Logo true - Copy

جهان آرمانی

وب‌سایت رسمی نیما شهسواری

جهان آرمانی

وب‌سایت رسمی نیما شهسواری

پادکست به نام جان

ویژه برنامه : شناخت اسلام
قسمت بیست و چهارم : قیاس با دیگر ادیان

به اشتراک‌گذاری لینک دانلود مستقیم پادکست به نام جان در شبکه‌های اجتماعی:

مشخصات پادکست

عنوان : پادکست به نام جان

ویژه برنامه : شناخت اسلام

قسمت بیست و چهارم : قیاس با دیگر ادیان

برنامه‌ساز : نیما شهسواری

زمان : 53:46

با صدای : نیما شهسواری

توضیحات این قسمت از پادکست

شناخت اسلام
در این ویژه برنامه به مفاهیم اسلامی در تمامی ابعاد نزدیک خواهیم شد و در هر قسمت سعی شده تا یکی از مبانی اسلامی را مورد نقد و بررسی قرار دهیم
باشد تا بیشتر پیرامون باوری که آن را به ارث برده بدانیم و اگر قرار بر باور است با آگاهی بدان معترف باشیم
در این ویژه برنامه سعی شده تا عناوین بیشمار باور اسلامی به چالش کشیده شود و حقایق مگو این دین بیان شود

قسمت بیست و چهارم از قیاس اسلام با دیگر ادیان می‌گوید
چه بسیار معانی و مفاهیم که از دیگر ادیان را اسلام به غنیمت برد و معنایی از میان مفاهیم دوربازان بنا کرد
ندای حق و ناحق بودن را فرا خواند از دیگران به ارث برد و در میان قدرت ندای کفر اجداد خود را فرا خواند

برنامه‌ی به نام جان قصد دارد تا درباب مباحث مهم باورها و دغدغه‌های دنیایمان به زبان ساده و بداهه سخن بگوید

پخش تصویری پادکست به نام جان

پخش پادکست از اسپاتیفای

پخش پادکست از یوتیوب

توجه

 

این بخش از متن پادکست توسط هوش مصنوعی استخراج شده است. ممکن است شامل اشتباهاتی باشد یا به طور کامل با محتوای اصلی مطابقت نداشته باشد. هدف از این کار، بهبود دسترسی مخاطبین به محتوای پادکست و فراهم کردن امکان مطالعه و مرور سریع‌تر مطالب است

 

چرا متن پادکست را منتشر می‌کنیم؟

 

ما تصمیم گرفته‌ایم متن پادکست‌های خود را منتشر کنیم تا دسترسی به محتوای آن‌ها برای همه مخاطبان آسان‌تر شود. این اقدام به ویژه برای افرادی که ترجیح می‌دهند مطالب را به صورت متنی مطالعه کنند یا نیاز به مرور سریع‌تر دارند، مفید خواهد بود

 

متن پادکست چگونه استخراج شده است؟

 

این متن توسط هوش مصنوعی Speechmatics استخراج شده است. Speechmatics یکی از پیشرفته‌ترین فناوری‌های تبدیل گفتار به متن است که با استفاده از الگوریتم‌های پیچیده و یادگیری عمیق، صدا را به متن تبدیل می‌کند. این ابزار قادر است با دقت بالا و در زمان واقعی، گفتار را به متن تبدیل کند و از بیش از ۵۰ زبان مختلف پشتیبانی می‌کند

متن پادکست

خوب دوستان قراره که توی این قسمت در باب اسلام و قیاس این دین با دیگر ادیانی که در جهان وجود داره صحبت بکنیم.

 در ابتدای امر و در این ابتدای بحثمون بهتر هست که یک تعریف کلی ای رو نسبت به اسلام داشته باشیم و بعد این رو بیایم و با دیگر ادیانی که در جهان وجود دارد مقایسه ای انجام دهیم پیرامونش در باب تضادها و تناقض ها و شباهت ها و در در مجموع در باب تقابل هایی که در بین این ادیان وجود دارد صحبت بکنیم.

 خب ما یک شناخت کلی نسبت به اسلام تا اینجای بحث پیدا کردیم.

 یعنی در طول این قسمت هایی که در باب شناخت اسلام صحبت کردیم، ما می دانیم که داریم در باب چه پستی صحبت می کنیم.

 یک نکته ی ابتدایی دارد که این دین یک دینی است که بر پایه توحید و یگانگی خداوند شکل گرفته، یک دین یکتا پرستانه در جهان هست.

 اعتقاد دارد که یک خدایی برتر از دیگران صاحب بر دیگران بر نوک این هرم قدرت قرار گرفته.

 پس اولین ویژگی و مهم ترین ویژگی دین اسلام این توحید و یگانگی اش است.

 ما در باب این توحید و یگانگی صحبت کردیم.

 گفتیم که این توحید و یگانگی به مفهوم این است که شما یک برتریت رو بهش باور داشته باش.

 به یک سیستمی اعتقاد داشته باشید.

 یک نظامی رو تصور کنید که در اون برتری نقش مهمی داره.

 برتری که در برابر برابری نقش میگیره.

 شما وقتی به برتری اعتقاد دارید، خب ناخودآگاه باید یک کهتران وجود داشته باشند تا اون برتری شما رو معنی بکنن.

 شما وقتی به بزرگی اعتقاد دارید باید یک کوچکتری هایی وجود داشته باشند تا این بزرگی رو تعریف بکنه و ما داریم با یک دینی مواجه میشیم که حالا یک قدرت یکتا و قدرتمند و بزرگی رو تصویر میکنه که از دیگران بزرگتر هست و در برابرش کوچکتری وجود دارند.

 یک برتری که یک کهتران در برابرش هستند.

 این خدای در قدرت بندگان بیشمار داره انسانهایی رو خلق کرده که در برابر اون بندگی بکنند، عبادت و پرستش بکنند و این اون نظام ابتدایی است که دین اسلام رو شکل داده.

 فرای اون المان های دیگری هم در این دین اسلام هست که ما در این قسمت ها هم بهش اشاره کردیم.

 یکی از نکات این هست که این دین متفاوت هست از دیگر ادیان به واسطه نزدیکی اش به زمان حال ما.

 خب این یک دلیلی شده برای اینکه ما نسبت به اون شناخت بهتری داشته باشیم.

 یک تاریخ مدونی داشته باشیم.

 یعنی شما وقتی روبه رو با دیگر ادیان می‌شوید، ادیانی که فاصله زمانی بیشتری از زندگی حال حاضر ما داشتند، چه ادیان یکتاپرستان مثل یهودیت و مسیحیت و چه دیگر ادیانی که در جهان وجود داره به واسطه فاصله زیادی که با زمان حال ما دارند و در عین حال به واسطه اینکه خیلی از اینها قدرتی رو به دست نگرفتند، نتونستند حکومت بکنند.

 تاریخ مدونی ازشون هم وجود نداره.

 در باب خیلی از شخصیت های بزرگی هم که دارند حتی عیسی، حتی موسی و حتی دیگران، اینها یک شخصیت تاریخی نیستند که بشه دربارشون تحقیق و تفحص کرد.

 در کتاب های مختلف تاریخی به دست مورخان بسیار در باب اینها صحبتی نشده اما این در زمینه اسلامی برعکس است.

 شما مواجه می‌شوید با یک پیامبری که زندگی او به طور کامل در تاریخ مشخص است.

 شما می‌توانید زندگی او را مورد کنکاش قرار بدهید.

 گفتیم و صحبت کردیم که یکی از راه های شناخت اسلام و در عین حال یکی از مبانی مهمی که تفکرات اسلامی را شکل داده هم همین زندگی پیامبر بوده.

 سیرت نبوی و تاریخ صدر اسلام که عقاید و باورها و ارزش های اسلامی را شکل داده.

 پس ما با یک دین رو به رو هستیم که از نظر تاریخی هم از او اسناد بسیاری در دست ما است.

 تاریخ‌نگاران بسیاری درباره‌اش صحبت کردند به واسطه این که حکومت و قدرت را در اختیار گرفته.

 یک تاریخ مشخصی هم وجود دارد.

 خب این دین یک بارزه دیگه ای داره به اسم قرآن.

 قرآنی که برای مسلمانان به شدت مقدس است و کتابی است که قرار است راهگشای آنها و راهبر آنها برای تمام دوران و در تمامی قرون باشد.

 همان طوری که تا امروز هم همین راه را به پیش برده.

 قرآنی که تنها معجزه پیامبر اسلام به حساب می آید و کلام خداوندی است.

 یکی از تفاوت های بزرگی که با دیگر ادیان داره در همین نقطه هست دیگه.

 یعنی شما با ادیانی روبه رو میشی چه ادیان یکتا پرستانه و چه دیگر ادیان که هیچکدام همچین ادعایی ندارند.

 یعنی اگر ما بخواهیم نقطه قیاس مان را در برابر یهودیت و یا مسیحیت قرار دهیم شما با این ادیانی روبه رو میشید که مسیحیت انجیل رو به نوعی حواریون مسیح این کتاب رو نوشتند، زندگینامه هایی از مسیح رو به رشته تحریر در آوردند و در عین حال نامه هایی که این حواریون و کسانی که بعد از مسیح قدرت داشتند و یا اینکه ابلاغ میکردند این باور رو این نامه ها و این سرگذشت نویسی ها در کنار هم به علاوه اون مکاشفات یوحنا.

 همه و همه به نوعی تشکیل دهنده ی این کتاب آسمانی بوده برای اونها.

