
در دسترس نبودن لینک
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
مسخ انسان
آدمی را در حصر و به زندان آویختند و آنگاه آنچه خواستند را جماعتی از خود کردند و حال بیشمارانی در این زمدانها اسیر و مسخ اسارت خویش ماندهاند و حال زمان بازخوادن و شکستن این حصارها است
قسمت دوم
ورزش
دعوت جمعی انسان به غرق شدن در حاشیهها و زیستن در اعماق مرداب روزمرگی
هر بار این جماعت خوانده میشوند تا در مفاهیم بی معنا در جستجوی معنا بکوشند و به نهایتش هیچ برداشت نخواهند کرد و ببین لین جماعت بیشمار را که برای بیمعنایی همهی معانی را سلاخی میکنند
برنامهی به نام جان قصد دارد تا درباب مباحث مهم باورها و دغدغههای دنیایمان به زبان ساده و بداهه سخن بگوید
این بخش از متن پادکست توسط هوش مصنوعی استخراج شده است. ممکن است شامل اشتباهاتی باشد یا به طور کامل با محتوای اصلی مطابقت نداشته باشد. هدف از این کار، بهبود دسترسی مخاطبین به محتوای پادکست و فراهم کردن امکان مطالعه و مرور سریعتر مطالب است
ما تصمیم گرفتهایم متن پادکستهای خود را منتشر کنیم تا دسترسی به محتوای آنها برای همه مخاطبان آسانتر شود. این اقدام به ویژه برای افرادی که ترجیح میدهند مطالب را به صورت متنی مطالعه کنند یا نیاز به مرور سریعتر دارند، مفید خواهد بود
این متن توسط هوش مصنوعی Speechmatics استخراج شده است. Speechmatics یکی از پیشرفتهترین فناوریهای تبدیل گفتار به متن است که با استفاده از الگوریتمهای پیچیده و یادگیری عمیق، صدا را به متن تبدیل میکند. این ابزار قادر است با دقت بالا و در زمان واقعی، گفتار را به متن تبدیل کند و از بیش از ۵۰ زبان مختلف پشتیبانی میکند
سلام دوستان من نیما شهسواری و این برنامه به نام جان هست با شماست.
قسمت دوم از ویژه برنامه مسخ انسان هست و ما قراره توی این قسمت در باب ورزش صحبت بکنیم.
ممنون که همراه من هستید.
خب دوستان توی این ویژه برنامه مشخص ما در باب عواملی صحبت میکنیم که باعث تسخیر انسان شده و انسان رو به نوعی وارد وادی ای کرده که به جای نگاه کردن و دقیق شدن به متن موضوعات، درگیر حاشیه ها بشه.
به جای اینکه به ریشه ها بپردازه، درگیر ساقه ها و برگها بشه و.
ما قرار هست که توی این ویژه برنامه چند مدل از این عوامل رو زیر نظر داشته باشیم و دربارشون صحبت بکنیم و در این قسمت هم در باب ورزش صحبت میکنیم.
به ویژه در دل ورزش هم در باب فوتبال صحبت میکنیم که یک نماد کلی و یک نماد مجسمی است.
از اون تصویر ارائه شده از ورزش تصویری که برای مسخ انسان ها و تسخیر انسان ها ساخته شده و حالا شما می بینید که تا چه اندازه قدرتمند هست بین مردم و زندگی ها رو درگیر خودش کرده، باعث اون تحمیق جمعی شده که حالا به جای اینکه به موضوعات مهم تر نگاه بکنن، درگیر همان حواشی درون مثلا ورزش فوتبال باشن.
وقتی شما نگاه می کنید به اطرافتون می بینید مواجه میشید با این تصاویر که حالا کسانی هستند که در اوج بدبختی ها، در اوج اتفاقات بد اجتماعی و حتی فردی حتی خانوادگی و هر نوع مشکلاتی که دارند یه مأمنی برای خودشون ساختن.
اسمش رو هم گذاشتن مثلا فوتبال و علاقه ای به فوتبال، علاقه به یک تیم و حالا در اون غرق هستند.
حتی ما گاها روبه رو میشیم.
حالا با جماعتی که بخاطر این موضوع نمیدونم سکته میکنن، غش میکنن، از حال میرن و اصولا همه زیست خودشون رو معطوف همین معنا کرد.
خب قاعدتا ورزش و این بنیان مثلا فوتبال و این بنیانی که ما تحت عنوان ورزش میشناسیم یکی از عوامل مدرن زندگی اجتماعی ما هست.
اما ریشه ای تر نگاه کردن بهش ما رو میرسونه به اون نقطه ای که یک نگاه ذاتگرایانه هم میتونه ما رو برسونه و حالا ما ریشه ها رو در ذات خودمون ببینیم.
یعنی ما این رو میدونیم که یک علاقه ذاتی در وجود ما نسبت به بازی کردن هست.
این یک موضوع ذاتی است و در بین انسان ها و حیوانات هم برابر هست.
اینکه تمایل به بازی کردن داشته باشن.
شما در بین کودکان انسانی هم این رو به کرات میبینید و اشاعه پیدا میکنه.
در دوران بزرگسالی هم امتداد داره و وقتی یک نگاه ذاتگرایانه به مبحثی مثل ورزش داشته باشیم ما رو برمیگردونه به اون نوع از اتلاف وقت که تحت عنوان بازی کردن میشناسیم و این تمایل ذاتی که در انسان ها وجود داره و حالا تحت عنوان یک چیزی مثل ورزش مثل فوتبال.
حالا بهش یک بال و پر مدرنی هم داده شده تا بتونن ازش استفاده کنن و در عین حال سواستفاده هایی رو هم که ما در باب تمام موضوعاتی که در این ویژه برنامه صحبت میکنیم یک نگاه خیلی دگمی نسبت بهش نداریم که مثلا منظورمون این باشه که وجود ورزش، وجود فوتبال یک چیز مضری است.
نباید وجود داشته باشد.
