Logo true - Copy

جهان آرمانی

وب‌سایت رسمی نیما شهسواری

جهان آرمانی

وب‌سایت رسمی نیما شهسواری

دانلود رایگان داستان کوتاه بارکش اثر نیما شهسواری

داستان کوتاه بارکش در دو نسخه متنی و صوتی - همینجا بخوانید یا نسخه صوتی را گوش کنید

به اشتراک‌گذاری لینک دانلود مستقیم داستان کوتاه صوتی بارکش در شبکه‌های اجتماعی

مشخصات داستان کوتاه بارکش

از مجموعه داستان‌‌های کوتاه کتاب حیجان
19:45
مدت‌زمان:
  • نویسنده: نیما شهسواری
  • فرمت‌های ارائه شده: 🎧کتاب صوتی، متن داستان کوتاه
  • پلتفرم‌های انتشار: وب‌سایت جهان آرمانی، یوتیوب، اسپاتیفای و...
  • نحوه دسترسی: پخش آنلاین – دانلود رایگان
  • موسیقی متن: نامشخص
  • راوی: نیما شهسواری

متن داستان کوتاه بارکش

دسترس به متن کامل و مطالعه آنلاین داستان کوتاه بارکش

در گرمای جان‌فرسای تابستان به دوش می‌کشید بار گرانی را و با تمام دردها و رنج‌ها به پیش می‌رفت که کمی دورتر از او دوپایی حاکمانِ به او چشم دوخته بود، نگاهش را به اندام دردمند او دوخته بود و در انتظار رساندن بار به فرسنگ‌ها دور‌تر فکر و چشم دوخته بود،

چهار دست و پای لاغر بر زمین با سم‌های مستهلک اندام لاغر و نحیف او را به خویش می‌کشید، چشم‌هایی دردمند با مژگانی برافراشته که رنج تمام دوران را برون می‌داد، گوش‌هایش بلند و کشیده بود، آن‌قدر بلند که این بارزه‌ی چهره‌اش شده بود، گهگاه گوش‌ها را به دو سو تکان می‌داد تا از گرمای طاقت‌فرسا بر جانش کم کند، با این اندام نحیف و لاغر که به واسطه‌ی سال‌های دراز کارکردن و بیگاری کشیدن ترسیم شده بود باری بر دوش می‌کشید چند برابر جثه‌ی خودش،

آدمی بر آن شده بود تا هر چه به دست آورده است را بار این دردمند چهارپا کند، می‌خواست همه‌ی آذوقه‌ای که کسب کرده بود را به دوش این الاغ تکیده به چند فرسخی دورتر ببرد تا با فروشش هزینه‌های جاری زندگی را از پیش بردارد و زندگانی را سپری کند، از این رو بود که در آن آخرین لحظه با آنکه می‌دید الاغ نمی‌تواند تعادل خود را حفظ کند، باز هم چندی دیگر از بارها به دوشش گذاشت تا چیزی نماند و همه‌ی آذوقه را به سرمنزل مقصود برساند،

هوا گرم و جان فرسا بود به طوری که دوپا، بی بار نمی‌توانست تعادل خود را حفظ کند، گاه می‌لغزید، گاه چشمانش سیاهی می‌رفت و گاه در شرف افتادن می‌رسید و در میان همه‌ی این گرما تمام نا خوشی و نا همواری‌های جاده الاغ دردمند با هر ضرب و زور که بود باید بار را به مقصد می‌رساند،

راه می‌رفت، گام‌ها را افتان و خیزان برمی‌داشت، با دقت بسیار همه‌ی تلاش را بر اندام‌هایش جمع می‌کرد تا مبادا ناگاه به زمین افتد، آخر تجربه‌اش را داشت و دوپایی که کمی دورتر گهگاه با بلند کردن شلاق بر آسمان و آوردن صدای تازیانه او را به این خاطرات می‌کشاند،

به یاد دورترها می‌افتاد آنجا که شلاق تن رنجورش را خونین و زخم‌دار می‌کرد، آنجا که در پاسخ افتادن و به زمین ریختن اجناس همه‌ی بدنش میهمان شلاق‌ می‌شد و در تب و درد می‌سوخت، صدای شلاق را می‌شنید و خویش را بیشتر جمع و جور می‌کرد، گاه دهانش خشک می‌شد، توان برآمدن نفس هم از جانش گرفته می‌شد، می‌خواست تا جرعه‌ای آب بنوشد، آرام بنشیند و ذره‌ای استراحت بکند، اما دوپا کمی دورتر از او ایستاده بود و هیچ‌گاه به او چنین اجازه‌ای را نمی‌داد،

هنوز مسافتی را طی نکرده بودند، هنوز تا رسیدن به مکان موعود مسافت بسیاری راه در پیش بود و نمی‌توانست چنین اجازه‌ای دهد، پس الاغ آرام خود را به پیش می‌برد، آب دهانش را قورت می‌داد تا ذره‌ای از عطشش کم شود، صدای شلاق را به یاد می‌آورد و خود را به پیش می‌برد تا نکند ضربه‌های آتشین آن جانش را لمس کند، تن‌پوش دردناک شلاق هر روز چندی بر تنش می‌نشست و از آتش دردش می‌سوخت اما اینبار نمی‌خواست این درد را میهمان جانش کند، پس دوباره عزم را جزم کرد و به پیش رفت

راه پر سنگلاخی بود، کوه‌هایی که راه باریکی برای رد شدن داشت و دقیقاً پشت این کوه و این راه پر سنگلاخ مکان موعود در پیش بود، دفعات بسیار بارها را تا آنجا برده بود و می‌دانست دقیقاً چه قدر راه است، می‌دانست کجا آب خواهد خورد و می‌دانست چه وقت استراحت خواهد کرد، اما اینبار بارها بیشتر از دفعه‌های پیش بود و توان را از کف می‌داد، نمی‌توانست خویشتن را مهار کند، گاه به این سو کج می‌شد و گاه به سوی دیگر در حال افتادن بود و دوپا با دیدن این تکان‌های یک‌باره شلاق را بالا می‌برد و صدایش را بیرون می‌داد، می‌دانست که اگر ضربه‌ای به جان او فرود آورد احتمال افتادنش بیشتر خواهد شد پس از این رو پیامد چنین قماری را قبول نمی‌کرد، تنها به غرش صدایش اکتفا می‌کرد،