 و یا در تورات هم که به واسطه ی این تاریخ طولانی که داشته، این پروسه بیشتر و بیشتر زمان برده و هیچ کدام از این ادیان و این کتاب ها باورمند به این نیست که این ها کلام مستقیمی است که از زبان خدا جاری شد.

 اما در اسلام شما مواجه می شوید با این معنی که حالا این ها کلام خود خداست که به وسیله ی جبرئیل به نوعی با محمد در میان گذاشته شده و شما دارید کلام خداوندی را می خوانید.

 فرای آن یک اعتقاد راسخی که در بین مسلمان ها وجود دارد این است که در این کتاب قرآن هیچ دخل و تصرفی اتفاق نیفتاده.

 این کتاب دور مانده از تغییراتی که بخواهد انسان و جامعه های بشری را شکل بدهد و اصولا این کلامی است که در آن هیچ خدشه ای وارد نشد.

 پس این جایگاه و درجه ای که به قرآن می دهد و اسلام به شدت قدرتمند تر از دیگر ادیان هست، بزرگترین معجزه این پیامبر هست و در عین حال به واسطه اینکه این پیامبر خودش در دوران حیاتش هم قدرت گرفت و به نوعی حکومت داشت و بعد از آن هم حواریون و هواخواهانش این قدرت را ادامه دادند و بعد از گذشت یک چند سالی پس از مرگش این کتاب در مجموع جمع آوری شد.

 اینها همه و همه دست به دست هم داده تا اینکه این اعتقاد راسخ را نسبت به این کتاب داشته باشند و این نقطه تمایزی است با دیگر ادیان.

 عناوین بی شمار دیگری هم در این دین وجود دارد که به نوعی هم آن بخش رکن های اصلی این باور را شکل می دهد مثل اعتقاد به نبوت محمد و اینکه محمد پیام آور خدا هست و این کلام، کلام خداوندی است مثل همان توحیدی که درباره اش صحبت کردیم.

 فرای آن با معنی ای به نام معاد هم روبرو می شویم.

 جهان آخرتی که در خیلی از باورهای مختلف جهان در بابش صحبت شده اما در اسلام کامل تر و جامع تر درباره اش صحبت شده و بخش عمده ای از قرآن و اصولا فرهنگ اسلامی رو تشکیل داده.

 این ایمان به جهان آخرت، به قیامت، به قضاوت خدا در باب دیگران و اون تصویری که نسبت به بهشت و جهنم داده.

 پس ما با یک سری المان های مشخصی نسبت به اسلام روبه رو هستیم که یک تعریف مشخصی از ما به نوعی به ما میده در باب اسلام.

 حالا ما میخوایم تو این قسمت این دین رو یه مقایسه ای داشته باشیم باهاش با دیگر ادیان.

 یکی از این مقایسه های ما مطمئنا با ادیانی است که چند خداست.

 یعنی در یک رکن اصلی ای که اسلام بهش باورمند هست و فرای اسلام، ادیان ابراهیمی و سامی بهش به شدت پایبند هستند و نقطه تمایز فکری این ها هست و به نوعی ما می تونیم بلاشک بهش ایمان داشته باشیم که تفکر انسانی بعد از پیدایش این ادیان توحیدی کاملا به این سمت و سو رفته یعنی امروز هم در تمامی جوامع دنیا این فکر هست که به نوعی فکر غالب هست.

 در تمامی جوامع با هر نوع نگاهی که دارند این نگاه توحیدی هست که راهگشا شد.

 ما قبل و پیش از اینکه با ادیان توحیدی روبه رو بشیم، خب انسان ها باز هم به این واژه خدا به نوعی پایبند بودند.

 به یک قدرتی که ماورای قدرت دیگران وجود داشته باشه و اصولا از این ترس ناشی که در وجود انسان ها نسبت به شرایط پیرامون خودشون داشتند همواره ما مواجه بودیم با یک معنی بزرگتر از زیست خود بشری با یک معنی ماورایی که نسبت به زندگی و زیستن انسان ها همواره وجود داشته.

 یک قدرت ماورایی که حالا نام خدا به خودش میگرفت.

 با توجه به این معنا ما میرسیم به این موضوع که پیش تر از اینکه این ادیان توحیدی به وجود بیایند، ادیانی وجود داشتند که به خدا باور داشته اند اما این قدرت را تشریح می کردند.

 مثل ادیان باستانی ای که در یونان به عنوان مثال وجود داشته.

 اینکه آنها باور داشتند که خدایگان و الهه گان بیشماری در کنار هم این نظم را به وجود آورده اند.

 ما مواجه شدیم با خدای رعد، خدای جنگ و هزاران خدای دیگر در باورهای مختلف.

 حتی در باورهای باستانی ایران یعنی پیش از زرتشتیت که زرتشتیت هم به نوعی این باور توحیدی را به وجود آورده، پیش تر از اینکه ما به زرتشتیت برسیم هم نوعی باورهای مشرکانه در بین ایرانیان هم وجود داشته.

 در دیگر جوامع هم وجود داشته.

 یعنی شما وقتی یک نگاه دقیقی نسبت به اعتقادات و باورهای انسان ها پیش از قدرت گیری این ادیان توحیدی نگاه می کنید، در تمامی این جوامع باستانی نگاه به قدرت وجود داشته با این تفاوت که این نگاه مشرکانه بوده به مفهوم تشریح و تقسیط این قدرت بوده، این قدرت را در اختیار یک خدا نمی گذاشتند.

 سعی می کردند این قدرت را در اشکال مختلف خدایگان، الهه ها و اساطیر مختلفی واگذار کنند.

 اما با این مفهوم شرک روبرو می شدیم.

 اما بعد از قدرت گیری این نظام فکری توحیدی، ما مواجه می شویم با این تفکر که حالا همه چیز در اختیار یک خدای توانا است.

 که موضوع مهم این هست که جهان بعد از اون رو کاملا تحت تاثیر خودش قرار میده.

 و نه تنها همون دنیای باستانی و روزگارانی که در دوهزار سال سه هزار سال پیش وجود داشته که بعدها هم به همین سمت و سو ادامه پیدا میکنه و پیش میره.

 یعنی شما می بینید که حتی امروزی هم که ما داریم زندگی می کنیم در جهان فکر غالب همین فکر توحیدی است.

 نظام هایی که در جهان وجود داره در تمامی اشکال خودش، در تمامی ابعاد خودش برگرفته از همین نظام توحیدی است.

 یعنی شما دقت بکنید حکومت هایی که در جهان وجود دارند اصولا سیاست ورزی انسان ها بر پایه همین نگاه توحیدی است.

 شما می بینید در رأس آن قدرت حتی اگر به دموکراسی هم اعتقاد داشته باشند، حتی اگر قرار باشد که این انتخاب بر پایه آرای مردم باشد، به نوعی مردم سالاری حکمفرما باشد، باز هم برگرفته از همان نگاه توحیدی است.

 یعنی نگاه توحیدی که از بدو ورود خودش به بعد جهان را تحت تاثیر خودش قرار داده، تمامی مکاتب فلسفی، فکری، اخلاقی، مذهبی جهان را تحت تاثیر خودش قرار داده و ما مواجه می شویم با این تفکری که حتی امروز هم در دنیای ما قدرتمند بر سر جای خودش است.

 پس این نقطه تمایز و تفاوتی که بین دین اسلام و ادیان چندخدایی وجود دارد در همین نقطه کلیدی و بنیادین است که حالا این ها یک به عنوان بت پرست و مشرک میشناسیمشون.

 یعنی نگاه های اسلامی همواره به اینها یه همچین نام هایی داده.

 یعنی حالا نگاه هایی که بر پایه بت پرستی معنا شده.

 اینکه این ها یک اجسامی رو بر زمین می پرستیدند.

 یعنی به عنوان مثال مثلا ما مواجه می شدیم با کسانی که یک مجسمه هایی داشتند برای پرستش.

 در نکته اول این که این معنا خیلی دور از واقع هست که این ها بخوان اون مجسمه ای که به دست خودشون ساخته شده رو مورد پرستش قرار بدن.

 این اون نقطه ای است که این دین داران و به خصوص مسلمانان از اون استفاده کردند برای کوبوندن اون باورها و از میان بردن اون باورها که حالا شما چیزی رو که خودتون می سازین رو مورد پرستش قرار بدید.

 در صورتی که این ها به این معنا که به این معنای ساده ای که در نظر میگرفتن مسلمونا هیچ وقت نبوده و به نوعی در طول تاریخ به واسطه قدرتی که اون ها از دست دادند از بین رفته و امروز هم نظریه غالب همین تبدیل به همین نظر شده.

 یعنی امروز هم خیلی ها می تونن بگن شما مثلا به عنوان مثال کعبه ای که خودتون با دستان خودتون ساختین رو دارید می پرستید و دورش طواف می کنید.

 یا به شیعیان بگن این مقادیری که برای مقبره هایی که برای ائمه خودتون ساختین رو دارید مورد پرستش قرار میدین، اینها بت هایی است که شما به دست خود ساختید.

 اما خب هر کسی می تونه به این نتیجه برسه که اینها نمادها و نشانه هایی است برای پرستشی که ما در ذهنمون داریم و اصولا فرای این بت پرستی که خب یک نمادی بوده برای پرستش فرای این، ما با یک نگاه مشرکانه هم روبرو شدیم.

