
در دسترس نبودن لینک
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
عنوان : پادکست به نام جان
قسمت هجدهم : انتقام
برنامهساز : نیما شهسواری
زمان : 35:40
با صدای : نیما شهسواری
انتقام
چرخ دوار بیماری که در ازای نابینا شدن جهانی را کور خواهد ساخت
به قصاص و انتقام همه از میان میروند
پایان این چرخ دوار خشونت برخاستن از خاکستر انتقام و ساختن جهانی به معنای رهایی و آزادی است
برنامهی به نام جان قصد دارد تا درباب مباحث مهم باورها و دغدغههای دنیایمان به زبان ساده و بداهه سخن بگوید
این بخش از متن پادکست توسط هوش مصنوعی استخراج شده است. ممکن است شامل اشتباهاتی باشد یا به طور کامل با محتوای اصلی مطابقت نداشته باشد. هدف از این کار، بهبود دسترسی مخاطبین به محتوای پادکست و فراهم کردن امکان مطالعه و مرور سریعتر مطالب است
ما تصمیم گرفتهایم متن پادکستهای خود را منتشر کنیم تا دسترسی به محتوای آنها برای همه مخاطبان آسانتر شود. این اقدام به ویژه برای افرادی که ترجیح میدهند مطالب را به صورت متنی مطالعه کنند یا نیاز به مرور سریعتر دارند، مفید خواهد بود
این متن توسط هوش مصنوعی Speechmatics استخراج شده است. Speechmatics یکی از پیشرفتهترین فناوریهای تبدیل گفتار به متن است که با استفاده از الگوریتمهای پیچیده و یادگیری عمیق، صدا را به متن تبدیل میکند. این ابزار قادر است با دقت بالا و در زمان واقعی، گفتار را به متن تبدیل کند و از بیش از ۵۰ زبان مختلف پشتیبانی میکند
خب دوستان توی این قسمت خاص ما قرار هست که پیرامون انتقام با هم صحبت بکنیم و خب مطمئنا به نظرم یکی از موضوعات مهمی که همیشه در کنار انتقام مطرح میشه دفاع هست.
پس من ترجیح میدم که توی این قسمت اول یه تعریف مشخصی نسبت به دفاع بدم، بعد یه تعریف مشخصی پیرامون انتقام و بعد یک قیاس با این دو داشته باشم و بعد ادامه ی بحث رو پیش بریم تا به یک معنی کلی برسیم و ما بدونیم که ما در باب انتقام چه نظری داریم.
و وقتی در باب باور به جان و آزادی صحبت می کنیم، برآیند این باور به جان پیرامون انتقام به چه شکل است؟
همیشه این دو تا مبحث در کنار هم میاد.
حالا شاید به صورت مستقیم کسی صحبت نکنه و دفاع و انتقام رو با هم همپوشانی نده.
اما همیشه یک خلط مبحثی بین این دو موضوع پیش میاد.
یعنی هر کسی که داره در باب انتقام و یا دفاع صحبت میکنه این دو رو با هم ترکیب میکنه.
حالا وقتی یکم پیش تر بریم سعی میکنم اگر خاطرم مونده مثال هایی در این زمینه بیارم که بیشتر باهاش آشنا بشید و بفهمید که من دقیقا دارم درباره چی صحبت میکنم.
ببینید ما باید اول یک تعریفی از دفاع داشته باشیم.
دفاع موضوعی هستش که تقریبا حالا با توجه به چیزهایی که من خوندم خب قاعدتا هیچ کسی که در جهان هستی وجود نداره که ادعای این رو داشته باشه که همه باورهای جهان رو خونده.
ما داریم در باب هزاران دین صحبت می کنیم، در باب هزاران مکتب فکری صحبت می کنیم، در باب هزاران فلسفه فکری صحبت می کنیم، مرام های مختلف، مرام های سیاسی و الی آخر.
پس ما هیچ دانش کاملی نسبت به همه نداریم اما منظور اون غالب هست.
یعنی همیشه ما وقتی در باب یک مساله مثالی میاریم که میگیم اکثریت اون اکثریت رو داریم مد نظر قرار میدیم.
در اکثریت اعتقادات و جهان دفاع رو تکریم کردند.
به نوعی به دفاع حق دادن و دفاع رو حق هر موجودی دونستن.
تعریف ما از دفاع این هست که شما مورد هجومی قرار بگیرید.
حالا در هر جایگاهی در هر پوزیشنی که هستید در مورد یک هجومی قرار بگیرید.
یک هجومی از دیگری به شما وارد بشه.
حالا اون دیگری می تونه یک کشور متخاصم باشه.
می تونه یک انسان دیگه باشه، می تونه یک حیوانی باشه.
می تونه هر موجود دیگه ای باشه که به شما یک حمله ای رو وارد میکنه و بعد شما در قبال این حمله از خودتون یک ری اکشنی نشون میدید، یک واکنشی نشون میدید، یک کنشی به سمت شما شکل گرفته تا حالا شمارو به یک واکنشی وادار کرده؟
یک تعریف مشخصی نسبت به دفاع هست.
با مثال هم سادست.
یعنی شما داری توی خیابون حرکت میکنی.
به عنوان مثال اومدید اعتراض میکنید به دنبال حقوق از دست رفته ی خودتون در خیابان ها هستید.
