Logo true - Copy

جهان آرمانی

وب‌سایت رسمی نیما شهسواری

جهان آرمانی

وب‌سایت رسمی نیما شهسواری

دانلود و دسترسی رایگان به پادکست به نام جان

ویژه برنامه : نقد لیبرالیسم و کمونیسم

قسمت چهارم : معایب کمونیسم

به اشتراک‌گذاری لینک دانلود مستقیم پادکست به نام جان در شبکه‌های اجتماعی:

مشخصات پادکست به نام جان ویژه برنامه‌ی نقد لیبرالیسم و کمونیسم

قسمت چهارم : معایب کمونیسم
29:31
مدت‌زمان:
  • برنامه‌ساز: نیما شهسواری
  • فرمت‌های ارائه شده: 🎧پادکست به صورت صوتی و تصویری، متن پادکست
  • پلتفرم‌های انتشار: وب‌سایت جهان آرمانی، یوتیوب، اسپاتیفای و...
  • نحوه دسترسی: پخش آنلاین – دانلود رایگان
  • موسیقی متن: SunoAi
  • راوی: نیما شهسواری

توضیحات این قسمت از پادکست


نقد لیبرالیسم و کمونیسم

نهایتی یکسان در اسارت و بردگی در تسلیم و خویشتن را به گور سپردن و مسیری که هر بار متفاوت از دیگری تصویر داد و ما در چنگال اینان اسیر مانده‌ایم که هر بار تنی آزادی را به خاری برابری و برابری را به قتل آزادی برای خود و طایفه‌اش کرد


قسمت چهارم
معایب کمونیسم


آزادی در اسارت زورمندان و برابری در پایشان برده شده است و حالا بر مردمان می‌شورند و هست و نیستشان را برای خود کرده‌اند


برنامه‌ی به نام جان قصد دارد تا درباب مباحث مهم باورها و دغدغه‌های دنیایمان به زبان ساده و بداهه سخن بگوید

دسترسی به پادکست به نام جان ویژه برنامه‌ی نقد لیبرالیسم و کمونیسم

دانلود رایگان و دسترسی کامل به قسمت چهارم : معایب کمونیسم

نسخه ویدیویی پادکست به نام جان ویژه برنامه‌ی نقد لیبرالیسم و کمونیسم

دیدن، شنیدن و دانلود رایگان نقد لیبرالیسم و کمونیسم

شنیدن به پادکست به نام جان ویژه برنامه‌ی نقد لیبرالیسم و کمونیسم از اسپاتیفای

🎧 پادکست داستان کوتاه شنیدن در اسپاتیفای و پلتفرم‌های دیگر قسمت چهارم : معایب کمونیسم

پخش آنلاین پادکست به نام جان ویژه برنامه‌ی نقد لیبرالیسم و کمونیسم از یوتیوب

تماشای ویدیوی پادکست به نام جان قسمت چهارم : معایب کمونیسم از یوتیوب نمایش صوت و تصویر

توجه

 

این بخش از متن پادکست توسط هوش مصنوعی استخراج شده است. ممکن است شامل اشتباهاتی باشد یا به طور کامل با محتوای اصلی مطابقت نداشته باشد. هدف از این کار، بهبود دسترسی مخاطبین به محتوای پادکست و فراهم کردن امکان مطالعه و مرور سریع‌تر مطالب است

 

چرا متن پادکست را منتشر می‌کنیم؟

 

ما تصمیم گرفته‌ایم متن پادکست‌های خود را منتشر کنیم تا دسترسی به محتوای آن‌ها برای همه مخاطبان آسان‌تر شود. این اقدام به ویژه برای افرادی که ترجیح می‌دهند مطالب را به صورت متنی مطالعه کنند یا نیاز به مرور سریع‌تر دارند، مفید خواهد بود

 

متن پادکست چگونه استخراج شده است؟

 

این متن توسط هوش مصنوعی Speechmatics استخراج شده است. Speechmatics یکی از پیشرفته‌ترین فناوری‌های تبدیل گفتار به متن است که با استفاده از الگوریتم‌های پیچیده و یادگیری عمیق، صدا را به متن تبدیل می‌کند. این ابزار قادر است با دقت بالا و در زمان واقعی، گفتار را به متن تبدیل کند و از بیش از ۵۰ زبان مختلف پشتیبانی می‌کند

متن پادکست

سلام دوستان من نیما شهسواری و این برنامه به نام جان هست با شما هستم.

 این قسمت چهارم از ویژه برنامه نقد لیبرالیسم و کمونیسم هست و ما قراره توی این قسمت در باب معایب کمونیسم صحبت کنیم.

 ممنون که همراه من هستید.

 خب دوستان توی این ویژه برنامه مشخص در باب لیبرالیسم و کمونیسم صحبت کردیم و در این قسمت مشخص هم قرار هست در باب لطمات تاریخی و معایب کمونیسم صحبت بکنیم و قسمت گذشته در باب همین موضوعات پیرامون لیبرالیسم صحبت کردیم و در این قسمت هم قراره در باب کمونیسم صحبت بکنیم.

 خب ابتدا هم بگم که هدف اصلی از این برنامه و این ویژه برنامه مشخصه لیبرالیسم و کمونیسم مسئله آزادی و برابری است.

 یعنی شما وقتی در باب این دو نوع نگاه مشخص مدرن انسانی صحبت میکنید، میدونید که هر دوی این ها تعریف مشخصی پیرامون آزادی و برابری داشتند که به نوعی با بزرگداشت یکی از این ها هر چند دستمالی شده و معیوب و به دور از واقعیت، اما دیگری را قربانی راه خود کردند.

 یعنی اگر در لیبرالیسم شما مواجه میشید با بیان آزادی ها، آزادی به قیمت قربانی کردن برابری است و بالعکس.

 در نگاه کمونیسم هم همین گونه است.

 اگر صحبت از برابری میکنند به قیمت و هزینه قربانی کردن آزادی است و هدف اصلی ما از گردآوری این برنامه این هست که بگیم آزادی و برابری با هم هستند در کنار هم معنا میشن، لازم و ملزوم هم هستند و اصولا بدون بودن یکی از آن ها دیگری هم بی معنا خواهد شد.

 و اما این قسمت مشخص و معایب کمونیسم.

 خب قاعدتا من در این ویژه برنامه اصولا و در تمام برنامه هایی به نام جان خیلی در باب مصادیق و مثالها صحبت نمیکنم.

 در این برنامه هم به همین شکل است.

 سعی می‌کنیم در باب ریشه ها و اصول اصلی صحبت کنیم تا در نهایت یک برداشت درست و مشخص و عقلانی نسبت به این موضوع داشته باشیم.

 اصولا وقتی در باب کمونیسم صحبت می‌شود، اولین چیزی که ذهن ما را معطوف به خود می‌کند و این تصویر را در برابر دیدگان ما نقش می‌بندد، مسئله دولت تمامیت خواه و مستبد است.

 اصولا به نوعی کمونیسم گره خورده با این مفهوم قدرت طلبی شما تمام نمونه های تاریخی‌ای که از کمونیسم و قدرت گیری این نگاه های چپی و مارکسیستی می‌بینید هم همینگونه بوده.

 یعنی به شوروی هم نگاه بکنید، به کوبا نگاه بکنید، به تمام دولت هایی که تشکیل شده اند به چین، کره شمالی و تمام کشورهایی که به نوعی خود را وابسته به نگاه های کمونیستی می‌دانند.

 این تمامیت خواهی و این استبداد را می‌توانید درک و اصولا نگاه اصلی ای که برگرفته از نگاه های مارکسیستی هست ما را به سمت و سویی میبره در راستای استبداد؟

 اصلا تصویر گری نهایی این نگاه این گونه هست که داره تعبیر و تفسیر میکنه به سمتی که ما باید تمام قدرت رو در اختیار داشته باشیم.

 یک دولت متمرکز قدرتمندی باشه که به واسطه زور و قدرت و سرکوبی که داره عوامل و برنامه هارو به پیش ببره.

 همون دوگانه مشخصه آزادی و امنیت به قیمت امنیت و آزادی از میان رفت به قیمت برابری آزادی ریشه کن بشه.

 تمام تصویر ارائه شده در طول تاریخ از این نگاه های چپی همین دولت های قدرتمند و متمرکز و مستبد بودن نظام های توتالیتر و تمامیت خواهی که همه چیز رو برای خود کردن تمام ارزش ها به عنوان دموکراسی و آزادی و برابری، همه اینها لگدمال شده.

 حتی برابری هم که تعبیر و تصویر شده هم بی معنا بود.

 اون قدرت لجام گسیخته ای که در اختیار یک گروه و حزب و قبیله و قومیتی قرار میگیره و حالا این اینها میداندار میشوند و همه چیز را از میان میبرند.

 خود برابری را هم ریشه کن میکنند.

 فساد بی حد و حصری که شکل میگیرد.

