دار به پیش رفت و در نهایت آنها را به این حمله سوق داد.

 حمله ای که اجتناب ناپذیر بود.

 همان گونه که در دوران حیات محمد این حمله ها به دیگر اقوام اتفاق افتاد.

 هر موقعی که این قدرت اسلامی جایگاه و پایگاهی پیدا کرد همین رفتار رو ادامه داد.

 همونجور که شما وقتی مواجه میشید با بقیه حکومت های اسلامی هم همین تصویر رو می بینید.

 اگر عثمانیان در دورانی به یک قدرتی رسیدن به یک ثباتی رسیدن، با توجه به این عقاید حمله کردن به دیگر جاهای دنیا اگر امویان این قدرت رو گرفتن همین کار رو کردند.

 اگر عباسیان گرفتند همین کار رو کردند.

 اگر صفویان گرفتن همین کار رو کردن، اگر جمهوری اسلامی بگیره باز هم همین کار رو میکنه، طالبان همین کار رو، داعش همین کار رو میکنه، تمام ممالک اسلامی همین کار رو خواهند کرد چرا که اینها ریشه دار در عقاید و باورهای این ها هست.

 دلیل پیدایش این جنگ ها اعتقاد به این دین هست.

 این باور شکل گرفته هست هیچ ارتباطی به نژاد اونها نداره.

 همون طور که امروز شما دارید می بینید در نیجریه هم اگر یک اعتقاد اسلامی شکل میگیره اونها هم همون رفتاری رو میکنن که اعراب دوران صدر اسلام کردند.

 اگر در بین یک اروپایی هم همین اعتقاد شکل بگیره همون رفتاری رو میکنه که اونها کرده.

 مگه امروز مواجه نمیشیم با یک اروپایی که در اروپا به دنیا آمده در اروپا زندگی کرده اما مواجه شده با یک اعتقاد مثلا اسلامی داعشی.

 بعد حالا اون هم در همون کشور با توجه به اون شرایطی که درش بزرگ شده با توجه به نژادی که داشته باز هم همون رفتار مشخص رو انجام میده.

 باز هم به واسطه تعالیمی که دیده همون کار رو به پیش میبره.

 فارغ از تمام اینها سعی کردیم که توی این قسمت پیرامون این تصادم فرهنگی هم صحبت بکنیم و شرایط ایران رو در قسمت اول دربارش صحبت کردیم و گفتیم که ایران در چه شرایط دهشتناکی بود.

 ایران چقدر شرایط متزلزلی داشت؟

 تا چه اندازه مردم از اون این حکومت ناراضی بودن تا چه اندازه سرخورده بودن؟

 تا چه اندازه اون نظام استبدادی که بوجود اومده بود به واسطه پیروی و قدرتمندتر شدن نگاه های دینی و مذهبی که از زرتشتیت نشات می گرفت با همون نگاه های مشخص و باور به قدرت خداوند چگونه این کشور رو متزلزل کرد و در برابرش یک ایمان نوپای قدرتمند به پیش اومده بود که حالا مدام داشت در باب جهاد صحبت میکرد.

 در باب ارزش جهاد، در باب ارزش شهادت صحبت میکرد و در نهایت این تصادم مسلما منجر به شکست ایرانیان میشد چرا که این قدرت نوپا مسلما قدرت بیشتری داشت و ایمان قوی تری داشت.

 برای یک هدف مشخص این ها در میدان جنگ بودند و ایرانیان بدون هیچ هدف مشخصی و تنها و تنها در باب دفاع غریزی خودشون از خودشون دفاع کردند.

 حالا در قسمت بعدی سعی میکنیم بیشتر صحبت کنیم و موضوعات دیگه ای هم که در این عنوان وجود داره رو مورد بحث قرار بدیم.

 سعی می کنم تا همین جا برنامه رو ببندم که زیاد هم برنامه ادامه دار نشه.

 

آثار صوتی نیما شهسواری، پادکست و کتاب صوتی در شبکه‌های اجتماعی

از طرق زیر می‌توانید فرای وب‌سایت جهان آرمانی در شبکه‌های اجتماعی به آثار صوتی نیما شهسواری اعم از کتاب صوتی، شعر صوتی و پادکست دسترسی داشته باشید

برخی از کتاب‌های نیما شهسواری

دانلود رایگان کتاب، آثار نیما شهسواری، برای دسترسی به کتاب بیشتر صفحه را دنبال کنید...

توضیحات پیرامون درج نظرات

پیش از ارسال نظرات خود در وب‌سایت رسمی جهان آرمانی این توضیحات را مطالعه کنید.

