در دسترس نبودن لینک
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
عنوان : پادکست به نام جان
قسمت چهل و ششم : دین من انسانیت
برنامهساز : نیما شهسواری
زمان : 33:23
با صدای : نیما شهسواری
پادکست به نام جان به صورت ویژه برنامه با موضوعات مختلف و همچنین به صورت قسمتهای پادکست به نام جان پیرامون مرام آرمانی منتشر میشود
دین من انسانیت
انسانیت و این هزارتوی از معنای بی معنا که حال زمان تکرار این لغلغه بر زبانها شده است
دین من انسانیت است
بی هیچ تفکر و دوباره به دنبال گله میگردند تا باز خود را آویزان به برساختهای بیمعنای انسانی کنند
باید که شک را محور زیستن و خرد را آذین به پرسشگری کرد و از نو معنای را خواند
برنامهی به نام جان قصد دارد تا درباب مباحث مهم باورها و دغدغههای دنیایمان به زبان ساده و بداهه سخن بگوید
این بخش از متن پادکست توسط هوش مصنوعی استخراج شده است. ممکن است شامل اشتباهاتی باشد یا به طور کامل با محتوای اصلی مطابقت نداشته باشد. هدف از این کار، بهبود دسترسی مخاطبین به محتوای پادکست و فراهم کردن امکان مطالعه و مرور سریعتر مطالب است
ما تصمیم گرفتهایم متن پادکستهای خود را منتشر کنیم تا دسترسی به محتوای آنها برای همه مخاطبان آسانتر شود. این اقدام به ویژه برای افرادی که ترجیح میدهند مطالب را به صورت متنی مطالعه کنند یا نیاز به مرور سریعتر دارند، مفید خواهد بود
این متن توسط هوش مصنوعی Speechmatics استخراج شده است. Speechmatics یکی از پیشرفتهترین فناوریهای تبدیل گفتار به متن است که با استفاده از الگوریتمهای پیچیده و یادگیری عمیق، صدا را به متن تبدیل میکند. این ابزار قادر است با دقت بالا و در زمان واقعی، گفتار را به متن تبدیل کند و از بیش از ۵۰ زبان مختلف پشتیبانی میکند
خب دوستان قاعدتا تا امروز با این واژه خیلی رو به رو شدید.
با این جمله.
با این جمله ای که به نوعی بیانگر اعتقادی که بخشی از جامعه است یا بخشی که به نوعی بخش روشنفکر و اون دهک بالای اجتماعی از نظر فرهنگی رو هم تشکیل میده.
یعنی شنیدید که حالا مابین صحبت ها وقتی میخواد یه جماعتی به خودش یک نمادی بچسبونه و برای خودش یک اتیکت ای قائل بشه، بلافاصله به این رجوع می کنه که من دینم انسانیت است و حالا ما قراره توی این قسمت در باب این معنای مشخص بیشتر صحبت کنیم.
این معنا رو به چالش بکشیم و ببینیم تا چه اندازه این معنا درست هست.
هر چند که بیشتر از این ما قاعدتا در اون ویژه برنامه ای که قرار هست در باب جهان مدرن صحبت کنیم، در باب این مسائل بیشتر و بیشتر صحبت میکنیم.
اما در این برنامه مشخص بیشتر سعی میکنیم در باب همین جمله مشخص دین من انسانیت فوکوس بکنیم و بیشتر نزدیک به این معنا بشیم.
معنایی که خیلی دیگه داریم میشنویم یعنی تقریبا داره تبدیل به اون اشتباه مصطلحی میشه که همه و همه تکرارش میکنن که اصلا به نوعی تبدیل شده به اون وجهه ای که انسان ها با استفاده از این کلمه انگار که دارن به یک معنای مشخصی که همه میدونند و یک ارزشی که در بین همگان وجود داره خودشون رو مسلح میکنن.
یعنی شما میبینید که طرف با گفتن این جمله انگاری که داره به یک سری از عناوین معترف و معتقد است.
خوب در ابتدای امر باید بریم و برسیم ببینیم آیا این اعتقاد مشخصا این جمله ای که امروز خیلی همه گیر داره میشه و در بین بسیاری از افراد که خود رو جز انسان های متفاوت از دیگران قلمداد می کنند از کجا برگرفته شده؟
خوب قاعدتا ما روبرو میشیم با افکار مونیستی.
یعنی شما با افکاری رو به رو هستید که به شدت انسان گرا هست.
این که ریشه های این افکار از کجا میاد؟
به صورت جزم میشه گفت از همونجایی که ما مواجه میشیم با رنسانس در اروپا و افکار تازه ای که آدمیان از خودشون تراوش میکنن برای تغییرات درست و تغییرات درستی هم اتفاق می افته.
یعنی شما مواجه میشید با رنسانس و بعد از اون هم عصر روشنگری و در مجموع جهان مدرنی که امروز میشناسیم.
اینکه بخوایم در باب این موضوع به صورت کامل و مفصل صحبت کنیم.
شاید در آتی صحبت کردیم و در اون ویژه برنامه ای هم که گفتم در باب جهان مدرن هست.
قاعدتا بیشتر دربارش صحبت میکنیم.
اما در این برنامه مشخص ما فقط این رو میدونیم که اینها برگرفته از اون عقاید انسانگرایی هست.
عقایدی که حالا انسان رو مبنا و مفهوم کلی قرار میده.
یعنی شما با جهانی روبرو بودید که پیش از اون یک خدایی رو به عنوان نماد اصلی و اصالت اصلی تصویر میکرد.
عناوین الهی که یک به یک مطرح میشد.
قوانین و فرامین قاعدتا از همون نگاه الاهی برگرفته شد.
فرای اون قوانین، اون نوک هرم، اون مبدا اصلی، این نگاه مرکزی قاعدتا همین خدا بود.
و خب ما دیدیم که در طول تاریخ چه از دیرباز و چه حتی امروز یعنی جوامعی که حتی امروز هم با این معانی درگیر هستند، تا چه اندازه به پسرفت رسیده اند، تا چه اندازه در ظلمت و تاریکی و نابرابری و تبعیض گرفتار هستند؟
حالا برای مایی که در ایران زندگی می کنیم خیلی ساده تر هست.
