نقش نیروهای ایرانی خارج از کشور در انقلاب
با توجه به شرایط خاص ایران و جمعیت بیشماری از ایرانیان خارج از کشور، این نیروها میتوانند نقش مهمی در پیروزی انقلاب ایفا کنند. تقریباً 10 درصد از ساکنین ایران خارج از کشور هستند، یعنی عددی نزدیک به هشت میلیون نفر. این نیروی بالقوه میتواند با حضور خود در خیابانهای ایران به پیروزی انقلاب کمک کند. در این مقاله، به بررسی دو بخش از وظایف این نیروها میپردازیم: کارهایی که باید انجام دهند و کارهایی که نباید انجام دهند.
اطلاعرسانی و آگاهیرسانی
یکی از بزرگترین کمکهایی که نیروهای ایرانی خارج از کشور میتوانند انجام دهند، اطلاعرسانی است. این اطلاعرسانی میتواند به بیداری و آگاهیرسانی به دیگران کمک کند. برای رسیدن به انقلاب و دگرگونی، نیاز به تحول و دگرگونی بین مردم داریم. اطلاعرسانی درباره جنایات جمهوری اسلامی، سرکوبها و رفتارهای وحشیانه میتواند به بیداری عمومی کمک کند. همچنین، باید درباره نقاط روشن و آیندهنگرانه نیز صحبت کنیم تا بیداری جمعی و عمومی در ایران شکل بگیرد.
نقش نیروهای خارج از کشور در بیداری عمومی
نیروهای ایرانی خارج از کشور که تعدادشان بیشمار است و تریبون و آزادی نسبی بیانی در اختیار دارند، وظیفه دارند که آگاهیرسانی را شکل دهند و بیداری را به وجود بیاورند. این آگاهیرسانی باید شامل گفتن درد و درمان باشد و نباید تنها به سیاهیهای جمهوری اسلامی معطوف شود. قوه محرکهای که ما را به سوی فردا در حرکت به پیش میبرد، امید در ما میسازد و آینده روشن را مشخص میکند. اطلاعرسانی که منجر به بیداری عمومی شود، مردم را بیدار کرده و تحت یک ایمان جمعی به میدان میآورد.
کمکرسانی مالی
یکی دیگر از قوای مهم نیروهای ایرانی خارج از کشور، کمکرسانی مالی است. باید صندوقهایی وجود داشته باشد که کمک مالی به مردم داخل ایران برساند. این کمکهای مالی میتواند در راستای اعتصابات سراسری باشد. اگر انتظار داریم که نیرویی از ارکان دولتی وارد میدان شود و در اعتصابات به مردم بپیوندد و چرخه اقتصادی حکومت ظالم را تضعیف کند، نیاز به تأمین مالی داریم. با توجه به شرایط اقتصادی مردم ایران، این کمکهای مالی میتواند نقش مهمی در پیروزی انقلاب ایفا کند.
نقش و مسئولیتهای نیروهای ایرانی خارج از کشور در انقلاب
نیروهای ایرانی خارج از کشور، با توجه به ارزش بالاتر ارز و دلار در مقایسه با پول ایران، میتوانند نقش بسزایی در حمایت مالی از حرکتهای انقلابی در داخل کشور ایفا کنند. این کمکها، حتی با مبالغ کوچک، میتواند بسیار مؤثر باشد. آنها میتوانند بخشی از خواستههای خود را فدا کنند، نه اینکه کل زندگیشان را وقف کنند. این کمکها نیاز به برنامهریزی دقیق دارند تا به هدفمند به دست مردم داخل ایران برسند.
ضرورت برنامهریزی و ایجاد صندوقهای حمایتی
برنامهریزی برای جمعآوری و توزیع کمکهای مالی باید توسط کسانی که پایگاه و جایگاه دارند، انجام شود. این برنامهریزی باید بستر مناسبی برای جمعآوری کمکها ایجاد کند و آنها را به صورت هدفمند به افرادی که در اعتصابات شرکت کردهاند یا خانوادههای زندانیان سیاسی و معترضینی که در زندان یا خیابانها کشته شدهاند، برساند. این کمکها باید زندگی افرادی که خود را در مسیر انقلاب فدا کردهاند، بهبود بخشد و احتیاجات ابتدایی آنها را برطرف کند.