چند بار در دل گفت، عجب الاغ نفهمی است، حتی توان بردن این بار را هم ندارد پس چه ارزشی در تو مانده است که بروز دهی، مدام بر دل به او دشنام می‌داد و می‌خواست تا می‌توانست ضربه‌ای به شلاق او را میهمان کند، بعد سریع با خود عهد می‌کرد که امروز حتماً بعد از تخلیه بارها شلاق مفصلی به او خواهد زد و باز چندی بعد از خاطرش می‌رفت و الاغ باز هم صبورانه بار را به دوش می‌کشید و کوه را پشت سر می‌گذاشت

سنگینی با هر دقیقه افزون می‌شد، گاهی با خود فکر می‌کرد که در طول مسیر باز هم بر بار افزوده‌اند، آنگاه که حواسش نبوده است دوپا بر بار افزوده تا بیشتر به پیش برند، بر این موضوع مطمئن بود و هیچ جای شکی بر دل نداشت، آخر در ابتدای راه که تا این حد احساس درد بر اندامش نداشت تا این حد که سنگینی را احساس نکرده بود، چگونه تا این حد وزن بار زیاد شده است،

آری حتماً بر آن افزوده‌اند، افزوده تا حال که من بار را می‌برم بیشتر از آن اندازه‌ی همیشگی ببرم و باز لب بر سخن نگشایم

گفت و باز به پیش رفت، نزدیکی آب را حس کرد، دانست که چندی بعد می‌تواند جرعه‌ای آب بنوشد، آنجا محل میعادگاه همیشگی‌شان بود، می‌دانست که هر بار در بردن مسیر بر این راه که راه همیشگی آن‌ها است هر وقت به این نقطه می‌رسیدند، می‌توانست آبی بنوشد و ذره‌ای استراحت کند تا دوباره بار را به پیش ببرند، با خود نفس آسوده‌ای کشید و به خود دلداری داد که چند گام دیگر مساوی است با لحظه‌ای نجات و آرامش

آب با شدت بر زمین می‌ریخت و هوا گرم را در می‌نوردید،

با دیدنش با شتاب می‌خواستی بی‌هوا به قلب آب سرد در گرمای وحشیانه‌ی تابستان بگریزی و ساعت‌ها به قلبش منزل کنی، آب از دل کوهی می‌تراوید و سرمای زمستان به راه داشت، در میان گرمای جان‌سوز تابستان لحظه‌ای از زمستان آونگ تازه‌ای خواهد داد تا بنوازند و بسازند قطعه‌ای را برای آرام بودن و آرام زیستن

آب آمد و دریا کرد، آب سرما داد و برپا کرد اما آدمی پیش رفت و بر آن نماند که بار بسیار بود، نمی‌توانست بایستد، اینبار بیشتر از هر بار بر جان او ریخته بود، او را بارکش جهانش ساخته بود، به استثمارش رانده بود و نمی‌توانست بار را خالی کند او را بنشاند و می‌دانست این نشستن برخاستن دیر خواهد داشت و جماعتی که منتظر رسیدن بار بر دوش الاغ مانده‌اند، پس الاغ را پی کرد،

سایه بر پیشانی الاغ نشسته بود برای چندی آفتاب و سوختنش را از جان دور دید، آب می‌وزید، می‌نواخت لابه می‌کرد و او را به پیش می‌خواند، زبان خشک شده بر کام را برون داد، تشنه بود، ذره‌ای آب می‌خواست و هیچ برایش نبود، هیچ نبود باز باید که به پیش می‌رفت، به سوی آب گام برداشت، مستانه برایش می‌خواند،

می‌خواند و به او می‌گفت اینجا سرای تو است، باید به پیش روی، ذره‌ای آرام بمانی استراحت کنی و از من بنوشی و سیراب شوی، پس الاغ به پیش رفت و به آب نزدیک شد، دو پا او را دید به سوی آب رفته و راه را کج کرده است،

شلاق را هوا کرد چند ضربه‌ای بر آسمان کوفت تا الاغ را به صدایش بر جای بنشاند، اما صدای شلاق آواز خنیاگران بود، به گوشش نغمه کردند و ترانه سرودند، او پیش رفت و آب هر بار نامش را خواند،

ای دردکش دوران، ای مرثیه سرای میهمان‌ها، ای بارکش انسان‌ها به پیش آی جرعه‌ای از من بنوش که شاید رهایی‌ات در همین نوشیدن بود،

دو پا دیوانه شده بود، هر چه با شلاق بر آسمان کوفت تا به صدایش او را در خویش بنشاند نتوانست و سراسیمه دو دل بود آیا باید به او شلاق زد؟

اگر زدم و او بر زمین افتاد چه؟

اگر تعادلش را از دست داد چه؟

در همین حال و هوا بود که به خود گفت:

بگذار ذره‌ای آب بنوشد تا بعد از آن به راه شویم، در میان گفتن فریاد کشید نه هرگز این آب خوردن به منزله‌ی نشستن است، به منزله‌ی دورماندن است، به معنای دیر رسیدن است و فراتر از همه‌ی این‌ها به معنای سرپیچی است،

فرمان یکتا است و در پیش است چه کس توان در برابر ماندنش خواهد داشت،

در خویش فریاد زد و شلاق را بر آسمان برد

در حالی که آب زمزمه می‌کرد و بر او می‌خواند که این لحظه‌ای در امان ماندن است، پشتش سوخت و آتش گرفت، آب به سرعت لالا کرد

هیچ نیست بیا و آرام نمان، بیا و حرکت کن، آمده‌اند تا دست و پایت را به بند کشند، آمده‌اند تا تو را از بودن و آزاد ماندن برهانند در خویش نمان و حرکت کن،

دوباره تنش سوخت و آتش گرفت، باز آب ندا داد فریاد زد و برایش خواند اما جانش می‌سوخت و در آتشش به خاکستر می‌نشست

دوپا دیوانه شده بود، چند ضربه به تن رنجور الاغ زده بود، حتی پشتش را خونی هم کرده بود اما الاغ باز نمی‌‌ایستاد و به پیش می‌رفت، گویی طلسم شده بود، چشمانش هیچ جز آب در برابر نمی‌دید و باز به پیش می‌رفت، دیوانه‌وار دوباره شلاق را بر آسمان برد و چند ضربه‌ی دیگر کوفت و با همه‌ی قدرت پاسخ به نافرمانی را داد

