
در دسترس نبودن لینک
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
عنوان : پادکست به نام جان
ویژه برنامه : آلتپرستان
قسمت سوم : تناقضات
برنامهساز : نیما شهسواری
زمان : 48:34
با صدای : نیما شهسواری
آلتپرستان
فرهنگی آلوده به شهوت
فرهنگی اسیر و تسلیم امیال و تناقضی در تقبیح شهوت
بیماران جنسی دینی پدید آوردهاند که برای سلاخی عشق آمده است
آمده است تا آلوده کند پاکی را
تا به شهوت اسیر کند و اسیران را به قتلگاه بسپارد
تناقضات
مجانین از سویی همه را در حصر برده و در حصارحجاب دنیا را از آنان دریغ کردند و در سوی دیگر این آلتپرستان در تمنای شهوت زندگی گذراندند
شهوت پارادوکس بزرگ اسلام است
برنامهی به نام جان قصد دارد تا درباب مباحث مهم باورها و دغدغههای دنیایمان به زبان ساده و بداهه سخن بگوید
این بخش از متن پادکست توسط هوش مصنوعی استخراج شده است. ممکن است شامل اشتباهاتی باشد یا به طور کامل با محتوای اصلی مطابقت نداشته باشد. هدف از این کار، بهبود دسترسی مخاطبین به محتوای پادکست و فراهم کردن امکان مطالعه و مرور سریعتر مطالب است
ما تصمیم گرفتهایم متن پادکستهای خود را منتشر کنیم تا دسترسی به محتوای آنها برای همه مخاطبان آسانتر شود. این اقدام به ویژه برای افرادی که ترجیح میدهند مطالب را به صورت متنی مطالعه کنند یا نیاز به مرور سریعتر دارند، مفید خواهد بود
این متن توسط هوش مصنوعی Speechmatics استخراج شده است. Speechmatics یکی از پیشرفتهترین فناوریهای تبدیل گفتار به متن است که با استفاده از الگوریتمهای پیچیده و یادگیری عمیق، صدا را به متن تبدیل میکند. این ابزار قادر است با دقت بالا و در زمان واقعی، گفتار را به متن تبدیل کند و از بیش از ۵۰ زبان مختلف پشتیبانی میکند
خب دوستان توی این ویژه برنامه آلت پرستان ما در باب نگاه جنسی اسلامی صحبت می کنیم.
توی این دو قسمت گذشته ای هم که از این ویژه برنامه ضبط و پخش شد، سعی کردیم یک پیش درآمدی نسبت به این موضوع داشته باشیم و در قسمت پیشین هم که سعی کردیم این نگاه اسلامی و ریشه ای این نوع فرهنگ ساخته شده رو مورد نظر قرار بدیم.
اینکه چگونه کشور خودمون و کشور های همسایه مان، کشور هایی که درگیری دارند و به نوعی اسلام زده هستند و درگیر این موضوعات هستند، ریشه اش از کجا می آید و از نگاه های اسلامی میاد از قرآن می آید، از احادیث می آید، از زندگی پیامبر می آید و در مجموع باعث ساخته شدن این ساختاری که ما باهاش درگیر هستیم میشه.
جنایات و اتفاقات بی شماری رو هم رقم میزنه.
حالا تو قسمت های آتی هم در باب موضوعات مختلفش هم سعی میکنیم باز هم صحبت کنیم.
اما توی این قسمت خاص حالا قرار هست که در باب این تناقضات صحبت بکنیم.
یعنی نگاه هایی که در این نگاه اسلامی و اصولا ساختن این نگاه آلت پرستی مطرح میشه و پر از تناقضات هست، یک موضوعاتی درش مطرح میشه که حالا نقطه ی عکس هم داره.
حالا سعی میکنیم توی این قسمت بیشتر در باب این تناقضات صحبت بکنیم.
خب وقتی ما مواجه میشیم با.
این نگاه اسلامی، فرهنگ اسلامی که تصویری رو به ما میده در ارتباط با پاکی و پاکدامنی که حتما باهاش مواجه شدید دیگه.
حالا سعی می کنه در عناوین مختلف خودش رو به نوعی آویزان این مفهوم مشخص بکنه.
در باب پاکی و پاکدامنی، عفاف و حجاب و مضامینی از این دست که حالا اینها رو سعی میکنه به نوعی مفهوم اصلی این پاکی قلمداد بکنه.
پاکی که توامان شده.
با اینکه حالا زنان حجابی داشته باشند و با توجه به اون حجاب دور بمونن از این مسائل شهوانی و خب این تناقض کامل داره با اون مفاهیمی که مطرح شده.
یعنی شما نمی تونید از یک طرف موضعی داشته باشید نسبت به این پاکی.
اما در عین حال در زمینه ازدواج مثلا با یک مسئله ای مثل چندهمسری روبرو باشید.
با یک مسئله ای مثل صیغه روبرو باشید.
صیغه ای که حالا یک تصور و تصویر عینی داره نسبت به همین موضوعی که ما به عنوان فاحشگی میشناسیم.
یعنی شما نمیتونید یک مطلبی رو بیان کنید که همتای صیغه که همون تصویر مشخص از فاحشگی هست همون تصویر مشخصی است که در کشورهای دیگه تحت عنوان خانه هایی که برای این کار در نظر گرفته شده.
حالا شما همون معنا رو داشته باشید تحت عنوان مثلا خانه عفاف و بعد حالا بیایید در باب پاکی هم صحبت کنید.
حالا با یک سری مضامینی به نوعی یک پرده ای رو بپوشونید برای دور شدن مردم از واقعیت.
واقعیتی که در تناقض کامل هست.
حالا اگر مساله ای پیرامون پاکی مطرح میشه هیچ نزدیکی با اون مفهوم حقیقی پاکی نداره.
حالا یک نوع ژست و شکل مشخصی است.
از اون پاکی که داره ارائه میشه که با تعریف واقعیش هم نزدیکی نداره.
شما به عنوان مثال با این پاکی روبه رو میشید که در نهایت قرار هست که پاکی انسان ها رو توامان گره بزنه با مثلا پرده بکارت زنان.
یعنی نهایت این پاکی که داره تصویر میشه گره خورده هست در همین پرده بکارت زن.
زنی که نهایت پاکی خودش رو در همین مفهوم میبینه.
وقتی شما میخواید با این موضوعی به نام پاکی روبرو بشید پاکی ها در همین اندازه.
بی اهمیت و بی معنا میشن و تهی از معنا میشن.
من در باب این تناقضات در ویژه برنامه ای که پیرامون شناخت اسلام هم داشتیم صحبت کردم و گفتم اگر موضوع اخلاقی در دل اسلام و یا دیگر ادیان به ویژه توی این ویژه برنامه داریم در باب اسلام صحبت میکنیم، مطرح میشن، به فراخور اون مواجه میشیم با نقطه تناقضی که حالا نقض میکنه.
اون نقطه اخلاقی که تصویر شده.
یعنی از یک سو شما مواجه میشید با مثلا تعریف کردن یک مبحثی مثل صداقت و در عین حال در کنار آن یک مفهومی به اسم تقیه هم مطرح میشود.
حالا اصالت این صداقت زیر سوال میرود.
یعنی شما قرار است که یا صادق باشید یا نباشید، حد وسطی نخواهد داشت.
همان طوری که من در باب همه مسائل هم همیشه اذعان کردم شما یا به اعدام باور دارید یا ندارید حد وسط ندارد.