درک این یعنی مایی که داریم با این نگاه.
قدرتمندی که در ایران مثلا تحت عنوان خداپرستی، اسلام و شیعیگری وجود دارد دست و پنجه نرم می کنیم.
برای ما ساده هست فهم این.
و خب در روزگارانی هم اروپائیان قاعدتا با همین عناوین دست و پنجه نرم می کردند.
هر چند که امروز هم باز با اشکالی از آن دست و پنجه نرم می کنند که حالا ما صحبتمون بیشتر در باب همین اشکال هم هست.
پس ما در دنیای پیش تر از این اومانیست و این نگاه انسانگرایی روبه رو بودیم.
با اون نگاهی که الاهیات و خدا رو محور اصلی قرار می داد.
حالا با توجه به فشاری که این مردم در برابر خودشان دیدند.
در طول این در طول این حیاتی که داشتند و اتفاقات ریز و درشت و تبعیض ها، قوانین نابه جا و قوانین عقب مانده و پسرفت اجتماعی که در طول این سالیان اتفاق افتاد، حالا به نتایجی رسیدند برای نقد آن نگاه مذهبی.
نقد نگاه الهی و ما در یک پروسه ای روبه رو شدیم با اینکه بعد از گذشت صدها سال حالا بیاید این جایگاه ها تغییر بکند.
حالا آن نگاه الهی کنار زده بشود.
حالا خدای در نوک هرم جایگزینی داشته باشد.
همان صحبتی که در کتاب های مختلف، در نوشته های مختلف من بارها و بارها درباره اش صحبت کردم.
قاعدتا شما وقتی به سرگذشت انسان نگاه می کنید به اتفاقاتی که افتاده جای دلگرمی دارد.
انسان ها در طول حیات خودشان سعی کردند با رفتارهایی آن ظلمت و آن نابرابری و آن اون اسارت و حذف رو از میان ببرن.
اما هیچ وقت موفق به کامل از میان بردنش نشدند چرا که به ریشه ها نگاهی نداشت.
یعنی اصولا اینقدر این مظالم زیاد بوده که اونها رو درگیر همون ساقه ها و برگ های در برابر کرده و اون ها رو از اون ریشه اصلی دور کرده.
حالا شما وقتی رو به رو با همین مفاهیمی که امروز داریم درباره اش صحبت میکنیم و نگاه اومانیستی هم میشید باز میرسید به همین مفهوم.
یعنی اونجا ما مواجه نیستیم با یک تقابلی برای از میان بردن اصالت نابرابری، برای از میان بردن این یکتا پرستی، این واحد انگاری، این برتری طلبی.
حالا باز ما روبه رو هستیم با افرادی که قصد دارند این یگانه در آسمان رو تغییر بدن، حالا این یگانگی در آسمان رو به زمین بیارن، احساس میکنن که در طول این سالیان به واسطه این نگاهی که به این برتری در آسمان ها شده، این فرمانی که مدام از یک عالم غیبی برای آن ها آمده، این ها مورد ظلم و ستم بودند.
حالا قرار است که سر در میان این تاج تغییر بکند.
حالا قرار هست که یک سر تازه ای برود و در میان آن تاج قرار بگیرد که حالا شما وقتی مواجه می شوید با این افکار عمومی حالا روبرو می شوید با انسانی که قرار است به جای خدا بنشیند.
خب قاعدتا صحبت کردن پیرامون این مسئله خاص نیاز به زمان بیشتری دارد و ما در این برنامه موجز نمی توانیم به آن اشاره بکنیم.
در همین حد کوتاه سعی کردیم که سرفصل ها را در باب این نگاه درباره اش صحبت بکنیم تا در ویژه برنامه های آتی بیشتر و بیشتر در باب این نگاه اومانیستی و اصولا جهان مدرن و اون تمدنی که ما تحت عنوان تمدن غرب یا تمدن مدرن می شناسیم.
حالا در آینده بیشتر در باره اش صحبت بکنیم.
اما در اینجا بیشتر نگاهمان در همین سمت و سو هست که ما ببینیم تا چه اندازه این نگاه اومانیستی نزدیک شده به نگاه الهی و خداوند تا چه اندازه در اصول هم رای و همسو با هم هستن.
یعنی شما مواجه میشید با خدایی که نوک هرم هست و برتر از دیگران هست و فرمانده بر دیگران هست.
حالا جماعتی که به این اعتقاد دارن این خدا خیلی از ما دور و.
گذشته از ما هست.
اصلا قوانینی که او وضع کرده قوانینی نیستش که با دنیای امروزی ما همخوانی داشته باشه.
چیزی درست نیست.
یعنی شما مواجه میشید با مثلا ادیان مختلف.
در نظر بگیرید همین ادیان، همین دینی که ما باهاش دست به گریبان هستیم، دین اسلام و مذهب شیعه.
حالا این برای گذشته 1400 ساله از قوانینی که وضع کردن برای 1400 سال پیش هست.
حالا ما با روابط تازه با موقعیت های تازه ای روبه رو هستیم که حتی در اون زمان فرضش هم محال بود.
خب قاعدتا این ها نمی تونند برای ما راهگشا باشن.
حالا این نگاه اومانیستی داره در باب این صحبت میکنه که با توجه به این دور بودن حالا باید این قوانین و فرامین توسط انسان و برای انسان وضع بشه.
کاملا حرف درستی است و اون قدم درست رو به آینده رو برای ما برداشته.
خب قاعدتا شما روبرو میشید با این قدم بزرگ که ما رو از یک پسرفت بزرگ، از یک در خود ماندگی عظیمی که در طول سالیان باهاش درگیر بودیم نجات داده.
اما در کنار اون با توجه به اینکه حالا قرار بوده اون جایگاه قدسی تغییر بکنه و کس دیگری به جای اون جایگاه بنشینه، دوباره ما رو در یک تنگنایی قرار داد.
یعنی قرار بر این نبوده که ما نگاهی به این موضوع داشته باشیم که قانون گذاری اگر قرار باشه به عنوان مثال از یک نگاه سرچشمه بگیرد، فرمان اگر قرار باشد از یک نگاه از یک باور سرچشمه بگیرد، میتواند به ما چه مضراتی را برساند؟
ما به این نگاه نکردیم.