داد و آتش گرفت همه‌جا را سوزاند و در آتش مجازات شد آن‌کس که از فرمان یکتایان عدول کرده بود، اما با هر آنچه مجازات کردند یاغی به پیش بود، اوای را می‌شنید، اوای رهایی بود او را به خویش می‌خواند، می‌خواند از همه‌ی گذشته‌اش برایش گفته بود، تمام سالیان پیشتر را برایش نشان داده بود، از دیرترها گفت، از آنجا که چگونه هر بار همه‌چیز را به دوشش نهادند و به پیش بردندش،

در میان تابستان و به سرمای زمستان به اندرون برف و در دل باران‌ها، به شلاق آتشین و به ضربه‌های دیوانگان، به دوشش نشستند، گوشش را کشیدند، آتش به جانش زدند، تنش را داغ کردند، هر بار ضربه‌ای مهمانش شد و هر بار درد کشید، مزد همه‌ی فداکاری‌هایش همه‌ی بودن‌هایش، همه مدد رساندن‌هایش چه شد؟

آری کار کرد و هر چه به دوشش نهادند را به پیش برد تا سرآخر او را باز هم به درد میهمان کنند، باز هم در رنج لانه دهند، غذا نباشد، یک‌بار که از دستور تمرد کرد، سه روز غذا نبود، باری که باری را به زمین افکند، چند روز غذا نبود، باری که لگدی از سر دردهایش که به جانش دادند زد روزی آب نبود و به طول همه‌ی دوران به رنج خانه کرد و حال آب فرایش می‌خواند،

دوپا دیوانه شده بود تاب آرام کردنش نداشت و مرتب ضربه می‌زد و الاغ پیش رفت و سر بر آب فرو کرد،

فرو داد و از مایه‌ی حیات نوشید، جانش را شست از هر چه درد و رنج، از زخم‌های تمام این سالیان، از بردگی‌ها، از اسارت و بیگاری کشیدن‌ها، از همه‌ی دردها و مصیبت‌ها، از استثمار هم‌جانانش، از رنج‌های هم‌سالانش، همه را به آب سرد جهان شست و آرام زخم‌هایش از خون بی رنگ شدند،

نوشید، هر بار بیشتر نوشید تا ذره‌ای از خاطر ببرد، همه‌ی زشتی‌ها را از یاد ببرد، می‌نوشید و باز آرام می‌شد و دوپا که دیوانه شده بود این تمرد سخت به جانش گران می‌آمد، بعد از آنکه الاغ آبش را خورد باز شلاق را بلند کرد و بر آسمان ضربه زد تا او برخیزد و به پیش رود اما هیچ افاقه نکرد باز شلاق چرخاند، چرخاند و اینبار ضربه زد، به جانش کوفت و باز هم افاقه نکرد، اما چندی نگذشت که الاغ به راه افتاد،

 باز هم او را خوانده بودند، از دورترها کسی او را به خویش خوانده بود گفته بود بیا که من در همین نزدیکی در انتظار تو هستم، به او گفته بود باید برخیزی و به پیش راه من بر آیی که امروز نوبت آمدن تو است،

مرد دیوانه شده بود، ابتدا فکر کرد که به خاطر ضربه‌های شلاق و از درد آن برخاسته است اما بعد که راه کج شده‌ی الاغ را دید فهمید که او یاغی شده است، به جلوی راهش رفت، افسارش را به دست گرفت و کشید اما قدرت الاغ بیشتر بود، با ضربه‌هایی به تنش خواست او را از راه در پیش رو برهاند که باز هم موفق نبود و هر چه از شلاق تا ضربه و ایستادن کرد به جان الاغ افاقه نکرد که نکرد و او به راه خویش پا چسباند و پیش رفت

از دور او را خواند و چشم را به راه بست و با بار به گرما با ضربه‌ها و ایستادن‌ها باز هم به پیش رفت تا به فرجامش دوستی را به نزدیک دره‌ای دید،

او صدایش کرد، او هماره می‌خواندش، به آب و باران و باد گفته بود که من به تله افتاده‌ام، به چنگ مرگ مانده‌ام و مرا دریابید

همه به آب روان گفتند تا او را فرا بخواند و حال در کنارش بود به سویش رفت و با همه‌جان خود را به او چسباند و با همه‌ی توان او را به بیرون از دره ‌کشید،

دوپا دیوانه شده بود، نگاهش به آن دو الاغ بود نمی‌دانست چه شده و چه باید بکند، به بارها فکر کرد، به بارهای بر دوش الاغ

گفت اگر بیفتند چه خواهد شد، دیوانه شده بود، شلاق را به دست گرفت و به سویشان با سرعت دوید بالا برد تا چنان ضربتی بزند که تمام فکرهای این مدت را از جان زخمی او باز پس گیرد اما یک‌باره یاد بارها خاطرش را مشوش ساخت

دانست که اگر ضربه بزند همه‌چیز بر فنا خواهد رفت، شلاق را انداخت و محو دو الاغ شد، چگونه همه‌ی رنج‌ها را به جان خرید و خویش را تا بدینجا رساند و حال با همه‌ی توان در گرما و با تمام وزن بار در حال کمک دادن به هم جانش است،

نگاه و فکر به دور افکند و با همه‌ی وجود به یاری‌شان شتافت، آن‌ها را به سمت خود می‌کشید و الاغ گرمای دستانش را به جانش لمس کرد باز هم تلاش کرد و باز هم تلاش کردند و با خود چندی خواند و باد به تصدیقش وزید، آری این زمان برخاستن انسان است شاید او هم دوباره زاده شد، شاید او هم اینبار جان شد، شاید یکتا شدیم و ارزش‌ها را بازخواندیم، برده نداشتیم همه برابر بودیم، عدالت حاکم شد و پرده‌های تزویر به کنار رفتند این‌ها را به خود خواند و گفت شاید به هم جانمان کمک دادیم و یک جان شدیم

باز خواند و باز بادها وزیدند به گرمای تابستان نسیم دادند و تن آنان را نوازش کردند که دوش به دوش هم به جانی مدد رساندند او را از درد رهاندند و مرگ را دور خواندند که والاتر از هر چیز آن بود که به جان هم هم‌قسم به کنار هم بمانند،

