
در دسترس نبودن لینک
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
از پهلوی تا جمهوری اسلامی
صد سال به تلاش و انتظار به سکوت خشم به رنج و در میدان در طلب آزادی بودن و فرجامش استبداد
داستان دردناک ایرانی که در طلب نوشیدن شهد آزادی زهر استبداد را سرکشید
قسمت سوم
سرکوب
سیستمی برای ارعاب وحشت و خفقان
سامسور مطلق و سکوت دائمی
سالها گویی به هم مینگریستند و تز هم الهام میگرفتند و ما در این منجلاب اسیر خفقان ماندیم
برنامهی به نام جان قصد دارد تا درباب مباحث مهم باورها و دغدغههای دنیایمان به زبان ساده و بداهه سخن بگوید
این بخش از متن پادکست توسط هوش مصنوعی استخراج شده است. ممکن است شامل اشتباهاتی باشد یا به طور کامل با محتوای اصلی مطابقت نداشته باشد. هدف از این کار، بهبود دسترسی مخاطبین به محتوای پادکست و فراهم کردن امکان مطالعه و مرور سریعتر مطالب است
ما تصمیم گرفتهایم متن پادکستهای خود را منتشر کنیم تا دسترسی به محتوای آنها برای همه مخاطبان آسانتر شود. این اقدام به ویژه برای افرادی که ترجیح میدهند مطالب را به صورت متنی مطالعه کنند یا نیاز به مرور سریعتر دارند، مفید خواهد بود
این متن توسط هوش مصنوعی Speechmatics استخراج شده است. Speechmatics یکی از پیشرفتهترین فناوریهای تبدیل گفتار به متن است که با استفاده از الگوریتمهای پیچیده و یادگیری عمیق، صدا را به متن تبدیل میکند. این ابزار قادر است با دقت بالا و در زمان واقعی، گفتار را به متن تبدیل کند و از بیش از ۵۰ زبان مختلف پشتیبانی میکند
سلام دوستان من نیما شهسواری و این برنامه به نام جان هست.
با شما هستم.
این قسمت سوم از ویژه برنامه ای از پهلوی تا جمهوری اسلامی است و ما قراره تو این قسمت در باب سرکوب صحبت کنیم.
ممنون که همراه من هستید.
خب دوستان توی این ویژه برنامه مشخص ما در باب تشابهات جمهوری اسلامی و پهلوی صحبت میکنیم.
خب قاعدتا در باب تفاوت ها هم صحبت میکنیم.
اما هدف اصلی نقدی است نسبت به هر دوی این حکومت ها و تشابه هایی که در دل هم دارند.
و حالا قرار هست که با شناخت بهتر و دیدن واقعیاتی که در بین این دو حکومت وجود داره، نگاه روشن تری نسبت به آینده داشته باشیم.
و در این قسمت خاص هم قرار هست در باب سرکوب و سانسور، شکنجه و عناوینی از این دست که اون سد بزرگ در برابر تغییر در دل این حکومت ها شده را مورد کنکاش قرار.
خب ما در قسمت های گذشته سعی کردیم یک مقدمه و پیشگفتار ای نسبت به این موضوع داشته باشیم و در قسمت پیش که در باب میراث بود هم سعی کردیم در باب عوامل عمده و مهمی که همتای انحصار قدرت و استمرار استبداد بود صحبت کنیم.
اینکه چگونه جمهوری اسلامی و پهلوی و پیش از آن اصولا تاریخ ایران در راستای استمرار استبداد تلاش کرده، فرهنگ خدایی که ما تحت عنوان فرهنگ اطاعت و فرمانبرداری و بنده و برده سازی می شناسیم چگونه باعث شده که تمامی این حکومت ها در کنار هم و به طول تاریخ همواره در راستایی حرکت بکنند که مردمی عبید و بنده رو بسازند که در برابر قدرت مطلقی سر طاعت و فرمانبرداری رو به پیش ببرد و همواره این استبداد در لباس های تازه و لباس های جدیدی شکل تازه ای هم به خود گرفت.
اما در این قسمت خاص قرار است که در باب سرکوب صحبت کنیم.
خب قاعدتا تمام این حکومت های مستبد تاریخ برای این که بتوانند قدرت خودشان را ریشه دار به پیش ببرند و تمام عوامل را در اختیار داشته باشند، نیازی به سرکوب دارند.
خب این عامل عمده ای که بتواند مردم را در سکوت نگه دارد و آن کنشگری را از آن ها بگیرد، همین موضوع سرکوب و ترس و اختناق است.
یعنی شما باید با شکنجه و سانسور و عواملی از این دست، این مردم را در یک حبابی نگه دارید، در یک زندانی حذف بکنید تا صدای مخالفی شنیده نشود وگرنه خب شما می توانید ببینید که چگونه مردمی هستند که به واسطه این زشتی ها و کژی هایی که وجود دارد طالب تغییر هستند.
اما صدایی از این جماعت شنیده نمی شود چرا که خب قاعدتا این سرکوب و اختناق است که راه گلو و حرکت آن هارا بسته.
خب قاعدتا چه جمهوری اسلامی و چه پهلوی از این سیستم استفاده کرده و در طول حیات خود همواره با این اختناق، سرکوب، سانسور و شکنجه مردم را در حصر و اسارت قرار داد.
قاعدتا در راستای کمیت و کیفیت متفاوت از هم بودن و ما قرار نیست که حالا در این قسمت مشخص پیرامون کمیت و کیفیت این ها بنشینیم و ریز بشویم چرا که نیاز به مستنداتی داریم.
مستندات پیرامون جمهوری اسلامی قاعدتا وجود کاملی ندارد و در باب دوران پهلوی هم کامل در اختیار نیست و خب قاعدتا برای اینکه بخواهیم از نظر کمی و کیفی این ها را با هم مقایسه بکنیم، نیاز داریم به یک کار تحقیقی گسترده که در حوصله این برنامه نیست.
اما قرار است که ما در باب این ساختار کلی یعنی پیرامون سرکوب صحبت بکنیم که چگونه تشابه هایی بین این دو حکومت وجود داشته و اصولا عامل اصلی در راستای بازدارندگی و در راستای استمرار این استبداد قاعدتا همواره سرکوب بوده، همواره چه در دوران پهلوی و چه دوران جمهوری اسلامی سعی کرده با این سرکوب مردم را به انفعال بکشاند.
حال این که قاعدتا در راستای کمی و کیفی با هم متفاوت بودند.
شاید در دوران پهلوی شاید که نه.
قاعدتا تحقیقا میشه آدم این را اذعان بکنه که خب قاعدتا سرکوب کمتری وجود داشته.
حتی سانسور کمتری وجود داشت.
شکنجه کمتری وجود داشته.
اما در باب وجودیت کسی شکی نمی تونه بکنه.
اینکه آیا در اون دوران شکنجه وجود داشته قاعدتا وجود داشته.