دارید شعار میدید به صورت مسالمت آمیز بدون اینکه کسی را مورد ضرب و شتم قرار بدید.
کسی رو آزار بدید و فقط دارید حق خودتون رو بیان می کنید.
چیزی خواسته خودتون رو مطرح کنید و اعتراض خودتون رو نشون میدید.
حالا یک مامور دولتی و حکومتی سرکوبگر میاد و به شما ضربه میزنه.
شما رو با باتوم مورد اصابت قرار میده.
شوک الکتریکی به شما میزنه و یا هر کار دیگه ای از این دست انجام میده و به نوعی به شما هجوم میاره.
حمله میکنه به سمت شما.
حالا شما میتونید از خودتان دفاع کنید.
میتونید در دفاع مشروع از خودتون با اون آدم گلاویز بشید.
به اون ضربه بزنید چرا که اون ضربه رو شروع کننده ضربه بوده و حالا قرار بوده که شما رو از بین ببره و یا به شما آسیب برسونه.
خب پس یک تعریفی از دفاع از با مثالی که دربارش صحبت کردم.
اما در کنار این تعریفی که ما از دفاع دادیم، یک انتقامی وجود داره.
حالا اما مبحث انتقام چیزی فراتر از دفاع است.
یعنی هیچ سنخیتی با دفاع نداره.
حالا شما می تونید مورد ظلمی قرار گرفته باشید که نه در زمان دفاع مشروع خودتون و نه در زمانی که به شما ضربه ای زدند.
بلکه در زمانی در پیش به واسطه اون هجومی که به شما شده.
حالا قرار هست که یک واکنش نشون بدید.
یک کنشی در باب شما انجام شده.
شما در زمان دفاع یا از خودتون دفاع کردید و یا نکردید.
یا شما مورد اون ظلم و جنایت قرار نگرفتید.
یکی از عزیزانتون، یکی از دوستانتون مورد اون ظلم قرار گرفته و مثلا شما نبودید توی اون موقعیت و حالا قرار هست که بعد از اون واقعه شما یک واکنشی نشون بدید.
ما این رو اسمش رو میزاریم انتقام.
یعنی نقطه تمایز این دو دفاع و انتقام در همین نقطه کلیدی است.
به نوعی واکنشی نسبت به آن حمله و هجوم در آن لحظه اتفاق نیست.
یک واکنش بعد از واقعه است.
پس ما باید یک تمایزی بین این دفاع و انتقام قرار بدهیم که نقطه تمایز هم در همین جمله ساده است.
دفاع واکنشی است در برابر هجوم دشمن در همان لحظه.
انتقام واکنشی است بعد از هجوم دشمن بعد از اتفاق افتادن آن واقعه.
حالا چرا ما این دو تا را در نقطه اول تعریف نسبت بهشون دادیم و چرا این دو رو با هم قیاس کردیم؟
بواسطه اینکه خلط مبحث بسیار در این موضوع اتفاق می افته و در باب انتقام.
شاید یک مثالی هم بزنم راهگشا باشه.
بعد برسم به قیاس این دو.
در باب انتقام هم مثال های بیشماری میشه زد.
میشه این مثال رو زد که مثلا شما برادر خودتون رو در خیابان ها به واسطه اعتراض از دست دادید.
یک مامور سرکوبگری به عنوان مثال با اسلحه به سمت برادر شما شلیک کرده یا به سمت خود شما شلیک کرده، خود شما مجروح شدید، برادرتون رو از دست دادید و بعد شما به انتقام از این اتفاق حالا بر می آیید که اون آدم رو از بین ببرید.
اون کسی که این جنایت رو انجام داده رو از بین ببرید.
این اون مثال انتقام هست.
شما به واسطه آن واقعه ای که اتفاق افتاده بعد از اون واقعه و نه در دفاع از اون واقعه، قرار هست که جواب اون کنش رو بعد از مدت ها بدید و واکنشی نسبت بهش انجام بدید.
مثالی بود که برای انتقام می شد آورد که بیشتر راهگشا باشد.
اما نکته اول این است که چرا من این دو تا رو با هم قیاس می دم؟
چرا این دو تا رو در برابر هم قرار دادم؟
دفاع و انتقام رو در برابر هم قرار دادیم.
چون قاعدتا هر کسی که در باب انتقام صحبت می کنه و به نوعی این انتقام رو نفی می کنه، با یک جماعت بی شماری رو به رو می شه که بلافاصله مبحث دفاع رو در برابرش بیان می کنند.
بلافاصله صحبت از این می کنند که اگر کسی به شما حمله بکنه، شما باید در برابر او از خودتون واکنش نشون بدید.
باید شما نمی تونید به عنوان مثال به خیابون های ایران برید برای اعتراض به جمهوری اسلامی و بعد اونجا از خودتون واکنشی نشون ندید.
شما نمی تونید در برابر ماموران سرکوبگر جمهوری اسلامی با گل مثلا در برابرشون بایستید.
اگر اونها شما را مورد ضرب و شتم قرار می دهند، شما.
واکنشی از خودتون نشون ندی.
این خلط مبحث به شدت اتفاق می افته.
یعنی انتقام و دفاع رو با هم مخلوط میکنن برای اینکه به اون منظور خودشون برسن.
شما در نکته اول باید بدونید که ما در باب دفاع نظر مشخصی داریم.
ما داریم میگیم که دفاع مطمئنا حق است.