با آوردن اولین، اما شما کلیت آن چیزی که مطرح کردید هم زیر سوال میرود.
مثل همان موضوعاتی که در دل اسلام و قرآن هم مطرح میشود.
یک آیه معروفی دارد که خیلی هم بهش میبالند و به عنوان یک نگاه خیلی.
لطیف و رحمانی اسلام را در نظر میگیرند.
این که کشته شدن یک انسان بیگناه مساوی است با کشته شدن کل بشریت.
اما موضوع سر این است که این یک امایی دارد.
این انسان به مفهوم کلی انسان نیست.
این کشته شدن به مفهوم کشته شدن همه ی انسان ها نیست.
این یک تعریف مشخصی داره نسبت به یک انسانی که داره تصویر میده.
در کنار اون شما مواجه میشید با اینکه میتونید کافرا رو بکشید یا باید بکشید.
یعنی شما دستور دارید برای کشتن کفار، برای کشتن محاربین، برای کشتن مرتدین، برای کشتن تمام این افراد شما وظیفه شرعی هم دارید.
پس این هیچ نزدیکی با این موضوعی که شما دارید بیان می کنید نداره.
اونجایی که شما میگید کشته شدن هر انسانی با هر عقیده ای با هر تفکری بود.
قتل کل بشریت هستش که موضوع قابل بحث و عرضی است.
اما وقتی که در کنارش یک تبصره ای میزارید یک اما و اگری میارید کلیت اون رو زیر سوال میبرید.
در تمام زمینه ها ما با همین نگاه رو به رو میشیم.
یعنی تناقضاتی که در مفاهیمی که اسلام داره مطرح میکنه در برابر شماست.
از یک سو داره در باب پاکی صحبت میکنه.
نقطه ابتداش این هستش که تا این اندازه مفلوک خانه مفهوم پاکی را تنها و تنها در موضوع تن و بدن خلاصه می کند.
این پاکی خلاصه می شود در پاکی تن و بدن.
حالا فرای این تعریف احمقانه و پیش پا افتاده، حالا به کرات در برابر این موضوع هم موضع دارد.
هزاران تبصره و اما و اگر دارد.
یعنی به شما یک تصویر مشخصی مثلا شبیه به نگاهی که حالا مسیحیت نسبت به این موضوع دارد که خیلی هم رادیکال و دگم در ارتباط با ازدواج نمی دهد.
این که شما باید با یک نفر ازدواج کنید و حتی طی هر شرایطی هم باید با او زندگی کنید.
یعنی شما در نگاه های رادیکال مسیحی با این تصویر روبه رو می شوید که ازدواج قرار است که با یک نفر اتفاق بیفتد و تحت هر شرایطی با او زندگی کنید.
حالا این یک تصویر خیلی مشخصی را ارائه می دهد نسبت به این موضوع و موضوع دیگه ای نداره یا اینکه مثلا کسی که وارد کار های دینی میشه و به نوعی جزو علمای دینی و روحانیون به حساب میاد، حالا در دین مسیحیت حق ازدواج نداره که میشه ساعت ها در باب این حماقت صحبت کرد.
این که تا چه اندازه این ها لطمه میزنن، تا چه اندازه تضاد دارن با حقیقت انسان ها، با طبیعت انسان ها، با ذات انسان ها چقدر در تضاد هستند و چه لطمه هایی رو در طول این وجود این باورهای احمقانه به انسان و انسانیت و جانداران زدن.
میشه در باب این ساعت ها صحبت کرد.
این که چه تجاوز هایی شکل گرفته به واسطه همین نگاه دگم مسیحیان که حالا قرار هستش که این ها از طبیعت خودشون دور بشن.
طبیعتی که اون ها رو به نوعی نیازمند این مسائل جنسی و شهوانی تصویر و تصور کرده.
خدایی که به قول خودشون حالا اگر اعتقاد و باوری دارند نسبت به اینکه این خدا وجود داره.
این خدا اینها رو به این شکل به وجود آورده با همین حس نیاز به دنیا آورده و حالا به خاطر مبارزه احمقانه و کورکورانه با این احساس موجب میشن که شما شاهد تجاوز های همین کشیش ها به کودکان باشید.
در کشور هایی که اتفاق می افته در طول این سالیان اخبار بیشماری هم در میاد و شما مواجه میشید با این بی آبرویی بزرگی که حتی پاپ های بزرگشون رو هم به صدا در میاره.
حالا ما کاری به این تفکر احمقانه نداریم اما وقتی یه همچین موضوع اخلاقی حالا مطرح میشه در دل مسیحیت شما دیگه تناقضی رو توش نمیبینید.
یعنی اعتقاد داره که پاکی در همین پاکی تن خلاصه شده.
حالا برای این پاکت یه قانون و قاعده ای میزاره.
اینکه شما باید با یک زن ازدواج کنید و تا آخر عمر هم به او پایبند باشید.
حالا اینکه تا چه اندازه این فکر احمقانه است میگم موضوع ما نیست.
اینکه این ازدواج چرا باید تبدیل به یک زندانی بشه که یک انسان تا آخر عمر هم درش درگیر باشه.
این موضوعی نیست که ما بخوایم تو این قسمت دربارش صحبت کنیم.
اما منظور این هست که یک خط و مشی مشخصی رو داره مطرح میکنه، یک چهارچوبی رو برای شما تصویر میکنه.
یا در باب همون موضوعی که مطرح کردیم در باب کشیش ها که نباید رابطه جنسی برقرار کنن از عبث و بیهوده بودن و تا چه اندازه بر خلاف طبیعت انسانی است و تا چه اندازه لطمه زده به انسان ها.
نمی خوایم تو این قسمت صحبت بکنیم اما این چارچوب مشخص شده پس یه تعریفی دارن نسبت به پاکی و حالا در همین راستا قوانین رو اعمال میکنن.
اما وقتی مواجه میشیم با همین نگاه در اسلام میبینیم تناقض داره درش بیداد میکنه.
حالا از یک سو داره در باب پاکی صحبت میکنه در کنارش مفهومی به اسم صیغه رو داره.
حالا در صیغه شما هر چقدر میتونید این رابطه رو ادامه بدید میتونید با چندین نفر چندین نفر رو به صورت همزمان صیغه کنید.
نمیدونم این زن ها میتونن برن از این صیغه به اون صیغه؟
یعنی یه تصویر مغشوش و غیر قابل تحملی رو داره به شما میده در همون معنایی که خودش داره مطرح میکنه.
یعنی خودش داره این پاکی رو با پاکی تن همواره قیاس میکنه دیگه.
یعنی اگر شما مواجه بشید با این مفاهیمی که داره مطرح میشه در زمینه مثلا حجاب، حالا داره به شما یه تصویر میده که شما باید حجاب داشته باشی.
شما باید تن خودتون رو از دیگران محفوظ بدارید.
تمام پاکی شما خلاصه در همون پرده بکارت میشه و حالا در کنار اون یه معنای دیگه ای رو برای شما مطرح میکنه که درش یک بی بند و باری بی حد و حصری تصویر شده.
مردانی که میتونن چندین همسر رو داشته باشن به صورت همزمان.
حالا میتونن برن صیغه بکنن میتونن با چندین زن رابطه داشته باشن.
زنا داره مدام بهشون تشویق میشه که باید حتما صیغه بشید.
این خیلی کار خوب و قشنگیه.
هزاران حدیث و روایت برای شما گفته میشه که شما باید این کار رو بکنید.