اهمیت کمک مالی هدفمند
نیاز به کمکهای مالی در فضای انقلابی هر کشوری بسیار محسوس است. نیروی بالقوه ایرانیان خارج از کشور، با ارزشی بیشتر نسبت به پول ایران، میتواند به شدت مؤثر واقع شود. صندوقهای حمایتی باید برای حمایت از خانوادههای معترضین زندانی و کشته شده، و کسانی که در اعتصابات شرکت میکنند، ایجاد شوند. این کمکها میتواند زندگی افرادی که وارد این چرخه تغییر شدهاند، بهبود بخشد و آنها را از نظر مالی تأمین کند.
روشهای انتقال کمکها
راههای بیشماری برای انتقال این کمکها وجود دارد. میتوان اتاقهای فکری تشکیل داد و از کسانی که ارتباط دارند، استفاده کرد تا راهحلهای مناسب برای انتقال کمکها ارائه دهند. عزم و اراده برای این کمکها نیاز است و با برنامهریزی دقیق، این کمکهای مالی میتواند بزرگترین کمک باشد.
نقش نیروهای ایرانی خارج از کشور در میدان انقلاب
نیروهای ایرانی خارج از کشور باید به میدان انقلاب بازگردند و در خیابانهای ایران همپای مردم داخل ایران تظاهرات کنند. نیروی هشت میلیونی ایرانیان خارج از کشور، حتی بدون حضور مردم داخل ایران، میتواند انقلاب را به ثمر برساند. در تحقیقاتی که در باب پیروزی انقلابیها انجام شده، عدد سه و نیم تا پنج درصدی برای انقلاب کلی در یک کشور تعیین شده است. این نیروی بالقوه باید به فعل برسد و در خیابانهای ایران حاضر شود.
نقش آگاهیرسانی و بیداری عمومی
نیروهای ایرانی خارج از کشور میتوانند از سه طریق به مردم ایران کمک کنند و خود را بخشی از نیروی انقلابی بدانند. اولین بخش، آگاهیرسانی و بیداری عمومی است. این آگاهیرسانی باید به دو بخش تقسیم شود: آگاهی دادن به مردم و جهانیان درباره جنایات جمهوری اسلامی و شکل دادن به بیداری عمومی در داخل ایران.
کمکهای مالی و اهمیت آن
بخش دیگر کمکهای نیروهای ایرانی خارج از کشور، کمکهای مالی است. با توجه به تفاوت ارزش پول، حتی بخش کوچکی از درآمد آنها میتواند کمک بزرگی به مردم ایران باشد. این کمکها میتواند اعتصابات را شروع کرده و آنها را قدرتمندتر کند. اگر صندوقهای حمایتی برای حمایت از اعتصابات ایجاد شود، این اعتصابات میتواند سراسری و قدرتمند شود.
نیروهای ایرانی خارج از کشور میتوانند با آگاهیرسانی، کمکهای مالی هدفمند و حضور در میدان انقلاب، نقش مهمی در پیروزی انقلاب ایفا کنند. برنامهریزی دقیق و ایجاد زیرساختهای لازم برای حمایت از حرکتهای انقلابی در ایران، میتواند به تحقق اهداف انقلاب کمک کند. این نیروها باید با ایمان جمعی و اراده قوی، به پیش بروند و امید و آرزو را در دل مردم ایران زنده کنند.
مشکلات مالی و نقش نیروهای ایرانی خارج از کشور
مشکلات مالی و نیازهای روزمره مردم ایران، مانند اجاره خانه و تأمین غذا، مانع از شرکت آنها در اعتصابات میشود. در این شرایط، نیروهای ایرانی خارج از کشور میتوانند به راحتی به این افراد کمک کنند و باید در این راستا حرکت کنند. در نهایت، این نیروهای خارج از کشور باید به نیروی داخلی تبدیل شوند و در میدان ایران حضور یابند. پیروزی نهایی در خاک ایران اتفاق خواهد افتاد و این نیروهای بالقوه باید به فعل تبدیل شوند.
استراتژیهای انقلابی و نقش احزاب
نیروهای ایرانی خارج از کشور میتوانند با توجه به نگرشهای مختلف، در استراتژیهای انقلابی نقش ایفا کنند. اگر گروهها و احزابی وجود دارند که به جنگ مسلحانه یا حرکت مدنی اعتقاد دارند، باید نیروهای خود را آموزش دهند و در نهایت به میدان بیاورند. این نیروها میتوانند حکومت جمهوری اسلامی را ساقط کنند و قوای بیشتری به حرکت انقلابی بدهند. حضور نمادین افراد شناخته شده نیز میتواند تأثیر بسزایی داشته باشد و تعداد بیشتری از مردم را به میدان بکشاند.