حق هر انسانی است که در برابر مهاجم از خودش دفاع کنه.
یک تعریف کلاسیک و ساده ای هستش که مسیحیت داره در باب این مسئله میده که اگر کسی در گوش تو زد اون آیه ی انجیل هست که از زبان مسیح داره نقل میشه و اگر کسی در گوش تو زد شما روت و اونور بکن تا اون طرفت رو هم بزنه.
این یک تعریفی است که حالا مسیحیت داره میده هرچند که با واقعیت مسیحیت در طول تاریخ هیچگونه همپوشانی نداره.
حالا نمی خوام وارد این بحث بشم و اون بحث را باز کنم چون مبحث پیچیده و طولانی است و به این موضوع کاری ندارم.
فقط مثالی را زدم که این یعنی نفی آن دفاع.
یعنی این مثال مشخص یعنی نفی آن دفاع.
یعنی اگر کسی شما را مورد ضرب و شتم قرار داد، شما در برابرش هیچ کاری نکن و صورتت رو اونور بکن تا اون بره.
تو هم بزن.
یک نمونه هایی از این رو در گاندی هم سراغ داشتیم.
یعنی گاندی هم یک نوع نگاه مسیح وارانه ای در بعضی از مسائل داشته و به نوعی دفاع را هم محکوم کرده.
اما ما صحبت از این نمیکنیم که دفاع محکوم میشود به هیچ عنوان.
قاعدتا اگر کسی قرار باشه به من هجوم بیاره و قرار باشه به من حمله بکنه، من هم در برابرش از خودم واکنش نشون میدم.
این یک حق شناخته شده هست.
در تمام مکاتب فکری و برای من هم به شدت قابل لمس و قابل درک و قابل فهم.
و قابل اتکا هست.
حتی حالا خاطرم نیست که در کدام قسمت در باب این مثال هم صحبت کردم.
من خودم هم که در خیابان های ایران در باب اعتراض به خیابون می رفتم، اگر مامور سرکوبگری قرار بود به سمت من هجوم بیاره و به من ضربه بزنه، من از خودم دفاع می کردم.
یه چیز خیلی ساده و روشنی هست.
اصلا انسان به همین دفاع و طغیانگری زنده هست.
اگر قرار باشه ظالمی به شما ظلم بکنه و شما در برابر ظلم او سکوت بکنید.
هیچ همپوشانی فکری با طغیانگری و یاغی گری نداریم.
قرار هست که در برابر ظلم در برابر خودتون فریاد بزنید.
قرار هست که این ظلم رو به زیر سئوال ببرید.
قرار هست که در برابرش صف آرایی بکنید.
پس قاعدتا اگر کسی قرار باشه به حقوق من تجاوز کنه.
من از خودم دفاع می کنم.
در اون واقعه از خودم دفاع می کنم.
اگر قرار باشه به من مشت بزنه جواب مشتش رو خواهد خورد.
اصلا در این شکی نیست.
اما این دفاع مقدس هم می دونه دفاع یک دفاع شریفی هستش که شما میتونید ازش استفاده بکنید.
اما موضوع می ره توی انتقام قرار می گیره.
یعنی یک موضوعی فراتر از این دفاع هست و این مغلطه اونجا شکل میگیره.
اینکه حالا یک انسانی دفاع و انتقام رو با هم و هم راستا معنا بکنه و به نوعی هم پوشانی به هم بده برای اثبات انتقام.
برای اینکه به انتقام بال و پر بده و انتقام رو هم شریف بدونه.
اینجا اون نقطه ای است که هیچ معنایی رو در خودش همراه نداره.
انتقام و دفاع دو معقوله جدا از هم هستند. گفتم دفاع.
میشه در برابر اون حمله در همون لحظه از خودتون واکنش نشون بدین.
اما انتقام یعنی اینکه از اون زمان بگذره و شما در پی واکنش نشون دادن به اون اتفاق گذشته باشید.
تمایز اینجاست و این دو تا با هم همپوشانی ندارن و بیشتر دوستانی که سعی در تطهیر انتقام دارند به دفاع رجوع می کنند برای تطهیر انتقام.
یعنی به عنوان مثال میان مثالی می آورند که جمهوری اسلامی جوانان ما را کشته، فرزندان ما را از بین برده، حالا ما باید از اون ها بکشیم.
این اسمش انتقامه.
این اسمش دفاع نیست.
شما می تونید توی خیابون بیاید.
رو به رو بشید با مشتی سرکوبگر وحشی و از خودتان دفاع کنید.
اما اگر به معنای انتقام قرار باشه که برید و اون جماعت رو از بین ببرید و بکشید اینجا وارد وادی انتقام شوید و این مغلطه هستش که شما دارید از این اشتباه رایج و به نوعی مصطلح و ادغام، دفاع و انتقام معنایی را برای خودتان می سازید که انتقام را تطهیر کنید.
این غیر قابل وصول است.
پس قیاس این دو موضوع اول باید یک راهگشایی باشد برای اینکه ما یک تمایزی بین این دو موضوع بگذاریم، دفاع و انتقام را از هم متمایز بدانیم و بعد از شناخت این دو مبحث، حالا موضع خودمان را نسبت به هر دو موضوع داشته باشیم که موضع من مشخص است، دفاع شریف است، بخشی از طغیانگری هست، بخشی از یاغی بودن هست.
