دانلود و دسترسی رایگان به پادکست به نام جان

پادکست به نام جان

قسمت شصت و سوم : سطحی‌نگری در انسان مدرن

به اشتراک‌گذاری لینک دانلود مستقیم پادکست به نام جان در شبکه‌های اجتماعی:

مشخصات پادکست به نام جان ویژه برنامه‌ی پادکست به نام جان

قسمت شصت و سوم : سطحی‌نگری در انسان مدرن
29:47
مدت‌زمان:
  • برنامه‌ساز: نیما شهسواری
  • فرمت‌های ارائه شده: 🎧پادکست به صورت صوتی و تصویری، متن پادکست
  • پلتفرم‌های انتشار: وب‌سایت جهان آرمانی، یوتیوب، اسپاتیفای و...
  • نحوه دسترسی: پخش آنلاین – دانلود رایگان
  • موسیقی متن: SunoAi
  • راوی: نیما شهسواری

توضیحات این قسمت از پادکست

پادکست به نام جان
یک پروژه فکری است که به کاوش در جوهر وجود، ارزش ذاتی حیات و مفاهیم بنیادین هستی‌شناختی می‌پردازد. این پادکست فراتر از تعاریف صرفاً بیولوژیک، در پی تبیین جان‌گرایی به عنوان یک جهان‌بینی مبتنی بر احترام به شعور و کرامت تمامی موجودات است.

هدف به نام جان، نقد ساختارهای قدرت و ایدئولوژی‌هایی است که از طریق دیگری‌سازی و انسان‌محوری، پیوند ما با «جان» مشترک جهان را گسسته‌اند و منجر به کالایی شدن حیات شده‌اند.

این محتوا با رویکردی تحلیلی و نقاد، برای تسهیل فهم عمومی نسبت به این باورها و تقویت عاملیت اخلاقی طراحی شده است. به نام جان دعوتی است به بازنگری در مسئولیت هستی‌شناختی انسان و گامی در مسیر تحقق آزادی حقیقی از طریق فلسفه آزار نرساندن به دیگران (انسان، حیوان و گیاه)


قسمت شصت و سوم
سطحی‌نگری در انسان مدرن


حالا دیگر نیاز نیست هیچ را بدانیم که به جایمان دانسته‌اند، نیاز به جستاری نخواهد بود که خوراک جستار در پیش است و به چندی در این دوار دیگر هیچ برای دانستن و فهمیدن نیست


برنامه‌ی به نام جان قصد دارد تا درباب مباحث مهم باورها و دغدغه‌های دنیایمان به زبان ساده و بداهه سخن بگوید

دسترسی به پادکست به نام جان ویژه برنامه‌ی پادکست به نام جان

دانلود رایگان و دسترسی کامل به قسمت شصت و سوم : سطحی‌نگری در انسان مدرن

نسخه ویدیویی پادکست به نام جان ویژه برنامه‌ی پادکست به نام جان

دیدن، شنیدن و دانلود رایگان پادکست به نام جان

شنیدن به پادکست به نام جان ویژه برنامه‌ی پادکست به نام جان از اسپاتیفای

🎧 پادکست داستان کوتاه شنیدن در اسپاتیفای و پلتفرم‌های دیگر قسمت شصت و سوم : سطحی‌نگری در انسان مدرن

پخش آنلاین پادکست به نام جان ویژه برنامه‌ی پادکست به نام جان از یوتیوب

تماشای ویدیوی پادکست به نام جان قسمت شصت و سوم : سطحی‌نگری در انسان مدرن از یوتیوب نمایش صوت و تصویر

توجه

 

این بخش از متن پادکست توسط هوش مصنوعی استخراج شده است. ممکن است شامل اشتباهاتی باشد یا به طور کامل با محتوای اصلی مطابقت نداشته باشد. هدف از این کار، بهبود دسترسی مخاطبین به محتوای پادکست و فراهم کردن امکان مطالعه و مرور سریع‌تر مطالب است

 

چرا متن پادکست را منتشر می‌کنیم؟

 

ما تصمیم گرفته‌ایم متن پادکست‌های خود را منتشر کنیم تا دسترسی به محتوای آن‌ها برای همه مخاطبان آسان‌تر شود. این اقدام به ویژه برای افرادی که ترجیح می‌دهند مطالب را به صورت متنی مطالعه کنند یا نیاز به مرور سریع‌تر دارند، مفید خواهد بود

 

متن پادکست چگونه استخراج شده است؟

 

این متن توسط هوش مصنوعی Speechmatics استخراج شده است. Speechmatics یکی از پیشرفته‌ترین فناوری‌های تبدیل گفتار به متن است که با استفاده از الگوریتم‌های پیچیده و یادگیری عمیق، صدا را به متن تبدیل می‌کند. این ابزار قادر است با دقت بالا و در زمان واقعی، گفتار را به متن تبدیل کند و از بیش از ۵۰ زبان مختلف پشتیبانی می‌کند

متن پادکست

سلام دوستان من نیما شهسواری و این برنامه به نام جان هست با شما هستم.

 این قسمت شصت و سوم از برنامه بهنام جان هست و ما قراره توی این قسمت در باب سطحی نگری در انسان مدرن صحبت بکنیم.

 ممنون که همراه من هستید.

 خب دوستان توی این قسمت مشخص از برنامه بهنام جان قرار هست که ما در باب سطحی نگری که در دل انسان ها در این جهان مدرن وجود داره صحبت بکنیم.

 اینکه چگونه انسان ها دیگه حاضر به فهم عمیق مسائل نیستند و همه چیز رو در این فهم سریع سطحی نگری خلاصه می کنند.

 اینکه ما چقدر فاصله گرفتیم از عمق نگری و نگاه انتقادی، نگاه پرسش گرایانه و اصولا غرق در این زندگی مدرن و ماشینی شدیم.

 خب در یک ویژه برنامه مشخصی قرار هست که من در باب جهان مدرن صحبت بکنم و خب یک ویژه برنامه طول و درازی هم خواهد بود که چندین قسمت خواهد داشت.

 در آتی قاعدتا منتشر خواهد شد.

 اما در این قسمت مشخص است خود برنامه به نام جان و قسمت های معمولش سعی میکنیم خیلی موجز یک اشارتی در باب این موضوع داشته باشیم چرا که زندگی جمعی و شخصی ما هم این موضوع درگیر کرده و حالا سعی میشود که خیلی فشرده تر در این قسمت دربارش صحبت بشه.

 اما در باب جهان مدرن و تمام موضوعات مختلف و المان هایی که درگیر میکنه سعی میکنم در ویژه برنامه مشخصش صحبت کنم.

 اما خود این قسمت و صحبت پیرامون این سطحی نگری که در انسان های مدرن وجود داره.

 ما وقتی به دنیای پیرامون خودمون نگاه میکنیم میتونیم رد پاهای این سطحی نگری رو ببینیم.

 یعنی ما با دنیای امروز روبه رو هستیم که به واسطه این انفجار اطلاعات اصولا همه چیز خیلی خرد فهم شده.

 یعنی شما با یک سری خرده فهم ها و خرده اطلاعات سعی میکنید خودرو دانا جلوه بدید و از اون عمق مسائل هر روز دورتر و دورتر میشیم.

 خب قاعدتا اینها میتونه لطمات جبران ناپذیری هم به زیست جمعی ما بزنه.

 یعنی ما مواجه میشیم با همه چیز دانانی که همه چیز رو می دونن.

 من وقتی در باب این همه چیز دانان صحبت می کنم، پیش از حتی نگاه به جهان مدرن، گویی که این یک میل ذاتی در دل انسان ها باشه.

 یعنی شما وقتی به دنیای قدیم تر نگاه می کنید این میل به همه چیز دانی در اونها وجود داشته.

 خب در اون دنیا با ابزاری که در اختیار داشتند با دستاویزی به نام خدا و ادیان سعی کردند سرپوشی بر این میل همه چیز دانی خود بگذارند.

 با علم شدن یک تصویر از خداوند بزرگ که همه چیز رو می دونه و همه اطلاعات رو هم به بندگان و اشرف مخلوقات و خلیفه اش بر زمین خواهد داد.

 این پاسخ رو به عطش دانستن خود داده اند.

 در طول تاریخ خود را همه چیزدان دانسته اند و مثلا وقتی شما مواجه میشید با اسلام یک قرآنی وجود داره، یک قرآن 100 صفحه ای که قرار است پاسخ تمام پرسش ها را از دوران کهن و باستان تا فردا و آینده ای دور که ما امروز در آن زندگی می کنیم و یا فرداهایی که مشخص نیست چگونه خواهد بود، به شما بده.