نه موضوع تمام اینها. حالا چه؟
مثلا در قسمت قبلی که ما در باب رسانه ها صحبت کردیم، در باب مثلا در قسمت های آتی در باب هنر صحبت میکنیم یا هر کدوم از این المان هایی که داریم دربارش صحبت میکنیم و این رو بحث میدیم به موضوع مسخ شدن انسان.
موضوع اون نقطه ای است که از تعادل خارج کرده.
موضوع اون نقطه ایست که حالا این رو از حاشیه مبدل به متن کرده.
یعنی وقتی ما میرسیم مثلا به موضوع ورزش قرار هست که یک موضوعی باشه در حد فراغت انسان ها، در حد این که انسان ها زمانشون رو زمان اضافه خودشون رو در اون بگذرونن.
اما حالا مواجه میشیم با این که نه جماعتی هستن که تمام متن زندگیشون معطوف مثلا به همین ورزش و فوتبال شده، حالا از خیلی از موضوعات مهم زندگیشون گذر میکنن به خاطر ورزش و فوتبال، به خاطر تیم مورد علاقشون.
حتی زمان با خانوادشون مثلا نمیگذرن حتی پشت به عاطفه و مهر خانوادگی هم میکنن.
نسبت به تمام موضوعات اجتماعی پیرامونشون هستش هم بی تفاوت هستن نسبت به موضوعات مهمی که زندگیشون رو، معاش و زندگی جمعی شون رو، آزادی های فردی شون رو تحت تاثیر قرار داده، نسبت به اون ها خیلی بی تفاوت هستن.
دارن زندگی میکنن اما مثلا نسبت به تیم فوتبال مورد علاقشون نه.
یه جوری هستن که سینه ستبر میکنن، حاضرن وارد میدان جنگ بشن، بقیه رو از میدان به در بکنن و الی آخر.
موضوع این نقاط هست.
نقاطی که از اون جنبه های تعادل خودش خارج شده و به اون افراط و بیش از حد زندگی کردن در اون موارد رسونده و حالا موجب تحمیق جمعی شده، موجب مسخ انسان ها شده.
و نکته اصلی این ویژه برنامه هم پیرامون این موضوع هست.
یعنی نمیشه این رو بسط داد به اینکه ما داریم در باب این صحبت میکنیم که ورزش اصولا موضوع بدی است.
خوب قاعدتا نیست.
همون طور که در قسمت رسانه هم که صحبت کردیم منظورمون این نبود که رسانه حضورش حضور بدی است.
همین شبکه های اجتماعی که ما دربارهاش صحبت کردیم هم قاعدتا موضوع مهمی است.
موضوعش که به ما کمک کرده در راستای دموکراتیک شدن زندگی جمعی انسان ها باز هم کمک کرده.
اما اون نقطه ای که ما رو به سمت تحمیق میرسونه اونجا خط قرمزی است که باید مطرح بشه و در موردش صحبت بشه.
دربارش فکر بشه تا تغییراتی بوجود.
در باب ورزش هم موضوع به همین شکل است.
ما داریم رو به رو میشیم با ورزشی که حالا مبدل به ابزاری برای مسخ انسان ها شده.
حالا این فوتبال دیگه جنبه های ابتدایی خودش رو برای گذران زندگی و زمان و فراغت نداره.
حالا مبدل به اون نقطه ای شده که انسان ها قرار هست درش غرق بشن.
تبدیل به مردابی بشه که در انتظار طعمه های خودش باشه تا درون خودش غرق بکنه.
حالا شما وارد یک هزارتوی بیپایان بیپایانی میشوید که با وارد شدنتون دیگه انتهایی درش نیست مواجه میشید با یه مردی که مثلا 20 سالش شده هنوز در اون دنیا غرق هست.
نسبت به موضوعات مهم پیرامون خودش هیچ واکنشی نداره اما نسبت به همون موضوعات که در دل مثلا ورزش و فوتبال هست خیلی هم میاد و از خودش واکنش نشون میده.
حالا این آدم ایزوله میشه نسبت به موضوعات مهم پیرامونش.
موضوعاتی که به زندگی واقعی او لطمه وارد میکنه، نسبت به اونها بیتفاوت است.
اما موضوعاتی که در این دنیای خیالی براش ساخته شده مبدل به ارزشهای عمده زندگیاش میشه.
ما وارد یه دنیایی شدیم که در اون انسان ها برای خود یک دنیای خیالی دارن.
حالا اینها درون دنیای خیالی رو در رویاهای خودشون زندگی میکنن.
دچار یک درخودماندگی شدند که حالا دیگه هیچ راهی به بیرون نداره.
هیچ پنجره و دریچه ای رو به بیرون برای اونها باز نیست و اصولا خیلی ساده قبول میکنند این یوغی که به گردنشون هست، این بندی که برای استثمار شون به دستشون دادن یعنی بیایید با هم یک تصویری رو دوره کنیم.
شما تصور کنید که در ایران ما شرایط به شدت شرایط اسفناکی است.
از نظر معیشتی، از نظر اقتصادی، از نظر اجتماعی، از نظر آزادی های فردی و قس علی هذا که همه ما می دانیم و نمی خواهیم دوباره این ذکر مصیبت ها رو تکرار کنه.
در یک همچین شرایطی، در یک همچین کشوری حالا شما مواجه میشید مثلا با یک درصدی از مردم که علاقه مند و هواخواه فلان تیم فوتبال هستند حالا حاضرند همه کار بکنند برای اون بلند میشن.
شب نمی دونم میرن کنار خیابان میخوابن.
از فلان شهرستان می کوبند.
روز های زیادی از کارشون میزنند.
از خانوادشون میزنن و به عشق اون میان.
بعد از اینکه اون تیم مثلا بازی میکنه، گریه میکنن، ناراحت میشن، افسرده میشن، از زندگی عادی ساقط میشن، حاضرن برای اون تیم هرکاری بکنن، هر رفتاری از زندگیشون بزنن، زندگی عادیشون رو تحت شعاع قرار بدن، هزینه بکنن، هزینه مادی و هزینه جانی و هزینه زمانی و الی آخر.