همه‌اش رؤیا بود خواب بود وهم بود و انسان باز شلاق داشت، باز بارها را به دوش گذاشت یک‌بار الاغی را به بند کشید و دیگربار انسانی را، فردا چه کسی مشخص نبود و باز شلاق زد آسمان را درید و خون به زمین نشاند و فردا چه خواهد زد باز هم مشخص نبود، آن‌ها نجات یافتند یا همه به دل کوه افتادند و دیگر نبودند مهم آن بود که فردا چه خواهند کرد و باز همه‌چیز به فردا زنده خواهد شد

به رؤیای پاک، هم جان شدن ایستاد و با هر چه در توان داشت جان را دریافت او را تیمار کرد، زخم‌هایش را بوسید و شلاق را سوزاند، دگر تازیانه نبود تیمار بود که به جانشان می‌کشید، اشک می‌ریخت، ضجه می‌کرد، از هم نوعانش دگر هم نوع نداشت، همه هم‌جان بودند و همه یکتا در اسمانی که از آن همه بود بر زمین که مال همه بود در هوای که از آن همه بود و در جهانی که همه بر آن آزاد بودند و این بار اگر سرود اگر نوشت و اگر خواند به زیبایی و عشق، آزادی و برابری که بر جهان بود خواند و نوشت و گفت که همه از آن ما به آینده‌ای نزدیک خواهد بود.

 

 

 

7 1

نسخه صوتی داستان کوتاه صوتی بارکش

شنیدن داستان کوتاه و دانلود رایگان بارکش

نسخه ویدیویی داستان کوتاه بارکش

دیدن و شنیدن داستان کوتاه و دانلود رایگان بارکش

شنیدن به داستان کوتاه صوتی بارکش از اسپاتیفای

🎧 پادکست داستان کوتاه شنیدن در اسپاتیفای و پلتفرم‌های دیگر بارکش

پخش آنلاین داستان کوتاه صوتی بارکش از یوتیوب

تماشای ویدیوی داستان کوتاه روایت صوتی و تصویری بارکش

مقاله تحلیلی

استعاره‌ای از رنج کارگران و ظلم بر حیوانات: تحلیل نابرابری و استثمار

استعاره‌ای از رنج کارگران و ظلم بر حیوانات، یک موضوع عمیق و چندوجهی در نقد اجتماعی است که به بررسی ساختارهای قدرت و نابرابری می‌پردازد. این تحلیل، رنج **حیوانات بارکش** را به عنوان نمادی از درد پنهان **کارگران استثمارشده** و **طبقات ضعیف جامعه** در نظر می‌گیرد. این مقاله به واکاوی این استعاره می‌پردازد و به دنبال تحلیل ریشه‌های **ظلم بر حیوانات** و انسان‌ها در یک نظام مبتنی بر استثمار است. هدف از این تحلیل، افزایش آگاهی در مورد **برابری و جان** و ضرورت مبارزه با **ظلم طبقاتی** است که هم برای مخاطب انسانی و هم برای موتورهای جستجو بهینه‌سازی شده باشد.

شناخت اصل **برابری در رنج** میان انسان و حیوان، گامی ضروری برای درک عمیق‌تر از **عدالت اجتماعی** و **حقوق حیوانات** است. این واکاوی، دعوتی است به تأمل در قدرت همدردی و شفقت.

استعاره بارکش: نمادی از طبقات ضعیف و رنج استثمار

استعاره بارکش، یک ابزار قدرتمند در نقد اجتماعی است که **رنج کارگران** و **طبقات ضعیف جامعه** را به تصویر می‌کشد. **حیوان بارکش**، نمادی از افرادی است که بارهای سنگین نابرابری اقتصادی و **فقر** را بر دوش می‌کشند. در این استعاره، صاحبان قدرت و **ثروت**، همان‌هایی هستند که بار سنگین را بر دوش این قربانیان خاموش می‌گذارند و در عوض، کمترین میزان از حق و سهم را به آن‌ها می‌دهند.

این تحلیل نشان می‌دهد که **ظلم طبقاتی**، یک واقعیت سیستماتیک است که نه تنها انسان‌ها، بلکه **حیوانات** را نیز به ابزاری برای منافع اقتصادی تبدیل می‌کند. **رنج حیوانات** و **رنج کارگران**، از یک ریشه مشترک نشأت می‌گیرد: سیستمی که به جای ارزش قائل شدن برای **جان**، تنها سود و منفعت را در اولویت قرار می‌دهد. این درک، به ما کمک می‌کند تا برای دستیابی به **عدالت اجتماعی**، مبارزه‌ای جامع را آغاز کنیم که شامل **حقوق حیوانات** نیز باشد.

برابری در رنج و ضرورت مبارزه برای جان

اصل **برابری و جان** بر این تأکید دارد که رنج، فارغ از گونه یا طبقه، یک احساس مشترک و جهانی است. **رنج حیوانات** و **رنج کارگران**، در یک نقطه به هم می‌رسند: هر دو قربانی یک نظام استثماری هستند که **حقوق بنیادین** آن‌ها را نادیده می‌گیرد. این دیدگاه، به ما امکان می‌دهد تا از تعصبات گونه‌پرستانه و طبقاتی فاصله بگیریم و به یک نگاه جامع‌تر به **عدالت اجتماعی** دست یابیم.

برابری در رنج، دعوتی است به **تلاش** برای پایان دادن به هرگونه ظلم و **استثمار**. این مبارزه، نیازمند آگاهی، همدلی و اقدام فعال است تا **جان** انسان‌ها و **حیوانات** از سلطه ساختارهای قدرت و طبقاتی رها شوند.

پرسش‌های متداول

چگونه حیوان بارکش نمادی از کارگران استثمارشده است؟

**حیوان بارکش** به عنوان نمادی از موجودی استثمارشده، باری سنگین را برای سود دیگران حمل می‌کند، بدون اینکه حق یا سهم منصفانه‌ای داشته باشد. این وضعیت، به خوبی **رنج کارگران** و **طبقات ضعیف جامعه** را که تحت **ظلم طبقاتی** هستند، به تصویر می‌کشد.

نقش حقوق حیوانات در تحلیل‌های اجتماعی چیست؟

حقوق حیوانات در تحلیل‌های اجتماعی به عنوان یک معیار اخلاقی برای سنجش سطح تمدن و **عدالت اجتماعی** یک جامعه به کار می‌رود. این امر نشان می‌دهد که جامعه‌ای که به **حیوانات** ظلم می‌کند، احتمالاً در مورد انسان‌ها نیز به ظلم طبقاتی و استثمار می‌پردازد.