کار اینقدر به بی بند و باری می رسه که احادیث میاد در باب اینکه شما نباید جویا بشید که آیا او اصلا ازدواج کرده یا نکرده.
یعنی یک اختلال وحشتناکی رو داره به شما تصویر میکنه در این لول خوردن در شهوت و بعد در کنار اون داره این تناقض عیان رو مطرح میکنه در باب عفاف و حجاب و نمی دونم پاکی و پاکی احمقانه ای که تصویر شده در همون پاکی تن پاکی که میتونه مترادف با پاک شدن از این افکار بیمار و آلوده باشه.
پاک بودنی که قاعدتا به ذهن بر میگرده به فکر بر میگرده به اینکه شما بتونید در قبال نیازهاتون یک تفکر درستی داشته باشید، در برابر نیازهاتون بتونید ایستادگی کنید، راه حل های درستی داشته باشید که نه به خودتون و نه به دیگران آزاری برسونید.
حالا در قبال یک همچین تصویری شما مواجه میشید با یک پاکی که تصویر شده توامان خلاصه شده با همین پاکی تن.
و بعد در برابرش تناقضی که داره به شما این بی بندوباری رو مدام باهاتون مطرح میکنه.
حالا شما باید وارد این چرخه ی بیمارگونه از بی بند و باری بشید.
و این اون تناقض بزرگ هست.
شما مواجه می شید با این نفی شهوت.
یعنی فرهنگ عامه ای که داره اسلام می سازه.
دور بودن از این مبانی شهوانی هست.
یعنی حتی حاضر نیستن در باب این مسائل صحبت بکنن.
یعنی شما اگر به عنوان مثال الان مطرح بکنید واژه ی آلت پرستان رو، واژه آلت و عورت رو برای این ها یک سردرگمی بزرگی رو به وجود میاره.
حالا این ها اصلا نمی دونن چجوری با این مواجه بشن. ای وای!
دین خدا زیر سوال رفت و همه چیز کنفیکون شد.
ما به مشکل خوردیم چرا که یک موضوعی مطرح شده.
مثلا اگر شما بخواید یک کلاسی تشکیل بدید در باب این مسائل جنسی صحبت کنید.
حالا با کودکان با کسانی که در معرض این مشکل ها هستند صحبتی قرار شود اتفاق بیفتد.
حالا رویش هزاران سرپوش میزارن تا مطرح نشه.
اما در عین حال میبینید که خودشون غرق در این مسایل هستن.
یعنی جایی که قرار هست به صورت اصولی یک موضوعی اتفاق بیفته تا در برابر مشکلات ایستادگی بکنه، راهکار باشه اونجا در برابرش می ایستند.
شما مواجه میشید در همین کشور خودمون به واسطه کم دانشی که برای کودکان وجود داره مواجه میشید با این سوءاستفاده های وحشیانه جنسی به واسطه اینکه این کودکان این موضوعات رو باهاشون مطرح نشده.
خب پدر و مادر که قبح بزرگی دارند به واسطه این فرهنگ توامانی که داره با اونها مطرح میشه.
موضوعاتی که در پستو هست.
اصلا شما وقتی مواجه میشید با این فرهنگ اسلامی انگار دارند یک تصویری میکنند که یک سری موجودات دیگر هستند یعنی از فضا میآیند رابطه جنسی برقرار میکنند.
یعنی وقتی شما مواجه میشوید دیگر با یک مفاهیمی که انگار اون پدر و مادری که اون فرزند رو به دنیا آورده از طریق مثلا بکرزایی بچه رو به دنیا آورده.
اصلا انگار که تا به حال با همچین موضوعی روبرو نشدند.
مطرح کردن تا این حد براشون غیر قابل فهم هست.
اما در عمل حالا مواجه میشیم با یک دریا یا یک باتلاق و یک مردابی غرق در شهوت که حالا هر بی بند و باری و هر کاری رو حاضرند که انجام بدن.
اصلا آیین و مسلک شون در همین راستا داره اونها رو به پیش میبره.
جایی که قرار هست فکر اصولی بشه و حرف اصولی زده بشه.
حالا قرار هست که برای کودکان یک بستری فراهم بشه که با اونها مطرح بشه این موضوعات تا اونها در امان بمونن تا بدونند نقاط حساسش رو بشناسند.
اصلا مباحث جنسی را یک درک کلی حداقل نسبت به آن داشته باشند تا در نقطه ابتدایی این اخبار و اطلاعات را از جاهای اشتباه نگیرند و یا مورد سوءاستفاده قرار نگیرند.
اینجا شما میبینید که با شمشیر تیز در برابرش ایستادند که صحبتی نشود.
اما وقتی وارد مسائل جنسی و شهوانی میشوید، حالا میبینید یک باتلاقی برایتان پدید آورده که از دلش خانه عفاف در میآید.
صیغه کردن دخترهای زیر هجده سال در می آید.
صادر کردن دختران به کشورهای دیگر در می آید و الی آخر.
این فساد لجام گسیخته ای که با آن رو به رو می شوید یعنی شما مواجه هستید با تناقضات احمقانه ای که در همه جا داره تکرار میشه.
از یک سو پاکی رو در پاکی تن و بکارت تصویر می کنن، از یک سو حالا دارن فرمان میدن به این بی بند و باری از یک سو در برابر هر نوع اطلاع دادن در برابر هر نوع بیان پیرامون این موضوع ایستادگی میکند و آن را مترادف با بیبند و باری میدانند.
اما آیینی که برایشان تصویر میشود غرق در همین بی بند و باری هاست.
یعنی شما روبهرو میشوید با این تناقضات کمرشکنی که به شدت هم در فرهنگی که در نهایت میسازد، در جنایاتی که به وجود میآورد، در سرانجامی که برای انسان ها پدید می آورد تاثیرگذار هست.
شما وقتی در باب من در قسمت پیشین در باب این ریشه های نگاه اسلامی صحبت کردم، حالا وقتی این تناقضات را با او جمع و تفریق می کنی تا حالا روبه رو میشی.
یعنی وقتی ما می رسیم به مسئله ای مثل تجاوز به کودکان، شما مواجه می شوید با این تناقض بزرگ.
این تناقض بزرگی که در برابر آگاهی و بیداری عمومی ایستادگی می کنه نمی ذاره.
حالا ما در آموزش و پرورش مون شاهد این موضوع باشیم که کودکان یه اطلاعی بگیرن در باب این موضوعات.
پدر و مادرها!
به واسطه این هجوم فرهنگی احمقانه و عبث تو یک شرایطی قرار گرفتن که حاضر نیستن در باب این زمینه ها صحبت کنن.
اما همون کودک در فضای بعد توسط هم سن و سالان خودش یا بزرگتر از خودش یا توسط بیماران جنسی حالا مورد تجاوز و تعرض قرار می گیره.
چرا که این فرهنگ بیمار و آلوده وجود داره و اجازه این آگاهی دادن رو نمی ده.
چرا که عمل کردن به این موضوع یک بخشی از دین و آیین این نگاه آلت پرستانه است اما در عین حال مطرح کردنش نهایت قباحت و کثافت و الی آخر است.
یعنی این اون تناقضات ریشه ای است که شما باهاش روبه رو میشید.
حالا من سعی میکنم تیتروار دربارشون صحبت کنم و خیلی وارد مصداقها نشم.
در باب کلیتش صحبت میکنم در صورتی که میشه در باب هر کدوم از این موضوع ها هزاران مثال زد، هزاران ساعت صحبت کرد.
اما ما سعی میکنیم باز هم مطابق معمول برنامه ای به نام جان در باب کلیات صحبت بکنیم.