 مثلا به عنوان مثال در همون عربستان پیش از اسلام که به عنوان اعراب جاهلیت در بین مسلمانها باب شده و دربارش صحبت می کنند هم اینها رو به عنوان مشرک میشناسن.

 یعنی کعبه سر جای خودش وجود داشته.

 بیش از سیصد خدا و اسطوره و بت و الهه وجود داشته که مردم اینها رو می پرستیدند.

 در بین اینها الله هم وجود داشته.

 همون خدایی که محمد فرمان و پیام یگانگی اش رو سر داده، اون هم جزو این خدایگان بوده و اینها همه اون خدایگان رو می پرستیدن در کنار هم و به نوعی این قدرت بین این خدایگان مختلف تقسیم و تشریح می شده و این نقطه تمایزی ست که بین این ها وجود داره ولی ثمره ای به شدت بزرگی رو داشته.

 این نگاه توحیدی و یگانه پرستی که جهان ما رو تحت تاثیر خودش قرار داده و امروز تمامی زشتی هایی که ما باهاش رو به رو هستیم هم به واسطه همین نگاه یکتاپرستی است که تا این حد ما رو در این قهقرا غرق کرده.

 حالا در باب این یکتا پرستی شاید برنامه مفصلی هم ساخته بشه که بخوایم بیشتر دربارش صحبت کنیم.

 در طی آثاری که من از خودم منتشر کردم در باب این معنا به شدت صحبت کردم.

 حالا در قالب های مختلفی چه از مقالاتی که نوشتم و چه داستان هایی که به نوعی تعریف کردم.

 در بین کتاب های خودم سعی کردم که به این معنا نزدیک بشم برای درک بهتر و حالا وقتی بخوایم دربارش صحبت بکنیم خیلی ساده می تونیم وقتی به جهان امروز خودمون نگاه بکنیم ثمره های این نگاه یکتا پرستانه رو در زندگی خودمون هم ببینیم.

 شما وقتی با یک مفهومی به اسم دیکتاتور روبرو میشید استبداد روبرو میشید.

 اینها برگرفته از یک نگاه و یک ارزش همگانی است که قدرتمند از همون دور زمان ها وجود داشته و تا امروز هم هر روز و هر روز قدرتمند تر شده.

 شما وقتی با یک معنی به اسم استبداد روبرو میشید خب این ریشه در همین فکر توحیدی داره.

 شما وقتی یک خدایی رو تصور میکنید که تمام قدرت در اختیار اون هست، فرمان از آن اوست، صاحب بر دیگران هست، بندگان بیشمار و بردگان بیشماری داره که حالا قرار هست که فرمانی که او صادر میکنه رو به گوش و جان بسپارند.

 در برابر زشتی ها و خطاهای اونها مجازاتی در نظر میگیره و در نهایت قرار هست اونها رو قضاوت بکنه و به بهشت و جهنم بفرسته.

 شما یک تصویر مشخصی نسبت به استبداد دارید میدید.

 یک خدای دیکتاتوری رو دارید تصویر میکنید و بعد این قرار هست که یک مابه ازای هم در جهان پیرامون ما داشته باشه.

 ما وقتی این مقدار معانی رو در بر می گیریم تا این حد مورد آموزش این معانی و این تعابیر قرار می گیریم.

 در نهایت باید یک مابه ازایی هم از اون در جهان خودمون بسازیم و مواجه می شیم با این نگاه یکتا پرستانه که در نهایت هزاران هزار دیکتاتوری رو به وجود میاره و این نظام های استبدادی رو پدید می آره.

 نمونه هاش هم بارز هست.

 وقتی به خود اسلام نزدیک میشید نمونه های بارزی از این پرستش نظام های استبدادی رو دارید می بینید.

 نظام جمهوری اسلامی حالا امروز به واسطه اینکه در جهان مفهومی به اسم دموکراسی تبدیل به یک ارزش همگانی در جهان شده، سعی می کنه با یک همچین پوشش و رویه ای تا حدی از این استبداد نهفته در وجود خودش کم کنه اما باز هم موفق به این کار نیست.

 یعنی شما وقتی با یک مفهوم و معنایی مثل ولایت فقیه روبرو رو میشید.

 این همون نام خداوندی و همون یکتا پرستی است که از همون ابتدا دربارش صحبت شده.

 حتی وقتی به زندگی عادی خودمون می رسیم.

 یعنی اون زندگی اجتماعی که داریم تعریف می کنیم.

 وقتی شما وارد کارخونه ای می شید و یک رئیس کارخونه رو در برابر خودتون می بینید، این همون نقش خدا و همون یگانگی ست که در برابر شما نقش میبنده.

 وقتی وارد یک شرکت میشید به عنوان یک کارمند با رئیسی که در اون شرکت وجود داره برای شما معنا گر همون خداست.

 در خانواده خودتون وقتی یک پدری وجود داره که نقش خدا رو بازی می کنه داره همین نظام رو به پیش می بره و این سیستم در جای جای زیستن ما در همه جای زندگی ما پیش رفته و دقیقا اون مشکلی ست که باعث شده جوامع در این استبداد غوطه بخورند و نتونن حرکتی بکنن.

 حتی گفتن این تبدیل به یک فکر غالبی شده که در جای جای زیستن انسان ها جا گرفته و پیش رفته.

 حتی در بین جوامع پیشرفته، حتی در میان جوامع پیشرفته هم امروز با همین مفاهیم دست و پنجه نرم می کنیم. میکنیم.

 یعنی شما میبینید که به سادگی باز هم غرق در همین افکار هستند.

 اگر از دل افکارشان، تغییرات و تحولات شان در نهایت به یک انسان‌گرایی میرسند و اون نگاه الهی رو سعی میکنن دور بکنند، نگاهی رو بوجود بیارن که قابل نقد باشه، از تقدسش کم بکنند و در مجموع بتوانند با نقد پیشرو باشند و به نوعی پویایی را در خودشان به وجود بیاورند.

 باز هم با مفاهیم یکتا پرستانه رو به رو میشوید.

 باز هم با یک مفهومی مثل رییس جمهور رو به رو میشوید و همان یگانگی را دارید.

 باز در یک شکل جدید و تازه‌ای از خودش میبینید.

 حالا خیلی از مبحث اصلی و قیاس ادیان با هم دور نشویم به ویژه قیاس اسلام با دیگر ادیان.

 اما این تعبیر و تفسیری که به نوعی دادم در باب این مساله برای این بود که شما این حد شکل گیری افکار را بفهمید و این تمایزی که بین اعتقادات چندخدایی و یگانگی و یگانه پرستی که در اسلام وجود دارد را درک کنید.

 به عنوان مثال وقتی شما مواجه می‌شوید با یک مفاهیمی که در جهان مدرن شکل گرفته برای مثال تشریک قدرت مثل همان نظام مشروطه ای که ایرانی ها برایش انقلاب کردند تا سعی بکنند از قدرت پادشاه کم بکنند، همان تفاوت هایی است که حالا قرار است انسان ها از این نظام فکری توحیدی ذره ای دور شوند.

 نظامی که شاید پیش تر از آن انسان ها بهش رسیده بودند.

 یعنی با این چند خداباوری سعی می کردند که قدرت را به نوعی تقسیط بکنند.

 حالا قرار نبود که همه چیز از آن یک خدای واحد باشد.

 اما این نگاه به قدری مستحکم و قدرتمند شد که تمام جوامع جهانی غرق در این نگاه شدند.

 همه جا در اختیار پادشاهان مستبد و قدرتمند قرار گرفت.

 امپراطوران بزرگی که همه چیز جهان را به دست گرفته بودند.

 بزرگی خودشان را با کوچکی دیگران معنا می کردند.

 به واسطه تحقیر دیگران معنا می کردند و این برگرفته از همان نگاه توحیدی و یگانه پرستی است و در برابرش اگر انسان ها در جوامع مدرن سعی کردند که این نگاه را تغییر بدهند.

 حالا قرار بود که این قدرت ذره ای تقسیم و تقسیم بشه.

 قرار بود که تشریک بشه براش شریکی قائل بشن، شرکای بیشتری براش قائل بشن تا از این حجم قدرت در اختیار یک نفر و از این فساد بزرگ قدرت جلوگیری بکنن.

 پس این یکی از نقاط اصلی و مهمی است که در مقایسه بین ادیانی که به چندخدایی اعتقاد داشتند و اصولا باور به چندخدایی و به نوعی مشرک بودن و این ادیان توحیدی و به ویژه اسلام وجود داشت.

 اما فرای اون ها ما با یک ادیان عرفانی هم روبرو میشیم.

 یعنی در جهان ما یک ادیانی هم وجود دارند که یک معنایی رو نزدیک به معنای خدا معرفی می کنند اما صرفا با خود خدا درگیری ندارن.

 یعنی خود خدا رو تصویر نمی کنن.

 به خصوص تصویر مشخصی که اسلام داره در باب خدا میده و یا ادیان ابراهیمی داره در باب خدا میده.

 یعنی شما وقتی با یک دینی مثل دین بودیسم آشنا میشید مواجه میشید با اینکه اینها یک حرف مشخصی در باب یک خدا ندارند.

 در برابرش یک دینی دارید مثل اسلام که خدایی که داره تصویر میکنه خدایی شبیه به انسان ها.

 خدایی که عصبانی میشه خدایی است که انتقام میگیره.

 خدایی است که پر از خشم میشه پر از کینه میشه.

 خدایی که ناراحت میشه خوشحال میشه.

 رفتارهای مختلفی داره.