به دلایل بیشمار به واسطه شهادت، شهادت شاهدین عینی که در اون دوران بوده اند، کتاب هایی که نوشته شده، مصاحبه هایی که شکل گرفته، حتی کسانی که در اون دوران قدرت داشتند و اعتراف کردند به شکنجه هایی که انجام شده.
اما نگاهشان متفاوت است.
خب قاعدتا هر کس دشمن خودش رو یک دشمن تا دندان مسلح بد سیرتی میدونه.
من بارها در باب این مساله صحبت کردم.
اینکه شما وقتی رو به رو میشید در باب این مساله شکنجه، حالا جمهوری اسلامی هم داره میگه ما جاسوسی رو نمی دونم.
کسایی که مخالف نظام هستند مخالف کلیت ایران هستند و میخوان تجزیه بکنن ایران و هزار و یک اتهام به مخالفین خودش میبنده.
یعنی نمیاد بگه که بله ما اینو گرفتیم و شلاق زدیم و شکنجه اش کردیم و سالیان درازی در زندان هست.
این شخصیت یک شخصیت فیلسوف و متفکری است که بخاطر افکاری که داشته و مخالفتی که با ما داشته ما این رو انداختیم زندان.
خب قاعدتا براش پرونده سازی میکنه براش هزار و یک عامل مشخص میکنه.
خب در دوران پهلوی هم به همین شکل فرقی نمیکرد.
همواره در طول تاریخ هر حکومتی چه حکومت های امروزی، چه حکومت هایی که دم از دموکراسی میزنند و خیلی مدرن هستن، چه حکومت هایی که شکل های قرون وسطایی و عقب مانده و متحجری رو دارند بر مردم پیاده میکنن، همه و همه در نهایت برای دشمنهای خودشون، برای کسانی که در برابرشون فکر میکنن عقیده دارن و باور دارن هزار و یک پرونده سازی میکنن.
پس اصولا این موضوعات از حیطه انتفاع خارج هست و واقعا نمیشه درباره اش صحبت کرد چرا که هر کسی در باب دشمن خودش موضوعات بلا انتهایی رو خواهد گفت و هزار و یک اتهام بهش خواهد زد.
پس ما قرار هست که در این قسمت در باب سرکوب صحبت کنیم.
چیزی که در دوران پهلوی و در دوران جمهوری اسلامی وجود داشت.
ما وقتی در باب این حکومت صحبت میکنیم اولین تصویر در برابر ما ساواک و اطلاعات هست.
اطلاعات جمهوری اسلامی که تحت عنوان وزارت اطلاعات و امروز هم اطلاعات سپاه و هزار و یک دستگاه تازه ای که به وجود میارن و همون کارهای اطلاعاتی رو داره انجام میده.
تصویر اصلی در برابر ما نسبت به ساواک و اصولا وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی مبارزه با جاسوسان خارجی نیست، مبارزه با متفکرین و منتقدین داخلی است.
در هر دوی این حکومت ها هم شکل همینگونه بوده.
یعنی ما مواجه نشدیم مثلا با یک سازمانی که قرار باشه کارهای ضد جاسوسی و جاسوسی بر علیه دشمن خارجی انجام بده، همواره در دل خود کشور در پی از میان بردن متفکرین و منتقدین بوده، حال اینکه شاید در این بین دو گروه مسلح را هم شناسایی کرده باشه و دو تا عامل بمب گذاری هم که حتی مشخص نیست چندتاش واقعی بوده، چندتاش صحنهسازی بوده، چندتاش اتهام بوده و چندتاش واقعی بوده هم شاید این لالو ها وجود داشته باشه اما در نهایت شما مواجه میشید با دو سازمان که در راستای بوجود آوردن خفقان و سرکوب برای متفکرین و منتقدین داخلی همواره قدرتمند بوده.
هم ساواک این داستان رو به پیش میبره و هم امروز وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه جمهوری اسلامی.
هر دوی اینها در همین راستا داشتند حرکت میکردند.
بیشترین دشمن های جمهوری اسلامی یا ساواک یا اطلاعات همواره متفکرین بودند، نویسندگان شعرا بودند، روزنامه نگاران بودند، فعالین سیاسی بودند.
شما روبرو نمیشید با مثلا جاسوس های خارجی که اینها در طول حیات خودشان با آن مبارزه کرده باشند.
در نهایت کسانی را هم که تحت عنوان جاسوس خارجی معرفی میکنند بعد از چند سال خودشان اعتراف میکنند که نه اینها هیچ ارتباطی با کشورهای خارجی نداشتند و یا صحنه سازی بوده.
همتای آن تصاویری که در جمهوری اسلامی اتفاق افتاد در راستای کشتن دانشمندان هسته ای که در نهایت خود مثلا احمدی نژاد آمد و اعلام کرد که بله ما اصلا نمی دانستیم اینها کی بودند، اینا رو خودشون گرفتند و خودشون به زور و کتک اعتراف اجباری ازشون گرفتند و در نهایت یک پرونده ای ساخته شد و ما به عنوان جاسوس هم علمش کردیم.
خب قاعدتا در طول این تاریخ شومی که چه جمهوری اسلامی و چه پهلوی در قدرت بوده ما مواجه شدیم با این سازمان های ساخته شده تحت عنوان ساواک و اطلاعات که همواره در راستای ایستادگی در برابر منتقدین داخلی و پرسشگران بوده، همواره اینها رو قلع و قمع کرده، همواره یک بازوی قدرتمندی در راستای سرکوب و سانسور و شکنجه و اختناق در داخل بود.
نمونه های بارزی داشته از دوران پیش از انقلاب و دوران پهلوی.
شما میتونید برید از دوران رضاشاه یا مثلا در راستای تیمورتاش.
حالا اون زمان ما چیزی تحت عنوان ساواک خوب قاعدتا نداشتیم.
اما باز هم همتای اون نگاهی شبیه اون و قدرتی در راستای سرکوب همواره وجود داشته.
نه تنها در دوران پهلوی که حتی در دوران های گذشته تر.
در دوران قاجار شما در طول تاریخ مواجه میشید با اهرم قدرتمندی در راستای به وجود آوردن خفقان، سرکوب و در طول تاریخ اینها وجود داشتند.
حالا امروز در جامعه مدرن اسم های تازه تری به خودشون میگیرن و متشکل تر میشن.
مثلا قانون مدارتر میشن اما در نهایت یک کارایی مشخص رو دارن، در راستای سرکوب و اختناق در جامعه حرکت میکنن و ما هم تا این رو در دوران پهلوی اول رو دیدیم، در دوران پهلوی دوم و در دوران جمهوری اسلامی.
در تمام این دوران ها تمامی این سازمان ها چه وجود داشتن چه لاوجود بودن.
در نهایت حرکت کلیشون در راستای به وجود آوردن اختناق بود.
به وجود آوردن ترس عمومی بوده.
شما وقتی مواجه میشید مثلا با ساواک، خیلی از اون داستان های ساخته شده در باب ساواک که وقتی میشنوید در تاریخ توسط ساواک به وجود میاد، یعنی شما وقتی دارید تا این حد این قدرت رو در اختیار ساواک میزارید برای ترس هست، برای اختناق هست.
