
در دسترس نبودن لینک
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
از پهلوی تا جمهوری اسلامی
صد سال به تلاش و انتظار به سکوت خشم به رنج و در میدان در طلب آزادی بودن و فرجامش استبداد
داستان دردناک ایرانی که در طلب نوشیدن شهد آزادی زهر استبداد را سرکشید
قسمت پنجم
تبلیغات
دستاویزی تا بدان مردمان را به چنگ در ننگ و به پیش تا جنگ بردند و میبرند
هیولایی که ماهها است در پس آراستن خود تست و بنگر تلاتوی تغییر را
برنامهی به نام جان قصد دارد تا درباب مباحث مهم باورها و دغدغههای دنیایمان به زبان ساده و بداهه سخن بگوید
این بخش از متن پادکست توسط هوش مصنوعی استخراج شده است. ممکن است شامل اشتباهاتی باشد یا به طور کامل با محتوای اصلی مطابقت نداشته باشد. هدف از این کار، بهبود دسترسی مخاطبین به محتوای پادکست و فراهم کردن امکان مطالعه و مرور سریعتر مطالب است
ما تصمیم گرفتهایم متن پادکستهای خود را منتشر کنیم تا دسترسی به محتوای آنها برای همه مخاطبان آسانتر شود. این اقدام به ویژه برای افرادی که ترجیح میدهند مطالب را به صورت متنی مطالعه کنند یا نیاز به مرور سریعتر دارند، مفید خواهد بود
این متن توسط هوش مصنوعی Speechmatics استخراج شده است. Speechmatics یکی از پیشرفتهترین فناوریهای تبدیل گفتار به متن است که با استفاده از الگوریتمهای پیچیده و یادگیری عمیق، صدا را به متن تبدیل میکند. این ابزار قادر است با دقت بالا و در زمان واقعی، گفتار را به متن تبدیل کند و از بیش از ۵۰ زبان مختلف پشتیبانی میکند
سلام دوستان من نیما شهسواری و این برنامه به نام جان هاست با شماست.
این قسمت پنجم از ویژه برنامه ای از پهلوی تا جمهوری اسلامی است و ما قراره تو این قسمت در باب تبلیغات و اسطوره سازی صحبت کنیم.
ممنون که همراه من هستید.
خب دوستان توی این ویژه برنامه مشخص ما در باب جمهوری اسلامی و دودمان پهلوی و شاهنشاهی پهلوی صحبت کردیم.
در باب نقاط تشابهی که دارن گاها در باب تفاوت ها هم صحبت کردیم.
اما هدف اصلی این نگاه واقع گرایانه هست.
در باب این دو ساختار سیاسی که بر ایران حکومت کردند و همواره هم مردمانی عاصی رو در بر داشته، قرار بر این هست که ما واقعیت ها رو بهتر ببینیم و نقاط تشابه این دو حکومت رو بیشتر بشناسیم تا دوباره محکوم به تکرار اشتباهات گذشته ی خود نباشیم.
امروز در جهانی زندگی میکنیم که جماعتی به پیش اومدن و در اون تحجر پرستی خودشون مدام با استفاده و سوءاستفاده از احساسات مردم که بر پایه اون فرهنگ ضدیت و نفرتی که از جمهوری اسلامی هست میخوان این تصویر تازه رو ارائه بدن و این همبستگی رو با اون حکومت گذشته ارائه بدن.
اما ما نیاز داریم که این واقعیت ها رو بهتر بشناسیم و اصولا بدونیم که اگر انقلابی اتفاق افتاد در سال 57 قاعدتا در امتداد خواسته های جمعی مردم ایران از دوران مشروطه بود و فرای اون به واسطه ناهنجاری ها و کژی ها و زشتی ها و ظلم ها و نابرابری هایی که وجود داشت اتفاق افتاد.
نه بر پایه مثلا خیالاتی که ما تصور کنیم یک سری نیروهای بیگانه بودن دست به دست هم دادن و این نگاه های دایی جان ناپلئونی وجود داره که حالا ما بگیم بله مردم هیچ کاری نکردن و این انقلاب هم توسط خارجی ها اتفاق افتاد.
امروز داریم مواجه میشیم با این تعبیر و تفسیر هایی که ارائه میشه.
همون جماعتی که اینگونه تحجر پرست هست و به دنبال دوباره تصویر سازی از اون دوران شکوهمند همتای خود پهلوی ها که پی در پی آن تصویر سازی از دوران هخامنشیان بودند.
حالا اینا هم دارن همون تصویر رو دوباره ارائه میدن.
ما باید مقداری از اینها فاصله بگیریم و دنیا رو آنگونه که بوده و اون تاریخی که اتفاق افتاده ببینیم و این تشابهات رو هم باهاش رو به رو باشیم.
در قسمت های مختلف این ویژه برنامه سعی کردیم در باب عناوین مختلف این تشابهات صحبت کنیم و توی این قسمت هم قاعدتا سعی میکنیم در باب عناوین دیگری که باقی مانده بیشتر صحبت کنیم تا در نهایت به یک جمع بندی پیرامون این موضوع برسیم.
موضوعی که موضوع قابل اهمیتی هست چرا که نه تنها زیست امروز ما رو دربرگرفته بلکه در باب آینده ما هم تاثیر گذار خواهد بود.
در باب این فرهنگ ضدیت بارها و بارها در قسمت های مختلف برنامه ای به نام جان هم صحبت کردم.
اینکه وقتی ما از یک نیروی متشکل قدرتمندی که از ما قدرت بیشتری داره کینه ای به دل داریم، نفرتی در وجود داریم و همه وجود ما نفی این قدرت در برابر هست.
تفاوتی نمیکنه یک نگاه دینی و مذهبی باشه، یک حکومت حاکم باشه و یا هر نوع نگاهی.
حتی در زندگی های فردی و شخصی ما هم داستان به همین شکل هست.
وقتی ما اینگونه پر از نفرت نسبت به این قدرت در برابر که اتفاقا قدرت غالب هست و از ما توان بیشتری داره میشیم رو میاریم به فرهنگ ضدیت.
یعنی هر چیزی که از قدرت در برابر می بینیم رو سعی میکنیم برعکسش رو عمل کنیم، برعکسش رو پیاده کنیم، یک نگاهی دقیقا برعکس اون داشته باشیم و فکرمون رو اتفاقا بر عکس اون تصور کنیم.
در باب جمهوری اسلامی هم قاعده به همین سمت و سو پیش رفته.
یعنی جمهوری اسلامی که پر از مردمی هستن در برابرش که پر از نفرت هستن ازش بیزارند.
به خاطر اتفاقات ریز و درشت و ظلمت های بی پایانی که ارائه داده در طول این سالیان حالا این فرهنگ ضدیت گره میخوره با دوران پهلوی.
یعنی دوران پهلوی که شاید بزرگترین نماد ضدیت با جمهوری اسلامی تصور بشه و دقیقا اون نقطه عکس رو داره تصویر تصور کنید و حالا جماعتی باشن که بخوان دقیقا با اون فرهنگ ضدیت و آویزان شدن به اون فرهنگ ضدیت بیان و یک پرچم تازه رو علم کنن.
این پرچم هم تصاویری از پهلوی ها در خودش داشته باشه.
اما ما نیاز داریم که واقعیت ها رو بدونیم که چرا این مردم تا این حد به ستوه اومدن.
چه در دوران پهلوی اول، چه در دوران پهلوی دوم و در نهایت انقلابی که شکل گرفت.
ما باید بیشتر در باب این ها بدونیم.
در این ویژه برنامه هم سعی بر این نشده که در باب تک تک این مصادیق تاریخی صحبت بشه بلکه قرار هست که در باب کلیات صحبت بشه.
در این قسمت خاص هم باز میخواییم بریم سمت اسطوره سازی ها و تبلیغات در این دو دوران مختلف صحبت بکنیم.
ما وقتی در باب قهرمانسازی صحبت میکنیم در دوران پهلوی ها و در دوران جمهوری اسلامی ما مواجه شدیم با یک پادشاه، یک قدرتمند، یک امیر، یک ولی و هر نوع اسمی که بتونیم روش بزاریم.