چگونه می‌توان بر ظلم طبقاتی غلبه کرد؟

غلبه بر ظلم طبقاتی نیازمند اصلاح ساختارهای اقتصادی و سیاسی، ترویج **عدالت اجتماعی** و **برابری**، و افزایش آگاهی در مورد **حقوق بنیادین** انسان‌ها و **حیوانات** است.

نکات کلیدی در مورد استعاره بارکش

  • استعاره بارکش: **استعاره‌ای از رنج کارگران و ظلم بر حیوانات**، نمادی از استثمار طبقاتی است.
  • برابری در رنج: اصل **برابری در رنج** میان انسان و **حیوان**، یک مفهوم بنیادین اخلاقی است.
  • حقوق حیوانات: مبارزه برای **حقوق حیوانات**، بخشی از مبارزه برای **عدالت اجتماعی** است.
  • ظلم طبقاتی: ظلم طبقاتی ریشه اصلی **استثمار** و **فقر فرهنگی** است.

نتیجه‌گیری

استعاره‌ای از رنج کارگران و ظلم بر حیوانات، یک فریاد برای بیداری در برابر **ظلم طبقاتی** و استثمار است. با درک اصل **برابری و جان** و **برابری در رنج**، می‌توانیم به سوی یک جامعه آگاه‌تر و عادلانه‌تر حرکت کنیم. این رویکرد به ما کمک می‌کند تا با اتکا به **عدالت اجتماعی**، از **رنج حیوانات** و **کارگران** بکاهیم و به یک زندگی پر از معنا و احترام دست یابیم.

آثار صوتی نیما شهسواری، پادکست و کتاب صوتی در شبکه‌های اجتماعی

از طرق زیر می‌توانید فرای وب‌سایت جهان آرمانی در شبکه‌های اجتماعی به آثار صوتی نیما شهسواری اعم از کتاب صوتی، شعر صوتی و پادکست دسترسی داشته باشید

برخی از کتاب‌های نیما شهسواری

دانلود رایگان کتاب، آثار نیما شهسواری، برای دسترسی به کتاب بیشتر صفحه را دنبال کنید...

توضیحات پیرامون درج نظرات

پیش از ارسال نظرات خود در وب‌سایت رسمی جهان آرمانی این توضیحات را مطالعه کنید.

برای درج نظرات خود در وب‌سایت رسمی جهان آرمانی باید قانون آزادی را در نظر داشته و از نشر اکاذیب، توهین تمسخر، تحقیر دیگران، افترا و دیگر مواردی از این دست جدا اجتناب کنید.

نظرات شما پیش از نشر در وب‌سایت جهان آرمانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در صورت نداشتن مغایرت با قانون آزادی منتشر خواهد شد.

اطلاعات شما از قبیل آدرس ایمیل برای عموم نمایش داده نخواهد شد و درج این اطلاعات تنها بستری را فراهم می‌کند تا ما بتوانیم با شما در ارتباط باشیم.

برای درج نظرات خود دقت داشته باشید تا متون با حروف فارسی نگاشته شود زیرا در غیر این صورت از نشر آن‌ها معذوریم.

از تبلیغات و انتشار لینک، نام کاربری در شبکه‌های اجتماعی و دیگر عناوین خودداری کنید.

برای نظر خود عنوان مناسبی برگزینید تا دیگران بتوانند در این راستا شما را همراهی و نظرات خود را با توجه به موضوع مورد بحث شما بیان کنند.

توصیه ما به شما پیش از ارسال نظر خود مطالعه قوانین و شرایط وب‌سایت رسمی جهان آرمانی است برای مطالعه از لینک‌های زیر اقدام نمایید.

بخش نظرات

می‌توانید نظرات، انتقادات و پیشنهادات خود را از طریق فرم زبر با ما و دیگران در میان بگذارید.
0 0 آرا
امتیازدهی
اشتراک
اطلاع از
guest
نام خود را وارد کنید، این گزینه در متن پیام شما نمایش داده خواهد شد.
ایمیل خود را وارد کنید، این گزینه برای ارتباط ما با شما است و برای عموم نمایش داده نخواهد شد.
عناون مناسبی برای نظر خود انتخاب کنید تا دیگران در بحث شما شرکت کنند، این بخش در متن پیام شما درج خواهد شد.
0 دیدگاه
بیشترین آرا
جدیدترین قدیمی ترین
بازخورد داخلی
مشاهده همه نظرات

مقالات تحلیلی | مسیری در فهم فلسفه حیات

هر روایت، تنها نیست. آنچه اینجا می‌خوانید، انعکاس‌هایی‌ست از همان سؤال، همان باور، همان فریاد در مسیرهای دیگر، با واژه‌هایی دیگر.
مقالات مرتبط مسیرهای هم‌ریشه در روایت و تحلیل

مفهوم، در انزوا نمی‌ماند.
هر واژه‌ای که در یک روایت برانگیخته می‌شود، پژواک‌هایی دارد در مسیرهای دیگر.
در ادامه، مجموعه‌ای از مقالات قرار گرفته‌اند که نه تکرار، که «تفسیر»‌اند—از همان زخم، همان آرزو، همان بیداری.

اگر این روایت با تو سخن گفت، شاید این مسیرها هم حرف‌هایی برای گفتن داشته باشند.