نمونه عینی اش در دوران خود ما همین وزارت اطلاعات و همین جمهوری اسلامیست.
همون دوران سال 57 هست.
شما وقتی مواجه شدید با اون شلوغی های سال 57 حالا موضوع کهریزک رو خود جمهوری اسلامی در شبکه دوش فکر میکنم.
در برنامه بیست و سی اخبار بیست و سی بود که اعلام کرد حالا اومد و با یک گلوی صاف کرده و سینه ستبر کرده در باب تجاوز مثلا به زندانی های مرد صحبت کرد در زندان های ایران در کهریزک.
چرا که میخواست یک نوعی لغز بخونه و گردن کلفتی بکنه در برابر مردم و با این ارعاب و ترس مردم رو به درون ببره.
حالا شما چه در دوران پهلوی ها و چه در دوران اطلاعات میتونید این تصاویر رو ببینید.
مثال های عینی برای دوران جمهوری اسلامی قاعدتا بیشتر هست چرا که ما در این دوران زیست کردیم چرا که ما این دوران رو به چشم دیدیم و باهاش درگیر بودیم، روبرو شدیم و این شرایط رو گذروندیم.
حتی در زندگی های شخصیمون فارغ از چیزهایی که در روزنامه و کتاب و از زبان این و اون بشنویم، حتی در زندگی شخصی خودم هم باهاش روبرو شدیم.
پس قاعدتا ملموس تر هست.
اما این به این عنوان نیست که ما وقتی در باب پهلوی صحبت میکنیم غائله ختم بشه و یه تصویر تازه ای ارائه بدن، بیان و بشینن و بگن نه، ما در اون دوران فقط داشتیم با تروریست ها مبارزه میکردیم، تروریست های اسلامی و فدائیان اسلام رو تسخیر کنند و نیروهایی که نمیدونم در غزه وجود دارند بگن اسلامی های افراطی بودند نه در بین این ها خیلی ها انسان های متفکری هم بود.
در این سرکوب ها و در این سانسور ها و در این شکنجه ها خیلی از اهالی قلم هم بودند.
آن سرکوبی که در این دوران وجود داره در اون دوران هم وجود داشته.
حال اینکه از نظر کیفی تا چه اندازه بوده و تا چه اندازه شکنجه هایی که در اون دوران مرسوم بوده در این دوران نیست.
در این دوران که در اون دوران نبوده و اینکه تا چه اندازه سانسور ها به پیش میرفته، تا چه اندازه خفقان وجود داشته، اینها موضوعات تحقیقاتی است که باید دربارش صحبت بشه.
اما در وجودیت این کسی نمیتونه.
شک در باب شکنجه در ساواک.
کسی نمیتونه شک بکنه.
در باب ایستادگی در برابر منتقدین.
کسی نمیتونه شک بکنه در هر دوران در هر دو دوران وجود داشته و به شکل بزرگ و آشکاری هم وجود داشته.
شما مواجه میشین با سانسور و سانسور.
خب قاعدتا در جمهوری اسلامی سانسور و ممیزی ها و ممنوع القلم شدنها، ممنوع الکار شدنها، ممنوع التصویر شدن ها به کرات قابل مشاهده هست برای ما.
از تلویزیون جمهوری اسلامی بگیرید تا روزنامه نگاران و نویسندگان تا شعرا تا تمام کسانی که در این عرصه فعالیت داشتند.
اینکه چگونه این سانسور وارد میدان شده که اصولا حرف زدن را برای همه سخت کرده.
اگر حرفی بزنید بعد از حرف زدن اینکه شما آرامش و آسایشی نخواهید داشت برایتان غیر قابل تصور هست که بتوانید به آسایش برسید.
خب قاعدتا رو به رو میشوید با این سانسور رسمی که وجود داشته و در دوران پهلوی هم سانسور به همین شکل.
شما مواجه میشوید با کتابهایی که اجازه چاپ نمیگیرند.
کتابهایی که ممنوع هستند و بعد در دلش حتی یک استاندارد دوگانه وحشتناکی هم میبینید.
یعنی شما دو طیف قدرتمندی که در اون دوران در ایران یا سه طیفی که به شدت قدرت داشتند و قدرت سیاسی برای تغییر داشتند، جبهه ملی و کسانی که طرفدار مصدق و نگاه مصدق بودند رو در نظر بگیرید.
در کنار چپی ها و کمونیست ها و اسلامی ها.
میبینید که این آزادی میدان برای اسلامی ها به کرات بیشتر و بیشتر هست.
اینها راحت تر میتوانند در حسینیه هایشان در مساجدشان صحبت بکنند، کتابهایشان را چاپ بکنند، منتشر کنند کنن و در برابرش کمونیستها و جبهه ملی ها در سخت ترین اختناق ها هم زندگی میکنن.
این استاندارد دوگانه ای است که در نهایت جمهوری اسلامی رو به مردم ایران تحمیل کرده که من درباره اش در این ویژه برنامه ایران 1400 ساله هم صحبت کردم و میتونید به اون مراجعه کنید تا بیشتر باهاش روبرو بشید.
اما از مبحث اصلی دور نشیم.
اینکه ما وقتی در باب سانسور صحبت میکنیم در هر دو حکومت یک ابزار قدرتمندی بوده برای خفقان مردم.
همونطوری که در جمهوری اسلامی این سانسور ها قابل رویت است.
در دوران پهلوی ها هم وجود داشت.
اصولا این مجیزگویی ای که امروز میبینید در اون دوران هم وجود داشته.
یعنی شما این فرهنگ اطاعت و فرمانبرداری رو در هردو میبینی؟
امروز اگر دست رو می بوسند و مراسم شعر میگیرند و میشینند و برای پادشاه عالمیان و برای امام امت مسلمین قصه ها میگند در اون دوران هم به همین شکل داشت شکل میگرفت.
اصولا اون پدر ملت و شاه همواره در اون نقطه طلایی خودش خدایی در آسمان هایی که بر زمین آمده و بر سر این ملت منت نهاده وجود داشته.
تمامی این فرهنگ ها همسو در جریان در کنار هم در حال پیش رفتن بوده.
اگر ما امروز در باب سانسور صحبت می کنیم که مواجه نمیشویم با حرف های آزادانه ای که زده بشه.
در دوران پهلوی ها هم به همین شکل بوده.
تفاوت چندانی با هم نداشتند.
شاید در کمیت با هم متفاوت بودند.
شاید در اون دوران شما مواجه میشد میشدید مثلا با پنجاه کتابی که حق انتشار نداشت و امروز مثلا با دوهزار تا مواجه بشید.
اما این موضوع کمی موضوع اصلی ما نیست چرا که خوب قاعدتا عوامل مشخصی وجود داره در این راستا اما در کنارش در موجودیتش کسی نمی تونه شک بکنه در راستای ساواک و اطلاعات و شکنجه و سرکوب و اختناق و چه در راستای سانسور های رسمی و ممیزی ها و ممنوع القلم شدن ها و الی آخر ماجرا.
