سلام دوستان من نیما شهسواری و این برنامه به نام جان است.
با شما هستم.
این قسمت چهارم از ویژه برنامه آزادی بیان هست و ما قراره توی این قسمت درباب مضرات آزادی بیان صحبت کنیم.
ممنون که همراه من هستید.
خب دوستان توی این ویژه برنامه مشخص ما سعی کردیم در باب آزادی بیان صحبت کنیم و حالا میخوایم توی این قسمت درباب مضراتش صحبت بکنیم.
اینکه این آزادی بیان میتونه چه برآیندهای منفی ای رو در خودش داشته باشه.
قاعدتا با توجه به این که ما آزادی بیان رو یکی از ملزومات مهم میدونیم و اصولا یکی از اون راهگشا های بزرگ در راستای رسیدن به جهانی بهتر و پیشرفت جامعه بشری میدونیم، اما در کنارش قاعدتا مضراتی هم داره و حالا قرار هست توی این قسمت در باب مضرات صحبت بکنیم.
اینکه چه اتفاقات زشتی میتونه در دل این آزادی بیان و اشاعه این آزادی بیان بیفتد و افتاده و در حال حاضر هم در حال افتادن است.
حالا سعی میکنیم یک نگاه اجمالی و موجزی پیرامون این موضوع داشته باشیم تا این بحث به پیش برود و به قسمت های آتی این برنامه برسیم و در نهایت یک نتیجه گیری کلی پیرامون آزادی بیان هم داشته باشیم.
یکی از موضوعات و مصادیق مهم در دل آزادی بیان که میتواند جزو مضراتش قلمداد بشود، گسترش اطلاعات دروغ است.
خب قاعدتا این هم بر میگرده بیشتر و بیشتر به جهان مدرن و دنیای امروزی ما و به نوعی همون مفهومی که ما تحت عنوان انفجار اطلاعات در دنیای مدرن و این جمهوریت بیان و آزادی بیان دربارهاش صحبت کردیم باشه.
یعنی همین فضای مجازی و اینترنتی که وجود داره و حالا انسان ها میتونن در این فضا راحت و بی دغدغه صحبت بکنند و مدام هر نوع نگاه و باور و صحبت و اخباری رو به وجود بیارن و ادامه بدن.
این موجب به وجود اومدن و گسترش این اطلاعات دروغین میشه.
یعنی شما مواجه میشید با این اخبار جعلی که داره مدام تکرار میشه که خب دلیل اصلیش هم همین انفجار اطلاعات هست.
همین نقطه ایست که در عین حال که برای ما نقطه خوب و مهم و گام بزرگی است در راستای اینکه بتونیم آزادی بیان رو به جرگه واقعیت و عملگرایی برسونیم، اما در عین حال میتونه این مضرات رو هم در دل خودش داشته باشه.
یعنی شما وقتی نگاه میکنید و میبینید که امروز در جهان با توجه به تفاوت هایی که نسبت به دنیای پیشین به وجود اومده و حالا مردمان هستند که میتوانند آزادانه صحبت بکنند و حالا دیگه بستری رو دارن که بتونن صحبت بکنن اما در دلش مضراتی هم داره.
حالا ما صحبت کردیم در قسمت پیشین پیرامون این مسئله که حتی این انفجار اطلاعات به نوعی خفقانی به وجود آورده.
اینقدر صدا ها زیاد شده و مدام داره تکرار میشه که دیگه صدا هایی در راستای تغییر شنیده نمیشه.
اصولا متن اصلی و ریشه اصلی صحبت های اصلی به کناری رفتن و حاشیه است که میدان دار شده.
اما فرای این شما مواجه میشید با این گسترش اطلاعات دروغ و اخبار جعلی که حالا به واسطه این همه گیر شدن.
این که این بیان در اختیار همه هست حالا شما شاهدش هستیم.
یعنی اگر برگردید به پیش تری، پیش از این که این انفجار اطلاعات اتفاق بیفته، این فضای مجازی به وجود بیاد و این گونه گسترش پیدا بکنه.
شما در راستای مثلا اخبار چند روزنامه مشخص داشتید که حالا میتونست اگر تحت سیطره ی یک حکومت دیکتاتور و خودکامه بود میتونست اخبار جعلی هم به شما داده بشه یا حتی اگر در اختیار یک حکومت لائیک آزادیخواه هم بود با همون تصاویری که ما دربارهش صحبت کردیم میتونست باز هم اخبار جعلی و دروغینی بده.