اما حالا همین آدم ها در قبال موضوعات مهم پیرامونشان در باب کشورشان هیچ ری اکشنی از خودشون ندارن.
یعنی مواجه میشن مثلا با پایمال شدن حقوق زنان در این کشور براشون هیچ اهمیتی نداره.
حالا مواجه میشن با این معیشتی که این وضعیت اقتصادی اسفناکی که بوجود اومد باز هم نسبت بهش هیچ ری اکشنی ندارن.
زندگی عادی خودشونه.
خب این نقطه ایست که حالا باعث شده که این جماعت به سادگی اون یوغ بندگی رو به گردن بندازن و از کنار موضوعات بگذرند.
با این اسباب هایی که براشون فراهم شده.
این اسباب بازی که حالا این ها رو می بره و وارد یک دنیای خیالی می کنه تا از دنیای واقعی که پیرامونشون داره میگذره بگذرن.
فارغ از شما نزدیک وقتی به این مباحث میشید مثلا همین ورزش فوتبال چون میگم قرار بر این هست که ما در باب ورزش صحبت بکنیم و خب قاعدتا برای ما ایرانی که امروز داریم در شرایط ایران و این نوع از زندگی، زندگی مون رو گذروندیم و میدونیم که فوتبال یکی از بزرگترین نمادها و سمبل هاست.
به خاطر همین هم هست که من بیشتر مثال هام رو پیرامون فوتبال میارم.
حالا شما نگاه بکنید به این تصویر ساخته شده از فوتبال در کشور ما.
حالا می بینید که چگونه تجمع ثروت در این فوتبال وجود داره.
چگونه این تقسیم ناعادلانه ثروت داره اتفاق می افته و این مبدل به یک ارزش میشه و همه هم این ارزش رو میپذیرن بدون اینکه بخوان در بابش پرسشگری داشته باشن.
بخوان در بابش سوال بکنن که این ثروت برا چی داره اینجا هزینه میشه؟
برآیندی که قرار هست از دل این فوتبال و از دل این ورزش بیرون بیاد چیست؟
اگر ما در حوزه سلامت بخوایم بهش نگاه بکنیم که در حوزه سلامت هم هیچ بازدهی نداره چون بیشتر تحقیقات علمی که انجام میشه میدونن که تمام ورزش هایی که تحت عنوان ورزش فوق حرفه ای به حساب میاد بیشتر از اینکه بخواد به بدن سلامتی برسونه داره برای بدن ضرر هایی رو هم بوجود میاره و به واسطه اون حجم بی حد و حصری که دارن ورزش میکنن به واسطه اون افراطی که در حین استفاده از عضلات داره اتفاق می افته.
خب ما این رو که میدونیم پس قاعدتا نمیتونه برای حوزه سلامت هیچ سودی داشته باشه.
حالا وقتی بیاییم از این سمت بهش نگاه بکنیم برای چه موضوعی قراره سود داشته باشه؟
آیا تولید خاصی هست یا کالای خاصی به وجود میاد؟
آیا اخلاقیات خاصی به جامعه تزریق میشه؟
آیا قرار هست که دگرگونی ای بوجود بیاره؟
نهایتا در اوج خودش هم میتونی بهش فکر بکنی.
در باب اینکه قرار است یک فراغتی ساخته بشه و حالا این فراغت قرار هست چه مقدار هزینه داشته باشه.
حالا شما تصویر در برابرتان رو مقایسه بکنید با اون میزان از ثروت و اون تجمع ثروت و این تقسیم ناعادلانه ای که مثلا در فوتبال اتفاق می افته با مثلا دوستانی که دارن در حوزه آموزش و پرورش معلم ها دارن فعالیت میکنن از اون سمت شما مواجه هستید با معلم هایی که قرار هست آینده این مردم رو بسازند.
قرار هست که کودکان رو تحویل بدن و در نهایت وارد این جامعه برای تغییرات بکنند.
از اون سمت هم شما مواجه میشید با مثلا فوتبال و فوتبالیست ها و در نهایت یک فراغتی که برای مردم ساخته بشه.
حالا این تقسیم ثروت چه جوری اتفاق افتاده؟
حالا این تجمع ثروت کدوم ناحیه هستش که اتفاق افتاده؟
حالا چه کسی داره از این ثروت سود میبره؟
حالا شما دارید به سادگی مواجه میشید با این شکاف عمیقی که بوجود اومده و نابرابری رو داره.
هر روز و هر روز هم بیشتر و پررنگ تر میکنه و حالا به واسطه اون نگاه جمعی که اتفاق افتاده و حالا مثلا ورزش و فوتبال رو مبدل به یک ارزش کرده، ارزش های ساخته شده درونش هم مبدل به ارزش جمعی میشه و به همین سادگی است که شما مواجه میشید با جوامعی که در برابر این ناعدالتی دربرابر این نابرابری به سادگی از کنارش میگذرن.
نمونه های بارزش رو میتونید ببینید.
مثلا در کشور های مختلف اون سالی که جام جهانی داشت تو برزیل اتفاق می افتاد.
خب همه میدونستن که شرایط مردم در اون کشور به شدت اسفناک بود و حالا اینا این همه هزینه کرده بودن برای اینکه بخوان ورزشگاه بسازن.
اینکه در نگاه اقتصادی هم آیا این عملی که اینا کردن سود داشته یا نه موضوع بحث ما در اینجا نیست.
اما میشه به این موضوع نگاه کرد که چجوری ارزش ها تزریق میشه در بین مردم.
ارزش هایی که قاعدتا حتی ذاتی هم انسان ها نمیتوانند بپذیرند این حجم وسیع از نابرابری رو نمیتونن بپذیرن.
اما به واسطه این نوع تسخیر ها میشه به سادگی قبولاند به اونها و حالا اونهایی که آماده شده اند برای این تزریقات حالا تزریق رو هم میپذیرن و به سادگی همین ارزش ها رو قبول میکنن.