 خدایی است که به شدت نرینه هست، به شدت مذکر هست و شما با به نوعی خصوصیات اخلاقی انسانی هم روبرو میشید در وجود این خدا.

 اما وقتی نزدیک به یک معانی مثل بودیسم میشید و یا ادیان عرفانی دیگری که در جهان وجود داره شما با یک خدا روبرو نیستید حالا یک اسامی دیگه ای دربارش قائل میشن.

 اینکه یک انرژی ای که حالا قدرت بیشتری داره و حالا این انرژی ای که ساکن در یک جا نیست، در همه جا هست براش یک فردیت و شخصیتی قائل نمی شوند.

 اما در ادیان ابراهیمی و به ویژه در اسلام شما با یک خدایی روبرو هستید که دارای یک شخصیت مستقلی است.

 دارید در باب خدایی صحبت میکنید که میتونید بهش جون بدید.

 میتونید تصویرش بکنید براش یک تصویر مشخصی بسازید به این خدا حتی جنسیت بدید، خصوصیات اخلاقی بدید و.

 این نقطه تمایزی است که این ادیان با هم دارند.

 یعنی ادیان عرفانی با دینی مثل اسلام و اصولا ادیان یکتا پرستانه.

 پس ما دو موضوع و دو تفاوت رو بین ادیان با همدیگه دربارش صحبت کردیم.

 یکی اون نگاهی که در باب چندخدایی بود.

 در برابر این نگاه یگانه به خدا که در اسلام شکل گرفت و قدرتمند شد و دیگری هم اینکه یک مقایسه ای با ادیان عرفانی داشتیم که حالا اگر تصویری نسبت به خدا میدادند یک تصویر مشخصی نبوده و این خدا میتونسته تعبیر به هزاران هزار معنا بشه و به نوعی یک معنای رونده ای داشته و یک شخصیت مستقلی نبوده اما ادیانی مثل دین اسلام و به ویژه خود اسلام در باب یک خدایی صحبت می کند که دارای عواطف بی شمار است، دارای اخلاق ها و رفتار های مختلفی است و این خدا به نوعی تصویری به این صورت دارد.

 اما فرای این دو تقسیم بندی و مقایسه ای که کردیم، حالا باید یک مقداری هم مقایسه را ببریم بین خود ادیان ابراهیمی یعنی ادیانی که ما به عنوان ادیان توحیدی می شناسیم.

 قدرتمند بودن بزرگترین قدرت را در همین حال حاضر جهان هم دارند.

 بیشترین تعداد باورمند را به خودشان دارند.

 ریشه ای یکسان و برابر دارند.

 در خیلی از نقاط با همدیگر یکسان و برابر هستند اما در برخی از موارد هم با هم متفاوت هستند.

 شما مواجه می شوید با دینی که پدر این ادیان است و عین یهودیت.

 من بارها هم در باب این موضوع صحبت کردم.

 وقتی شما دارید در باب یهودیت صحبت می کنید، خب در میان عوام ما یک مثلی داریم در باب این که صد و 124 هزار پیامبر پیامبران خدا بودند که ظهور کردند و به نوعی راه خدا را ابلاغ کردند به انسان ها.

 وقتی شما دارید در باب این 124 هزار پیامبری که در بین مردم و در بین عوام رایج شده و دربارش صحبت می کنند صحبت می کنید، به جز دو پیامبر همه و همه یهودی بودند.

 همه ابلاغ کننده دین یهود بودن.

 یعنی شما مواجه میشید با یک دینی که حالا قرار هست تمامی این پیامبرانی که همه و همه این ادیان یعنی هر سه این ادیان بهش مینازند و دربارش صحبت می کنند رو صاحب شده.

 یک دین سامی که پیامبران بیشماری داره از نوح و ابراهیم و موسی در نظر بگیرید تا یونس و یوسف و یعقوب و بیشماران دیگری که مواجه میشید با یک کتاب عریض و طویلی که تورات نام داره و از صفر پیدایش شروع میکنه به توضیح دادن تا پیش بره و در باب مسائل و زندگی این پیامبران هم صحبت بکنه سرگذشت این پیامبران رو بگه.

 خوندن کتاب تورات مسلما یک راهگشایی است برای شناخت بهتر نسبت به این ادیان توحیدی و بویژه خداوند و تصویری که ما از خداوند داریم و وقتی ما داریم در باب این یگانگی صحبت می کنیم، وقتی که بزرگ ترین نقدهای خودمون رو نسبت به این نگاه یکتا پرستانه و نسبت به یک مفهومی به نام خدا داریم و مدام داریم همه چیز رو با خدا مقایسه می کنیم، یک راهگشایی است برای شما که بتونید با این معنا آشنا بشید و بفهمید که چرا این نوک پیکان تا این حد در برابر خدا هست.

 خدایی که من تعریف و تفسیر به قدرت می کنم، خدایی که یگانگی و توحید را در خود داره، خدایی که بانی این استبداد و این نگاه دیکتاتورانه در طول تاریخ است، باعث این زشتی ها و این فساد بزرگی که در جهان شکل گرفته است.

 یک کتابی به اسم گواه ظلم که گردآوری شده توسط خود من هستم در اختیار شماست می تونید بهش مراجعه کنید.

 این کتاب سه جلدی است.

 جلد اول آن پیرامون تورات.

 جلد دوم آن درباره انجیل و سومی هم در باب قرآن است.

 آیاتی که در این کتاب های مقدس گفته شده و نمایانگر این ظلم خداوندی هست.

 شما می تونید مواجه بشید با آیات بیشماری که در تورات پیرامون قربانی کردن حیوانات بیان شد.

 در باب زشتی هایی که پیامبران در طول حیات خودشان مرتکب شدند.

 از رفتارهایی که داوود در طول حیات خودش کرده.

 از کشتار های بی حد و حصری که موسی در دوران زیستن خودش کرده تا داستان های بی شماری که می تونید باهاش مواجه بشید تا قوانین منزجر کننده ای که به سنگسار گاو حتی می رسه و شما مواجه میشید با یک جنون فکری که حالا قرار هست بدترین رفتارها رو بکنید.

 اما ما از مبحث اصلی خودمون دور نشیم.

 نقطه تفاوت و تمایزی که این دین یهودیت با اسلام داره در چیست؟

 در نکته اول این هستش که ما باید بدونیم که این ها شباهت های بی شماری رو نسبت به هم دارند.

 این باورها از نقطه ابتدایی باور یهود و اسلام شبیه به هم و همراستا و همداستان با هم هست.

 یعنی نقطه های تشابه به شدت بیشتری نسبت به تمایزات و تفاوت های خودش دارد.

 حالا فرای این موضوع که این تفاوت ها و تمایز ها را ما درباره اش صحبت می کنیم، باید این را در نظر داشته باشیم که از این صد و بیست و چهار هزار پیامبری که درباره اش صحبت می شود، به جز دو یعنی عیسی و محمد، همه و همه پیامبر های همین دین هستند.

 یعنی شما مواجه می شوید با مسیحیان و مسلمانانی که قاعدتا به یهودیت باور دارند و یهودیت را راهی از راه های خدا می دانند و این ادیان هم نگاهی که نسبت به هم دارند همین جوری هست.

 یعنی دین قبلی خودشون رو قبول دارن و دین بعدی خودشون رو کتمان می کنن.

 یعنی شما وقتی به مسیحیت می رسید مسیحیت یهودیت رو قبول داره اما اسلام رو به عنوان یک دین قبول نمی کنه و یهودیت هم که هیچ کدوم از این دو دین بعد از خودش رو قبول نمی کنه.

 حالا این که در آینده بعد ها چه نگاه هایی شکل گرفته که شما بخواهید مثال و مصداق بیاورید در باب اینکه امروز مثلا یهودیان داخل ایران اسلام را قبول کرده اند مبنای درستی نیست.

 ما اون مبنای فکری رو در ابتدا رو داریم درباره اش صحبت می کنیم.

 اینکه یهودیان این دو دین را بعد از خود قبول نمی کنند، اینکه یهودیان هستند که به واقع مسیح را می کشند و به صلیب می کشند.

 یعنی این مشخص کننده است که اصولا باوری که در پیش قرار گرفته باور بعد از خودش را قبول نمی کند چرا که این یک راهی است برای تغییر و از بین بردن آن نظام حاکم و سلطه و قدرت و همواره کسانی که در قدرت حضور دارند حاضر به این تغییر و تحول نیستند چرا که جایگاه خودشان را در این به نوعی تغییر می بینند و آن جایگاهی که به دست آوردند رو به لرزه می بینند.

 حالا باز هم برگردیم به آن تفاوت ها و شباهت هایی که وجود دارد.

 این دو دین به شدت به هم شبیه هستند.

 در نقطه ابتدایی این توحید و یگانگی و باور به یک خدای قدرتمند که همتا و همسو است.

 تصویری که از این دو خدا داده میشه شبیه به هم هست.

 آن خشونتی که در این خدایگان وجود داره هر دو برابر با هم هست.

 یعنی شما همونقدری که الله رو انتقامجو و کینه ورز می بینید، همون اندازه یهوه رو هم به همون اندازه خشن و پر از خشونت می بینید.

 شما مواجه می شید با یک خدایی که دائما از بندگان خودش قربانی می خواد فریاد میزنه که باید قربانی برای من انجام بدید.

 به بدترین شکل در برابر کوچک ترین اشتباهات بندگان خودش عمل می کنه.

 خود رو فرمانده و دیگران رو فرمانبردار میدونه.

