دانلود و دسترسی رایگان به پادکست به نام جان

ویژه برنامه : نقد لیبرالیسم و کمونیسم

قسمت پنجم : فلسفه و اخلاق

به اشتراک‌گذاری لینک دانلود مستقیم پادکست به نام جان در شبکه‌های اجتماعی:

توضیحات این قسمت از پادکست

نقد لیبرالیسم و کمونیسم

نهایتی یکسان در اسارت و بردگی در تسلیم و خویشتن را به گور سپردن و مسیری که هر بار متفاوت از دیگری تصویر داد و ما در چنگال اینان اسیر مانده‌ایم که هر بار تنی آزادی را به خاری برابری و برابری را به قتل آزادی برای خود و طایفه‌اش کرد


قسمت پنجم
فلسفه و اخلاق


به سر دو طیفی نشسته و مدام می‌خرند و می‌فروشند
آنچه از اخلاق بود را دادند و به جایش فلسفه خریدند، فلسفه‌ای که بافت و بی نشان به دنبال گوری گشت که مرده‌ای در آن نبود و حال تمنای زیستن از مرگ کرده است


برنامه‌ی به نام جان قصد دارد تا درباب مباحث مهم باورها و دغدغه‌های دنیایمان به زبان ساده و بداهه سخن بگوید

دسترسی به پادکست به نام جان ویژه برنامه‌ی نقد لیبرالیسم و کمونیسم

دانلود رایگان و دسترسی کامل به قسمت پنجم : فلسفه و اخلاق

نسخه ویدیویی پادکست به نام جان ویژه برنامه‌ی نقد لیبرالیسم و کمونیسم

دیدن، شنیدن و دانلود رایگان نقد لیبرالیسم و کمونیسم

شنیدن به پادکست به نام جان ویژه برنامه‌ی نقد لیبرالیسم و کمونیسم از اسپاتیفای

🎧 پادکست داستان کوتاه شنیدن در اسپاتیفای و پلتفرم‌های دیگر قسمت پنجم : فلسفه و اخلاق

پخش آنلاین پادکست به نام جان ویژه برنامه‌ی نقد لیبرالیسم و کمونیسم از یوتیوب

تماشای ویدیوی پادکست به نام جان قسمت پنجم : فلسفه و اخلاق از یوتیوب نمایش صوت و تصویر

توجه

 

این بخش از متن پادکست توسط هوش مصنوعی استخراج شده است. ممکن است شامل اشتباهاتی باشد یا به طور کامل با محتوای اصلی مطابقت نداشته باشد. هدف از این کار، بهبود دسترسی مخاطبین به محتوای پادکست و فراهم کردن امکان مطالعه و مرور سریع‌تر مطالب است

 

چرا متن پادکست را منتشر می‌کنیم؟

 

ما تصمیم گرفته‌ایم متن پادکست‌های خود را منتشر کنیم تا دسترسی به محتوای آن‌ها برای همه مخاطبان آسان‌تر شود. این اقدام به ویژه برای افرادی که ترجیح می‌دهند مطالب را به صورت متنی مطالعه کنند یا نیاز به مرور سریع‌تر دارند، مفید خواهد بود

 

متن پادکست چگونه استخراج شده است؟

 

این متن توسط هوش مصنوعی Speechmatics استخراج شده است. Speechmatics یکی از پیشرفته‌ترین فناوری‌های تبدیل گفتار به متن است که با استفاده از الگوریتم‌های پیچیده و یادگیری عمیق، صدا را به متن تبدیل می‌کند. این ابزار قادر است با دقت بالا و در زمان واقعی، گفتار را به متن تبدیل کند و از بیش از ۵۰ زبان مختلف پشتیبانی می‌کند

متن پادکست

 

سلام دوستان من نیما شهسواری و این برنامه به نام جان است با شما هستم.

 این قسمت پنجم از ویژه برنامه نقد لیبرالیسم و کمونیسم هست و ما قراره توی این قسمت در باب اخلاق و فلسفه صحبت بکنیم.

 ممنون که همراه من هستید.

 خب دوستان توی این ویژه برنامه مشخص ما سعی کردیم در باب لیبرالیسم و کمونیسم صحبت بکنیم.

 نقاط اشتراکشون نقدهایی که نسبت بهشون وجود داره رو بگیم و مبنای کلی ما پیرامون آزادی و برابری بود.

 این دو نگاه مشخصی که در دل خود با باور داشتن نصفه و نیمه به یکی از این معانی دیگری رو قربانی کردن.

 یعنی اگر نظام سرمایه داری پیرامون آزادی صحبت کرده، هر چند که آزادی رو بی‌معنا کرده، آزادی رو از اون حیطه انتفاع خود خارج کرده، اما در عین حال و به فراخور او برابری رو قربانی کرد هزینه کرده.

 در راستای این آزادی نصفه و نیمه در باب کمونیسم هم شرایط به همین شکل هست.

 یعنی اونها برابری رو معیار قرار دادند.

 برابری از بین رفته و بی معنا که در نهایت با قربانی کردن آزادی قرار بر این بوده که اون رو میدان دار بکنند و ما سعی کردیم با این مبنای مشخص مفاهیم مشخص و معتبری که برای ما ارزش بالایی داره یعنی آزادی و برابری که توامان با هم معنا میشن.

 این ویژه برنامه رو تدارک ببینیم تا بیشتر در باب این مفاهیم صحبت کنیم و در کنارش در باب لیبرالیسم و کمونیسم هم صحبت کنیم.

 و اما در این قسمت مشخص هم قرار هست که در باب اخلاق و فلسفه و نقد اخلاق و فلسفه در این دو نگاه صحبت بکنیم.

 موجز و مختصر.

 در باب عناوینی که به ذهنمون میرسه و حالا شاید در آتی بیشتر و بیشتر در باب هر کدوم از این مفاهیم هم صحبت بشه.

 خب اصولا وقتی در باب سرمایه داری و کمونیسم صحبت میکنیم، یکی از مفاهیم مهم تصویر انسان در دل این نگاه ها و این مکتب های فکری مدرن انسانی است.

 خب ما صحبت کردیم یکی از اون نقاط قوت قاعدتا این پیشروی بوده.

 یعنی وقتی به نقطه ابتدای به وجود اومدن به عنوان مثال سرمایه داری و لیبرالیسم نگاه می کنیم، می دونیم که برگرفته از دوران و عصر روشنگری است و در امتداد اون نگاهی که در رنسانس اتفاق افتاد و اصولا این ها پله هایی برای بالا رفتن انسان ها و زندگی بهتر انسان ها بود.

 گفتیم که قاعدتا اومانیسم و نگاه های انسانگرایانه به نوعی نزدیکی و قرابت معنایی داره با مفاهیم لیبرالیسم و این ها یکی از اون نقاطی بوده که ما رو ذره ای دور کرده از اون خفقان گسترده و پله های ابتدایی بوده برای زندگی بهتر و بهزیستی جمعی برای تمامی انسان ها.

 و خب قاعدتا مفهوم مارکسیسم هم در همین ابتدا برای کرامت بیشتر زندگی انسانی بوده و به واسطه رسیدن به برابری بیشتر بوده.

 خب قاعدتا اینها نقاط ابتدایی و چرایی هست که من در قسمت اول و در مقدمه درباره اش صحبت کردم اما در آتی این نگاه ها تغییر می کند.

 یعنی شما وقتی با تصویر انسان روبه رو می شوید در آن نقطه ابتدایی قرار هست که این تصویر تعبیری از خدا در آسمان ها بشه.

 گفتم در این نگاه انسان گرایانه و کمونیستی که ما می شناسیم و درطول تاریخ هم درباره اش صحبت شده، شما مواجه می‌شوید با یک خدایی که تاج و تخت ازش گرفته می‌شه و این تاج و تخت به انسان به عنوان اشرف مخلوقات در همون نگاه الهی و یا انسان با کرامت در این نگاه اومانیستی داده میشه.