این کاری که امروز ما داریم از خود و خود من دارم انجام می دهم و در طول این سالیان دراز انجام دادن به نوعی دفاع بوده.
یعنی من در برابر اسلامی دارم فریاد بر می آورم که ظلم کرده که به من و دیگران اطراف من به تمام جان هایی که من در کنار خودم دیدم ظلم کرده.
پس قاعدتا من در باب این مسئله مهم از خودم ری اکشنی نشان دادم و این نوعی دفاع بود.
اما حالا می تواند این تبدیل به یک انتقام بشود.
و موضوع ما در باب این انتقام است که این انتقام وحشتناک است.
این انتقام شروع گر دیوانگی و جنون هست.
شروع گر وحشی گری هست.
ادامه دهنده یک سیکل بیمار هست.
دوباره در جا زدن هست.
به دور خود چرخیدن هست.
این انتقام دهشتناک.
این انتقام قراره ما رو در جا نگه داره.
قراره نذاره تا پیش بریم.
قرار هست که ما به اون دریچه های آزادی نرسیم.
قرار است که هر روز با هر قدمی که برمی داریم دورتر و دورتر بشویم از مقصد نهایی خودمان و هیچ وقت بهش نرسیم.
یک دور باطلی را مدام تکرار بکنیم.
پس موضع نسبت به انتقام مشخص است.
موضعی که نسبت به انتقام داریم وحشتناک و دهشتناک بودنش است.
شروع گر وحشیگری است.
سرانجام این انتقام قرار است که چه اتفاقی بیفتد؟
یعنی شما اگر در نظر بگیرید که ما.
در باب انتقام از جمهوری اسلامی به عنوان مثال یا هر نگاه دیگری قرار است که ما انتقام بگیریم، چه اتفاقی قرار است بیفتد؟
قرار است که ما یک ماموری که به ما گلوله زده را بکشیم.
چرا که برادر ما را کشته.
چرا که من و مجروح کرده.
قرار است که ما در انتقام بریم و اون آدم رو بکشیم.
فردای دیگه قرار هست که یکی از اقوام و دوستان او و همراهان و همرزمان او بیان و ما را بکشند.
دوباره قرار هست یکی از دوستان و همراهان و همرزمان و آشنایان ما بره و اون آدم رو بکشه و دوباره همین اتفاق بیفته و این سیکل بیمار ادامه پیدا بکنه.
این گردش در خود ادامه پیدا بکنه و این طریقت خونبار ادامه پیدا بکنه.
یعنی همون مثال ساده ای که اگر قرار باشه در جواب کور کردن چشمی چشم دیگری کور شود، ما در برابرمان جهانی از کوه ها رو خواهیم داشت.
جواب این کور کردن در نهایت کور شدن همه انسان هاست.
این سیکل قراره ادامه پیدا بکنه و این ارتباط پینگ پونگ واری که بین این دو اتفاق می افته و این انتقامی که در جریان هست در نهایت حمامی از خون رو به راه میندازه که درش یا همه مرده اند و یا همه کورند.
اگر قرار باشد به انتقام چشم کور خودمان چشم دیگری را کور کنیم این سیکل ادامه پیدا می کند و نهایت جهانی از کور ها را خواهیم داشت.
پس سرانجام دیگری انتقام نخواهد داشت و این که مدام ما در پی این باشیم که دفاع و انتقام را با هم یک کاسه بکنیم تا به آن معنای مورد نظر خودمان برسیم هم به نوعی جنون وار هست.
اینکه شما مدام مثال هایی از دفاع میارید اما انتقام رو تطهیر می کند معنایی نداره.
این دو موضوع از هم جدا هستند و دو تا موضوع مختلفند.
شما یا باید موضعی نسبت به دفاع داشته باشید یا موضعی نسبت به انتقام داشته باشید.
نمی توانید با استفاده از معنای دفاع انتقام را معنی بکنید و بعد انتقام را تطهیر بکنید.
دفاع مشخص است.
کسی به سمت شما هجوم می آورد و شما از خودتان دفاع می کنید.
این معنای طغیانگری و قیام و یاغی بودن است.
اینکه شما در برابر ظلم سکوت نمی کنید.
اینکه اگر کسی در خیابان حق شما را می خورد، شما از حق خودتان دفاع کنید.
اگر کسی در خیابان شما را مورد هتاکی قرار می دهد، شما از خودتان دفاع می کنید.
شما جواب اون آدم رو میدی؟
اگر کسی مشت تو دهن شما میزنه شما با مشت جواب او رو میدی.
این اسمش انتقام نیست.
این اسمش دفاع هست.
اما اونجایی که اون آدم اون کار رو کرده و از روش گذشته و زمانی گذشته، حالا شما میایید که اون رو جبران بکنید.
این به مفهوم اون انتقام هست و این دو تا همپوشانی با هم ندارند.
سرانجام انتقام هم قاعدتا نشر این دیوانگی و جنون هست.
قاعدتا قرار هست که در نهایت این سیکل بیمار ما یک جهان بیمار رو داشته باشیم.
مثال های تاریخی بیشماری هم در باب این انتقام وجود دارد.
شما به سراسر جهان نگاه کن.
هر جایی که این دایره انتقام و وحشتناک شروع شده پایان وحشتناکی داشته.
مثال بارز جمهوری اسلامی ایران.