در هر دوی این حکومت ها این ها ابزاری بوده برای قدرت گرفتن.
اصولا زندان در هر دوی این حکومتها ابزاری بوده برای قدرت.
یعنی شما با زندانی روبرو میشدید به مثابه ابزاری برای قدرت و به وجود آوردن اختناق.
هر کسی که مخالفتی داشته چه در دوران پهلوی و چه در دوران امروزی و جمهوری اسلامی مواجه میشد و یا با شکنجه های بی حد و حصر و در نهایت رسیدن به زندان برای شکسته شدن.
در دوران پهلوی هم داستان به همین شکل بوده.
هر کسی که اعتراض کرد از هر طیفی که بود در نهایت یا قرار بود تبعید شود و یا زندانی شود یا زندانی های طویل مدت بگیرد و در نهایت شما مواجه شوید با جماعتی که تحت عنوان زندانی سیاسی در حکومت پهلوی وجود داشتند.
در جمهوری اسلامی هم داستان به همین شکل است.
هر کسی که روحیه انتقادگری داشته و پرسشگری داشته سئوالی کرده وارد میدان برای تغییری شده، محکوم شده به زندان های طویل مدت و امروز هم ما روبرو هستیم با جماعت بی شماری که در این زندان ها وجود دارند.
پس قاعدتا زندان هم یکی از ابزار قدرتمند برای هر دوی این حکومت ها بوده.
یعنی شما نباید وارد اون داستانی بشید که بنشینند و برای شما داستانهایی بگن پیرامون اینکه بله ما در دوران پهلوی اگر کسی را زندانی میکردیم حق اون طرف بوده که زندانی شود چرا که مثلا میان تصویر دو تا از همین آخوندهای امروزی رو هم میذارن حتی کسانی که مقام های بالایی داشتند.
بعد میان میگن بله ما اینا رو زندانی میکردیم یه عده هم میان و کف و هورا میزنن.
به به باید اینا رو میکشید اعدام میکردید.
اگر شما در باب آزادی بیان صحبت میکنید، اگر دارید در باب ازادی صحبت میکنید، در باب تغییر ساختار ها صحبت میکنید.
مهم نیست چه کسی در اختناق قرار میگیرد، مهم نیست چه کسی سرکوب میشود، مهم نیست چه نگاهی سرکوب میشود، مهم موضوع سرکوب است.
اینکه شما نمیتوانید به واسطه اینکه این نگاه امروزی دشمن باور های شماست اونهارو محکوم به این اختناق و سرکوب بکنید.
خب قاعدتا هر کسی دشمن خودش رو مورد غضب خود قرار میده، دوست خودش رو که مورد غضب قرار نمیده.
پس ما باز هم مثل همیشه باید در باب اصول و ریشه ها صحبت کنیم.
وقتی ما در باب اعدام صحبت می کنیم داستان به همین شکل است.
ما داریم در باب رد و نفی موضوعی همتای اعدام صحبت می کنیم.
در باب این سرکوب ها و سانسور ها و شکنجه ها و اختناق ها صحبت می کنیم.
اینکه چه کسی در مورد این موضوعات قرار می گیرد موضوع مهم ما نیست.
چرا که اصولا این اصل هست که به وجود آورنده ی این اسارت ها، این زشتی ها و این کژی هاست و باید این اصل از میان برداشته بشود.
اصل اعدام باید از میان برداشته شود نه اینکه ما بنشینیم و تعبیر بکنیم.
بله از نظر ما کافرین رو باید اعدام کرد.
از نظر ما باید آتئیست ها رو اعدام کرد.
از نظر ما باید مسلمین رو اعدام کرد.
از نظر ما باید متجاوزین رو اعدام کرد.
این اصلی است که ریشه دار معنا گر زشتی و ظلم و آزار به دیگران هست.
و این اصل هست که باید از میان برداشته بشه.
پس نباید قاعدتا وارد این دالان بی انتها از حماقت ها شد و حالا اگر در باب سرکوب صحبت می میکنیم، سانسور و شکنجه صحبت میکنیم.
یا در باب این زندانی که به مثابه یک ابزار قدرت برای این دو حکومت شکل گرفت صحبت میکنیم.
جماعتی بیان و با نشان دادن عکس چهار نفری که امروز دارای قدرت هستند و ما از انها بیزار هستیم بلافاصله بگوییم بله کار شما خیلی درست بوده.
ای کاش حتی اینها را از بین می بردید و ما دچار همچین اتفاقاتی نمیشدیم.
قاعدتا یکی از نیروهایی که باعث شد تا مردم به فکر تغییر بیفتند همان اختناق بوجود امده در حکومت پهلوی ها بود.
یعنی مردمی بودند که دوست داشتند صحبت کنند و ابراز عقیده بکنند، باورهاشون رو مطرح بکنن، انتقاد هاشونو مطرح بکنن.
قرار بود که به عنوان کسی که در اون جامعه فکر میکنه باوری داره در باب باور های خودش صحبت بکنه، ما مواجه میشیم با جماعتی که تمام کاسه کوزه ها رو سر روشنفکر های دوران 57 خالی میکنه.
بلافاصله میگن بله اگر امروز ما این شرایط رو داریم به واسطه این هست که این روشنفکر ها صحبت می کردند.
این صحبت شما یعنی انفعال.
یعنی جماعتی بودند که باید می گفتند بله احتمال داره جمهوری اسلامی قدرت رو بگیره.
پس ما همه خفه شیم.
ما هیچ صحبتی نکنیم و دست ها رو روی هم بذاریم و به چیزی اعتراض نکنیم چرا که شاید جمهوری اسلامی بیاید قدرت را بدست بگیرد.
امروز ما شاید فردایی رو داشته باشیم که ایران دچار یک جنگه وحشتناکی بشه و ایران تکه پاره بشه.
خب شما باید تمام این انتقاد ها رو نسبت به تمام کسانی که امروز دارن به جمهوری اسلامی انتقاد می کنند داشته باشید.
بگید شما باید خفه شید دهنتون رو ببندید چرا که شاید فردای جنگی بشه ایران تکه تکه بشه.
ما در باب موضوعاتی که باهاش رنجش داریم آزار می بینیم.
آزار دیگران، خودمون، اطرافیانمون، دنیامون رو و هرکسی که داره آزار میبینه رو می بینیم.
نسبت به این ظلم ایستادگی میکنیم، صحبت میکنیم، کنشگری میکنیم، انتقاد میکنیم.
این داستانی است که در برابر ما نقش بسته و ما وظیفه داریم تا در باب این صحبت بکنیم که در آینده چه اتفاقی می افته.
قاعدتا موضوع اصلی و عمده ما نیست.