اما امروز دیگه موضوع سر یک امکان نیست.
موضوع سر این هستش که اینقدر این اخبار دروغین تکرار بشه که همه هم قبولش بکنیم.
حالا میتونه هر بار شما مواجه بشی با این اخبار دروغ، با این اطلاعات مدام در تکرار دروغ.
حالا شما هر روز میتونید با منبع های بی پایانی روبرو بشید.
حتی گاها این منابع دروغ پراکن وارد جریان اصلی میشن.
وارد اون خط و مشی های اصلی خبری هم میشن.
یعنی شما بعضی اوقات روبه رو میشید با اخباری که از همون نقطه های ابتدایی در دل این فضای مجازی اتفاق می افته و حتی راه پیدا میکنه به اون شبکه های سطح اول هم نفوذ میکنه و از اونجا هم تکرار میشه.
یعنی شما میتونید این گستره ی گسترش اطلاعات دروغ و اخبار جعلی رو در برابرتان ببینید؟
خب قاعدتا این یکی از مضراتی است که در دل آزادی بیان وجود داره.
اصولا با به وجود اومدن این پدیده ی تازه و فضای مجازی و این گسترشش و اینکه انسان ها می توانند بیان کنند.
ما شاهد این بیشتر شدن و مدام شنیده شدن هستیم و این باعث میشه که فرای این ضرر مشخصی که میتونه اطلاعات دروغ و اخبار جعلی رو داشته باشه، فرای این میتونه با یک هجمه ی بی پایانی از صحبت ها و سخنانی بشه که تمام صحبت ها رو در خودش غرق بکنه و از بین ببره.
میتونه تمام ارزش ها و معانی را بی معنا بکنه.
خب قاعدتا این هم یکی از مضراتش هست که حالا ما مفصل تر در قسمت گذشته دربارش صحبت کردیم و موجز اینجا میتونیم باز به عنوان یکی از عناوین تحت عنوان این موضوع مشخص هم یادش بود.
اما یکی از عناوین خیلی مهم تر پیرامون مضرات آزادی بیان، ترویج نفرت و خشونت هست و این زشتی هایی ست که داره ازش استفاده میشه و آزادی بیان هم حالا مبدل به یک بانی و ابزار برای این ترویج نفرت و خشونت و زشتی ها شد.
یعنی شما تصور کنید که چگونه از این آزادی بیان دارن سوءاستفاده میکنن.
برای اینکه نگاه های وحشیانه خودشون رو به پیش همتای اون نگاه هایی که ما در اسلام مواجه باهاش بودیم.
یعنی شما وقتی به اسلام میرید با اون نگاه ها رو به رو میشید؟
چیزی که من مدام دربارش صحبت میکنم تعالیم نادرست و وحشیانه ای که به مردمان داده شده و ما ثمره اش را امروز داریم میبینیم.
در جای جای جهان داریم میبینیم.
یعنی اگر ما مواجه میشیم با مردم مسلمانی که دارند رفتارهای وحشیانه ای رو از خودشون نشون میدن به واسطه آموزش هایی است که در طول این سالیان دیده اند.
اگر مدام در باب جنگ و جهاد باهاشون صحبت شده قاعدتا این ها مردمی جنگ طلب هستن و حالا ما شاهد این جنگ طلبی ها هستیم.
اگر مدام در باب ارزش شهادت باهاشون صحبت شده حالا ما میتونیم ببینیم که چگونه این مردم انتحاری میشن و بقیه رو از بین می برند.
اگر مدام در باب مفاهیمی پیرامون کافر و مرتد و ملحد داره صحبت میشه حالا شما میتونید شاهد این عنوان باشید که اینها به سادگی بیان و پیر و جوون و کودک رو از بین ببرن، انتحاری بشن و همه رو قلع و قمع بکنن چرا که نگاه، نگاه منکر و مومن هست.
حالا اینها میان برای از بین بردن دشمنان خدا این تعالیم هست که این مردمان رو پدید آورده.
این تعالیم زشت هست که اینها رو بوجود آورد.
اگر مدام شما مواجه میشید با عناوینی مثل چند همسری مثل کودک همسری حالا میایید و از این زمین بارور شده به این تعالیم برداشت میکنید.