سراسر کینه و انتقام.
شما اگر آثار من رو مورد مطالعه قرار بدید، پیشوای این دوستان مبارز اسلامی جمهوری اسلامی رو من به مولای کین میشناسم.
چون به نظر من این مولا پر از کینه بوده.
پر از انتقام بوده.
پر از کینه است.
به عنوان مثال رضا شاه بوده.
پر از کینه.
از محمد رضا شاه بوده.
یک کینه ی درونی نسبت به این نظام فکری داشته و این سلطنت داشته.
و تمام پایه های حکومت خودش رو بر پایه ی این انتقام استوار کرده و بر پایه ی این کینه استوار کرده و سرانجام و برداشت این حکومت امروز ایران است.
سرانجام حکومتی که از مدرسه رفاه و آن بالا پشت بوم خونین میگذرد.
همین حکومتی است که امروز داریم میبینیم.
همین شرایطی است که امروز داریم نگاه میکنیم.
زمانی که شما نخست وزیری که سیزده سال سر کار بوده را در راهرو دادگاه ها از پا در میاری، میکشی.
روزی که شما وزیر فرهنگ یک کشور را که فقط وزیر فرهنگ یک کشور بوده را تیربار میکنید و میکشی، یک زن وزیر کشور را شما تیربار میکنی و میکشی.
روزی که شما از صغیر و کبیر هر کسی که در برابرتان بوده را به کینه از بین میبرید، دارید ترویج دهنده یک دیوانگی و جنون میشوید.
یک سیکل بیماری را آغاز میکنید که در نهایت به جز خون چیز دیگری رو معنا گر براش نیست و مدام در حال این خونریزی و دیوانگی و جنون هست.
سر تا سر جهان به همین شکل هیچ تفاوتی نمی کنه.
در همه جای جهان این جنون چیزی به جز جنون در خودش نداشته.
شما به لیبی نگاه کنید و معمر قذافی.
روزی که من مواجه شدم با اون صحنه ای که انقلابیون لیبی داشتن، معمر قذافی رو از توی مخفیگاهش بیرون می کشیدند و اون رفتار وحشتناک و جنون آمیز و منزجر کننده رو با اون آدم داشتند.
من مطمئن بودم که از لیبی هیچ چیزی در نمیاد.
من مطمئن بودم که لیبی یک کشور جنون زده ای خواهد شد که امروز هم داریم می بینیم که چه شرایطی داره و مردمش تا چه حد در فلاکت و بدبختی زندگی کن.
چرا که این شروع کننده ی این طریقت و این راه یک جنون آنی بوده.
یک انتقام وحشیانه بوده.
چه چیزی فراتر از این می تونید برداشت بکنید؟
شما هدفتون از انقلاب چیه؟
رسیدن به یک جایگاهی بهتر.
هدفی که دارید این هستش که شما به یک نقطه مثبتی برسید.
دیگه قرار هست که یک تغییری رو ایجاد کنید.
در راه بهبود قرار هست از یک نقطه سیاه به یک نقطه سپید برسید.
چیزی که فراتر از این نیست.
چه جوری ممکنه که در راه رسیدن به اون نقطه نورانی و روشن و اون آینده درخشان از خون گذر بکنید؟
چطور این دو تا موضوع با هم قابل جمع شدن هست؟
چطور ممکنه که شما به یک آینده روشن و یک خواسته های مشخصی رو بیارید و بخواید به اون مرحله برسید و درش دیگران رو مورد آزار قرار بدید.
چطور ممکنه که شما بخواید به آزادی برسید که دیگران رو در حصر و اسارت قرار بدید؟
چه جور ممکنه که شما قرار باشه قتل و کشتار رو ریشه کن بکنید اما دیگران رو مورد قتل و کشتار قرار بدید؟
اینها با هم جمع شدنی نیست و سرنوشت تاریخی کشور های بیشمار هم در این انتقام و انتقام گیری مشخص بوده.
نکته جالب موضوع ها این هستش که بیشتر این انقلاب ها بر پایه خواسته ها شکل نگرفته و بر پایه کینه ها و انتقام ها شکل گرفته.
یعنی مردم لیبی انقلاب نکردند که به یک نقطه مشخص و روشنی برسند.
خواسته هاشون خواسته های سلبی بوده.
هیچ ایجابی درش نبوده.
هیچ ایجادی درش نبوده.
نمی خواستم به یک نقطه روشنی برسم.
فکر مشخصی نداشتند که به عنوان مثال ما قرار است به نقطه ای برسیم که حکومتی داشته باشیم لائیک، دمکراتیک، سوسیالیسم مثلا یا هر ایده دیگری.
ما قرار نداشتیم که یک قانون عرفی بنویسیم که به عنوان مثال درش قتل عام و کشتار وجود نداشته باشد، زندانی سیاسی وجود نداشته باشد.
زندانی عقیدتی وجود نداشته باشد، اعدام وجود نداشته باشد.
یک همچین نقاط روشنی را برای خودشان به وجود نیاوردند.
ما فقط یک اصل را دنبال می کردند که معمر قذافی وجود نداشته باشد.
خب قاعدتا بر پایه این کینه و انتقام پیش رفتند و همین راه را هم پیش بردند و در نهایت هم به همین خواسته رسیدند.