 پس یکی از معایب تاریخی قاعدتا کمونیسم همین دولت تمامیت خواه و مستبد است.

 چرا که ریشه های نگاهی آنها هم اینگونه است.

 یعنی اصولا در پی بوجود آوردن یک دولت مستبد، قدرتمند و تمامیت خواه هستند که حالا آن اوامر و باورها و برنامه ریزی هایی که دارند را به پیش ببرند به قیمت نابود کردن تمام آزادی های فردی و اجتماعی.

 حالا بیان و برابری را تصور کنند.

 هر چند که این برابری تصویر شده هم لگدمال شده هست.

 این برابری به وجود آمده هم معنای حقیقی و راستینی نخواهد داشت.

 این برابری هم به سادگی به واسطه فساد می تواند از میان برود.

 همتای چیزی که ما در سراسر جهان و در طول تاریخ با آن روبرو شدیم.

 پس قاعدتا دولت تمامیت خواه و مستبد یکی از آن اون نشانه و لطمات تاریخی کمونیسم است.

 در کنار این و به موازات این شما مواجه میشید با سرکوب.

 یعنی سرکوب قاعده ای است درونی در دل این حکومت های تمامیت خواه.

 شما جمهوری اسلامی رو به عنوان نمونه در نظرتون داشته باشید.

 قاعدتا این یک نظام چپی نیست، یک نظام کمونیستی نیست.

 هر چند که گهگاه سعی میکنه یک نشانه هائی از اون نظام چپ گرا ارائه بده.

 هر چقدر بی اثر و بی ارزش و بی معنا.

 اما ما با نوع حکومت تمامیت‌خواه جمهوری اسلامی روبه رو هستیم و برای ما یک اشل و نمونه ایست برای درک بهتر این حکومت های تمامیت خواه و مستبد.

 خب این حکومت ها بزرگ ترین اثری که در زندگی و حیات خودشان دارند و بزرگترین تاثیری که میتونند بگذارند و در نهایت مشروعیت خودشون رو معنا ببخشند به واسطه سرکوب است.

 به واسطه بوجود آوردن خفقان است.

 یکی از نشانه های عمده در تمام حکومت های تمامیت خواه و توتالیتر.

 یعنی اینها راهی ندارند برای اینکه بخوان از استبداد و از قدرت به دست آمده استفاده بکنند و سوءاستفاده بکنند، به واسطه سرکوب جماعتی رو خفه بکنند و در خفقان نگه دارند.

 چاره دیگه ای هم در خود نمی بینند.

 پس ما مواجه میشیم با این سرکوب گسترده.

 شما مواجه میشید با پاکسازی هایی که در طول تاریخ توسط تمام نظام های کمونیستی اتفاق می افته.

 یعنی اینها کم کم اون دایره امن خودشون رو تنگ تر و تنگ تر میکنن.

 به واسطه فساد موجود، به واسطه خیانت ها، به واسطه اون حس پارانویایی که در وجودشون هست و این ترس متداولی که در خودشون و نسبت به دیگران احساس می کنن.

 پس ما مواجه میشیم با این پاکسازی ها، سرکوب ها، خفقان ها، شکنجه ها، آزار ها و اقتدارگرایی که در نهایت هسته اصلی و ریشه اصلی این نگاه کمونیستی رو شکل میده.

 اصولا دست و بال حکومت باز هست برای از بین بردن مخالفین.

 برای سرکوب کردنشون.

 برای پاکسازی شون.

 یک دولت تمامیت خواه و مستبد سر کار هست که از تمام المان ها استفاده خواهد کرد.

 برای اینکه اقتدار خودش رو نشون بده.

 برای اینکه به اون آرمان ها و آرزوهایی که در نظر داره برسه.

 اما به هر قیمتی.

 یعنی به هر قیمتی حاضر هست همه چیز رو حاضر هست نابود بکنه.

 تمام آزادی های فردی و اجتماعی رو زیر پا بذاره تا اون اهداف خودش رو پیش ببره.

 در دل این خفقان ها شما مواجه میشید با اشکال مختلفی از شکنجه ها، کشتارها، سرکوبها، پاکسازی ها و انواع سانسور ها.

 یعنی شما در اشکال مختلفی از این دولت های کمونیستی میتونید این تصویر زننده از خفقان و اسارت رو ببینید.

 خب قاعدتا رمان ها و نوشته ها و خاطرات و کتاب ها و فیلم هایی که در باب این مسائل وجود دارد می تواند یک تصویری از آن ها ارائه دهد.

 ما فارغ از آن حتی در نظر گرفتن این نوع نگاه هم می تواند ما را به این سمت و سو ببرد که ریشه بنیادین و هسته ای این تفکر اینگونه است.

 اصولا خود را اینگونه معنا می کند نوع نگاهی که نسبت به دنیا دارد هم همتای همین تصاویر ارائه شده در همین کتاب ها و نوشته ها و خاطرات است.

 اصولا این اقتدار در خود این حالت خفقان رو به وجود میاره.

 تمام حکومت های تمامیت خواه در نهایت با ابزار سرکوب میتوانند قدرت خودشان را حفظ کنند.

 میتوانند جامعه خودشان را اداره کنند.

 مشروعیت آن ها هم بر پایه همین به وجود آوردن ترس و حذر دادن مردم هست.

 هیچ رابطه دیگه ای برای حقانیت و مشروعیت خود هم ندارند.

 شما مواجه میشوید با این دولت ها که در نهایت مبدل به یک شکل تازه ای از دین هم میشود.

 یعنی تمام این حکومت های ساخته شده داره مسیری رو طی می کنه تا در نهایت مبدل به یک دین بشه.

 خب ما در اون ریشه ی ابتدایی و هسته ای تفکرات مارکسیستی و کمونیستی مواجه میشیم.

 مثلا با ماتریالیسم بودن و به نوعی بیخدا بودن و آتئیست بودن.

 اما در نهایت دارن همون فرهنگ ضدیت رو پیش میبرن تا در نهایت تاج و درجا نگاه دارن و یک سر تازه ای رو در دلش علم کنن.

 بیشتر اشکال به وجود امده از کمونیسم در سراسر تاریخ هم همین تصویر رو برای ما ارائه داده.

 یعنی شما مثلا با مائو رو به رو میشید که در جایگاه یک پیامبر و خدا قرار میگیره؟

 خود مارکس تا پایه های بلند و رفیع پیامبر و خدا قرار میدن.

 لنین رو در روسیه به همین شکل، استالین رو حتی بعد از لنین قرار میدن.

 در اونجایی که امروز حتی در کره شمالی هم میبینید که این پروپاگاندا داره شکل میگیره و این تصویر ارایه میشه که مثلا کیم جونگ اون در جایگاه خدا قرار.

 اصولا تبدیل شدن کمونیسم به یک دین تازه به یک نگاه تازه گره خورده با خرافات.

 یعنی شما در دل مثلا وقتی میرید رجوع می کنید به دوران مائو و چین، میبینید که چگونه همتای خرافاتی که در اسلام وجود داره در اونجا هم ریشه هاش شکل میگیره.

 یعنی با رجوع به تاریخ میتونید اشکال مختلفی از این رو ببینید.

 این قدیس سازی مثلا از مائو در چین یا لنین در لنین و استالین در شوروی.

 شما میبینید که چگونه از این قدیس هایی ساخته میشه و اونها رو میپرستند.

 این تصاویر ارائه شده از خاک سپاری مثلا استالین هم بیانگر همین تصویر است.

 اون تصویر آشنایی که ما هم در جمهوری اسلامی و نگاه های اسلامی باهاش روبرو هستیم.

 اما این شکل تازه ای که ما تحت عنوان کمونیسم می سازیم هم همین کار رو میکنه.

 چرا که اصولا بنیان اصلی و نهادینه خودش را در دل همین تمامیت خواهی و استبداد تعریف کرده.

 برای این حکومت مستبد قدرتمند نیاز به یک تصویر هم دارد.

 نیاز به یک شکل مشخص یک بت اعظم دارد تا در بالا قرار بده.

 و حالا ما میبینیم که چگونه این دولت تمامیت خواه با استفاده از اختناق و سرکوب و شکنجه و ارعاب در نهایت مبدل به یک دین میشود که حالا کفر و ارتداد و شرک هم در برابر خود خواهد داشت.

 همین پاکسازی هایی که دربارش صحبت کردیم انگار خروج از این دین تازه هست.

 اگر کسی قرار به خروج داشته باشه حالا محکوم به مرگ میشه، به نیستی میشه و از بین رفتن میشه و این دین تازه با پیامبر، تازه، با خدای تازه، با رهروان تازه و در نهایت با روحانیون تازه شکل میگیره.

 شما میتونید نوک این قله رو مثلا مارکس قرار بدید و انگلس قرار بدید و بعد بیاید مائو رو در دلش قرار بدید و بعد کسانی که در این حکومت ها کار میکنند و رهبر میشند و مبدل به مأمورین میشند و اطلاعاتی ها میشند هم در درجات بعدی قرار میگیرند.