این تجمع ثروت رو به سادگی قبول میکنن و میبینن که چگونه این تصمیمات ناعادلانه اتفاق افتاده و آبی هم از آب تکون نخورده.
فارغ از اون شما وقتی به این تصویر نگاه میکنید من بارها و بارها در برنامه های مختلف دربارش صحبت کردم.
گفتم وقتی ما مواجه میشیم با این نگاهی که تحت عنوان یکتاپرستی میشناسیم که ادیان ابراهیمی هم به وجود آوردن و به نوعی ادامه دهنده آن نگاه بودند.
مواجه میشویم با یک هرم ساخته شده ای که یک نوک در آن نوک پیکان هست که تحت عنوان خدا ما میشناسیم.
حالا این قرار دارد بر اینکه طبقات را مدام بازتولید بکند.
یک بار پدر و مادر قرار میگیرند، یک بار معلمان قرار میگیرند، مراجع دینی قرار میگیرند و قس علی هذا.
مدام در حال تکرار شدن تا این طبقات بیشتر و بیشتر ساخته بشن.
حالا وقتی شما نگاه میکنید یک عواملی باید وجود داشته باشد که طبقات پائینی رو تحریک بکنه و بهشون یک نور امیدی نشون بده.
یک کورسوی امیدی نشون بده تا اینها بتونن تلاش بکنن برای رسیدن به اون طبقات بالا.
چون اگر این عاملیت وجود نداشته باشه، اگر این طبقات نمیتونه ادامه دار در جریان باشه، شما وقتی نگاه میکنید مثلا در کارخونه اون کسی که بعنوان رئیس کارخونه است و نوک هرم ایستاده، حالا اگر کارگرانی دارای مقامی مثل سرکارگر رو در برابر قرار داده تا اونها میل به رسیدن به اون سر کارگری رو داشته باشن تا تو سر و کله ی خودشون بزنن و قبول کنن این زندگی اسفناک.
حالا وقتی در اشل بزرگتر در زندگی اجتماعی بهش نگاه میکنید میبینید که این محرک ها در همین ورزش خودش رو بروز میده.
حالا شما مواجه میشید با داستان سرایی هایی که مدام داره اتفاق می افته.
فلان بازیکن فوتبالی که امروز دارید شما میبینید قبلا توی سطل آشغال ها دنبال غذا میگشت اصلا زندگی نداشت.
این تو اوج فقر و بدبختی و نداری بود اما به واسطه این فوتبال تونست خودش رو به جایگاه برسونه.
حالا مدام داره ترویج میشه و نشون داده میشه که چقدر زندگی لاکچری و فوق العاده ای پر از ثروت و زیبایی و تمام چیزهایی که یک انسان میخواد برای آینده اش حالا براش ساخته میشه و هی مدام تو گوش مردم تو چشم مردم قرار داده میشه تا در نهایت این مردمی باشن که به واسطه این کورسوی امید تلاش بکنن.
حالا این توقعات رو قبول کنن این یوغ بندگی را بیشتر به گردن خودشون قرار بدن.
این اون نقطه ای ست که ما درباره اش صحبت کردیم.
این نقطه ای است که ما در باب این تحقیق صحبت میکنیم.
اصولا این ساختارهایی که بر پایه یکتایی است، بر پایه طبقات است.
نیازمند عناصری است برای اینکه جماعت رو همرنگ و همسو برای ادامه دادن به فعالیت بیاره.
این چرخ دنده ها باید توسط خود مردم اتفاق بیوفته و به چرخش در و حالا نیاز دارن که از المان هایی استفاده بکنن تا این مردم تحمیق بشن تا این مردم قبول بکنن تا اصلا زیر بار این منت بروند و حاضر باشند که این زندگی اسفناک را ادامه بدن.
و حالا وقتی شما مواجه میشید با ورزش و فوتبال میبینید که به سادگی این اتفاق می افته.
داستان های مدامی که داره سراییده میشه در باب کسانی که در این ورزش بودند و با تلاش و کوشش خودشون به جایگاه های رفیعی رسیدند و حالا مردمی که دارن دنبال این نوک قلاب هم می دوند.
نوک قلابی که اون شخصیت و اون سلبریتی که در ورزش به همه جا رسیده و جماعتی که دارن بدو بدو در تعقیب اون هستن تا خودشون رو برسونن و در نهایت برسن.
اما میبینن که همه فقط دارن میدوئن.
چون موضوع خیلی سادست.
میلیون ها نفر میدونن یکی از توشون تبدیل به اون ستاره بی فروغ میشه.
قرار نیست همه تبدیل به اون بشن.
اصلا جایی نیست در دنیا که همه میخوان تبدیل بشن.
نهایتا ما یک تصویری رو در برابر داریم.
یک میدانی رو در برابر داریم که گنجایش مثلا 100 نفر رو در خود داره.
حالا اگر 100 هزار نفر یک میلیون نفر دارن میدونن که جزء اون صد نفر باشن در نهایت 500 نفر میشن 100 نفر از یک میلیون یعنی هیچی.
یعنی به واقع هیچی و اون تعداد بیشمار هیچوقت به حساب نمیان.
هیچوقت درموردشون صحبت نمیشه.
هیچوقت قرار نیست اصلا دربارشون فکر بشه.
هیچکس قرار نیست زندگی اونا رو تصویر بکنه.
قرار هست مدام تصویر برای جماعت همون تصویر یک نفر پیروز باشه تا این جماعت قبول بکنن تا قبول کنن این یوغ بندگی و بردگی رو گردن بندازن تا این زندگی اسفناک رو به پیش ببرن.
حالا در کنارش ما در ابتدای بحث صحبت کردیم که این جماعت دیگه حوصله ای نداره، زمانی نداره برای اینکه بخواد به متن موضوعات فکر بکنه تمام دنیاش پر شده از همین حاشیه ها.
حالا قرار هست مدام به این موضوعات فکر بکنه بله فلان تیم فوتبال داره بازی میکنه، میدون میرن نگاه میکنن و کل زندگی و حیاتشون رو در همین بازی ها میبینن.