 حالا این انسان هست که این تاج و تخت رو به سر میذاره اما این انسان دارای طبقات و مرتبتی هست.

 یعنی همه انسان ها قرار نیست وارد این دالان بشن.

 قرار نیست این تاج رو به سر بزارن.

 قرار هست اون انگشت شماران و گلچین شدگانی باشند که این قدرت را در اختیار می‌گیرند.

 در این تصویر ارائه شده در.

 خب قاعدتا سرمایه داری کسی که سرمایه بیشتری داره وارد این دالان میشه وارد این قبیله میشه و مبدل به خدا میشه و حالا شما مواجه میشید با این تصویر ارائه شده از انسان در دل این انسان گرایی که از او معنای راستین و حقیقی که در نهایت بخواد ما رو به برابری برسونه تهی و بی معنا میشه، در نهایت داره دوباره طبقات بیشتری رو میسازه و حالا به جای خدا قرار هست که اون انسان قدرتمند قرار بگیره و اون انسان مثلا سفیدپوست مرد مختص به جامعه اروپایی قرار هست بیاد و درجایگاه خدا بنشینه و خارج از این در کنار این معنا ما مواجه میشیم از این انسان عامی و انسانی که به عنوان انسان معمول هست و خارج از این انتخابات هست، قرار هست که مبدل به ابزاری برای پیشرفت همون خدایگان بشه.

 یعنی در نهایت شما مواجه میشید با یک ابزار برای دیگران، انسان و جایگاه انسان تعریف شده.

 در دل این نگاه، سرمایه داری قرار است که او را مبدل به ابزاری بکند.

 حالا قرار هست که این ابزار به واسطه نیاز دیگران معنا پیدا بکند و به ثروت برسد یا نرسد.

 اصولا وقتی مواجه می‌شوید با همین فلسفه ای که ما تحت عنوان بازار آزاد می‌شناسیم هم قاعده همین شکلی است.

 یعنی شما اگر مواجه می‌شوید با انسان هایی که دارای قیمت می‌شوند.

 وقتی شما در یک جامعه سرمایه داری مثلا به یک موضوع مشخص نگاه می‌کنید، مثلا به انباشت ثروت در اختیار یک فرد نگاه می‌کنید، به جواهراتی نگاه می‌کنید، به ثروت انباشته شده، به ماشین، به خونه، به همه این عواملی که ساخته شده در دل این نگاه های سرمایه داری است.

 حالا می‌توانید خیلی ساده آن را با انسان ها مقایسه بکنید و ببینید که چقدر جان انسان ها بی ارزش است.

 به فراخور آن جان تمام جانداران هم بی ارزش است و این بی معنا شدن انسان در دل این نگاه سرمایه داری است.

 وقتی از این هم بگذرید و وارد اون نگاه کمونیستی بشید.

 داستان به همین شکل است.

 اون ها هم قرار است که انسان را مبدل به ابزاری بکنند برای پیشرفت. برای مقابله.

 برای اینکه در این جنگ ساخته شده و در این دوقطبی به آن نوک پیکان برسند.

 قرار هست بیشتر تولید بکنند.

 قرار است کار را مقدس بشمارند و در دل این کار خود را غرق بکنند و خفه بکنند.

 حالا انسانی است که دوباره مبدل به ابزار شده.

 حالا این انسان در دل نگاه کاپیتالیستی و یا در دل نگاه سوسیالیستی.

 در هر دوی این نگاه ها در نهایت قرار هست مبدل به ابزاری برای پیشرفت و توسعه بشه یا پیشرفت و توسعه فردی یا جمعی.

 حالا هر چقدر این ها دارای اشکال هست، موضوع بحث ما نیست.

 اینکه آیا واقعا اون ها به فکر پیشرفت جمعی هستند یا نه، موضوع بحث ما نیست.

 در نهایت این ابزار شدن انسان و مبدل شدن به راهی برای رسیدن به هدف هست که موضوع بحث ما هست.

 فارغ از این شما رو به رو میشید با تصویری از انسانی که انگاری که هیچ خودمختاری ندارد و ساخته ی تاریخ است، اصولا قرار است که تاریخ به او رنگ و بویی بدهد.

 حرکت او را به پیش ببرد.

 اصولا عاملیت قرار است که از انسان ها گرفته بشه.

 دیگه عاملیتی نخواهند داشت.

 چه در اون نگاه کاپیتالیستی و سرمایه داری که انسان مبدل به ابزار برای ساخت ثروت شده و تنها اون جماعت خدا تصویر شده هستند و نزدیک و مقربان او سرمایه داران و اون قبیله حاکم هستند که شاید جایگاهی داشته باشند و اصولا دیگران تنها و تنها ابزار و وسیله هستند و چه در نگاه کمونیستی هم داستان به همین شکل هست.

 اصولا دیگه عاملیتی برای این ها تعبیر و تصور نمیشه.

 اگر هم عاملیتی تصویر شد تا زمان انقلاب بود.

 بعد از انقلابی که اتفاق می افته.

 حالا هر کسی که عاملیتی برای خودش تعبیر کنه مبدل به ضد انقلاب و جاسوس و خیانت کار میشه و محکوم به مرگ هم خواهد شد.

 ما وقتی به تصویر انسان در دل این نگاه نزدیک می‌شویم، در نهایت به یک نقطه مشخص می‌رسیم که انسان دیگر معنایی تحت عنوان انسان نخواهد داشت.

 تنها مبدل به ابزاری خواهد شد برای پیشبرد اهداف جمعی و یا فردی.

 اما فارغ از آن دو مسئله مهم یعنی آزادی و برابری که در دل این دو نگاه وجود دارد، موضوع مهم ماست.

 وقتی ما در باب مثلا آزادی صحبت می‌کنیم، در دل نگاه سرمایه داری و لیبرالیسم مواجه می‌شویم با این آزادی که مدام داره شعار داده می‌شه، مدام داره درباره‌ش صحبت می‌شه.

 اما پرسش مهم و اصلی این هست که آزادی به چه قیمت قرار هست که این آزادی رو به چه قیمتی به دست بیاریم؟

 ما بارها در باب آزادی صحبت کردیم که آزادی به دور از مفهوم برابری معنایی نخواهد داشت.

 اینجا این آزادی به دست اومده به قیمت و هزینه اسارت دیگران معنا خواهد شد.

 یعنی شما تصویری را در نظر بگیرید که اگر قرار بر این نباشد که ما به برابری اعتقاد داشته باشیم و در راستای این برابری، منع آزار را به عنوان قاعده و قانون آزادی بپذیریم، دیگر چه کسی قرار است آزاد باشد؟

 قاعدتا تنها کسانی آزاد خواهند بود که قدرت بیشتری داشته باشند که ثروت بیشتری داشته باشند.

 تنها آزادی برای آنهاست.

 و حالا وقتی شما مواجه می‌شوید با این نگاه ساخته شده در دل سرمایه داری هم ما را به همین سمت و سو می‌برد که آزادی به قیمت از میان بردن آزادی دیگران هست.

 این آزادی های فردی که مدام دارد گفته می‌شود به قیمت این هست که یک جماعتی در اسارت باشند و جماعت کارگری باشند که به واسطه اسارت خودشان آزادی را برای دیگران بسازند، به واسطه فقر خودشان ثروت برای دیگران بسازند و این همان نقطه تلاقی است که می‌تواند آزادی را بی‌معنا بکند.

 می‌تواند آزادی را مبدل به یک دیو چند سر بکن.

 اگر برابری میداندار نباشد.

 و حالا وقتی در باب آزادی صحبت میکنند.

 و حالا در دل این نگاه کاپیتالیستی مدام مانور داده میشود پیرامون آزادی.

 ما میتوانیم این تصویر را ببینیم که این آزادی تصویر شده هیچ سنخیتی با آزادی و معنای حقیقی آزادی ندارد.