یکی دیگه از این تناقضات گسترده ای که شما باهاش روبرو میشید این ارزش دادن به زن به صورت ابلهانه و احمقانه است که تبدیل به یک نوع فرهنگ شده.
ارزش دادن به زن که مترادف شده با تحقیر زنان.
یعنی شما مواجه میشید با این فرهنگ آلوده و بیماری که این نگاه اسلامی پدید آورده که حالا زن رو تحقیر می کنه، زن رو کوچک می دونه و بعد به واسطه این کوچک بودن و تحقیر شدنش هست که داره بهش بها میده.
یعنی دقیقا نقطه عکس هست.
یعنی این تناقضی است که باز هم ما نزدیک بهش میشیم.
اگر در این نگاه های اسلامی به عنوان مثال از آن حفاظت می کنند در راستای این هستش که زن رو ملک خودشون می دونن، خود را صاحب بر اون زن می دانند.
همین مفاهیمی که ما باهاش روبه رو میشیم تحت عنوان غیرت.
حالا این غیرت احمقانه ای که حتی اگر ما بریم سراغ اون تعریف کلاسیکی که میشه براش داشت به نوعی در امان داشتن کسی که حالا دوست داریم نزدیکمون هست از اغیار بر میگرده به این نقطه که حالا شما او رو میخواید لت و پار بکنید و نابود بکنید از بین ببرید.
حالا ما مواجه میشیم با این ضعیف خوانده شدن زنان در این فرهنگ احمقانه.
در این فرهنگ اسلامی که مدام داره تکرار میشه از این که زن نیمه مرد هست به کرات دربارش صحبت میشه.
گفتم یک حدیثی هست از علی که مفصل دیگه داره در باب این مساله صحبت میکنه و مثال میاره یا در غررالحکم هست یا در نهج البلاغه؟
حالا میشه پیدا کرد و عنوانش رو هم گذاشت.
حتی اگر جست و جو هم بکنید می تونید به این احادیث برسید.
طبق معمول هم می گم که ذهن ما سطل زباله ای برای به خاطر سپردن این آیات و احادیث نیست.
ما باید فکر بکنیم و راهکار داشته باشیم و اندیشه بکنیم.
نسبت به این ذهنی که در اختیار داریم وظیفه داریم که در نهایت به راه حل برسیم.
حالا از بحث اصلی خارج نشیم در همون حدیث شما روبه رو میشید با اینکه حالا داره یکی یکی بر میشماره.
نیازی هم به اون حدیث هم نیست.
شما اگر به قرآن هم نگاه بکنید مواجه میشید زنان بی ارزش خطاب میشن از همون نقطه ابتدایی، از زمان آفرینش شون.
حالا زنان موجوداتی هستند که فریب می خورند، فریب شیطان رو می خورند، همتای شیطان به حساب می آیند.
اصلا این درد و رنج گفتم توی تو انجیل هست باهاش روبرو میشید که داره مطرح میکنه که اگر رنجی می برند دوران قاعدگی و عادت ماهیانه و یا اینکه درد زایمان دارند به واسطه این هست که باید رنج ببرند به واسطه کارش و اون گناه اولیه ای هست که مرتکب شدند.
حالا شما مواجه میشید در این نگاه اسلامی که زن رو نیمه مردان به حساب میاره حتی پایین تر از نیمه مردان در زمینه دیه وقتی شما روبه رو میشید حالا میبینید قوانین تمام کشور های اسلامی رو ببینید و بخونید.
حالا شما مواجه میشید با زنی که هیچ ارزشی نداره.
حتی بیضه های مرد هم با ارزش تر از یک زن هست.
این اون نقطه ایست که داره به ما این تصویر رو میده که تا چه اندازه این زنان رو بی ارزش تصویر میکنن و بعد در کنارش یک احترام احمقانه ای رو تعبیر و تصویر میکنن که در راستای همون برده سازی هست.
وقتی شما مواجه میشید با این که حالا شهادت دو زن برابر با یک مرد هستیم داره فریاد میزنه که تا چه اندازه این زنان رو بی ارزش. تصویر کردن.
حالا در کنارش ما یه احترامی داریم که برگرفته از همون نگاه مالکانه است نسبت به زن.
حالا مرد خود رو مالک بر اون زن میدونه.
او رو ضعیف تر از خودش به حساب میاره و هر.
احترامی که داره نسبت به زن قائل میشه هم در همین راستاست.
گاها شما روبرو میشید با.
همین فرهنگ حجاب که دربارش وقتی میخوان صحبت بکنن میگن این حجاب و برای شما مصونیت.
میاره و از این تعاریف که دربارش صحبت کردم که تا چه اندازه در این نگاه شما.
مردها رو تحقیر میکنید که این مردها تا چه اندازه موجوداتی شهوت پرست هستن که هیچ چیزی در دنیا به جز اینکه در برابر زنان تحریک بشن ندارن.
مثال هم زدیم گفتیم وقتی شما مواجه میشید با پیامبری که حالا به دختر هفت ساله دندان طمع براش تیز میکنه و در نه سالگی باهاش همخوابه میشه.
وقتی به همسر فرزندخوانده خودش با دیدن او ذره ای او در میان حمام رحم نمیکنه.
زینب همسر زید.
وقتی با پیامبری روبرو میشیم که اگر از دل اسرا زنی چشمش رو میگیره دستور قتل همسرش رو میده و او زن را اختیار میکنه.
حالا با یک پیامبری روبرو هستیم که پر از شهوت و شهوت پرستی است.
خب قاعدتا تحریک میشه و همون ضربالمثل ساده ی قدیمی ما که میگه کافر همه را به کیش خود پندارد.
بلافاصله تصویری که داره این هست که مردانی هستند که با این نگاه آلوده به زنان نگاه میکنند بلافاصله تحریک میشن و این میشه قاعده ی کلی برای این نگاه.
عبث و بیهوده.
حالا تبدیل به یک قاعده و قانون میشه.
حالا این نگاهی که هم تحقیر مردان و هم تحقیر زنان رو در خودش داره حالا شما با یک تناقضی روبرو میشید که از یک سو ارزشی است که داره به زن داده میشه اما در دل این ارزش گذاشتن به زن کوچک شمردن و تحقیر زنان هست.
صاحب خوانده شدن مردان هست.
این مالک بودن هست که به اونها این احساس رو میده.
شما حتی در دل این تناقضات وقتی نزدیک میشید به مفهوم مرد هم باز هم با این تناقض روبرو میشید.
از یک سو داره مردها رو بهشون جا و مکان و بزرگ خطابشون میکنه، خلیفه الله و اشرف مخلوقات خطاب میشن اما در عین حال در این اندازه تحقیر میشن.
در این اندازه بی ارزش تصویر میشن موجوداتی شهوتران و شهوت پرست که هیچ قوه تعقل و تفکر و اختیاری در وجودشون نیست مگر اینکه با دیدن زنان تحریک بشن.
کوچکترین موضوعی که از زنان میبینند حالا به دنبالشون بیفتند و احتمال داشته باشه تجاوز بکنند.
حتی این فرهنگ آلوده و بیمار رو شما باهاش روبرو میشید تبدیل به یک بخش فرهنگی شده در جامعه ایرانی.
که حالا مردانی هستند که به واسطه دیدن حتی به خودشون اجازه میدن که تجاوز کنن.