اصلا اصولا این نگاه ها به وجود اومده برای اینکه بتونن این عرصه رو به پیش ببرن و شما در این آرزوهای ساخته شده که هیچوقت فکر نکردید آیا اینها واقعا آرزو های شما بوده؟
آیا این ها آرزوهای ذاتی شما بوده؟
آیا اینها آرزوهایی بوده که شما کسبش کردین به واسطه زندگی کردن؟
یا اینها آرزوهایی بوده که از پیش تری براتون کسانی رقم زدن رو به خورد شما دادن و حالا شما وارد این دور بی پایان میشید.
از کنار تمام موضوعات هم میگذریم.
اگر این تجمع ثروت در دل این ورزش وجود داره، اگر این تقسیمات ناعادلانه وجود دارد، شما به سودای رسیدن به نوک هرم حاضرید از کنارش بگذرید.
حتی به اون شخص هم حق میدید.
یعنی یک بار کسی به خودش نمیگه که معلمی که داره به بچه ها تدریس میکنه، نونوایی که داره نون میده دست مردم تا نمیرن از گشنگی و این همه مشاغل دیگه آیا ارزش و اعتبار نداره کار کردنشون؟
آیا اصلا این تقسیمات، تقسیمات عقلانی است؟
با چه استدلالی شما میتوانید به اینها توجیه بکنید؟
تنها قوه استدلالی برای شما میمونه.
همون نظام سرمایه داری و بازار بازار عرضه و تقاضا.
بله این ها به یه جایی رسیدن چون تعداد بیشماری هستند که ما تحقیق کردیم و حاضرند این تصاویر رو ببینند.
حالا ما میتونیم کالاهای فروخته خودمون رو با اسم اینها به خورد ملت بدیم.
ما بیشتر میفروشیم و این چرخه عقب مونده مدام داره تکرار میشه و حالا جماعتی که وارد این سیکل شدن و نمیدونن چجوری میشه از اینجا بیرون اومد چون از اون نوک ابتدایی تا انتها دائما در حال چرخشی که از پیش تعیین شده است.
کسی وارد این وادی برای تغییر نمی تواند بشود.
هر کسی هم که قرار باشد زیر این میز بزند از بازی قاعدتا اخراج خواهد شد.
حالا شما در دلش در دل این تصویری که ما می سازیم در دل این سیکل مواجه می شوید با همه چیز ارزش های مداومی که دارد بازتولید می شود.
قبول کردن نوک هرم، قبول کردن این طبقات، قبول کردن این تجمع ثروت و تقسیم های ناعادلانه ناعادلانه فارغ از آن ترویج مصرف گرایی در دل همین ها هم اتفاق می افتد.
حالا اینها خودشان تبدیل به سفیرانی می شوند برای فروختن، برای فروختن کالاها، برای کالاهای بیشتر، برای مصرف کردن کالاهای بیشتر.
شما می بینید که قطعا همه شماها دیدید این سلبریتی هایی که در ورزش حضور دارند هم همون نقشی رو بازی میکنن که سلبریتی ها در هنر دارن.
مدام دارن یک سری چیز هایی رو تبلیغ می کنن و مدام دارن ارزشهایی رو تبلیغ می کنن.
در راستای همین مصرف گرایی در راستای بردگی، بردگی فکری در راستای دور بودن از مسائل جدی.
این ساختار اصولا به وجود آمده برای اینکه مردمی پدید بیاورد که به دنبال متن موضوعات نباشند.
قرار است که ذهن اینها پر بشود از حاشیه ها.
یعنی شما وقتی به صورت جدی به ذهن انسان نگاه بکنید همین موضوع را میتوانید در نظر بگیرید.
یعنی اگر ما به ازایی به جای ذهن انسان ها، فکر انسان ها در نظر بگیرید، مثل یک کاسه، یک ظرفی سطلی، هر چیزی.
این قاعدتا یه گنجایشی داره.
هرچقدر زودتر اون گنجایش رو پر کنی دیگه نمیتونه بیشتر از اون رو در خودش جا بده.
مثل یک لیوانی است که از آب پر شده.
حالا هرچقدر شما بیشتر بریزید سرریز میشه و بیرون ریخته میشه.
حالا اگر قرار باشه مردمی باشند که ذهنشون پر بشه از اون تحقیقی که در رسانه ها اتفاق می افته در هنر و سرگرمی و کلا هنر داره اتفاق می افته، در ورزش داره اتفاق می افته.
حالا دیگه اینها جایی ندارن که به موضوعات نگاه بکنن و همین میشه که به سادگی هی مدام ما شاهد به وجود آمدن بیشتر قشر خاکستری هستیم.
قشر خاکستری که دقیقا هیچی براش در این دنیا مهم نیست.
انگاری که به دنیا اومده تا زندگی رو فقط گذر کنه.
یک زندگی از پیش تعیین شده کسانی بودند که قواعدی رو به وجود آوردند.
ما هم طبق همان قواعد باید زندگیمون رو به پیش ببره نه دغدغه ای.
قرار هست که ما داشته باشیم، نه میلی برای تغییر.
نه اصلا نسبت به موضوعاتی که پیرامونمون میبینیم حتی زمان فکر کردن و نگاه کردن بهشون داشته باشیم.
تنها قرار است که ما این زندگی رو گذر کنیم و حالا میبینید که هر روز مردم بیشتر و بیشتر هم از متن اصلی دور میشن.
هر روز بیشتر یوغ بردگی رو به ذهن و فکر و جسم خودشون هم میزنن.
هر روز وارد این لوپ بی پایان و پرتکرار میشن و خودشون هم در نهایت مبدل به ابزاری برای ترویج همین افکار میشن.
حالا خودشون تبدیل به مهره شدند که بیشتر و بیشتر مصرف کنن و وارد این گردونه ی بی پایان بشن.
حالا هر روز استانداردهای تازه ای براشون رقم میخوره و ارزش های تازه ای براشون رقم میخوره.