یعنی تفاوتی نمیکنه ما به او امپراطور بگیم یا رییس جمهور.
در مجموع کسی که قدرت بی واسطه ای رو در اختیار داره پاسخگویی در برابر کسی نداره رو ما می تونیم ازش این تصویر رو ارائه بدیم.
حالا چه در دوران پهلوی ها و چه در دوران جمهوری اسلامی با همین عنوان مشخص روبرو بودیم.
یعنی ما وقتی با ولایت فقیه روبرو میشیم همون تصویر پادشاه هست که حالا جنبه های شرعی بیشتری به خود گرفت.
حتی شاید قدرتش از پادشاه هم بیشتر باشه چرا که حالا داره احکام شرعی رو به پیش میبره و مشروعیت خودش رو از یک دستگاه آسمانی و الهی میگیره و الی آخر.
این داستان که همه ما در باره اش میدونیم.
اما موضوع مهم در این داستان این قهرمان سازی هست.
ما در باب ابعاد مختلفش در قسمت های گذشته این ویژه نامه صحبت کردیم.
حالا میخوایم یه مقداری نزدیک به این مفهوم قهرمان سازی بشیم.
ما چه در دوران پهلوی و چه در دوران جمهوری اسلامی یک تصویر ماورایی رو نسبت به این رهبر ها داشتیم.
یعنی مدام برای ما تصویری ارائه میشد از یک رهبر فرزانه، عادل، دانا، عاقل، مهربان و تمام صفت های خوبی که ما در جهان میشناسیم.
همتای همان تصویری که در باب خدا در دل ادیان و یا در دل مردم عامی تصویر میشود.
یعنی شما وقتی مواجه میشوید با خدا، تمام صفت های خوب جهان مختص اوست.
حالا چه این از یک دین مشخصی مثل اسلام سرچشمه بگیرد و یا در دل یک جماعتی در یک روستای دوردستی در یک کشور دوردستی وجود داشته باشد.
هر صفت خوبی را که این ها در دل پرورش دادند منتسب به این خدای مشخص میدانند.
حالا وقتی مواجه میشویم با این دو حکومت، به واسطه این که این ها دارند همان خدا را تصویر در این نوک هرم و این سیستم ساخته میکنند، تمام القاب خوب را هم به آن نسبت میدهند.
و شروع این قهرمان سازی ها را شما میتوانید ببینید.
اگر برمیگردید و رجوع می کنید به دوران پهلوی ها مواجه میشوید با یک پدر ملتی که همه چیز را میدونه و فرزانه هست.
همه جنبه های خوب رو در خود داره.
شجاعت بی بدیل و قدرت بی بدیل و الی آخر ماجرا.
حالا این قهرمان فرزانه اومده تا جهان ما رو تغییر بده.
شما یک بار به ادبیات کسانی که خود را منتسب به پهلوی ها میدانند یا دل در گرو این نگاه دارند هم گوش بدید مواجه میشید با هم.
اصولا اینها مثلا رضا شاه را پدر ملت میدونن یا تصویری ارائه میدن که بله این اومد تا ایران رو نجات بده از زیر بار این حجم از عقب ماندگی ها در صورتی که هیچ کدوم از این ها رجوع نمیکنن به مجلس ایران، به مجلسی که به واسطه فریاد های مردم شکل گرفت، به اون انقلاب مشروطه، خواست هایی که وجود داشت و تمام این خواست ها و انباشت خواست ها که در نهایت میخواست ایران رو به سمت مدرنیسم به درستی پیش ببره، این بار از پایین به بالا با تمایل مردم، با تلاش های مردم.
اما ما مواجه میشیم با این قهرمان سازی که مدام داره در باب مثلا رضا شاه اتفاق میفته.
هر صفت خوبی که در جهان وجود داره بلافاصله منتصب میشه به رضا شاه.
در برابرش باید یک دیو پلید بد چهره و خونخواری هم وجود داشته باشه که میتونن.
جمهوری اسلامی رو به عنوان این مترسک در برابر خود قرار بدن و مثلا خمینی رو سیبل بکنن و مدام رضا شاه رو بکوبن تو سر خمینی.
از اون سمت هم داستان به همین شکله.
یعنی تفاوتی نمیکنه.
حالا وقتی میریم سمت جمهوری اسلامی هم داستان به همین شکل هست.
جمهوری اسلامی یک رهبر فرزانه، داعیه دار و نمیدونم انتها که در تمام دنیا در اختیار اوست.
امت اسلامی نشسته اند دست به دعا.
ببینن علیحضرت چه میفرمایند.
این رهبر با کمالات فرزانه، با بصیرت آمده تا بر رعیت های خودش یک نگاه و نیم نظری هم داشته باشه.
او با خدا صحبت میکنه.
نائب امام زمان به صورت مستقیم داره با امام زمان ارتباط میگیره و داستان هایی که همه ما دربارش شنیدیم.
حالا در برابر این هم ما نیاز داریم یک دشمنی، یک دیو، یک دیو سه سر تصویر کنیم که حالا هی مدام میبینید یک بار دشمن خارجی مثل آمریکا و اسراییل را علم میکنند و یک بار هم میان در باب پهلوی ها صحبت میکنند و شروع میکنند سیاهنمایی هایی که پیرامون پهلوی وجود داشته.
از تمام شایعات و گفته ها و نگفته ها و شنیده ها و نشنیده ها استفاده میکنند برای تحمیق مردم.
برای اینکه این دشمن رو بالا و بالاتر ببرند تا به جایگاه قدسی خودشون یک ارزش بالاتری بدن.
پس ما وقتی در باب این قهرمان سازی ها صحبت میکنیم عینا در دو حکومت داره اتفاق می افته.
عینا هر دو حکومت از همین داستان استفاده میکنند چراکه تمام ساختار های اینگونه حکومت های مستبد و توتالیتر درطول تاریخ یکسان بوده.
همه این ها سعی میکنن از یک بازی مشخصی استفاده بکنن.
شما وقتی مواجه میشید مثلا با دوران نازی ها هم داستان به همین شکل است.
پیشوایی که مثلا هیتلر باشه تعبیر و تصویر میشه به یک رهبر فرزانه بزرگی که قرار هست جهان رو تغییر بده و حتی فهم و درک اون رو هم نداریم.
اصلا در اون اندازه نیستیم که بتونیم بفهمیم.
حالا وقتی مواجه میشید با رضاشاه، با محمدرضاشاه، با خمینی و خامنه ای.
داستان به همین شکل هست.
اون حواریون که به عنوان طاعت گر در جایگاهی قرار گرفته اند که او را بپرستند و مریدان او باشند، وارد دایره میشوند برای ستایش او و برای بزرگداشت او.
و همین قهرمان سازی ها هم اتفاق می افتد و در تاریخ هم همواره به همین شکل بوده و این داستانی نخ نما هست که در دل این حکومت های توتالیتر وجود دارد.
پس یکی از ارکان مهم و نزدیکی که ما را به شباهت های جمهوری اسلامی و قاعدتا خاندان پهلوی میرسونه همین قهرمان سازی هاست.
در کنار اون همین نگاه بالا به پایین هست.
این اطاعت گری و تزریق اطاعت گری در دل مردم هست که قاعدتا از فرهنگ خدا برمیاد.
اما این ها هم سوءاستفاده کردن و این رو بیشتر و بیشتر در دل مردم خوروندن.
این جایگاهی که اصولا پاسخگو نیست، این جایگاهی که همه قدرت برای اوست، این جایگاهی که توسط مردم انتخاب نمی شه، مشروعیت خودش رو از مردم نمیگیره و داستان هایی که ما در قسمت های گذشته هم دربارش صحبت کردیم.
ما وقتی رو به رو میشیم با این تشابهات یکی از چیز های مهم تاریخ نگاری رسمی این دو کشور هست.
یعنی شما وقتی در باب ایران صحبت می کنید انگار دارید در باب دو کشور متفاوت صحبت می کنید.
من اشاراتی کردم به این دو کشور.
انگار وقتی در باب دوران پهلوی صحبت می کنید، وقتی در باب جمهوری اسلامی صحبت می کنید دو کشور متفاوت هستن با جغرافیای متفاوت، مردم متفاوت.