این تکرار توامان زشتی ها رو حالا شاهدش هستید که کودک همسری هم رواج دارد، چند همسری هم رواج داره، خشونت خانگی هم رواج داره و عناوینی از این دست داره مدام تکرار میشه چراکه تعالیم، تعالیم زشتی بوده و حالا وقتی به این آزادی بیان هم رجوع می کنید، می بینید که همتای همان نگاه های واپسگرای متحجر وحشیانه ای که در اسلام و دیگر نگاه های دینی و غیر دینی وجود داشته و حالا دارد در دل آزادی بیان هم ازش استفاده می شود.
حالا در باب معانی مثلا کودک همسری یا نگاهی همتای کودک همسری با عناوین مدرن تر با عناوین جایگزین شده تر همان معانی دوباره دارند با یک شکل تازه ای ظهور می کنند.
حالا شما مواجه میشید با موسیقی هایی که دارند همین تعالیم رو به پیش میبرند، دارند در راستای خشونت صحبت میکنند.
سینمایی که داره خشونت رو مدام بازتولید میکنه.
بازی های ویدئویی که داره این خشونت رو بازتولید میکنه.
تمامی این عناوین که در نهایت داره ما رو هر روز دورتر و دورتر از مفاهیم آزادی، برابری، مهر کمک کردن اصول اخلاقی میکنه.
هربار داره همین خشونت و نفرت و زشتی و پلیدی رو تکرار میکنه. کند.
همتای همان نگاه های اسلامیست.
اما در این حد سازمان یافته و ساختار یافته و با این تعداد بیش از حد مرید نیست.
با یک مراد درون آسمان ها نیست، با یک کتاب آسمانی نیست.
اما داره همین کار رو انجام میده.
خب قاعدتا یکی از اون مضرات بزرگ آزادی بیان هست دیگه.
یعنی شما مواجه میشید با این ترویج زشتی ها؟
من گاها مواجه میشم با مثلا سینمایی که داره ترویج میکنه مثلا یک حکم وحشیانه ای مثل اعدام رو در همین جمهوری اسلامی در همین ساختار جمهوری اسلامی داره.
همچین فیلم هایی هم ساخته میشه.
به نوعی در بزرگداشت و پاسداشت از این حکم وحشیانه تاریخی.
این لکه ننگی بزرگ بر پیشانی انسان و بشریت. یعنی اعدام.
یعنی رفتارهای وحشیانه، قوانین وحشیانه.
حالا همتایی که اینها دارن از هنر سوءاستفاده میکنن و این مفاهیم عقب مانده و متحجر و وحشیانه رو به خورد دیگران میدن.
حالا میبینید که در دل مثلا همان هنر فارغ از نگاه های اسلامی هم دارد.
همین ترویج نفرت و خشونت و زشتی اتفاق می افتد.
حالا با شکل های تازه با عناوین تازه اما مفاهیم یکسان هست.
شکل ها تغییر می کنند، در قالب های تازه ای بیان می شوند اما همان مفاهیم هست.
همان کودک همسری هست، همان رابطه خشونت بار هست، همان رفتارهای وحشیانه است، همان خشونت بر علیه زنان هست، همان تبعیض ها هست، همان نگاه اسفناک وحشتناک هست.
پس این هم یکی از این مضرات است.
شما وقتی در باب آزادی بیان صحبت می کنید، ما صحبت کردیم گفتیم ما به آزادی باور داریم که چهارچوب مشخصی دارد، آزار نرساندن به دیگران هست.
اما حالا وقتی وارد این وادی مشخص میشویم میدانیم اینها مضرات آزادی بیان هست.
قاعدتا در قسمت های آتی من در باب نهایت این نگاه صحبت خواهم کرد.
اینجا فقط داریم مطرح میکنیم عناوینی که میتواند تحت عنوان مضرات آزادی بیان به آن ارجاع بشه.
مثل گسترش اون اطلاعات دروغ و اخبار جعلی که دربارش صحبت کردیم.
گفتیم به واسطه فضای مجازی که امروزه وجود داره داره اتفاق می افته.
همتای اون این ترویج نفرت و خشونت هم داره اتفاق می افته.
یعنی شما می بینید که از این آزادی بیان استفاده میشه.