برای درج نظرات خود در وب‌سایت رسمی جهان آرمانی باید قانون آزادی را در نظر داشته و از نشر اکاذیب، توهین تمسخر، تحقیر دیگران، افترا و دیگر مواردی از این دست جدا اجتناب کنید.

نظرات شما پیش از نشر در وب‌سایت جهان آرمانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در صورت نداشتن مغایرت با قانون آزادی منتشر خواهد شد.

اطلاعات شما از قبیل آدرس ایمیل برای عموم نمایش داده نخواهد شد و درج این اطلاعات تنها بستری را فراهم می‌کند تا ما بتوانیم با شما در ارتباط باشیم.

برای درج نظرات خود دقت داشته باشید تا متون با حروف فارسی نگاشته شود زیرا در غیر این صورت از نشر آن‌ها معذوریم.

از تبلیغات و انتشار لینک، نام کاربری در شبکه‌های اجتماعی و دیگر عناوین خودداری کنید.

برای نظر خود عنوان مناسبی برگزینید تا دیگران بتوانند در این راستا شما را همراهی و نظرات خود را با توجه به موضوع مورد بحث شما بیان کنند.

توصیه ما به شما پیش از ارسال نظر خود مطالعه قوانین و شرایط وب‌سایت رسمی جهان آرمانی است برای مطالعه از لینک‌های زیر اقدام نمایید.

بخش نظرات

می‌توانید نظرات، انتقادات و پیشنهادات خود را از طریق فرم زبر با ما و دیگران در میان بگذارید.
0 0 آرا
امتیازدهی
اشتراک
اطلاع از
guest
نام خود را وارد کنید، این گزینه در متن پیام شما نمایش داده خواهد شد.
ایمیل خود را وارد کنید، این گزینه برای ارتباط ما با شما است و برای عموم نمایش داده نخواهد شد.
عناون مناسبی برای نظر خود انتخاب کنید تا دیگران در بحث شما شرکت کنند، این بخش در متن پیام شما درج خواهد شد.

0 دیدگاه
بازخورد داخلی
مشاهده همه نظرات
برخی از کتاب‌های صوتی نیما شهسواری
برای دسترسی و دانلود رایگان تمامی عناوین، صفحه کتاب صوتی و یا منوی مربوطه را دنبال کنید...

برخی از برنامه‌های پادکست به نام جان

برای دسترسی رایگان به همه‌ی عناوین پادکست صفحه را دنبال کنید...

راهنما

راهنمایی‌های لازم برای استفاده از لینک‌های موجود در صفحه...

این صفحه دارای لینک‌های بسیاری است تا شما بتوانید هر چه بهتر از امکانات صفحه استفاده کنید.

در پیش روی شما چند گزینه به چشم می‌خورد که فرای مشخصات اثر به شما امکان می‌دهد تا متن اثر را به صورت آنلاین مورد مطالعه قرار دهید و به دیگر بخش‌ها دسترسی داشته باشید،

شما می‌توانید به بخش صوتی مراجعه کرده و به فایل صوتی به صورت آنلاین گوش فرا دهید و فراتر از آن فایل مورد نظر خود را از لینک‌های مختلف دریافت کنید.

بخش تصویری مکانی است تا شما بتوانید فایل تصویری اثر را به صورت آنلاین مشاهده و در عین حال دریافت کنید.

فرای این بخش‌ها شما می‌توانید به اثر در ساندکلود و یوتیوب دسترسی داشته باشید و اثر مورد نظر خود را در این پلتفرم‌ها بشنوید و یا تماشا کنید.

بخش نظرات و گزارش خرابی لینک‌ها از دیگر عناوین این بخش است که می‌توانید نظرات خود را پیرامون اثر با ما و دیگران در میان بگذارید و در عین حال می‌توانید در بهبود هر چه بهتر وب‌سایت در کنار ما باشید.

شما می‌توانید آدرس لینک‌های معیوب وب‌سایت را به ما اطلاع دهید تا بتوانیم با برطرف کردن معایب در دسترسی آسان‌تر عمومی وب‌سایت تلاش کنیم.

در صورت بروز هر مشکل و یا داشتن پرسش‌های بیشتر می‌توانید از لینک‌های زیر استفاده کنید.

ارسال گزارش خرابی

توضیحات

پر کردن بخش‌هایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.

عنوانی برای گزارش خود انتخاب کنید

تا ما با شناخت مشکل در برطرف‌ کردن آن اقدامات لازم را انجام دهیم.

در صورت تمایل می‌توانید آدرس ایمیل خود را درج کنید

تا برای اطلاعات بیشتر با شما تماس گرفته شود.

آدرس لینک مریوطه که دارای اشکال است را با فرمت صحیح برای ما ارسال کنید!