اصولا این تاریخ نگاری رسمی این دو کشور دو تاریخ نگاری متفاوت از هم هست که گویی ما داریم درباره دو کشور متفاوت صحبت می کنیم در صورتی که واقعیت یکتاست، یکسان هست.
ما نمی تونیم واقعیت رو واژگون کنیم نمیتونیم دو واقعیت همزمان داشته باشیم اما وقتی رجوع می کنید به اون تاریخ نگاری رسمی در این دوران ها همواره با این موضوعات روبه رو میشید.
تفاوت چندانی هم در دوران پهلوی با دوران جمهوری اسلامی نیست.
شما اگر یک بار به هر کدوم از اتفاقات مهم و رخداد هایی که اتفاق افتاده یعنی شما مثلا پانزده خرداد قبل از انقلاب رو در نظر بگیرید یا مثلا بیاید بیست و هشت مرداد رو در نظر بگیرید یا بعد از انقلاب اتفاقات سال 88 نود و هشت همین 1357 و تمام اتفاقاتی که در طول این تاریخ افتاده رو اگر در نظر بگیرید یک تاریخ نگاری رسمی وجود داره توسط جمهوری اسلامی، توسط نظام پهلوی و بعد در برابرش و به موازات او.
حالا تاریخ نگاری های مستقلی هست که اصولا داره یک داستان دیگه ای رو تعریف می کنه.
انگار ما داریم در باب دو کشور متفاوت صحبت می کنیم و این پروپاگاندایی ست که این حکومت ها ازش استفاده میکنن تا با تبلیغات خودشون خودشان یک تاریخنگاری رسمی داشته باشن و اون رو به خورد مردم بدن.
یکی از اون المان های مشخص در حکومت های توتالیتر که در هر دوی این حکومت ها یکسان هست.
یعنی شما وقتی به دوران پهلوی رجوع میکنید، در باب 28 مرداد تک تک اتفاقاتی که میفته، صحبت هایی که گفته میشه و در نهایت چیزهایی که نوشته میشه در راستای سفید شویی و سفید سازی حکومت وقت هست.
در راستای از میان بردن تمام نام ها و نگاره های اون دوران هست.
یعنی شما اگر مواجه میشید مثلا با مصدق شرایط به همین منوال هست.
بلافاصله دادگاه نظامی تشکیل شدنش بلافاصله تبعید شدن و حصر خانگی مصدق بلافاصله ممنوع بودن.
گفتن نام مصدق و نگاه مصدق در حالی که مصدق یک نشانه است.
اما موضوع مهم برای ما نزدیکی و قرابت این دو حکومت هست که تا چه اندازه شبیه به هم هستن؟
تا چه اندازه رفتارهایی شبیه به هم انجام دادن؟
خب ما اگر بخواهیم یک نگاه کلی داشته باشیم قاعدتا تفاوت های بیشماری هم در بین این دو حکومت هست.
مثلا وقتی ما نزدیک به مسائلی همتای آزادی فردی میشویم، بله قاعدتا حکومت پهلوی در باب آزادیهای فردی خب کمتر مردم را اذیت کرده، کمتر ممانعت برایشان بوجود آورده.
اما وقتی داریم در باب یک ساختار کلی صحبت میکنیم با تمام اجزای خودش، حالا میبینیم که تا چه اندازه عناوین مختلف به هم نزدیک هست.
خب بلافاصله برای مغلطه گری میتوانند این جماعت متحجری که باورمند به این نوع نگاه ها هستند بیایند و اذعان بکنند.
بله ما آزادی های فردی زیادی داشتیم اما اینها نقض کننده ی نگاه هایی که ما داریم دربارش صحبت میکنیم نیست.
یعنی اگر در باب قهرمانسازی صحبت میکنیم همتای هم بوده.
اگر در باب تاریخ نگاری رسمی صحبت میکنیم، همتای هم بوده.
اگر در باب این تبلیغات و پروپاگاندا برای کشاندن و نشاندن صحبت های خود و در گوش مردم کردن این کذب ها و دروغ ها و ریا ها در نهایت به جای راستین بودن و حقیقت، همتا و یکسان هست.
فارق از این شما مواجه میشید با اسطوره های خلق شده در دل این دو نگاه متفاوت.
یعنی شما وقتی میرید و نزدیک به مفهوم جمهوری اسلامی میشید میبینید که در دل خود در داستان خود داری یک تصویر تازه ای.
ارائه یک تصویر از فردای روشن امت اسلامی.
حالا قرار هست که جمهوری اسلامی بیاد و این کمربند شیعی رو یکپارچه بکنه و اسرائیل رو از صفحه روزگار محو بکنه.
یک قدرت تازه ای به وجود بیاره و این امت اسلامی پادشاه جهان بشن.
یعنی بلافاصله شما مواجه میشید با این اسطوره سازی ها و خلق شدن این اسطوره.
تازه این نگاهی که پر از امید و آرزوست برای به دست آوردن فردا هیچ وقت به دنبال یک زندگی معمول و معقول برای این که شهروندان بتونن راحت تر زندگی بکنند نیستند.
جمهوری اسلامی هیچ وقت نبوده.
از همون ابتدا هم نبوده.
یعنی شما وقتی مراجعه میکنید به جنگ ایران و عراق هم می بینید که بلافاصله بعد از اینکه میتونست شرایط آسوده بشه این آرامش و صلح برقرار بشه.
حالا اون جماعت هستن که دارن صحبت از گرفتن اسراییل و برگردوندن قدس به فلسطین و این صحبتها میکنن ولی شما مواجه میشید با این اسطوره سازی که در نهایت ما رو به امروز میرسونه که در باب این امت اسلامی و هلال شیعی و این جنگ طلبی که در برابر کشور های بیگانه وجود داره و در نهایت ایران رو هم به این شرایط اسفناک رسونده.
اینکه ما اگر بخواهیم در باب این اتفاقات صحبت بکنیم در باب درست و دروغ بودن مثلا حکومت اسراییل صحبت بکنیم موضوع بحث ما نیست.
موضوع این نگاهیست که در دل جمهوری اسلامی وجود داره و به آن هم پایبند هستند.
برگرفته از همون ایدئولوژی هست.
وقتی رجوع می کنید به دوران پهلوی هم باز نگاه به همین شکل هست.
ساختن تمدن بزرگ، رسیدن به ایران یکپارچه، قدرتمند شدن ایران برای باشکوه شدن و برگشتن به دوران اوج هخامنشیان و عناوینی از این دست یعنی دوباره اون خلق تمدن وجود داره.
اصولا قرار هست که ما از زندگی و ریل واقعی و حقیقی این دنیا دور بشیم.
بریم وارد یه دنیای خیالی بشیم برای رسیدن به آینده.
یعنی قرار هست ما حال خود را هزینه کنیم برای فردایی نامشخص و نامعلوم.
چه در دوران پهلوی ها و چه در دوران جمهوری اسلامی.
خب قاعدتا دوز این ها با هم متفاوت هست.
قاعدتا در دوران جمهوری اسلامی تبدیل به یک جنون ادواری و بزرگ و غیر قابل مهار شده.
اما در دوران پهلوی ها خب قاعدتا این کمرنگ تر بوده اما وجود داشته.
موضوع سر شباهت هایی هست که در این حکومت وجود داشتن.
یعنی همتای اون قهرمان سازی که در هر دو وجود داشته، همتای اون تاریخ نگاری رسمی که در هر دو وجود داشته.
در باب خلق کردن این اسطوره و رسیدن به فردایی نامشخص و نامعلوم به هزینه امروز و حال.
در هر دوی این دو حکومت ها وجود داشته و شما میتوانید نشانه هایش را هم ببینید.
حتی وقتی نزدیک به کسانی که پهلوی دوست هستند و پهلوی پرست هستند هم میشوید میبینید که یک عده ای بلافاصله با همان تئوری های مشخص در باب این صحبت میکنند که بله پهلوی دوم در برابر حکومتهای غربی ایستاد.
یکی دو تا از این مصاحبه ها را هم دارند که در باب قیمت نفت صحبت میکنند.