 این اصل همه چیز دانی است و گویی که انسان ای میل به همه چیز دانی را در خود داشته و قاعدتا نادانی احساس ناتوانی هم به همراه خواهد داشت و انسان ها میل به دانستن و توانایی را در خود همواره دیده اند.

 این احساس قدرت داشتن را در خود دیدن، اینها موضوعات ذاتی است که همه ما با آن درگیر هستیم و می توانیم به کرات هم باهاش روبرو شویم.

 پس وقتی در باب این سطحی نگری در دل انسان مدرن صحبت می کنیم، ریشه هایش بر می گردد به اون نگاه ذاتی که ما می توانیم نسبت به انسان داشته باشیم.

 اینکه انسان به واسطه نادانی های خودش احساس ناتوانی می کنه، احساس ضعف میکنه و این میل انسان نسبت به بقا، نسبت به قدرت داشتن در او احساسی بیدار می کنه که همه چیز را بداند و بعد در دنیای گذشته شما روبه رو می شوید.

 با این همه چیز دانی که برگرفته از ادیان بوده از قدرت خدا بوده، خدای تصویرشده ای که همه قدرت را برای خود داشته و این خداوند قدرتمند حالا میتوانسته به سادگی همه پاسخ ها را بدهد و انسان هایی باشند که بدون تلاش کردن پاسخ همه سوال ها را داشته باشند.

 این گستره و ادامه داشتن این راه مشخص ما را به جهان مدرن و امروزی رسانده که باز هم همان دریچه ی همه چیز دانی باز بوده و غوغا می کرده و حالا شما مواجه میشوید با انسان هایی که به دنبال فهم سریع مسایل هستند، خستگی از تامل دارند و اصولا به دنبال جواب سریع هستند و این بستر هم حالا دیگر فراهم شده.

 یعنی در آن دوران گذشته شما در برابرتان یک نگاه خداوندی بود، یک نگاه الهی بود و یک ادیانی بود که پاسخ های جسته و گریخته ای را به شما می داد و در اختیار شما می داد.

 یعنی شما مواجه می شدید با تمام عوامل ناشناخته ای در جهان.

 حال اگر پاسخی داشتند به صورت موردی که به شما میدادند اگر نداشتند هم به خواست خدا رشد میدادند و پاسخ سریع در برابر شما بود.

 نیازی به اندیشیدن، تفکر کردن، تعمق کردن برای شما نبود چرا که یک جماعت همه چیز دان بودند که همه این پرسش ها را به شما پاسخ بدهند و حالا وقتی وارد این جهان مدرن و جهان امروزی هم میشوید داستان به همین شکل است اما جای خدا تغییر کرده.

 امروز در این جهان مدرن و در فضایی که اینگونه اطلاعات داره بیداد میکنه در این فضای مجازی و اینترنت و گوگل و تمام این چیزها.

 حتی هوش مصنوعی که امروز خیلی قدرتمند تر شده.

 حالا جماعتی هستند که برای رسیدن به پرسش ها و پاسخ های سریع خودشان و فهم سریع مطالب، بلافاصله تیتر وار همه چیز رو در برابرشون قرار میگیره.

 دیگه نیازی به تحقیق گسترده و فهم مسائل به صورت عمقی نیست.

 اگر هر موضوعی رو باهاش آشنا بشند بلافاصله میتونند در بابش کنکاش بکنم.

 حالا دیگه اون جواب های موجز گذشته رو هم نمیده و این احساس دانایی بیشتری هم به این افراد میده.

 شما در نظر بگیرید اگر قرار باشه در باب یک موضوع فلسفی یک کسی بخواد یک عنوانی رو مطرح کنه، بلافاصله بعد از گوگل کردن یا در میان گذاشتن اون مطلب مشخص با هوش مصنوعی، حالا اون شخص میتونه یک پاسخ جسته و گریخته ای نسبت به موضوع داشته باشه.

 حالا این احساس توانایی بیشتری هم به اون میده.

 خب در دنیای گذشته ما اگر همچین موضوعاتی باهاش روبرو بودیم در آن جهان همه چیز دانی، الهی.

 پاسخ ها قاعدتا پاسخ های درست و جامعی نبود. خب.

 پاسخ خلاصه می شد به خواست خدا. اراده خدا.

 اما امروز شرایط این گونه نیست.

 یعنی بستری فراهم شده که این احساس همه چیز دانی در وجود این جماعت بیشتر هم قدرتمند بشه و ما مواجه بشیم با جماعتی که به دنبال جواب ها و پرسش های صریح هستند.

 اصولا به دنبال این فهم سریع مسائل هستند و همه چیز رو انگار که یه توک کوچیکی ازش میزنن و از کنارش میگذرن بدون اینکه بخوان در باب این موضوعات ریز بشند و فهم درستی نسبت به موضوعات داشته باشن.

 اصولا این موضوع برگرفته فقط و فقط در مبنا و معنای فهم نیست.

 زیستن انسان اصولا فوری تر شده.

 سرعت بالاتری داره.

 یعنی شما در جهان مدرن با تمام عناوینی روبرو هستید که انگار داره دنیا رو با سرعت بالاتری میچرخونه.

 زمان کمتری وجود داره.

 شما از حمل و نقل در نظر بگیرید، از غذا خوردن در نظر بگیرید.

 از زندگی معمول و خانوادگی در نظر بگیرید.

 از اوقات فراغت در نظر بگیرید، از کار کردن در نظر بگیرید.

 تمام این ها داره انسان رو به سمت و سویی میبره که زیست فوری تری داشته باشه و به فراخور اون قاعدتا فهم سریع تری هم میخواد نسبت به مسایل داشته باشه.

 یعنی همانگونه که در باب مسایل زیستی خودش، در باب زندگی شخصی خودش، حتی در قوت و غذا خوردن خودش سعی میکنه سطحی همه چیز رو گذران کنه و مثلا به عنوان مثال در همون مبنای غذا سعی میکنه به عنوان یک سوخت بهش نگاه بکنه و تنها سوخت گیری بکنه و زندگیش رو ادامه بده.

 در باب فهم مسائل هم داستان به همین شکل هست.

 ما با انسانی در این جهان مدرن روبه رو هستیم که زندگی و زیستن رو به صورت فوری داره به پیش میبره.

 اصولا قرار بر این هست که در همین اکنون زندگی کنه اما نه بر اون مبنایی که ما میشناسیم.

 در باب در حال زندگی کردن برای لذت بردن و فهمیدن.

 حال نه تنها در راستای شبیه به ماشینی که قرار هست با روشن شدن کارها رو به پیش ببره نه شبیه به کسی که قرار باشه از این حال و اکنون خودش لذت ببره.

 این یک تداخل معنایی نداره با اون نگرشی که مثلا ما در اگزیستانسیالیسم باهاش روبه رو هستیم و در باب حال و اکنون زندگی کردن داره میگه نه دنیایی که امروز داره تصویر میشه.

 این زیست سریع و فوری انسان ها با تصویرگری از مرگ گذشته و بی فردایی در آینده.

 اکنونی که همتای یک ماشین قرار است که روشن بشه و کار بکنه و در نهایت همون کار روزانه رو به پیش ببره.

 قرار هست که در باب موضوعات مختلف ریز نشه، دقیق نشه در بابش چیزی ندونه.

 حالا ما در این قسمت مشخص در باب سطحی نگری انسان مدرن داریم صحبت میکنیم.

 اما این سطحی نگری تنها خلاصه به فهم مسائل و موضوعاتی در باب دانش و اطلاعات و علم نیست در باب همه مصادیق زندگی انسانی است.

 گفتم در این ویژه برنامه مشخص من سعی می کنم در باب تمام اشکال زندگی در جهان مدرن صحبت بکنم اما در این قسمت سعی میکنیم موجز اشارت هایی داشته باشیم.

 وقتی در باب سطحی نگری صحبت می کنیم تنها موضوعات خلاصه به موضوعات اطلاعاتی و دانش و علم نیست.

 در باب همه ابعاد و اشکال زندگی انسانی در این جهان مدرن هست.

 شما با انسانی روبرو هستید که میشه به عنوان انسان اطلاعاتی در نظر گرفت که این انسان دانایی لازم رو نداره، علم لازم رو نسبت به موضوعات نداره فقط یک بانک اطلاعاتی در اختیارش هست.

 چیزی که ما در هوش مصنوعی هم داریم می بینیم یعنی هوش مصنوعی فهمی نسبت به موضوعاتی که ارائه میده نداره اما اطلاعات زیادی داره.

 پایگاه داده بزرگی در اختیارش هست.

 حالا با این پایگاه داده میتونه جواب های سریع رو به شما بده.