حالا این تصویر تا چه اندازه تحقیر مردان رو در دل خودش داره؟
یعنی اون نقطه تناقض هیچ ارزش و بهای در حقیقت به مردان داده نمیشه.
به زنان داده نمیشه زنان رو تا این اندازه کوچک و حقیر تصویر میکنن، مالکان شون رو مردان تصویر میکنن و حالا خود این مردان رو جماعتی هیز و شهوتران و بی اختیار و تهی مغز تصویر میکنن که هیچ چیزی در جهان ندارن مگر اینکه وارد این وادی شهوت رانی و شهوت پراکنی بشن.
با دیدن کوچکترین نشانه ای از زنان و زنانگی حالا دیگه عنان از کف بدهند و بیفتن دنبال اونها برای تجاوز.
در نهایت هم تجاوز میکنن.
حالا ما باید یه کیسه ای به سر اینها بکنیم که این تصویر اتفاق نیفته و این اون ارزش های متناقضی است که مدام داره تکرار میشه.
ما تیتروار دربارشون صحبت می کنیم.
گفتم دربارشون میشه مثال های بیشماری هم زد اما تیتروار داریم در باب تناقضاتی که در این نگاه وجود داره و این فرهنگ بیمار رو ساخته صحبت میکنیم.
شما مواجه میشید با مساله خیانت.
حالا شما در دل اسلام مفهومی به اسم خیانت رو دارید؟
خب این مفهوم خیانت نه فقط در دل اسلام، در تمامی باورها و نگرش هایی که در طول تاریخ وجود داشتن، موضوع قبیحی بوده که همواره هم باهاش به شدت روبرو شده اند.
مجازات در نظر گرفتن شما در دل اسلام.
حالا روبرو میشید با مسئله خیانت در همین مسائل جنسی رو دارم صحبت دربارش میکنم.
حالا ما یه چیزی به اسم زنا رو میشناسیم که در نهایت میرسیم به زنای محصنه ای که حکمی همتای سنگسار داره.
خب خیانت رو همه باهاش می شناسیمش.
رو به رو هستیم.
حالا این یک تصویری است برای جامعه مسلمان و قرار است یه فرهنگی بسازه در این زمینه که خیانت تا چه اندازه قوی هست که اگر کسی که دارای همسر هست یه همچین رفتاری رو از خودش نشون بده زنای محصنه میشه و این زنای محصنه همتای مرگ است.
اون هم مرگ به وحشیانه ترین و دیوانه وار ترین و جنون آمیز ترین شکل ممکن که سنگسار یک انسان هست.
حالا قرار هست یک انسانی رو در خاک بکنند و جماعتی او رو سنگباران بکنند تا بمیره.
حالا با توجه به این موضوع شما تناقض بزرگ اسلامی در برابرتان هست.
حالا مردان اجازه دارند که چهار همسر اختیار بکنند.
یعنی همون خیانتی که تقبیح شده بود به شکل زنای محصنه اش.
مجازاتی هم اندازه یا سنگسار داشت به همین سادگی مورد تناقض قرار می گیرد و مردان را اجازه می دهد که چهار همسر داشته باشند.
یعنی خیانت تبدیل به قاعده و قانون می شود.
وقتی می گوییم این تفکر یک تفکر پر تناقض است که در نهایت یک فرهنگ بیمارگونه ای را تصویر می کند.
به واسطه همین اتفاقات است.
یعنی از یک سو وقتی شما نگاه می کنید به این پاکی که توأمان خلاصه می شود در پاکی تن در بکارت زنان.
حالا یک تصویر متناقض در برابرش هست.
پر از دریایی از شهوت و شهوت پراکنی.
از یک سو ما مواجه می شویم با نفی شهوت که حتی حاضر نیستند در باب مسائل جنسی کوچکترین صحبتی بکنند که ما از آن سر می رسیم.
وارد دریایی از صیغه و خانه عفاف و خرید و فروش زنان و تن و بدنشان می شویم.
از یک سو یک ارزش نهادن احمقانه ای به زنان هست که همه و همه برگرفته از تحقیر زنان هست.
این نابرابری در برابر زنان هست.
صاحب خواندن مردان از یک سو رو به رو میشوید با باز کردن مرد ها و رسوندن اون ها به اوج افرا و شاخ خواندنشان و خلیفه الله خواندن و اشرف مخلوقات بودن.
از سوی دیگر ما مواجه میشویم با مردانی که هیچ عقل و شعور و اختیار و قابلیتی ندارند به جز این که با دیدن کوچکترین اتفاق، زنان عنان از کف بدن و بیفتند دنبال زنان.
حتی با این تصاویر احمقانه توی هنری هم که تصویر میکند.
کشورهای اسلامی روبهرو میشویم که گاهن تصاویر طنز و احمقانه ای که دردآور و گریه آور هست در حقیقت روبرو میشیم.
مردی که با دیدن یه همچین تصویری دیگه نمیتونه خودش رو نگه داره و خودش رو آتیش میزنه و دست خودش رو آتیش میزنه و با یه همچین تصاویری هم حتی روبرو میشیم که تا این حد احمقانه و در عین حال تحقیرآمیز و در عین حال گریه آور هست که یه همچین تصویری رو ما داریم در برابر.
از اون سو مواجه میشیم.
حالا با یک دینی که داره در باب خیانت.
شمشیر را از رو بسته و بسته خیانت رو تا این حد تقبیح می کنه.
در برابرش یک حکم سنگینی مثل سنگسار رو علم می کنه و بعد در کنارش.
حالا مردان اجازه دارن برن چهار تا همسر داشته باشن، چهار زن رو به صورت همزمان باهاشون ازدواج کنن.
قانون شما قانون خیانت است.
حالا این تناقض رو چگونه میشه فهمید؟
چگونه میشه درک کرد؟
از یک سو اگر کسی دارای همسر باشه و زنی همسری داشته باشه و بره با یک مرد دیگه ای رابطه برقرار کنه حکمش سنگسار هست.
اما همون مرد می تونه یک همسری داشته باشه و در عین حال به اون خیانت بکنه و با یک زن دیگه ای رابطه داشته باشه.
حالا این دریا ادامه پیدا می کنه.
شما وارد وادی میشید به اسم صیغه که گفتم دربارش صحبت کردم.
حالا تو دل این صیغه دیگه هیچ نهایتی وجود نداره.
یعنی شما حتی به مرحله ای می رسید که همون زنای محصنه رو هم میتونه زیر سوال ببره.
حالا تصور کنید که یک کسی احادیثی به شما مطرح میشه که بگه در باب اینکه اصلا شما نیازی نیست بدونید که آقا اون زنی که باهاش رابطه برقرار میکنید حتی جویا بشید که همسری داره یا نداره.
یعنی این در بازه های شهوت پرستی و این باتلاق و مرداب رو تا نهایت برای شما باز میکنه.
خیانت رو تا اندازه ای بی مفهوم و بی محتوا میکنه که شما نمیتونید درک کنید.
همون نقطه ای که من بارها دربارش صحبت کردم اگر چارچوب اخلاقی داره در دل ادیان مطرح میشه به فراخور اون چارچوب رو زیر پا میذارن، از بین میبرن و نابود میکنن.
همون طور که در باب مسئله خیانت شما دارید به وضوح میبینید.
شما مواجه میشید با یک تصویری نسبت به عشق که اصلا عشقی دیگه در اون میان نیست.
عشقی که قاعدتا مترادف شده با عشق یک تن به یک تن دیگه.
یعنی شما لگدمال میکنید مفهوم عشق رو.
مفهوم عاشقی رو.