این را هم به عنوان فکت تاریخی در نظر میگیرن و میگن اگر شاه اینگونه نبود اینگونه نمیشد و الی آخر.
این در راستای همون ساختن تمدن بزرگ هست دیگه.
یعنی در راستای زندگی نکردن در ریل طبیعی و واقعی و برای حال و برای شهروندان حال حاضر کشور هست.
برای ساختن یک آینده نامعلوم هست و این هم باز برگرفته از این شباهت های بین این دو حکومت هست.
فارغ از این وقتی شما نزدیک به مساله رسانه میشوید، در هر دوی این حکومتها، رسانه ابزاری است برای تبلیغ برای القای خویشتن.
یعنی شما با یک رسانه آزاد هیچوقت روبه رو نمیشید.
فارغ از اون دورانی که بختیار در قدرت بود، همون دوران سی و چند روزه و دورانی که مصدق در ایران قدرت رو در اختیار گرفته بود، ما هیچ وقت با یک رسانه آزاد روبرو نبودیم.
چه در دوران پهلوی ها و چه در دوران جمهوری اسلامی.
همواره رسانه ابزاری است برای اینکه جمهوری اسلامی یا پهلوی ها و اصولا حکومت وقت و قدرت مرکزی ازش استفاده بکنه برای تحمیق مردم، برای در میان گذاشتن اخبار کاذب، برای قدرت نمایی در برابر دیگران، در برابر دشمنان داخلی، در برابر دشمنان خارجی، در برابر اینکه شما خودتون رو القا بکنید، مردم را، تحمیق بکنید، مردم رو در اون سفاهت و نادانی درگیر بکنید.
خب شما همواره با رسانه به عنوان ابزار قدرتمندی برای القای خویشتن رو به رو بودید.
در طول این تاریخ ما همواره با این موضوع روبه رو بود.
تمام دوران ها مصادف شده با ایستادگی روزنامه نگاران و بلافاصله به بند دراومدن اونها هیچ صدای آزادی وجود نداشت.
سانسور و خفقانی که ما دربارش صحبت کردیم در قسمت های گذشته در باب این سرکوب ها صحبت کردیم که همتا و همرنگ با هم اتفاق افتاده و قاعدتا کمیت و کیفیت در این دو حکومت متفاوت بوده اما اصل وجودی تفاوتی نداشته تا اینکه هر دوی این ها در دوران خودشان، در دوران قدرتمداری شان از رسانه به عنوان ابزاری برای خویشتن استفاده کردند.
هیچ وقت این ابزار برای مردم برای شنیده شدن، صحبت های مردم، برای باخبر شدن و آگاه تر شدن مردم اتفاق نیفتاده.
تمامی این رسانه ها در نهایت مجیز گویانی بودند تا قدرت اعظم و بزرگ در کشور و رهبر فرزانه را تمجید کنند، در برابر او سجود کنند، رکوع کنند، قدرت و بزرگی او را پاس بدارند.
شما امروز هم نگاه کنید وقتی در باب اخبار جمهوری اسلامی روبهرو میشوید میبینید که بله انگار داره از یک کشور دیگری صحبت میکنه.
ما تمام پله های ترقی رو پیش رفتیم.
همه جهان آرزومند هستند که همتای ما زندگی بکنند و انگار دارید یک فیلم کمدی نگاه میکنید.
خودتون دارید تو اون شرایط زندگی میکنید.
میبینید هیچ سنخیتی بین صحبت هایی که در این رسانه ی جمعی ملی مثلا به مردم میده هیچ سنخیتی با اتفاقات واقعی پیرامونش نداره.
هم در دوران پهلوی ها هم به همین شکل بوده.
کسی قرار بر این نداشته که صدای مخالفی داشته باشه.
خب قاعدتا در اون دوران آزادی های فردی وجود داشته.
شاید شما تو تلوزیون روشن میکردید یه نفر هم میومد یه آهنگی میخوند دونفر هم میرقصیدن.
اما وقتی در باب مسایل سیاسی صحبت میکنید وقتی در باب ازادی بیان صحبت میکنید هیچ چیزی وجود نداشته.
همون چیزی که امروز وجود نداره.
قرار بر نقد قرار بر پرسشگری وجود نداره.
قرار بر این نیست که اصولا این رسانه راهی باشه برای اینکه مشکلات مطرح بشه، نقد ها مطرح بشه، مردم ایستادگی کنن، آگاهی پیدا کنن.
نه قرار هست که این رسانه به وجود اومده برای اینکه این قدرت رو هر روز قدرتمند تر بود.
قرار بر این هست که هر روز تمجید بیشتری بکنه، هر روز از بزرگی ها و پیشرفت های کشور صحبت بکنه که به عنوان مثال پیشرفتی نکرده.
خب ما که در جمهوری اسلامی زندگی کردیم این رو راحت همواره در زندگی مون دیدیم و موضوع قابل لمسی برامون هست.
اما در باب وقتی پهلوی ها صحبت می کنیم شاید به واسطه سن کمی که داریم قابل رویت نباشه.
اما رجوع به اون دوران گوش دادن به صحبت کسانی که در اون ارکان ها وجود داشتن نزدیکی و قرابتی داشتن و اصولا دستی در آتش داشتن می تونه به ما کمک بکنه.
خوندن خاطراتشون و مصاحبه هاشون اصولا رسیدن به اون ساختار ساخته شده و کارایی که برای خود تعریف کرده بودن می تونه ما رو به این نزدیک بکنه.
پس یکی از این اصول مستدام هم در راستای همین رسانه هاست که اصولا ابزار تبلیغی برای حکومت در هر دوی این حکومت ها بوده.
کمیت و کیفیت با هم متفاوت بوده اما در اصل همتا بودن.
اصولا ما وقتی در باب این حکومت صحبت می کنیم یک روایت نجات بخش و پیشرفتی هم در دل خود دارن.
یعنی شما وقتی در باب جمهوری اسلامی صحبت می کنید، اصولا صحبت نهایی جمهوری اسلامی چیست؟
این که ما اومدیم تا زندگی شما رو تغییر بدید.
خب خود اون کسی که به عنوان مراد تمام این دوستان قرار میگرفت یعنی خمینی هم در باب این صحبت میکرد دیگه ما اومدیم که شما رو به مقام انسانیت برسونیم.
اصولا این نگاه نجاتبخش در دل این دو حکومت وجود داشته چرا که خود را والی این نجات بخشی میدانست.
از تفکر در باب امام زمان در نظر بگیرید در جمهوری اسلامی تا به دوران پهلوی برسید و تصور کنید که پهلوی باور دارد دوران قاجار دوران بدبختی و نگون بختی مردم ایران هست و حالا یک ناجی بزرگ مرتبط اومده تا ایران رو یک تنه به جای دنیای مدرن برسونه.
هیچ وقت عاملیتی برای مردم، برای نگاه مردم، برای مجلسی که مردم تشکیل دادند، برای تغییر نگرش ها، برای اون ساختار سیاسی تغییر کرده قائل نیستند، تنها خود رو نجات بخش میدونند و اصولا این روایت نجات بخشی و پیشرفت رو مدام قرار هست که در بوق و کرنا بکنند.
از اون رسانه ها استفاده کنند.
تاریخنگاری رسمی خودشان را میداندار کنند تا در نهایت برسیم به آن اسطوره خلق شده که حالا یک رهبر فرزانه است تا ما رو برسونه به اون قبله در برابر به اون مدینه فاضله که تمدن بزرگ ایرانی باشه چه امت اسلامی و هلال شیعی باشه تفاوتی نمیکنه.
هر دو یک نگاه را دنبال میکنند.
از تک تک این موضوعات دارند استفاده میکنند.
از یک سو خود رو به عنوان قهرمان و پدر ملت و نائب امام زمان تصویر میکنند.
از یک سو با تاریخنگاری رسمی سعی در گنجاندن این نگاه در دل مردم دارند.
میخواهند این رو مبدل به متن اصلی نگاه ها در دل مردم و انسانها بکنند.
از رسانه به عنوان ابزاری برای سلطه خودشان استفاده میکنند و با تکرار دروغ میتوانند این دروغ رو ریشه دار در دل مردم جای بدهند.