 کسانی که دو باره این معانی رو تفسیر میکنن، تعبیر میکنن و ارائه میدن هم مبدل به روحانیون امروزی میشن و اصولا این ساختار اینگونه شکل میگیره.

 در عین حالی که داره صحبت از آتئیست بودن بیخدایی میزنه اما با اون فرهنگ ضدیتی که من بارها در ویژه برنامه های مختلف دربارش صحبت کردم دوباره یک نگاه تازه شکل میگیره.

 حالا در دلش تنها و تنها سر هایی در میان تاج تغییر تاج بر سر جای خود هست.

 تخت بر سر جای خود هست و تنها سرهای در میان این تاج هستند که تغییر میکنند.

 فارغ از این شما مواجه میشید با یک اقتصاد دستوری.

 خب این اقتصاد دستوری گاها میتونه راهگشا باشه.

 از یک سو شما در دل نگاه های سرمایه داری مواجه میشید با اون تصویری که ارائه میدن از بازار آزاد و قدیس گرایی و بازار آزاد و آزادی های فردی در این راستا در دل در برابر این مواجه میشید با یک اقتصاد دستوری که حالا میاد برای از بین بردن هر گونه آزادی عمل در دل این بازار.

 حالا برای قیمت گذاری روی همه چیز به میدان میاد حتی چیز های ساده.

 هیچ نوع اجازه ای برای مانور دادن خود، بازار و مردم در دل این بازار باقی نمی ذاره.

 حالا در دل این نادانی، ناتوانی و کم دانشی اطلاعات کم و هزار و یک از این عوامل فساد درون سیستم، این تجمیع قدرت در یک نقطه این استبداد حاکم، این نادانی حاکم در نهایت میتونه لطمه های بزرگ و جبران ناپذیری بزنه.

 همون طوری که زده یعنی شما وقتی نگاه میکنید به این تاریخچه ای که کمونیسم به وجود آورده و اقتصادی که به وجود آورده اند، میبینید که چگونه لطمات بزرگی رو به کشور خودشون، به کشور های دیگه، به مردمی که در اون خطه زیست کردند و به همه جانداران زده چگونه با این اقتصاد بیمار گونه ای که از نادانی و بی اطلاعی همه نشأت گرفته توانسته اند لطمات جبران ناپذیری هم بزنند؟

 شما مواجه میشوید با مردمی که تاوان همه چیز رو میدن.

 یعنی یک تصویری ارائه میدن که دور خودش یک مرزی میکشه، دور خود خط میکشند و با همه جهان هم در مبارزه هستند.

 همین چیزی که باز هم ما تجربه کردیم یعنی جمهوری اسلامی فارغ از نگاه چپی که ما داریم دربارش صحبت میکنیم خوب خودش را یک تافته جدابافته ای از جهان تصویر میکنه، برای خود یک دشمن هایی میسازه و وارد این میدان میشه تا یک چیزی که ما امروز باهاش روبرو هستیم.

 ایران در برابر امریکا، در برابر اسراییل، در برابر غرب و حالا برای خودش یک خطه ای رو میسازه و در این خطه اسیر میمونه.

 حالا باید با سراسر جهان در مبارزه و جنگ باشه.

 چیزی که امروز ایران به واسطه تحریم ها داره باهاش دست به گریبان هست اما تاوانش رو چه کسی میدن؟

 مردم به واسطه این ایستادگی و مقاومت در برابر قدرت ها و سر علم کردن در میان آن ها، تاوانش را مردم باید بدهند.

 نان کمتر، کار بیشتر.

 چیزی که در دوران شوروی در دوران مائو به کرات اتفاق می افتد.

 یعنی از یک سو اقتصاد دستوری که هیچ معنا و مفهومی ندارد و دانشی پشتش نیست، گاها به واسطه نادانی است که گاها به واسطه اطلاعات کم است.

 گاها حتی به واسطه لجبازی و حرص و آز و هزار دلیل احمقانه دیگر هست و حالا به این واسطه می تواند نابودی مردم آن کشور و زندگی اسفناک را بسازد.

 از یک سوی دیگر مبارزه و مقاومت در برابر قدرت هاست و جبهه سازی هاست و حالا جنگیدن در جبهه برابر هست و در دلش مردمی هستند که دوباره باید تاوان بدهند.

 دوباره باید در برابر این قدرت ها بایستند.

 آن حکومت و آن قبیله حاکم هیچ وقت تاثیری نخواهد دید.

 هیچ ضرری نخواهد دید.

 همان چیزی که ما امروز در جمهوری اسلامی میبینیم گروه و قبیله ای که امروز حاکم بر ایران هستن هیچ وقت زندگیشون لگدمال نخواهد شد، لکه ای بر نخواهد داشت.

 اما قشر معمول و مردم عادی هستن که بزرگترین لطمات رو باید باهاش دست و پنجه نرم کنند.

 زندگی سخت را پشت سر بگذارند.

 به واسطه فقدان مسائل اقتصادی و مشکلات اقتصادی که به وجود می آید، شما در دل کمونیسم اصولا مواجه میشوید با این فرهنگ تک صدایی.

 یعنی یکی از آن تعبیرات درست و محکمی که میتوانید نشانه اش را در فرهنگ خدایی بر زمین و در جهان امروز ببینید، همین نگاه کمونیستی ست.

 نگاه کمونیستی ای که به ظاهر در برابر نگاه های الهی است اما در باطن تصویر دوباره ای از همان نگاه را ارائه داده.

 یک فرهنگ تک صدایی و یک دولت مستبدی است که باید یک رهبر و خدا در بالا داشته باشد.

 یک هرمی را تصویر کند تا در نوک آن هرم یک خداوندگاری بنشیند و به همه حکومت کند.

 چیزی که در طول تاریخ هم اتفاق افتاده و میشه تصاویر رو دید.

 اون قدیس سازی و قهرمان سازی هایی که در دلش به وجود میاد، همتای جایگاه و پایگاهی که برای ما می سازند و می پرستند.

 برای لنین می سازند و می پرستند.

 برای مارکس میسازند و می پرستند.

 شما مواجه میشید با این فرهنگ تک صدایی که قرار است فرای تمام جایگاه های ساخته شده برایش در نهایت یک فرمانده باشه و جماعت بیشماری فرمانبردار و بنده و عبد و عبید رو در برابر به وجود بیاره.

 درست است که ما در باب لیبرالیسم وقتی داشتیم صحبت میکردیم در نهایت وقتی پرسش این آزادی برای کیست؟

 ما رو به سمتی رسوند که برده داری رو تصویر کنه و قاعدتا هم همین تصویر رو ارائه داده.

 اما در دل این حکومت های کمونیستی هم داستان به همین شکل هست.

 یعنی شما وقتی مواجه میشید با یک حکومت کمونیستی هم میبینید که شرایط رو به همین گونه تصویر کرده اند و این برده داری مدرن هست که داره اونجا حکمفرما میشه.

 یک پادشاه و یک اربابی در نوک پیکان ایستاده فرمان میده و بندگان و رعیت ها هم باید که به گوش جان بسپارند.

 این فرهنگ تک صدایی و این به وجود آوردن فرمانده و خدای در آسمان ها در دل این حکومت ها باعث این استیصال جمعی میشه.

 یعنی اینها در نهایت ما را به نقطه ای می رسانند که ما مواجه میشیم با فروپاشی روانی اجتماعی جامعه ای که در ترس و وحشت و بیزاری داره زندگی میکنه.

 بیشتر این جوامع چپی که ما امروز باهاش روبه رو هستیم در همین شرایط هستن.

 یعنی یک فروپاشی روانی جامعه شکل گرفته و این جامعه در ترس و وحشت هست.

 بیزار هست، از مفهوم برابری بیزار هست.

 گاها حتی حاضر به تکرار مفهوم برابری هم نیست.

 یعنی شما وقتی میرید به حکومت هایی که در بلوک شرق به وجود آمده بود و حکومت هایی که در اروپای شرقی بود و متشکل و متحد با شوروی بودند رو نگاه می کنید، می بینید که تا چه اندازه از این مفهوم چپ از مفهوم برابری بیزار هستند، چرا که اصلا این حکومت به وجود آمده در دل این استبداد با آن حجم از خفقان و سرکوب و پاکسازی و در نهایت مبدل شدن به یک دین مشخص با یک پیامبر و خدای مشخص این مردم رو به این وجه می رسونه.

 یعنی در نهایت با این اقتصاد دستوری، با این مبارزه ای که با کشورها و دوقطبی کردن ها به وجود آورده و تاوانش رو مدام مردم میدن، در نهایت به نقطه ای میرسن که این مردم دچار فروپاشی میشن.

 این جامعه پر از ترس و وحشت هست.

 اون حکومت پلیسی وقت مدام در پی مجازات کردن مردمان هست.

 به دنبال جاسوس و خیانتکار هست.

 چیزی که در ایران و جمهوری اسلامی داره اتفاق می افته.