پس قاعدتا وقتی در باب این مسایل صحبت میکنیم، در هر دوی این حکومتها همتای هم بوده و قاعدتا کمیت و کیفیت متفاوتی داشته، اما اصل همواره وجود داشته و در هر دوی این حکومتها روبهرو میشدید با یک نیروی اطلاعاتی که وظیفه اصلی خودش را در راستای به وجود آوردن خفقان در دل مردم داشت.
یعنی اصولا این وارد میدان شده بوده برای اینکه مردم را به خفقان بکشونه، مردم رو سانسور بکنه، برای مردم ارعاب به وجود بیاره، چه در وزارت اطلاعات و چه در ساواک.
شما مواجه میشدید با یک نیروی اطلاعاتی ضد مردمی بر علیه مردم.
وقتی شما مواجه میشید با سانسور ها و سانسور های گسترده ای است برای اینکه در نهایت یک صدا شنیده بشه و اون همت اون پروردگار عالمیان هست که تمام قدرت رو در اختیار گرفته.
حالا چه پادشاه وقت باشه در دوران پهلوی و چه ولایت فقیه و امام امتی که امروز در جمهوری اسلامی وجود داره.
شما با تمام این تصاویر روبرو میشوید با همان ممیزی ها، ممنوع القلم شدنها، ممنوع الکار شدن ها.
در هر دوی این حکومت ها زندان مبدل به ابزاری برای خفقان.
اعتراف اجباری، بازجویی های خشن.
تمام این عوامل در هر دوی این حکومت ها اتفاق می افتد.
شما مواجه میشوید با ترور مخالفین.
هر کسی که در برابر شما هست باید حذف بشه.
خوب قاعدتا جمهوری اسلامی در این داستان ید طولایی داره همه قدرت رو در اختیار میگیره.
یعنی شما مواجه میشید با اتوبوسی که قرار هست چپ بکنه و تمام عواملی که در برابر خود میبیند رو از میان برداره.
به یکباره قرار هست به کشور های خارجی بره.
هر کسی هر نیرویی که در برابرش هست رو از شاپور بختیار در نظر بگیرید تا فرخزاد همه رو از بین ببره بکشه هر کسی رو که در برابر میبینه رو از میان ببره تبعید بکنه.
این گونه جمعیت بزرگی از مردم ایران رو به صورت مستقیم و غیر مستقیم تبعید کن.
خب قاعدتا جمهوری اسلامی حکومتی است که در این اتفاقات وحشی تر و قدرتمند تر عمل کرده.
یعنی قاعدتا بدترین رفتار ها را داشته و بیشترین اعترافات را گرفته و اینها را مبدل به یک اصل برای خود کرده.
اما در دوران پهلوی هم عامل اصلی که مردم را وارد این میدان برای تغییر ها کرده همین سرکوب و اختناق بوده.
قاعدتا کسی نمی تواند منکر این نگاه بشود و ما داریم در باب یک نگاه مشخص در هر دوی این حکومتها صحبت میکنیم.
ما در باب مردمی صحبت میکنیم که در هردو این حکومت ها همواره تحت نظر بودند، همواره ترس داشتند و همواره در سکوت غرق بودند.
تنها پیام حکومت برای آن ها انفعال بوده، درخودماندگی بوده.
قرار بر این بوده که در برابر هیچ موضوع مهمی حرکتی از خود نداشته باشند.
قدرت والا و بزرگی که بر آنها حکومت میکرده و خدایگان آنها بوده، خودش بر اریکه نشسته بوده و مادام العمر به کسی هم جواب نمیداد.
قرار بود این ترس در دلش ریشه کند.
نیروهای اطلاعاتی وجود داشته باشد برای خفقان آنها هر روز داستان های تازه ای علم بشه برای بیشتر ترسوندن مردم.
هر روز از شکنجه های بیشتر.
یعنی شما وقتی مثلا با دوران ساواک رو به رو میشید این موضوعاتی که ساخته میشد، این شایعاتی که مردم رو اینگونه با پیچگوشتی میزنن تو سرشون؟
با انبردست دستاشون رو میکشند و حتی در باب اینها که نمیدونم مثلا خرس رها میکنند اینها رو بزنه و بکشه و تکه و پاره بکنه.
خب قاعدتا یک بخشیش رو میتونستن مردم بسازن و حتی اگر قرار بوده مردم بسازن و این حکومت وقت با این نگاه ها مخالف بوده میتونسته کاری در این راستا انجام بده و این نیرو رو تلطیف شده نشون بده.
اما قاعدتا حکومت در این راستا حرکت میکرد که مردمی باشن که همواره بترسن در این اختناق باشن، در این خفقان باشن، بدونن که اگر قرار باشد حرکتی انجام بدن در برابرشون درفش تیزی است برای بریده شدن گردن هاشون.
وقتی شما مواجه میشید با کسانی که در برابر این حکومت هستند و در نهایت به مثلا جوخه های دار سپرده میشن یا اعترافات اجباری شون پخش میشه یا صحنه های دادگاه شون نشون داده میشه.
در نهایت برای همین اختناق هست.
مردمی که بدونن تحت نظر هستن باید بترسند، سکوت کنن.
حکومت قاعدتا در هر دوی این ها سعی در نشر دروغ داشت.
نشر سانسور داشت.
قاعدتا دوست داشت حقیقت رو دستکاری کنه.
ما در جمهوری اسلامی این رو می بینیم.
در دوران پهلوی هم وجود داشته.
یعنی شما مواجه می شدید با یک حکومتی که صدا و سیما و رادیو و تلویزیون و تمام عوامل رو برای پراکندن واقعیاتی که خودش میدونسته و صلاح میدونسته در اختیار داشته.
شما هیچ وقت با یک نیروی آزاد برای صحبت کردن روبهرو نبودید.
هیچ وقت در جمهوری اسلامی و در حکومت پهلوی مواجه نبودید با روزنامه نگار مستقلی که آزادانه صحبت بکنه.
هر کسی بوده تاوانش رو داده به زندان رفته، شکنجه شده، زندانی های طویل مدت گرفته چرا که اصولا اینها مخالف با حقیقت و واقعیت هستند و اصولا در راستای دروغ پراکنی هستند.
در راستای سانسور هستند.
حال که کم و زیادش قاعدتا متفاوت است اما هیچگاه دریچه ای آزاد برای ابراز آزادانه و در عین حال امنیت پس از بیان کردن وجود نداشته.
نه در جمهوری اسلامی و نه در حکومت پهلوی.
در نهایت ما مواجه میشویم با ساخته شدن و سازمان دادن یک فراموشی جمعی.
قرار بر این هست که این فراموشی دنباله دار بشه تا در نهایت ما با مردمی مستاصل روبه رو بشیم.
مردمی تحت نظر در ترس، در سکوت همه موضوعات مهم رو فراموش کنند، به موضوعات فرعی بپردازند، اصلی در برابرشون برای تغییر دادن وجود نداشته باشه و اصولا همه چیز منحصرا در همین دنیای امروز اونها قرار بگیره.