هر روز در دل این نوع نگاه استانداردهای تازه ای برای زندگیشون برای نوع ادامه زندگیشون مطرح میشه.
فرمانبرداری در دل همین نگاه ها شکل میگیره.
یعنی گاهی که شما مواجه میشید با تصاویری که داده میشه، برای اینکه شما به موفقیت برسید باید فرمانبردار باشید.
در دل این تیم ساخته شده شما باید فرمانبرداری داشته باشید و به خلاقیت شخصی مثلا شما نیست.
اگر روزی قرار باشه که چنین پیامی صادر بشه صادر میشه و جماعت هم قبول میکنن.
حالا این بستر فراهم هست.
حالا این بستر برای اون جماعتی که قرار باشه از این سوءاستفاده بکنند فراهم شده.
حالا قرار هست که بشینند و تفکر بکنند و هر بار به نوع خاصی هم مردم رو به اون سمت و سویی که میخوان بکشونه.
قرار نیست ما خیلی دقیق بشیم و بخوایم به نوعی خودمون رو گول بزنیم و وارد این تئوری های توطئه بشیم و فکر بکنیم که نه یک گروه خاصی هستند نه نه اصلا موضوع این ها نیست.
موضوع این است که تمام گروه های فکری که در جهان وجود دارند از این ابزار ها سوءاستفاده می کنند.
همشون در هر جایی یک گروه خاصی نیست یه گوشه ای نشسته باشه.
نمی دونم اینها تفکراتی داشته باشن که بخوان مردم رو اینجوری بکنن. نه نه.
جمهوری اسلامی هم این کار رو می کنه.
دولت آمریکا هم این کار رو می کنه.
تمام دولت ها برای تحمیق مردم، برای مسخ کردن انسان ها از این ابزار آلاتی که بوجود آورده اند استفاده می کنند.
یه جایی کمتر، یه جایی بیشتر.
ما در باب این اندازه صحبت نمی کنیم.
در باب این کلیت ساخته شده داریم صحبت که چقدر ساده از دل این ها نابرابری ها قبول میشه.
چگونه اون قلاب در برابر آویزان میشه تا مردمی به دنبال اون بدونن در یک مسیر بی انتها که رسیدن به جایگاه فلان سلبریتی باشه چرا که این داستان برای اون ها تکرار شده.
اون کسی بود که از دل فقر به اینجا رسید.
حالا با شنیدن این داستان ها روحیه میگیرن.
حالا قرار هست که به واسطه همین روحیه ای که گرفتن اتفاقا چرخ دنده های این مسیر معیوب رو ادامه بدن و هموار کنن.
حالا اگر نیاز به بوجود آوردن استانداردی باشه داده میشه.
اگر نیاز به تبلیغی باشه اتفاق می افته.
اگر نیاز به ترویج مصرف گرایی باشه اتفاق می افته.
اگر قرار باشه بیشتر و بیشتر مردم تحمیل بشن و فکر نکنن اتفاق می افته.
حالا این ابزار برای اونهاست در اختیار اونهاست.
یک بار شما مواجه میشید که در دل این نوع نگاه مثلا جمهوری اسلامی میاد از همین ورزش سوءاستفاده میکنه و به نوعی مثلا برای دهن کجی به اسراییل ازش استفاده میکنه.
حالا اون تفکرات نیم بند ایدئولوژیک خودش رو به مردمی که در انتظار هستند هم می تونه تا چه اندازه موفق هست؟
موضوع بحث ما نیست تا چه اندازه ازش استفاده میکنه.
موضوع بحث ما نیست.
موضوع این هست که از این ابزارها استفاده میکنه.
حالا به فراخور اینکه تا چه اندازه دانشش رو دارن، تا چه اندازه قدرتش رو دارن و تا چه اندازه عواملش رو دارن که بتونن همچین کاری بکنن.
اما همه دارن از این استفاده میکنن و این دریاچه وسیع برای غرق کردن مردم فراهم شد و این مرداب شکل گرفت تا مردمی را درون خودش غرق و خفه کند.
فارق از این که شما مواجه میشوید با این تحریکاتی که اتفاق می افتد یعنی در دل این ورزش شما مواجه میشوید با این تعصبات کورکورانه و وحشیانه، با این رفتارهای خشونت آمیز گاها شما روبرو میشید با اتفاقاتی که در کشور های مختلف چه ایران چه در کشور های دیگر.
مثلا در انگلستان چندین بار اخبارش را شنیدم که حالا درگیری بوجود میارن.
نمیدونم با چاقو کشی میکنن همدیگه رو میزنن.
حالا شما میری تو اون نقطه انتهایی میبینید که موضوع چیست.
یعنی خودتون یک بار به عنوان یک محتضر، به عنوان یک مسافر، به عنوان کسی که ذره ای از دنیای انسانی و تفکرات انسانی دور شده اید برید و از بالا تری بهش نگاه حقا بی معنیست.
حقا احمقانه است.
به مفهوم اخص کلمه احمقانه است.
یعنی شما تصور بکنید مردمانی پر از تعصب، پر از خشونت به خاطر اینکه فلان دین به فلان تیم یه گل بیشتر زده یا کم تر زد یا داور اون گل رو قبول نکرد یا این کار رو کرد.
یعنی با دنیایی که ما درش زندگی میکنیم با این اوج بدبختی و فلاکتی که در همه جا وجود داره، از محیط زیست، از ظلم به حیوانات، از ظلم به زنان، از نابرابری های بی حد و حصر در جهان.
با وجود تمام این بدبختی ها و مصیبت ها.
شما تصور کنید و از دور تری به جماعت انسانی نگاه کنید که حالا درگیر بازی فلان تیم هستند و به واسطه اش خشونت هم میکنند.
تعصب هم دارن و حالا این اوج حماقت بشری است که برای ما تصویر شده.
قاعدتا در باب مسخ انسان ها خیلی میشه صحبت کرد.
من در قسمت های آتی هم سعی میکنم به عوامل دیگری هم بصورت موجز اشاره بکنم و صحبت بکنم.