در راستای سخنوری، در راستای نوشتن کتاب در راستای هر کدوم از این قالب هایی که میشناسیم قالب های هنری غیر هنری استفاده میشه.
در راستای اینکه این خشونت، این بیدادگری، این دور ماندن از آزادی، برابری و عناوینی از این دست ترویج بشه، این یکی از اون مضرات وحشتناکی است که در دل آزادی بیان وجود داره.
شما مواجه میشید با این از بین بردن فرهنگ عمومی.
یعنی شما مثلا یه تصویری در برابر دارید که توهین و افترا و تحقیر دیگران اصلا بخشی شده از همین آزادی بیان.
یعنی عده ای اصلا اومدن آزادی بیان را اینگونه تعریف کردن تعریف کردند که آزادی بیان مترادف است با توهین کردن به دیگران و افترا زدن به دیگران.
هیچ قاعده ای رو بهش پایبند نبودن.
حالا شما میتونید وارد این وادی بشید برای اینکه دیگران رو تحقیر کنید و از بین ببرید و نابود کنید، بهشون دشنام بدید، افترا بزنید، تهمت بزنید و با تحقیر اونها خودتون رو بزرگ کنید.
اینها همه و همه برگرفته از همان فرهنگی است که ما تحت عنوان فرهنگ خدا میشناسیم.
در باره اش بارها صحبت کردیم.
گفتیم که این نگاه بزرگ پندارانه نیازمند حقیرانه است.
وقتی شما نگاهی دارید که خودتون رو برتر میدونید، باید کهتران باشند که برتری شما رو تضمین کنند.
پس حالا نیاز دارید به تحقیر کردن دیگران.
حالا یک دایره ای هم بوجود اومده، یک بساطی هم پهن شده تحت عنوان آزادی بیان.
بلافاصله این جماعت میدوند و میان تا از این سفره لقمه ای هم برای خودشون داشته باشن.
میان و تعبیر و تفسیر میکنن که آزادی بیان یعنی بی قید و شرط.
هرچی که میخوای بدون هیچ چهارچوبی صحبت کردن فریاد زدن و گفت حالا تهش میشه این توهین ها میشه این افترا ها، میشه این تحقیر ها و این رو هم بخشی از این آزادی بیان میدونن و اون رو هم پاسدار هستن و حالا دارن وارد این وادی هم جولان میدن و هر کاری که میخوان رو هم به پیش میبرن.
همتای اون آزادی ای که جماعتی مترادف با هرکاری کردن میدونن در صورتی که ما بارها دربارش صحبت کردیم و گفتیم که آزادی در نهایت انتخاب قانونی ست که بهش پایبند بود.
اصولا برای بوجود اومدن و پایدار بودن نیازمند چارچوب و قانون مشخصی ست.
آزار نرساندن به دیگران است.
اما امروز ما مواجه میشیم با این مضراتی که در دل آزادی بیان وجود داره و ما مواجه میشیم با جماعتی که با این توهین ها و افترا ها و تحقیر ها، حالا چه برای بزرگداشت خودشان، چه برای کوچک کردن دیگران، چه برای خصومت های شخصی یا به واسطه این که آزادی بیان رو اینگونه کج فهمی فهمیدند، دارند آزادی بیان رو لگدمال میکنن و اینگونه ضررهایی را هم در دل آزادی بیان به وجود می آورند.
در نهایت شما شاهد از بین رفتن فرهنگ عمومی هستید.
به عنوان مثال به این بستری که ما تحت عنوان ایران میشناسیم رجوع کنید.
قاعدتا زمانی که ما سن پایین تری داشتیم ما کودک بودیم.
شرایط فرهنگی ایران خیلی متفاوت بود.
امروز مبدل به ارزش شده دشنام دادن، فحش دادن، افترا زدن، تحقیر کردن و حتی مواجه میشن با اینکه تحقیر دیگران هم مبدل به ارزش شده.
اصلا انگار ارزشی که شما فحش بدی دشنام بدی.
خب این فرهنگ عامه ای است که از میان رفته دیگه ارزشی است که لگدمال شده.
حالا ضد ارزشی است که مبدل به ارزش شده.
اینکه شما دشنام بدید انگار کار درستی کردید.
انگار ارزشی رو به جا آوردید و این نقطه بطلان فرهنگیست که اتفاق می افته و خب ثمره یکی از ثمرات آزادی بیان میتونه باشه.