ما به آن فرامین در برابر به آن قوانین در برابر نگاه کردیم و در برابر آن ایستادگی کردیم.
این نقطه ایست که ما را از آن اصالت برای تغییر بزرگ دور کرده.
تغییر رو به بهبودی و بهروزی را برای ما پدید آورده، اما آن اصل و بنیانی که باعث این ظلمت بوده را بر جای خودش گذاشت.
پس ما یک مبحث مشخص در این زمینه داریم که این عقاید انسانگرایی گره خورده با عقاید الهی است.
به نوعی ریشه ها همتا و همسو است.
حالا سعی کرده در موضوعات فرعی ای که در دلش دارد تغییراتی به وجود بیاره.
حالا سعی کرده اون نوک هرم رو تغییر بده و اون جایگاه قدسی رو دگرگون بکنه.
اگر روزی خدا در اون نوک پیکان وجود داشته حالا انسان رو در این جایگاه قرار بده.
حالا با توجه به تمام این مباحثی که ما مطرح کردیم، بریم برسیم نزدیک بشیم به این جمله مشخص.
دین من، انسانیت.
حالا ما بیشتر میخوایم نزدیک این مساله بشیم تا انسان گرایی.
گفتیم که این نگاه برگرفته از این نگاه انسان گرایی هست.
یعنی ما وقتی مواجه میشیم با این جمله مشخصه که دین من انسانیت هست.
خب قاعدتا یک ریشه اصلی داره که ریشه اش بر میگرده به انسان گرایی.
با اون تفاسیر کوتاهی که ما درباره اش صحبت کردیم.
اما فرای این باید حالا روبرو بشیم با خود جمله.
حالا خود جمله چه معنایی داره؟
خود جمله داره در باب یک انسانیتی صحبت میکنه که قرار هست مبنای اصلی باشه.
حالا بریم نزدیک به خود مبنا و به این معنای مشخص انسانیت باشیم.
خب ما وقتی در باب یک موضوع مشخصی صحبت میکنیم مثل انسانیت، یک حد قیاسی باید برای ما وجود داشته باشد.
یعنی باید ما این انسانیت را مقایسه با دیگران بکنیم، مقایسه با دیگری بکنیم که در این ارتباط و رابطه این موضوع مشخص و معنای مشخص معنا بشود، برای دیگران هم معنادار بشود.
یعنی شما وقتی انسانیت را در بابش صحبت میکنید، حالا باید ابنای دیگری را داشته باشید که در برابر او قرار بدهید.
خب ابنای دیگری که ما میشناسیم قاعدتا حیوانات و گیاهان هستند.
فرا این قاعدتا دیگر با توجه به تخیل آدمی که بخواهیم با فرشته و جن و پری و ملائک و حور و غلام و این جور چیزها را بخواهیم قرار بدهیم که چیزهایی نیست که برای ما عینیت داشته باشد، پس موضوع کلی برای ما نمیتواند باشد مگر اینکه به همان الهیات نگاه کنیم و در مواجهه با آن الهیات انسانیت را بخواهیم معنا بکنیم.
یعنی ما بخواهیم یک دایره کلی را تصویر بکنیم و بر مبنای آن الهیات نگاه خداوندی خدا در نوک پیکان ملائک و حور و غلامان و دیگرانی هم در کنار این معنای مشخص.
و حالا بیاییم حد قیاس را بین این الهیات و انسان قرار بدهیم و در این مواجهه ما بگوییم ما دینمان انسانیت است.
اما خب قاعدتا ما میدانیم که این نگاه چه در دل آن خواصی که آن را به وجود آوردند و چه در دل عوامی که آن را تکرار می کنند، به این معنا نیست.
یعنی قاعدتا مقایسه ای بین الهیات و انسان نبوده، قاعدتا یک قیاسی بین انسان و حیوان بوده بیش از هر چیز دیگری.
خب گیاهان که قاعدتا در این مبحث مشخص جایگاهی ندارند.
الهیات هم که با توجه به اینکه یک این مبارزه در برابر آنها بوده و بعد هم پیروز این میدان همان نگاه انسانی در نهایت شده و تونسته اون نوک پیکان رو تغییر بده و حالا به جای الهیات، انسان رو بنشونه.
پس دیگه نمی تونه مورد بحث ما باشه.
حالا باید ما بریم و نزدیک بشیم به این انسان و حیوانی که مبنا قرار داده.
حالا وقتی ما داریم انسانیت رو مجزا از حیوانیت فهم میکنیم یعنی ما یه معنایی رو قرار میدیم به اون تحت عنوان انسانیت.
حالا این انسانیت رو مجزا می دونیم از رفتارها و خصایصی که حیوانات دارن.
حالا این اون بخشی است که ما باید دربارش صحبت بکنیم.
یعنی اعتقاد داشته باشیم انسان به عنوان انسان یک سری از خصایصی داره که این خصایص منحصر به فرد است و فقط برای انسان هست.
و حالا با توجه به این خصایص مشخص، رفتارهای مشخص و اعتقادات مشخص.
حالا این مجزا از دیگران میشه و ما این دین رو که بر پایه این انسانیت است برگزید.
حالا این خصایص چی میتونه باشه؟
انسان و تفاوت هایش با دیگر موجودات به ویژه با حیوانات در چیست؟
در ناطق بودن؟
در عاقل بودن؟
آیا مبنای ما برای این دینی که برگزیدیم و مدام در حال تکرار کردنش هستیم همین ناطق بودن انسان هست؟
همین عاقل بودن انسان هست.
یعنی ما دینی رو برگزیدیم که در اون پاسداشت و بزرگ ترین ارزش قلمداد شده.
عقل و ناطق بودن انسان هست.
هرچند که در باب ناطق بودن هم صحبت های بیشماری میشه کرد که حتی ما نمی تونیم مفروض بداریم که این ناطق بودن هم یک خصیصه متمایز انسان نسبت به حیوان هست.
چرا که زبان ما هم برای حیوانات بی معنی زبان اونها هم برای ما بی معنی است.