تحلیل دلایل و راهکارهای مقابله با سرکوب و تفرقه

شکست جنبش‌ها: تحلیل دلایل و راهکارهای مقابله با سرکوب و تفرقه

دلایل شکست جنبش‌ها: تحلیل علمی و فلسفی مقدمه: بررسی دلایل شکست جنبش‌ها در این بخش، به بررسی عمیق و تحلیلی دلایل شکست جنبش‌ها می‌پردازیم. هدف از این تحلیل، نزدیک‌تر شدن به مفهوم پیروزی و درک بهتر راهکارهایی است که می‌توانند به موفقیت یک انقلاب منجر شوند. جنبش‌های مختلف در سراسر جهان، با نمونه‌های متعددی از شکست مواجه شده‌اند که بسیاری از این شکست‌ها ریشه در عوامل مشترکی دارند. در اینجا، به برخی از این دلایل اشاره می‌کنیم و در نهایت، به راهکار کلی برای غلبه بر این موانع خواهیم رسید.   سرکوب وحشیانه: ابزار حکومت‌های فاسد یکی از اصلی‌ترین دلایل شکست جنبش‌ها، سرکوب‌های وحشیانه‌ای است که توسط حکومت‌های فاسد و دیکتاتوری اعمال می‌شود. این سرکوب‌ها با استفاده از قوه قهریه،

4 3

میل به قدرت: ریشه های تاریک سلطه در تاریخ بشر

تمایل به قدرت و تسلط، از دیرباز تا کنون، یکی از ویژگی های بارز بشر بوده است. این میل، که در اشکال گوناگون، از جنگ‌های ویرانگر تا ظریف‌ترین مکانیزم‌های اجتماعی و اقتصادی نمود یافته، نقش تعیین‌کننده‌ای در شکل‌گیری سرنوشت بشریت داشته است. این پژوهش، در پی بررسی ریشه‌های این تمایل، پیامدهای آن و راه‌های احتمالی برای مهار و هدایت آن به سمت اهداف سازنده‌تر است. ریشه‌های میل به قدرت: جستجوی هویت و معنا میل به قدرت، ریشه در نیاز ذاتی انسان به معنا و هدف دارد. این نیاز، هنگامی که مسیر خود را در جهت‌های مخرب می‌یابد، می‌تواند به خشونت و ستم منجر شود. تاریخ، مملو از نمونه‌هایی است که نشان می‌دهد چگونه انسان در پی یافتن جایگاه و هویت

سپهر سیاسی ایران ضرورت، چالش‌ها و راه‌کارها

اتحاد در سپهر سیاسی ایران: ضرورت، چالش‌ها و راه‌کارها

اتحاد: تعریف، ضرورت و ملزومات آن در سپهر سیاسی ایران مقدمه: اتحاد به مثابه یک مفهوم کلیدی اتحاد، واژه‌ای است که این روزها به‌طور مکرر در گفتمان‌های سیاسی و اجتماعی ایران تکرار می‌شود. اما پیش از هر چیز، ضروری است که تعریف دقیقی از این مفهوم ارائه شود و شناخت جامعی از آن به دست آید تا بتوان به‌درستی وارد عرصه‌ی عمل شد. اتحاد چیست؟ چه ضرورتی دارد؟ و چگونه می‌توان آن را در شرایط کنونی ایران به کار بست؟ این‌ها پرسش‌هایی هستند که در این بخش به آن‌ها پرداخته می‌شود.   تعریف اتحاد: قدرت جمعی در برابر قدرت واحد اتحاد در ساده‌ترین تعریف، به معنای گردهم‌آیی قدرت‌های متکثر برای مقابله با یک قدرت واحد است. به‌عنوان مثال، در یک

حکومت‌ها از استبداد تا جمهوریت – بررسی ساختارها و ایدئولوژی‌های حکومتی

سیر تحول حکومت‌ها: از استبداد تا جمهوریت – بررسی ساختارها و ایدئولوژی‌های حکومتی

انواع حکومت‌ها: از استبداد تا مردمی‌سازی مقدمه: بررسی دلایل وجودیت و برآیند حکومت‌ها در قسمت اول این برنامه، به دلایل وجودیت حکومت و برآیند آن پرداختیم. حکومت‌ها به‌دلیل نیاز انسان‌ها به آرامش و امنیت در زندگی اجتماعی شکل گرفتند. از دوران باستان، انسان‌ها دریافتند که برای اداره زندگی جمعی خود به ساختاری منظم نیاز دارند. برآیند این ساختار نیز باید تأمین آرامش، امنیت و امنیت اجتماعی باشد. در این راستا، سه خط‌کش اصلی برای تقسیم‌بندی حکومت‌ها معرفی شد: نگرش اقتصادی (کمونیسم در مقابل سرمایه‌داری)، ایدئولوژی حاکم (دینی یا فلسفی) و ساختار سیاسی (استبدادی یا مردمی).   تأثیر فرهنگ غالب بر شکل‌گیری حکومت‌ها شکل‌گیری حکومت‌ها تحت تأثیر فرهنگ غالب در هر جامعه بوده است. برای مثال، در یونان باستان، فلسفه فکری

تا انقلاب تحلیل روند تحولات اجتماعی در ایران و آینده‌ی اجتناب‌ناپذیر تغییرات بنیادین

از خیزش تا انقلاب: تحلیل روند تحولات اجتماعی در ایران و آینده‌ی اجتناب‌ناپذیر تغییرات بنیادین

بررسی مفاهیم خیزش، جنبش و انقلاب: تحلیلی بر روند تحولات اجتماعی در ایران مقدمه: درک مفاهیم خیزش، جنبش و انقلاب در این بخش، به بررسی مفاهیم کلیدی خیزش، جنبش و انقلاب می‌پردازیم تا تصویری روشن از روند تحولات اجتماعی در ایران به دست آوریم. این مفاهیم، اگرچه ممکن است برای برخی آشنا باشند، اما نیازمند تعریف دقیق‌تر و تحلیل عمیق‌تر هستند تا بتوانیم مسیر حرکت جامعه را به درستی درک کنیم.   تعریف انقلاب: دگرگونی بنیادین در ارزش‌ها و ساختارها انقلاب را می‌توان به عنوان یک دگرگونی بنیادین در ساختارهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی تعریف کرد. این پدیده تنها به معنای یک پیروزی سیاسی نیست، بلکه ریشه در تغییرات عمیق ارزشی و هنجاری دارد. در انقلاب، ارزش‌های پیشین ممکن است

مقاله بیشتری یافت نشد...
مقالات

هر واژه، بخشی از یک نظام‌ه.
اگر مسیر ما در آزادی، برای تو سؤالی برانگیخته یا نوری روشن کرده،
می‌توانی به صفحه اصلی مقالات بروی و با تمام روایت‌هایی که در «جهان آرمانی» شکل گرفته‌اند روبه‌رو شوی
از ایمان تا اعتراض، از تردید تا رهایی.

برخی از کتاب‌های صوتی نیما شهسواری
برای دسترسی و دانلود رایگان تمامی عناوین، صفحه کتاب صوتی و یا منوی مربوطه را دنبال کنید...