 و این آزادی اصولا به قیمت اسارت دیگران معنا میشود.

 این ثروت به واسطه فقر دیگران معنا میشود.

 و اینگونه هست که آزادی لگدمال میشود.

 آزادی به قیمت نابودی دیگران در بین هست.

 وقتی هم نزدیک به نگاه کمونیست ها و این نگاه چپی ها هم میشوید باز برابری میدان دار میشود.

 اما به چه قیمتی؟

 این برابری قرار هست به چه قیمت وارد این چرخه و زندگی و زیست جمعی مردمان بشود؟

 قرار هست به قیمت از میان بردن تمام آزادی ها، سر سپردن در برابر حکومت مستبد و دولت تمامیت خواه در برابر خدایان، فرمانبردار بودن و اطاعت گری در برابر سر خم کردن در برابر سرکوب ها و خفقان ها و سانسور ها.

 پروپاگاندا ها قرار است مردمانی باشند فرمانبردار طاعت گر تا در نهایت بتوانند برابری را بدست بیاورند.

 برابری که هیچ معنا و سنخیتی با خود برابری هم ندارد.

 برابری ای که قرار هست همگان را یکسان و به یک چشم ببیند نه در راستای حقوق، نه در راستای رسیدن به ثروت، نه در راستای توزیع عادلانه ثروت، نه در راستای در امان بودن، نه در راستای منع آزار همگان، بلکه در راستای یکسانی احمقانه و حماقت آلود که هیچ سنخیتی با واقعیت ندارد.

 یعنی شما در هیچ جای جهان نمی توانید همگان را یکسان ببینید.

 نه انسان را با حیوان یکسان ببینید نه خود انسان را با انسان، نه یک بچه پنج ساله را با یک مرد شصت ساله، با یک زن سی ساله.

 اینها هیچ کدام با هم یکسان نیستند.

 برابر هستند اما یکسان نیستند.

 و حالا شما مواجه می شوید در دل این نگاه ابلهانه ای که پیرامون برابری شکل گرفته در نگاه های چپی اصولا صحبت از یکسانی میکنند و نه برابری.

 و این یکسانی تعبیر شده را هم به قیمت و هزینه تمام آزادی ها دارن ارائه میدن.

 قرار هست که آزادی رو از بین ببرند و سلاخی بکنند و به قربانگاه ببرند تا همه یکسان بشن.

 یه یکسانی که همه چیز رو هم از میان خواهد برد.

 اصولا به وجود آمدن این حکومت های کمونیستی بر همین پایه هست.

 بر پایه ی به وجود آوردن یک پایه ی ننگین و مستبدانه برای یک دولت تمامیت خواه تا همه چیز رو در اختیار بگیره و به فراخور از میان بردن آزادی مردم و جمعیت مردم، حالا به اون ها یه تحفه ای از برابری بده.

 برابری که هیچ سنخیتی هم برابری نداره.

 ما وقتی ریز میشیم و از نزدیک به تصاویر ارائه شده در طول تاریخ از حکومت های سرمایه داری و کمونیسم رو به رو میشیم، میدونیم که این ها قرار بر یک چیز دارند یا قرار هست عدالت را بدون آزادی بدن یا قرار هست آزادی بدون عدالت بدن.

 هر چند که خود عدالت و آزادی تعریف شده در دل آن ها هم هیچ سنخیتی با آن مفهوم و معنای واقعی ندارد، اما باز هم قرار است که در ازاء قربانی کردن و هزینه کردن، یکی از دو دیگری را میداندار بکنند و این نقطه ی افراطی است که ما را از معنای واقعی و حقیقی دور می کند.

 این آن نقطه ای است که ما را در این منجلاب و مرداب غرق می کند و فردای نامشخصی را هم برای ما به وجود می آورد.

 ما نیاز به همپوشانی این دو معنا داریم که اصولا این دو معنا بی هم معنایی نخواهند داشت.

 ما در باب این نگاه مطلقی که وجود دارد در دل، اخلاق، در دل حقیقت و حقیقت گرایی در هر دو این دو نظام ها هم رو به رو هستیم.

 اصولا این نگاه در نهایت به نقطه ای از افراط و تفریط خود خواهد رسید که هیچ نگاهی را قبول نخواهد کرد.

 هیچ انتقاد و هیچ پرسشی رو قبول نخواهد کرد.

 حقیقت مطلق رو برای خود خواهد دید.

 اخلاق مطلق رو در خود خواهد دید.

 یعنی شما نه تنها در نگاه کمونیسم یا سرمایه داری که در تمام نگاه های انسانی با این موضوع روبرو میشوید.

 حقیقت تمام آن چیزیست که نزد منه همه دیگران باطل هستند.

 همون چیزی که در اسلام وجود داره در دل کمونیست هم وجود داره.

 در دل نظام های لیبرالیستی هم وجود همه اینها دارن دم از یک موضوع مشخص میزنن و اون هم تمام حقیقت برای ماست.

 تمام اخلاق و اخلاق مطلق برای ماست.

 حال با اینکه مثلا در همون نظام سرمایه داری دارای اینگونه حقوق دیگران و عدالت و برابری پایمال میشه و حتی حاضر به گوش سپردن به این انتقاد ها و تغییرات هم نیستند چرا که باور آوردن به این ها هیچ جایگاهی برای اون نگاه نسبی گرایانه وجود نداره.

 در دل هر دوی این حکومت ها ما با یک مفهوم مشخص روبه رو هستیم که هدف وسیله رو توجیه میکنه.

 شما وقتی به این جمله کلیشه ای می رسید که بار ها و بار ها هم شنیدید، حالا می تونید معنای حقیقی و حقه ی اون رو در همین دو نگاه ببینید.

 یعنی اگر شما روبرو میشید با یک حکومت سرمایه داری، حالا به واسطه بازار حاضر هست که هر کاری انجام بده حاضره برای رسیدن به هدف هر وسیله ای رو هم توجیه کنه.

 حاضره از گرسنگی به بیشماران بده اما به اون خواسته ای که داره برسه.

 حاضر هست تمام گندم ها و برنج ها و آسیاب ها رو از بین ببره و آتش بزنه.

 برای اینکه یک قیمتی که خودش می خواد و بازار قاعدتا به وجود خواهد آورد تعیین بکنه.

 یعنی شما با این شکل افسار گسیخته هم روبرو میشید؟

 اگر از سوی دیگری مواجه میشید با حکومت های کمونیستی، حالا این حکومت های کمونیستی حاضرند هر کاری و هر فضاحتی به بار بیارند.

 حاضرند هر گونه وحشیگری رو به وجود بیاورند و سرکوبی را هم میدان دار بکنند تا حرف خودشان به کرسی بنشیند تا هدف غایی خودشان میدان دار باشد.

 حاضرند همگان را از زیر تیغ بگذرانند.

 همتای چیزی که گذراندند حاضرند به واسطه آن اعتقادات احمقانه ای که دارند با آن اقتصاد دستوری که بوجود آوردند باعث کشتار حتی میلیون ها نفر بشوند و قحطی را در کشور پایدار بکنند.

 همتای چیزی که در چین یا روسیه اتفاق افتاد اما باز هم حاضر نیستند که این مشکلات را قبول کنند و حاضر نیستند که برای رسیدن به این هدف راه و وسیله درستی را انتخاب بکنند، حاضرند دست به گریبان هر وسیله ای بشوند، دستشون رو به هر راهی دراز بکنند، حتی کشتار، حتی خشونت، حتی اختناق، حتی سرکوب، حتی پاکسازی و هر رفتار شنیع دیگری در دولت های لیبرالیستی هم به همین شکل.

 حالا این که شاید اونها در بوق و کرنا های بیشتری می کنند یا بیشتر موفق به لاپوشانی میشن، تفاوت میان هر دوی این نگاه ها در همین است که تا چه اندازه قدرت این لاپوشانی را داشته باشند و یا نداشته باشند.