اما بر فرض محال حتی اگر قبول کنیم که تفاوت قابل لمس بین ما و حیوان همین گفتار و عقل هست، آیا این دینی که شما دارید مدام تکرار میکنه که دین من انسانیت هست؟
این موضوع مشخص است.
آیا این قوه تعقل و سخن گفتن شماست که شما رو متمایز میکنه و شما به واسطه این خصایص متمایز شده این دین رو برگزیدید؟
خب پس قاعدتا شما نباید همچین موضوعی رو مبنای اصلی انتخاب این دین بکنید.
یعنی باهمدیگه یک بار مرور بکنید.
فکر کنید یک انسانی داره در باب یک ارزش بزرگی صحبت میکنه که من باورهای بنیادین خودم رو دارم از انسانیت میگیرم.
حالا این انسانیت به چه معنا میشه؟
یک بخشیش که قاعدتا اون ضدیت با اون نگاه الهی هست که جایگزین اون نگاه الهی شده به همون جایگاه و پایگاه رسیده.
فارغ از اون حالا باید متمایز از دیگر جانداران باشه.
حالا در دل این جانداران ما حیوانی رو میشناسیم که تفاوت علنی و قابل وصول اش با انسان ها در یک موضوع مشخص اون هم عقلانیت است.
فرای آن در باب این گفتار و سخن گفتن هم میتونه باشه.
حالا مبنای اصلی ما برای این تفکر و باور به این ایمان ساخته شده تحت عنوان انسانیت این دو موضوع میتونه باشه که یک مبنای پوچ و بی ارزشی که حتی ارزش صحبت کردن هم نداره و مطمئنا کسی نیست که بخواد به واسطه ی این ارزشی که ما برشمردیم این دین رو برگزیند.
پس ما باید فارغ از این خصایص مستثناء بین انسان و حیوان برسیم به یک قاعده ای که انسان ها به واسطه اون ارزش هست که حالا اومدن دین خودشون رو انسانیت کردن.
خوب قاعدتا این منظور مشخص اخلاق است.
چهارچوب های اخلاقی و بایدها و نبایدها هست.
یعنی شما مواجه میشید حالا با یک چارچوب اخلاقی که انسان میگه من دینم رو انسانیتی قرار میدم میدهم که برگرفته از این چهارچوب اخلاقی مشخص است.
یعنی کسی که در میان صحبت هایش به واسطه اینکه این جمله پرتکرار رو به کرات شنیده حالا تکرار میکنه که دین من انسانیت است.
و حالا حضاری هستند که برایش کف می زنند.
منظور و مفهوم او در یک موضوع مشخص و اون هم اخلاقیات است.
اخلاقیاتی که ما بارها درباره اش صحبت کردیم که ادیان هیچ وقت در طول زیست خودشون در زیست اجتماعی که داشتن و بر مردم تاثیرگذاری که داشتن هیچ وقت موفق به عملی کردن اون نشدن و اصولا هیچ مبنای اخلاقی مشخصی وجود نداشته و هیچ چهارچوبی وجود نداشته که اونها بخوان اون رو به پیش ببرن.
به عنوان مثال ما درباره اش بارها و بارها در قسمت های مختلف در ویژه برنامه ها صحبت کردیم.
وقتی ما مواجه میشیم با اسلام، اسلام یک چارچوب اخلاقی رو تعریف میکنه، حالا میگه ما اینها رو اخلاق میدونیم.
به عنوان مثال مبحث دروغ.
به عنوان مثال نکشتن دیگران.
این رو به عنوان یک چارچوب اخلاقی با دیگران مطرح میکنه، اما هیچگاه به این چارچوب اخلاقی پایبند نیست.
چرا که اگر دروغ رو مطرح میکنه در کنارش تقیه رو مطرح میکنه.
فریب و حیله و خدعه و نیرنگ در میدان جنگ رو مطرح میکنه حتی در دل خود قرآن.
خب شما میبینید که به سادگی چارچوب اخلاقی که شکل گرفته رو از میان میبره.
یا اگر میاد در باب کشته نکشتن دیگران صحبت میکنه.
به عنوان یک چارچوب اخلاقی بلافاصله در دل قرآن در باب به خواری کشتن کافران صحبت میکنه.
یعنی برای این چارچوب اخلاقی خودش اما و اگری میذاره که در نهایت خود این چارچوب اخلاقی رو از میان برمیداره.
اگر شما بر یک ایده ی اخلاقی نه کشتن دیگران باورمند هستید، این نکشتن دیگه نمیتونه شروطی داشته باشه چرا که هر شرط این میتونه از میان برنده ی اون اخلاق باشه.
یعنی شما نمیتوانید بگویید من با اعدام مخالفم اما اعدام مثلا متجاوزین اشکال ندارد.
باید آنها را اعدام کنید.
خب شما با این ارزش اخلاقی مشخص که نکشتن دیگران تحت هیچ شرایطی هست موافقت ندارید و خودتان به نوعی رد کننده این اخلاق هستید.
پس ما نقطه تمایز بین ادیان و نگاه الهی و انسان را در دل همین موضوع مشخص اخلاقی حالا باید پیدا کنیم.
حالا انسانی که سعی کرده به واسطه افکار خودش یک نگاه اخلاقی را به وجود بیاورد.
این نگاه اخلاقی که قاعدتا از همه جای دنیا، از همه نگاه های دنیا، از همه فرهنگ ها سرچشمه گرفته، گاها در جایی یک موضوع مشخصش قدرتمند بوده و یک موضوعش هم کمرنگ و بی ارزش بوده.
گاها با حتی وجود تناقضات و پارادوکس ها هم وجود داشته و حتی در دل خود ادیان هم عناوینی از این عناوین وجود داشته اما کامل و درست اجرا نمی شده و این پایبندی به این چارچوب اخلاقی وجود نداشته.
پس ما این ریشه های اخلاقی رو می تونیم در بین زیست اجتماعی انسان ها در طول تاریخ مشاهده کنیم.
چه در دل ادیان، چه در دل فرهنگ های مختلف، رسوم و فرهنگ های کهن و در جای جای جهان که وجود داشت.