 هر کسی کافیه که صحبتی بکنن و نقدی بکنن تا بلافاصله سرشون به گیوتین ها و تیغ ها و دارو ها سپرده بشه.

 به عنوان خیانتکار، به عنوان کسی که در برابر تمام ملت ایستادگی کرده در برابر توده ها وایساده.

 همون ادبیات و همون نگاه و همون نگاه وحشیانه و وحشی خوی.

 در نهایت قرار هست که این فروپاشی روانی و اجتماعی رو به وجود بیاره و ما با جامعه ای روبه رو باشیم که در ترس باشه، در وحشت باشه، بیزار از تمام این موضوعات باشه، از برابری بیزار باشه، اصولا به دنبال یک دولت و یک جایگاه آزادی باشه که کسی کاری به کارش نداشته باشه.

 حالا شما این ها رو ضرب و تقسیم بکنید در اون حجم بزرگی از سانسور، حجم بزرگی از خفقانی که وجود داره، اون پروپاگاندایی که وجود داره برای اینکه این نگاه های آلوده رو به خورد مردمان بده، همون چیزی که ما در جمهوری اسلامی باهاش روبه رو هستیم.

 داریم میبینیم که چگونه مردمان دارن در فقر و بیکاری و نداری و بی خانمانی و هزار درد بی پایان جان میدن و بعد در برابر جمهوری اسلامیست که مثلا با صدا و سیمایی که برای خود ساخته میاد و شروع میکنه از پیشرفت ها میگه، از بزرگی میگه، از این جایگاهی که ما بهش رسیدیم و حالا شما میبینید که چگونه سانسور گریبان همه ی مردم رو گرفته و این تک صدایی همه جا رو برای خود کرده.

 از یک سو مدام فرامین داره داده میشه، از یک سو مردمی هستن که در وحشت هستن، در ترس هستن، از حکومت حاکم میترسن، هیچ نوع احساس قرابت و نزدیکی باهاش ندارن و همه چیز هم برای اونهاست.

 اونها مبدل به خدا شدن، به پیامبر شدن، همه جایگاه رو برای خود گرفتن و این دولت تمامیت خواه و مستبد حتی زندگی عادی مردم و انسان هایی که در اون کشور زندگی میکنن رو هم برای خود کرده.

 ما مواجه میشیم با از بین بردن تمام آزادی ها.

 یعنی در دل این حکومت های کمونیستی میبینید که هیچگونه آزادی دیگه باقی نخواهد.

 اصولا با این تصویرگری احمقانه از برابری دشمن خود رو آزادی میدونن.

 هر نوع آزادی فردی ازشون گرفته میشه.

 دیگه اشکال اگزجره شده اش رو می تونید ببینید دیگه وقتی روبرو میشید مثلا با کره شمالی و بعضی اوقات آدم قوانینی می شنوه و شرایطی میشنوه که حتی براش باورپذیر نیست.

 یعنی از شکل زدن مو از رفتارهایی که باید در قبال اون رهبر فرزانه انجام بدن، شکل بزرگنمایی شده از چیزی است که ما هم در ایران تجربه کردیم.

 خب قاعدتا در ایران دیگه در این حد اگزجره وجود نداشته اما اشکالی از این نوع نگاه ها هم وجود داشته و حالا شما مواجه میشید با این از بین رفتن تمام آزادی ها و زیر پا گذاشتن حقوق فردی و شخصی.

 حالا قرار هست همه رو هم تا یک گله ببینند و این گله رو پیش ببرند.

 در دل این نگاهی که در اون نقطه ابتدایی و ابتدا به ساکن در راستای تشکل و احزاب بوده و در راستای به وجود آوردن اصناف بوده و یکی کردن و همکاری ها بوده، حالا می بینید که چگونه تمام این اصناف از میان میرن.

 تمام این گروه ها و احزاب قلع و قمع میشن با چوب قدرتمند سانسور، با اختناق و سرکوب همه را از میان می برند و جایی برای نفس کشیدن هم باقی نخواهند گذاشت.

 در دل این نوع حکومت های چپی بیمار هست که در نهایت ما میرسیم به نقطه ای که خود کار را مقدس تصویر کنند.

 کار رو نه در اون مبنایی که ما به عنوان اینکه ثروت بر مبنای کار به وجود می آید به آن ارزش بگذاریم و بخواهیم حالا این تقسیم ثروت رو عادلانه به واسطه کار انجام بدیم نه بلکه خود کار هست و این کارکردن هست که مقدس میشه و باز با اون نگاه های رقابتی احمقانه ای که مدام قرار هست مردمانی در راستای این حرص و آز بدوند به جایی نامعلوم و همه زندگی رو قربانی این راه بکنند.

 حالا جماعتی را در این راه قدسی کار کردن مبدل به برده می کند و ما امروز مواجه هستیم با این بردگان.

 یعنی اصولا شما یک تصویری از یک برده میبینید که فقط کار میکند، هیچ زندگی ای ندارند، معنایی از زندگی ندارند.

 این قاعدتا مترادف و هم معنا هست.

 یعنی در هر دوی این باورها چه کمونیست و چه سرمایه داری شما دارید این برده داری مدرن را می بینید که چگونه یکی به واسطه بازار آزاد و جایگاه دادن و اون جایگاه قدسی دادن به ثروتمندان و سرمایه داران و هر کاری که اونها میخوان بکنند و بازار آزاد مقدس میتونه انجام بده و از این سو هم با مقدس شمردن کار حالا عده قلیلی از این بردگان رو دارید که فقط و فقط باید کار بکنند و کار مقدس بشوند.

 ما در دل این نگاه ها می رسیم به این شخص پرستی ها و این خدای ساخته شده اون انقلابی که مدام داره ستایش میشه دیگه جایگاه زندگی ارزشی نخواهد داشت.

 اصلا موضوع بهتر زیستن و بهزیستی و رفاه نیست.

 یعنی اون نقطه ابتدایی که قرار بر این بوده که تمام این نگاه ها به وجود بیاید تا زندگی بهتری رو حال چه جانداران وچه انسان ها انجام بدن به فراموشی سپرده میشه.

 در این نگاه تازه ارائه شده اصولا قرار هست که اون پروردگار عالمیان، اون قبله آمالی که در قدرت نشسته و رهبر هست، حالا چه استالین، چه لنین، چه مائو، چه فیدل کاسترو و یا هر کس دیگری است اون رو باید بپرستند.

 اصلا هدف از زیست انگار پرستیدن اوست.

 رسیدن به یک آمال و آرزوها و رقابت کردن با جامعه غربی است و پیشرفت کردن است و مدام تولید کردن هست و ما باید مقدس بشماریم، کار و نان کمتر بخوریم اما کار بیشتر بکنیم تا در نهایت نمیدونم به کجا رو فتح بکنیم اما قرار به فتح کردن هست و در نهایت شما مواجه میشید با یک حکومت، با مردمانی که دیگه هیچ چیزی برای ادامه دادن ندارند و در ترس و وحشت و خفقان در پی نابودی هستند.

 در نهایت جماعتی که بهشت و وعده جهنم رو به پا کرد، شما وقتی مواجه میشید با اون نگاه و اون تصویر، از اون سرزمین اتوپیایی که اون مدینه فاضله ای که کمونیست ها داشتند تعبیر و تفسیر میکردند، در نهایت روبرو میشید با یک جهنم بی سرو ته، یک جهنمی برای از میان بردن همه دولتی تمامیت خواه و مستبد در پی سرکوب خفقان با سانسور فراوان، مدام با تکرار کردن بزرگی خود در این شرایط که می دونید چیزی وجود نداره، مدام توضیح و تفسیر دادن از نیستی که شما دیدید که نیستی است.

 حالا قرار هست که یک شخصی مبدل به خدا بشه و پروردگار شما بشه.

 حالا این مبدل به یک دین میشه و این دین در اوج نادانی، در اوج بی عقلی، در اوج بی دانشی قرار هست که این جامعه رو سوق بده به بدبختی و فلاکت در جنگ، در مبارزه و تاوانی که مردم قرار است بدهند و کار بیشتر مردمانی که دچار این فروپاشی شده‌اند.

 جامعه‌ای که در ترس و وحشت و بیزاری است و در نهایت یک جامعه‌ای پدید می‌آید که از همه چیز بیزار است، بالاخص خود برابری و برابری که اینگونه لگدمال می‌شود و آزادی که دیگه ازش چیزی باقی نمی‌مونه و در نهایت این جهنم ساخته شده با تفکراتی که در ابتدا قرار بر ساختن بهشت داشت.

 قاعدتا وقتی در باب کمونیسم صحبت می‌کنیم مثال‌ها و مصادیق بیشماری داره.

 وقتی در باب شکل گرفتن دین صحبت می‌کنیم، می‌تونیم هزاران مثال درباره‌اش بزنیم.