 یعنی هر وقت شما بخواید درگیری ای داشته باشید مثلا با هوش مصنوعی ازش سوال کنید میبینید که به واسطه اون پایگاه داده ای که در اختیارش هست جواب ها رو به دور از هرگونه تجربه زیستی در اختیار شما میزاره چون فهمی نمیتونه نسبت به مسائل داشته باشه.

 اصولا ما بعد از فهم میتونیم یک نگاه مجزا نسبت به موضوعات داشته باشیم.

 یعنی شما در باب تمام مسائل در نظر بگیرید حتی وقتی با خبره یه کاری صحبت میکنید اون نیاز به یه دانایی ابتدایی داره که در باب اون مسائل دانش لازم رو داشته باشه.

 بعد از اون نیاز به جمع آوری اطلاعات داره اما همتای این دو موضوع نیاز به تجربه زیستی داره.

 یعنی با تجربه زیستی که در حیات خود گذرانده میتونه حالا یک برداشت بهتر و یک پیش بینی بهتری رو ارائه بده.

 اما این اون نقطه ایست که ما در هوش مصنوعی نمیبینیم و در انسان مدرن هم نمیبینیم.

 یعنی انسان مدرنی که این بانک اطلاعاتی رو در اختیار گرفته اون هم یک بانک اطلاعاتی به شدت دست و پا بسته.

 یعنی همتای اون بانک اطلاعاتی عظیمی که در اختیار هوش مصنوعی هست هم نیست.

 یک بانک اطلاعاتی به شدت کوچکی است که در باب هر موضوعی با یک توک زدن کوتاهی احساس میکنه که تمام دانایی هارو به دست آورده و فرای این نادانی احساس دانایی کاذب در او هست که زیست جمعی مارو خطرناک تر میکنه.

 یعنی یک جاییست که شما میدونید نادان هستید و برپایه این نادانی خودتون هم در پی جستن اطلاعات و دانش و علم هستید برای رسیدن به دانایی.

 اما آن نقطه خطرناک جایی است که شما نادان هستید و احساس دانایی می‌کنید.

 همتای چیزی که در جهان گذشته و در دوران ادیان هم وجود داشته و امروز هم وجود دارد.

 در همین جمهوری اسلامی در شرایط ایران شما مواجه هستید با یک جماعت نادانی که احساس دانایی و همه چیز دانی می‌کنند.

 خود را علامه دهر می‌دانند و باور دارند که تمام علوم در اختیار آن‌ها و نگاه آن‌ها و امام جعفر صادق و قرآن و.

 این‌هاست و در اوج این نادانی و نافهمی احساس دانایی می‌کنند و تمام مشکلات و ریشه مشکلات هم از همان‌جا آغاز می‌شود.

 تمام درگیری‌ها از همین نقطه است که به جریان می افتد.

 حالا این جماعت نادان با احساس پر از غرور نسبت به دانایی تصمیم برای دیگران می‌گیرند و زندگی دیگران را تحت‌الشعاع قرار می‌دهند.

 با همان میزان کم از اطلاعات.

 این در زندگی عادی ما هم شکل می‌گیرد.

 یعنی شما مواجه می‌شوید با جماعت نادانی که یک سری اطلاعات جسته و گریخته را به دست آورده و حالا احساس دانایی می کند.

 در حقیقت نادان است اما احساس دانایی کاذب در وجودش هست و سعی می کند وارد همه ی جک ها بشود برای تغییر دادن زندگی دیگران و اصولا زندگی دیگران را تحت شعاع قرار.

 ما در جهان مدرن اصولا رو به رو هستیم با این عمق گریزی.

 در عصری که داده محوری محور تمام زندگی انسان هاست، اصولا قرار بر این نیست که کسی نزدیک به موضوعات و عمق موضوعات شود.

 اصولا قرار بر این ندارد که در باب هر مسئله ای عمیق بشود.

 اگر قرار باشد در باب یک موضوعی تحقیقی بکند، با دو بار گوگل کردن و دو تا سوال از هوش مصنوعی کردن به تمام معنا می رسد و قرار نیست که تجربه ای نسبت به آن موضوع داشته باشد.

 حتی فهم ای نسبت به آن موضوع داشته باشد.

 همان چیزی که مثلا ما در مدرسه ها هم در زمان تحصیل هم با آن روبه رو بودیم.

 یعنی شما با موضوعاتی رو به رو می شدید که نیاز به فهم نداشت و جماعتی این را فقط و فقط حفظ می کردند کردم و با حفظ کردنش هم دارای یه اطلاعاتی میشدم برای باز پس دادن در شب امتحان اما فهمی نسبت به اون موضوعات نداشتند.

 اما موضوعاتی که در همون مدرسه شما نسبت بهش فهم داشته باشید تا آخر دنیا و تا آخرین زمانی که زنده هستید میتونید از اون موضوعات استفاده کنید و در زندگی و حیاطتون استفاده کنید.

 یعنی وقتی مثلا شما مواجه میشید با یک درسی مثل ریاضی قرار بر این نیست که شما از درس ریاضی فرمول ها رو یاد بگیرید.

 قرار هست فهمی نسبت به این موضوع برای استدلال کردن و منطقی بحث کردن داشته باشید.

 فهم موضوع مشخص پیرامون مثلا درس ریاضی در این مبنا هست.

 در نهایت قرار هست که به شما فکر کردن را بیاموزد.

 درست فکر کردن و درست استدلال کردن رو بیاموزید نه اینکه شما قرار باشه یک سری فرمول ها رو یاد بگیرید و در جای مشخص ازش استفاده کنید.

 اما اتفاقا جهان مدرن دقیقا به همین سمت و سو داره میگذره.

 یعنی به سمت و سویی داره جهان رو می بره که حالا یک سری جماعتی باشند که یک سری فرمول ها را حفظ کرده باشند برای پشت سر گذاشتن مشکلات در برابرشان.

 اما قرار بر فهمیدن این موضوع ندارند.

 اصولا قرار نیست که نزدیک به عمق هیچکدام از این مسائل باشند.

 قرار است در همان سطح در برابر با فهم سریع، با خستگی از تامل و به دنبال جواب سریع باشند.

 اصولا قرار بر این است که انسانی باشند با اطلاعات جسته و گریخته اما با احساس دانایی سرشار.

 غرق در همین عمق، غرق در همین سطح در برابر و فراموش کردن عمق.

 در نهایت ما با انسانی روبرو هستیم که به یک نقطه می رسد و آن هم مرگ سوال است.

 از بین بردن، سوال کردن است.

 من در باب این مساله صحبت کردم در جاهای مختلف.

 وقتی ما در باب فلسفه و فلسفیدن صحبت می کنیم، موضوع مهم پرسش است.

 موضوع مهم سئوال کردن است.

 به دنبال پاسخ بودن هست.

 اما اصل مطلب فلسفیدن اصولا بوجود آوردن پرسش است.

 روحیه پرسشگری و نگاه انتقادی و.

 حالا ما در جهان مدرن روبرو می شویم با مرگ سئوال اصولا سئوال بی معنا خواهد شد.

 یعنی در این دنیای وامانده در سطح شما دیگر نزدیک به عمق هیچ مسئله ای نمی شوید تا در نهایت بخواهید به پرسش هایی در باب آن مسئله برسید.

 در نهایت به شما یک دانایی کاذب داده می شود که همه چیز را می دانید و همه چیز هم در همان مثلا گوشی موبایلی است که در اختیار شماست.

 هر لحظه برای دانستن نیاز دارید که یک لحظه اینترنت گوشیتون رو روشن کنید و وارد یک هوش مصنوعی بشید یا گوگل تون رو بیارید بالا.

 بلافاصله تمام دانش در اختیار شماست بدون اینکه این نیاز رو در خود ببینید.

 برای فهم موضوعات مختلف نزدیک به اون معانی بشی، نزدیک به نگرش های مطرح شده از اون معنی مشخص بشید.

 متفکرینی که در باب اون مسئله صحبت کردن، نقد کردن.

 حتی اگر قرار باشه این مصادیق را هم بفهمید باز با استفاده از همون روش های سریع و واماندن درصد از اصل موضوع دور می شوید.

 گاها شما با خواندن یک کتاب مثلا مشخص می کنید که موضوع، موضوع دیگری است اما یک فهم مشخصی به شما در لابلای آن صفحات داده می شود که حتی با موضوع اصلی مطرح‌شده سنخیتی هم ندارد.

 این تجربه زیستی است.

 انگار تجربه زیستی نویسنده به شما منتقل می شود.

 یعنی شما دارید مثلا کتاب علمی می‌خوانید در باب یک موضوع مشخص.

 اما با مطرح کردن یک مثال یک داستان شما مواجه می‌شوید با تجربه زیستی آن نویسنده و او به شما انتقال داده میشه.