 تا چه اندازه در بوق و کرنا در موردش صحبت بکنند و یا سکوت بکنند.

 اما نقطه اشتراک هر دوی این نگاه ها همین موضوعی است که هدف وسیله را توجیه می کند و اصولا برای این جماعت فقط و فقط هدف مهم است و هر وسیله ای هم در برابرشان قرار خواهد گرفت.

 در این دو نگاه ما مواجه می شویم با یک دوگانگی احمقانه ای به وجود آمده در راستای اینکه فرد علیه جامعه قرار می گیرد و یا جامعه علیه فرد حاضر به این نزدیکی و قرابت این دو معنا با هم نیستند.

 یعنی شما هیچوقت مواجه نمیشید با این مفهومی که به هم گره خورده.

 ما زندگی جمعی می کنیم اما فردیت خودمان را هم قبول می کنیم و باید به فردیت خود هم احترام بزارید.

 اما همواره در دو هر دوی این نگاه ها این دو موضوع در برابر هم قرار می گیرند.

 همتای چیزی که ما مصداق آزادی و برابری دربارش صحبت کردیم، همان گونه که این جماعت در باب آزادی و برابری صحبت می کنند و اصولا یکی را به قربانگاه برای دیگری می برند.

 در راستای این مفهوم هم داستان به همین شکل هست یا فرد بر علیه جامعه قرار میگیرد و یا جامعه برعلیه فرد هست.

 خب ما یک فردی را می بینیم که همه چیز این جامعه داره فداش میشه در دل نگاه های سرمایه داری و اصولا انگار جماعتی اسیر و عبد و بنده هستند برای اینکه این فردیت او حفظ بشه و به همه آمال و آرزوهایش برسه و یا در برابرش.

 در نگاه های کمونیستی قرار بر این هست که یک جامعه به یک سودایی برسد و تمام فردیت اون ها زیر پا گذاشته بشه.

 تمام آزادی ها، قدرت انتخاب ها، تغیر دادن ها، همه این ها زیر پا گذاشته بشه به واسطه مثلا زندگی بهتر جمعی.

 خب قاعدتا تشکیک در باب اصل این موضوعات هم وجود داره اما فارق از این تشکیک در این اصل ما مواجه میشیم با این اصل به وجود آمده یعنی از میان بردن فردیت در جامعه کمونیستی و یا بالعکس از زیر پا گذاشتن تمام نگاه های اجتماعی و پیشرفت های اجتماعی زیر پا و قربانی کردن در برابر فردیت آن هم یک جماعت مشخص.

 پس از ما با این دوگانه و تناقض هم روبرو هستیم.

 در دل این نگاه های به وجود آمده در نهایت ما مواجه میشویم با یک ایدئولوژی قدرتمند که مبدل به یک دین میشود خودش را حقیقت محض می داند و در پی از بین بردن و حذف شک است و اصولا حذف کردن شک و احساس، پرسشگری و انتقاد.

 در نهایت ما را به یک نقطه می رساند.

 پایان فلسفه است.

 اصولا فلسفه و فلسفیدن در یک داستان قرار است که به وجود بیاید و آن هم تشکیک کردن است.

 پرسش کردن هست.

 کلیت فلسفه یعنی پرسش کردن و حالا ما وقتی داریم در باب یک نگرش صحبت می کنیم که در نهایت حقیقت را برای خود می داند و به هیچ گونه به این شک باور ندارد، به نقطه ای خواهد رسید که تمام شک ها را از بین ببرد و خود را مبدل به یک ایمان بکند.

 و حالا این ایمان چشم و گوش بسته ما را به نقطه ای می رساند که دیگر فلسفه ای بر جا نخواهد بود.

 همتای چیزی که در تمام این نگاه ها هم به وجود آمده و اصولا دیگر جایی برای فکر کردن، اندیشیدن و انتقاد کردن باقی نخواهد بود.

 قاعدتا این ایدئولوژی های به وجود آمده چه در دل سرمایه داری و چه در دل کمونیسم ما را به نقطه ای رسانده از این افراط و این افراطی که در نهایت حقیقت را برای خود می داند و با حذف تمام شک ها، پرسش ها، پایان فلسفه را نوید پایان فلسفه هم به مفهوم از میان رفتن اخلاق و از میان رفتن پرسش هایی پیرامون مباحث اخلاقی است.

 اگر شما در جهان سرمایه داری رو به رو می شوید، با یک جماعتی که تمام ثروت دیگران رو برای خود کرده اند و دارند خون مردم رو می مکند و درون شیشه ها می کنند با عرق جبین آنها به تمام ثروت ها رسیدند و آنها در فقر و بدبختی هستند.

 به واسطه این پایان فلسفیدن است که دیگر پرسشی به وجود نمی آید.

 دیگر پرسش های اخلاقی مطرح نمی شود و ما به نقطه ای نمی رسیم برای تغییر دادن.

 در صورتی که می توانیم این تصویر واضح را در برابر ببینیم و به آن ایمان داشته باشیم و گواه بدهیم که این زیست جمعی و این دو نگاه زندگی در اسارت را برای مردمان پدید آورده، زندگی با از میان بردن برابری ها را به وجود آورد و در نهایت هر دو انسان ها را مبدل به ابزار هایی کردند برای پیشرفت.

 خب قاعدتا در باب این دو نگاه و نقد اخلاقی و فلسفی آن ها میشه ساعت ها صحبت کرد.

 اما من سعی کردم موجز صحبت کنم تا در نهایت به قسمت انتهایی برسیم و در باب گزینه جایگزین صحبت کنیم.

 قاعدتا در باب لیبرالیسم و کمونیسم.

 در باب مصادیق و اتفاقاتش میشه ساعتها صحبت کرد.

 در اتریش شاید در باب این مسائل هم صحبت کردیم اما به اندازه کافی تو این قسمت های ارائه شده سعی کردیم در باب این کلیت و این معنای کلی و این موضوع مهم آزادی و برابری و تعابیر و تفاسیری که در این دو نگاه وجود داره صحبت کن.

 در این انتهای برنامه دوست دارم باهاتون مطرح کنم که اگر دوست دارید این صدا شنیده بشه این راه تغییر شکل بگیره میتونید آثار من رو با دیگران به اشتراک بذارید.

 منظور از آثار هم خلاصه به برنامه ای به نام جان نمیشه.

 من پیش از اینکه بخوام برنامه ای به نام جان رو ضبط و منتشر کنم، آرا و افکار و عقاید ام رو تحت عناوین کتاب‌هایی به رشته تحریر در آورد.

 تمامی این آثار به صورت رایگان در وب‌سایت جهان آرمانی در اختیار شما دوستان هست.

 میتونید با مراجعه به وبسایت این آثار رو به صورت رایگان دریافت کنید و اگر دوست داشتید این صداهای تغییر شکل بگیره و این راه ادامه پیدا کنه اون رو با دیگران هم به اشتراک بگذارید.

 ممنون که همراه من بودید.

 من نیما شهسواری و این برنامه بنام جان بود.

 در پناه آزادی.

 

 

 

 

 

آثار صوتی نیما شهسواری، پادکست و کتاب صوتی در شبکه‌های اجتماعی

از طرق زیر می‌توانید فرای وب‌سایت جهان آرمانی در شبکه‌های اجتماعی به آثار صوتی نیما شهسواری اعم از کتاب صوتی، شعر صوتی و پادکست دسترسی داشته باشید

برخی از کتاب‌های نیما شهسواری

دانلود رایگان کتاب، آثار نیما شهسواری، برای دسترسی به کتاب بیشتر صفحه را دنبال کنید...

توضیحات پیرامون درج نظرات

پیش از ارسال نظرات خود در وب‌سایت رسمی جهان آرمانی این توضیحات را مطالعه کنید.