اهمیت حضور نیروهای خارج از کشور در ایران
نیروهای ایرانی خارج از کشور باید به ایران بازگردند و در خیابانهای ایران تظاهرات کنند. نیروی هشت میلیونی ایرانیان خارج از کشور میتواند به تنهایی انقلاب را به ثمر برساند. این نیروها باید به فعل تبدیل شوند و در خیابانهای ایران حاضر شوند. حضور آنها میتواند قوای بیشتری به حرکت انقلابی بدهد و نقش مهمی در تغییرات اجتماعی ایفا کند.
مشکلات خودبزرگبینی و نیاز به واقعگرایی
یکی از مشکلات بزرگ نیروهای ایرانی خارج از کشور، خودبزرگبینی و توهمات است. این نیروها باید با واقعیتهای موجود روبرو شوند و از خودبزرگبینی دوری کنند. واقعیتهای موجود را به رسمیت بشناسند و با توجه به آنها حرکت کنند. نیاز به تک تک انسانها برای تغییر و دگرگونی وجود دارد و باید دریچهها برای ورود آنها باز باشد.
بیداری قشر خاکستری
نیروهای ایرانی خارج از کشور باید سعی کنند قشر خاکستری را بیدار کنند. این بیداری نباید با خشم و خشونت همراه باشد، بلکه باید با استقبال گرم و بهتر انجام شود. نیاز به تک تک انسانها برای تغییر و دگرگونی وجود دارد و باید در همین راستا حرکت کنیم. باز کردن دریچهها برای ورود افراد و دوری از دشنام دادن و رفتارهای بازدارنده، میتواند به جذب بیشتر افراد کمک کند.
نیروهای ایرانی خارج از کشور میتوانند با آگاهیرسانی، کمکهای مالی هدفمند و حضور در میدان انقلاب، نقش مهمی در پیروزی انقلاب ایفا کنند. برنامهریزی دقیق و ایجاد زیرساختهای لازم برای حمایت از حرکتهای انقلابی در ایران، میتواند به تحقق اهداف انقلاب کمک کند. این نیروها باید با ایمان جمعی و اراده قوی، به پیش بروند و امید و آرزو را در دل مردم ایران زنده کنند.
ایران و ایرانی: گذر از مرحله تاریخی و ضرورت دوری از خودبزرگبینی
گذر از مرحله تاریخی
ایران و ایرانی مرحلهای خاص از تاریخ خود را پشت سر گذاشتهاند. این گذار، نقطهعطفی است که بازگشت به شرایط پیشین را غیرممکن میسازد. انقلابها و تحولات اجتماعی، نشاندهندهی عبور از این مرحله هستند. هرگونه تلاش برای بازگشت به گذشته، نه تنها غیرواقعی است، بلکه نشاندهندهی عدم درک عمیق از تحولات جاری است. این واقعیت، به وضوح در برابر چشمان ما قرار دارد و نمیتوان آن را کتمان کرد.
دوری از خودبزرگبینی و تحقیر مردم
یکی از چالشهای پیشرو، رفتارهایی است که به تحقیر مردم و زیر پا گذاشتن حقوق آنها منجر میشود. این رفتارها، همراه با توهم خودبزرگبینی، مانعی در برابر پذیرش واقعیتهای موجود هستند. برای پیشرفت، باید از این نگرشها فاصله گرفت و به جای تکیه بر توهمات، به واقعیتها توجه کرد. واقعیتهایی که در جامعه جاری هستند و نیاز به بازتاب دقیق و بیطرفانه دارند.
برچسبزنی و تفرقهافکنی
در جریان تحولات اجتماعی، برچسبزنی و نامگذاریهای نادرست، تنها به تفرقه و اختلاف دامن میزنند. این رفتارها، نه تنها کمکی به پیشرفت جنبشها نمیکنند، بلکه باعث دوری افراد از مشارکت فعال میشوند. برچسبزنیهای بیمورد، به ویژه زمانی که با واقعیتهای درون جامعه همخوانی ندارند، تنها به ایجاد شکاف و تضعیف همبستگی اجتماعی منجر میشوند.
ضرورت باز بودن دریچههای مشارکت
برای تقویت جنبشهای اجتماعی، باید دریچههای مشارکت برای همه اقشار جامعه باز باشد. هرگونه حرکت که باعث دوری افراد از مشارکت شود، به ضرر جنبش تمام میشود. خشونت و بستن راههای گفتوگو، نه تنها کمکی به پیشرفت نمیکند، بلکه باعث کاهش حمایتهای مردمی میشود. در عوض، باید فضایی باز و پذیرا ایجاد کرد تا همه بتوانند در این حرکت سهیم شوند.