 حالا ما به ازایی در زندگی خودتون پیدا می کنید و فهم اون موضوع براتون ساده تر میشه و اصولا نزدیک شدن به عمق موضوعات.

 در نهایت قرار هست که به ما سبک زیستن رو آموزش بده.

 قرار هست که در باب اصول به ما روش فکر کردن رو یاد بده اما با روبرو شدن با این سطحی نگری در نهایت ما با انسانی روبه رو هستیم که در پی جذب اطلاعات حتی دیگه نیست چون اطلاعات هم همیشه براش در اختیار هست و ما مواجه میشیم با این تنبلی که امروز هم در دل انسان ها وجود داره.

 تنبلی در راستای فهمیدن، در راستای بحث کردن، در راستای تامل کردن و در نهایت به نقطه انسان خواهد رسید که مرگ سوال رو در خود خواهد دید.

 دیگه نیازمند پرسشگری نیست و این یعنی شروع واماندن در منجلاب و مرداب گیر کردن.

 ما جهان رو اینگونه فهمیدیم که در نهایت با این روحیه پرسشگری و انتقاد هست که ما به نقطه بهتری در زندگی جمعی خودمان خواهیم رسید.

 اگر قرار به درجا ماندن باشه در نهایت ما همون راهی رو ادامه خواهیم داد که مثلا اسلام ادامه داده.

 شما اسلام 1400 سال پیش را با اسلام امروز تفاوتی نمی بینید چرا که اصولا میل به ایستایی داره چرا که اصولا تمام صحبتش پیرامون همه چیز دانی است.

 آنها همه چیز را می دانند و نیازی به دانسته بیشتر ندارند.

 اما تمام جهان مدرن و اصولا حرکت ما رو به پیشرفت و کمال در راستای همین میل به پرسیدن بوده.

 و این میل به پرسیدن می تونه با این سطحی نگری ها از میان برداشته بشه.

 شما مواجه هستید با این فهم سطحی به مثابه یک مکانیسم برای بقا.

 یعنی انسان ها وقتی در باب قدرت صحبت کردیم، گفتیم انگاری که یک میل ذاتی در انسان ها نسبت به قدرت مند بودن هست، نسبت به از میان بردن ضعف هست و اصولا نادانی برای انسان عاقل ناطقی که ما به عنوان انسان مدرن امروزی میشناسیم قاعدتا نادانی یکی از اون مصادیق عمده از ناتوانی و ضعف هست.

 و حالا این انسان برای بقای خودش گویی که نیاز داره برای فهم بیشتر.

 اما این فهم رو دیگه قرار نیست که با عمیق شدن، با تأمل کردن و با فکر کردن به دست بیاره.

 قرار هست که انگاری با سرنگ هایی به مغز خودش فرو ببره.

 قرار هست که با اطلاعات جسته و گریخته خودرو دانا تصویر کنه.

 به دور از اون فهم عمیق نسبت به موضوعات قرار هست در همون سطح فهم داشته باشه و حالا به واسطه اون یک مکانیسمی برای خودش برای بقای خودش به وجود بیاره و این شروع اون داستانی است نسبت به سطحی نگری و دور شدن از موضوعات عمیق جهان.

 شما مواجه هستید با نگاهی که امروز وجود داره.

 یعنی شما وقتی نزدیک به فضای مجازی میشید دیگه با این دریای بیکران از سطحی نگری ها روبه رو میشید.

 دیگه قرار به فعالیت حتی نیست.

 قرار به انفعال هست.

 حتی قرار به فکر کردن و خلاق بودن هم نیست.

 حتی خلاقیت ها هم مدام در پی تکرار کردن هم هست.

 شما دیگه نیازی به ایده سرایی هم ندارید.

 قرار هست که همه چیز رو مبدل به همان ابتذال بکنید.

 همه چیز تبدیل به همان میم ها بشود و در نهایت ما تبدیل به یک ابزار تمسخر آمیزی هم بشویم.

 چیزی که امروز با آن روبه رو هستیم همه در همان سطح رها هستند.

 هیچ کس به دنبال جستن عمق موضوعات نیست.

 اصولا قرار بر این هست که انگاری که زندگی را فقط گذران بکنند بدون حتی درگیر شدن با هیچ معنایی.

 ما در عصری زندگی می کنیم که قاعدتا خیلی از فلاسفه و متفکرین در طول تاریخ و اعصار گذشته در باب این عصر عصر پوچی صحبت کرده اند.

 همه می دانیم که ما گویی در این جهان مدرن قرار هست که با پوچی دست و پنجه نرم بکنیم.

 قرار هست که در این معنای بی‌معنایی، در این پوچی مطلق غرق شویم چرا که تمام معانی را بی معنا کرده‌ایم چرا که دیگر قرار بر عمیق شدن نسبت به مسائل نیست.

 قرار به فهمیدن موضوعات نیست.

 اصلا روحیه ای برای پرسشگری در ما وجود ندارد.

 تمام پرسش ها پاسخ هایی براش وجود داره.

 این عدم نیاز برای دانستن خب قاعدتا انسان رو به این پوچی دچار خواهد کرد.

 میل به فهمیدن و میل رسیدن به کمال هست که انسان ها رو به حرکت وا میداره تا در نهایت بروند و جست و جو کنند.

 یعنی وقتی ما در باب اون مرگ سوال صحبت میکنیم، اینها دستاوردهایی است که این نادانی و احساس دانایی کاذب در این سطحی نگری در انسان ها به وجود آورده که خب قاعدتا در آینده بدتر و بدتر هم خواهد شد.

 یعنی امروز اگر ما مواجه هستیم مثلا با یک گوشی موبایل که در نهایت با پرسش کردن از یک هوش مصنوعی پاسخی برای ما وجود داشته باشه، شاید فردا با هارد هایی در سرمون روبه رو باشیم که تمام اون اطلاعات و داده ها رو هم داشته باشه و با یک اشارتی اون اطلاعات هم در اختیار ما قرار بگیره.

 اما بدون هر گونه دانش و فهمیدن و تجربه زیستی نسبت به هر کدوم از اون موضوعات.

 یعنی شما میتونستید مواجه بشید با انسانی که در دوران کهن تر با روحیه ی پرسشگری و انتقادی خیلی اطلاعات کم تری نسبت به موضوعات داشت اما فهم درست تری نسبت به یک موضوع مشخص داشت.

 اما امروز و یا فردا می توانید با یک بانک اطلاعاتی روبرو شوید که نهایتا از این داده ها را در اختیار دارد اما هیچ فهمی نسبت به هیچ کدام از این موضوعات هم در اختیارش نیست.

 خب قاعدتا ما سعی می کنیم اگزجره تر از اون چیزی که وجود داره در باب این مسایل صحبت کنیم.

 خب قاعدتا تمام این مصادیقی که دربارشون صحبت می کنیم برای زندگی انسان ها فایده هایی هم داشته.

 اما موضوع مهم این تعادلی ست که باید درش حفظ بشه که در نهایت ما از اون نگاه پوچ گرایانه دور بشیم و به معانی نزدیکتر بشیم.

 اصولا در نهایت ما به یک نقطه می رسیم که آیا انسان مدرن میلی به معنا در خودش می بینه یا نه؟

 با توجه به شرایط پیش آمده و موضوعاتی که ما باهاش دست به گریبان هستیم، گویی که در انسان این میل به معنا از بین رفته.

 خب ما با یک سری معانی و ایمان هایی روبه رو هستیم که از جهان کهن رسیده و دچار تزلزل ها و تناقضات و ظلم ها و زشتی هایی بوده.

 از ادیان در نظر بگیرید تا تمام تفکرات عرفانی و فلسفی و اخلاقی که در طول تاریخ وجود داشتند.

 همه اینها معایبی داشتند و شاید انسان رو خسته از این معانی کردند و فرای اون این غرق شدن در سطح احساس و دانایی و کاذب انگاری که به انسان ها یک نقطه ای رو میده که دیگه بدنبال معنایی نباشه و فراتر از اون این زندگی ماشینی انسان در جهان مدرن نهایتا داره انسان رو مبدل به یک ابزار و ماشین میکنه.

 من در ویژه برنامه ای که پیرامون کمونیسم و لیبرالیسم هم بود در باب این مسئله صحبت کردم که چگونه انسان ها در هر دوی این نگاه ها که اتفاقا دو قطب اصلی جهان امروز هست و دو قطب قدرتمندی است که تقریبا همه جهان رو تحت سلطه خود داره هم هر دوی این نگاه ها در پی ابزار سازی از انسان هستند و انسان رو از معنا تهی میکنند.