خواسته ای که بر پایه کینه و انتقام بوده و نهایتش هم همان خواسته را برآورده کرده اما این کینه و انتقام در نهایت آنها را به یک پله بالاتری نرسانده.
حالا امروز هم وقتی ما داریم در باب انتقام صحبت میکنیم منظورمان این هست.
ما قرار هست که یک چشم روشنی نسبت به آینده داشته باشیم.
یک تصویر رویایی را بدهیم و در راه رسیدن به آن تصویر رویایی گام برداریم.
اگر جمهوری اسلامی مشخص را از سر کار برمیداریم، نه در راه کینه و انتقام، بلکه در راه رسیدن به آن هدف والا.
یک سدی در برابرمان هست به اسم جمهوری اسلامی.
یعنی وقتی من در باب اسلام نقد میکنم، در باب کینه شخصی خودم نسبت به اسلام نقد نمیکنم.
من یک باوری را در پی گسترشش هستم که یک مفهومی به اسم جان را در حال بیان کردن هست.
یک آزادی را با یک تعریف خاصی که آزار نرساندن به دیگر جانداران هست را مطرح میکنم.
اگر در برابر اسلام موضع نشان میدهم به واسطه این هست که من را در راه رسیدن به اون هدف سد می کنه در برابرم می ایسته.
پس من باید این موضوع رو از برابر کنار بزنم.
اما بیل به دست نگرفتم برای اینکه اسلام رو ریشه کن بکنه.
هدف من از بین بردن اسلام نیست.
اسلام هم باید وجود داشته باشه و باید پیروان خودش رو داشته باشه.
اما باید اون پیروان خاص اسلامی به دیگران آزار نرسانند.
برای خود زندگی بکنند و در دنیای خود زندگی کنند.
آزار دهنده به دیگران نباشند.
و وقتی ما داریم در باب این مسائل صحبت می کنیم منظور این هستش که هدف و غایت نگاه ما به آزادی اگر انتقام و کینه ورزی باشه مثل همون کاری که جمهوری اسلامی در ابتدای امر کرد، مثل همون کاری که لیبی انجام داد.
و مثال های بیشمار دیگه.
و قاعدتا ما به همون کینه و انتقام خواهیم رسید و چیزی فراتر از اون نصیبمون نخواهد شد.
قاعدتا وقتی ما آرزوی خاص و روشنی نداریم به اون آرزو دست پیدا نمی کنیم. ساده هست.
الان یه طیف گسترده ای هستن که بیش تر از اینکه به دنبال خواسته ها و آرزوهای خودشون بگردن در پی انتقام و کینه های خودشون هستن.
میخوان سرپوشی بر این انتقام و کینه بذارن.
من چندین بار دارم اذعان میکنم.
ما باید یک هدف روشن، یک آرزوی مشخص، یک ایده آل بزرگ، یک آرمان همگانی با دیگران مطرح بکنیم و در راه رسیدن به اون گام برداریم.
اگر سرشاخ با جمهوری اسلامی میشیم به واسطه این هست که در برابر آرزوهای ما سدی قرار داده.
به واسطه این هست که وجودیت این جمهوری اسلامی سدی در برابر رسیدن ما به آرزوها است.
اما اگر قرار باشد ریشه ی فکری ما مدام در پی انتقام از این حکومت باشد و مدام بر پایه کینه باشد، ما در نهایت چیزی را هم که اگر بر پایه اتحاد و تلاش های خودمان به دست بیاوریم، انتقام و کینه ای هست که از این حکومت گرفته.
جمهوری اسلامی هم این کار را کرد.
هرچند جمهوری اسلامی در کنار این که باوری هم داشت، یک آرزو و آرمانی هم داشت که قرار بود به اون برسه، اما موضوع این هست که آن آرزو و آرمان هم بر پایه کینه و انتقام است.
یعنی آن ریشه های فکری هم کینه و انتقام است.
نابود کردن و از بین بردن دیگران است.
یک نگاه دگمی است که دیگران را کافر و حربی می بیند.
مشرک می بیند، در پی از بین بردن دیگران هست.
یعنی ریشه ی این تفکر هم ریشه ای است که بر پایه کینه و انتقام شکل گرفته و یک برداشتی فراتر از این نخواهد داشت.
با انتقام ما راه به هیچ جایی نخواهیم برد.
قاعدتا غرق در همان جنون خواهیم شد و این سیکل بیمار را ادامه خواهیم داد.
آزادی تنها و تنها به دور از انتقام معنا خواهد شد.
ما برای آزادی تعریف مشخصی دادیم.
گفتیم آزادی یعنی آزار نرساندن به دیگران.
دیگرانی که همه جانها را در بر میگیرند.
انسان، حیوان و گیاهان.
این تعریف مشخص ما نسبت به آزادی بود.
تضمین کننده این آزادی وجود این قانون بود.
حالا چطور ممکن است که ما به یک تصویری برسیم؟
در راه رسیدن به این آزادی که از در بازه های خونین انتقام گذر کند؟
قرار باشد که ما دیگران را سلاخی کنیم.
کسانی که کینه ازشون داریم رو سلاخی کنیم تا به این آزادی برسیم.
این هیچ منافاتی با دفاع نداره.
یعنی منظور این نیست که ما نباید در برابر دشمن از خودمان دفاع کنیم.
قاعدتا باید دفاع کنیم اما این را به کینه نمیتوانیم بدل بکنیم.