 این نظام فکری ست که بر پایه ادیان توحیدی یکسان و برابر هست.

 شما وقتی مواجه میشید با شناخت اسلام و یهود در این نقطه مشترکا به یک سو میرید.

 پس در باب توحید همسو و همداستان با هم هستم و این نظام فکری توحیدی رو هر دو به وجود آوردن یعنی قاعدتا بنیان گذار این تفکر یهودیت بوده و بعد از آن هم مسلمانان و پیش از آن هم مسیحیان این را ادامه دادند و این را قدرتمند و قدرتمند تر کردند به نوعی که تا امروز هم گفتیم این نظام فکری، نظام غالب بر جهان هست.

 در تمامی تفکرها و باورها چه فلسفی، چه اخلاقی، چه مذهبی و حتی سیاسی و دیگر نگاه ها و نوع های نگاه به جهان نقطه تشابه بسیار دارند این دو دین.

 اما شاید در باب نقطه تمایزی که بین این دو دین وجود دارد یک نقطه مشخصی داره که میشه درباره اش خیلی صحبت کرد.

 فرای اینکه حالا در المان های کوچکی که در دین وجود داره تفاوت ها و تمایز هایی دارند که خب مطمئنا دارن حتی در بین مذاهب مختلف و فرقه هایی که در ادیان هم شکل گرفته این تفاوت ها رو میشه دید.

 اما یکی از اون نقاط این هست که این دین یهودیت بر پایه یک باور به یک نژاد است.

 یعنی یک دین نژادی است در کنار اینکه یک دین بر پایه توحید و وحدانیت خدا هست.

 در کنار این یک دین نژادی هم هست.

 اینها اعتقاد به آن نژاد خود دارند و برای اینکه بخواهد یک کسی وارد این دین بشود شرایط خیلی سختی وجود دارد.

 اینکه اینها حاضر نیستند کسی وارد این دین بشود و این یک دین نژادی است بر پایه یک نژاد مشخص و برای یک نژاد مشخص.

 قوم بنی اسراییل که مدام هم در باب آن صحبت می شود در تورات.

 حتی در قرآن هم بارها و بارها درباره شان صحبت می شود.

 حتی در انجیل هم درباره شان صحبت می شود و این یک اعتقاد راسخی است که در بین اینها وجود دارد.

 این باور به نژاد خودشان اصولا یک دین نژادی را تصویر می کند.

 اما دین اسلام این شکلی نیست.

 یک دین نژادی نیست، یک دین باورمند هست.

 یعنی بر پایه باورهایی که داره حالا میتونه یارکشی بکنه و مومنینی رو جذب بکنه.

 اما شروع این تفاوت و تمایز از مسیحیت شکل میگیره.

 حالا ما توی این نقاط تمایز و تفاوت ادیان ابراهیمی هستیم به طوری که در باب مسیحیت هم صحبت بکنید.

 خب مسیحیت این به نوعی سلسله رو از بین میبره.

 ما یک حضرت مسیحی داریم که باورمندان به مسیح اعتقاد دارن که حالا اون خداست، فرزند خداست و اعتقاداتی از این دست.

 حالا این مسیحی که میاد که خودش یهودی زاده هست این تصورات و باورها رو تغییر میده.

 حالا این دین رو از اون نمای نژادی خودش تغییر میده و میذاره که بقیه هم وارد این دین بشن و به نوعی این دین رو قرار هست که جهانی بکنه.

 یعنی شما سلسله مراتب رو در این ادیان میتونید به چشم ببینید.

 یک خدایی که حالا یک قومی رو برگزیده برای اون قوم پیامبران بیشماری میفرسته تا اینها باورمند بشن.

 در مرحله بعدی حالا حاضر هست که این خدا به واسطه این پیامبری که فرستاده این دین رو جهانی بکنه، حالا همه واردش بشن، تنها مختص به یک نژاد خاص نباشه و ما میرسیم به اون مرحله ای که مسیح این اقدام رو انجام میده و یکی از مخالفت های بزرگ یهودیان هم در اون دوران همین خارج شدن از این نگاه نژادی بوده و اینکه نتونستن مسیحی که خودش یهودی زاده بوده و سعی در این به نوعی اصلاح این باور داشته رو در خودشون جای بدند و قبول کنن.

 اولین پیامبری بوده که در بین یهودیان اومده و صحبت از این کرده که این نگاه نژادی هم باید برداشته بشه و ما یک نگاه باورمندی رو داشته باشیم که در سراسر جهان به پیش ببریم و بعد حالا اسلام میاد این رو پیش تر میبره.

 اسلام میاد و با جهاد قصد داره که تمام جهان رو به این باور به این سمت و سو بیاره و همه رو باورمند بکنه.

 با تحمیل و زور و شکنجه و ارعاب قرار هست که همه رو وابسته به این دین بکنه و باورمند به این دین بکنه و این همون سیری است که ما در بابش صحبت کردیم و این سیر تحولات به نوعی به هم وابسته هستن.

 فرای این شما مواجه میشید با دینی به نام اسلام که این خاتم رسولان هست و یکی از بزرگترین نشانه هایی که وقتی در باب اسلام صحبت می کنیم ما را به یک جایی می رساند این است که این پیامبر خاتم رسولان هست و اینجا دیگر راه خداوندی به پایان می رسد.

 خدا به اندازه کافی پیامبران را فرستاده، آموزگاران را فرستاده، راه خودش را مشخص کرده و دیگر باید مردم ایمان بیاورند و باور بیاورند.

 در قسمتی که قرار هست در باب این مشکل بزرگ اسلامی صحبت بکنیم در آنجا بیشتر و بیشتر صحبت خواهیم کرد.

 در باب این اتفاقی که رقم خورده توسط محمد که چگونه باعث این در خود ماندن بزرگ تاریخی در بین تمام جوامع بشری شده و به ویژه مسلمانان که حالا جهان را هم با خودشان به این قهقرا برده اند.

 اما در همین جا ما در این نکته و این نقاط تمایزی که صحبت کردیم باید به این مرحله برسیم.

 پس ما یک دینی داشتیم که کاملا نژادی بود.

 بعد از آن یک دینی آمد به نام مسیحیت که این نژادی بودن را کم کرد و هادس که به نوعی همه جهان درگیر شد و در نهایت به دینی رسیدیم که اسلام باشه که نه تنها حالا قرار هست که همه بهش باور بیارن که قرار هست به زور و به جبر و تحمیل و با جنگ و جهاد همه رو مسلم و مومن بکنه و این راه خداوندی رو به نهایت خود رسوند و دیگه دین رو تموم کرد و ما مواجه با این تفاوت و تمایز بزرگ میشیم.

 فرای اون وقتی میخوایم مسیحیت رو با اسلام مقایسه بکنیم شما مواجه میشید با اینکه صحبت هایی که مسیح در باب به نوعی دین داری و صحبت هایی که در باب آموختن این راه خداوندی با مردم میکنه ذره ای قاعدتا تلطیف شده هست، آرام تر هست، کمتر در خشم غرق شده در قیاس با مثلا یهودیت و یا در قیاس با اسلام یک دلیل عمده و مشخص داره.

 اینکه شما وقتی در باب مسیح دارید صحبت میکنید، مسیح شخصیتی بوده که به قدرت نرسیده، در دوران ضعف داشته مردم رو به سمت و سوی خودش میاورد.

 این اون نقطه ی متمایزی است که وقتی میخوان در باب مسیح صحبت کنن میگن پیامبر صلح و دوستی و مهر و عشق.

 این به واسطه این هست که اون وارد اریکه قدرت نشده و به همین دلیل هست که شما مواجه میشید با حالا صحبت هایی از مسیح که جنبه و رنگ و بوی مهر و محبت بیشتری داره مردم رو داره آموزش میده به یک راهی که حالا خیلی آروم تر و ملایم تر نسبت به عقاید و باورهای اسلامیست.

 برای این موضوع هم به سادگی میشه مثال آورد که این رو کاملا فهمید.

 نکته اول این هستش که قدرت قاعدتا هر کسی رو به فساد آلوده میکنه.

 قدرت در کنار خودش خشم و خشونت و دیوانگی و جنون رو به همراه داره.

 اینکه قاعده ایست که هر کسی اگر ذره ای هم فکر بکنه و به درستی و به دور از تعصب و ترس فکر بکنه به این معنا خواهد رسید.

 اما فرای برای اون میشه مثال های بیشمار زیادی هم زد.

 حالا ما یک مثالی میاریم از خود اسلام.

 اسلام هم یک پیامبری به نام محمد داشت.

 ما درباره اش صحبت کردیم.

 گفتیم آیات قرآنی به دو دسته تقسیم میشه.

 یک بخش آیات مکی هست و یک بخش آیات مدنی.

 شما وقتی این دو بخش آیات رو با هم مقایسه میکنید میبینید و این تفاوت رو حس میکنید.

 اینکه زمانی که محمد در ضعف بود چگونه رفتار میکرد، چگونه در برابر قریشیان به نوعی صف آرایی میکرد؟ چه داشت؟

 مردم رو با چه زبانی به دین اسلام فرا میخواند؟

 آیات در چه حدی بود؟

 چگونه در باب اینکه راه والدین هم جز همان آیات مکی هست؟

 یعنی شما مواجه میشید با پیامبری که حالا هیچ اکراهی هم در دین نداره.

 حالا قرار هست که مردم بیان و باور پیدا کنن به دین اسلام در نهایت صلح و صفا و صمیمیت.