 هر دوی این ها نهایتا پوچ پوچ‌گرایی را برای انسان به ارمغان می‌آورند و ما حالا مواجه می‌شویم که هر نوع نگرشی در میان انسان ها در نهایت انسان رو به یک پوچی مطلق میرسونه و انسانی است که دیگر در این جهان مدرن به‌دنبال معنایی نمی‌گردد و در این بی‌معنایی خود غرق خواهد شد.

 ما برای گذر کردن از این جهان پوچی نیازمند ساختن معنا هستیم.

 نیازمند ساختن ایمان هستیم اما نه در دل گذشتگان و دوباره قی کردن و از میان بردن و دوباره خوردن و دوباره بلعیدن و دوباره قی کردن همان افکار و همان نگاه های آلوده گذشته.

 ما نیاز داریم تا ایمان تازه ای معنای تازه ای رو پدید بیاریم که به واسطه اون زندگی ما رنگ و بوی تازه ای داشته باشه.

 وقتی من در باب معنا صحبت می‌کنم، همون ایمان جمعی است که در تمام نگاهم، در تمام کتاب هام، در تمام ویژه برنامه ها و برنامه هایی به نام جامعه، در هر جایی که صحبتی کردم پیرامونش حرف زدم. یعنی آزادی.

 آزادی به مفهوم برابری و برابری به معنای آزار نرساندن دیگر جانداران.

 این آن معنایی است که می‌تواند در جهان مدرن برای ما خط و مشی به وجود بیاورد.

 برای زندگی بهتر، برای زیست جمعی بهتر، ما به دنبال یک معنای تازه همتای آزادی و برابری بگردیم.

 برای زندگی همه جان‌ها و زندگی بهتر آن‌ها و بهزیستی بهتر در کنار هم.

 خب قاعدتا ما نیاز به ساختن معانی داریم.

 نیاز به ساختن ایمان داریم که نه از راه گذشته که راهی به سوی فردا داشته باشد.

 امید را در دل انسان ها بیدار کند و زنده بکند برای ساختن فردایی بهتر.

 خب قاعدتا وقتی به جهان نگاه می‌کنیم، جهان جهانی است پر از پوچی ها.

 کسی نمی تونه انکار کنه این پوچی مطلقی که در جهان وجود داره.

 اما ماییم که باید برای این پوچی بی‌انتها معنایی بوجود بیاریم و در راستای رسیدن به این معنا تلاش کنیم و اصولا زندگی معنادار رو خود ما و با خویشتن مون میتونیم بسازیم.

 برای رسیدن به فردای روشن نیاز داریم که این معانی رو خود به وجود بیاریم و دور بشیم از این دنیای سراسر پوچی.

 خب قاعدتا من در این قسمت مشخص در باب این سطحی نگری در انسان مدرن صحبت کردم که چگونه انسان ها به دنبال فهم سریع هستند، خستگی از تامل دارن، به دنبال جواب سریع میگردن.

 اصولا نه تنها در باب رسیدن به پاسخ بلکه در زندگی خودشون هم مبدل به ابزار و ماشین شدن و زیست شون هم زیست فوری هست.

 زیست آنی هست.

 انسانی است که یک بانک اطلاعاتی جسته و گریخته ای داره.

 به دور از هر گونه دانایی، به دور از هر گونه تامل و تعمق.

 انسانی که فقط با داشتن این اطلاعات احساس دانایی کاذب بکنه و این دانایی کاذب هست که در نهایت به او ضربه میزنه.

 انسانی که از عمق گریزان هست.

 در عصر داده محوری داره تنها و تنها داده ها رو در اختیار میگیره به دور از فهم و تجربه زیسته نسبت به موضوعات و در نهایت با این فهم سطحی که به نوعی برای بقا هم دارد به او کمک می کند، مواجه می شود.

 با مرگ سوال مرگ پرسش و مرگ پرسش و سوال یعنی پایان دادن به تمام پیشرفت ها و زندگی در این منجلاب.

 قاعدتا انسان در جهان مدرن به دنبال معنا نیست و معنا برای او بی ارزش شده اما ما برای گذر از این دوران پوچ نیاز به ساختن معانی داریم.

 معانی ای که نه در گذشته بلکه برای آینده و برای فردا باشد.

 معانی ای که خودمان و خویشتن مان به وجود آوردیم.

 همان چیزی که ما تحت عنوان جهان آرمانی میشناسیم، قلمرو آرمانی می شناسیم که آزادی و برابری می شناسیم، برابری جان ها می شناسیم و ساختن فردایی روشن برای زندگی بهتر همه جان دارند.

 قاعدتا در باب این سطحی نگری در انسان مدرن میشه ساعت ها صحبت کرد اما من سعی می کنم به فراخور تمام قسمت هایی به نام جان قسمت ها دقایق مشخصی داشته باشند که از حوصله هم سر نرود و موجز و مفید قرار بگیرند.

 قاعدتا در ویژه برنامه جهان مدرن سعی می‌کنم بیشتر در باب این مسائل صحبت کنم.

 اما این یک پیش‌درآمدی بود که در برنامه ای به نام جان برای شما ساخته شد.

 در این انتهای برنامه دوست دارم باهاتون مطرح کنم که اگر دوست دارید این صدا شنیده بشه این راه تغییر شکل بگیره، می‌تونید آثار من رو با دیگران به اشتراک بگذارید.

 منظور از آثار هم خلاصه به برنامه ای به نام جان نمیشه.

 من پیش از این که بخوام برنامه ای به نام جان رو ضبط و منتشر کنم، آرا و افکار و عقاید ام رو تحت عناوین کتاب هایی به رشته تحریر درآورد.

 تمامی این آثار به صورت رایگان در وب‌سایت جهان آرمانی در اختیار شما دوستان هست.

 می‌تونید با مراجعه به این وب‌سایت این آثار رو به صورت رایگان دریافت کنید و اگر دوست داشتید این راه تغییر شکل بگیره اون رو با دیگران هم به اشتراک بذارید.

 ممنون که همراه من بودید.

 من نیما شهسواری و این برنامه به نام جان بود.

 در پناه آزادی.

 

 

 

آثار صوتی نیما شهسواری، پادکست و کتاب صوتی در شبکه‌های اجتماعی

از طرق زیر می‌توانید فرای وب‌سایت جهان آرمانی در شبکه‌های اجتماعی به آثار صوتی نیما شهسواری اعم از کتاب صوتی، شعر صوتی و پادکست دسترسی داشته باشید

برخی از کتاب‌های نیما شهسواری

دانلود رایگان کتاب، آثار نیما شهسواری، برای دسترسی به کتاب بیشتر صفحه را دنبال کنید...

توضیحات پیرامون درج نظرات

پیش از ارسال نظرات خود در وب‌سایت رسمی جهان آرمانی این توضیحات را مطالعه کنید.

برای درج نظرات خود در وب‌سایت رسمی جهان آرمانی باید قانون آزادی را در نظر داشته و از نشر اکاذیب، توهین تمسخر، تحقیر دیگران، افترا و دیگر مواردی از این دست جدا اجتناب کنید.

نظرات شما پیش از نشر در وب‌سایت جهان آرمانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در صورت نداشتن مغایرت با قانون آزادی منتشر خواهد شد.

اطلاعات شما از قبیل آدرس ایمیل برای عموم نمایش داده نخواهد شد و درج این اطلاعات تنها بستری را فراهم می‌کند تا ما بتوانیم با شما در ارتباط باشیم.

برای درج نظرات خود دقت داشته باشید تا متون با حروف فارسی نگاشته شود زیرا در غیر این صورت از نشر آن‌ها معذوریم.

از تبلیغات و انتشار لینک، نام کاربری در شبکه‌های اجتماعی و دیگر عناوین خودداری کنید.

برای نظر خود عنوان مناسبی برگزینید تا دیگران بتوانند در این راستا شما را همراهی و نظرات خود را با توجه به موضوع مورد بحث شما بیان کنند.

توصیه ما به شما پیش از ارسال نظر خود مطالعه قوانین و شرایط وب‌سایت رسمی جهان آرمانی است برای مطالعه از لینک‌های زیر اقدام نمایید.

بخش نظرات

می‌توانید نظرات، انتقادات و پیشنهادات خود را از طریق فرم زبر با ما و دیگران در میان بگذارید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مقالات تحلیلی | مسیری در فهم فلسفه حیات

هر روایت، تنها نیست. آنچه اینجا می‌خوانید، انعکاس‌هایی‌ست از همان سؤال، همان باور، همان فریاد در مسیرهای دیگر، با واژه‌هایی دیگر.
مقالات مرتبط مسیرهای هم‌ریشه در روایت و تحلیل

مفهوم، در انزوا نمی‌ماند.
هر واژه‌ای که در یک روایت برانگیخته می‌شود، پژواک‌هایی دارد در مسیرهای دیگر.
در ادامه، مجموعه‌ای از مقالات قرار گرفته‌اند که نه تکرار، که «تفسیر»‌اند—از همان زخم، همان آرزو، همان بیداری.