یعنی آن روزی که یک جماعتی قرار باشد با تفنگ به خیابان بیایند و در برابر جمهوری اسلامی صف آرایی بکنند، اینها به انتقام آمدند.
اینها برای دفاع از خودشان نیامدند.
اینها به انتقام.
خیلی واضح و مشخص است.
نه حکومت جمهوری اسلامی که هر حکومتی در جهان اگر جماعتی را در برابر خودش متحد، مستحکم و قدرتمند با اکثریت غالب ببیند، هیچ وقت نمیتواند دست به اسلحه بشود.
هیچ وقت نمی تواند در برابر آنها تیر بکشد، تفنگ بکشد، تانک بیاره. اینها غیرممکنه.
اون افسری که وایساده پشت تفنگ و ماشه تفنگ در اختیارش هست.
اگر جماعت بی شماری رو ببینه قدرت این رو نداره که شلیک بکنه.
چون میدونه که دفاع اون جماعت در برابر که حتی بدون اسلحه بیرون اومده نابود شدن خودش هست.
اینها عینیات و واقعیات جهان هست.
قابل انکار نیست.
پس ما داریم در باب آزادی صحبت می کنیم که هیچ همپوشانی با انتقام نخواهد داشت.
انتقام با اون تعریف مشخص که ما رو به سمت کینه ورزی می بره و فقط و فقط در پی سلب موضوعات هست.
هیچ موضوع مشخص و هیچ آرزوی مشخصی رو برای دیگران رقم نمی زنه.
مبحث انتقام مبحث پیچیده و بزرگی است.
خیلی درباره اش صحبت کرد.
من در آثار خودم در باب انتقام به کرات صحبت کردم اما یک کتاب مشخصی رو که می تونم به شما معرفی میکنیم.
در این راستا کتاب تهمینه است تهمینه و چکیدهی باورهای من پیرامون انتقام که اتفاقا به نوعی گره خورده با شرایط ایران هست رو در بر می گیره.
دوستانی که دوست دارن پیرامون این مبحث بیشتر بدونن و بخونن می تونن به کتاب تهمینه مراجعه کنن.
کتاب تهمینه هم مثل دیگر آثار من به صورت رایگان در وبسایت جهان آرمانی در دسترس هست.
شما دوستان می تونید با مراجعه این کتاب رو دریافت کنید و مطالعه کنید.
دیگر آثار من رو هم دریافت کنید و مطالعه کنید.
کتاب هایی که در قالب داستان، شعر، مقاله، آثار تحقیقی گردآوری شده.
و در اختیار شما هست.
انتقام هم مبحث پیچیده ایه.
خیلی درباره اش میشه صحبت کرد و من خیلی هم صحبت دارم.
مطمئنا در باب مباحث دیگه هم همیشه به این انتقام ما به نوعی رفرنس میدیم.
و دوست داشتم که تو این قسمت مشخص شما موضع و موضع ما رو در باب اعتقاد به جان و آزادی پیرامون انتقام بدونید که اگر ما جایی به این موضوع بر گشتیم و خواستیم دربارش صحبت بکنیم بدونید که یک کلیاتی رو ما دربارش با شما صحبت کردیم.
موضوعی هستش که همواره باهاش دست به گریبان هست و موضوع دنباله دار هست.
ممنون دوستان که همراهم بودید.
اگر به نظرتون این صدا باید شنیده بشه و به نوعی در بر گیرنده افکار و باورهای شما هست و دوست دارید که این طریقت تازه در بین مردم شکل بگیره و مردم هم این رو بشنوند و دوست دارید که به من در این راه کمک بکنید.
قاعدتا با به اشتراک گذاشتن صدای من با دیگران در این راستا در کنار من خواهید بود.
چه برنامه به نام جان و چه آثار من از قبیل کتاب و اشعار با به اشتراک گذاشتن آنها بزرگترین کمک رو به من میتونید بکنید.
من نیما شهسواری و این برنامه به نام جان بود.
خوشحالم که با شما همراه بودم.
در پناه آزادی.
پیش از ارسال نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی این توضیحات را مطالعه کنید.
برای درج نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی باید قانون آزادی را در نظر داشته و از نشر اکاذیب، توهین تمسخر، تحقیر دیگران، افترا و دیگر مواردی از این دست جدا اجتناب کنید.
نظرات شما پیش از نشر در وبسایت جهان آرمانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در صورت نداشتن مغایرت با قانون آزادی منتشر خواهد شد.
اطلاعات شما از قبیل آدرس ایمیل برای عموم نمایش داده نخواهد شد و درج این اطلاعات تنها بستری را فراهم میکند تا ما بتوانیم با شما در ارتباط باشیم.
برای درج نظرات خود دقت داشته باشید تا متون با حروف فارسی نگاشته شود زیرا در غیر این صورت از نشر آنها معذوریم.
از تبلیغات و انتشار لینک، نام کاربری در شبکههای اجتماعی و دیگر عناوین خودداری کنید.
برای نظر خود عنوان مناسبی برگزینید تا دیگران بتوانند در این راستا شما را همراهی و نظرات خود را با توجه به موضوع مورد بحث شما بیان کنند.
توصیه ما به شما پیش از ارسال نظر خود مطالعه قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای مطالعه از لینکهای زیر اقدام نمایید.