قاعدتا باز هم موضوعات دیگری هست که میشه دربارش صحبت کرد.
اما موضوع ما در این ویژه برنامه اصولا این ابزاری است که استفاده شده برای تحمیق انسان ها، برای مسخ کردن انسان ها.
این به معنی این نیست که یه گروهی دارن این کارو انجام میدن.
نه این ابزار فراهم هست و در طول تاریخ ابزار های متفاوتی وجود داشته برای این که جماعت بتونن باهاش به اسارت خودشون در بیارن و امروز هم ما با این نوع از ابزار ها روبه رو هستیم.
پیش از ارسال نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی این توضیحات را مطالعه کنید.
برای درج نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی باید قانون آزادی را در نظر داشته و از نشر اکاذیب، توهین تمسخر، تحقیر دیگران، افترا و دیگر مواردی از این دست جدا اجتناب کنید.
نظرات شما پیش از نشر در وبسایت جهان آرمانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در صورت نداشتن مغایرت با قانون آزادی منتشر خواهد شد.
اطلاعات شما از قبیل آدرس ایمیل برای عموم نمایش داده نخواهد شد و درج این اطلاعات تنها بستری را فراهم میکند تا ما بتوانیم با شما در ارتباط باشیم.
برای درج نظرات خود دقت داشته باشید تا متون با حروف فارسی نگاشته شود زیرا در غیر این صورت از نشر آنها معذوریم.
از تبلیغات و انتشار لینک، نام کاربری در شبکههای اجتماعی و دیگر عناوین خودداری کنید.
برای نظر خود عنوان مناسبی برگزینید تا دیگران بتوانند در این راستا شما را همراهی و نظرات خود را با توجه به موضوع مورد بحث شما بیان کنند.
توصیه ما به شما پیش از ارسال نظر خود مطالعه قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای مطالعه از لینکهای زیر اقدام نمایید.
در پادکست “به نام جان“، سفری عمیق به دنیای اندیشه و آزادی آغاز میشود. در هر قسمت از این سفر، به بررسی موضوعاتی همچون آزادی، برابری، نقد قدرت و خدا، مشکلات اجتماعی و … میپردازم.
اینجا جایی است که صدای ما تلاش میکند تا به عمق مسائل پی ببرد و از طریق گفتگوهای مختلف، نگاهی تازه و الهامبخش به دنیای پیرامون ایجاد کند.
آیا به دنبال تجربهای از گفتگوها و تفکراتی غنی از دیدگاههای متنوع هستید؟
آیا علاقهمند به درک بهتر موضوعات مهم امروزی از زوایای جدید هستید؟
پس گوش دادن به پادکست “به نام جان”، دعوت به یک سفر نوین در دنیای اندیشه و آزادی است.
به نام جان قصد دارد تا مباحث مهم جهان را به زبانی ساده، صریح و روشن با شما در میان بگذارد
نیما شهسواری سازندهی پادکست به نام جان است
او شاعر و نویسندهی ایرانی است وی متولد سال ۱۳۶۸ در مشهد است نوشتههای او مشتمل بر ۴۱ جلد کتاب در قالب، آثار تحقیقی، رمان، داستان، مقاله و شعر است اغلب مضامین آثار او پیرامون باور به جان، آزادی،برابری نقد قدرت و خدا و … است
وی از ۱۵ سالگی شروع به نگاشتن و در ۳۲ سالگی تمامی آثار خود را در فضای مجازی منتشر کرده است
دسترسی به آثار او در وبسایت جهان آرمانی به صورت رایگان در اختیار شما است
در دنیای پیچیده و پر ظلمت امروز، “به نام جان” تنها یک پادکست نیست،
به نام جان دریچهای است برای فریاد زدن
برای ساختن جهانی تازه بدور از ظلمهای بیکران
به نام جان سفری است به دنیای افکار و اندیشههای تازه .
اینجا جایی است که سخنان تازهای خواهید شنید و آنچه تابو برایتان ساختهاند را در هم شکسته به نظاره خواهید نشست.
آزادی: بازآفرینی تعریف دوبارهای از آزادی، ما آزادی را با قانونی نهفته به دل آن دوباره میخوانیم تا مردمان خویشتن برگزینند آنچه آزادی خواندهاند
برابری: آنچه در بوق و کرنا لگدمال کردند و گاه به آزادی فروختند و گاه مالکان به چنگ بردند دوباره در به نام جان معنا خواهد شد، برابری که همهی جانداران را در خود خواهد خواند
نقد : دریچههای نقد در دنیای ما بیکران است، ما همه را به نقد خواهیم کشید و هیچ تن مقدس در این دنیای آزاد نخواهد بود، از فرهنگها تا خدا، از ادیان تا باورها، همه چیز در این دالان به بوته نقد سپرده خواهد شد
اگر به دنبال شنیدن ندایی تازه برای تغییر هستید، به نام جان را بشنوید
تمامی آثار نیما شهسواری در وبسایت جهان آرمانی در اختیار شما است،
نکته مهم آنکه همواره این آثار به صورت رایگان خواهد بود که برای بیدار کردن مردمان نگاشته شده است، از این رو شما همواره میتوانید تمامی آثار نیما شهسواری اعم از کتاب، اشعار، پادکست و … را به صورت رایگان از وبسایت جهان آرمانی بدست آورید،
فرای وبسایت جهان آرمانی، این پادکست در بیشتر پلتفرمهای پادکستگیر در اختیار شما است از جمله این برنامهها
فرای برنامههای پادکستگیر شما میتوانید این آثار را از طرق زیر نیز بدست آورید
برای دسترسی به پادکست به نام جان تنها کافی در برنامهی پادکستگیر خود نام نیما شهسواری، به نام جان و یا جهان آرمانی را جستجو کنید
راه تغییر و دگرگونی این دنیا راه سختی است،
در دنیای پر زرق و برق امروز ما را کسی نخواهد شنید که صدای دلربایان خوش نوا است، گاه فریاد گوشخراش زورمندان همه را مبهوت خواهد کرد، پس تنها راه برای این تغییر بزرگ با کمک شما امکان پذیر خواهد بود
اگر خواستید در تغییر زشتیهای این دنیا همراه ما باشید با اطلاعزسانی به دیگران بزرگترین کمک را به ما خواهید کرد و این راه تغییر را آغازگر خواهید بود
ما در کنار هم توان تغییر همه چیز در این دنیا را خواهیم داشت بیایید با هم و درکنار هم برای تغییر دنیا تلاش کنیم
با تشکر
نیما شهسواری
با درج ایمیل آدرس خود میتوانید از تازهترین آثار منتشر شده در وبسایت جهان آرمانی با خبر شوید آدرس ایمیل شما نزد ما محفوظ خواهد بود
با ثبت نام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید نگاشتههای خود را در این بستر منتشر کنید، فرای انتشار پست میتوانید با ما همکاری داشته و همچنین آثار خود در زمینههای مختلف هنری را نشر و گسترش دهید
© تمام حقوق نزد مولف محفوظ است
Copyright 2021 by Idealisti World. All Rights Reserved
این صفحه دارای لینکهای بسیاری است تا شما بتوانید هر چه بهتر از امکانات صفحه استفاده کنید.