 اینکه چگونه در طول این تاریخ چه نظام شوروی، چه دولت چین و چه تمام دولت های چپی که شکل گرفتند، با استفاده از خرافات، با استفاده از مقدس سازی و قهرمان سازی شخصی پرستی، با استفاده از بوجود آوردن یک دین تازه، چگونه مردمان رو مسخ و تحمیق کردند؟

 کردن چگونه بر گرده های آنها سوار شدند؟

 چگونه این مردم بودند که تاوانش را دادند؟

 با قحطی هایی که شکل گرفت و کشتار هایی که شکل گرفت، وقتی در باب این سرکوبها صحبت میکنی، با زندان ها، با کار های اجباری ای که این مردم کردند، با شخصیت هایی که اعدام شدند تبعید شدند.

 داستان های بی پایانی داره که میشه در موردش ساعت ها و سال ها صحبت کرد.

 کتاب های بیشماری در باره اش نوشته شده.

 خاطرات بیشماری وجود دارد.

 فیلم هایی ساخته شده که میشه بهش رجوع کرد.

 اما هدف اصلی این ویژه برنامه و اصولا برنامه ای به نام جان صحبت کردن در باب معانی و مفاهیم هست و نه مصادیق.

 شاید در آتی در باره اش صحبت کردیم.

 در قسمت های آتی سعی میکنیم بیشتر صحبت کنیم و در نهایت به یک جمع بندی کلی برسیم.

 قاعدتا در باب لطمات تاریخی و معایب کمونیسم میشه ساعتها صحبت کرد اما به این اندازه به نظرم مختصر و مفید اندازه بود.

 در انتهای برنامه هم دوست دارم باهاتون مطرح کنم که اگر دوست دارید این صدا شنیده بشه.

 این راه تغییر شکل بگیره.

 میتونید آثار من رو با دیگران به اشتراک بذارید.

 منظور از آثار هم خلاصه برنامه ای به نام جان نمیشه.

 من پیش از اینکه بخوام برنامه ای به نام جان رو ضبط و منتشر کنم، آرا و افکار و عقایدم رو تحت عناوین کتاب‌هایی به رشته تحریر در آورد.

 تمامی این آثار به صورت رایگان در وب‌سایت جهان آرمانی در اختیار شما دوستان هست.

 میتونید با مراجعه به وبسایت این آثار رو به صورت رایگان دریافت کنید و اگر دوست داشتید این صدای تغییر شنیده بشه و این راه ادامه پیدا کنه اون رو با دیگران هم به اشتراک بذارید.

 ممنون که همراه من بودید.

 من نیما شهسواری و این برنامه به نام جان در پناه آزادی.

 

 

 

مقاله تحلیلی

نقد کمونیسم: اسارت آزادی و برابری در پای زورمندان | تحلیل ساختار قدرت

کمونیسم چگونه با سلب آزادی در اسارت زورمندان، برابری را قربانی کرد و هست و نیست مردمان را برای خود و طایفه‌ی حاکم ضبط کرد؟

مقدمه

کمونیسم، به عنوان یک ایدئولوژی رهایی‌بخش و متعهد به آرمان برابری طبقاتی، در طول تاریخ، با هدف برچیدن نابرابری‌های سرمایه‌داری و رهایی طبقه کارگر ظهور کرد. با این حال، تجربه تاریخی نظام‌های کمونیستی، به ویژه در قرن بیستم، تناقضات بنیادینی را آشکار ساخت که آزادی و برابری را در عمل به اسارت و استبداد تبدیل کرد. این مقاله به واکاوی ریشه‌ای نقد کمونیسم می‌پردازد و بررسی می‌کند که چگونه این نظام، با سلب مالکیت فردی و تمرکز مطلق قدرت در دست حزب، نه تنها به برابری واقعی دست نیافت، بلکه تنها منجر به ظهور «زورمندان جدید» شد که هستی و نیستی مردمان را برای خود تصاحب کردند.

این تحلیل، در امتداد **نقد ایدئولوژی** دوگانه (لیبرالیسم و کمونیسم) است و بر این نکته تأکید دارد که هر دو ساختار، با وجود تفاوت‌های ظاهری در مسیر، به یک نهایتی یکسان از **اسارت** انسان و تسلیم در برابر **ساختارهای قدرت** منجر شده‌اند. این نقد، تلاشی است برای فراتر رفتن از فریب‌های ایدئولوژیک و درک این حقیقت که رهایی، نه در سپردن خود به یک نظام مطلق‌گرا، بلکه در بیداری و حفظ آزادی و اراده فردی است.

تحلیل مفهومی

اسارت در سایه‌ی برابری: سلب آزادی بنیادین

یکی از بنیادین‌ترین جنبه‌های **نقد کمونیسم**، بررسی نحوه تحقق برابری در این نظام است. کمونیسم تلاش کرد تا با سلب مالکیت خصوصی از ابزار تولید و توزیع مجدد منابع، به برابری اقتصادی دست یابد. با این حال، این برابری به بهای سلب کامل آزادی فردی محقق شد؛ آزادی بیان، آزادی عقیده، آزادی سفر، و مهم‌تر از همه، آزادی مالکیت فرد بر «هستی خود». سلب مالکیت، عملاً فرد را به یک برده دولتی تبدیل کرد که تمام زندگی‌اش تحت کنترل قدرت مرکزی قرار داشت. این همان مفهوم «اسارت آزادی» است: برابری‌ای که در سایه‌ی فقدان مطلق آزادی، هیچ ارزش انسانی یا اخلاقی ندارد. فرد کمونیست، اگرچه از نظر اقتصادی فقیر نبود، اما از نظر وجودی و معنوی، کاملاً در بند سیستم قرار گرفت.

زورمندان جدید: حاکمیت طبقه حزبی

تحلیل تاریخی ساختارهای قدرت در نظام‌های کمونیستی نشان داد که کمونیسم به جای الغای طبقات، تنها منجر به ظهور «زورمندان جدید» شد. این طبقه جدید، که از اعضای ارشد حزب و رهبران تشکیل می‌شد، با تصاحب مطلق ابزار تولید و توزیع، عملاً قدرت و ثروتی فراتر از بورژوازی سنتی به دست آورد. در این سیستم، برابری صرفاً به یک شعار برای توجیه استبداد تبدیل شد؛ در حالی که آزادی در پای زورمندان جدید و منافع حزبی آن‌ها قربانی گشت. این حاکمان جدید، با استفاده از دستگاه‌های سرکوب و ایدئولوژی رسمی، بر مردمان شوریدند و هست و نیست آن‌ها را به نام آرمان‌های کمونیستی، برای خود و طایفه‌ی حاکم ضبط و تصاحب کردند. این جنبه از نقد کمونیسم، نشان می‌دهد که تمرکز قدرت مطلق (چه در دست سرمایه و چه در دست دولت)، همواره به استثمار و سلب آزادی و برابری می‌انجامد.

نقد دوگانه‌ی ایدئولوژی: پایان راه اسارت

نگاه ساختارشکنانه و عمیق، کمونیسم را در کنار لیبرالیسم، به عنوان دو روی یک سکه در نظر می‌گیرد. نقد ایدئولوژی دوگانه بر این تأکید دارد که هر دو نظام، علی‌رغم ادعاهای متضاد، به نهایتی یکسان از اسارت و تسلیم انسان ختم شده‌اند. لیبرالیسم از طریق استثمار پنهان اقتصادی و اسارت فکری ناشی از بازار، و کمونیسم از طریق استبداد عریان سیاسی و اسارت آزادی توسط دولت. در هر دو حالت، فردیت و آزادی و برابری واقعی، قربانی یک قدرت مسلط (یا سرمایه، یا حزب) می‌شوند. این دیدگاه، هدف اصلی برنامه «به نام جان» را برجسته می‌سازد: رهایی از چنگال این دوگانه‌ی اسارت‌بار و جستجو برای یک فلسفه زیستی-سیاسی سوم که بر پایه اصالت «جان» و عدم سلطه و غصب بنا شده باشد. پذیرش این واقعیت، گام اول برای بیداری و خروج از **فریب‌های ایدئولوژیک** است.

برابری دروغین: بهای از دست رفته

مفهوم برابری دروغین در کمونیسم، به این معناست که برابری صرفاً به سلب مالکیت و فقر عمومی تقلیل یافت، در حالی که نابرابری در قدرت و دسترسی به منابع حیاتی (برای طبقه حاکم)، به شدت افزایش یافت. این امر منجر به ایجاد یک سیستم ریاکارانه شد که در آن، مردم از نظر مالی برابر و فقیر بودند، اما از نظر سیاسی و حقوقی، کاملاً نابرابر و تحت ستم قرار داشتند. این تحلیل، نشان می‌دهد که برابری واقعی، بدون تضمین آزادی و احترام به هستی فردی، تنها یک توجیه برای استبداد است و نمی‌تواند به رهایی منجر شود.