قاعدتا حکومت پهلوی و حکومت جمهوری اسلامی ابزار قدرتمندی را تحت عنوان سرکوب در اختیار داشته تا در نهایت حرکتی جمعی شکل نگیرد و همگان را در این خفقان در خود غرق کند.
سرلوحه ی این نگاه ها هم بر می گردد به تمام حکومت های پلیسی که در طول تاریخ وجود داشته اند.
تمام حکومت های مستبد و توتالیتری که در طول تاریخ قدرت گرفتن از حکومت نازی ها در نظر بگیرید تا حکومت استالین و تمامی حکومت های بلوک شرق و تمام حکومت هایی که در این تاریخ معاصر هم وجود داشتند و دارند.
تمام این حکومت های پلیسی در نهایت در این داستان گام برداشته اند که با ارائه ی این سرکوب، با این اختناق و در نهایت با این سانسورها و این شرایط ساخته شده، مردمی مطیع و فرمانبردار بسازند که قاعدتا با آن فرهنگ ساخته در دل مردم ایران که در راستای فرمانبرداری حرکت کرده، حالا با این عوامل مدرنی هم که حکومت ها در اختیار داشته اند در این داستان به پیش رفته اند و توانسته اند اینگونه حکومت خود را به پیش ببرند.
در نهایت ما مواجه شدیم با دوران پهلوی که این اختناق ها جواب عکس داد و مردم را شوراند و در نهایت باعث تغییر دادن این حکومت و انقلاب شد و امیدواریم که در آینده همین اتفاق دوباره اما در راستای اختیار خویشتن در راستای باورها و آرمان هایی که به آن اعتقاد داریم و در راستای رسیدن به آزادی که خویشتن تعریف می کنیم، آرزوهایی که خود در سر داریم هم اتفاق بیفتد و انقلاب تازه شکل بگیرد تا در نهایت ما به آزادی که به آن اعتقاد داریم برسیم.
خب قاعدتا در باب سرکوب و شکنجه و سانسور میشه ساعتها صحبت کرد اما گفتم ما در این قسمت و اصولا در این ویژه برنامه و در تمام ویژه برنامه ها و قسمت هایی به نام جان قرار نیست.
در باب مصادیق صحبت بکنیم.
قرار است در باب اصول و ریشه ها صحبت بشه و در این قسمت هم ما سعی کردیم در بابش صحبت بکنیم.
شاید در آتی در برنامه های متفاوتی سعی کردیم در باب این مصادیق صحبت بکنیم و حالا بیاییم و یک نشان آماری هم بدین.
اما در این قسمت ما در باب کمیت و کیفیت این دو صحبت نکردیم و در باب اصلی که تحت عنوان سرکوب در هر دوی این حکومت ها وجود داشت سعی کردیم صحبت کنیم تا یک نگاه عاقلانه تری نسبت به حکومت پهلوی و جمهوری اسلامی داشته باشیم.
در انتها هم دوست دارم باهاتون مطرح کنم که اگر دوست دارید این صدا شنیده بشه این راه تغییر شکل بگیره.
میتونید آثار من رو با دیگران به اشتراک بگذارید.
منظور از آثار هم خلاصه به برنامه ای به نام جان نیست.
من پیش از اینکه بخوام برنامه ای به نام جان رو ضبط و منتشر کنم، آرا و افکار و عقاید رو تحت عناوین کتاب هایی به رشته تحریر در آوردم.
تمامی این عناوین به صورت رایگان در وبسایت جهان آرمانی در اختیار شما دوستان هست.
میتونید با مراجعه به این وبسایت این آثار رو به صورت رایگان دریافت کنید و اگر دوست داشتید این صدای تغییر شکل بگیره اون رو با دیگران هم به اشتراک بگذارید.
ممنون که همراه من بودید.
من نیما شهسواری و این برنامه بنام جان در پناه آزادی.
پیش از ارسال نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی این توضیحات را مطالعه کنید.
برای درج نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی باید قانون آزادی را در نظر داشته و از نشر اکاذیب، توهین تمسخر، تحقیر دیگران، افترا و دیگر مواردی از این دست جدا اجتناب کنید.
نظرات شما پیش از نشر در وبسایت جهان آرمانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در صورت نداشتن مغایرت با قانون آزادی منتشر خواهد شد.
اطلاعات شما از قبیل آدرس ایمیل برای عموم نمایش داده نخواهد شد و درج این اطلاعات تنها بستری را فراهم میکند تا ما بتوانیم با شما در ارتباط باشیم.
برای درج نظرات خود دقت داشته باشید تا متون با حروف فارسی نگاشته شود زیرا در غیر این صورت از نشر آنها معذوریم.
از تبلیغات و انتشار لینک، نام کاربری در شبکههای اجتماعی و دیگر عناوین خودداری کنید.
برای نظر خود عنوان مناسبی برگزینید تا دیگران بتوانند در این راستا شما را همراهی و نظرات خود را با توجه به موضوع مورد بحث شما بیان کنند.
توصیه ما به شما پیش از ارسال نظر خود مطالعه قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای مطالعه از لینکهای زیر اقدام نمایید.
مفهوم، در انزوا نمیماند.
هر واژهای که در یک روایت برانگیخته میشود، پژواکهایی دارد در مسیرهای دیگر.
در ادامه، مجموعهای از مقالات قرار گرفتهاند که نه تکرار، که «تفسیر»اند—از همان زخم، همان آرزو، همان بیداری.اگر این روایت با تو سخن گفت، شاید این مسیرها هم حرفهایی برای گفتن داشته باشند.