بیشتر از آثار صوتی نیما شهسواری بدانید

آثار صوتی نیما شهسواری شامل

 

تمامی این آثار به صورت رایگان در اختیار شما است

همچنین شما نیز می‌توانید در این راه در کنار ما باشید و در صوتی کردن این آثار به ما کمک کنید، تا هر چه بیشتر این افکار نشر گردد و موجبات آگاهی و تغییر را فراهم سازد

آثار نیما شهسواری پیرامون آزادی، برابری، نقد قدرت و خدا و … است

تمامی این آثار در قالب‌های مختلفی از جمله شعر، داستان مقالات و … گردآوری شده و دسترسی به آن سهل و قابل وصول است،

برخی از این آثار به صورت صوتی منتشر و برخی دیگر در آینده منتشر خواهد شد

در پادکست “به نام جان“، سفری عمیق به دنیای اندیشه و آزادی آغاز می‌شود. در هر قسمت از این سفر، به بررسی موضوعاتی همچون آزادی، برابری، نقد قدرت و خدا، مشکلات اجتماعی و … می‌پردازم.

اینجا جایی است که صدای ما تلاش می‌کند تا به عمق مسائل پی ببرد و از طریق گفتگوهای مختلف، نگاهی تازه و الهام‌بخش به دنیای پیرامون ایجاد کند.

آیا به دنبال تجربه‌ای از گفتگوها و تفکراتی غنی از دیدگاه‌های متنوع هستید؟

آیا علاقه‌مند به درک بهتر موضوعات مهم امروزی از زوایای جدید هستید؟

پس گوش دادن به پادکست “به نام جان”، دعوت به یک سفر نوین در دنیای اندیشه و آزادی است.

به نام جان قصد دارد تا مباحث مهم جهان را به زبانی ساده، صریح و روشن با شما در میان بگذارد

بی‌شک بزرگترین همکاری شما با ما به اشتراک گذاشتن این آثار با دیگران است

اما فرای این اشتراک‌گذاری و اطلاع به دیگران پیرامون این تغییر شما می‌توانید در کنار ما باشید

راه‌های بسیاری برای همکاری با ما وجود دارد، شما می‌توانید در زمینه ترجمه‌ی آثار، طراحی گرافیکی، کتاب صوتی، طراحی وب‌سایت، اپلیکیشن و … در کنار ما باشید

فرای این عناوین اصلی برای همکاری شما می‌توانید با عضویت در وب‌سایت جهان آرمانی، مقالات نظرات باورها و … از خود را با دیگران به اشتراک بگذارید، برای این کار شما می‌توانید از طریق ارسال پست در وب‌سایت جهان آرمانی و همچنین با عضویت در تالار گفتمان دیالوگ در کنار ما باشید و به همراهان این تغییر بپیوندید

تمامی آثار نیما شهسواری در وب‌سایت جهان آرمانی در اختیار شما است، 

نکته مهم آنکه همواره این آثار به صورت رایگان خواهد بود که برای بیدار کردن مردمان نگاشته شده است، از این رو شما همواره می‌توانید تمامی آثار نیما شهسواری اعم از کتاب، اشعار، پادکست و … را به صورت رایگان از وب‌سایت جهان آرمانی بدست آورید،

فرای وب‌سایت جهان آرمانی، این پادکست در بیشتر پلتفرم‌های پادکست‌گیر در اختیار شما است از جمله این برنامه‌ها

 

فرای برنامه‌های پادکست‌گیر شما می‌توانید این آثار را از طرق زیر نیز بدست آورید

 

برای دسترسی به پادکست به نام جان تنها کافی در برنامه‌ی پادکست‌گیر خود نام نیما شهسواری، به نام جان و یا جهان آرمانی را جستجو کنید

راه تغییر و دگرگونی این دنیا راه سختی است، 

در دنیای پر زرق و برق امروز ما را کسی نخواهد شنید که صدای دلربایان خوش نوا است، گاه فریاد گوش‌خراش زورمندان همه را مبهوت خواهد کرد، پس تنها راه برای این تغییر بزرگ با کمک شما امکان پذیر خواهد بود

اگر خواستید در تغییر زشتی‌های این دنیا همراه ما باشید با اطلاع‌زسانی به دیگران بزرگ‌ترین کمک را به ما خواهید کرد و این راه تغییر را آغازگر خواهید بود

ما در کنار هم توان تغییر همه چیز در این دنیا را خواهیم داشت بیایید با هم و درکنار هم برای تغییر دنیا تلاش کنیم

با تشکر

نیما شهسواری

sing 1

برخی از داستان‌های صوتی نیما شهسواری

برای دسترسی و دانلود رایگان تمامی عناوین صفحه مربوطه را دنبال کنید...

کتاب صوتی حیجان: داستان کوتاه «بارکش»

اثر: نیما شهسواری
مجموعه: کتاب صوتی حیجان
عنوان بخش: بارکش

در داستان کوتاه «بارکش» از مجموعه کتاب صوتی حیجان، نیما شهسواری با نگاهی استعاری، فلسفی و اجتماعی، به بررسی رنج کارگران و ظلم بر حیوانات می‌پردازد. این داستان، تصویری از الاغی بارکش را ترسیم می‌کند که زیر بار سنگین، در سکوت و بی‌پناهی، جان می‌فرساید.

شهسواری این تصویر را فراتر از نقد مستقیم بر آزار حیوانات می‌برد و آن را به استعاره‌ای از انسان‌هایی بدل می‌سازد که در ساختارهای نابرابر، بارهای سنگین فقر، تبعیض و استثمار را بر دوش می‌کشند. «بارکش» نمادی است از قربانیان خاموشی که در چرخه قدرت و بهره‌کشی، جان خود را فدا می‌کنند بی‌آنکه صدایشان شنیده شود.

این بخش نگاهی عمیق دارد به:

این روایت برای کسانی است که به دنبال فهم سازوکارهای پنهان خشونت، فقر فرهنگی و روان انسان هستند. اگر از خود پرسیده‌اید که چگونه ساختارهای قدرت، قربانیان خاموش می‌سازند، «بارکش» پاسخی تأمل‌برانگیز برای شما دارد.

شما می‌توانید این داستان کوتاه را در پلتفرم‌های زیر بشنوید:

برای دریافت آثار دیگر نیما شهسواری از جمله کتاب‌ها و اشعار، یا مشارکت در تالار گفتمان دیالوگ، به وب‌سایت جهان آرمانی مراجعه کنید.