یکی از مضرات آزادی بیان میتونه باشه.
یعنی وقتی توامان این توهین کردن ها مبدل به یکی از ارکان آزادی بیان شده و آزادی بیان این گونه برای جماعتی تعریف شده که آزادی بیان مترادف با توهین کردن به دیگران است.
حالا مبدل به یک فرهنگ عامه هم میشه دیگه.
حالا مبدل به یک ارزش جمعی هم میشه و شما شاهد هستید که اینگونه کلیت این فرهنگ عمومی از بین رفته لگدمال شده.
حالا اگر امروز به صحنه ایران نگاه میکنید میتونید به سادگی این رو ببینید که چگونه ضد ارزشی همتای توهین کردن به دیگران، تحقیر کردن دیگران مبدل به یک ارزش فرهنگی جمعی شده.
در روزگاران پیشتر تا این حد که مواجه نمیشدیم با توهین ها، با تحقیر ها.
اما امروز داریم مدام این را میشنویم، از زبان همه هم میشنویم.
کوچک و بزرگ، زن و مرد.
پیرمرد همه دیگه دارند اینگونه به همدیگه توهین و تشر و توهین و تحقیر و همه چیز مبدل به یک ارزش شده و دارند به پیش میبرند.
خب قاعدتا این یکی از مضرات بزرگیست که آزادی بیان با خودش همراه کرده.
شما مواجه میشید با این خشونت کلامی که وجود داره.
این تبعیض هایی که وجود داره در این بستر داره هر روز قدرتمند تر میشه.
مثلا یکی از اون نماد ها و المان های فرهنگی قاعدتا چیزی است که ما تحت عنوان هنر میشناسیم.
حالا وقتی میشنویم مثلا نزدیک میشیم به هنری مثل موسیقی، میبینیم که چگونه امروز بستر فرهنگی ایران به سمت و سویی رفته که توهین کردن و تحقیر کردن و خشونت کلامی داشتن و تبعیض نژادی و تبعیض جنسیتی قائل شدن مبدل به یکی از همین سبک های موسیقی مثلن مثل رپ شده.
یعنی شما وقتی نزدیک به رپ میشید میبینید که چگونه خشونت کلامی داره بیداد میکنه، چگونه توهین داره مدام تکرار میشه، اصلا تبدیل به یک ارزش شده.
حالا شما مواجه میشید با اون بطلان فرهنگیه.
یعنی اینها ریز دارن در دل مردم در رگ و شریان های اصلی مردم جای میگیرند و مبدل به اصل فرهنگی جمعی میشوند.
شما مواجه میشوید که به سادگی در دل این نوع نگاه که حالا خیلی هم در دل جوانان جای دارد و مردم هم دنبالش میکنند و اتفاقا آن بخش جوان جامعه که جامعه ایران جامعه جوانی است، حالا دنبالهروی دارن میکنند از این نوع نگاه و این ارزش رو جا میندازه.
ارزشی که توامان گره خورده با توهین کردن به دیگران، تحقیر کردن دیگران، خشونت کلامی رو ابراز کردن، تبعیض ها رو به وفور.
دوما داری درش میبینی اصلا به این شکل داره به این سمت و سو میره که به واسطه جنسیت انسانها رو تحقیر میکنه.
برای اینکه فلانی رو پست جلوه بدن، جنسیت او رو مورد هجوم قرار.
جنسیت مرد او رو همسان با زنان میبینند.
این رو نهایت توهین میدونن.
و حالا جامعه فلک زده ای مثل جامعه ایران که خب قاعدتا زیر بار این تعالیم مفلوک ملوکانه اسلامی سال هاست داره دست و پا میزنه.
یک تتمه ای رو در وجود خودش داره.
یک نگاه آلوده و حقیری رو نسبت به زنان در خودش داره.
حالا با این فشار های مداوم و تکرار شونده هم بیشتر و بیشتر در این منجلاب غرق میشه و شما هی دارید این مضرات رو بیشتر در دل آزادی بیان و آزادی بیانی که قرار بود ما رو به سمت و سویی ببره که رو به جهانی بهتر برای زندگی بهتر برای تغییر دادن انسان ها بریم، حالا ما رو داره بیشتر و بیشتر در منجلاب فرو می بره.