دوری از توهمات و نزدیکی به واقعیت
برای دستیابی به تغییرات پایدار، باید از دنیای خیالانگیز و وهمآلود فاصله گرفت و به واقعیتها نزدیک شد. تحلیلها و صحبتها باید بر پایهی واقعیتهای موجود باشد، نه بر اساس تکرار حرفهای تکراری و بیمحتوا. نقد و پرسشگری، ابزارهایی هستند که میتوانند ما را به سمت تغییرات مثبت هدایت کنند. این نگاه نقادانه است که میتواند جنبشها را به پیشرفت برساند.
امید واهی و خطرات آن
دادن امیدهای واهی و تکیه بر دروغها، نه تنها کمکی به پیشرفت نمیکند، بلکه باعث تضعیف اعتماد عمومی میشود. به جای پنهان کردن نقاط ضعف، باید آنها را شناخت و دربارهشان صحبت کرد. تنها با پذیرش واقعیتها و کار بر روی نقاط ضعف است که میتوان به نقاط قوت دست یافت. هر حرکتی که باعث دوری از واقعیت شود، به ضرر جنبش تمام میشود.
تفاوت شعارهای داخل و خارج از ایران
تفاوتهای میان شعارهای مردم داخل ایران و خارج از کشور، نشاندهندهی دو نگاه متفاوت است. در داخل کشور، شعارها بیشتر حول محور آرزوهای زیبا و روشن برای آینده میچرخند، در حالی که در خارج از کشور، گاهی شاهد ترویج خشونت و انتقامجویی هستیم. این تفاوتها، نیاز به توجه و بازنگری دارند. شعارهایی که باعث ایجاد همبستگی و ایمان جمعی میشوند، میتوانند قدرت بسیجگری بیشتری داشته باشند.
برای پیشرفت و دستیابی به اهداف مشترک، باید از توهمات و خودبزرگبینیها دوری کرد و به واقعیتها نزدیک شد. برچسبزنیها و تفرقهافکنیها تنها به ضرر جنبش تمام میشوند. در عوض، باید فضایی باز و پذیرا ایجاد کرد تا همه بتوانند در این حرکت سهیم شوند. تنها با پذیرش واقعیتها و کار بر روی نقاط ضعف است که میتوان به پیروزی دست یافت.
ریشههای نادانی و هیجان افسارگسیخته در جنبشهای اجتماعی
نادانی و هیجان افسارگسیخته
بسیاری از رفتارها و احساسات در جنبشهای اجتماعی، ریشه در نادانی و هیجانهای کنترلنشده دارد. این هیجانها، گاهی به تشنج و احساسات افراطی منجر میشوند که میتوانند مسیر حرکت را منحرف کنند. در مقابل، آرزوهای مردم داخل ایران، آرزوهایی هستند که قابلیت تبدیل شدن به یک ایمان جمعی را دارند. این آرزوها، بر پایهی امید و آیندهای روشن استوارند، نه بر پایهی انتقامجویی و کینهورزی.
تفاوت آرزوهای داخل و خارج از ایران
آرزوهای مردم داخل ایران، اغلب حول محور ساختن آیندهای بهتر و عاری از خشونت میچرخند. در حالی که برخی از افراد خارج از کشور، به ویژه کسانی که تریبونها را در اختیار دارند، گاهی به ترویج خشونت و انتقامجویی روی میآورند. این تفاوتها، نشاندهندهی دو نگاه متفاوت به آینده است. آرزوهای مبتنی بر انتقام، نه تنها قدرت بسیجگری ندارند، بلکه میتوانند به تضعیف جنبش منجر شوند.
قدرت بسیجگری آرزوهای مثبت
آرزوهای مثبت و امیدوارکننده، قدرت بسیجگری بیشتری دارند. تصویر یک جماعت چند هزار نفری که با شعارهای مدنی و آرزوهای همگانی گرد هم میآیند، میتواند انقلابیون را قدرتمندتر کند. در مقابل، تصاویر خشونتبار و انتقامجویانه، نه تنها قشر خاکستری را به لاک دفاعی خود فرو میبرد، بلکه میتواند از بدنهی انقلابی نیز بکاهد.