با درج ایمیل آدرس خود میتوانید از تازهترین آثار منتشر شده در وبسایت جهان آرمانی با خبر شوید آدرس ایمیل شما نزد ما محفوظ خواهد بود
با ثبت نام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید نگاشتههای خود را در این بستر منتشر کنید، فرای انتشار پست میتوانید با ما همکاری داشته و همچنین آثار خود در زمینههای مختلف هنری را نشر و گسترش دهید
© تمام حقوق نزد مولف محفوظ است
Copyright 2021 by Idealisti World. All Rights Reserved
این صفحه دارای لینکهای بسیاری است تا شما بتوانید هر چه بهتر از امکانات صفحه استفاده کنید.
در پیش روی شما چند گزینه به چشم میخورد که فرای مشخصات اثر به شما امکان میدهد تا متن اثر را به صورت آنلاین مورد مطالعه قرار دهید و به دیگر بخشها دسترسی داشته باشید،
شما میتوانید به بخش صوتی مراجعه کرده و به فایل صوتی به صورت آنلاین گوش فرا دهید و فراتر از آن فایل مورد نظر خود را از لینکهای مختلف دریافت کنید.
بخش تصویری مکانی است تا شما بتوانید فایل تصویری اثر را به صورت آنلاین مشاهده و در عین حال دریافت کنید.
فرای این بخشها شما میتوانید به اثر در ساندکلود و یوتیوب دسترسی داشته باشید و اثر مورد نظر خود را در این پلتفرمها بشنوید و یا تماشا کنید.
بخش نظرات و گزارش خرابی لینکها از دیگر عناوین این بخش است که میتوانید نظرات خود را پیرامون اثر با ما و دیگران در میان بگذارید و در عین حال میتوانید در بهبود هر چه بهتر وبسایت در کنار ما باشید.
شما میتوانید آدرس لینکهای معیوب وبسایت را به ما اطلاع دهید تا بتوانیم با برطرف کردن معایب در دسترسی آسانتر عمومی وبسایت تلاش کنیم.
در صورت بروز هر مشکل و یا داشتن پرسشهای بیشتر میتوانید از لینکهای زیر استفاده کنید.
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
عنوانی برای گزارش خود انتخاب کنید
تا ما با شناخت مشکل در برطرف کردن آن اقدامات لازم را انجام دهیم.
در صورت تمایل میتوانید آدرس ایمیل خود را درج کنید
تا برای اطلاعات بیشتر با شما تماس گرفته شود.
آدرس لینک مریوطه که دارای اشکال است را با فرمت صحیح برای ما ارسال کنید!
این امر ما را در تصحیح مشکل پیش آمده بسیار کمک خواهد کرد
فرمت صحیح لینک برای درج در فرم پیش رو به شرح زیر است:
https://idealistic-world.com/poetry
در متن پیام میتوانید توضیحات بیشتری پیرامون اشکال در وبسایت به ما ارائه دهید.
با کمک شما میتوانیم در راه بهبود نمایش هر چه صحیحتر سایت گام برداریم.
با تشکر ازهمراهی شما
وبسایت رسمی جهان آرمانی
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود مستقیم فایلها از سرورهای وبسایت رسمی جهان آرمانی تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Google Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای One Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Box Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو به شما اطالاعاتی پیرامون اثر خواهد داد، مشخصات اصلی اثر در این صفحه تعبیه شده است و شما با کلیک بر این آیکون به بخش مورد نظر هدایت خواهید شد.
شما با کلیک روی این گزینه به بخش مطالعه آنلاین اثر هدایت خواهید شد، متن اثر در این صفحه گنجانده شده است و با کلیک بر روی این آیکون شما میتوانید به این متن دسترسی داشته باشید
در صورت مشاهدهی هر اشکال در وبسایت از قبیل ( خرابی لینکهای دانلود، عدم نمایش کتب به صورت آنلاین و … ) با استفاده از این گزینه میتوانید ایراد مربوطه را با ما مطرح کنید.
در این بخش میتوانید توضیح کوتاهی دربارهی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همهی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشتههای شما
کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است
تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد
گزینههای در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان میگذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشارهی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد
در این بخش میتوانید آدرس شبکههای اجتماعی، وبسایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرسها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد
در این بخش میتوانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین میتوانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در ویسایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید
نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود
نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد
در نظر داشته باشید که این نام در نگاشتههای شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است
آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راههای ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید
رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده میتوانید این رمز را تغییر دهید
پیش از ثبتنام در وبسایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید
با استفاده از منو روبرو میتوانید به بخشهای مختلف حساب خود دسترسی داشته باشید
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
نیما شهسواری، نویسنده و شاعر، با آثاری در قالب داستان، شعر، مقالات و آثار تحقیقی که مضامینی مانند آزادی، برابری، جانپنداری، نقد قدرت و خدا را بررسی میکنند
جهان آرمانی، بستری برای تعامل و دسترسی به تمامی آثار شهسواری به صورت رایگان است
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است
بخش ارتباط، راههایی است که میتوانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است میتوانید در بخش توضیحات شبکهی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.
شما میتوانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمتهایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،
در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحلهی ابتدایی فرم پر کردهاید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.
پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعهی قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینکهای زیر اقدام کنید.
گزارش شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال گزارش دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
پیام شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال پیام دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
فرم شما با موفقیت ثبت شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال فرم دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.