فلسفه حسینی و نقش آن در ماهیت جمهوری اسلامی مقدمه: عوامل سلطهگری سیاسی جمهوری اسلامی در این بحث، به بررسی عوامل سلطهگری سیاسی جمهوری اسلامی پرداخته میشود، با تمرکز بر فلسفه حسینی که به عنوان یکی از عناصر کلیدی در اسلام شیعی مطرح است. جمهوری اسلامی از بدو پیدایش خود، از این نگرش اسلامی و شیعی بهره برده و آن را به عنوان بخشی از هویت و موجودیت خود تثبیت کرده است. در این بخش، به تحلیل فلسفه وجودی این نگرش، قدرت آن پیش و پس از انقلاب، و نقش آن در شکلگیری ماهیت جمهوری اسلامی پرداخته میشود. ماهیت جمهوری اسلامی و وابستگی به عوامل کلیدی جمهوری اسلامی بدون عوامل کلیدی که آن را تعریف میکنند، فاقد هویت و
فرمانبرداری، اسارت و ساختارهای استبدادی: تحلیلی فلسفی بر پذیرش نابرابری در این بخش از بحث، ما به لایههای عمیقتر فرمانبرداری و اسارت انسانی خواهیم پرداخت. پیشتر، در خصوص فرهنگ استبدادی و مصادیق آن صحبت کردهایم، اما اینبار میخواهیم به مبحث فرمانبرداری در این سیستمها بپردازیم. در جوامع تحت سلطه استبداد، فرمانبرداری نه تنها یکی از ارکان اصلی است، بلکه به شاکله و بنیاد وجودی فرهنگهای استبدادی تبدیل شده است. در اینگونه نظامها، انسانها خود را تسلیم میکنند و فرمانها را بیچون و چرا میپذیرند. این پذیرش، نه تنها ناشی از ترس و تهدید، بلکه در بسیاری از موارد به دلیل نهادینه شدن این فرهنگ است که در طول زمان و با تکرار، به بخشی از هویت فردی و
خودبودن: تحلیل فلسفی و علمی از مفهوم خود حقیقی در جامعه معاصر مقدمه: خودبودن به عنوان یک ارزش اجتماعی در این بخش از مقاله، به بررسی مفهوم «خودبودن» میپردازیم، مفهومی که در جامعه معاصر به عنوان یک ارزش مورد ستایش قرار میگیرد. این ایده که افراد باید «خود واقعی» خود را بروز دهند، در بسیاری از گفتمانهای اجتماعی و فلسفی مورد توجه قرار گرفته است. اما سوال اصلی این است: آیا این خودبودن واقعاً یک ارزش است یا ضد ارزشی که به اشتباه به عنوان ارزش تلقی شده است؟ خودبودن چیست؟ تعریف مفهومی وقتی از «خودبودن» صحبت میکنیم، به چه معناست؟ خود حقیقی، مفهومی است که از تفکرات، تعقلات و باورهای فرد نشأت میگیرد. این خود حقیقی، همان چیزی
جهان خاکستری: نگاهی فلسفی به دوگانگیهای فکری در تاریخ و مدرنیته مقدمه: دوگانگی سپید و سیاه در تاریخ تفکر در این بخش از مقاله، به بررسی یکی از پایههای فکری جهان مدرن میپردازیم: مفهوم جهان خاکستری و نفی دیدگاه سیاه و سفید به جهان. این ایده بارها در طول تاریخ تکرار شده و بهویژه در دوران معاصر، به عنوان یک اصل فکری نوین مطرح شده است. اما پیش از ورود به این بحث، لازم است به ریشههای تاریخی این دوگانگی و تأثیر آن بر تفکر انسانها اشاره کنیم. دوگانگی سپید و سیاه در ادیان و فلسفههای باستانی از دیرباز، انسانها جهان را در قالب دوگانگیهای سادهانگارانهای مانند خیر و شر، زیبایی و زشتی، و سپیدی و سیاهی تصویر کردهاند.
بررسی مشکلات بنیادین ایران و ضرورت تغییرات ساختاری در این بخش از مقاله، به تحلیل مسائل بنیادی ایران میپردازیم؛ مسائلی که در ابعاد سیاسی، اقتصادی، حقوقی، اجتماعی و فرهنگی به بحرانهای عمیق منجر شدهاند. این مشکلات، تصویری از کشوری را ترسیم میکنند که تحت سیطره حکومتی ناکارآمد، استبدادی و سرکوبگر قرار دارد و نیازمند تغییرات اساسی برای برونرفت از این وضعیت است. بحران سیاسی و انسداد آزادیهای مدنی ایران امروز با انسداد شدید در سپهر سیاسی خود مواجه است. ساختار دیکتاتوری و مستبد حاکم، آزادیهای اساسی را از جامعه سلب کرده و هرگونه فعالیت سیاسی خارج از چارچوب ایدئولوژیک خود را سرکوب میکند. محدودیت آزادی بیان، سرکوب احزاب مستقل و کنترل شدید بر فضای عمومی، همگی از مصادیق این
هر واژه، بخشی از یک نظامه.
اگر مسیر ما در آزادی، برای تو سؤالی برانگیخته یا نوری روشن کرده،
میتوانی به صفحه اصلی مقالات بروی و با تمام روایتهایی که در «جهان آرمانی» شکل گرفتهاند روبهرو شوی
از ایمان تا اعتراض، از تردید تا رهایی.
در پادکست “به نام جان“، سفری عمیق به دنیای اندیشه و آزادی آغاز میشود. در هر قسمت از این سفر، به بررسی موضوعاتی همچون آزادی، برابری، نقد قدرت و خدا، مشکلات اجتماعی و … میپردازم.
اینجا جایی است که صدای ما تلاش میکند تا به عمق مسائل پی ببرد و از طریق گفتگوهای مختلف، نگاهی تازه و الهامبخش به دنیای پیرامون ایجاد کند.
آیا به دنبال تجربهای از گفتگوها و تفکراتی غنی از دیدگاههای متنوع هستید؟
آیا علاقهمند به درک بهتر موضوعات مهم امروزی از زوایای جدید هستید؟
پس گوش دادن به پادکست “به نام جان”، دعوت به یک سفر نوین در دنیای اندیشه و آزادی است.
به نام جان قصد دارد تا مباحث مهم جهان را به زبانی ساده، صریح و روشن با شما در میان بگذارد
نیما شهسواری سازندهی پادکست به نام جان است
او شاعر و نویسندهی ایرانی است وی متولد سال ۱۳۶۸ در مشهد است نوشتههای او مشتمل بر ۴۱ جلد کتاب در قالب، آثار تحقیقی، رمان، داستان، مقاله و شعر است اغلب مضامین آثار او پیرامون باور به جان، آزادی،برابری نقد قدرت و خدا و … است
وی از ۱۵ سالگی شروع به نگاشتن و در ۳۲ سالگی تمامی آثار خود را در فضای مجازی منتشر کرده است
دسترسی به آثار او در وبسایت جهان آرمانی به صورت رایگان در اختیار شما است
در دنیای پیچیده و پر ظلمت امروز، “به نام جان” تنها یک پادکست نیست،
به نام جان دریچهای است برای فریاد زدن
برای ساختن جهانی تازه بدور از ظلمهای بیکران
به نام جان سفری است به دنیای افکار و اندیشههای تازه .
اینجا جایی است که سخنان تازهای خواهید شنید و آنچه تابو برایتان ساختهاند را در هم شکسته به نظاره خواهید نشست.