این امر ما را در تصحیح مشکل پیش آمده بسیار کمک خواهد کرد

فرمت صحیح لینک برای درج در فرم پیش رو به شرح زیر است:

https://idealistic-world.com/poetry

در متن پیام می‌توانید توضیحات بیشتری پیرامون اشکال در وب‌سایت به ما ارائه دهید.

با کمک شما می‌توانیم در راه بهبود نمایش هر چه صحیح‌تر سایت گام برداریم.

با تشکر ازهمراهی شما

وب‌سایت رسمی جهان آرمانی

راهنما

راهنمایی‌های لازم برای استفاده از لینک‌های موجود در صفحه...

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود مستقیم فایل‌ها از سرورهای وب‌سایت رسمی جهان آرمانی تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Google Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای One Drive تعبیه شده است،  با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Box Drive تعبیه شده است،  با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو به شما اطالاعاتی پیرامون اثر خواهد داد، مشخصات اصلی اثر در  این صفحه تعبیه شده است و شما با کلیک بر این آیکون به بخش مورد نظر هدایت خواهید شد. 

شما با کلیک روی این گزینه به بخش مطالعه آنلاین اثر هدایت خواهید شد، متن اثر در این صفحه گنجانده شده است و با کلیک بر روی این آیکون شما می‌توانید به این متن دسترسی داشته باشید

در صورت مشاهده‌ی هر اشکال در وب‌سایت از قبیل ( خرابی لینک‎‌های دانلود، عدم نمایش کتب به صورت آنلاین و … ) با استفاده از این گزینه می‌توانید ایراد مربوطه را با ما مطرح کنید.

راهنما پروفایل

راهنمایی‌های لازم برای ویرایش پروفایل و حساب کاربری شما
زندگی‌نامه

در این بخش می‌توانید توضیح کوتاهی درباره‌ی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همه‌ی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشته‌های شما

کشور و سن شما

کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است

تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد

باورهای من

گزینه‌های در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان می‌گذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشاره‌ی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد

راه‌های ارتباطی

در این بخش می‌توانید آدرس شبکه‌های اجتماعی، وب‌سایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرس‌ها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد

حساب کاربری

در این بخش می‌توانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین می‌توانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در وی‌سایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید

راهنما ثبت‌نام

راهنمایی‌های لازم برای ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی
نام کاربری

نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود

نام و نام خانوادگی

نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد 

در نظر داشته باشید که این نام در نگاشته‌های شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است

ایمیل آدرس

آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راه‌های ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید

رمز عبور

رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده می‌توانید این رمز را تغییر دهید

قوانین

پیش از ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید

با استفاده از منو روبرو می‌توانید به بخش‌های مختلف حساب خود دسترسی داشته باشید

  • دسترسی به پروفایل شخصی
  • ارسال پست
  • تنظیمات حساب
  • عضویت در خبرنامه
  • تماشای لیست اعضا
  • بازیابی رمز عبور
  • خروج از حساب

در دسترس نبودن لینک

در حال حاضر این لینک در دسترس نیست

بزودی این فایل‌ها بارگذاری و لینک‌ها در دسترس قرار خواهد گرفت

در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید

تازه‌ترین کتاب نیما شهسواری

می‌توانید با کلیک بر روی تصویر تازه‌ترین کتاب نیما شهسواری، این اثر را دریافت و مطالعه کنید

به جهان آرمانی، وب‌سایت رسمی نیما شهسواری خوش آمدید

blank

نیما شهسواری، نویسنده و شاعر، با آثاری در قالب  داستان، شعر، مقالات و آثار تحقیقی که مضامینی مانند آزادی، برابری، جان‌پنداری، نقد قدرت و خدا را بررسی می‌کنند

جهان آرمانی، بستری برای تعامل و دسترسی به تمامی آثار شهسواری به صورت رایگان است

ثبت آثار

blank

توضیحات

پر کردن بخش‌هایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.

در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است

بخش ارتباط، راه‌هایی است که می‌توانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است می‌توانید در بخش توضیحات شبکه‌ی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.     

شما می‌توانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمت‌هایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،

در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحله‌ی ابتدایی فرم پر کرده‌اید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.

پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعه‌ی قوانین و شرایط وب‌سایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینک‌های زیر اقدام کنید.

تأیید ارسال گزارش

گزارش شما با موفقیت ارسال شد

ایمیلی از سوی وب‌سایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال گزارش دریافت خواهید کرد

در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.

تأیید ارسال پیام

پیام شما با موفقیت ارسال شد

ایمیلی از سوی وب‌سایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال پیام دریافت خواهید کرد

در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.

تأیید ارسال فرم

فرم شما با موفقیت ثبت شد

ایمیلی از سوی وب‌سایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال فرم دریافت خواهید کرد

در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.