عشقی که از روزگاری که انسان ها قاعدتا خودشان را شناخته اند.
همین معنا رو براش در نظر گرفتن.
نهایت عشق و علاقه ای که بین دو تن شکل میگیره.
قرار نیست یک تصویر همگانی که ما نسبت به این عشق داشته باشیم.
و حالا شما مواجه میشید با این پاره پاره شدن مفهوم عشق لگدمال شدن.
اصلا عشقی مطرح نمیشه.
همون طوری که بارها هم گفتیم در اون ویژه برنامه شناخت اسلام هم گفتیم که شما مواجه میشید با کتاب قرآنی که حتی یک کلمه در باره عشق صحبت نمیکنه، حتی یک کلمه در باره کشاورزی صحبت نمیکنه.
در باب موضوعاتی که زیست درست انسانی رو ساخته در طول این سالیان، در باب کار، در باب کشاورزی، در باب عشق صحبت نمیشه اما تا جایی که دلتون بخواد در باب کشتن، جهاد و قتل بیداد صحبت میشه و نهایتا همین فرهنگ رو از دلش بیرون میاره.
حالا فرهنگی که شما مواجه میشید با اشکال و اقسام وحشتناکش که این جوامع درمانده رو پدید آورده.
از جامعه ایرانی خودمون در نظر بگیرید تا دیگر جوامع افغانستان و عربستان و دیگر کشورهایی که اطراف ما هستند تا این اندازه درمانده هستند و در خود ماندن به واسطه این فرهنگ های بیمارگونه شما با دینی روبه رو میشید.
با نگاهی روبه رو میشید که مفهوم تناقض هست هرچند که نسبت به عشق هیچ موضعی نداشت.
یعنی از همون ابتدا هم این عشق رو بی ارزش دونسته.
نگاهش نسبت به رابطه زن و مرد یک نگاه نر و ماده ای ست که در نهایت به تولیدمثل ختم میشه.
نگاه یک نگاه ابزاری ست فقط برای اینکه شما بقا داشته باشید و تولیدمثل داشته باشید.
اصلا با مفهومی به اسم عشق شما نمیتونید روبه رو باشید در این نگاه آلوده و بیمار.
این نگاهی که قرار هست یک مرد چهار زن رو در اختیار بگیره و این ماشین کشت باشه برای اینکه حالا فرزندانی رو به دنیا بیارن.
حتی وقتی شما روبه رو می شوید که زنان کشتزار شما هستند، دقیقا همان نگاه بیمار و آلوده است.
شما روبه رو می شوید با این فلسفه احمقانه و بیمارگونه ای که حالا داره میگه ما باید اینقدر بچه دار بشیم که کل جهان رو مسلمونها پر کنن.
ملت و امت محمد رو بیشتر و بیشتر بکنن.
در باب و زمینه اش واقعا صحبت کردن هم پیرامون این نگاه آلوده، عبث و بیهوده است چرا که همه باهاش روبه رو شدیم و می دونیم که هیچ سنخیتی با مفهوم عشق نداره.
این نگاه های بیمار و آلوده ای که.
ما رو تا این حد غرق در این نگاه عبث کردن.
شما مواجه میشید با این شهوت پرستی بی حد و حصری که اسارت بی حد و حصری رو برای زنان پدید آورده.
زنانی که تبدیل به یک اسیر و برده جنسی میشن در این نگاه ابزاری هستند برای کشت، ابزاری هستند برای تولیدمثل.
مردان مالک و صاحب این ها در نظر گرفته شده اند.
حالا می توانند هر موقعی با این ها ازدواج بکنند.
مهری را هم به عنوان قیمتی که برای خریدشان پرداخت می کنند و هر موقع که دوست داشتن می توانند اینها رو طلاق بدهند.
امروز نگاه نکنیم حتی به شرایطی که در کشور ما ایران وجود دارد که تا چه اندازه وحشیانه و دور از عدالت و انصاف هست، حتی به مراتب وحشیانه تر و احمقانه تر در گذشته وجود داشته.
حالا امروز یک قاعده و قانونی رو مثلا در نظر گرفته اند و ما یک بیدادگاه رو به عنوان دادگاه می شناسیم.
قوانین و مقررات اسلامی حالا وجود داره و یک دادگاهی هست که شما به عنوان زن و شوهر برید و در اونجا صحبت بکنید.
در گذشته با گفتن کلمه طلاق شما زن خودتون رو طلاق می دادید.
یعنی بخشی از ملک شما بود.
قرارداد یک سویه ای بود که شما مطرح می کردید.
یعنی شما وقتی وارد این وادی شهوت آلود و این نگاه آلت پرستانه می شوید به هر سو که نگاه می کنید یک نگاه توامان جنسی جنسیت زده و وحشیانه است که زن را نمادی برای اسارت و صاحب شدن تصویر کرده.
زنانی که به نوعی خلق شدند تا مردان ازشان سوءاستفاده ببرند.
این فرهنگ غالبی است که ساخته شده.
زنان ملک شخصی مرد هستند.
می تونن برن صاحبشون بشن، باهاشون ازدواج کنن، به راحتی طلاقشون بدن، صیغه شون بکنن، کتکشون بزنن بکشن شون.
هر کاری که دوست دارن می تونن باهاشون بکنن.
شما در نظر بگیرید با یک مفهومی رو به رو میشید.
هر نگاه سالمی در جهان هستی مادر رو نزدیک تر به فرزند می دونه.
ما همچین نگاه عبث و دیوانه واری رو نمی تونیم تصور کنیم اما این نگاه اسلامی داره میگه این فرزند برای مادر نیست، برای پدر هست.
حالا حتی اگر اون پدر بمیره هم باز برای مادر نیست، برای پدر اون مرد هست.
یعنی تا این حد شما دچار جنون هستید؟
جنونی که اصلا قابل درک نیست.
قابل فهم نیست.
حالا اینها شده قاعده و قانون و مبنا همه ریشه اسلامی داره.
همه از همون نگاه اسلامی گرفته شده.
حتی گاها وقتی ما روبرو میشیم با بخش هایی از این فرهنگ که فرو ریخته به واسطه نگاه عرفی به واسطه مردمی است که در برابرش ایستادگی کردند.
اگر شما امروز مواجه میشید با مفهوم صیغه که در ایران کم رایج هست، به واسطه مردم هست که قبول نمیکنند این فرهنگ آلوده و بیمار و شهوت پرستانه رو.
وگرنه شما روبرو میشید با اسلام شیعی که به این با تمام وجود باور داره.
اگر می بینید امروز در ایران مثلا مردها این چهار همسر را در اختیار نمی گیرند، به واسطه فرهنگی است که خودشان تغییر داده اند.
نگاهی است که آنها دارند.
اما از نظر قاعده قانونی و اسلامی این اتفاق باید رایج بود.
این زیر پا گذاشتن عشق، این ترویج خیانت و وحشی گری بود که باید غالب بود.
این نگاه آلوده به شهوت باید غالب بود و شما این تفاوت ها و تمایزها را اگر می بینید تفاوت ها و تمایز های فرهنگی است که در بین مردم شکل گرفته و هیچ ارتباطی هم با این موضوع ندارد.
در مجموع شما در باب هر مساله ای که در دل اسلام هم نگاه بکنید با این تناقضات سرشار روبه رو میشید.
میشه براش مثال های بیشماری زد اما من سعی میکنم آخرین مثال رو هم بزنم و خیلی طولانی نشود.
در باب آخرین مبحث هم ما به مسئله آزادی می رسیم.