پس ما با اعتقاد و باور به این چهارچوب اخلاقی دینی رو تصویر می کنیم تحت عنوان انسان.
حالا بیایید در باب این چارچوب اخلاقی مشخص و شناخته شده در باب اون مبانی اصلی صحبت کنیم.
یکی از بزرگ ترین مبانی این چارچوب اخلاقی، آزادی و آزادگی است.
یکی دیگه باور به برابری و عدالت است.
یکی دیگه اش مهر و محبت و کمک کردن به دیگران است.
با توجه به همین سه مبانی مشخص، حالا بیایید این انسانیت را با حیوان مقایسه کنید.
ما گفتیم، صحبت کردیم، گفتیم اگر ما بخواهیم حد تمایزی بین انسان و حیوان قرار دهیم، چیزی که برای ما قابل دسترس هست قاعدتا عقل انسان هست و این ناطق بودن انسان هست که برای همه به نوعی عیان هست.
حالا وقتی ما در باب این انسانیت صحبت می کنیم یک چهارچوب اخلاقی را با توجه به تفاسیری که گفتیم تمایزی برای ما ایجاد کرده، از آن نگاه الهی و آن اخلاق هست.
حالا این المان مشخص آزادی و آزادگی، برابری و عدالت و در کنار آن مهر و محبت و عاطفه و کمک به دیگر است.
حالا آیا شما در دل این موضوع تفاوت و تمایزی با حیوانات درک کردید؟ لمس کردید؟
آیا ما در طول زیستمان این آزادی و آزادگی را در وجود حیوانات لمس نکردیم؟ ندیدیم.
آیا این میل به آزادگی، این میلی که ما حتی در تشبیهات مون، در تصویر هامون، در دل دنیای هنر برای آزادی، باز هم دوباره و دوباره تصویرگر پرواز و آزادی پرندگان هستیم، آزادی در وجود حیوانات است.
این آزادی که در برابرش حصر و اسارت داشته.
آیا شما در دل حیوانات حصر و اسارت را می بینید؟
آیا به اسارت بردن یکدیگر را می بینید؟
آیا اگر می بینید با انسان قابل قیاس است با تاریخ انسان؟
انسانی که در یک چارچوب مشخص تعریف شده، در طول تمام این سالیان، انسانی که قاعدتا بخش عمده ای از عمرش که در این چهارصد پانصد سال گذشته و بعد از گذشت رنسانس نیست، انسانی که یک عقبه بلندی دارد از ده هزار سال پیش.
حالا بیایید با هم قیاس بکنیم.
در این ده هزار سالی که ما به عنوان تاریخ مدون زندگی انسان ها می شناسیم، آزادی و آزادگی در دل انسان ها معنا میشود یا در دل حیوانات؟
انسان ها آزاد بودند یا حیوانات؟
انسان ها دیگران را به اسارت بردند یا حیوانات؟
انسان ها زندان ساختند یا حیوانات؟
انسان ها مجازات کردند یا حیوانات؟
و الی آخر.
یعنی انتها ندارد.
حالا شما مفروض داشتید خصایصی که مستثناء از حیوانات هست.
به عنوان مثال حالا شما آمدید در باب این دین انسانیت صحبت کردید.
با فرض بر این که یک سری خصایص متفاوت با حیوانات داشتید، حالا در دل این خصایص اخلاقی چارچوب های اخلاقی آزادی را مطرح میکنید که قاعدتا کسی که سزاوار به آزادی و آزادگی است، حیوانات هستند.
یا بیایید برسید به مفهوم برابری.
حالا در دل برابری شما آیا این حجم از تقسیم که در دل انسان ها اتفاق افتاده را در دل حیوانات می بینید؟
این قسم قسم کردن های بی نهایت زن از مرد، مرد از زن فقیر از غنی، دیندار از بی دین و الی آخر دنیای بی انتها از قسم کردن.
از برتری طلبی.
از میان بردن برابری.
حالا باز هم در این اتفاق مشخص.
در این مبنای مشخص از باور به اخلاق انسان آیا مستثنا از حیوانات است؟
حالا برید در دل مهر، عاطفه، محبت و کمک کردن به دیگران.
آیا انسان میتونه خودش رو مستثنا از حیوانات بدونه؟
آیا این یک خصیصه ای است که فقط برای انسان است؟
آیا تک تک این خصایصی که ما داریم نام می بریم و در نهایت ما رو به اون نقطه ای میرسونه که دین من انسانیت است، خصایصی است مستثنا از دیگر جانداران.
آیا در دل حیوانات این مهر و محبت وجود ندارد؟
مهر و محبتی که ما تحت عنوان مهر و محبت مادری می شناسیم در دل حیوانات نیست؟
آیا دیدن به کرات کمک کردن حیوان ها به هم خیلی کم تر از آن چیزی است که ما در زیست اجتماعیمون در دل این هشت میلیارد جمعیت می بینیم؟
آیا خیلی انسان ها دارن مهر و محبت و عاطفه بیشتری به همدیگه ابراز می کنن؟
با توجه به جمعیتشون، با توجه به اتفاقات ریز و درشتی که می افته در کنارشون به نسبت حیوانات و اصولا ما برای مستثنا قائل شدن خودمون از دیگر ابنای موجودات خوب، قاعدتا باید به یک خصیصه ای برسیم که متفاوت و متمایز است در دیگران وجود نداره وقتی در دیگران وجود داره چگونه ما میتونیم خودمون رو مستثنا قرار بدیم؟
اما در دل تمام این تفاسیر که خیلی میشه بیشتر دربارش صحبت کرد و دید که هیچ گونه استثنایی بین انسان و حیوان وجود ندارد.
در این مبانی مشخص اخلاقی حالا ما را به کجا میبرد؟
حالا ما را دوباره به نقطه ای می برد که در دل همین چهارچوب های اخلاقی ما روبه رو می شویم با تکریم انسان.
حالا ما قرار است که به جایگاه انسان تکریم بکنیم.
حالا ما قرار هست که جایگاه انسان را محترم بشماریم.
حالا ما قرار هست که دوباره با همان چوب نادانی و حماقت الهی با همان فرمان جلو برویم.