پرسش‌های متداول

منظور از «زورمندان جدید» در نقد کمونیسم چیست؟

«زورمندان جدید» به طبقه بوروکراتیک و حزبی اشاره دارد که پس از انقلاب، به جای طبقه سرمایه‌دار، کنترل مطلق قدرت سیاسی و اقتصادی را در دست گرفتند. این افراد به نام مردم و **برابری**، آزادی و برابری را قربانی کرده و خود به سلطه‌گران و غاصبان جدید هستی و نیستی مردمان تبدیل شدند.

چگونه کمونیسم، هست و نیست مردمان را برای خود تصاحب کرد؟

کمونیسم هست و نیست مردمان را از طریق سلب مالکیت فردی از ابزار تولید، لغو آزادی‌های مدنی و سیاسی، و کنترل مطلق بر زندگی خصوصی تصاحب کرد. این سلب، نه تنها شامل اموال، بلکه شامل اراده، اندیشه و **آزادی** فرد نیز می‌شد و به اسارت آزادی کامل منجر می‌شد.

اهمیت نقد دوگانه ایدئولوژی (لیبرالیسم و کمونیسم) در چیست؟

اهمیت نقد دوگانه ایدئولوژی در این است که نشان می‌دهد هر دو نظام، علی‌رغم تفاوت‌ها، به یک نهایتی از اسارت و تسلیم انسان به **ساختارهای قدرت** ختم می‌شوند. این نقد، برای **بیداری** و جستجوی یک مسیر سوم ضروری است که بتواند آزادی و برابری واقعی را بدون سلطه و غصب تضمین کند.

نکات کلیدی

  • اسارت آزادی: برابری کمونیستی به بهای سلب کامل آزادی فردی و ایجاد یک نظام استبدادی محقق شد.
  • زورمندان جدید: ظهور طبقه حزبی و بوروکراتیک که برابری را قربانی منافع و سلطه خود کردند.
  • نقد کمونیسم: این نقد، بر سلب هستی و نیستی مردمان توسط طبقه حاکم تمرکز دارد.
  • نقد ایدئولوژی: ضرورت عبور از دوگانه لیبرالیسم/کمونیسم به دلیل نهایتی یکسان از اسارت.
  • رهایی و برابری: رهایی واقعی تنها با حفظ آزادی و نفی سلطه هر گونه **ساختارهای قدرت** امکان‌پذیر است.

نتیجه‌گیری

تحلیل انتقادی نقد کمونیسم نشان می‌دهد که این ایدئولوژی، با وجود شعار برابری، در عمل تنها منجر به اسارت آزادی و ظهور زورمندان جدید شد که بر مردمان شوریدند و هستی و نیستی آن‌ها را تصاحب کردند. اسارت آزادی و برابری در پای این حاکمان، گواهی است بر این حقیقت که هر نظام مطلقی، خواه دولتی باشد یا سرمایه‌داری، سرانجام به سلطه و استثمار می‌انجامد. این تحلیل، که بخشی از نقد ایدئولوژی دوگانه است، بر ضرورت بیداری و جستجوی یک مسیر سوم تأکید می‌کند. رهایی حقیقی، در گرو درک این فریب‌ها و نفی هر گونه ساختار قدرتی است که آزادی و برابری را قربانی منفعت یا ایدئولوژی خود می‌سازد.

آثار صوتی نیما شهسواری، پادکست و کتاب صوتی در شبکه‌های اجتماعی

از طرق زیر می‌توانید فرای وب‌سایت جهان آرمانی در شبکه‌های اجتماعی به آثار صوتی نیما شهسواری اعم از کتاب صوتی، شعر صوتی و پادکست دسترسی داشته باشید

برخی از کتاب‌های نیما شهسواری

دانلود رایگان کتاب، آثار نیما شهسواری، برای دسترسی به کتاب بیشتر صفحه را دنبال کنید...

توضیحات پیرامون درج نظرات

پیش از ارسال نظرات خود در وب‌سایت رسمی جهان آرمانی این توضیحات را مطالعه کنید.

برای درج نظرات خود در وب‌سایت رسمی جهان آرمانی باید قانون آزادی را در نظر داشته و از نشر اکاذیب، توهین تمسخر، تحقیر دیگران، افترا و دیگر مواردی از این دست جدا اجتناب کنید.

نظرات شما پیش از نشر در وب‌سایت جهان آرمانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در صورت نداشتن مغایرت با قانون آزادی منتشر خواهد شد.

اطلاعات شما از قبیل آدرس ایمیل برای عموم نمایش داده نخواهد شد و درج این اطلاعات تنها بستری را فراهم می‌کند تا ما بتوانیم با شما در ارتباط باشیم.

برای درج نظرات خود دقت داشته باشید تا متون با حروف فارسی نگاشته شود زیرا در غیر این صورت از نشر آن‌ها معذوریم.

از تبلیغات و انتشار لینک، نام کاربری در شبکه‌های اجتماعی و دیگر عناوین خودداری کنید.

برای نظر خود عنوان مناسبی برگزینید تا دیگران بتوانند در این راستا شما را همراهی و نظرات خود را با توجه به موضوع مورد بحث شما بیان کنند.

توصیه ما به شما پیش از ارسال نظر خود مطالعه قوانین و شرایط وب‌سایت رسمی جهان آرمانی است برای مطالعه از لینک‌های زیر اقدام نمایید.

بخش نظرات

می‌توانید نظرات، انتقادات و پیشنهادات خود را از طریق فرم زبر با ما و دیگران در میان بگذارید.
0 0 آرا
امتیازدهی
اشتراک
اطلاع از
guest
نام خود را وارد کنید، این گزینه در متن پیام شما نمایش داده خواهد شد.
ایمیل خود را وارد کنید، این گزینه برای ارتباط ما با شما است و برای عموم نمایش داده نخواهد شد.
عناون مناسبی برای نظر خود انتخاب کنید تا دیگران در بحث شما شرکت کنند، این بخش در متن پیام شما درج خواهد شد.
0 دیدگاه
بیشترین آرا
جدیدترین قدیمی ترین
بازخورد داخلی
مشاهده همه نظرات

مقالات تحلیلی | مسیری در فهم فلسفه حیات

هر روایت، تنها نیست. آنچه اینجا می‌خوانید، انعکاس‌هایی‌ست از همان سؤال، همان باور، همان فریاد در مسیرهای دیگر، با واژه‌هایی دیگر.
مقالات مرتبط مسیرهای هم‌ریشه در روایت و تحلیل

مفهوم، در انزوا نمی‌ماند.
هر واژه‌ای که در یک روایت برانگیخته می‌شود، پژواک‌هایی دارد در مسیرهای دیگر.
در ادامه، مجموعه‌ای از مقالات قرار گرفته‌اند که نه تکرار، که «تفسیر»‌اند—از همان زخم، همان آرزو، همان بیداری.

اگر این روایت با تو سخن گفت، شاید این مسیرها هم حرف‌هایی برای گفتن داشته باشند.

از نارضایتی‌های اقتصادی تا تغییر ماهیت اعتراضات

تحولات ایران: از نارضایتی‌های اقتصادی تا تغییر ماهیت اعتراضات

بررسی تحولات ایران در سال‌های ۱۳۹۶ و ۱۳۹۸   پس از حوادث سال ۱۳۸۸ و تغییراتی که در ساختار اجتماعی و سیاسی ایران ایجاد شد، تحولات سیاسی کشور به دو مسیر عمده تقسیم شد. نخست، جریان اصولگرایان که از آغاز انقلاب به ارزش‌های اولیه‌ی خود پایبند بودند و در تمامی ابعاد حکومتی نقش مسلط را حفظ کردند. دوم، جریان اصلاح‌طلبان که در ابتدا با شعار تغییر و اصلاحات پا به عرصه گذاشت اما پس از حوادث ۱۳۸۸، به تدریج جایگاه اجتماعی خود را از دست داد. ناکارآمدی رهبران اصلاح‌طلب، از جمله عملکرد خاتمی و روحانی، باعث شد که این جریان نیز حمایت گسترده‌ی مردمی را از دست بدهد. در چنین شرایطی، نارضایتی‌های عمومی به تدریج به نقطه‌ی انفجار رسید و

17 IymGPd7c24Ru

آزادی دینی: چرا باور به خدا نباید به برده‌داری انسان از انسان بینجامد؟

آزادی دینی: چرا باور به خدا نباید به برده‌داری انسان از انسان بینجامد؟ تصور کنید در یک جامعهٔ ایده‌آل زندگی می‌کنید—جهانی که در آن، هر فردی می‌تواند به هر خدایی باور داشته باشد، یا حتی به هیچ خدایی باور نداشته باشد، بدون ترس از مجازات، تبعیض یا سرکوب. این، جهان آرمانی است—جهانی که در آن، آزادی دینی، یک حق ذاتی و جهان‌شمول است. اما در جوامع واقعی، این تصویر، اغلب یک فانتزی است. بسیاری از ما، باور به خدا را به عنوان منبع آزادی می‌شناسیم. اما تاریخ نشان داده است که باور به خدا، اغلب به ابزاری برای سرکوب، برده‌داری و خشونت تبدیل شده است. این مقاله، نه تنها به دنبال اثبات این واقعیت تلخ است، بلکه قصد دارد نشان