 از در باب موضوعات اخلاقی قرار هست که صحبت بکنه اما شما همین رو میرید پیش تر و میرسید به محمدی که حالا قدرت رو به دست گرفته.

 حالا مدینه رو در اختیار داره.

 حالا یک سپاهی برای خودش گرد آورده که غزوه میکنه، میاد و کاروان های تجاری رو از زیر تیغ میگذرونه، مردان رو می کشه و اموال رو مال خود می کنه.

 زنان رو به عنوان کنیز در شهر ها میفروشه.

 حالا حمله می کنه و کشور های مختلف رو میگیره.

 اقوام مختلف رو مورد ظلم و ستم خود قرار میده.

 زنان و کودکان رو به عنوان برده و کنیز در میادین شهر میفروشه.

 و شما مواجه میشید با قانون گذاری که حالا قرار هست دست دزدان رو ببره.

 قرار هست که سنگسار بکنه.

 قرار هست که هزاران جنون و خشونت رو به بار بیاره.

 پس این اون نقطه ایست که اگر مسیحی رو ما داریم که آروم تر و ملایم تر و به نوعی با مهر بیشتری داره در باب این دعوت خودش به راه خداوندی صحبت میکنه به واسطه نقطه ضعفی هست که قرار داره.

 حتی میشه مثالی هم در خود دین مسیحیت زد.

 اینکه مسیحیانی که بعد از مرگ مسیح راهش رو به پیش گرفتند و در نهایت با اون رسیدن به اون جماعتی که تونستند قدرتی رو به دست بگیرند بعد از قدرت داشتنشون چه کارهایی کردن و چه جنایاتی رو مرتکب شدن، چه رفتارهای وحشیانه ای رو از خودشون شکل دادن؟

 چه جنگ هایی؟

 بین خود همین مسلمانان و مسیحیان شکل گرفت؟

 چه تفتیش عقایدی انجام دادن؟

 چگونه مردم رو به بدترین شکل ممکن کشتن و شکنجه کردن.

 رفتارهایی که امروز ما داریم از جوامع اسلامی میبینیم در برابر رفتارهایی که مسیحیان در طول قدرت مندی خودشون کردن، شاید همتا و شاید حتی مسیحیان بیشتر و بدتر هم رفتار کردن با مردم.

 یعنی شما مواجه میشید با یک رفتارهای وحشیانه و دهشتناک و خشونت باری که اینها انجام دادن.

 پس وقتی ما به یک موضوع میرسیم درسته که نقطه تمایزی است بین نگاه مسیحی و نگاه اسلامی اما برگرفته از این قدرت نداشتن هست.

 یعنی باز هم میتونید اینها رو همسو و همتراز با هم بدونید چراکه باید این برآیند کلی نگاه اسلامی و مسیحی رو با هم مقایسه کنید.

 میتونید نگاه کنید ببینید مسیحیان در طول زیست خودشون چه رفتارهای وحشیانه ای را انجام دادند.

 پس این برابری نگاه است و این قدرت است که به نوعی میانه دار این اتفاق خواهد شد.

 اگر قدرتی در میان نباشد و آن پیامبر و پیام آور و آن نگاه و آن روش فکری در دوران ضعف خودش باشد، قاعدتا صحبت از خواسته ها و نیازها و محبت و دوستی و رسیدن به خداوند و مباحث اخلاقی و مباحث موعظه وار می کند اما به محض اینکه قدرت را در اختیار بگیرد، حالا قرار است که آن خشونت و وحشی گری خودش را به پیش ببرد.

 پس ما وقتی در باب این تمایزات صحبت می کنیم در نهایت به یک نگاه واحدی می رسیم و اصولا مذاهبی که به عنوان ادیان ابراهیمی شناخته می شوند در همه سو با هم برابر و یکسان هستند.

 اگر تفاوت و تمایزی بینشون هست مثل تفاوتی است که بین شیعیان و سنیان وجود داره در دین اسلام، در دل اسلام اما در حقیقت همسو و همداستان با هم هستند و در مضامین مهم و فرهنگ سازی ها و ارزش گذاری ها همتا و همسوی با هم هستند.

 اما در مجموع به واسطه این تناقض هایی که بین شان وجود دارد، جنگ های بیشماری هم برای نابودی همدیگر انجام دادند.

 چرا که تمامی این باورها گفتیم به یک نقطه مشخصی باور دارند که یک خدای واحدی دارند و در نهایت به یک موضوع مشخصی باور دارند آن هم حق پنداشتن خود است.

 اینکه حقیقت در اختیار ماست.

 تمامی این ادیان چه مسیحیت، چه یهودیت و چه اسلام، اعتقاد و باور دارد که تمام حقیقت به نزد خودش است.

 و همین باور و ایمان به حقیقت اینکه حقیقت برای ماست و تعریفی که نسبت به حقیقت می دهند، دیگران را تبدیل به پوچی و بطالت و کفر و شرک و هزاران معنایی از این دست می کند و مسبب این جنگ های خانمان سوز و خانمان برانداز در طول تاریخ می شود.

 از همان ابتدا نگاه بکنید جنگ هایی که خود یهودیان انجام دادند.

 جنگ هایی که خود موسی در طول حیاتش به بدترین شکل و وحشیانه ترین شکل انجام داد.

 وقتی تورات را می خوانید مواجه می شوید با این جنگ های بی حد و حصر و این خشونت وحشتناک حتی یک بار هم اشاره بهش کردند.

 شما مواجه می شوید با موسی که حمله می کنه و تنها مردم شهر و اون جنگجویانی که در برابرش بودند رو می کشه.

 نه تنها زنان، پیرمردان و پیرزنان کودکان رو از زیر تیغ میگذرونه بلکه گیاهان رو هم معدوم و نابود می کنه بلکه حیوانات رو هم می کشه.

 یعنی شما مواجه میشید با این شکل وحشیانه ای از جنگ آوری.

 چرا که اعتقاد به یک خدای قدرتمندی دارید که دیگران وظیفه دارند که در برابرش کوچک و خوار باشند.

 خدا فرمان داده به نابودی دیگران.

 این خدا تمام حقیقت رو به نزد شما و در اختیار شما گذاشته.

 دیگران در برابر این حق دروغ هستند. کذب هستند.

 باید از بین بروند و این خدا فرمان به این نابودی میده و شما مواجه میشید با این نگاه دگمی که در بین هر سه این ادیان وجود داره و فرا اینکه در برابر کفار و مشرکین و دیگر مردمان جهان با باور های متفاوت، با باور های معتقد به چند خدایی، به ادیان عرفانی و یا هر نوع نگرش دیگری.

 آتئیست ها بیخدایان در برابر اینها قلع و قمع میکنه و خشونت به خرج میده.

 حتی در برابر خود هم همین کار رو انجام میده چرا که در نهایت یک یهودی یک باورمند به دین یهود باور داره که مسیحیان و مسلمانان هم کافر هستند.

 یک مسلمان باور داره که در نهایت این مسیحیان و یهودیان برای رستگاری باید باورمند به دین اسلام بشن و به اون حقیقت نهایی دست پیدا بکنن.

 تمام این مسیر رو یک تصویری میکنه یک مسلمان که اگر راه هایی به وجود اومده، اگر یهودیت و مسیحیت به وجود اومده برای هموار کردن و رسیدن به اسلام بوده و این مسیحی و یهودی در نهایت باید باور پیدا بکنه به باورها باورهای اسلامی.

 و شما مواجه می‌شوید با جنگ خونینی که در طول این تاریخ اتفاق افتاده بین یهودیان و مسلمانان.

 از همان ابتدا که محمد قدرت را به دست گرفت و در مدینه به نوعی جولانگاه شد، اون مدینه شما نگاه بکنید که با اقوام یهودی چه کارهایی انجام داد، چه جنایتی در قبال اینها انجام داد؟

 وقتی به تاریخ اسلام و تاریخ صدر اسلام رجوع میکنی میبینی که چگونه انسان ها رو از زیر تیغ گذروند، در یک روز چگونه؟

 چگونه این اسیرهای جنگی رو گردن زد به دست علی و زبیر و طلحه و دیگرانی که در کنار محمد بودند، یاران و اصحاب پیامبر بودند.

 چگونه تمام اینها رو از زیر تیغ گذروند؟

 جلوتر میرید جنگ های صلیبی رو میبینید؟

 حالا مسیحیان با جهان چه کردند؟

 با جهان پیرامون خودشون چه کردند؟

 چگونه همه جا و همه مردم رو زیر تیغ بردند؟

 چگونه ادیان باستانی که در سرتاسر اروپا وجود داشت و زیر پا له کردن مردم رو به زیر تیغ بردند و با خشونت و وحشیگری و وحشیگری و با تحمیل باورهای خودشون رو اونجا حکمفرما کردند و امروز ما مواجه شدیم با یک جهان خونینی که اگر امروز اروپا کاملا مسیحی هست به واسطه این خونخواری مسیحیان بوده.

 اگر امروز خاورمیانه سراسر مسلمان هست به واسطه این خونخواری مسلمانان بوده.

 به صدر اسلام نگاه کنید.

 به حمله هایی که در دوران عمر شده به همین ایران ما وحشیگری هایی که در قبال مردم ایران انجام شده و مردم رو به خاک و خون کشوندن تا مسلمان بکنه.

 اگر امروز مواجه شدیم با به قول و گفته خودشون سه میلیارد و خورده ای مسیحی و یک میلیارد و خورده ای هم مسلمان، این ها هم از زیر تیغ گذشتن و به این باور باور آوردن و اینها همه بر پایه خون و خونریزی است و شما مواجه میشید با این تناقضی که در نهایت گریبان خود اینها رو هم میگیره.