در پیش روی شما چند گزینه به چشم میخورد که فرای مشخصات اثر به شما امکان میدهد تا متن اثر را به صورت آنلاین مورد مطالعه قرار دهید و به دیگر بخشها دسترسی داشته باشید،
شما میتوانید به بخش صوتی مراجعه کرده و به فایل صوتی به صورت آنلاین گوش فرا دهید و فراتر از آن فایل مورد نظر خود را از لینکهای مختلف دریافت کنید.
بخش تصویری مکانی است تا شما بتوانید فایل تصویری اثر را به صورت آنلاین مشاهده و در عین حال دریافت کنید.
فرای این بخشها شما میتوانید به اثر در ساندکلود و یوتیوب دسترسی داشته باشید و اثر مورد نظر خود را در این پلتفرمها بشنوید و یا تماشا کنید.
بخش نظرات و گزارش خرابی لینکها از دیگر عناوین این بخش است که میتوانید نظرات خود را پیرامون اثر با ما و دیگران در میان بگذارید و در عین حال میتوانید در بهبود هر چه بهتر وبسایت در کنار ما باشید.
شما میتوانید آدرس لینکهای معیوب وبسایت را به ما اطلاع دهید تا بتوانیم با برطرف کردن معایب در دسترسی آسانتر عمومی وبسایت تلاش کنیم.
در صورت بروز هر مشکل و یا داشتن پرسشهای بیشتر میتوانید از لینکهای زیر استفاده کنید.
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
عنوانی برای گزارش خود انتخاب کنید
تا ما با شناخت مشکل در برطرف کردن آن اقدامات لازم را انجام دهیم.
در صورت تمایل میتوانید آدرس ایمیل خود را درج کنید
تا برای اطلاعات بیشتر با شما تماس گرفته شود.
آدرس لینک مریوطه که دارای اشکال است را با فرمت صحیح برای ما ارسال کنید!
این امر ما را در تصحیح مشکل پیش آمده بسیار کمک خواهد کرد
فرمت صحیح لینک برای درج در فرم پیش رو به شرح زیر است:
https://idealistic-world.com/poetry
در متن پیام میتوانید توضیحات بیشتری پیرامون اشکال در وبسایت به ما ارائه دهید.
با کمک شما میتوانیم در راه بهبود نمایش هر چه صحیحتر سایت گام برداریم.
با تشکر ازهمراهی شما
وبسایت رسمی جهان آرمانی
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود مستقیم فایلها از سرورهای وبسایت رسمی جهان آرمانی تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Google Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای One Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Box Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو به شما اطالاعاتی پیرامون اثر خواهد داد، مشخصات اصلی اثر در این صفحه تعبیه شده است و شما با کلیک بر این آیکون به بخش مورد نظر هدایت خواهید شد.
شما با کلیک روی این گزینه به بخش مطالعه آنلاین اثر هدایت خواهید شد، متن اثر در این صفحه گنجانده شده است و با کلیک بر روی این آیکون شما میتوانید به این متن دسترسی داشته باشید
در صورت مشاهدهی هر اشکال در وبسایت از قبیل ( خرابی لینکهای دانلود، عدم نمایش کتب به صورت آنلاین و … ) با استفاده از این گزینه میتوانید ایراد مربوطه را با ما مطرح کنید.
در این بخش میتوانید توضیح کوتاهی دربارهی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همهی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشتههای شما
کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است
تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد
گزینههای در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان میگذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشارهی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد
در این بخش میتوانید آدرس شبکههای اجتماعی، وبسایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرسها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد
در این بخش میتوانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین میتوانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در ویسایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید
نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود
نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد
در نظر داشته باشید که این نام در نگاشتههای شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است
آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راههای ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید
رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده میتوانید این رمز را تغییر دهید
پیش از ثبتنام در وبسایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید
با استفاده از منو روبرو میتوانید به بخشهای مختلف حساب خود دسترسی داشته باشید
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
نیما شهسواری، نویسنده و شاعر، با آثاری در قالب داستان، شعر، مقالات و آثار تحقیقی که مضامینی مانند آزادی، برابری، جانپنداری، نقد قدرت و خدا را بررسی میکنند
جهان آرمانی، بستری برای تعامل و دسترسی به تمامی آثار شهسواری به صورت رایگان است
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است
بخش ارتباط، راههایی است که میتوانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است میتوانید در بخش توضیحات شبکهی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.
شما میتوانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمتهایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،
در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحلهی ابتدایی فرم پر کردهاید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.
پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعهی قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینکهای زیر اقدام کنید.
گزارش شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال گزارش دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
پیام شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال پیام دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
فرم شما با موفقیت ثبت شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال فرم دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.