20 L3yQ7IdPsKzo

راه عملی به سوی برابری: ۷ گام روزمره که می‌تواند جهان را دگرگون کند

راه عملی به سوی برابری: ۷ گام روزمره که می‌تواند جهان را دگرگون کند تصور کنید در جامعه‌ای زندگی می‌کنید که در آن، همهٔ شهروندان—از نانوا تا پزشک، از معلم تا مهندس—درآمدی برابر دارند. همهٔ کشورها—از ایالات متحده تا سومالی—منابع طبیعی خود را به صورت برابر با دیگران به اشتراک می‌گذارند. همهٔ فرهنگ‌ها—از اسلام تا بودیسم—به یک اندازه احترام داده می‌شوند. این، نه یک رویای نوآورانه، بلکه یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر برای بقای جامعهٔ انسانی است. اما سؤال کلیدی این است: چگونه می‌توانیم از جامعهٔ ناعادلانهٔ امروز به این جامعهٔ آرمانی برسیم؟ پاسخ، نه در انقلاب‌های خونین یا برنامه‌های دولتی عظیم، بلکه در “هفت گام روزمره” نهفته است—هفت گام ساده که هر فرد می‌تواند از همین امروز در زندگی خود آغاز

دنیای استبداد چرخه امید و تسلیم

فرمانبرداری در دنیای استبداد: چرخه امید و تسلیم

فرمانبرداری، اسارت و ساختارهای استبدادی: تحلیلی فلسفی بر پذیرش نابرابری   در این بخش از بحث، ما به لایه‌های عمیق‌تر فرمانبرداری و اسارت انسانی خواهیم پرداخت. پیش‌تر، در خصوص فرهنگ استبدادی و مصادیق آن صحبت کرده‌ایم، اما این‌بار می‌خواهیم به مبحث فرمانبرداری در این سیستم‌ها بپردازیم. در جوامع تحت سلطه استبداد، فرمانبرداری نه تنها یکی از ارکان اصلی است، بلکه به شاکله‌ و بنیاد وجودی فرهنگ‌های استبدادی تبدیل شده است.   در این‌گونه نظام‌ها، انسان‌ها خود را تسلیم می‌کنند و فرمان‌ها را بی‌چون و چرا می‌پذیرند. این پذیرش، نه تنها ناشی از ترس و تهدید، بلکه در بسیاری از موارد به دلیل نهادینه شدن این فرهنگ است که در طول زمان و با تکرار، به بخشی از هویت فردی و

پایان تقسیم‌بندی‌ها و احترام به همه‌ی جان‌ها

برابری واقعی: پایان تقسیم‌بندی‌ها و احترام به همه‌ی جان‌ها

برابری: آرزوی دیرینه‌ی بشر برابری، آرزویی است که در دل همه‌ی انسان‌ها ریشه دوانده است. همه، به‌طور ذاتی، شیفته‌ی برابری هستند، اما این شیفتگی اغلب محدود به خودشان است. بسیاری از افراد در زندگی روزمره‌ی خود، رفتارهای ناعادلانه‌ای در قبال دیگران نشان می‌دهند، اما اگر پای برابری خودشان در میان باشد، آن را با آغوش باز می‌پذیرند. این تناقض، نشان‌دهنده‌ی علاقه‌ی عمیق انسان به برابری است، حتی اگر گاهی آن را زیر پا بگذارند.   برای درک بهتر این موضوع، مثالی ساده اما گویا می‌زنیم: دو گروه از افراد را در نظر بگیرید که هر دو ماهانه یک میلیون تومان حقوق دریافت می‌کنند. حال اگر حقوق گروه اول به دو میلیون و حقوق گروه دوم به چهار میلیون افزایش یابد،

مقاله بیشتری یافت نشد...
مقالات

هر واژه، بخشی از یک نظام‌ه.
اگر مسیر ما در آزادی، برای تو سؤالی برانگیخته یا نوری روشن کرده،
می‌توانی به صفحه اصلی مقالات بروی و با تمام روایت‌هایی که در «جهان آرمانی» شکل گرفته‌اند روبه‌رو شوی
از ایمان تا اعتراض، از تردید تا رهایی.

برخی از کتاب‌های صوتی نیما شهسواری
برای دسترسی و دانلود رایگان تمامی عناوین، صفحه کتاب صوتی و یا منوی مربوطه را دنبال کنید...

بیشتر از پادکست به نام جان بدانید

در پادکست “به نام جان“، سفری عمیق به دنیای اندیشه و آزادی آغاز می‌شود. در هر قسمت از این سفر، به بررسی موضوعاتی همچون آزادی، برابری، نقد قدرت و خدا، مشکلات اجتماعی و … می‌پردازم.

اینجا جایی است که صدای ما تلاش می‌کند تا به عمق مسائل پی ببرد و از طریق گفتگوهای مختلف، نگاهی تازه و الهام‌بخش به دنیای پیرامون ایجاد کند.

آیا به دنبال تجربه‌ای از گفتگوها و تفکراتی غنی از دیدگاه‌های متنوع هستید؟

آیا علاقه‌مند به درک بهتر موضوعات مهم امروزی از زوایای جدید هستید؟

پس گوش دادن به پادکست “به نام جان”، دعوت به یک سفر نوین در دنیای اندیشه و آزادی است.

به نام جان قصد دارد تا مباحث مهم جهان را به زبانی ساده، صریح و روشن با شما در میان بگذارد

نیما شهسواری سازنده‌ی پادکست به نام جان است

او شاعر و نویسنده‌ی ایرانی است وی متولد سال ۱۳۶۸ در مشهد است نوشته‌های او مشتمل بر ۴۱ جلد کتاب در قالب، آثار تحقیقی، رمان، داستان، مقاله و شعر است اغلب مضامین آثار او پیرامون باور به جان، آزادی،برابری  نقد قدرت و خدا و … است

وی از ۱۵ سالگی شروع به نگاشتن و در ۳۲ سالگی تمامی آثار خود را در فضای مجازی منتشر کرده است

دسترسی به آثار او در وب‌سایت جهان آرمانی به صورت رایگان در اختیار شما است

در دنیای پیچیده و پر ظلمت امروز، “به نام جان” تنها یک پادکست نیست،

به نام جان دریچه‌ای است برای فریاد زدن

برای ساختن جهانی تازه بدور از ظلم‌های بیکران

به نام جان سفری است به دنیای افکار و اندیشه‌های تازه .

اینجا جایی است که سخنان تازه‌ای خواهید شنید و آنچه تابو برایتان ساخته‌اند را در هم شکسته به نظاره خواهید نشست.

  • آزادی:  بازآفرینی تعریف دوباره‌ای از آزادی، ما آزادی را با قانونی نهفته به دل آن دوباره می‌خوانیم تا مردمان خویشتن برگزینند آنچه آزادی خوانده‌اند

  • برابری: آنچه در بوق و کرنا لگدمال کردند و گاه به آزادی فروختند و گاه مالکان به چنگ بردند دوباره در به نام جان معنا خواهد شد، برابری که همه‌ی جانداران را در خود خواهد خواند

  • نقد : دریچه‌های نقد در دنیای ما بیکران است، ما همه را به نقد خواهیم کشید و هیچ تن مقدس در این دنیای آزاد نخواهد بود، از فرهنگ‌ها تا خدا، از ادیان تا باورها، همه چیز در این دالان به بوته نقد سپرده خواهد شد

اگر به دنبال شنیدن ندایی تازه برای تغییر هستید، به نام جان را بشنوید

تمامی آثار نیما شهسواری در وب‌سایت جهان آرمانی در اختیار شما است، 

نکته مهم آنکه همواره این آثار به صورت رایگان خواهد بود که برای بیدار کردن مردمان نگاشته شده است، از این رو شما همواره می‌توانید تمامی آثار نیما شهسواری اعم از کتاب، اشعار، پادکست و … را به صورت رایگان از وب‌سایت جهان آرمانی بدست آورید،

فرای وب‌سایت جهان آرمانی، این پادکست در بیشتر پلتفرم‌های پادکست‌گیر در اختیار شما است از جمله این برنامه‌ها

فرای برنامه‌های پادکست‌گیر شما می‌توانید این آثار را از طرق زیر نیز بدست آورید

برای دسترسی به پادکست به نام جان تنها کافی در برنامه‌ی پادکست‌گیر خود نام نیما شهسواری، به نام جان و یا جهان آرمانی را جستجو کنید

راه تغییر و دگرگونی این دنیا راه سختی است، 

در دنیای پر زرق و برق امروز ما را کسی نخواهد شنید که صدای دلربایان خوش نوا است، گاه فریاد گوش‌خراش زورمندان همه را مبهوت خواهد کرد، پس تنها راه برای این تغییر بزرگ با کمک شما امکان پذیر خواهد بود

اگر خواستید در تغییر زشتی‌های این دنیا همراه ما باشید با اطلاع‌زسانی به دیگران بزرگ‌ترین کمک را به ما خواهید کرد و این راه تغییر را آغازگر خواهید بود

ما در کنار هم توان تغییر همه چیز در این دنیا را خواهیم داشت بیایید با هم و درکنار هم برای تغییر دنیا تلاش کنیم

با تشکر

نیما شهسواری

sing 1

برخی از برنامه‌های پادکست به نام جان

برای دسترسی رایگان به همه‌ی عناوین پادکست صفحه را دنبال کنید...