 شما مواجه میشید با جنگ های بی شماری که بین مسیحیان اتفاق می افته و مسلمانان حتی تا همین زمان عثمانیان هم ادامه داشت و عثمانیان هم مدام داشتن حمله میکردن و این جنگ های عقیدتی ادامه پیدا کرد و به این کشت و کشتار ها ادامه پیدا کرد و رسید.

 حتی امروز هم ما داریم این جنگ های مذهبی وحشتناک رو در جهان میبینیم.

 همین امروز مگه جنگ های کمی داره اتفاق می افته بین باورمندان به اسلام.

 حالا تفاوت مذهبی ای که بینشون وجود داره به واسطه شیعه و سنی بودن تا چه اندازه این ها دارند خون همدیگه رو میریزن و خون هم رو در شیشه کردن و چه کشور هایی رو بوجود آوردن و چه تفکراتی رو به وجود آوردن و اصولا این نفرتی که در دلشون وجود داره رو مدام و مدام شکل دادن و بیشتر کردن.

 شما مواجه میشید با یک نفرتی که یهودیان به عنوان مثال نسبت به مسیحیان دارن.

 مسیحیان به واسطه اینکه پیامبرشون رو یهودیان کشتند نسبت به یهودی ها دارن.

 این نفرتی که مسلمون ها نسبت به یهودی ها دارن.

 امروز نگاه کنید و ببینید که چگونه جهان اسلام در برابر.

 یهودی ها هست؟

 چگونه می خواد که این کشور یهودی رو از بین ببره و نابود بکنه حتی به سادگی.

 اگر امروز هیتلری وجود داشت قاعدتا اگر قرار بود که یهودیان رو اینگونه به وحشیگری از بین ببره، بزرگترین همیار و همراهش همین مسلمون ها بودند.

 با این باورهایی که دارند قاعدتا بزرگترین استقبال رو می کردند از این قتل عام وحشیانه ای که هیتلر می خواست بکنه.

 اگر قرار به نسل کشی و از بین بردن این نژاد بود، بزرگترین همیار و همراهش قاعدتا همین مسلمون ها بود و این نفرت پراکنده شده در بین این باورها.

 در بین همه این باورها، مسیحیانی که از مسلمون ها متنفرند، مسلمانانی که از یهودیان بیزارند و این نفرتی که بین اینها در جریان هست و مدام در پی جنگ و خونریزی هستن.

 حتی به خودشون هم رحم نمیکنن.

 به جنگ هایی که درون باور مسیحی شکل گرفته نگاه کنید.

 به جنگ هایی که بین فرقه های مسیحی اتفاق افتاده.

 در اون دورانی که بعد از رنسانس ما میشناسیم ببینید چه جنگ هایی شکل گرفت و چه خون های ریخته شد.

 حالا مصداق همون مثال همون امروز در جهان اسلام و در خاورمیانه داره اتفاق می افته.

 حالا شیعه و سنی دارن همدیگه رو نابود میکنند و چه تعداد انسان هایی رو به کام مرگ میفرستن، به درد و رنج میخونن و نگاه کنید که به کجا رسیده و این تناقض ها و تفاوت ها در نهایت به کجا این ها رو کشونده همه و همه برگرفته از همین حق پنداشتن هست.

 اینکه حقیقت رو به نزد خود میدونه.

 اینکه همه چیز حقیقت برای خود هست و دیگران قاعدتا در این تعریف و تفسیر ما نسبت به حقیقت تبدیل به کذب و دروغ خواهند شد.

 اینکه شما باور داشته باشید که حقیقت به نزد شماست دیگران رو بی حق خواهد کرد.

 اینکه شما همه حقیقت رو تعریف و تفسیر به خودتون کردید خب قاعدتا دیگرانی وجود ندارند.

 و اینکه به راحتی این خدا فرمان به کشتار دیگران میده.

 دشمنان میده کفار میده به سادگی معنی کفار میتونه تغییر کنه.

 روزی میتونن این کفار آتئیست ها باشن روزی میتونن این کفار حتی شیعیان برای سنی ها باشند و باور ها به همین شکل.

 وقتی این چهارچوب قبول شده حالا قرار هست که همه درش از بین برن و نابود بشن و ما مواجه میشیم با این چارچوب فکری.

 بیماری که از اون ابتدا در باب یگانگی و وحدانیت خدا صحبت کرده، این قدرت پرستی و این نگاه مستبدانه رو شکل داده، به پیش برده و فرمانده ساخته برای فرمانبرداران بیشمار و حالا با حق پنداری خودش دست به این کشتار و وحشیگری ها هم میزنه.

 نقطه تفاوت و تمایزی بین این ادیان حقیقتا نیست.

 بین ادیانی که باور به یکتا پرستی دارند.

 در مجموع هیچ تفاوتی نیست.

 اگر تفاوت هایی هم وجود دارد به واسطه شرایط است، به واسطه موقعیت ها هست یا در فروع باورها هست.

 اینکه حالا در بین مسیحیان فلان غذا استعمال می شود و همه آزادند که هر چیزی بخورند اما در دل مسیحیان، در دل یهودیان و یا مسلمانان یک نقاطی وجود دارد که نباید نزدیک این ها بشوند.

 به عنوان مثال خوک را نخورند اما مسیحیان اعتقاد دارند که حالا با این چیزها شما به خدا نمی رسید یا از خدا دور نمی شوید.

 اینکه حالا مسیحیان بخواهند ختنه بکنند یا نکنند به این اعتقاد داشته باشند که با ختنه کردن و یا نکردن شما به خدا نزدیک نمی شوید.

 اما نگاه یهودیان و مسلمانان در این حد دگم و خشکه.

 حتما با بریده شدن این بخش از آلت شما به خداوند نزدیک می شوید.

 اینها موضوعات قابل بحث و عرض نیست.

 موضوع قابل بحث همان کلیاتی است که اینها به آن اعتقاد دارند.

 وحدانیت خدا هست که بهش باور دارند.

 این حق پنداشتن خود و نا حق دانستن دیگران هست که وجود دارد.

 این رفتار خشونت آمیز با دیگرانی که شما نا حق می پندارید و با کفار و مشرکین هست که هر بار این تعاریف و تعابیر تغییر کند.

 اما این بنیان فکری است که باعث این دهشت و وحشت میشود و این خشونت را به بار می آورد و ما در نهایت با یک نظام فکری بیماری رو به رو میشویم که نه تنها جهان گذشته ما را در بر گرفته که حتی فرای امروز و این جهان دردمند به مذهب رو در بر گرفته که حتی دنیای پیشرفته ما را هم در بر گرفته.

 شما مواجه میشوید با این نگاه هایی که در بین کسانی که خود رو خارج از دین هم میدونن میتونید مواجه بشید باهاش.

 حتی کسانی که اعتقاد به نظام های لائیک دارن، حتی کسانی که آتئیست هستن مغزشون پر از این باورهایی است که بهشون خورانده شده.

 در همین فرهنگ ها رشد کردند، اعتقاد به استبداد دارند، اعتقاد به این یگانگی دارن و این در افکارشون ریشه دوانده.

 من سعی میکنم در برنامه های آتی در ویژه برنامه ای که خواهم ساخت پیرامون جهان مدرن هم صحبت کنم و ریشه های افکار مذهبی.

 این ریشه ی فکر توحیدی که چگونه در دنیای مدرن ما هم ریشه دوانده.

 و این خدا و باور به خدا و خدا پروری تا کجا جهان ما را به این زشتی و نابودی کشانده صحبت کند؟

 میشه بیشتر از این هم در باب قیاس دین اسلام با دیگر ادیان هم صحبت کرد.

 اما ما کلیات رو دوست داریم که درباره اش صحبت بکنیم و فکر میکنم به اندازه کافی هم دربارش صحبت کردیم.

 در انتهای برنامه هم دوست دارم با شما مطرح بکنم که اگر دوست دارید این صدا شنیده بشه این راه تغییر شکل بگیره.

 میتونید صدای من رو با دیگران به اشتراک بگذارید.

 منظور من هم از صدا برنمی گرده به برنامه ای به نام جان فرای.

 برنامه ای به نام جان من.

 آرا و عقایدم رو تحت عناوین کتاب هایی به رشته تحریر در آوردم که شما میتونید با مراجعه به وبسایت جهان آرمانی این آثار رو به صورت رایگان دریافت کنید و اگر دوست داشتید این صدا شنیده بشه و این راه تغییر شکل بگیره.

 این صدا و این آثار را با دیگران به اشتراک بگذارید.

 ممنون که همراه من بودید.

 من نیما شهسواری و این برنامه به نام جان بود.

 در پناه آزادی.

آثار صوتی نیما شهسواری، پادکست و کتاب صوتی در شبکه‌های اجتماعی

از طرق زیر می‌توانید فرای وب‌سایت جهان آرمانی در شبکه‌های اجتماعی به آثار صوتی نیما شهسواری اعم از کتاب صوتی، شعر صوتی و پادکست دسترسی داشته باشید

برخی از کتاب‌های نیما شهسواری

دانلود رایگان کتاب، آثار نیما شهسواری، برای دسترسی به کتاب بیشتر صفحه را دنبال کنید...

توضیحات پیرامون درج نظرات

پیش از ارسال نظرات خود در وب‌سایت رسمی جهان آرمانی این توضیحات را مطالعه کنید.