اگر این روایت با تو سخن گفت، شاید این مسیرها هم حرف‌هایی برای گفتن داشته باشند.

1 43

راز تکرار: از چرخه‌های طبیعی تا وسواس‌های ذهنی

تکرار: بینش فلسفی و روانشناختی در اعماق هستی، جایی که مرز میان واقعیت و رؤیا تار می‌شود، تکرار و الگوهای همیشگی به عنوان یک تمایل بنیادین خودنمایی می‌کنند. این تکرار نه تنها در جهان فیزیک، بلکه در اعماق روان انسان نیز ریشه دوانده است. از چرخه‌های طبیعی طبیعت تا ساختارهای عمیق ذهن ناخودآگاه، همواره نشانه‌ای از بازگشت به ریشه‌ها و تکرار قابل مشاهده است. این تکرار، به نظر می‌رسد، نیاز بنیادینی است که انسان برای درک هویت و جایگاه خویش در جهان به آن نیازمند است. رمزگشایی تکرار در نمادها و اسطوره‌ها انسان، در تلاش برای یافتن معنایی در این چرخه‌های بی‌انتها، گاه به سوی اسطوره‌ها و نمادها می‌گریزد. در جستجوی معنایی فراتر از سطح، به عمق نمادها فرو می‌رود

12

اقتصاد برابری‌محور: طرحی عملی برای جامعه‌ای بدون فاصله طبقاتی غیرمنطقی

اقتصاد برابری‌محور: طرحی عملی برای جامعه‌ای بدون فاصله طبقاتی غیرمنطقی تصور کنید در جامعه‌ای زندگی می‌کنید که در آن، نانوا که جان انسان‌ها را با نان تغذیه می‌کند، بالاترین حقوق را دریافت می‌کند—نه به خاطر قدرت یا ثروت، بلکه به خاطر تأثیر مستقیم و حیاتی‌اش بر بقای جامعه. پزشکی که جان انسان‌ها را نجات می‌دهد، معلمی که جان انسان‌ها را با دانش تغذیه می‌کند، و کشاورزی که جان انسان‌ها را با محصولاتش زنده نگه می‌دارد، همگی در بالاترین پلهٔ هرم اقتصادی قرار دارند. حالا، تصور کنید که هیچ فردی—حتی مدیرعامل بزرگترین شرکت یا رئیس‌جمهور کشور—نمی‌تواند درآمدی بیش از پنج برابر کم‌درآمدترین شهروند جامعه داشته باشد. این، نه یک رویای نوآورانه، بلکه یک طرح عملی برای “اقتصاد برابری‌محور” است—اقتصادی که بر

4 4

آلت به عنوان ابزار قدرت خون به عنوان زبان قدرت: چرا مرگ در شعر ما، هیچ پایانی ندارد؟

` خون به عنوان زبان قدرت: چرا مرگ در شعر ما، هیچ پایانی ندارد؟ در شعر حکمت، خون تنها یک مایع بدنی نیست. خون، در اینجا، زبانی است که قدرت برای بیان مالکیت و تقدیس خشونت از آن استفاده می‌کند. هر قطرهٔ خون، یک جملهٔ دیگر از این زبان است. هر لکهٔ خون روی خاک، یک سند حقوقی است. هر جانی که می‌میرد، نه یک پایان — بلکه یک انتقال است. این مقاله، به تحلیل فلسفی و تاریخی این نماد می‌پردازد: چگونه مرگ، در جهان‌بینی این شعر، نه یک پایان، بلکه یک روند ادامه‌دار از تصرف و مالکیت است؟ خون نه نشانهٔ مرگ، بلکه نشانهٔ مالکیت در تمام فرهنگ‌های بشری، خون، نماد حیات است. اما در این شعر، این نماد

ریشه‌ها، تجلی‌ها و تأثیرات آن در جهان

ظلم خداوندی: ریشه‌ها، تجلی‌ها و تأثیرات آن در جهان

مقدمه: بررسی مفهوم ظلم در چارچوب باور به خدا در این بخش از بحث، قصد داریم به بررسی پدیده‌ای بنیادین و تأثیرگذار بپردازیم که در طول تاریخ انسانیت همواره مورد توجه فیلسوفان، اندیشمندان و متفکران بوده است: “ظلم”. این موضوع نه تنها در حوزه روابط اجتماعی و سیاسی بلکه در عرصه باورها و اعتقادات دینی نیز جایگاه ویژه‌ای دارد. در این مقاله، تمرکز ما بر شناخت و تحلیل مظالمی است که مستقیماً یا غیرمستقیماً از سوی مفهوم خدا یا باور به او پدید آمده‌اند. این بحث در ادامه سلسله مباحثی است که پیش‌تر درباره وجود و ماهیت خداوند و مفاهیمی چون توحید و شرک مطرح شد.   فرهنگ خدا: ریشه‌ای برای مظالم اجتماعی در قسمت‌های پیشین، به بررسی فرهنگی پرداختیم

قوانین جمهوری اسلامی خشونت، فساد و ضرورت مبارزه با ایدئولوژی حاکم

ریشه‌های اسلامی قوانین جمهوری اسلامی: خشونت، فساد و ضرورت مبارزه با ایدئولوژی حاکم

عوامل سلطه‌گری سیاسی در جمهوری اسلامی: نقش قوانین و ایدئولوژی اسلامی در این بخش از مقاله، به بررسی عوامل بنیادینی می‌پردازیم که سلطه‌گری سیاسی در جمهوری اسلامی را شکل داده و تداوم بخشیده‌اند. این عوامل به گونه‌ای هستند که بدون آنها، جمهوری اسلامی فاقد هویت و معنای وجودی خواهد بود. هر یک از این عوامل نه تنها در پیدایش جمهوری اسلامی نقش داشته‌اند، بلکه در استحکام و پایداری آن نیز مؤثر بوده‌اند.   قوانین اسلامی: ستون فقرات جمهوری اسلامی یکی از مهم‌ترین عوامل تأثیرگذار در شکل‌گیری و تداوم جمهوری اسلامی، قوانین اسلامی است. از همان ابتدا، جمهوری اسلامی خود را متعهد به اجرای شریعت اسلامی دانسته و تمامی باورها و اصول خود را از اسلام استخراج کرده است. اسلام به

مقاله بیشتری یافت نشد...
مقالات

هر واژه، بخشی از یک نظام‌ه.
اگر مسیر ما در آزادی، برای تو سؤالی برانگیخته یا نوری روشن کرده،
می‌توانی به صفحه اصلی مقالات بروی و با تمام روایت‌هایی که در «جهان آرمانی» شکل گرفته‌اند روبه‌رو شوی
از ایمان تا اعتراض، از تردید تا رهایی.

برخی از کتاب‌های صوتی نیما شهسواری
برای دسترسی و دانلود رایگان تمامی عناوین، صفحه کتاب صوتی و یا منوی مربوطه را دنبال کنید...

بیشتر از پادکست به نام جان بدانید

در پادکست “به نام جان“، سفری عمیق به دنیای اندیشه و آزادی آغاز می‌شود. در هر قسمت از این سفر، به بررسی موضوعاتی همچون آزادی، برابری، نقد قدرت و خدا، مشکلات اجتماعی و … می‌پردازم.

اینجا جایی است که صدای ما تلاش می‌کند تا به عمق مسائل پی ببرد و از طریق گفتگوهای مختلف، نگاهی تازه و الهام‌بخش به دنیای پیرامون ایجاد کند.

آیا به دنبال تجربه‌ای از گفتگوها و تفکراتی غنی از دیدگاه‌های متنوع هستید؟

آیا علاقه‌مند به درک بهتر موضوعات مهم امروزی از زوایای جدید هستید؟

پس گوش دادن به پادکست “به نام جان”، دعوت به یک سفر نوین در دنیای اندیشه و آزادی است.

به نام جان قصد دارد تا مباحث مهم جهان را به زبانی ساده، صریح و روشن با شما در میان بگذارد

نیما شهسواری سازنده‌ی پادکست به نام جان است

او شاعر و نویسنده‌ی ایرانی است وی متولد سال ۱۳۶۸ در مشهد است نوشته‌های او مشتمل بر ۴۱ جلد کتاب در قالب، آثار تحقیقی، رمان، داستان، مقاله و شعر است اغلب مضامین آثار او پیرامون باور به جان، آزادی،برابری  نقد قدرت و خدا و … است

وی از ۱۵ سالگی شروع به نگاشتن و در ۳۲ سالگی تمامی آثار خود را در فضای مجازی منتشر کرده است

دسترسی به آثار او در وب‌سایت جهان آرمانی به صورت رایگان در اختیار شما است

در دنیای پیچیده و پر ظلمت امروز، “به نام جان” تنها یک پادکست نیست،

به نام جان دریچه‌ای است برای فریاد زدن

برای ساختن جهانی تازه بدور از ظلم‌های بیکران

به نام جان سفری است به دنیای افکار و اندیشه‌های تازه .