ضرورت پرهیز از انتشار تصاویر خشونتبار
انتشار تصاویر خشونتبار، چه از سوی حکومت و چه از سوی معترضان، به ضرر جنبش تمام میشود. این تصاویر، نه تنها ترس و ارعاب را افزایش میدهند، بلکه میتوانند قشر خاکستری را بیشتر به درون خود فرو ببرند. در عین حال، انتشار این تصاویر، میتواند به نیروهای سرکوبگر نیز روحیهی بیشتری بدهد و آنها را به ادامهی سرکوب تشویق کند.
دوری از توهمات و نزدیکی به واقعیت
برای پیشرفت جنبش، باید از توهمات و خیالپردازیها دوری کرد و به واقعیتها نزدیک شد. مردم ایران از مرحلهی بتسازی و خداسازی عبور کردهاند و به دنبال آیندهای روشن و عاری از خشونت هستند. هرگونه حرکت که باعث دوری از این واقعیت شود، به ضرر جنبش تمام میشود.
نقش ایرانیان خارج از کشور
ایرانیان خارج از کشور، به ویژه کسانی که تریبونها را در اختیار دارند، نقش مهمی در اطلاعرسانی و حمایت از جنبش دارند. اما این اطلاعرسانی باید بر پایهی امید و آرزوهای مثبت باشد، نه بر پایهی ترویج خشونت و انتقامجویی. ایجاد صندوقهای حمایتی و کمکهای مالی به خانوادههای زندانیان و کشتهشدگان، میتواند به تقویت جنبش کمک کند.
ضرورت بازگشت به ایران
بازگشت ایرانیان خارج از کشور به ایران، میتواند به تقویت جنبش کمک کند. کسانی که تریبون و موقعیت دارند، میتوانند با بازگشت به ایران، تعداد بیشتری از مردم را با خود همراه کنند. این همراهی، میتواند به افزایش لایههای اعتراضی و رسیدن به انقلاب کمک کند.
برای پیشرفت جنبش، باید از نادانی و هیجانهای افسارگسیخته دوری کرد و به آرزوهای مثبت و امیدوارکننده تکیه کرد. انتشار تصاویر خشونتبار و ترویج انتقامجویی، به ضرر جنبش تمام میشود. ایرانیان خارج از کشور، با اطلاعرسانی درست و حمایتهای مالی، میتوانند به تقویت جنبش کمک کنند. بازگشت به ایران و همراهی با مردم داخل، میتواند به افزایش قدرت جنبش و رسیدن به اهداف مشترک کمک کند.
تبدیل نیروی خارج از کشور به بدنه انقلاب
در نهایت، نیرویی که در خارج از کشور قرار دارد نیز باید به بدنه این انقلاب تبدیل شود و این مرحلهای است که ما به پیروزی نهایی خواهیم رسید. بنابراین، باید حرکات خود را در این راستا انجام دهیم. باید بخشهایی که میتوانند و نمیتوانند کارهایی انجام دهند را مشخص کنیم و هر کسی که در خارج از کشور است در همین زمینهها فعالیت کند. در نهایت، همه باید نگاه مشخصی داشته باشیم که کار نهایی باید در ایران انجام شود و ما نیز باید به یکی از همان ارگانها برای نیروی داخلی تبدیل شویم. باید خود را مهرهای در نظر بگیریم که در نهایت قرار است در همان زمین بازی کنیم.
آگاهیرسانی و بیداری عمومی
شاید امروز بتوانیم با آگاهیرسانی در خارج از کشور، این صدا را بیشتر و بیشتر به گوش برسانیم و بیداری عمومی را مشخص کنیم. اما باید با همان تعاریفی که داده میشود، درد و درمان را در کنار هم تا عمر هست، بیان کنیم. گفتن از سیاهیها و ظلمت جمهوری اسلامی کمکی نخواهد کرد. مثالی که قبلاً زدم این است که اگر در یک غار تاریک گیر کنیم، مدام تصویرگری این ظلمت و تاریکی ما را به جایی نخواهد رساند. اما اولین کورسوی امیدی که در برابر چشمان ما شکل بگیرد، ما را به فعالیت و کنش وا میدارد. بنابراین، باید نقاط روشن را مشخص کنیم، هدف و آینده و امید را تصویر کنیم و ایمان جمعی را بسازیم.