خب این روایت نجاتبخشی و پیشرفت نیازمند یک نقطه سیاهی است و یک نقطه سفیدی در خود جمهوری اسلامی نقطه سیاه دوران پهلوی.
حالا به واسطه های متفاوت نه در باب پیشرفت مثلا رسیدن به جهان مدرن.
اما در باب مثلا استقلال.
در باب اینکه ما خود فروخته بودیم و در برابر بیگانگان سرخم داشتیم و از این عوامل.
اما این نقطه سیاه تصویر میشه حالا در برابرش یک نقطه سپید و یک آینده ی روشن و رسیدن به امت اسلامی و رسیدن به صدر اسلام و اسلام قدرتمند در دوران پهلوی هم همین گونه هست.
نقطه سیاه دوران قاجار و بعد نقطه سپید و بزرگ رسیدن به شکوه و تمدن بزرگ و تمدن ایرانی و رسیدن به جهان مدرن و غرب.
تمام این ها همداستان با هم هست تا در نهایت ما تصویر مشخصی را از خود داشته باشیم که انگاری قرار هست زندگی حال شهروندان همواره فدای افکار آلوده ی این جماعت مستبد بشه و همه ی این تصاویر ما را به یک نقطه میرسونه.
تمام فریاد های مردم به خیابان اومدن هاشون برای رسیدن به آزادی های خودشون هست.
رسیدن به آرزوهای خودشون هست.
قرار بر تغییر ساختاری است که در دل یک مستبد جانی قرار نگیره و ما دست به دعا در انتظار یک مستبد نیکخواه خیرخواه نباشیم.
اما طول این تاریخ به ما ثابت کرده که همواره این مردم به واسطه فرهنگ خدایی که در خود داشتند و این روحیه اطاعت گری همواره در جست و جوی همین مستبد بودند و مستبد بزرگ هیچگاه خیرخواه در نیامده و همواره ما رو در این چاله و چاه غرق کرده.
یکی دیگه از اون موضوعاتی که باید در این انتهای برنامه به آن اشاره کنم موضوع تصویر سازی از مردم و توده هاست.
شما وقتی مواجه میشید با دوران پهلوی و با دوران جمهوری اسلامی، یکی از اون تشابهات مستحکم، همین تصویر سازی غیرواقعی از مردم هست.
یعنی شما با جمهوری اسلامی روبه رو هستید که از مردم ایران یک تصویر خدشه دار در پستو مانده ای داره که اینها یک امت اسلامی مسلمانی هستند که شبانه روز در آرزوی فرج آقا امام زمان نشستن در خانه های خودشان دعا می کنند و هیچ قشر کثیری در برابر نیست.
این تفاوت های بزرگی که بین مردم وجود دارد در برابر این ها نقش نمی بندد.
خب ما وقتی به ایران نگاه می کنیم به صحنه ایران، به تاریخ ایران نگاه می کنیم.
ما با یک تفکرات متکثری روبرو هستیم.
اصولا ایران یک کشور یکپارچه نیست، نگاه های متفاوتی دارد، اقوام متفاوتی دارد، خواسته ها و آرزوها و امیال متفاوتی دارد.
حتی از نظر دینی ما یکپارچگی کامل نداریم.
ما یک وجهی به عنوان حتی اگر بخواهیم ادیان را معیار قرار بدهیم هم ادیانی که به صورت وراثتی به مردم رسیده رو هم معیار قرار بدیم.
باز هم می بینیم که این تفاوت ها وجود دارد.
اگر بخواهیم نزدیک تر بشیم و جهان مدرن رو معیار خودمون قرار بدیم خب امروز انسان ها نگاه های متفاوت تری دارند.
با توجه به اینکه خود بافت ایران هم این تفاوت ها رو در خود جای داده.
یعنی شما وقتی نزدیک میشید به این اقوام متفاوت در ایران میتونید نظرات و آراء متفاوت اونها رو ببینید.
حالا این جمع کثیر با این نگاه های متکثر در دل جمهوری اسلامی و در دوران پهلوی همواره تبدیل به یک تصویر احمقانه و دور از واقع میشه.
یک امت اسلامی، یک سری مردم میهن پرستی که در آرزوی رسیدن به بزرگی ایران هستن.
هر دوی این تصاویر مخدوش است.
هیچ ارتباط معنایی با جهان حال حاظر نداره.
یعنی شما در اون دوران در دوران پهلوی و پهلوی ها اصولا هیچکدوم از این طیف های گسترده با نگاه های متفاوت رو ندیدن.
نه اسلام گرایان رو دیدند، نه اسلام گرایان افراطی رو دیدند، نه چپ گرایان رو دیدن که در اون دوران از تاریخ قدرت بسزایی داشتند.
نه تنها در ایران که در سرتاسر جهان، نه اون کسانی که ما تحت عنوان جبهه ملی میشناختیم رو دیدن و اصولا یک تصویر کدری از مردم و توده ها برای خود ارائه داده بودند که مجیز گویان هم مدام همین تصویر را بزرگ میکردند.
بله یک سری رعیت هستن که بله قربان گو در انتظار فرمایشات شما پادشاه فرزانه هستندو این پادشاه هم هر روز در خیالات خودش هی این توده و رعیت رو برای خودش بزرگ تر میکرد و گوش به فرمان تر میکرد و کسانی که آرزوی سلامتی این پادشاه بزرگ رو میکردند از اون سمت هم در جمهوری اسلامی داستان به همین شکل هست.
یک امت اسلامی که همیشه وایساده منتظر که یکی از این ها بدوئه بیاد تو خیابون بگه بیاین بریزید تو خیابون و شعار بدین هم بریزند و بیان مجیز گویان با سر به پایین بیان مدام شعار بدن در راستای مرگ بر اسراییل و مرگ بر آمریکا و برای امیال و خواسته های خود.
این ها همواره یک تصویر دوری داشتند نسبت به مردم و واقعیت زندگی مردم ایران.
گاها اینا رو دانسته این کار رو انجام میدن و خیلی از اوقات هم ندانسته و بواسطه نادانی های خودشون.
اما بطن اصلی همواره در این تصویر بوده که یک تصویرسازی از عموم مردم و توده ها برای خود ساخته اند و این را هی مدام در بوق و کرنا کردن به خود ارائه دادن و در نهایت از گفتن و تکرار این دروغ.
این دروغ را نه تنها خود باور کردن که حتی یک بخش کثیری از مردم هم باور کرده.
این هم یکی از نقاط اشتراک بین جمهوری اسلامی و دوران پهلوی است.
قاعدتا در باب کمیت و کیفیت این ها میشه بحث کرد.
میشه صحبت کرد؟
در کدام دوران بیشتر و یا کمتر بوده؟
در کدام دوران بیشتر بهش بها داده شده؟
اما تمام این عناوین و تمام عناوینی که در قسمت های گذشته درباره اش صحبت کردم موضوعاتی است که تشابهات این دو حکومت را نشون میده.
دو حکومتی که قاعدتا هیچکدوم کارآمدی لازم رو نداشتند و در دوران حیات خودشان هم نتونستند اون امیال و آرزوهای مردم رو بهش پاسخ بدن به واسطه استبداد، به واسطه این نگاه تمامیت خواهی که در نهایت این زشتی ها رو برای ما رقم زده.
خب قاعدتا این ویژه برنامه ادامه پیدا خواهد کرد و من سعی میکنم در قسمت بعدی جمع بندی نسبت به این موضوع داشته باشم.
اما قاعدتا این تشابهات و تفاوت های بین جمهوری اسلامی و نظام پهلوی موضوع مهمی است که ما باید به آن بیشتر اشاره کنیم و در نهایت باید ما به نقطه ای برسیم که به واسطه دانایی و دانش لازم در باب این نگاه ها تصمیم بگیریم و برای فردای خودمان نگاهی به دور از این نگاه متحجر بسازیم.
در این انتهای برنامه دوست دارم باهاتون مطرح کنم که اگر دوست دارید این صدا شنیده بشه این راه تغییر شکل بگیره.