در دوران گذشته صحبت از اشرف بودن انسان بود.
حالا صحبت از تکریم انسان هست.
در گذشته ما خلیفه الله بودیم.
حالا مبنای زیستن هستیم.
حالا موجودی هستیم که جهان به خاطر ما از هم وجود دارد.
همان مبانی، همان ارزش ها و همان ریشه ها دوباره در حال تکرار هست.
دوباره این نابرابری و ظلمت در حال پیش آمدن و قدرتمندتر شدن هست.
حالا وقتی شما مواجه می شوید با این اشتباه مصطلحی که جریان دارد و به نوعی جریان ساز در دل جماعتی است که خودشان را متفاوت، پیشرو و روشنفکر به عنوان مثال در جامعه می دانند.
بلافاصله با تکرار صحبتی که هیچ معنایی هم برایش قائل نیستند تکرار می کنند که ما دینمان دین انسانیت است.
ما به انسانیت باور داریم.
به دور از اینکه حتی بدانند این چه معنایی را دنبال می کند.
بزرگ ترین زشتی هایی که در طول تاریخ اتفاق افتاده به دست کی بوده؟
وقتی ما بخواهیم انسان را متمایز از دیگر جانداران بکنیم، اگر بخواهیم خصایصی را برای آنها نام ببریم که در دل دیگر جانداران وجود ندارد، آیا خصایصی هست؟
به عنوان مثال در دل آزادی و برابری و مهر و محبت؟
یا تجاوز، قتل و کشتار، شکنجه، شلاق زدن و سنگسار کردن؟
کدام کدوم یک از این مبانی ای که من نام می برم رو ما در دل حیوانات دیدیم؟
آیا تا به حال دیدیم حیوانات حیوانات رو سنگسار کنند، شلاق بزنند و.
حالا اگر ما بخوایم خصایصی، رفتارهایی، باورهایی و رفتارهایی در طول تاریخ رو حالا با دیگر ابنا با دیگر موجودات مقایسه بکنیم، آیا آزادی و برابری و میل به مهر هست که ما رو متمایز از دیگر جانداران می کنه و یا این رفتارهای وحشیانه؟
قرار نیست که ما در پی این باشیم که انسان رو دوباره باز هم زیر هجمه ای از انتقادات بگیریم اما قرار هم نیست دوباره باز به خودمون غره بشیم و دوباره واقعیات رو نبینیم.
دوباره بریم در اون چاه عمیق از سفاهت و بلاهت و حماقت و هذیان گویی که باز انسان رو یک مرتبت والایی بدیم و به اشرف و اش رئوف و خلیفه و.
بزرگ و با کرامت قلمداد کنید.
حالا قرار هست که واقعیات رو ببین.
چیزی که واقع هست رو ببینید.
انسان در هیچ خصایصی از حیوانات برتری نداره که بخواد به اونها به خودش این برتری رو قائل بشه و در نهایت به واسطه این برتری و شروع دوباره این لجنزار و مرداب ما رو غرق به این لجن و مرداب در برابر بکنه و دوباره ما رو درگیر در این نابرابری های بی حد و حصر بکنه.
حالا با توجه به این نگاه و این نگاهی که قرار هست دوباره انسان رو مبنا و اصل و اصالت قرار بده.
یعنی شما وقتی مواجه میشید که حالا قرار هست که این اصالت در وجود انسان باشه، اون چیزی که برتر از دیگران هست انسان باشه، این اشرف و خلیفه انسان باشه، این برتر از دیگران انسان باشه.
دوباره دروازه های برتری و از میان رفتن برابری رو باز کردید دوباره ظلم و تبعیض به میان خواهد بود.
همون چیزی که ما شاهدش هستیم.
آیا امروز این نابرابری کمرنگ شده؟
در جوامعی که می بینیم قاعدتا به واسطه یک سری رفتارها و عکس هایی که انسان در طول این تاریخ داشته و این فعل و اعتراضی که از خودش نشون داده، موضوعاتی رو بهتر کرده اما ریشه ها پابرجاست و ما دوباره شاهد این نابرابری ها و بی عدالتی ها هستیم و این نگاه هم دوباره داعیه دار همین نوع نابرابری هست.
پس اون زمانی که ما روبرو میشیم با یک صحبت پرتکرار باید درباره اش فکر کنیم و ببینیم که تا چه اندازه این جمله ای که به کررات ما می شنویم و تکرارش می کنیم با واقعیت همسو هست.
تا چه اندازه ما رو به اون دنیای واقعی نزدیک می کنه؟
حالا چه مضراتی داره؟
چه سودی می تونه داشته باشه؟
یعنی شما در نظر بگیرید این دین من انسانیت چه سودی به حال ما می خواد داشته باشه؟
چیزی که دور از واقع هست.
چیزی که ما رو در اوهام و خیال به سمت نابرابری می بره.
چیزی که دوباره برتری طلبی رو بیدار می کنه.
چیزی که چیزی که ما می دونیم با به میان آمدن برتری برابری از میان خواهد رفت.
قاعدتا در باب این مسئله به کرات می شه صحبت کرد.
من در ویژه برنامه ای که در آتی پیرامون جهان مدرن خواهم داشت در باب این مسائل بیشتر صحبت می کنم چرا که اونجا تیغ پیکان انتقادات ما بیشتر سمت انسان گرایی هست و اون انتقادات اون اعتقادات مدرنی که در جهان به وجود آمده.
اما در این برنامه سعی کردیم فقط این مبنا رو باز کنیم که دوباره و دوباره بگیم که در باب مسائل باید فکر کرد، شک کرد، تحقیق کرد و این روحیه ی پرسشگری و انتقاد رو در خود.
بزرگ و بزرگ تر و با عظمت تر کرد که راهگشای ما برای آینده ای بهتر است.
در این انتهای برنامه هم دوست دارم باهاتون مطرح کنم که اگر دوست داشتید این صدا شنیده بشه و این راه تغییر شکل بگیره می تونید آثار من رو با دیگران به اشتراک بگذارید.
منظور از آثار هم خلاصه به برنامه ای به نام جان نمیشه.