برای درج نظرات خود در وب‌سایت رسمی جهان آرمانی باید قانون آزادی را در نظر داشته و از نشر اکاذیب، توهین تمسخر، تحقیر دیگران، افترا و دیگر مواردی از این دست جدا اجتناب کنید.

نظرات شما پیش از نشر در وب‌سایت جهان آرمانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در صورت نداشتن مغایرت با قانون آزادی منتشر خواهد شد.

اطلاعات شما از قبیل آدرس ایمیل برای عموم نمایش داده نخواهد شد و درج این اطلاعات تنها بستری را فراهم می‌کند تا ما بتوانیم با شما در ارتباط باشیم.

برای درج نظرات خود دقت داشته باشید تا متون با حروف فارسی نگاشته شود زیرا در غیر این صورت از نشر آن‌ها معذوریم.

از تبلیغات و انتشار لینک، نام کاربری در شبکه‌های اجتماعی و دیگر عناوین خودداری کنید.

برای نظر خود عنوان مناسبی برگزینید تا دیگران بتوانند در این راستا شما را همراهی و نظرات خود را با توجه به موضوع مورد بحث شما بیان کنند.

توصیه ما به شما پیش از ارسال نظر خود مطالعه قوانین و شرایط وب‌سایت رسمی جهان آرمانی است برای مطالعه از لینک‌های زیر اقدام نمایید.

بخش نظرات

می‌توانید نظرات، انتقادات و پیشنهادات خود را از طریق فرم زبر با ما و دیگران در میان بگذارید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مقالات تحلیلی | مسیری در فهم فلسفه حیات

هر روایت، تنها نیست. آنچه اینجا می‌خوانید، انعکاس‌هایی‌ست از همان سؤال، همان باور، همان فریاد در مسیرهای دیگر، با واژه‌هایی دیگر.
مقالات مرتبط مسیرهای هم‌ریشه در روایت و تحلیل

مفهوم، در انزوا نمی‌ماند.
هر واژه‌ای که در یک روایت برانگیخته می‌شود، پژواک‌هایی دارد در مسیرهای دیگر.
در ادامه، مجموعه‌ای از مقالات قرار گرفته‌اند که نه تکرار، که «تفسیر»‌اند—از همان زخم، همان آرزو، همان بیداری.

اگر این روایت با تو سخن گفت، شاید این مسیرها هم حرف‌هایی برای گفتن داشته باشند.

جبر تا آزادی؛ چالش‌های بنیادین در تعاریف و باورها

وطن: از جبر تا آزادی؛ چالش‌های بنیادین در تعاریف و باورها

وطن: تعریفی از جبر و سرنوشت اجتماعی   وطن مفهومی است که برای همه آشناست. ما آن را با مرزها و انسان‌هایی که در آن زندگی می‌کنیم، تعریف می‌کنیم و این زندگی اجتماعی را به نام وطن و هم‌وطن می‌شناسیم. وطن امروزین، بر اساس جبر به وجود آمده و ما در آن گرفتار شده‌ایم. این همان جبر است که در باب آن صحبت کردیم. ما به اجبار در این وطن متولد شده‌ایم و هیچ اختیاری در انتخاب آن نداشتیم.   وطن برای ما مانند مذهب و دین است که به‌طور ارثی به دست آمده و انتخاب آن به‌صورت عقلانی نبوده است. ما در یک محدوده جغرافیایی به دنیا آمده‌ایم و به اجبار متعلق به آن کشور هستیم. تمام ظلم‌ها و

14

آزادی اقتصادی: آیا فقیر می‌تواند آزاد باشد؟

آزادی اقتصادی: آیا فقیر می‌تواند آزاد باشد؟ تصور کنید در یک جامعهٔ ایده‌آل زندگی می‌کنید—جهانی که در آن، هر فردی، فارغ از ثروت یا فقر، حق یکسانی برای آزادی دارد. شما می‌توانید هر شغلی را انتخاب کنید، هر تحصیلی را دنبال کنید، و هر رویایی را بدون محدودیت مالی دنبال کنید. این، جهان آرمانی است—جهانی که در آن، آزادی، یک حق ذاتی و جهان‌شمول است. اما در جوامع واقعی، این تصویر، اغلب یک فانتزی است. در جوامع ناعادلانه، آزادی اقتصادی، نه یک حق، بلکه یک امتیاز است—امتیازی که فقط برای ثروتمندان محفوظ می‌ماند. این مقاله، نه تنها به دنبال اثبات این واقعیت تلخ است، بلکه قصد دارد نشان دهد که چگونه فقر، زنجیرهای نامرئی می‌سازد که انسان را در دام

زندگی، آزادی تحلیل تاریخی، چالش‌ها و آینده انقلاب ایران

جنبش زن، زندگی، آزادی: تحلیل تاریخی، چالش‌ها و آینده انقلاب ایران

بررسی جنبش سراسری “زن، زندگی، آزادی” و پیشینه تاریخی جمهوری اسلامی مقدمه: مروری بر بحث انقلاب ایران در بخش‌های پیشین این بحث، به بررسی تحولات ایران از زمان تأسیس جمهوری اسلامی تا امروز پرداختیم. در این بخش، تمرکز اصلی بر جنبش سراسری “زن، زندگی، آزادی” است که پس از قتل مهسا امینی شکل گرفت. هدف این است که نقاط قوت، ضعف، ویژگی‌ها، و اهداف این جنبش را تحلیل کنیم و به راهکارهایی برای کاهش هزینه‌های انقلاب و تسریع دستیابی به آینده‌ای روشن برسیم.   جنبش “زن، زندگی، آزادی”: جرقه‌ای از اعتراضات سراسری این جنبش پس از قتل مهسا امینی به عنوان یک جرقه بزرگ، اعتراضات گسترده‌ای را در سراسر ایران برانگیخت. برای درک بهتر این جنبش، لازم است به پیشینه

1

ناجی چه کسی است؟ تحلیل فلسفی از مفهوم رهایی‌بخش در دنیای مدرن

ناجی چه کسی است؟ تحلیل فلسفی از مفهوم رهایی‌بخش در دنیای مدرن صدای فریادهایشان هنوز در گوشم طنین‌انداز است. آن‌ها را می‌بینم که با چشم‌هایی پر از اشک، ساعت‌ها به آسمان خیره شده‌اند و منتظر ناجی‌ای هستند که هرگز نخواهد آمد. آیا ما هم در دنیای مدرن، در همین دام انتظار افتاده‌ایم؟ مقدمه: انتظاری که هزاران سال طول کشید در دل یک دهکده‌ی دورافتاده، جایی که آفتاب طلایی بر سرزمین سرسبز می‌تابید و فصل‌ها با زیبایی خود را نمایان می‌کردند، مردمی زندگی می‌کردند که هنوز نمی‌دانستند زندگی‌شان در آستانه‌ی تحولی عظیم قرار دارد. آن‌ها در صلح و آرامش زندگی می‌کردند، بدون ارباب و بدون قانونی که از بالا بر آن‌ها تحمیل شود. اما روزی، ندای یکتاپرستی و پرستش خدایی ناطق

برابر پویایی نگاهی فلسفی به مقاومت در برابر تغییر و ضرورت رشد در جامعه ایران

ایستایی در برابر پویایی: نگاهی فلسفی به مقاومت در برابر تغییر و ضرورت رشد در جامعه ایران

رشد و پویایی در برابر ایستایی: تقابل طبیعت و افکار ایستا مقدمه: رشد و پویایی در طبیعت در این بخش از مقاله، به بررسی مفهوم رشد و پویایی در طبیعت و تقابل آن با ایستایی و افکار ایستا می‌پردازیم. رشد و پویایی به‌عنوان مفاهیمی اساسی در طبیعت، نه‌تنها به موجودات و جانداران معنا می‌بخشند، بلکه به زندگی انسان‌ها نیز جهت می‌دهند. این مقاله به بررسی این موضوع می‌پردازد که چگونه رشد و پویایی در تقابل با ایستایی قرار می‌گیرند و چگونه افکار ایستا، به‌ویژه در ادیان یکتاپرستانه مانند اسلام، می‌توانند مانعی برای پیشرفت و تغییر باشند.   رشد و پویایی: معنای زندگی رشد و پویایی به‌عنوان مفاهیمی اساسی در طبیعت، به موجودات و جانداران معنا می‌بخشند. گیاهان، حیوانات، و انسان‌ها،

مقاله بیشتری یافت نشد...
مقالات

هر واژه، بخشی از یک نظام‌ه.
اگر مسیر ما در آزادی، برای تو سؤالی برانگیخته یا نوری روشن کرده،
می‌توانی به صفحه اصلی مقالات بروی و با تمام روایت‌هایی که در «جهان آرمانی» شکل گرفته‌اند روبه‌رو شوی
از ایمان تا اعتراض، از تردید تا رهایی.