اینجا جایی است که سخنان تازه‌ای خواهید شنید و آنچه تابو برایتان ساخته‌اند را در هم شکسته به نظاره خواهید نشست.

  • آزادی:  بازآفرینی تعریف دوباره‌ای از آزادی، ما آزادی را با قانونی نهفته به دل آن دوباره می‌خوانیم تا مردمان خویشتن برگزینند آنچه آزادی خوانده‌اند

  • برابری: آنچه در بوق و کرنا لگدمال کردند و گاه به آزادی فروختند و گاه مالکان به چنگ بردند دوباره در به نام جان معنا خواهد شد، برابری که همه‌ی جانداران را در خود خواهد خواند

  • نقد : دریچه‌های نقد در دنیای ما بیکران است، ما همه را به نقد خواهیم کشید و هیچ تن مقدس در این دنیای آزاد نخواهد بود، از فرهنگ‌ها تا خدا، از ادیان تا باورها، همه چیز در این دالان به بوته نقد سپرده خواهد شد

اگر به دنبال شنیدن ندایی تازه برای تغییر هستید، به نام جان را بشنوید

تمامی آثار نیما شهسواری در وب‌سایت جهان آرمانی در اختیار شما است، 

نکته مهم آنکه همواره این آثار به صورت رایگان خواهد بود که برای بیدار کردن مردمان نگاشته شده است، از این رو شما همواره می‌توانید تمامی آثار نیما شهسواری اعم از کتاب، اشعار، پادکست و … را به صورت رایگان از وب‌سایت جهان آرمانی بدست آورید،

فرای وب‌سایت جهان آرمانی، این پادکست در بیشتر پلتفرم‌های پادکست‌گیر در اختیار شما است از جمله این برنامه‌ها

فرای برنامه‌های پادکست‌گیر شما می‌توانید این آثار را از طرق زیر نیز بدست آورید

برای دسترسی به پادکست به نام جان تنها کافی در برنامه‌ی پادکست‌گیر خود نام نیما شهسواری، به نام جان و یا جهان آرمانی را جستجو کنید

راه تغییر و دگرگونی این دنیا راه سختی است، 

در دنیای پر زرق و برق امروز ما را کسی نخواهد شنید که صدای دلربایان خوش نوا است، گاه فریاد گوش‌خراش زورمندان همه را مبهوت خواهد کرد، پس تنها راه برای این تغییر بزرگ با کمک شما امکان پذیر خواهد بود

اگر خواستید در تغییر زشتی‌های این دنیا همراه ما باشید با اطلاع‌زسانی به دیگران بزرگ‌ترین کمک را به ما خواهید کرد و این راه تغییر را آغازگر خواهید بود

ما در کنار هم توان تغییر همه چیز در این دنیا را خواهیم داشت بیایید با هم و درکنار هم برای تغییر دنیا تلاش کنیم

با تشکر

نیما شهسواری

sing 1

مقاله تحلیلی

سطحی‌نگری در انسان مدرن: کاهش نیاز به تفکر و جستار | پادکست به نام جان، قسمت ۶۳

در این اپیزود، به **نقد سطحی‌نگری** در انسان مدرن پرداخته می‌شود؛ جایی که «به جایمان دانسته‌اند» و با وجود خوراک جستار، دیگر انگیزه‌ای برای فهمیدن و دانستن نیست.

مقدمه

عصر اطلاعات، به رغم وعده‌های خود برای **آگاهی**، پارادوکس عمیقی را به همراه آورده است: **انسان مدرن** با وجود وفور منابع، بیش از پیش از **تفکر فعالانه** و **جستار** دور شده است. قسمت شصت و سوم پادکست به نام جان، اثر نیما شهسواری، به **نقد سطحی‌نگری** به عنوان یک پدیده‌ی سیستمی و هستی‌شناسانه می‌پردازد. این گفتار تحلیلی، متمرکز بر این حقیقت تلخ است که چون «به جایمان دانسته‌اند» و «خوراک جستار در پیش است»، دیگر «هیچ برای دانستن و فهمیدن نیست» و این وضعیت، به **مرگ جستار** منجر شده است.

این تحلیل به واکاوی چگونگی تبدیل شدن **انسان مدرن** به یک گیرنده‌ی صرف و تأثیر این **انفعال در برابر دانستن** بر **عاملیت اخلاقی** فرد می‌پردازد. مطابق با جوهر وجودی پادکست (کاوش در جوهر وجود و **باور به جان**)، این **سطحی‌نگری** با نادیده گرفتن **جان** مشترک جهانی پیوند خورده و به تداوم **نقد ساختارهای قدرت** و کالایی شدن حیات یاری می‌رساند. این اپیزود، یک فراخوان حیاتی برای بازنگری در **مسئولیت هستی‌شناختی** و **رهایی** از قیدهای **سطحی‌نگری** است.

تحلیل مفهومی

مرگ جستار و انفعال در برابر دانستن

مفهوم «**مرگ جستار**» هسته‌ی اصلی این **نقد سطحی‌نگری** را تشکیل می‌دهد. در جامعه‌ای که اطلاعات و «خوراک جستار» آماده و از پیش بسته‌بندی شده ارائه می‌شود، **نیاز به تفکر و جستار** به شکل چشمگیری کاهش می‌یابد. **انسان مدرن** دیگر مجبور نیست برای رسیدن به یک مفهوم عمیق فلسفی یا یک حقیقت اخلاقی، رنج **تفکر فعالانه** را متحمل شود. **انفعال در برابر دانستن** در واقع یک استراتژی **ساختارهای قدرت** برای کنترل است؛ زیرا فرد غیرفعال و غیرمتفکر، به آسانی تسلیم ایدئولوژی‌ها و **فریب‌های ایدئولوژیک** می‌شود. این **سطحی‌نگری**، مانع از **بیداری** و درک **برابری** و **آزادی** می‌شود.

پیوند سطحی‌نگری و اخلاق: نادیده گرفتن جان

شهسواری، **سطحی‌نگری** را نه صرفاً یک نقص فکری، بلکه یک بحران اخلاقی می‌داند. **پیوند سطحی‌نگری و اخلاق** به این معناست که هنگامی که انسان از **تفکر عمیق** و **جستار** برای فهمیدن جوهر هستی باز می‌ماند، به طور خودکار، **جان** مشترک جهانی و **عاملیت اخلاقی** خود را نادیده می‌گیرد. این نادیده گرفتن «جان» مشترک، به **کالایی شدن حیات** و ادامه **نقد ساختارهای قدرت** (مانند نظام سرمایه‌داری) منجر می‌شود. **انسان مدرن** سطحی‌نگر، از درک رنج عمیق دیگران (چه انسان و چه حیوان) عاجز است و بنابراین، در مسیر **آزادی** و **برابری** قدم نمی‌گذارد. اینجاست که **مسئولیت هستی‌شناختی** انسان زیر سؤال می‌رود.

کاهش نیاز به تفکر و رسالت پادکست

وضعیت «**کاهش نیاز به تفکر و جستار**» در واقع، رسالت پادکست به نام جان را برجسته می‌سازد. این پروژه فکری با هدف **تقویت عاملیت اخلاقی** و **کاوش در جوهر وجود**، تلاش می‌کند تا بر این **انفعال** غلبه کند. با فراهم آوردن گفتاری ساده اما عمیق درباره‌ی **باورها و دغدغه‌های دنیایمان**، پادکست می‌کوشد تا مخاطب را به **تفکر فعالانه** و **جستار** دوباره در مفاهیم هستی‌شناختی دعوت کند. **رهایی** از قید **سطحی‌نگری**، اولین قدم در **نقد جامعه** و بازسازی **اخلاق بنیادین** است.

جوان‌گرایی و اخلاق: بحران معنا

در این اپیزود، به طور ضمنی به بحران معنا و **جوان‌گرایی و اخلاق** پرداخته می‌شود. جامعه‌ای که **تفکر عمیق** را نفی می‌کند و تنها به اطلاعات و زیبایی‌های زودگذر اهمیت می‌دهد، در واقع از «رسالت **جستار**» و **مسئولیت هستی‌شناختی** خود فرار می‌کند. **سطحی‌نگری** در این بستر، تبدیل به یک بیماری مسری می‌شود که تمام ارزش‌های انسانی از جمله **اخلاق**، **آزادی** و **برابری** را در خود حل می‌کند و به **نقد جامعه**‌ای می‌انجامد که در یک «دوار» پوچی در حرکت است.