من پیش از اینکه بخوام برنامه ای به نام جان رو ضبط و منتشر کنم، آرا، افکار، عقاید و باورهای خودم رو تحت عناوین کتاب هایی به رشته تحریر در آورد.
این کتاب ها به صورت رایگان در وبسایت جهان آرمانی در اختیار شما دوستان هست.
میتونید با مراجعه به این وبسایت این آثار رو به صورت رایگان دریافت کنید و اگر دوست داشتید این راه تغییر شکل بگیره و اون رو با دیگران هم به اشتراک بگذارید.
ممنون که همراه من بودید.
من نیما شهسواری و این برنامه به نام جان بود.
در پناه آزادی.
پیش از ارسال نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی این توضیحات را مطالعه کنید.
برای درج نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی باید قانون آزادی را در نظر داشته و از نشر اکاذیب، توهین تمسخر، تحقیر دیگران، افترا و دیگر مواردی از این دست جدا اجتناب کنید.
نظرات شما پیش از نشر در وبسایت جهان آرمانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در صورت نداشتن مغایرت با قانون آزادی منتشر خواهد شد.
اطلاعات شما از قبیل آدرس ایمیل برای عموم نمایش داده نخواهد شد و درج این اطلاعات تنها بستری را فراهم میکند تا ما بتوانیم با شما در ارتباط باشیم.
برای درج نظرات خود دقت داشته باشید تا متون با حروف فارسی نگاشته شود زیرا در غیر این صورت از نشر آنها معذوریم.
از تبلیغات و انتشار لینک، نام کاربری در شبکههای اجتماعی و دیگر عناوین خودداری کنید.
برای نظر خود عنوان مناسبی برگزینید تا دیگران بتوانند در این راستا شما را همراهی و نظرات خود را با توجه به موضوع مورد بحث شما بیان کنند.
توصیه ما به شما پیش از ارسال نظر خود مطالعه قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای مطالعه از لینکهای زیر اقدام نمایید.
در پادکست “به نام جان“، سفری عمیق به دنیای اندیشه و آزادی آغاز میشود. در هر قسمت از این سفر، به بررسی موضوعاتی همچون آزادی، برابری، نقد قدرت و خدا، مشکلات اجتماعی و … میپردازم.
اینجا جایی است که صدای ما تلاش میکند تا به عمق مسائل پی ببرد و از طریق گفتگوهای مختلف، نگاهی تازه و الهامبخش به دنیای پیرامون ایجاد کند.
آیا به دنبال تجربهای از گفتگوها و تفکراتی غنی از دیدگاههای متنوع هستید؟
آیا علاقهمند به درک بهتر موضوعات مهم امروزی از زوایای جدید هستید؟
پس گوش دادن به پادکست “به نام جان”، دعوت به یک سفر نوین در دنیای اندیشه و آزادی است.
به نام جان قصد دارد تا مباحث مهم جهان را به زبانی ساده، صریح و روشن با شما در میان بگذارد
نیما شهسواری سازندهی پادکست به نام جان است
او شاعر و نویسندهی ایرانی است وی متولد سال ۱۳۶۸ در مشهد است نوشتههای او مشتمل بر ۴۱ جلد کتاب در قالب، آثار تحقیقی، رمان، داستان، مقاله و شعر است اغلب مضامین آثار او پیرامون باور به جان، آزادی،برابری نقد قدرت و خدا و … است
وی از ۱۵ سالگی شروع به نگاشتن و در ۳۲ سالگی تمامی آثار خود را در فضای مجازی منتشر کرده است
دسترسی به آثار او در وبسایت جهان آرمانی به صورت رایگان در اختیار شما است
در دنیای پیچیده و پر ظلمت امروز، “به نام جان” تنها یک پادکست نیست،
به نام جان دریچهای است برای فریاد زدن
برای ساختن جهانی تازه بدور از ظلمهای بیکران
به نام جان سفری است به دنیای افکار و اندیشههای تازه .
اینجا جایی است که سخنان تازهای خواهید شنید و آنچه تابو برایتان ساختهاند را در هم شکسته به نظاره خواهید نشست.
آزادی: بازآفرینی تعریف دوبارهای از آزادی، ما آزادی را با قانونی نهفته به دل آن دوباره میخوانیم تا مردمان خویشتن برگزینند آنچه آزادی خواندهاند
برابری: آنچه در بوق و کرنا لگدمال کردند و گاه به آزادی فروختند و گاه مالکان به چنگ بردند دوباره در به نام جان معنا خواهد شد، برابری که همهی جانداران را در خود خواهد خواند
نقد : دریچههای نقد در دنیای ما بیکران است، ما همه را به نقد خواهیم کشید و هیچ تن مقدس در این دنیای آزاد نخواهد بود، از فرهنگها تا خدا، از ادیان تا باورها، همه چیز در این دالان به بوته نقد سپرده خواهد شد
اگر به دنبال شنیدن ندایی تازه برای تغییر هستید، به نام جان را بشنوید
تمامی آثار نیما شهسواری در وبسایت جهان آرمانی در اختیار شما است،
نکته مهم آنکه همواره این آثار به صورت رایگان خواهد بود که برای بیدار کردن مردمان نگاشته شده است، از این رو شما همواره میتوانید تمامی آثار نیما شهسواری اعم از کتاب، اشعار، پادکست و … را به صورت رایگان از وبسایت جهان آرمانی بدست آورید،
فرای وبسایت جهان آرمانی، این پادکست در بیشتر پلتفرمهای پادکستگیر در اختیار شما است از جمله این برنامهها
فرای برنامههای پادکستگیر شما میتوانید این آثار را از طرق زیر نیز بدست آورید
برای دسترسی به پادکست به نام جان تنها کافی در برنامهی پادکستگیر خود نام نیما شهسواری، به نام جان و یا جهان آرمانی را جستجو کنید
راه تغییر و دگرگونی این دنیا راه سختی است،
در دنیای پر زرق و برق امروز ما را کسی نخواهد شنید که صدای دلربایان خوش نوا است، گاه فریاد گوشخراش زورمندان همه را مبهوت خواهد کرد، پس تنها راه برای این تغییر بزرگ با کمک شما امکان پذیر خواهد بود
اگر خواستید در تغییر زشتیهای این دنیا همراه ما باشید با اطلاعزسانی به دیگران بزرگترین کمک را به ما خواهید کرد و این راه تغییر را آغازگر خواهید بود
ما در کنار هم توان تغییر همه چیز در این دنیا را خواهیم داشت بیایید با هم و درکنار هم برای تغییر دنیا تلاش کنیم
با تشکر
نیما شهسواری
با درج ایمیل آدرس خود میتوانید از تازهترین آثار منتشر شده در وبسایت جهان آرمانی با خبر شوید آدرس ایمیل شما نزد ما محفوظ خواهد بود
با ثبت نام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید نگاشتههای خود را در این بستر منتشر کنید، فرای انتشار پست میتوانید با ما همکاری داشته و همچنین آثار خود در زمینههای مختلف هنری را نشر و گسترش دهید
© تمام حقوق نزد مولف محفوظ است
Copyright 2021 by Idealisti World. All Rights Reserved
این صفحه دارای لینکهای بسیاری است تا شما بتوانید هر چه بهتر از امکانات صفحه استفاده کنید.