پرهیز از ترویج خشونت
وقتی از آگاهیرسانی صحبت میکنیم، این بخش است نه مدام ذکر مصیبت. این آگاهیسازی نباید ما را به وادی توهمی که خودمان زندگی میکنیم، ببرد و نباید به حرکت ما لطمه بزند. ترویج خشونت بدون هیچ برنامهای، حتی از سوی کسانی که داعیهدار این اتفاق هستند و مدام بر طبل جنگ مسلحانه و انتقام و خشونت میکوبند، کمکی نخواهد کرد. شما یک پایگاه و جایگاه دارید و میتوانید همان کارهایی که دیگران در جنگهای مسلحانه انجام دادهاند را انجام دهید. اما باید توجه داشت که حرکت مسالمتآمیز مردمی را نباید مصادره به مطلوب کرد و نباید مروج خشونت و کینه و انتقام بود. این موضوع قشر خاکستری و آحاد مردم را به سکوت و سکون وا میدارد.
تبدیل نیروی بالقوه به نیروی داخلی
در باب نیروی بالقوهای که در خارج از کشور وجود دارد، میتوان ساعتها صحبت کرد. اما نکته نهایی و مهم این است که این نیرو باید به نیروی داخلی و نیروی تغییر دهنده تبدیل شود. در نهایت، نگاه نهایی ما باید به این نکته باشد که این نیروها نقش نیروی داخلی را بازی کنند و هر چقدر این حرکت هدفمندانهتر باشد، ما را به پیروزی نزدیکتر میکند. باید تصور مشخصی داشته باشیم که اگر این نیروها به ایران برگردند، چقدر قدرتمند خواهند بود. تحقیقات نشان میدهد که این نیروها میتوانند انقلاب را در ایران پیروز کنند. بنابراین، این نیروی بالقوه باید به فعل درآید و آن فعل نیز در داخل ایران شکل بگیرد.
اهمیت آگاهیرسانی و پرهیز از انتشار تصاویر خشونتبار
هر کس در هر پایگاهی که هست، میتواند تعدادی را با خود همراه کند و در نهایت به ایران برسد. خواستهای که مدام از سوی این جماعت خارج از کشور مطرح میشود، باید به خواسته مشخصی برگردد که هواپیماهایی برای بازگشت به ایران در اختیار آنها باشد. همه آنها به نوعی ایرانی هستند و باید در آن خاک حضور داشته باشند. اگر قرار باشد به پیروزی برسیم، با همین نیروهای در کنار هم قرار است که به پیروزی برسیم. بنابراین، باید تمام این موضوعات را مد نظر قرار داد و در این وادی حرکت کرد. انتشار تصاویر خشونتبار و ترویج گفتمان پر کینه و انتقام، قشر خاکستری را به لاک خود فرو میبرد و حتی نیروهای انقلابی را نیز از بدنه جدا میکند. بنابراین، باید بدانیم که دقیقاً چه رفتاری را پیش میبریم و در نهایت به نقطهای برسیم که این نیروهای بالقوه به ایران برگردند و در ایران فعالیت کنند.
جمعبندی:
این مقاله به بررسی نقش ایرانیان خارج از کشور در انقلاب و چگونگی تأثیرگذاری آنها بر تحولات اجتماعی و سیاسی در ایران پرداخته است. با توجه به جمعیت قابل توجه ایرانیان خارج از کشور، این نیروها میتوانند به عنوان یک نیروی مؤثر در پیروزی انقلاب عمل کنند.
اطلاعرسانی و آگاهیرسانی به عنوان دو وظیفه کلیدی نیروهای خارج از کشور معرفی شده است. این فعالیتها میتوانند به بیداری عمومی و افزایش آگاهی در داخل ایران کمک کنند. همچنین، کمکهای مالی هدفمند نیز میتواند تأثیر بسزایی در حمایت از اعتصابات و دیگر حرکتهای انقلابی داشته باشد.
مقاله همچنین بر لزوم برنامهریزی دقیق و ایجاد صندوقهای حمایتی تأکید دارد تا کمکهای مالی به درستی و به صورت هدفمند به دست افرادی که در خط مقدم اعتصابات و اعتراضات قرار دارند، برسد.
در نهایت، تأکید بر ضرورت بازگشت نیروهای خارج از کشور به ایران به عنوان بخشی از جنبش انقلابی و پرهیز از خودبزرگبینی و توهمات نیز مطرح شده است. با ایجاد فضایی باز و پذیرا، میتوان قشر خاکستری را به میدان آورد و امید و آرزو را در دل مردم ایران زنده کرد. این مقاله بر این باور است که تنها از طریق اتحاد و همبستگی، ایرانیان میتوانند به تغییرات پایدار و بنیادی دست یابند.