برخی از کتاب‌های صوتی نیما شهسواری
برای دسترسی و دانلود رایگان تمامی عناوین، صفحه کتاب صوتی و یا منوی مربوطه را دنبال کنید...

بیشتر از پادکست به نام جان بدانید

در پادکست “به نام جان“، سفری عمیق به دنیای اندیشه و آزادی آغاز می‌شود. در هر قسمت از این سفر، به بررسی موضوعاتی همچون آزادی، برابری، نقد قدرت و خدا، مشکلات اجتماعی و … می‌پردازم.

اینجا جایی است که صدای ما تلاش می‌کند تا به عمق مسائل پی ببرد و از طریق گفتگوهای مختلف، نگاهی تازه و الهام‌بخش به دنیای پیرامون ایجاد کند.

آیا به دنبال تجربه‌ای از گفتگوها و تفکراتی غنی از دیدگاه‌های متنوع هستید؟

آیا علاقه‌مند به درک بهتر موضوعات مهم امروزی از زوایای جدید هستید؟

پس گوش دادن به پادکست “به نام جان”، دعوت به یک سفر نوین در دنیای اندیشه و آزادی است.

به نام جان قصد دارد تا مباحث مهم جهان را به زبانی ساده، صریح و روشن با شما در میان بگذارد

نیما شهسواری سازنده‌ی پادکست به نام جان است

او شاعر و نویسنده‌ی ایرانی است وی متولد سال ۱۳۶۸ در مشهد است نوشته‌های او مشتمل بر ۴۱ جلد کتاب در قالب، آثار تحقیقی، رمان، داستان، مقاله و شعر است اغلب مضامین آثار او پیرامون باور به جان، آزادی،برابری  نقد قدرت و خدا و … است

وی از ۱۵ سالگی شروع به نگاشتن و در ۳۲ سالگی تمامی آثار خود را در فضای مجازی منتشر کرده است

دسترسی به آثار او در وب‌سایت جهان آرمانی به صورت رایگان در اختیار شما است

در دنیای پیچیده و پر ظلمت امروز، “به نام جان” تنها یک پادکست نیست،

به نام جان دریچه‌ای است برای فریاد زدن

برای ساختن جهانی تازه بدور از ظلم‌های بیکران

به نام جان سفری است به دنیای افکار و اندیشه‌های تازه .

اینجا جایی است که سخنان تازه‌ای خواهید شنید و آنچه تابو برایتان ساخته‌اند را در هم شکسته به نظاره خواهید نشست.

  • آزادی:  بازآفرینی تعریف دوباره‌ای از آزادی، ما آزادی را با قانونی نهفته به دل آن دوباره می‌خوانیم تا مردمان خویشتن برگزینند آنچه آزادی خوانده‌اند

  • برابری: آنچه در بوق و کرنا لگدمال کردند و گاه به آزادی فروختند و گاه مالکان به چنگ بردند دوباره در به نام جان معنا خواهد شد، برابری که همه‌ی جانداران را در خود خواهد خواند

  • نقد : دریچه‌های نقد در دنیای ما بیکران است، ما همه را به نقد خواهیم کشید و هیچ تن مقدس در این دنیای آزاد نخواهد بود، از فرهنگ‌ها تا خدا، از ادیان تا باورها، همه چیز در این دالان به بوته نقد سپرده خواهد شد

اگر به دنبال شنیدن ندایی تازه برای تغییر هستید، به نام جان را بشنوید

تمامی آثار نیما شهسواری در وب‌سایت جهان آرمانی در اختیار شما است، 

نکته مهم آنکه همواره این آثار به صورت رایگان خواهد بود که برای بیدار کردن مردمان نگاشته شده است، از این رو شما همواره می‌توانید تمامی آثار نیما شهسواری اعم از کتاب، اشعار، پادکست و … را به صورت رایگان از وب‌سایت جهان آرمانی بدست آورید،

فرای وب‌سایت جهان آرمانی، این پادکست در بیشتر پلتفرم‌های پادکست‌گیر در اختیار شما است از جمله این برنامه‌ها

فرای برنامه‌های پادکست‌گیر شما می‌توانید این آثار را از طرق زیر نیز بدست آورید

برای دسترسی به پادکست به نام جان تنها کافی در برنامه‌ی پادکست‌گیر خود نام نیما شهسواری، به نام جان و یا جهان آرمانی را جستجو کنید

راه تغییر و دگرگونی این دنیا راه سختی است، 

در دنیای پر زرق و برق امروز ما را کسی نخواهد شنید که صدای دلربایان خوش نوا است، گاه فریاد گوش‌خراش زورمندان همه را مبهوت خواهد کرد، پس تنها راه برای این تغییر بزرگ با کمک شما امکان پذیر خواهد بود

اگر خواستید در تغییر زشتی‌های این دنیا همراه ما باشید با اطلاع‌زسانی به دیگران بزرگ‌ترین کمک را به ما خواهید کرد و این راه تغییر را آغازگر خواهید بود

ما در کنار هم توان تغییر همه چیز در این دنیا را خواهیم داشت بیایید با هم و درکنار هم برای تغییر دنیا تلاش کنیم

با تشکر

نیما شهسواری

sing 1

برخی از برنامه‌های پادکست به نام جان

برای دسترسی رایگان به همه‌ی عناوین پادکست صفحه را دنبال کنید...

مقاله تحلیلی

نقد فلسفه بی‌ریشه: وقتی اخلاق فروخته می‌شود | تحلیل بحران هستی‌شناسانه

این اپیزود، نقد فلسفه‌ای است که اخلاق را در پای لیبرالیسم و کمونیسم فروخت، به دنبال گوری بی‌مرده می‌گردد و اکنون تمنای زیستن را از دل مرگ دارد.

مقدمه

پیدایش و استقرار ایدئولوژی‌های فراگیر، همواره با مهندسی مفاهیم و دگرگون‌سازی اصول اخلاقی همراه بوده است. قسمت پنجم از ویژه‌برنامه‌ی **نقد لیبرالیسم و کمونیسم** در پادکست به نام جان، به واکاوی این مسئله بنیادین می‌پردازد: چگونه لیبرالیسم و کمونیسم، در یک «بازار مکاره ایدئولوژی‌ها»، به خرید و فروش مفاهیم حیاتی پرداختند و در نهایت، جوهر **اخلاق** را به بهای تثبیت فلسفه‌ای بی‌ریشه فروختند. این گفتار، نه تنها یک **نقد ایدئولوژی** سیاسی، بلکه یک تحلیل عمیق هستی‌شناسانه از سقوط فکری و اخلاقی انسان معاصر است.