در پیش روی شما چند گزینه به چشم میخورد که فرای مشخصات اثر به شما امکان میدهد تا متن اثر را به صورت آنلاین مورد مطالعه قرار دهید و به دیگر بخشها دسترسی داشته باشید،
شما میتوانید به بخش صوتی مراجعه کرده و به فایل صوتی به صورت آنلاین گوش فرا دهید و فراتر از آن فایل مورد نظر خود را از لینکهای مختلف دریافت کنید.
بخش تصویری مکانی است تا شما بتوانید فایل تصویری اثر را به صورت آنلاین مشاهده و در عین حال دریافت کنید.
فرای این بخشها شما میتوانید به اثر در ساندکلود و یوتیوب دسترسی داشته باشید و اثر مورد نظر خود را در این پلتفرمها بشنوید و یا تماشا کنید.
بخش نظرات و گزارش خرابی لینکها از دیگر عناوین این بخش است که میتوانید نظرات خود را پیرامون اثر با ما و دیگران در میان بگذارید و در عین حال میتوانید در بهبود هر چه بهتر وبسایت در کنار ما باشید.
شما میتوانید آدرس لینکهای معیوب وبسایت را به ما اطلاع دهید تا بتوانیم با برطرف کردن معایب در دسترسی آسانتر عمومی وبسایت تلاش کنیم.
در صورت بروز هر مشکل و یا داشتن پرسشهای بیشتر میتوانید از لینکهای زیر استفاده کنید.
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
عنوانی برای گزارش خود انتخاب کنید
تا ما با شناخت مشکل در برطرف کردن آن اقدامات لازم را انجام دهیم.
در صورت تمایل میتوانید آدرس ایمیل خود را درج کنید
تا برای اطلاعات بیشتر با شما تماس گرفته شود.
آدرس لینک مریوطه که دارای اشکال است را با فرمت صحیح برای ما ارسال کنید!
این امر ما را در تصحیح مشکل پیش آمده بسیار کمک خواهد کرد
فرمت صحیح لینک برای درج در فرم پیش رو به شرح زیر است:
https://idealistic-world.com/poetry
در متن پیام میتوانید توضیحات بیشتری پیرامون اشکال در وبسایت به ما ارائه دهید.
با کمک شما میتوانیم در راه بهبود نمایش هر چه صحیحتر سایت گام برداریم.
با تشکر ازهمراهی شما
وبسایت رسمی جهان آرمانی
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود مستقیم فایلها از سرورهای وبسایت رسمی جهان آرمانی تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Google Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای One Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Box Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو به شما اطالاعاتی پیرامون اثر خواهد داد، مشخصات اصلی اثر در این صفحه تعبیه شده است و شما با کلیک بر این آیکون به بخش مورد نظر هدایت خواهید شد.
شما با کلیک روی این گزینه به بخش مطالعه آنلاین اثر هدایت خواهید شد، متن اثر در این صفحه گنجانده شده است و با کلیک بر روی این آیکون شما میتوانید به این متن دسترسی داشته باشید
در صورت مشاهدهی هر اشکال در وبسایت از قبیل ( خرابی لینکهای دانلود، عدم نمایش کتب به صورت آنلاین و … ) با استفاده از این گزینه میتوانید ایراد مربوطه را با ما مطرح کنید.
در این بخش میتوانید توضیح کوتاهی دربارهی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همهی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشتههای شما
کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است
تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد
گزینههای در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان میگذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشارهی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد
در این بخش میتوانید آدرس شبکههای اجتماعی، وبسایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرسها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد
در این بخش میتوانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین میتوانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در ویسایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید
نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود
نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد
در نظر داشته باشید که این نام در نگاشتههای شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است
آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راههای ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید
رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده میتوانید این رمز را تغییر دهید
پیش از ثبتنام در وبسایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید
با استفاده از منو روبرو میتوانید به بخشهای مختلف حساب خود دسترسی داشته باشید
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
شما با ثبت نام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید در پیشبردن اهداف ما برای رسیدن به جهانی در آزادی و برابری مشارکت کنید
وبسایت جهان آرمانی بستری است برای انتشار آثار نیما شهسواری به صورت رایگان
بیشک برای دستیابی به این آثار دریافت مطالعه و … نیازی به ثبت نام در این سایت نیست
اما شما با ثبتنام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید در این بستر نگاشتههای خود را منتشر کنید
این را در نظر داشته باشید که تالار گفتمان دیالوگ از کمی پیشتر طراحی و از خدمات ما محسوب میشود که بیشک برای درج مطالب شما بستر کاملتری را فراهم آورده است،
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است
بخش ارتباط، راههایی است که میتوانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است میتوانید در بخش توضیحات شبکهی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.
شما میتوانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمتهایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،
در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحلهی ابتدایی فرم پر کردهاید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.
پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعهی قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینکهای زیر اقدام کنید.
گزارش شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال گزارش دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
پیام شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال پیام دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
فرم شما با موفقیت ثبت شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال فرم دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.