میتونید آثار من رو با دیگران به اشتراک بزارید.
منظور از آثار هم خلاصه به برنامه ای به نام جان نمیشه.
من پیش از این که بخوام برنامه ای به نام جان رو ضبط و منتشر کنم، آرا و افکار و عقاید رو تحت عناوین کتاب هایی به رشته تحریر در آوردم.
تمامی این عناوین به صورت رایگان در وبسایت جهان آرمانی در اختیار شما دوستان هست.
میتونید با مراجعه به این وبسایت این آثار رو به صورت رایگان دریافت کنید و اگر دوست داشتید این راه تغییر شکل بگیره اون رو با دیگران هم به اشتراک بگذارید.
ممنون که همراه من بودید.
من نیما شهسواری و این برنامه بنام جان در پناه آزادی.
تبلیغات و پروپاگاندا، ابزارهایی قدرتمند در دست حکومتها و نظامهای سیاسی هستند که نقش حیاتی در شکلدهی به افکار عمومی و حفظ ساختار قدرت دارند. این مقاله به نقد قدرت تبلیغات و پروپاگاندا میپردازد و به تحلیل چگونگی استفاده نظامهای حاکم از این ابزار برای ساختن واقعیت، انحراف توجه مردم و جلوگیری از آزادی میپردازد. این پدیده در تاریخ معاصر ایران، از دورههای گذشته تا به امروز، نقشی محوری در سرکوب خواستههای مردمی و تحکیم استبداد ایفا کرده است. هدف از این تحلیل، ارائه یک نگاه جامع و بیطرفانه به این پدیده اجتماعی است که هم برای مخاطب انسانی و هم برای موتورهای جستجو بهینهسازی شده باشد.
تحلیل تاریخی پروپاگاندا، به ما کمک میکند تا سازوکارهای پنهان قدرت در جامعه را درک کنیم و به سوی یک آگاهی جمعی حرکت کنیم. این واکاوی، دعوتی است به اندیشیدن در قدرت رسانه و تأثیر آن بر زندگی ما.
یکی از اصلیترین کارکردهای پروپاگاندای سیاسی، ایجاد یک روایت سادهانگارانه و انحرافی از واقعیت است. نظامهای حاکم، با استفاده از رسانه و ابزارهای تبلیغات، به ساخت دشمن فرضی میپردازند تا تمام مشکلات و ناکامیهای خود را به گردن آن بیندازند. این راهبرد، به آنها اجازه میدهد تا توجه مردم را از خواستههای اصلیشان، مانند آزادی، عدالت و رفاه، منحرف سازند و انرژی جامعه را به سمت درگیریهای بیحاصل سوق دهند. این فرآیند، به طور مستقیم به حفظ استبداد و جلوگیری از بیداری جمعی منجر میشود.
نقد قدرت تبلیغات در اینجا بر این موضوع تأکید دارد که چگونه این ابزار، از طریق بمباران اطلاعاتی و تکرار پیامهای خاص، توانایی تفکر انتقادی را از مردم سلب میکند و آنها را به پذیرش بیچونوچرای دستورات سیاسی و اجتماعی وامیدارد. در نتیجه، پروپاگاندا به یکی از مهمترین دستآویزهای استبداد در عصر مدرن تبدیل شده است.
تحلیل تاریخی پروپاگاندا در تاریخ معاصر ایران نشان میدهد که استفاده از این ابزار، محدود به یک دوره خاص نیست. حکومتها در دورههای مختلف، از رسانهها و ابزارهای ارتباطی برای تثبیت قدرت و سرکوب نارضایتیهای مردمی استفاده کردهاند. در دوران انقلاب ایران نیز، این ابزار نقشی حیاتی در بسیج مردم و سپس، تحکیم قدرت نظام جدید داشت.
با بررسی این تاریخ، میتوان فهمید که چگونه تبلیغات، به جای آگاهیبخشی، به ابزاری برای جنگ روانی تبدیل شده است. این روند، به مردم این پیام را میدهد که باید به جای اندیشیدن و پرسشگری، تنها از روایت رسمی پیروی کنند، که این خود، ریشه اصلی اسارت فکری در جامعه است. مقابله با این وضعیت، نیازمند یک انقلاب در آگاهی و سواد رسانهای است.
پروپاگاندا با استفاده از تحریف، گزینشیسازی اطلاعات، تکرار مداوم دروغها، و ایجاد احساسات شدید (مانند ترس یا خشم)، ادراک عمومی از واقعیت را دستکاری میکند و مردم را به پذیرش نسخهای از واقعیت که توسط حاکمان دیکته شده، وامیدارد.
هدف اصلی تبلیغات تجاری فروش یک کالا یا خدمات است، در حالی که هدف اصلی پروپاگاندای سیاسی، فروش یک ایده، ایدئولوژی یا حاکمیت است و به دنبال تغییر عمیق باورها و رفتار سیاسی مردم است.
مقاومت در برابر قدرت پروپاگاندا با افزایش سواد رسانهای، جستوجوی منابع خبری متنوع، تفکر انتقادی نسبت به پیامهای دریافتی، و به چالش کشیدن روایتهای رسمی آغاز میشود.
نقد قدرت تبلیغات و پروپاگاندا، یک ضرورت در جهان امروز است. با درک اینکه چگونه این ابزارها برای کنترل و اسارت مردم به کار گرفته میشوند، میتوانیم به سوی یک جامعه آگاهتر و مقاومتر حرکت کنیم. این رویکرد، به ما کمک میکند تا به جای تسلیم شدن در برابر روایتهای دیکته شده، حقیقت را جستوجو کرده و به آزادی فکری دست یابیم. تنها با افزایش آگاهی جمعی میتوانیم چرخه استبداد را در هم بشکنیم.
پیش از ارسال نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی این توضیحات را مطالعه کنید.
برای درج نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی باید قانون آزادی را در نظر داشته و از نشر اکاذیب، توهین تمسخر، تحقیر دیگران، افترا و دیگر مواردی از این دست جدا اجتناب کنید.
نظرات شما پیش از نشر در وبسایت جهان آرمانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در صورت نداشتن مغایرت با قانون آزادی منتشر خواهد شد.
اطلاعات شما از قبیل آدرس ایمیل برای عموم نمایش داده نخواهد شد و درج این اطلاعات تنها بستری را فراهم میکند تا ما بتوانیم با شما در ارتباط باشیم.
برای درج نظرات خود دقت داشته باشید تا متون با حروف فارسی نگاشته شود زیرا در غیر این صورت از نشر آنها معذوریم.
از تبلیغات و انتشار لینک، نام کاربری در شبکههای اجتماعی و دیگر عناوین خودداری کنید.
برای نظر خود عنوان مناسبی برگزینید تا دیگران بتوانند در این راستا شما را همراهی و نظرات خود را با توجه به موضوع مورد بحث شما بیان کنند.
توصیه ما به شما پیش از ارسال نظر خود مطالعه قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای مطالعه از لینکهای زیر اقدام نمایید.
مفهوم، در انزوا نمیماند.
هر واژهای که در یک روایت برانگیخته میشود، پژواکهایی دارد در مسیرهای دیگر.
در ادامه، مجموعهای از مقالات قرار گرفتهاند که نه تکرار، که «تفسیر»اند—از همان زخم، همان آرزو، همان بیداری.اگر این روایت با تو سخن گفت، شاید این مسیرها هم حرفهایی برای گفتن داشته باشند.