این تحلیل معناگرا بر این حقیقت تمرکز دارد که حذف **اخلاق بنیادین** و جایگزینی آن با تفکراتی که به دنبال «گوری بی‌مرده» می‌گردند و تمنای زیستن را از مرگ طلب می‌کنند، انسان را به نهایتی یکسان از **اسارت** و تسلیم در چنگال این دو نظام می‌رساند. این **نقد فلسفه**، تلاشی است برای ریشه‌یابی **سقوط اخلاقی** در تفکرات سیاسی امروز و فراخوانی برای **بیداری** و رهایی از چنگال فلسفه‌هایی که حیات و **آزادی** را قربانی کرده‌اند.

تحلیل مفهومی

بازار مکاره‌ی ایدئولوژی‌ها: اخلاق فروخته شده

مفهوم «**بازار مکاره‌ی ایدئولوژی‌ها**» تمثیلی است برای نقد این حقیقت که لیبرالیسم و کمونیسم، به جای رهایی انسان، به دو سیستم تبدیل شده‌اند که پیوسته در حال معامله مفاهیم حیاتی هستند. اخلاق فروخته شده در این بازار، به معنای نادیده گرفتن اصول بنیادین **باور به جان**، **برابری** و **آزادی** در عمل، به نفع اهداف ایدئولوژیک یا منافع طبقه حاکم است. لیبرالیسم، **اخلاق** را فدای «آزادی غصبی» و منفعت اقتصادی کرد، و کمونیسم، آن را فدای «برابری دروغین» و قدرت دولت. این **نقد ایدئولوژی** بر این تأکید دارد که هر دو نظام، به جای آنکه بر پایه اخلاق وجودی بنا شوند، بر اساس یک «فلسفه خرید و فروش» مفاهیم شکل گرفته‌اند که نتیجه نهایی آن، **اسارت** انسان است.

فلسفه‌ی بی‌نشان: جستجوی گوری بی‌مرده

**فلسفه‌ی بی‌نشان** و «گوری بی‌مرده» یک استعاره عمیق در **نقد فلسفه** معاصر است. این فلسفه، نقد تفکراتی است که هستی را از معنا و ریشه تهی کرده‌اند و به جای تولید حیات و ارزش، در جستجوی پوچی و نیستی هستند. فلسفه‌ای «بافت و بی نشان» به معنای تفکری است که از اصول اخلاقی و وجودی خود بریده و در نهایت به یک بن‌بست فکری رسیده است که در آن، «تمنای زیستن را از مرگ طلب می‌کند». این نقد نشان می‌دهد که لیبرالیسم (با تقدیس بازار و فردگرایی افراطی) و کمونیسم (با تقدیس دولت و نابودی فردیت)، هر دو، انسان را از ریشه‌های خود و **باور به جان** جدا کرده و به یک سرگردانی وجودی کشانده‌اند که در آن، حیات فاقد ارزش مطلق است. این جنون فکری، راه را برای **سقوط اخلاقی** و **اسارت در غیاب اخلاق** هموار می‌سازد.

اسارت در غیاب اخلاق: تسلیم و به گور سپردن خویشتن

**اسارت در غیاب اخلاق** پیامد نهایی و دردناک **اخلاق فروخته شده** است. هنگامی که اصول اخلاقی بنیادین (مانند احترام مطلق به جان و **برابری** وجودی) حذف می‌شوند، انسان از اراده و قدرت مقاومت تهی می‌گردد. در این شرایط، دو نظام حاکم می‌توانند انسان را به «تسلیم» و «به گور سپردن خویشتن» در چنگال خود وادار کنند. **نقد فلسفه** در این سطح، بر این تأکید دارد که **آزادی** واقعی، نه یک حق سیاسی، بلکه یک تکلیف اخلاقی است که تنها با پایبندی به اصول اخلاقی بنیادین قابل دفاع است. حذف این اصول، انسان را به موجودی مصرف‌گرا در لیبرالیسم یا به یک مهره بی‌اراده در کمونیسم تبدیل می‌کند که در هر دو حالت، از گوهر رهایی خود دور افتاده است.

ریشه‌یابی سقوط اخلاقی و فراخوان برای رهایی

این اپیزود از پادکست به نام جان، یک تلاش جدی برای ریشه‌یابی **سقوط اخلاقی** در تفکرات سیاسی امروز است. این گفتار نشان می‌دهد که نقد ایدئولوژی باید از نقد ساختارهای سیاسی فراتر رفته و به نقد بنیادهای فلسفی و اخلاقی بپردازد. تنها با درک اینکه چگونه **فلسفه‌ی بی‌نشان** و **اخلاق فروخته شده** به **اسارت** انسان منجر شده‌اند، می‌توان برای **بیداری** و بازیابی **اخلاق بنیادین** تلاش کرد. **آزادی** و **برابری** واقعی، تنها در نظامی ممکن است که در آن، **اخلاق** یک اصل ثابت و غیرقابل معامله باشد، نه یک مفهوم قابل خرید و فروش در «**بازار مکاره‌ی ایدئولوژی‌ها**».

پرسش‌های متداول

منظور از «گوری بی‌مرده» در فلسفه بی‌نشان چیست؟

«**گوری بی‌مرده**» استعاره از پوچی، بی‌معنایی و نیستی است که **فلسفه‌ی بی‌نشان** به دنبال آن است. این فلسفه به جای تمرکز بر حیات، به دنبال امری تهی و فاقد ریشه است. **نقد فلسفه** در اینجا به تفکراتی اشاره دارد که از **اخلاق بنیادین** دور شده‌اند و به جای تولید ارزش، به یک سرگردانی وجودی رسیده‌اند.

چگونه اخلاق در بازار مکاره ایدئولوژی‌ها فروخته می‌شود؟

**اخلاق فروخته شده** در «**بازار مکاره‌ی ایدئولوژی‌ها**» به معنای معامله و قربانی کردن اصول اخلاقی (مانند **برابری** و **باور به جان**) به نفع اهداف سیاسی یا اقتصادی است. به عنوان مثال، در لیبرالیسم، اخلاق فدای سود شد و در کمونیسم، فدای قدرت مطلق دولت. در هر دو حالت، **اخلاق** به یک ابزار تبدیل شده است.

نقش حذف اخلاق در اسارت انسان چیست؟

حذف **اخلاق بنیادین** منجر به **اسارت در غیاب اخلاق** می‌شود. هنگامی که اصول اخلاقی حذف می‌شوند، انسان از مبنای دفاع از **آزادی** و کرامت خود محروم می‌گردد و به راحتی به تسلیم و «به گور سپردن خویشتن» در چنگال **ساختارهای قدرت** حاکم وادار می‌شود. **اخلاق**، سنگ بنای **رهایی** است.

نکات کلیدی

نتیجه‌گیری

اپیزود پنجم پادکست به نام جان، با طرح **نقد فلسفه** بی‌ریشه، یک هشدار جدی درباره **اخلاق فروخته شده** در «بازار مکاره‌ی ایدئولوژی‌ها» ارائه می‌دهد. این تحلیل نشان می‌دهد که هر دو نظام لیبرال و کمونیسم، با جایگزینی **اخلاق بنیادین** با **فلسفه‌ی بی‌نشان**، انسان را به **اسارت در غیاب اخلاق** و تسلیم در برابر **ساختارهای قدرت** وادار کرده‌اند. **سقوط اخلاقی** کنونی، نتیجه مستقیم این تهی‌سازی فکری است. رهایی از این وضعیت، تنها با **بیداری** و پذیرش این واقعیت که **اخلاق**، سنگ بنای **آزادی و برابری** است، آغاز می‌شود. این گفتار، فراخوانی است برای بازگشت به ریشه‌های اصیل حیات و نفی هر گونه فلسفه‌ای که تمنای زیستن را از دل مرگ طلب می‌کند.

نقد فلسفه بی‌ریشه: وقتی اخلاق فروخته می‌شود | پادکست به نام جان، قسمت پنجم

ویژه‌برنامه: نقد لیبرالیسم و کمونیسم
قسمت: پنجم
اثر: نیما شهسواری

توضیح کوتاه: این اپیزود، نقد فلسفه‌ای است که اخلاق را در پای لیبرالیسم و کمونیسم فروخت، به دنبال گوری بی‌مرده می‌گردد و اکنون تمنای زیستن را از دل مرگ دارد.