پرسش‌های متداول

چگونه «خوراک جستار» باعث مرگ جستار می‌شود؟

وقتی «**خوراک جستار**» (اطلاعات و تحلیل‌های آماده) به آسانی و وفور در دسترس است، **انسان مدرن** دیگر نیازی به **تفکر فعالانه** و تلاش برای کسب آگاهی احساس نمی‌کند. این **کاهش نیاز به تفکر و جستار**، به **مرگ جستار** منجر می‌شود و فرد را به **انفعال در برابر دانستن** می‌کشاند.

پیوند سطحی‌نگری با عاملیت اخلاقی انسان چیست؟

**سطحی‌نگری** با **عاملیت اخلاقی** در تضاد است. انسان سطحی‌نگر از درک **جان** مشترک جهانی و رنج دیگران عاجز است؛ بنابراین، **مسئولیت هستی‌شناختی** خود را نادیده می‌گیرد و به تداوم **ساختارهای قدرت** و **نقد جامعه** کمک می‌کند. **تفکر عمیق**، پیش‌شرط **آزادی** و **برابری** است.

منظور از «به جایمان دانسته‌اند» در نقد سطحی‌نگری چیست؟

عبارت «**به جایمان دانسته‌اند**» به معنای تسلیم شدن فرد به ایدئولوژی‌ها و سیستم‌های اطلاعاتی است که **تفکر** و نتایج آن را از پیش تعیین کرده‌اند. این تسلیم، منجر به **انفعال در برابر دانستن** و **کاهش نیاز به تفکر و جستار** شده و فرد را از **آزادی** و **بیداری** دور می‌کند.

نکات کلیدی

نتیجه‌گیری

قسمت شصت و سوم پادکست به نام جان، با طرح **نقد سطحی‌نگری**، یک هشدار جدی درباره **مرگ جستار** در **انسان مدرن** ارائه می‌دهد. این گفتار نشان می‌دهد که **کاهش نیاز به تفکر و جستار** و **انفعال در برابر دانستن**، نه یک ویژگی تصادفی، بلکه نتیجه‌ی مستقیم **نقد ساختارهای قدرت** است که **آزادی** و **عاملیت اخلاقی** انسان را با «خوراک جستار» از بین می‌برند. **رهایی** از این وضعیت، نیازمند **بیداری** نسبت به **مسئولیت هستی‌شناختی** و **تفکر فعالانه** برای درک جوهر **جان** و تحقق **آزادی و برابری** است. این اپیزود، فراخوانی است برای شکستن **سطحی‌نگری** و شروع دوباره‌ی **جستار**.

راهنما

راهنمایی‌های لازم برای استفاده از لینک‌های موجود در صفحه...

این صفحه دارای لینک‌های بسیاری است تا شما بتوانید هر چه بهتر از امکانات صفحه استفاده کنید.

در پیش روی شما چند گزینه به چشم می‌خورد که فرای مشخصات اثر به شما امکان می‌دهد تا متن اثر را به صورت آنلاین مورد مطالعه قرار دهید و به دیگر بخش‌ها دسترسی داشته باشید،

شما می‌توانید به بخش صوتی مراجعه کرده و به فایل صوتی به صورت آنلاین گوش فرا دهید و فراتر از آن فایل مورد نظر خود را از لینک‌های مختلف دریافت کنید.

بخش تصویری مکانی است تا شما بتوانید فایل تصویری اثر را به صورت آنلاین مشاهده و در عین حال دریافت کنید.

فرای این بخش‌ها شما می‌توانید به اثر در ساندکلود و یوتیوب دسترسی داشته باشید و اثر مورد نظر خود را در این پلتفرم‌ها بشنوید و یا تماشا کنید.

بخش نظرات و گزارش خرابی لینک‌ها از دیگر عناوین این بخش است که می‌توانید نظرات خود را پیرامون اثر با ما و دیگران در میان بگذارید و در عین حال می‌توانید در بهبود هر چه بهتر وب‌سایت در کنار ما باشید.

شما می‌توانید آدرس لینک‌های معیوب وب‌سایت را به ما اطلاع دهید تا بتوانیم با برطرف کردن معایب در دسترسی آسان‌تر عمومی وب‌سایت تلاش کنیم.

در صورت بروز هر مشکل و یا داشتن پرسش‌های بیشتر می‌توانید از لینک‌های زیر استفاده کنید.

ارسال گزارش خرابی

توضیحات

پر کردن بخش‌هایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.

عنوانی برای گزارش خود انتخاب کنید

تا ما با شناخت مشکل در برطرف‌ کردن آن اقدامات لازم را انجام دهیم.

در صورت تمایل می‌توانید آدرس ایمیل خود را درج کنید

تا برای اطلاعات بیشتر با شما تماس گرفته شود.

آدرس لینک مریوطه که دارای اشکال است را با فرمت صحیح برای ما ارسال کنید!

این امر ما را در تصحیح مشکل پیش آمده بسیار کمک خواهد کرد

فرمت صحیح لینک برای درج در فرم پیش رو به شرح زیر است:

https://idealistic-world.com/poetry

در متن پیام می‌توانید توضیحات بیشتری پیرامون اشکال در وب‌سایت به ما ارائه دهید.

با کمک شما می‌توانیم در راه بهبود نمایش هر چه صحیح‌تر سایت گام برداریم.

با تشکر ازهمراهی شما

وب‌سایت رسمی جهان آرمانی

راهنما

راهنمایی‌های لازم برای استفاده از لینک‌های موجود در صفحه...

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود مستقیم فایل‌ها از سرورهای وب‌سایت رسمی جهان آرمانی تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Google Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای One Drive تعبیه شده است،  با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Box Drive تعبیه شده است،  با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو به شما اطالاعاتی پیرامون اثر خواهد داد، مشخصات اصلی اثر در  این صفحه تعبیه شده است و شما با کلیک بر این آیکون به بخش مورد نظر هدایت خواهید شد. 

شما با کلیک روی این گزینه به بخش مطالعه آنلاین اثر هدایت خواهید شد، متن اثر در این صفحه گنجانده شده است و با کلیک بر روی این آیکون شما می‌توانید به این متن دسترسی داشته باشید

در صورت مشاهده‌ی هر اشکال در وب‌سایت از قبیل ( خرابی لینک‎‌های دانلود، عدم نمایش کتب به صورت آنلاین و … ) با استفاده از این گزینه می‌توانید ایراد مربوطه را با ما مطرح کنید.

تازه‌ترین کتاب نیما شهسواری

می‌توانید با کلیک بر روی تصویر تازه‌ترین کتاب نیما شهسواری، این اثر را دریافت و مطالعه کنید

به جهان آرمانی، وب‌سایت رسمی نیما شهسواری خوش آمدید

نیما شهسواری، نویسنده و شاعر، با آثاری در قالب  داستان، شعر، مقالات و آثار تحقیقی که مضامینی مانند آزادی، برابری، جان‌پنداری، نقد قدرت و خدا را بررسی می‌کنند

جهان آرمانی، بستری برای تعامل و دسترسی به تمامی آثار شهسواری به صورت رایگان است

راهنمای تکمیل پروفایل

📖

زندگی‌نامه

معرفی کوتاه از خودتان که برای همه کاربران قابل مشاهده است

🌍

اطلاعات شخصی

کشور: فقط مدیران می‌بینند • تاریخ تولد: به صورت سن نمایش داده می‌شود

💭

باورهای فکری

انتخاب‌های شما درباره‌ی هستی، اخلاق و جامعه - همیشه قابل تغییر

📱

راه‌های ارتباط

لینک شبکه‌های اجتماعی و وبسایت شما در پروفایل عمومی نمایش داده می‌شوند

⚙️

مدیریت حساب

ویرایش نام، ایمیل، رمز عبور - امکان فعالیت ناشناس

در دسترس نبودن لینک

در حال حاضر این لینک در دسترس نیست

بزودی این فایل‌ها بارگذاری و لینک‌ها در دسترس قرار خواهد گرفت

در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید

ثبت آثار

توضیحات

پر کردن بخش‌هایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.

در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است

بخش ارتباط، راه‌هایی است که می‌توانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است می‌توانید در بخش توضیحات شبکه‌ی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.     

شما می‌توانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمت‌هایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،

در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحله‌ی ابتدایی فرم پر کرده‌اید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.

پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعه‌ی قوانین و شرایط وب‌سایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینک‌های زیر اقدام کنید.