آزادی ای که بارها با هم صحبت کردیم درباره اش در قسمت های مختلف.
در کتاب هایی که من نوشتم در باب مساله آزادی صحبت کردیم.
گفتیم آزادی به مفهوم اختیار هست.
آزادی یعنی آرزوهای تو.
آزادی یک موضوع فردی و شخصی هست.
حالا میتونه در قالب اجتماعی هم دربیاد.
به واسطه اینکه یک جماعتی به یک نگاهی باور دارن.
حالا اون نگاه، نگاه فلسفی هست، نگاه اخلاقی هست، نگاه سیاسی هست، اقتصادی هست، مذهبی هست، هر نوع نگاهی که هست.
ولی آزادی بر مبنای آرزوها و باورهای اونهاست که ساخته میشه.
قاعدتا باید یک قانون مشخص داشته باشه که این موجودیتش تضمین پیدا بکنه.
اینکه ادامه دار باشه، اینکه برای همه باشه اون هم آزار نرساندن به دیگران هست.
ما در باب این معنی بارها صحبت کردیم.
این قاعده کلی ما هست برای شناخت آزادی، منع ظلم و آزار بر دیگران.
دیگران هم مفهوم کلی داره به مفهوم جان.
تمامی جان های بر زمین، انسان ها، حیوانات و گیاهان.
این تعریف مشخص هست.
حالا شما میتونید این آزادی رو تصویر کنید.
اما وقتی به مفهوم آزادی در دل اسلام می رسیم حالا آزادی در اختیار قدرت پرستان هست، در اختیار زور پرستان هست.
یعنی این آزادی تعریف میشه؟
حالا اون کسی که قدرت بیشتری داره، همه آزادی هم برای اون هست.
بارها دربارش صحبت کردیم.
شما اگر به این قاعده کلی منع ظلم و آزار نسبت به دیگران باورمند نباشید، شاید شما به آزادی برسید اما آزادی دیگران رو سلب می کنید.
شاید شما بتونید آزادانه زندگی کنید اما در ازاش اسارت دیگران رو ساختید.
اگر این منع ظلم و آزار نسبت به دیگران، همه دیگران، این مفهوم برابری در دل آزادی باورمند نباشید.
آزادی ای وجود نداره.
آزادی برای بخشی است که قدرت رو در اختیار دارن.
قاعدتا الان نهایت آزادی برای اون مرد مسلمان ثروتمندی است که میتونه.
حالا شیعه هم هست.
منظور در قدرت سیاسی هم وجود داره.
خب تمام آزادی برای اون هست.
او صاحب همه آزادی شده اما با آزادی خودش.
به عنوان مثال چهار زنی رو که گرفته رو در اسارت درآورده.
صدها زنی که به صیغه در آورده رو به اسارت گرفته.
حقوقی که از این ها پایمال میکنه.
فرزندی که از این ها میاره و صاحبش میشه صاحب خود زنان هست و با کتک زدن و تحقیر کردن.
با مالک شدن اینکه حق و اجازه خارج رفتن اونها دست اوست، کار کردن دست اوست، تحصیل در اختیار اوست.
حضانت کودکان در اختیار اوست.
از نظر بهای وجودی دیه دو برابر اونها به حساب میاد.
از نظر شهادت دو برابر اونها به حساب میاد.
همه چیز در اختیار اوست و او به نهایت آزادی رسیده و این آزادی تصویرگری است برای زورپرستان و قدرتمندان.
هر کسی که در کثرت باشه و در قدرت باشه آزادی رو به دست میاره.
همون مفهومی که در نهایت مفهوم اسارت رو تصویر میکنه و هیچ نزدیکی با مفهوم آزادی نداره.
گفتیم آزادی مفهومش اختیار هست.
هر جایی که جبر وارد میدان بشه آزادی از میدان به در میشه.
حالا شما مواجه میشید با این فرهنگی که با تناقض کامل در برابر آزادی ایستاده.
آزادی و برابری دیگران رو نقض میکنه.
در همه زمینه ها هجوم میاره برای نابود کردن این آزادی ها.
هر نوع آزادی.
حالا شکل های مختلفش رو هم میتونید ببینید.
این جبری که تا کجا دامنگیر ما هست.
این جبری که حتی تا پوشش ما رو هم درگیر خودش کرده.
این جبری که حتی اجازه پوشیدن لباس مطلوب رو هم به یک انسان نمیده.
این جبری که حتی اجازه ی ازدواج رو هم در اختیار یک دختر نمیزاره.
یعنی شما وقتی مواجه میشید با این تفکر مسموم و بیمار و احمقانه که تا این حد مردان را صاحب بر زنان پدر و مادران را مالک بر زنان می داند.
ما با یک تصویری روبه رو میشیم که حالا حتی اون دختر برای ازدواج خودش هم اجازه به اجازه ی پدر داره.
یعنی باید حتما مجوزی داشته باشه که پدر هم اجازه داده که او ازدواج کنه.
تا این حد روبرو میشیم با این تفکر بیمارگونه و در برابر آزادی لگدمال کردن آزادی، آزادی رو در اختیار زورپرستان دادن برای اسارت دیگران.
تمامی مفاهیمی که شما روبرو میشید باهاش از نظر اسلامی بعد اخلاقی اگر داشته باشه یا هر بعد دیگه ای داشته باشه، تناقضات سرشارش رو میتونید درک کنید.
این تناقضات در نهایت قرار هست که یک فرهنگ بیمارگونه ای رو بسازه.
فرهنگی که ما در کشورهای اسلامی باهاش روبه رو هستیم.
این فرهنگ آلت پرستی که تا این حد ما رو درگیر کرده تا این حد زندگی ها رو به خفقان برده.
تعاریفی که اگر مطرح میشه همه متناقض است.
اگر از پاکی صحبت بشه شما مواجه میشید با این دریا و مرداب شهوت و شهوانی است.
اگر در باب نفی شهوت داره صحبت میکنه یک مردابی رو براتون تصویر کرده از این غرق شدن در این کثافت شهوت.
قرار هست که فقط اصولی دربارش صحبت نشه.
قرار هستش که منطقی در باره اش فکر نشه اما قرار هست که در عمل شما غرق در این مرداب و کثافات باشید.
زنان رو پایمال بکنید.
حقوقشون رو وجودیشون رو تحقیر بکنید، مرد رو صاحب بدونید و در نهایت همون مرد رو.
فاقد هر گونه اختیار، عقل، شعور، انسانیت.
هر چیزی بدونید.
حالا حالا اون مرد تسخیر شده شما که صاحب هست یک موجود دور از عقلانیت و خرد و.
حیثیت و شرف و هر چیزی هست.
هیچ چیزی نیست به جز یک موجود در پی شهوت.
بدون عقل فقط مدام داره بو میکشه برای رسیدن به مقاصد شهوانی خودش.
حالا خیانت رو تبدیل به قاعده و قانون میکنید در برابر کسی که خیانت کرده.
سنگ ها رو به دست بگیرید تا او رو سنگسار کنید اما در کنارش حالا مواجه میشید با یک دریایی که ساختید از این خیانت های سرشار و هر روزه که این خیانت رو تبدیل به قاعده و قانون خودتون کردید.
عشق رو لگدمال کردید.
هیچ چیزی معنایی همتا و مترادف با عشق باقی نگذاشتید.
حالا یک تصویری از لولیدن انسان ها در هم برای تولیدمثل قرار هست که با یک مرد با چهار زن همخوابه بشه و این تصویر لگدمال و لجن مال است.