مقدمه: قهرمان بهعنوان عاملیت تغییر در تاریخ قهرمانان همواره بهعنوان یکی از محورهای اصلی تغییرات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در تاریخ بشر مطرح بودهاند. این شخصیتها، چه در قالب رهبران سیاسی و چه بهعنوان الگوهای رفتاری، تأثیرات عمیقی بر جوامع انسانی گذاشتهاند. در این مقاله، به بررسی نقش قهرمان در تاریخ و جامعه میپردازیم و به این پرسش پاسخ میدهیم که چرا انسانها همواره نیازمند قهرمان بودهاند. قهرمان بهعنوان جرقهی ابتدایی تغییرات قهرمانان اغلب بهعنوان نقطهی آغازین تغییرات بزرگ در تاریخ شناخته میشوند. آنها کسانی هستند که با ایجاد جرقهی اولیه، حرکات جمعی را به جریان میاندازند. این جرقه میتواند بهصورت یک کنش سیاسی، اجتماعی یا فرهنگی باشد که جامعه را به سمت تحول سوق میدهد. قهرمانان، با رها
دنبالهروی در انسانها: از تسلیم بودن تا فرمانبرداری مقدمه: از تسلیم بودن تا دنبالهروی در بخشهای پیشین این مقاله، به مفاهیم تسلیم بودن و فردپرستی پرداختیم و نشان دادیم که چگونه این مفاهیم به ایجاد انسانهای دنبالهرو منجر میشوند. در این بخش، به بررسی عمیقتر مفهوم دنبالهروی و ارتباط آن با نظامهای فرماندهی و فرمانبرداری میپردازیم. این مفاهیم نه تنها در سطح فردی، بلکه در سطح اجتماعی و تاریخی نیز نقش پررنگی ایفا میکنند. فلسفه وجودی خدا و نظام فرماندهی از ابتدا، مفهوم خدا به عنوان فرماندهی بزرگ و قدرتمند در جهان تصویر شده است. این تصویر، بر پایهی کوچکی و ضعف دیگران شکل گرفته و نظامی را به وجود آورده است که در آن، حاکمان و محکومان به
بررسی تحولات ایران در سالهای ۱۳۹۶ و ۱۳۹۸ پس از حوادث سال ۱۳۸۸ و تغییراتی که در ساختار اجتماعی و سیاسی ایران ایجاد شد، تحولات سیاسی کشور به دو مسیر عمده تقسیم شد. نخست، جریان اصولگرایان که از آغاز انقلاب به ارزشهای اولیهی خود پایبند بودند و در تمامی ابعاد حکومتی نقش مسلط را حفظ کردند. دوم، جریان اصلاحطلبان که در ابتدا با شعار تغییر و اصلاحات پا به عرصه گذاشت اما پس از حوادث ۱۳۸۸، به تدریج جایگاه اجتماعی خود را از دست داد. ناکارآمدی رهبران اصلاحطلب، از جمله عملکرد خاتمی و روحانی، باعث شد که این جریان نیز حمایت گستردهی مردمی را از دست بدهد. در چنین شرایطی، نارضایتیهای عمومی به تدریج به نقطهی انفجار رسید و
چاه نجات: نماد عمیق امید و انتظار در ادبیات انقلابی نامههای تا شدن، آرزوهای نوشتهشده، غباری که روی کاغذها نشسته بود… آیا این چاه، نماد امید بود یا زندانی که روحمان را در آن حبس کرده بودیم؟ مقدمه: چاه نجات — جایی که امیدها به خواب میروند در رمان «ناجی» نوشته نیما شهسواری، یکی از نمادهای عمیق و تأثیرگذار، «چاه نجات» است. این چاه، جایی است که بردگان، نامههای خود را به ناجی مینویسند و آرزوهایشان را در آن میاندازند. یعقوب، عالم دین، این رفتار را تشویق میکند: «منجی همهجا هست و همهچیز را میبیند… او از آرزوهای شما با خبر است.» این چاه، نمادی از امید و انتظار است. اما این امید، نه یک نجاتبخش، بلکه یک زنجیر است
کمکهای بنیادین در حکومتهای استبدادی: تقابل اخلاقی میان خیرخواهی و تقویت نظامهای سرکوبگر مقدمه: پرسش اخلاقی در بستر حکومتهای توتالیتر در این بخش، به بررسی یکی از پیچیدهترین پرسشهای اخلاقی در جوامع تحت سلطه حکومتهای استبدادی میپردازیم: آیا انجام کمکهای بنیادین و بزرگمقیاس، مانند ساخت مدرسه یا بیمارستان، در چنین نظامهایی اخلاقی است؟ این پرسش زمانی اهمیت بیشتری مییابد که کمکهای ما بهطور مستقیم یا غیرمستقیم به تقویت ساختارهای سرکوبگر منجر شود. در این مقاله، با تعریف دقیق مفاهیم و بررسی نمونههای عینی، به تحلیل این تقابل اخلاقی خواهیم پرداخت. تعریف کمکهای بنیادین در حکومتهای استبدادی منظور از کمکهای بنیادین، اقداماتی است که در مقیاس بزرگ و با هدف بهبود شرایط زندگی افراد جامعه انجام میشود. این کمکها شامل
هر واژه، بخشی از یک نظامه.
اگر مسیر ما در آزادی، برای تو سؤالی برانگیخته یا نوری روشن کرده،
میتوانی به صفحه اصلی مقالات بروی و با تمام روایتهایی که در «جهان آرمانی» شکل گرفتهاند روبهرو شوی
از ایمان تا اعتراض، از تردید تا رهایی.
در پادکست “به نام جان“، سفری عمیق به دنیای اندیشه و آزادی آغاز میشود. در هر قسمت از این سفر، به بررسی موضوعاتی همچون آزادی، برابری، نقد قدرت و خدا، مشکلات اجتماعی و … میپردازم.
اینجا جایی است که صدای ما تلاش میکند تا به عمق مسائل پی ببرد و از طریق گفتگوهای مختلف، نگاهی تازه و الهامبخش به دنیای پیرامون ایجاد کند.
آیا به دنبال تجربهای از گفتگوها و تفکراتی غنی از دیدگاههای متنوع هستید؟
آیا علاقهمند به درک بهتر موضوعات مهم امروزی از زوایای جدید هستید؟
پس گوش دادن به پادکست “به نام جان”، دعوت به یک سفر نوین در دنیای اندیشه و آزادی است.
به نام جان قصد دارد تا مباحث مهم جهان را به زبانی ساده، صریح و روشن با شما در میان بگذارد
نیما شهسواری سازندهی پادکست به نام جان است
او شاعر و نویسندهی ایرانی است وی متولد سال ۱۳۶۸ در مشهد است نوشتههای او مشتمل بر ۴۱ جلد کتاب در قالب، آثار تحقیقی، رمان، داستان، مقاله و شعر است اغلب مضامین آثار او پیرامون باور به جان، آزادی،برابری نقد قدرت و خدا و … است
وی از ۱۵ سالگی شروع به نگاشتن و در ۳۲ سالگی تمامی آثار خود را در فضای مجازی منتشر کرده است
دسترسی به آثار او در وبسایت جهان آرمانی به صورت رایگان در اختیار شما است
در دنیای پیچیده و پر ظلمت امروز، “به نام جان” تنها یک پادکست نیست،
به نام جان دریچهای است برای فریاد زدن
برای ساختن جهانی تازه بدور از ظلمهای بیکران
به نام جان سفری است به دنیای افکار و اندیشههای تازه .
اینجا جایی است که سخنان تازهای خواهید شنید و آنچه تابو برایتان ساختهاند را در هم شکسته به نظاره خواهید نشست.