برای درج نظرات خود در وب‌سایت رسمی جهان آرمانی باید قانون آزادی را در نظر داشته و از نشر اکاذیب، توهین تمسخر، تحقیر دیگران، افترا و دیگر مواردی از این دست جدا اجتناب کنید.

نظرات شما پیش از نشر در وب‌سایت جهان آرمانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در صورت نداشتن مغایرت با قانون آزادی منتشر خواهد شد.

اطلاعات شما از قبیل آدرس ایمیل برای عموم نمایش داده نخواهد شد و درج این اطلاعات تنها بستری را فراهم می‌کند تا ما بتوانیم با شما در ارتباط باشیم.

برای درج نظرات خود دقت داشته باشید تا متون با حروف فارسی نگاشته شود زیرا در غیر این صورت از نشر آن‌ها معذوریم.

از تبلیغات و انتشار لینک، نام کاربری در شبکه‌های اجتماعی و دیگر عناوین خودداری کنید.

برای نظر خود عنوان مناسبی برگزینید تا دیگران بتوانند در این راستا شما را همراهی و نظرات خود را با توجه به موضوع مورد بحث شما بیان کنند.

توصیه ما به شما پیش از ارسال نظر خود مطالعه قوانین و شرایط وب‌سایت رسمی جهان آرمانی است برای مطالعه از لینک‌های زیر اقدام نمایید.

بخش نظرات

می‌توانید نظرات، انتقادات و پیشنهادات خود را از طریق فرم زبر با ما و دیگران در میان بگذارید.
0 0 آرا
امتیازدهی
اشتراک
اطلاع از
guest
نام خود را وارد کنید، این گزینه در متن پیام شما نمایش داده خواهد شد.
ایمیل خود را وارد کنید، این گزینه برای ارتباط ما با شما است و برای عموم نمایش داده نخواهد شد.
عناون مناسبی برای نظر خود انتخاب کنید تا دیگران در بحث شما شرکت کنند، این بخش در متن پیام شما درج خواهد شد.

0 دیدگاه
بازخورد داخلی
مشاهده همه نظرات
برخی از کتاب‌های صوتی نیما شهسواری
برای دسترسی و دانلود رایگان تمامی عناوین، صفحه کتاب صوتی و یا منوی مربوطه را دنبال کنید...

برخی از برنامه‌های پادکست به نام جان

برای دسترسی رایگان به همه‌ی عناوین پادکست صفحه را دنبال کنید...

راهنما

راهنمایی‌های لازم برای استفاده از لینک‌های موجود در صفحه...

این صفحه دارای لینک‌های بسیاری است تا شما بتوانید هر چه بهتر از امکانات صفحه استفاده کنید.

در پیش روی شما چند گزینه به چشم می‌خورد که فرای مشخصات اثر به شما امکان می‌دهد تا متن اثر را به صورت آنلاین مورد مطالعه قرار دهید و به دیگر بخش‌ها دسترسی داشته باشید،

شما می‌توانید به بخش صوتی مراجعه کرده و به فایل صوتی به صورت آنلاین گوش فرا دهید و فراتر از آن فایل مورد نظر خود را از لینک‌های مختلف دریافت کنید.

بخش تصویری مکانی است تا شما بتوانید فایل تصویری اثر را به صورت آنلاین مشاهده و در عین حال دریافت کنید.

فرای این بخش‌ها شما می‌توانید به اثر در ساندکلود و یوتیوب دسترسی داشته باشید و اثر مورد نظر خود را در این پلتفرم‌ها بشنوید و یا تماشا کنید.

بخش نظرات و گزارش خرابی لینک‌ها از دیگر عناوین این بخش است که می‌توانید نظرات خود را پیرامون اثر با ما و دیگران در میان بگذارید و در عین حال می‌توانید در بهبود هر چه بهتر وب‌سایت در کنار ما باشید.

شما می‌توانید آدرس لینک‌های معیوب وب‌سایت را به ما اطلاع دهید تا بتوانیم با برطرف کردن معایب در دسترسی آسان‌تر عمومی وب‌سایت تلاش کنیم.

در صورت بروز هر مشکل و یا داشتن پرسش‌های بیشتر می‌توانید از لینک‌های زیر استفاده کنید.

ارسال گزارش خرابی

توضیحات

پر کردن بخش‌هایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.

عنوانی برای گزارش خود انتخاب کنید

تا ما با شناخت مشکل در برطرف‌ کردن آن اقدامات لازم را انجام دهیم.

در صورت تمایل می‌توانید آدرس ایمیل خود را درج کنید

تا برای اطلاعات بیشتر با شما تماس گرفته شود.

آدرس لینک مریوطه که دارای اشکال است را با فرمت صحیح برای ما ارسال کنید!

این امر ما را در تصحیح مشکل پیش آمده بسیار کمک خواهد کرد

فرمت صحیح لینک برای درج در فرم پیش رو به شرح زیر است:

https://idealistic-world.com/poetry

در متن پیام می‌توانید توضیحات بیشتری پیرامون اشکال در وب‌سایت به ما ارائه دهید.

با کمک شما می‌توانیم در راه بهبود نمایش هر چه صحیح‌تر سایت گام برداریم.

با تشکر ازهمراهی شما

وب‌سایت رسمی جهان آرمانی

راهنما

راهنمایی‌های لازم برای استفاده از لینک‌های موجود در صفحه...

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود مستقیم فایل‌ها از سرورهای وب‌سایت رسمی جهان آرمانی تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Google Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای One Drive تعبیه شده است،  با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Box Drive تعبیه شده است،  با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو به شما اطالاعاتی پیرامون اثر خواهد داد، مشخصات اصلی اثر در  این صفحه تعبیه شده است و شما با کلیک بر این آیکون به بخش مورد نظر هدایت خواهید شد. 

شما با کلیک روی این گزینه به بخش مطالعه آنلاین اثر هدایت خواهید شد، متن اثر در این صفحه گنجانده شده است و با کلیک بر روی این آیکون شما می‌توانید به این متن دسترسی داشته باشید

در صورت مشاهده‌ی هر اشکال در وب‌سایت از قبیل ( خرابی لینک‎‌های دانلود، عدم نمایش کتب به صورت آنلاین و … ) با استفاده از این گزینه می‌توانید ایراد مربوطه را با ما مطرح کنید.

راهنما پروفایل

راهنمایی‌های لازم برای ویرایش پروفایل و حساب کاربری شما
زندگی‌نامه

در این بخش می‌توانید توضیح کوتاهی درباره‌ی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همه‌ی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشته‌های شما

کشور و سن شما

کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است

تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد

باورهای من

گزینه‌های در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان می‌گذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشاره‌ی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد

راه‌های ارتباطی

در این بخش می‌توانید آدرس شبکه‌های اجتماعی، وب‌سایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرس‌ها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد

حساب کاربری

در این بخش می‌توانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین می‌توانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در وی‌سایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید

راهنما ثبت‌نام

راهنمایی‌های لازم برای ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی
نام کاربری

نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود

نام و نام خانوادگی

نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد 

در نظر داشته باشید که این نام در نگاشته‌های شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است

ایمیل آدرس

آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راه‌های ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید

رمز عبور

رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده می‌توانید این رمز را تغییر دهید

قوانین

پیش از ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید

با استفاده از منو روبرو می‌توانید به بخش‌های مختلف حساب خود دسترسی داشته باشید

  • دسترسی به پروفایل شخصی
  • ارسال پست
  • تنظیمات حساب
  • عضویت در خبرنامه
  • تماشای لیست اعضا
  • بازیابی رمز عبور
  • خروج از حساب

در دسترس نبودن لینک

در حال حاضر این لینک در دسترس نیست

بزودی این فایل‌ها بارگذاری و لینک‌ها در دسترس قرار خواهد گرفت

در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید

تازه‌ترین کتاب نیما شهسواری

می‌توانید با کلیک بر روی تصویر تازه‌ترین کتاب نیما شهسواری، این اثر را دریافت و مطالعه کنید

به جهان آرمانی، وب‌سایت رسمی نیما شهسواری خوش آمدید

blank

نیما شهسواری، نویسنده و شاعر، با آثاری در قالب  داستان، شعر، مقالات و آثار تحقیقی که مضامینی مانند آزادی، برابری، جان‌پنداری، نقد قدرت و خدا را بررسی می‌کنند

جهان آرمانی، بستری برای تعامل و دسترسی به تمامی آثار شهسواری به صورت رایگان است

ثبت آثار

blank

توضیحات

پر کردن بخش‌هایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.

در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است

بخش ارتباط، راه‌هایی است که می‌توانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است می‌توانید در بخش توضیحات شبکه‌ی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.     

شما می‌توانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمت‌هایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،

در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحله‌ی ابتدایی فرم پر کرده‌اید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.

پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعه‌ی قوانین و شرایط وب‌سایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینک‌های زیر اقدام کنید.

تأیید ارسال گزارش

گزارش شما با موفقیت ارسال شد

ایمیلی از سوی وب‌سایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال گزارش دریافت خواهید کرد

در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.

تأیید ارسال پیام

پیام شما با موفقیت ارسال شد

ایمیلی از سوی وب‌سایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال پیام دریافت خواهید کرد

در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.

تأیید ارسال فرم

فرم شما با موفقیت ثبت شد

ایمیلی از سوی وب‌سایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال فرم دریافت خواهید کرد

در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.