غرق شدن در شهوت را به شما تصویر کند در برابر آن عشقی که قاعدتا در وجود یک تن تصویر می شود.
قرار است که آزادی ها را از بین ببرید و آن ها را دو دستی تقدیم کسانی بکنید که در قدرت هستند، زور بیشتری دارند، کثرت بیشتری دارند و این آزادی را لگدمال و تیره و تار کنید.
در باب این تناقضات میشه ساعت ها صحبت کرد اما به نظرم به اندازه کافی اون سرفصل ها رو مطرح کردید.
در قسمت های پیش رو هم سعی می کنیم در باب موضوعات دیگری که وابسته به این نگاه آلت پرستانه و ساختن این فرهنگ بیمار اسلامی در کشورهای اسلام زده هست بیشتر صحبت کنیم.
پیش از ارسال نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی این توضیحات را مطالعه کنید.
برای درج نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی باید قانون آزادی را در نظر داشته و از نشر اکاذیب، توهین تمسخر، تحقیر دیگران، افترا و دیگر مواردی از این دست جدا اجتناب کنید.
نظرات شما پیش از نشر در وبسایت جهان آرمانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در صورت نداشتن مغایرت با قانون آزادی منتشر خواهد شد.
اطلاعات شما از قبیل آدرس ایمیل برای عموم نمایش داده نخواهد شد و درج این اطلاعات تنها بستری را فراهم میکند تا ما بتوانیم با شما در ارتباط باشیم.
برای درج نظرات خود دقت داشته باشید تا متون با حروف فارسی نگاشته شود زیرا در غیر این صورت از نشر آنها معذوریم.
از تبلیغات و انتشار لینک، نام کاربری در شبکههای اجتماعی و دیگر عناوین خودداری کنید.
برای نظر خود عنوان مناسبی برگزینید تا دیگران بتوانند در این راستا شما را همراهی و نظرات خود را با توجه به موضوع مورد بحث شما بیان کنند.
توصیه ما به شما پیش از ارسال نظر خود مطالعه قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای مطالعه از لینکهای زیر اقدام نمایید.
با درج ایمیل آدرس خود میتوانید از تازهترین آثار منتشر شده در وبسایت جهان آرمانی با خبر شوید آدرس ایمیل شما نزد ما محفوظ خواهد بود
با ثبت نام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید نگاشتههای خود را در این بستر منتشر کنید، فرای انتشار پست میتوانید با ما همکاری داشته و همچنین آثار خود در زمینههای مختلف هنری را نشر و گسترش دهید
© تمام حقوق نزد مولف محفوظ است
Copyright 2021 by Idealisti World. All Rights Reserved
این صفحه دارای لینکهای بسیاری است تا شما بتوانید هر چه بهتر از امکانات صفحه استفاده کنید.
در پیش روی شما چند گزینه به چشم میخورد که فرای مشخصات اثر به شما امکان میدهد تا متن اثر را به صورت آنلاین مورد مطالعه قرار دهید و به دیگر بخشها دسترسی داشته باشید،
شما میتوانید به بخش صوتی مراجعه کرده و به فایل صوتی به صورت آنلاین گوش فرا دهید و فراتر از آن فایل مورد نظر خود را از لینکهای مختلف دریافت کنید.
بخش تصویری مکانی است تا شما بتوانید فایل تصویری اثر را به صورت آنلاین مشاهده و در عین حال دریافت کنید.
فرای این بخشها شما میتوانید به اثر در ساندکلود و یوتیوب دسترسی داشته باشید و اثر مورد نظر خود را در این پلتفرمها بشنوید و یا تماشا کنید.
بخش نظرات و گزارش خرابی لینکها از دیگر عناوین این بخش است که میتوانید نظرات خود را پیرامون اثر با ما و دیگران در میان بگذارید و در عین حال میتوانید در بهبود هر چه بهتر وبسایت در کنار ما باشید.
شما میتوانید آدرس لینکهای معیوب وبسایت را به ما اطلاع دهید تا بتوانیم با برطرف کردن معایب در دسترسی آسانتر عمومی وبسایت تلاش کنیم.
در صورت بروز هر مشکل و یا داشتن پرسشهای بیشتر میتوانید از لینکهای زیر استفاده کنید.
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
عنوانی برای گزارش خود انتخاب کنید
تا ما با شناخت مشکل در برطرف کردن آن اقدامات لازم را انجام دهیم.
در صورت تمایل میتوانید آدرس ایمیل خود را درج کنید
تا برای اطلاعات بیشتر با شما تماس گرفته شود.
آدرس لینک مریوطه که دارای اشکال است را با فرمت صحیح برای ما ارسال کنید!
این امر ما را در تصحیح مشکل پیش آمده بسیار کمک خواهد کرد
فرمت صحیح لینک برای درج در فرم پیش رو به شرح زیر است:
https://idealistic-world.com/poetry
در متن پیام میتوانید توضیحات بیشتری پیرامون اشکال در وبسایت به ما ارائه دهید.
با کمک شما میتوانیم در راه بهبود نمایش هر چه صحیحتر سایت گام برداریم.
با تشکر ازهمراهی شما
وبسایت رسمی جهان آرمانی
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود مستقیم فایلها از سرورهای وبسایت رسمی جهان آرمانی تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Google Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای One Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Box Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو به شما اطالاعاتی پیرامون اثر خواهد داد، مشخصات اصلی اثر در این صفحه تعبیه شده است و شما با کلیک بر این آیکون به بخش مورد نظر هدایت خواهید شد.
شما با کلیک روی این گزینه به بخش مطالعه آنلاین اثر هدایت خواهید شد، متن اثر در این صفحه گنجانده شده است و با کلیک بر روی این آیکون شما میتوانید به این متن دسترسی داشته باشید
در صورت مشاهدهی هر اشکال در وبسایت از قبیل ( خرابی لینکهای دانلود، عدم نمایش کتب به صورت آنلاین و … ) با استفاده از این گزینه میتوانید ایراد مربوطه را با ما مطرح کنید.
در این بخش میتوانید توضیح کوتاهی دربارهی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همهی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشتههای شما
کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است
تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد
گزینههای در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان میگذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشارهی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد
در این بخش میتوانید آدرس شبکههای اجتماعی، وبسایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرسها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد
در این بخش میتوانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین میتوانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در ویسایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید
نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود
نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد
در نظر داشته باشید که این نام در نگاشتههای شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است
آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راههای ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید
رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده میتوانید این رمز را تغییر دهید
پیش از ثبتنام در وبسایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید
با استفاده از منو روبرو میتوانید به بخشهای مختلف حساب خود دسترسی داشته باشید
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
نیما شهسواری، نویسنده و شاعر، با آثاری در قالب داستان، شعر، مقالات و آثار تحقیقی که مضامینی مانند آزادی، برابری، جانپنداری، نقد قدرت و خدا را بررسی میکنند
جهان آرمانی، بستری برای تعامل و دسترسی به تمامی آثار شهسواری به صورت رایگان است
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است
بخش ارتباط، راههایی است که میتوانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است میتوانید در بخش توضیحات شبکهی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.
شما میتوانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمتهایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،
در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحلهی ابتدایی فرم پر کردهاید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.
پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعهی قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینکهای زیر اقدام کنید.
گزارش شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال گزارش دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
پیام شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال پیام دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
فرم شما با موفقیت ثبت شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال فرم دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.