آزادی: بازآفرینی تعریف دوبارهای از آزادی، ما آزادی را با قانونی نهفته به دل آن دوباره میخوانیم تا مردمان خویشتن برگزینند آنچه آزادی خواندهاند
برابری: آنچه در بوق و کرنا لگدمال کردند و گاه به آزادی فروختند و گاه مالکان به چنگ بردند دوباره در به نام جان معنا خواهد شد، برابری که همهی جانداران را در خود خواهد خواند
نقد : دریچههای نقد در دنیای ما بیکران است، ما همه را به نقد خواهیم کشید و هیچ تن مقدس در این دنیای آزاد نخواهد بود، از فرهنگها تا خدا، از ادیان تا باورها، همه چیز در این دالان به بوته نقد سپرده خواهد شد
اگر به دنبال شنیدن ندایی تازه برای تغییر هستید، به نام جان را بشنوید
تمامی آثار نیما شهسواری در وبسایت جهان آرمانی در اختیار شما است،
نکته مهم آنکه همواره این آثار به صورت رایگان خواهد بود که برای بیدار کردن مردمان نگاشته شده است، از این رو شما همواره میتوانید تمامی آثار نیما شهسواری اعم از کتاب، اشعار، پادکست و … را به صورت رایگان از وبسایت جهان آرمانی بدست آورید،
فرای وبسایت جهان آرمانی، این پادکست در بیشتر پلتفرمهای پادکستگیر در اختیار شما است از جمله این برنامهها
فرای برنامههای پادکستگیر شما میتوانید این آثار را از طرق زیر نیز بدست آورید
برای دسترسی به پادکست به نام جان تنها کافی در برنامهی پادکستگیر خود نام نیما شهسواری، به نام جان و یا جهان آرمانی را جستجو کنید
راه تغییر و دگرگونی این دنیا راه سختی است،
در دنیای پر زرق و برق امروز ما را کسی نخواهد شنید که صدای دلربایان خوش نوا است، گاه فریاد گوشخراش زورمندان همه را مبهوت خواهد کرد، پس تنها راه برای این تغییر بزرگ با کمک شما امکان پذیر خواهد بود
اگر خواستید در تغییر زشتیهای این دنیا همراه ما باشید با اطلاعزسانی به دیگران بزرگترین کمک را به ما خواهید کرد و این راه تغییر را آغازگر خواهید بود
ما در کنار هم توان تغییر همه چیز در این دنیا را خواهیم داشت بیایید با هم و درکنار هم برای تغییر دنیا تلاش کنیم
با تشکر
نیما شهسواری
در قسمت پنجم از ویژهبرنامه «از پهلوی تا جمهوری اسلامی» از مجموعه پادکست به نام جان، نیما شهسواری به نقد قدرت تبلیغات و پروپاگاندا در تاریخ معاصر ایران میپردازد. این روایت، داستان مردمی را بازگو میکند که بیش از یک قرن برای آزادی جنگیدند، اما به جای شهد آزادی، زهر استبداد نوشیدند.
شهسواری در این قسمت، تبلیغات را «هیولا»یی مینامد که با شعارهای فریبنده، مردم را به «چنگ در ننگ و به پیش تا جنگ» میکشاند. این پادکست، واکاوی دقیقی است از چگونگی استفاده نظامهای حاکم از پروپاگاندا برای ساختن دشمن، تحریف واقعیت و تثبیت سلطه.
این بخش نگاهی عمیق دارد به:
این روایت برای کسانی است که به دنبال فهم سازوکارهای پنهان سلطه، خشونت و فقر فرهنگی هستند. اگر از خود پرسیدهاید که چگونه تبلیغات میتواند آزادی را نابود کند، این قسمت پاسخی تأملبرانگیز برای شما دارد.
شما میتوانید این پادکست را در پلتفرمهای زیر بشنوید:
برای دریافت آثار دیگر نیما شهسواری از جمله کتابها و اشعار، یا مشارکت در تالار گفتمان دیالوگ، به وبسایت جهان آرمانی مراجعه کنید.
با درج ایمیل آدرس خود میتوانید از تازهترین آثار منتشر شده در وبسایت جهان آرمانی با خبر شوید آدرس ایمیل شما نزد ما محفوظ خواهد بود
با ثبت نام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید نگاشتههای خود را در این بستر منتشر کنید، فرای انتشار پست میتوانید با ما همکاری داشته و همچنین آثار خود در زمینههای مختلف هنری را نشر و گسترش دهید
© تمام حقوق نزد مولف محفوظ است
Copyright 2021 by Idealisti World. All Rights Reserved
این صفحه دارای لینکهای بسیاری است تا شما بتوانید هر چه بهتر از امکانات صفحه استفاده کنید.
در پیش روی شما چند گزینه به چشم میخورد که فرای مشخصات اثر به شما امکان میدهد تا متن اثر را به صورت آنلاین مورد مطالعه قرار دهید و به دیگر بخشها دسترسی داشته باشید،
شما میتوانید به بخش صوتی مراجعه کرده و به فایل صوتی به صورت آنلاین گوش فرا دهید و فراتر از آن فایل مورد نظر خود را از لینکهای مختلف دریافت کنید.
بخش تصویری مکانی است تا شما بتوانید فایل تصویری اثر را به صورت آنلاین مشاهده و در عین حال دریافت کنید.
فرای این بخشها شما میتوانید به اثر در ساندکلود و یوتیوب دسترسی داشته باشید و اثر مورد نظر خود را در این پلتفرمها بشنوید و یا تماشا کنید.
بخش نظرات و گزارش خرابی لینکها از دیگر عناوین این بخش است که میتوانید نظرات خود را پیرامون اثر با ما و دیگران در میان بگذارید و در عین حال میتوانید در بهبود هر چه بهتر وبسایت در کنار ما باشید.
شما میتوانید آدرس لینکهای معیوب وبسایت را به ما اطلاع دهید تا بتوانیم با برطرف کردن معایب در دسترسی آسانتر عمومی وبسایت تلاش کنیم.
در صورت بروز هر مشکل و یا داشتن پرسشهای بیشتر میتوانید از لینکهای زیر استفاده کنید.
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
عنوانی برای گزارش خود انتخاب کنید
تا ما با شناخت مشکل در برطرف کردن آن اقدامات لازم را انجام دهیم.
در صورت تمایل میتوانید آدرس ایمیل خود را درج کنید
تا برای اطلاعات بیشتر با شما تماس گرفته شود.
آدرس لینک مریوطه که دارای اشکال است را با فرمت صحیح برای ما ارسال کنید!
این امر ما را در تصحیح مشکل پیش آمده بسیار کمک خواهد کرد
فرمت صحیح لینک برای درج در فرم پیش رو به شرح زیر است:
https://idealistic-world.com/poetry
در متن پیام میتوانید توضیحات بیشتری پیرامون اشکال در وبسایت به ما ارائه دهید.
با کمک شما میتوانیم در راه بهبود نمایش هر چه صحیحتر سایت گام برداریم.
با تشکر ازهمراهی شما
وبسایت رسمی جهان آرمانی
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود مستقیم فایلها از سرورهای وبسایت رسمی جهان آرمانی تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Google Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای One Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Box Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو به شما اطالاعاتی پیرامون اثر خواهد داد، مشخصات اصلی اثر در این صفحه تعبیه شده است و شما با کلیک بر این آیکون به بخش مورد نظر هدایت خواهید شد.
شما با کلیک روی این گزینه به بخش مطالعه آنلاین اثر هدایت خواهید شد، متن اثر در این صفحه گنجانده شده است و با کلیک بر روی این آیکون شما میتوانید به این متن دسترسی داشته باشید
در صورت مشاهدهی هر اشکال در وبسایت از قبیل ( خرابی لینکهای دانلود، عدم نمایش کتب به صورت آنلاین و … ) با استفاده از این گزینه میتوانید ایراد مربوطه را با ما مطرح کنید.
در این بخش میتوانید توضیح کوتاهی دربارهی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همهی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشتههای شما
کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است
تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد
گزینههای در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان میگذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشارهی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد
در این بخش میتوانید آدرس شبکههای اجتماعی، وبسایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرسها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد
در این بخش میتوانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین میتوانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در ویسایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید
نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود
نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد
در نظر داشته باشید که این نام در نگاشتههای شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است
آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راههای ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید
رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده میتوانید این رمز را تغییر دهید
پیش از ثبتنام در وبسایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید
با استفاده از منو روبرو میتوانید به بخشهای مختلف حساب خود دسترسی داشته باشید
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
نیما شهسواری، نویسنده و شاعر، با آثاری در قالب داستان، شعر، مقالات و آثار تحقیقی که مضامینی مانند آزادی، برابری، جانپنداری، نقد قدرت و خدا را بررسی میکنند
جهان آرمانی، بستری برای تعامل و دسترسی به تمامی آثار شهسواری به صورت رایگان است
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است
بخش ارتباط، راههایی است که میتوانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است میتوانید در بخش توضیحات شبکهی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.
شما میتوانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمتهایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،
در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحلهی ابتدایی فرم پر کردهاید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.
پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعهی قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینکهای زیر اقدام کنید.
گزارش شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال گزارش دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
پیام شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال پیام دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
فرم شما با موفقیت ثبت شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال فرم دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.