نقد کمونیسم: اسارت آزادی و برابری در پای زورمندان | پادکست به نام جان، قسمت چهارم

ویژه‌برنامه: نقد لیبرالیسم و کمونیسم
قسمت: چهارم
اثر: نیما شهسواری

توضیح کوتاه: کمونیسم چگونه با سلب آزادی در اسارت زورمندان، برابری را قربانی کرد و هست و نیست مردمان را برای خود و طایفه‌ی حاکم ضبط کرد؟

پادکست به نام جان، در قسمت چهارم از ویژه‌برنامه‌ی نقد لیبرالیسم و کمونیسم با صدای نیما شهسواری، به واکاوی معایب ساختاری کمونیسم می‌پردازد. این گفتار، نقد می‌کند که چگونه در این نظام، آزادی در اسارت زورمندان برده شد و برابری نیز در پای ایشان قربانی گشت. این اپیزود تمرکز می‌کند بر این تحلیل که کمونیسم، چگونه با سلب آزادی، بر مردمان شورید و هست و نیست آن‌ها را برای خود و طبقه حاکم تصاحب کرد.

این تحلیل، در ادامه‌ی نقد دوگانه‌ی لیبرالیسم و کمونیسم است و نشان می‌دهد که هر دو ایدئولوژی، با مسیرهایی متفاوت، به نهایتی یکسان از بردگی، اسارت و خویشتن را به گور سپردن منتهی شده‌اند.

این قسمت مهم بر محورهای اصلی زیر بنا شده است:

برنامه‌ی به نام جان قصد دارد تا درباب مباحث مهم باورها و دغدغه‌های دنیایمان به زبانی ساده و بداهه سخن بگوید. اگر به دنبال درک عمیق‌تر از فریب‌های ایدئولوژیک و ساختارهای پنهان قدرت هستید و می‌خواهید از چنگال این دوگانه‌ی اسارت‌بار رها شوید، شنیدن این قسمت برای شما ضروری است.

نکته: این برنامه به صورت هفتگی منتشر خواهد شد.

برای دسترسی به کامل اثر و دیگر آثار نیما شهسواری، از لینک‌های زیر استفاده نمایید:

راهنما

راهنمایی‌های لازم برای استفاده از لینک‌های موجود در صفحه...

این صفحه دارای لینک‌های بسیاری است تا شما بتوانید هر چه بهتر از امکانات صفحه استفاده کنید.

در پیش روی شما چند گزینه به چشم می‌خورد که فرای مشخصات اثر به شما امکان می‌دهد تا متن اثر را به صورت آنلاین مورد مطالعه قرار دهید و به دیگر بخش‌ها دسترسی داشته باشید،

شما می‌توانید به بخش صوتی مراجعه کرده و به فایل صوتی به صورت آنلاین گوش فرا دهید و فراتر از آن فایل مورد نظر خود را از لینک‌های مختلف دریافت کنید.

بخش تصویری مکانی است تا شما بتوانید فایل تصویری اثر را به صورت آنلاین مشاهده و در عین حال دریافت کنید.

فرای این بخش‌ها شما می‌توانید به اثر در ساندکلود و یوتیوب دسترسی داشته باشید و اثر مورد نظر خود را در این پلتفرم‌ها بشنوید و یا تماشا کنید.

بخش نظرات و گزارش خرابی لینک‌ها از دیگر عناوین این بخش است که می‌توانید نظرات خود را پیرامون اثر با ما و دیگران در میان بگذارید و در عین حال می‌توانید در بهبود هر چه بهتر وب‌سایت در کنار ما باشید.

شما می‌توانید آدرس لینک‌های معیوب وب‌سایت را به ما اطلاع دهید تا بتوانیم با برطرف کردن معایب در دسترسی آسان‌تر عمومی وب‌سایت تلاش کنیم.

در صورت بروز هر مشکل و یا داشتن پرسش‌های بیشتر می‌توانید از لینک‌های زیر استفاده کنید.

ارسال گزارش خرابی

توضیحات

پر کردن بخش‌هایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.

عنوانی برای گزارش خود انتخاب کنید

تا ما با شناخت مشکل در برطرف‌ کردن آن اقدامات لازم را انجام دهیم.

در صورت تمایل می‌توانید آدرس ایمیل خود را درج کنید

تا برای اطلاعات بیشتر با شما تماس گرفته شود.

آدرس لینک مریوطه که دارای اشکال است را با فرمت صحیح برای ما ارسال کنید!

این امر ما را در تصحیح مشکل پیش آمده بسیار کمک خواهد کرد

فرمت صحیح لینک برای درج در فرم پیش رو به شرح زیر است:

https://idealistic-world.com/poetry

در متن پیام می‌توانید توضیحات بیشتری پیرامون اشکال در وب‌سایت به ما ارائه دهید.

با کمک شما می‌توانیم در راه بهبود نمایش هر چه صحیح‌تر سایت گام برداریم.

با تشکر ازهمراهی شما

وب‌سایت رسمی جهان آرمانی

راهنما

راهنمایی‌های لازم برای استفاده از لینک‌های موجود در صفحه...

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود مستقیم فایل‌ها از سرورهای وب‌سایت رسمی جهان آرمانی تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Google Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای One Drive تعبیه شده است،  با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Box Drive تعبیه شده است،  با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو به شما اطالاعاتی پیرامون اثر خواهد داد، مشخصات اصلی اثر در  این صفحه تعبیه شده است و شما با کلیک بر این آیکون به بخش مورد نظر هدایت خواهید شد. 

شما با کلیک روی این گزینه به بخش مطالعه آنلاین اثر هدایت خواهید شد، متن اثر در این صفحه گنجانده شده است و با کلیک بر روی این آیکون شما می‌توانید به این متن دسترسی داشته باشید

در صورت مشاهده‌ی هر اشکال در وب‌سایت از قبیل ( خرابی لینک‎‌های دانلود، عدم نمایش کتب به صورت آنلاین و … ) با استفاده از این گزینه می‌توانید ایراد مربوطه را با ما مطرح کنید.

تازه‌ترین کتاب نیما شهسواری

می‌توانید با کلیک بر روی تصویر تازه‌ترین کتاب نیما شهسواری، این اثر را دریافت و مطالعه کنید

به جهان آرمانی، وب‌سایت رسمی نیما شهسواری خوش آمدید

نیما شهسواری، نویسنده و شاعر، با آثاری در قالب  داستان، شعر، مقالات و آثار تحقیقی که مضامینی مانند آزادی، برابری، جان‌پنداری، نقد قدرت و خدا را بررسی می‌کنند

جهان آرمانی، بستری برای تعامل و دسترسی به تمامی آثار شهسواری به صورت رایگان است

راهنما پروفایل

راهنمایی‌های لازم برای ویرایش پروفایل و حساب کاربری شما
زندگی‌نامه

در این بخش می‌توانید توضیح کوتاهی درباره‌ی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همه‌ی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشته‌های شما

کشور و سن شما

کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است

تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد

باورهای من

گزینه‌های در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان می‌گذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشاره‌ی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد

راه‌های ارتباطی

در این بخش می‌توانید آدرس شبکه‌های اجتماعی، وب‌سایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرس‌ها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد

حساب کاربری

در این بخش می‌توانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین می‌توانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در وی‌سایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید

راهنما ثبت‌نام

راهنمایی‌های لازم برای ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی
نام کاربری

نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود

نام و نام خانوادگی

نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد 

در نظر داشته باشید که این نام در نگاشته‌های شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است

ایمیل آدرس

آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راه‌های ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید

رمز عبور

رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده می‌توانید این رمز را تغییر دهید

قوانین

پیش از ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید

در دسترس نبودن لینک

در حال حاضر این لینک در دسترس نیست

بزودی این فایل‌ها بارگذاری و لینک‌ها در دسترس قرار خواهد گرفت

در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید

ثبت آثار

توضیحات

پر کردن بخش‌هایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.

در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است

بخش ارتباط، راه‌هایی است که می‌توانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است می‌توانید در بخش توضیحات شبکه‌ی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.     

شما می‌توانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمت‌هایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،

در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحله‌ی ابتدایی فرم پر کرده‌اید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.

پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعه‌ی قوانین و شرایط وب‌سایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینک‌های زیر اقدام کنید.