آزادی: بازآفرینی تعریف دوبارهای از آزادی، ما آزادی را با قانونی نهفته به دل آن دوباره میخوانیم تا مردمان خویشتن برگزینند آنچه آزادی خواندهاند
برابری: آنچه در بوق و کرنا لگدمال کردند و گاه به آزادی فروختند و گاه مالکان به چنگ بردند دوباره در به نام جان معنا خواهد شد، برابری که همهی جانداران را در خود خواهد خواند
نقد : دریچههای نقد در دنیای ما بیکران است، ما همه را به نقد خواهیم کشید و هیچ تن مقدس در این دنیای آزاد نخواهد بود، از فرهنگها تا خدا، از ادیان تا باورها، همه چیز در این دالان به بوته نقد سپرده خواهد شد
اگر به دنبال شنیدن ندایی تازه برای تغییر هستید، به نام جان را بشنوید
تمامی آثار نیما شهسواری در وبسایت جهان آرمانی در اختیار شما است،
نکته مهم آنکه همواره این آثار به صورت رایگان خواهد بود که برای بیدار کردن مردمان نگاشته شده است، از این رو شما همواره میتوانید تمامی آثار نیما شهسواری اعم از کتاب، اشعار، پادکست و … را به صورت رایگان از وبسایت جهان آرمانی بدست آورید،
فرای وبسایت جهان آرمانی، این پادکست در بیشتر پلتفرمهای پادکستگیر در اختیار شما است از جمله این برنامهها
فرای برنامههای پادکستگیر شما میتوانید این آثار را از طرق زیر نیز بدست آورید
برای دسترسی به پادکست به نام جان تنها کافی در برنامهی پادکستگیر خود نام نیما شهسواری، به نام جان و یا جهان آرمانی را جستجو کنید
راه تغییر و دگرگونی این دنیا راه سختی است،
در دنیای پر زرق و برق امروز ما را کسی نخواهد شنید که صدای دلربایان خوش نوا است، گاه فریاد گوشخراش زورمندان همه را مبهوت خواهد کرد، پس تنها راه برای این تغییر بزرگ با کمک شما امکان پذیر خواهد بود
اگر خواستید در تغییر زشتیهای این دنیا همراه ما باشید با اطلاعزسانی به دیگران بزرگترین کمک را به ما خواهید کرد و این راه تغییر را آغازگر خواهید بود
ما در کنار هم توان تغییر همه چیز در این دنیا را خواهیم داشت بیایید با هم و درکنار هم برای تغییر دنیا تلاش کنیم
با تشکر
نیما شهسواری
با درج ایمیل آدرس خود میتوانید از تازهترین آثار منتشر شده در وبسایت جهان آرمانی با خبر شوید آدرس ایمیل شما نزد ما محفوظ خواهد بود
با ثبت نام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید نگاشتههای خود را در این بستر منتشر کنید، فرای انتشار پست میتوانید با ما همکاری داشته و همچنین آثار خود در زمینههای مختلف هنری را نشر و گسترش دهید
© تمام حقوق نزد مولف محفوظ است
Copyright 2021 by Idealisti World. All Rights Reserved
این صفحه دارای لینکهای بسیاری است تا شما بتوانید هر چه بهتر از امکانات صفحه استفاده کنید.
در پیش روی شما چند گزینه به چشم میخورد که فرای مشخصات اثر به شما امکان میدهد تا متن اثر را به صورت آنلاین مورد مطالعه قرار دهید و به دیگر بخشها دسترسی داشته باشید،
شما میتوانید به بخش صوتی مراجعه کرده و به فایل صوتی به صورت آنلاین گوش فرا دهید و فراتر از آن فایل مورد نظر خود را از لینکهای مختلف دریافت کنید.
بخش تصویری مکانی است تا شما بتوانید فایل تصویری اثر را به صورت آنلاین مشاهده و در عین حال دریافت کنید.
فرای این بخشها شما میتوانید به اثر در ساندکلود و یوتیوب دسترسی داشته باشید و اثر مورد نظر خود را در این پلتفرمها بشنوید و یا تماشا کنید.
بخش نظرات و گزارش خرابی لینکها از دیگر عناوین این بخش است که میتوانید نظرات خود را پیرامون اثر با ما و دیگران در میان بگذارید و در عین حال میتوانید در بهبود هر چه بهتر وبسایت در کنار ما باشید.
شما میتوانید آدرس لینکهای معیوب وبسایت را به ما اطلاع دهید تا بتوانیم با برطرف کردن معایب در دسترسی آسانتر عمومی وبسایت تلاش کنیم.
در صورت بروز هر مشکل و یا داشتن پرسشهای بیشتر میتوانید از لینکهای زیر استفاده کنید.
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
عنوانی برای گزارش خود انتخاب کنید
تا ما با شناخت مشکل در برطرف کردن آن اقدامات لازم را انجام دهیم.
در صورت تمایل میتوانید آدرس ایمیل خود را درج کنید
تا برای اطلاعات بیشتر با شما تماس گرفته شود.
آدرس لینک مریوطه که دارای اشکال است را با فرمت صحیح برای ما ارسال کنید!
این امر ما را در تصحیح مشکل پیش آمده بسیار کمک خواهد کرد
فرمت صحیح لینک برای درج در فرم پیش رو به شرح زیر است:
https://idealistic-world.com/poetry
در متن پیام میتوانید توضیحات بیشتری پیرامون اشکال در وبسایت به ما ارائه دهید.
با کمک شما میتوانیم در راه بهبود نمایش هر چه صحیحتر سایت گام برداریم.
با تشکر ازهمراهی شما
وبسایت رسمی جهان آرمانی
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود مستقیم فایلها از سرورهای وبسایت رسمی جهان آرمانی تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Google Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای One Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Box Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو به شما اطالاعاتی پیرامون اثر خواهد داد، مشخصات اصلی اثر در این صفحه تعبیه شده است و شما با کلیک بر این آیکون به بخش مورد نظر هدایت خواهید شد.
شما با کلیک روی این گزینه به بخش مطالعه آنلاین اثر هدایت خواهید شد، متن اثر در این صفحه گنجانده شده است و با کلیک بر روی این آیکون شما میتوانید به این متن دسترسی داشته باشید
در صورت مشاهدهی هر اشکال در وبسایت از قبیل ( خرابی لینکهای دانلود، عدم نمایش کتب به صورت آنلاین و … ) با استفاده از این گزینه میتوانید ایراد مربوطه را با ما مطرح کنید.
در این بخش میتوانید توضیح کوتاهی دربارهی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همهی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشتههای شما
کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است
تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد
گزینههای در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان میگذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشارهی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد
در این بخش میتوانید آدرس شبکههای اجتماعی، وبسایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرسها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد
در این بخش میتوانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین میتوانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در ویسایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید
نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود
نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد
در نظر داشته باشید که این نام در نگاشتههای شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است
آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راههای ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید
رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده میتوانید این رمز را تغییر دهید
پیش از ثبتنام در وبسایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید
با استفاده از منو روبرو میتوانید به بخشهای مختلف حساب خود دسترسی داشته باشید
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
نیما شهسواری، نویسنده و شاعر، با آثاری در قالب داستان، شعر، مقالات و آثار تحقیقی که مضامینی مانند آزادی، برابری، جانپنداری، نقد قدرت و خدا را بررسی میکنند
جهان آرمانی، بستری برای تعامل و دسترسی به تمامی آثار شهسواری به صورت رایگان است
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است
بخش ارتباط، راههایی است که میتوانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است میتوانید در بخش توضیحات شبکهی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.
شما میتوانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمتهایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،
در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحلهی ابتدایی فرم پر کردهاید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.
پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعهی قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینکهای زیر اقدام کنید.
گزارش شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال گزارش دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
پیام شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال پیام دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
فرم شما با موفقیت ثبت شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال فرم دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.