پادکست به نام جان، در قسمت پنجم از ویژه‌برنامه‌ی نقد لیبرالیسم و کمونیسم با صدای نیما شهسواری، به واکاوی عمیق فلسفه و اخلاق در بستر این دو ایدئولوژی می‌پردازد. این گفتار، نقد می‌کند که چگونه دو طیف فکری حاکم، پیوسته در حال خرید و فروش مفاهیم هستند و در این بازار، آنچه از اخلاق بود را دادند و به جایش فلسفه خریدند.

این فلسفه‌ی جدید، فلسفه‌ای «بافت و بی‌نشان» است که تنها به دنبال گوری می‌گردد که مرده‌ای در آن نیست و در نهایت، تمنای زیستن را از مرگ طلب می‌کند. این اپیزود، ریشه‌ی فکری اسارت انسان در این دو نظام را بررسی می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه نهایتی یکسان در بردگی و تسلیم، نتیجه‌ی حذف اخلاق و جایگزینی آن با تفکرات بی‌ریشه است.

این تحلیل معناگرا بر محورهای اصلی زیر بنا شده است:

برنامه‌ی به نام جان قصد دارد تا درباب مباحث مهم باورها و دغدغه‌های دنیایمان به زبانی ساده و بداهه سخن بگوید. اگر به دنبال ریشه‌یابی سقوط اخلاقی در تفکرات سیاسی امروز هستید و می‌خواهید از چنگال فلسفه‌هایی که حیات را قربانی کرده‌اند رها شوید، شنیدن این قسمت برای شما حیاتی است.

نکته: این برنامه به صورت هفتگی منتشر خواهد شد.

برای دسترسی به کامل اثر و دیگر آثار نیما شهسواری، از لینک‌های زیر استفاده نمایید:

راهنما

راهنمایی‌های لازم برای استفاده از لینک‌های موجود در صفحه...

این صفحه دارای لینک‌های بسیاری است تا شما بتوانید هر چه بهتر از امکانات صفحه استفاده کنید.

در پیش روی شما چند گزینه به چشم می‌خورد که فرای مشخصات اثر به شما امکان می‌دهد تا متن اثر را به صورت آنلاین مورد مطالعه قرار دهید و به دیگر بخش‌ها دسترسی داشته باشید،

شما می‌توانید به بخش صوتی مراجعه کرده و به فایل صوتی به صورت آنلاین گوش فرا دهید و فراتر از آن فایل مورد نظر خود را از لینک‌های مختلف دریافت کنید.

بخش تصویری مکانی است تا شما بتوانید فایل تصویری اثر را به صورت آنلاین مشاهده و در عین حال دریافت کنید.

فرای این بخش‌ها شما می‌توانید به اثر در ساندکلود و یوتیوب دسترسی داشته باشید و اثر مورد نظر خود را در این پلتفرم‌ها بشنوید و یا تماشا کنید.

بخش نظرات و گزارش خرابی لینک‌ها از دیگر عناوین این بخش است که می‌توانید نظرات خود را پیرامون اثر با ما و دیگران در میان بگذارید و در عین حال می‌توانید در بهبود هر چه بهتر وب‌سایت در کنار ما باشید.

شما می‌توانید آدرس لینک‌های معیوب وب‌سایت را به ما اطلاع دهید تا بتوانیم با برطرف کردن معایب در دسترسی آسان‌تر عمومی وب‌سایت تلاش کنیم.

در صورت بروز هر مشکل و یا داشتن پرسش‌های بیشتر می‌توانید از لینک‌های زیر استفاده کنید.

ارسال گزارش خرابی

توضیحات

پر کردن بخش‌هایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.

عنوانی برای گزارش خود انتخاب کنید

تا ما با شناخت مشکل در برطرف‌ کردن آن اقدامات لازم را انجام دهیم.

در صورت تمایل می‌توانید آدرس ایمیل خود را درج کنید

تا برای اطلاعات بیشتر با شما تماس گرفته شود.

آدرس لینک مریوطه که دارای اشکال است را با فرمت صحیح برای ما ارسال کنید!

این امر ما را در تصحیح مشکل پیش آمده بسیار کمک خواهد کرد

فرمت صحیح لینک برای درج در فرم پیش رو به شرح زیر است:

https://idealistic-world.com/poetry

در متن پیام می‌توانید توضیحات بیشتری پیرامون اشکال در وب‌سایت به ما ارائه دهید.

با کمک شما می‌توانیم در راه بهبود نمایش هر چه صحیح‌تر سایت گام برداریم.

با تشکر ازهمراهی شما

وب‌سایت رسمی جهان آرمانی

راهنما

راهنمایی‌های لازم برای استفاده از لینک‌های موجود در صفحه...

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود مستقیم فایل‌ها از سرورهای وب‌سایت رسمی جهان آرمانی تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Google Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای One Drive تعبیه شده است،  با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Box Drive تعبیه شده است،  با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو به شما اطالاعاتی پیرامون اثر خواهد داد، مشخصات اصلی اثر در  این صفحه تعبیه شده است و شما با کلیک بر این آیکون به بخش مورد نظر هدایت خواهید شد. 

شما با کلیک روی این گزینه به بخش مطالعه آنلاین اثر هدایت خواهید شد، متن اثر در این صفحه گنجانده شده است و با کلیک بر روی این آیکون شما می‌توانید به این متن دسترسی داشته باشید

در صورت مشاهده‌ی هر اشکال در وب‌سایت از قبیل ( خرابی لینک‎‌های دانلود، عدم نمایش کتب به صورت آنلاین و … ) با استفاده از این گزینه می‌توانید ایراد مربوطه را با ما مطرح کنید.

تازه‌ترین کتاب نیما شهسواری

می‌توانید با کلیک بر روی تصویر تازه‌ترین کتاب نیما شهسواری، این اثر را دریافت و مطالعه کنید

به جهان آرمانی، وب‌سایت رسمی نیما شهسواری خوش آمدید

نیما شهسواری، نویسنده و شاعر، با آثاری در قالب  داستان، شعر، مقالات و آثار تحقیقی که مضامینی مانند آزادی، برابری، جان‌پنداری، نقد قدرت و خدا را بررسی می‌کنند

جهان آرمانی، بستری برای تعامل و دسترسی به تمامی آثار شهسواری به صورت رایگان است

راهنمای تکمیل پروفایل

📖

زندگی‌نامه

معرفی کوتاه از خودتان که برای همه کاربران قابل مشاهده است

🌍

اطلاعات شخصی

کشور: فقط مدیران می‌بینند • تاریخ تولد: به صورت سن نمایش داده می‌شود

💭

باورهای فکری

انتخاب‌های شما درباره‌ی هستی، اخلاق و جامعه - همیشه قابل تغییر

📱

راه‌های ارتباط

لینک شبکه‌های اجتماعی و وبسایت شما در پروفایل عمومی نمایش داده می‌شوند

⚙️

مدیریت حساب

ویرایش نام، ایمیل، رمز عبور - امکان فعالیت ناشناس

در دسترس نبودن لینک

در حال حاضر این لینک در دسترس نیست

بزودی این فایل‌ها بارگذاری و لینک‌ها در دسترس قرار خواهد گرفت

در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید

ثبت آثار

توضیحات

پر کردن بخش‌هایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.

در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است

بخش ارتباط، راه‌هایی است که می‌توانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است می‌توانید در بخش توضیحات شبکه‌ی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.     

شما می‌توانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمت‌هایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،

در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحله‌ی ابتدایی فرم پر کرده‌اید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.

پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعه‌ی قوانین و شرایط وب‌سایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینک‌های زیر اقدام کنید.