راهنما

راهنمایی‌های لازم برای استفاده از لینک‌های موجود در صفحه...

این صفحه دارای لینک‌های بسیاری است تا شما بتوانید هر چه بهتر از امکانات صفحه استفاده کنید.

در پیش روی شما چند گزینه به چشم می‌خورد که فرای مشخصات اثر به شما امکان می‌دهد تا متن اثر را به صورت آنلاین مورد مطالعه قرار دهید و به دیگر بخش‌ها دسترسی داشته باشید،

شما می‌توانید به بخش صوتی مراجعه کرده و به فایل صوتی به صورت آنلاین گوش فرا دهید و فراتر از آن فایل مورد نظر خود را از لینک‌های مختلف دریافت کنید.

بخش تصویری مکانی است تا شما بتوانید فایل تصویری اثر را به صورت آنلاین مشاهده و در عین حال دریافت کنید.

فرای این بخش‌ها شما می‌توانید به اثر در ساندکلود و یوتیوب دسترسی داشته باشید و اثر مورد نظر خود را در این پلتفرم‌ها بشنوید و یا تماشا کنید.

بخش نظرات و گزارش خرابی لینک‌ها از دیگر عناوین این بخش است که می‌توانید نظرات خود را پیرامون اثر با ما و دیگران در میان بگذارید و در عین حال می‌توانید در بهبود هر چه بهتر وب‌سایت در کنار ما باشید.

شما می‌توانید آدرس لینک‌های معیوب وب‌سایت را به ما اطلاع دهید تا بتوانیم با برطرف کردن معایب در دسترسی آسان‌تر عمومی وب‌سایت تلاش کنیم.

در صورت بروز هر مشکل و یا داشتن پرسش‌های بیشتر می‌توانید از لینک‌های زیر استفاده کنید.

ارسال گزارش خرابی

توضیحات

پر کردن بخش‌هایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.

عنوانی برای گزارش خود انتخاب کنید

تا ما با شناخت مشکل در برطرف‌ کردن آن اقدامات لازم را انجام دهیم.

در صورت تمایل می‌توانید آدرس ایمیل خود را درج کنید

تا برای اطلاعات بیشتر با شما تماس گرفته شود.

آدرس لینک مریوطه که دارای اشکال است را با فرمت صحیح برای ما ارسال کنید!

این امر ما را در تصحیح مشکل پیش آمده بسیار کمک خواهد کرد

فرمت صحیح لینک برای درج در فرم پیش رو به شرح زیر است:

https://idealistic-world.com/poetry

در متن پیام می‌توانید توضیحات بیشتری پیرامون اشکال در وب‌سایت به ما ارائه دهید.

با کمک شما می‌توانیم در راه بهبود نمایش هر چه صحیح‌تر سایت گام برداریم.

با تشکر ازهمراهی شما

وب‌سایت رسمی جهان آرمانی

راهنما

راهنمایی‌های لازم برای استفاده از لینک‌های موجود در صفحه...

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود مستقیم فایل‌ها از سرورهای وب‌سایت رسمی جهان آرمانی تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Google Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای One Drive تعبیه شده است،  با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Box Drive تعبیه شده است،  با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو به شما اطالاعاتی پیرامون اثر خواهد داد، مشخصات اصلی اثر در  این صفحه تعبیه شده است و شما با کلیک بر این آیکون به بخش مورد نظر هدایت خواهید شد. 

شما با کلیک روی این گزینه به بخش مطالعه آنلاین اثر هدایت خواهید شد، متن اثر در این صفحه گنجانده شده است و با کلیک بر روی این آیکون شما می‌توانید به این متن دسترسی داشته باشید

در صورت مشاهده‌ی هر اشکال در وب‌سایت از قبیل ( خرابی لینک‎‌های دانلود، عدم نمایش کتب به صورت آنلاین و … ) با استفاده از این گزینه می‌توانید ایراد مربوطه را با ما مطرح کنید.

تازه‌ترین کتاب نیما شهسواری

می‌توانید با کلیک بر روی تصویر تازه‌ترین کتاب نیما شهسواری، این اثر را دریافت و مطالعه کنید

به جهان آرمانی، وب‌سایت رسمی نیما شهسواری خوش آمدید

نیما شهسواری، نویسنده و شاعر، با آثاری در قالب  داستان، شعر، مقالات و آثار تحقیقی که مضامینی مانند آزادی، برابری، جان‌پنداری، نقد قدرت و خدا را بررسی می‌کنند

جهان آرمانی، بستری برای تعامل و دسترسی به تمامی آثار شهسواری به صورت رایگان است

راهنما پروفایل

راهنمایی‌های لازم برای ویرایش پروفایل و حساب کاربری شما
زندگی‌نامه

در این بخش می‌توانید توضیح کوتاهی درباره‌ی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همه‌ی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشته‌های شما

کشور و سن شما

کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است

تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد

باورهای من

گزینه‌های در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان می‌گذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشاره‌ی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد

راه‌های ارتباطی

در این بخش می‌توانید آدرس شبکه‌های اجتماعی، وب‌سایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرس‌ها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد

حساب کاربری

در این بخش می‌توانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین می‌توانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در وی‌سایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید

راهنما ثبت‌نام

راهنمایی‌های لازم برای ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی
نام کاربری

نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود

نام و نام خانوادگی

نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد 

در نظر داشته باشید که این نام در نگاشته‌های شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است

ایمیل آدرس

آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راه‌های ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید

رمز عبور

رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده می‌توانید این رمز را تغییر دهید

قوانین

پیش از ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید

در دسترس نبودن لینک

در حال حاضر این لینک در دسترس نیست

بزودی این فایل‌ها بارگذاری و لینک‌ها در دسترس قرار خواهد گرفت

در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید

ثبت آثار

توضیحات

پر کردن بخش‌هایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.

در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است

بخش ارتباط، راه‌هایی است که می‌توانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است می‌توانید در بخش توضیحات شبکه‌ی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.     

شما می‌توانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمت‌هایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،

در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحله‌ی ابتدایی فرم پر کرده‌اید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.

پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعه‌ی قوانین و شرایط وب‌سایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینک‌های زیر اقدام کنید.