پس قاعدتا ما با عناوین بی حد و حصری در دل آزادی بیان روبرو میشیم که میتونه مضرات داشته باشه.
قاعدتا ما جای روبرو میشیم با این ورود به حریم خصوصی دیگران.
آزادی بیان به نوعی به مرتبتی رسیده که حالا جماعتی باشن که وارد زندگی دیگران بشن و زندگی دیگران رو مورد کنکاش و قضاوت قرار بده.
یعنی ما شاهد این بی بند و باری فرهنگی هستیم که حالا راه به جایی برده که هر کسی بتواند خودش را در جایگاهی ببیند که دیگران رو قضاوت کنه و دربارشون صحبت بکنه حتی بهشون توهین بکنه.
اصلا این توهین به قدری اپیدمی شده که ما روبرو میشیم فلان اتفاقی رو رقم میزنه و یک جماعتی میدوام میرن بهش توهین میشه بهش دشنام مبدل به یک ارزش شده، مبدل به یک اکت جمعی شده و یک حرکت مدنی شده.
یعنی اصولا اگر مثلا مردم ایران میخوان ابراز نارضایتی بکنند با همین دشنام ها میکنن.
در اون نمونه هایی که ما داشتیم هم اتفاق افتاده دیگه.
یعنی در اتفاقاتی که پیرامون سال 88 هم اتفاق افتاد ما شاهدش بودیم که چگونه مردمان با همین توهین ها سعی داشتند که نگاه خودشون رو به پیش ببرند.
اینها همه همون بطلان فرهنگیست.
یعنی شما خشونت دارید؟
خشونت کلامی دارید؟
اصولا این دشنام های جنسی من در یکی از این برنامه های به نام جهان پیرامون دشنام جنسی صحبت کردم و گفتم که تا چه اندازه این ها از اون افکار متحجرانه نشات گرفت.
اینکه شما زنانگی رو زیر سوال می برید، اینکه شما زندگی و زیستن رو زیر سوال می برید و حالا این ها مبدل به یک بخشی از ارزش های فرهنگی جمعی ما ایرانیان شده.
این ها هم از همون ثمرات مضرات قاعدتا آزادی بیان هم هست.
پس ما مواجه میشیم با آزادی بیانی که در عین حال می تونه ضررهای زیادی هم داشته باشه.
می تونه گسترش گر این نگاه و اطلاعات دروغ و اخبار جعلی باشه.
می تونه اینقدر صداهای مدام پوچ و بی معنا رو تکرار بکنه که جا برای هیچ صدای دیگه ای نذاره.
می تونه امروز به واسطه به وجود اومدن این بستر بزرگ و بی انتها در راستای آزادی بیان در این انفجار اطلاعات در فضای مجازی در این شبکه های اجتماعی کار رو به جایی برسونه که هیچ صدایی به جز صداهای پرتکرار و تکرار شونده را رو کسی نشنوه، میتونه مروج خشونت، نفرت و عناوین زشت و پلیدی از این دست باشه.
میتونه تمام این عناصر زشت متحجر گذشته اسلامی رو دوباره زنده کنه.
اینبار مدرن و تازه در دل جماعتی میتونه توهین و تحقیر و افترا رو مبدل به یک ارزش جمعی بکنه.
میتونه این بطلان فرهنگی رو به وجود بیاره که تا حد زیادی هم به وجود اورده میتونه خشونت کلامی تبعیض جنسیتی رو مبدل به ارزش بکنه که امروز ما شاهدش هستیم.
ما در لایه های فرهنگی ایرانی داریم میبینیم که چگونه مردمان آلوده به این نگاه های زشت و زننده شدند.
پس قاعدتا ما ضررهایی رو در دل آزادی بیان میبینیم که حالا فارغ از اینکه در کجا بدنیا اومده باشیم میتونه ضررهایی رو بیاره و ما هم سعی کردیم از نمونه هایی رو به نوعی مطرح بکنیم که در کشور خودمون و بین فرهنگی خودمون اتفاق افتاده.
قاعدتا عناوین بیشتر از اینهاست ولی من سعی کردم موجز درباره اش صحبت کنم که این ویژه برنامه ادامه پیدا کنه و در قسمت های آتی ما سعی کنیم به یک جمع بندی پیرامون آزادی بیان داشته باشیم و صحبت رو به انتها برسونم.